فلسفه دیزاین – Telegram
فلسفه دیزاین
6.94K subscribers
68 photos
12 videos
1 file
1.2K links
این کانال چکیده‌ای از مقالات روز، نمونه‌های موفق، ابزارهایی‌ست که ما در DeXign Studio با آن برخورد داشته و معرفی‌شان می‌کنیم.

ارتباط با کانال:
@mohsenissapour

منابع و ابزارهای دیزاین:
DexignResources.com

دسخط:
https://daskhat.dexignresources.com
Download Telegram
چطور نظرسنجی‌هایی طراحی کنیم که واقعاً کار کنند: درس‌هایی از Strava

داده‌های رفتاری، منطق هوشمند و تجربه‌ کاربری مبتنی بر کنجکاوی، این‌ها ویژگی‌های یک نظرسنجی خوب‌اند.

▫️مقاله درباره‌ی یک نظرسنجی تحقیقاتی از سوی اپلیکیشن محبوب Strava است که با بیش از ۱۵۰ میلیون کاربر و ۱۲ میلیارد فعالیت ثبت‌شده، یکی از پرکاربردترین اپ‌های تناسب اندام دنیاست. تمرکز مقاله بر بررسی طراحی دقیق و هدفمند این نظرسنجی ۱۷ سوالی است که هم داده‌های رفتاری کاربران را جمع‌آوری می‌کند، هم نگرش و طرز فکرشان را.

▫️سوالات به‌خوبی طراحی شده‌اند: بدون سوگیری، ساده، قابل فهم و با چارچوب زمانی مشخص. تنوع سوالات از نظر موضوعی (مثلاً سطح فعالیت، رقابت‌پذیری، ابزارهای استفاده‌شده، نوع مسیرها و...) امکان دسته‌بندی دقیق کاربران را فراهم می‌کند. همچنین زبان سوالات فراگیر و محترمانه است و پاسخ‌ها به‌شکل چندگزینه‌ای طراحی شده‌اند تا هم تجربه پاسخ‌دهی آسان باشد و هم تحلیل داده‌ها سریع‌تر انجام شود.

▫️با این حال، یک ضعف مهم در نظرسنجی وجود دارد: تفاوت بین فعالیت‌های ورزشی مختلف کاربران در نظر گرفته نشده. کسانی که چند ورزش را به‌صورت موازی دنبال می‌کنند، ممکن است نتوانند پاسخ دقیقی بدهند چون همه‌ی سوالات برای یک فعالیت خاص تنظیم نشده‌اند.

▫️این مقاله دید خوبی به طراحی تحقیق کاربر و کیفیت جمع‌آوری داده می‌دهد. اگر در حوزه طراحی محصول، UX یا تحقیق کاربری فعال هستید، مطالعه کاملش می‌تواند الهام‌بخش باشد.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#تجربه_کاربری
#user_research #UX_writing

@Dexign فلسفه دیزاین

______
5❤‍🔥4👍2
طراحی انسان‌محور در عصر هوش مصنوعی: تجربه واقعی با Google Clips

طراحی Google Clips مثالی عملی از هوش مصنوعی در زندگی روزمره است—دوربینی هوشمند که برای ثبت لحظه‌های واقعی طراحی شده و از یادگیری روی دستگاه استفاده می‌کند تا بدون حضور شما، کارهایی مانند شناسایی افراد آشنا یا انتخاب بهترین فریم را خودکار انجام دهد. این محصول نشان می‌دهد که چگونه هوش مصنوعی را می‌توان طوری طراحی کرد که نیازهای واقعی کاربران را برطرف کند، نه اینکه صرفاً یک قابلیت فنی را ارائه دهد .

فرآیند طراحی این دستگاه بر اساس سه اصل کلیدی است: تمرکز بر نیاز انسانی، راهبری هوش مصنوعی و ایجاد اعتماد. ابتدا با توصیف نحوه عملکرد یک انسان‌ متخصص—مثلاً یک عکاس مستند—تلاش شد تا مدل ماشین دقیقاً همان رفتار را یاد بگیرد. این کار تضمین می‌کند که محصول نه بر اساس تکنولوژی، بلکه بر اساس تجربه واقعی عمل می‌کند .

اعتماد کاربر با طراحی‌هایی مثل دیدافزار دیجیتال (viewfinder نرم‌افزاری) و حفظ داده‌ها در دستگاه افزایش می‌یابد. به‌علاوه، امکان کنترل نهایی روی فریم منتخب و قابلیت حذف عکس‌های ناخواسته نیز تاثیر مهمی در تقویت حس مالکیت کاربران دارد. برخلاف تمرکز صرف بر جلوه‌های بصری پیشرفته، Google Clips از رابط‌هایی استفاده کرده که ساده، ملموس و قابل‌درک باشند .

در نهایت، این مثال نشان می‌دهد که طراحی UX برای محصولاتی مبتنی بر هوش مصنوعی باید فراتر از خود فناوری نگاه کند. محصولاتی موفق هستند که نیازهای انسانی را شناسایی کنند، هوش مصنوعی را به‌عنوان ابزاری برای تقویت توانایی‌های انسان به کار ببرند، و در عین حال شفافیت، کنترل و احترام به حریم شخصی را در مرکز قرار دهند. این رویکرد انسان‌محور است که AI را به فناوری‌ای ارزش‌مند و مقبول برای کاربران تبدیل می‌کند .

🔗 برای مطالعه کامل مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
1👍1😨1
اپل ترمز هیاهوی هوش مصنوعی را کشید.

درحالی‌که همه از هوش مصنوعی و توانایی "استدلال" مدل‌هایی مثل GPT و Claude هیجان‌زده‌اند، اپل quietly آمده و با مطالعه‌ای دقیق، این تصور را زیر و رو کرده است. پژوهشگران اپل نشان داده‌اند که مدل‌های امروزی، نه فکر می‌کنند، نه می‌فهمند بلکه فقط الگوهای پیچیده را با دقت بالا تقلید می‌کنند و هنگامی که با مسئله‌ای واقعاً سخت روبه‌رو می‌شوند، کاملاً از کار می‌افتند.

برای اینکه نشان داده شود ماجرا جدی است، تیم اپل به‌جای استفاده از آزمون‌های رایج، مدل‌ها را با معماهای منطقی مانند Tower of Hanoi و River Crossing آزمایش کرده است. نتیجه؟ هرچه پیچیدگی بیشتر می‌شد، مدل‌ها کمتر تلاش می‌کردند! نه تنها فکر بیشتری نمی‌کردند، بلکه حتی توکن کمتری مصرف می‌کردند، انگار از اول تسلیم شده باشند.

حتی وقتی جوابِ دقیقِ معماها به مدل داده شد، باز هم شکست خورد. یعنی مشکل در "حل مسئله" نبود، در توانایی دنبال کردن گام‌های منطقی ساده بود. مدلی که نتواند حتی دستورات واضح را اجرا کند، چطور می‌تواند ادعای استدلال داشته باشد؟

اگر فکر می‌کنید AI به مرزهای هوش انسانی نزدیک می‌شود، این مقاله یک سیلی واقع‌گرایانه‌ست. مقاله را بخوانید تا متوجه شوید، شاید ما فقط داریم به نسخه‌ای گران‌قیمت از autocomplete دل خوش می‌کنیم.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#AI #هوش_مصنوعی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
18👍3😨2
اطلاعیه اخذ پذیرش از سومین دوره Design.MBA دانشگاه تهران

به اطلاع متقاضیان اخذ پذیرش از سومین دوره مدیریت حرفه ای کسب و کار با گرایش طراحی Design.MBA می رساند، آخرین مرحله فرایند اخذ پذیرش از این دوره، با افزایش محدود ظرفیت و با شرایط زیر در حال انجام است.

- این دوره فقط یک بار در سال برگزار می شود.
- شبکه سازی حرفه ای و تخصصی و شکل گیری پیوندهای کاری قوی یکی از مزیت های مهم حضور در این دوره است.
- در دوره سوم، تمرکز بیشتری بر کاربردهای هوش مصنوعی در کسب و کار و مدل های کسب و کار جدید و چابک و تاب آور در شرایط بحران خواهد بود.
- مباحث دوره با حضور و بیان تجربیات عملی طراحان، معماران، کارآفرینان و اساتید شاخص و تراز اول داخلی و بین المللی ارائه می شود.
- بر اساس سنت آموزشی دانشکده هنرهای زیبا، جلسات این دوره کاملا تجربه محور بوده و آموزش بین رشته ای و مبتنی بر نقد و گفتگو و یادگیری جمعی، تلفیق یافته های نظری و عملی، انتقال تجربه های حرفه ای و توسعه راهکارهای بومی از رویکردهای دیگر این دوره است.
- شرکت در دوره بصورت حضوری یا آنلاین یا ترکیبی از تمام نقاط ایران و جهان امکان پذیر است.
- در انتهای این دوره مدرک معتبر بین المللی Design.MBA دانشگاه تهران به دانش آموختگان ارائه می شود.

- شروع دوره ۲۴ مهرماه ۱۴۰۴ خواهد بود.
- متقاضیان برای اخذ پذیرش از این دوره، می توانند لیست سوابق کاری و حرفه‌ای خود را از طریق شماره زیر برای بررسی در کمیته پذیرش دوره ارسال نمایند:

ارسال سوابق از طریق پیام رسان های تلگرام و واتس اپ:
۰۹۰۰۱۱۶۰۲۳۰
تلفن گویای ۲۴ ساعته دوره:
۰۲۱ - ۶۶۵۷۱۳۶۳

@ut.design.mba
@ut.design.mba

https://www.instagram.com/ut.design.mba?igsh=NWs1cW5hZGhodXBo
4
پایان رزومه‌ها و ظهور ابزارهای مدرن استخدام

رزومه‌های سنتی که زمانی اساس فرآیند استخدام بودند، امروزه به‌سرعت در حال از دست دادن جایگاه خود هستند. کارفرمایان آن‌ها را محدود، ایستا و ناکارآمد در نمایش واقعی توانایی‌ها و انعطاف‌پذیری متقاضیان می‌دانند. با حجم بالای درخواست‌های شغلی، سیستم‌های ردیابی متقاضی (ATS) جای غربالگری انسانی را گرفته‌اند و فرآیند استخدام به رقابت بر سر کلمات کلیدی تبدیل شده است. در واکنش به این وضعیت، کارفرمایان و متقاضیان به دنبال روش‌های پویاتر و غنی‌تری برای سنجش تناسب شغلی هستند؛ روش‌هایی که فراتر از عناوین شغلی و سوابق تحصیلی عمل کنند.

رزومه‌های ویدیویی یکی از نوآوری‌هایی هستند که به‌سرعت در حال محبوب شدن‌اند. این قالب به متقاضیان اجازه می‌دهد مهارت‌های ارتباطی، شخصیت و میزان تطابق فرهنگی خود را بهتر از یک سند متنی نشان دهند. اگرچه برای همه مشاغل مناسب نیست، اما یک رزومه ویدیویی خوب می‌تواند تصویر عمیق‌تری از توانمندی فرد ارائه کند. همچنین مصاحبه‌های غیرهم‌زمان که در آن متقاضی پاسخ پرسش‌ها را ضبط و ارسال می‌کند، به ابزاری محبوب و مقرون‌به‌صرفه برای استخدام تبدیل شده‌اند و دسترسی به متقاضیان متنوع‌تری را ممکن ساخته‌اند.

فراتر از ویدیو، حضور قوی در فضای آنلاین به بخش مهمی از فرآیند جست‌وجوی شغل تبدیل شده است. کارفرمایان امروز بیشتر از رزومه‌های سنتی به مهارت‌های قابل اثبات و ردپای دیجیتال اصیل توجه دارند. پلتفرم‌هایی مانند لینکدین، وب‌سایت‌های شخصی، نمونه‌کارها و محتوای تخصصی، روش‌هایی قدرتمند برای نمایش توانمندی و اعتبار فرد هستند. این نشانه‌های دیجیتال به کارفرما کمک می‌کنند تا ارزیابی کنند آیا فرد در زمینه کاری خود فعال است و توانایی حل مسائل مرتبط را دارد یا خیر.

استخدام در دنیای امروز دیگر فقط به تجربه حرفه‌ای محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل شخصیت، ارزش‌ها و هویت دیجیتال نیز هست. ردپای رفتاری در شبکه‌های اجتماعی و حضور عمومی آنلاین، هم‌ردیف با نمونه‌کارها و پروفایل‌های حرفه‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرند. گرچه رزومه‌ها ممکن است به‌کلی حذف نشوند، اما ابزارهای تعاملی و جامع‌تری در حال جایگزینی آن‌ها هستند که نیازهای واقعی محیط‌های کاری مدرن را بهتر منعکس می‌کنند. این تحول، فرصت‌های هیجان‌انگیزی را برای متقاضیان و کارفرمایان به همراه دارد.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#پیشرفت_شغلی


@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍8😭41
هوش مصنوعی انسان‌محور: پنج چارچوب کلیدی برای طراحان UX

طراحی انسان‌محور در حوزه هوش مصنوعی (HCAI) یعنی قرار دادن نیاز، ارزش‌ها و توانایی‌های انسانی در مرکز فرایند تولید، توسعه و پیاده‌سازی سیستم‌های هوش مصنوعی. این رویکرد قصد دارد فناوری را به‌عنوان ابزاری برای افزایش ظرفیت‌های انسان به‌کار ببرد، نه جایگزین آن‌‌ها، و از پیامدهای منفی مانند تعصب سیستمی و اتوماسیون بی‌رویه جلوگیری کند.

یکی از چارچوب‌های برجسته، کتابچه راهنمای People + AI گوگل است که بیش از ۲۰ الگوی طراحی عملی را معرفی می‌کند. این الگوها شامل راهنمایی‌هایی برای تعیین ارزش AI، تنظیم انتظارات کاربران، تعادل بین کنترل انسان و اتوماسیون، توضیح‌پذیری تصمیمات، حفظ حریم خصوصی و مدیریت خطاها هستند. اهمیت ویژه‌ای به شفافیت، اعطای کنترل به کاربر، و برگشت‌پذیری تصمیمات داده می‌شود.

ابزار HAX مایکروسافت نیز یک چارچوب جامع برای طراحی تجربه‌های انسان‌محور AI ارائه می‌کند. این مجموعه شامل راهنمای تعامل انسانی-هوش مصنوعی، کتابخانه‌ای از الگوهای طراحی، ورک‌بوک تعاملی میان تیم‌ها و پلی‌بوک ویژه NLP است که برای طراحی گفتگو و تعامل طبیعی با AI به‌کار می‌آید.

چارچوب سوم، AI Brainstorming Kit دانشگاه کارنگی ملون است که برای تقویت جلسات ایده‌پردازی AI با تأکید بر کاربردهای واقعی ساخته شده. این ابزار مبتنی بر دسته‌بندی قابلیت‌های AI مانند شناسایی الگو، پیش‌بینی، تولید محتوا و اتوماسیون عملی است، و با استفاده از ماتریس اثر-سختی، تیم‌ها را قادر می‌سازد تا ایده‌هایی با بیشترین تأثیر و قابلیت اجرا را انتخاب کنند.

ترکیب این سه چارچوب با رویکردهایی در سطوح عملکرد (شرح ویژگی‌ها و کنترل کاربر) و تصمیم (شفاف‌سازی تصمیمات AI، نشان اعتماد سیستم و امکان اعتراض کاربر) چارچوبی عملی برای طراحی AI انسان‌محور فراهم می‌کند. این مدل‌ها طراحان UX را تشویق می‌کنند تا در فرایند طراحی AI، نیاز کاربر و قابلیت توضیح‌پذیری را در اولویت قرار دهند تا سیستم‌های هوشمند با احترام به انسان، شفاف و قابل کنترل باقی بمانند.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍6
طراحی‌ای برای نجات جان‌ها: نقش تایپوگرافی در سیستم سلامت

تایپوگرافی در حوزه سلامت نقش مهم‌تری از اون چیزی که به نظر می‌رسد دارد. از قرن نوزدهم، افرادی مثل فلورانس نایتینگل تأکید داشته‌اند که اطلاعات پزشکی باید خوانا و قابل تحلیل باشند. او با استفاده از نمودارها، رنگ و تایپ تمیز نشان داد که چطور بیشتر سربازها به‌جای جراحت، از بیماری می‌میرند و همین موضوع جرقه‌ای شد برای بهبود سیستم سلامت ارتش.

در قرن بیستم، طراح‌هایی مثل مارگارت کالورت و جاک کینییر با طراحی سیستم جدیدی برای تابلوهای جاده‌ای در بریتانیا، پایه‌گذار استفاده از تایپوگرافی واضح، منظم و قابل‌فهم شدند. این سیستم بعدها در بیمارستان‌ها هم استفاده شد، چون طراحی أن بر اساس شرایط واقعی مثل نور کم، استرس، خستگی یا حتی مشکلات بینایی بود؛ عواملی که در محیط‌های درمانی کاملاً رایج است.

در ادامه مقاله، نکاتی مانند انتخاب نوع فونت، اندازه، وزن، حروف بزرگ یا کوچک و کنتراست رنگ توضیح داده می‌شوند و مشخص می‌کنند که این جزئیات ظاهراً ساده، چطور می‌توانند تجربه بیماران را راحت‌تر، امن‌تر و قابل فهم‌تر کنند. طراحی خوب نه فقط زیبا، بلکه نجات‌بخش هم هست، مخصوصاً در فضاهایی مانند بیمارستان که وضوح، امری حیاتی است.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#تایپوگرافی #فونت

@Dexign فلسفه دیزاین

______
4👍1
هوش مصنوعی داره وب رو می‌کُشه. کسی هست نجاتش بده؟

در گذشته، وب‌سایت‌ها محتوای خود را رایگان در دسترس قرار می‌دادند و در عوض، ترافیک را از طریق نتایج جست‌وجو دریافت می‌کردند.
حالا ابزارهای هوش مصنوعی مثل ChatGPT و Perplexity ،Google AI Mode مستقیماً پاسخ می‌دهند و کاربران نیازی به کلیک روی لینک‌ها یا مراجعه به وبسایت‌ها ندارند. این یعنی بازدید از وبسایت‌ها افت کرده و تبلیغات درآمدزایشان هم کمتر شده.
ترافیک جهانی از نتایج جست‌وجوی انسان‌ها حدود ۱۵٪ کاهش داشته.
سایت‌های مرجع مثل Wikipedia حدود ۱۵٪، و سایت‌های آموزشی/علمی و سلامتی ۳۱٪ افت داشته‌اند.

این تحول، «معامله اقتصادی وب باز» را بر هم زده است.
یعنی وب‌سایت‌ها بدون دریافت ترافیک یا درآمد، محتوا می‌سازند، و انگیزه تولیدکننده‌ها برای تولید محتوای باکیفیت کم می‌شود، که ممکن است باعث افول وب آزاد و تنوع شود.
در نتیجه وب‌سایتی که قرار بود دنیا را به هم وصل کند، در حال تبدیل شدن به یک مخزن بزرگ از "هیچی" است.

آیا راه نجاتی هست؟
بعضی از استارتاپ‌ها دارند موتور جستجوی جایگزین می‌سازند، مثل Perplexity یا You.com
شرکت‌هایی مثل Reddit یا StackOverflow دسترسی به محتوای انسانی خود را می‌فروشند چون می‌دانند ارزشمند است.
و شاید یک موج جدید از کاربرها دوباره به دنبال محتوای واقعی باشند.

در مجموع، هوش مصنوعی دارد مدل اقتصادی اینترنت باز را تهدید می‌کند، ولی این پایان ماجرا نیست. راهیابی به آینده سالم‌تر بستگی به ایجاد مدل‌های جدید درآمدی، تنظیم مقررات، و تنوع تولید محتوا دارد. فضایی که در آن کاربران صرفاً پاسخ‌ها را دریافت کنند و مسیرهای دسترسی به منابع محدود شود، خطر از بین رفتن تنوع، کیفیت و خلاقیت است.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#هوش_مصنوعی #AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
7👍52👌1
استایل Liquid Glass: تحول احساسی‌ترین رابط کاربری اپل تا امروز

زبان طراحی جدید اپل با نام «Liquid Glass» که در WWDC 2025 معرفی شد، بازخوردهای متفاوتی به همراه داشته است. برخی آن را چشم‌اندازی لمسی از آینده می‌دانند و برخی دیگر آن را به دلیل آشفتگی بصری و چالش‌های دسترسی نقد کرده‌اند. برخلاف گرایش‌هایی مانند glassmorphism یا skeuomorphism ، Liquid Glass، استایل Liquid Glass ریشه در وسواس دیرینه‌ی اپل نسبت به شیشه دارد، هم به‌عنوان ماده‌ای فیزیکی و هم به‌عنوان استعاره‌ای مفهومی. از اصرار استیو جابز بر استفاده از گوریلا گلس در اولین آیفون گرفته تا طراحی معماری پارک اپل، این شرکت همواره در حال کشف توانایی‌های شیشه بوده است. Liquid Glass فصل تازه‌ای از این مسیر است که با حرکت‌های سیال، لایه‌های نیمه‌شفاف، و درخشش‌های تعاملی، سطحی دیجیتال می‌سازد که زنده به‌نظر می‌رسد.

در روزهای اول معرفی، انتقادهایی درباره‌ی دسترس‌پذیری و خوانایی مطرح شد. با این حال، اپل نشان داده که این چالش‌ها را با تصمیمات طراحی مبتنی بر فراگیری (inclusion) پاسخ داده است: حالت‌های قابل تنظیم کنتراست، تکنیک‌های مات‌سازی، سلسله‌مراتب سایه‌ها، و رنگ‌هایی که خوانایی را در پس‌زمینه‌های روشن و تاریک حفظ می‌کنند. این ویژگی‌ها تنها جلوه‌های بصری نیستند، بلکه راهکارهایی ساختاری‌اند که رابط کاربری را سازگار و کاربردی برای طیف وسیعی از کاربران می‌سازند. درست همان‌طور که اپل شیشه فیزیکی را به خدمتی انسانی تبدیل کرد، اکنون در حال بازتعریف شیشه دیجیتال برای تعاملات انسانی‌تر است.

آنچه Liquid Glass را متمایز می‌کند، هم‌راستایی آن با گرایش گسترده‌تری در صنعت طراحی است: طراحی‌های احساسی‌تر و بیان‌گرتر. شرکت‌هایی مانند گوگل، Airbnb و حتی ماینکرفت به سمت رابط‌هایی احساسی‌تر و همه‌جانبه حرکت کرده‌اند. اما در حالی که «متریال ۳» گوگل بر سادگی در نگاه اول تمرکز دارد، و Airbnb بر شخصیت بصری، اپل در تلاش است تا چیزی عمیق‌تر خلق کند. رابطی که لمسی، سیال و آگاه از زمینه باشد. این، حرکتی فراتر از طراحی تخت است که تلاش دارد تعامل را به اندازه‌ی لمس آب یا شکست نور طبیعی جلوه دهد.

در نهایت، Liquid Glass صرفاً یک زیبایی‌شناسی جدید نیست، بلکه تلاشی از سوی اپل برای انسانی‌تر کردن تعامل دیجیتال است. با ترکیب حرکت، ماده‌محوری، و پاسخ‌پذیری در یک چارچوب یکپارچه، اپل فلسفه‌ای در طراحی ارائه می‌دهد که فاصله‌ی بین دستگاه‌های امروزی و آینده‌ای فراگیرتر را پر می‌کند. شاید در نگاه اول همه کاربران را جذب نکند، اما نشانه‌ای است از جهشی بزرگ در طراحی رابط کاربری؛ جهشی که سیالیت را به جای تختی، ظرافت را به جای تازگی، و احساس را به جای مینیمالیسم قرار می‌دهد.

🔗 برای مطالعه ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
5❤‍🔥5👍2🤔1
۵ صنعتی که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۶ به‌طور کامل بر آن‌ها مسلط خواهد شد

هوش مصنوعی دیگر در چیزی در آینده نیست و همین حالا دارد جایگزین آدم‌ها می‌شود. در سال ۲۰۲۵، بیش از ۷۶ هزار شغل به خاطر AI حذف شده و این تازه شروعش ماجراست. برخلاف تصور عمومی، این اتفاق‌ها تصادفی نیست، بلکه ۵ صنعت مشخص هستند که سریع‌تر از بقیه تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

اولین قربانی‌ها، حوزه‌های قانون، حسابداری، خدمات مشتری، مدیریت داده و حتی ادارات بیمارستان‌ها هستند. از وکلا و حسابدارها تا اپراتورهای مراکز تماس، هوش مصنوعی حالا می‌تواند دقیق‌تر، سریع‌تر و خیلی ارزان‌تر همان کارها را انجام دهد. شغل‌هایی که زمانی نیاز به مدرک و تجربه‌ی بالایی داشتند، الان فقط به یک الگوریتم نیاز دارند.

اگر در یکی از این صنایع کار می‌کنید، وقت آن است که تصمیم بگیرید: مهارت‌های خود را با ابزارهای AI تطبیق دهید یا اجازه دهید که جایگزینت کنند. این مقاله پر از مثال‌های واقعی و تکان‌دهنده‌ست که کمک می‌کند بفهمد چطور خود را با آینده هماهنگ کنید.

🔗 اگر کنجکاوید بدانید کدام شغل‌ها واقعاً در خطرند، خواندن کامل این مقاله را از دست ندهید.

(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍62😢2
از هرج‌ومرج تا شفافیت: ساخت پورتفولیویی که استخدامتان می‌کند

ساخت یک پورتفولیوی تأثیرگذار در طراحی، صرفاً درباره‌ی جلوه‌های بصری خیره‌کننده یا فهرست بلندی از مهارت‌ها نیست، بلکه درباره‌ی روایت‌پردازی، شفافیت و ایجاد ارتباط است. بسیاری از طراحان، اشتباه می‌کنند که پورتفولیوی خود را مانند یک گالری ایستا ارائه می‌دهند و فکر می‌کنند کارهایشان خودش حرف می‌زند. اما واقعیت این است که مدیران استخدام تنها چند ثانیه برای اولین برداشت وقت می‌گذارند و به سرعت به دنبال نشانه‌هایی هستند: آیا این فرد می‌تواند مشکلات ما را حل کند، با تیم ما هماهنگ شود و طرز تفکر مناسبی داشته باشد؟ یک پورتفولیوی قوی باید بلافاصله به این پرسش‌ها پاسخ دهد، نه با حجم کار زیاد، بلکه با کیفیت بالا و روایت معنادار.

بهترین پورتفولیوها با یک داستان شخصی آغاز می‌شوند، نه با فهرستی کلی از مهارت‌ها. مسیر طراحی شما. اینکه چطور به این نقطه رسیدید و چه چیزی شما را انگیزه‌مند می‌کند، همان زمینه انسانی‌ای است که شما را متمایز می‌سازد. سپس، ۳ تا ۵ پروژه‌ی منتخب و هدفمند را به نمایش بگذارید که نه‌تنها تنوع دارند، بلکه عمق نیز دارند: حل مسئله، همکاری تیمی، تأثیر استراتژیک و نتایج واقعی. هر مطالعه موردی باید شبیه یک داستان باشد: با یک مقدمه جذاب، زمینه، فرآیند، راه‌حل و تأثیر قابل اندازه‌گیری ، و البته بازتابی از آنچه آموخته‌اید. این چارچوب، طرز فکر شما را نمایش می‌دهد، نه فقط محصول نهایی را.

فراتر از محتوا، ارائه نیز اهمیت دارد. خود پورتفولیوی شما باید حساسیت طراحی‌تان را نشان دهد: سلسله‌مراتب بصری واضح، محتوای قابل‌دسترس، تصاویری از فرآیند طراحی به‌صورت گزینشی و تمرکز بر نتایج واقعی. مدیران استخدام به‌دنبال اصالت هستند، نه صرفاً ماکاپ‌های بی‌نقص، بلکه کار واقعی در بستر واقعی، شامل طراحی‌های ابتدایی، تست کاربر و بینش‌ها. از اشتباهات رایجی مانند پورتفولیویی پر از مفاهیم تست‌نشده، بهانه‌های مبهم درباره‌ی قرارداد محرمانگی (NDA) یا نداشتن پیگیری نتایج دوری کنید. ترکیبی متعادل از طراحی حرفه‌ای و طرز فکر شفاف، بسیار مؤثرتر از ردیفی از پروژه‌های شخصی خواهد بود.

در نهایت، به پورتفولیوی خود به چشم یک گفت‌وگوی زنده نگاه کنید، نه یک سند یک‌باره. از آن برای هدایت مصاحبه‌ها، ایجاد بحث و نمایش رشد تدریجی استفاده کنید. هر فصل آن را به‌روزرسانی کنید: با نتایج جدید، اهداف تازه و پروژه‌های به‌روز. چه در یک وب‌سایت شخصی باشد، چه در Notion یا Squarespace، کلید اصلی، انسجام و وضوح است. حتی بهترین پورتفولیو نیز تضمین نمی‌کند که هر موقعیتی را به‌دست آورید، اما فرآیند ساخت و گردآوری آن، به شما کمک می‌کند تا مسیر خود را بهتر بشناسید. اینکه به‌عنوان یک طراح چه کسی هستید، چه مسائلی را حل می‌کنید و قرار است به کجا بروید.

🔗 برای مطالعه ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#پیشرفت_شغلی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
6👍4
روان‌شناسی پشت لندینگ‌پیج‌هایی که فوق‌العاده تبدیل ایجاد می‌کنند
چرا روان‌شناسی از ترندهای طراحی بهتر عمل می‌کند؟

این مقاله توضیح می‌دهد که برای طراحی لندینگ‌پیج‌های موثر لازم نیست طراح حرفه‌ای باشید، بلکه باید بفهمید ذهن مخاطب چگونه فکر می‌کند. یک صفحه فرود موفق باید ساده و بدون حواس‌پرتی باشد و با طراحی مرتب و استفاده از اصول روان‌شناسی مثل اثر هاله‌ای، حس اعتماد و کیفیت را به سرعت به بازدیدکننده منتقل کند.

همچنین تاکید شده است که متن‌های واضح و ساده، همراه با نشانه‌های اجتماعی مثل نظرات کاربران و تعداد مشتریان، باعث می‌شود افراد راحت‌تر تصمیم بگیرند. استفاده از حس کمبود و فوریت مثل «تعداد محدود» یا «پایان پیشنهاد» ترس از دست دادن را ایجاد کرده و انگیزه اقدام فوری را بالا می‌برد.

در نهایت، تاکید بر اهمیت دکمه فراخوان به عمل (CTA) است که باید به صورت بصری قابل تشخیص باشد و اعتماد کاربر را جلب کند؛ با نشان دادن تضمین‌ها، شفافیت قیمت و پاسخ به سوالات رایج، ریسک را کاهش داده و حس اطمینان را افزایش می‌دهد تا بازدیدکننده به مشتری تبدیل شود.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#تجربه_کاربری #روانشناسی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
31👍1
عضو بعدی تیمی که مستقیماً بهت گزارش می‌ده، ممکنه انسان نباشه. آماده‌ای رهبری‌ش کنی؟

در سال‌های گذشته، هوش مصنوعی از یک فناوری نوپا به یک نیروی واقعی در فضای کاری تبدیل شده است. مدل‌های زبانی و بصری مانند GPT یا DALL·E، نه فقط ابزار بلکه به بازیگران فعالی در فرایندهای تصمیم‌سازی و تولید محتوا بدل شده‌اند. مدیران امروز باید به این فکر کنند که چگونه این «نیروهای غیرانسانی» را در سازمان خود جا بدهند، نه فقط به‌عنوان ابزار، بلکه به‌عنوان اجزای حیاتی تیم. این یعنی وظایف کلاسیک مدیریت انسانی مثل استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد، برای مدل‌های هوش مصنوعی شکل تازه‌ای به خود می‌گیرند.

شما نمی‌توانید یک مدل را «مربی‌گری» کنید، بلکه باید آن را هدایت کنید. برخلاف انسان‌ها که بازخورد می‌گیرند و یاد می‌گیرند، مدل‌های هوش مصنوعی نیاز به نوشتن دقیق پرامپت دارند تا خروجی مناسب ارائه دهند. این موضوع باعث شده طراحی پرامپت از یک مهارت فنی به یک اقدام استراتژیک مدیریتی تبدیل شود. مدیر آینده باید بلد باشد چگونه سوال بپرسد، محدودیت بگذارد، و دستورالعمل‌های مشخص بدهد. درست مثل نویسنده‌ای که سناریویی برای بازیگر می‌نویسد. در نتیجه، "Prompting is a leadership act" فقط یک جمله نیست، بلکه نقشه راه مدیریت آینده است.

فرایندهایی که برای رشد و ارتقای انسان‌ها طراحی شده‌اند، مثل مسیرهای شغلی، سیستم‌های امتیازدهی، و ارزیابی‌های عملکرد، در برابر ماشین‌هایی که هر لحظه قابلیت‌هایشان ارتقا پیدا می‌کند، ناکارآمدند. مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند ظرف چند روز از متوسط به پیشرفته برسند، ولی ساختارهای فعلی منابع انسانی اغلب ماه‌ها یا سال‌ها طول می‌کشد تا چنین ارتقایی را ثبت کنند. بنابراین، مدیران باید دوباره فکر کنند: آیا باید برای یک عامل مصنوعی ساختار رشد تعریف کنیم؟ آیا این مدل‌ها می‌توانند "مدیر" یا "مربی" مدل‌های دیگر شوند؟ این سؤالات ساده نیستند، اما واقعیت شغلی آینده به آن‌ها وابسته است.

هرچه عامل‌های غیرانسانی بیشتر در تصمیم‌گیری نقش پیدا کنند، مسئولیت‌پذیری اخلاقی انسان‌ها نیز باید دقیق‌تر تعریف شود. وقتی خطایی رخ می‌دهد، چه کسی پاسخگوست؟ مدل؟ مدیر یا نویسنده پرامپت؟ یا شرکت تولیدکننده‌ی مدل؟ مقاله تأکید می‌کند که «اگر چیزی را نبینی، نمی‌توانی آن را اصلاح کنی». و این یعنی شفافیت و قابلیت ردیابی تصمیمات باید بخشی از طراحی باشد. اگر زنجیره‌ی اخلاقی قطع شود، دیگر نمی‌توان جلوی آسیب‌های ناشی از خروجی‌های اشتباه یا تبعیض‌آمیز هوش مصنوعی را گرفت.


🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
2👍2
استفاده از تصاویر هیرو را متوقف کنید! این‌ها تجربه کاربر را نابود می‌کنند.

۱. روندی که دیر به فکرش افتادیم
برای بیش از ده سال، استفاده از تصاویر هیرو (عکس بزرگ تمام‌صفحه که در اولین بخش از وبسایت قرار می‌گیرد) تبدیل به استاندارد و پیش‌فرض طراحان شده. معمولاً عکس مبهمی هست با نوشته‌ای کلی مثل “Powering What’s Next” و یک CTA کم‌جلوه. اما مشکل اینجاست که این عنصر، کاربردی‌شدن را فدای ظاهر کرده و اغلب چیزی بیشتر از تزئین نیست.

۲. سنگینی بصری؛ دشمن عملکرد

این تصاویر به ظاهر زیبا، اغلب حجم زیادی دارند و باعث می‌شوند زمان بارگذاری اولیه وب‌سایت (LCP) زیاد شود. حتی اگر بقیه طراحی تمیز و بهینه باشد، همین یک المان می‌تواند تجربه کاربری را به کلی خراب کند. طراحی خوب یعنی همراهی با عملکرد، نه فدا کردنش برای زیبایی.

۳. بی‌ثبات و کم‌مفهوم
سردرگمی و کلی‌گویی در عبارات همراه این تصاویر هم سهم بزرگی در کاهش تاثیرگذاری دارند. عباراتی مثل «جایی که نوآوری با تاثیر تلاقی می‌کند» نه تنها جذاب نیستند، بلکه وقت تلف‌کنی‌اند. وقتی کاربر نتواند در عرض چند ثانیه بفهمد چه چیزی ارائه می‌دهید، به سرعت صفحه را رها می‌کند.

۴. نقاط ضعف در موبایل و دسترس‌پذیری
در موبایل، عکس‌های بزرگ به‌هم‌ریختگی بیشتری ایجاد می‌کنند؛ متن قابل خواندن نیست، دکمه‌ها زیر تصویر گم می‌شوند، و منظره را به‌هم می‌ریزد. به علاوه، مسائل دسترس‌پذیری مانند متن با کنتراست پایین یا برچسب‌های نادرست برای تصویر باعث می‌شود افراد با نیازهای خاص از سایت بیرون بمانند.

این مقاله مثل یک هشدار برای ما طراحان است. تصاویر هیرو، مثل یک لباس شیک روی اسکلتی ضعیف هستند؛ مخاطب را جذب می‌کنند اما تجربه را خراب می‌کنند. به‌ جای این تصاویر بهتر است از تیتر شفاف، متن کوتاه مرتبط، و المان‌های کاربردی مثل دمو یا داستان واقعی مشتری استفاده شود؛ هرچیزی غیر از این، فقط گمراه‌کننده است.


🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#تجربه_کاربری
#UX

@Dexign فلسفه دیزاین

______
9👍7
پرامپت دادن یعنی طراحی، و طراحان باید پیش‌قدم شوند

این مقاله هشدار می‌دهد که خطر اصلی AI برای طراحان جایگزینی نیست، بلکه میان‌مایگی است. نویسنده با مثالی از استفاده سطحی مدیران از ChatGPT، نشان می‌دهد که چگونه این ابزار قدرتمند می‌تواند به «دستگاه فروش خودکار ایده» تنزل پیدا کند. او تأکید می‌کند که بدون بریف دقیق، زمینه، و همدلی، خروجی AI صرفاً نسخه‌ای متوسط و بی‌روح از نیاز ما خواهد بود.

نویسنده AI را «رابط طراحی جدید» می‌نامد، یک جعبه متن که بین نیت انسانی و موتور پیش‌بینی‌گر مدل قرار دارد. این یعنی کیفیت نتیجه مستقیماً به کیفیت ورودی وابسته است. نویسنده معتقد است طراحان با مهارت‌های ذاتی خود، مانند: همدلی، قضاوت استراتژیک، و محافظت از پیامدها، بهترین افرادی هستند که می‌توانند این رابط را به شکلی هدفمند و انسان‌محور طراحی کنند.

در پایان، پیام مقاله روشن است: اگر طراحان پیش‌قدم نشوند، استانداردها را کسانی تعیین می‌کنند که AI را صرفاً یک میان‌بُر ارزان می‌بینند. پرامپت دادن، مهارتی است که باید با همان دقت، تکرار و توجهی انجام شود که در طراحی محصول داریم. پرامپت خالی، بوم جدید ماست و این بار، ما باید هدایتش کنیم.

🔗برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان تقریبی مطالعه: ۱۱ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#AI
#هوش_مصنوعی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
53👍21
طراحی پورتفولیو را فراموش کنید: طراحان این‌گونه در سال ۲۰۲۵ استخدام می‌شوند!

نمونه‌کارِ طراحی در حال مرگ است!
زمانی، نمونه‌کار مثل کتیبه‌ای مقدس برای طراحان بود؛ با وسواس طراحی، مرتب و حتی دعا می‌کردند در دریبل یا بیهنس دیده شود. اما در سال ۲۰۲۵، نمونه‌کار تنها روش جذب کار (استخدام) نیست. اساس انتخاب و گزینش کاملاً عوض شده؛ الگوریتم‌های هوش مصنوعی و سیستم‌های پیگیری استخدام (ATS) هستند که اول فیلتر می‌کنند.

هوش مصنوعی و ATS، قاتل هویت بصری هستند
فهرست کردن با ظرافت یک پروژه طراحی باعث نمی‌شود تأثیرگذار باشی. این سیستم‌ها همه چیز را به متن ساده‌ای تبدیل می‌کنند.
مثال:
“UI/UX Designer — fintech — increased engagement 12%.”

این یعنی تلاش داستان‌گونه و بصری قبل از اینکه انسانی آن را ببیند، حذف می‌شود.

الگوریتم‌ها طراحان عجیب را حذف می‌کنند
ترندهای طراحی یکنواخت، همان صفحات تمیز، دکمه‌های نئومورفیک، و هیرو سکشن‌های معمول که قابل پیش‌بینی هستند، در نتایج جست‌و‌جو رتبه بهتری می‌گیرند. اگر سبک تو متفاوت باشد، حتی اگر اصیل و خلاقانه باشد، ممکن است توسط هوش مصنوعی حذف شود چون ناهنجاری محسوب می‌شود.

پروژه‌های زنده، شبکه و محتوا جای نمونه‌کار را گرفته‌اند
امروزه پرتفوی واقعی‌ در لینکدین، توییتر، تالارهای گفتگو و جوامعی مثل Figma یا Framer دیده می‌شود. این‌ها فضایی برای نمایش تفکر طراحی‌ ایجاد می‌کنند. ترکیبی از:
بررسی‌های تخصصی یک پروژه (Micro Casestudy) روی لینکدین، ویدئوهای فرآیند طراحی، قالب‌ها و منابع رایگان که طراحی تو را تجربه‌پذیر می‌کنند، مقالات مختلف در وبلاگ‌های تخصصی، پروژه‌های کوچک با توصیف‌های بهینه‌شده در GitHub یا Frame
همه این‌ها کمک می‌کنند تا شخصِ طراح دیده شود، نه فقط نمونه‌کار.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#پیشرفت_شغلی #پورتفولیو #رزومه
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
15👍4😭1
چگونه فرهنگ، تجربه‌ی کاربری را شکل می‌دهد: درس‌هایی از طراحی غربی و آسیایی

محدودیت موقت تیک‌تاک در آمریکا نشان داد که کاربران تا چه اندازه می‌توانند در مواجهه با محیط‌های دیجیتال جدید سازگار شوند. بسیاری به سمت پلتفرم‌هایی مانند Reels اینستاگرام یا Shorts یوتیوب رفتند، اما تعداد قابل‌توجهی هم به RedNote، ترکیبی چینی از اینستاگرام و تیک‌تاک، مهاجرت کردند. در نگاه اول، رابط شلوغ و پرجزئیات آن برعکس مینیمالیسم غربی به نظر می‌رسید، اما کاربران به‌سرعت با آن کنار آمدند. این تجربه، فرضیه‌ی نیاز ذاتی مخاطبان غربی به مینیمالیسم را به چالش کشید و نشان داد که افراد می‌توانند در سیستم‌های طراحی متنوع نیز به‌خوبی عمل کنند.

تفاوت طراحی محصول در غرب و آسیا ریشه در تاثیرات فرهنگی عمیقی دارد. تجربه کاربری غربی بر فضای خالی، مینیمالیسم، سلسله‌مراتب روشن و آشکارسازی تدریجی تکیه می‌کند و کاربران را در مسیرهای تمیز و ساختاریافته هدایت می‌نماید. در مقابل، تجربه کاربری آسیایی بر چیدمان متراکم، رابط‌های چندمنظوره، رنگ‌های زنده و دسترسی فوری به حجم زیادی از اطلاعات تاکید دارد. آنچه ممکن است برای چشم غربی گیج‌کننده باشد، برای کاربر آسیایی کاملاً طبیعی است؛ زیرا او به مرور سریع حجم بالای محتوا به‌جای کلیک‌های چندمرحله‌ای عادت دارد.

این تفاوت‌ها در زبان و الگوهای رابط نیز دیده می‌شود. خط‌های نوشتاری آسیایی مانند چینی، ژاپنی و کره‌ای، مفاهیم زیادی را در کاراکترهای کمتر فشرده می‌کنند و همین باعث می‌شود رابط‌ها شلوغ‌تر به نظر برسند. همچنین، مسیرهای ناوبری متفاوت است: در حالی که اپلیکیشن‌های غربی معمولاً بر یک عملکرد خاص تمرکز دارند، «سوپر اپ‌ها»ی آسیایی مانند WeChat یا Alipay مجموعه‌ای از پیام‌رسانی، پرداخت، خرید و موارد دیگر را در یک پلتفرم ادغام می‌کنند. در این فضا، تایپوگرافی، رنگ و باکس‌ها جایگزین فضای خالی و نظم شبکه‌ای طراحی‌های غربی می‌شوند. هیچ‌کدام از این رویکردها ذاتاً برتر نیستند؛ بلکه بازتابی از انتظارات فرهنگی و عادات کاربران‌اند.

آینده‌ی تجربه کاربری نه انتخاب بین وضوح غربی و تراکم آسیایی، بلکه ترکیب نقاط قوت هر دو است. طراحان باید نگاه محدود به مینیمالیسم مطلق را کنار بگذارند و موقعیت‌هایی را بپذیرند که ارائه‌ی اطلاعات بیشتر از ابتدا، اصطکاک کاربر را کاهش می‌دهد. همچنین، باید به توانایی کاربران در سازگاری با هنجارهای فرهنگی مختلف اعتماد کنند؛ همان‌گونه که RedNote نشان داد. با ترکیب سادگی غربی و کارآمدی آسیایی، محصولات آینده می‌توانند تجربه‌هایی فراگیر، سازگار و جهانی خلق کنند. در دنیای به‌هم‌پیوسته‌ی امروز، بهترین تجربه‌ی کاربری، تجربه‌ای چندفرهنگی است؛ تجربه‌ای که بر پایه‌ی تنوع، سازگاری و نیازهای کاربران در سراسر جهان شکل می‌گیرد.

🔗 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍105
چطور در چرخه‌ی هوش مصنوعی طراح باشیم
کاوشی در رابطه‌ی در حال تحول بین انسان و هوش مصنوعی در طراحی محصول

هوش مصنوعی دیگر فقط تولیدکننده متن یا تصویر نیست؛ امروز می‌تواند رابط‌های کاربری و حتی اپلیکیشن‌های کامل را بسازد. همین تحول باعث شده برخی معتقد باشند «UX به شکل فعلی‌اش در حال پایان یافتن است» و طراحانی که تنها روی طراحی استاتیک تمرکز دارند، وارد رقابت مستقیم با ماشین می‌شوند. اندری کارپاتی، پژوهشگر هوش مصنوعی، این فناوری را به «برق جدید» تشبیه می‌کند؛ چیزی که به محض قطع شدن، زندگی و کار ما مختل می‌شود. او مقایسه‌ای جالب هم با فیلم Rain Man دارد: AI مثل شخصیت Raymond است، باهوش اما ناقص؛ و ما طراحان مانند برادرش Charlie باید یاد بگیریم چطور با این همراه تازه همزیستی کنیم.

نقش طراح در این میان دوگانه شده است: از یک سو باید فرایندهای انسانی و رابطه میان کاربر و AI را طراحی کند، و از سوی دیگر ابزارها و تجربه‌هایی مخصوص AI بسازد. اینجا جایی است که مفاهیمی مثل «اسلایدر استقلال» یا «پنل توضیح‌پذیری» وارد طراحی می‌شوند تا نشان دهند طراحان UX باید با لایه‌های جدیدی از پیچیدگی کار کنند. در واقع، AI تولید می‌کند و این انسان است که با صحت‌سنجی، اصلاح و تصمیم‌گیری، حلقه را کامل می‌کند.

این مقاله نشان می‌دهد آینده UX دیگر محدود به صفحه‌های استاتیک نیست؛ بلکه درباره‌ی خلق رابطه‌های پایدار، شفاف و قابل اعتماد بین انسان و AI است.

🔗 اگر می‌خواهید بفهمید چرا نقش طراحان در عصر جدید بیش از همیشه حیاتی است، خواندن متن کامل مقاله را از دست ندهید.

(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
7👍2