گاراژ ــ مهدی تدینی – Telegram
گاراژ ــ مهدی تدینی
97.7K subscribers
2K photos
1.31K videos
2 files
3.38K links
معجونی از تاریخ، سیاست، اندیشهٔ سیاسی، مسائل روز... همون مسائلی که سال‌هاست دارم می‌گم، فقط با این تفاوت که اینجا مثل رادیو روشنم.


کانال اولم:

@tarikhandishi
Download Telegram
شاهد هزار تومن هستید، به ارزش ۱۴۲ دلار.

@Garajetadayoni | گاراژ
3.11K😢885💔545🤬85🔥32
شهردار منطقه ۱۲ درباره ماجرای تونل زیر بازار بزرگ تهران: احتمالاً حفاری از اواسط دهه ۹۰ آغاز شده و تا پایان سال گذشته ادامه داشته.
👀1.68K😐507😁121💔5815
گاراژ ــ مهدی تدینی
شهردار منطقه ۱۲ درباره ماجرای تونل زیر بازار بزرگ تهران: احتمالاً حفاری از اواسط دهه ۹۰ آغاز شده و تا پایان سال گذشته ادامه داشته.
پس قضیه تونل زیر بازار تهران واقعیته! انقدر عجیب بود که ذهنم در برابر قبولش مقاومت می‌کرد.
🤯1.87K😁240👍161😇30🔥18
گاراژ ــ مهدی تدینی
شاهد هزار تومن هستید، به ارزش ۱۴۲ دلار. @Garajetadayoni | گاراژ
البته این محاسبۀ من ساده بود و معادل دلاریِ اون زمان رو نوشتم.

اگر بخوایم بدونیم هزار تومنِ دهۀ پنجاه معادل چند دلاره، باید این محاسبه رو انجام بدیم ــ به فرض اینکه سال پنجاه‌وهفت رو در نظر بگیریم:

۱ دلار در سال ۱۹۷۹ از نظر قدرت خرید معادل حدود ۴.۴۶ دلار امروز است؛ یعنی طی ۴۶ سال. ۳.۴۶ دلار به ارزش اسمی آن اضافه شده است.
در این بازه. دلار به‌طور متوسط سالانه ۳.۳۰٪ تورم داشته که در مجموع باعث افزایش تجمعی سطح قیمت‌ها به میزان ۳۴۶.۲۵٪ شده است.

یعنی هزار تومنِ سال ۵۷ امروزه ۶۳۳ دلار می‌ارزه.
🤬1.57K💔729👍194🤯194🥴35
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راست‌های لطیف مقیم گاراژ صبح شنبه‌تون به خیر.

هفته‌ای چپ‌سوز در پیش داشته باشید.

با این موسیقی لطیف و ویدئوی انگیزشی هفته رو شروع کنید
😊

@Garajetadayoni | گاراژ
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤣2.85K261😁106🔥47🥴44
ده کشور برتر جهان به لحاظ منابع طبیعی.

ایران در رتبه پنجم با ۲۷ تریلیون دلار منابع...

منتها حرف همیشگی: نشستن روی گنج کافی نیست. مهارت بهره‌برداری از گنج از داشتن گنج مهم‌تره و این مهارت با باور به کاپیتالیسم و دوری گزیدن از ایدئولوژی‌های سرمایه‌سوز به دست میاد.

وگرنه سر عظیم‌ترین گنج نشسته باشید، تهش با سوسیالیسم می‌شید اتحاد شوروی یا یه کشور آشنای دیگه که حقوق ماهانه دویست سیصد دلاره.

@Garajetadayoni | گاراژ
😢2.12K👍684112😭97💔91
خیلی ماشالله داره!

@Garajetadayoni | گاراژ
🤬2K🤣360😱131🔥39😁31
واقعاً چطوری ممکنه پنج هزار متر تونل زیر بازار ــ به معنای واقعی کلمه شلوغ‌ترین نقطۀ پایتخت! ــ کشیده بشه و بعد از ده سال افشا بشه؟! مگه می‌شه همچین‌ چیزی؟
👍1.86K🤯984🤔205🔥24👎12
گاراژ ــ مهدی تدینی
واقعاً چطوری ممکنه پنج هزار متر تونل زیر بازار ــ به معنای واقعی کلمه شلوغ‌ترین نقطۀ پایتخت! ــ کشیده بشه و بعد از ده سال افشا بشه؟! مگه می‌شه همچین‌ چیزی؟
بگیم بی‌بی‌سی فارسی با دعوت از یک تاریخ‌نگار مارکسیست و یک تاریخ‌نگار مصدقی برامون اثبات کنه حفر تونل زیر بازار تهران ارتباط مستقیمی با اصلاحات ارضی دوران محمدرضاشاه داره.
🤣3.99K👍24344🦄41👌33
گاراژ ــ مهدی تدینی
حفر تونل زیر بازار تهران
ولی احتمال اینکه به دلیل تجدد آمرانۀ دوران رضاشاه باشه بیشتره
🤣2.27K😁195🎃51💊238
«گرفتار در تار عنکبوت»

اگر در عرض یک سال حقوق شما نصف یا یک‌سوم بشه، خیلی واضح متوجه می‌شید چه اتفاق بدی افتاده. ناگهان، یعنی یک‌شبه، توان خرید شما، توانایی شما در تأمین مایحتاج زندگی، از مایحتاج ضروری تا غیرضروری، نصف یا یک‌سوم شده. فرض کنید درآمد یا حقوق شما ناگهان از پنجاه میلیون به بیست میلیون کاهش پیدا کنه. بهتر از هر کسی می‌فهمید چه بلایی سرتون اومده.

اما اگر همین اتفاق به تدریج ــ و نه یک‌باره ــ رخ بده، شما این تغییر رو این‌طور شدید حس نمی‌کنید، اما دقیقاً همین بلا سرتون اومده. فرض کنید سالی ده، بیست، یا سی‌درصد در پی تورم توان خرید شما کاهش پیدا کنه. یعنی تورم چهل درصد باشه، اما رشد درآمدی شما بیست یا سی درصد. توان خرید شما ده بیست درصد آب می‌ره (و نه مثل حالت اول ناگهان صد یا دویست درصد). شما سال به سال مصرف و خرید خودتون رو با کاهشِ جزئیِ توان خریدتون تنظیم می‌کنید. اما نتیجۀ نهایی همون‌قدر فاجعه‎باره که در حالت اول رخ داد.

کاهش توان خرید، اگر به صورت یک اختلال مزمن رخ بده، به مراتب بدتره. چون نشاندهندۀ یک رخداد ساختاریه. اتفاقی وقتی یک بار رخ بده، احتمالاً تصادفیه و امکان جبران وجود داره؛ یا اینکه فقط یک بار رخ می‌ده. اما وقتی یک اتفاقی سال‌های متمادی رخ بده، یعنی سرطانی داره نرم نرم در کالبد اقتصادی رشد می‌کنه.

اتفاقی که برای ما افتاده دقیقاً همینه. در طول دهه‌های اخیر، به ویژه در طول ده سال اخیر، توان خرید ما دائم کاهش پیدا کرده. ما فقیر و فقیرتر شدیم. به شکل ساختاری، مثل طعمۀ گیرکرده در تار عنکبوت، در اقتصادی که زندگی‌مون رو دائم کوچک‌تر می‌کنه گیر کردیم. حتی چیزهایی که ده سال پیش به راحتی تأمین می‌کردیم، امروز به سختی می‌تونیم تأمین کنیم. تا جایی هم که ما می‌تونیم ببینیم هیچ چشم‌اندازی برای اصلاح این مرگ تدریجی دیده نمی‌شه ــ وزیر خارجه از «برکت» تحریم‌ها می‌گه و رئیس‌جمهور می‌گه «نگران نباشد، جلسه می‌ذاریم»...


@Garajetadayoni | گاراژ
👍1.43K😭388🤬291😢48🥴9
دردا و دریغا...

بهرام بیضایی درگذشت، مرد بی‌همتای سینمای ایران که در نثر همپای ادبای بزرگ بود...
🏴

@Garajetadayoni | گاراژ
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💔4.25K😭599😢133116🤔24
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقد بیضایی بر روشنفکری چپ

ساعاتی پیش بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان ایرانی، در هشتادوهفت سالگی چشم بر جهان فروبست. روانش شاد.

دعوت می‌کنم این دو سه دقیقه از کلام بیضایی، این بزرگمرد هنر ایران را بشنوید؛ دو بار، سه بار، چهار بار بشنوید. البته این گزیده و بریده‌ای از یک سخنرانی بلندتر به بهانۀ تجلیل از شاهرخ مسکوب است، اما بیضایی در اینجا نقدی عمیق و دقیق بر روشنفکری چپ ارائه می‌دهد. 

گاه روشنفکری ایرانی را نقد کرده‌ام. در آن تقسیم‌بندی مطلوب من، «چپ» خواندن روشنفکران رویکرد دقیقی نیست. از نظر من، مخرج مشترک روشنفکری ایرانی چپ بودن نیست، بلکه «ضدلیبرال» بودن است. چپ می‌چربد، اما لیبرالیسم‌ستیزی در روشنفکران ایرانی هم چپ و هم راست دارد.

اما در اینجا بهرام بیضایی تقسیم‌بندی دیگری ارائه می‌دهد: «روشنفکران دورۀ بیداری» و «روشنفکران چپ». گروه اول کسانی‌اند که کوشیدند مفاخر این سرزمین را پیدا و زنده کنند ــ از جمله و به ویژه فردوسی و شاهنامه‌اش. 

بیضایی با معیار قرار دادن شاهنامه، شرح می‌دهد روشنفکران چپ چگونه عناصر ملیت و هویتِ ایرانی را خوار می‌شمردند. در واقع، چون امور ملی و فرهنگی ایرانی از سوی حاکمیت مطرح شده بود، روشنفکری چپ آنها را خوار می‌شمرد. بیضایی مثال‌هایی از گلستان و شاملو و آل‌احمد می‌آورد. این خطای بزرگ روشنفکری چپ بود که از سر ستیز با حاکمیت، با «ایرانیت» هم ره ستیز جست. چون حاکمیت به امور ملی رجوع می‌کرد، اینان چشم‌بسته و کورکورانه و از لج حاکم، به عناصر ملی می‌تاختند. این آن آفت ایدئولوژی‌زدگی و سیاست‌زدگی است.

اگر هم قرار است ما درسی برای امروز بگیریم، همین است: اندیشۀ سیاسی در «سلب» نیست؛ بلکه در «ایجاب» است؛ در «نه» نیست، بلکه در «آری» است؛ یعنی اینکه ما چه چیز را «نمی‌خواهیم» مهم نیست، بلکه باید بدانیم و بگوییم چه چیز «می‌خواهیم». وقتی ما بدانیم چه چیز می‌خواهیم، آن‌گاه دیگر مانند این دست روشنفکران، کورکورانه عمل نمی‌کنیم. به همین دلیل است که برای کسی چون من، معیار و ملاک یک شخصیت و یک اندیشه این است که دقیقاً بگوید «چه می‌خواهد»؛ نه اینکه دیگران را با «چه نمی‌خواهد» به سیاهی‌لشکر کور و کر خود بدل کند.

یاد و نام بهرام بیضایی گرامی.


@Garajetadayoni | گاراژ
2.77K💔637👍217😭104😁8
چه خبره! دلار افسار پاره کرده! 😵
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😢1.27K🤬892👨‍💻65💊5135
استاندار تهران: ۸۲ درصد از مردم پایتخت در انتخابات حضور پیدا نکرده‌اند؛ مشارکت‌ها در مجلس دوازدهم ۲۰ درصد، و در ریاست جمهوری سیزدهم ۲۴ درصد بوده.
🤣1.78K115😁110😱8😢3
یه اتفاقی که دیروز افتاد و خیلی سروصدا کرد، این بود که اسرائیل سومالی‌لند رو به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخت. اون منطقۀ قرمز سومالی‌لنده؛ واقع در شاخ آفریقا. این منطقه به لحاظ حقوق بین‌الملل بخشی از سومالیه، اما چند دهه‌ست که خودمختاره.

این اقدام اسرائیل با شدیدترین واکنش کشورهای عربی همراه بود. تک‌تک کشورهای عربی امروز محکوم کردند و بیانیۀ جمعی دادند. بعید نیست در پس پردۀ این اقدام اسرائیل مسائل دیگه‌ای وجود داشته باشه؛ مثلاً کوچاندن فلسطینی‌ها به سومالی‌لند.


@Garajetadayoni | گاراژ
👍1.28K😁19770🔥42👎31
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر بخوام به اندازۀ فهم ناچیز و سلیقۀ خودم یک صحنه از سینمای ایران انتخاب کنم، این بخش از فیلمِ «چریکۀ تارا» رو انتخاب می‌کنم. هر بار می‌بینم، تخیلش برام تکان‌دهنده‌ست؛ و انبوه مفاهیم عمیقی که در این صحنه‌ها گنجانده شده.

کشاکشی میان مردی جنگجو که مُرده و تیرهایی بر تن داره و زن، در ساحل. مرد جنگجو مدعیه فرماندهی اسطوره‌ایه و سپاهیانی داشته... زن می‌گه دروغه... مرد ندا می‌ده و قبیلۀ او از دریا بیرون می‌آد.

و بعد تلاش مردِ مُرده برای اینکه از تسخیر مهرِ زن رهایی پیدا کنه و زن مرد رو با زیبایی خودش به زانو درمی‌آره...

افسوس چرا نمی‌شود دوباره مُرد؟ به من یک میدان بده، در آن سواره منم. اما این جنگ نه؛ این عادلانه نیست. تو قوی‌تری، و این شمشیر من است، افتاده به نشانۀ تسلیم. افسوس دیگر از زخم‌های من بوی افتخار نمی‌آید. زندگی تو بی‌دغدغه می‌گذشت. من برای تو چه آوردم؟ من فقط زخم‌هایم را آوردم که از آنها خون می‌چکید. من فقط حسرت آوردم.


و اصلاً نفسِ اینکه قهرمان فیلم زخم‌های خون‌چکان و تیرهایی بر پهلو داره، برای اینکه همیشه از تخیل قوی بیضایی بهت‌زده باشیم کافیه... جدای از اینکه بیضایی درک عمیق و دقیقی از اسطوره و دین در این سرزمین داشت.

@Garajetadayoni | گاراژ
635👍91🕊20🔥5🦄5