✅ انتقال لازم نیست، ساماندهی کنید!
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
پرونده برخی موضوعات گویا قرار نیست هیچگاه بسته شود. از همین رو پربیراه نیست که برخی ایران را سرزمین «پروندههای باز» میدانند! موضوع ایجاد آبراه شمال – جنوب میان خلیج فارس و دریای عمان با دریای مازندران، تعیین استراتژیها و اولویتهای صنعتی کشور، اصلاح برخی قوانین از جمله قانون شوراها، قانون انتخابات و امثالهم. شاید از همه پرتکرارتر موضوع «انتقال یا ساماندهی پایتخت» باشد. موضوعی که با ورود به مقوله ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران از یک سو و داغ شدن طرح چندین باره این موضوع از سوی برخی نمایندگان مجلس یازدهم، بار دیگر در کانون توجهات فضای رسانهای کشور قرار گرفته است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
پرونده برخی موضوعات گویا قرار نیست هیچگاه بسته شود. از همین رو پربیراه نیست که برخی ایران را سرزمین «پروندههای باز» میدانند! موضوع ایجاد آبراه شمال – جنوب میان خلیج فارس و دریای عمان با دریای مازندران، تعیین استراتژیها و اولویتهای صنعتی کشور، اصلاح برخی قوانین از جمله قانون شوراها، قانون انتخابات و امثالهم. شاید از همه پرتکرارتر موضوع «انتقال یا ساماندهی پایتخت» باشد. موضوعی که با ورود به مقوله ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران از یک سو و داغ شدن طرح چندین باره این موضوع از سوی برخی نمایندگان مجلس یازدهم، بار دیگر در کانون توجهات فضای رسانهای کشور قرار گرفته است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ خشونت از نظرگاه هانا آرنت
🖋 هادی چهری
مهم ترین مساله و پرسش سیاست این است که چه کسی حاکم بر کیست؟جنگ و تنازع و ستیز از نخستین تجربه های انسان در مواجهه با امور واقعی جهان پیشروی خود اوست و به نحوی این مقولات با سرشت و سرنوشت آدمی عجین و همراه گشته اند. در رابطه با مقوله خشونت در فلسفه سیاسی گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است. هانا آرنت از جمله فیلسوفان سیاسی قرن ۲۰ است که علاوه بر اینکه خود زخم خورده دشنه خشونت بود بلکه در رابطه با این مقوله به تفکر روشمند و دقیق پرداخت و حتی کتابی با همین عنوان خشونت نگاشت. این را باید در نظر داشت که موضوع آرنت در کتاب خشونت در مورد چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است و نه الزاما محکوم کردن آن.
از نگاه آرنت خشونت گری معلول ناکام ماندن قوه عمل در جهان است به این تعبیر که اگر به مردم فرصت عمل و مشارکت در امور عام داده شود بنیان اقتدار دولت سالم تر خواهد ماند و انگیزه خشونت گری کاستی خواهد گرفت. قهر و لطف ضد یکدیگرند و به سیاق همان ضرب المثل که بیان می داشت هر که باد بکارد طوفان درو می کند بر همین اساس از خشونت کینه می روید و از مهر دوستی. مقوله جنگ و نزاع را معمولا عنوان می کنند که آخرین داور بی رحم در منازعات بین المللی است و حتی لنین قرن ۲۰ را قرن جنگ و انقلاب پیش بینی کرده بود و از طرفی آرنت به این موضوع تاکید می کرد که جنگ به اندازه ای برای کارکرد اجتماع ما لازم است که جرات نداریم آن را از میان ببریم مگر آنکه راههای کشنده تر برای حل مسائل خود پیدا کنیم این بیان هانا آرنت به نحوی تداعی کننده آن سخن مشهور کلاوس ویتس است که گفته بود جنگ ادامه سیاست است منتها با وسایلی دیگر.
کارکرد خشونت یک کارکرد دو گانه است. به این صورت که در روابط بین الملل خشونت را به عنوان وسیله ای نامطمئن تلقی می کنند اما به همان نسبت در امور داخلی بویژه زمینه انقلاب این کارکرد شهرت و حسن یافته است و حتی ماکس وبر بیان می داشت که دولت عبارتست از حکومت انسان ها بر انسانها بر اثر وسایل اعمال خشونت. به هر حال خشونت چیزی نیست به جز واضح ترین جلوه قدرت یا اقتدار و سیاست سراسر مبارزه ای است برای کسب قدرت و بالاترین نوع قدرت هم خشونت است و از طرفی قدرت همواره نیازمند تعداد است حال آنکه خشونت می تواند بدون آن ادامه یابد.قدرت و اقتدار جزو ماهیت حکومت است ولی خشونت اینگونه نیست بلکه دارای ماهیت ابزاری است. خشونت ممکن است موجه باشد ولی هرگزمشروع نیست و قدرت و خشونت همواره با هم پدید می آیند. خشونت را سراسر نمیتوان به کناری نهاد و به آن بی توجه بود و اگر همان تعبیر هابزی را در مورد انسان به خاطر بیاوریم که انسان را گرگ انسان می دانست و وجود قوه قهریه و لویاتان ویرانگر را برای مهار طبیعت شر بشر لازم و ضروری می دانست بر همین اساس وجود شمشیرگونه خشونت را در بسیاری موارد برای مواجهه با این نوع انسان میتوان موجه جلوه داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/violence-arendt
. 📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
. 🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 هادی چهری
مهم ترین مساله و پرسش سیاست این است که چه کسی حاکم بر کیست؟جنگ و تنازع و ستیز از نخستین تجربه های انسان در مواجهه با امور واقعی جهان پیشروی خود اوست و به نحوی این مقولات با سرشت و سرنوشت آدمی عجین و همراه گشته اند. در رابطه با مقوله خشونت در فلسفه سیاسی گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است. هانا آرنت از جمله فیلسوفان سیاسی قرن ۲۰ است که علاوه بر اینکه خود زخم خورده دشنه خشونت بود بلکه در رابطه با این مقوله به تفکر روشمند و دقیق پرداخت و حتی کتابی با همین عنوان خشونت نگاشت. این را باید در نظر داشت که موضوع آرنت در کتاب خشونت در مورد چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است و نه الزاما محکوم کردن آن.
از نگاه آرنت خشونت گری معلول ناکام ماندن قوه عمل در جهان است به این تعبیر که اگر به مردم فرصت عمل و مشارکت در امور عام داده شود بنیان اقتدار دولت سالم تر خواهد ماند و انگیزه خشونت گری کاستی خواهد گرفت. قهر و لطف ضد یکدیگرند و به سیاق همان ضرب المثل که بیان می داشت هر که باد بکارد طوفان درو می کند بر همین اساس از خشونت کینه می روید و از مهر دوستی. مقوله جنگ و نزاع را معمولا عنوان می کنند که آخرین داور بی رحم در منازعات بین المللی است و حتی لنین قرن ۲۰ را قرن جنگ و انقلاب پیش بینی کرده بود و از طرفی آرنت به این موضوع تاکید می کرد که جنگ به اندازه ای برای کارکرد اجتماع ما لازم است که جرات نداریم آن را از میان ببریم مگر آنکه راههای کشنده تر برای حل مسائل خود پیدا کنیم این بیان هانا آرنت به نحوی تداعی کننده آن سخن مشهور کلاوس ویتس است که گفته بود جنگ ادامه سیاست است منتها با وسایلی دیگر.
کارکرد خشونت یک کارکرد دو گانه است. به این صورت که در روابط بین الملل خشونت را به عنوان وسیله ای نامطمئن تلقی می کنند اما به همان نسبت در امور داخلی بویژه زمینه انقلاب این کارکرد شهرت و حسن یافته است و حتی ماکس وبر بیان می داشت که دولت عبارتست از حکومت انسان ها بر انسانها بر اثر وسایل اعمال خشونت. به هر حال خشونت چیزی نیست به جز واضح ترین جلوه قدرت یا اقتدار و سیاست سراسر مبارزه ای است برای کسب قدرت و بالاترین نوع قدرت هم خشونت است و از طرفی قدرت همواره نیازمند تعداد است حال آنکه خشونت می تواند بدون آن ادامه یابد.قدرت و اقتدار جزو ماهیت حکومت است ولی خشونت اینگونه نیست بلکه دارای ماهیت ابزاری است. خشونت ممکن است موجه باشد ولی هرگزمشروع نیست و قدرت و خشونت همواره با هم پدید می آیند. خشونت را سراسر نمیتوان به کناری نهاد و به آن بی توجه بود و اگر همان تعبیر هابزی را در مورد انسان به خاطر بیاوریم که انسان را گرگ انسان می دانست و وجود قوه قهریه و لویاتان ویرانگر را برای مهار طبیعت شر بشر لازم و ضروری می دانست بر همین اساس وجود شمشیرگونه خشونت را در بسیاری موارد برای مواجهه با این نوع انسان میتوان موجه جلوه داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/violence-arendt
. 📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
. 🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ ارزش چیزها (ترجمه صدایی شنیده نشده از امیل دورکیم)
🎙 فایل صوتی در انگاره قرار گرفت
🖋ترجمه از شیما کاشی و آرمان ذاکری
«اگر حقیقتاً ارزش چیزها بر مبنای میزان فایده اجتماعی (یا فردی) آنها اندازهگیری شود، نظام ارزشهای انسانی باید مورد بازنگری قرار گیرد و از صدر تا ذیل زیر و رو شود. چرا که در این صورت جایگاهی که در این نظام برای ارزش چیزهای لوکس در نظر گرفته شده، غیر قابل توجیه و غیر قابل فهم خواهد شد.»
بخشی را که خواندید، بخشی از فایلی حدودا سه دقیقهای از صدای امیل دورکیم است که رادیو فرهنگ فرانسه از آرشیوی با عمری بیش از صد سال یافته و منتشر کردهاست.
فایل صوتی منتشر شده از سالهای پایانی عمر دورکیم، تصور جامعهشناس محافظهکار و پذیرای وضع موجود سرمایهدارانه او را به چالش میکشد...
🔸 برای شنیدن صدای دورکیم و مطالعه ترجمه و توضیحات منتشر شده بر آن، از لینک زیر استفاده کنید 🔻
📎 Engare.net/durkheim
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🎙 فایل صوتی در انگاره قرار گرفت
🖋ترجمه از شیما کاشی و آرمان ذاکری
«اگر حقیقتاً ارزش چیزها بر مبنای میزان فایده اجتماعی (یا فردی) آنها اندازهگیری شود، نظام ارزشهای انسانی باید مورد بازنگری قرار گیرد و از صدر تا ذیل زیر و رو شود. چرا که در این صورت جایگاهی که در این نظام برای ارزش چیزهای لوکس در نظر گرفته شده، غیر قابل توجیه و غیر قابل فهم خواهد شد.»
بخشی را که خواندید، بخشی از فایلی حدودا سه دقیقهای از صدای امیل دورکیم است که رادیو فرهنگ فرانسه از آرشیوی با عمری بیش از صد سال یافته و منتشر کردهاست.
فایل صوتی منتشر شده از سالهای پایانی عمر دورکیم، تصور جامعهشناس محافظهکار و پذیرای وضع موجود سرمایهدارانه او را به چالش میکشد...
🔸 برای شنیدن صدای دورکیم و مطالعه ترجمه و توضیحات منتشر شده بر آن، از لینک زیر استفاده کنید 🔻
📎 Engare.net/durkheim
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ دانشگاه و فقدان امور فرهنگی
🖋 محمد زینالی اُناری
📍 پپیش از این که کرونا بر جامعهی ایرانی مستولی شود، زندگی روزمره در تمام عرصه ها جریان داشت. به زعم مشکلات عمومی مردم ناشی از مسائل سیاسی و اقتصادی و محدودیتهایی که دانشجویان در دانشگاه و زندگی شخصی خود احساس میکنند، یک شکل رسمی از زندگی برای تمام اعضای جامعه و همچنین برای دانشجویان تمهید شده بود. اما اینک کرونا آمده، نظم و تمهیدات رایج را بر هم زده و بسیاری از امور و اجتماعات را به تعلیق برده است. یعنی هنوز امید همگان بر این است که برخی امور و اجتماعات اساسی مجدداً و با خاتمهی کرونا احیا خواهند شد. با این حال ایام سیطره ی کرونا مدام طولانی تر و تشدید میشود.
تمام امید ما این است که این دوران تمام شود، ولی وقتی این امر رخ نمیدهد، تکلیف ما چه خواهد بود؟ بهتر است سوال را به صورت شفافتری بپرسیم. چه چیزی در وضعیت حاضر مفقود شده که قرار است با گذر زمان...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8906
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 محمد زینالی اُناری
📍 پپیش از این که کرونا بر جامعهی ایرانی مستولی شود، زندگی روزمره در تمام عرصه ها جریان داشت. به زعم مشکلات عمومی مردم ناشی از مسائل سیاسی و اقتصادی و محدودیتهایی که دانشجویان در دانشگاه و زندگی شخصی خود احساس میکنند، یک شکل رسمی از زندگی برای تمام اعضای جامعه و همچنین برای دانشجویان تمهید شده بود. اما اینک کرونا آمده، نظم و تمهیدات رایج را بر هم زده و بسیاری از امور و اجتماعات را به تعلیق برده است. یعنی هنوز امید همگان بر این است که برخی امور و اجتماعات اساسی مجدداً و با خاتمهی کرونا احیا خواهند شد. با این حال ایام سیطره ی کرونا مدام طولانی تر و تشدید میشود.
تمام امید ما این است که این دوران تمام شود، ولی وقتی این امر رخ نمیدهد، تکلیف ما چه خواهد بود؟ بهتر است سوال را به صورت شفافتری بپرسیم. چه چیزی در وضعیت حاضر مفقود شده که قرار است با گذر زمان...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8906
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ خواندن هانا آرنت کافی نیست
🖋 پل میسون، برگردان: بهداد بردبار
📍 مقاله حاضر سعی دارد دلايل حمايت از ترامپ را توضيح دهد. انتخابات سال دو هزار و بيست نشان داد كه به رغم حمايت همهجانبه رسانههاى جريان اصلى از بايدن، رقيب او همچنان میتواند به آستانهى پيروزى برسد. میلیونها هوادار دو آتشه به رغم افشا شدن رسواییهای سیاسی، مالی و اخلاقی از ترامپ حمایت کردند. ترامپ با نپذیرفتن شکست خود، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده است. او با مطرح کردن شک و شبهه هواداران خود را به انتخابات بی اعتماد کرده است.
اوون جونز نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی میگوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت Post truth در دوران ترامپ بسيار به كار برده شده است، اين كلمه به وضعيتى اشاره دارد كه حرفهاى دروغ، غلط و بدون مدرك آنقدر تكرار ميشود كه ميليونها نفر آن را باور مي كنند. ترامپ در طول چهار سال بارها رسانه ها را …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8919
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 پل میسون، برگردان: بهداد بردبار
📍 مقاله حاضر سعی دارد دلايل حمايت از ترامپ را توضيح دهد. انتخابات سال دو هزار و بيست نشان داد كه به رغم حمايت همهجانبه رسانههاى جريان اصلى از بايدن، رقيب او همچنان میتواند به آستانهى پيروزى برسد. میلیونها هوادار دو آتشه به رغم افشا شدن رسواییهای سیاسی، مالی و اخلاقی از ترامپ حمایت کردند. ترامپ با نپذیرفتن شکست خود، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده است. او با مطرح کردن شک و شبهه هواداران خود را به انتخابات بی اعتماد کرده است.
اوون جونز نویسنده و روزنامه نگار بریتانیایی میگوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت Post truth در دوران ترامپ بسيار به كار برده شده است، اين كلمه به وضعيتى اشاره دارد كه حرفهاى دروغ، غلط و بدون مدرك آنقدر تكرار ميشود كه ميليونها نفر آن را باور مي كنند. ترامپ در طول چهار سال بارها رسانه ها را …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8919
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ شهروند عاصی؛ با بازیگر آینده ایران آشنا شوید
🖋 محسن گودرزی
📍 شهروند عاصی، شهروندی است که از وضعیت زندگی خود خسته شده، از شیوهی اداره کشور و جامعه ناراضی است و چشماندازی برای زندگی خود نمیبیند. نه وضعیت برای او قابل تحمل است، نه قدرتی برای تغییر وضعیت زندگی خود دارد و نه امیدی که نهادها و سیاستهای رسمی بتوانند کاری برای بهبود وضعیت او کنند. شهروند عاصی شرایط موجود را نفی میکند و میداند که چنین شرایطی را نمیخواهد. وقتی جمعیت معترض شعار میدهند «مرگ بر گرانی» یا «مرگ بر فساد» با خشم شرایطی را که در آن گرفتار شدهاند، نفی میکنند.
اعتراضات اجتماعی محدود به حاشیههای اجتماعی نیست بلکه طبقات اجتماعی گستردهای از وضعیت جامعه ناراضیاند و فشار نابرابری، تبعیض و نفی هویتهای خود را تحمل میکنند. در مورد طبقات محروم اعتراضات با موج گستردهای از تخریب اموال عمومی و خصوصی همراه بوده است و به همین علت...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8915
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
🖋 محسن گودرزی
📍 شهروند عاصی، شهروندی است که از وضعیت زندگی خود خسته شده، از شیوهی اداره کشور و جامعه ناراضی است و چشماندازی برای زندگی خود نمیبیند. نه وضعیت برای او قابل تحمل است، نه قدرتی برای تغییر وضعیت زندگی خود دارد و نه امیدی که نهادها و سیاستهای رسمی بتوانند کاری برای بهبود وضعیت او کنند. شهروند عاصی شرایط موجود را نفی میکند و میداند که چنین شرایطی را نمیخواهد. وقتی جمعیت معترض شعار میدهند «مرگ بر گرانی» یا «مرگ بر فساد» با خشم شرایطی را که در آن گرفتار شدهاند، نفی میکنند.
اعتراضات اجتماعی محدود به حاشیههای اجتماعی نیست بلکه طبقات اجتماعی گستردهای از وضعیت جامعه ناراضیاند و فشار نابرابری، تبعیض و نفی هویتهای خود را تحمل میکنند. در مورد طبقات محروم اعتراضات با موج گستردهای از تخریب اموال عمومی و خصوصی همراه بوده است و به همین علت...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8915
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Socionet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
✅ انواع خشونت علیه زنان را بشناسیم
🔅 به بهانه 25 نوامبر و شروع 26 روز نارنجی
🖋 نجمه واحدی
خشونت علیه زنان، که از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر هرسال به ۱۶ روز نارنجی محو این شکل از خشونت اختصاص دارد، شکلی از خشونت بر مبنای جنسیت است که برای محو و از بین بردنش پیش از هر چیزی لازم است که دانش جنسیتی خود را بالا ببریم، کلیشههای جنسیتی را بشناسیم و به دنبال اصلاح باورها و رفتارهای سکسیستی (جنسگرایانه یا جنسیت زده) خود و اطرافیانمان باشیم و بدانیم یک زندگی امن و آرام چه شکلی است و چه چیزهایی در رفتار و گفتار ما و دیگران، باعث سلب این امنیت و آرامش در زندگی زنان میشود. ما باید بدانیم خشونت علیه زنان یک موضوع جنسیت محور است و بررسی این شکل از خشونت و انواع مختلف آن، با بررسی خشونت به شکل کلی و عام این مفهوم متفاوت است. اگر عنصر جنسیت را در این مسئله نادیده بگیریم، نه میتوانیم این مسئله مهم را درست بشناسیم و نه میتوانیم برای محو شدنش قدمی برداریم. خشونت علیه زنان، پنج شکل شناختهشده دارد که ۱۶ روز نارنجی فرصت خوبی است تا نسبت به شناخت مصادیق این خشونتهای مختلف، حساستر شویم و آگاهیمان را به دیگران هم منتقل کنیم.
خشونت روانی – کلامی: در بین انواع خشونت خانگی علیه زنان، این شکل از خشونت بالاترین فراوانی را دارد. شاید ارائه تعریفی یکخطی از آن کار سختی باشد، اما به همه ما زنان ازآنچه فکر میکنیم بسیار نزدیکتر است. گذشته از انواع توهین، تحقیر، تمسخر، عیبجویی، تهدید، سرزنش، امرونهی و غیره که شخص را تحتفشار روانی میگذارد، انواع و اقسام عبارتها و جملاتی که ممکن است در قالب طنز، لطیفه، توصیف و یا به بهانه خیرخواهی و دلسوزی در حق زنان بیان شود و محتوایی جنسیت زده و سکسیستی دارد، میتواند زنان را به لحاظ روانی تحتفشار بگذارد.
خشونت اجتماعی: منظور از این شکل خشونت، خشونت در اجتماع نیست! منظور به هر شکلی محدود کردن روابط اجتماعی فرد است. تعیین کردن اینکه زن با چه کسانی در رفتوآمد باشد یا نباشد یا در عرصه اجتماعی تا چه حد فعال باشد و حضورداشته باشد، میتواند مصداقی از خشونت اجتماعی باشد. ممانعت از رشد و خودشکوفایی زن، یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است که شامل منع زن از ادامه تحصیل یا اشتغال و غیره میشود. این شکل از خشونت سومین رتبه را در انواع خشونت در ایران داشته است.
خشونت اقتصادی: محروم کردن زن از نیازهای مادیاش، در اختیار گرفتن درآمد زن، آسیب رساندن یا تصرف در اموال زن، یا سوءاستفاده مالی از او مصادیقی از خشونت اقتصادی علیه زنان است. اگر مقوله کار خانگی رایگانی که زنان در همه خانهها انجام میدهند را هم به این معادله اضافه کنیم، متوجه سوءاستفادههای اقتصادی گستردهای که تقریباً از همه زنان میشود خواهیم شد.
خشونت فیزیکی: خشونت فیزیکی دومین رتبه را در انواع خشونتهای خانگی علیه زنان در ایران داشته است و هنوز و همچنان در جامعه بیش ازآنچه ما تصورش را میکنیم رخ میدهد. خشونت فیزیکی به زن، آزار و اذیت جسمانی، ضربوجرح، کشیدن مو، سوزاندن، زندانی کردن، اخراج از خانه، محروم کردن از غذا، سیلی یا لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل و ناامن کردن فضا را شامل میشود. درباره خشونت فیزیکی باورهای نادرست زیادی درباره مردان خشونت گر وجود دارد. و همچنین «فنر خشونت» در اینجا اهمیت خود را نشان میدهد که امیدوارم در این ۱۶ روز نارنجی درباره آنها اطلاعات کسب کنیم.
خشونت جنسی: به هر شکلی از سوءاستفاده یا آزار جنسی زنان گفته میشود که البته فقط هم شامل تجاوز یا رابطه جنسی همراه با خشونت نمیشود. بلکه آزار و اذیتهای خیابانی که گاهی در فضاهای عمومی رخ میدهد مثل دستمالی کردن و غیره نیز مصادیقی از خشونتهای جنسی علیه زنان هستند.
این ۱۶ روز فرصت مغتنمی ست تا ما از مصادیق عینی این انواع خشونتها بگوییم و بنویسیم و جامعه را نسبت به عواقب خشونت علیه زنان که آثار مخرب روحی و جسمی و جنسی برای زنان دارد آگاه کنیم تا جامعهای سالمتر و خانههایی امنتر داشته باشیم.
🔸لینک یادداشت در انگاره 🔻
📎 engare.net/violence-against-women
بازنشر از نشریه سیاست گذاری اجتماعی 2
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🔅 به بهانه 25 نوامبر و شروع 26 روز نارنجی
🖋 نجمه واحدی
خشونت علیه زنان، که از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر هرسال به ۱۶ روز نارنجی محو این شکل از خشونت اختصاص دارد، شکلی از خشونت بر مبنای جنسیت است که برای محو و از بین بردنش پیش از هر چیزی لازم است که دانش جنسیتی خود را بالا ببریم، کلیشههای جنسیتی را بشناسیم و به دنبال اصلاح باورها و رفتارهای سکسیستی (جنسگرایانه یا جنسیت زده) خود و اطرافیانمان باشیم و بدانیم یک زندگی امن و آرام چه شکلی است و چه چیزهایی در رفتار و گفتار ما و دیگران، باعث سلب این امنیت و آرامش در زندگی زنان میشود. ما باید بدانیم خشونت علیه زنان یک موضوع جنسیت محور است و بررسی این شکل از خشونت و انواع مختلف آن، با بررسی خشونت به شکل کلی و عام این مفهوم متفاوت است. اگر عنصر جنسیت را در این مسئله نادیده بگیریم، نه میتوانیم این مسئله مهم را درست بشناسیم و نه میتوانیم برای محو شدنش قدمی برداریم. خشونت علیه زنان، پنج شکل شناختهشده دارد که ۱۶ روز نارنجی فرصت خوبی است تا نسبت به شناخت مصادیق این خشونتهای مختلف، حساستر شویم و آگاهیمان را به دیگران هم منتقل کنیم.
خشونت روانی – کلامی: در بین انواع خشونت خانگی علیه زنان، این شکل از خشونت بالاترین فراوانی را دارد. شاید ارائه تعریفی یکخطی از آن کار سختی باشد، اما به همه ما زنان ازآنچه فکر میکنیم بسیار نزدیکتر است. گذشته از انواع توهین، تحقیر، تمسخر، عیبجویی، تهدید، سرزنش، امرونهی و غیره که شخص را تحتفشار روانی میگذارد، انواع و اقسام عبارتها و جملاتی که ممکن است در قالب طنز، لطیفه، توصیف و یا به بهانه خیرخواهی و دلسوزی در حق زنان بیان شود و محتوایی جنسیت زده و سکسیستی دارد، میتواند زنان را به لحاظ روانی تحتفشار بگذارد.
خشونت اجتماعی: منظور از این شکل خشونت، خشونت در اجتماع نیست! منظور به هر شکلی محدود کردن روابط اجتماعی فرد است. تعیین کردن اینکه زن با چه کسانی در رفتوآمد باشد یا نباشد یا در عرصه اجتماعی تا چه حد فعال باشد و حضورداشته باشد، میتواند مصداقی از خشونت اجتماعی باشد. ممانعت از رشد و خودشکوفایی زن، یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است که شامل منع زن از ادامه تحصیل یا اشتغال و غیره میشود. این شکل از خشونت سومین رتبه را در انواع خشونت در ایران داشته است.
خشونت اقتصادی: محروم کردن زن از نیازهای مادیاش، در اختیار گرفتن درآمد زن، آسیب رساندن یا تصرف در اموال زن، یا سوءاستفاده مالی از او مصادیقی از خشونت اقتصادی علیه زنان است. اگر مقوله کار خانگی رایگانی که زنان در همه خانهها انجام میدهند را هم به این معادله اضافه کنیم، متوجه سوءاستفادههای اقتصادی گستردهای که تقریباً از همه زنان میشود خواهیم شد.
خشونت فیزیکی: خشونت فیزیکی دومین رتبه را در انواع خشونتهای خانگی علیه زنان در ایران داشته است و هنوز و همچنان در جامعه بیش ازآنچه ما تصورش را میکنیم رخ میدهد. خشونت فیزیکی به زن، آزار و اذیت جسمانی، ضربوجرح، کشیدن مو، سوزاندن، زندانی کردن، اخراج از خانه، محروم کردن از غذا، سیلی یا لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل و ناامن کردن فضا را شامل میشود. درباره خشونت فیزیکی باورهای نادرست زیادی درباره مردان خشونت گر وجود دارد. و همچنین «فنر خشونت» در اینجا اهمیت خود را نشان میدهد که امیدوارم در این ۱۶ روز نارنجی درباره آنها اطلاعات کسب کنیم.
خشونت جنسی: به هر شکلی از سوءاستفاده یا آزار جنسی زنان گفته میشود که البته فقط هم شامل تجاوز یا رابطه جنسی همراه با خشونت نمیشود. بلکه آزار و اذیتهای خیابانی که گاهی در فضاهای عمومی رخ میدهد مثل دستمالی کردن و غیره نیز مصادیقی از خشونتهای جنسی علیه زنان هستند.
این ۱۶ روز فرصت مغتنمی ست تا ما از مصادیق عینی این انواع خشونتها بگوییم و بنویسیم و جامعه را نسبت به عواقب خشونت علیه زنان که آثار مخرب روحی و جسمی و جنسی برای زنان دارد آگاه کنیم تا جامعهای سالمتر و خانههایی امنتر داشته باشیم.
🔸لینک یادداشت در انگاره 🔻
📎 engare.net/violence-against-women
بازنشر از نشریه سیاست گذاری اجتماعی 2
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
Telegram
attach 📎
✅ تاریخ طولانی آزار جنسی در محیط کار
🖋 آلیس کسلر هریس ، ترجمه مهدی پرنیانچی
📍 مدتهاست که اجبار و تهدید جنسی عامل اصلی نابرابری زنان و مردان در محیط کار است. هنگامی که پویش میتو به راه افتاده بود، سری به کتابخانهام زدم و یک کتاب گرد و خاک گرفته را برداشتم، کتابی که 40 سال از انتشار آن میگذشت. لین فارلی در آن زمان تجربیات آزار و ارعاب جنسی زنان در محل کار را در کتابی با عنوان «اخاذی جنسی» مستند کرد. او با تاکید بر این مستندات معتقد بود تا زمانیکه تهاجم کلامی و جنسی به زنان در محل کار را به صورت سیستماتیک و ریشهای فهم نکنیم، مشکلات غالب اشتغال زنان از جمله دستمزد نابرابر، کم بودن شانس ارتقا، اخراج ناعادلانه و ادامه تفکیک جنسیتی نیروی کار را برطرف نخواهیم کرد.
چاپ کتاب فارلی دیگر اکنون به پایان رسیده است اما اصلا بنظر نمیرسد که این کتاب مربوط به 40 سال پیش باشد. کتاب به ما یاداوری میکند که هستهی تبعیض جنسی در نیروی کار…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8790
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 آلیس کسلر هریس ، ترجمه مهدی پرنیانچی
📍 مدتهاست که اجبار و تهدید جنسی عامل اصلی نابرابری زنان و مردان در محیط کار است. هنگامی که پویش میتو به راه افتاده بود، سری به کتابخانهام زدم و یک کتاب گرد و خاک گرفته را برداشتم، کتابی که 40 سال از انتشار آن میگذشت. لین فارلی در آن زمان تجربیات آزار و ارعاب جنسی زنان در محل کار را در کتابی با عنوان «اخاذی جنسی» مستند کرد. او با تاکید بر این مستندات معتقد بود تا زمانیکه تهاجم کلامی و جنسی به زنان در محل کار را به صورت سیستماتیک و ریشهای فهم نکنیم، مشکلات غالب اشتغال زنان از جمله دستمزد نابرابر، کم بودن شانس ارتقا، اخراج ناعادلانه و ادامه تفکیک جنسیتی نیروی کار را برطرف نخواهیم کرد.
چاپ کتاب فارلی دیگر اکنون به پایان رسیده است اما اصلا بنظر نمیرسد که این کتاب مربوط به 40 سال پیش باشد. کتاب به ما یاداوری میکند که هستهی تبعیض جنسی در نیروی کار…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8790
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ آنارشیسم الهیاتی تمهید گذر به دموکراسی رادیکال
🖋 نرگس سوری
دیر زمانی است که از دورهی رنسانس و عصر روشنگری، بشر در کشاکش مدامی به سر میبرد: کشاکش با خدای سوژهای که در رأس هستی قرار گرفته و انسان در رابطهی ابژهواری با او قرار دارد؛ ستیز با خدایی که انسان در نسبت با او جز در رابطهی ارباب-برده نمیتواند وارد شود و ارادهمندی و رهایی خویش را بازستاند. این ستیز آشکارا واکنشی به جهاننگری قرون وسطایی بود که در آن انسان به دیدهی حقارت نگریسته میشد و ساحت انسانی یکسره در تسخیر امر الوهی تلقی میشد. فلاسفه این دوره رهایی انسان را جز از مجرای کلیسا، مسیح و خدا میسر نمیدانستند چنانچه آگوستین در اعترافات میگوید: «یگانه راه رستگاری طریقِ پسر تو، سرور ما و کتاب مقدس است که مهر تایید کلیسای کاتولیک را بر خود دارد». ساحت انسانی، تجسم تحقق اراده خدای سوژه بود که ارادهی انسان در آن دخل و تصرفی نداشت. عقل و خرد، امری مادونِ امر ایمانی در نظر گرفته میشد به نحوی که نمیتوانست ورای چارچوبهای مذهب راهی به شناخت بگشاید؛ تنها معرفت حقیقی معرفت دینی بود و هر گونه تخطیِ خرد از آن جز به انگیزاسیون راهی نمیبرد. در برابر افراط کلیسای قرون وسطایی در قدسیسازیِ هستی، عصر روشنگری به قدسیزدایی از آن برخاست و بر آن شد که انسان را به مرکز هستی بدل کند. عقل ِخودبنیاد احضار شد تا به جای اصول مسیحیت، موازین حیات نوین انسانی را وضع کند تا به این ترتیب به تعبیر ژان ژاک روسو انسان جز از “اراده خود” فرمان نبرد و جز به واسطه آن محدود نشود. کانت به اعاده حیثیت تام و تمام از خرد بشری برخاست و “خودآیینی” انسان را خواستار شد و آن را شرطِ خروج از نابالغی و صغارت اعلام کرد. به زعم او تنها آنگاه که انسان بیراهبری دیگری فهم خود را به کار گیرد، بلوغ یافته است. از این جهت او در برابر ممنوعیت خردورزی همه نهادها اعم از دین و دولت یا هر رأس دیگری فراخوان به کار بستن خرد در همه زمینهها را میدهد. اگر کشیش میگوید که: خرد نورزید، میبایست از این فرمان تمرد یافت و امر دینی را با محک عقل و خرد سنجید. این خردِ خودبنیاد بود که نسبت ارباب-برده بین انسان و خدا را مورد بازاندیشی قرار دارد و اربابی خویش را تمنا کرد. تئوریسینهای قرارداد اجتماعی در این دوره بر آن بودند تا تمهیدات ارباب شدن و در رأس قرار گرفتن انسان را فراهم کنند. چنانچه جان لاک بر آن است که تنواره سیاسی نوین به نحو ارادی به واسطه انسانها شکل خواهد گرفت و رهایی از مجرای پایبندی به قانون که بنیان آن بر عقل است به دست خواهد آمد. انسان عصر روشنگری از رابطهی ابژهوار با خدا میگسلد تا “خوداتکایی” را به دست آورد یعنی چیزی که کلیسای قرون وسطایی آن را نمود بارز عصیان در برابر امر الوهی میدانست. اگرچه کانت با تأکید بر ایده “خودآیینی” در واقع هر گونه انقیاد در برابر امر بیرونی را نفی میکند اما شکل رادیکال این خودآیینی را میتوان در دیدگاه ماکس اشتیرنر یافت که راه به نوعی “آنارشیسم” میگشاید.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8968
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 نرگس سوری
دیر زمانی است که از دورهی رنسانس و عصر روشنگری، بشر در کشاکش مدامی به سر میبرد: کشاکش با خدای سوژهای که در رأس هستی قرار گرفته و انسان در رابطهی ابژهواری با او قرار دارد؛ ستیز با خدایی که انسان در نسبت با او جز در رابطهی ارباب-برده نمیتواند وارد شود و ارادهمندی و رهایی خویش را بازستاند. این ستیز آشکارا واکنشی به جهاننگری قرون وسطایی بود که در آن انسان به دیدهی حقارت نگریسته میشد و ساحت انسانی یکسره در تسخیر امر الوهی تلقی میشد. فلاسفه این دوره رهایی انسان را جز از مجرای کلیسا، مسیح و خدا میسر نمیدانستند چنانچه آگوستین در اعترافات میگوید: «یگانه راه رستگاری طریقِ پسر تو، سرور ما و کتاب مقدس است که مهر تایید کلیسای کاتولیک را بر خود دارد». ساحت انسانی، تجسم تحقق اراده خدای سوژه بود که ارادهی انسان در آن دخل و تصرفی نداشت. عقل و خرد، امری مادونِ امر ایمانی در نظر گرفته میشد به نحوی که نمیتوانست ورای چارچوبهای مذهب راهی به شناخت بگشاید؛ تنها معرفت حقیقی معرفت دینی بود و هر گونه تخطیِ خرد از آن جز به انگیزاسیون راهی نمیبرد. در برابر افراط کلیسای قرون وسطایی در قدسیسازیِ هستی، عصر روشنگری به قدسیزدایی از آن برخاست و بر آن شد که انسان را به مرکز هستی بدل کند. عقل ِخودبنیاد احضار شد تا به جای اصول مسیحیت، موازین حیات نوین انسانی را وضع کند تا به این ترتیب به تعبیر ژان ژاک روسو انسان جز از “اراده خود” فرمان نبرد و جز به واسطه آن محدود نشود. کانت به اعاده حیثیت تام و تمام از خرد بشری برخاست و “خودآیینی” انسان را خواستار شد و آن را شرطِ خروج از نابالغی و صغارت اعلام کرد. به زعم او تنها آنگاه که انسان بیراهبری دیگری فهم خود را به کار گیرد، بلوغ یافته است. از این جهت او در برابر ممنوعیت خردورزی همه نهادها اعم از دین و دولت یا هر رأس دیگری فراخوان به کار بستن خرد در همه زمینهها را میدهد. اگر کشیش میگوید که: خرد نورزید، میبایست از این فرمان تمرد یافت و امر دینی را با محک عقل و خرد سنجید. این خردِ خودبنیاد بود که نسبت ارباب-برده بین انسان و خدا را مورد بازاندیشی قرار دارد و اربابی خویش را تمنا کرد. تئوریسینهای قرارداد اجتماعی در این دوره بر آن بودند تا تمهیدات ارباب شدن و در رأس قرار گرفتن انسان را فراهم کنند. چنانچه جان لاک بر آن است که تنواره سیاسی نوین به نحو ارادی به واسطه انسانها شکل خواهد گرفت و رهایی از مجرای پایبندی به قانون که بنیان آن بر عقل است به دست خواهد آمد. انسان عصر روشنگری از رابطهی ابژهوار با خدا میگسلد تا “خوداتکایی” را به دست آورد یعنی چیزی که کلیسای قرون وسطایی آن را نمود بارز عصیان در برابر امر الوهی میدانست. اگرچه کانت با تأکید بر ایده “خودآیینی” در واقع هر گونه انقیاد در برابر امر بیرونی را نفی میکند اما شکل رادیکال این خودآیینی را میتوان در دیدگاه ماکس اشتیرنر یافت که راه به نوعی “آنارشیسم” میگشاید.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8968
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma
کارگردان: جف آردوسکی
با حضور مدیران و متخصان رسانهای از جمله کارکنان گوگل، فیسبوک، توییتر
تریلر مستند🔺
دانلود و مشاهده با اینترنت نیمبها در لینک پایین
📍این مستند ساخته جف آرلاوسکی است. محور اصلی مستند این است که شبکههای اجتماعی این سالها برای سودآوری بیشتر، به اعتیاد کاربران دامن میزنند، آنها با دادهکاوی یا data mining و نیز سرمایهداری مبتنی بر نظارت بر شهروندان یا surveillance capitalism هر کاری که بخواهند میکنند.
وینتون سرف، چند وقت پیش هشدار داده بود که شبکههای اجتماعی و ابرپیامرسانها، همه میکوشند که کاربر را در خود اپلیکیشن نگه دارند. این به معنی بیمعنی شدن لینک و طبعا مرگ ذات اینترنت یا وب است.
در این مستند میبینید که حتی اسکرال کردن مداوم شما، انتخابی است که برای شما کردهاند و شما صرفا توهم انتخاب دارید....
🔸 برای مشاهده مستند و مطالعه توضیحات تکمیلی از لینک زیر استفاده کنید. 🔻
📎 https://engare.net/?p=8978
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
کارگردان: جف آردوسکی
با حضور مدیران و متخصان رسانهای از جمله کارکنان گوگل، فیسبوک، توییتر
تریلر مستند🔺
دانلود و مشاهده با اینترنت نیمبها در لینک پایین
📍این مستند ساخته جف آرلاوسکی است. محور اصلی مستند این است که شبکههای اجتماعی این سالها برای سودآوری بیشتر، به اعتیاد کاربران دامن میزنند، آنها با دادهکاوی یا data mining و نیز سرمایهداری مبتنی بر نظارت بر شهروندان یا surveillance capitalism هر کاری که بخواهند میکنند.
وینتون سرف، چند وقت پیش هشدار داده بود که شبکههای اجتماعی و ابرپیامرسانها، همه میکوشند که کاربر را در خود اپلیکیشن نگه دارند. این به معنی بیمعنی شدن لینک و طبعا مرگ ذات اینترنت یا وب است.
در این مستند میبینید که حتی اسکرال کردن مداوم شما، انتخابی است که برای شما کردهاند و شما صرفا توهم انتخاب دارید....
🔸 برای مشاهده مستند و مطالعه توضیحات تکمیلی از لینک زیر استفاده کنید. 🔻
📎 https://engare.net/?p=8978
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ حکمرانی در نزد علما و روشنفکران مشروطیت
🖋 محمدرضا جلالی
📍 تاریخ اندیشه در عصر مشروطیت،تاریخ پر افت و خیزی است که جریان غالب در درون آن به دنبال استقرار عدالت و دفع استبداد مطلقه حکومت قاجار بود.به گفتهی راوندی منشا جنبش مشروطیت را میتوان در محصلینی که در زمان فتحعلی شاه قاجار به فرانسه اعزام شدند،بازجست.افرادی که نقش فراوانی در بسط اندیشه های مدرن داشتند و مردم را از مزایای تمدن جدید غرب و از زیان های حکومت فردی و استبدادی آگاه ساختند.البته فرانسه یگانه منشا الهام متفکران ایرانی(علما و روشنفکران) قرار نداشت بلکه حوزه های مانند قفقاز،عثمانی،هند،مصر و... نیز تاثیرات بسزایی بر این جنبش ایفا کردند.
ملکزاده معقتد است که برای تحلیل منشا این جنبش نباید از نقش انقلاب ژاپن و غلبه ملیگرایان آنجا بر روسیه تزازی و تاثیر آن بر مشروطه ایرانی غفلت کنیم.او مستندن نشان میدهد که روزنامه حبلالمتین کلکته و روزنامهی حکمت مصر و سایر جرائد و نشریات…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8990
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 محمدرضا جلالی
📍 تاریخ اندیشه در عصر مشروطیت،تاریخ پر افت و خیزی است که جریان غالب در درون آن به دنبال استقرار عدالت و دفع استبداد مطلقه حکومت قاجار بود.به گفتهی راوندی منشا جنبش مشروطیت را میتوان در محصلینی که در زمان فتحعلی شاه قاجار به فرانسه اعزام شدند،بازجست.افرادی که نقش فراوانی در بسط اندیشه های مدرن داشتند و مردم را از مزایای تمدن جدید غرب و از زیان های حکومت فردی و استبدادی آگاه ساختند.البته فرانسه یگانه منشا الهام متفکران ایرانی(علما و روشنفکران) قرار نداشت بلکه حوزه های مانند قفقاز،عثمانی،هند،مصر و... نیز تاثیرات بسزایی بر این جنبش ایفا کردند.
ملکزاده معقتد است که برای تحلیل منشا این جنبش نباید از نقش انقلاب ژاپن و غلبه ملیگرایان آنجا بر روسیه تزازی و تاثیر آن بر مشروطه ایرانی غفلت کنیم.او مستندن نشان میدهد که روزنامه حبلالمتین کلکته و روزنامهی حکمت مصر و سایر جرائد و نشریات…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8990
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
🔰 نمایش متظاهرانه
🖋 لیلی حاجیآقایی (دانش آموخته جامعهشناسی)
در عصری زندگی می کنیم که ” پول” به خدای انسان تبدیل شده است و ارزش هایی چون دارایی اموال ، لوکس گرایی در صدر قاعده ی ارزشی جامعه قرار گرفته اند و شوربختانه اینگونه القا می شود، که هیچ ارزشی به جز ثروت ،وجود ندارد و راه سعادتمندی ،ازین مسیر می گذرد. سیطره ی این نوع گفتمان ،بر جامعه و قرایت از تجربه ی زیسته ی افراد متمول که، بیانگر وجه عینی این نوع گفتمان است ،به تازگی چرخشی تراژیک و قالبی تفرعن امیز به خود گرفته است که، به نوعی مصداق خشونت عریان بر علیه زیست جهان طبقه پایین و متوسط شهری است.
چند روزی است که در قالب محتوایی طنز و جد ،مطالبی پیرامون نحوه ی تولد کودکانی به گوش می رسد که ،در تاریخی رند، بدنیا می آیند و خانواده های آنان با دادن هزینه های گزاف نمایشی سعی درتظاهرات مصرف نمایشی دارند. وبلن ، نظریه پرداز “مصرف متظاهرانه” طبقه تنآسا بود ، که مطالعاتی در راستای نگرش این گروه به زندگی داشت. نیکسن وفری، مصرف متظاهرانه را نمایش عمومی داراییها، زندگی و رفتار مرفهانه و تظاهر آشکار به این رفتار برای برانگیختن رشک دیگران تعریف کردهاند. صاحبان قدرت و ثروت از یک طرف و محرومان از طرف دیگر دو طبقه عمده در اغلب نظامهای اجتماعی در اغلب دورههای تاریخی بودهاند ولی با پیشرفت بشری و تحولات اجتماعی به خصوص در دنیای مدرن تقسیمبندی پیچیده شد و اقشار لایههای مختلف برای جهش به لایه بالاتر تلاش مداوم دارند.وبلن، در نظریه تنآسا ،ادعا میکند که طبقهای که در سطح بالاتر نیازهای اولیه زندگی میکنند ومازاد سرمایه دارند به جای زندگی خردمندانه و فهیمانه و قدم نهادن در مسیر شکوفا کردن خود ، با هدر دادن پول و تعقیب لذت بخش بزرگ جلوه داد خود بیشر همتشان صرف تأثیر گذاری و روش های متظاهرانه است»(۱).
چشم و هم چشمی مالی، تظاهر به تن آسایی، مصرف تظاهری، معیارهای مالی در زندگی، معیارهای مالی در ذوق و سلیقه، لباس به عنوان نمودی از فرهنگ توانگری، از کار تولیدی کناره رفتن و محافظه کاری، حفظ صفات دیرینه ، بقایای زورمندی (دنیای بربریت) در امروز، باور داشتن به بخت و اقبال و آموزش عالی به عنوان نمودی از فرهنگ پول مداری از جمله رفتار ها ،عادات ، تفکرات و ویژگی هایی است که در توصیف طبقه تن آسا بر شمرده شده است.( همان ).
در این حقیقت، فرهنگ مصرفی نمایشی ،خالق آدمیانی است که ،دیگر هیچ گونه مانعی را برسر ارضا امیال خود بر نمی تابند. مصرف نمایشی ، بعنوان ابزار یا ابژه ی قدرت برای تحریک ذایقه مصرفی جامعه مد نظر، لحاظ می گردد که، آبشخور فکری آن اقتصاد و بازار است. یعنی هویت بازاری یافتن رفتارهای عادی زندگی از قبیل ازدواج، فرزند آوری و حتی سوگواری.از طرفی نمایش چنین تظاهرات مصرفی ،بدترین نوع خشونت بر علیه خانواده هایی است که، به نان شب خود محتاجند و در یک سیستم نابرابر و حکمرانی نامطلوب زندگی زاجره ای را تجزبه می کنند.تکاپوی غیر منطقی برخی خانواده های متمول ،مبنی بر رند بودن تاریخ تولد یا مراسمات دیگر، که با نوعی خرافات عصر مدرنیته ای هم عجین گریده ،مبنی بر خوش یمنی، دالی است از نوعی وسواس فرهنگی و بیمارگونه که سعی در” آیینی شدن “آن دارند....
🗒 ادامه گزارش را در InstantView یا در انگاره بخوانید🔻
Engare.net/9-9-99
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
🖋 لیلی حاجیآقایی (دانش آموخته جامعهشناسی)
در عصری زندگی می کنیم که ” پول” به خدای انسان تبدیل شده است و ارزش هایی چون دارایی اموال ، لوکس گرایی در صدر قاعده ی ارزشی جامعه قرار گرفته اند و شوربختانه اینگونه القا می شود، که هیچ ارزشی به جز ثروت ،وجود ندارد و راه سعادتمندی ،ازین مسیر می گذرد. سیطره ی این نوع گفتمان ،بر جامعه و قرایت از تجربه ی زیسته ی افراد متمول که، بیانگر وجه عینی این نوع گفتمان است ،به تازگی چرخشی تراژیک و قالبی تفرعن امیز به خود گرفته است که، به نوعی مصداق خشونت عریان بر علیه زیست جهان طبقه پایین و متوسط شهری است.
چند روزی است که در قالب محتوایی طنز و جد ،مطالبی پیرامون نحوه ی تولد کودکانی به گوش می رسد که ،در تاریخی رند، بدنیا می آیند و خانواده های آنان با دادن هزینه های گزاف نمایشی سعی درتظاهرات مصرف نمایشی دارند. وبلن ، نظریه پرداز “مصرف متظاهرانه” طبقه تنآسا بود ، که مطالعاتی در راستای نگرش این گروه به زندگی داشت. نیکسن وفری، مصرف متظاهرانه را نمایش عمومی داراییها، زندگی و رفتار مرفهانه و تظاهر آشکار به این رفتار برای برانگیختن رشک دیگران تعریف کردهاند. صاحبان قدرت و ثروت از یک طرف و محرومان از طرف دیگر دو طبقه عمده در اغلب نظامهای اجتماعی در اغلب دورههای تاریخی بودهاند ولی با پیشرفت بشری و تحولات اجتماعی به خصوص در دنیای مدرن تقسیمبندی پیچیده شد و اقشار لایههای مختلف برای جهش به لایه بالاتر تلاش مداوم دارند.وبلن، در نظریه تنآسا ،ادعا میکند که طبقهای که در سطح بالاتر نیازهای اولیه زندگی میکنند ومازاد سرمایه دارند به جای زندگی خردمندانه و فهیمانه و قدم نهادن در مسیر شکوفا کردن خود ، با هدر دادن پول و تعقیب لذت بخش بزرگ جلوه داد خود بیشر همتشان صرف تأثیر گذاری و روش های متظاهرانه است»(۱).
چشم و هم چشمی مالی، تظاهر به تن آسایی، مصرف تظاهری، معیارهای مالی در زندگی، معیارهای مالی در ذوق و سلیقه، لباس به عنوان نمودی از فرهنگ توانگری، از کار تولیدی کناره رفتن و محافظه کاری، حفظ صفات دیرینه ، بقایای زورمندی (دنیای بربریت) در امروز، باور داشتن به بخت و اقبال و آموزش عالی به عنوان نمودی از فرهنگ پول مداری از جمله رفتار ها ،عادات ، تفکرات و ویژگی هایی است که در توصیف طبقه تن آسا بر شمرده شده است.( همان ).
در این حقیقت، فرهنگ مصرفی نمایشی ،خالق آدمیانی است که ،دیگر هیچ گونه مانعی را برسر ارضا امیال خود بر نمی تابند. مصرف نمایشی ، بعنوان ابزار یا ابژه ی قدرت برای تحریک ذایقه مصرفی جامعه مد نظر، لحاظ می گردد که، آبشخور فکری آن اقتصاد و بازار است. یعنی هویت بازاری یافتن رفتارهای عادی زندگی از قبیل ازدواج، فرزند آوری و حتی سوگواری.از طرفی نمایش چنین تظاهرات مصرفی ،بدترین نوع خشونت بر علیه خانواده هایی است که، به نان شب خود محتاجند و در یک سیستم نابرابر و حکمرانی نامطلوب زندگی زاجره ای را تجزبه می کنند.تکاپوی غیر منطقی برخی خانواده های متمول ،مبنی بر رند بودن تاریخ تولد یا مراسمات دیگر، که با نوعی خرافات عصر مدرنیته ای هم عجین گریده ،مبنی بر خوش یمنی، دالی است از نوعی وسواس فرهنگی و بیمارگونه که سعی در” آیینی شدن “آن دارند....
🗒 ادامه گزارش را در InstantView یا در انگاره بخوانید🔻
Engare.net/9-9-99
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
Telegraph
نمایش متظاهرانه
به قلم لیلی حاجیآقایی (دانش آموخته جامعهشناسی) در عصری زندگی می کنیم که ” پول” به خدای انسان تبدیل شده است و ارزش هایی چون دارایی اموال ، لوکس گرایی در صدر قاعده ی ارزشی جامعه قرار گرفته اند و شوربختانه اینگونه القا می شود، که هیچ ارزشی به جز ثروت ،وجود…
✅ گریزی بر فرآیند کنترل بدن در فضای مجازی
🖋 کوثر درزینژاد
📍 به دنبال تغییر و تحولات ورود به دنیای مدرن بعد جسمانی وجود از اهمیت ویژهای برخوردار گردید به این صورت که بهتدریج بدن به عاملی هویتساز تبدیل شد و افراد و گروههای انسانی به بدن، بهعنوان وجه تمایز خود با دیگری نگریستند دراینبین تلاشهای روزافزونی در جهت بهتر کردن اعضای مختلف بدن صورت گرفت.
این تلاش برای بهتر شدن و زیبا دیده شدن شاید در وهله اول فقط بهصورت، بهعنوان مهمترین عضو در معرض دید اختصاص مییافت اما بهتدریج و با گسترش اهمیت بدن، تعیین ملاکهای زیبایی به تمام اندامها تسری پیدا کرد و کوششها و عملهای جراحی مختلف بهمنظور نزدیک کردن هر یک از اعضا به معیارهای زیباییشناختی صورت پذیرفت.
دراینبین با توجه به گسترش فضای مجازی و حضور خیل عظیمی از افراد در شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام زیباییهای بدن در معرض دید عموم قرار میگیرد و نکته اینجاست که در چنین فضایی …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9272
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 کوثر درزینژاد
📍 به دنبال تغییر و تحولات ورود به دنیای مدرن بعد جسمانی وجود از اهمیت ویژهای برخوردار گردید به این صورت که بهتدریج بدن به عاملی هویتساز تبدیل شد و افراد و گروههای انسانی به بدن، بهعنوان وجه تمایز خود با دیگری نگریستند دراینبین تلاشهای روزافزونی در جهت بهتر کردن اعضای مختلف بدن صورت گرفت.
این تلاش برای بهتر شدن و زیبا دیده شدن شاید در وهله اول فقط بهصورت، بهعنوان مهمترین عضو در معرض دید اختصاص مییافت اما بهتدریج و با گسترش اهمیت بدن، تعیین ملاکهای زیبایی به تمام اندامها تسری پیدا کرد و کوششها و عملهای جراحی مختلف بهمنظور نزدیک کردن هر یک از اعضا به معیارهای زیباییشناختی صورت پذیرفت.
دراینبین با توجه به گسترش فضای مجازی و حضور خیل عظیمی از افراد در شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام زیباییهای بدن در معرض دید عموم قرار میگیرد و نکته اینجاست که در چنین فضایی …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9272
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
✅ دانلود کتاب سالنامه مهاجرتی ایران 1399
🖋 رصدخانه مهاجرت ایران
📍 مهاجرت در سال های اخیر تبدیل به یکی از ابر روند های جهانی شده و بر اساس آمار سازمان بین المللی مهاجرت/ IOM، نزدیک به ۳۵ درصد کل مهاجران دنیا را مهاجران با مهارت بالا و دارای تحصیلات دانشگاهی تشکیل می دهند. بر اساس آمارهای جهانی تعداد مهاجران در سطح جهانی ۷۵ میلیون نفر در سال ۱۹۶۰ بود که در سال ۲۰۱۸ به ۲۵۰ میلیون نفر رسیده است، چهار کشور انگلیسی زبان آمریکا، کانادا، انگلیس و استرالیا مقاصد اولیه و اصلی مهاجران هستند.
در این سالنامه مخاطبان با آخرین وضعیت و روند جابهجایی بینالمللی دانشجویان ایرانی در طول چند دهه مختلف با اتکا بر آخرین منابع موجود قابل استناد آشنا میشوند و وضعیت فراز و فرود رتبه دانشجوفرستی ایران در جهان، جمعیت دانشجویان بینالمللی مشغول به تحصیل در ایران، نرخ بازگشت متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی به داخل کشور و شاخصهای دیگر در این کتاب ذکر شدهاست.
🔸 دانلود و مطالعه کتاب در انگاره 🔻
📎 https://engare.net/?p=9328
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 رصدخانه مهاجرت ایران
📍 مهاجرت در سال های اخیر تبدیل به یکی از ابر روند های جهانی شده و بر اساس آمار سازمان بین المللی مهاجرت/ IOM، نزدیک به ۳۵ درصد کل مهاجران دنیا را مهاجران با مهارت بالا و دارای تحصیلات دانشگاهی تشکیل می دهند. بر اساس آمارهای جهانی تعداد مهاجران در سطح جهانی ۷۵ میلیون نفر در سال ۱۹۶۰ بود که در سال ۲۰۱۸ به ۲۵۰ میلیون نفر رسیده است، چهار کشور انگلیسی زبان آمریکا، کانادا، انگلیس و استرالیا مقاصد اولیه و اصلی مهاجران هستند.
در این سالنامه مخاطبان با آخرین وضعیت و روند جابهجایی بینالمللی دانشجویان ایرانی در طول چند دهه مختلف با اتکا بر آخرین منابع موجود قابل استناد آشنا میشوند و وضعیت فراز و فرود رتبه دانشجوفرستی ایران در جهان، جمعیت دانشجویان بینالمللی مشغول به تحصیل در ایران، نرخ بازگشت متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی به داخل کشور و شاخصهای دیگر در این کتاب ذکر شدهاست.
🔸 دانلود و مطالعه کتاب در انگاره 🔻
📎 https://engare.net/?p=9328
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ نقد خوانش کیرکگارد از تجربه دینی قربانی کردن اسحاق
🖋 نرگس سوری
📍 نوشتار حاضر سعی دارد در خوانش رایج از تجربهی دینی قربانی کردن اسحاق به واسطهی ابراهیم بازاندیشی کند؛ بازاندیشی که بیش از هر چیز معنای دینی چنین عملی و پیامدهایی را که برای ساحت انسانی و الوهی به دنبال میآورد، مورد توجه قرار میدهد. سورن کیرکگارد در رساله شناخته شدهی "ترس و لرز" تحلیلی از ماجرای قربانی شدن اسحاق به دست ابراهیم ارائه کرده است. مسئلهای که در وهلهی اول اهمیت پیدا میکند نحوهی روایت این تجربه دینی و معنایی است که به عمل قربانی کردن اسحاق نسبت داده میشود. پرسش اساسی این است که به واقع در این ابتلا ساحت الوهی چه چیز را قصد کرده بود و از ابراهیم خواستار چه بود؟ هرگونه پاسخ به این پرسش تبعات خاص مفهومی برای کلیت تجربه دینی مذکور به دنبال دارد. زیرا باید توجه داشت تنها یک روایت متصلب از این تجربه دینی وجود ندارد بلکه میتوان آن را از وجه دیگری به نحو بنیادینی متفاوت از تصور رایج درک کرد. اما کیرکگاردکدام مفاهیم بنیادین را در روایت این تجربه دینی احضار و به اتکاء آن ماجرا را فهمپذیر میکند؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید او فارغ از تحلیل تجربه دینی آن را چگونه روایت میکند. در این راستا نوشتار کنونی بر آن است با نگاهی نقادانه خوانش کیرکگارد را به عنوان فیلسوفی که تلاش نظری منسجمی در جهت تحلیل تجربه دینی قربانی کردن اسحاق کرده، مورد بررسی قرار دهد. این بررسی تلاشی است برای فراتر رفتن از محدودیتهای نظری این خوانش و خاطر نشان کردن این مسئله که این محدودیتهای تحلیلی به چه محدودیتهایی در قلمروی انسانی و اجتماعی دامن میزنند. بدین منظور بحث در دو سطح بررسی خواهد شد: نخست ارائهی صورتبندی نظری که تجربه دینی قربانی کردن اسحاق در نزد کیرکگارد مییابد. دوم نقد سلبی و ایجابی صورتبندی نظری مذکور. در این سطح سعی خواهد شد ضمن طرح استدلالهایی مبنی بر محدودیتهای خوانش مذکور، به نحو ایجابی صورتبندی بدیلی فراخور الهیات رهاییبخش ارائه گردد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/fear-and-trembling
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 نرگس سوری
📍 نوشتار حاضر سعی دارد در خوانش رایج از تجربهی دینی قربانی کردن اسحاق به واسطهی ابراهیم بازاندیشی کند؛ بازاندیشی که بیش از هر چیز معنای دینی چنین عملی و پیامدهایی را که برای ساحت انسانی و الوهی به دنبال میآورد، مورد توجه قرار میدهد. سورن کیرکگارد در رساله شناخته شدهی "ترس و لرز" تحلیلی از ماجرای قربانی شدن اسحاق به دست ابراهیم ارائه کرده است. مسئلهای که در وهلهی اول اهمیت پیدا میکند نحوهی روایت این تجربه دینی و معنایی است که به عمل قربانی کردن اسحاق نسبت داده میشود. پرسش اساسی این است که به واقع در این ابتلا ساحت الوهی چه چیز را قصد کرده بود و از ابراهیم خواستار چه بود؟ هرگونه پاسخ به این پرسش تبعات خاص مفهومی برای کلیت تجربه دینی مذکور به دنبال دارد. زیرا باید توجه داشت تنها یک روایت متصلب از این تجربه دینی وجود ندارد بلکه میتوان آن را از وجه دیگری به نحو بنیادینی متفاوت از تصور رایج درک کرد. اما کیرکگاردکدام مفاهیم بنیادین را در روایت این تجربه دینی احضار و به اتکاء آن ماجرا را فهمپذیر میکند؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید او فارغ از تحلیل تجربه دینی آن را چگونه روایت میکند. در این راستا نوشتار کنونی بر آن است با نگاهی نقادانه خوانش کیرکگارد را به عنوان فیلسوفی که تلاش نظری منسجمی در جهت تحلیل تجربه دینی قربانی کردن اسحاق کرده، مورد بررسی قرار دهد. این بررسی تلاشی است برای فراتر رفتن از محدودیتهای نظری این خوانش و خاطر نشان کردن این مسئله که این محدودیتهای تحلیلی به چه محدودیتهایی در قلمروی انسانی و اجتماعی دامن میزنند. بدین منظور بحث در دو سطح بررسی خواهد شد: نخست ارائهی صورتبندی نظری که تجربه دینی قربانی کردن اسحاق در نزد کیرکگارد مییابد. دوم نقد سلبی و ایجابی صورتبندی نظری مذکور. در این سطح سعی خواهد شد ضمن طرح استدلالهایی مبنی بر محدودیتهای خوانش مذکور، به نحو ایجابی صورتبندی بدیلی فراخور الهیات رهاییبخش ارائه گردد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/fear-and-trembling
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ گذار از حکمرانی به کشورداری؛ یک ضرورت گریزناپذیر!
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
حال «ایران» خوب نیست؛ تشخیص اغلب متخصصین، بیماری مرموز و مزمن «توسعهنیافتگی» است. متخصصین زیادی بیانکه درک روشنی از شرح حال بیمار و از آن مهم تر ریشه های پیدایش این بیماری داشته باشند، با وعده درمان سریع و قطعی بیماری وی بر بالین این بیمار سالخورده ولی نجیب و سخاوتمند حاضر شدهاند، ولی این تعویض پیاپی متخصصین نیز نه تنها افاقه نکرده بلکه تجویز نسخههای مختلف تنها حال بیمار را روز به روز وخیم و وخیمتر کرده است. با شیوع گسترده «ویروس کرونای توسعه» و سرایت آن به دستگاه تنفسی وی، بیمار مدتهای مدیدی است که در بخش مراقبتهای ویژه با دستگاه تنفس مصنوعی ادامه حیات داده و چشم انتظار پیدا شدن واکسن و یا داروهای معالج این بیماری است؛ چه انتظار نافرجامی!!
تمثیل کوتاه فوق، مقدمهای است برای پرداختن به یکی از فراگیرترین و تاثیرگذارترین موضوعاتی که محیط بر همه امورات مدیریت کشور (اعم از مدیریت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و …) است. «کشورداری» موضوعی پیچیده، چندوجهی، راهبردی و بنیادین ولی به غایت مغفول و مهجور که هنوز در ایران به عنوان یک علم مستقل شناخته نشده و هیچ اصول، مبانی، تئوری پایه، معیار، شاخص و … برای آن نوشته نشده است. مقامات و مسئولین کشور بدون آنکه حتی دو واحد علم کشورداری پاس کرده باشد، زمام امور مملکتی به این بزرگی، وسعت و تنوع را برعهده گرفتهاند؛ گویی «کشورداری» علمی لدنی است نه اکتسابی و چونان «فره ایزدی» در ذهن و نهاد هر مسئول و سیاستمداری که «همای تکلیف» بر دوش او نشسته، حلول مینماید. مفهوم «کشورداری» با مفهوم بیشتر مصطلح «حکمرانی» یک وجه تمایز دارد و آنهم لحاظ بعد «سرزمین» در کنار سه بعد سنتی «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» مستتر در مفهوم حکمرانی و ضرورت هماهنگی و سیاستگذاری توامان سه رکن «دولت»، «ملت» و «سرزمین» است؛ بعدی که بیتوجهی به آن و اقتضائاتش خود سرمنشا بسیاری از کژرویها، سیاستورزیهای ناصواب و تقلیدهای کورکورانه بوده است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=9346
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
.
حال «ایران» خوب نیست؛ تشخیص اغلب متخصصین، بیماری مرموز و مزمن «توسعهنیافتگی» است. متخصصین زیادی بیانکه درک روشنی از شرح حال بیمار و از آن مهم تر ریشه های پیدایش این بیماری داشته باشند، با وعده درمان سریع و قطعی بیماری وی بر بالین این بیمار سالخورده ولی نجیب و سخاوتمند حاضر شدهاند، ولی این تعویض پیاپی متخصصین نیز نه تنها افاقه نکرده بلکه تجویز نسخههای مختلف تنها حال بیمار را روز به روز وخیم و وخیمتر کرده است. با شیوع گسترده «ویروس کرونای توسعه» و سرایت آن به دستگاه تنفسی وی، بیمار مدتهای مدیدی است که در بخش مراقبتهای ویژه با دستگاه تنفس مصنوعی ادامه حیات داده و چشم انتظار پیدا شدن واکسن و یا داروهای معالج این بیماری است؛ چه انتظار نافرجامی!!
تمثیل کوتاه فوق، مقدمهای است برای پرداختن به یکی از فراگیرترین و تاثیرگذارترین موضوعاتی که محیط بر همه امورات مدیریت کشور (اعم از مدیریت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و …) است. «کشورداری» موضوعی پیچیده، چندوجهی، راهبردی و بنیادین ولی به غایت مغفول و مهجور که هنوز در ایران به عنوان یک علم مستقل شناخته نشده و هیچ اصول، مبانی، تئوری پایه، معیار، شاخص و … برای آن نوشته نشده است. مقامات و مسئولین کشور بدون آنکه حتی دو واحد علم کشورداری پاس کرده باشد، زمام امور مملکتی به این بزرگی، وسعت و تنوع را برعهده گرفتهاند؛ گویی «کشورداری» علمی لدنی است نه اکتسابی و چونان «فره ایزدی» در ذهن و نهاد هر مسئول و سیاستمداری که «همای تکلیف» بر دوش او نشسته، حلول مینماید. مفهوم «کشورداری» با مفهوم بیشتر مصطلح «حکمرانی» یک وجه تمایز دارد و آنهم لحاظ بعد «سرزمین» در کنار سه بعد سنتی «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» مستتر در مفهوم حکمرانی و ضرورت هماهنگی و سیاستگذاری توامان سه رکن «دولت»، «ملت» و «سرزمین» است؛ بعدی که بیتوجهی به آن و اقتضائاتش خود سرمنشا بسیاری از کژرویها، سیاستورزیهای ناصواب و تقلیدهای کورکورانه بوده است.
.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=9346
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ زیر پوست سلطه؛ در دفاع از “یاریگری” بهمثابهی بازپسگیری قلمرو عمومی
🖋 آرزو رضایی مُجاز
شکافسازی، نابرابری و برپا کردن ستونهای قدرت بر پِی فقر -وقتی بخش عظیمی از جامعه در دالانهای نیازهای اساسی سرگرداناند- سیاست دور از فهمی نیست؛ آنهم در زیست پرآشوبی که نان چون گندمهای دوران «نفرین سیاه» بر زمین پاییندست نمیروید.
در اساطیر از خشم «دمتر» خواندهایم؛ مادر اندوهگین «پرسفونه» که چون «پلوتو» (خدای سرزمین مردگان) دخترش را به ورطهی دوزخ برد که عروس جهان زیرِ زمین باشد تا ابد با ردای سوگواری، آوارهی پیدا کردن دخترش ماند. او که درنهایت، سرنوشت پرسفونه را از خورشید شنید، نفرین سیاهش چنین مقدر کرد: «که از آن پس، دانه از خاک نروید و در زیر خاک بماند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۴۵۴).
«دولت حداکثری» در اندیشهی «وبر» دستگاهی مرکب از هزاران کانون تکثیرشوندهی قدرت است؛ با ریشههایی دونده که نظام اجتماعی را تسخیر میکند تا جایی که "همه" کارگزار ارادهی آن باشند. نظریهی سلطه و اقتدار وبر، در فهم مناسبات ما و قدرت، کارساز است.
آنچه زیست ما را تحت فشار گذاشته، ریشهی دونده و شاخههای بالندهی نظمیست که اثرش «آمرانهترین نوع کنترل» است. در این وضعیت، دولت حداکثری، نه نتیجهی ساختار طبقاتی که خود، به وجود آورندهی آن است.
ماشین سیاسی سازوبرگهای ایدئولوژی حاکم که قدرتِ «نابرابری آفرینی» دارد، یکدم خاموش نمیشود. هر چه قلمرو عمومی تنگتر باشد و صحرای بیآبوعلف امرار معاش، بخش بیشتری از بدنهی اجتماعی را به آوارگی بکشاند، مسلم است که ماشینها کمتر مستهلک میشوند و استمرار، کمهزینهتر خواهد بود.
در صحنهی موجود که گفتمان رسمی، تنها بازیگر است؛ آوای آوارگان نان در میان دستگاه عریض و طویل نظم موجود، گم میشود. در این وضعیتِ «تکساحتی» (به تعبیر مارکوزه) نمایش، یک خط قصه بیشتر ندارد.
تشدید نابرابری از سوی دولت حداکثری و نقش تعدیلکنندهی نابرابری در دستگاه قضا؛ تز و آنتیتزی همدست که بهعنوان ستمگر و نیز منجی بزککرده، از سوی صدای حاکم میچرخند و وحی منزل را برای فرودست، "بستهبندی" میکنند؛ بیاینکه تیشهی فقر، دَمی از کمر پاییندست فاصله گیرد.
در افسانههای تبار گیلگیت به نقل از جیمز جورج فریزر در «شاخهی زرین» پادشاهی را میبینیم که روحش در یخ است و او را فقط با آتش میتوان از بین برد: «گویی شعلهها آتش به هستیاش میزنند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۷۷۱).
این آتش را باید از طریق نهادهای واسط (غیررسمی) برپا کرد؛ نهادهایی که بهعنوان مقوم صدای مطرودان، رفع نیازهای ضروری را در میان شکافهای دولت حداکثری پرونده کنند و زندگی حاشیه را به متن بیاورند.
در این بین دو رویکرد را میتوان نشان داد؛ برخی، فعالیتهای مردمی در جهت کمک به محرومان را در جهت «سیاست فقیرسازی» میفهمند و معتقدند در این چشمانداز، «نظام ارزشی فقر» تقویت میشود؛ چرا که فقیر با احساس داشتن حامی، در مقولهی "فقر" برای همیشه طبقهبندیشده و آن را بهعنوان سبک زندگی، درونی میکند. این نگاه دِمتری، چون نفرینی سیاه بر تمامی کمکهای مردمی میگردد و نروییدن گندم را آرزو میکند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/defense-of-helping-each-other
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 آرزو رضایی مُجاز
شکافسازی، نابرابری و برپا کردن ستونهای قدرت بر پِی فقر -وقتی بخش عظیمی از جامعه در دالانهای نیازهای اساسی سرگرداناند- سیاست دور از فهمی نیست؛ آنهم در زیست پرآشوبی که نان چون گندمهای دوران «نفرین سیاه» بر زمین پاییندست نمیروید.
در اساطیر از خشم «دمتر» خواندهایم؛ مادر اندوهگین «پرسفونه» که چون «پلوتو» (خدای سرزمین مردگان) دخترش را به ورطهی دوزخ برد که عروس جهان زیرِ زمین باشد تا ابد با ردای سوگواری، آوارهی پیدا کردن دخترش ماند. او که درنهایت، سرنوشت پرسفونه را از خورشید شنید، نفرین سیاهش چنین مقدر کرد: «که از آن پس، دانه از خاک نروید و در زیر خاک بماند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۴۵۴).
«دولت حداکثری» در اندیشهی «وبر» دستگاهی مرکب از هزاران کانون تکثیرشوندهی قدرت است؛ با ریشههایی دونده که نظام اجتماعی را تسخیر میکند تا جایی که "همه" کارگزار ارادهی آن باشند. نظریهی سلطه و اقتدار وبر، در فهم مناسبات ما و قدرت، کارساز است.
آنچه زیست ما را تحت فشار گذاشته، ریشهی دونده و شاخههای بالندهی نظمیست که اثرش «آمرانهترین نوع کنترل» است. در این وضعیت، دولت حداکثری، نه نتیجهی ساختار طبقاتی که خود، به وجود آورندهی آن است.
ماشین سیاسی سازوبرگهای ایدئولوژی حاکم که قدرتِ «نابرابری آفرینی» دارد، یکدم خاموش نمیشود. هر چه قلمرو عمومی تنگتر باشد و صحرای بیآبوعلف امرار معاش، بخش بیشتری از بدنهی اجتماعی را به آوارگی بکشاند، مسلم است که ماشینها کمتر مستهلک میشوند و استمرار، کمهزینهتر خواهد بود.
در صحنهی موجود که گفتمان رسمی، تنها بازیگر است؛ آوای آوارگان نان در میان دستگاه عریض و طویل نظم موجود، گم میشود. در این وضعیتِ «تکساحتی» (به تعبیر مارکوزه) نمایش، یک خط قصه بیشتر ندارد.
تشدید نابرابری از سوی دولت حداکثری و نقش تعدیلکنندهی نابرابری در دستگاه قضا؛ تز و آنتیتزی همدست که بهعنوان ستمگر و نیز منجی بزککرده، از سوی صدای حاکم میچرخند و وحی منزل را برای فرودست، "بستهبندی" میکنند؛ بیاینکه تیشهی فقر، دَمی از کمر پاییندست فاصله گیرد.
در افسانههای تبار گیلگیت به نقل از جیمز جورج فریزر در «شاخهی زرین» پادشاهی را میبینیم که روحش در یخ است و او را فقط با آتش میتوان از بین برد: «گویی شعلهها آتش به هستیاش میزنند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۷۷۱).
این آتش را باید از طریق نهادهای واسط (غیررسمی) برپا کرد؛ نهادهایی که بهعنوان مقوم صدای مطرودان، رفع نیازهای ضروری را در میان شکافهای دولت حداکثری پرونده کنند و زندگی حاشیه را به متن بیاورند.
در این بین دو رویکرد را میتوان نشان داد؛ برخی، فعالیتهای مردمی در جهت کمک به محرومان را در جهت «سیاست فقیرسازی» میفهمند و معتقدند در این چشمانداز، «نظام ارزشی فقر» تقویت میشود؛ چرا که فقیر با احساس داشتن حامی، در مقولهی "فقر" برای همیشه طبقهبندیشده و آن را بهعنوان سبک زندگی، درونی میکند. این نگاه دِمتری، چون نفرینی سیاه بر تمامی کمکهای مردمی میگردد و نروییدن گندم را آرزو میکند.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/defense-of-helping-each-other
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ راه و بیراهه توسعه سیستان و بلوچستان
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
هرچند سیستان و بلوچستان یکی از «محرومترین» استانهای کشور است، ولی در عین حال یکی از «مستعدترین» استانهای کشور نیز به شمار میرود. استانی که «ویروس شهر سوخته»، برعکس ویروس کرونا، این بار به خاطر رعایت فاصله (از قلمروهای درونی کشور، تعامل سازنده با همسایگان، توسعه دریاپایه، امنیت بالنده، توافق عمومی و …) در حال سرایت به سرتاسر آن است: سوختنی بدون آتش!
از عمر نظام برنامهریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما با این حال چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستان و بلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامههای توسعه کشور تبدیل شده و دستگاههای مختلف دولتی، نظامی و نهادهای عمومی هر یک به فراخور ماموریتها و مسئولیتهای اجتماعی خویش در راستای آبادانی استان، خروج از دور باطل توسعه نیافتگی (فقدان امنیت- فقدان زیرساخت- عدم توسعه) و زدودن سیمای آشکار فقر از جایجای استان اقدامات متعددی صورت دادهاند. با این حال علیرغم همه اقدامات صورت گرفته، به جز در مرکز استان، هنوز بخشهای قابل توجهی از گستره این استان پهناور دههها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد: چنان که گویی تاریخ استان در دهه ۱۳۶۰ متوقف مانده است! واقعیتی که میتوان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاستگذاری» در سیستان و بلوچستان بهتر توضیح داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )
هرچند سیستان و بلوچستان یکی از «محرومترین» استانهای کشور است، ولی در عین حال یکی از «مستعدترین» استانهای کشور نیز به شمار میرود. استانی که «ویروس شهر سوخته»، برعکس ویروس کرونا، این بار به خاطر رعایت فاصله (از قلمروهای درونی کشور، تعامل سازنده با همسایگان، توسعه دریاپایه، امنیت بالنده، توافق عمومی و …) در حال سرایت به سرتاسر آن است: سوختنی بدون آتش!
از عمر نظام برنامهریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما با این حال چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستان و بلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامههای توسعه کشور تبدیل شده و دستگاههای مختلف دولتی، نظامی و نهادهای عمومی هر یک به فراخور ماموریتها و مسئولیتهای اجتماعی خویش در راستای آبادانی استان، خروج از دور باطل توسعه نیافتگی (فقدان امنیت- فقدان زیرساخت- عدم توسعه) و زدودن سیمای آشکار فقر از جایجای استان اقدامات متعددی صورت دادهاند. با این حال علیرغم همه اقدامات صورت گرفته، به جز در مرکز استان، هنوز بخشهای قابل توجهی از گستره این استان پهناور دههها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد: چنان که گویی تاریخ استان در دهه ۱۳۶۰ متوقف مانده است! واقعیتی که میتوان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاستگذاری» در سیستان و بلوچستان بهتر توضیح داد.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/transfer-tehran
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ تَکینگی یا تکثر؟
الگوی سید جواد طباطبایی یا سید جواد میری؟
🖋 محمدرضا جلالی
در این نوشتار تلاش میشود تا به بازنمایی تقابل آرای دکتر سید جواد طباطبایی و دکتر سید جواد میری در باب مقولة زبان بپردازیم تقابل و اختلافی که تنها در سطح زبان متوقف نمانده و لاجرم به حوزههای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. اما باید توجه کرد که این نوشتار تنها قصد بررسی آرای دو فرد یا دو سوژة منفرد را ندارد بلکه تلاش بر آن است تا «ایده»ها و «نظر»ات این افراد مورد سنجش قرار گیرد. مطمئنا این ایدهها تنها در این دو سوژه خلاصه نمیشوند اما برای به تصویرکشیدن تقابل این دو «ایده»، دوگانهی طباطبایی-میری، نمونهی مناسبی خواهد بود. علاوه بر شرحِ آرای این دو اندیشمند، تلاشی نیز برای فهم و واکاوی پیشفرضهای این آرا و ایدهها خواهیم داشت. پیشفرضهایی که اگر بتوانیم به آنها دستیابیم، به سهولت میتوان علتِ بیان و طرحِ آرای گوناگون این دو اندیشمند را دریافت.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/tabataei-vs-miri
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
الگوی سید جواد طباطبایی یا سید جواد میری؟
🖋 محمدرضا جلالی
در این نوشتار تلاش میشود تا به بازنمایی تقابل آرای دکتر سید جواد طباطبایی و دکتر سید جواد میری در باب مقولة زبان بپردازیم تقابل و اختلافی که تنها در سطح زبان متوقف نمانده و لاجرم به حوزههای دیگر نیز سرایت خواهد کرد. اما باید توجه کرد که این نوشتار تنها قصد بررسی آرای دو فرد یا دو سوژة منفرد را ندارد بلکه تلاش بر آن است تا «ایده»ها و «نظر»ات این افراد مورد سنجش قرار گیرد. مطمئنا این ایدهها تنها در این دو سوژه خلاصه نمیشوند اما برای به تصویرکشیدن تقابل این دو «ایده»، دوگانهی طباطبایی-میری، نمونهی مناسبی خواهد بود. علاوه بر شرحِ آرای این دو اندیشمند، تلاشی نیز برای فهم و واکاوی پیشفرضهای این آرا و ایدهها خواهیم داشت. پیشفرضهایی که اگر بتوانیم به آنها دستیابیم، به سهولت میتوان علتِ بیان و طرحِ آرای گوناگون این دو اندیشمند را دریافت.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 engare.net/tabataei-vs-miri
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
✅ دوگانهی عمومی/خصوصی و برابری جنسیتی در قرن ۲۱
🖋 کوثر محمدی هنجروئی
شاید آن زمان که جان استوارت میل در سخنرانی تبلیغاتی خود به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس عوام گفت که از حق رای زنان حمایت خواهد کرد و با این سخن مخاطبانش را به خنده آورد هیچ کس فکر نمیکرد که چند قرن بعد اینچنین شاهد رشد و پیشرفت سیاسی زنان در بسیاری از نقاط دنیا باشیم و زنان نه تنها در مقام رای دهنده بلکه در قامت رهبر سیاسی در محیط عمومی ظاهر گردند. گرچه هنوز فاصله ها بسیار است و تا رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی مانده است.
اندکی به قبل برگردیم جایی که شرایط اقتضا می کرد که جنش های رهایی بخش زنان شکل بگیرد و ادعایی پیگیری شود، ادعای برابری قوای عقلانی زن و مرد. قوه عاقله ای که به قول ولستون کرافت به واسطه عدم آموزش، امکان رشد آن در زنان به وجود نیامده بود اما هنوز نیاز به شرور دانستن عقل محاسبه گر مردانه در بین طرفداران حقوق زنان احساس نمیشد. سوال اصلی این بود که چه شد که زنان منقاد شدند؟ از نظر انگلس ظهور مالکیت خصوصی و پدرتباری راه را برای گذار به خانواده تکهمسری هموار کرد. ثروت مردان بایستی به فرزندان مشروعشان به ارث میرسید و از این طریق مالکیت تداوم مییافت پس چارهای نبود برای اطمینان از وفاداری زنان آنها را در محیط خانه محصور کنند. متناسب با شرایط اقتصادی نوعی از خانواده ایجاد شد که محصول بازیهای قدرت بود نه حاصل عشق و تعهد. البته انگلس نسخهی علاجبخش انقیاد زنان را هم میپیچد و آن رسیدن زنان به استقلال اقتصادی و از رهگذر آن رهایی از وابستگی به شوهران خود بود. در اندیشهی انگلس لازم بود زنان بار دیگر به عرصه عمومی و صنعت و اشتغال بازمیگشتند که در آن پس ازپرولتر شدن و کسب آگاهی هم به رهایی از مرد ستمکار حوزهی خصوصی میرسیدند و هم رهایی از سرمایه داری خفقان آور.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9462
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
🖋 کوثر محمدی هنجروئی
شاید آن زمان که جان استوارت میل در سخنرانی تبلیغاتی خود به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس عوام گفت که از حق رای زنان حمایت خواهد کرد و با این سخن مخاطبانش را به خنده آورد هیچ کس فکر نمیکرد که چند قرن بعد اینچنین شاهد رشد و پیشرفت سیاسی زنان در بسیاری از نقاط دنیا باشیم و زنان نه تنها در مقام رای دهنده بلکه در قامت رهبر سیاسی در محیط عمومی ظاهر گردند. گرچه هنوز فاصله ها بسیار است و تا رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی مانده است.
اندکی به قبل برگردیم جایی که شرایط اقتضا می کرد که جنش های رهایی بخش زنان شکل بگیرد و ادعایی پیگیری شود، ادعای برابری قوای عقلانی زن و مرد. قوه عاقله ای که به قول ولستون کرافت به واسطه عدم آموزش، امکان رشد آن در زنان به وجود نیامده بود اما هنوز نیاز به شرور دانستن عقل محاسبه گر مردانه در بین طرفداران حقوق زنان احساس نمیشد. سوال اصلی این بود که چه شد که زنان منقاد شدند؟ از نظر انگلس ظهور مالکیت خصوصی و پدرتباری راه را برای گذار به خانواده تکهمسری هموار کرد. ثروت مردان بایستی به فرزندان مشروعشان به ارث میرسید و از این طریق مالکیت تداوم مییافت پس چارهای نبود برای اطمینان از وفاداری زنان آنها را در محیط خانه محصور کنند. متناسب با شرایط اقتصادی نوعی از خانواده ایجاد شد که محصول بازیهای قدرت بود نه حاصل عشق و تعهد. البته انگلس نسخهی علاجبخش انقیاد زنان را هم میپیچد و آن رسیدن زنان به استقلال اقتصادی و از رهگذر آن رهایی از وابستگی به شوهران خود بود. در اندیشهی انگلس لازم بود زنان بار دیگر به عرصه عمومی و صنعت و اشتغال بازمیگشتند که در آن پس ازپرولتر شدن و کسب آگاهی هم به رهایی از مرد ستمکار حوزهی خصوصی میرسیدند و هم رهایی از سرمایه داری خفقان آور.
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=9462
.
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
@EngareNet
@Atu_Sociology
👍1
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی
🔰 آدرسهای جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib
🔆 سایت Zlib اضافه شد.
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ 4 آذر 99
وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
🔆 سایت Zlib اضافه شد.
🔅 بهروزرسانی آدرسها در تاریخ 4 آذر 99
وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانههای انتشار مقالهها و کتابهای علمی هستند که به صورت رایگان میتوانید از آنها استفاده کنید. این سایتها به صورت دورهای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج میشوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینکهای بهروز شدهاست.
🔆 در آدرس زیر، لینکهای جدید به صورت مرتب بهروزرسانی میشوند:
🌐 Engare.net/scihub
🌱 رسانه شمایید، با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
👍1