Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: نوگرا در ساحت قدرت سیاسی نماینده ندارد. این عدم تعادل درجامعه است. جامعه نامتعادل آرامش ندارد. جامعه نا آرام توسعه نمی یاید.
♦️ مابه طلبه و روشنفکر چند کتاب نیازمندیم که هم زبان مدرنیته و هم زبان سنت را بفهمد. دستیابی به توان فهم مشترکِ سنت و مدرنیته قدرت و فرهیختگی لازم دارد. زمان آن شده است که هر گروهی پا از قبیله خود بیرون بگذارد.
♦️ منادی عشق در کشور باشیم تا برادر در برابر برادر قرار نگیرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ مابه طلبه و روشنفکر چند کتاب نیازمندیم که هم زبان مدرنیته و هم زبان سنت را بفهمد. دستیابی به توان فهم مشترکِ سنت و مدرنیته قدرت و فرهیختگی لازم دارد. زمان آن شده است که هر گروهی پا از قبیله خود بیرون بگذارد.
♦️ منادی عشق در کشور باشیم تا برادر در برابر برادر قرار نگیرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 ساختارهای دوگانه فهم در کشور چهار دهه است سر نقطه صفر برای آغاز توسعه توافق ندارند/ هنوز به صفر بدهکاریم
♦️ این فایل تصویری به زعم خود دارای یک پیام است. اما قرائت دیگری که از آن وجود دارد این است که در کشور دوگروه دست اندرکار داریم که گروهی فکر می کنند دنیا یک ارکستر سمفونیک است و آمریکا رهبر آن است و گروه دیگر با قوت مخالف این نظریه اند و معتقدند ما به ساز دیگری باید رفتار کنیم.
♦️ این دوگروه از همدیگر با عناوینی مانند رؤیاپرداز، رمانیک و بنیادگرا و در مقابل خود باخته و جاسوس نام می برند. اینها همدیگر را دهه دهه در انحراف می دانند. دهه هائی که لابد کم هزینه هم نبوده اند.
♦️ "اصلی ترین مسئله ایران امروز" اختلاف این دوگروه است که بیش از چهار دهه طول کشیده است و ما هنوز نمی دانیم نقطه صفر برای آغاز چیست؟ این وضعیت را ملل دیگری نیز داشتند و با انتخاب راه میانه و دیالوگ به توافقی ملی رسیدند که در آن هم دین و سنت حفظ شد و هم مکانیسم های توسعه و نقش و حجم مدرنیته و نظام جهانی در آن مشخص گردید.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ این فایل تصویری به زعم خود دارای یک پیام است. اما قرائت دیگری که از آن وجود دارد این است که در کشور دوگروه دست اندرکار داریم که گروهی فکر می کنند دنیا یک ارکستر سمفونیک است و آمریکا رهبر آن است و گروه دیگر با قوت مخالف این نظریه اند و معتقدند ما به ساز دیگری باید رفتار کنیم.
♦️ این دوگروه از همدیگر با عناوینی مانند رؤیاپرداز، رمانیک و بنیادگرا و در مقابل خود باخته و جاسوس نام می برند. اینها همدیگر را دهه دهه در انحراف می دانند. دهه هائی که لابد کم هزینه هم نبوده اند.
♦️ "اصلی ترین مسئله ایران امروز" اختلاف این دوگروه است که بیش از چهار دهه طول کشیده است و ما هنوز نمی دانیم نقطه صفر برای آغاز چیست؟ این وضعیت را ملل دیگری نیز داشتند و با انتخاب راه میانه و دیالوگ به توافقی ملی رسیدند که در آن هم دین و سنت حفظ شد و هم مکانیسم های توسعه و نقش و حجم مدرنیته و نظام جهانی در آن مشخص گردید.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور / ایران و مسائل و مشکلاتش
🔹 بخش دوازدهم و پایانی : تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است
🔹 ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد
🔹 باید در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: خلاصه کنیم در دوران قدیم و قبل از تجدد مسائل تاریخی وجود نداشت که لازم باشد حکومت ها و مردم به آنها بیندیشند. در جهان جدید است که آدمی عهده دار ساختن جهان برای خود شده است و این خود، بشری است که تقدیرش تسخیر جهان و تصرف مالکانه در آنست.
♦️ اگر نویسندگان دوران رنسانس و مخصوصاً اوتوپی نویسان و فیلسوفانی چون بیکن و دکارت و هابز و لاک و روسو و کانت و ... این طرح را در نینداخته باشند، لااقل در آزمایش دشوار درک و دریافت و تحمل بار سنگین آن شریک بوده اند.
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید و پیداست که مسائل فراوان و گوناگونند و در نظر صاحبنظران طرح می شوند.
♦️ با گوناگون شدن مسائل و درک تفاوت هاست که حوزههای علمی از هم جدا می شوند و هر یک به مسائل خاص می پردازند، اما جهان علم از یاد نمیبرد و نباید از یاد ببرد که علم و سیاست و اخلاق متعلق به یک نظام و عضو یک پیکرند و از یک روح مدد می گیرند و توفیقشان در طرح و حل مسائل محتاج به پشتیبانی فهم و خرد است و این توفیق در عین حال در وضع شئون دیگر نیز اثر دارد.
♦️ با توجه به آنچه گفته شد مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد. شاید ما از آن جهت با مسائل ایران چندان آشنایی نداریم که نمی پرسیم یا به این پرسش فکر نمی کنیم که ایران چه می خواهد و به کجا می رود و آینده اش چه خواهد بود و برای آن چه می توان و باید کرد.
♦️ مسلماً سیاستمداران دریافتن پاسخ این پرسش باید بکوشند و بدانند که پاسخ در صورتی امیدبخش و کارساز است که چشم انداز آینده و مراحل راه و وضع هر منزل و مرحله در آن روشن باشد. اکنون ایران بیش از هر زمان به تذکر تاریخی و خودآگاهی ملی و توجه و دلداری و همنوایی دولت و حکومت و دانشمندان و صاحبنظران و اصحاب قلم نیاز دارد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. شاید کشور ما هرگز و در هیچ زمانی تا این اندازه از بیرون تحت فشار و از درون دچار تفرقه و اختلاف های مخرب و بنیان سوز و غفلت از آنچه روی داده است و روی می دهد و پریشانی و دوری مردمان از یکدیگر و سرگرمی به اوهام و حرف های بیهوده و غالباً دور از فهم و خرد و سرگردانی در کارها و راه ها نبوده است.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و گسست های روحی و تاریخی و اخلاقی و به وحدت و همبستگی و اعتماد و امید نیاز دارد و حصول اینها به تدبیرها و تصمیم هایی بسته است که دانایان و صاحبان خرد و تدبیر و سیاست و بزرگان قوم باید اتخاذ کنند.
♦️ پیداست که پیش از آن باید بتوان شرایط جهان و کشور را با فهم و خرد سیاسی دریافت و در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد. آیا راه دیگری مانده است و کار دیگری می توان کرد؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 بخش دوازدهم و پایانی : تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است
🔹 ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد
🔹 باید در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: خلاصه کنیم در دوران قدیم و قبل از تجدد مسائل تاریخی وجود نداشت که لازم باشد حکومت ها و مردم به آنها بیندیشند. در جهان جدید است که آدمی عهده دار ساختن جهان برای خود شده است و این خود، بشری است که تقدیرش تسخیر جهان و تصرف مالکانه در آنست.
♦️ اگر نویسندگان دوران رنسانس و مخصوصاً اوتوپی نویسان و فیلسوفانی چون بیکن و دکارت و هابز و لاک و روسو و کانت و ... این طرح را در نینداخته باشند، لااقل در آزمایش دشوار درک و دریافت و تحمل بار سنگین آن شریک بوده اند.
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید و پیداست که مسائل فراوان و گوناگونند و در نظر صاحبنظران طرح می شوند.
♦️ با گوناگون شدن مسائل و درک تفاوت هاست که حوزههای علمی از هم جدا می شوند و هر یک به مسائل خاص می پردازند، اما جهان علم از یاد نمیبرد و نباید از یاد ببرد که علم و سیاست و اخلاق متعلق به یک نظام و عضو یک پیکرند و از یک روح مدد می گیرند و توفیقشان در طرح و حل مسائل محتاج به پشتیبانی فهم و خرد است و این توفیق در عین حال در وضع شئون دیگر نیز اثر دارد.
♦️ با توجه به آنچه گفته شد مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد. شاید ما از آن جهت با مسائل ایران چندان آشنایی نداریم که نمی پرسیم یا به این پرسش فکر نمی کنیم که ایران چه می خواهد و به کجا می رود و آینده اش چه خواهد بود و برای آن چه می توان و باید کرد.
♦️ مسلماً سیاستمداران دریافتن پاسخ این پرسش باید بکوشند و بدانند که پاسخ در صورتی امیدبخش و کارساز است که چشم انداز آینده و مراحل راه و وضع هر منزل و مرحله در آن روشن باشد. اکنون ایران بیش از هر زمان به تذکر تاریخی و خودآگاهی ملی و توجه و دلداری و همنوایی دولت و حکومت و دانشمندان و صاحبنظران و اصحاب قلم نیاز دارد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. شاید کشور ما هرگز و در هیچ زمانی تا این اندازه از بیرون تحت فشار و از درون دچار تفرقه و اختلاف های مخرب و بنیان سوز و غفلت از آنچه روی داده است و روی می دهد و پریشانی و دوری مردمان از یکدیگر و سرگرمی به اوهام و حرف های بیهوده و غالباً دور از فهم و خرد و سرگردانی در کارها و راه ها نبوده است.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و گسست های روحی و تاریخی و اخلاقی و به وحدت و همبستگی و اعتماد و امید نیاز دارد و حصول اینها به تدبیرها و تصمیم هایی بسته است که دانایان و صاحبان خرد و تدبیر و سیاست و بزرگان قوم باید اتخاذ کنند.
♦️ پیداست که پیش از آن باید بتوان شرایط جهان و کشور را با فهم و خرد سیاسی دریافت و در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد. آیا راه دیگری مانده است و کار دیگری می توان کرد؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور: جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید.
♦️ مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند.
♦️ ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و اعتماد و امید نیاز دارد.
♦️ باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تاریخ غرب جدید به یک اعتبار تاریخ طرح و حلّ مسائل است. مسئله تاریخی در راه ساختن و اندیشیدن به آینده پیش میآید.
♦️ مسئله داشتن را با مشغولیت های علمی و غیرعلمی و مخصوصاً با حدیث آرزومندی اشتباه نباید کرد.
♦️ جهان کنونی جهان پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد.
♦️ اختلاف های موجود حتی اگر به فرض قریب به محال به غلبه یک گروه بینجامد، سودی برای غالب ندارد اما به ایران زیان و آسیب می رساند.
♦️ ایران در شرایط کنونی به ترمیم و التیام زخم جدایی ها و اعتماد و امید نیاز دارد.
♦️ باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایران تنها و دردکشیده و دردمند و نگران آینده اش شریک شد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ایران_و_مسائل_و_مشکلاتش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نامه امام علی ع به مالک اشتر نخعی، فرماندارمنصوب به مصر/بخش دوم
🔹 اطرافیانت را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند
🔹 در صدد مباش که عیب پنهانى مردم را به دست آورى. اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن
🔹 اگر از دوستانت کسی به مردم خیانت کرد، بر او سختگیرتر باش و او را در مقام خوارى و مذلت بنشان
♦️ بخش دوم: باید آنها که نسبت به رعیت عیبجوتر هستند از تو دورتر باشند زیرا، مردم عیوبى دارند که والى در ستر و پوشاندن آن عیوب از همه سزاوارتر است. در صدد مباش که عیب پنهانى آنها را به دست آورى، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برایت ظاهر گشته اصلاح کنى، و آنچه از تو مخفى است خدا درباره آن حکم مى کند، بنابراین تا آنجا که توانائى دارى عیوب مردم را پنهان ساز، تا خداوند عیوبى را که دوست دارى براى مردم فاش نشود، مستور دارد.
♦️با برخورد خوب عقده آنها را که کینه دارند بگشا و اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن، و از آنچه برایت روشن نیست تغافل نما. به تصدیق سخن چینان تعجیل مکن، زیرا آنان خیانت مى کنند.
♦️ افرادى را که در گفتن حق از همه صریحترند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، آنان را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند و تو را نسبت به اعمالى که انجام نداده اى تمجید ننمایند. زیرا مدح و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندى به بار می آورد.
♦️ هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوى باشند زیرا اینکار سبب مى شود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بى رغبت شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده. بدان که هیچ وسیله اى براى جلب اعتماد والى، به وفادارى رعیت، بهتر از احسان به آنها و تخفیف هزینه ها بر آنان، و عدم اجبارشان به کارى که وظیفه ندارند نیست.
♦️ هرگز سنت پسندیده اى را که پیشوایان این امت به آن عمل کرده اند، و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته و امور رعیت به وسیله آن اصلاح مى گردد، نقض مکن، و نیز سنت و روشى که به سنتهاى گذشته زیان وارد مى سازد احداث منما.
♦️ با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکماء و اندیشمندان نیز بسیار به بحث بپرداز، این گفتگوها و بحثها باید درباره امورى باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح مى کند.
♦️ مردم از گروههاى مختلف تشکیل یافته اند که هر کدام جز به وسیله دیگرى اصلاح و تکمیل نمى شوند، و هیچکدام از دیگرى بى نیاز نیستند.
♦️ هرگز زحمت و تلاش کسى از آنان را به دیگرى نسبت ندهى و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاورى، و از سوى دیگر شرافت و آبروى کسى موجب این نشود که کار کوچکش را بزرگ بشمارى و همچنین حقارت و کوچکى کسى موجب نگردد که خدمت پر ارجش را کوچک به حساب آورى.
♦️ در کارهاى کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار و از روى میل و استبداد آنها را به کارى و اندار، زیرا استبداد ، کانونى از شعبه هاى جور و خیانت است. حقوق کافى به آنها بده زیرا این کار آنها را در اصلاح خویش تقویت مى کند، و از خیانت در اموالی که زیر دست آنها است بى نیاز می سازد.
♦️ با فرستادن ماموران مخفى راستگو و با وفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر زیرا بازرسى مداوم پنهانى، سبب مى شود که آنها به امانت دارى و مداراکردن به زیردستان ترغیب شوند.
♦️ اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر، اگر یکى از آنها دست به خیانت زد و ماموران سرى تو متفقاً چنین گزارشى را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر، و به مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما. سپس وى را در مقام خوارى و مذلت بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.
#نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 اطرافیانت را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند
🔹 در صدد مباش که عیب پنهانى مردم را به دست آورى. اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن
🔹 اگر از دوستانت کسی به مردم خیانت کرد، بر او سختگیرتر باش و او را در مقام خوارى و مذلت بنشان
♦️ بخش دوم: باید آنها که نسبت به رعیت عیبجوتر هستند از تو دورتر باشند زیرا، مردم عیوبى دارند که والى در ستر و پوشاندن آن عیوب از همه سزاوارتر است. در صدد مباش که عیب پنهانى آنها را به دست آورى، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برایت ظاهر گشته اصلاح کنى، و آنچه از تو مخفى است خدا درباره آن حکم مى کند، بنابراین تا آنجا که توانائى دارى عیوب مردم را پنهان ساز، تا خداوند عیوبى را که دوست دارى براى مردم فاش نشود، مستور دارد.
♦️با برخورد خوب عقده آنها را که کینه دارند بگشا و اسباب دشمنى و عداوت را قطع کن، و از آنچه برایت روشن نیست تغافل نما. به تصدیق سخن چینان تعجیل مکن، زیرا آنان خیانت مى کنند.
♦️ افرادى را که در گفتن حق از همه صریحترند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، آنان را طورى تربیت کن که ستایش بى حد از تو نکنند و تو را نسبت به اعمالى که انجام نداده اى تمجید ننمایند. زیرا مدح و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندى به بار می آورد.
♦️ هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوى باشند زیرا اینکار سبب مى شود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بى رغبت شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده. بدان که هیچ وسیله اى براى جلب اعتماد والى، به وفادارى رعیت، بهتر از احسان به آنها و تخفیف هزینه ها بر آنان، و عدم اجبارشان به کارى که وظیفه ندارند نیست.
♦️ هرگز سنت پسندیده اى را که پیشوایان این امت به آن عمل کرده اند، و ملت اسلام به آن انس و الفت گرفته و امور رعیت به وسیله آن اصلاح مى گردد، نقض مکن، و نیز سنت و روشى که به سنتهاى گذشته زیان وارد مى سازد احداث منما.
♦️ با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکماء و اندیشمندان نیز بسیار به بحث بپرداز، این گفتگوها و بحثها باید درباره امورى باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح مى کند.
♦️ مردم از گروههاى مختلف تشکیل یافته اند که هر کدام جز به وسیله دیگرى اصلاح و تکمیل نمى شوند، و هیچکدام از دیگرى بى نیاز نیستند.
♦️ هرگز زحمت و تلاش کسى از آنان را به دیگرى نسبت ندهى و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاورى، و از سوى دیگر شرافت و آبروى کسى موجب این نشود که کار کوچکش را بزرگ بشمارى و همچنین حقارت و کوچکى کسى موجب نگردد که خدمت پر ارجش را کوچک به حساب آورى.
♦️ در کارهاى کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار و از روى میل و استبداد آنها را به کارى و اندار، زیرا استبداد ، کانونى از شعبه هاى جور و خیانت است. حقوق کافى به آنها بده زیرا این کار آنها را در اصلاح خویش تقویت مى کند، و از خیانت در اموالی که زیر دست آنها است بى نیاز می سازد.
♦️ با فرستادن ماموران مخفى راستگو و با وفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر زیرا بازرسى مداوم پنهانى، سبب مى شود که آنها به امانت دارى و مداراکردن به زیردستان ترغیب شوند.
♦️ اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر، اگر یکى از آنها دست به خیانت زد و ماموران سرى تو متفقاً چنین گزارشى را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر، و به مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما. سپس وى را در مقام خوارى و مذلت بنشان و نشانه خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را به گردنش بیفکن.
#نامه_امام_علی_به_مالک
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه : گرچه ساخت آینده بدون گذشته امکان پذیر نیست، اما تفاوت بزرگی بین آنچه که ما بوده ایم و آنچه که ما "اکنون" هستیم، وجود دارد.
♦️ تمدن بدون عقلانیت دست یافتنی نیست. تمدن با هیاهو ساخته نمی شود. تمدن بدون آزادی امکان پذیر نیست. تمدن بدون شکوفائی استعداد ها امکان پذیر نیست.
♦️ اگر قرار است اتفاقی صورت بگیرد نمی توان درهای کشور را بست.
♦️ اگر غضنفرها با ایجاد انحصارگری دینی در سیاست های داخلی، ممانعت به عمل نمی آوردند بخشی از تلا شهای روشفکران ما به نقد غرب می پرداخت.
♦️این شرایط محصول گستاخی سیاست است که حد و حدود خود را نمی داند . جاهلان بیش از اهل فرهنگ و تفکر سخن می گویند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تمدن_بدون_عقلانیت_دست_یافتنی_نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تمدن بدون عقلانیت دست یافتنی نیست. تمدن با هیاهو ساخته نمی شود. تمدن بدون آزادی امکان پذیر نیست. تمدن بدون شکوفائی استعداد ها امکان پذیر نیست.
♦️ اگر قرار است اتفاقی صورت بگیرد نمی توان درهای کشور را بست.
♦️ اگر غضنفرها با ایجاد انحصارگری دینی در سیاست های داخلی، ممانعت به عمل نمی آوردند بخشی از تلا شهای روشفکران ما به نقد غرب می پرداخت.
♦️این شرایط محصول گستاخی سیاست است که حد و حدود خود را نمی داند . جاهلان بیش از اهل فرهنگ و تفکر سخن می گویند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تمدن_بدون_عقلانیت_دست_یافتنی_نیست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐نگرانی فلسفه برای سیاست و لزوم پاسداری از ایران
🔹یونس احمدی، دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ فلسفه پرسخن نیست، کم سخن است. سخن، برای مابقی، خلقت است، برای فلسفه، فرونشست. خلقت، عادت است و عادت، زندگی است. فلسفه، فلسفه است. فلسفه، انسان است. انسان، فخر فلسفه است. فلسفه، گاهی حرف می زند، به قلت هشدار و به ندرت، اخطار می دهد.
♦️ سیاست، اشتغال است و خوب و بد دارد. راندمان دارد و روی نمودار می رود. وزن دارد و سبک و سنگین می شود. اشتغال سرگرمی آور است. گاهی سرگرمی، سردرگمی پدید می آورد. از سیاست می توان توقع اشتباه داشت. به این سبک سخن، سیاست را هیچ ملتی رها نکرده است. سیاستِ رها، همه چیز را رها می کند. سیاست، نیازمند نظارت است.
♦️ در نسبت فلسفه و سیاست، قیدِ نهانی، پرهیز فلسفه از سیاست و میل سیاست به فلسفه است. به همین بهانه سیاست خود را به معیارها در فلسفه نزدیک می کند. کار در سیاست توجیه با فلسفه، لازم دارد. در مقابل، فلسفه ای که به سیاست بپردازد، مضافِ به فسفه است، فلسفه نیست. دخالت و مشارکت فلسفه در سیاست و امر سیاسی برای فلسفه دغدغه نیست، بطالت است.
♦️ مگر آنکه فلسفه دل نگران باشد. نگران، که کودک سیاست بر لبه پرتگاه است، سرگرم و سردرگم. وقتی سیاست جانِ خویش و سفرکردگانِ کشتی را در تلاطم امواج، به ناخداگرِیِ ناموزون درخطر افکند، فلسفه، دست از فلسفیدن شسته، بانگ سیاست بر می آورد که این ره به امواجِ بلند است و آن دیگر به صحرای خشک ، مرکب به پرتگاه می رود. خطر در پیش است.
♦️ "در کشور ما"، امروز فلسفه نگران است. تا فلسفه نگران نیست، "داستانِ" آزمون و خطاست. وقتی فلسفه نگران است، خطر در پیش است . فلسفه افق بلند است . بینشِ دوران و فرا زمان است. آنچه سیاست در آئینه نمی بیند فلسفه بی آئینه می بیند. داستان مو و پیچش موست.
♦️ فلسفه معتقد است : گرچه شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد، اما اینجا، ایران، گویی هیچ چیز سر جای خودش نیست°. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، رضایتمندی ندارد. این در حالی است که اینجا، هر بازاری، کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. همه ناراضی، سیاست راضی، و این عاقبت بخیری ندارد.
♦️ فلسفه بر این باور است: در کشور ما همه چیز سیاسی است°. حتی تفکر، هنر و فلسفه را با میزان سیاستِ رسمی میسنجند. این درازدستی است. دست درازی سیاست است در همه چیز. به راستی سیاست این تعلیم نابجا، از که آموخته است؟
♦️ وقتی سیاست از زمین و زمان جدا می شود، چون ماهی بیرون افتاده از آب° است. سیاستی که همه کاره است، وقتی به خردِ زمان پشت کند، همه کارها معطل می ماند. آب، خرد زمانه است، خرد جمعی است.
♦️ به اعتقاد فلسفه: سیاست گستاخ شده است°°، که حد و حدود خود را نمی داند. اینجا، دانایانِ اهل فرهنگ و تفکر کمتر سخن می گویند. سیاست به دنبال تمدن بدون عقلانیت، با هیاهو و بدون آزادی است. سیاست، پا از قبیله خود بیرون بگذارد. تا سیاست به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسد، به جائی نمی رسیم. هشدار که زمانی چشممان باز شود که بسیار دیر شده باشد.
♦️ فلسفه می گوید: جهانِ کنونی جهانِ پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد°. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. اختلاف های موجود به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد. باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایرانِ تنها و دردکشیده و دردمند و نگرانِ آینده اش شریک شد.
♦️ کلام آخراینکه : فلسفه اکنون نگران ایران است. فلسفه اکنون خیرخواه و نگران سیاست است. افزونتر از نگرانی، در مرز هشدار، در مرز اخطار .
° #استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
°° #استاد_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نگرانی_فلسفه_برای_سیاست #یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹یونس احمدی، دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ فلسفه پرسخن نیست، کم سخن است. سخن، برای مابقی، خلقت است، برای فلسفه، فرونشست. خلقت، عادت است و عادت، زندگی است. فلسفه، فلسفه است. فلسفه، انسان است. انسان، فخر فلسفه است. فلسفه، گاهی حرف می زند، به قلت هشدار و به ندرت، اخطار می دهد.
♦️ سیاست، اشتغال است و خوب و بد دارد. راندمان دارد و روی نمودار می رود. وزن دارد و سبک و سنگین می شود. اشتغال سرگرمی آور است. گاهی سرگرمی، سردرگمی پدید می آورد. از سیاست می توان توقع اشتباه داشت. به این سبک سخن، سیاست را هیچ ملتی رها نکرده است. سیاستِ رها، همه چیز را رها می کند. سیاست، نیازمند نظارت است.
♦️ در نسبت فلسفه و سیاست، قیدِ نهانی، پرهیز فلسفه از سیاست و میل سیاست به فلسفه است. به همین بهانه سیاست خود را به معیارها در فلسفه نزدیک می کند. کار در سیاست توجیه با فلسفه، لازم دارد. در مقابل، فلسفه ای که به سیاست بپردازد، مضافِ به فسفه است، فلسفه نیست. دخالت و مشارکت فلسفه در سیاست و امر سیاسی برای فلسفه دغدغه نیست، بطالت است.
♦️ مگر آنکه فلسفه دل نگران باشد. نگران، که کودک سیاست بر لبه پرتگاه است، سرگرم و سردرگم. وقتی سیاست جانِ خویش و سفرکردگانِ کشتی را در تلاطم امواج، به ناخداگرِیِ ناموزون درخطر افکند، فلسفه، دست از فلسفیدن شسته، بانگ سیاست بر می آورد که این ره به امواجِ بلند است و آن دیگر به صحرای خشک ، مرکب به پرتگاه می رود. خطر در پیش است.
♦️ "در کشور ما"، امروز فلسفه نگران است. تا فلسفه نگران نیست، "داستانِ" آزمون و خطاست. وقتی فلسفه نگران است، خطر در پیش است . فلسفه افق بلند است . بینشِ دوران و فرا زمان است. آنچه سیاست در آئینه نمی بیند فلسفه بی آئینه می بیند. داستان مو و پیچش موست.
♦️ فلسفه معتقد است : گرچه شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد، اما اینجا، ایران، گویی هیچ چیز سر جای خودش نیست°. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، رضایتمندی ندارد. این در حالی است که اینجا، هر بازاری، کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. همه ناراضی، سیاست راضی، و این عاقبت بخیری ندارد.
♦️ فلسفه بر این باور است: در کشور ما همه چیز سیاسی است°. حتی تفکر، هنر و فلسفه را با میزان سیاستِ رسمی میسنجند. این درازدستی است. دست درازی سیاست است در همه چیز. به راستی سیاست این تعلیم نابجا، از که آموخته است؟
♦️ وقتی سیاست از زمین و زمان جدا می شود، چون ماهی بیرون افتاده از آب° است. سیاستی که همه کاره است، وقتی به خردِ زمان پشت کند، همه کارها معطل می ماند. آب، خرد زمانه است، خرد جمعی است.
♦️ به اعتقاد فلسفه: سیاست گستاخ شده است°°، که حد و حدود خود را نمی داند. اینجا، دانایانِ اهل فرهنگ و تفکر کمتر سخن می گویند. سیاست به دنبال تمدن بدون عقلانیت، با هیاهو و بدون آزادی است. سیاست، پا از قبیله خود بیرون بگذارد. تا سیاست به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسد، به جائی نمی رسیم. هشدار که زمانی چشممان باز شود که بسیار دیر شده باشد.
♦️ فلسفه می گوید: جهانِ کنونی جهانِ پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد°. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. اختلاف های موجود به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد. باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایرانِ تنها و دردکشیده و دردمند و نگرانِ آینده اش شریک شد.
♦️ کلام آخراینکه : فلسفه اکنون نگران ایران است. فلسفه اکنون خیرخواه و نگران سیاست است. افزونتر از نگرانی، در مرز هشدار، در مرز اخطار .
° #استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
°° #استاد_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نگرانی_فلسفه_برای_سیاست #یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه : وقتی امر دینی در برابر امر عرفی قرار می گیرد، این موضوع کشور را از ظرفیت تمدنی امر عرفی محروم و دچار بحران می سازد.
♦️ ثنویت عرفی_اسلامی، عرف را از شرع جدا می سازد و ظرفیت تمدنی عرف را از ملت ایران می گیرد و این ملت را کوچک می سازد.
♦️ امروز ملت ایران از فرهنگ عرفی جهانی جدا افتاده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ثنویت_امر_دینی_و_عرفی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ ثنویت عرفی_اسلامی، عرف را از شرع جدا می سازد و ظرفیت تمدنی عرف را از ملت ایران می گیرد و این ملت را کوچک می سازد.
♦️ امروز ملت ایران از فرهنگ عرفی جهانی جدا افتاده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ثنویت_امر_دینی_و_عرفی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 آیت الله جوادی آملی: ما یک دلال داریم یک مبتکر، در حوزه های علمیه ما با دلالی روبرو هستیم.
🔹 در آیین رونمایی از کتاب «تحریرالاصول» تقریر درس خارج اصول امام خمینی(ره)
♦️ فرق است بین تولید علم و دلالی علم، دلال علم از خود چیزی ندارد و تنها سخنان و نظرات دیگران را منتقل می کند، باید بدانیم دلال علم بودن فضیلت نیست.
♦️ از ۵۰ هزار طلبه، امروز سه تا تولیدکننده علم باشند، نداریم. دلال بودن غیر از علامه شدن است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#تولید_علم_و_دلالی_علم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 در آیین رونمایی از کتاب «تحریرالاصول» تقریر درس خارج اصول امام خمینی(ره)
♦️ فرق است بین تولید علم و دلالی علم، دلال علم از خود چیزی ندارد و تنها سخنان و نظرات دیگران را منتقل می کند، باید بدانیم دلال علم بودن فضیلت نیست.
♦️ از ۵۰ هزار طلبه، امروز سه تا تولیدکننده علم باشند، نداریم. دلال بودن غیر از علامه شدن است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#تولید_علم_و_دلالی_علم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر رضا داوریاردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: امیداست بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش اول: من که یک عمر با فلسفه به سربردهام و با آن شاد بودهام، امروز راه بردن به شادی برایم دشوار شده است. حال خوش داشتن با «امید» و «دوستی» و «وفاداری» نسبت دارد. مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
♦️ مردم در صورتی آرامش دارند که آموزش و پرورش و دانشگاه و مدیریت و اقتصاد و بازار و وضع شهرها و روستاها سامان داشته باشند و همّ حکومت مصروف علاج دردهای کشور شود، راستی و درستی و اعتماد در جامعه و میان مردم بهوجود آید.
♦️ این آرزوها یک عمر در دل من بوده است. البته نباید توقع داشت که مشکل بزرگ یک شبه و یک ساله رفع شود. ما که گرفتار قحط دانش و خرد و تدبیر نیستیم اما شاید خردی که باید منتشر و ساری در جامعه و حلال مشکلات و مسائل سیاست و زندگی مردم باشد از ما رو نهان کرده باشد و به این جهت اشخاص و جناحها و احزابی که در عمل با سیاست سر و کار دارند بیشتر حرفهای رؤیایی عجیب میزنند و گاهی مقصدی را که در سیاست دنبال میکنند مقصد سیاست نیست و اگر هم باشد کسی راهش را نمیداند.
♦️ چیزی که هست اینکه هیچیک از ما از این آرزو که حال ایران و ایرانیان خوب باشد نباید و نمیتوانیم دست برداریم. امیدوارم بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد. راه آینده بدون شادی نیست.
♦️ زبان، زبان فکر است. وقتی تفکر نباشد، زبان افسرده و پژمرده میشود. اختلافها و نزاعها هم اگر به دشمنی و کینه توزی مبدل شود خشونت و بیرحمی به زبان راه مییابد و کمکم گوشها به شنیدن سخن ناسزا و زشت عادت میکند و زبان، پر از کینه و زشتی و نفرت میشود و چون جهان هم دیگر جهان دوستی و همسخنی و همداستانی نیست، ابتلا به اختلافها و دشمنیهای بیدلیل و بیجا، همسخنی و همداستانی را مشکلتر میکند.
♦️ جهان آدمیان با دوستی و همداستانی پایدار میماند. پس اگر به فکر آیندهایم باید دل و زبانمان را از زشتیها پاک کنیم. کسانی که در برابر این نیکاندیشی میایستند به خود و به حقیقت انسان ظلم میکنند و میتوانند آینده را به خطر بیندازند. لازم است شرایط اندیشیدن و محقق کردن جهان دوستی و همسخنی و همداستانی را فراهم کرد. چرا که آدمی شایستگی به عهده گرفتن کارهای دشوار و ادای آنها را دارد و میتواند از گذرگاههای سخت بگذرد. در وهله نخست، زبان نقد باید جای زبان ناسزاگویی و تهمت را بگیرد. زبان را اهل نظر و تفکر و شعر میتوانند مهیای نقد و شاید همداستانی کنند.
♦️ لازم است سیاست حال خود و کشور را دریابد و برای بهبود حال کشور چارهای بیندیشد و اهل نظر و تدبیر هم به دولت و حکومت راه صلاح و اصلاح را نشان دهند. اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش اول: من که یک عمر با فلسفه به سربردهام و با آن شاد بودهام، امروز راه بردن به شادی برایم دشوار شده است. حال خوش داشتن با «امید» و «دوستی» و «وفاداری» نسبت دارد. مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
♦️ مردم در صورتی آرامش دارند که آموزش و پرورش و دانشگاه و مدیریت و اقتصاد و بازار و وضع شهرها و روستاها سامان داشته باشند و همّ حکومت مصروف علاج دردهای کشور شود، راستی و درستی و اعتماد در جامعه و میان مردم بهوجود آید.
♦️ این آرزوها یک عمر در دل من بوده است. البته نباید توقع داشت که مشکل بزرگ یک شبه و یک ساله رفع شود. ما که گرفتار قحط دانش و خرد و تدبیر نیستیم اما شاید خردی که باید منتشر و ساری در جامعه و حلال مشکلات و مسائل سیاست و زندگی مردم باشد از ما رو نهان کرده باشد و به این جهت اشخاص و جناحها و احزابی که در عمل با سیاست سر و کار دارند بیشتر حرفهای رؤیایی عجیب میزنند و گاهی مقصدی را که در سیاست دنبال میکنند مقصد سیاست نیست و اگر هم باشد کسی راهش را نمیداند.
♦️ چیزی که هست اینکه هیچیک از ما از این آرزو که حال ایران و ایرانیان خوب باشد نباید و نمیتوانیم دست برداریم. امیدوارم بتوانیم از وضع دشوار تکرار اکنون و امروز تهی بیرون آییم و راهی پیش گیریم که به آینده میرسد. راه آینده بدون شادی نیست.
♦️ زبان، زبان فکر است. وقتی تفکر نباشد، زبان افسرده و پژمرده میشود. اختلافها و نزاعها هم اگر به دشمنی و کینه توزی مبدل شود خشونت و بیرحمی به زبان راه مییابد و کمکم گوشها به شنیدن سخن ناسزا و زشت عادت میکند و زبان، پر از کینه و زشتی و نفرت میشود و چون جهان هم دیگر جهان دوستی و همسخنی و همداستانی نیست، ابتلا به اختلافها و دشمنیهای بیدلیل و بیجا، همسخنی و همداستانی را مشکلتر میکند.
♦️ جهان آدمیان با دوستی و همداستانی پایدار میماند. پس اگر به فکر آیندهایم باید دل و زبانمان را از زشتیها پاک کنیم. کسانی که در برابر این نیکاندیشی میایستند به خود و به حقیقت انسان ظلم میکنند و میتوانند آینده را به خطر بیندازند. لازم است شرایط اندیشیدن و محقق کردن جهان دوستی و همسخنی و همداستانی را فراهم کرد. چرا که آدمی شایستگی به عهده گرفتن کارهای دشوار و ادای آنها را دارد و میتواند از گذرگاههای سخت بگذرد. در وهله نخست، زبان نقد باید جای زبان ناسزاگویی و تهمت را بگیرد. زبان را اهل نظر و تفکر و شعر میتوانند مهیای نقد و شاید همداستانی کنند.
♦️ لازم است سیاست حال خود و کشور را دریابد و برای بهبود حال کشور چارهای بیندیشد و اهل نظر و تدبیر هم به دولت و حکومت راه صلاح و اصلاح را نشان دهند. اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر رضا داوریاردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: جهان آدمیان با دوستی و همداستانی پایدار میماند. لازم است شرایط اندیشیدن و محقق کردن جهان دوستی و همسخنی و همداستانی را فراهم کرد
♦️ اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
♦️ مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ اگر سیاست بتواند به مردم اعتماد کند و راهی برای گفتوگو با آنان بیابد و عزم اصلاح داشته باشد، در رفع بسیاری از مشکلات موفق میشود.
♦️ مردمی میتوانند شاد باشند که فردایشان روشن باشد. آنان امروز اگر بدانند که فروبستگیهایشان دیر نمیپاید با امید به گشایش فردا طاقت میآورند.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر سید جواد میری، جامعه شناس و دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : ساختارهای ایرانی به یک بن بست خود خواسته دچار شده اند، گرفتاری در نوعی فهم تحمیلی از امر عرفی و سکولار که بر ما غالب است و ذهن ما را مشوش ساخته است
♦️ مفهوم دنیائی شدن و نوع تقسیم بندی الاهیاتی اخیر معادلی درجهان بینی اسلامی ندارد. ما تلاش کرده ایم این امر را به خود تحمیل و درونی سازی کنیم.
♦️ برای عبور از بن بست های بنیادین که کشور و جمهوری اسلامی با آنها مواجه است ابتدا شناخت دقیقی از "آنها" ضرورت دارد. مطمئن باشید در شرایط کنونی بن بست ایران ، آمریکا نیست. بن بست ایران، تحریم نیست. بن بست بزرگی که ما گرفتار آن شده ایم نوع فهمی است که بر ما غالب شده است.
♦️ بن بست های ماعمدتاً خود ساخته است. یعنی ما فکر می کنیم که اگر از این تقسیم بندی یا فضا عبور کنیم ما ضد دینی رفتار کرده ایم و سکولار شده ایم، یا اینکه دچار تهاجم فرهنگی شده ایم. نوع تعریف هائی که ما از دین و مفاهیم آن ساخته ایم، ما را آسیب پذیر ساخته است. وجود بن بست های های خود ساخته باعث شده است، برای حل مسائل کلان کشور و سیاست گذاری های مهم در حوزه کشورداری نتوانیم از عرف جهانی و عرف بشری استفاده کنیم.
♦️ در دو گانه ای که ما بین گوشه نشینی و کشوردرای راهِ دوم را انتخاب می کنیم و به دنبال مدیریت بر کشور هستیم، دیگر نمی توانیم نسبت به عرف جهانی بی تفاوت باشیم و صرفاً نظریه پردازانه و انتزاعی رفتار کنیم. یکی از دلائل این وضعیت هم آن است که ما اصولاً عرف جهانی را نمی شناسیم.
♦️ تئوری ما این است که در جهان بینی اسلامی و نظام قرآنی جهان شامل غیب و شهادت است و سکولار و روحانی نیست. بسیاری از مشکلان این کشور در صورت فهم و ادراک عمومی این مطلب قابل حل و فصل است.
♦️ برخی از عالمان کنونی شیعه در مراکز پژوهشی رسمی، به طوری غیر رسمی و ناخواسته ذیل الاهیات مسیحی کاتولیزه می اندیشند و ذیل مفهوم سکولار به جهان نگاه می کنند در حالی که این نوع نگاه از درون الاهیات مسیحی جوشیده است. در واقع این دیدگاه یوروسنتریک است و نمی تواند بر سنت های دیگری درجهان تسری عام پیدا کند.
♦️ به لحاظ فلسفی می توان گفت، اگر قرار داد این است که امور کلی و جزئی باشند، به این ترتیب آنچه اتفاق افتاده است این است که صورت و نگاه مسیحی به موضوع ، مفهوم کلی است و بر اساس آن ما به دنبال این هستیم که پدیدارهای جزئی تاریخی، دینی، مذهبی و سیاسی و فرهنگی را در نقاط دیگر ذیل این کلی، تبیین کنیم تا مثلاً معقولتر باشند و به همین دلیل دچار مشکل شده ایم، آشوب ذهنی داریم و جهان در ذهن سوژه ایرانی مشوش است.
♦️ در ساحت سیاست و فهم آن هم وضعیتِ دشوار است. به نظر من بهترین نوع ورود به این موضوع باید پیگیری و مورد اتفاق و صورت بندی واقع شود. در این بخش مسأله آن است که معنایِ مفهوم ملت و امر جمعی روشن شود که برخی آن را باستانی، برخی دینی و برخی امر مدرن می دانند. اکنون سؤال بعدی این است که مفهوم سه سنخ اخیر از ملت در متن کدام تئوری حکومتی و نظام سیاسی می تواند که بارور شود؟
♦️ در فرد ایرانی چنان ذهن و زبان درگیر ساحت سکولار و قدسی است که تقریباً کسی در هیچ بخش عمومی و یا آکادمیک از این مقوله بی درگیری عبور نکرده است در حالی که به عنوان جانشین این موضوع در تفکر ما، باید امر شهودی و امر غیبی قرار گیرد و روی آن مباحث مختلفی اجرا شود.
♦️ باید توجه کرد، این صورت بندی دوگانه تنها دارای تأثیر لغوی نیست بله حوزه های متافیزیک، فلسفه و واقعیت امر اجتماعی را نیز شامل می شود. رؤیای کنونی ما تمایز بین امر قدسی و سکولار است در حالی که اگر این نسبت تغییر کند فی نفسه صورت بندی های جدید نیز پدید می آید.
#دکتر_سید_جواد_میری
#ایران_و_فهم_تحمیلی_از_امر_عرفی_و_سکولار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ مفهوم دنیائی شدن و نوع تقسیم بندی الاهیاتی اخیر معادلی درجهان بینی اسلامی ندارد. ما تلاش کرده ایم این امر را به خود تحمیل و درونی سازی کنیم.
♦️ برای عبور از بن بست های بنیادین که کشور و جمهوری اسلامی با آنها مواجه است ابتدا شناخت دقیقی از "آنها" ضرورت دارد. مطمئن باشید در شرایط کنونی بن بست ایران ، آمریکا نیست. بن بست ایران، تحریم نیست. بن بست بزرگی که ما گرفتار آن شده ایم نوع فهمی است که بر ما غالب شده است.
♦️ بن بست های ماعمدتاً خود ساخته است. یعنی ما فکر می کنیم که اگر از این تقسیم بندی یا فضا عبور کنیم ما ضد دینی رفتار کرده ایم و سکولار شده ایم، یا اینکه دچار تهاجم فرهنگی شده ایم. نوع تعریف هائی که ما از دین و مفاهیم آن ساخته ایم، ما را آسیب پذیر ساخته است. وجود بن بست های های خود ساخته باعث شده است، برای حل مسائل کلان کشور و سیاست گذاری های مهم در حوزه کشورداری نتوانیم از عرف جهانی و عرف بشری استفاده کنیم.
♦️ در دو گانه ای که ما بین گوشه نشینی و کشوردرای راهِ دوم را انتخاب می کنیم و به دنبال مدیریت بر کشور هستیم، دیگر نمی توانیم نسبت به عرف جهانی بی تفاوت باشیم و صرفاً نظریه پردازانه و انتزاعی رفتار کنیم. یکی از دلائل این وضعیت هم آن است که ما اصولاً عرف جهانی را نمی شناسیم.
♦️ تئوری ما این است که در جهان بینی اسلامی و نظام قرآنی جهان شامل غیب و شهادت است و سکولار و روحانی نیست. بسیاری از مشکلان این کشور در صورت فهم و ادراک عمومی این مطلب قابل حل و فصل است.
♦️ برخی از عالمان کنونی شیعه در مراکز پژوهشی رسمی، به طوری غیر رسمی و ناخواسته ذیل الاهیات مسیحی کاتولیزه می اندیشند و ذیل مفهوم سکولار به جهان نگاه می کنند در حالی که این نوع نگاه از درون الاهیات مسیحی جوشیده است. در واقع این دیدگاه یوروسنتریک است و نمی تواند بر سنت های دیگری درجهان تسری عام پیدا کند.
♦️ به لحاظ فلسفی می توان گفت، اگر قرار داد این است که امور کلی و جزئی باشند، به این ترتیب آنچه اتفاق افتاده است این است که صورت و نگاه مسیحی به موضوع ، مفهوم کلی است و بر اساس آن ما به دنبال این هستیم که پدیدارهای جزئی تاریخی، دینی، مذهبی و سیاسی و فرهنگی را در نقاط دیگر ذیل این کلی، تبیین کنیم تا مثلاً معقولتر باشند و به همین دلیل دچار مشکل شده ایم، آشوب ذهنی داریم و جهان در ذهن سوژه ایرانی مشوش است.
♦️ در ساحت سیاست و فهم آن هم وضعیتِ دشوار است. به نظر من بهترین نوع ورود به این موضوع باید پیگیری و مورد اتفاق و صورت بندی واقع شود. در این بخش مسأله آن است که معنایِ مفهوم ملت و امر جمعی روشن شود که برخی آن را باستانی، برخی دینی و برخی امر مدرن می دانند. اکنون سؤال بعدی این است که مفهوم سه سنخ اخیر از ملت در متن کدام تئوری حکومتی و نظام سیاسی می تواند که بارور شود؟
♦️ در فرد ایرانی چنان ذهن و زبان درگیر ساحت سکولار و قدسی است که تقریباً کسی در هیچ بخش عمومی و یا آکادمیک از این مقوله بی درگیری عبور نکرده است در حالی که به عنوان جانشین این موضوع در تفکر ما، باید امر شهودی و امر غیبی قرار گیرد و روی آن مباحث مختلفی اجرا شود.
♦️ باید توجه کرد، این صورت بندی دوگانه تنها دارای تأثیر لغوی نیست بله حوزه های متافیزیک، فلسفه و واقعیت امر اجتماعی را نیز شامل می شود. رؤیای کنونی ما تمایز بین امر قدسی و سکولار است در حالی که اگر این نسبت تغییر کند فی نفسه صورت بندی های جدید نیز پدید می آید.
#دکتر_سید_جواد_میری
#ایران_و_فهم_تحمیلی_از_امر_عرفی_و_سکولار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر سید جواد میری، جامعه شناس و دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : برای عبور از بن بست های بنیادین که کشور با آنها مواجه است ابتدا شناخت دقیقی از "آنها" ضرورت دارد
♦️ مطمئن باشید در شرایط کنونی بن بست ایران ، آمریکا نیست. بن بست ایران، تحریم نیست. بن بست بزرگی که ما گرفتار آن شده ایم نوع فهمی است که بر ما غالب شده است.
♦️ بن بست های ماعمدتاً خود ساخته است. یعنی ما فکر می کنیم که اگر از این تقسیم بندی یا فضا عبور کنیم ما ضد دینی رفتار کرده ایم و سکولار شده ایم.
♦️ نوع تعریف هائی که ما از دین و مفاهیم آن ساخته ایم، ما را آسیب پذیر ساخته است. مفهوم دنیائی شدن و نوع تقسیم بندی الاهیاتی اخیر معادلی درجهان بینی اسلامی ندارد.
#دکتر_سید_جواد_میری
#ایران_و_فهم_تحمیلی_از_امر_عرفی_و_سکولار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ مطمئن باشید در شرایط کنونی بن بست ایران ، آمریکا نیست. بن بست ایران، تحریم نیست. بن بست بزرگی که ما گرفتار آن شده ایم نوع فهمی است که بر ما غالب شده است.
♦️ بن بست های ماعمدتاً خود ساخته است. یعنی ما فکر می کنیم که اگر از این تقسیم بندی یا فضا عبور کنیم ما ضد دینی رفتار کرده ایم و سکولار شده ایم.
♦️ نوع تعریف هائی که ما از دین و مفاهیم آن ساخته ایم، ما را آسیب پذیر ساخته است. مفهوم دنیائی شدن و نوع تقسیم بندی الاهیاتی اخیر معادلی درجهان بینی اسلامی ندارد.
#دکتر_سید_جواد_میری
#ایران_و_فهم_تحمیلی_از_امر_عرفی_و_سکولار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر رضا داوریاردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: مردم آماده همراهی برای رفع مشکلاتند اما قبل از آن حکومت و دولت باید به سخن مردم گوش بدهند ، هر کاری که باید بشود همین حکومت و حاکمیت جمهوری اسلامی باید انجام دهد
🔹 ایران کشور بزرگی است. ایران تواناییها و استعدادهایی دارد که حتی در شرایط سخت نیز میتواند روی پای خود بایستد.
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش دوم: از این اصل روشن نباید غافل شد که کشور برای رفتن به سوی کمال مطلوب باید تختهپرش زیر پای خود را محکم کند. اکنون مهم این است که کشور از تفرقه و اختلاف و در نتیجه هزار درد بیدرمان دیگر نجات یابد؛ زیرا اختلاف و تفرقه و فقر و پریشانی و نومیدی بلای کشور است.
♦️ در این اختلاف متأسفانه کسانی که مدعی فکر و تدبیر و برنامهریزی برای اصلاح امور نیز بودهاند، در هنگام سختی یاران و همراهان سابق خود را ملامت میکنند و آنها را بیتدبیر و نالایق میخوانند. باید از آنان پرسید شما که دانا و توانا و لایق بودید و هنوز هم مدعی دانایی و توانایی هستید در این سالها کجا بودهاید و چه کردهاید. اگر راه و رسم منزلها را میدانستید و میدانید چرا سکوت کردهاید و راه نشان ندادید و نمیدهید.
♦️ این وضع نشانه خوبی از فهم و درک سیاست و اخلاق سیاسی نیست. نزاع و به جان هم افتادن و به یکدیگر ناسزا گفتن و حل همه مسائل را در نفی حریف و رقیب و مخالف دیدن و خود را مبری از هر نقصان و عیب و قصور دانستن مصیبت بزرگ کشور است.
♦️ نیندیشیدن به امکانها و شرایط کشور و این انتظار که کسی از راه برسد و مشکلهایی را که بدخواهان و بداندیشان ایجاد کردهاند رفع کند، هرگز ما را به مقصد نخواهد رساند. اینکه مقصّر نقصها و بدیها را نه «خرابی چرخ سیاست» بلکه کسانی را که از آنها بیزار و با آنها دشمنیم بدانیم، درست نیست.
♦️ در چنین شرایطی است که حکومت میان این جناح و آن جناح دست به دست میشود. یک بار این رأی میآورد و چون موفق نمیشود در دور بعد جای خود را به رقیب میسپارد. آن هم از عهده تدبیر امور برنمیآید و این دور ادامه مییابد و کسی هم نمیپرسد که به قول شاعر «چه دردست این، چه دردست این، چه دردست - که در گلزار ما این فتنه کرده است»
♦️ تنها راهی که برای کشور میماند اتخاذ تصمیم و عزم حکومت و دولت برای بیرون شدن از این وضع خطیر و بحرانی است و اتخاذ این تصمیم و عزم هرچه به تأخیر بیفتد کارها دشوارتر میشود. هر کاری که باید بشود همین حکومت و حاکمیت جمهوری اسلامی باید انجام دهد. پس از حکومت بخواهیم که برای ایجاد حال خوش در کشور و مردم و برای «تعمیر چرخ سیاست» فکری بکند.
♦️ البته تحقق این امر دشواریهای بزرگ دارد اما ایران هم کشور بزرگی است. ایران تواناییها و استعدادهایی دارد که حتی در شرایط سخت نیز میتواند روی پای خود بایستد. مردم ایران هم نشان دادهاند که در شداید بیصبر نیستند و اگر لازم باشد حاضرند برای کشورشان هرچه میتوانند بکنند و به سخن دولت و حکومت نیز گوش میکنند. آنان آماده همراهی برای رفع مشکلاتند اما قبل از آن حکومت و دولت باید به سخن مردم گوش بدهند؛ زیرا کشور متعلق به مردم است.
♦️ گاهی که چنین معانی را اظهار کردهام گفته اند که به جای این «حرفهای سیاسی» به «شغل فلسفه» بپردازم. شاید به آنان پاسخ داده باشم که اینها سیاست و حرف سیاسی نیست بلکه حاصل اندیشیدن به سیاست است.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 ایران کشور بزرگی است. ایران تواناییها و استعدادهایی دارد که حتی در شرایط سخت نیز میتواند روی پای خود بایستد.
♦️ باید به سخن مردم گوش دهیم/ بخش دوم: از این اصل روشن نباید غافل شد که کشور برای رفتن به سوی کمال مطلوب باید تختهپرش زیر پای خود را محکم کند. اکنون مهم این است که کشور از تفرقه و اختلاف و در نتیجه هزار درد بیدرمان دیگر نجات یابد؛ زیرا اختلاف و تفرقه و فقر و پریشانی و نومیدی بلای کشور است.
♦️ در این اختلاف متأسفانه کسانی که مدعی فکر و تدبیر و برنامهریزی برای اصلاح امور نیز بودهاند، در هنگام سختی یاران و همراهان سابق خود را ملامت میکنند و آنها را بیتدبیر و نالایق میخوانند. باید از آنان پرسید شما که دانا و توانا و لایق بودید و هنوز هم مدعی دانایی و توانایی هستید در این سالها کجا بودهاید و چه کردهاید. اگر راه و رسم منزلها را میدانستید و میدانید چرا سکوت کردهاید و راه نشان ندادید و نمیدهید.
♦️ این وضع نشانه خوبی از فهم و درک سیاست و اخلاق سیاسی نیست. نزاع و به جان هم افتادن و به یکدیگر ناسزا گفتن و حل همه مسائل را در نفی حریف و رقیب و مخالف دیدن و خود را مبری از هر نقصان و عیب و قصور دانستن مصیبت بزرگ کشور است.
♦️ نیندیشیدن به امکانها و شرایط کشور و این انتظار که کسی از راه برسد و مشکلهایی را که بدخواهان و بداندیشان ایجاد کردهاند رفع کند، هرگز ما را به مقصد نخواهد رساند. اینکه مقصّر نقصها و بدیها را نه «خرابی چرخ سیاست» بلکه کسانی را که از آنها بیزار و با آنها دشمنیم بدانیم، درست نیست.
♦️ در چنین شرایطی است که حکومت میان این جناح و آن جناح دست به دست میشود. یک بار این رأی میآورد و چون موفق نمیشود در دور بعد جای خود را به رقیب میسپارد. آن هم از عهده تدبیر امور برنمیآید و این دور ادامه مییابد و کسی هم نمیپرسد که به قول شاعر «چه دردست این، چه دردست این، چه دردست - که در گلزار ما این فتنه کرده است»
♦️ تنها راهی که برای کشور میماند اتخاذ تصمیم و عزم حکومت و دولت برای بیرون شدن از این وضع خطیر و بحرانی است و اتخاذ این تصمیم و عزم هرچه به تأخیر بیفتد کارها دشوارتر میشود. هر کاری که باید بشود همین حکومت و حاکمیت جمهوری اسلامی باید انجام دهد. پس از حکومت بخواهیم که برای ایجاد حال خوش در کشور و مردم و برای «تعمیر چرخ سیاست» فکری بکند.
♦️ البته تحقق این امر دشواریهای بزرگ دارد اما ایران هم کشور بزرگی است. ایران تواناییها و استعدادهایی دارد که حتی در شرایط سخت نیز میتواند روی پای خود بایستد. مردم ایران هم نشان دادهاند که در شداید بیصبر نیستند و اگر لازم باشد حاضرند برای کشورشان هرچه میتوانند بکنند و به سخن دولت و حکومت نیز گوش میکنند. آنان آماده همراهی برای رفع مشکلاتند اما قبل از آن حکومت و دولت باید به سخن مردم گوش بدهند؛ زیرا کشور متعلق به مردم است.
♦️ گاهی که چنین معانی را اظهار کردهام گفته اند که به جای این «حرفهای سیاسی» به «شغل فلسفه» بپردازم. شاید به آنان پاسخ داده باشم که اینها سیاست و حرف سیاسی نیست بلکه حاصل اندیشیدن به سیاست است.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دکتر رضا داوریاردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: نزاع و به جان هم افتادن و به یکدیگر ناسزا گفتن و حل همه مسائل را در نفی حریف و رقیب و مخالف دیدن و خود را مبری از هر نقصان و عیب و قصور دانستن مصیبت بزرگ کشور است
♦️ اینکه مقصّر نقصها و بدیها را نه «خرابی چرخ سیاست» بلکه کسانی را که از آنها بیزار و با آنها دشمنیم بدانیم، درست نیست.
♦️ مردم ایران هم نشان دادهاند که در شداید بیصبر نیستند و اگر لازم باشد حاضرند برای کشورشان هرچه میتوانند بکنند و به سخن دولت و حکومت نیز گوش میکنند.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
#نقد_برای_مشارکت
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ اینکه مقصّر نقصها و بدیها را نه «خرابی چرخ سیاست» بلکه کسانی را که از آنها بیزار و با آنها دشمنیم بدانیم، درست نیست.
♦️ مردم ایران هم نشان دادهاند که در شداید بیصبر نیستند و اگر لازم باشد حاضرند برای کشورشان هرچه میتوانند بکنند و به سخن دولت و حکومت نیز گوش میکنند.
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
#نقد_برای_مشارکت
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Dr.davari.hmpdf.pdf
95.8 KB
🌐 مصاحبه استاد دکتر رضا داوری اردکانی، چهره ممتاز فلسفه کشور و رئیس فرهنگستان علوم: باید به سخن مردم گوش دهیم
🔹 نسخه پی دی اف
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 نسخه پی دی اف
#استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#باید_به_سخن_مردم_گوش_دهیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توییتر های ساختاری
🔹 دکترعلی صابری تولّایی، دانشگاه امام صادق ع
@AliSaberiT
♦️ وقتی 80 درصد مردم تهران در انتخابات شرکت نکردن کنار اسمت می نویسی "منتخب مردم تهران"؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکترعلی صابری تولّایی، دانشگاه امام صادق ع
@AliSaberiT
♦️ وقتی 80 درصد مردم تهران در انتخابات شرکت نکردن کنار اسمت می نویسی "منتخب مردم تهران"؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر سید جواد میری، جامعه شناس و دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: در طی این ۱۰۰ سال و در دوران معاصر ایران، ساختارهای قدرت ، با تمامی تحولات، تغییرات بنیادینی را به خود ندیده است
♦️ ساخت زیرین قدرت پس از انقلاب مشروطه چه ارکانی در جامعه ایرانی دارد؟ در مجلس چهارم مشروطه یکی از نمایندگان به نام حاج میرزا علی اکبر شیخ الاسلام از علمای اصفهان در نطق خودش در سال ۱۳۰۰ در مجلس به نکته مهمی اشاره می کند که از منظر جامعه شناسی سیاسی حائز اهمیت است و آن نکته اشارت به "ساخت قدرت" در جامعه معاصر ایران دارد که پس از دو انقلاب کماکان ثابت مانده است و این ثبات قابل مطالعه جدی است.
♦️ او می گوید : قانون اساسی قوای مملکتی را به سه قسمت تجزیه نموده، اول تقنینه که مخصوص است بوضع و تهذیب قوانین و این قوه ناشی می شود از اعلیحضرت شاهنشاهی و مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هر یک از سه منشاء حق انشاء قانون را دارد ولی استقرار آن موقوف است بعدم مخالفت با موازین شرعیه و تصویب مجلسین و توشیح بصحه همایونی. دوم قوه قضائیه ... بمحاکم شرعیه و ... بمحاکم عدلیه در عرفیات، سیم قوه اجرائیه که مخصوص پادشاه است یعنی قوانین و احکام بتوسط وزراء و مامورین دولت بنام نامی اعلیحضرت همایونی اجراء می شود°.
♦️ نکته مهم در این عبارت ساخت زیرین قدرت و مفهوم "تقسیم قدرت" در جغرافیای سیاسی ایران است که در گذر از عالم سنت به تجدد کماکان مولفه های بنیادین جهان بینی سنت را حفظ کرده است و حتی در قوالب تجدد باز-الصاق نموده است و آن نقش بی بدیل "همایون" می باشد که هم در ساحت تقنینی حضور دارد و هم در ساحت توشیح حضور دارد و هم در ساحت اجرا با صفت "نامِ نامی" حضور دارد.
به نظر من، جامعه ایرانی با این ساخت قدرت سپهر سیاست را تجربه کرده است و کماکان در ذیل این آسمان "می سیاستد".
°دکتر باقر عاقلی،تیمورتاش، انتشارات جاویدان،1370،ص182
#دکتر_سید_جواد_میری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ ساخت زیرین قدرت پس از انقلاب مشروطه چه ارکانی در جامعه ایرانی دارد؟ در مجلس چهارم مشروطه یکی از نمایندگان به نام حاج میرزا علی اکبر شیخ الاسلام از علمای اصفهان در نطق خودش در سال ۱۳۰۰ در مجلس به نکته مهمی اشاره می کند که از منظر جامعه شناسی سیاسی حائز اهمیت است و آن نکته اشارت به "ساخت قدرت" در جامعه معاصر ایران دارد که پس از دو انقلاب کماکان ثابت مانده است و این ثبات قابل مطالعه جدی است.
♦️ او می گوید : قانون اساسی قوای مملکتی را به سه قسمت تجزیه نموده، اول تقنینه که مخصوص است بوضع و تهذیب قوانین و این قوه ناشی می شود از اعلیحضرت شاهنشاهی و مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هر یک از سه منشاء حق انشاء قانون را دارد ولی استقرار آن موقوف است بعدم مخالفت با موازین شرعیه و تصویب مجلسین و توشیح بصحه همایونی. دوم قوه قضائیه ... بمحاکم شرعیه و ... بمحاکم عدلیه در عرفیات، سیم قوه اجرائیه که مخصوص پادشاه است یعنی قوانین و احکام بتوسط وزراء و مامورین دولت بنام نامی اعلیحضرت همایونی اجراء می شود°.
♦️ نکته مهم در این عبارت ساخت زیرین قدرت و مفهوم "تقسیم قدرت" در جغرافیای سیاسی ایران است که در گذر از عالم سنت به تجدد کماکان مولفه های بنیادین جهان بینی سنت را حفظ کرده است و حتی در قوالب تجدد باز-الصاق نموده است و آن نقش بی بدیل "همایون" می باشد که هم در ساحت تقنینی حضور دارد و هم در ساحت توشیح حضور دارد و هم در ساحت اجرا با صفت "نامِ نامی" حضور دارد.
به نظر من، جامعه ایرانی با این ساخت قدرت سپهر سیاست را تجربه کرده است و کماکان در ذیل این آسمان "می سیاستد".
°دکتر باقر عاقلی،تیمورتاش، انتشارات جاویدان،1370،ص182
#دکتر_سید_جواد_میری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه: فساد نهادینه شده و ساختاری در جامعه ایرانی که یکی از اخلاقی ترین جوامع جهان است، باید نگاه خود را به مسائل تغییر دهیم، تجربه ثابت می کند نصیحتِ اخلاقی، بخشنامه و صدور اعلامیه های سیاسی بی اثر است
♦️برای خروج از توسعه نایافتگی به نیرو یا نیروهای اجتماعی حرکت بخش و هدایت کننده نیازمندیم. حال، سوال این است: این کدام نیروی اجتماعی حرکت بخش است که قرار است مسیر حرکت به سوی قرار گرفتن در مدار جهانی و غلبه بر توسعه نایافتگی کشور را هدایت کند؟ آیا قرار است ما با همین ساختار اداری و بوروکراتیک بر بحران توسعه نایافتگی فائق آییم؟ تمام کشور ما اسیر فسادی جاری و ساختاری است و با این فساد نمی توان هیچ ایده اصیلی همچون ضرورت غلبه بر توسعه نایافتگی کشور را تحقق بخشید.
♦️البته، فساد جاری در کشور را به هیچ وجه نباید از منظری روان شناختی، دینی یا اخلاقی نگریست و آن را حاصل مادیت پرستی و فساد شخصیتی افراد جامعه تلقی کرد. اصلاً سخن در این نیست که ایرانیان فاسدند یا بی اخلاقند. هنوز می توان جامعه ایرانی را یکی از اخلاقی ترین جوامع جهان تلقی کرد، با این وصف، فساد در این جامعه نهادینه شده و به امری ساختاری تبدیل شده است. آیا متناقض سخن می گویم؟ به هیچ وجه.
♦️همه سخن در این است که ، باید نگاه خود را به مسائل تغییر دهیم. ما نباید اخلاق، فرهنگ عمومی و فساد جاری در جامعه را از منظری فردی، شخصیتی یا اخلاقی یا از چشم انداز نقد سیاست های فردی و تصمیم گیری های اشخاص و افراد ببینیم.
♦️در کشور ما هر روز وجدان اخلاق عمومی ضعیف تر شده، مقاومت در برابر وسوسه فساد کمتر می شود. با این وصف، این یک مسئله اخلاقی نیست. ما امروز در بخش عظیمی در جهان، از جمله در ایران با فساد روبرویم.
♦️مهمترین وجه این امر در این نکته نهفته است که در جوامع توسعه نایافته برای بخش اعظم افراد جامعه میان نیازهای اولیه برای زندگی و توانایی مادی شان برای فراهم ساختن این نیازها، شکافی عظیم و پُرناشدنی وجود دارد و این امر به طور طبیعی وجدان اخلاقی و قدرت ذهنی مقاومت در برابر فساد را، خواسته و ناخواسته و بیشتر مواقع ناخواسته کم می کند.
♦️بنابراین همین شکافِ نیازها و توانمندی برای رفع نیازهاست که منشأ ایجاد فساد اخلاقی است و این قطره قطره فساد در جامعه، اقیانوس عظیم ساختاری فسادبنیاد را شکل می دهد که به واسطه آن هیچ ایده اصیلی متحقق نخواهد شد.
♦️حتی روشنفکران و نخبگان جامعه ما بیش از آنکه این ساختار را به نحو عمیق دریابند، آن را به منزله مسئله ای صرفاً سیاسی درمی یابند؛ تو گویی با جابه جایی قدرت این اقیانوس عظیم فساد خواهد خشکید.
♦️تجربه انقلاب ایران و بسیاری دیگر از انقلاب های جهان نشان داد که درباریان فاسد رفتند و انقلابیون آرمان خواه و مردم پرست پاک و اخلاقی آمدند؛ اما این دریای عظیم فساد در جوامع شان باز هم هر روز وسیع تر و وسیع تر شد و این به هیچ وجه امری صرفاً فردی، اخلاقی، شخصیتی، دینی یا حاصل تصمیم گیری های فردی و سیاسی نیست.
♦️بنابراین، بیاییم جسارت کرده، نگاه را تغییر دهیم: ما باید سرچشمه های اصلی این دریای فساد را بخشکانیم و ریشه این فساد صرفاً یک مسئله مدیریتی و سیاسی نیست و با صرف نصیحت اخلاقی یا با بخشنامه های اداری یا با صدور اعلامیه های سیاسی نیز نمی توان آن را خشکاند.
♦️از همه روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیون، مدیران و برنامه ریزان عالی رتبه کشور و نیز از همه آحاد این جامعه می خواهم آنان نیز در ظهور یک وفاق ملی در خصوص ضرورت "توسعه ملی کشور" و خروج ایران از انزوا و "قرار گرفتن ایران در مدار حرکت جهانی" همدل و همنوا باشند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#فساد_نهادینه_شده_و_ساختاری
#ساختار_را_به_نحو_عمیق_دریابید
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️برای خروج از توسعه نایافتگی به نیرو یا نیروهای اجتماعی حرکت بخش و هدایت کننده نیازمندیم. حال، سوال این است: این کدام نیروی اجتماعی حرکت بخش است که قرار است مسیر حرکت به سوی قرار گرفتن در مدار جهانی و غلبه بر توسعه نایافتگی کشور را هدایت کند؟ آیا قرار است ما با همین ساختار اداری و بوروکراتیک بر بحران توسعه نایافتگی فائق آییم؟ تمام کشور ما اسیر فسادی جاری و ساختاری است و با این فساد نمی توان هیچ ایده اصیلی همچون ضرورت غلبه بر توسعه نایافتگی کشور را تحقق بخشید.
♦️البته، فساد جاری در کشور را به هیچ وجه نباید از منظری روان شناختی، دینی یا اخلاقی نگریست و آن را حاصل مادیت پرستی و فساد شخصیتی افراد جامعه تلقی کرد. اصلاً سخن در این نیست که ایرانیان فاسدند یا بی اخلاقند. هنوز می توان جامعه ایرانی را یکی از اخلاقی ترین جوامع جهان تلقی کرد، با این وصف، فساد در این جامعه نهادینه شده و به امری ساختاری تبدیل شده است. آیا متناقض سخن می گویم؟ به هیچ وجه.
♦️همه سخن در این است که ، باید نگاه خود را به مسائل تغییر دهیم. ما نباید اخلاق، فرهنگ عمومی و فساد جاری در جامعه را از منظری فردی، شخصیتی یا اخلاقی یا از چشم انداز نقد سیاست های فردی و تصمیم گیری های اشخاص و افراد ببینیم.
♦️در کشور ما هر روز وجدان اخلاق عمومی ضعیف تر شده، مقاومت در برابر وسوسه فساد کمتر می شود. با این وصف، این یک مسئله اخلاقی نیست. ما امروز در بخش عظیمی در جهان، از جمله در ایران با فساد روبرویم.
♦️مهمترین وجه این امر در این نکته نهفته است که در جوامع توسعه نایافته برای بخش اعظم افراد جامعه میان نیازهای اولیه برای زندگی و توانایی مادی شان برای فراهم ساختن این نیازها، شکافی عظیم و پُرناشدنی وجود دارد و این امر به طور طبیعی وجدان اخلاقی و قدرت ذهنی مقاومت در برابر فساد را، خواسته و ناخواسته و بیشتر مواقع ناخواسته کم می کند.
♦️بنابراین همین شکافِ نیازها و توانمندی برای رفع نیازهاست که منشأ ایجاد فساد اخلاقی است و این قطره قطره فساد در جامعه، اقیانوس عظیم ساختاری فسادبنیاد را شکل می دهد که به واسطه آن هیچ ایده اصیلی متحقق نخواهد شد.
♦️حتی روشنفکران و نخبگان جامعه ما بیش از آنکه این ساختار را به نحو عمیق دریابند، آن را به منزله مسئله ای صرفاً سیاسی درمی یابند؛ تو گویی با جابه جایی قدرت این اقیانوس عظیم فساد خواهد خشکید.
♦️تجربه انقلاب ایران و بسیاری دیگر از انقلاب های جهان نشان داد که درباریان فاسد رفتند و انقلابیون آرمان خواه و مردم پرست پاک و اخلاقی آمدند؛ اما این دریای عظیم فساد در جوامع شان باز هم هر روز وسیع تر و وسیع تر شد و این به هیچ وجه امری صرفاً فردی، اخلاقی، شخصیتی، دینی یا حاصل تصمیم گیری های فردی و سیاسی نیست.
♦️بنابراین، بیاییم جسارت کرده، نگاه را تغییر دهیم: ما باید سرچشمه های اصلی این دریای فساد را بخشکانیم و ریشه این فساد صرفاً یک مسئله مدیریتی و سیاسی نیست و با صرف نصیحت اخلاقی یا با بخشنامه های اداری یا با صدور اعلامیه های سیاسی نیز نمی توان آن را خشکاند.
♦️از همه روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیون، مدیران و برنامه ریزان عالی رتبه کشور و نیز از همه آحاد این جامعه می خواهم آنان نیز در ظهور یک وفاق ملی در خصوص ضرورت "توسعه ملی کشور" و خروج ایران از انزوا و "قرار گرفتن ایران در مدار حرکت جهانی" همدل و همنوا باشند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#فساد_نهادینه_شده_و_ساختاری
#ساختار_را_به_نحو_عمیق_دریابید
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و استاد دانشگاه: ما امروز در بخش عظیمی در جهان، از جمله در ایران با فساد روبرویم. با این شرایط نمی توان هیچ ایده اصیلی همچون ضرورت غلبه بر توسعه نایافتگی کشور را تحقق بخشید
♦️ تجربه انقلاب ایران و بسیاری دیگر از انقلاب های جهان نشان داد که درباریان فاسد رفتند و انقلابیون آرمان خواه و مردم پرست پاک و اخلاقی آمدند؛ اما این دریای عظیم فساد در جوامع شان باز هم هر روز وسیع تر و وسیع تر شد.
♦️ بیاییم جسارت کرده، نگاه را تغییر دهیم. از همه آحاد این جامعه می خواهم در ظهور یک وفاق ملی در خصوص ضرورت "توسعه ملی کشور" و "قرار گرفتن ایران در مدار حرکت جهانی" همدل و همنوا باشند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ تجربه انقلاب ایران و بسیاری دیگر از انقلاب های جهان نشان داد که درباریان فاسد رفتند و انقلابیون آرمان خواه و مردم پرست پاک و اخلاقی آمدند؛ اما این دریای عظیم فساد در جوامع شان باز هم هر روز وسیع تر و وسیع تر شد.
♦️ بیاییم جسارت کرده، نگاه را تغییر دهیم. از همه آحاد این جامعه می خواهم در ظهور یک وفاق ملی در خصوص ضرورت "توسعه ملی کشور" و "قرار گرفتن ایران در مدار حرکت جهانی" همدل و همنوا باشند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختار مواجهه ایرانی با تمدن غربی
یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 بخش اول
♦️ دیروز، هستی و تاریخی که دارد، با هر ارثیه ای که برای امروز به جای گذاشت، گذشت. دیروز با هر نرخ از ارزش،"امروز" نمیشود. امروز هر کسی که چشم به جهان میگشاید با تمدن و فرهنگ مردمانی مواجه میشود که با غلظتهای متفاوت سایه خود را بر جهان گسترانیدهاند.
♦️ بخش مهمی از این مردمان، امروز، غرب مدرن نامیده میشوند. و ما در برابر آنها چند دسته شده ایم. چند دستگی ناشی از فهمهای متفاوت است. گاهی این فهمهای متفاوت برای ما و تاریخ ما ارزان تمام نشده است.
♦️ امروز فهم غرب "مسأله اول" ما شده است. غربی که خود یک دست نیست. این عدم یک دستیِ غربیها هم ناشی از مسأله فهمهای متفاوت است. آنها هم مانند ما دچار فهمهای متفاوت اند°.
♦️ ما ناچار از مواجهه با غربیم چون ناچار از مواجهه با امروزیم. امروز، جهان، از غرب مملو و انباشته است. همچنان که روزی جهان از ما مملو بود. ما غرب نیستیم، غربی هم نیستیم، غربی هم نمیشویم.
♦️ ما چاره ای جز فهم غرب نداریم. غرب "مسیرِ ما" نیست، اما "در مسیرِ ما" هست. آنانی که مسیرشان غرب است به جائی نمی رسند، به غرب هم نمی رسند و دور باطل می زنند و آنانی که در مسیرشان، "غرب" هم هست، مجبور به تکرار تاریخ نخواهند نبود.
♦️ وجوه غالب تمدن غربی و سطح تماس با آن در بین ایرانی های آکادمیک همواره مطرح بوده است. تغییر سطح تمدن شناسی غربی در میان ما وجود دارد و با یک ساختار مشخص و پیش رونده و در حال گذر و گذار از روندها، مبدل شده است. به نظر می رسد ما در هر عصر بهتر از قبل در تمدن غرب، عمیق می شویم و آن را می شناسیم. این روند از شناخت ناشی از چشم سر شروع و با اندیشه ورزی در حال تداوم است.
♦️ در کتابِ نخستین رویاروئیهای اندیشه گران ایرانی با دو رویه تمدن بورژوائی غرب که تولد چاپ اول آن در سال1365 است، مؤلف°°، استعمارگری و تکنولوژی را دو وجه غالب تمدن و فرهنگ غرب میداند. تمدن بورژوازی غرب دارای وجوه دوگانه است. وجه یا رویه اول "دانش و کارشناسی" و علم و تکنولوژی و وجه دیگر آن "استثمار و استعمار" است. این دو وجه از هنگام رشد و گسترش بورژوازی ملازم هم بوده اند.
♦️ از نظر مؤلف گرانقدر این کتاب، اندیشهها و آثار سخنگویان بورژوازی، عاملی است که در این میان مبانی و مقبولیت این رویه استثماری و استعماری را تئوریزه مینماید. این فلاسفه، متفکرین، اقتصاددانان و ادبای اروپائی بودند که نه تنها این وجه استعماری را تقبیح و محکوم نمینمایند، بلکه مدعی برتری ذاتی اروپائیها بر دیگر مردم جهان اند و به این معنی استثمارِ سایر ملل جهان حق طبیعی آنهاست.
♦️ بخش عمده ای از نخبگان و اندیشمندان ایرانی که در جریان رویاروئی با تمدن اروپائی و غربی قرار گرفتند نتوانسته اند اصول ومبانی فرهنگ و تمدن جدید غرب را که منشأ تحولاتی چشمگیر در زمینههای علمی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی شده است را دریابند و یا به درستی دریابند و میان وجوه دوگانه این تمدن تمایزی قائل شوند. برداشتها از غرب در این مرحله آغازین و همراه با حس همراهی به این تمدن است و درحد اخذ و اقتباسهائی ظاهر گرایانه باقی می ماند که ظاهراً گله ای از این جهت نمی توان داشت که گاهی دیدن، گام اول همه آغازهاست.
♦️از سوی دیگر علماء و رهبران مذهبی هرگونه خردورزی و دانش اندوزی پیرامون آن وجه کارشناسی و علمی را منع و با تکفیر همراه می دانند. به این ترتیب خود به خود اندیشه گران روحانی نمیتوانستند به رویه دانش و کارشناسی تمدن غرب، که یکسره دور از دانش مذهبی است، رویکردی چشمگیر داشته باشند°°.
♦️ یادآوری این مباحث دیباچه ای برای این بحث است که در نگاه به سیر مراحل تاریخی مواجهه تمدنی ما و غرب و وجوه مختلفِ تمدن آن، نوع پاسخ ایرانی به این سبک مواجهات چگونه بوده است؟ و اکنون این وضعیت اخیر و خطیر در چه شرایطی است؟ والبته که در گامهای بعدی منتقدین، علاوه بر وجوه دوگانه طرح شده، رویه و وجوه دیگری را نیز از شاخصهای تمدن غربی میدانند و آن را ذکر کرده اند.
° استاد دکتررضا داوری اردکانی
°° استاد دکتر عبدالهادی حائری ره
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#ساختار_مواجهه_ایرانی_با_تمدن_غربی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 بخش اول
♦️ دیروز، هستی و تاریخی که دارد، با هر ارثیه ای که برای امروز به جای گذاشت، گذشت. دیروز با هر نرخ از ارزش،"امروز" نمیشود. امروز هر کسی که چشم به جهان میگشاید با تمدن و فرهنگ مردمانی مواجه میشود که با غلظتهای متفاوت سایه خود را بر جهان گسترانیدهاند.
♦️ بخش مهمی از این مردمان، امروز، غرب مدرن نامیده میشوند. و ما در برابر آنها چند دسته شده ایم. چند دستگی ناشی از فهمهای متفاوت است. گاهی این فهمهای متفاوت برای ما و تاریخ ما ارزان تمام نشده است.
♦️ امروز فهم غرب "مسأله اول" ما شده است. غربی که خود یک دست نیست. این عدم یک دستیِ غربیها هم ناشی از مسأله فهمهای متفاوت است. آنها هم مانند ما دچار فهمهای متفاوت اند°.
♦️ ما ناچار از مواجهه با غربیم چون ناچار از مواجهه با امروزیم. امروز، جهان، از غرب مملو و انباشته است. همچنان که روزی جهان از ما مملو بود. ما غرب نیستیم، غربی هم نیستیم، غربی هم نمیشویم.
♦️ ما چاره ای جز فهم غرب نداریم. غرب "مسیرِ ما" نیست، اما "در مسیرِ ما" هست. آنانی که مسیرشان غرب است به جائی نمی رسند، به غرب هم نمی رسند و دور باطل می زنند و آنانی که در مسیرشان، "غرب" هم هست، مجبور به تکرار تاریخ نخواهند نبود.
♦️ وجوه غالب تمدن غربی و سطح تماس با آن در بین ایرانی های آکادمیک همواره مطرح بوده است. تغییر سطح تمدن شناسی غربی در میان ما وجود دارد و با یک ساختار مشخص و پیش رونده و در حال گذر و گذار از روندها، مبدل شده است. به نظر می رسد ما در هر عصر بهتر از قبل در تمدن غرب، عمیق می شویم و آن را می شناسیم. این روند از شناخت ناشی از چشم سر شروع و با اندیشه ورزی در حال تداوم است.
♦️ در کتابِ نخستین رویاروئیهای اندیشه گران ایرانی با دو رویه تمدن بورژوائی غرب که تولد چاپ اول آن در سال1365 است، مؤلف°°، استعمارگری و تکنولوژی را دو وجه غالب تمدن و فرهنگ غرب میداند. تمدن بورژوازی غرب دارای وجوه دوگانه است. وجه یا رویه اول "دانش و کارشناسی" و علم و تکنولوژی و وجه دیگر آن "استثمار و استعمار" است. این دو وجه از هنگام رشد و گسترش بورژوازی ملازم هم بوده اند.
♦️ از نظر مؤلف گرانقدر این کتاب، اندیشهها و آثار سخنگویان بورژوازی، عاملی است که در این میان مبانی و مقبولیت این رویه استثماری و استعماری را تئوریزه مینماید. این فلاسفه، متفکرین، اقتصاددانان و ادبای اروپائی بودند که نه تنها این وجه استعماری را تقبیح و محکوم نمینمایند، بلکه مدعی برتری ذاتی اروپائیها بر دیگر مردم جهان اند و به این معنی استثمارِ سایر ملل جهان حق طبیعی آنهاست.
♦️ بخش عمده ای از نخبگان و اندیشمندان ایرانی که در جریان رویاروئی با تمدن اروپائی و غربی قرار گرفتند نتوانسته اند اصول ومبانی فرهنگ و تمدن جدید غرب را که منشأ تحولاتی چشمگیر در زمینههای علمی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی شده است را دریابند و یا به درستی دریابند و میان وجوه دوگانه این تمدن تمایزی قائل شوند. برداشتها از غرب در این مرحله آغازین و همراه با حس همراهی به این تمدن است و درحد اخذ و اقتباسهائی ظاهر گرایانه باقی می ماند که ظاهراً گله ای از این جهت نمی توان داشت که گاهی دیدن، گام اول همه آغازهاست.
♦️از سوی دیگر علماء و رهبران مذهبی هرگونه خردورزی و دانش اندوزی پیرامون آن وجه کارشناسی و علمی را منع و با تکفیر همراه می دانند. به این ترتیب خود به خود اندیشه گران روحانی نمیتوانستند به رویه دانش و کارشناسی تمدن غرب، که یکسره دور از دانش مذهبی است، رویکردی چشمگیر داشته باشند°°.
♦️ یادآوری این مباحث دیباچه ای برای این بحث است که در نگاه به سیر مراحل تاریخی مواجهه تمدنی ما و غرب و وجوه مختلفِ تمدن آن، نوع پاسخ ایرانی به این سبک مواجهات چگونه بوده است؟ و اکنون این وضعیت اخیر و خطیر در چه شرایطی است؟ والبته که در گامهای بعدی منتقدین، علاوه بر وجوه دوگانه طرح شده، رویه و وجوه دیگری را نیز از شاخصهای تمدن غربی میدانند و آن را ذکر کرده اند.
° استاد دکتررضا داوری اردکانی
°° استاد دکتر عبدالهادی حائری ره
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#ساختار_مواجهه_ایرانی_با_تمدن_غربی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures