Calligraphy Archive – Telegram
ای عمر گران ‌مایه و ای بدر منیر
هرگز نرود مهر جمالت ز ضمیر
هر چند تو را گریز باشد از ما
ما را نبود به هیچ وجه از تو گریز
فقیر علی

( اندازه : ۴۱ × ۲۵.۵ سانتی متر )
( محلّ نگهداری : کتابخانه دولتی برلین - آلمان )
( با تشکّر از آقای محمّد زال پور )

#میر_علی_هروی
#نستعلیق_قدما
#نستعلیق
@Calligraphy_Archive
ای عمر گران ‌مایه و ای بدر منیر
هرگز نرود مهر جمالت ز ضمیر
هر چند تو را گریز باشد از ما
ما را نبود به هیچ وجه از تو گریز
فقیر علی

( اندازه : ۴۱ × ۲۵.۵ سانتی متر )
( محلّ نگهداری : کتابخانه دولتی برلین - آلمان )
( بر گرفته از سایت کتابخانه دانشگاه هاروارد - آمریکا )
( با تشکّر از آقای محمّد حسین هویدا )

#میر_علی_هروی
#نستعلیق_قدما
#نستعلیق
@Calligraphy_Archive
بیدل دهلوی

به بوی ریحان مشک ‌بارت به خویش پیچیده ‌ام چو سنبل
ز هر رگ برگ گل ندارم چو طایر رنگ رشته بر پا
ز غنچهٔ او دمید بیدل بهار خطّ نظر فریبی
به معجز حسن گشت آخر رگ زمرّد ز لعل پیدا

نخواند طفل جنون مزاجم خطی ز پست و بلند هستی
شوم فلاطون ملک دانش اگر شناسم سر از کف پا

امیرخانی نوروز ۹۰
تذهیب : ماچیانی نوروز ۹۰
( اندازه : ۲۹ × ۱۹ سانتی متر )

#غلام_حسین_امیرخانی
#نستعلیق_معاصر
#نستعلیق
@Calligraphy_Archive
یکی از پادشاهان پیشین در رعایت امور مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لا جرم دشمنی صعب روی نمود همه پشت بدادند
شعر
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
چه مردی کند در صف کارزار
که دستش تهی باشد از روزگار
یکی از آنان که غدر کردند با منش دوستی بود ملامتش کردم و گفتم دون است و نا ‌سپاس و سفله و حق نا ‌شناس که به اندک تغیّر حال از مخدوم قدیم برگردد و حقوق نعمت سال ‌ها در نوردد گفت اگر به کرم معذور داری شاید اسبم بی ‌جو و نمد زین به گرو سلطان که به زر با سپاهی بخیلی کند با او به جان جوان مردی نتوان کرد
شعر
زر بده مرد سپاهی را تا سر بدهد
و گرش زر ندهی سر بنهد در عالم
شعر
اذا شبع الکمیّ یصول بطشا
و خاوی البطن یبطش بالفرار
حکایت
یکی از وزرا معزول شده به حلقهٔ درویشان در آمد و برکت صحبت ایشان در وی اثر کرد و جمعیّت خاطرش دست داد ملک بار دیگر دل با او خوش کرده و عمل فرمود قبول نکرد - ( سعدی )

سیّد گلستانه ۱۳۱۸

#سید_علی_اکبر_گلستانه
#شکسته_قدما
#شکسته
@Calligraphy_Archive
شیخ مصلح الدّین سعدی شیرازی
دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گردد و گفته ‌اند بر دوستی دوستان اعتماد نیست تا به تملّق دشمنان چه رسد و هر که دشمن کوچک را حقیر می ‌دارد بدان ماند که آتش اندک را مهمل می ‌گذارد
شعر
امروز بکش چو می ‌توان کشت
که آتش چو بلند شد جهان سوخت
مگذار که زه کند کمان را
دشمن که به تیر می‌ توان دوخت

به تاریخ شانزدهم شهریور سال هزار و چهار صد و یک در دار السّلطنۀ تهران نوشته قلمی گردید
محمود رحیمی عهد

( با تشکّر از استاد محمود رحیمی عهد )

#محمود_رحیمی_عهد
#شکسته_معاصر
#شکسته
@Calligraphy_Archive
امروز مبارک است فالم
که افتاد نظر بر آن جمالم
الحمد خدای آسمان را
که اختر به در آمد از زوالم - ( سعدی )

الفقیر المذنب عماد الحسنی غفر ذنوبه ۱۰۲۰

#میر_عماد_الحسنی
#نستعلیق_قدما
#نستعلیق
@Calligraphy_Archive
خیّام نیشابوری
می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصلت از دور جوانی این است
هنگام گل و مل است و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی این است
عبّاس اخوین ۱۳۸۳

استاد شجریان هم شهری عزیزم همیشه زنده است
عبّاس اخوین ۹۹/۷/۱۷

#عباس_اخوین
#نستعلیق_معاصر
#نستعلیق
@Calligraphy_Archive