هشت اصل اولیه برای طراحی لوگو
لوگو نشانهای گرافیکی است که میتواند به صورت علامت، سمبل، نوشتار و یا ترکیبی از اینها طراحی شود. این نشانه گرافیکی به وسیله گروهها و افراد مختلف استفاده میشود تا از این طریق نوع خدمات، اهداف و محصولشان را سریعتر به مخاطب معرفی کنند. لوگو به واسطه خلاقیت، منحصر به فرد بودن و بصری بودن در اذهان حک شده و ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
برای اینکه یک لوگو ویژگیهای اشاره شده را داشته باشد و حس درستی را به مخاطب منتقل کند باید دارای ویژگیها و مشخصههایی باشد که در طول روند طراحی و شکلگیری آن رعایت شده باشد. دیزاینر ساکن کانادا Mat Lecours که بیش از ۱۵ سال است به طراحی لوگو میپردازد، هشت نکته را به عنوان اصول اولیه طراحی لوگو بیان کرده است که دانستن آنها خالی از لطف نیست. این اصول شامل موارد زیر است:
۱- ساده بودن
گاهی افراد تمایل دارند که نوع فعالیت و زمینه تخصصی آنها در لوگو منعکس شود و این امر باعث میشود جزئیات زیادی را به لوگو اضافه کنند. اما ساده بودن لوگو باعث ماندگاری بیشتر آن میشود. همواره لوگو Nike را به یاد داشته باشید که در عین سادگی همواره در خاطر میماند و برای همه آشنا و شناخته شده است.
۲- کاری کنید لوگو در اندازه کوچک هم مناسب باشد
طراحی لوگو باید به گونهای باشد که در مقیاس کوچک و هنگامی که محدودیت فضا وجود دارد نیز امکان استفاده از آن وجود داشته باشد. با گسترش روز افزون استفاده از موبایلها، این نکته دارای اهمیت بیشتری شده است.
۳- ارتفاع لوگو را حداقل دوبرابر لوگوتایپ درنظر بگیرید
برای حفظ توازن میان لوگو و لوگوتایپ، یکی از راههای پیشنهادی این است که ارتفاع لوگو تقریبا دوبرابر لوگو تایپ در نظر گرفته شود.
۴- اندازه حروف را یکسان درنظر بگیرید
یکپارچگی و هماهنگی اندازه حروف باعث میشود که لوگو ظاهر خوب و متناسبی داشته باشد.
۵- توجه به فضای بین المانها
یکی دیگر از نکاتی که باعث حفظ ظاهر مناسب لوگو میشود، توجه به فاصله و فضای بین المانهای مختلف لوگو است. استفاده بهینه از این فضاها تاثیر بسزایی بر ساختار لوگو خواهد داشت.
۶- اجتناب از حروف با لبه گرد در لوگو (البته در زبان انگلیسی!)
اگرچه استفاده از حروف با لبه گرد باعث ایجاد حس دوستانه میشود، اما این فرم لوگو را ضعیف نشان میدهد. استفاده از فونتهای با لبه تیز، لوگوی شما را قوی و پایدار نشان میدهد.
۷- یک چیز منحصر به فرد خلق کنید
لوگوهای گیرا دارای مزیتی رقابتی هستند. چیزی که آنها را متمایز از بقیه نشان میدهد. به عنوان مثال لوگوی Coca-Cola را در نظر بگیرید. شکل منحصر به فرد لوگو هیچ جای دیگری دیده نمیشود و همیشه با دیدن آن تنها به یاد یک چیز خواهید افتاد.
۸- از احساس خود پیروی کنید
گاهی لازم است در هنگام طراحی لوگو، محدودیتها و اصول را کنار بگذارید و بر اساس احساس خود دیزاین کنید. نتیجه این کار یک لوگوی دلنشین و دوستداشتنی خواهد بود.
برای آشنایی بیشتر با این اصول میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn678
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
لوگو نشانهای گرافیکی است که میتواند به صورت علامت، سمبل، نوشتار و یا ترکیبی از اینها طراحی شود. این نشانه گرافیکی به وسیله گروهها و افراد مختلف استفاده میشود تا از این طریق نوع خدمات، اهداف و محصولشان را سریعتر به مخاطب معرفی کنند. لوگو به واسطه خلاقیت، منحصر به فرد بودن و بصری بودن در اذهان حک شده و ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
برای اینکه یک لوگو ویژگیهای اشاره شده را داشته باشد و حس درستی را به مخاطب منتقل کند باید دارای ویژگیها و مشخصههایی باشد که در طول روند طراحی و شکلگیری آن رعایت شده باشد. دیزاینر ساکن کانادا Mat Lecours که بیش از ۱۵ سال است به طراحی لوگو میپردازد، هشت نکته را به عنوان اصول اولیه طراحی لوگو بیان کرده است که دانستن آنها خالی از لطف نیست. این اصول شامل موارد زیر است:
۱- ساده بودن
گاهی افراد تمایل دارند که نوع فعالیت و زمینه تخصصی آنها در لوگو منعکس شود و این امر باعث میشود جزئیات زیادی را به لوگو اضافه کنند. اما ساده بودن لوگو باعث ماندگاری بیشتر آن میشود. همواره لوگو Nike را به یاد داشته باشید که در عین سادگی همواره در خاطر میماند و برای همه آشنا و شناخته شده است.
۲- کاری کنید لوگو در اندازه کوچک هم مناسب باشد
طراحی لوگو باید به گونهای باشد که در مقیاس کوچک و هنگامی که محدودیت فضا وجود دارد نیز امکان استفاده از آن وجود داشته باشد. با گسترش روز افزون استفاده از موبایلها، این نکته دارای اهمیت بیشتری شده است.
۳- ارتفاع لوگو را حداقل دوبرابر لوگوتایپ درنظر بگیرید
برای حفظ توازن میان لوگو و لوگوتایپ، یکی از راههای پیشنهادی این است که ارتفاع لوگو تقریبا دوبرابر لوگو تایپ در نظر گرفته شود.
۴- اندازه حروف را یکسان درنظر بگیرید
یکپارچگی و هماهنگی اندازه حروف باعث میشود که لوگو ظاهر خوب و متناسبی داشته باشد.
۵- توجه به فضای بین المانها
یکی دیگر از نکاتی که باعث حفظ ظاهر مناسب لوگو میشود، توجه به فاصله و فضای بین المانهای مختلف لوگو است. استفاده بهینه از این فضاها تاثیر بسزایی بر ساختار لوگو خواهد داشت.
۶- اجتناب از حروف با لبه گرد در لوگو (البته در زبان انگلیسی!)
اگرچه استفاده از حروف با لبه گرد باعث ایجاد حس دوستانه میشود، اما این فرم لوگو را ضعیف نشان میدهد. استفاده از فونتهای با لبه تیز، لوگوی شما را قوی و پایدار نشان میدهد.
۷- یک چیز منحصر به فرد خلق کنید
لوگوهای گیرا دارای مزیتی رقابتی هستند. چیزی که آنها را متمایز از بقیه نشان میدهد. به عنوان مثال لوگوی Coca-Cola را در نظر بگیرید. شکل منحصر به فرد لوگو هیچ جای دیگری دیده نمیشود و همیشه با دیدن آن تنها به یاد یک چیز خواهید افتاد.
۸- از احساس خود پیروی کنید
گاهی لازم است در هنگام طراحی لوگو، محدودیتها و اصول را کنار بگذارید و بر اساس احساس خود دیزاین کنید. نتیجه این کار یک لوگوی دلنشین و دوستداشتنی خواهد بود.
برای آشنایی بیشتر با این اصول میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn678
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
8 Tips to Design a Notorious Logo
Do you have a business name, but have no idea how to make a nice logo? Here are 8 simple tips you can follow when building your brand.
اثر موقعیت سریالی یا اصل تقدم و تأخر
«کاربران، موردهای اول و آخر یک لیست را نسبت به موارد میانی آن راحتتر به خاطر میآورند»
این اصطلاح توسط Hermann Ebbinghaus روانششناس آلمانی مطرح شده است. این قانون توضیح میدهد که چگونه مکان یک آیتم در یک دنباله یا لیست روی دقت یادآوری آن تأثیر میگذارد. دو مفهوم در این اصل مورد توجه است. اثر تقدّم و اثر تأخّر؛ که بیان میکند چگونه موارد یک لیست در آغاز و پایان آن با دقت بیشتری نسبت به موارد موجود در وسط آن توسط ذهن فراخوانی میشوند.
یکی از موارد مهمی که با توجه به این اصل میتوانیم در دیزاینهای خود به کار ببریم اینست که آیتمهای کم اهمیت را در میانهی لیست قرار دهیم تا از بار حافظهای کاربر کم کنیم. و همچنین دکمهها یا آیتمهای کلیدی را در اول راست-بالا و یا آخر چپ-پایین بگذاریم تا یادآوری آنها را برای کاربر آسان کنیم.
برای اینکه با کاربردهای جذاب اثر موقعیت سریالی بیشتر آشنا شوید، خواندن مقالات زیر را پیشنهاد میکنیم و همینطور خوشحال میشویم که نظرات خود را با ما در زیر همین پست در میان بگذارید.
http://bit.ly/dxgn679-1
http://bit.ly/dxgn679-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۲ دقیقه و مقالهی دوم: ۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #اثر_موقعیت_سریالی #اصل_تقدم_تأخر #روانشناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
«کاربران، موردهای اول و آخر یک لیست را نسبت به موارد میانی آن راحتتر به خاطر میآورند»
این اصطلاح توسط Hermann Ebbinghaus روانششناس آلمانی مطرح شده است. این قانون توضیح میدهد که چگونه مکان یک آیتم در یک دنباله یا لیست روی دقت یادآوری آن تأثیر میگذارد. دو مفهوم در این اصل مورد توجه است. اثر تقدّم و اثر تأخّر؛ که بیان میکند چگونه موارد یک لیست در آغاز و پایان آن با دقت بیشتری نسبت به موارد موجود در وسط آن توسط ذهن فراخوانی میشوند.
یکی از موارد مهمی که با توجه به این اصل میتوانیم در دیزاینهای خود به کار ببریم اینست که آیتمهای کم اهمیت را در میانهی لیست قرار دهیم تا از بار حافظهای کاربر کم کنیم. و همچنین دکمهها یا آیتمهای کلیدی را در اول راست-بالا و یا آخر چپ-پایین بگذاریم تا یادآوری آنها را برای کاربر آسان کنیم.
برای اینکه با کاربردهای جذاب اثر موقعیت سریالی بیشتر آشنا شوید، خواندن مقالات زیر را پیشنهاد میکنیم و همینطور خوشحال میشویم که نظرات خود را با ما در زیر همین پست در میان بگذارید.
http://bit.ly/dxgn679-1
http://bit.ly/dxgn679-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۲ دقیقه و مقالهی دوم: ۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #اثر_موقعیت_سریالی #اصل_تقدم_تأخر #روانشناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
The Interaction Design Foundation
Serial Position Effect: How to Create Better User Interfaces
Learn about the limits of your user’s short-term memory by understanding how the serial position effect works and how you can manipulate it in the context of user experience design.Many of the most su...
مطالعه موردی: بررسی شکل و رنگ در طراحی لوگو
یک طراح لوگوی حرفهای در هنگام طراحی لوگو، قطعاً چگونگی واکنش مردم به طراحی خود را در نظر خواهد گرفت. به عبارت دیگر، روانشناسی در طراحی لوگو تاثیر قابل توجهی در ایجاد آرمهای تجاری منحصر به فرد و به یاد ماندنی دارد.
با این وجود توجه به روانشناسی طراحی آرم نکتهای است که توسط اغلب طراحان لوگو نادیده گرفته میشود. در حقیقت، وقتی صحبت از یک لوگو میشود، بیشتر طراحان آن را صرفاً با طرحهای مختلف رنگی یا سبکهای مختلف دیزاین مرتبط میکنند. این در حالی است که طراحی لوگو بسیار فراتر از صرف ترکیب رنگها و انتخاب از میان سبکهای مختلف دیزاین میباشد.
به نظر پل رند کارگردان هنری و طراح گرافیک آمریکایی که طراح آرمهای معروفی چون IBM، UPS ، Westinghouse و ABC میباشد دیزاین سفیر خاموش برند شما است. در تکمیل سخن این طراح میتوان گفت که طراحی لوگو، قلب تپنده هویت برند است که شخصیت یک شرکت و یا یک محصول را نشان میدهد. به عنوان یک طراح اگر میخواهید با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید و داستان برند خود را برای او تعریف کنید؛ شروع کار با طراحی یک لوگوی مناسب انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.
بر خلاف آنچه طراحان تصور میکنند، طراحی لوگو یا برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. طراحان نه تنها مجبورند در هنگام طراحی، تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشند، بلکه باید بدانند چگونه تغییرات را به خوبی و با نسبتهای مناسب در بخشهایی از طراحی که نیاز است اعمال نمایند. یکی از این متغیرها در طراحی رنگ است. هر رنگ میتواند بازگو کننده مطالب و نکات مختلفی در مورد لوگو باشد. رنگها به طور ناخودآگاه چندین نوع پیام را به مخاطبان منتقل میکنند.
در این مقاله نویسنده به چگونگی تأثیرگذاری رنگها و شکلهای موجود در آرم بر روی نام تجاری پرداخته است و موارد عملی استفاده از روانشناسی رنگ و شکل در طراحی لوگو را به مخاطبین نشان میدهد.
http://bit.ly/dxgn680
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#طراحیلوگو #روانشناسیرنگوفرم
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
یک طراح لوگوی حرفهای در هنگام طراحی لوگو، قطعاً چگونگی واکنش مردم به طراحی خود را در نظر خواهد گرفت. به عبارت دیگر، روانشناسی در طراحی لوگو تاثیر قابل توجهی در ایجاد آرمهای تجاری منحصر به فرد و به یاد ماندنی دارد.
با این وجود توجه به روانشناسی طراحی آرم نکتهای است که توسط اغلب طراحان لوگو نادیده گرفته میشود. در حقیقت، وقتی صحبت از یک لوگو میشود، بیشتر طراحان آن را صرفاً با طرحهای مختلف رنگی یا سبکهای مختلف دیزاین مرتبط میکنند. این در حالی است که طراحی لوگو بسیار فراتر از صرف ترکیب رنگها و انتخاب از میان سبکهای مختلف دیزاین میباشد.
به نظر پل رند کارگردان هنری و طراح گرافیک آمریکایی که طراح آرمهای معروفی چون IBM، UPS ، Westinghouse و ABC میباشد دیزاین سفیر خاموش برند شما است. در تکمیل سخن این طراح میتوان گفت که طراحی لوگو، قلب تپنده هویت برند است که شخصیت یک شرکت و یا یک محصول را نشان میدهد. به عنوان یک طراح اگر میخواهید با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید و داستان برند خود را برای او تعریف کنید؛ شروع کار با طراحی یک لوگوی مناسب انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.
بر خلاف آنچه طراحان تصور میکنند، طراحی لوگو یا برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. طراحان نه تنها مجبورند در هنگام طراحی، تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشند، بلکه باید بدانند چگونه تغییرات را به خوبی و با نسبتهای مناسب در بخشهایی از طراحی که نیاز است اعمال نمایند. یکی از این متغیرها در طراحی رنگ است. هر رنگ میتواند بازگو کننده مطالب و نکات مختلفی در مورد لوگو باشد. رنگها به طور ناخودآگاه چندین نوع پیام را به مخاطبان منتقل میکنند.
در این مقاله نویسنده به چگونگی تأثیرگذاری رنگها و شکلهای موجود در آرم بر روی نام تجاری پرداخته است و موارد عملی استفاده از روانشناسی رنگ و شکل در طراحی لوگو را به مخاطبین نشان میدهد.
http://bit.ly/dxgn680
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#طراحیلوگو #روانشناسیرنگوفرم
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Tubik Blog: Articles About Design
Shape and Color in Logo Design. Practical Cases.
The article describes how colors and shapes in logo influence brand image and shows practical cases of applying color and shape psychology in logo design.
فرآیند طراحی تجربه کاربری
همه محصولات یا خدماتی که روزانه با آنها سرو کار داریم برای جلب توجه کاربران و حل مشکلات آنها تولید شدهاند، شرکتهای تولید کننده نیز در تلاشند که تا در عرصه رقابت از رقبای خود پیشی گرفته و توجه کاربران بیشتری را به سمت خود جلب کنند. یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک محصول یا خدمت طراحی تجربه کاربری یا همان ارزشی است که آن محصول یا خدمت به مشتریان خود ارائه میکند.
طراحی تجربه کاربری بخشی از فرایند توسعه محصول است که نه تنها در ایجاد و رشد اعتماد کاربران، که روی اهداف سازمان نیز تاثیر میگذارد. به همین دلیل است که بسیاری از طراحان تلاش میکنند تا در هنگام طراحی کاربر را در مرکز فرایند طراحی خود قرار دهند و تجربه کاربری محصول خود را بر اساس نیازهای او طراحی کنند. این کار که آن را طراحی انسان محور مینامند وجه تمایز بسیاری از محصولات و خدمات موفق نسبت به رقیبانشان است.
اما رسیدن به یک تجربه کاربری موفق تنها به نتیجه تلاش تیم طراحی محدود نمیشود بلکه یک فرایند چند مرحلهای و نتیجه یک کار تیمی است که در هرکدام از مراحل آن ذینفعان متفاوتی ایفای نقش میکنند.
به طور کلی فرایند طراحی تجربه کاربری را میتوان به ۶ مرحله تقسیم کرد:
۱- فهمیدن یا درک کردن (Understand)
۲- پژوهش (Research)
۳- طرح اولیه (Sketch)
۴- طراحی (Design)
۵- اجرا (Implement)
۶- ارزیابی (Evaluate)
تمامی ذینفعان اصلی یک شرکت همچون تیم طراحی، مدیر کسبوکار، مدیر محصول، کارشناسان فنی و تیم توسعه با انجام وظایف خود در این فرآیند شرکت میکنند. تا بتوانند نظر کاربران خود را به سمت خود جلب کرده و در دنیای رقابت پیروز شوند.
درباره جزییات فرایند تجربه کاربری، نقش ذینفعان و فعالیتهای آنها در هر یک از مراحل مختلف بیشتر بخوانید.
http://bit.ly/dxgn681
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
همه محصولات یا خدماتی که روزانه با آنها سرو کار داریم برای جلب توجه کاربران و حل مشکلات آنها تولید شدهاند، شرکتهای تولید کننده نیز در تلاشند که تا در عرصه رقابت از رقبای خود پیشی گرفته و توجه کاربران بیشتری را به سمت خود جلب کنند. یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک محصول یا خدمت طراحی تجربه کاربری یا همان ارزشی است که آن محصول یا خدمت به مشتریان خود ارائه میکند.
طراحی تجربه کاربری بخشی از فرایند توسعه محصول است که نه تنها در ایجاد و رشد اعتماد کاربران، که روی اهداف سازمان نیز تاثیر میگذارد. به همین دلیل است که بسیاری از طراحان تلاش میکنند تا در هنگام طراحی کاربر را در مرکز فرایند طراحی خود قرار دهند و تجربه کاربری محصول خود را بر اساس نیازهای او طراحی کنند. این کار که آن را طراحی انسان محور مینامند وجه تمایز بسیاری از محصولات و خدمات موفق نسبت به رقیبانشان است.
اما رسیدن به یک تجربه کاربری موفق تنها به نتیجه تلاش تیم طراحی محدود نمیشود بلکه یک فرایند چند مرحلهای و نتیجه یک کار تیمی است که در هرکدام از مراحل آن ذینفعان متفاوتی ایفای نقش میکنند.
به طور کلی فرایند طراحی تجربه کاربری را میتوان به ۶ مرحله تقسیم کرد:
۱- فهمیدن یا درک کردن (Understand)
۲- پژوهش (Research)
۳- طرح اولیه (Sketch)
۴- طراحی (Design)
۵- اجرا (Implement)
۶- ارزیابی (Evaluate)
تمامی ذینفعان اصلی یک شرکت همچون تیم طراحی، مدیر کسبوکار، مدیر محصول، کارشناسان فنی و تیم توسعه با انجام وظایف خود در این فرآیند شرکت میکنند. تا بتوانند نظر کاربران خود را به سمت خود جلب کرده و در دنیای رقابت پیروز شوند.
درباره جزییات فرایند تجربه کاربری، نقش ذینفعان و فعالیتهای آنها در هر یک از مراحل مختلف بیشتر بخوانید.
http://bit.ly/dxgn681
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
User Experience Design Process
Overview of Stakeholders and Activities involved in each stage
کار در وضعیت ویژه
ماههاست که وضعیت ویژهای بر جهان حاکم است. مشخصا درباره بیماری کرونا صحبت میکنم.
از زمانی که کرونا جدی و جدیتر شد، خیلی از شرکتها بخاطر حفاظت از جان کارمندان و کمتر کردن میزان خطری که آنها را تهدید میکند، اقدام به تغییر رویه کار به سمت کار از راه دور یا ریموت کار کردن، کردند.
همینطور که ریموت کار کردن مزایای جالبی مثل طی نکردن هر روز مسیر از خانه به سرکار یا برعکس و … دارد، اما میتواند به سمی تبدیل شود که روند کار روزانه شما را از کار میاندازد.
ریموت کار کردن مثل امتیازی ویژه است که شاید در شرایط بد و عجیبی به دنیا داده شده ولی مدیریت تاثیرات این تغییرات در زندگی روزمره ما شاید از هرچیز دیگری مهمتر باشد.
مقالهای که امروز برای شما انتخاب کردم درباره تجربه یک طراح در زمینه ترکیب کار و زندگی و برنامهریزی روزانهای است که در زمان کرونا پیش گرفته.
خواندن این مقاله به هرکسی که ریموت کار میکند پیشنهاد میشود.
http://bit.ly/dxgn682-1
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#ریموت #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
ماههاست که وضعیت ویژهای بر جهان حاکم است. مشخصا درباره بیماری کرونا صحبت میکنم.
از زمانی که کرونا جدی و جدیتر شد، خیلی از شرکتها بخاطر حفاظت از جان کارمندان و کمتر کردن میزان خطری که آنها را تهدید میکند، اقدام به تغییر رویه کار به سمت کار از راه دور یا ریموت کار کردن، کردند.
همینطور که ریموت کار کردن مزایای جالبی مثل طی نکردن هر روز مسیر از خانه به سرکار یا برعکس و … دارد، اما میتواند به سمی تبدیل شود که روند کار روزانه شما را از کار میاندازد.
ریموت کار کردن مثل امتیازی ویژه است که شاید در شرایط بد و عجیبی به دنیا داده شده ولی مدیریت تاثیرات این تغییرات در زندگی روزمره ما شاید از هرچیز دیگری مهمتر باشد.
مقالهای که امروز برای شما انتخاب کردم درباره تجربه یک طراح در زمینه ترکیب کار و زندگی و برنامهریزی روزانهای است که در زمان کرونا پیش گرفته.
خواندن این مقاله به هرکسی که ریموت کار میکند پیشنهاد میشود.
http://bit.ly/dxgn682-1
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#ریموت #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Designing during a pandemic — how we’ve adapted
In mid-March our design team, like all the other teams at Just Eat and like millions of other businesses around the world, found ourselves…
راهنمای ساده برای طراحی پرسونا و انواع آن
پرسوناها شخصیتهای داستانی هستند که بر اساس تحقیقی که به منظور نمایش انواع مختلف کاربران که به صورت مشابه از یک سرویس استفاده میکنند، ساخته میشوند. ایجاد پرسونا به ما کمک میکند تا نیازها، تجربهها، رفتارها و اهداف کاربران را درک کنیم. همچنین پرسونا به ما کمک میکند تا این مسئله که کاربران مختلف، نیازها و رفتارهای متفاوتی دارند را به خوبی تشخیص دهیم و بتوانیم با آنها به آسانی ارتباط بگیریم. راهنمایی در مرحلهی ایدهپردازی و رسیدن به هدفی که معمولا تجربه کاربری خوب برای گروهی از کابران است، از دیگر مزایای طراحی و استفاده از پرسوناهاست.
برخلاف محصولات، سرویسها و راهحلهایی که بر اساس ترجیحات تیم طراحی، ساخته میشوند، طراحی بر اساس دادههای کاربرمحور که به عنوان پرسونا شناخته میشوند، به یک روش استاندارد تبدیل شده است. از این رو، پرسوناها افراد واقعی را توصیف نمیکنند، اما پرسوناها بر اساس دیتاهایی که از افراد واقعی جمعآوری میشود، ساخته میشوند. پرسوناها، تاثیر انسان بر واقعیتهایی از پروژه که میتوانند تا ابد مبهم بمانند را نشان میدهند. وقتی پروفایلهای پرسوناهای معمول یا خاص را میسازیم، این به ما کمک میکند تا الگوها را در تحقیق خود بفهمیم و متناسب با تمامی کابران محصول را طراحی کنیم. همچنین پرسوناها بر دو نوع Model characters یا Composite character شناخته میشوند.
پرسوناها طرحهای معناداری ارائه میدهند که میتوانیم در ارزیابی طراحی خود از آنها کمک بگیریم. مزیت دیگر ساخت پرسونا، این است که به ما کمک میکند تا سوالات درستی طرح کنیم و متناسب با کاربرانی که برای آنها طراحی میکنیم، به آن سوالات پاسخ دهیم. برای مثال “چگونه علی، رضا و مریم تجربه میکنند؟” یا “عکسالعمل آنها در مقابل فلان کار چیست؟” یا “رفتارشان در مقابل ویژگی فلان چیست؟” یا “فلان چیز را چگونه در چهارچوب معین تغییر میدهند؟” و “نیازهای اساسی آنها که ما در تلاش برای برآوردهکردن آنها هستیم، چیست؟”
برای اطلاع از انواع پرسونا و روشهای پیادهسازی آنها، پیشنهاد میکنیم همراه ما با این مقاله باشید:
http://bit.ly/dxgn683
(زمان حدودی مطالعه: ۱۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #تجربهکاربری #پرسونا #تحقیق #کاربر
@Dexign فلسفه دیزاین
______
پرسوناها شخصیتهای داستانی هستند که بر اساس تحقیقی که به منظور نمایش انواع مختلف کاربران که به صورت مشابه از یک سرویس استفاده میکنند، ساخته میشوند. ایجاد پرسونا به ما کمک میکند تا نیازها، تجربهها، رفتارها و اهداف کاربران را درک کنیم. همچنین پرسونا به ما کمک میکند تا این مسئله که کاربران مختلف، نیازها و رفتارهای متفاوتی دارند را به خوبی تشخیص دهیم و بتوانیم با آنها به آسانی ارتباط بگیریم. راهنمایی در مرحلهی ایدهپردازی و رسیدن به هدفی که معمولا تجربه کاربری خوب برای گروهی از کابران است، از دیگر مزایای طراحی و استفاده از پرسوناهاست.
برخلاف محصولات، سرویسها و راهحلهایی که بر اساس ترجیحات تیم طراحی، ساخته میشوند، طراحی بر اساس دادههای کاربرمحور که به عنوان پرسونا شناخته میشوند، به یک روش استاندارد تبدیل شده است. از این رو، پرسوناها افراد واقعی را توصیف نمیکنند، اما پرسوناها بر اساس دیتاهایی که از افراد واقعی جمعآوری میشود، ساخته میشوند. پرسوناها، تاثیر انسان بر واقعیتهایی از پروژه که میتوانند تا ابد مبهم بمانند را نشان میدهند. وقتی پروفایلهای پرسوناهای معمول یا خاص را میسازیم، این به ما کمک میکند تا الگوها را در تحقیق خود بفهمیم و متناسب با تمامی کابران محصول را طراحی کنیم. همچنین پرسوناها بر دو نوع Model characters یا Composite character شناخته میشوند.
پرسوناها طرحهای معناداری ارائه میدهند که میتوانیم در ارزیابی طراحی خود از آنها کمک بگیریم. مزیت دیگر ساخت پرسونا، این است که به ما کمک میکند تا سوالات درستی طرح کنیم و متناسب با کاربرانی که برای آنها طراحی میکنیم، به آن سوالات پاسخ دهیم. برای مثال “چگونه علی، رضا و مریم تجربه میکنند؟” یا “عکسالعمل آنها در مقابل فلان کار چیست؟” یا “رفتارشان در مقابل ویژگی فلان چیست؟” یا “فلان چیز را چگونه در چهارچوب معین تغییر میدهند؟” و “نیازهای اساسی آنها که ما در تلاش برای برآوردهکردن آنها هستیم، چیست؟”
برای اطلاع از انواع پرسونا و روشهای پیادهسازی آنها، پیشنهاد میکنیم همراه ما با این مقاله باشید:
http://bit.ly/dxgn683
(زمان حدودی مطالعه: ۱۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #تجربهکاربری #پرسونا #تحقیق #کاربر
@Dexign فلسفه دیزاین
______
The Interaction Design Foundation
Personas – A Simple Introduction
Creating personas helps you understand your users’ needs, experiences, behaviours and goals. Learn more about how they help you create great user experiences.
بازی با سایهها در طراحی
یکی از المانهای اساسی که در طراحیهای مدرن رابط کاربری مورد استفاده قرار میگیرند، سایهها هستند. استفاده از سایهها موجب شکلگیری عمق در طراحی شده و المانهای مختلف را به شکل معناداری از هم متمایز میکند.
این روزها استفاده از طراحی کاملا مسطح (Flat) چندان رواج ندارد و معمولا از سایهها برای ایجاد عمق در طرحها استفاده میشود.
فارغ از ابزاری که برای طراحی استفاده میکنید (Sketch، Figma، Adobe Xd و یا ...) نکات و ترفندهایی وجود دارند که با استفاده از آنها میتوان شکل و کیفیت سایهها را در طراحی بهبود بخشید و ظاهری جذابتر و منحصربهفردتر در رابط کاربری ایجاد کرد.
در این مقاله ترفندهایی ساده برای این کار معرفی شده است که با استفاده از آنها میتوانید سایههایی بهتر خلق کنید:
http://bit.ly/dxgn685
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #رابط_کاربری #سایه
@Dexign فلسفه دیزاین
______
یکی از المانهای اساسی که در طراحیهای مدرن رابط کاربری مورد استفاده قرار میگیرند، سایهها هستند. استفاده از سایهها موجب شکلگیری عمق در طراحی شده و المانهای مختلف را به شکل معناداری از هم متمایز میکند.
این روزها استفاده از طراحی کاملا مسطح (Flat) چندان رواج ندارد و معمولا از سایهها برای ایجاد عمق در طرحها استفاده میشود.
فارغ از ابزاری که برای طراحی استفاده میکنید (Sketch، Figma، Adobe Xd و یا ...) نکات و ترفندهایی وجود دارند که با استفاده از آنها میتوان شکل و کیفیت سایهها را در طراحی بهبود بخشید و ظاهری جذابتر و منحصربهفردتر در رابط کاربری ایجاد کرد.
در این مقاله ترفندهایی ساده برای این کار معرفی شده است که با استفاده از آنها میتوانید سایههایی بهتر خلق کنید:
http://bit.ly/dxgn685
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #رابط_کاربری #سایه
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How to make Perfect Shadows in UI Design
Shadows are everywhere in modern UI Designs. They are one of the most essential part of the UI elements right behind the fill, stroke, and…
هفت قانون اولیه برای طراحی دکمهها
دکمهها یکی از اساسیترین عناصر برای طراحی تعاملی هستند. به عبارت دیگر، دکمهها اصلیترین نقش در ارتباط بین کاربر و سیستم را ایفا میکنند. در ادامه، ۷ اصل اولیه برای ایجاد دکمههای موثر را مرور خواهیم کرد.
۱. دکمهها را مانند دکمه طراحی کنید.
وقتی که صحبت از تعامل با رابط کاربری میشود، کاربران بلافاصله باید بفهمند که چه چیزی قابل کلیکشدن هست و چه چیزهایی نیست.
اما کاربران چگونه بفهمند که یک عنصر تعاملی است یا نه؟ با توجه به تجربههای قبلی کاربران، باید از نشانگرهای دیداری مناسب مانند اندازه، شکل، رنگ، سایه و … استفاده کرد تا المان به صورت دکمه به نظر برسد.
۲. دکمهها را جایی که کاربران انتظار دارند، قرار دهید!
دکمهها باید در جاهایی قرار بگیرند که کاربران بتوانند به راحتی آنها را پیدا کنند یا انتظار دارند که ببینند. کاربران را مجبور به شکار دکمهها نکنید. اگر کاربران نتوانند دکمهای را پیدا کنند، تصور میکنند که چنین چیزی وجود ندارد. یکی از کارهایی که در این مورد میتوانید انجام دهید، تست طرح توسط کاربران است. به این صورت که از کاربران بخواهید تا وارد صفحهای که شامل برخی عملکردهایی که انتظار دارید کاربران آنها را انجام دهند، شوند. در این صورت به راحتی میتوانید جای مناسب برای دکمههای طرح را پیدا کنید.
۳. نوشتههای دکمه را براساس کاری که انجام میدهند، پر کنید.
دکمههایی با نوشتههای عمومی یا گمراهکننده میتواند انگیزهی بزرگی برای ناامیدی کاربران شما باشد. بهترین عملکرد در این مورد این است که نوشتهی هر دکمه را بر اساس آنچه که آن دکمه انجام میدهد، پر کنید. به عبارت بهتر، کاربران باید به وضوح درک کنند که با کلیک برروی هر دکمه چه اتفاقی میافتد.
۴. دکمههای خود را به درستی اندازه دهید.
اندازهی هر دکمه باید نشانگر اهمیت آن دکمه باشد. به این صورت که هرقدر یک دکمه بزرگتر باشد، نشاندهندهی عملکرد مهمتر توسط آن دکمه است. با استفاده اندازه یا حتی رنگ (Ghost button) میتوانید دکمههای مهمتر در صفحه را برجستهتر کنید. نکتهی مهم دیگر رعایت اندازه دکمهها برای کاربران موبایل است که معمولا بهترین عملکرد در این مورد، اختصاص اندازه بزرگتر برای دکمههای موبایل نسبت به دسکتاپ است.
۵. چینش دکمهها را در نظر بگیرید.
چینش دکمهها باید انعکاسدهنده تعامل بین کاربر و سیستم باشد. دکمههای “قبلی/بعدی” در قسمت صفحهبندی نمونهای از این چینشهاست. منطقی است دکمهای که کاربر را به صفحه بعدی منتقل میکند، در سمت راست و دکمهای که کاربر را به صفحه قبلی منتقل میکند، در سمت چپ باشد (در صفحات راستچین، این قضیه برعکس است)
۶. از استفاده بیش از حد دکمهها اجتناب کنید!
این یکی از مشکلات شایع برای اکثر وبسایتها یا اپلیکیشنهای موبایل است. هنگامی که گزینههای زیادی ارائه میدهید، در نهایت کاربران هیچ کاری انجام نخواهند داد. در این خصوص، به مهمترین اقداماتی که کاربران در هر صفحه انجام خواهند داد، فکر کنید.
۷. در صورت تعامل کاربر، بازخورد تصویری یا صوتی ارائه دهید!
وقتی که کاربران برروی دکمهای کلیک یا لمس میکنند، انتظار دارند که رابط کاربری، با بازخورد مناسب پاسخی متقابل ارائه دهد. هنگامی که کابران هیچ بازخوردی دریافت نمیکنند، ممکن است فکر کنند که سیستم دستور خود را دریافت نکرده و در ادامه آن عمل را تکرار کنند.
با وجود اینکه دکمهها عناصر معمولی در طراحی تعاملی به حساب میآیند اما در طراحی آنها باید توجه زیادی را به خرج دهید.
http://bit.ly/dxgn686
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #رابطکاربری #تعاملی #دکمه #اصل #قانون #uxwriting
@Dexign فلسفه دیزاین
______
دکمهها یکی از اساسیترین عناصر برای طراحی تعاملی هستند. به عبارت دیگر، دکمهها اصلیترین نقش در ارتباط بین کاربر و سیستم را ایفا میکنند. در ادامه، ۷ اصل اولیه برای ایجاد دکمههای موثر را مرور خواهیم کرد.
۱. دکمهها را مانند دکمه طراحی کنید.
وقتی که صحبت از تعامل با رابط کاربری میشود، کاربران بلافاصله باید بفهمند که چه چیزی قابل کلیکشدن هست و چه چیزهایی نیست.
اما کاربران چگونه بفهمند که یک عنصر تعاملی است یا نه؟ با توجه به تجربههای قبلی کاربران، باید از نشانگرهای دیداری مناسب مانند اندازه، شکل، رنگ، سایه و … استفاده کرد تا المان به صورت دکمه به نظر برسد.
۲. دکمهها را جایی که کاربران انتظار دارند، قرار دهید!
دکمهها باید در جاهایی قرار بگیرند که کاربران بتوانند به راحتی آنها را پیدا کنند یا انتظار دارند که ببینند. کاربران را مجبور به شکار دکمهها نکنید. اگر کاربران نتوانند دکمهای را پیدا کنند، تصور میکنند که چنین چیزی وجود ندارد. یکی از کارهایی که در این مورد میتوانید انجام دهید، تست طرح توسط کاربران است. به این صورت که از کاربران بخواهید تا وارد صفحهای که شامل برخی عملکردهایی که انتظار دارید کاربران آنها را انجام دهند، شوند. در این صورت به راحتی میتوانید جای مناسب برای دکمههای طرح را پیدا کنید.
۳. نوشتههای دکمه را براساس کاری که انجام میدهند، پر کنید.
دکمههایی با نوشتههای عمومی یا گمراهکننده میتواند انگیزهی بزرگی برای ناامیدی کاربران شما باشد. بهترین عملکرد در این مورد این است که نوشتهی هر دکمه را بر اساس آنچه که آن دکمه انجام میدهد، پر کنید. به عبارت بهتر، کاربران باید به وضوح درک کنند که با کلیک برروی هر دکمه چه اتفاقی میافتد.
۴. دکمههای خود را به درستی اندازه دهید.
اندازهی هر دکمه باید نشانگر اهمیت آن دکمه باشد. به این صورت که هرقدر یک دکمه بزرگتر باشد، نشاندهندهی عملکرد مهمتر توسط آن دکمه است. با استفاده اندازه یا حتی رنگ (Ghost button) میتوانید دکمههای مهمتر در صفحه را برجستهتر کنید. نکتهی مهم دیگر رعایت اندازه دکمهها برای کاربران موبایل است که معمولا بهترین عملکرد در این مورد، اختصاص اندازه بزرگتر برای دکمههای موبایل نسبت به دسکتاپ است.
۵. چینش دکمهها را در نظر بگیرید.
چینش دکمهها باید انعکاسدهنده تعامل بین کاربر و سیستم باشد. دکمههای “قبلی/بعدی” در قسمت صفحهبندی نمونهای از این چینشهاست. منطقی است دکمهای که کاربر را به صفحه بعدی منتقل میکند، در سمت راست و دکمهای که کاربر را به صفحه قبلی منتقل میکند، در سمت چپ باشد (در صفحات راستچین، این قضیه برعکس است)
۶. از استفاده بیش از حد دکمهها اجتناب کنید!
این یکی از مشکلات شایع برای اکثر وبسایتها یا اپلیکیشنهای موبایل است. هنگامی که گزینههای زیادی ارائه میدهید، در نهایت کاربران هیچ کاری انجام نخواهند داد. در این خصوص، به مهمترین اقداماتی که کاربران در هر صفحه انجام خواهند داد، فکر کنید.
۷. در صورت تعامل کاربر، بازخورد تصویری یا صوتی ارائه دهید!
وقتی که کاربران برروی دکمهای کلیک یا لمس میکنند، انتظار دارند که رابط کاربری، با بازخورد مناسب پاسخی متقابل ارائه دهد. هنگامی که کابران هیچ بازخوردی دریافت نمیکنند، ممکن است فکر کنند که سیستم دستور خود را دریافت نکرده و در ادامه آن عمل را تکرار کنند.
با وجود اینکه دکمهها عناصر معمولی در طراحی تعاملی به حساب میآیند اما در طراحی آنها باید توجه زیادی را به خرج دهید.
http://bit.ly/dxgn686
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #رابطکاربری #تعاملی #دکمه #اصل #قانون #uxwriting
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
7 Basic Rules for Button Design
by Nick Babich
اصل عدم مغایرت یا قانون شباهت
«چشم انسان، عناصری که ویژگیهای مشابهی با یکدیگر دارند را بیشتر از عناصری که دارای این خصوصیات نیستند، به یکدیگر مرتبط میداند. آن عناصر را به صورت یک تصویر، شکل یا گروه کامل میبیند. حتی اگر آنها جدا از هم افتاده باشند.»
از مهمترینهای قوانین گشتالت، میتوان به این اصل اشاره داشت که با رعایت و شکستن این قانون در دیزاین، میتوان تجربهی کاربری را بیش از پیش بهتر کرد.
میتوان از رنگ، سایز و فرم عناصری که در دیزاین استفاده میکنیم برای به دست آوردن ارتباط بین آنها استفاده کنیم.
سخن را کوتاه میکنم و شما را به خواندن ۲ مقالهی زیر که به معرفی کامل و کاربرد این قانون میپردازند، دعوت میکنم:
http://bit.ly/dxgn687-1
http://bit.ly/dxgn687-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۱ دقیقه، مقالهی دوم: ۹ دقیقه )
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #قانون_عدم_مغایرت #قانون_شباهت #گشتالت #گروه_بندی #طراحی_تعاملی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
«چشم انسان، عناصری که ویژگیهای مشابهی با یکدیگر دارند را بیشتر از عناصری که دارای این خصوصیات نیستند، به یکدیگر مرتبط میداند. آن عناصر را به صورت یک تصویر، شکل یا گروه کامل میبیند. حتی اگر آنها جدا از هم افتاده باشند.»
از مهمترینهای قوانین گشتالت، میتوان به این اصل اشاره داشت که با رعایت و شکستن این قانون در دیزاین، میتوان تجربهی کاربری را بیش از پیش بهتر کرد.
میتوان از رنگ، سایز و فرم عناصری که در دیزاین استفاده میکنیم برای به دست آوردن ارتباط بین آنها استفاده کنیم.
سخن را کوتاه میکنم و شما را به خواندن ۲ مقالهی زیر که به معرفی کامل و کاربرد این قانون میپردازند، دعوت میکنم:
http://bit.ly/dxgn687-1
http://bit.ly/dxgn687-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۱ دقیقه، مقالهی دوم: ۹ دقیقه )
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #قانون_عدم_مغایرت #قانون_شباهت #گشتالت #گروه_بندی #طراحی_تعاملی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
The Interaction Design Foundation
The Law of Similarity - Gestalt Principles (1)
Gestalt is a German word that carries a lot of importance, especially for us as designers. Its principles can show just how much this little word encompasses!
اعلانهای خطا و جهتدهی به قدم بعدی کاربر
زمانی که شما درحال کار با اپلیکیشنی هستید یا فرمی را پر میکنید، همیشه امکان اشتباه وجود دارد. این اشتباه چطور به شما اطلاع داده میشود؟ به وسیله اعلانهای خطا.
اعلانهای خطا یکی از معمولترین و جالبترین روشهای اطلاعرسانی مشکلات یا تغییرات در یک صفحه یا ساختار میباشند.
اگر از دید کاربری به این مفهوم نگاه کنیم متوجه یک «سد» میشویم. سدی بین ما و خواستههایمان از یک سرویس.
اینکه این درخواستها یا اعلانها چطور به ما نشان داده شوند میتواند میزان تاثیر روانی و قدرت تصمیمگیری ما را نسبت به قدم بعدی مشخص کند.
آیا ما در پیغام خطاها فقط به کاربر اطلاع میدهیم کجای مسیر را اشتباه رفته؟ یا مسیر درست را به او نشان میدهیم؟ یا اصلا میگوییم کجا را اشتباه رفته؟ یا فقط میگوییم چیزی اشتباه است؟
تک تک کلماتی که کاربر میخواند میتواند در انتخاب قدم بعدیاش موثر باشد و ما همیشه در تلاشیم سعی کنیم کاربر زودتر به مقصودش برسد و البته بیشتر در اپلیکیشن بماند.
مقالهای که امروز به معرفی آن پرداختیم، درباره اهمیت Alert View هاست.
مطمئنیم که پس از خواندن این مقاله روی کلماتی که در پیغامهای خطا استفاده میکنیم یا دکمههایی که بعد از این پیامها نمایش میدهیم، عمیقتر فکر خواهیم کرد.
http://bit.ly/dxgn688
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری
#تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
زمانی که شما درحال کار با اپلیکیشنی هستید یا فرمی را پر میکنید، همیشه امکان اشتباه وجود دارد. این اشتباه چطور به شما اطلاع داده میشود؟ به وسیله اعلانهای خطا.
اعلانهای خطا یکی از معمولترین و جالبترین روشهای اطلاعرسانی مشکلات یا تغییرات در یک صفحه یا ساختار میباشند.
اگر از دید کاربری به این مفهوم نگاه کنیم متوجه یک «سد» میشویم. سدی بین ما و خواستههایمان از یک سرویس.
اینکه این درخواستها یا اعلانها چطور به ما نشان داده شوند میتواند میزان تاثیر روانی و قدرت تصمیمگیری ما را نسبت به قدم بعدی مشخص کند.
آیا ما در پیغام خطاها فقط به کاربر اطلاع میدهیم کجای مسیر را اشتباه رفته؟ یا مسیر درست را به او نشان میدهیم؟ یا اصلا میگوییم کجا را اشتباه رفته؟ یا فقط میگوییم چیزی اشتباه است؟
تک تک کلماتی که کاربر میخواند میتواند در انتخاب قدم بعدیاش موثر باشد و ما همیشه در تلاشیم سعی کنیم کاربر زودتر به مقصودش برسد و البته بیشتر در اپلیکیشن بماند.
مقالهای که امروز به معرفی آن پرداختیم، درباره اهمیت Alert View هاست.
مطمئنیم که پس از خواندن این مقاله روی کلماتی که در پیغامهای خطا استفاده میکنیم یا دکمههایی که بعد از این پیامها نمایش میدهیم، عمیقتر فکر خواهیم کرد.
http://bit.ly/dxgn688
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری
#تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Design Guide: Alerts
The Dos and Don’ts of Alert Design
نشانههای بهیادماندنی
خیلی از مردم توانایی خواندن و نوشتن به دیگر زبانها را ندارند، اما اکثر آنها لوگوی برندهای معروف را میشناسند، به همین دلیل است که لوگوها اهمیت زیادی دارند و بخش مهمی از هویت بصری یک شرکت یا برند را به خود اختصاص میدهند.
مردم به آسانی با لوگوها ارتباط برقرار میکنند و آن را در کنار تجربیات خود از یک محصول یا خدمت بهخاطر میسپارند. ارتباط فوری مخاطب با یک برند یا شرکت با لوگویی که برای آن طراحی شدهاست برقرار میشود به همین دلیل است که برندها و شرکتها به لوگویی متناسب با شخصیت خود نیاز دارند تا بتوانند مخاطبان هدفشان را به سمت خود جلب کنند.
طراحی یک لوگوی خلاق و بهیاد ماندنی که با شخصیت برند یا شرکتی که برای آن طراحی میشود هماهنگی داشته باشد کار راحتی نیست، یکی از ویژگیهای لوگوهای برجسته سادگی آنهاست، اما ایجاد یک لوگوی ساده ولی در عینحال کاربردی کار دشواری است و گاهی برای طراحان به یک چالش تبدیل میشود.
شاید سادگی لوگوهای مطرح این توهم را برای برخی ایجاد کند که طراحی لوگو کاری ساده و چند ساعته است و نیاز به مهارت خاصی ندارد! در حالیکه این رویکرد کاملا اشتباه است، زیرا فرایند طراحی یک لوگوی زیبا که در نهایت سادگی دربرگیرنده ویژگیهای اصلی برند یا شرکتی که برای آن طراحی شده است نیز باشد یک استراتژی پیچیده است.
طراحی لوگو را میتوان در چند مرحله جمعبندی کرد: مشخص کردن اهداف، تحقیق، جستجوی روشها و مفاهیم خلاقانه، انتخاب سبک، انتخاب پالت رنگی، آزمایش نتیجه در اندازهها و محیطهای مختلف و در نهایت تهیه یک راهنما برای مشخص کردن موارد درست و نادرست استفاده از لوگو.
پس دیدیم که طراحی لوگو بر خلاف تصور خیلی از افراد به هیچ عنوان کار سادهای نیست و با کشیدن چند خط و صرف یکی دو ساعت زمان نمیتوان یک لوگوی استاندارد طراحی کرد.
برای آشنایی بیشتر با فرایند طراحی لوگو و تامل در هریک از مراحل طراحی آن پیشنهاد میکنم که این مقاله را بخوانید.
https://bit.ly/3k7f7ps
(زمان حدودی مطالعه: ۱۱ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
خیلی از مردم توانایی خواندن و نوشتن به دیگر زبانها را ندارند، اما اکثر آنها لوگوی برندهای معروف را میشناسند، به همین دلیل است که لوگوها اهمیت زیادی دارند و بخش مهمی از هویت بصری یک شرکت یا برند را به خود اختصاص میدهند.
مردم به آسانی با لوگوها ارتباط برقرار میکنند و آن را در کنار تجربیات خود از یک محصول یا خدمت بهخاطر میسپارند. ارتباط فوری مخاطب با یک برند یا شرکت با لوگویی که برای آن طراحی شدهاست برقرار میشود به همین دلیل است که برندها و شرکتها به لوگویی متناسب با شخصیت خود نیاز دارند تا بتوانند مخاطبان هدفشان را به سمت خود جلب کنند.
طراحی یک لوگوی خلاق و بهیاد ماندنی که با شخصیت برند یا شرکتی که برای آن طراحی میشود هماهنگی داشته باشد کار راحتی نیست، یکی از ویژگیهای لوگوهای برجسته سادگی آنهاست، اما ایجاد یک لوگوی ساده ولی در عینحال کاربردی کار دشواری است و گاهی برای طراحان به یک چالش تبدیل میشود.
شاید سادگی لوگوهای مطرح این توهم را برای برخی ایجاد کند که طراحی لوگو کاری ساده و چند ساعته است و نیاز به مهارت خاصی ندارد! در حالیکه این رویکرد کاملا اشتباه است، زیرا فرایند طراحی یک لوگوی زیبا که در نهایت سادگی دربرگیرنده ویژگیهای اصلی برند یا شرکتی که برای آن طراحی شده است نیز باشد یک استراتژی پیچیده است.
طراحی لوگو را میتوان در چند مرحله جمعبندی کرد: مشخص کردن اهداف، تحقیق، جستجوی روشها و مفاهیم خلاقانه، انتخاب سبک، انتخاب پالت رنگی، آزمایش نتیجه در اندازهها و محیطهای مختلف و در نهایت تهیه یک راهنما برای مشخص کردن موارد درست و نادرست استفاده از لوگو.
پس دیدیم که طراحی لوگو بر خلاف تصور خیلی از افراد به هیچ عنوان کار سادهای نیست و با کشیدن چند خط و صرف یکی دو ساعت زمان نمیتوان یک لوگوی استاندارد طراحی کرد.
برای آشنایی بیشتر با فرایند طراحی لوگو و تامل در هریک از مراحل طراحی آن پیشنهاد میکنم که این مقاله را بخوانید.
https://bit.ly/3k7f7ps
(زمان حدودی مطالعه: ۱۱ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Logo Design: Creative Stages.
Logos are perhaps as vital and crucial for marketing success of a brand or company as appearance is important for the first meeting with a…
اصول استفاده از رنگها در طراحی رابط کاربری
یکی از فاکتورهای اساسی در طراحی رابط کاربری استفاده از رنگهاست. انتخاب و استفاده از رنگهای مختلف میتواند یک طرح ساده را به طرحی جذاب و یا طرحی جذاب را به طرحی بیاحساس و ضعیف تبدیل کند. از این رو همواره انتخاب رنگها در طراحی از اهمیت بالایی برخوردار است.
حال مساله اساسی در این راستا شناخت رنگها، روانشناسی رنگها، ترکیبهای رنگی و نکات دیگری از این دست است تا در نهایت رنگهای استفاده شده در طراحی حس و حالی منطبق بر هدف و روح محصول را به کاربر ارائه کند و در عین حال از جذابیت بصری خوبی برای کاربران برخوردار باشد.
در مقاله زیر ویژگیها و مشخصههای رنگها بیان شده و در ادامه اصول کلی برای استفاده از رنگها در طراحی رابط کاربری معرفی شده است. با مطالعه این مقاله میتوانید با عناوین و تعاریف فنی در مورد رنگها در محصولات دیجیتال آشنا شده و همچنین اصول استفاده از رنگها را نیز مشاهده کنید:
http://bit.ly/dxgn690
(زمان حدودی مطالعه: 12 دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #رنگ
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
یکی از فاکتورهای اساسی در طراحی رابط کاربری استفاده از رنگهاست. انتخاب و استفاده از رنگهای مختلف میتواند یک طرح ساده را به طرحی جذاب و یا طرحی جذاب را به طرحی بیاحساس و ضعیف تبدیل کند. از این رو همواره انتخاب رنگها در طراحی از اهمیت بالایی برخوردار است.
حال مساله اساسی در این راستا شناخت رنگها، روانشناسی رنگها، ترکیبهای رنگی و نکات دیگری از این دست است تا در نهایت رنگهای استفاده شده در طراحی حس و حالی منطبق بر هدف و روح محصول را به کاربر ارائه کند و در عین حال از جذابیت بصری خوبی برای کاربران برخوردار باشد.
در مقاله زیر ویژگیها و مشخصههای رنگها بیان شده و در ادامه اصول کلی برای استفاده از رنگها در طراحی رابط کاربری معرفی شده است. با مطالعه این مقاله میتوانید با عناوین و تعاریف فنی در مورد رنگها در محصولات دیجیتال آشنا شده و همچنین اصول استفاده از رنگها را نیز مشاهده کنید:
http://bit.ly/dxgn690
(زمان حدودی مطالعه: 12 دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #رنگ
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
10 Principles for Color Usage in UI Design
Best practices, tips, and terminology for using color in UI
هفت نکته مفید برای طراحی بهتر آیکن اپلیکیشنها
به صفحات گوشی موبایل خود نگاه کنید و آیکن اپلیکیشنهایی که شاید هر روز از آنها استفاده میکنید را در ذهنتان مرور کنید. بهنظر شما چرا بعضی از آیکنها بیشتر در خاطرتان ماندگار هستند و راحتتر از سایرین آنها را پیدا میکنید؟
به جرات میتوان گفت که امروز آیکنها همه جا هستند. روی گوشیهای موبایل، ساعتهای هوشمند، صفحات کامپیوترها و حتی اتومبیلها. تمامی کاربران دستگاههای دیجیتال به صورت روزمره با دهها آیکن ارتباط برقرار میکنند.
شاید بعضیها طراحی آیکن رو به عنوان یکی از بخشهای ساده و کم اهمیت هر پروژه در نظر بگیرند اما این درست نیست زیرا طراحی درست آیکن برای اپلیکیشنها به ایجاد تجربه کاربری بهتر کمک زیادی میکند.
آیکنها نمایش بصری اپلیکیشنها هستند، آنها آرم نیستند و نباید فقط به عنوان مکانی برای قرار گرفتن لوگو به آنها نگاه کرد، آیکنها اولین تصور و تجربه کاربر در برخورد با اپلیکیشنها را ایجاد میکنند، زیرا اولین چیزی است که کاربر قبل از دانلود یک اپلیکیشن میبیند. در ادامه نیز این آیکنها هستند که وجود آن اپلیکیشن خاص را به کاربر یادآوری میکند.
همه اینها عناصر کوچکی از بخش اساسی و مهم تجربه مثبت کاربر هستند. باید این نکته را مدنظر قرار دهید که کاربران آیکن اپلیکیشن شما را در میان چندین آیکن دیگر میبینند و بنابراین قابل تشخیص بودن آیکن و ماندگاری آن در ذهن مخاطب اهمیت زیادی دارد.
این مقاله با ارایه نکاتی به شما کمک میکند تا طراحی آیکن برای اپلیکیشنها را از نگاهی دیگر ببینید.
http://bit.ly/dxgn691
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#اپلیکیشن #طراحی #آیکن
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
به صفحات گوشی موبایل خود نگاه کنید و آیکن اپلیکیشنهایی که شاید هر روز از آنها استفاده میکنید را در ذهنتان مرور کنید. بهنظر شما چرا بعضی از آیکنها بیشتر در خاطرتان ماندگار هستند و راحتتر از سایرین آنها را پیدا میکنید؟
به جرات میتوان گفت که امروز آیکنها همه جا هستند. روی گوشیهای موبایل، ساعتهای هوشمند، صفحات کامپیوترها و حتی اتومبیلها. تمامی کاربران دستگاههای دیجیتال به صورت روزمره با دهها آیکن ارتباط برقرار میکنند.
شاید بعضیها طراحی آیکن رو به عنوان یکی از بخشهای ساده و کم اهمیت هر پروژه در نظر بگیرند اما این درست نیست زیرا طراحی درست آیکن برای اپلیکیشنها به ایجاد تجربه کاربری بهتر کمک زیادی میکند.
آیکنها نمایش بصری اپلیکیشنها هستند، آنها آرم نیستند و نباید فقط به عنوان مکانی برای قرار گرفتن لوگو به آنها نگاه کرد، آیکنها اولین تصور و تجربه کاربر در برخورد با اپلیکیشنها را ایجاد میکنند، زیرا اولین چیزی است که کاربر قبل از دانلود یک اپلیکیشن میبیند. در ادامه نیز این آیکنها هستند که وجود آن اپلیکیشن خاص را به کاربر یادآوری میکند.
همه اینها عناصر کوچکی از بخش اساسی و مهم تجربه مثبت کاربر هستند. باید این نکته را مدنظر قرار دهید که کاربران آیکن اپلیکیشن شما را در میان چندین آیکن دیگر میبینند و بنابراین قابل تشخیص بودن آیکن و ماندگاری آن در ذهن مخاطب اهمیت زیادی دارد.
این مقاله با ارایه نکاتی به شما کمک میکند تا طراحی آیکن برای اپلیکیشنها را از نگاهی دیگر ببینید.
http://bit.ly/dxgn691
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#اپلیکیشن #طراحی #آیکن
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
7 Handy Tips for Better App Icon Design
Everyday users of digital devices interact with dozens of App Icons. In the other hand, some designers tend to treat the craft of icon…
ده سافت اسکیل برای طراحان محصول
اگر به گذشته خود به مدت ۶ ماه نگاه کنید و از خود بپرسید چگونه در این مدت از نظر کاری بهبود یافتهاید، معمولا مسائلی مانند درککردن نحوه تست کاربر یا سازگاری با چالشهای روزانه که عمیقا به کارتان مربوط است، روبرو میشوید. اما به عنوان یک طراح محصول نیاز داریم در کنار تمامی این موارد، در مورد بهبود در خصوص مسائل دیگر نیز تلاش کنیم.
نمونههایی که در زیر مشاهده میکنید، بخشی از مواردی است که نویسنده این مقاله با آنها درگیر بوده است.
۱- بازخورد
مهارت گرفتن بازخورد مناسب و سازنده از مشتری و کنترل بازخوردهای نامناسب و غیرسازنده یکی از مهارتهایی است که احتمالا برای خیلی از طراحان ناخوشایند و سخت به نظر برسد. اما عدم یادگیری این مهارت باعث دریافت بازخوردهای مبهم و بیارزشی مثل “ممکن است این ویژگی را حذف کنید!” از سوی مشتری میشود.
در هنگام گرفتن بازخورد، نیاز است تا به صورت دقیق آنچه را که میخواهیم در مورد آن بازخورد بگیریم مشخص کنیم.
۲- شنوندهی خوبی باشیم!
شنیدن خوب، هنر تمرکز بر فرد گوینده و خالیکردن ذهن از تمامی افکار، ایدهها و عقایدی است که در آن لحظه به ذهنمان خطور میکند. این مهارت در هنگام مصاحبه با مشتریان، صحبت با همکاران یا دریافت اطلاعات در مورد مشکلات بیزینسی مشتریان به ما کمک بسزایی میکند.
شنیدن خوب، نه تنها به نفع حرفهی ما خواهد بود بلکه در روابط دوستانه، مصاحبهها یا هرچیز دیگری که شامل ارتباط با افراد است، کمک خواهد کرد.
۳- ذهنیت باز
طراحی محصول، تماماً در ارتباط با خلاقیت و یافتن راهکارهای مناسب برای مشکلات موجود است. به همین دلیل نیاز است تا ذهنی باز داشته باشیم چرا که در مورد مشکلات احتمالی در آینده و یافتن راهحلهای جایگزین، آمادگی بیشتری خواهیم داشت.
۴- همدلی
همدلی، کلمه کلیدی است که در دنیای دیجیتال معمولا زیاد در مورد آن میشنویم. به زبان سادهتر، همدلی به معنی قراردادن خود در نقش کاربر است. شنونده خوب بودن، اصلیترین ابزار برای ایجاد و توسعه همدلی است. اگر ما بتوانیم مشکلات یک کاربر را به خوبی درک کنیم، پس میتوانیم احساسات آن شخص را نیز به خوبی حس کنیم.
۵- هر ارتباط یک پروژهی تجربه کاربری است!
به جای ارسال پیامهایی مانند “من مطمئن هستم محصولی وجود دارد که میتوانیم از آن استفاده کنیم” که کاربر را ملزم به انجام کاری (مثلاً، جستوجو در گوگل) میکند، میتوانیم کار را برای طرف مقابل ساده کرده و از جملهای شبیه به این جمله استفاده کنیم: “من بعد از انجام تحقیقاتی، محصول x، y و z را یافتم که میتواند مشکل استخدام ما را حل کند”. ایجاد چنین ارتباطی یک تجربه یکپارچه برای طرف مقابل و در نتیجه باعث لذتبردن کار با ما خواهد بود. در مقابل اعتبار ما به عنوان یک طراح محصول نیز بهبود خواهد یافت.
سایر موارد و توضیحات بیشتر در مورد هریک را در ادامهی این مقاله بخوانید.
http://bit.ly/dxgn692
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراح #طراح_محصول #سافت_اسکیل #مهارت
@Dexign فلسفه دیزاین
______
اگر به گذشته خود به مدت ۶ ماه نگاه کنید و از خود بپرسید چگونه در این مدت از نظر کاری بهبود یافتهاید، معمولا مسائلی مانند درککردن نحوه تست کاربر یا سازگاری با چالشهای روزانه که عمیقا به کارتان مربوط است، روبرو میشوید. اما به عنوان یک طراح محصول نیاز داریم در کنار تمامی این موارد، در مورد بهبود در خصوص مسائل دیگر نیز تلاش کنیم.
نمونههایی که در زیر مشاهده میکنید، بخشی از مواردی است که نویسنده این مقاله با آنها درگیر بوده است.
۱- بازخورد
مهارت گرفتن بازخورد مناسب و سازنده از مشتری و کنترل بازخوردهای نامناسب و غیرسازنده یکی از مهارتهایی است که احتمالا برای خیلی از طراحان ناخوشایند و سخت به نظر برسد. اما عدم یادگیری این مهارت باعث دریافت بازخوردهای مبهم و بیارزشی مثل “ممکن است این ویژگی را حذف کنید!” از سوی مشتری میشود.
در هنگام گرفتن بازخورد، نیاز است تا به صورت دقیق آنچه را که میخواهیم در مورد آن بازخورد بگیریم مشخص کنیم.
۲- شنوندهی خوبی باشیم!
شنیدن خوب، هنر تمرکز بر فرد گوینده و خالیکردن ذهن از تمامی افکار، ایدهها و عقایدی است که در آن لحظه به ذهنمان خطور میکند. این مهارت در هنگام مصاحبه با مشتریان، صحبت با همکاران یا دریافت اطلاعات در مورد مشکلات بیزینسی مشتریان به ما کمک بسزایی میکند.
شنیدن خوب، نه تنها به نفع حرفهی ما خواهد بود بلکه در روابط دوستانه، مصاحبهها یا هرچیز دیگری که شامل ارتباط با افراد است، کمک خواهد کرد.
۳- ذهنیت باز
طراحی محصول، تماماً در ارتباط با خلاقیت و یافتن راهکارهای مناسب برای مشکلات موجود است. به همین دلیل نیاز است تا ذهنی باز داشته باشیم چرا که در مورد مشکلات احتمالی در آینده و یافتن راهحلهای جایگزین، آمادگی بیشتری خواهیم داشت.
۴- همدلی
همدلی، کلمه کلیدی است که در دنیای دیجیتال معمولا زیاد در مورد آن میشنویم. به زبان سادهتر، همدلی به معنی قراردادن خود در نقش کاربر است. شنونده خوب بودن، اصلیترین ابزار برای ایجاد و توسعه همدلی است. اگر ما بتوانیم مشکلات یک کاربر را به خوبی درک کنیم، پس میتوانیم احساسات آن شخص را نیز به خوبی حس کنیم.
۵- هر ارتباط یک پروژهی تجربه کاربری است!
به جای ارسال پیامهایی مانند “من مطمئن هستم محصولی وجود دارد که میتوانیم از آن استفاده کنیم” که کاربر را ملزم به انجام کاری (مثلاً، جستوجو در گوگل) میکند، میتوانیم کار را برای طرف مقابل ساده کرده و از جملهای شبیه به این جمله استفاده کنیم: “من بعد از انجام تحقیقاتی، محصول x، y و z را یافتم که میتواند مشکل استخدام ما را حل کند”. ایجاد چنین ارتباطی یک تجربه یکپارچه برای طرف مقابل و در نتیجه باعث لذتبردن کار با ما خواهد بود. در مقابل اعتبار ما به عنوان یک طراح محصول نیز بهبود خواهد یافت.
سایر موارد و توضیحات بیشتر در مورد هریک را در ادامهی این مقاله بخوانید.
http://bit.ly/dxgn692
(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراح #طراح_محصول #سافت_اسکیل #مهارت
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
10 Soft Skills for UI & UX Designers
Developing social skills are essential to a successful career in UI & UX
اختیار از دست رفته؛
چگونه محصولات دیجیتال را انسانیتر کنیم!
برخلاف ادعای انسان محور بودن محصولات، اتفاقا بیشتر تمرکز شرکتها روی منفعتهاییست که میتوانند از کاربرانشان دریافت کنند و کمتر به فکر این هستند که واقعا چه چیزی را میتوانند برای آنها عرضه کنند.
محصولات دیجیتال تمام زمان و توجه ما را اشغال کردهاند، طوری که به سختی میتوانیم از آنها دل بکنیم. هیچ وقت احساس کافی بودن به ما دست نمیدهد و ما خود را بیشتر و بیشتر خرج آنها میکنیم. این سرویسها و محصولات دیجیتال حریصند و نیازمند تمام اطلاعات ما هستند، عکسها، فیلمها، جملات، دوستان و خانه و زندگی ما را طلب میکنند. ما تمامی این اطلاعات را در اختیار این محصولات دیجیتال قرار میدهیم چون آنها به ذات مفید هستند. اما این حس سودمندی برای انسان به تنهایی کافی نیست.
احتمالا اغلب اوقات با این حس افسردگی، ناامیدی و خستگی هنگام تعامل با این اپلیکیشنها مواجه شدهاید. ما دوست داریم در برخورد با تکنولوژی احساس اختیار و قدرت بکنیم و به کلی این موضوع را فراموش کردهاییم که سودمندی با توانمندی و اختیار یکسان نیست.
توانمندسازی در انسان بدین معنی است که او احساس مطمئن و دلگرمی از کنترل کردن زندگی خود داشته باشد. و این موضوع اصلا اولویتی در تکنولوژی حال حاضر ندارد و برعکس آن در حال اتفاق افتادن است.
تمامی اطلاعات ما در حال واکاوی ، استخراج و تحت تحلیلهای مختلفی بدون شفافیت قرار دارد. ما با دریایی از نوتیفیکیشنها در گوشی همراه خود مواجهاییم. تمامی انتخابهای ما در دنیای دیجیتال کاملا دیکتهشده طبق الگوریتمهای تبلیغاتی قرار دارد.
ما از تکنولوژی این را میخواهیم که توانایی ما را تقویت کند به ما قدرت اختیار بدهد، بدون اینکه چیزی را به ما دیکته کند. بهترین مثالی که میتوان دراینباره زد، اتوموبیل است، سفر کردن انسانها را با یک پیشرفت چشمگیر روبرو کرده است. ما زمانی که به آن نیاز داریم سراغ آن میرویم و وقتی نیازی به آن نداریم برخلاف اپلیکیشنهای سمج هیچ اصراری به ما نمیکند و کاملا از دید ما پنهان است. برای انسان کار میکند، به او گوش میدهد. و هیچگونه مزاحمتی برای او ایجاد نمیکند.
در مقالات زیر با انواع ربایشهای اطلاعاتی، غصب زمان ارزشمند انسانها و راهحلهای اخلاقی تبدیل دیزاینهای شما به محصولات توانمند آشنا میشوید. امیدوارم که به خوبی آنها را مطالعه کنید و هنگام دیزاین از آنها بهره ببرید.
http://bit.ly/dxgn693-1
http://bit.ly/dxgn693-2
http://bit.ly/dxgn693-3
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۷ دقیقه،
مقالهی دوم: ۸ دقیقه
و مقالهی سوم: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #روانشناسی #تکنولوژی #دیزاین_اخلاقی #انسان_محور
@Dexign فلسفه دیزاین
______
چگونه محصولات دیجیتال را انسانیتر کنیم!
برخلاف ادعای انسان محور بودن محصولات، اتفاقا بیشتر تمرکز شرکتها روی منفعتهاییست که میتوانند از کاربرانشان دریافت کنند و کمتر به فکر این هستند که واقعا چه چیزی را میتوانند برای آنها عرضه کنند.
محصولات دیجیتال تمام زمان و توجه ما را اشغال کردهاند، طوری که به سختی میتوانیم از آنها دل بکنیم. هیچ وقت احساس کافی بودن به ما دست نمیدهد و ما خود را بیشتر و بیشتر خرج آنها میکنیم. این سرویسها و محصولات دیجیتال حریصند و نیازمند تمام اطلاعات ما هستند، عکسها، فیلمها، جملات، دوستان و خانه و زندگی ما را طلب میکنند. ما تمامی این اطلاعات را در اختیار این محصولات دیجیتال قرار میدهیم چون آنها به ذات مفید هستند. اما این حس سودمندی برای انسان به تنهایی کافی نیست.
احتمالا اغلب اوقات با این حس افسردگی، ناامیدی و خستگی هنگام تعامل با این اپلیکیشنها مواجه شدهاید. ما دوست داریم در برخورد با تکنولوژی احساس اختیار و قدرت بکنیم و به کلی این موضوع را فراموش کردهاییم که سودمندی با توانمندی و اختیار یکسان نیست.
توانمندسازی در انسان بدین معنی است که او احساس مطمئن و دلگرمی از کنترل کردن زندگی خود داشته باشد. و این موضوع اصلا اولویتی در تکنولوژی حال حاضر ندارد و برعکس آن در حال اتفاق افتادن است.
تمامی اطلاعات ما در حال واکاوی ، استخراج و تحت تحلیلهای مختلفی بدون شفافیت قرار دارد. ما با دریایی از نوتیفیکیشنها در گوشی همراه خود مواجهاییم. تمامی انتخابهای ما در دنیای دیجیتال کاملا دیکتهشده طبق الگوریتمهای تبلیغاتی قرار دارد.
ما از تکنولوژی این را میخواهیم که توانایی ما را تقویت کند به ما قدرت اختیار بدهد، بدون اینکه چیزی را به ما دیکته کند. بهترین مثالی که میتوان دراینباره زد، اتوموبیل است، سفر کردن انسانها را با یک پیشرفت چشمگیر روبرو کرده است. ما زمانی که به آن نیاز داریم سراغ آن میرویم و وقتی نیازی به آن نداریم برخلاف اپلیکیشنهای سمج هیچ اصراری به ما نمیکند و کاملا از دید ما پنهان است. برای انسان کار میکند، به او گوش میدهد. و هیچگونه مزاحمتی برای او ایجاد نمیکند.
در مقالات زیر با انواع ربایشهای اطلاعاتی، غصب زمان ارزشمند انسانها و راهحلهای اخلاقی تبدیل دیزاینهای شما به محصولات توانمند آشنا میشوید. امیدوارم که به خوبی آنها را مطالعه کنید و هنگام دیزاین از آنها بهره ببرید.
http://bit.ly/dxgn693-1
http://bit.ly/dxgn693-2
http://bit.ly/dxgn693-3
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۱۷ دقیقه،
مقالهی دوم: ۸ دقیقه
و مقالهی سوم: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #روانشناسی #تکنولوژی #دیزاین_اخلاقی #انسان_محور
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How Technology is Hijacking Your Mind — from a Magician and Google Design Ethicist
Where does technology exploit our minds’ weaknesses?
تمرکز بر محتوا در ساخت صفحات وب
در هنگام ساخت یک صفحه وب، آیا در شرایطی قرار گرفتهاید که از خود بپرسید "چگونه میتوانم طرح خود را به طور درست در دستگاهی نمایش دهم که صفحه نمایش آن با نسبت ابعاد استاندارد متفاوت است؟"، "آیا باید نسخه دسکتاپ طراحی شده را به عنوان مبنای طراحی برای سایر دستگاهها در نظر گرفت؟" و یا اینکه "چرا طراحی من در صفحه موبایل دچار بهم ریختگی شده است؟" مواجهه با پرسشهای از این قبیل در هنگام ساخت یک صفحه وب امر متداولی است که طراحان و توسعهدهندگان وب باید آنها را در نظر داشته باشند.
هنگام ایجاد یک صفحه وب، توجه به این نکته که صفحات وب ساخته شده بر روی تمامی دستگاهها به درستی نمایش داده شوند امری ضروری است. برای اینکار نیاز به استفاده از طراحی ریسپانسیو است که با کمک آن میتوانیم صفحات داینامیک جذابی ایجاد کنیم که در همه دستگاهها به درستی نمایش داده شوند. در طراحی ریسپانسیو از چندین نقطه شکست برای تقسیم اندازه صفحه استفاده میشود که این متد باعث ایجاد یک صفحه وب داینامیک میگردد. به این صورت که در هر محدوده استایلهایی برای عناصر مختلف تعریف میشود و هر عنصر میتواند براساس آنچه تعریف شده است کشیده و یا کوچک شود.
محدودهها معمولاً بسته به عرض دستگاههای مختلف تعریف میشوند و بر اساس این محدودهها طرحهای جداگانهای برای موبایل، تبلت و دسکتاپ ساخته میشود. برای آشنایی بیشتر با این موضوع شما را به خواندن این مقاله کاربردی و جذاب دعوت مینماییم.
http://bit.ly/dxgn694
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#ساختصفحاتوب #اصول
@Dexign فلسفه دیزاین
__
در هنگام ساخت یک صفحه وب، آیا در شرایطی قرار گرفتهاید که از خود بپرسید "چگونه میتوانم طرح خود را به طور درست در دستگاهی نمایش دهم که صفحه نمایش آن با نسبت ابعاد استاندارد متفاوت است؟"، "آیا باید نسخه دسکتاپ طراحی شده را به عنوان مبنای طراحی برای سایر دستگاهها در نظر گرفت؟" و یا اینکه "چرا طراحی من در صفحه موبایل دچار بهم ریختگی شده است؟" مواجهه با پرسشهای از این قبیل در هنگام ساخت یک صفحه وب امر متداولی است که طراحان و توسعهدهندگان وب باید آنها را در نظر داشته باشند.
هنگام ایجاد یک صفحه وب، توجه به این نکته که صفحات وب ساخته شده بر روی تمامی دستگاهها به درستی نمایش داده شوند امری ضروری است. برای اینکار نیاز به استفاده از طراحی ریسپانسیو است که با کمک آن میتوانیم صفحات داینامیک جذابی ایجاد کنیم که در همه دستگاهها به درستی نمایش داده شوند. در طراحی ریسپانسیو از چندین نقطه شکست برای تقسیم اندازه صفحه استفاده میشود که این متد باعث ایجاد یک صفحه وب داینامیک میگردد. به این صورت که در هر محدوده استایلهایی برای عناصر مختلف تعریف میشود و هر عنصر میتواند براساس آنچه تعریف شده است کشیده و یا کوچک شود.
محدودهها معمولاً بسته به عرض دستگاههای مختلف تعریف میشوند و بر اساس این محدودهها طرحهای جداگانهای برای موبایل، تبلت و دسکتاپ ساخته میشود. برای آشنایی بیشتر با این موضوع شما را به خواندن این مقاله کاربردی و جذاب دعوت مینماییم.
http://bit.ly/dxgn694
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#ساختصفحاتوب #اصول
@Dexign فلسفه دیزاین
__
Medium
Building web pages thinking about content first
When creating a web page have you been in a situation like “How can I make this design look good in the new phone/tablet that has a screen…
۴ سال شد؛ که «دیزاین» را نشر میدهیم.
شهریور ۹۵ بود که این کانال با هدف اشتراکگذاری مقالات خوب، ابزارهای کاربردی و خبرهای دنیای جذاب دیزاین شکل گرفت. حالا بعد از ۴ سال، با همراهی دیزاینرهای خوبی که روزانه نوشتههایشان را میخوانید و پیامهای همدلانه شما، انرژیمان دوچندان است.
به قول یکی از پیامهای دریافتیمان از شما، حالا بیش از پیش میخواهیم که «پیامآور تجربه امید و رشد» باشیم.
هر جا فرصتی بوده گفتهام: دیزاین مهارتی نه صرفا برای کار که مهارتی برای زندگیست. «دیزاین» میتواند به مثابه تفکری برای خلق و بهبود، در زندگی ما نیز جاری شده، گره بسیاری از مشکلات را بگشاید. دیزاینر با انسانها همدل است و بهبود را چرخهای میبیند که با هربار تکرار آن، بهبودهایی هرچند اندک، بروز میکند. در این روزهای پر از ابهام و عدمقطعیت، چهبسا بیشتر به تجربه و زندگیِ دیزاین نیاز داریم و شاید یکی از راههای به پیش رفتن، دیزاین باشد.
به بهانه ۴ ساله شدن این کانال، میخواهیم «دیزاین» را تجربه کرده، همراهتان بهتر شویم. پیامهایتان مایه بهبود و دلگرمیست، دریغ نکنیدشان.
با احترام، رامین خطیبی
بهمراه نویسندگان کانال
۱۶ مهر ۱۳۹۹
شهریور ۹۵ بود که این کانال با هدف اشتراکگذاری مقالات خوب، ابزارهای کاربردی و خبرهای دنیای جذاب دیزاین شکل گرفت. حالا بعد از ۴ سال، با همراهی دیزاینرهای خوبی که روزانه نوشتههایشان را میخوانید و پیامهای همدلانه شما، انرژیمان دوچندان است.
به قول یکی از پیامهای دریافتیمان از شما، حالا بیش از پیش میخواهیم که «پیامآور تجربه امید و رشد» باشیم.
هر جا فرصتی بوده گفتهام: دیزاین مهارتی نه صرفا برای کار که مهارتی برای زندگیست. «دیزاین» میتواند به مثابه تفکری برای خلق و بهبود، در زندگی ما نیز جاری شده، گره بسیاری از مشکلات را بگشاید. دیزاینر با انسانها همدل است و بهبود را چرخهای میبیند که با هربار تکرار آن، بهبودهایی هرچند اندک، بروز میکند. در این روزهای پر از ابهام و عدمقطعیت، چهبسا بیشتر به تجربه و زندگیِ دیزاین نیاز داریم و شاید یکی از راههای به پیش رفتن، دیزاین باشد.
به بهانه ۴ ساله شدن این کانال، میخواهیم «دیزاین» را تجربه کرده، همراهتان بهتر شویم. پیامهایتان مایه بهبود و دلگرمیست، دریغ نکنیدشان.
با احترام، رامین خطیبی
بهمراه نویسندگان کانال
۱۶ مهر ۱۳۹۹
اصول نوین طراحی Spotify
از سال ۲۰۰۶ که سرویس پخش موسیقی اسپاتیفای شروع به کار کرد، این سرویس دائما در حال پیشرفت و گسترش بوده است و اکنون به یکی از بزرگترین سرویسهای آنلاین پخش موسیقی تبدیل شده است.
نکته حائز اهمیت درباره این سرویس، توجه مضاعف به تجربه کاربران در استفاده از این سرویس و تلاش در بهبود آن بوده است. برای این منظور طراحان اسپاتیفای در سال ۲۰۱۳ اصول طراحی این سرویس را تدوین کردند تا با اتکا به آنها، این سرویس همواره مبتی بر اصول و قواعدی مشخص بوده و در راه انتقال تجربه کاربریای مناسب موفق باشد.
به مرور زمان و با گسترش استفاده از این سرویس و تنوع هرچه بیشتر طیف مخاطبان آن، نیاز به اصلاح و بهبود این اصول حس میشد. بنابراین طراحان اسپاتیفای برای پاسخ به این سوال که «چگونه میتوانند کیفیت بالای طراحی را در تجربهای که خلق میکنند، حفظ کنند؟» در صدد این برآمدند تا اصول طراحی خود را اصلاح کرده و بهبود دهند.
برای اینکه با روند این تغییرات و فلسفه آن آشنا شوید و ببینید که نتیجه تلاش طراحان اسپاتیفای در این زمینه به کجا رسیده است، پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn695
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#تجربه_کاربری #دیزاین #اسپاتیفای
@Dexign فلسفه دیزاین
______
از سال ۲۰۰۶ که سرویس پخش موسیقی اسپاتیفای شروع به کار کرد، این سرویس دائما در حال پیشرفت و گسترش بوده است و اکنون به یکی از بزرگترین سرویسهای آنلاین پخش موسیقی تبدیل شده است.
نکته حائز اهمیت درباره این سرویس، توجه مضاعف به تجربه کاربران در استفاده از این سرویس و تلاش در بهبود آن بوده است. برای این منظور طراحان اسپاتیفای در سال ۲۰۱۳ اصول طراحی این سرویس را تدوین کردند تا با اتکا به آنها، این سرویس همواره مبتی بر اصول و قواعدی مشخص بوده و در راه انتقال تجربه کاربریای مناسب موفق باشد.
به مرور زمان و با گسترش استفاده از این سرویس و تنوع هرچه بیشتر طیف مخاطبان آن، نیاز به اصلاح و بهبود این اصول حس میشد. بنابراین طراحان اسپاتیفای برای پاسخ به این سوال که «چگونه میتوانند کیفیت بالای طراحی را در تجربهای که خلق میکنند، حفظ کنند؟» در صدد این برآمدند تا اصول طراحی خود را اصلاح کرده و بهبود دهند.
برای اینکه با روند این تغییرات و فلسفه آن آشنا شوید و ببینید که نتیجه تلاش طراحان اسپاتیفای در این زمینه به کجا رسیده است، پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn695
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#تجربه_کاربری #دیزاین #اسپاتیفای
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Introducing Spotify’s New Design Principles
Design principals talk design principles. Here’s how we aim to make Spotify feel Relevant, Human, and Unified.
چگونه برای صید ایدههای عالی آماده شویم؟
برای پیشرفت در زندگی، چه شغلی، چه در خانه یا تحصیلات آکادمیک همیشه نیازمند نوآوری هستیم. مهم نیست در چه شرایطی باشیم، مشکلات همیشه پیش میآیند و ما نیازمند راهکار برای حل آنها هستیم.
دیوید لینچ فیلمسازی که به خاطر پروژههایی مانند Twin Peaks و Mulholland Drive و همچنین به خاطر قدرت خلاقیتش در خلق آثار معروف است، در دو مصاحبه تلویزیونی، در مورد اینکه ایدهها از کجا میآیند و چگونگی دستیابی به آنها صحبت میکند، که میتوانید در ادامه آنها را مشاهده کنید.
ایدهها مانند ماهی هستند!
لینچ میگوید “هرکاری که ما انجام میدهیم از یک ایده شروع میشود. بنابراین شما ایدهها را نمیسازید، آنها را میگیرید.” شما باید آنها را متقاعد کنید تا به سمتتان بیاید. میل به داشتن ایده مانند این است که شما قلاب ماهیگیری همراه با طعمه را در آب فرو کنید تا ببینید در نهایت چه چیزی نصیبتان خواهد شد.
در ادامه میگوید “شما میتوانید از طریق رویاپردازی یا دیدن مکانهایی به این ایدهها دست یابید. اگر فکر میکنید دیدن مکانهای جدید ایدههایی را در ذهن شما خلق میکند، پس باید از خانه بیرون بیایید و سفر را شروع کنید.”
درست در زمانی که انتظارش را ندارید ممکن است به واسطهی رویاپردازی، هنگام قدمزدن در خیابان، انعکاس تصویر در آب یک چاله یا حتی هنگامی که چیزی به شما ضربهای میزند، ایدهای را صید کنید. برای گم نکردن ایدههایی که از این طریق به دست میآورید، نیاز هست همیشه دفتریادداشتی در جیب خود داشته باشید.
با استناد به یافتههای محققان، شما باید خود را با تجربههای جدید، افکار، مهارتها و دانش جدید تغذیه کنید، چرا که به واسطهی همین ترکیبهای غیرمعمولس، ایدهها خود را نشان میدهند. اگر چیز جدیدی به وجود نیاورید، نمیتوانید خلاق باشید.
ایدهها یکپارچه نیستند!
ممکن است ایدهای را به یکباره صید نکنید و در ادامه با استفاده از ماهیهای کوچکتر طعمه ماهی بزرگتر را فراهم کنید. در نهایت شما میتوانید پروژهی خود برای مثال فیلمنامه یا ایده برای نقاشی را داشته باشید.
… و نکتهی ارزشمند این صحبت که من خود به عنوان نویسنده این متن آن را تجربه کردهام!
دیوید لینچ معتقد است که ایدهها مانند تکههای پازل هستند، به مانند اینکه شما در یک اتاق مشغول کار هستید، نفر دیگری با تمامی تکههای پازل در اتاق کناری، یک به یک آنها را به سمت شما پرتاب میکند و این وظیفهی شماست که آنها را در کنار هم قرار دهید و نتیجه کار را درک کنید.
برای خلاقبودن راههای زیادی وجود دارد اما اساسیترین آن جمعآوری ایدههاست اگر شما پذیرای آنها باشید!
http://bit.ly/dxgn696
فیلم مصاحبه دیوید لینچ همراه با زیرنویس فارسی:
http://bit.ly/dxgn696-2
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#خلاقیت #نوآوری #دیوید_لینچ #ماهی #ایده #رویاپردازی #سفر
@Dexign فلسفه دیزاین
______
برای پیشرفت در زندگی، چه شغلی، چه در خانه یا تحصیلات آکادمیک همیشه نیازمند نوآوری هستیم. مهم نیست در چه شرایطی باشیم، مشکلات همیشه پیش میآیند و ما نیازمند راهکار برای حل آنها هستیم.
دیوید لینچ فیلمسازی که به خاطر پروژههایی مانند Twin Peaks و Mulholland Drive و همچنین به خاطر قدرت خلاقیتش در خلق آثار معروف است، در دو مصاحبه تلویزیونی، در مورد اینکه ایدهها از کجا میآیند و چگونگی دستیابی به آنها صحبت میکند، که میتوانید در ادامه آنها را مشاهده کنید.
ایدهها مانند ماهی هستند!
لینچ میگوید “هرکاری که ما انجام میدهیم از یک ایده شروع میشود. بنابراین شما ایدهها را نمیسازید، آنها را میگیرید.” شما باید آنها را متقاعد کنید تا به سمتتان بیاید. میل به داشتن ایده مانند این است که شما قلاب ماهیگیری همراه با طعمه را در آب فرو کنید تا ببینید در نهایت چه چیزی نصیبتان خواهد شد.
در ادامه میگوید “شما میتوانید از طریق رویاپردازی یا دیدن مکانهایی به این ایدهها دست یابید. اگر فکر میکنید دیدن مکانهای جدید ایدههایی را در ذهن شما خلق میکند، پس باید از خانه بیرون بیایید و سفر را شروع کنید.”
درست در زمانی که انتظارش را ندارید ممکن است به واسطهی رویاپردازی، هنگام قدمزدن در خیابان، انعکاس تصویر در آب یک چاله یا حتی هنگامی که چیزی به شما ضربهای میزند، ایدهای را صید کنید. برای گم نکردن ایدههایی که از این طریق به دست میآورید، نیاز هست همیشه دفتریادداشتی در جیب خود داشته باشید.
با استناد به یافتههای محققان، شما باید خود را با تجربههای جدید، افکار، مهارتها و دانش جدید تغذیه کنید، چرا که به واسطهی همین ترکیبهای غیرمعمولس، ایدهها خود را نشان میدهند. اگر چیز جدیدی به وجود نیاورید، نمیتوانید خلاق باشید.
ایدهها یکپارچه نیستند!
ممکن است ایدهای را به یکباره صید نکنید و در ادامه با استفاده از ماهیهای کوچکتر طعمه ماهی بزرگتر را فراهم کنید. در نهایت شما میتوانید پروژهی خود برای مثال فیلمنامه یا ایده برای نقاشی را داشته باشید.
… و نکتهی ارزشمند این صحبت که من خود به عنوان نویسنده این متن آن را تجربه کردهام!
دیوید لینچ معتقد است که ایدهها مانند تکههای پازل هستند، به مانند اینکه شما در یک اتاق مشغول کار هستید، نفر دیگری با تمامی تکههای پازل در اتاق کناری، یک به یک آنها را به سمت شما پرتاب میکند و این وظیفهی شماست که آنها را در کنار هم قرار دهید و نتیجه کار را درک کنید.
برای خلاقبودن راههای زیادی وجود دارد اما اساسیترین آن جمعآوری ایدههاست اگر شما پذیرای آنها باشید!
http://bit.ly/dxgn696
فیلم مصاحبه دیوید لینچ همراه با زیرنویس فارسی:
http://bit.ly/dxgn696-2
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#خلاقیت #نوآوری #دیوید_لینچ #ماهی #ایده #رویاپردازی #سفر
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Inc.com
Director David Lynch on How to Go Fishing for Great Ideas
A master filmmaker known for his creativity explains how to reel the ideas in.
وقفههای به جا؛ چرا و چگونه!
بدون تردید، توجه و تمرکز از عوامل مهم بهرهوری ما در انجام دادن کارها هستند. امروزه با وجود انواع دیوایسهای دیجیتالی و همینطور اپلیکیشنهای مختلف، انجام دادن وظیفه و کار مشخص به صورت عمیق خیلی سخت صورت میگیرد.
هزینهی پرت شدن حواس ما توسط نوتیفیکیشنهای سرویسهای مختلف چه چیزی میتواند باشد جز هدر رفتن زمان و جابجایی دنیای تمرکز به موضوعی حاشیهای؟
بازگشت این حواس پرت شده به مسیر اصلی، به زمانی حدودا به طور متوسط ۲۵ تا ۴۵دقیقهای نیازمند است. حال به این موضوع فکر کنید دهها یا شایدم صدها اپلیکیشن در گوشی و سیستم شما هر لحظه امکان دارند که شمارا با یک صدا، یک پیام به صورت پاپآپ غافلگیر کنند.
اما آیا واقعا میتوان تمامی این اعلانها را نادیده گرفت؟ آیا میشود اعلانهایی را به موقع و درست را طوری دیزاین کرد که با کمترین تداخل در تمرکز کاربر روبرو شود؟
ما نیازمند این هستیم که هرچه بیشتر سرویسهای خود را در این دنیای شلوغ، آرام دیزاین کنیم. یعنی با احترام به انسانها برای وقت و توجه آنها اولویت قائل شویم. شاید این جملهی معروف را شنیدهایید که دیزاین خوب دیزاینیست که پنهان است. اصلا متوجه وجود او نخواهید شد و هنگام کار با آن، بدون هیچ مزاحمتی به هدف و نیازمندی خود میرسید.
مقالات زیر به این موضوع مهم میپردازد. مشتاقانه شما را به خواندن آنها دعوت میکنم و امیدوارم که بتوانید از آنها در دیزاینهای خود، بهرهمند شوید.
http://bit.ly/dxgn697-1
http://bit.ly/dxgn697-2
http://bit.ly/dxgn697-3
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۹ دقیقه،
مقالهی دوم: ۵ دقیقه
و مقالهی سوم: ۵ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #دیزاین_فراگیر #دیزاین_اخلاقی #نوتیفیکیشن #اعلان #انسان_محور
@Dexign فلسفه دیزاین
______
بدون تردید، توجه و تمرکز از عوامل مهم بهرهوری ما در انجام دادن کارها هستند. امروزه با وجود انواع دیوایسهای دیجیتالی و همینطور اپلیکیشنهای مختلف، انجام دادن وظیفه و کار مشخص به صورت عمیق خیلی سخت صورت میگیرد.
هزینهی پرت شدن حواس ما توسط نوتیفیکیشنهای سرویسهای مختلف چه چیزی میتواند باشد جز هدر رفتن زمان و جابجایی دنیای تمرکز به موضوعی حاشیهای؟
بازگشت این حواس پرت شده به مسیر اصلی، به زمانی حدودا به طور متوسط ۲۵ تا ۴۵دقیقهای نیازمند است. حال به این موضوع فکر کنید دهها یا شایدم صدها اپلیکیشن در گوشی و سیستم شما هر لحظه امکان دارند که شمارا با یک صدا، یک پیام به صورت پاپآپ غافلگیر کنند.
اما آیا واقعا میتوان تمامی این اعلانها را نادیده گرفت؟ آیا میشود اعلانهایی را به موقع و درست را طوری دیزاین کرد که با کمترین تداخل در تمرکز کاربر روبرو شود؟
ما نیازمند این هستیم که هرچه بیشتر سرویسهای خود را در این دنیای شلوغ، آرام دیزاین کنیم. یعنی با احترام به انسانها برای وقت و توجه آنها اولویت قائل شویم. شاید این جملهی معروف را شنیدهایید که دیزاین خوب دیزاینیست که پنهان است. اصلا متوجه وجود او نخواهید شد و هنگام کار با آن، بدون هیچ مزاحمتی به هدف و نیازمندی خود میرسید.
مقالات زیر به این موضوع مهم میپردازد. مشتاقانه شما را به خواندن آنها دعوت میکنم و امیدوارم که بتوانید از آنها در دیزاینهای خود، بهرهمند شوید.
http://bit.ly/dxgn697-1
http://bit.ly/dxgn697-2
http://bit.ly/dxgn697-3
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۹ دقیقه،
مقالهی دوم: ۵ دقیقه
و مقالهی سوم: ۵ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تجربه_کاربری #دیزاین_فراگیر #دیزاین_اخلاقی #نوتیفیکیشن #اعلان #انسان_محور
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How to Design Interruptions
What my ADHD taught me about living in a world of notifications and how to better design them
کنتراست و ادراک بصری در دیزاین
اگر بخواهیم تعریفی از کنتراست (Contrast) یا همان تضاد داشته باشیم، میتوان گفت کنتراست کیفیت و چگونگی تفاوت دو المان مجاور از یکدیگر است. کنتراست نحوه برداشت ما از محیط پیرامون و مشخصه اشیایی که در تعامل با آنها هستیم را مشخص میکند.
در زمینه طراحی محصولات دیجیتال نیز کنتراست یکی از مشخصههای اصلی مورد استفاده در طراحی رابط کاربری به حساب میآید. کنتراست در طراحی بصری به اشکال مختلفی قابل استفاده است که در ادامه به آنها اشاره شده است:
۱- رنگ:
مغز انسان توانایی ایجاد تمایز بین نور با طول موجهای مختلف را دارد و طول موجهای مختلف را به صورت رنگهای متفاوت تحلیل و درک میکند. هرچه این طول موجها متفاوتتر باشند مغز انسان نیز متوجه این تفاوت شده و رنگهای مختلف را از هم تشخیص میدهد.
۲- نسبت و تناسب:
این مشخصه به تفاوت اندازه دو المان نسبت به یکدیگر اشاره دارد. هرچه اختلاف اندازه بین دو المان بیشتر باشد، مغز انسان بهتر این تفاوت را درک میکند و کنتراست بصری بیشتری بین این المانها وجود خواهد داشت. با استفاده از این مشخصه میتوان المانهای مختلف را براساس اهمیت آنها از یکدیگر متمایز کرد.
۳- شکل:
هنگامی که تمامی مشخصههای بصری دو المان مشابه یکدیگر باشند، تفاوت در هندسه آنها باعث تمایز بین آنها خواهد شد و ایجاد کنتراست بین آنها خواهد کرد.
۴- مجاورت و فاصله:
مغز انسان المانهایی که فاصله کمی با یکدیگر دارند را مرتبط با هم درک میکند و هرچه این فاصله بیشتر شود، میزان این ارتباط نیز در ذهن انسان کمتر خواهد شد. از این مشخصه میتوان در معماری اطلاعات بهره گرفت و المانها و اطلاعات مرتبط با هم را نزدیک به هم نشان داد.
۵- حرکت:
چشم انسان توانایی بالایی در تشخیص حرکت و تمایز آن از پسزمینه ساکن دارد. در طراحی بصری نیز میتوان از این مشخصه برای ایجاد تمایز بین المانهای مختلف و ایجاد میکرواینتراکشنها استفاده کرد.
در مقاله زیر توضیحات کاملتری در مورد حالتهای مختلف ایجاد کنتراست و عملکرد مغز انسان در تشخیص آن و ادراک بصری ارائه شده است. اگر به این موضوع علاقه دارید میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn698
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#کنتراست #ادراک_بصری
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
اگر بخواهیم تعریفی از کنتراست (Contrast) یا همان تضاد داشته باشیم، میتوان گفت کنتراست کیفیت و چگونگی تفاوت دو المان مجاور از یکدیگر است. کنتراست نحوه برداشت ما از محیط پیرامون و مشخصه اشیایی که در تعامل با آنها هستیم را مشخص میکند.
در زمینه طراحی محصولات دیجیتال نیز کنتراست یکی از مشخصههای اصلی مورد استفاده در طراحی رابط کاربری به حساب میآید. کنتراست در طراحی بصری به اشکال مختلفی قابل استفاده است که در ادامه به آنها اشاره شده است:
۱- رنگ:
مغز انسان توانایی ایجاد تمایز بین نور با طول موجهای مختلف را دارد و طول موجهای مختلف را به صورت رنگهای متفاوت تحلیل و درک میکند. هرچه این طول موجها متفاوتتر باشند مغز انسان نیز متوجه این تفاوت شده و رنگهای مختلف را از هم تشخیص میدهد.
۲- نسبت و تناسب:
این مشخصه به تفاوت اندازه دو المان نسبت به یکدیگر اشاره دارد. هرچه اختلاف اندازه بین دو المان بیشتر باشد، مغز انسان بهتر این تفاوت را درک میکند و کنتراست بصری بیشتری بین این المانها وجود خواهد داشت. با استفاده از این مشخصه میتوان المانهای مختلف را براساس اهمیت آنها از یکدیگر متمایز کرد.
۳- شکل:
هنگامی که تمامی مشخصههای بصری دو المان مشابه یکدیگر باشند، تفاوت در هندسه آنها باعث تمایز بین آنها خواهد شد و ایجاد کنتراست بین آنها خواهد کرد.
۴- مجاورت و فاصله:
مغز انسان المانهایی که فاصله کمی با یکدیگر دارند را مرتبط با هم درک میکند و هرچه این فاصله بیشتر شود، میزان این ارتباط نیز در ذهن انسان کمتر خواهد شد. از این مشخصه میتوان در معماری اطلاعات بهره گرفت و المانها و اطلاعات مرتبط با هم را نزدیک به هم نشان داد.
۵- حرکت:
چشم انسان توانایی بالایی در تشخیص حرکت و تمایز آن از پسزمینه ساکن دارد. در طراحی بصری نیز میتوان از این مشخصه برای ایجاد تمایز بین المانهای مختلف و ایجاد میکرواینتراکشنها استفاده کرد.
در مقاله زیر توضیحات کاملتری در مورد حالتهای مختلف ایجاد کنتراست و عملکرد مغز انسان در تشخیص آن و ادراک بصری ارائه شده است. اگر به این موضوع علاقه دارید میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn698
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#کنتراست #ادراک_بصری
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
Contrast and human perception in design
Designing better experiences by understanding how we see the world.