🌐 علامه، دکتر مهدی محقق، عضو پیوسته فرهنگستان علوم کشور: باید جوانان ما بدانند در کشوری زندگی می کنند که مفاخر آن مایه مباهات کشور و دنیا هستند
♦️ اگر مفاخر و اندیشمندان کشور به درستی به جوانان معرفی نشوند، آنان افراد خارج از کشور را به عنوان الگو برمی گزینند که با فرهنگ ما همخوانی ندارند.
♦️ زمانیکه در مصر بودم عرب ها می گفتند هر عربی که بخواهد قرآن را بفهمد باید در کنار خود قاموس فیروزآبادی را داشته باشد که این مایه فخر و مباهات است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ اگر مفاخر و اندیشمندان کشور به درستی به جوانان معرفی نشوند، آنان افراد خارج از کشور را به عنوان الگو برمی گزینند که با فرهنگ ما همخوانی ندارند.
♦️ زمانیکه در مصر بودم عرب ها می گفتند هر عربی که بخواهد قرآن را بفهمد باید در کنار خود قاموس فیروزآبادی را داشته باشد که این مایه فخر و مباهات است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
🔹 بخش دهم / ایران500 سال است وارد یک سراشیبی شده است/ تکرار را آغاز کردیم و پوست را بر مغز ترجیح دادیم/ اکنون چاره ای جز فهم تجدد نداریم
🔹 تجدد ، فهم خاص دارد، فهم مطلق نیست اما فهم جهان ساز است در آن همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: ما ایرانیان از حدود پانصد سال پیش به پایان راه دورانی رسیدیم که از قرن دوم هجری در ایران آغاز شده بود و آخرین آثار و نشانه هایش در شعر جامی و صائب و در فلسفه میرداماد و ملاصدرا ظاهر شد. از آن پس عهد با مآثرِ• گذشته رو به سستی رفت و تکرار را آغاز کردیم و پوست را بر مغز ترجیح دادیم. سراشیبی تاریخ ما که تا زمان مشروطه دوام داشت از قرن یازدهم آغاز شد و مخصوصاً وقتی با اروپا مواجه شدیم خود را کم و بیش باختیم و نتوانستیم اروپا را درک کنیم و از گذشته خود جدا شدیم.
♦️ یعنی نه جامعه جدید در کشور ما قوام یافت و نه عهد قدیم ادامه پیدا کرد. آن نظمی هم که از سابق وجود داشت بی روح شد و این مایه پریشانی بود زیرا هر جا که عهد تاریخی سست می شود پریشانی در پی آن می آید.
♦️ ما اروپا را در ظاهر آن دیدیم و یافتیم و گمان کردیم که تجدد در قهر و استعمار و دموکراسی و سوسیالیسم و علم آموختنی و تکنولوژی مصرفی، خلاصه می شود ولی تجدد صرفنظر از اینکه درام بزرگی در یک دوران چندصدساله است، فهم خاص دارد یا با فهمی به وجود آمده است که البته فهم مطلق یا درست ترین فهم نیست اما فهم جهان ساز است و می بایست با تجدد به درجات جهانگیر شود و هم اکنون کم و بیش به صورت ناقص جهانگیر شده است.
♦️ در این فهم مردم همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست و گاهی تفاوت سهم ها بسیار است. ما نیز باید در جستجوی آشنایی بیشتر با این درک و فهم باشیم زیرا علم و تکنولوژی جدید و پیشرفت و توسعه با این فهم و صرفاً با این فهم امکان دارد.
♦️ حتی اگر می خواهیم تجدد را نقد کنیم بی این درک و فهم نقدمان بی مایه و بیهوده است. وقتی این فهم نباشد هیچیک از قرار و مدارها و سازمان ها و ترتیباتی که از اروپا و امریکا اخذ می شود در جای خود قرار نمی گیرد و اثر و ثمر خوب نمی دهد. پس لازم نیست که ما در جدال با مذمت کنندگان وارد شویم.
♦️ نویسندگانی هم که خواستهاند عکس العملی نشان دهند به توجیه ادعاها و اتهامها پرداختهاند. پاسخی که باید داد حرف و لفظ نیست بلکه عمل است. هر قوم و مردمی در زمان پریشانی و پراکندگی و بی اعتماد شدن به سازمان ها و به یکدیگر دچار نومیدی و فساد می شوند.
♦️ اگر تأمل کنیم و دریابیم که ما و نیاکانمان از کی و چرا دستخوش بلای بیاعتمادی و دچار خودرأیی و پریشانی و سرگردانی و بی پناهی و بلاتکلیفی شده ایم، شاید راهی به همبستگی اجتماعی و تفاهم و نظم و قانون پیدا کنیم و به مدعی نشان دهیم که نقص و نارسایی و ناروایی در خون و تاریخ ما نیست و دیگران نیز همواره و همیشه بی عیب نبوده اند.
♦️ ما هر چه هستیم و هر ضعف و نقص و کمالی که داریم، اینها همه در زمانی عارض تاریخمان شده است و از عارضه می توان به مدد دانایی و خرد نجات یافت. بلای بزرگ بریدن از زمان و میخکوب شدن در اکنون تهی است.
♦️ بودن و ماندن در این اکنون وضعی بسیار دشوار است و چون همه چیز در آن تکراری است، اکنون تاریخی دیگر نمی تواند جلوه و تحققی داشته باشد و وقتی اکنون تاریخی نیست، امید فردایی هم نمی توان داشت و از فردا نمی توان پرسید.
• آثار، نشانهای نیک،کارهای پسندیده
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 بخش دهم / ایران500 سال است وارد یک سراشیبی شده است/ تکرار را آغاز کردیم و پوست را بر مغز ترجیح دادیم/ اکنون چاره ای جز فهم تجدد نداریم
🔹 تجدد ، فهم خاص دارد، فهم مطلق نیست اما فهم جهان ساز است در آن همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: ما ایرانیان از حدود پانصد سال پیش به پایان راه دورانی رسیدیم که از قرن دوم هجری در ایران آغاز شده بود و آخرین آثار و نشانه هایش در شعر جامی و صائب و در فلسفه میرداماد و ملاصدرا ظاهر شد. از آن پس عهد با مآثرِ• گذشته رو به سستی رفت و تکرار را آغاز کردیم و پوست را بر مغز ترجیح دادیم. سراشیبی تاریخ ما که تا زمان مشروطه دوام داشت از قرن یازدهم آغاز شد و مخصوصاً وقتی با اروپا مواجه شدیم خود را کم و بیش باختیم و نتوانستیم اروپا را درک کنیم و از گذشته خود جدا شدیم.
♦️ یعنی نه جامعه جدید در کشور ما قوام یافت و نه عهد قدیم ادامه پیدا کرد. آن نظمی هم که از سابق وجود داشت بی روح شد و این مایه پریشانی بود زیرا هر جا که عهد تاریخی سست می شود پریشانی در پی آن می آید.
♦️ ما اروپا را در ظاهر آن دیدیم و یافتیم و گمان کردیم که تجدد در قهر و استعمار و دموکراسی و سوسیالیسم و علم آموختنی و تکنولوژی مصرفی، خلاصه می شود ولی تجدد صرفنظر از اینکه درام بزرگی در یک دوران چندصدساله است، فهم خاص دارد یا با فهمی به وجود آمده است که البته فهم مطلق یا درست ترین فهم نیست اما فهم جهان ساز است و می بایست با تجدد به درجات جهانگیر شود و هم اکنون کم و بیش به صورت ناقص جهانگیر شده است.
♦️ در این فهم مردم همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست و گاهی تفاوت سهم ها بسیار است. ما نیز باید در جستجوی آشنایی بیشتر با این درک و فهم باشیم زیرا علم و تکنولوژی جدید و پیشرفت و توسعه با این فهم و صرفاً با این فهم امکان دارد.
♦️ حتی اگر می خواهیم تجدد را نقد کنیم بی این درک و فهم نقدمان بی مایه و بیهوده است. وقتی این فهم نباشد هیچیک از قرار و مدارها و سازمان ها و ترتیباتی که از اروپا و امریکا اخذ می شود در جای خود قرار نمی گیرد و اثر و ثمر خوب نمی دهد. پس لازم نیست که ما در جدال با مذمت کنندگان وارد شویم.
♦️ نویسندگانی هم که خواستهاند عکس العملی نشان دهند به توجیه ادعاها و اتهامها پرداختهاند. پاسخی که باید داد حرف و لفظ نیست بلکه عمل است. هر قوم و مردمی در زمان پریشانی و پراکندگی و بی اعتماد شدن به سازمان ها و به یکدیگر دچار نومیدی و فساد می شوند.
♦️ اگر تأمل کنیم و دریابیم که ما و نیاکانمان از کی و چرا دستخوش بلای بیاعتمادی و دچار خودرأیی و پریشانی و سرگردانی و بی پناهی و بلاتکلیفی شده ایم، شاید راهی به همبستگی اجتماعی و تفاهم و نظم و قانون پیدا کنیم و به مدعی نشان دهیم که نقص و نارسایی و ناروایی در خون و تاریخ ما نیست و دیگران نیز همواره و همیشه بی عیب نبوده اند.
♦️ ما هر چه هستیم و هر ضعف و نقص و کمالی که داریم، اینها همه در زمانی عارض تاریخمان شده است و از عارضه می توان به مدد دانایی و خرد نجات یافت. بلای بزرگ بریدن از زمان و میخکوب شدن در اکنون تهی است.
♦️ بودن و ماندن در این اکنون وضعی بسیار دشوار است و چون همه چیز در آن تکراری است، اکنون تاریخی دیگر نمی تواند جلوه و تحققی داشته باشد و وقتی اکنون تاریخی نیست، امید فردایی هم نمی توان داشت و از فردا نمی توان پرسید.
• آثار، نشانهای نیک،کارهای پسندیده
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: ایران500 سال است وارد یک سراشیبی شده است/ تکرار را آغاز کردیم و پوست را بر مغز ترجیح دادیم/ اکنون چاره ای جز فهم تجدد نداریم
♦️ تجدد ، فهم خاص دارد، فهم مطلق نیست اما فهم جهان ساز است در آن همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست
♦️ از عارضه می توان به مدد دانایی و خرد نجات یافت. بلای بزرگ بریدن از زمان و میخکوب شدن در اکنون تهی است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تجدد ، فهم خاص دارد، فهم مطلق نیست اما فهم جهان ساز است در آن همه مناطق جهان شریک شده اند اما سهمشان به یک اندازه نیست
♦️ از عارضه می توان به مدد دانایی و خرد نجات یافت. بلای بزرگ بریدن از زمان و میخکوب شدن در اکنون تهی است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
حادثه دردناک و غم انگیز شهادت و جراحت جمعی از دریادلان ارتش و فرزندان میهن در ناوچه کنارک را تسلیت می گوئیم.
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: این اولین بار نیست که ایران را دوقطبی می کنیم و چوب لای چرخ هم می گذاریم/ دهه هاست باموضوع یک سرزمین با دو ملت مواجه ایم!
🔹به این ترتیب نه می توانیم در برابر فشارهای نظامجهانی شایسته مقاومت کنیم ، نه به دموکراسی می رسیم و نه توان تحقق عدالت را خواهیم داشت
♦️ به اعتقاد من مهمترین مسئله کشور ما در حال حاضر نه مسئله آمریکا هست، نه آزادی و نه عدالت. بلکه مهمترین مسئله «کشور شدنِ کشور» و «ایران شدن ایران» است.
♦️ به سخن دیگر امروز ما در یک سرزمین با دو ملت مواجه هستیم. یعنی در طی دو قرن اخیر از زمانی که ما با مدرنیته مواجه شدیم، وجدان اجتماعی تاریخی ما شکاف برداشت و جامعه و ملت ما دو قطبی شد.
♦️ در یک قطب نوگرایان هستند که در زیست جهان مدرن زندگی می کنند و آرمان های جهان مدرن را دنبال می کنند و خواستارند که خودشان را یک شهروند جهانی تعریف کنند. در سوی دیگر بخشی از ملت ما هنوز در زیست جهان و عالم سنت نفس می کشند.
♦️و این دو قطب دائماً در مقابل هم قرار دارند. لذا این جامعه هنگکرده است و تمام نیروهای این دو قطب در مقام دو نیروی اجتماعی و تاریخی در برابر هم مقاومت و همدیگر را حذف می کنند.
♦️ ما در انقلاب مشروطه شاهد بودیم که چطور مشروطه خواهان در برابر مشروعه خواهان قرار گرفتند، بنابراین از انقلاب مشروطه طرفی نبستیم . نهضت ملی شدن نفت با تعارض کاشانی و مصدق ، در مقام رهبر این دو قطب اجتماعی، به کودتا ختم شد و با شکست مواجه شد. حکومتپهلوی اشتباه کرد که فقط شهروندان نوگرا را دید و سنت گرایان را نادیده گرفت، سنت گرایان هم با برنامه های توسعه نظام پهلوی همسو نشدند و در نهایت آن را سرنگون کردند.
♦️بعد از انقلاب نیز قدرت سیاسی در ایران ، فقط سنت گرایان را شهروند اصلی خود دید و نوگرایان را نادیده انگاشت. اما نوگرایان امروز با برنامه های قدرت سیاسی نه تنها همسو نیستند بلکه چوب لای چرخ نظام سیاسی می گذارند.
♦️هم قدرت سیاسی و هم روشنفکران ما، همپوزیسیون و هم اپوزیسیون، علی رغم درگیری های سیاسی ایدئولوژیک منطق مشترکی دارند یعنی هر دو جامعه را رادیکالیزه می کنند و قطبی از ملت را در برابر قطبی دیگر قرار می دهند.
♦️تا زمانی که قدرت سیاسی و روشنفکران ، پوزیسیون و اپوزیسیون، روحانیون و دانشگاهیان به این بلوغ فکری نرسند که ما در جهت انسجام ملی گامبرداریم و پیوسته در جهت رادیکالیزه شدن جامعه گام بردارند، نه می توانیم در برابر فشارهای نظامجهانی آنچنان که شایسته و بایسته هست مقاومت کنیم ، نه به دموکراسی می رسیم و نه توان تحقق عدالت را خواهیم داشت و کماکان در توسعه نایافتگی تاریخی خودمان که امالفساد هست باقی خواهیم ماند و روز به روز در نظام جهانی ضعیف تر خواهیم شد.
♦️ لذا مهم ترین مسئله این است که ما در جهت ایرانی شدن ایران و کشور شدن کشور یعنی نیل به یک همبستگی اجتماعی گام برداریم اما هم پوزیسیون و هم آپوزیسیون هنوز به این بلوغ فکری نرسیده اند.
بازنشر از :
@elaheh_koolaee
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹به این ترتیب نه می توانیم در برابر فشارهای نظامجهانی شایسته مقاومت کنیم ، نه به دموکراسی می رسیم و نه توان تحقق عدالت را خواهیم داشت
♦️ به اعتقاد من مهمترین مسئله کشور ما در حال حاضر نه مسئله آمریکا هست، نه آزادی و نه عدالت. بلکه مهمترین مسئله «کشور شدنِ کشور» و «ایران شدن ایران» است.
♦️ به سخن دیگر امروز ما در یک سرزمین با دو ملت مواجه هستیم. یعنی در طی دو قرن اخیر از زمانی که ما با مدرنیته مواجه شدیم، وجدان اجتماعی تاریخی ما شکاف برداشت و جامعه و ملت ما دو قطبی شد.
♦️ در یک قطب نوگرایان هستند که در زیست جهان مدرن زندگی می کنند و آرمان های جهان مدرن را دنبال می کنند و خواستارند که خودشان را یک شهروند جهانی تعریف کنند. در سوی دیگر بخشی از ملت ما هنوز در زیست جهان و عالم سنت نفس می کشند.
♦️و این دو قطب دائماً در مقابل هم قرار دارند. لذا این جامعه هنگکرده است و تمام نیروهای این دو قطب در مقام دو نیروی اجتماعی و تاریخی در برابر هم مقاومت و همدیگر را حذف می کنند.
♦️ ما در انقلاب مشروطه شاهد بودیم که چطور مشروطه خواهان در برابر مشروعه خواهان قرار گرفتند، بنابراین از انقلاب مشروطه طرفی نبستیم . نهضت ملی شدن نفت با تعارض کاشانی و مصدق ، در مقام رهبر این دو قطب اجتماعی، به کودتا ختم شد و با شکست مواجه شد. حکومتپهلوی اشتباه کرد که فقط شهروندان نوگرا را دید و سنت گرایان را نادیده گرفت، سنت گرایان هم با برنامه های توسعه نظام پهلوی همسو نشدند و در نهایت آن را سرنگون کردند.
♦️بعد از انقلاب نیز قدرت سیاسی در ایران ، فقط سنت گرایان را شهروند اصلی خود دید و نوگرایان را نادیده انگاشت. اما نوگرایان امروز با برنامه های قدرت سیاسی نه تنها همسو نیستند بلکه چوب لای چرخ نظام سیاسی می گذارند.
♦️هم قدرت سیاسی و هم روشنفکران ما، همپوزیسیون و هم اپوزیسیون، علی رغم درگیری های سیاسی ایدئولوژیک منطق مشترکی دارند یعنی هر دو جامعه را رادیکالیزه می کنند و قطبی از ملت را در برابر قطبی دیگر قرار می دهند.
♦️تا زمانی که قدرت سیاسی و روشنفکران ، پوزیسیون و اپوزیسیون، روحانیون و دانشگاهیان به این بلوغ فکری نرسند که ما در جهت انسجام ملی گامبرداریم و پیوسته در جهت رادیکالیزه شدن جامعه گام بردارند، نه می توانیم در برابر فشارهای نظامجهانی آنچنان که شایسته و بایسته هست مقاومت کنیم ، نه به دموکراسی می رسیم و نه توان تحقق عدالت را خواهیم داشت و کماکان در توسعه نایافتگی تاریخی خودمان که امالفساد هست باقی خواهیم ماند و روز به روز در نظام جهانی ضعیف تر خواهیم شد.
♦️ لذا مهم ترین مسئله این است که ما در جهت ایرانی شدن ایران و کشور شدن کشور یعنی نیل به یک همبستگی اجتماعی گام برداریم اما هم پوزیسیون و هم آپوزیسیون هنوز به این بلوغ فکری نرسیده اند.
بازنشر از :
@elaheh_koolaee
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر بیژن عبدالکریمی: طی دو قرن، از زمانی که ما با مدرنیته مواجه شدیم، در ایران یک ملت نداریم. دو قطب نوگرا و سنت شدیم و دیالوگی بین مانیست.
♦️ این جامعه هنگکرده است و نگاه حذفی بر آن حکفرماست. منطق مشترک پوزیسیون و اپوزیسیون، قرار دادن قطبی از ملت را در برابر قطبی دیگر است.
♦️در این شرایط کماکان در توسعه نایافتگی تاریخی خودمان، که امالفساد هست باقی خواهیم ماند و روز به روز در نظام جهانی ضعیف تر خواهیم شد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ این جامعه هنگکرده است و نگاه حذفی بر آن حکفرماست. منطق مشترک پوزیسیون و اپوزیسیون، قرار دادن قطبی از ملت را در برابر قطبی دیگر است.
♦️در این شرایط کماکان در توسعه نایافتگی تاریخی خودمان، که امالفساد هست باقی خواهیم ماند و روز به روز در نظام جهانی ضعیف تر خواهیم شد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
🔹 بخش یازدهم / مسئله نداشتن یعنی از خود غافل بودن و تقصیر پدید آمدن مشکل ها و رفع نشدنشان را به گردن چرخ و فلک و این پیش آمد و آن حرف و صفت انداختن است
🔹 سازمان علم کشور و دانشگاه و اهل فکر و نظر و صاحبان تدبیر و قلم طراح مسئله و حل کننده آن باشند
🔹 بی مسئله بودن به لاابالیگری و رفع تکلیف می رسد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: ماندن در اکنون تهی ملال خاطر و سستی همت و کندی فهم و ناتوانی در عمل می آورد. آدمیان همیشه فهم و خردی متناسب با چشم اندازشان دارند. اگر با زمانند و چشم انداز دارند، خرد، زمان کارها و آراءشان را به وجهی هماهنگ و همساز می کند. مسئله هم در زمان یا درست بگویم در اینجا و اکنونی که رو به فردا دارد مطرح می شود و با حل آن می توان مشکل ها را رفع کرد.
♦️ اگر در جایی مشکل ها باقی می مانند و کسی نمی پرسد چرا رفع نمی شوند معنیش اینست که آنها مسئله ای ندارند زیرا اگر مسئله داشتند پاسخی می یافتند و این پاسخ راه آینده را نیز تا حدودی هموار می کرد.
♦️ نکته ای که کمتر به آن توجه می شود اینست که مسئله داشتن با تعهد و مسئولیت داشتن ملازم است. اگر امروز مسئله و مسئولیت داریم و خود را پاسخگوی تاریخ می دانیم معنیش اینست که ایران و اسلام تحقق دارند.
♦️ اما اگر حرف میزنیم و به مشکلات کشور توجه نداریم یا میخواهیم مشکلات اینجا را با رجوع به تدابیری که برای کار دیگر و جای دیگر است رفع کنیم نه مشکل رفع میشود و نه مسئولیتی در کار است.
♦️ در سال های اخیر من به وضع توسعه نیافتگی بسیار اندیشیده ام و به نتایجی رسیده ام. از جمله اینکه توسعه نیافتگی نه یک امر صرفاً اجتماعی، اقتصادی بلکه وجهی از بی تاریخی و زیستن در اکنون تهی است و شاید بسیاری از مشکلات اخلاقی ما فرع همین «دوره کردن شب و روز و هنوز» باشد که به آن فکر نمیکنیم.
♦️ به عبارت دیگر مشکل اخلاقی ما مسئله نداشتن است. مسئله نداشتن یعنی از خود غافل بودن و به وظیفه نیندیشیدن و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن و تقصیر پدید آمدن مشکل ها و رفع نشدنشان را به گردن چرخ و فلک و این پیش آمد و آن حرف و صفت انداختن است.
♦️ گرفتار مشکل آه و ناله می کند و احیاناً برای رفع آن دست و پایی می زند که معلوم نیست مؤثر باشد یا نباشد و البته بیشتر توقع دارد که دولت و حکومت و دیگران به رفع مشکل بپردازند. در این که دولت و حکومت موظف به رفع مشکلاتند تردید نیست اما دولت با سحر و خواندن ورد نمیتواند اقتصاد را سامان دهد و برنامه مناسب برای آموزش و پرورش تدوین کند و فساد را از میان بردارد.
♦️ سازمان علم کشور و دانشگاه و اهل فکر و نظر و صاحبان تدبیر و قلم باید مشاور دولت و طراح مسئله و حل کننده آن باشند. مردم همه مسئولند و اگر مسئله داشته باشند و مسئولیت را بپذیرند نه فقط همراهی و همکاری پدید می آید بلکه بدبینی ها و دروغ ها و ریاکاری ها و بدگویی ها و بی اعتمادی ها و سهل انگاری ها و زشتی ها و ناروایی ها کاهش می یابد.
♦️ دانشگاه و اهل آکادمی باید بدانند که مسئله داشتن اختصاص به قلمرو علم ندارد بلکه یک وضع اخلاقی است و بی مسئله بودن خیلی زود به لاابالیگری و رفع تکلیف می رسد. لاابالیگری هم آغاز و زمینه بروز و ظهور همه مفاسد است. جهان قدیم جهان لاابالیگری نبود اما مسائل مردم بیشتر مسائل خاص و خصوصی بود و ضرورت نداشت که به مسائل فرهنگی و اجتماعی و تاریخی بیاندیشند زیرا چنین مسائلی وجود نداشتند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 بخش یازدهم / مسئله نداشتن یعنی از خود غافل بودن و تقصیر پدید آمدن مشکل ها و رفع نشدنشان را به گردن چرخ و فلک و این پیش آمد و آن حرف و صفت انداختن است
🔹 سازمان علم کشور و دانشگاه و اهل فکر و نظر و صاحبان تدبیر و قلم طراح مسئله و حل کننده آن باشند
🔹 بی مسئله بودن به لاابالیگری و رفع تکلیف می رسد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: ماندن در اکنون تهی ملال خاطر و سستی همت و کندی فهم و ناتوانی در عمل می آورد. آدمیان همیشه فهم و خردی متناسب با چشم اندازشان دارند. اگر با زمانند و چشم انداز دارند، خرد، زمان کارها و آراءشان را به وجهی هماهنگ و همساز می کند. مسئله هم در زمان یا درست بگویم در اینجا و اکنونی که رو به فردا دارد مطرح می شود و با حل آن می توان مشکل ها را رفع کرد.
♦️ اگر در جایی مشکل ها باقی می مانند و کسی نمی پرسد چرا رفع نمی شوند معنیش اینست که آنها مسئله ای ندارند زیرا اگر مسئله داشتند پاسخی می یافتند و این پاسخ راه آینده را نیز تا حدودی هموار می کرد.
♦️ نکته ای که کمتر به آن توجه می شود اینست که مسئله داشتن با تعهد و مسئولیت داشتن ملازم است. اگر امروز مسئله و مسئولیت داریم و خود را پاسخگوی تاریخ می دانیم معنیش اینست که ایران و اسلام تحقق دارند.
♦️ اما اگر حرف میزنیم و به مشکلات کشور توجه نداریم یا میخواهیم مشکلات اینجا را با رجوع به تدابیری که برای کار دیگر و جای دیگر است رفع کنیم نه مشکل رفع میشود و نه مسئولیتی در کار است.
♦️ در سال های اخیر من به وضع توسعه نیافتگی بسیار اندیشیده ام و به نتایجی رسیده ام. از جمله اینکه توسعه نیافتگی نه یک امر صرفاً اجتماعی، اقتصادی بلکه وجهی از بی تاریخی و زیستن در اکنون تهی است و شاید بسیاری از مشکلات اخلاقی ما فرع همین «دوره کردن شب و روز و هنوز» باشد که به آن فکر نمیکنیم.
♦️ به عبارت دیگر مشکل اخلاقی ما مسئله نداشتن است. مسئله نداشتن یعنی از خود غافل بودن و به وظیفه نیندیشیدن و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن و تقصیر پدید آمدن مشکل ها و رفع نشدنشان را به گردن چرخ و فلک و این پیش آمد و آن حرف و صفت انداختن است.
♦️ گرفتار مشکل آه و ناله می کند و احیاناً برای رفع آن دست و پایی می زند که معلوم نیست مؤثر باشد یا نباشد و البته بیشتر توقع دارد که دولت و حکومت و دیگران به رفع مشکل بپردازند. در این که دولت و حکومت موظف به رفع مشکلاتند تردید نیست اما دولت با سحر و خواندن ورد نمیتواند اقتصاد را سامان دهد و برنامه مناسب برای آموزش و پرورش تدوین کند و فساد را از میان بردارد.
♦️ سازمان علم کشور و دانشگاه و اهل فکر و نظر و صاحبان تدبیر و قلم باید مشاور دولت و طراح مسئله و حل کننده آن باشند. مردم همه مسئولند و اگر مسئله داشته باشند و مسئولیت را بپذیرند نه فقط همراهی و همکاری پدید می آید بلکه بدبینی ها و دروغ ها و ریاکاری ها و بدگویی ها و بی اعتمادی ها و سهل انگاری ها و زشتی ها و ناروایی ها کاهش می یابد.
♦️ دانشگاه و اهل آکادمی باید بدانند که مسئله داشتن اختصاص به قلمرو علم ندارد بلکه یک وضع اخلاقی است و بی مسئله بودن خیلی زود به لاابالیگری و رفع تکلیف می رسد. لاابالیگری هم آغاز و زمینه بروز و ظهور همه مفاسد است. جهان قدیم جهان لاابالیگری نبود اما مسائل مردم بیشتر مسائل خاص و خصوصی بود و ضرورت نداشت که به مسائل فرهنگی و اجتماعی و تاریخی بیاندیشند زیرا چنین مسائلی وجود نداشتند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: مسئله هم در زمان یا درست بگویم در اینجا و اکنونی که رو به فردا دارد مطرح می شود
♦️ اگر امروز مسئله و مسئولیت داریم و خود را پاسخگوی تاریخ می دانیم معنیش اینست که ایران و اسلام تحقق دارند.
♦️ در سال های اخیر من به وضع توسعه نیافتگی بسیار اندیشیده ام. توسعه نیافتگی نه یک امر صرفاً اجتماعی، اقتصادی بلکه وجهی از بی تاریخی و زیستن در اکنون تهی است و شاید بسیاری از مشکلات ما فرع همین «دوره کردن شب و روز و هنوز» باشد، که به آن فکر نمیکنیم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ اگر امروز مسئله و مسئولیت داریم و خود را پاسخگوی تاریخ می دانیم معنیش اینست که ایران و اسلام تحقق دارند.
♦️ در سال های اخیر من به وضع توسعه نیافتگی بسیار اندیشیده ام. توسعه نیافتگی نه یک امر صرفاً اجتماعی، اقتصادی بلکه وجهی از بی تاریخی و زیستن در اکنون تهی است و شاید بسیاری از مشکلات ما فرع همین «دوره کردن شب و روز و هنوز» باشد، که به آن فکر نمیکنیم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نامه امام علی ع به مالک اشتر نخعی، فرماندارمنصوب به مصر/بخش اول
🔹 محبوبترین کارها نزد تو امورى باشند، که با عدالت موافق تر و با رضایت توده مردم هماهنگ تر است/ خشم توده مردم، خشنودى خواص را بى اثر مى سازد
🔹ذخیره دفاع از دشمنان تنها توده ملت هستند، بنابر این باید گوشت به آنها و میلت با آنان باشد
♦️ بخش اول : قلب خویش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن، و همچون حیوان درنده اى نسبت به آنان مباش، زیرا آنها دوگروه بیش نیستند: یا برادران دینى تو اند ، و یا انسانهائى همچون تو. گاه از آنها لغزش و خطا سر مى زند. از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست دارى خداوند از عفوش به توعنایت کند.
♦️ هرگز ازعفو و بخششى که نموده اى پشیمان مباش و هیچگاه از کیفرى که نموده اى به خود مبال و نیز هرگز نسبت به کارى که پیش مى آید و راه چاره دارد سرعت به خرج مده. مگو من مأمورم و بر اوضاع مسلطم، امر مى کنم و باید اطاعت شود که این موجب دخول فساد در قلب، و خرابى دین، و نزدیک شدن تغییر و تحول در قدرت است.
♦️آنگاه که در اثر موقعیت و قدرتى که در اختیار دارى،کبر وعجب و خودپسندى در تو پدید آید، به عظمت قدرت و ملک خداوند که مافوق تو است، نظر افکن! که این تو را از آن سر کشى پائین مى آورد و آن شدت وتندى را از تو باز مى دارد و آنچه از دستت رفته است یعنى نیروى عقل و اندیشه ات که تحت تاثیر این خود پسندى واقع شده،به تو باز مى گردد.
♦️ از همتائى درعلو و بزرگى با خداوند بر حذر باش! و از تشبه به او در جبروتش خود را بر کنار دار! چرا که خداوند هر جبارى را ذلیل و هر فرد خود پسند و متکبرى را خوار خواهدساخت.
♦️نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعایائى که به آنها علاقمندى، انصاف بخرج ده! که اگر چنین نکنى ستم نموده اى! و کسى که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پیش از بندگانش دشمن او خواهد بود. و کسى که خداوند دشمن او باشد دلیلش را باطل مى سازد و با او به جنگ مى پردازد .
♦️ بدان هیچ چیزى در تغییر نعمتهاى خدا و تعجیل انتقام و کیفرش،از اصرار بر ستم، سریعتر و زودرس تر نیست، چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را مى شنود و درکمین ستمگران است.
♦️ باید محبوبترین کارها نزد تو امورى باشند، که با حق و با عدالت موافقتر و با رضایت توده مردم هماهنگ تر است. چرا که خشم توده مردم، خشنودى خواص را بى اثر مى سازد، اما ناخشنودى خاصان با رضایت عموم،جبران پذیراست.
♦️این را نیز بدان که احدى از رعایا از نظر هزینه زندگى در حالت صلح و آسایش، بر والى سنگین تر و بهنگام بروز مشکلات در اعانت و همکارى کمتر، و در اجراى انصاف ناراحت تر، و به هنگام درخواست و سؤال پر اصرارتر و پس از عطا و بخشش کم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دیر عذرپذیرتر، و درساعات رویاروئى با مشکلات کم استقامت تر، از گروه خواص نخواهند بود. این در حالی است که پایه دین و جمعیت مسلمانان و ذخیره دفاع از دشمنان تنها توده ملت هستند! بنابر این باید گوشت به آنها و میلت با آنان باشد. #نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 محبوبترین کارها نزد تو امورى باشند، که با عدالت موافق تر و با رضایت توده مردم هماهنگ تر است/ خشم توده مردم، خشنودى خواص را بى اثر مى سازد
🔹ذخیره دفاع از دشمنان تنها توده ملت هستند، بنابر این باید گوشت به آنها و میلت با آنان باشد
♦️ بخش اول : قلب خویش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن، و همچون حیوان درنده اى نسبت به آنان مباش، زیرا آنها دوگروه بیش نیستند: یا برادران دینى تو اند ، و یا انسانهائى همچون تو. گاه از آنها لغزش و خطا سر مى زند. از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست دارى خداوند از عفوش به توعنایت کند.
♦️ هرگز ازعفو و بخششى که نموده اى پشیمان مباش و هیچگاه از کیفرى که نموده اى به خود مبال و نیز هرگز نسبت به کارى که پیش مى آید و راه چاره دارد سرعت به خرج مده. مگو من مأمورم و بر اوضاع مسلطم، امر مى کنم و باید اطاعت شود که این موجب دخول فساد در قلب، و خرابى دین، و نزدیک شدن تغییر و تحول در قدرت است.
♦️آنگاه که در اثر موقعیت و قدرتى که در اختیار دارى،کبر وعجب و خودپسندى در تو پدید آید، به عظمت قدرت و ملک خداوند که مافوق تو است، نظر افکن! که این تو را از آن سر کشى پائین مى آورد و آن شدت وتندى را از تو باز مى دارد و آنچه از دستت رفته است یعنى نیروى عقل و اندیشه ات که تحت تاثیر این خود پسندى واقع شده،به تو باز مى گردد.
♦️ از همتائى درعلو و بزرگى با خداوند بر حذر باش! و از تشبه به او در جبروتش خود را بر کنار دار! چرا که خداوند هر جبارى را ذلیل و هر فرد خود پسند و متکبرى را خوار خواهدساخت.
♦️نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعایائى که به آنها علاقمندى، انصاف بخرج ده! که اگر چنین نکنى ستم نموده اى! و کسى که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پیش از بندگانش دشمن او خواهد بود. و کسى که خداوند دشمن او باشد دلیلش را باطل مى سازد و با او به جنگ مى پردازد .
♦️ بدان هیچ چیزى در تغییر نعمتهاى خدا و تعجیل انتقام و کیفرش،از اصرار بر ستم، سریعتر و زودرس تر نیست، چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را مى شنود و درکمین ستمگران است.
♦️ باید محبوبترین کارها نزد تو امورى باشند، که با حق و با عدالت موافقتر و با رضایت توده مردم هماهنگ تر است. چرا که خشم توده مردم، خشنودى خواص را بى اثر مى سازد، اما ناخشنودى خاصان با رضایت عموم،جبران پذیراست.
♦️این را نیز بدان که احدى از رعایا از نظر هزینه زندگى در حالت صلح و آسایش، بر والى سنگین تر و بهنگام بروز مشکلات در اعانت و همکارى کمتر، و در اجراى انصاف ناراحت تر، و به هنگام درخواست و سؤال پر اصرارتر و پس از عطا و بخشش کم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دیر عذرپذیرتر، و درساعات رویاروئى با مشکلات کم استقامت تر، از گروه خواص نخواهند بود. این در حالی است که پایه دین و جمعیت مسلمانان و ذخیره دفاع از دشمنان تنها توده ملت هستند! بنابر این باید گوشت به آنها و میلت با آنان باشد. #نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 آقای دکتر... آن حرکت و اقدام "سریع و قاطع و مؤثر" برای برخی دست اندرکارانِ گرسنه و خیلی گرسنه، آغاز و به سرانجام رسید.
♦️ اکنون آنها خود، سیر و فرزندانی خیلی سیر دارند ولی آن فاصله جهمنی سطح زندگی در جامعه پایان نیافته است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ اکنون آنها خود، سیر و فرزندانی خیلی سیر دارند ولی آن فاصله جهمنی سطح زندگی در جامعه پایان نیافته است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 نفی خشونت را جامعه باید به خود تعلیم بدهد و این کار را تا زمانی که لازم است ادامه دهد
♦️ دکتر جهانبگلو، استاد دانشگاه: دنیای ما محتاج عقل سلیم است. خشونت بازگشتنی است. در پارادایم خشونت دموکراسی شکل نمی گیرد. گرچه مهم است که ما همواره درباره حاکمیت صحبت کنیم اما باید درباره فرهنگ خشونت در جامعه هم فکر کنیم. اینکه مردم سرهمدیگر کلاه بگذارند و به هم دروغ بگویند مصداق خشونت است.
♦️ در جامعه ای که خشونت علیه زنان و کودکان وجود دارد، این جامعه برای دموکراسی آمادگی ندارد. نفی خشونت را جامعه باید به خود تعلیم بدهد و این کار را تا زمانی که لازم است ادامه دهد. بدون آمادگی های اخیر و با تعجیل حرکت کردن افتادن در دام شر جدید است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ دکتر جهانبگلو، استاد دانشگاه: دنیای ما محتاج عقل سلیم است. خشونت بازگشتنی است. در پارادایم خشونت دموکراسی شکل نمی گیرد. گرچه مهم است که ما همواره درباره حاکمیت صحبت کنیم اما باید درباره فرهنگ خشونت در جامعه هم فکر کنیم. اینکه مردم سرهمدیگر کلاه بگذارند و به هم دروغ بگویند مصداق خشونت است.
♦️ در جامعه ای که خشونت علیه زنان و کودکان وجود دارد، این جامعه برای دموکراسی آمادگی ندارد. نفی خشونت را جامعه باید به خود تعلیم بدهد و این کار را تا زمانی که لازم است ادامه دهد. بدون آمادگی های اخیر و با تعجیل حرکت کردن افتادن در دام شر جدید است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: نوگرا در ساحت قدرت سیاسی نماینده ندارد. این عدم تعادل درجامعه است. جامعه نامتعادل آرامش ندارد. جامعه نا آرام توسعه نمی یاید.
♦️ مابه طلبه و روشنفکر چند کتاب نیازمندیم که هم زبان مدرنیته و هم زبان سنت را بفهمد. دستیابی به توان فهم مشترکِ سنت و مدرنیته قدرت و فرهیختگی لازم دارد. زمان آن شده است که هر گروهی پا از قبیله خود بیرون بگذارد.
♦️ منادی عشق در کشور باشیم تا برادر در برابر برادر قرار نگیرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ مابه طلبه و روشنفکر چند کتاب نیازمندیم که هم زبان مدرنیته و هم زبان سنت را بفهمد. دستیابی به توان فهم مشترکِ سنت و مدرنیته قدرت و فرهیختگی لازم دارد. زمان آن شده است که هر گروهی پا از قبیله خود بیرون بگذارد.
♦️ منادی عشق در کشور باشیم تا برادر در برابر برادر قرار نگیرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 ساختارهای دوگانه فهم در کشور چهار دهه است سر نقطه صفر برای آغاز توسعه توافق ندارند/ هنوز به صفر بدهکاریم
♦️ این فایل تصویری به زعم خود دارای یک پیام است. اما قرائت دیگری که از آن وجود دارد این است که در کشور دوگروه دست اندرکار داریم که گروهی فکر می کنند دنیا یک ارکستر سمفونیک است و آمریکا رهبر آن است و گروه دیگر با قوت مخالف این نظریه اند و معتقدند ما به ساز دیگری باید رفتار کنیم.
♦️ این دوگروه از همدیگر با عناوینی مانند رؤیاپرداز، رمانیک و بنیادگرا و در مقابل خود باخته و جاسوس نام می برند. اینها همدیگر را دهه دهه در انحراف می دانند. دهه هائی که لابد کم هزینه هم نبوده اند.
♦️ "اصلی ترین مسئله ایران امروز" اختلاف این دوگروه است که بیش از چهار دهه طول کشیده است و ما هنوز نمی دانیم نقطه صفر برای آغاز چیست؟ این وضعیت را ملل دیگری نیز داشتند و با انتخاب راه میانه و دیالوگ به توافقی ملی رسیدند که در آن هم دین و سنت حفظ شد و هم مکانیسم های توسعه و نقش و حجم مدرنیته و نظام جهانی در آن مشخص گردید.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ این فایل تصویری به زعم خود دارای یک پیام است. اما قرائت دیگری که از آن وجود دارد این است که در کشور دوگروه دست اندرکار داریم که گروهی فکر می کنند دنیا یک ارکستر سمفونیک است و آمریکا رهبر آن است و گروه دیگر با قوت مخالف این نظریه اند و معتقدند ما به ساز دیگری باید رفتار کنیم.
♦️ این دوگروه از همدیگر با عناوینی مانند رؤیاپرداز، رمانیک و بنیادگرا و در مقابل خود باخته و جاسوس نام می برند. اینها همدیگر را دهه دهه در انحراف می دانند. دهه هائی که لابد کم هزینه هم نبوده اند.
♦️ "اصلی ترین مسئله ایران امروز" اختلاف این دوگروه است که بیش از چهار دهه طول کشیده است و ما هنوز نمی دانیم نقطه صفر برای آغاز چیست؟ این وضعیت را ملل دیگری نیز داشتند و با انتخاب راه میانه و دیالوگ به توافقی ملی رسیدند که در آن هم دین و سنت حفظ شد و هم مکانیسم های توسعه و نقش و حجم مدرنیته و نظام جهانی در آن مشخص گردید.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور / ایران و مسائل و مشکلاتش
🔹 بخش دوازدهم و پایانی : تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است
🔹 ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد
🔹 باید در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: خلاصه کنیم در دوران قدیم و قبل از تجدد مسائل تاریخی وجود نداشت که لازم باشد حکومت ها و مردم به آنها بیندیشند. در جهان جدید است که آدمی عهده دار ساختن جهان برای خود شده است و این خود، بشری است که تقدیرش تسخیر جهان و تصرف مالکانه در آنست.
♦️ اگر نویسندگان دوران رنسانس و مخصوصاً اوتوپی نویسان و فیلسوفانی چون بیکن و دکارت و هابز و لاک و روسو و کانت و ... این طرح را در نینداخته باشند، لااقل در آزمایش دشوار درک و دریافت و تحمل بار سنگین آن شریک بوده اند.
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید و پیداست که مسائل فراوان و گوناگونند و در نظر صاحبنظران طرح می شوند.
♦️ با گوناگون شدن مسائل و درک تفاوت هاست که حوزههای علمی از هم جدا می شوند و هر یک به مسائل خاص می پردازند، اما جهان علم از یاد نمیبرد و نباید از یاد ببرد که علم و سیاست و اخلاق متعلق به یک نظام و عضو یک پیکرند و از یک روح مدد می گیرند و توفیقشان در طرح و حل مسائل محتاج به پشتیبانی فهم و خرد است و این توفیق در عین حال در وضع شئون دیگر نیز اثر دارد.
♦️ با توجه به آنچه گفته شد مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد. شاید ما از آن جهت با مسائل ایران چندان آشنایی نداریم که نمی پرسیم یا به این پرسش فکر نمی کنیم که ایران چه می خواهد و به کجا می رود و آینده اش چه خواهد بود و برای آن چه می توان و باید کرد.
♦️ مسلماً سیاستمداران دریافتن پاسخ این پرسش باید بکوشند و بدانند که پاسخ در صورتی امیدبخش و کارساز است که چشم انداز آینده و مراحل راه و وضع هر منزل و مرحله در آن روشن باشد. اکنون ایران بیش از هر زمان به تذکر تاریخی و خودآگاهی ملی و توجه و دلداری و همنوایی دولت و حکومت و دانشمندان و صاحبنظران و اصحاب قلم نیاز دارد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. شاید کشور ما هرگز و در هیچ زمانی تا این اندازه از بیرون تحت فشار و از درون دچار تفرقه و اختلاف های مخرب و بنیان سوز و غفلت از آنچه روی داده است و روی می دهد و پریشانی و دوری مردمان از یکدیگر و سرگرمی به اوهام و حرف های بیهوده و غالباً دور از فهم و خرد و سرگردانی در کارها و راه ها نبوده است.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و گسست های روحی و تاریخی و اخلاقی و به وحدت و همبستگی و اعتماد و امید نیاز دارد و حصول اینها به تدبیرها و تصمیم هایی بسته است که دانایان و صاحبان خرد و تدبیر و سیاست و بزرگان قوم باید اتخاذ کنند.
♦️ پیداست که پیش از آن باید بتوان شرایط جهان و کشور را با فهم و خرد سیاسی دریافت و در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد. آیا راه دیگری مانده است و کار دیگری می توان کرد؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 بخش دوازدهم و پایانی : تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است
🔹 ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد
🔹 باید در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: خلاصه کنیم در دوران قدیم و قبل از تجدد مسائل تاریخی وجود نداشت که لازم باشد حکومت ها و مردم به آنها بیندیشند. در جهان جدید است که آدمی عهده دار ساختن جهان برای خود شده است و این خود، بشری است که تقدیرش تسخیر جهان و تصرف مالکانه در آنست.
♦️ اگر نویسندگان دوران رنسانس و مخصوصاً اوتوپی نویسان و فیلسوفانی چون بیکن و دکارت و هابز و لاک و روسو و کانت و ... این طرح را در نینداخته باشند، لااقل در آزمایش دشوار درک و دریافت و تحمل بار سنگین آن شریک بوده اند.
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید و پیداست که مسائل فراوان و گوناگونند و در نظر صاحبنظران طرح می شوند.
♦️ با گوناگون شدن مسائل و درک تفاوت هاست که حوزههای علمی از هم جدا می شوند و هر یک به مسائل خاص می پردازند، اما جهان علم از یاد نمیبرد و نباید از یاد ببرد که علم و سیاست و اخلاق متعلق به یک نظام و عضو یک پیکرند و از یک روح مدد می گیرند و توفیقشان در طرح و حل مسائل محتاج به پشتیبانی فهم و خرد است و این توفیق در عین حال در وضع شئون دیگر نیز اثر دارد.
♦️ با توجه به آنچه گفته شد مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد. شاید ما از آن جهت با مسائل ایران چندان آشنایی نداریم که نمی پرسیم یا به این پرسش فکر نمی کنیم که ایران چه می خواهد و به کجا می رود و آینده اش چه خواهد بود و برای آن چه می توان و باید کرد.
♦️ مسلماً سیاستمداران دریافتن پاسخ این پرسش باید بکوشند و بدانند که پاسخ در صورتی امیدبخش و کارساز است که چشم انداز آینده و مراحل راه و وضع هر منزل و مرحله در آن روشن باشد. اکنون ایران بیش از هر زمان به تذکر تاریخی و خودآگاهی ملی و توجه و دلداری و همنوایی دولت و حکومت و دانشمندان و صاحبنظران و اصحاب قلم نیاز دارد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. شاید کشور ما هرگز و در هیچ زمانی تا این اندازه از بیرون تحت فشار و از درون دچار تفرقه و اختلاف های مخرب و بنیان سوز و غفلت از آنچه روی داده است و روی می دهد و پریشانی و دوری مردمان از یکدیگر و سرگرمی به اوهام و حرف های بیهوده و غالباً دور از فهم و خرد و سرگردانی در کارها و راه ها نبوده است.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و گسست های روحی و تاریخی و اخلاقی و به وحدت و همبستگی و اعتماد و امید نیاز دارد و حصول اینها به تدبیرها و تصمیم هایی بسته است که دانایان و صاحبان خرد و تدبیر و سیاست و بزرگان قوم باید اتخاذ کنند.
♦️ پیداست که پیش از آن باید بتوان شرایط جهان و کشور را با فهم و خرد سیاسی دریافت و در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد. آیا راه دیگری مانده است و کار دیگری می توان کرد؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور: جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید.
♦️ مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند.
♦️ ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و اعتماد و امید نیاز دارد.
♦️ باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید.
♦️ مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند.
♦️ ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و اعتماد و امید نیاز دارد.
♦️ باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نامه امام علی ع به مالک اشتر نخعی، فرماندارمنصوب به مصر/بخش دوم
🔹 اطرافیانت را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند
🔹 در صدد مباش که عیب پنهانى مردم را به دست آورى. اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن
🔹 اگر از دوستانت کسی به مردم خیانت کرد، بر او سختگیرتر باش و او را در مقام خوارى و مذلت بنشان
♦️ بخش دوم: باید آنها که نسبت به رعیت عیبجوتر هستند از تو دورتر باشند زیرا، مردم عیوبى دارند که والى در ستر و پوشاندن آن عیوب از همه سزاوارتر است. در صدد مباش که عیب پنهانى آنها را به دست آورى، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برایت ظاهر گشته اصلاح کنى، و آنچه از تو مخفى است خدا درباره آن حکم مى کند، بنابراین تا آنجا که توانائى دارى عیوب مردم را پنهان ساز، تا خداوند عیوبى را که دوست دارى براى مردم فاش نشود، مستور دارد.
♦️با برخورد خوب عقده آنها را که کینه دارند بگشا و اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن، و از آنچه برایت روشن نیست تغافل نما. به تصدیق سخن چینان تعجیل مکن، زیرا آنان خیانت مى کنند.
♦️ افرادى را که در گفتن حق از همه صریحترند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، آنان را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند و تو را نسبت به اعمالى که انجام نداده اى تمجید ننمایند. زیرا مدح و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندى به بار می آورد.
♦️ هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوى باشند زیرا اینکار سبب مى شود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بى رغبت شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده. بدان که هیچ وسیله اى براى جلب اعتماد والى، به وفادارى رعیت، بهتر از احسان به آنها و تخفیف هزینه ها بر آنان، و عدم اجبارشان به کارى که وظیفه ندارند نیست.
♦️ هرگز سنت پسندیده اى را که پیشوایان این امت به آن عمل کرده اند، و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته و امور رعیت به وسیله آن اصلاح مى گردد، نقض مکن، و نیز سنت و روشى که به سنتهاى گذشته زیان وارد مى سازد احداث منما.
♦️ با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکماء و اندیشمندان نیز بسیار به بحث بپرداز، این گفتگوها و بحثها باید درباره امورى باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح مى کند.
♦️ مردم از گروههاى مختلف تشکیل یافته اند که هر کدام جز به وسیله دیگرى اصلاح و تکمیل نمى شوند، و هیچکدام از دیگرى بى نیاز نیستند.
♦️ هرگز زحمت و تلاش کسى از آنان را به دیگرى نسبت ندهى و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاورى، و از سوى دیگر شرافت و آبروى کسى موجب این نشود که کار کوچکش را بزرگ بشمارى و همچنین حقارت و کوچکى کسى موجب نگردد که خدمت پر ارجش را کوچک به حساب آورى.
♦️ در کارهاى کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار و از روى میل و استبداد آنها را به کارى و اندار، زیرا استبداد ، کانونى از شعبه هاى جور و خیانت است. حقوق کافى به آنها بده زیرا این کار آنها را در اصلاح خویش تقویت مى کند، و از خیانت در اموالی که زیر دست آنها است بى نیاز می سازد.
♦️ با فرستادن ماموران مخفى راستگو و با وفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر زیرا بازرسى مداوم پنهانى، سبب مى شود که آنها به امانت دارى و مداراکردن به زیردستان ترغیب شوند.
♦️ اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر، اگر یکى از آنها دست به خیانت زد و ماموران سرى تو متفقاً چنین گزارشى را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر، و به مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما. سپس وى را در مقام خوارى و مذلت بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.
#نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 اطرافیانت را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند
🔹 در صدد مباش که عیب پنهانى مردم را به دست آورى. اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن
🔹 اگر از دوستانت کسی به مردم خیانت کرد، بر او سختگیرتر باش و او را در مقام خوارى و مذلت بنشان
♦️ بخش دوم: باید آنها که نسبت به رعیت عیبجوتر هستند از تو دورتر باشند زیرا، مردم عیوبى دارند که والى در ستر و پوشاندن آن عیوب از همه سزاوارتر است. در صدد مباش که عیب پنهانى آنها را به دست آورى، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برایت ظاهر گشته اصلاح کنى، و آنچه از تو مخفى است خدا درباره آن حکم مى کند، بنابراین تا آنجا که توانائى دارى عیوب مردم را پنهان ساز، تا خداوند عیوبى را که دوست دارى براى مردم فاش نشود، مستور دارد.
♦️با برخورد خوب عقده آنها را که کینه دارند بگشا و اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن، و از آنچه برایت روشن نیست تغافل نما. به تصدیق سخن چینان تعجیل مکن، زیرا آنان خیانت مى کنند.
♦️ افرادى را که در گفتن حق از همه صریحترند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، آنان را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند و تو را نسبت به اعمالى که انجام نداده اى تمجید ننمایند. زیرا مدح و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندى به بار می آورد.
♦️ هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوى باشند زیرا اینکار سبب مى شود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بى رغبت شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده. بدان که هیچ وسیله اى براى جلب اعتماد والى، به وفادارى رعیت، بهتر از احسان به آنها و تخفیف هزینه ها بر آنان، و عدم اجبارشان به کارى که وظیفه ندارند نیست.
♦️ هرگز سنت پسندیده اى را که پیشوایان این امت به آن عمل کرده اند، و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته و امور رعیت به وسیله آن اصلاح مى گردد، نقض مکن، و نیز سنت و روشى که به سنتهاى گذشته زیان وارد مى سازد احداث منما.
♦️ با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکماء و اندیشمندان نیز بسیار به بحث بپرداز، این گفتگوها و بحثها باید درباره امورى باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح مى کند.
♦️ مردم از گروههاى مختلف تشکیل یافته اند که هر کدام جز به وسیله دیگرى اصلاح و تکمیل نمى شوند، و هیچکدام از دیگرى بى نیاز نیستند.
♦️ هرگز زحمت و تلاش کسى از آنان را به دیگرى نسبت ندهى و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاورى، و از سوى دیگر شرافت و آبروى کسى موجب این نشود که کار کوچکش را بزرگ بشمارى و همچنین حقارت و کوچکى کسى موجب نگردد که خدمت پر ارجش را کوچک به حساب آورى.
♦️ در کارهاى کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار و از روى میل و استبداد آنها را به کارى و اندار، زیرا استبداد ، کانونى از شعبه هاى جور و خیانت است. حقوق کافى به آنها بده زیرا این کار آنها را در اصلاح خویش تقویت مى کند، و از خیانت در اموالی که زیر دست آنها است بى نیاز می سازد.
♦️ با فرستادن ماموران مخفى راستگو و با وفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر زیرا بازرسى مداوم پنهانى، سبب مى شود که آنها به امانت دارى و مداراکردن به زیردستان ترغیب شوند.
♦️ اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر، اگر یکى از آنها دست به خیانت زد و ماموران سرى تو متفقاً چنین گزارشى را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر، و به مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما. سپس وى را در مقام خوارى و مذلت بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.
#نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه : گرچه ساخت آینده بدون گذشته امکان پذیر نیست، اما تفاوت بزرگی بین آنچه که ما بوده ایم و آنچه که ما "اکنون" هستیم، وجود دارد.
♦️ تمدن بدون عقلانیت دست یافتنی نیست. تمدن با هیاهو ساخته نمی شود. تمدن بدون آزادی امکان پذیر نیست. تمدن بدون شکوفائی استعداد ها امکان پذیر نیست.
♦️ اگر قرار است اتفاقی صورت بگیرد نمی توان درهای کشور را بست.
♦️ اگر غضنفرها با ایجاد انحصارگری دینی در سیاست های داخلی، ممانعت به عمل نمی آوردند بخشی از تلا شهای روشفکران ما به نقد غرب می پرداخت.
♦️این شرایط محصول گستاخی سیاست است که حد و حدود خود را نمی داند . جاهلان بیش از اهل فرهنگ و تفکر سخن می گویند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تمدن_بدون_عقلانیت_دست_یافتنی_نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تمدن بدون عقلانیت دست یافتنی نیست. تمدن با هیاهو ساخته نمی شود. تمدن بدون آزادی امکان پذیر نیست. تمدن بدون شکوفائی استعداد ها امکان پذیر نیست.
♦️ اگر قرار است اتفاقی صورت بگیرد نمی توان درهای کشور را بست.
♦️ اگر غضنفرها با ایجاد انحصارگری دینی در سیاست های داخلی، ممانعت به عمل نمی آوردند بخشی از تلا شهای روشفکران ما به نقد غرب می پرداخت.
♦️این شرایط محصول گستاخی سیاست است که حد و حدود خود را نمی داند . جاهلان بیش از اهل فرهنگ و تفکر سخن می گویند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تمدن_بدون_عقلانیت_دست_یافتنی_نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐نگرانی فلسفه برای سیاست و لزوم پاسداری از ایران
🔹یونس احمدی، دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ فلسفه پرسخن نیست، کم سخن است. سخن، برای مابقی، خلقت است، برای فلسفه، فرونشست. خلقت، عادت است و عادت، زندگی است. فلسفه، فلسفه است. فلسفه، انسان است. انسان، فخر فلسفه است. فلسفه، گاهی حرف می زند، به قلت هشدار و به ندرت، اخطار می دهد.
♦️ سیاست، اشتغال است و خوب و بد دارد. راندمان دارد و روی نمودار می رود. وزن دارد و سبک و سنگین می شود. اشتغال سرگرمی آور است. گاهی سرگرمی، سردرگمی پدید می آورد. از سیاست می توان توقع اشتباه داشت. به این سبک سخن، سیاست را هیچ ملتی رها نکرده است. سیاستِ رها، همه چیز را رها می کند. سیاست، نیازمند نظارت است.
♦️ در نسبت فلسفه و سیاست، قیدِ نهانی، پرهیز فلسفه از سیاست و میل سیاست به فلسفه است. به همین بهانه سیاست خود را به معیارها در فلسفه نزدیک می کند. کار در سیاست توجیه با فلسفه، لازم دارد. در مقابل، فلسفه ای که به سیاست بپردازد، مضافِ به فسفه است، فلسفه نیست. دخالت و مشارکت فلسفه در سیاست و امر سیاسی برای فلسفه دغدغه نیست، بطالت است.
♦️ مگر آنکه فلسفه دل نگران باشد. نگران، که کودک سیاست بر لبه پرتگاه است، سرگرم و سردرگم. وقتی سیاست جانِ خویش و سفرکردگانِ کشتی را در تلاطم امواج، به ناخداگرِیِ ناموزون درخطر افکند، فلسفه، دست از فلسفیدن شسته، بانگ سیاست بر می آورد که این ره به امواجِ بلند است و آن دیگر به صحرای خشک ، مرکب به پرتگاه می رود. خطر در پیش است.
♦️ "در کشور ما"، امروز فلسفه نگران است. تا فلسفه نگران نیست، "داستانِ" آزمون و خطاست. وقتی فلسفه نگران است، خطر در پیش است . فلسفه افق بلند است . بینشِ دوران و فرا زمان است. آنچه سیاست در آئینه نمی بیند فلسفه بی آئینه می بیند. داستان مو و پیچش موست.
♦️ فلسفه معتقد است : گرچه شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد، اما اینجا، ایران، گویی هیچ چیز سر جای خودش نیست°. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، رضایتمندی ندارد. این در حالی است که اینجا، هر بازاری، کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. همه ناراضی، سیاست راضی، و این عاقبت بخیری ندارد.
♦️ فلسفه بر این باور است: در کشور ما همه چیز سیاسی است°. حتی تفکر، هنر و فلسفه را با میزان سیاستِ رسمی میسنجند. این درازدستی است. دست درازی سیاست است در همه چیز. به راستی سیاست این تعلیم نابجا، از که آموخته است؟
♦️ وقتی سیاست از زمین و زمان جدا می شود، چون ماهی بیرون افتاده از آب° است. سیاستی که همه کاره است، وقتی به خردِ زمان پشت کند، همه کارها معطل می ماند. آب، خرد زمانه است، خرد جمعی است.
♦️ به اعتقاد فلسفه: سیاست گستاخ شده است°°، که حد و حدود خود را نمی داند. اینجا، دانایانِ اهل فرهنگ و تفکر کمتر سخن می گویند. سیاست به دنبال تمدن بدون عقلانیت، با هیاهو و بدون آزادی است. سیاست، پا از قبیله خود بیرون بگذارد. تا سیاست به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسد، به جائی نمی رسیم. هشدار که زمانی چشممان باز شود که بسیار دیر شده باشد.
♦️ فلسفه می گوید: جهانِ کنونی جهانِ پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد°. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. اختلاف های موجود به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد. باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایرانِ تنها و دردکشیده و دردمند و نگرانِ آینده اش شریک شد.
♦️ کلام آخراینکه : فلسفه اکنون نگران ایران است. فلسفه اکنون خیرخواه و نگران سیاست است. افزونتر از نگرانی، در مرز هشدار، در مرز اخطار .
° #استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
°° #استاد_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نگرانی_فلسفه_برای_سیاست #یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹یونس احمدی، دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ فلسفه پرسخن نیست، کم سخن است. سخن، برای مابقی، خلقت است، برای فلسفه، فرونشست. خلقت، عادت است و عادت، زندگی است. فلسفه، فلسفه است. فلسفه، انسان است. انسان، فخر فلسفه است. فلسفه، گاهی حرف می زند، به قلت هشدار و به ندرت، اخطار می دهد.
♦️ سیاست، اشتغال است و خوب و بد دارد. راندمان دارد و روی نمودار می رود. وزن دارد و سبک و سنگین می شود. اشتغال سرگرمی آور است. گاهی سرگرمی، سردرگمی پدید می آورد. از سیاست می توان توقع اشتباه داشت. به این سبک سخن، سیاست را هیچ ملتی رها نکرده است. سیاستِ رها، همه چیز را رها می کند. سیاست، نیازمند نظارت است.
♦️ در نسبت فلسفه و سیاست، قیدِ نهانی، پرهیز فلسفه از سیاست و میل سیاست به فلسفه است. به همین بهانه سیاست خود را به معیارها در فلسفه نزدیک می کند. کار در سیاست توجیه با فلسفه، لازم دارد. در مقابل، فلسفه ای که به سیاست بپردازد، مضافِ به فسفه است، فلسفه نیست. دخالت و مشارکت فلسفه در سیاست و امر سیاسی برای فلسفه دغدغه نیست، بطالت است.
♦️ مگر آنکه فلسفه دل نگران باشد. نگران، که کودک سیاست بر لبه پرتگاه است، سرگرم و سردرگم. وقتی سیاست جانِ خویش و سفرکردگانِ کشتی را در تلاطم امواج، به ناخداگرِیِ ناموزون درخطر افکند، فلسفه، دست از فلسفیدن شسته، بانگ سیاست بر می آورد که این ره به امواجِ بلند است و آن دیگر به صحرای خشک ، مرکب به پرتگاه می رود. خطر در پیش است.
♦️ "در کشور ما"، امروز فلسفه نگران است. تا فلسفه نگران نیست، "داستانِ" آزمون و خطاست. وقتی فلسفه نگران است، خطر در پیش است . فلسفه افق بلند است . بینشِ دوران و فرا زمان است. آنچه سیاست در آئینه نمی بیند فلسفه بی آئینه می بیند. داستان مو و پیچش موست.
♦️ فلسفه معتقد است : گرچه شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد، اما اینجا، ایران، گویی هیچ چیز سر جای خودش نیست°. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، رضایتمندی ندارد. این در حالی است که اینجا، هر بازاری، کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. همه ناراضی، سیاست راضی، و این عاقبت بخیری ندارد.
♦️ فلسفه بر این باور است: در کشور ما همه چیز سیاسی است°. حتی تفکر، هنر و فلسفه را با میزان سیاستِ رسمی میسنجند. این درازدستی است. دست درازی سیاست است در همه چیز. به راستی سیاست این تعلیم نابجا، از که آموخته است؟
♦️ وقتی سیاست از زمین و زمان جدا می شود، چون ماهی بیرون افتاده از آب° است. سیاستی که همه کاره است، وقتی به خردِ زمان پشت کند، همه کارها معطل می ماند. آب، خرد زمانه است، خرد جمعی است.
♦️ به اعتقاد فلسفه: سیاست گستاخ شده است°°، که حد و حدود خود را نمی داند. اینجا، دانایانِ اهل فرهنگ و تفکر کمتر سخن می گویند. سیاست به دنبال تمدن بدون عقلانیت، با هیاهو و بدون آزادی است. سیاست، پا از قبیله خود بیرون بگذارد. تا سیاست به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسد، به جائی نمی رسیم. هشدار که زمانی چشممان باز شود که بسیار دیر شده باشد.
♦️ فلسفه می گوید: جهانِ کنونی جهانِ پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد°. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. اختلاف های موجود به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد. باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایرانِ تنها و دردکشیده و دردمند و نگرانِ آینده اش شریک شد.
♦️ کلام آخراینکه : فلسفه اکنون نگران ایران است. فلسفه اکنون خیرخواه و نگران سیاست است. افزونتر از نگرانی، در مرز هشدار، در مرز اخطار .
° #استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
°° #استاد_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نگرانی_فلسفه_برای_سیاست #یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه : وقتی امر دینی در برابر امر عرفی قرار می گیرد، این موضوع کشور را از ظرفیت تمدنی امر عرفی محروم و دچار بحران می سازد.
♦️ ثنویت عرفی_اسلامی، عرف را از شرع جدا می سازد و ظرفیت تمدنی عرف را از ملت ایران می گیرد و این ملت را کوچک می سازد.
♦️ امروز ملت ایران از فرهنگ عرفی جهانی جدا افتاده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ثنویت_امر_دینی_و_عرفی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ ثنویت عرفی_اسلامی، عرف را از شرع جدا می سازد و ظرفیت تمدنی عرف را از ملت ایران می گیرد و این ملت را کوچک می سازد.
♦️ امروز ملت ایران از فرهنگ عرفی جهانی جدا افتاده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ثنویت_امر_دینی_و_عرفی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 آیت الله جوادی آملی: ما یک دلال داریم یک مبتکر، در حوزه های علمیه ما با دلالی روبرو هستیم.
🔹 در آیین رونمایی از کتاب «تحریرالاصول» تقریر درس خارج اصول امام خمینی(ره)
♦️ فرق است بین تولید علم و دلالی علم، دلال علم از خود چیزی ندارد و تنها سخنان و نظرات دیگران را منتقل می کند، باید بدانیم دلال علم بودن فضیلت نیست.
♦️ از ۵۰ هزار طلبه، امروز سه تا تولیدکننده علم باشند، نداریم. دلال بودن غیر از علامه شدن است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#تولید_علم_و_دلالی_علم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 در آیین رونمایی از کتاب «تحریرالاصول» تقریر درس خارج اصول امام خمینی(ره)
♦️ فرق است بین تولید علم و دلالی علم، دلال علم از خود چیزی ندارد و تنها سخنان و نظرات دیگران را منتقل می کند، باید بدانیم دلال علم بودن فضیلت نیست.
♦️ از ۵۰ هزار طلبه، امروز سه تا تولیدکننده علم باشند، نداریم. دلال بودن غیر از علامه شدن است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#تولید_علم_و_دلالی_علم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر رضا داوریاردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: امیداست بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش اول: من که یک عمر با فلسفه به سربردهام و با آن شاد بودهام، امروز راه بردن به شادی برایم دشوار شده است. حال خوش داشتن با «امید» و «دوستی» و «وفاداری» نسبت دارد. مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
♦️ مردم در صورتی آرامش دارند که آموزش و پرورش و دانشگاه و مدیریت و اقتصاد و بازار و وضع شهرها و روستاها سامان داشته باشند و همّ حکومت مصروف علاج دردهای کشور شود، راستی و درستی و اعتماد در جامعه و میان مردم بهوجود آید.
♦️ این آرزوها یک عمر در دل من بوده است. البته نباید توقع داشت که مشکل بزرگ یک شبه و یک ساله رفع شود. ما که گرفتار قحط دانش و خرد و تدبیر نیستیم اما شاید خردی که باید منتشر و ساری در جامعه و حلال مشکلات و مسائل سیاست و زندگی مردم باشد از ما رو نهان کرده باشد و به این جهت اشخاص و جناحها و احزابی که در عمل با سیاست سر و کار دارند بیشتر حرفهای رؤیایی عجیب میزنند و گاهی مقصدی را که در سیاست دنبال میکنند مقصد سیاست نیست و اگر هم باشد کسی راهش را نمیداند.
♦️ چیزی که هست اینکه هیچیک از ما از این آرزو که حال ایران و ایرانیان خوب باشد نباید و نمیتوانیم دست برداریم. امیدوارم بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد. راه آینده بدون شادی نیست.
♦️ زبان، زبان فکر است. وقتی تفکر نباشد، زبان افسرده و پژمرده میشود. اختلافها و نزاعها هم اگر به دشمنی و کینه توزی مبدل شود خشونت و بیرحمی به زبان راه مییابد و کمکم گوشها به شنیدن سخن ناسزا و زشت عادت میکند و زبان، پر از کینه و زشتی و نفرت میشود و چون جهان هم دیگر جهان دوستی و همسخنی و همداستانی نیست، ابتلا به اختلافها و دشمنیهای بیدلیل و بیجا، همسخنی و همداستانی را مشکلتر میکند.
♦️ جهان آدمیان با دوستی و همداستانی پایدار میماند. پس اگر به فکر آیندهایم باید دل و زبانمان را از زشتیها پاک کنیم. کسانی که در برابر این نیکاندیشی میایستند به خود و به حقیقت انسان ظلم میکنند و میتوانند آینده را به خطر بیندازند. لازم است شرایط اندیشیدن و محقق کردن جهان دوستی و همسخنی و همداستانی را فراهم کرد. چرا که آدمی شایستگی به عهده گرفتن کارهای دشوار و ادای آنها را دارد و میتواند از گذرگاههای سخت بگذرد. در وهله نخست، زبان نقد باید جای زبان ناسزاگویی و تهمت را بگیرد. زبان را اهل نظر و تفکر و شعر میتوانند مهیای نقد و شاید همداستانی کنند.
♦️ لازم است سیاست حال خود و کشور را دریابد و برای بهبود حال کشور چارهای بیندیشد و اهل نظر و تدبیر هم به دولت و حکومت راه صلاح و اصلاح را نشان دهند. اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش اول: من که یک عمر با فلسفه به سربردهام و با آن شاد بودهام، امروز راه بردن به شادی برایم دشوار شده است. حال خوش داشتن با «امید» و «دوستی» و «وفاداری» نسبت دارد. مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
♦️ مردم در صورتی آرامش دارند که آموزش و پرورش و دانشگاه و مدیریت و اقتصاد و بازار و وضع شهرها و روستاها سامان داشته باشند و همّ حکومت مصروف علاج دردهای کشور شود، راستی و درستی و اعتماد در جامعه و میان مردم بهوجود آید.
♦️ این آرزوها یک عمر در دل من بوده است. البته نباید توقع داشت که مشکل بزرگ یک شبه و یک ساله رفع شود. ما که گرفتار قحط دانش و خرد و تدبیر نیستیم اما شاید خردی که باید منتشر و ساری در جامعه و حلال مشکلات و مسائل سیاست و زندگی مردم باشد از ما رو نهان کرده باشد و به این جهت اشخاص و جناحها و احزابی که در عمل با سیاست سر و کار دارند بیشتر حرفهای رؤیایی عجیب میزنند و گاهی مقصدی را که در سیاست دنبال میکنند مقصد سیاست نیست و اگر هم باشد کسی راهش را نمیداند.
♦️ چیزی که هست اینکه هیچیک از ما از این آرزو که حال ایران و ایرانیان خوب باشد نباید و نمیتوانیم دست برداریم. امیدوارم بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد. راه آینده بدون شادی نیست.
♦️ زبان، زبان فکر است. وقتی تفکر نباشد، زبان افسرده و پژمرده میشود. اختلافها و نزاعها هم اگر به دشمنی و کینه توزی مبدل شود خشونت و بیرحمی به زبان راه مییابد و کمکم گوشها به شنیدن سخن ناسزا و زشت عادت میکند و زبان، پر از کینه و زشتی و نفرت میشود و چون جهان هم دیگر جهان دوستی و همسخنی و همداستانی نیست، ابتلا به اختلافها و دشمنیهای بیدلیل و بیجا، همسخنی و همداستانی را مشکلتر میکند.
♦️ جهان آدمیان با دوستی و همداستانی پایدار میماند. پس اگر به فکر آیندهایم باید دل و زبانمان را از زشتیها پاک کنیم. کسانی که در برابر این نیکاندیشی میایستند به خود و به حقیقت انسان ظلم میکنند و میتوانند آینده را به خطر بیندازند. لازم است شرایط اندیشیدن و محقق کردن جهان دوستی و همسخنی و همداستانی را فراهم کرد. چرا که آدمی شایستگی به عهده گرفتن کارهای دشوار و ادای آنها را دارد و میتواند از گذرگاههای سخت بگذرد. در وهله نخست، زبان نقد باید جای زبان ناسزاگویی و تهمت را بگیرد. زبان را اهل نظر و تفکر و شعر میتوانند مهیای نقد و شاید همداستانی کنند.
♦️ لازم است سیاست حال خود و کشور را دریابد و برای بهبود حال کشور چارهای بیندیشد و اهل نظر و تدبیر هم به دولت و حکومت راه صلاح و اصلاح را نشان دهند. اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures