از خوبیای سحرخیز بودن اینه که(فقط امروز سحر خیز بودم) تو این ساعت دیگه هرچقدر هم تلاش کنی نمیتونی بیدار بمونی ، دقیقا برعکس زمانیکه داری تلاش میکنی فقط بتونی بخوابی 🥱

در تلاش برای استقلال هستم
راستش فکر میکنم همه استقلال‌ها از استقلال مالی شروع میشه، وقتی پول داشته باشی عملا مستقلی، فقط این وسط نیاز داری که به استقلال عاطفی هم برسی، که توی این مورد فکر میکنم مشکلی ندارم 🦦
وقتی یه نفر خرج خودش رو خودش بده و وابسته به خونواده و این مسائل نباشه من بهش میگم مستقل چون بنظرم وقتی توانایی تأمین مخارج خودش رو پیدا کرده ، پس توانایی انجام خیل از کارهارو داره ، توانایی تصمیم گرفتن رو داره، توانایی حل مشکلاتش رو داره و نیاز نیست حتما خونواده همراهی کنن ، اوکی خونواده خوبه اما به شرطی که این همراهی مانعی برای پیشرفت نباشه

اینو از توی یه چنل برداشتم :
یه چیز جالب امروز خوندم که میگفت:
کوسه‌های داخل آکواریوم بیشتر از 40 سانتی‌متر رشد نمی‌کنند. در حالی که همونا توی اقیانوس رشدشون به 4 متر هم می‌رسه!
میدونی میخوام چی بگم؟!
بزرگ شدنت، به محیطی که توش فعالیت می‌کنی و آدمایی که باهاشون ارتباط داری، خیلی بستگی داره، با دقت بیشتری انتخابشون کن.

اینکه هر روز بیام فقط یه تکست گنده تایپ کنم هم زیاد جالب نیست

بنظرم باید روزی دوتا تکست گنده تایپ کنم

قبلا این بخش کامل تر نبود؟ الان همه‌اش شده بوست که، فکر میکنم یه نفر این پست بالا رو share کرده
به هرحال مرسی که به اشتراک گذاشتی 🧡

واسه یکسری موضوعات نیاز بود از اپلیکیشن های داخلی (آلات جاسوسی) استفاده کنم.
از اونجایی که تا حد ممکن از نصب این قبیل اپ ها خودداری میکنم، سعی کردم از نسخه وب استفاده کنم که یک مشکلی توی لاگین وجود داشت، من این مشکل رو ایمیل کردم و بعد از ۲ بار ایمیل زدن بعد از ۵ روز جواب ایمیل اومده و بدون هیچ سلام و علیکی به من گفتن کش مرورگرت رو پاک کن فیکس میشه، با اینکه میدونستم ارتباطی نداره کش رو پاک کردم و مجدد ایمیل زدم تا شاید .گوشی رو بدن به بزرگترشون و اینو فیکس کنن بتونیم از اپلیکیشن بینظیرشون استفاده کنیم

عجب روزی بود، به من که خیلی خوش گذشت، هرچند با صورت رفتم توی دیوار و این میتونه خیلی مسخره باشه، اما بهرحال روز خوبی بود، اینکه برنامه داشته باشی خیلی خوبه ، چون طبق برنامه رفتم جلو ، همه کارهامو انجام داده بودم و اینجوری شد که امروز رو تفریح کردم و خوش گذروندم
از فردا دیگه فقط کار کار کار

همه جا گذاشتم گفتم اینجا هم بذارمش دیگه
خفنه نه ؟

🐧جلسه ۱۵ لاگ بیرجند

‌‏scalability (اسکیل کردن سرویس‌ها و دیتابیس)
ارائه‌دهنده: محمد مهدی محمدی

📅 پنج‌شنبه، ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ساعت ۱۸:۰۰
📍خیابان غفاری، پارک علم و فناوری (دانشگاه آزاد قدیم)

❕ظرفیت محدود
ثبت نام رایگان و اطلاعات بیشتر:

https://evand.com/events/birjandlug-15

تا دیروز فکر میکردم ، مشکلم بی‌خوابیه، فکر‌ میکردم اگه بتونم خوابم رو مدیریت کنم میتونم با افسردگی بجنگم، با overthink بجنگم
ولی حالا فکر میکنم که اشتباه بود، بنظرم مشکل یه جای دیگه‌اس، این اندوه از جای دیگه نشأت گرفته و به این سادیا قابل حل نیست..

جوری که امیریا داره پستامو میذاره چنلش >>>>>

امان از این صدا

به شکل عجیبی هیچ حسی به نوروز ندارم و هیچ فرقی با بقیه سال برام نداره ، نمیدونم نشونه‌ی چیه، نمیدونم بقیه‌هم مثل من هستن یا اینکه برای اونا شادی و تازگی داره

عید واقعی از آن کسی است
که پایان سالش را جشن بگیرد
نه آغاز سالی که
از آن بی خبر است.

- خسرو شکیبایی

انقدر نوشتم و پاک کردم که خسته شدم
برای امروز کافیه بهتره یه سر به گوگل درایوم بزنم و اونجا یکم درد دل کنم

بخاطر ماه رمضونه که بانک 8:30 باز شد ؟ جالبه یکساعته تو ماشین معطلم

درک چارچوب یک رابطه، بَسته به دلیل ایجاد اون رابطه اس
اگر یک رابطه شکل گرفته تا یه پروژه‌ای تحویل بدید، باید در همون چارچوب یه پروژه رفتار کنید.
از قاطی شدن روابط کاری و شخصی، از اینکه خیلی از چارچوب ها حفظ نمیشن واقعا متنفرم
دو سه هفته اس که محیط کاری رو دیدم و یه چیزایی فهمیدم، مثلا فهمیدم که همکارت میتونه دوستت باشه، میتونه رفیقت باشه، اگه بتونی این رو مدیریت کنی که این شخص چه زمانی دوستته و چه زمانی همکارت ، میشه گفت قدرت تفکیک روابطتو داری
ولی من زیاد نمیتونم توی جمع جدی باشم، سر همین زیاد شوخی میکنم و این خوب نیست، باید برای شوخی ها و رفتارمون چهارچوب محکمی داشته باشیم
دارم روی همه‌ی اینها کار میکنم

امروز از اون روزاست ..

آخرین روزِ ساله.. آخرین بامدادش
اینکه بیام مثل بقیه راجب "سالی که نکوست از بهارش پیداست" بنویسم زیاد جالب نیست
بنظرم کسی میتونه نوروز رو جشن بگیره که نسبت به نوروز گذشته پیشرفت کرده، فکر میکنم اکثرمون این پیشرفت رو داشتیم، هرچند بستگی به این داره که معیارمون برای پیشرفت کردن یا نکردن چی باشه که خب برای هر کدوممون متفاوته
برای من، یکی از مهمترین رویداد های 1402 آشنایی با شما رفقا بود
توی 1402 من کلی رفیق پیدا کردم که بعضی هاشون از رفقای چندین ساله‌ام هم به من نزدیکتر شدن و امیدوارم این دوستی هارو سالیان سال حفظ کنم
بگذریم .. خلاصه که دمتون گرم ، از اینکه هرجوری بود منو تحمل کردید و توی جمع هاتون منو راه دادید ممنونم، امیدوارم توی سال جدید کلی پول دربیارید، به اهدافتون برسین، بیشتر از امسال بخندین و تفریح کنین ، امیدوارم سال جدید کنار خونواده و عزیزانتون باشید و بیشتر از امسال قدرشون رو بدونین ❤️