اندیشکده مطالعات حاکمیت و روابط بین‌الملل – Telegram
اندیشکده مطالعات حاکمیت و روابط بین‌الملل
2.37K subscribers
705 photos
77 videos
57 files
1.22K links
گفتاری در اقتصاد سیاسی بین الملل
ارتباط با ادمین: @Mohammad99651
Download Telegram
🔅ترامپ در مقابل آسه‌آن متحد

#تجارت #تعرفه
#آمریکا #آسه‌آن

🔹ایالات متحده اقتصاد قدرتمندی دارد و بازگشت تعرفه‌های ۸ ژوئیه علیه کشورهایی که با آمریکا به توافق نرسیده اند، ممکن است در کوتاه‌مدت رشد اقتصادی در محدوده آسه‌آن را تضعیف کنند. اما همین فشارها می‌توانند با تشویق کشورهای آسه‌آن به تعمیق همکاری‌ها – چه با یکدیگر و چه با سایر بازیگران – در نهایت به شکل‌گیری اتحادیه‌ای ثروتمندتر و مهم‌تر از آن، با تاب‌آوری بیشتر بینجامد. به نظر می‌رسد در واکنش به فشارهای تعرفه‌ای ترامپ، کشورهای عضو آسه‌آن (از جمله کشورهای اندونزی، مالزی، ویتنام و سنگاپور) رویکردی فعال و هماهنگ اتخاذ کرده‌اند.

🔹باید توجه داشت که ابعاد این اقتصادها غیر قابل چشم پوشی است و طی دو دهه گذشته، اقتصاد این اتحادیه به‌قدری رشد کرده که امروز تقریباً با اقتصاد ژاپن برابری می‌کند و تا ۲۰۳۰ از ژاپن پیشی خواهد گرفت. این جهش اقتصادی مرهون ترکیبی از تجارت آزاد، رهبری اقتصادی عمل‌گرا و سازوکارهای همکاری منطقه‌ای پویا بوده است. به عنوان مثال، تجارت خارجی آسه‌آن از ۶۱۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۲.۸ تریلیون دلار در ۲۰۲۳ افزایش یافته است و این رشد نه صرفاً به دلیل تقاضای جهانی، بلکه نتیجه برنامه‌ریزی منسجم داخلی و ثبات سیاستی در اغلب کشورهای عضو است.

🔹در سایه جنگ تعرفه‌ای، آسه‌آن در حال تقویت همکاری اقتصادی درون‌گروهی و کاهش موانع غیرتعرفه‌ای است. به طور کلی، سهم تجارت درون‌بلوک از کل تجارت آسه‌آن از ۲۵ درصد در ۲۰۰۳ به ۲۱.۵ درصد در ۲۰۲۳ کاهش یافته است. با این حال، این روند بیشتر ناشی از رشد سریع‌تر تجارت با جهان خارج است و به معنی افت تجارت داخلی این بلوک نیست. اکنون و با حذف بیش از ۹۹ درصد تعرفه‌های درون‌گروهی، آسه‌آن به سمت رفع موانع غیرتعرفه‌ای و روان‌سازی استانداردها حرکت نموده است.

🔹در یک جمع‌بندی، می‌توان مدعی شد که در سایه استفاده ترامپ از ابزار تعرفه، آسه‌آن مسیر متفاوتی در پیش گرفته است. با بهره‌گیری از توافق‌نامه‌هایی مانند RCEP و CPTPP و تعمیق همکاری با چین و بلوک‌هایی چون شورای همکاری خلیج فارس، این اتحادیه به‌دنبال تقویت تاب‌آوری اقتصادی و حفظ دسترسی به بازارهای جهانی است. در این خصوص، نقش محوری انور ابراهیم به عنوان رهبر دوره‌ای آسه‌آن در اجماع‌سازی و هدایت این بلوک بسیار برجسته است. با این وجود، باید توجه داشت که در این مسیر، آسه‌آن به دنبال تحریک آمریکا به تخاصم نیست و ایالات متحده هنوز یک شریک مهم برای آسه‌آن باقی مانده است.

@GovernanceStudies
👍3🙏31
"سهم چین و آمریکا از صادرات جهانی کالا"
درحالی که سهم آمریکا از صادرات جهانی کالا در سال ۱۹۵۰ بیش از ۱۷ درصد بود، این رقم در سال ۲۰۲۴ به ۸.۵ درصد کاهش یافت.
درمقابل سهم #چین از یک درصد در سال ۱۹۵۰ به حدود ۱۵ درصد در سال ۲۰۲۴ رسید.
یادآور می شود کل ارزش صادرات چین در سال ۲۰۲۴ برابر با ۳.۵ تریلیون دلار و صادرات آمریکا برابر با 2.08 تریلیون دلار بوده است.
#تجارت_خارجی
@GovernanceStudies
4👍2👏2
🔅تجارت آزاد با ویژگی‌های چینی

#تجارت #تعرفه
#چین #آفریقا

🔹اکونومیست در آخرین شماره خود به این مسئله پرداخته که چین با وضع تعرفه صفر تجاری، در تلاش است تا قاره آفریقا را در جنگ تجاری از آن خود کند. این یادداشت با روایتی از «چاینا مال»، مرکز خرید بسیار بزرگ چینی واقع در کامپالا، پایتخت اوگاندا، آغاز می‌شود و تسلط محصولات چینی در این مرکز خرید را نمودی از یک عدم توازن نگران‌کننده می‌شمارد که ذهن بسیاری از سیاست‌گذاران آفریقایی را به خود مشغول داشته است. در حال حاضر، مجموع تجارت چین و آفریقا 296 میلیارد دلار است که از این میزان، صادرات چین به آفریقا (به ارزش 179 میلیارد دلار) به مراتب بزرگتر از صادرات کشورهای آفریقایی به چین (به ارزش 117 میلیارد دلار) است. رقم صادرات پکن به آفریقا در سال جاری، حدود 12 درصد رشد خواهد داشت. مدت‌هاست که طرف‌های آفریقایی تسهیل متقابل تجارت را از چین طلب می‌کنند و حالا، پیشنهاد چین برای ارائه دسترسی بدون تعرفه به کشورهای آفریقایی که در 12 ژوئن اعلام شد، از سوی این کشورها مورد استقبال واقع شده است.

🔹تاثیر آنی این اقدام چین ممکن است محدود باشد. با این حال، این سیاست به ادغام عمیق‌تر اقتصادهای آفریقایی در زنجیره‌های تامین چین-محور خواهد انجامید؛ آنهم در شرایطی که اقتصاد جهانی به سمت چندپارگی حرکت می‌کند. این وضع تعرفه صفر از سوی چین درست در زمانی اتفاق می‌افتد که آمریکا در صدد لغو توافق تعرفه صفر خود با آفریقا پس از انقضای دوره 25 ساله قانون آگوا (قانون رشد و فرصت آفریقایی) است و علاوه بر وضع تعرفه با گشاده‌دستی علیه کشورهای مختلف آفریقایی، کمک‌های اقتصادی را ملغی نموده و مهاجرت آفریقایی‌ها را محدود کرده است.

🔹نقش تجاری چین در آفریقا در قرن بیست و یکم به شکل فزاینده‌ای بیشتر شده است. در سال 2003، تنها 18 کشور از 53 کشور آفریقا با چین بیشتر از آمریکا تجارت داشتند. با گذشت دو دهه، 52 کشور از 54 کشور آفریقا در چنین موقعیتی قرار دارند. پیداست که بخش اعظمی از واردات چین از این کشورها، مواد اولیه و خام بوده که پیش‌ از این دسترسی جدید اعلام شده نیز از تعرفه معاف بودند. در واقع، بیشتر واردات چین از آفریقا به نفت آنگولا، منابع معدنی کنگو و مواد خام آفریقای جنوبی به عنوان یک هاب صادرات معدنی اختصاص می‌یابد. باید این وجود، چین در سال 2021 نیز به تسهیل صادرات تولیدات کشاورزی و صنعتی کشورهای آفریقایی به عنوان بخش کوچکی از تجارت فی‌مابین متعهد شده بود. گفتگوی اکونومیست با صادرکنندگان آفریقایی نشان می‌دهد که آنها با لغو تعرفه اخیر به رقابت‌پذیری محصولات خود در بازار چین امیدوارتر شده‌اند. با این وجود، پیچیدگی‌های لجستیکی و استانداردهای محدودکننده از نظر برخی چالشی پابرجا خواهد بود. از همین روست که جنبه سیاسی این اقدام چین از نظر این یادداشت برجسته‌تر از جنبه‌های اقتصادی کوتاه‌مدت آن است.

🔹نگارنده بر این نکته تاکید دارد که کشورهای آفریقایی از آمریکا ناامید نشده اند و به سه شکل مهم در تلاشند تا رضایت آمریکا را جلب نمایند. شکل اول، پهن کردن فرش قرمز برای شرکت‌های آمریکایی مانند گشایش بازار کنگو و لسوتو برای شرکت استارلینک است. شکل دوم، ارائه پیشنهادهای معدنی جذاب به آمریکا است؛ به عنوان مثال، ماداگاسکار یک معدن اورانیوم، آفریقای جنوبی منابع کروم، کنگو معادن لیتیوم و نامیبیا عناصر کمیاب معدنی را روی میز مذاکره قرار داده اند. شکل سوم نیز، پذیرش اتباع اخراجی از آمریکا در شرایط کنونی است. در واقع، آمریکا پس از دهه‌ها انتقاد از نقش چین با ادعای استثمار و بهره‌برداری سوء از منابع طبیعی کشورهای آفریقایی، اکنون در حال انجام همان کاری است که مدت‌ها چین را به آن متهم می‌کرد و همین مسئله، به چین فرصتی داده تا خود را به عنوان شریک سخاوت‌مندتر به آفریقا معرفی کند.

@GovernanceStudies
👍52👏2
🔅اوج مصرف ذغال سنگ و واقعیت هشیارکننده

#انرژی #ذغال_سنگ
#هند #چین

🔹ذغال سنگ ارزان است و به وفور یافت می‌شود. همزمان، بیشتر میزان آلودگی را تولید می‌کند. بیش از سی درصد انتشار گاز کربن از زمان انقلاب صنعتی، ناشی از سوزاندن ذغال سنگ بوده است. در سال ۲۰۲۰، آژانس بین‌المللی انرژی اعلام کرد که اوج مصرف ذغال سنگ در جهان در سال ۲۰۱۳ بوده است. در واقعیت اما، یک دهه پس از انعقاد توافق پاریس، تقاضای جهانی برای ذغال سنگ رو به افزایش است و بدتر اینکه، هیچ نشانه‌ای از رسیدن آن به نقطه اوج مشاهده نمی‌شود.

🔹در حال حاضر، جهان دو برابر مقدار سال ۲۰۰۰ و چهار برابر سال ۱۹۵۰ از ذغال سنگ استفاده می‌کند. مصرف ذغال سنگ در سال گذشته به بالاترین رکورد تاریخی خود رسید و آژانس بین‌المللی انرژی، افزایشی محدود برای مصرف آن در سال آتی پیش‌بینی نموده است. کشورهای در حال توسعه بزرگی همچون چین، هند و اندونزی بر ذغال سنگ در توسعه شبکه برق خود اتکا دارند.

🔹در حالی که به عنوان مثال، هند، قصد دارد تا سال ۲۰۷۰ به انتشار خالص صفر دست پیدا کند، دولت این کشور، مانند سایر کشورها در جنوب جهانی، نیازمند بالابردن استاندارد زندگی شهروندان خود است و می‌کوشد اتصال مردم را به شبکه برق گسترش دهد. همزمان، این کشورها راهبردی را برای تبدیل شدن به هاب صنایع تولیدی نیز دنبال می‌کنند.

🔹لهستان تنها کشور اروپایی است که یک نیروگاه ذغال سنگ در دست احداث دارد. هند، چهل و شش نیروگاه و چین، بیش از سیصد نیروگاه ذغال سنگ در دست احداث دارند. در واقع، چین به تنهایی سهمی ۸۰ درصدی از نیروگاه‌های ذغال سنگ در دست احداث جهان را به خود اختصاص داده است. در قاره آمریکا، آرژانتین تنها کشور و در آفریقا، زیمباوه، آفریقای جنوبی و زامبیا سه کشوری هستند که دست به احداث نیروگاه ذغال سنگ جدید زده‌اند.

🔹رئیس‌جمهور آمریکا از «ذغال سنگ تمیز و زیبا» صحبت می‌کند و چندین فرمان اجرایی برای تقویت صنعت ذغال سنگ در این کشور امضا کرده است. در همین حال، تقریبا تمامی مدل‌های بررسی تغییرات آب و هوایی بر این نکته اتفاق نظر دارند که ذغال سنگ پیش‌تر و سریع‌تر از هر منبع دیگری باید از چرخه مصرف خارج شود.

🔹نیازهای انرژی جهانی با چنان سرعتی در حال رشد هستند که جهان، به شکل طبیعی، از همه منابع بیشتر طلب خواهد کرد. نه تنها منابع تجدیدپذیر، که نفت، برق هسته‌ای و ذغال سنگ نیز بیشتر تقاضا خواهند داشت. بدین ترتیب، به نظر می‌رسد که هیچ انتقالی از سوخت‌های فسیلی به انرژی‌های تجدیدپذیر در کار نباشد و آنچه هست، افزایش مصرف در تمامی منابع است.

@GovernanceStudies
👍8🔥1👏1
🔅 چین در حال پیروز شدن در جنگ تجاری ترامپ است

#تجارت #تعرفه
#چین #آمریکا

🔹گفتگوهای تجاری اخیر در ژنو و لندن میان ایالات متحده و چین، نتیجه چندانی بجز برقراری سکونی موقت در مناقشه تجاری میان دو اقتصاد برتر جهان نداشت. علیرغم تلاش ترامپ برای عرضه اقدامات موقتی طرفین به عنوان توافقی که منافع آمریکا را تامین می‌کند، نگاه چین به صحنه متفاوت است و این کشور، خود را در حال پیروزی می‌داند؛ در حقیقت، چین معتقد است که توانسته از طوفان عبور کند و اکنون اعتماد به نفس، خوداتکایی و اطمینان بیشتری به کارآیی برنامه بلندمدت خود دارد.

🔹از آغاز جنگ تجاری در سال 2018 تا کنون، چین مجموعه‌ای از راهبردهای تدافعی و تهاجمی را برای کاهش آسیب‌پذیری خود در مقابل تحریم و تعرفه بکار گرفته است. از منظر تدافعی، چین مسیرهای تجاری خود را بازتعریف نموده، به ریسک‌زدایی در مقابل نظام مالی پایه دلار پرداخته و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بومی را تسریع نموده است. از منظر تهاجمی، این کشور محدودیت‌های صادراتی را تشدید کرده و آمادگی خود را برای اقدام متقابل متمرکز و سریع نشان داده است. در ماه‌های گذشته، چین تقریبا در پاسخ به هر ضربه‌ای، به سرعت ضربه‌ای متقابل وارد نموده و از عقب‌نشینی اجتناب کرده است.

🔹در مقابل، دولت ترامپ وابستگی صنایع آمریکایی به مواد معدنی کمیاب و سایر تولیدات چین را به صورت ناخواسته آشکار و با تعرفه‌های اعمالی خود، صنایع آمریکایی را با چالش مواجه نموده و مجبور به اضافه پرداخت کرده است. نمایش شلخته ترامپ در حوزه تعرفه، پیروزی بزرگی در تبلیغات داخلی برای حزب کمونیست چین فراهم ساخته و مهم‌تر اینکه در سطح بین‌المللی، اعتبار الگوی حکمرانی چین را نزد کشورهای بدبین به الگوی توسعه غربی، با توجه به تاب‌آوری قابل‌توجه این کشور، افزایش داده است.

🔹کسب و کارهای چینی بیش از هر چیز، وابستگی خود به بازار و فناوری‌های آمریکایی را کاهش داده‌اند. علیرغم اینکه تعرفه‌های آمریکا به طور خاص ممکن است صنایع سبک با ارزش افزوده پایین در چین را تحت فشار قرار دهد، کاهش این صادرات می‌تواند حرکت چین به سمت انسجام صنعتی، حذف واحدهای ناکارآمد و ارتقای بهره‌وری را تسریع کند. در خصوص افزایش بیکاری، باید توجه داشت که همین حالا نیز نرخ اتوماسیون در کارخانه‌های چینی بسیار بالاست. علاوه بر این، چین موقعیت‌های به مراتب بدتری را در گذشته از سر گذرانده و در جریان اصلاحات اقتصادی 1992 تا 2002 بیش از 79 میلیون نفر در این کشور تعدیل شدند. لذا ظهور موج جدیدی از تعدیل بعید است تسلط حزب کمونیست بر قدرت را تهدید نماید.

🔹آثار بلندمدت سیاست تعرفه‌ای آمریکا حتی عمیق‌تر است. همانگونه که برخورد با هواوی و ZTE منجر به تقویت بلندپروازی‌های فناورانه چین شد، محدودیت‌های ژئواکونومیک متاخر نیز ظرفیت بیشتری در اختیار رهبران حزب کمونیست قرار می‌دهد تا عامه مردم را در مقابل تصور تحقیر خارجی بسیج کنند. توافق موقتی تعرفه‌ها نیز به جای زمینه‌سازی برای تنش‌زدایی، فقط پنجره‌ای در اختیار صادرکنندگان قرار داده تا کالاهای خود را به سرعت وارد بازار کنند و در این برداشت عمومی تغییری ایجاد نخواهد کرد.

🔹همزمانی جنگ تعرفه‌ای ترامپ با آخرین سال برنامه پنج ساله چهاردهم در چین، موجب استفاده سیاستگذاران از محرک‌های پولی و مالی برای حمایت از کسب و کارهای کوچک و افزایش مصرف داخلی شده است. این اقدامات البته مشکلات ساختاری اقتصاد چین -مانند نرخ پایین مصرف داخلی- را حل نخواهند کرد و تعادل بخشی به این شاخص‌ها، سال‌ها زمان طلب می‌کند.

🔹در حالی که شرایط بیرونی رو به وخامت گذاشته است، رهبران حزب کمونیست و صنعت‌گران چینی تزریق منابع به فناوری‌های پیشرفته را، بالاخص در توسعه اکوسیستم پیشرفته تولید مبتنی بر هوش مصنوعی، تداوم خواهند داد تا از سقوط بهره‌وری تولیدی ممانعت کنند. سرمایه‌گذاری جدی چین بر توسعه فناوری بومی، که با دور اول جنگ تجاری ترامپ در سال 2018 آغاز شد، تضمین پیروزی کامل به حساب نمی‌رود. با این وجود، در سایه تلاش ایالات متحده برای به حاشیه راندن چین، کمتر کسی راه برون‌رفت دیگری در ذهن دارد.

@GovernanceStudies
👍5🙏21
🔅 اوپک پلاس سهمیه‌های تولید را به بالاترین سطح در دو سال گذشته خواهد رساند

#انرژی
#اوپک

🔹اوپک پلاس امروز اعلام کرده که از ماه سپتامبر سال جاری، تولید نفت خود را ۵۴۷ هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد. بدین ترتیب، راهبرد نزدیک به دو ساله این کارتل بین‌المللی برای بالا نگه داشتن قیمت‌ها از طریق قطع عرضه حجم عظیمی از نفت خام در بازار بین‌المللی، به‌طور کامل پایان خواهد یافت. این تصمیم در حقیقت پایان بخشیدن به توافقی است که در ژانویه ۲۰۲۴ آغاز شد. در این توافق هشت کشور عضو به رهبری عربستان سعودی، عراق و امارات متحده عربی به‌صورت داوطلبانه تولید روزانه خود را به میزان ۲.۲ میلیون بشکه کاهش دادند.

🔹دلیل اصلی این کاهش، نگرانی‌ها از گسترش خودروهای برقی و افت رشد در تقاضای نفت چین بود. این کاهش‌ برنامه‌ریزی شده، علیرغم آنکه قرار بود تنها سه ماه ادامه پیدا کنند، نتوانست بر روند نزولی قیمت‌ نفت تاثیر معکوس بگذارد و منجر به بروز تنش‌هایی درون اوپک پلاس شد؛ چرا که سهم بازار این مجموعه با افزایش تولید در کشورهای آمریکا، برزیل و کانادا کاهش یافت.

🔹در ماه دسامبر، اوپک پلاس اعلام کرد که از مارس و به‌صورت «تدریجی» کاهش تولید توافق شده را لغو خواهد کرد. با این وجود، روند بازگشت عرضه بسیار سریع‌تر از انتظار پیش رفت و بازار نفت را غافلگیر کرد؛ زیرا عرضه با سرعتی به مراتب بیشتر از انتظار (حدود یک سال سریع‌تر) محقق شد. به عنوان یک مثال، امارات اجازه افزایش تولید ۳۰۰ هزار بشکه در روز را پیدا کرده است. در این راستا، پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تا زمستان امسال، مازاد عرضه قابل توجهی در بازار نفت وجود خواهد داشت و شرکت فرانسوی توتال انرژی نیز اخیرا درباره احتمال «فراوانی» نفت بالاخص در شرایط کندی رشد اقتصاد جهانی، هشدار داده است.

🔹بازار تاکنون موفق شده عرضه نفت اضافه از سوی اوپک پلاس را جذب نماید؛ چرا که تقاضا با توجه به آغاز سفرهای تابستانی قوی‌تر شده است. با این وجود، معامله‌گران افزایش عرضه را در انتظارات قیمتی لحاظ کردند؛ چرا که قیمت نفت خام برنت در فاصله ماه‌های آوریل و مه ۱۹ درصد کاهش یافت و به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه رسید. اما از آن زمان تاکنون قیمت‌ نفت به سطح بالاتری بازگشت و در پایان هفته گذشته به ۶۹ دلار رسید. در حقیقت، جنگ ایران و اسرائیل و نگرانی‌ها درباره اختلال ناگهانی در جریان تجارت نفت در کنار مجموعه توافقات تجاری آمریکا منجر به افزایش نسبی قیمت نفت شده است.

🔹اوپک پلاس کماکان دو ردیف از توافقات کاهش‌ تولید را حفظ نموده است؛ اول، برنامه کاهش داوطلبانه ۱.۶۵ میلیون بشکه صادرات در روز از سوی هشت کشور عضو. دوم، برنامه کاهش ۲ میلیون بشکه‌ صادرات در روز در میان کلیه اعضای اوپک پلاس که قرار است تا پایان سال ۲۰۲۶ تداوم داشته باشد. در حال حاضر، محتمل است که گروه اوپک پلاس درباره چگونگی بازگرداندن این توافقات کاهش تولید به بازار نیز بحث کنند؛ با این‌حال، فضای نشست ژوئیه در وین محتاطانه و به توصیف یک منبع ناشناس، «نسبتاً بدبینانه» تصویر شده است. در واقع، گفته می‌شود که «بیشتر افراد از تقویت تابستانه بازار لذت می‌بردند و همزمان، برای یک دوره طولانی از مازاد عرضه جدی آماده می‌شوند.»

🔹با وجود کاهش قیمت نفت، در نهایت ممکن است که اوپک برنده نهایی رقابت باشد؛ چرا که تداوم قیمت‌های پایین موجب می‌شود که تولیدکنندگان غیر اوپک، به‌ویژه آمریکا، افزایش تولید خود را محدود کنند و بر همین اساس، عرضه ممکن است در سال‌های ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ محدودتر شود. یکی از مشاوران شرکت ریستاد انرژی پیش‌بینی می‌کند که کشورهای غیر عضو اوپک، تولید خود را در سال جاری بیش از ۱.۴ میلیون بشکه در روز افزایش دهند. برای سال ۲۰۲۶، پیش‌بینی وی ۱.۱ میلیون بشکه در روز افزایش تولید و برای سال ۲۰۲۷ تنها ۹۱ هزار بشکه در روز افزایش تولید است. شرکت تحقیقاتی «انرژی اسپکتز» نیز روند کاهشی مشابهی را پیش‌بینی می‌کند؛ یعنی رشد ۱.۱ میلیون بشکه‌ای در روز در سال جاری، ۹۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۶ و سپس ۳۰۰ هزار بشکه در روز در ۲۰۲۷.

🔹تحلیلگران بانک بارکلیز نیز با تاکید بر کند شدن رشد، به‌ویژه در آمریکا، «تمایل اوپک به افزایش تولید کاملا مشهود است و برآورد ما این است که اوپک پس از یک دهه ظرفیت مازاد خود را استفاده خواهد کرد و این استفاده، که در نهایت به افزایش قیمت نفت خواهد انجامید.»

@GovernanceStudies
👍72
🔅 تمدید 90 روزه آتش‌بس تعرفه‌ای میان چین و آمریکا

#تجارت #تعرفه
#چین #آمریکا

🔹دونالد ترامپ در روز یازدهم اوت 2025 با امضای فرمان اجرایی آتش‌بس تعرفه‌ای موجود با چین را برای 90 روز دیگر تمدید نمود و تاریخ انقضای این آتش‌بس را به دهم نوامبر 2025 منتقل نمود. این تصمیم تشدید برنامه‌ریزی شده تعرفه‌ها را -در حاضر با سقف 30 درصد برای کالاهای وارداتی چینی و 10 درصد برای صادرات آمریکا- متوقف نمود و تلاشی برای ممانعت از گسست اقتصادی در فصل رونق تجاری ناشی از تعطیلات است. بدون این تمدید، تعرفه ایالات متحده بر کالاهای چینی به 145 درصد و تعرفه‌های متقابل چین بر کالاهای آمریکایی به 125 درصد می‌رسید که این تعرفه‌ها در عمل به تحریم تجاری مبدل می‌شد. تحلیلگران تمدید حاضر را علاوه بر ملاحظه پیش‌گفته، نوعی زمینه‌سازی برای دیدار احتمالی ترامپ و شی در سال جاری قلمداد می‌کنند.

♦️چه روندی برای دستیابی به این تمدید طی شد؟

🔹آتش‌بس تعرفه‌ای فعلی براساس مذاکرات فشرده‌ای محقق شده که در تابستان جاری میان واشنگتن و پکن در لندن و استکهلم انجام پذیرفته است. در روزهای 9 و 10 ژوئن در لندن طرفین بر خنثی کردن تنش‌های ناشی از اعلام برنامه وضع تعرفه شدید توسط ایالات متحده از ژوئیه تمرکز داشتند و در این مذاکرات، گفتگوهای فنی در خصوص ساز و کارهای تعلیق تعرفه، دسترسی به بازار کشاورزی و صیانت از مالکیت معنوی انجام پذیرفت. طرفین بدون دستیابی به توافقی رسمی، به شناسایی زمینه‌های احتمالی سازش پرداختند و توافق کردند که گفتگوها را در سطوح سیاسی بالاتر ادامه دهند.

🔹در روزهای 28 و 29 ژوئیه، طرفین ضمن گفتگوی «عمیق، صریح و سازنده» نسبت به تمدید احتمالی وقفه 90 روزه در اعمال تعرفه که در 12 اوت به پایان می‌رسید، ابراز خوشبینی نمودند. دیپلمات‌های آشنا به فضای مذاکرات، از وجود جوی «عملگرایانه اما محتاط» خبر دادند و دو طرف را مشتاق به عدم تشدید تعرفه در اوج فصل حمل دریایی و در عین حال محتاط در سپردن تعهدهای بلندمدت دانستند. علیرغم اینکه گفتگوهای استکهلم به صدور بیانیه مشترک منتهی نشد، فضای کلی این گفتگوها زمینه را برای فرمان اجرایی اخیر ترامپ فراهم نمود.

♦️آیا وضعیت کنونی دوام خواهد داشت؟

🔹علیرغم عدم تمایل طرفین به اعمال شوک تعرفه‌ای و نیاز آنها به زمان بیشتر برای موضوعات پیچیده همچون صیانت از مالکیت معنوی، یارانه‌های صنعتی و دسترسی بازار، این واقعیت که هر دو طرف یک توقف کوتاه را به جای توافق جامع انتخاب نمودند نمایانگر شکنندگی تنش‌زدایی فعلی است.

🔹برای ایالات متحده، محاسبات سیاسی داخلی اهمیتی ویژه دارد. با نزدیک شدن به زمان انتخابات، اعطای هر امتیازی به چین می‌تواند به مثابه ضعف تلقی شود و این مسئله توانایی مانور دولت را کاهش داده است. در مقابل، صادرکنندگان آمریکایی -از شرکت‌های فناوری گرفته تا کشاورزان- به شدت برای گشایش تعرفه‌ای لابی می‌کنند. در چین، مشکلات اقتصادی همچون تقاضای مصرفی کم‌رمق، فشارهای بازار املاک و ضرورت حفظ رقابت‌پذیری در تولید میل به ثبات ایجاد می‌کند، اما نه هنگامی که به قیمت دست شستن از اهداف اصلی سیاست صنعتی کشور تمام شود.

🔹اگر مذاکرات آتی دستکم بتواند به یک توافق نیم‌بند بینجامد، چشم‌انداز تمدید مجدد توقف تعرفه وجود دارد و ممکن است در نهایت، به شکلی جدید از رقابت مهار شده به جای مواجهه آشکار منجر شود. با این وجود، چنانچه مذاکرات متوقف شده یا تعارضات ژئوپولیتیکی سرباز کند، آتش‌بس تعرفه‌ای به سرعت فرو خواهد ریخت. بر همین اساس، وضعیت کنونی را باید یک میان‌پرده مخاطره‌آمیز در یک مسابقه راهبردی بسیار طولانی‌تر دانست.

@GovernanceStudies
👏6😁2🙏2👍1
🔅 عربستان سعودی میل خود را به نفت از دست داده است

#انرژی #تجدیدپذیر
#عربستان

🔹عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت خام در جهان، در حال استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای کاهش چشمگیر مصرف داخلی نفت است. بدین‌ترتیب، تهدید برای تولیدکنندگان نفت، نه از مراکز گسترش خودروهای الکتریکی در شنژن، اسلو یا سانفرانسیسکو، بلکه از داخل بزرگترین صادرکننده نفت خام نشات می‌گیرد. این تغییر جهت بسیار مهم است. چرا که از آغاز قرن بیست و یکم، مصرف نفت در عربستان سعودی بیشتر از هر کشور دیگری – به استثنای چین و هند- افزایش یافته و به دو برابر (۲.۳ میلیون بشکه در روز) رسیده است و حتی بیشتر از افزایش تقاضا در آفریقا، آمریکای لاتین یا کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق است. بین یک چهارم تا یک سوم از مصرف نفت این کشور صرف نیروگاه‌های نفتی می‌شود که برق مورد نیاز را، بالاخص در مواجهه با موج‌های گرمای تابستان، تأمین می‌کنند.

🔹اکنون، دولت عربستان قصد دارد تمامی این نیروگاه‌ها را با نیروگاه تجدیدپذیر جایگزین کرده و ظرفیت برق تجدیدپذیر خود را به ۱۳۰ گیگاوات تا سال ۲۰۳۰ برساند. این رقم معادل تمام ظرفیت خورشیدی نصب شده در هند است و چنین تغییری، به گواه آژانس بین‌المللی انرژی، بزرگترین کاهش تقاضای نفت در پنج سال آینده را رقم خواهد زد. چنین اهدافی برای عربستان چیز جدیدی نیست و یکی از ارکان اصلی «چشم‌انداز ۲۰۳۰» اعلامی توسط این کشور برای کاهش وابستگی به هیدروکربن‌ها اعلام شد، تبدیل شبکه نیروگاهی به ترکیبی منحصر از گاز و انرژیهای تجدیدپذیر بود. با این حال، چنین اهداف بلندپروازانه‌ای معمولاً در مورد عربستان با اما و اگرهای بسیاری مواجه هستند. عربستان از سال ۲۰۱۳ تاکنون روی یک آسمانخراش یک کیلومتری کار می‌کند. تخمین‌های کپلر نشان داده که تنها ۱۱.۶ گیگاوات از ۱۳۰ گیگاوات برنامه ریزی شده تا سال ۲۰۳۰ به بهره برداری خواهد رسید و از این منظر، مصرف نفت در تولید برق برای سال‌های آینده تداوم خواهد داشت.

🔹با این حال، شاید زمان آن رسیده باشد که در انکار توانایی عربستان برای تحقق این هدف تجدیدنظر کنیم. چرا که علیرغم وجود شکاف بزرگ بین وعده و اجرا، وقتی صحبت از ساخت زیرساخت‌های معمول انرژی باشد، عربستان به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان سابقه قابل قبولی دارد. پس از سال‌ها که تنها پروژه خورشیدی در عربستان، یک نیروگاه نسبتاً کوچک ۰.۳ گیگاواتی در بیابان‌های مرزی با اردن و عراق بود، حالا نیروگاه‌های خورشیدی با سرعت بیشتری در حال اتصال هستند و تنها از ابتدای سال ۲۰۲۴، شرکت آکواپاور (ACWA Power)، بزرگترین شرکت آب و برق عربستان، بهره‌برداری تجاری از چهار نیروگاه خورشیدی با مجموع ظرفیت ۴.۹ گیگاوات را آغاز کرده و تقریباً همین مقدار دیگر نیز تا پایان سال آینده به بهره‌برداری خواهد رسید. برنامه کلی این است که ظرفیت برق خورشیدی درآکواپاور تا سال ۲۰۳۰ به ۷۸ گیگاوات برسد و پروژه‌های بسیاری نیز از سوی سایر شرکت‌ها اجرا خواهد شد.

🔹با نگاه به این برنامه‌ها، دلیلی وجود ندارد که روند موفقیت‌آمیز اجرای پروژه‌های اخیر، در چشم‌انداز متوقف خواهد شد. به لطف تابش فراوان خورشید، هزینه تولید برق در نیروگاه‌های خورشیدی عربستان کمتر از نصف هزینه شبکه است و از نظر مهندسی، نیز نصب پنل‌های خورشیدی به مراتب ساده‌تر از استخراج، حمل و پالایش نفت به حساب می‌روند و دلیلی ندارد عربستان نتواند در این روند موفق باشد.

🔹باید توجه داشت که جایگزینی انرژی‌های تجدیدپذیر برای دغدغه اصلی این کشور، یعنی حفظ جایگاه در بازارهای نفت، نیز حیاتی است. رئیس شرکت آرامکو، یکی از دلایل کاهش ظرفیت حداکثری تولید در سال گذشته اینگونه توضیح داد: حذف نفت از شبکه داخلی به اندازه حفر چاه‌های جدید، صادرات را افزایش می‌دهد و برنامه‌های حذف نفت از شبکه تا سال ۲۰۳۰ همچنان «در مسیر درست» است. با این گذار، عربستان دلایل کافی برای کاهش سرمایه‌گذاری در جهت تأمین تقاضای فرضی آینده خواهد داشت. باید توجه داشت که شبکه برق عربستان، نفت بیشتری نسبت به تمام خودروها و موتورسیکلت‌های هند مصرف می‌کند و اگر چنین مصرف‌کننده بزرگی تا پایان این دهه از بازار مصرف خارج شود، مازاد عرضه کنونی نفت به احتمال زیاد شدت خواهد یافت.

@GovernanceStudies
👍5👎2👏1
🔅 گام بلندپروازانه پکن برای دوبرابر سازی ظرفیت ذخیره انرژی تا ۲۰۲۷

#انرژی #تجدیدپذیر
#چین

🔹چین قصد دارد تا سال ۲۰۲۷ ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی الکتریکی خود را بیش از دو برابر کرده و به ۱۸۰ گیگاوات (GW) برساند. این برنامه جدید هدف دارد ۳۵٫۱ میلیارد دلار (۲۵۰ میلیارد یوان چین) سرمایه جذب کند. گسترش وسیع ظرفیت موسوم به «انرژی‌های نوین» بخشی از برنامه کاری تازه‌ای است که کمیسیون اصلاحات و توسعه ملی (NDRC) و اداره ملی انرژی (NEA) چین برای دوره‌ی ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷ منتشر کرده‌اند.

🔹چین که در حال حاضر نیز بزرگ‌ترین بازار ذخیره‌سازی باتری در جهان به شمار می‌رود، برای پشتیبانی از توسعه عظیم ظرفیت تولید برق خورشیدی و بادی، به ذخیره‌سازی بسیار بیشتری نیاز دارد. این کشور فقط در سال ۲۰۲۴ موفق به احداث بیش از ۲۷۰ گیگاوات نیروگاه خورشیدی و بیش از ۷۰ گیگاوات انرژی بادی شده است که برای ذخیره بیش از پیش انرژی تولیدی حاصل از آن، نیازمند باتری است.

♦️بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار انرژی جهان

🔹آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در گزارش سرمایه‌گذاری جهانی انرژی ۲۰۲۵ اعلام کرد که چین جایگاه خود را به‌عنوان بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار انرژی در جهان تثبیت کرده است. در این گزارش آمده است: «امروز، چین با اختلاف بسیار بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار انرژی در سطح جهان است. این کشور دو برابر اتحادیه اروپا در بخش انرژی هزینه می‌کند؛ تقریباً به‌اندازه مجموع اتحادیه اروپا و ایالات متحده». بر اساس تحلیل IEA، در سال جاری انتظار می‌رود چین حدود ۶۲۷ میلیارد دلار در انرژی‌های پاک و حدود ۲۵۷ میلیارد دلار در سوخت‌های فسیلی سرمایه‌گذاری کند.

♦️کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی با جایگزینی انرژی پاک

🔹اگرچه چین همچنان در نیروگاه‌های زغال‌سنگی سرمایه‌گذاری می‌کند، اما سرمایه‌گذاری آن در انرژی پاک به‌مراتب از سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی فراتر رفته است. سرمایه‌گذاری چین در ذخیره‌سازی باتری در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۴ حدود ۶۹ درصد افزایش یافته است، در حالی که سرمایه‌گذاری در شبکه برق ۲۲ درصد رشد کرده است.

🔹رشد تولید انرژی پاک، عمدتاً از طریق خورشید و باد، در سال گذشته ۸۴ درصد از رشد تقاضای برق چین را پوشش داد. در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، رشد تولید پاک حتی از رشد تقاضا هم فراتر رفت و مصرف سوخت‌های فسیلی را ۲ درصد کاهش داد. تسریع در توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، شبکه‌ها و ذخیره‌سازی در چین، همراه با برقی‌سازی بخش‌های حمل‌ونقل، ساختمان و صنعت، این کشور را با سرعت به سمت رسیدن به اوج مصرف سوخت‌های فسیلی سوق می‌دهد؛ و همزمان هزینه‌ها را کاهش داده و روند پذیرش فناوری‌های پاک برقی را در سایر کشورها سرعت می‌بخشد.



@GovernanceStudies
👍6👏3👎2😁1
🔅آخرین شانس «پاول» برای حفاظت از فدرال رزرو

#سیاست_پولی #Fed
#آمریکا

🔹«جرومی پاول» در حالی به پایان دوره ریاست خود در فدرال‌رزرو، یعنی مه ۲۰۲۶، نزدیک می‌شود که جایگاه این نهاد بیش از هر زمان دیگری در چند دهه اخیر تضعیف شده است. استقلال سیاسی بانک مرکزی زیر فشار است و تحقق دو مأموریت اصلی این نهاد یعنی تثبیت قیمت‌ها و اشتغال حداکثری، با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده و انتقادات متعددی را متوجه فدرال رزرو نموده است.

🔹«اسکات بسنت»، وزیر خزانه‌داری و یکی از معدود متحدان پاول در دولت ترامپ، اخیراً خواستار یک بررسی مستقل برای بازنگری جامع در این نهاد شده و سیاست‌های جاری در این نهاد را عامل تشدید نابرابری و نابه‌سامانی پولی دانسته است. این انتقادات تنها از سمت مقامات دولت ترامپ مطرح نمی‌شود و بسیاری، اعم از مخالفان ترامپ و گزینه‌های احتمالی تصدی کرسی ریاست پس از پاول، تقاضای اصلاحات جدی در این نهاد را مطرح می‌کنند.

🔹پاول بعید است در ماه‌های پایانی دوره خود بتواند تورم را مهار کند و رشد قیمت‌ها، برای پنجمین سال متوالی، بالاتر از هدف اعلامی دو درصدی خواهد بود. همزمان، نمودهای متعددی از ضعف در بازار کار ایالات متحده نیز مشهود است. در هفته‌های گذشته، ترکیب غیرمعمولی از رشد قیمت سهام، قیمت طلا، قیمت اوراق قرضه در کنار کندی قابل‌توجه در گسترش اعتبار نمود یافت که بازتاب دهنده ریسک‌پذیری بیش از حد در بازارهای مالی است. این ترکیب نه تنها برای مسئله ثبات مالی به عنوان هدف سوم بانک مرکزی هشداردهنده است، روندهای آتی تغییرات ساختاری را نیز آشکار می‌کند. منظور این است که با کاهش اعتماد بانک‌های مرکزی خارجی به دلار و اوراق خزانه‌داری آمریکا، ممکن است جایگاه مالی ایالات متحده در جهان به خطر بیفتد.

🔹علیرغم اینکه پاول در فرصت کوتاه پیش‌رو احتمالاً قادر نیست مأموریت‌هایی همچون کاهش تورم و بهبود اشتغال را به سرانجام برساند، اما هنوز فرصت برای آغاز اصلاحات نهادی وجود دارد. به نظر می‌رسد که مشکلات فدرال‌رزرو تنها به سیاست‌های کوتاه‌مدت محدود نمی‌شود و ریشه در مسائلی همچون فرهنگ سازمانی، ضعف پاسخگویی، نبود شفافیت در ارتباطات، عدم پذیرش خطاهای گذشته، هدف‌گذاری‌های غیرصحیح و گروه‌زدگی دارد.

🔹کارشناسان بر این باورند که با الگوبرداری از تجربه سایر بانک‌های مرکزی، برطرف‌کردن این مسائل برای فدرال رزرو ممکن خواهد بود. نهادهای معتبری همچون گروه G30 نیز نقشه اصلاحاتی را پیشنهاد کرده‌اند که می‌تواند مبنای تغییر قرار گیرد. با این حال، بی‌عملی پاول در ماه‌های گذشته موجب شده حملات سیاسی به کل نظام فدرال‌رزرو شدت گیرد و چنانچه او دست به اقدام نزند، ممکن است همه ابعاد مأموریت این نهاد با آسیب‌های جدی مواجه شود. سه ماه گذشته برای فدرال‌رزرو سرنوشت‌ساز بوده، اما سه ماه آینده می‌تواند مهم‌تر باشد. آخرین فرصت در اختیار جرمی پاول قرار دارد تا پیش از ترک سمت خود، با آغاز اصلاحات ضروری، زمینه‌ساز بازسازی اعتبار و کارآمدی بانک مرکزی آمریکا باشد و مسیر جانشین خود را هموار سازد.

@GovernanceStudies
👍51👎1👏1
🔅عربستان سعودی در آفریقا

#سرمایه_گذاری #کشاورزی
#عربستان #آفریقا

🔹بنیاد کارنگی در مقاله‌ای جدید به جوانب مختلف حضور عربستان سعودی در شاخ آفریقا پرداخته است. این مقاله پس از ارائه تصویری کلی از پیشران‌های حضور عربستان در شاخ آفریقا، تلاش نموده است تا با پررنگ‌کردن زمینه‌های ناکامی عربستان در ابتکارات خود به ارائه پیشنهادهای سیاستی و رویکردی بپردازد. علیرغم سویه سیاسی و سیاستی، این یادداشت دربرگیرنده نکات جالب‌توجهی است که مرور آنها خالی از لطف نخواهد بود.

🔹در سال‌های اخیر توسعه پیوندهای ریاض با سه کشور سودان، اتیوپی و اریتره از یک مسئله سنتاً حاشیه‌ای به یکی از ارکان چشم‌انداز 2030 پادشاهی عربستان مبدل شده است؛ این چشم‌انداز به ابتکار محمد بن سلمان در سال 2016 منتشر شد. به نظر می‌رسد که عربستان سه پیشران اصلی برای این توسعه پیوند دارد:

1️⃣ ارتقای امنیت غذایی با کاهش اتکای وارداتی؛
2️⃣رقابت فزاینده با امارات برای نفوذ ژئوپلیتیک و برتری منطقه‌ای؛
3️⃣تلاش برای موازنه متقابل نفوذ چین در قاره آفریقا.

🔹علاوه بر این، مقاله مذکور دربرگیرنده اطلاعات اقتصادی جالبی درباره حضور عربستان در شاخ آفریقا است. به عنوان مثال، در متن اشاره شده است که قریب به 12-15 درصد از تجارت جهانی از دریای سرخ، در مجاورت این منطقه، عبور می‌کند و همین مسئله موجب شده بنادر این منطقه اهداف جذابی برای فعالیت توسعه‌ای به حساب روند. در این چارچوب، بازنمایی رقابت ژئوپلیتیک عربستان و امارات را در دو بندر بربره سومالی‌لند و عصب اریتره قابل ردیابی است. بنابر ارقام اعلامی، ابوظبی حدود 442 میلیون دلار برای تبدیل بندر بربره به هاب تجاری هزینه خواهد کرد و عربستان پروژه‌ای میلیارددلاری با هدف مشابه در بندر عصب کلید زده است.

🔹باید توجه داشت که شاخ آفریقا دربرگیرنده بیش از 65 درصد زمین‌های قابل کشت بهره‌برداری نشده جهان است و پیوند با آن قادر است نیاز عربستان را در دو حوزه کمبود آب و وابستگی به نفت برای اداره اقتصاد پاسخ دهد. عربستان در سند چشم‌انداز 2030 حل معضل وابستگی 80 درصدی به واردات مواد غذایی را در دستور کار خود قرار داده و وارد فعالیت‌های کشاورزی مدرن در آفریقا شده است.

🔹با این وجود، اولویت‌بخشی نیازهای سعودی به مسائل جوامع محلی به تنش‌ها و مشکلات گسترده‌ای انجامیده که در برخی موارد، به موجب آن میلیون‌ها دلار پروژه سعودی معلق شده است. به عنوان مثال، در سال 2011 پروژه سعودی استار با مشارکت بخش خصوصی عربستان و اتیوپی، حدود 10 هزار هکتار زمین را برای کشت برنج اجاره نمود و قصد داشت این رقم را به 500 هزار هکتار برساند. تا سال 2015، توسعه این مزارع به دلیل عواملی همچون تنش‌های محلی، اعتراضات و مشکلات لجستیکی متوقف شد. تجربه‌ای مشابه در ایالت رودخانه نیل سودان بین سال‌های 2016 تا 2018 مشاهده شد.

🔸چنانچه اشاره شد، بخش پایانی مقاله مذکور به ارائه پیشنهادهایی اختصاص یافته که اقدامات عربستان را در محیط آفریقا از یکجانبگی منافع و برداشت صرف نیازهای طرف عربی فاصله دهد. احداث چاه‌های آب و نظامات آبیاری، پروژه‌های برق‌رسانی مبتنی بر پنل‌های خورشیدی و شبکه‌های انتقال کوچک از این جمله‌اند.

@GovernanceStudies
👍6👏3👎21
🔅افزایش قیمت مس؛ تاثیر بازگشت چین به بازار و کاهش ارزش دلار

#مس
#تجدیدپذیر #چین

🔹قیمت مس به ۱۱ هزار دلار در هر تن رسید و بیشترین قیمت از ماه مه ۲۰۲۴ تاکنون را تجربه کرد. این بیشنیه قیمتی ناشی از تلاقی چندین عامل تأثیرگذار بر بازار این فلز شامل اختلال در عرضه، تقاضای قوی و مولفه‌های اقتصاد کلان از جمله کاهش ارزش دلار و نرخ بهره است.

♦️اختلال در عرضه

🔹عامل اصلی در افزایش قیمت مس، اختلالات چشمگیر در تولید این فلز است که عمدتاً از مشکلات عملیاتی در معادن بزرگ جهان ناشی می‌شود. یکی از رویدادهای مهم در این زمینه، رانش گل و لای در سپتامبر ۲۰۲۵ در معدن گراسبرگ اندونزی بود؛ معدنی که از بزرگ‌ترین مراکز استخراج مس در جهان به شمار می‌رود. این حادثه، همراه با دیگر مشکلات عملیاتی در معادن کلیدی، پیش‌بینی تولید سالانه را به شدت کاهش داده است. پیش‌بینی رشد تولید مس در سال ۲۰۲۵ از ۲.۳% اولیه به ۱.۴% کاهش یافته که نشان‌دهنده بازاری بسیار فشرده‌تر و محدودتر از انتظار پیشین است.

🔹علاوه بر این، چندین پروژه توسعه‌ی استخراج مس که انتظار می‌رفت در میان‌مدت عرضه را افزایش دهند، با تأخیر روبه‌رو شده‌اند. از مهم‌ترین این تأخیرها می‌توان به مشکلات در طرح توسعه‌ی «Quebrada Blanca II» در شیلی و تعلیق فعالیت در معدن «Cobre Panamá» واقع در پاناما اشاره کرد. این تأخیرها نه‌تنها مسیر تأمین کوتاه‌مدت را محدود کرده، بلکه ظرفیت تولید آینده را نیز کاهش داده و در نتیجه، اثر ترکیبی فشردگی بازار را تشدید کرده‌اند.

♦️تقاضا تحت تأثیر انرژی‌های تجدیدپذیر

🔹از سوی دیگر، تقاضا برای مس به دلیل کاربرد گسترده‌ی آن در صنایع مختلف همچنان باعث افزایش قیمت‌ است. این فلز که اغلب از آن به عنوان «فلز تمدن» یاد می‌شود، برای سیم‌کشی برق، ساخت‌وساز، زیرساخت، کشاورزی و به‌ویژه در بخش‌های رو‌به‌رشد انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی ضروری است. تلاش‌های جهانی برای گذار به منابع انرژی پاک‌تر، تقاضا برای مس مورد استفاده در زیرساخت‌ها و فناوری‌های سبز را به‌شدت افزایش داده است.

🔹پیش‌بینی می‌شود تقاضا برای مس در حوزه‌ی زیرساخت‌های سبز تا پایان سال ۲۰۲۵ بیش از ۱۵ درصد افزایش یابد، امری که به نوسان قیمت‌ها دامن می‌زند. ترکیب رشد تقاضا با وضعیت دشوار عرضه، نشان‌دهنده‌ی یک دگرگونی بنیادی در بازار مس است؛ تغییری که فراتر از عوامل موقتی و کوتاه‌مدت بوده و ماهیتی ساختاری دارد.

♦️تأثیر تضعیف دلار

🔹افزایش قیمت مس تا سطح ۱۱ هزار دلار به ازای هر تُن همچنین تحت تأثیر شرایط اقتصاد کلان از جمله تضعیف دلار آمریکا و کاهش نرخ‌های بهره قرار دارد. دلار ضعیف‌تر باعث می‌شود کالاهایی که با این ارز قیمت‌گذاری می‌شوند برای دارندگان ارزهای دیگر ارزان‌تر تمام شوند و در نتیجه، علاقه خریداران بین‌المللی را افزایش می‌دهد. هم‌زمان، نرخ‌های بهره پایین‌تر هزینه‌ی نگهداری ذخایر و تأمین مالی خریدهای سفته‌بازانه در بازار کالاها را کاهش می‌دهد. این عوامل با جذب سرمایه‌های قابل توجه به بازار مس، روند صعودی قیمت‌ها را تشدید کرده‌اند.

♦️کسری پیش‌بینی‌شده در سال ۲۰۲۶

🔹گروه بین‌المللی مطالعه‌ی مس (ICSG) اخیراً چشم‌انداز بازار جهانی مس تصفیه‌شده را بازبینی کرده و اکنون پیش‌بینی می‌کند که در سال ۲۰۲۶ حدود ۱۵۰ هزار تن کسری در بازار وجود خواهد داشت. این پیش‌بینی تغییری چشمگیر نسبت به برآورد قبلی است که از مازاد بیش از ۲۰۰ هزار تن حکایت داشت. عامل اصلی این تغییر، کندی رشد تولید، محدودیت در دسترسی به منابع مس خام و تداوم چالش‌های عملیاتی در معادن عنوان شده است.

🔹با توجه به اینکه رشد تقاضا سریع‌تر از افزایش عرضه پیش می‌رود، انتظار می‌رود بازار مس در کوتاه‌مدت در وضعیت فشرده و محدود باقی بماند. اختلالات مداوم در عرضه، تأخیر در پروژه‌ها و ابهامات ژئوپلیتیکی می‌توانند قیمت‌ها را در سطوح بالا حفظ کنند. به‌ویژه زمان‌بندی و مقیاس عرضه‌های جدیدی که قرار است وارد بازار شوند، در تعیین اینکه این فشردگی کاهش می‌یابد یا تشدید می‌شود، نقش حیاتی خواهد داشت. روند کنونی نشان می‌دهد که در صورت تداوم محدودیت‌های عرضه، احتمال تثبیت یا حتی افزایش بیشتر قیمت‌ها وجود دارد.

♦️نقش چین در بازار

🔸به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده‌ی مس در جهان، رفتار بازار چین تأثیر چشمگیری بر قیمت‌های جهانی دارد. در ماه‌های اخیر، بازگشت سرمایه‌گذاران و خریداران صنعتی چینی به بازار مس موجب تقویت روند صعودی قیمت‌ها شده است. واردات چین به‌طور قابل توجهی افزایش یافته تا خود را برای رشد بیشتر تقاضا و احتمال وضع تعرفه‌های جدید بر منابع دیگر آماده کند.

@GovernanceStudies
👍5👏1
🔅ذخایر بانک‌های مرکزی جهان

🔹ذخایر بانک‌های مرکزی جهان اغلب به صورت ارزهای خارجی، طلا و سایر دارایی‌های نقدشونده نگهداری می‌شوند و نقشی شبیه به سپر دفاعی برای ارز ملی کشورها ایفا می‌کنند. این ذخایر اهمیتی حیاتی برای ثبات اقتصاد جهانی دارند و به تضمین ایفای تعهد کشورها در خصوص تراز پرداخت و توانایی عبور آنها از شوک‌های ژئوپلیتیکی پیوند خورده‌اند.

🔹براساس برآوردها ده بانک مرکزی برتر جهان در مجموع بیش از ۹.۴ تریلیون دلار ارز و طلا ذخیره دارند که این مقدار معادل ۶۰ درصد از کل ذخایر بانک‌های مرکزی در جهان است. بیشترین ذخایر متعلق به چین (۳.۴ تریلیون دلار) است.

🔹 دسترسی به مازاد تجاری پایدار در قالب ارز خارجی، یکی از اصلی‌ترین دلایل انباشت ذخایر در بانک مرکزی چین است و بانک مرکزی این کشور به منظور دفاع از ارزش یوان به صورت منظم اقدام به خرید و نگهداری سایر ارزها می‌کند. همزمان، بانک مرکزی چین به منظور مهار تبعات تورمی رشد پایه پولی، راهبرد عقیم‌سازی یا استرلیزاسیون را اجرا می‌کند تا پول مازاد تزریق شده به بازار داخلی جمع‌آوری شود.

🔹در رتبه‌بندی بیشترین ذخایر بانک‌های مرکزی جهان، پس از چین، به ترتیب ژاپن (۱.۲۳ تریلیون دلار)، ایالات متحده (۹۱۰ میلیارد دلار) و سوئیس (۹۰۹ میلیارد دلار) قرار گرفته‌اند. همچنین، در میان پانزده کشور همسایه ایران، بانک مرکزی روسیه (۵۹۷ میلیارد دلار) بیشترین مقدار ذخایر را در اختیار دارد و پس از آن، عربستان سعودی (۴۶۳ میلیارد دلار)، امارات متحده عربی (۲۳۸ میلیارد دلار) و ترکیه (۱۵۴ میلیارد دلار) قرار خواهند داشت.

🔹علیرغم اینکه ذخایر ایران در این مجموعه از داده‌ها ذکر نشده، صندوق بین‌المللی پول میزان ذخایر بانک مرکزی ایران را در سال ۲۰۲۴ معادل ۲۶ میلیارد دلار برآورد نموده است.

@GovernanceStudies
👍6👎1
🔅توافق ۳ میلیارد دلاری آمریکا و استرالیا برای مقابله با سلطه چین بر عناصر کمیاب!

🔹ایالات متحده و استرالیا هفته در گذشته توافقی برای همکاری در توسعه تأمین مواد معدنی حیاتی امضا کردند. طبق اعلام کاخ سفید، ارزش این توافق بیش از ۳ میلیارد دلار است و می‌تواند دسترسی به منابعی به ارزش بیش از ۵۳ میلیارد دلار را فراهم کند. اگرچه این رقم در تئوری است، اما در هر حال آغاز خوبی محسوب می‌شود.

🔹مواد معدنی حیاتی نخستین بار در دوران دولت بایدن به‌عنوان یک مسئله مهم مطرح شدند، زمانی که آمریکا دریافت به شکل نگران‌کننده‌ای برای تأمین این مواد که برای پیشبرد برنامه‌ی گذار انرژی حیاتی هستند، به چین وابسته است. با این حال، مواد معدنی حیاتی فقط در خودروهای برقی یا توربین‌های بادی کاربرد ندارند، بلکه برای صنعت خودروسازی و از آن مهم‌تر صنعت دفاعی نیز ضروری‌اند. از این رو، یکی از معدود تصمیمات دولت بایدن که رئیس‌جمهور ترامپ آن را لغو نکرد، اولویت دادن به تأمین مواد معدنی حیاتی بود.

🔹این مسئله در اوایل سال جاری و در هنگامه آغاز جنگ تجاری با چین داغ‌تر شد. چین در واکنش، صادرات مواد معدنی حیاتی را محدود کرد. این اقدام باعث شد عزم واشنگتن برای تأمین منابع جایگزین جدی‌تر شود. هرچند تصمیم در ظاهر ساده بود، اما مشکل اینجاست که ایجاد زنجیره‌ی تأمین و فرآوری مواد معدنی حیاتی، بسیار زمان‌بر و پرهزینه است. در این زمینه، توافق با استرالیا گامی مثبت و آغاز مناسبی به شمار می‌آید، هرچند هنوز راه زیادی در پیش است.

♦️ذخایر معدنی استرالیا

🔹استرالیا یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان از نظر منابع معدنی است. این کشور دارای یکی از بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم در جهان است و همچنین منابع قابل توجهی از عناصر خاکی کمیاب، تنگستن، وانادیوم، منگنز، کبالت، مس و سایر فلزات و مواد معدنی مورد استفاده در صنایع کلیدی را در خود جای داده است. توافق با دولت ترامپ می‌تواند به افزایش تولید این مواد کمک کند؛ اقدامی که با تمرکز راهبردی دولت آلبانیزی بر استخراج و فرآوری مواد معدنی در کنار اهداف گذار انرژی این کشور همسو است. با این وجود، همکاری معدنی دو کشور با چالش‌های مهمی روبروست از جمله اینکه راه‌اندازی ظرفیت‌های جدید استخراج و فرآوری، تنها در چند هفته یا حتی چند سال ممکن نیست و زمان زیادی می‌طلبد.

♦️ سلطه چین بر زنجیره‌های تولید

🔹چین به‌طور کامل بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی تسلط دارد و این امر تولیدکنندگان دفاعی غرب و دولت‌هایشان را در موقعیتی دشوار قرار داده است؛ زیرا در بحبوحه‌ روابط دوجانبه‌ی پرتنش، برای تأمین مواد خام کلیدی به چین وابسته‌اند. چین در فرآوری ۱۹ مورد از ۲۰ ماده معدنی حیاتی که آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در اوایل سال جاری بررسی کرده بود، تسلط کامل دارد و به‌طور میانگین حدود ۷۰ درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد. آژانس بین‌المللی انرژی در ماه مه اعلام کرد: «سه‌چهارم این مواد معدنی نوسان قیمتی بیشتری نسبت به نفت داشته‌اند و نیمی از آن‌ها نوساناتی بیش از گاز طبیعی نشان داده‌اند.»

🔹در واقع، این خطرها اکنون با محدودیت‌های صادراتی جدید چین آشکار شده‌اند. این اقدام بدون شک انگیزه‌ای برای توافق آمریکا و استرالیا فراهم کرد، اما امید ترامپ مبنی بر اینکه «تا یک سال دیگر آن‌قدر مواد معدنی حیاتی و عناصر کمیاب خواهیم داشت که ندانید با آن‌ها چه کنید»، ممکن است اندکی زودهنگام باشد.

🔹جالب آن‌که چین از توافق آمریکا و استرالیا تمجید کرده است. در پاسخ به پرسشی درباره این موضوع، سخنگوی وزارت امور خارجه چین گفت: «شکل‌گیری زنجیره‌های تولید و تأمین جهانی نتیجه‌ی انتخاب‌های بازار و شرکت‌هاست.» گوو جیاکون همچنین افزود: «کشورهای دارای منابع غنی از مواد معدنی حیاتی باید نقشی فعال در حفظ امنیت و ثبات زنجیره‌های صنعتی و تأمین ایفا کنند و از تداوم همکاری‌های عادی اقتصادی و تجاری اطمینان حاصل نمایند.»

🔹واقعیت این است که چین به‌خوبی از زمان‌بر بودن ایجاد ظرفیت استخراج و فرآوری مواد معدنی حیاتی آگاه است. از این رو، دلیلی ندارد که نگران از دست دادن جایگاه مسلط خود در عرصه جهانی مواد معدنی حیاتی در آینده نزدیک باشد. با این حال، اقدام ایالات متحده برای جبران عقب‌ماندگی، هرچند طولانی‌مدت، عاقلانه‌ترین کار ممکن است.

@GovernanceStudies
👍74
🔅برآورد اندیشکده کارنگی از تحریم‌های ترامپ علیه دو شرکت نفتی روسیه

#انرژی #تحریم
#روسیه #آمریکا

🔹در ۲۲ اکتبر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تحریم‌هایی را علیه دو شرکت بزرگ روس‌نفت و لوک‌اویل اعمال کرد تا مسکو را به‌دلیل «عدم همکاری در روند صلح اوکراین» تنبیه کند. این تحریم‌ها، نخستین تحریم نفتی علیه روسیه پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید به شمار می‌روند و از نظر محتوایی تفاوت چندانی با تحریم‌های دوره بایدن علیه سورگوت‌نفت‌گاز و گازپروم‌نفت ندارند.

♦️آثار و پیامدها

🔹تحریم‌ها احتمالاً در کوتاه‌مدت حجم صادرات نفت روسیه را کاهش می‌دهند و برای پروژه‌های خارجی روس‌نفت و لوک‌اویل مشکلاتی ایجاد می‌کنند. هر دو شرکت روس‌نفت و لوک‌اویل پروژه‌های مهمی در خارج از روسیه دارند. روس‌نفت در یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های هند (نایارا انرژی) سهیم است؛ مالک ۳۰ درصد از پروژه گاز فراساحلی ظهر در مصر است؛ کنترل اکثریت سهام پالایشگاه نفت شودت در آلمان را نیز در اختیار دارد که البته پس از حمله روسیه به اوکراین تحت کنترل دولت آلمان قرار گرفته است.

🔹لوک‌اویل پروژه‌های مختلفی از جنس اکتشاف و تولید در عراق، ازبکستان، کنگو و مکزیک دارد؛ علاوه بر این، لوک‌اویل در پالایشگاه‌هایی در هلند، رومانی و بلغارستان، مجموعه‌ای از پمپ‌بنزین‌ها در اروپا و حتی آمریکا و در نهایت، میادین نفتی کاراچاگاناک و تِنگیز قزاقستان، کنسرسیوم خط لوله خزر و میدان گازی شاه‌دنیز در جمهوری آذربایجان سهیم است.

🔹در حال حاضر تنها دو پروژه مشترک این شرکت‌ها با طرف‌های آمریکایی از تحریم‌ معاف شده‌اند. آلمان نیز برای پالایشگاه شودت تقاضای معافیت کرده است. سایر پروژه‌های مورد اشاره احتمالا در پرداخت سود سهام، تصمیم‌گیری‌های عملیاتی و همکاری با پیمانکاران دچار مشکل خواهند شد.

🔹اکنون بیش از ۸۰ درصد از تولید نفت روسیه زیر چتر تحریم‌های آمریکاست. با این وجود، چین و هند، به‌عنوان دو مشتری کلیدی، بعید است خرید نفت از روسیه را متوقف کنند. هر دو کشور جنگ اوکراین را مسئله‌ای می‌دانند که به آن‌ها ارتباط مستقیم ندارد و روسیه را منبع مطمئنی برای تأمین نفت ارزان قلمداد می‌کنند. در یک برآورد کلی، چین احتمالاً سطح خرید فعلی خود را حفظ خواهد کرد، در حالی که هند ممکن است موقتاً خریدهایش را کاهش دهد. با این حال، چین جای خالی خرید هند را به‌طور کامل پر نخواهد کرد.

🔹از همین رو، انتظار می‌رود صادرات نفت روسیه حدود ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد؛ رقمی که به‌راحتی توسط تولید بیشتر اوپک پلاس یا کاهش خرید ذخیره‌ای چین جبران می‌شود. در بدترین حالت، حذف حدود ۴ میلیون بشکه نفت خام در روز از بازار می‌تواند قیمت‌ها را به شدت افزایش دهد، اما واکنش ملایم بازار (افزایش حدود ۵ دلار در هر بشکه) نشان می‌دهد که اثر واقعی این تحریم‌ها تا چه اندازه محدود است. با این وجود، این تحریم‌ها به معنی افت حدود ۱۵ درصدی درآمد ارزی روسیه است. در بلندمدت، این فشار درآمدی می‌تواند اقتصاد روسیه را تضعیف کند، اما هم‌زمان موجب رشد بازارهای نفتی خارج از نظام مالی غرب و تسریع روند جهانی‌زدایی خواهد شد.

♦️چشم‌انداز اثربخشی

🔹تحریم‌های دوره بایدن تأثیر قابل‌توجهی بر تولید یا صادرات نفت روسیه نداشتند. هزینه‌های حمل نفت روسیه در ابتدا افزایش یافت و سپس به سطح قبلی بازگشت. صادرات از طریق شرکت‌های صوری و در برخی موارد به‌صورت علنی هم ادامه یافت. تجربه نشان می‌دهد که تحریم شرکت‌های نفتی احتمالاً ولادیمیر پوتین را از ادامه جنگ اوکراین بازنمی‌دارد. برای او جنگ موضوعی نمادین و حیثیتی است نه صرفاً اقتصادی؛ بنابراین حتی با مشکلات اقتصادی و فرصت‌های از دست‌رفته نیز، پوتین به مسیر خود ادامه خواهد داد.

@GovernanceStudies
👍8👎1👏1
🔅سه فناوری مخل در نظم مسلط جهانی

#فناوری

🔹ژوزف شومپیتر، اقتصاددان سرشناس اتریشی، معتقد است که یک گذار بنیادین اقتصادی با از راه رسیدن انواع جدید کالایی، روش‌های جدید تولید و اشکال جدید سازمان صنعتی قابل شناسایی هستند. فراگیری پهپادهای ارزان‌قیمت، تلفن‌های همراه و پنل‌های خورشیدی هر سه ویژگی پیش‌گفته را در خود دارند و از همین رو، مخل نظم مسلط جهانی هستند.

♦️پهپادهای ارزان‌قیمت

🔹واضح‌ترین مثال را باید در حوزه نظامی جست که در آن، پهپادها به کشورهای ضعیف امکان وارد کردن خسارت‌های گسترده به دشمن بزرگتر را اعطا کرده‌اند. عملیات «تارعنکبوت» نیروهای اوکراینی که در اول ژوئن روسیه را کاملا غافلگیر کرد، با قاچاق پهپادها به داخل روسیه موفق شد تعداد قابل‌توجهی هواپیمای جنگی روسیه را منهدم کند. اوکراین انقلابی در جنگ پهپادی رقم زده است و اکنون، ماهانه بیش از 200 هزار «اف.پی.وی» در اوکراین ساخته می‌شود. این ریزپرنده‌ها نیاز به سرمایه و زیرساخت چندانی برای ساخت ندارند و نمونه تجاری آن کمتر از 300 دلار قیمت دارد.

♦️تلفن‌های همراه

🔹در حوزه مالی، تلفن‌های همراه یک فناوری مخل و مهم‌تر گسترش‌دهنده دامنه اطلاعات، بازارها و محصولات‌هایی است که بازیگران تثبیت شده را از دور خارج خواهد کرد. تلفن‌های همراه همزمان آموزش، اشتغال و رشد را در سراسر جنوب جهانی متحول می‌سازند. در کشوری همچون کنیا ارتباطات، دسترسی به اطلاعات و خدمات مالی در حالت سنتی نیازمند سرمایه‌گذاری قابل‌توجه در زیرساخت فناورانه و کالاهای سرمایه‌ای است.

🔹با بکارگیری گوشی‌های هوشمند توسط 80 درصد شهروندان، این مسئله به سرعت تغییر کرده است. تراکنش‌های مالی با تلفن همراه در کنیا به یک نُرم جدید مبدل شده‌اند و در مناطق روستایی و شهری به ترتیب 77 و 89.7 درصد مورد استفاده قرار می‌گیرند. دولت کنیا برآورد نموده است که اقتصاد دیجیتال تا سال 2025 سهمی نزدیک به 10 درصد در تولید ناخالص داخلی این کشور پیدا کند و با تداوم کاهش هزینه دسترسی و قیمت تلفن همراه، بازیگران تثبیت شده در حوزه رسانه، بانکداری و سایر خدمات در تنگنا قرار گیرند.

♦️پنل‌های خورشیدی

🔹در حوزه انرژی، ایالات متحده دومین تولیدکننده عمده انرژی در جهان است و تحت زعامت دونالد ترامپ به سمت منابع هیدروکربنی بیشتر حرکت می‌کند. «توافق‌های تجاری» این دولت منظما دربرگیرنده مواردی است که تلاش دارند متحدان و شرکای تجاری را از طریق قبول واردات نفت، گاز مایع و سایر مشتقات نفتی آمریکا به استفاده بلندمدت سوخت‌های فسیلی مجاب کنند.

🔹اما انرژی خورشیدی در این بخش نقشی اخلالگرانه دارد. از آنجا که صنایع خورشیدی چین قیمت‌ها را پایین آورده‌اند، بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور بر این منبع انرژی بصرفه‌تر اتکای بیشتری نشان داده‌اند. به عنوان مثال، واردات فناوری خورشیدی الجزایر از چین در سال 2025 نسبت به سال 2024 معادل 84 برابر رشد داشته است. پاکستان نیز از پنل‌های ارزان‌قیمت نهایت بهره را برده است و اکنون 20 درصد از برق خود را از پنل‌های خورشیدی تامین می‌کند.

🔹در سرتاسر جنوب جهانی، انرژی خورشیدی نویدبخش امنیت انرژی و رهایی از بحران‌های حساب جاری در کشورهای وارد کننده است. بالاخص در مناطق روستایی منفصل از شبکه، پنل‌های خورشیدی به معنای استقلال واقعی در حوزه انرژی و ارتقای کیفیت زندگی میلیون‌ها نفر از شهروندان است. در اینجا نیز بازیگران تثبیت شده با موقعیت انحصاری توسط فناوری ارزان از دور خارج می‌شوند.

🔹حتی در کشورهای صادر کننده منابع هیدروکربنی، منطق انرژی خورشیدی متقاعد کننده به نظر می‌رسد؛ چرا که از مصرف داخلی در مواجهه با شوک‌های قیمتی ژئوپلیتیکی صیانت می‌کند و صادرات سوخت‌های فسیلی را اولویت می‌بخشد که سودآوری به مراتب بیشتری دارد.

♦️جمع‌بندی

🔹ما تنها شاهد یک تحول فناورانه و سازمانی نیستیم، بلکه شاهد یک تحول ژئوپلیتیکی نیز هستیم که در آن مزیت‌های طولانی‌مدت بازیگران بزرگ و قدرتمند با ابتکارات ارزان قیمت و قابل انتقال به چالش کشیده شده است. باید منتظر ماند و دید که هوش مصنوعی، در صورت نتیجه‌بخشی، به تقویت یا تضعیف این روند خواهد انجامید؛ با این وجود، پیش‌بینی ما ایفای نقشی تسریع‌کننده است.

@GovernanceStudies
👍53👏3
🔅از غول نفتی به ابرقدرت معدنی

#عربستان #آمریکا
#معادن #سرمایه_گذاری

🔹در روزهای آتی رسانه‌ها بر دیدار محمد بن سلمان و دونالد ترامپ در واشنگتن تمرکز خواهند کرد و در حالی که بسیاری سرمایه‌گذاری آرامکو در LNG آمریکا یا قراردادهای نظامی دو کشور را با دقت رصد می‌کنند، به نظر می‌رسد که راهبرد محمد بن سلمان در حوزه معادن نیز ارزش رصد کردن داشته باشد. در سال‌های گذشته و ذیل چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان، بخش معادن از حاشیه به متن تلاش‌های این کشور آمده است و «سومین ستون» اقتصاد شمرده می‌شود.

🔹پیشتر، ارزش دارایی‌های معدنی عربستان حدود ۱.۳ تریلیون دلار برآورد می‌شد و اکنون، این کشور مدعی وجود ۲.۵ تریلیون دلار ثروت معدنی کشف نشده در سرزمین خود است. فارغ از رقم ذخایر اما عربستان دستکم برای استخراج ۷۵ میلیارد دلار از این دارایی‌ها در دهه جاری خواهد کوشید.

🔹در این راستا، پادشاهی سعودی اقدامات داخلی گسترده‌ای را ترتیب داده است که در این راستا می‌توان به تصویب قانونی جدید برای حوزه معادن، طراحی روند شفاف و تسهیل‌شده برای صدور مجوز، حمایت دولتی از کاوش‌های زمین‌شناسانه، ارائه امتیازات مالی سخاوتمندانه و ارسال سیگنال آمادگی صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) برای مشارکت در پروژه‌ها اشاره کرد.

🔹در «گفتگوی معدنی بین‌المللی ۲۰۲۴» در ریاض، ۹ قرارداد حوزه معادن و فلزات در مجموع به ارزش ۹ میلیارد دلار با طرف‌های خارجی مختلف منعقد شد. پروژه مس توافق شده با ودانتای هند در راس‌الخیر و مجموعه روی-لیتیوم-مس توافق شده با زیجین چین مواردی از این ۹ قرارداد بودند و در سایه رقابت فزاینده معدنی میان قدرت‌های بزرگ، حضور پررنگ‌تر بازیگران آسیایی در حوزه معادن عربستان، منجر به نگرانی آمریکا و اروپا شده است.

🔹غول معدنی سعودی، «معادن»، که بیش از ۶۵ درصد سهام آن متعلق به صندوق سرمایه‌گذاری عمومی است، نقش مهمی در این عرصه ایفا می‌کند. این شرکت در سال‌های اخیر تولید طلا، فسفات و آلومینیوم را افزایش چشمگیری داده و اکنون برای مس و لیتیوم هدف‌گذاری کرده است.

🔹خارج از پادشاهی سعودی، از سال ۲۰۲۳ شرکت «مناره مینرالز» به عنوان یک شرکت مشترک میان صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و شرکت «معادن» تاسیس شده و سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای را آغاز کرده است. ماموریت «مناره مینرالز» به روشنی این است که در خارج عربستان دارایی‌هایی در حوزه مس، نیکل، لیتیوم و عناصر کمیاب ابتیاع کند و سهم خود در این دارایی‌ها را در مسیر تامین بلندمدت و ایمن نیازهای معدنی در صنایع آینده عربستان بکار گیرد. مشتریان آتی این مواد اولیه و صنایع آینده عربستان می‌توانند حوزه‌هایی همچون خودرو برقی، باتری‌سازی، مراکز داده و صنایع دفاعی باشند.

🔹یکی از نمونه‌های این تلاش، خرید ۱۰ درصد از سهام شرکت برزیلی «فلزات پایه ویل» به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار بود. در ده سال آینده، انتظار می‌رود که شرکت «ویل» با هدف دو برابر کردن استخراج نیکل و سه برابر کردن استخراج مس، بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار در پروژه‌های خود در برزیل، کانادا و اندونزی سرمایه‌گذاری کند. مذاکرات مشابه با زامبیا، پاکستان و کنگو نمونه‌های جاری تلاش «مناره» هستند.

🔹رقابت معدنی قدرت‌های بزرگ تشدید شده است و آمریکا، در این رقابت نیازمند منابع مالی بیشتر است. در مقابل، ولیعهد عربستان به دنبال آن است که نقش خود را به عنوان یک بازیگر مطرح معدنی نزد آمریکا تثبیت کند. از همین رو، پیش‌بینی می‌شود که در نشست پیشرو، محمد بن سلمان به طور خاص بر سر مشارکت عربستان در پروژه‌های معدنی آمریکا و متحدانش، به صورت سهامدار اقلیت، پیشنهادهایی ارائه کند.

@GovernanceStudies
👍5🔥1👏1
🔅صنعت شیل آمریکا تحمل نفت ۵۰ تا ۶۰ دلاری را ندارد!

#آمریکا
#نفت #نفت_شیل

🔹تولیدکنندگان شیل در حال یافتن روش‌های تازه و چشمگیری برای افزایش تولید هستند. موضوعی که می‌تواند صنعت نفت را در برابر نوسانات قیمت جهانی مقاوم‌تر کند. اکنون درد ناشی از رکود طولانی‌مدت قیمت‌ها آشکار شده است. در ماه اکتبر، شرکت کپلر هشدار داده بود که اگر قیمت جهانی نفت به کمتر از ۶۰ دلار در هر بشکه سقوط کند، تولید نفت آمریکا ممکن است روزانه ۷۰۰ هزار بشکه کاهش یابد. این شرکت با استناد به داده‌های مربوط به چاه‌های حفاری‌شده اما تکمیل‌نشده اعلام کرده بود که موجودی این چاه‌ها از آغاز سال ۲۰۲۵ تاکنون بین ۲۵ تا ۳۰ درصد در برخی حوزه‌ها کاهش یافته است.

🔹به گزارش رویترز در حال حاضر شهرهایی که اقتصادشان به صنعت نفت وابسته است آثار رکود را احساس می‌کنند. این رسانه با مدیران صنعت و صاحبان کسب‌وکارهای محلی گفت‌وگو کرده و دریافته است که صنعت شیل در این مناطق در حال عقب‌نشینی، کاهش هزینه‌ها و متوقف کردن دکل‌های حفاری است.

🔹طبیعتا همه در مورد اخراج‌های گسترده در شرکت‌های بزرگ نفتی شنیده‌اند. هرچند خود شرکت‌ها این اقدام را بخشی از یک راهبرد بلندمدت برای چابک‌تر شدن معرفی می‌کنند اما رویترز معتقد است این شرکت‌ها در حفظ نیروی کار دچار مشکل شده‌اند. طبق داده‌های اداره آمار کار آمریکا، اشتغال در صنعت نفت آمریکا بین ژانویه تا ژوئیه امسال ۴ هزار نفر کاهش یافته است. با این حال، در همین مدت تولید نفت خام همچنان رشد داشته است. همین وضعیت، تصویر نسبتاً گیج‌کننده‌ای ایجاد می‌کند.

🔹این سردرگمی زمانی رفع می‌شود که بدانیم تمرکز صنعت بر بیشینه‌سازی نرخ بازیافت از چاه‌های موجود قرار گرفته است. در حال حاضر رقابتی میان غول‌های نفتی برای کاهش هزینه‌های حفاری در حوزه‌های شیل ایجاد شده است که از جمله آن می‌توان به تحقیق برای یافتن روش‌های ارزان‌تر و آسان‌تر در شکست هیدرولیکی اشاره کرد. به گفته مدیرعامل شورون «بهترین جا برای پیدا کردن نفت همان جایی است که قبلاً می‌دانید نفت دارد.» بنابراین، این فقط یکی از دلایلی است که علی‌رغم کاهش تعداد دکل‌های حفاری، تولید همچنان رو به افزایش است.

🔹اما این تنها دلیل نیست. مدیرعامل شرکت Admiral Permian Resources به رویترز گفته است: «ما با دولت گفت‌وگو کرده‌ایم و به آن‌ها اطلاع داده‌ایم که قیمت نفت در بازه ۵۰ تا ۵۵ دلار بازده سرمایه‌گذاری را بسیار دشوار می‌کند. این وضعیت در نهایت سطوح فعلی تولید را ناپایدار خواهد کرد.» در همین حال، با کاهش قیمت‌های جهانی، هزینه حفاری یک چاه نسبت به سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ درصد افزایش یافته است. اقتصاد این صنعت کاملاً از حالت ابتدای امسال خارج شده است. حفاری یک چاه گران‌تر شده و در عوض ۲۰ درصد کمتر نفت دریافت می‌کنید.

🔹به‌طور طنزآمیزی، همین تصور عمومی از رشد بی‌وقفه تولید شیل آمریکا تبدیل به مهم‌ترین عامل پیش‌بینی‌های نزولی درباره قیمت نفت شده است. تحلیلگران مرتباً به رکوردشکنی‌های تولید استناد می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که عرضه نفت، بی‌توجه به تحولات قیمتی همچنان رو به رشد است. این‌گونه که پیداست، شیل آمریکا مقاوم‌تر از چیزی است که خود صنعت می‌گوید!

🔹به گفته مدیرعامل Admiral «بازده سرمایه‌گذاری در قیمت ۵۵ تا ۶۰ دلار مثل پنج سال پیش نیست، چون بهترین چاه‌ها تاکنون حفاری شده‌اند.» همچنین کاهش فعالیت شرکت‌های خدمات نفتی نشانه‌ای از رکود گسترده‌تر در صنعت شیل است؛ حتی اگر تولید رو به افزایش باشد. علاوه‌بر این، تحلیل‌گر کپلر در اکتبر نوشت: «اگرچه شرکت‌های بزرگ می‌توانند زیر ۵۰ دلار هم فعالیت کنند، اما چنین قیمتی برای اکثر شرکت‌ها موجب کاهش جدی فعالیت خواهد شد. یک سناریوی سنگین و طولانی‌مدت ۵۰ دلاری که برخی نهادها و بانک‌هایی مانند گلدمن ساکس آن را پیش‌بینی می‌کنند، عرضه نفت خام آمریکا را فلج خواهد کرد.» با این حال، جی‌پی مورگان همچنان پیش‌بینی می‌کند که تولید شیل آمریکا به رشد خود ادامه می‌دهد و همین امر قیمت نفت را حتی تا ۳۰ دلار در هر بشکه پایین خواهد آورد.

🔹اما روندهای صنعت شیل آمریکا نشان می‌دهد که چنین اتفاقی محتمل نیست، زیرا رشد تولید بسیار پیش از رسیدن به چنین قیمتی متوقف خواهد شد. و به محض اینکه اداره اطلاعات انرژی آمریکا نخستین گزارش کاهش تولید را منتشر کند، قیمت‌ها به‌سرعت جهش خواهند کرد انگار هیچ‌وقت خطر مازاد عرضه وجود نداشته، چه رسد به مازاد عرضه‌ای که بتواند قیمت برنت را تا زیر ۴۰ دلار پایین بیاورد.


@GovernanceStudies
👍10
🔅پراکندگی عناصر کمیاب معدنی در جهان

#معدن
#عناصر_کمیاب

🔹عناصر کمیاب معدنی (REEs) به ستون فقرات فناوری‌های مدرن مبدل شده‌اند و نقشی کلیدی در زنجیره تولید طیف وسیعی از محصولات، از خودروهای برقی گرفته تا توربین‌های بادی، تلفن‌های هوشمند و سامانه‌های هدایت‌شونده با دقت بالا ایفا می‌کنند. نمودار بالا نحوه توزیع ذخایر این عناصر را میان کشورهای جهان نمایش می‌دهد. همانگونه که مشاهده می‌شود، توزیع ذخایر این عناصر بسیار نابرابر است و چین قریب به نیمی از این ذخایر را در خود جای داده است. در مقابل، بسیاری از اقتصادهای پیشرفته سهم ناچیزی در ذخایر عناصر کمیاب معدنی دارند.

🔹چین با مجموع ذخایر ۴۴ میلیون تنی خود در عناصر کمیاب معدنی، در حقیقت نزدیک به ۴۸ درصد از کل ذخایر ۹۱.۹ میلیون تنی جهان را در اختیار خود دارد. برزیل با ذخایر ۲۱ میلیون تنی خود در رتبه دوم قرار گرفته است و سهمی ۲۳ درصدی از کل ذخایر را در اختیار دارد. برخلاف چین که زنجیره استخراج و فرآوری این عناصر را به سرعت توسعه داده است، برزیل در ابتدای مسیر فعلیت بخشیدن به ظرفیت بالقوه خود به سرمی‌برد. هند با ذخایر ۶.۹ میلیون تنی و استرالیا با ذخایر ۵.۷ میلیون تنی در لایه بعدی کشورهای بهره‌مند از ذخیره قابل توجه این عناصر به سر می‌برند و پس از آنها، می‌توان به روسیه با ذخایر ۳.۸ میلیون تنی و ویتنام با ذخایر ۳.۵ میلیون تنی اشاره کرد. مجموع کشورهای پیش‌گفته، تقریبا ۸۰ درصد از ذخایر عناصر کمیاب معدنی جهان را در اختیار دارند.

🔹ایالات متحده تنها دو درصد از ذخایر جهانی را معادل ۱.۹ میلیون تن در اختیار دارد و همین مسئله اتکای آمریکا را بر تجارت و فرآوری میان‌دستی افزایش داده است. در ماه‌های اخیر دولت ترامپ تلاش کرده است تا اتکای ایالات متحده بر مواد اولیه چینی را از طرقی مانند تامین مالی پروژه‌های استخراج داخلی، تسهیل مجوزها و شراکت با متحدان برای تنوع‌بخشی به زنجیره‌های تامین، کاهش دهد. در اکتبر گذشته نیز در جریان دیدار دونالد ترامپ و شی جین پینگ، ایالات متحده در ازای تداوم تامین عناصر کمیاب معدنی از سوی چین حاضر به کاهش تعرفه‌های اعمالی خود شد.

🔹در اروپا گرینلند با ذخایر ۱.۵ میلیون تنی شاخص‌ترین دارنده عناصر کمیاب معدنی است. در قاره آفریقا، دو کشور تانزانیا و آفریقای جنوبی به ترتیب بیش از ۸۰۰ هزار تن از این عناصر ذخیره دارند و در شمال آمریکا، کانادا با ذخایر ۸۳۰ هزار تنی دیگر بازیگر واجد ظرفیت این بازار به حساب می‌رود.

@GovernanceStudies
👍6
🔅نگاهی به اقتصاد چین در سال ۲۰۲۵

#چین
#اقتصاد_کلان #تجارت

🔹خبرگزاری دولتی چین، شین‌هوا، در یادداشتی مفصل تلاش کرده است تا تصویری کلی از اقتصاد چین در سال ۲۰۲۵ ارائه کند. مطالعه این تصویر، با توجه به ارائه روایتی خلاصه و منطبق با روایت رسمی دولت چین می‌تواند برای پژوهشگران و علاقه‌مندان اقتصاد بین‌الملل جذاب باشد. بر همین اساس، در ادامه اهم نکات مطرح شده در متن تهیه و ارائه شده است.

🔹در سال ۲۰۲۵، اقتصاد چین همچنان در کانون توجه نهادهای بین‌المللی و تحلیلگران قرار داشته است. سازمان‌هایی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول اخیراً رقم پیش‌بینی‌ خود را برای رشد اقتصادی چین افزایش داده‌اند که این موضوع، نمودی از تاب‌آوری اقتصاد چین در برابر چالش‌ها و اثرگذاری سیاست‌های کلان با هدف تقویت مصرف دانسته می‌شود. بر اساس داده‌های رسمی، تولید ناخالص داخلی چین در سه فصل نخست سال ۵.۲ درصد رشد داشته است و انتظار می‌رود رشد سالانه تولید ناخالص داخلی به حدود ۵ درصد برسد. همچنین پیش‌بینی می‌شود حجم تولید ناخالص داخلی کشور در سال جاری به حدود ۱۹.۸۷ تریلیون دلار برسد و جایگاه چین به‌عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان بیش از پیش تثبیت شود.

🔹در بخش تجارت خارجی، داده‌های گمرکی نشان می‌دهد که مجموع واردات و صادرات کالایی چین در ۱۱ ماه نخست سال ۲۰۲۵ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳.۶ درصد افزایش یافته است. در محیط ناپایدار تجارت جهانی، برخی این روند را نشانه وابستگی بیش از حد چین به رشد صادراتی دانسته‌اند. در مقابل، دیدگاه‌هایی مطرح شده‌اند که بر رقابت‌پذیری کالاهای چینی، به‌ویژه از نظر کیفیت و قیمت، به عنوان عامل اصلی حضور آن‌ها در بازارهای جهانی تاکید کرده‌اند و معتقدند کالاهای ساخت چین انتخاب‌هایی با کیفیت قابل قبول و قیمت‌های مقرون‌به‌صرفه فراهم کرده‌اند. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که رشد بهره‌وری چین از طریق کاهش قیمت‌ها، به بهبود رفاه مصرف‌کنندگان در کشورهای دیگر نیز کمک کرده است.

🔹همچنین، باید توجه داشت که آمارها نشان می‌دهد شرکت‌های واجد سرمایه‌گذاری خارجی نزدیک به ۳۰ درصد از تجارت خارجی چین را به خود اختصاص می‌دهند و این کشور در بخش خدمات نیز با کسری تجاری بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار مواجه بوده است. چین برای شانزدهمین سال متوالی در جایگاه دومین واردکننده بزرگ جهان قرار گرفته است و انتظار می‌رود واردات کالا و خدمات این کشور در دوره برنامه پنج‌ساله چهاردهم از ۱۵ تریلیون دلار فراتر رود.

🔹در حوزه مصرف، با وجود طرح ادعای «تنزل مصرف»، داده‌های رسمی از تداوم رشد حکایت دارند. فروش خرده‌فروشی کالاهای مصرفی در ۱۱ ماه نخست سال ۴ درصد افزایش یافته است و مصرف خدمات (به‌ویژه در بخش‌هایی مانند فرهنگ، ورزش و ارتباطات) رشد بیشتری داشته است. در عین حال، ترکیب کالاها و خدمات مصرفی شهروندان در حال تغییر است و رشد مصرف در حوزه‌هایی مانند خودروهای انرژی نو، تجهیزات هوشمند و گردشگری واضح‌تر است.

🔹در نهایت، نوآوری فناورانه همچنان نقش مهمی در اقتصاد چین ایفا می‌کند. در دوره ژانویه تا نوامبر، ارزش افزوده بخش تولیدات با فناوری‌ بالا (های تک) حدود ۹.۲ درصد افزایش یافته و تولید ربات‌های صنعتی و مدارهای مجتمع رشد قابل‌توجهی داشته است. گزارش‌های بین‌المللی نیز نشان می‌دهد چین در سال ۲۰۲۵ به رتبه دهم شاخص جهانی نوآوری رسیده و بیشترین تعداد خوشه‌های نوآوری علمی و فناورانه برتر جهان را در خود جای داده است.

@GovernanceStudies
👍4