✅ ارمغان روزنامهنگاری صلح در زمانه ما
🖋 سردار خالدی| پژوهشگر علوم اجتماعی
📍 در دنیای رسانهای شده امروز که «دیگری» برای ما شکل گرفته و واقعیت از اصل افتاده، ضرورت توجه به کنش مخاطب نسبت به واقعیت برساخته در شکلدهی به افکار عمومی حیاتی است. از این منظر پیگیری چگونگی شکلدهی به واقعیت در دنیای کنونی اهمیتی انکارناپذیر است. قبل از آنکه به این موضوع ورود کنیم، بهتر است بدانیم نظریههای امروز ارتباطی گویای این نکته است که در کنار تاثیر اساسی رسانه بر ساخت پیام یا چارچوببندی رویداد، درک مخاطب بر مبنای شرایط محیطی، فضای عمومی و اندوختههای معرفتیاش از رویداد است. البته همین گزارههای مفهومی جریان یافته در دوران جنگ تشدیدتر…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6780
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 سردار خالدی| پژوهشگر علوم اجتماعی
📍 در دنیای رسانهای شده امروز که «دیگری» برای ما شکل گرفته و واقعیت از اصل افتاده، ضرورت توجه به کنش مخاطب نسبت به واقعیت برساخته در شکلدهی به افکار عمومی حیاتی است. از این منظر پیگیری چگونگی شکلدهی به واقعیت در دنیای کنونی اهمیتی انکارناپذیر است. قبل از آنکه به این موضوع ورود کنیم، بهتر است بدانیم نظریههای امروز ارتباطی گویای این نکته است که در کنار تاثیر اساسی رسانه بر ساخت پیام یا چارچوببندی رویداد، درک مخاطب بر مبنای شرایط محیطی، فضای عمومی و اندوختههای معرفتیاش از رویداد است. البته همین گزارههای مفهومی جریان یافته در دوران جنگ تشدیدتر…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6780
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دانلود گزارش «ارزشیابی خدمات تأمین اجتماعی در ایران: بیمه حوادث حین کار»
🖋 نوشته زهرا فرضی زاده
📍 انگاره: این گزارش نوشته زهرا فرضی زاده و به همت گروه اجتماعی و فرهنگی موسسه پژوهش تأمین اجتماعی میباشد. این گزارش به ضعفها و مشکلات بیمه حوادث کار و مستمری و خدمات ازکارافتادگی به عنوان یکی از خدمات تأمین اجتماعی در ایران (بیمه حوادث حین کار) میپردازد. برای این کار با 12 نفر از کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی، 1 نفر از اداره بازرسی کار و 10 نفر از افراد ازکارافتاده، مصاحبههای کیفی و نیمه سازمانیافته عمیق انجام شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، برخی خلأها و ضعفها درزمینهٔ بیمه حوادث حین کار وجود دارد. این ضعفها شامل مواردی مانند…
🔸 دانلود کتاب در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6783
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نوشته زهرا فرضی زاده
📍 انگاره: این گزارش نوشته زهرا فرضی زاده و به همت گروه اجتماعی و فرهنگی موسسه پژوهش تأمین اجتماعی میباشد. این گزارش به ضعفها و مشکلات بیمه حوادث کار و مستمری و خدمات ازکارافتادگی به عنوان یکی از خدمات تأمین اجتماعی در ایران (بیمه حوادث حین کار) میپردازد. برای این کار با 12 نفر از کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی، 1 نفر از اداره بازرسی کار و 10 نفر از افراد ازکارافتاده، مصاحبههای کیفی و نیمه سازمانیافته عمیق انجام شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، برخی خلأها و ضعفها درزمینهٔ بیمه حوادث حین کار وجود دارد. این ضعفها شامل مواردی مانند…
🔸 دانلود کتاب در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6783
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ سیاستزدایی از دولت رانتی
🖋 افسانه نجمآبادي؛ پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد
مترجم : راضيه شاهوردي
📍 یکی از ویژگیهای جالب انقلاب سال ۵۷ در ایران سرعت فروپاشی دولت بود. از اولین تظاهرات خیابانی در قم در تاریخ ۱۹ دیماه سال ۱۳۵۶ تا تغییر نهایی رژیم در ۲۲ بهمنماه سال ۱۳۵۷ تنها سیزده ماه طول کشید.
در دیماه سال ۱۳۵۶، دولت ایران حداقل برای شخص شاه آنقدر قوی و باثبات به نظر میرسید که اجازه دهد سرکوبهای غیرسیاسی کاهش یابند. در آن زمان تقریبا یکسوم کل بودجه به طور منظم به هزینههای نظامی اختصاص مییافت. تا سال ۱۳۵۶ این میزان به بیش از ۱۰ میلیارد دلار رسیده بود. ارتش شاه دارای تجهیزات پیشرفته و کاملی بود. از میان این امکانات میتوان به ۴۵۴ هزار سرباز، ۳ هزار تانک مدرن، بزرگترین ناوگان هاورکرافت جهان، ۲۹۰ بمبافکن فانتوم، ۸۰ فروند اف۱۴ و ۱۶۰ فروند اف۱۶ اشاره کرد (هالیدی، ۱۹۷۹؛ وانی، ۱۹۷۶). ارتش ایران با جنگهای خارجی یا عملیاتهای داخلی تضعیف نشده بود. دولت درگیر بحران اقتصادی نبود. با اینکه ...
🔸 ادامه نوشته در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6810
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 افسانه نجمآبادي؛ پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد
مترجم : راضيه شاهوردي
📍 یکی از ویژگیهای جالب انقلاب سال ۵۷ در ایران سرعت فروپاشی دولت بود. از اولین تظاهرات خیابانی در قم در تاریخ ۱۹ دیماه سال ۱۳۵۶ تا تغییر نهایی رژیم در ۲۲ بهمنماه سال ۱۳۵۷ تنها سیزده ماه طول کشید.
در دیماه سال ۱۳۵۶، دولت ایران حداقل برای شخص شاه آنقدر قوی و باثبات به نظر میرسید که اجازه دهد سرکوبهای غیرسیاسی کاهش یابند. در آن زمان تقریبا یکسوم کل بودجه به طور منظم به هزینههای نظامی اختصاص مییافت. تا سال ۱۳۵۶ این میزان به بیش از ۱۰ میلیارد دلار رسیده بود. ارتش شاه دارای تجهیزات پیشرفته و کاملی بود. از میان این امکانات میتوان به ۴۵۴ هزار سرباز، ۳ هزار تانک مدرن، بزرگترین ناوگان هاورکرافت جهان، ۲۹۰ بمبافکن فانتوم، ۸۰ فروند اف۱۴ و ۱۶۰ فروند اف۱۶ اشاره کرد (هالیدی، ۱۹۷۹؛ وانی، ۱۹۷۶). ارتش ایران با جنگهای خارجی یا عملیاتهای داخلی تضعیف نشده بود. دولت درگیر بحران اقتصادی نبود. با اینکه ...
🔸 ادامه نوشته در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6810
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
انگاره | رسانه علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی pinned «✅ چرا نهادهاي آموزشي در شكلدادن «عادتوارهی مطالعه» شكست ميخورند؟ 🖋 آرزو رضايي مُجاز 📍 آنچه از وضعیت کلی و بهویژه وضعیتِ عمومیِ مشاغل مربوط به کتاب برداشت میشود، حاکی از سرانهٔ پایین مطالعه است. سیر نزولیِ سالبهسال در تیراژ نشر و ورشکستگی، تزلزل و…»
✅ ماهیت عملکردی “بدی” و تعادل سیستمی مرگ در جامعه
🖋 آتفه چهارمحالیان
📍 هرچه می گذرد و فاصلهی انتقادی_روانی "من" با مقولهی "بدی" بیشتر میشود، برایم بیشتر صورتبندی یک مشاهده را به خود میگیرد تا نوعی درگیری شخصی، اجتماعی؛ موافق میشوم که آنچه در مقولهی "بدی" صورتبندی و شناسایی میشود بیش از آنکه ارزشی باشد، ماهیت عملکردی دارد و روش مواجهه با آن نه از منظر ارزشگذارانه که از زاویهی برخورد با وضعیتی به نام ضعف و رفتار ناشی از آن است. پرسش متعاقب این است که چگونه اعضای "بدی" (به عنوان تیپهای این مسئله) یکدیگر را مییابند و حلقههای ِ گروهیشان را تشکیل میدهند؟ آیا این پیوستار از جذابیت ویژگیهای ذاتی، اعتقادی و مانیفستهای گروهیشان بر میآید یا دلایل دیگری در کار است؟
در این شکل ادراکی جمع های تاریخی، اجتماعی، فردی، سیاسی و گروهی، طبعا با نتیجهگیریهایی شخصی همراهم. به نظر میرسد نیرو و جریانهای ضعیف، به دلیل کمبنیهگی ِ اعتباری، فردی، محتوایی و عملکردی، ذیل چترِ حمایتی نیروهای قدر گرد میآیند تا به سلاحهای جمعی تخلیهی خشمهای وجودی مجهزتر شوند. در پناه آرمانهای مُسکن، به یکدیگر میپیوندند و اجتماعی از نیروهای ضعیفِ متحد را با خروجیهای قویتر اما همجنس تشکیل میدهند. این جریانهای جنگپرست با تعارضهای ذاتی و ناخودآگاه از ضعفهای عمیق، گاه به آنتیتزهای گفتمانهای عقلانی و منطقی تبدیل میشوند و در نحوهی برقراری تعاملات به ناچار نیروهای عقلائی را هم به مواجهاتی مشابه وامیدارند (خاطر نشان میسازد این تعاریف جدای از سرفصلهایی چون احزاب در دموکراسی، وحدت کثرت محور در نظام پارلمانی و مرکزگریزی گلوبالیزیشن است، چرا که رویکرد نحلههای "بد" فوقالذکر عموما به نفع خود، مرکزگراست و به حذف و نسلکشی گفتمانهای مقابل مایل است). گویی بسیاری از جریانها، فراکسیونها، قدرتها، ارتشها، حکومتها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی در یک تعمیم کلانتر از همین نطفهها پدید آمده و میآیند. نیروهای مستضعفی که با خشم، اجحاف و کمتوانی از بسیج مشابهان خود انرژی میگیرند و با بیچیزی و کممایگی ِایدئولوژی، سیاست، محتوا و مشی خود، شگرفترین توان انتحار خویش و دیگری را سازماندهی و مجسم میکنند....
🔸 ادامه نوشته در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/the-nature-of-evil/
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 #انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 آتفه چهارمحالیان
📍 هرچه می گذرد و فاصلهی انتقادی_روانی "من" با مقولهی "بدی" بیشتر میشود، برایم بیشتر صورتبندی یک مشاهده را به خود میگیرد تا نوعی درگیری شخصی، اجتماعی؛ موافق میشوم که آنچه در مقولهی "بدی" صورتبندی و شناسایی میشود بیش از آنکه ارزشی باشد، ماهیت عملکردی دارد و روش مواجهه با آن نه از منظر ارزشگذارانه که از زاویهی برخورد با وضعیتی به نام ضعف و رفتار ناشی از آن است. پرسش متعاقب این است که چگونه اعضای "بدی" (به عنوان تیپهای این مسئله) یکدیگر را مییابند و حلقههای ِ گروهیشان را تشکیل میدهند؟ آیا این پیوستار از جذابیت ویژگیهای ذاتی، اعتقادی و مانیفستهای گروهیشان بر میآید یا دلایل دیگری در کار است؟
در این شکل ادراکی جمع های تاریخی، اجتماعی، فردی، سیاسی و گروهی، طبعا با نتیجهگیریهایی شخصی همراهم. به نظر میرسد نیرو و جریانهای ضعیف، به دلیل کمبنیهگی ِ اعتباری، فردی، محتوایی و عملکردی، ذیل چترِ حمایتی نیروهای قدر گرد میآیند تا به سلاحهای جمعی تخلیهی خشمهای وجودی مجهزتر شوند. در پناه آرمانهای مُسکن، به یکدیگر میپیوندند و اجتماعی از نیروهای ضعیفِ متحد را با خروجیهای قویتر اما همجنس تشکیل میدهند. این جریانهای جنگپرست با تعارضهای ذاتی و ناخودآگاه از ضعفهای عمیق، گاه به آنتیتزهای گفتمانهای عقلانی و منطقی تبدیل میشوند و در نحوهی برقراری تعاملات به ناچار نیروهای عقلائی را هم به مواجهاتی مشابه وامیدارند (خاطر نشان میسازد این تعاریف جدای از سرفصلهایی چون احزاب در دموکراسی، وحدت کثرت محور در نظام پارلمانی و مرکزگریزی گلوبالیزیشن است، چرا که رویکرد نحلههای "بد" فوقالذکر عموما به نفع خود، مرکزگراست و به حذف و نسلکشی گفتمانهای مقابل مایل است). گویی بسیاری از جریانها، فراکسیونها، قدرتها، ارتشها، حکومتها و رویدادهای اجتماعی و تاریخی در یک تعمیم کلانتر از همین نطفهها پدید آمده و میآیند. نیروهای مستضعفی که با خشم، اجحاف و کمتوانی از بسیج مشابهان خود انرژی میگیرند و با بیچیزی و کممایگی ِایدئولوژی، سیاست، محتوا و مشی خود، شگرفترین توان انتحار خویش و دیگری را سازماندهی و مجسم میکنند....
🔸 ادامه نوشته در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/the-nature-of-evil/
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 #انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ تفکرات قالبی و شخصیت توسعه یافته
🖋 عباس نعیمی جورشری
📍 آیا شما جزو کسانی هستید که دچار تفکرات قالبی هستند؟ درباره رفتار قالبی چقدر آگاهید؟ برای پاسخ به این سوال از خودتان بپرسید آخرین باری که درباره کسی بدگویی کردید چه زمانی بوده؟ آخرین مرتبه ای که با فرضیات شخصیتان، به ارزیابی دیگران پرداختید چه زمانی بوده؟ دیروز؟ هفته گذشته؟ در یک ماه اخیر چندبار این کار را انجام داده اید؟ آیا از افراد با هویت های شغلی، اجتماعی، سنی، انتظار رفتارهای خاصی دارید که محصور در قالبی ویژه باشد؟ چقدر فرضیات و انتظارات شما از دیگران متصلب و خشک و چه میزان منعطف و نرم است؟
Stereotype یا تفکر قالبی از جمله مباحث مشترک جامعهشناسی و روانشناسی است و دلالت بر نظرات از پیش تعیین شده درباره شیوه های رفتاری افراد و گروه ها دارد. تفکر قالبی سبب می شود درباره یک فرد با یک شغل خاص، انتظار یک رفتار مشخص و از پیش تعیین شده داشته باشیم. انتظارات ما از آن فرد در چارچوب معینی قرار دارد و هرگونه رفتار خارج از آن چارچوب سبب می شود درباره او قضاوت منفی داشته باشیم. حتی اگر آن رفتارها برخلاف عقل و اخلاق نبوده باشد، او را متهم می کنیم. در اغلب موارد پشت سر او بدگویی خواهیم کرد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6818
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 عباس نعیمی جورشری
📍 آیا شما جزو کسانی هستید که دچار تفکرات قالبی هستند؟ درباره رفتار قالبی چقدر آگاهید؟ برای پاسخ به این سوال از خودتان بپرسید آخرین باری که درباره کسی بدگویی کردید چه زمانی بوده؟ آخرین مرتبه ای که با فرضیات شخصیتان، به ارزیابی دیگران پرداختید چه زمانی بوده؟ دیروز؟ هفته گذشته؟ در یک ماه اخیر چندبار این کار را انجام داده اید؟ آیا از افراد با هویت های شغلی، اجتماعی، سنی، انتظار رفتارهای خاصی دارید که محصور در قالبی ویژه باشد؟ چقدر فرضیات و انتظارات شما از دیگران متصلب و خشک و چه میزان منعطف و نرم است؟
Stereotype یا تفکر قالبی از جمله مباحث مشترک جامعهشناسی و روانشناسی است و دلالت بر نظرات از پیش تعیین شده درباره شیوه های رفتاری افراد و گروه ها دارد. تفکر قالبی سبب می شود درباره یک فرد با یک شغل خاص، انتظار یک رفتار مشخص و از پیش تعیین شده داشته باشیم. انتظارات ما از آن فرد در چارچوب معینی قرار دارد و هرگونه رفتار خارج از آن چارچوب سبب می شود درباره او قضاوت منفی داشته باشیم. حتی اگر آن رفتارها برخلاف عقل و اخلاق نبوده باشد، او را متهم می کنیم. در اغلب موارد پشت سر او بدگویی خواهیم کرد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6818
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دانلود کتاب فاجعهی خاموش (روایت قتلهای ناموسی در ایران)
🖋 پروین بختیارنژاد
📍 صاحبنظران علوم اجتماعي چهار مؤلفه را براي آنكه موضوعي به يك اجتماعي تبديل شود، مطرح مي كنند : اول آنكه زماني مي توانيم از « مسئله » استفاده كنيم كه نشان دهيم، چيزي اشتباه است و « مسئله اجتماعي » اصطلاح ناهنجار و مشكلي را به وجود آورده است . دوم آنكه آن مسئله، مسئله اي شايع و گسترده باشد، يعني به افراد بسيار يا قابل توجهي آسيب بزند و صرفاً مشكل افرادي معدود نباشد. سوم آنكه مسئله اجتماعي از نوع مسائلي است كه مي توان آن را تغيير داد و چهارم آنكه افراد زيادي به فكر اقدام براي تغيير آن هستند و راه حل هايي در اين رابطه ارائه مي دهند.
اما شيوع و گستردگي فاجعه خاموش قتلهای ناموسي نه تنها از طريق فعالان حقوق زنان و نيز فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران به كرات تذكر داده شده، بلكه از طرف برخي مسئولان قضايي و انتظامي نيز بدان اذعان شده و يا در موردش در برخي روزنامه هاي سراسري يا محلي بحث شده و موضوعي قابل تغيير تلقي گرديده است.
اين مسئله اجتماعی از نوع آسيب هاي اجتماعي است كه با برنامه ريزي هاي دقيق علمي و پايبندي به آن برنامه ها مي توان آن را تغيير داد و يا حداقل مي توان تا حدودي آن را مهار كرد.
اين آسيب اجتماعي بايد تغيير كند، زيرا يك جنايت عريان و ضدانساني است. قتل هيچ فردي بر اساس حدس و گمان و سوءظن در هيچ جامعه و هيچ فرهنگ و هيچ كتاب قانوني پذيرفته نيست، مگر نادر جوامعي كه دچار واپسماندگي فرهنگي شده اند.
در تحقيق ميداني اين نوشتار بيشتر درباره مناطق قومي و طايفگي بحث شده، اما اين به آن معنا نيست كه در كلان شهرها و يا غير خرده فرهنگهاي مورد بحث، قتل ناموسي وجود ندارد. تنها گستردگي و شيوع اين مسئله در برخي مناطق قومي و طايفگي مرا بر آن داشت كه به بررسي قتل هاي ناموسي در آن مناطق بپردازم.
اين كتاب حاصل سفر به استان هاي مختلف، گفت وگو با افراد صاحبنظر برخي استان ها، مطالعه نظري و گفت وگو با كارشناسان، جامعه شناسان، روانشناسان، قرآن پژوه و كارشناسان فقه و حقوق است و نيز نگاهي اجمالي به كشورهايي كه قتل هاي ناموسي در آن جوامع نيز به عنوان يك مسئله اجتماعي مطرح است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود کتاب در لینک زیر🔻
📎 https://engare.net/honor-killing
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 پروین بختیارنژاد
📍 صاحبنظران علوم اجتماعي چهار مؤلفه را براي آنكه موضوعي به يك اجتماعي تبديل شود، مطرح مي كنند : اول آنكه زماني مي توانيم از « مسئله » استفاده كنيم كه نشان دهيم، چيزي اشتباه است و « مسئله اجتماعي » اصطلاح ناهنجار و مشكلي را به وجود آورده است . دوم آنكه آن مسئله، مسئله اي شايع و گسترده باشد، يعني به افراد بسيار يا قابل توجهي آسيب بزند و صرفاً مشكل افرادي معدود نباشد. سوم آنكه مسئله اجتماعي از نوع مسائلي است كه مي توان آن را تغيير داد و چهارم آنكه افراد زيادي به فكر اقدام براي تغيير آن هستند و راه حل هايي در اين رابطه ارائه مي دهند.
اما شيوع و گستردگي فاجعه خاموش قتلهای ناموسي نه تنها از طريق فعالان حقوق زنان و نيز فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران به كرات تذكر داده شده، بلكه از طرف برخي مسئولان قضايي و انتظامي نيز بدان اذعان شده و يا در موردش در برخي روزنامه هاي سراسري يا محلي بحث شده و موضوعي قابل تغيير تلقي گرديده است.
اين مسئله اجتماعی از نوع آسيب هاي اجتماعي است كه با برنامه ريزي هاي دقيق علمي و پايبندي به آن برنامه ها مي توان آن را تغيير داد و يا حداقل مي توان تا حدودي آن را مهار كرد.
اين آسيب اجتماعي بايد تغيير كند، زيرا يك جنايت عريان و ضدانساني است. قتل هيچ فردي بر اساس حدس و گمان و سوءظن در هيچ جامعه و هيچ فرهنگ و هيچ كتاب قانوني پذيرفته نيست، مگر نادر جوامعي كه دچار واپسماندگي فرهنگي شده اند.
در تحقيق ميداني اين نوشتار بيشتر درباره مناطق قومي و طايفگي بحث شده، اما اين به آن معنا نيست كه در كلان شهرها و يا غير خرده فرهنگهاي مورد بحث، قتل ناموسي وجود ندارد. تنها گستردگي و شيوع اين مسئله در برخي مناطق قومي و طايفگي مرا بر آن داشت كه به بررسي قتل هاي ناموسي در آن مناطق بپردازم.
اين كتاب حاصل سفر به استان هاي مختلف، گفت وگو با افراد صاحبنظر برخي استان ها، مطالعه نظري و گفت وگو با كارشناسان، جامعه شناسان، روانشناسان، قرآن پژوه و كارشناسان فقه و حقوق است و نيز نگاهي اجمالي به كشورهايي كه قتل هاي ناموسي در آن جوامع نيز به عنوان يك مسئله اجتماعي مطرح است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود کتاب در لینک زیر🔻
📎 https://engare.net/honor-killing
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ خوانش و روششناسی کارل مارکس
🖋 علی رها
📍 اجازه دهید دوباره خود مارکس زبان سخن بازکند. در جامعهی سرمایهداری، شکل کالایی محصول کار، یا شکل ارزشی کالا، شکل سلولی اقتصاد است. در چنین اجتماعی مجتمع عظیم کالاها، معرف ثروتاند که در آن یک کالای منفرد بهعنوان بدویترین شکل آن پدیدار میگردد. «یک کالا درنظر اول همچون پدیدهای بسیار بدیهی و پیش پا افتاده نمودار میگردد. اما واکاوی آن معلوم میسازد که کالا چیزی است بسیار عجیب، مملو از ظرافتهایی متافیزیکی و لطافتهایی تئولوژیک.» (سرمایه ۱:۱۶۳) بهعنوان نمونه یک جنس مصرفی مثل چوب، یک چیز مادی، طبیعی، ملموس و محسوس است. اما بهمحض اینکه درقامت «کالا» ظاهر میشود،‘تبدیل به چیزی میگردد که به ورای محسوسات میرود… و در ارتباط با کالاهای دیگر روی سر میایستد و از مغز چوبین خود ایدههایی عجیب و غریب برون میدهد. بنابراین یک امر بسیار بدیهی، نه فقط «باژگون«بلکه همچنین «اسرارآمیز« میشود. ازاینرو پی بردن به سرشت این سلول نیز پیچیده و بغرنج میگردد. بههمین خاطر «ذهن بشر بیش از ۲۰۰۰ سال درتلاشی بیهوده بوده است تا بلکه بتواند به ژرفای آن نفوذ کند، درحالیکه دستکم تاحدی موفق به واکاوی صورتبندیهایی شده است که ماهیتی غنیتر و پیچیدهتر دارند.»(همانجا ۹۰)
مارکس اما بلافاصله میپرسد: «چرا؟» و سپس پاسخ میدهد: «چون مطالعهی کل یک اندام سادهتر از سلولهایش است.» مارکس تأکید میکند که برخلاف یک سلول بیولوژیکی که بهواسطه میکروسکوپ بهسان چیزی خارجی و فیزیکی قابلمشاهده است، شکل سلولی سرمایهداری ماورای حسی و غیر مادی است.«تأثیری که یک شیء بر عصب بینایی میگذارد، نه همچون تحریک عصب انسان، بلکه همچون شکل عینی چیزی خارج از چشم نمودار میشود. البته در عمل دیدن، نور واقعاً از چیزی، از شیئی خارجی، به چیزی دیگر، یعنی چشم انتقال مییابد. این یک رابطهی فیزیکی بین اشیای فیزیکی است. برعکس، شکل کالایی و رابطهی ارزشی محصولات کار که این شکل در قالب آن نمایان میشود، مطلقاً هیچ ربطی به ماهیت فیزیکی کالا و مناسبات مادی برآمده از آن ندارد.» (همانجا ۱۶۰) برای همین است که مارکس «قدرت تجرید» را برجسته و آنرا جایگزین ابزار و ادوات علوم تجربی میکند. در عین حال، او با تشبیه کردن کار خود با یک فیزیکدان، اذعان میکند که شیوهی تولید سرمایهداری و روابط تولیدی و صورتبندیهای مراودات اجتماعی برخاسته از آن را میباید بدون دخالت فعل و انفعالات جانبی و در «وضعیت خالص» آنها مورد واکاوی و سنجش قرار داد. از اینروست انتخاب انگلستان در مقام چنین وضعیتی. ...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1628
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 علی رها
📍 اجازه دهید دوباره خود مارکس زبان سخن بازکند. در جامعهی سرمایهداری، شکل کالایی محصول کار، یا شکل ارزشی کالا، شکل سلولی اقتصاد است. در چنین اجتماعی مجتمع عظیم کالاها، معرف ثروتاند که در آن یک کالای منفرد بهعنوان بدویترین شکل آن پدیدار میگردد. «یک کالا درنظر اول همچون پدیدهای بسیار بدیهی و پیش پا افتاده نمودار میگردد. اما واکاوی آن معلوم میسازد که کالا چیزی است بسیار عجیب، مملو از ظرافتهایی متافیزیکی و لطافتهایی تئولوژیک.» (سرمایه ۱:۱۶۳) بهعنوان نمونه یک جنس مصرفی مثل چوب، یک چیز مادی، طبیعی، ملموس و محسوس است. اما بهمحض اینکه درقامت «کالا» ظاهر میشود،‘تبدیل به چیزی میگردد که به ورای محسوسات میرود… و در ارتباط با کالاهای دیگر روی سر میایستد و از مغز چوبین خود ایدههایی عجیب و غریب برون میدهد. بنابراین یک امر بسیار بدیهی، نه فقط «باژگون«بلکه همچنین «اسرارآمیز« میشود. ازاینرو پی بردن به سرشت این سلول نیز پیچیده و بغرنج میگردد. بههمین خاطر «ذهن بشر بیش از ۲۰۰۰ سال درتلاشی بیهوده بوده است تا بلکه بتواند به ژرفای آن نفوذ کند، درحالیکه دستکم تاحدی موفق به واکاوی صورتبندیهایی شده است که ماهیتی غنیتر و پیچیدهتر دارند.»(همانجا ۹۰)
مارکس اما بلافاصله میپرسد: «چرا؟» و سپس پاسخ میدهد: «چون مطالعهی کل یک اندام سادهتر از سلولهایش است.» مارکس تأکید میکند که برخلاف یک سلول بیولوژیکی که بهواسطه میکروسکوپ بهسان چیزی خارجی و فیزیکی قابلمشاهده است، شکل سلولی سرمایهداری ماورای حسی و غیر مادی است.«تأثیری که یک شیء بر عصب بینایی میگذارد، نه همچون تحریک عصب انسان، بلکه همچون شکل عینی چیزی خارج از چشم نمودار میشود. البته در عمل دیدن، نور واقعاً از چیزی، از شیئی خارجی، به چیزی دیگر، یعنی چشم انتقال مییابد. این یک رابطهی فیزیکی بین اشیای فیزیکی است. برعکس، شکل کالایی و رابطهی ارزشی محصولات کار که این شکل در قالب آن نمایان میشود، مطلقاً هیچ ربطی به ماهیت فیزیکی کالا و مناسبات مادی برآمده از آن ندارد.» (همانجا ۱۶۰) برای همین است که مارکس «قدرت تجرید» را برجسته و آنرا جایگزین ابزار و ادوات علوم تجربی میکند. در عین حال، او با تشبیه کردن کار خود با یک فیزیکدان، اذعان میکند که شیوهی تولید سرمایهداری و روابط تولیدی و صورتبندیهای مراودات اجتماعی برخاسته از آن را میباید بدون دخالت فعل و انفعالات جانبی و در «وضعیت خالص» آنها مورد واکاوی و سنجش قرار داد. از اینروست انتخاب انگلستان در مقام چنین وضعیتی. ...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1628
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ همه دشمنان قلم
🖋 عباس نعیمی جورشری
📍 اگر بپذیریم که قلم نمادی جدی برای اندیشیدن و انتقال اندیشه است آنگاه می توان در باب دشمنان آن نیز سخن گفت. درباب همه آنها که در زمره تهدیدگران تفکر قرار می گیرند. اما آیا می توان برای قلم دشمن و تهدید در نظر گرفت؟ بلی! از این حیث که قلم و اندیشه با تغییر ذهن و رفتار، به ساختارهای اجتماعی و زیست سیاسی و اقتصادی جهت می دهد. این امر موجد منافع نو و از بین برنده منافع دیگری است اینگونه دشمنان و تهدیدگران قلم پدیدار می شوند که به نظر می رسد در سطوح زیر قابل ارزیابی باشند…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6847
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 عباس نعیمی جورشری
📍 اگر بپذیریم که قلم نمادی جدی برای اندیشیدن و انتقال اندیشه است آنگاه می توان در باب دشمنان آن نیز سخن گفت. درباب همه آنها که در زمره تهدیدگران تفکر قرار می گیرند. اما آیا می توان برای قلم دشمن و تهدید در نظر گرفت؟ بلی! از این حیث که قلم و اندیشه با تغییر ذهن و رفتار، به ساختارهای اجتماعی و زیست سیاسی و اقتصادی جهت می دهد. این امر موجد منافع نو و از بین برنده منافع دیگری است اینگونه دشمنان و تهدیدگران قلم پدیدار می شوند که به نظر می رسد در سطوح زیر قابل ارزیابی باشند…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6847
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ احساس بیشرفی یقهمان را چگونه میگیرد؟
🖋 محمد فاضلی
📍 خدا کند شما با احساس تلخ «بیشرفی» (شاید شما واژه بهتری داشته باشید) دست به یقه نشده باشید، اما خودم با این ناخرسندی درگیر شدهام (گاه به گاه) و هم کسانی را دیدهام که مستقیم به این احساس اشاره میکنند یا عباراتی برای توصیف احوالات روحیشان بهکار میبرند که بیانی دیگر از همین احساس و رنج اخلاقی ناشی از آن است. چرا چنین میشود؟
انسان موجود اجتماعی است و حس اخلاقی بودن ما تا اندازهای از مشارکت داشتن در رقم زدن زندگی بهتر برای دیگران ناشی میشود. حس بهتری پیدا میکنیم وقتی با دیگران مشارکت میکنیم تا خیری بیافرینیم. وجدان اخلاقی ما اغلب وقتی آسودگی را احساس میکند که اطمینان داریم به اندازه کافی نسبت به دیگران احساس مسئولیت و اقدام مناسب انجام دادهایم.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6850
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 محمد فاضلی
📍 خدا کند شما با احساس تلخ «بیشرفی» (شاید شما واژه بهتری داشته باشید) دست به یقه نشده باشید، اما خودم با این ناخرسندی درگیر شدهام (گاه به گاه) و هم کسانی را دیدهام که مستقیم به این احساس اشاره میکنند یا عباراتی برای توصیف احوالات روحیشان بهکار میبرند که بیانی دیگر از همین احساس و رنج اخلاقی ناشی از آن است. چرا چنین میشود؟
انسان موجود اجتماعی است و حس اخلاقی بودن ما تا اندازهای از مشارکت داشتن در رقم زدن زندگی بهتر برای دیگران ناشی میشود. حس بهتری پیدا میکنیم وقتی با دیگران مشارکت میکنیم تا خیری بیافرینیم. وجدان اخلاقی ما اغلب وقتی آسودگی را احساس میکند که اطمینان داریم به اندازه کافی نسبت به دیگران احساس مسئولیت و اقدام مناسب انجام دادهایم.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6850
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ یک قرن پس از “رشدیه”؛ فَلَک “فَردیت” در سیستم آموزشی ایران
🖋 آرزو رضاییمُجاز
📍 تاریخ ایران مدرن که خط شکلگیریِ کارخانههای فولاد تا هویت ملی و درصد نسبتیِ جمعیت شهرنشین به روستایی-ایلاتی را مورد بحث قرار میدهد، گوشهچشمِ ناگزیری نیز به نهادهای آموزشی بهخصوص آموزش و پرورش دارد؛ مثلاً اینکه؛ چطور “میرزاحسن تبریزی” کولیِ تحققِ ایدهی “مدرسه” شد، تا نقشی از مدارس نوینِ دنیا را بر چهرهی عبوس اکابر بکشد و نیز بتواند، شکل “خواص”خواهیِ “دارالفنون” و “مشیریه” را با طرحی نو براندازد و عامهی مردم را روی زمین این طرح، نصیبی آموزشی-فرهنگی دهد. “رشدیه” که قشر روحانی را در تحقق ایدهاش مقابل داشت، بارها مکان مدرسه را تغییر داد و بارها، به آوار ساختمان و لاشهی آرزویش چشم دوخت.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر یا Instant View بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/roshdie/
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 آرزو رضاییمُجاز
📍 تاریخ ایران مدرن که خط شکلگیریِ کارخانههای فولاد تا هویت ملی و درصد نسبتیِ جمعیت شهرنشین به روستایی-ایلاتی را مورد بحث قرار میدهد، گوشهچشمِ ناگزیری نیز به نهادهای آموزشی بهخصوص آموزش و پرورش دارد؛ مثلاً اینکه؛ چطور “میرزاحسن تبریزی” کولیِ تحققِ ایدهی “مدرسه” شد، تا نقشی از مدارس نوینِ دنیا را بر چهرهی عبوس اکابر بکشد و نیز بتواند، شکل “خواص”خواهیِ “دارالفنون” و “مشیریه” را با طرحی نو براندازد و عامهی مردم را روی زمین این طرح، نصیبی آموزشی-فرهنگی دهد. “رشدیه” که قشر روحانی را در تحقق ایدهاش مقابل داشت، بارها مکان مدرسه را تغییر داد و بارها، به آوار ساختمان و لاشهی آرزویش چشم دوخت.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر یا Instant View بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/roshdie/
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
Medium
یک قرن پس از “رشدیه”؛ فَلَک “فَردیت” در سیستم آموزشی ایران
روزی که با شلیک تیری به پای “رشدیه”، وی را مجروح و مدرسهاش در لیلیآباد را بستند و او شعری به این مضمون میخوانَد: «مرا دوست، بیدستوپا
🔹 نشست تخصصی «تامیناجتماعی و توسعه رفاهمحور»
با حضور:
هادی خانیکی، مسعود عالمینیسی، علی حیدری و رضا امیدی
🗓 یکشنبه 23 تیرماه1398 ساعت 15 تا 17
📌 میدان فلسطین. خیابان طالقانی غربی، پلاک 514، خانهگفتمان شهر (وارطان)
حضور در این نشست برای همه علاقهمندان #آزاد و #رایگان است
🔸
🔸 خبر را در انگاره بخوانید🔻
📎 https://engare.net/?p=6861
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
با حضور:
هادی خانیکی، مسعود عالمینیسی، علی حیدری و رضا امیدی
🗓 یکشنبه 23 تیرماه1398 ساعت 15 تا 17
📌 میدان فلسطین. خیابان طالقانی غربی، پلاک 514، خانهگفتمان شهر (وارطان)
حضور در این نشست برای همه علاقهمندان #آزاد و #رایگان است
🔸
🔸 خبر را در انگاره بخوانید🔻
📎 https://engare.net/?p=6861
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ وضعیت فقرا در پنجمین اقتصاد بزرگ جهان
🖋 مترجم : شیدا رمزی
📍 دیدبان حقوق بشر چندی پیش در آخرین گزارش خود از رعایت حقوق بشر در اتحادیه اروپا، اعلام کرد: دولت انگلستان هیچ توجهی به اوضاع فقرای این کشور ندارد.در این گزارش ۱۱۵صفحهای، 126کارشناس رفاه اجتماعی تاکید کردهاند، خانوادههای فقیر بریتانیا بهدلیل بیتوجهی دولت و سیاستهای رضایت اقتصادی، امکان تامین غذای کافی ندارند.این کارشناسان با استناد به روند روبه رشد مراجعه فقرا به مراکز خیریه، میگویند: پس از بررسی آمارهای ثبتشده در موسسه خیریه «Trussel Trust» بهعنوان یکی از مراکز خیریه معتبر بریتانیا از ابتدای سال2010 میلادی تا پایان سال گذشته، میزان ارائه بستههای غذایی به فقرا نزدیک به 2/5درصد افزایش یافته…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6870
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 مترجم : شیدا رمزی
📍 دیدبان حقوق بشر چندی پیش در آخرین گزارش خود از رعایت حقوق بشر در اتحادیه اروپا، اعلام کرد: دولت انگلستان هیچ توجهی به اوضاع فقرای این کشور ندارد.در این گزارش ۱۱۵صفحهای، 126کارشناس رفاه اجتماعی تاکید کردهاند، خانوادههای فقیر بریتانیا بهدلیل بیتوجهی دولت و سیاستهای رضایت اقتصادی، امکان تامین غذای کافی ندارند.این کارشناسان با استناد به روند روبه رشد مراجعه فقرا به مراکز خیریه، میگویند: پس از بررسی آمارهای ثبتشده در موسسه خیریه «Trussel Trust» بهعنوان یکی از مراکز خیریه معتبر بریتانیا از ابتدای سال2010 میلادی تا پایان سال گذشته، میزان ارائه بستههای غذایی به فقرا نزدیک به 2/5درصد افزایش یافته…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6870
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ پزشکی به مثابه آرایشگری
🖋 محمدباقر تاجالدین
📍 حرفه پزشکی در ایران وضعیت عجیب و غریبی پیدا کرده به گونه ای که می توان گفت دست کم بخشی از آنان کم و بیش چنان در دنیای آرایش و زیبایی فرو رفته اند که تو گویی دیگر پزشک نیستند و بلکه آرایشگرانی هستند که چنین دست به آرایش و زیبایی زنان و مردان جامعه می زنند و از قِبَلِ این کار صد البته پول های خوبی هم به جیب می زنند. در همسایگی منزل ما زن و شوهر پزشک عمومی ای هستند که مطب خود را دقیقا تبدیل به آرایشگاهی کرده اند که شب و روز در حال آرایش…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6876
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 محمدباقر تاجالدین
📍 حرفه پزشکی در ایران وضعیت عجیب و غریبی پیدا کرده به گونه ای که می توان گفت دست کم بخشی از آنان کم و بیش چنان در دنیای آرایش و زیبایی فرو رفته اند که تو گویی دیگر پزشک نیستند و بلکه آرایشگرانی هستند که چنین دست به آرایش و زیبایی زنان و مردان جامعه می زنند و از قِبَلِ این کار صد البته پول های خوبی هم به جیب می زنند. در همسایگی منزل ما زن و شوهر پزشک عمومی ای هستند که مطب خود را دقیقا تبدیل به آرایشگاهی کرده اند که شب و روز در حال آرایش…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6876
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ سرمایه داری: گذشته طلایی / آینده نفرین شده
🖋 ناصر فکوهی
📍 در میان واژگان سیاسی مدرن، کمتر واژهای را میتوان یافت که همچون «سرمایهداری» (capitalism) دارای ابهام و منشا برداشتها، تعبیرها و سوءتعبیرهایی چنین متفاوت با پیآمدهایی حاصل همین برداشتهای ضد و نقیض و تا این اندازه سخت و گاه بسیار دردناک بوده باشد. از این لحاظ البته واژه «سرمایهداری» را میتوان با گروهی دیگر از واژگان سیاسی همچون «دولت» (state)، «ملت» (nation)، «نژاد» (race)، «برابرخواهی» (egalitarism) و «بازار» (market) در ردهای نسبتا یکسان قرارداد. به نظر میرسد درکی درست از این واژگان و یا شاید بهتر باشد بگوییم درکی مبتنی بر استدلالهایی قابل دفاع و معنادار در گفتمانهای موثر در جوامع کنونی…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6881
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 ناصر فکوهی
📍 در میان واژگان سیاسی مدرن، کمتر واژهای را میتوان یافت که همچون «سرمایهداری» (capitalism) دارای ابهام و منشا برداشتها، تعبیرها و سوءتعبیرهایی چنین متفاوت با پیآمدهایی حاصل همین برداشتهای ضد و نقیض و تا این اندازه سخت و گاه بسیار دردناک بوده باشد. از این لحاظ البته واژه «سرمایهداری» را میتوان با گروهی دیگر از واژگان سیاسی همچون «دولت» (state)، «ملت» (nation)، «نژاد» (race)، «برابرخواهی» (egalitarism) و «بازار» (market) در ردهای نسبتا یکسان قرارداد. به نظر میرسد درکی درست از این واژگان و یا شاید بهتر باشد بگوییم درکی مبتنی بر استدلالهایی قابل دفاع و معنادار در گفتمانهای موثر در جوامع کنونی…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6881
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ قانون کاری برای قرن بیستویکم
🖋 نویسنده : آلن سوپیو | مترجم : بهنام ذوقی
📍 قوانین کار امروزی برای جهان کاریای طراحی شدهاند که دیگر وجود ندارد. فشارهای نئولیبرالیسم بر افراد و جامعه مستلزم قوانین کاری است که از دفاع یا تخریب عوامل اطمینانبخش گذشته فراتر رود و در عوض کارگران را بر کیفیت، سازمان و هدف کارشان مسلط سازد.
باید کور باشیم که نیاز به اصلاحی اساسی در قوانین کار را انکار کنیم. در سراسر تاریخ، پیشرفتهای تکنولوژی همیشه به بازسازی نهادها منجر شده است. این امر در مورد انقلابهای صنعتی گذشته صدق میکند که در آنها براندازی نظام قبلی با هموار ساختن راه برای پرولتاریاسازی، استعمار و صنعتیسازی جنگ و کشتار به بازسازی نهادهای بینالمللی و ابداع دولت رفاه منجر شد. دورهای از صلح و رفاه در کشورهای اروپایی پس از جنگ را میتوان به این نوع جدید از دولت و به بنیادهایی نسبت داد که بر آنها ساخته شده بود؛ خدمات دولتی کارآمد و منسجم، شبکه امنیت اجتماعی که تمامی جمعیت را پوشش میدهد و قوانین کاری که سطحی حداقلی از حمایت را تضمین میکردند...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6873
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نویسنده : آلن سوپیو | مترجم : بهنام ذوقی
📍 قوانین کار امروزی برای جهان کاریای طراحی شدهاند که دیگر وجود ندارد. فشارهای نئولیبرالیسم بر افراد و جامعه مستلزم قوانین کاری است که از دفاع یا تخریب عوامل اطمینانبخش گذشته فراتر رود و در عوض کارگران را بر کیفیت، سازمان و هدف کارشان مسلط سازد.
باید کور باشیم که نیاز به اصلاحی اساسی در قوانین کار را انکار کنیم. در سراسر تاریخ، پیشرفتهای تکنولوژی همیشه به بازسازی نهادها منجر شده است. این امر در مورد انقلابهای صنعتی گذشته صدق میکند که در آنها براندازی نظام قبلی با هموار ساختن راه برای پرولتاریاسازی، استعمار و صنعتیسازی جنگ و کشتار به بازسازی نهادهای بینالمللی و ابداع دولت رفاه منجر شد. دورهای از صلح و رفاه در کشورهای اروپایی پس از جنگ را میتوان به این نوع جدید از دولت و به بنیادهایی نسبت داد که بر آنها ساخته شده بود؛ خدمات دولتی کارآمد و منسجم، شبکه امنیت اجتماعی که تمامی جمعیت را پوشش میدهد و قوانین کاری که سطحی حداقلی از حمایت را تضمین میکردند...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=6873
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ راهنمای ارجاع درونمتنی و منبعنویسی بر اساس فرمت APA
📍از عبارت Associasions Phsycological American (انجمن روانشناسی آمریکا) اقتباس شدهاست و امروزه مرسومترین شیوه رفرنسنویسی در جهان به شمار میرود و بر همه شیوه های دیگری که برای تسریع در نوشتن، تایپ و انتشار مورد استفاده قرارمیگیرند برتری دارد و از سوی بسیاری از مجلات و انجمن های علمی مورد قبول واقع شده است. این روش مورد تایید مجموعه رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز هست.
🔸آموزش استفاده از روش APA با مثال در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6921
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
📍از عبارت Associasions Phsycological American (انجمن روانشناسی آمریکا) اقتباس شدهاست و امروزه مرسومترین شیوه رفرنسنویسی در جهان به شمار میرود و بر همه شیوه های دیگری که برای تسریع در نوشتن، تایپ و انتشار مورد استفاده قرارمیگیرند برتری دارد و از سوی بسیاری از مجلات و انجمن های علمی مورد قبول واقع شده است. این روش مورد تایید مجموعه رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز هست.
🔸آموزش استفاده از روش APA با مثال در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=6921
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ جامعه شناسی مصرف؛ خرید افیون توده زن ایرانی
🖋 حسین کمالوند
📍 یکی از مهمترین مسائل در فضای فرهنگیِ ایران کنونی، مسئله " خرید کردنِ خانمهاست".
خرید در شرایط کنونی برای زن ایرانی، کارکرد( function ) متفاوتی پیدا کرده است. خرید برای زنان صرفا ابزاری برای رفع نیازهایِ مادیِ فردی و خانوادگی شان نیست، بلکه کارکردی روان شناختی نیز پیدا کرده است. در پس امر خریدِ زنِ ایرانی دو نوع خواسته ی متفاوت در هم آمیخته شده است:
رفع نیاز مادی و اساسی خانوادگی یا شخصی: که شامل تمامی نیازهای اولیه و ضروری میباشد که در سطح فردی و خانوادگی مطرح میشوند.
رفع نیاز های روانی و اجتماعی در سطح فردی: که شامل مواردی از قبیل توجه، آزادی، در دید عامه ی مردم بودن، پر کردن اوقات فراغت، عزت نفس، سرگرمی، لذت، آرامش، شاد بودن و بویژه خودشکوفایی میشود....
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2819
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 حسین کمالوند
📍 یکی از مهمترین مسائل در فضای فرهنگیِ ایران کنونی، مسئله " خرید کردنِ خانمهاست".
خرید در شرایط کنونی برای زن ایرانی، کارکرد( function ) متفاوتی پیدا کرده است. خرید برای زنان صرفا ابزاری برای رفع نیازهایِ مادیِ فردی و خانوادگی شان نیست، بلکه کارکردی روان شناختی نیز پیدا کرده است. در پس امر خریدِ زنِ ایرانی دو نوع خواسته ی متفاوت در هم آمیخته شده است:
رفع نیاز مادی و اساسی خانوادگی یا شخصی: که شامل تمامی نیازهای اولیه و ضروری میباشد که در سطح فردی و خانوادگی مطرح میشوند.
رفع نیاز های روانی و اجتماعی در سطح فردی: که شامل مواردی از قبیل توجه، آزادی، در دید عامه ی مردم بودن، پر کردن اوقات فراغت، عزت نفس، سرگرمی، لذت، آرامش، شاد بودن و بویژه خودشکوفایی میشود....
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2819
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
انگاره | رسانه علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی
✅ نئولیبرالیسم در ایران؛ گسترش غارت و فساد 🖋 نظام بهرامی کمیل، دکترای جامعهشناسی سیاسی لیبرالیسم مکتبی است که بر فرد و آزادیهای او تاکید دارد و به ترویج ارزشهایی مانند انسانباوری؛ فردگرایی، عقلگرایی و خودبنیادی، تکثرگرایی، مدار، آزادیها و حقوق سیاسی،…
🔸 نئولیبرالیسم و ضعف آن در تحلیل
🖋 نظام بهرامی کمیل
در مقالهی نئولیبرالیسم در ایران؛ گسترش غارت و فساد که پیشتر منتشر شد؛ بکارگیری اصطلاح «نئولیبرالیسم» را برای تحلیل شرایط اقتصادی و سیاسی ایران، مناسب ندانستم. دلیل مخالفتم این بود که اولا تعریف نئولیبرالیسم مانع نیست؛ زیرا معتقدان به این مفهوم تمام کشورهای جهان را کما و بیش نئولیبرالیستی میدانند و ما نمیفهمیم که بطور عینی و مصداقی چه کشورهایی غیرنئولیبرالیستی هستند.
اشکال مهمتر را با استفاده از نظر برتراندراسل دوباره مطرح میکنم. به نظر من مفهوم نئولیبرالیسم و تعریف آن؛ «تحلیلگر» نیست. به عبارت دیگر تعاریف باید جامع، مانع و مهمتر از همه تحلیلگر باشند. با ارایه مصادیق متعدد ضعف قدرت تحلیلی این مفهوم را نشان دادم. برای مثال گفتم طبق نظر برخی چپهای ایرانی بعد از فوت امام و از دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی به بعد، نئولیبرالیسم در ایران حاکم شده است؛ بنابر این این گروه بطور ضمنی تفاوت ذاتی و عمیقی بین این دو دوره قایل میشوند. درحالی که به نظر میرسد حکومت جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته تغییر ساختاری و بنیادینی نکرده است. در آن مقاله گفتم آقای اباذری، مجری معروف تلویزیون آقای فردوسیپور را جاده صاف کن و کارگزار نئولیبرالیسم در فوتبال میدانست؛ اما پس از اخراج او توسط مدیر جوان شبکه سه، تحلیل و تفسیری برای ارایه نداشت.
چند روز پیش و در حاشیه سران گروه بیست ولادیمر پوتین گفت؛ ارزشهای لیبرال و عصر لیبرالیسم و دموکراسی لیبرال تمام شده و دنیا منتظر رهبران مقتدر و بزرگ (همچون خودش) هست. برخی کشورهای اروپایی و مقامات اتحادیه اروپا به این گفتار واکنش تندی نشان دادند و از آرمانهای لیبرالیسم و دموکراسی لیبرال دفاع کردند. اما تحلیلگرانی که از صبح تا شب اسم رمز نئولیبرالیسم را بکار میبرند و روسیه و چین را کنار دانمارک و هلند و کانادا قرار میدهند؛ هیچ تفسیر و تحلیلی از سخنان پوتین و پاسخ اروپاییان ارایه نکردند. دلیل مشخص است؛ نئولیبرالیسم ظرفیت چندانی برای تحلیل چنین وقایع و اخباری ندارد. پرسش این است که؛ اگر این دو گروه همگی کشورهای نئولیبرال هستند؛ پس چرا ناگهان در دو اردوگاه متضاد صف آرایی میکنند؟ اگر روزی بین روسیه و چین و کره شمالی از یک طرف و اروپا و آمریکا و کانادا از طرف دیگر، جنگی شروع شود منتقدان نئولیبرالیسم طرف کدامیک را میگیرند؟ پاسخ را در واکنش اجداد این گروهها در به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان و کودتای 28 مرداد 1332 در ایران پیدا کنید.
نئولیبرالیسم نمیتواند بین «دیکتاتوری سرمایهداری» که توسط موسولینی، هیتلر، پینوشه و پوتین اجرا میشود با «سرمایهداری لیبرال» که توسط اتحادیه اروپا، کانادا، ژاپن، استرالیا و آمریکا اجرا میشود؛ تفاوتی قایل شود؛ زیرا این مفهوم قدرت تحلیلی چندانی ندارد.
🔸اگر نوشته را خواندید و لذت بردید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نظام بهرامی کمیل
در مقالهی نئولیبرالیسم در ایران؛ گسترش غارت و فساد که پیشتر منتشر شد؛ بکارگیری اصطلاح «نئولیبرالیسم» را برای تحلیل شرایط اقتصادی و سیاسی ایران، مناسب ندانستم. دلیل مخالفتم این بود که اولا تعریف نئولیبرالیسم مانع نیست؛ زیرا معتقدان به این مفهوم تمام کشورهای جهان را کما و بیش نئولیبرالیستی میدانند و ما نمیفهمیم که بطور عینی و مصداقی چه کشورهایی غیرنئولیبرالیستی هستند.
اشکال مهمتر را با استفاده از نظر برتراندراسل دوباره مطرح میکنم. به نظر من مفهوم نئولیبرالیسم و تعریف آن؛ «تحلیلگر» نیست. به عبارت دیگر تعاریف باید جامع، مانع و مهمتر از همه تحلیلگر باشند. با ارایه مصادیق متعدد ضعف قدرت تحلیلی این مفهوم را نشان دادم. برای مثال گفتم طبق نظر برخی چپهای ایرانی بعد از فوت امام و از دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی به بعد، نئولیبرالیسم در ایران حاکم شده است؛ بنابر این این گروه بطور ضمنی تفاوت ذاتی و عمیقی بین این دو دوره قایل میشوند. درحالی که به نظر میرسد حکومت جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته تغییر ساختاری و بنیادینی نکرده است. در آن مقاله گفتم آقای اباذری، مجری معروف تلویزیون آقای فردوسیپور را جاده صاف کن و کارگزار نئولیبرالیسم در فوتبال میدانست؛ اما پس از اخراج او توسط مدیر جوان شبکه سه، تحلیل و تفسیری برای ارایه نداشت.
چند روز پیش و در حاشیه سران گروه بیست ولادیمر پوتین گفت؛ ارزشهای لیبرال و عصر لیبرالیسم و دموکراسی لیبرال تمام شده و دنیا منتظر رهبران مقتدر و بزرگ (همچون خودش) هست. برخی کشورهای اروپایی و مقامات اتحادیه اروپا به این گفتار واکنش تندی نشان دادند و از آرمانهای لیبرالیسم و دموکراسی لیبرال دفاع کردند. اما تحلیلگرانی که از صبح تا شب اسم رمز نئولیبرالیسم را بکار میبرند و روسیه و چین را کنار دانمارک و هلند و کانادا قرار میدهند؛ هیچ تفسیر و تحلیلی از سخنان پوتین و پاسخ اروپاییان ارایه نکردند. دلیل مشخص است؛ نئولیبرالیسم ظرفیت چندانی برای تحلیل چنین وقایع و اخباری ندارد. پرسش این است که؛ اگر این دو گروه همگی کشورهای نئولیبرال هستند؛ پس چرا ناگهان در دو اردوگاه متضاد صف آرایی میکنند؟ اگر روزی بین روسیه و چین و کره شمالی از یک طرف و اروپا و آمریکا و کانادا از طرف دیگر، جنگی شروع شود منتقدان نئولیبرالیسم طرف کدامیک را میگیرند؟ پاسخ را در واکنش اجداد این گروهها در به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان و کودتای 28 مرداد 1332 در ایران پیدا کنید.
نئولیبرالیسم نمیتواند بین «دیکتاتوری سرمایهداری» که توسط موسولینی، هیتلر، پینوشه و پوتین اجرا میشود با «سرمایهداری لیبرال» که توسط اتحادیه اروپا، کانادا، ژاپن، استرالیا و آمریکا اجرا میشود؛ تفاوتی قایل شود؛ زیرا این مفهوم قدرت تحلیلی چندانی ندارد.
🔸اگر نوشته را خواندید و لذت بردید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
انگاره؛ رسانه علوم اجتماعی
نئولیبرالیسم در ایران؛ گسترش غارت و فساد | انگاره ؛رسانه علوم اجتماعی
سایر موضوعات را کنار گذاشته و به بحثی که بین طرفداران و مخالفان سرمایهداری، لیبرالیسم و نئولیبرالیسم جریان دارد متمرکز میشوم. منتقدان با استناد به نظریات
✅ سیاست اجتماعی نامتوازن در ایران (آموزش و اشتغال زنان)
🖋 معصومه قاراخانی | هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
📍 سیاستهای اجتماعی متوازن در ابعاد و سطوح مختلف، تلاشی برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب و همسو در سیاستگذاری است. در میان انواع گروههای ذینفع سیاستهای اجتماعی، زنان از این جهت که هم ایجادکنندگان و هم دریافتکنندگان خدمات اجتماعی هستند، اهمیت قابل توجهی دارند و سبب شده تا موضوع مستقیم و غیرمستقیم سیاستهای اجتماعی قرارگیرند. اما این سیاستها هیچگاه بدون چالش نبوده و موقعیت اجتماعی و وضعیت رفاهی آنان را متأثر ساخته است. این سیاستها از یک سو در جهت «شهروندی جنسیتی» و از سوی دیگر در جهت تحقق «شهروندی فعال» زنان بوده است. حال پرسش این است که: آیا این موقعیت شهروندی دوگانه میتواند ناشی از عدم توازن و ناهماهنگی سیاستهای اجتماعی برای زنان باشد؟ این مقاله، با اتخاذ رویکرد نهادگرایی تاریخی و با استفاده از روش تحلیل اسناد نشان خواهد داد، یکی از دلایل ناهمسانی موقعیت شهروندی زنان را بایستی در سیاستهای اجتماعی نامتوازن در دو بعد اشتغال و آموزش جستجو کرد. در حالی که، به منظور دستیابی به نتایج مطلوب سیاستگذاری، اتخاذ سیاستهایی که در تدوین و اجرا دارای انسجام و پیوستگی باشند، ضروری است. تحقق این هدف مستلزم تحول نظام نهادی، و همزمان حرکت از ترجیحات فردی سیاستگذار به سوی تصمیمگیری نهادی است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود #مقاله در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/non-uniformity-social-policy-in-iran
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 معصومه قاراخانی | هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
📍 سیاستهای اجتماعی متوازن در ابعاد و سطوح مختلف، تلاشی برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب و همسو در سیاستگذاری است. در میان انواع گروههای ذینفع سیاستهای اجتماعی، زنان از این جهت که هم ایجادکنندگان و هم دریافتکنندگان خدمات اجتماعی هستند، اهمیت قابل توجهی دارند و سبب شده تا موضوع مستقیم و غیرمستقیم سیاستهای اجتماعی قرارگیرند. اما این سیاستها هیچگاه بدون چالش نبوده و موقعیت اجتماعی و وضعیت رفاهی آنان را متأثر ساخته است. این سیاستها از یک سو در جهت «شهروندی جنسیتی» و از سوی دیگر در جهت تحقق «شهروندی فعال» زنان بوده است. حال پرسش این است که: آیا این موقعیت شهروندی دوگانه میتواند ناشی از عدم توازن و ناهماهنگی سیاستهای اجتماعی برای زنان باشد؟ این مقاله، با اتخاذ رویکرد نهادگرایی تاریخی و با استفاده از روش تحلیل اسناد نشان خواهد داد، یکی از دلایل ناهمسانی موقعیت شهروندی زنان را بایستی در سیاستهای اجتماعی نامتوازن در دو بعد اشتغال و آموزش جستجو کرد. در حالی که، به منظور دستیابی به نتایج مطلوب سیاستگذاری، اتخاذ سیاستهایی که در تدوین و اجرا دارای انسجام و پیوستگی باشند، ضروری است. تحقق این هدف مستلزم تحول نظام نهادی، و همزمان حرکت از ترجیحات فردی سیاستگذار به سوی تصمیمگیری نهادی است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود #مقاله در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/non-uniformity-social-policy-in-iran
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ نظریه قدرت فوکو
🖋 سمانه کوهستانی
📍 این مقاله،تلاش دارد تا دیدگاه فوکو درباره ی قدرت و رابطه ی آن با مفاهیمی چون، دانش و معرفت و انوع قدرت و مکانیزم های آن،انضباط و ....و تا حدودی انتقادات وارد بر این دیدگاه را مورد بررسی قرار دهد،فوکو به طور کلی قدرت را یک وضعیت استراتژیکی پیچیده و مرتبط و تفکیک ناپذیر از دانش و معرفت می داند که صرفاً در مالکیت نیست بلکه در همه جا و همه ی مکان ها حضوری دائمی و چشم گیر دارد.
قدرت،یکی از عام ترین مفاهیم در علوم انسانی و اجتماعی است و شاید دلیل این عام بودن،حضور همیشگی اش در روابط اجتماعی و انسانی باشد.قدرت،ذاتی روابط اجتماعی است و جامعه به واسطه آن به سامان می شود. در نگرش سیاسی و فلسفی عمومی معاصر،قدرت همواره معادل حکومت تلقی می شود و حکومت،تنها صاحب امتیاز قدرت به حساب می آید و مردم فاقد آن هستند.بر پایه ی این نگرش،کشمکش اصلی در جوامع،تضاد بین فرادستان”صاحبان قدرت” و فرو دستان”افراد فاقد قدرت” می باشد،بنابراین،در این دیدگاه،چالش اصلی عبارت است از تلاش فرودستان در جهت به دست گرفتن تمام یا بخشی از قدرت و…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2749
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 سمانه کوهستانی
📍 این مقاله،تلاش دارد تا دیدگاه فوکو درباره ی قدرت و رابطه ی آن با مفاهیمی چون، دانش و معرفت و انوع قدرت و مکانیزم های آن،انضباط و ....و تا حدودی انتقادات وارد بر این دیدگاه را مورد بررسی قرار دهد،فوکو به طور کلی قدرت را یک وضعیت استراتژیکی پیچیده و مرتبط و تفکیک ناپذیر از دانش و معرفت می داند که صرفاً در مالکیت نیست بلکه در همه جا و همه ی مکان ها حضوری دائمی و چشم گیر دارد.
قدرت،یکی از عام ترین مفاهیم در علوم انسانی و اجتماعی است و شاید دلیل این عام بودن،حضور همیشگی اش در روابط اجتماعی و انسانی باشد.قدرت،ذاتی روابط اجتماعی است و جامعه به واسطه آن به سامان می شود. در نگرش سیاسی و فلسفی عمومی معاصر،قدرت همواره معادل حکومت تلقی می شود و حکومت،تنها صاحب امتیاز قدرت به حساب می آید و مردم فاقد آن هستند.بر پایه ی این نگرش،کشمکش اصلی در جوامع،تضاد بین فرادستان”صاحبان قدرت” و فرو دستان”افراد فاقد قدرت” می باشد،بنابراین،در این دیدگاه،چالش اصلی عبارت است از تلاش فرودستان در جهت به دست گرفتن تمام یا بخشی از قدرت و…
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2749
🔸اگر نوشته دوست داشتید، لطفا به اشتراک بگذارید
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
👍1🔥1