▪️ انیمهی SHIBOYUGI: Playing Death Games to Put Food on the Table با تعداد ۱۱ قسمت پخش میشود.
▫️ یادآوری: قسمت اول یک پیشنمایش ویژهی طولانی است.
این اثر به کارگردانی Sota Ueno و توسط استودیو DEEN در تاریخ دو شنبه ۱۷ دی ماه با یک قسمت ویژه ۶۰ دقیقهای پخش خود را آغاز میکند.
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
▫️ یادآوری: قسمت اول یک پیشنمایش ویژهی طولانی است.
این اثر به کارگردانی Sota Ueno و توسط استودیو DEEN در تاریخ دو شنبه ۱۷ دی ماه با یک قسمت ویژه ۶۰ دقیقهای پخش خود را آغاز میکند.
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
❤16
«لبخندهای رنگی، واقعیتهای بیرنگ؛ تمجیدی انتقادی از زیبایی فریبندهٔ Oshi no Ko»
در نگاه نخست، Oshi no Ko داستانی سرگرمکننده دربارهٔ جهان آیدلها به نظر میرسد؛ با این حال لایهٔ عمیق اثر کالبدشکافی یک نظام معنایی است؛ نظامی که شهرت را نه بهعنوان وضعیت، بلکه بهعنوان ساخت تولید میکند. انیمه صنعت سرگرمی را نه به شکل بازنمایی ساده، بلکه همچون دستگاهی حقیقتگریز تحلیل میکند؛ دستگاهی که واقعیت انسانی را یا نابود میسازد یا به شکلی قابلمصرف بازسازی میکند، گویی حقیقت تنها هنگامی ارزش وجود دارد که به روایتی قابلپخش تبدیل شده باشد.
این نگاه با اندیشهٔ بودریار دربارهٔ شبیهسازی همسو است؛ بودریار معتقد است در دنیای مدرن، بازنماییها جای واقعیت را میگیرند و واقعیت بازتولید میشود تا برای رسانهها مصرفپذیر باشد. به بیان سادهتر، آنچه واقعی جلوه میکند، اغلب نسخهای است که توسط رسانهها و روایتها شکل گرفته و بازسازی شده است.
در همین نقطه، یکی از مهمترین تضادهای اثر شکل میگیرد؛ آرتاستایل انیمه تماشاگر را گول میزند. طراحی بصری درخشان، چشمهای ستارهگون، رنگهای اشباعشده و زیباییافراطی، همهچیز را بهظاهر شاد و آرمانی نشان میدهد؛ اما این سطح زیباشناختی دقیقاً برای پنهانکردن لایهٔ تاریک روایت ساخته شده است. زیبایی اغراقشده، نقش همان ماسکی را بازی میکند که آیدلها مجبور به پوشیدن آن هستند. در واقع، آرتاستایل خودش نوعی دروغ ساختاری است که تماشاگر را به همان دام میاندازد که سیستم بر سر شخصیتها میآورد. این تناقض، اثر را به تجربهای پدیدارشناختی بدل میکند؛ زیبایی نه نشانهٔ سلامت، بلکه نشانهٔ فریب است.
آی هوشینو، نقطهٔ آغاز جهان، تجسم پارادوکسی است که صنعت سرگرمی حول آن بنا شده؛ فردی که باید دروغ بگوید تا دوستداشتنی باقی بماند. انیمه این پدیده را با دقت روانشناختی بررسی میکند؛ تعلیق هویت شخصی برای خلق هویتی ادراکی در نگاه جمع. این فرایند تنها نقشآفرینی نیست؛ خشونت نمادینی است که سوژه را به حذف خویشتن وامیدارد و او را از فاعل بودن به اُبژهای برای نگاه دیگران تبدیل میکند. این تغییر، با نظریهٔ لاکان دربارهٔ نگاه و «سوژهٔ دیدهشونده» همخوان است.
در چنین ساختاری، صداقت نه فضیلت است و نه امکان. آنچه اهمیت دارد ظرفیت اجرای یک دروغ پایدار و همدلانه است؛ دروغی که مخاطب آن را میپذیرد زیرا نیاز دارد نسخهای ایدئال از سلبریتی را مصرف کند. این همان تنش اگزیستانسیالیستی است؛ جایی که فرد میان اصالت و بقا مجبور به انتخاب میشود و نتیجهٔ آن فرسایش تدریجی خویشتن است.
مرگ آی و تولد دوبارهٔ آکوا و روبی، بازآفرینی اسطورهای است که مرگ را نه پایان، بلکه نقطهٔ تثبیت تصویر در سیستم نشان میدهد؛ همان سازوکاری که فوکو دربارهٔ آن میگوید: «قدرت حتی پس از نابودی بدن، روایت را زنده نگه میدارد و آن را کنترل میکند.» آکوا از این نقطه وارد سطحی از آگاهی میشود که صنعت را رصد میکند، نه اینکه تنها در آن مشارکت کند. او میبیند که حقیقت نیز تنها وقتی پذیرفته میشود که قابلیت تبدیلشدن به محتوا را داشته باشد و عدالت نیز باید از میان شبکهای از منافع و روابط عبور کند.
شهرت در این جهان یک اقتصاد هیجانی است؛ رسانهها بحرانها، اشکها و زخمهای روانی آرتیستها را به کالا تبدیل میکنند. نمونهٔ دختر استریمر در فصل اول نشان میدهد چگونه سوءبرداشت جمعی و فشارهای آنلاین، روان انسان را تا مرز فروپاشی میبرد و همین فروپاشی نیز بخشی از محتوا میشود. این همان منطق بودریاری است؛ رنج واقعی تنها وقتی ارزش دارد که در قالبی نمایشی ارائه شود.
انیمه سپس پرسشی بنیادی مطرح میکند: «دروغی که افراد را زنده نگه میدارد، همان دروغی است که آنان را نابود میکند.» آی برای بقا دروغ میگوید، آکوا برای انتقام، روبی برای فرار از فقدان. در هر سه روایت، هویت واقعی قربانی هویت نمایشی میشود. اگر حقیقت گفته شود، ادامه ممکن نیست، و اگر دروغ گفته شود، سوژه به هویت نمادینی تبدیل میشود که مالکیت آن از آن سیستم است.
ورود آکوا به صنعت فیلم و سریال نشان میدهد که تولید هنر نتیجهٔ سازش میان مهارت، سرمایه، رابطه، فشار بازار و شانس است. اثر هنری باید فروشپذیر باشد؛ و این الزام، چارچوبی است که خلاقیت را شکل میدهد. هنر در این جهان تنها بیان فردی نیست، بلکه محصول ساختاری اقتصادی-فرهنگی است.
انیمه Oshi no Ko جهان سرگرمی را بهعنوان ساختاری پیچیده، چندلایه و تناقضآمیز تحلیل میکند؛ ساختاری که افراد را میسازد، بازسازی میکند و گاهی نابود میسازد.
🔗 تیم تحلیل انیمهی مجلهی خبری انیمباز
🖋 نویسنده: هستی عزتی
💬 #Review - #Oshi_no_Ko
@AnimBuzz | انیمباز
در نگاه نخست، Oshi no Ko داستانی سرگرمکننده دربارهٔ جهان آیدلها به نظر میرسد؛ با این حال لایهٔ عمیق اثر کالبدشکافی یک نظام معنایی است؛ نظامی که شهرت را نه بهعنوان وضعیت، بلکه بهعنوان ساخت تولید میکند. انیمه صنعت سرگرمی را نه به شکل بازنمایی ساده، بلکه همچون دستگاهی حقیقتگریز تحلیل میکند؛ دستگاهی که واقعیت انسانی را یا نابود میسازد یا به شکلی قابلمصرف بازسازی میکند، گویی حقیقت تنها هنگامی ارزش وجود دارد که به روایتی قابلپخش تبدیل شده باشد.
این نگاه با اندیشهٔ بودریار دربارهٔ شبیهسازی همسو است؛ بودریار معتقد است در دنیای مدرن، بازنماییها جای واقعیت را میگیرند و واقعیت بازتولید میشود تا برای رسانهها مصرفپذیر باشد. به بیان سادهتر، آنچه واقعی جلوه میکند، اغلب نسخهای است که توسط رسانهها و روایتها شکل گرفته و بازسازی شده است.
در همین نقطه، یکی از مهمترین تضادهای اثر شکل میگیرد؛ آرتاستایل انیمه تماشاگر را گول میزند. طراحی بصری درخشان، چشمهای ستارهگون، رنگهای اشباعشده و زیباییافراطی، همهچیز را بهظاهر شاد و آرمانی نشان میدهد؛ اما این سطح زیباشناختی دقیقاً برای پنهانکردن لایهٔ تاریک روایت ساخته شده است. زیبایی اغراقشده، نقش همان ماسکی را بازی میکند که آیدلها مجبور به پوشیدن آن هستند. در واقع، آرتاستایل خودش نوعی دروغ ساختاری است که تماشاگر را به همان دام میاندازد که سیستم بر سر شخصیتها میآورد. این تناقض، اثر را به تجربهای پدیدارشناختی بدل میکند؛ زیبایی نه نشانهٔ سلامت، بلکه نشانهٔ فریب است.
آی هوشینو، نقطهٔ آغاز جهان، تجسم پارادوکسی است که صنعت سرگرمی حول آن بنا شده؛ فردی که باید دروغ بگوید تا دوستداشتنی باقی بماند. انیمه این پدیده را با دقت روانشناختی بررسی میکند؛ تعلیق هویت شخصی برای خلق هویتی ادراکی در نگاه جمع. این فرایند تنها نقشآفرینی نیست؛ خشونت نمادینی است که سوژه را به حذف خویشتن وامیدارد و او را از فاعل بودن به اُبژهای برای نگاه دیگران تبدیل میکند. این تغییر، با نظریهٔ لاکان دربارهٔ نگاه و «سوژهٔ دیدهشونده» همخوان است.
در چنین ساختاری، صداقت نه فضیلت است و نه امکان. آنچه اهمیت دارد ظرفیت اجرای یک دروغ پایدار و همدلانه است؛ دروغی که مخاطب آن را میپذیرد زیرا نیاز دارد نسخهای ایدئال از سلبریتی را مصرف کند. این همان تنش اگزیستانسیالیستی است؛ جایی که فرد میان اصالت و بقا مجبور به انتخاب میشود و نتیجهٔ آن فرسایش تدریجی خویشتن است.
مرگ آی و تولد دوبارهٔ آکوا و روبی، بازآفرینی اسطورهای است که مرگ را نه پایان، بلکه نقطهٔ تثبیت تصویر در سیستم نشان میدهد؛ همان سازوکاری که فوکو دربارهٔ آن میگوید: «قدرت حتی پس از نابودی بدن، روایت را زنده نگه میدارد و آن را کنترل میکند.» آکوا از این نقطه وارد سطحی از آگاهی میشود که صنعت را رصد میکند، نه اینکه تنها در آن مشارکت کند. او میبیند که حقیقت نیز تنها وقتی پذیرفته میشود که قابلیت تبدیلشدن به محتوا را داشته باشد و عدالت نیز باید از میان شبکهای از منافع و روابط عبور کند.
شهرت در این جهان یک اقتصاد هیجانی است؛ رسانهها بحرانها، اشکها و زخمهای روانی آرتیستها را به کالا تبدیل میکنند. نمونهٔ دختر استریمر در فصل اول نشان میدهد چگونه سوءبرداشت جمعی و فشارهای آنلاین، روان انسان را تا مرز فروپاشی میبرد و همین فروپاشی نیز بخشی از محتوا میشود. این همان منطق بودریاری است؛ رنج واقعی تنها وقتی ارزش دارد که در قالبی نمایشی ارائه شود.
انیمه سپس پرسشی بنیادی مطرح میکند: «دروغی که افراد را زنده نگه میدارد، همان دروغی است که آنان را نابود میکند.» آی برای بقا دروغ میگوید، آکوا برای انتقام، روبی برای فرار از فقدان. در هر سه روایت، هویت واقعی قربانی هویت نمایشی میشود. اگر حقیقت گفته شود، ادامه ممکن نیست، و اگر دروغ گفته شود، سوژه به هویت نمادینی تبدیل میشود که مالکیت آن از آن سیستم است.
ورود آکوا به صنعت فیلم و سریال نشان میدهد که تولید هنر نتیجهٔ سازش میان مهارت، سرمایه، رابطه، فشار بازار و شانس است. اثر هنری باید فروشپذیر باشد؛ و این الزام، چارچوبی است که خلاقیت را شکل میدهد. هنر در این جهان تنها بیان فردی نیست، بلکه محصول ساختاری اقتصادی-فرهنگی است.
انیمه Oshi no Ko جهان سرگرمی را بهعنوان ساختاری پیچیده، چندلایه و تناقضآمیز تحلیل میکند؛ ساختاری که افراد را میسازد، بازسازی میکند و گاهی نابود میسازد.
🔗 تیم تحلیل انیمهی مجلهی خبری انیمباز
🖋 نویسنده: هستی عزتی
💬 #Review - #Oshi_no_Ko
@AnimBuzz | انیمباز
❤23👍2🔥1🎃1
کمپین متوقف کردن ساخت فصل سوم انیمهی وان پانچ من | روز هفدهم
👍53😁3❤1👎1🔥1🗿1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تریلر جدید انیمهی You and I are Polar Opposites
📅تاریخ پخش: جمعه ۲۱ دی ماه
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
📅تاریخ پخش: جمعه ۲۱ دی ماه
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
❤9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تریلر جدید از فصل دوم انیمهی Tis Time for "Torture," Princess
📅تاریخ پخش: شنبه ۲۲ دی ماه
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
📅تاریخ پخش: شنبه ۲۲ دی ماه
🆕#News
@AnimBuzz | انیمباز
❤7