گزین‌گفت (یونس کرامتی) – Telegram
مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ، وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ

از گفتار امیر مؤمنان، نهج البلاغة

بیتی از شرح منظومی از نهج البلاغه بر این سخن، که به‌تنهایی می‌تواند برگردان همین بیت باشد:
بود اسباب عبرت گر چه بسيار
ولى گيراى عبرت نيست در كار


و اما برگردان من:
پند بسیار از در و دیوار
زان میان نشنوی یکی ز هزار


تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!
البخل بالمعالم من اقبح المظالم و المآثم

بیرونی، کتاب الباتنجل، 2
برگردان من:
«تنگ‌چشمی دانایان در دانسته‌هایشان، از زشت‌ترین بی‌دادها و گناهان است.»

منبع:
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد، ترجمۀ عربی کتاب الباتنجل الهندی، به کوشش ماریو کوزاه در:
al-Bīrūnī, The Yoga Sutras of Patañjali, ed. & trans. M. Kozah, New York, 2020.
#اخلاق_علمی
#بیرونی
#ابوریحان_بیرونی
#پاتنجل
و لا یخلو سواد علی بیاض من فائدة جدیدة تؤدی معرفتها إلی اجتلاب الخیر ما أو اجتناب الضرر.

بیرونی، کتاب الباتنجل، 2
برگردان من:
«هیچ سیه بر سپید بی سودی نو نباشد، که دانستش نیکی خواندن و بدی راندن است.»

بنگرید به گفتارهایی همسان در تاریخ بیهقی همچون
هرچه بر کاغذ نبشته آید بهتر از کاغذ باشد.

و جز آن در این یادداشت

منبع:
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد، ترجمۀ عربی کتاب الباتنجل الهندی، به کوشش ماریو کوزاه در:
al-Bīrūnī, The Yoga Sutras of Patañjali, ed. & trans. M. Kozah, New York, 2020.

#نوشته
#نوشتن
#بیرونی
#ابوریحان_بیرونی
#پاتنجل
#بیهقی
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
هرچه بر کاغذ نبشته آید بهتر از کاغذ باشد.

بیهقی، تاریخ، 459
برابر کنید با این سخن
و لا یخلو سواد علی بیاض من فائدة جدیدة
هیچ سیه بر سپید بی سودی نو نباشد.

در کتاب الباتنجل ابوریحان بیرونی در این‌جا

بیهقی بازهم در این باره سخنانی این‌چنین آورده است:
در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسان‌تر گرفته‌اند و شمّه‌یی‌ بیش یاد نکرده‌اند. اما من چون این کار پیش گرفتم، می‌خواهم که داد این تاریخ بتمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ چیز از احوال پوشیده نماند و اگر این کتاب دراز شود و خوانندگان را از خواندن ملالت افزاید، طمع دارم‌ به فضل‌ ایشان که مرا از مبرمان‌ نشمرند که هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد که آخر هیچ حکایت از نکته‌یی که به کار آید، خالی نباشد.
بیهقی، تاریخ، 11

این فصل نیز به‌پایان آمد و چنان دانم که خردمندان- هر چند سخن دراز کشیده‌ام- بپسندند که هیچ نبشته نیست که آن به‌یکبار خواندن نیرزد. و پس از این عصر مردمان دیگر عصرها با آن رجوع کنند و بدانند.
همان، 128

نکته: بیهقی بیرونی را نیک (و چه بسا از نزدیک) می‌شناخته و به آثار او اهمیت بسیار می‌داده و دست‌کم از کتاب بیرونی دربارۀ تاریخ خوارزم (به گمان نزدیک به درست: المسامرة فی اخبار الخوارزم) بهره است:
پیش ازین [به‌] مدتی دراز کتابی دیدم بخطّ استاد ابو ریحان‌ و او مردی بود در ادب و فضل و هندسه و فلسفه که در عصر او چنو دیگری نبود و بگزاف‌ چیزی ننوشتی. ...
چنین نبشت بوریحان در مشاهیر خوارزم که ...
همان، 906، 907

منبع:
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش علی‌اکبر فیاض، مشهد، 1350 ش.

#نوشته
#نوشتن
#بیهقی
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#بیرونی
#ابوریحان_بیرونی
#پاتنجل
احتیاط باید کرد نویسندگان را در هرچه نویسند که از گفتار بازتوان ایستاد و از نبشتن باز نتوان ایستاد و نبشته باز نتوان گردانید.

بیهقی، 912

دربارۀ این سخن:
هنگامی که در حدود 405ق تنش میان محمود غزنوی و ابوالعباس مأمون بن مأمون خوارزم‌شاه (کشته در 407ق) _ که خواهر محمود را کابین بسته بود _ بالاگرفت، پیک خوارزم‌شاه، یعقوب جَندی (به گفتۀ بیهقی: شریری طماعی نادرستی!) _ چون محمود غزنوی و وزیرش احمدِ حسن میمندی او را «ننهادند وی را وزنی» _ از سر خشم نوشته‌ای به زبان خوارزمی برای خوارزم‌شاه نوشت و در آن بر آتش فتنۀ میان این دو دمید و هیزم‌کش جنگ میان آن دو شد. چندی بعد خوارم‌شاه را امیرانش به زاری کشتند و محمود غزنوی نیز در 408ق، به بهانۀ خون‌خواهی داماد، خوارزم را فراچنگ آورد. هنگام بازرسی دیوان خوارزم‌شاه، نامۀ جندی پس از سه سال به دست آمد و چون ترجمه شد، محمود از نویسنده به خشم آمد و «فرمود تا او را بر دار کشیدند و به سنگ بکشتند».
بیهقی عبارت یادشده در آغاز را پس از نقل این داستان و برای پندگرفتن نویسندگان آورده است.

منبع:
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش علی‌اکبر فیاض، مشهد، 1350 ش.

#نوشته
#نوشتن
#گفته
#گفتن
#بیهقی
#ابوالفضل_بیهقی بیهقی
#تاریخ_بیهقی
دست‌نویس یگانۀ تحدید نهایات الاماکن بیرونی، دست‌نویس شمارۀ 3386 مجموعۀ فاتح، کتابخانۀ سلیمانیه، بریده‌ای از گ 51 پ

بیرونی در جای‌های مختلف دربارۀ کار رصد و دشواری آن و ضرورت شایستۀ اعتماد بودن رصدگر سخن گفته است (برای توضیح بیشتر نک کرامتی، 177-178). توصیۀ او به رصدگران چنین است:
و لهذا یجب أن یتیقّظ الراصد، ویدیم فلْی أعماله و اتّهام نفسه و یقلّل العجب بها، ویزید في الاجتهاد ولا یسأم.

بیرونی، 109

برگردان من:
از این رو بایسته آنکه رصدگر همواره هشیار باشد و پیوسته درستی کار خود را بیازماید و بر خود خرده گیرد و از خودپسندی بکاهد و بر کوشش بیفزاید و رنجور نگردد

منابع:
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد، تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، به کوشش پاول گیورگیویچ بولگاکف، قاهره، 1962 م ‏(‏به عنوان جلد 8 مجلة معهد المخطوطات العربیة).
کرامتی، یونس، «اندازه‌گیری میل اعظم (میل دایرةالبروج) با رصد انقلابین در دورۀ اسلامی»، تاریخ علم، ج 23 شم 1، بهار و تابستان 1404 ش، ص 173-202.