اپلیکیشن هوش مصنوعی Cluely برای تقلب در مصاحبههای کاری و آزمونها معرفی شد
🔹«چونگین روی لی»، دانشجوی ٢١ سالهای که اخیراً از دانشگاه کلمبیا تعلیق شده بود، حالا با راهاندازی استارتاپ جدیدی به نام Cluely توجهها را به خود جلب کرده است. این استارتاپ مستقر در سانفرانسیسکو، اپلیکیشنی مبتنی بر برای مرورگر ارائه کرده که به کاربران اجازه میدهد بدون اطلاع مصاحبهگر یا ناظر آزمون، در مصاحبههای شغلی یا حتی امتحانات تقلب کنند.
🔹قابلیت اصلی این اپلیکیشن، باز کردن یک پنجره مخفی در مرورگر است که پاسخها یا اطلاعات لازم را بدون دیدهشدن توسط طرف مقابل، در اختیار کاربر قرار میدهد. به گفته تیم سازنده، کاربران میتوانند از این ابزار در مصاحبههای شغلی، تماسهای فروش و حتی آزمونهای آنلاین استفاده کنند.
🔹طبق توضیح وبسایت رسمی این استارتاپ، این ابزار «یک دستیار دسکتاپ کاملاً غیرقابل شناسایی است که صفحهنمایش و صدای شما را میبیند و میشنود». حتی اگر مصاحبهگر از شما بخواهد صفحهتان را به اشتراک بگذارید، پنجره نیمهشفاف Cluely که تنها برای کاربر قابل مشاهده است، از دید او پنهان میماند.
🖥 @IT_Fouri
🆔 @commac
🔹«چونگین روی لی»، دانشجوی ٢١ سالهای که اخیراً از دانشگاه کلمبیا تعلیق شده بود، حالا با راهاندازی استارتاپ جدیدی به نام Cluely توجهها را به خود جلب کرده است. این استارتاپ مستقر در سانفرانسیسکو، اپلیکیشنی مبتنی بر برای مرورگر ارائه کرده که به کاربران اجازه میدهد بدون اطلاع مصاحبهگر یا ناظر آزمون، در مصاحبههای شغلی یا حتی امتحانات تقلب کنند.
🔹قابلیت اصلی این اپلیکیشن، باز کردن یک پنجره مخفی در مرورگر است که پاسخها یا اطلاعات لازم را بدون دیدهشدن توسط طرف مقابل، در اختیار کاربر قرار میدهد. به گفته تیم سازنده، کاربران میتوانند از این ابزار در مصاحبههای شغلی، تماسهای فروش و حتی آزمونهای آنلاین استفاده کنند.
🔹طبق توضیح وبسایت رسمی این استارتاپ، این ابزار «یک دستیار دسکتاپ کاملاً غیرقابل شناسایی است که صفحهنمایش و صدای شما را میبیند و میشنود». حتی اگر مصاحبهگر از شما بخواهد صفحهتان را به اشتراک بگذارید، پنجره نیمهشفاف Cluely که تنها برای کاربر قابل مشاهده است، از دید او پنهان میماند.
🖥 @IT_Fouri
🆔 @commac
🔴 رسانه جریانساز ضلع سوم میز مذاکره
دکتر مجید رضاییان/ استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
اول. یک پرسش: چرا ترامپ و تیم همکار او رسانهها را در هر مذاکرهای دور میز مذاکره میبییند تا غایب میز مذاکره؟ برای پاسخ به این پرسش باید برویم سراغ تئوری «فضای عمومی هابرماس».
او معتقد است رسانهها، فضای عمومی را میسازند؛ اما نه صرفا هر رسانهای، بلکه «رسانه جریانساز».
ویلبر شرام هم که خیلی پیشتر از تئوری «پاداش مخاطبان» و «عرفیسازی ارتباطات» در دوره پیش از وب سخن گفت، عملا تلاش داشت این نکته را گوشزد کند که رسانه با دو عنصر «محتوا و مخاطب» سنجیده میشود و بس. این نوع نگاه -از ویلبر شرام تا هابرماس- چه درسی را به ما گوشزد میکند؟ اینکه بپذیریم رسانه با پاداشی به نام محتوا شناخته میشود، نه صرفا با ضلع سیاست رسانه. محتوایی که در ژورنالیسم و فرمهای وابسته به آن، ابتدا صیقل میخورد و سرانجام در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و فصای عمومی را میسازد.
این یعنی تقدم «مطالعات روزنامهنگاری» بر «مطالعات رسانه». به همین دلیل، شاهدیم که امروز رئیسجمهور آمریکا بر این باور است که رسانههای جریانساز قادر هستند چهبسا بیش از دیپلماتها دور میز مذاکره ایفای نقش کنند. چه نفشی؟ «نقش جریانساز».
دوم. عمومیشدن ارتباطات از ویلبر شرام تا هابرماس، درس دیگری را هم به ما میدهد: «تمرکز بر نگاه غیررسمی تا نگاه رسمی و حکومتی». روزنامهنگار در جای رسمی ننشسته است که صرفا نگاه رسمی و مواضع وزارت خارجه و دیپلماتها را بازتاب دهد. از رسانههای این روزهای آمریکایی تا اروپایی بیاموزیم که عملا بازوی غیررسمی دیپلماتهای خودشان هستند. چگونه؟ با «تمرکز بر سوژههای غیررسمی» اما «محتمل» و قابل پیشبینی. چه ایرادی دارد که رسانههای ما نیز -با شرط نگاه کارشناسی و قدرتمند- جریانساز باشند و دست دیپلماتهای ما را دور میز مذاکره بازتر کنند. این امر زمانی شدنی است که نگاه حاکمیتی به رسانههای ایران از «منعکسکننده خبری» به «پیگیری تحلیلی خبر» تغییر کند.
سوم. پرسش دیگر اینکه چرا ژانر روزنامهنگاری تحلیلی همچنان یک ژانر مسلط در جهان رسانهای امروز است؟ پاسخ روشن اما قدری پیچیده است. مدتهاست مخاطبان دیروز و کاربران امروز در جهان واقعی و جهان سایبری از مرز چیستی عبور کردهاند و بر عناصر داینامیک روزنامهنگاری -یعنی چگونگی و چرایی رویدادها- متمرکز شدهاند.
این وجه روشن پاسخ به این پرسش است.
وجه پیچیده پاسخ، لزوم نگاه «کارشناسی و تحلیلی» است که با ظهور «روزنامهنگاری رباتیک»، پرچالشتر خواهد شد، اما همچنان خواهد درخشید. با اینهمه، بدون نگاه دقیق و تخصصی نمیتوان مدعی روزنامهنگاری تحلیلی در هر حوزهای شد. این هم وجه دوم پاسخ این پرسش.
نتیجه نهایی اینکه روزنامهنگاران از قضا موظف هستند با تکیه بر روزنامهنگاری تحلیلی، پای همه سوژهها و موارد عینی در حال وقوع یا بهاصطلاح «محتمل» را به میان بکشند و درباره آن جریانسازی مثبت کنند تا مفهوم واقعی رسانه جریانساز -با تکیه بر ژانر روزنامهنگاری تحلیلی- جلوهگر شود. آخر. تیم یا جناح سرمایهگذاری ترامپ در کاخ سفید در برابر نئوکانهای جنگطلب، از قضا رسانهها را «سرمایه» قلمداد میکنند تا مزاحم و موی دماغ.
همین نگاه را در ایران باید متناسب با شرایط کشور ایجاد و ترویج کرد. نگاهی که رسانه تحلیلی و جریانساز را «مستقل اما سرمایه» بپندارد تا رسانه «تابع و منفعل». تردید نکنیم این نگاه منتهی میشود به رسانه حاضر در دور میز مذاکره و نه غایب.
منبع: روزنامه شرق
🆔 @commac
دکتر مجید رضاییان/ استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
اول. یک پرسش: چرا ترامپ و تیم همکار او رسانهها را در هر مذاکرهای دور میز مذاکره میبییند تا غایب میز مذاکره؟ برای پاسخ به این پرسش باید برویم سراغ تئوری «فضای عمومی هابرماس».
او معتقد است رسانهها، فضای عمومی را میسازند؛ اما نه صرفا هر رسانهای، بلکه «رسانه جریانساز».
ویلبر شرام هم که خیلی پیشتر از تئوری «پاداش مخاطبان» و «عرفیسازی ارتباطات» در دوره پیش از وب سخن گفت، عملا تلاش داشت این نکته را گوشزد کند که رسانه با دو عنصر «محتوا و مخاطب» سنجیده میشود و بس. این نوع نگاه -از ویلبر شرام تا هابرماس- چه درسی را به ما گوشزد میکند؟ اینکه بپذیریم رسانه با پاداشی به نام محتوا شناخته میشود، نه صرفا با ضلع سیاست رسانه. محتوایی که در ژورنالیسم و فرمهای وابسته به آن، ابتدا صیقل میخورد و سرانجام در اختیار مخاطبان قرار میگیرد و فصای عمومی را میسازد.
این یعنی تقدم «مطالعات روزنامهنگاری» بر «مطالعات رسانه». به همین دلیل، شاهدیم که امروز رئیسجمهور آمریکا بر این باور است که رسانههای جریانساز قادر هستند چهبسا بیش از دیپلماتها دور میز مذاکره ایفای نقش کنند. چه نفشی؟ «نقش جریانساز».
دوم. عمومیشدن ارتباطات از ویلبر شرام تا هابرماس، درس دیگری را هم به ما میدهد: «تمرکز بر نگاه غیررسمی تا نگاه رسمی و حکومتی». روزنامهنگار در جای رسمی ننشسته است که صرفا نگاه رسمی و مواضع وزارت خارجه و دیپلماتها را بازتاب دهد. از رسانههای این روزهای آمریکایی تا اروپایی بیاموزیم که عملا بازوی غیررسمی دیپلماتهای خودشان هستند. چگونه؟ با «تمرکز بر سوژههای غیررسمی» اما «محتمل» و قابل پیشبینی. چه ایرادی دارد که رسانههای ما نیز -با شرط نگاه کارشناسی و قدرتمند- جریانساز باشند و دست دیپلماتهای ما را دور میز مذاکره بازتر کنند. این امر زمانی شدنی است که نگاه حاکمیتی به رسانههای ایران از «منعکسکننده خبری» به «پیگیری تحلیلی خبر» تغییر کند.
سوم. پرسش دیگر اینکه چرا ژانر روزنامهنگاری تحلیلی همچنان یک ژانر مسلط در جهان رسانهای امروز است؟ پاسخ روشن اما قدری پیچیده است. مدتهاست مخاطبان دیروز و کاربران امروز در جهان واقعی و جهان سایبری از مرز چیستی عبور کردهاند و بر عناصر داینامیک روزنامهنگاری -یعنی چگونگی و چرایی رویدادها- متمرکز شدهاند.
این وجه روشن پاسخ به این پرسش است.
وجه پیچیده پاسخ، لزوم نگاه «کارشناسی و تحلیلی» است که با ظهور «روزنامهنگاری رباتیک»، پرچالشتر خواهد شد، اما همچنان خواهد درخشید. با اینهمه، بدون نگاه دقیق و تخصصی نمیتوان مدعی روزنامهنگاری تحلیلی در هر حوزهای شد. این هم وجه دوم پاسخ این پرسش.
نتیجه نهایی اینکه روزنامهنگاران از قضا موظف هستند با تکیه بر روزنامهنگاری تحلیلی، پای همه سوژهها و موارد عینی در حال وقوع یا بهاصطلاح «محتمل» را به میان بکشند و درباره آن جریانسازی مثبت کنند تا مفهوم واقعی رسانه جریانساز -با تکیه بر ژانر روزنامهنگاری تحلیلی- جلوهگر شود. آخر. تیم یا جناح سرمایهگذاری ترامپ در کاخ سفید در برابر نئوکانهای جنگطلب، از قضا رسانهها را «سرمایه» قلمداد میکنند تا مزاحم و موی دماغ.
همین نگاه را در ایران باید متناسب با شرایط کشور ایجاد و ترویج کرد. نگاهی که رسانه تحلیلی و جریانساز را «مستقل اما سرمایه» بپندارد تا رسانه «تابع و منفعل». تردید نکنیم این نگاه منتهی میشود به رسانه حاضر در دور میز مذاکره و نه غایب.
منبع: روزنامه شرق
🆔 @commac
❤2
پنجره جوهری (Johari Window)
مدلی است برای درک بهتر خود و روابط بینفردی. این مدل شامل ۴ بخش است:
۱. منطقه باز: چیزهایی که خودمان و دیگران دربارهمان میدانند (مثل رفتارهای آشکار).
۲. منطقه کور: چیزهایی که دیگران دربارهمان میدانند ولی ما نمیدانیم (مثل عادتهای ناپسند).
۳. منطقه پنهان: چیزهایی که خودمان میدانیم ولی از دیگران پنهان کردهایم (مثل احساسات درونی).
۴. منطقه ناشناخته: چیزهایی که نه خودمان و نه دیگران از آن آگاهیم (مثل تواناییهای پنهان).
دانستن پنجره جوهری مهم است چون باعث
شناخت بهتر خود و دیگران باعث ارتباط مؤثرتر، اعتماد بیشتر و کاهش سوءتفاهم میشود.
پنجره جوهری کمک میکند رشد کنیم، بهتر شنیده شویم و بهتر بفهمیم.
🆔 @commac
مدلی است برای درک بهتر خود و روابط بینفردی. این مدل شامل ۴ بخش است:
۱. منطقه باز: چیزهایی که خودمان و دیگران دربارهمان میدانند (مثل رفتارهای آشکار).
۲. منطقه کور: چیزهایی که دیگران دربارهمان میدانند ولی ما نمیدانیم (مثل عادتهای ناپسند).
۳. منطقه پنهان: چیزهایی که خودمان میدانیم ولی از دیگران پنهان کردهایم (مثل احساسات درونی).
۴. منطقه ناشناخته: چیزهایی که نه خودمان و نه دیگران از آن آگاهیم (مثل تواناییهای پنهان).
دانستن پنجره جوهری مهم است چون باعث
شناخت بهتر خود و دیگران باعث ارتباط مؤثرتر، اعتماد بیشتر و کاهش سوءتفاهم میشود.
پنجره جوهری کمک میکند رشد کنیم، بهتر شنیده شویم و بهتر بفهمیم.
🆔 @commac
👍6
💢روز جهانی کتاب؛ روزی که در ایران جشنی برایش برپا نمیشود
بیست و سوم آوریل، برابر با سوم اردیبهشت روز جهانی کتاب و حق مولف نامگذاری شده است. روزی که در برخی از کشورها با جشن و مراسمهای گوناگونی همراه است.
یونسکو در سال ۱۹۹۵، سالروز تولد شکسپیر و سروانتس را بر اساس یکی از نسخههای گاهشمار، به منظور ترویج مطالعه و جلب توجه به صنعت نشر، به عنوان روز جهانی کتاب برگزید. همچنین بر اساس سنتی در کاتالونیای اسپانیا، ۲۳ آوریل مصادف با روز سنت جورج، مردم با اهدای کتاب و گل سرخ به همدیگر، آن را جشن میگیرند. این آیین بر انتخاب این تاریخ به عنوان روز جهانی کتاب تأثیرگذار بود. اما آیا این روز در ایران هم مانند کشورهای اروپایی به رسمیت شناخته میشود؟
این گزارش را بخوانید: https://l.euronews.com/spU
🆔 @commac
بیست و سوم آوریل، برابر با سوم اردیبهشت روز جهانی کتاب و حق مولف نامگذاری شده است. روزی که در برخی از کشورها با جشن و مراسمهای گوناگونی همراه است.
یونسکو در سال ۱۹۹۵، سالروز تولد شکسپیر و سروانتس را بر اساس یکی از نسخههای گاهشمار، به منظور ترویج مطالعه و جلب توجه به صنعت نشر، به عنوان روز جهانی کتاب برگزید. همچنین بر اساس سنتی در کاتالونیای اسپانیا، ۲۳ آوریل مصادف با روز سنت جورج، مردم با اهدای کتاب و گل سرخ به همدیگر، آن را جشن میگیرند. این آیین بر انتخاب این تاریخ به عنوان روز جهانی کتاب تأثیرگذار بود. اما آیا این روز در ایران هم مانند کشورهای اروپایی به رسمیت شناخته میشود؟
این گزارش را بخوانید: https://l.euronews.com/spU
🆔 @commac
چرا گفتن «لطفاً» و «ممنونم» به چتباتها اشتباه است؟
از نظر انسانی و تربیتی، تشویق میشیم مودب باشیم حتی با رباتها. ولی از نظر بهینهسازی منابع، سازمانها ترجیح میدن کاربران مختصر، مفید و بیپرده حرف بزنن.
#هوش_مصنوعی #chatgpt #سم_آلتمن
🆔 @commac
از نظر انسانی و تربیتی، تشویق میشیم مودب باشیم حتی با رباتها. ولی از نظر بهینهسازی منابع، سازمانها ترجیح میدن کاربران مختصر، مفید و بیپرده حرف بزنن.
#هوش_مصنوعی #chatgpt #سم_آلتمن
🆔 @commac
👍3
🧞♂️ نسخههای مختلف جمنای را بشناسید!
https://gemini.google.com/
Gemini (Default): این مدل پیشفرض است و برای کمکهای روزمره شما طراحی شده.
مثال: "به من بگو هوا فردا چطوره؟"
2.0 Flash: برای کمکهای سریع و روزمره. سبکتر و سریعتر است.
مثال: "یک لیست خرید برای من درست کن."
2.5 Flash (experimental): این نسخه آزمایشی قدرت استدلال پیشرفتهتری دارد.
مثال: "این متن رو خلاصه کن و نکات اصلیش رو بگو." (برای متون کمی پیچیدهتر)
2.5 Pro (experimental): این نسخه آزمایشی برای کارهای پیچیدهتر و عمیقتر مناسب است.
مثال: "ایدههایی برای یک کمپین بازاریابی برای محصول جدیدم بهم بده."
ادامه در پست بعدی...
🆔 @commac
https://gemini.google.com/
Gemini (Default): این مدل پیشفرض است و برای کمکهای روزمره شما طراحی شده.
مثال: "به من بگو هوا فردا چطوره؟"
2.0 Flash: برای کمکهای سریع و روزمره. سبکتر و سریعتر است.
مثال: "یک لیست خرید برای من درست کن."
2.5 Flash (experimental): این نسخه آزمایشی قدرت استدلال پیشرفتهتری دارد.
مثال: "این متن رو خلاصه کن و نکات اصلیش رو بگو." (برای متون کمی پیچیدهتر)
2.5 Pro (experimental): این نسخه آزمایشی برای کارهای پیچیدهتر و عمیقتر مناسب است.
مثال: "ایدههایی برای یک کمپین بازاریابی برای محصول جدیدم بهم بده."
ادامه در پست بعدی...
🆔 @commac
آکادمی ارتباطات
🧞♂️ نسخههای مختلف جمنای را بشناسید! https://gemini.google.com/ Gemini (Default): این مدل پیشفرض است و برای کمکهای روزمره شما طراحی شده. مثال: "به من بگو هوا فردا چطوره؟" 2.0 Flash: برای کمکهای سریع و روزمره. سبکتر و سریعتر است. مثال: "یک لیست خرید…
قسمت دوم:
🧞♂️ نسخههای مختلف جمنای را بشناسید!
Deep Research: برای دریافت گزارشهای تحقیقاتی عمیق در مورد یک موضوع خاص.
مثال: "درباره تاریخچه هوش مصنوعی یک گزارش جامع بهم بده."
Personalization (experimental): این نسخه آزمایشی با استفاده از سابقه جستجوی شما کمکهای شخصیسازی شده ارائه میدهد.
مثال: اگر زیاد درباره آشپزی جستجو کردهاید، ممکن است پیشنهاد دستور پخت جدیدی به شما بدهد.
Gemini Advanced: این نسخه پیشرفتهتر است و نیاز به اشتراک دارد. (در تصویر گزینه ارتقا را میبینید). برای کارهای بسیار پیچیده و خلاقانه طراحی شده است.
مثال: تحلیل دادههای بزرگ، نوشتن کدهای پیچیده یا تولید محتوای خلاقانه در سطح بالا.
مشاهده قسمت اول
https://gemini.google.com/
🆔 @commac
🧞♂️ نسخههای مختلف جمنای را بشناسید!
Deep Research: برای دریافت گزارشهای تحقیقاتی عمیق در مورد یک موضوع خاص.
مثال: "درباره تاریخچه هوش مصنوعی یک گزارش جامع بهم بده."
Personalization (experimental): این نسخه آزمایشی با استفاده از سابقه جستجوی شما کمکهای شخصیسازی شده ارائه میدهد.
مثال: اگر زیاد درباره آشپزی جستجو کردهاید، ممکن است پیشنهاد دستور پخت جدیدی به شما بدهد.
Gemini Advanced: این نسخه پیشرفتهتر است و نیاز به اشتراک دارد. (در تصویر گزینه ارتقا را میبینید). برای کارهای بسیار پیچیده و خلاقانه طراحی شده است.
مثال: تحلیل دادههای بزرگ، نوشتن کدهای پیچیده یا تولید محتوای خلاقانه در سطح بالا.
مشاهده قسمت اول
https://gemini.google.com/
🆔 @commac
🔸بهبود عملکرد مغز نوجوانان با خواب بیشتر
🔹به گفته پژوهشگران، نوجوانانی که زودتر به رختخواب میروند و بیشتر از همسالان خود میخوابند، مهارتهای ذهنی بیشتری دارند و در آزمونهای شناختی امتیاز بالاتری کسب میکنند.
🔹مطالعه پژوهشگران روی بیش از ۳ هزار نوجوان نشان داد آنهایی که زودتر به رختخواب میروند در مقایسه با سایرین، طول مدت خوابشان بیشتر و ضربان قلبشان در هنگام خواب کمتر است و در روخوانی، حفظ واژگان، حل مساله و سایر آزمونهای ذهنی بهتر از دیگران عمل میکنند.
🔹خواب باعث افزایش تواناییهای شناختی میشود؛ دلیل این موضوع تا حدی این است که خاطرات خود را در طول خواب تثبیت میکنیم.
🔹شگفتانگیز است که تفاوتهای جزئی در میزان خواب چنین تأثیری داشته است؛ این نشان میدهد که تفاوتهای کوچک در میزان خواب به مرور زمان، تفاوت زیادی در نتایج ایجاد میکند.
🔹استاد عصبروانشناسی (نوروسایکولوژی) بالینی دانشگاه کمبریج به نوجوانانی که میخواهند کیفیت خواب خود را افزایش دهند و مهارتهای ذهنی خود را تقویت کنند توصیه میکند به صورت منظم ورزش کنند و از تلفن همراه یا رایانه در اواخر عصر استفاده نکنند.
لینک خبر
@IRNA_1313
🔹به گفته پژوهشگران، نوجوانانی که زودتر به رختخواب میروند و بیشتر از همسالان خود میخوابند، مهارتهای ذهنی بیشتری دارند و در آزمونهای شناختی امتیاز بالاتری کسب میکنند.
🔹مطالعه پژوهشگران روی بیش از ۳ هزار نوجوان نشان داد آنهایی که زودتر به رختخواب میروند در مقایسه با سایرین، طول مدت خوابشان بیشتر و ضربان قلبشان در هنگام خواب کمتر است و در روخوانی، حفظ واژگان، حل مساله و سایر آزمونهای ذهنی بهتر از دیگران عمل میکنند.
🔹خواب باعث افزایش تواناییهای شناختی میشود؛ دلیل این موضوع تا حدی این است که خاطرات خود را در طول خواب تثبیت میکنیم.
🔹شگفتانگیز است که تفاوتهای جزئی در میزان خواب چنین تأثیری داشته است؛ این نشان میدهد که تفاوتهای کوچک در میزان خواب به مرور زمان، تفاوت زیادی در نتایج ایجاد میکند.
🔹استاد عصبروانشناسی (نوروسایکولوژی) بالینی دانشگاه کمبریج به نوجوانانی که میخواهند کیفیت خواب خود را افزایش دهند و مهارتهای ذهنی خود را تقویت کنند توصیه میکند به صورت منظم ورزش کنند و از تلفن همراه یا رایانه در اواخر عصر استفاده نکنند.
لینک خبر
@IRNA_1313
🟣شیطنت رسانهای؛بازی با حقیقت یا ابزار حرفهای؟
▪️«شیطنت رسانهای» اصطلاحی است که در فضای ژورنالیسم و ارتباطات به کار میرود و به اقداماتی اشاره دارد که رسانهها برای جلب توجه مخاطب، ایجاد هیجان یا جهتدهی به افکار عمومی انجام میدهند.
▪️تحریریه رسانه نگاران:این شیطنتها میتوانند شامل تیترهای جنجالی، گزینش هدفمند اطلاعات، یا حتی تحریف خفیف واقعیتها باشند. هدف اصلی این رویکرد، افزایش کلیک، بازدید یا تأثیرگذاری بر مخاطب است، اما پرسش اینجاست؛آیا این شیطنتها اخلاقیاند یا خیر؟
▪️از منظر حرفهای، شیطنت رسانهای میتواند هم خوب باشد و هم بد. اگر این شیطنت در راستای جلب توجه به موضوعی مهم و با رعایت اصول اخلاقی انجام شود، مانند استفاده از طنز برای نقد اجتماعی، میتواند مفید باشد. اما وقتی به تحریف حقیقت یا گمراهی مخاطب منجر شود، اعتماد عمومی به رسانهها را خدشهدار میکند. در عصر دیجیتال، که سرعت انتشار اطلاعات بالاست، شیطنتهای غیراخلاقی میتوانند به سرعت به بحرانهای اجتماعی دامن بزنند.
💻متن کامل این یادداشت ۳۰۰ کلمه ای را در سایت رسانه نگاران بخوانید
📱همراه با رسانه نگاران در فضای مجازی:
🔗سایت ▫️🔗اینستاگرام ▫️🔗واتساپ▫️🔗تلگرام
↪️ @commac
▪️«شیطنت رسانهای» اصطلاحی است که در فضای ژورنالیسم و ارتباطات به کار میرود و به اقداماتی اشاره دارد که رسانهها برای جلب توجه مخاطب، ایجاد هیجان یا جهتدهی به افکار عمومی انجام میدهند.
▪️تحریریه رسانه نگاران:این شیطنتها میتوانند شامل تیترهای جنجالی، گزینش هدفمند اطلاعات، یا حتی تحریف خفیف واقعیتها باشند. هدف اصلی این رویکرد، افزایش کلیک، بازدید یا تأثیرگذاری بر مخاطب است، اما پرسش اینجاست؛آیا این شیطنتها اخلاقیاند یا خیر؟
▪️از منظر حرفهای، شیطنت رسانهای میتواند هم خوب باشد و هم بد. اگر این شیطنت در راستای جلب توجه به موضوعی مهم و با رعایت اصول اخلاقی انجام شود، مانند استفاده از طنز برای نقد اجتماعی، میتواند مفید باشد. اما وقتی به تحریف حقیقت یا گمراهی مخاطب منجر شود، اعتماد عمومی به رسانهها را خدشهدار میکند. در عصر دیجیتال، که سرعت انتشار اطلاعات بالاست، شیطنتهای غیراخلاقی میتوانند به سرعت به بحرانهای اجتماعی دامن بزنند.
💻متن کامل این یادداشت ۳۰۰ کلمه ای را در سایت رسانه نگاران بخوانید
📱همراه با رسانه نگاران در فضای مجازی:
🔗سایت ▫️🔗اینستاگرام ▫️🔗واتساپ▫️🔗تلگرام
↪️ @commac
رسانه نگاران
شیطنت رسانهای؛بازی با حقیقت یا ابزار حرفهای؟ - رسانه نگاران
«شیطنت رسانهای» اصطلاحی است که در فضای ژورنالیسم و ارتباطات به کار میرود و به اقداماتی اشاره دارد که رسانهها برای جلب توجه مخاطب، ایجاد هیجان یا جهتدهی به
👍1
🎯 چطور اینستاگرام به معبد فرقهها تبدیل شد؟
🔴 اولینبار که آماندا مونتل، زبانشناس آمریکایی، برنامۀ اینستاگرام را نصب کرد، بلافاصه یک کلمه توجهش را جلب کرد: «فالوئر». مونتل به یاد میآورد که همان لحظه از دوستانش پرسید: «این برنامه را برای فرقهها ساختهاند؟ حالا همه به فکر این نمیافتند که یک فرقۀ کوچک برای خودشان به راه بیاندازند؟»
🔴 مونتل پیش از این کلمۀ «فالوئر» را در خاطرات پدرش فراوان شنیده بود. پدر آماندا، وقتی چهارده ساله بود، بدون آنکه حق انتخاب داشته باشد، به اجتماعی فرقهگونه به نام «سینانون» پیوسته بود که در بیابانهای اطراف سانفرانسیسکو زندگی میکردند.
🔴 سینانون یکی از دهها فرقهای بود که در نیمۀ دوم قرن بیستم در آمریکا پدیدار شده بود. رهبر سینانون میگفت میخواهد یک جامعۀ ایدئال سوسیالیستی بسازد. اما در عمل، «فالوئر»هایش را وادار میکرد تا خانوادههایشان را رها کنند و آیینهای مصیببار فرقه را اجرا کنند. پدر آماندا، نهایتاً از این فرقه گریخت. اما داستانهایی که از آن فرقه تعریف میکرد، جزءِ خاطرات پررنگ آماندا در دوران کودکی بود.
🔴 سؤالی که مونتل از دوستانش پرسیده بود، زود به جواب رسید. با فراگیر شدن اینستاگرام، هزاران نفر بساط معنویتهای جایگزینشان را آنجا پهن کردند. طالعبینها، شمنها، پیشگوها، گوروهای خودیاری و متخصصان انرژی مثبت و منفی.
🔴 کافی است «سابسکرایب کنید تا به مراحل بالاتر هستی برسید، به ورای زمین، زمان و حتی به آن سوی مرگ». مونتل احساس میکرد در شبکههای اجتماعی نوعی «زبان فرقهای» شکل گرفته است. اما چرا؟ تحقیقات او در این باره، به کتابی خواندنی منتهی شد: فرقهگرا.
🔴 مونتل در کتاب فرقهگرا توضیح میدهد که چطور «کلیشههای اندیشهخفهکن»، دوگانهسازیهای «ما در برابر آنها»، بیگانههراسی، ارعابافکنی و جعلیات که خصوصیاتِ ویژۀ سخنرانیهایی بود که رهبران فرقهها در دهههای قبل برای پیروانشان ایراد میکردند، حالا به الگویی تبدیل شده است که بلاگرها، اینفلوئنسرها، و حتی رهبران سیاسی در شبکههای اجتماعی از آن استفاده میکنند.
🔴 استفاده از زبان فرقهگرایانه، آرام و ناخودآگاه، تبعات پیوستن به یک فرقه را به بار میآورند، حتی وقتی که بدون مزاحمت، در خانههای خودمان نشستهایم. این عناصر زبانی، جذاب و اغواگرند و ما را عادت میدهند تا به گفتارهایی توجه نشان دهیم که جنجالی، افراطی و متعصبانه باشند.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پرونده شماره بیستویکم مجله ترجمان با موضوع فرقه و فرقهگرایی است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
📌 لینک خرید بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان:
B2n.ir/r18454
📍@commac
🔴 اولینبار که آماندا مونتل، زبانشناس آمریکایی، برنامۀ اینستاگرام را نصب کرد، بلافاصه یک کلمه توجهش را جلب کرد: «فالوئر». مونتل به یاد میآورد که همان لحظه از دوستانش پرسید: «این برنامه را برای فرقهها ساختهاند؟ حالا همه به فکر این نمیافتند که یک فرقۀ کوچک برای خودشان به راه بیاندازند؟»
🔴 مونتل پیش از این کلمۀ «فالوئر» را در خاطرات پدرش فراوان شنیده بود. پدر آماندا، وقتی چهارده ساله بود، بدون آنکه حق انتخاب داشته باشد، به اجتماعی فرقهگونه به نام «سینانون» پیوسته بود که در بیابانهای اطراف سانفرانسیسکو زندگی میکردند.
🔴 سینانون یکی از دهها فرقهای بود که در نیمۀ دوم قرن بیستم در آمریکا پدیدار شده بود. رهبر سینانون میگفت میخواهد یک جامعۀ ایدئال سوسیالیستی بسازد. اما در عمل، «فالوئر»هایش را وادار میکرد تا خانوادههایشان را رها کنند و آیینهای مصیببار فرقه را اجرا کنند. پدر آماندا، نهایتاً از این فرقه گریخت. اما داستانهایی که از آن فرقه تعریف میکرد، جزءِ خاطرات پررنگ آماندا در دوران کودکی بود.
🔴 سؤالی که مونتل از دوستانش پرسیده بود، زود به جواب رسید. با فراگیر شدن اینستاگرام، هزاران نفر بساط معنویتهای جایگزینشان را آنجا پهن کردند. طالعبینها، شمنها، پیشگوها، گوروهای خودیاری و متخصصان انرژی مثبت و منفی.
🔴 کافی است «سابسکرایب کنید تا به مراحل بالاتر هستی برسید، به ورای زمین، زمان و حتی به آن سوی مرگ». مونتل احساس میکرد در شبکههای اجتماعی نوعی «زبان فرقهای» شکل گرفته است. اما چرا؟ تحقیقات او در این باره، به کتابی خواندنی منتهی شد: فرقهگرا.
🔴 مونتل در کتاب فرقهگرا توضیح میدهد که چطور «کلیشههای اندیشهخفهکن»، دوگانهسازیهای «ما در برابر آنها»، بیگانههراسی، ارعابافکنی و جعلیات که خصوصیاتِ ویژۀ سخنرانیهایی بود که رهبران فرقهها در دهههای قبل برای پیروانشان ایراد میکردند، حالا به الگویی تبدیل شده است که بلاگرها، اینفلوئنسرها، و حتی رهبران سیاسی در شبکههای اجتماعی از آن استفاده میکنند.
🔴 استفاده از زبان فرقهگرایانه، آرام و ناخودآگاه، تبعات پیوستن به یک فرقه را به بار میآورند، حتی وقتی که بدون مزاحمت، در خانههای خودمان نشستهایم. این عناصر زبانی، جذاب و اغواگرند و ما را عادت میدهند تا به گفتارهایی توجه نشان دهیم که جنجالی، افراطی و متعصبانه باشند.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پرونده شماره بیستویکم مجله ترجمان با موضوع فرقه و فرقهگرایی است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
📌 لینک خرید بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان:
B2n.ir/r18454
📍@commac
فروشگاه اینترنتی کتاب ترجمان
فصلنامۀ ترجمان، شمارۀ ۲۱
خرید فصلنامۀ ترجمان، شمارۀ ۲۱، با ۱۰ درصد تخفیف. فروشگاه اینترنتی ترجمان
نظریهی "قدرت اقدام جمعی بدون ساختار رسمی"
کلی شرکی (Clay Shirky) نویسنده آمریکایی و استاد رسانه های نوین در دانشگاه نیویورک و نویسنده کتابهای تأثیرگذار مثل Here Comes Everybody است.
شرکی معتقد است شبکههای اجتماعی ابزارهایی برای قدرت جمعی (collective action) هستند. او میگوید این فضاها به مردم عادی این قدرت را میدهند که بدون سازمان رسمی، اقدام جمعی کنند، مثل اعتراضات، کمپینها یا جنبشهای اعتراضی خاورمیانه.
📍@commac
کلی شرکی (Clay Shirky) نویسنده آمریکایی و استاد رسانه های نوین در دانشگاه نیویورک و نویسنده کتابهای تأثیرگذار مثل Here Comes Everybody است.
شرکی معتقد است شبکههای اجتماعی ابزارهایی برای قدرت جمعی (collective action) هستند. او میگوید این فضاها به مردم عادی این قدرت را میدهند که بدون سازمان رسمی، اقدام جمعی کنند، مثل اعتراضات، کمپینها یا جنبشهای اعتراضی خاورمیانه.
📍@commac
👍3
📺 یوتیوب امروز 20 ساله شد | آمار باورنکردنی این پلتفرم پخش ویدیو!
📰تو 23 آوریل 2025، یوتیوب بیستمین سالگردش رو جشن گرفت و گفت از سال 2005 تا حالا، بیش از 20 تریلیون ویدیو روی این پلتفرم آپلود شده!
▪️یه نگاه سریع به اعداد عجیبغریب یوتیوب:
⬅️روزانه ۲۰ میلیون ویدیو آپلود میشه
⬅️ثبت روزانه 100 میلیون کامنت
⬅️در مجموع 3.5 میلیارد لایک ویدیو
⬅️درآمد یوتیوب 55 میلیارد دلار!
⬅️دومین شرکت بزرگ رسانهای بعد از دیزنی
@RoidBest
📍@commac
📰تو 23 آوریل 2025، یوتیوب بیستمین سالگردش رو جشن گرفت و گفت از سال 2005 تا حالا، بیش از 20 تریلیون ویدیو روی این پلتفرم آپلود شده!
▪️یه نگاه سریع به اعداد عجیبغریب یوتیوب:
⬅️روزانه ۲۰ میلیون ویدیو آپلود میشه
⬅️ثبت روزانه 100 میلیون کامنت
⬅️در مجموع 3.5 میلیارد لایک ویدیو
⬅️درآمد یوتیوب 55 میلیارد دلار!
⬅️دومین شرکت بزرگ رسانهای بعد از دیزنی
@RoidBest
📍@commac