🔅همه می فهمند🔅

هر روز سوار تاکسی می شوید. هر چند وقت یکبار در جمع های دوستانه حاضر می شوید. سر کار با همکارها صحبت می کنید. محفل های اجتماعی زیادی هستند که در آنها حضور دارید و دیالوگ برقرار می کنید. بسیاری از صحبت های شکل گرفته در این جمع ها را می توان در یک جمله خلاصه کرد: «ما خیلی چیزها را می فهمیم، بقیه آدم ها خیلی چیزها را نمی فهمند». فرض کنید جمعیتی که مد نظر ماست 1000 نفر باشند، پس ما با هزار نفر انسان روبرو هستیم که همگی آنها با عناوین مختلف در جمع های چند نفره با هم صحبت می کنند و نتیجه صحبت آنها این است که خودشان انسان های آگاهی هستند و بقیه آدمها نا آگاه. در نتیجه، با یک رابطه ساده باید گفت همه آنهایی که می فهمند، همان کسانی هستند که نمی فهمند. مسخره نیست؟
خب این قضیه چه ارتباطی با نوشتن و کپی رایتینگ دارد؟ این نگرش که ما مفهمیم و دیگران نمی فهمند کاملا در نوشتار نیز بروز و مشکلات اساسی را ایجاد می کند که می توان این مشکلات را تحت دو عنوان کلی بیان کرد:
🔔1- نویسنده از آنجایی که فکر می کند یک مسئله را می فهمد و دیگران آن را نمی فهمند آنقدر آن موضوع را توضیح می دهد که خواننده را کسل و متن را دچار اطناب بیش از حد می کند. و در بسیاری موارد خواننده خواهد گفت: «چرا انقدر حرف زده این»
🔔2- نویسنده وقتی بر یک موضوع مسلط نیست از آنجایی که فکر می کند دیگران تسلط نداشتن او را نخواهند فهمید، به سرعت از موضوع عبور می کند. نتیجه این که متن هایی تولید می شود که در نهایت نه انتقال مفهومی در آنها رخ می دهد و نه جذابیتی برای خواننده خواهند داشت و خواننده در انتها خواهد گفت: « نه سر داشت نه ته، اصلا چی می خواست بگه؟».
🔔 یک چیز را برای خود اصل قرار دهید: فهم نویسنده در سطح فهم خواننده است. این جمله را باید همیشه در نظر بگیرید حتی اگر واقعا فهم شما از خواننده متن شما بیشتر باشد.
#کپی_رایتینگ
📝پوریا شریفیان

🔆محتوایی از جنس Shareable🔆

این عکس ظاهرا مربوط به بخشی از روزنامه قانون امروزه، یه ایده خلاقانه و پیاده سازی هوشمندانه باعث شده این عکس دست به دست بشه و توی شبکه های اجتماعی share بشه ...

🔔 نمی دونم روزنامه قانون توی تلگرام کانال داره یا نه، اما امروز حضور داره، حضور غیر رسمی که داره از پتانسیل شبکه های اجتماعی استفاده میکنه

💡برای کسب و کار شما چه محتوایی میتونه share able باشه ؟

📝 سجاد بهجتی

با توجه به اینکه خطاب به خانم ابتکار نوشته میشه گفت : ابتکاری برای ابتکار

🔔 ​غافلگیری با محتوا

🔹 در کتاب ایده عالی مستدام یکی از اصول اثر بخشی، استفاده از اصل غافلگیری است. غافلگیری به معنای برهم زدن هر جریان فکری و ذهنی در مخاطب و کسب تمام توجه او به خود در یک لحظه، در ارائه محتوا نیز مورد استفاده بسیاری دارد و استفاده هم میشود.

🔹 ​متاسفانه عمده موارد استفاده از غافلگیری فقط به برهم زدن وضع فعلی مخاطب ختم میشود و پس از آن مخاطب رها شده که باعث سرخوردگی و خداحافظی او میشود. فرض کنید در حال مطالعه مطلبی عمیق روی مانیتور کامپیوتر هستید و دوستی از پشت سر شما ناگهان روی شانه شما بکوبد و شما با سراسیمگی و ترس برگردید و با خنده بلند او مواجه شوید که میگوید " چطوری؟ ترسیدی ؟ " و همین. همین اتفاق برای مخاطبی میفتد که با عنوانی غافلگیر کننده در ایمیل ، پست بلاگ و تتیر مواجه میشود و پس از خواندن آن . . . عصابنیت و دلخوری و خداحافظی.

📢 کسب توجه مخاطب با غافلگیری او اگر چه میتواند شروع خوبی برای محتوا باشد اما اصل کار در ادامه آن است. غافلگیری باید در ادامه محتوا نیز ادامه داشته باشد تا اثر بخشی داشته باشد. بهر حال مخاطب باید حس کند برهم خوردن آرامشش ارزش توجه او را د اشته است. هر برهم زدنی لزوما توجه به دنبال ندارد.

#استراتژی_محتوا #محتوای_پویا
📝 سید جواد موسوی

🔆موج :محتوا پادشاه است”🔆

برگردیم به دریای پریشان و همان موج معروف “محتوا پادشاه است”، وقتی برندها تاثیر اینکار را دیدند موجی شکل گرفت و با همین شعار واحد ها و بخش های محتوا در کسب و کارها تشکیل شد، محتواهای مختلفی هر روز تولید و ارائه می شود که بدون در نظر گرفتن اصول تولید محتوا، و بدون در نظر گفتن ذائقه مخاطب تولید می شوند برای خوانده نشدن، بعد از چند سال متوالی که کسب و کارها بودجه بازاریابی محتوا را هر سال افزایش می دادند سال ۲۰۱۶ اولین سالی است که این بودجه در شرکت های امریکایی ۸% کاهش پیدا کرده است. این به این معنی نیست که محتوا بد است و جواب نمی دهد، بلکه به این معنی است که هر محتوایی جواب نمی دهد یا به عبارت دیگر محتوا پادشاه نیست، محتوا می تواند پادشاه باشد.

🔔محتوا پادشاه نیست

📝 سجاد بهجتی
@ContentStrategy

http://mrcomma.com/sometimes-a-soldier-and-rarely-content-is-king/

🔆 الگو برداری برای کپی رایتینگ 🔆

ایده پردازی برای نوشتن کار آسونی نیست و طبیعتا اینجوری هم نیست که یکجا بشینیم و با فشار زیاد به خودمون بخوایم ایده پردازی کنیم 😉

احتمالا پیش اومده که نشستید و فکر کردید چه تیتری بنویسم؟ روی چه موضوعی توی تیتر تاکید کنم ؟ چطور بنویسم ؟ و خیلی سوالای دیگه که قطعا جواب سوال ها با پست چند خطی من داده نمیشه.

اما

راه هایی هست که خلاقیت خودمون رو بیدار کنیم، بتونیم ذهنمون رو فعال کنیم و تلاشمون برای تیتر نویسی رو هدفمند تر کنیم، یکی از اون راه ها آرشیو تیترها و عنوان های خلاقانه است.

🔔 یعنی هر وقت و هر جا عنوان خلاقانه ای دیدین بنویسید و داخل یه جعبه بذارید، روزی که حس کردید کمی باید خلاقیت خودتون رو در ادویه هایی خوش رنگ و بو بخوابانید تا به خوردش رود، سراغ جعبه برید و . . .

💡 بعضی روزها و مناسبت ها خاص هستن و میشه از روزنامه ها و اخبار رادیو و تلویزیون و ... الگوهای خوبی برداشت، الگوهایی که بعدا توی جعبه خلاقیت ها برای ذهن نقش جالبی بازی کنن .
مثلا امروز از اون روزهاست ...

📝 سجاد بهجتی
🏁 @ContentStrategy

این هم چند نمونه از عنوان روزنامه ها 👇

🔔 مفهوم خلاقانه - کلکسیون ایده
تبلیغ جذاب پپسی لایت، انقدر سبکه که ...

💡 فکر کنیم، از این تبلیغ چه الگویی میتوانیم برای خودمان داشته باشیم؟

🗞 کانال استراتژی محتوا | @ContentStrategy

🔆کلکسیون ایده🔆

از این به بعد هر شنبه یک مفهوم خلاقانه را در این کانال معرفی میکنیم، مفهومی که میشه از اون الگو برداری های جذابی انجام داد، میشه مفهوم خوبی تعریف کرد و بعدها در محتوا های خودمون ازش استفاده کنیم.

📝 میشه کار جذابی کرد و این کلکسیون رو جایی ذخیره کرد و وقتی برای محتوا با کمبود ایده مواجه شدیم، به سراغشون بریم و استفاده کنیم.

📰 کانال استراتژی محتوا | @ContentStrategy

📝 پستک های #یک_کپی_رایتر، نوشته هایی برای آنکه اثربخش تر بنویسیم

📰 کانال استراتژی محتوا | @contentstrategy

⭐ کپی رایتینگ
🎓 یک کپی رایتر - پستک اول
#یک_کپی_رایتر

👓 یکی از چیزهایی که کمک میکنه تا اثربخش تر بنویسیم اینه که همیشه تفاوت نویسنده و کپی رایتر رو در ذهنمون مرور کنیم، وقتی نوشته ای مینویسیم فکر کنیم و بررسی کنیم که اگر از دید یک نویسنده یا رایتر قرار بود نوشته بشه چه تفاوتی داشت با امروزی که یک کپی رایتر آنرا نوشته، نقش کپی رایتر دقیقا در این نوشته چیه و چه کرده ؟

💡اگر همین الان قرار باشه درباره یکی از شهرهای شمال بنویسید چطور شروع میکنید ؟ از کجا شروع میکنید ؟
مثلا می نویسید.
"رامسر شهری براستی دیدنی است، فاصله کم دریا و جنگل حس خاصی می دهد که نمیتوان گفت ... "

یا

"باد کنار ساحل از لابه لای موهایم رد می شود، هنوز بوی آتش دیشب انگار در خاطر شن ها مانده، و موج ها هم آواز دیشب ما را زمزمه میکنند، صبح است اما همه چیز هنوز در دیشب باقی مانده جز خورشید که .... "

یا

"دریا حسی تکرار نشدنی است، شمال بوی دریا می دهد و خاطرات پیاده روی ساحل ... "

📢 یه کپی رایتر اولین سوالش اینه که برای کی قراره بنویسم، و اکثرا جواب میگیره برای همه 😉، برای اینکه یه تور مسافرتی که قراره یکی از شهرهای شمالی کشور رو تبلیغ کنه برای همه است دیگه، اما نه، اینجا صحبت از پرسونای مخاطب میشه، لزومی نداره که نوشته ما فقط و فقط برای یک گروه خاص باشه، اما ما می تونیم گروهای خاصی رو تعریف کنیم و با در نظر گرفتن رفتار اونها بنویسیم.

چطور میشه مخاطب رو درست شناخت و تعریف کرد؟ در پستک های بعدی صحبت میکنیم.

✏ سجاد بهجتی
📰 کانال استراتژی محتوا | @contentstrategy

فیلم بالا شروع کمپینی خلاقانه از شرکت آلویز است، کمپینی که هوشمندانه بر روی حس خاص مخاطب دست می گذارد، برابری زنان ...

@ContentStrategy

👓 کمپین متفاوت شرکت Always

شرکت Always که عمده مخاطبین محصولاتش خانم ها هستند، کمپین متفاوتی را شروع کرده است، کمپینی که با اطلاعاتی ساده شروع می شود "دختران روزانه بیلیون ها emoji ارسال می کنند (emoji) همین علامت های مرسوم تلگرام و شبکه های اجتماعی است . مثلا 🙈"

💡و بعد سوال می کند emoji های فعلی چقدر احساسات آنها را نشان می دهد؟

کمپین ادامه پیدا میکند با اینکه چه emoji هایی کم است؟ چه چیزی باید باشد و نیست؟ و بعد از آن همه را دعوت می کند تا پیشنهاد بدن که چ چیزهایی اضافه بشه ...

👀 کمپینی به ظاهر غیر مرتبط به Always، اما مرتبط ... کمپینی که مخاطبین هدف را نشانه گرفته و حس اینکه احساس شما برای من مهم است، و البته برابری حقوق شما (بدون آنکه حساسیت زیادی در این خصوص اشاره کند، به نوعی توجه جمعیت فمنیست را هم جلب می کند)

فیلم این کمپین در کانال استراتژی محتوا | 📰 @ContentStrategy

تبلیغ مک دونالد

در این تبلیغ خبری از عکس غذا و تعریف از خوشمزگی و ... نیست.

مک دونالد بچه ها را آرام می کند، صدای جیغی که تا مک دونالد اوج می گیرد و بعد از آن آرام می شود.

@ContentStrategy