کتابخانه دانشگاهی – Telegram
کتابخانه دانشگاهی
145K subscribers
9.9K photos
1.08K videos
470 files
4.83K links
📚 بزرگترین اجتماع فرهیختگان در تلگرام

.


سفارش تبلیغات:
@Library_Ad


.


.


اینستاگرام ما:
https://www.instagram.com/Academic_Library

.


.

کانال دوم ما:
@BookTop
.

.


.



.




انتقاد و پیشنهاد:
@libraryy

.



.



.



.



.
Download Telegram
هر جا خشونتی دیدید ،
سکوت نکنید ...
به خشونت علیه #زنان نه بگویید !

"25 نوامبر"روز بین المللی
مبارزه با خشونت علیه زنان !

به امید روزی که خشونت علیه زنان ریشه کن بشه.

🆑 @Academic_Library
وقتی گلی را دوست دارید
آن را میچینید.
اما وقتی عاشق گلی هستید
آن را هر روز آبیاری میکنید.
فرق بین عشق و دوست داشتن این است ...


#چارلی_چاپلین

🆑 @Academic_Library
📖 #داستان_کوتاه

فقیر ایرانی عادت داشت کنار در موزه ای در تهران گدایی می کرد، روزی یک توریست خارجی از کنار او می گذشت.
فقیر ایرانی گفت : در راه خدا کمکم کن...
توریست گفت : what
فقیر تکرار کرد : در راه خدا کمکم کن
توریست گفت: what
فقیر حوصله اش سر رفت و بعد از اینکه توریست ازش عکسی به یادگار گرفت قدم زنان دور شد...

این توریست بسیار پولدار بود و وقتی به کشورش بازگشت با دوست ایرانی زبانی تماس گرفت و ازش ترجمه در راه خدا کمکی کن را خواست، دوستش گفت که این بیچاره ازت کمک خواسته تا بتونه چیزی بخوره، دل توریست به درد اومد و برای مرد فقیر با کمک سازمان خیریه ایی 1 میلیون دلار به همراه عکس مرد فقیر و آدرسی که باهاش برخورد کرده بود فرستاد تا پول به دستش برسد.

خلاصه پول به دست سازمان در ایران رسید،مسئول سازمان گفت:
یک میلیون برای یه گدا زیاده، 200 هزار تا براش کافیه و خوبه...

200 هزارتا را داد به دست استاندار که به دست گدا برسونه
و الباقی رو برای خودش برداشت...

استاندار گفت 200 هزارتا برای گدا زیاده ، 2 هزار تا خوبه براش...
2 هزار تا برای شهردار فرستاد و الباقی رو برداشت...
شهردار گفت 2 هزار تا زیاده برای گدا، 200 دلار کافیشه
200 دلار فرستاد کلانتری که به دست گدا برسونن ...

رییس کلانتری هم گفت 200 دلار زیاده برای گدا 20 تا واسه گدا که یه غذایی بخوره بقیش هم برای من...
سرباز رو صدا کرد که برو به گدای موزه این 20 دلار رو بده...

سرباز به گدا که رسید گفت یادته اون توریست خارجی که ازش کمک می خواستی باهات عکس گرفت؟
مرد فقیر گفت که آره خیلی هم خوب یادمه؛
سرباز گفت: سلامت می رسونه و میگه خدا کریمه...

🆑 @Academic_Library
تمام اصلهای حقوق بشر را خواندم و جای یک اصل را خالی یافتم و اصل دیگری به آن افزودم!
عزیز من!
اصل سی و یکم؛
هر انسانی حق دارد هرکسی را که میخواهد دوست داشته باشد!

#پابلو_نرودا

🆑 @Academic_Library
آنچه از همه دردناکتر است، فقر و بیماری نیست !
بی‌رحمی مردم نسبت به یکدیگر است ...!


👤 #رومن_رولان

🆑 @Academic_Library
🔆 هر شهروند آلاسکا سالانه چکی را بخاطر سهمش از فروش نفت ایالت دریافت میکند که در سال ۲۰۰۸ این مبلغ برای هر خانواده ۴ نفره بر اساس درآمد ۴ الی ۸ هزار دلار بوده !

🆑 @Academic_Library
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مردی که به اتهام دزدی در دادگاه فلوریدا حاضر شده بود، وقتی متوجه شد قاضی کیست اشکش درآمد ...

جالبه، حتما ببینید 👌


🆑 @Academic_Library
👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفته های عجیب و جالب صادق زیباکلام درباره رضا شاه در شبكه ٤ سيما :

رضا شاه بجز خدمت، خدمت و دوباره خدمت دستاورد ديگری براى اين مملكت نداشته!

🆑 @Academic_Library
📝 موضوع انشا : مادر...

شما بیشتر وقت‌ها سرتون تو گوشیه ولی من شما را دوست دارم. مادر خوب و زیبا !


🆑 @Academic_Library
🔹 بی اعتبارترین پاسپورت های دنیا در سال 2016


🔸 فکر کن یه زمانی کل دنیا دستت بوده! الان اینجوری !!


🆑 @Academic_Library
🔴 #اندکی_تأمل

امروز سوار يه تاكسى شدم
صد متر جلو تر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاكسى : چقدر رنگ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده
خانم مسافر سايه بون جلوى صندلى راننده رو داد پايين و لباشو رو به آينه غنچه كرد و گفت واقعاً؟؟!
راننده تاكسى خنديد با دست راست، دست چپ خانم مسافر رو گرفت و نگاه كرد!
راننده تاكسى: با رنگ لاكتون ست كردين؟! واقعا كه با سليقه اين تبريک ميگم.
خانم مسافر: واى ممنونم.. چه دقتى معلومه كه آدم خوش ذوقى هستين!

تلفن همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرم حرف زدن بودن..
موقع پياده شدن راننده تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافر و گفت هرجا خواستى برى، اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من..
خانم مسافر كارت رو گرفت يه چشمک ريزى هم زد و رفت...

اينو تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده تاكسى...
فقط ميخواستم بگم..
توی اين چند دقيقه ممکنه کمتر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه
كه راننده ى تاكسى هم يک خانم بود...
ما با تصوراتی كه توی ذهن خودمونه قضاوت ميكنيم!

🆑 @Academic_Library
📖 #داستان_کوتاه

خر سلطان جنگل شد!

خر همه ی حیوانات را مجبور کرد که ساعت ۶ صبح بیدار شده و ۶ عصر بخوابند!
در هنگام توزیع غذا دستور داد که هر کدام از چارپایان و پرندگان و سایر حیوان ها فقط حق دارند ۶ لقمه غذا بخورند.
وقتی خواستند پینگ پنگ بازی کنند، هر تیم ۶ بازیکن داشته باشد، و زمان بازی نیز ۶ دقیقه باشد.
کارها خوب پیش می رفت و خر قوانین ششگانه یی وضع کرد
در یک روز دل انگیز پاییزی، خروس ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه صبح بیدار شد و آواز خواند.
خر خشمگین شد و در یک سخنرانی جنجالی گفت:
قوانین ما از همه قوانین دیگران کامل تر است و خروج از اینها و تخلّف از قانون های ششگانه جرم محسوب و منجر به اشدّ مجازات می شود، و طی مراسمی خروس را اعدام کرد.
همه ی حیوان ها از اعدام خروس ترسیدند و از آن پس با دقّت بیشتر قوانین را اجرا می کردند.
بعد از گذشت چندین سال، خر بیمار شد و در حال مرگ بود.
شیر به دیدارش رفت و گفت:
من و تعدادی دیگر از حیوان ها می توانستیم قیام کنیم، ولی نخواستیم نظم جنگل به هم بریزد، حال بگو علّت ابلاغ قوانین ششگانه چه بود؟ و چرا در این سال ها سختگیری کردی؟
خر گفت:
حالا من به خاطر خرّیت یک چیزهایی ابلاغ کردم،
شماها چرا این همه سال عین بُـز اطاعت کردید؟!

🆑 @Academic_Library
1
این تصویر پیرمرد پنجاه ساله نیست!
این جوان بیست و هشت ساله، مهدی باکری است؛
فرمانده لشکر عاشورا،
بی سردوشی!
بی عنوان
روزها بی خوابی
بی ادعا
بی ریا ...

🆑 @Academic_Library
3
خورخه ماریو در 12سالگى عاشق دختری در محله خود شده و میگوید: "یا با تو ازدواج میکنم یا کشیش میشوم!"

او اكنون كشيش اول جهان "پاپ فرانسيس" است.

☑️ بر سر تصمیمات خود استوار باشید!


🆑 @Academic_Library
👍1
ادوارد پولاک؛ پزشک یهودی که در ساخت دارالفنون به امیر کبیر کمک کرد، در مورد وی میگوید:

پول هایی که میخواستند بعنوان رشوه به او بدهند و نگرفت؛ خرج کشتنش شد!


🆑 @Academic_Library
1
‏جانبازان اعصاب و روان دوران ‎جنگ
مظلوم ترین و گمنام ترین قشر رزمندگان که امروز نان و آبی برای هیچ رسانه ای ندارند، کسی هم سراغشان نمیرود!

فدا شدند تا امروز کسی قربانی جنگ نشود!
🆑 @Academic_Library
1
پارکینگ دوچرخه‌های عمومی در چین!

چین سیستم حمل نقل عمومی دارد که میتونید هرجا که هستید با پرداخت اینترنتی 1یوان (500 تومن) دوچرخه بردارید و وقتی رسیدید پارکش کنید واسه نفر بعدی!

🆑 @Academic_Library
ﻫﻔﺪﻩ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ، ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﭘﺪﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ آمد ﺑﯿﺮﻭﻥ، ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻣﺶ، ﺑﻬﺶ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ، ﺍﻭ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ...

ﺩﺭ آﻥ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ؛ آن ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭﺣﻤﺎﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﮑﺸﻢ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻧﻢ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﺦ!!

ﻧﺦ آﺧﺮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﻡ
ﺳﯿﮕﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﺣﻤﺎﻡ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ آﻣﺪﻡ، ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
آﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﺪ ...
ﺑﻐﻠﺶ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﻮﺳﯿﺪﻣﺵ، ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻧﮑﺸﯿﺪﻡ ...

✍🏻 #گاندی

🆑 @Academic_Library
1
جام جهانی بود، افتادیم توی یه گروه سخت، گروه مرگ!

کل دنیا یه‌طرف، ایران یه‌ طرف!
اما...

بچه ها گل کاشتند، گل ...

🆑 @Academic_Library
1
✍🏻داستان کامل و سانسور نشده "دهقان فداکار" (ریزعلی خاجوی)

او در سن سی‌ودو سالگی در نزدیکی یکی از روستاهای آذربایجان، شب هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می‌کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد.

در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن، کت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد.

این کار نتوانست مسئولین قطار را آگاه سازد و در نهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاری خود توانست باعث توقف قطار شود.

به گفتهٔ او پس از توقّف قطار مردم ناراضی از قطار پیاده شدند و او را کتک زدند.

تا اینکه او آنها را متوجه خطری که در انتظار آنها بود ساخت. پس از آنکه مسافرین با چشم خود ریزش کوه را دیدند به تشکر و عذرخواهی از او روی آوردند.
در سال ۱۳۸۵ در سومین همایش اعطای تندیس ملی فداکاری از وی تجلیل شد و این تندیس در تالار امینی دانشگاه تهران به او اهدا شد.

🆑 @Academic_Library
🔴اين مطلب كمك حال كسانيه كه حوصله خوندنش و ندارند، اما اگر بخونند به جواب خيلي از چراهاشون ميرسند.

🔹فرهنگ سه خطی:

يک روز فرانتس کافکا نویسنده ی معروف، در حال قدم زدن در پارک، چشمش به دختر بچه‌اي افتاد که داشت گريه مي کرد. کافکا جلو مي‌رود و علت گريه ي دخترک را جويا مي شود. دخترک همانطور که گريه مي کرد پاسخ مي‌دهد: عروسکم گم شده...
کافکا با حالتي کلافه پاسخ مي‌دهد: امان از اين حواس پرت,گم نشده,رفته مسافرت! دخترک دست از گريه مي‌کشد و بهت زده مي‌پرسد: از کجا ميدوني؟
کافکا هم مي گويد:
برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه... دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه؟
کافکا مي‌گويد:
نه,توی خانه‌ست.
فردا همين جا باش تا برات بيارمش...
کافکا سريعاً به خانه‌اش بازمي‌گردد و مشغول نوشتنِ نامه مي‌شود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است. اين نامه‌ نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه مي‌دهد و دخترک در تمام اين مدت فکر مي‌کرده آن نامه ها به راستي نوشته‌ عروسکش هستند.
در نهايت کافکا داستان نامه‌ها را با اين بهانه‌ عروسک که «دارم عروسي مي کنم» به پايان مي‌رساند اين ماجراي نگارش كتاب «کافکا و عروسک مسافر» است.
اينکه مردي مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهاي سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکي کند و نامه ها را "به گفته همسرش دورا" با دقتي حتي بيشتر از کتابها و داستان هايش بنويسد, واقعا تأثيرگذار است.
«او واقعا باورش شده بود."اما باورپذيري بزرگترين دروغ هم بستگي به صداقتي دارد که به آن بيان مي شود." امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟
اين دوّمين سوال کليدي بود! و او(کافکا) خود را براي پاسخ دادن به آن آماده کرده بود. پس بي هيچ ترديدي گفت: چون من نامه رسان عروسک ها هستم.
(کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت. روحیات لطیفش این اجازه را نمی داد. او در اثر سل در جوانی در گذشت. وی از بزرگ ترین نویسندگان جهان است.)
کافکاوعروسک مسافر

🔹جامعه‌یی که در آن راه‌های طولانی، راه‌های کم‌رفت و آمد و خلوتی شده، جامعه‌یی که در آن هیچ‌کس حوصله‌ی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد، جامعه‌یی استتوسی ست. جامعه‌یی که برای رسیدنِ به هدف،ش فقط به اندازه‌ی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوس‌ها زمان می‌گذارد! جامعه‌ی مبتلا به
🔹«فرهنگِ سه‌خطی»!
ما مردمی شده‌ایم لنگه‌ی پینوکیو، که دوست داریم طلاهای‌مان را بکاریم تا درختِ طلا برداشت کنیم. مردمی که دنبالِ گلد کوییست و پنتاگون و شرکت ‌های هرمی...‌ی مشابه می‌افتند، یک جای کارِشان لنگ می‌زند. آن جای کار هم اسم‌اش
«فرهنگِ شکیبایی» است.
فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید اگر نوشته‌یی بیش‌تر از سه سطر شد، نخوان! فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است، طولانی است, پس یا بی‌خیال‌اش بشو یا سراغِ میان‌بُر بگرد!
.
🔹فرهنگِ سه‌خطی است که نزول‌خوری دارد، اختلاس دارد، دزدی دارد، بی‌سوادی دارد، رشوه دارد، تن‌فروشی دارد، حق‌خوری و هزار جور دردِ بی‌درمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سه‌خطی است که این همه آدمِ بی‌کار دارد.
آدم‌های بی‌کاری که توقع دارند یک ساعت در روز کار کنند و ماهی چند میلیون درآمد داشته باشند!
برای درکِ عمقِ فاجعه‌یی که بر سرِ فرهنگِ ما آمده، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به همین فیس‌بوک که نگاه کنیم، همه چیز دست‌مان می‌آید. وقتی که کسی می‌نویسد: «اوه! طولانی بود، نخوندم!» یا «سرسری یه نیگاه انداختم, با کلیّتش موافقم!» یا
«چه حوصله‌یی !» یا
«لایک کردم، ولی نخوندم!»
و...
یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمی‌رسد.
آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی ست.
جامعه‌یی که همه چیز را ساندویچی می‌خواهد، در مطالعه, سه خط استتوس برایش بس است.
در ازدواج؛ بین عشق و نفرت‌اش ده ثانیه زمان می‌برد.
در سیاست؛ بینِ زنده‌باد و مُرده‌بادش، نصفِ روز کافی ست.
در کار؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد.
در تحصیل؛ از سیکل تا دکترای‌اش یک مدرک آب می‌خورد.
در هنر؛ از گم‌نامی تا شهرت‌اش به اندازه‌ی یک فیلم دو دقیقه‌یی در یوتیوب است!
.
🔹فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد چیزی را نخوانده، بپسندم.
موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم.
راهی را نرفته، پیشنهاد بدهم.
دارویی را نخورده، تجویز نمایم.
نظری را ندانسته، نقد کنم...
فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد به هر وسیله‌یی برای رسیدن به هدف‌ام متوسل شوم.
چون حوصله‌ی راه‌های درست را "که طولانی‌تر هم هست" ندارم.!

استتوس= استاتوس
یعنی ؛ وضع ، وضعیت ؛ حالت ، حال ، پایه ، مقام ، شان

🆑 @Academic_Library