امروز یکم وقتم آزاد بود؛ گفتم این نوت رو بنویسم بماند به یادگار 😅
https://www.arminnotes.com/notes/topological-sort-in-data-migration
https://www.arminnotes.com/notes/topological-sort-in-data-migration
یادداشتهای آرمین
مرتبسازی توپولوژیکی؛ کاهش بیشاز 90 ساعت زمان و 3 میلیون کوئری - یادداشتهای آرمین
بهبود 99.7٪ در زمان مهاجرت دادهها با Topological Sorting — از 48 ساعت به 10 دقیقه، با صرفهجویی بیش از 3 میلیون کوئری.
21❤🔥2🔥1
۳۰ دقیقه وقتِ مفید بزارید و این ویدیو رو ببینید 👌
اگه حالش رو ندارید قبل خواب ببینید؛ توی مترو یا هرجای دیگه ولی حتما ببینید 😄
اگه حالش رو ندارید قبل خواب ببینید؛ توی مترو یا هرجای دیگه ولی حتما ببینید 😄
❤2👍2🔥1🤯1
امیدوارم قسمت قبلی رو دیده باشید 🙂 نیم ساعت وقت مفید دیگه بزارید و این قسمت رو هم ببینید - خالی از لطف نیست صحبتاشون :))
❤4
اخیرا کتاب جدیدی برای خوندن با موضوعات مورد علاقهم پیدا نکردم؛ یک کتاب خیلی رندوم رو برداشتم و بیاید یه بخشیش رو با هم بخونیم... :))
تانیا قبل از اینکه خودکشی کند، تمام ظرفها را شسته بود.
تنها یک چیز بود که مرا به گریه انداخت؛ انجیل روی تختش باز بود و رو به پشت افتاده بود.
آن را برگرداندم و به قسمتی از متن که زیر آن خط کشیده شده بود نگاهی انداختم – درباره زندگی پس از مرگ بود.
آدم مذهبی نبود؛ درواقع بیدین بود.
اما در لحظات آخر زندگیاش که چیز دیگری برایش باقی نمانده بود به انجیل رو کرده بود.
بر سر خاکش که ایستادم؛ فقط آرزو میکنم بخاطر او هم که شده، دنیای دیگری پس از مرگ وجود داشته باشد...
تنها یک چیز بود که مرا به گریه انداخت؛ انجیل روی تختش باز بود و رو به پشت افتاده بود.
آن را برگرداندم و به قسمتی از متن که زیر آن خط کشیده شده بود نگاهی انداختم – درباره زندگی پس از مرگ بود.
آدم مذهبی نبود؛ درواقع بیدین بود.
اما در لحظات آخر زندگیاش که چیز دیگری برایش باقی نمانده بود به انجیل رو کرده بود.
بر سر خاکش که ایستادم؛ فقط آرزو میکنم بخاطر او هم که شده، دنیای دیگری پس از مرگ وجود داشته باشد...
❤4💔2