مدیران در دو حالت دچار سردرگمی می شوند:
🔸 زمانی که ذهنشان پر از اطلاعات باشد و
🔹 زمانی که ذهنشان اطلاعات کافی نداشته باشد!
📌 چگونه با سردرگمی های مدیریتی مقابله کنیم؟!
هر وقت با وجود اطلاعات کافی دچار سردرگمی شدید، کافیه که زمانی را به خودتان اختصاص بدهید و از اول به چشم انداز، ماموریت های سازمانی،فعالیت های فعلی، برنامه ها و استراتژی هایتان فکر کنید و یا اینکه به یک کوچ مراجعه کنید.
بررسی بوم مدل کسب و کارتان هم می تواند به شما کمک کند.تا بفهمید دقیقا کجای مسیر اهدافتان قرار گرفته اید؟ مشکلات و خطراتی که شما را تهدید می کند چی هستند؟
بعد به راحتی برای هر یک از سوالات و مشکلات راه حل ارائه می دهید و تصمیم می گیرید. در واقع پازل به هم ریخته ی اطلاعات ذهنیتان را با نگاه کردن به چارت سازمانی می توانید نظم ببخشید و به درستی کنار هم بچینید.
این چنین سردرگمی با اختصاص دادن زمانی برای تمرکز و فکر کردن بر طرف خواهد شد و جای هیچ نگرانی نیست.
اما سردرگمی که بر اثر کمبود اطلاعات به وجود بیاید کمی حاد تر و جدی تر است.
در حقیقت این سردرگمی با فکر کردن و تمرکز بر طرف نمی شود چون در ذهنتان ابهامات و سوالاتی وجود دارد که خودتان اطلاعات کافی برای پاسخگویی به آن را ندارید و باید به دنبال راه حل و پاسخ باشید. درست مثل پازلی که قطعه های پازلش وجود ندارد.
در چنین حالتی ذهن به شدت به اطلاعات و راه حل احتیاج دارد و تا زمانی که پاسخگوی نگرانی ها و سوالات ذهنتان نباشید اضطراب ها، بی خوابی ها و آشفتگیتان ادامه خواهد داشت.
این ابهامات ممکن است در مورد تعریف مدیریت، وظایف و مهارت های یک مدیر و یا راه هایی برای مدیریت اثربخش تر و موفق ترباشد.!
در چنین حالتی مدیر به جای اینکه به کوچ احتیاج داشته باشد به مشاور و آموزش احتیاج دارند. مشاوری که بتواند خلا های مهارتی و مدیریتی مدیر را تشخیص دهد و به او راه حل و آموزش های لازمه را پیشنهاد کند. آموزش هایی که بتواند به مدیر توانایی لازمه را برای غلبه بر مشکلات بدهد.
با توجه به اینکه بیشتر مدیران دچار سردرگمی ناشی از کمبود اطلاعات هستند. به شما مدیران عزیز پیشنهاد می کنیم در مورد وظایف، عملکرد و مهارت های لازمه مدیریتی بیشتر آموزش ببینید.و همچنین به شما پیشنهاد می کنم در مورد نوع راه و روش مدیرانی که آن ها را موفق و اثر بخش کرده است تحقیق کنید و از مسیر آنان پیروی کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
با تمام تغییراتی که در دنیای کسب و کار اتفاق می افتد، مدیریت تغییر به یکی از مهم ترین کارکردهای تجاری تبدیل شده است. برخی از متداولترین نمونههایی که مدیریت تغییر برای اجرای موفقیتآمیز تغییرات در سازمانها ضروری است عبارتند از:
مقاومت در برابر تغییر را می توان به عنوان هر مانعی که مانعی برای اجرای تغییر می شود تعریف کرد. منبع مقاومت اغلب افراد یا گروهها هستند، اما همچنین میتوانند سیستمها یا فرآیندهایی باشند که منسوخ شدهاند یا با شرایط فعلی تجاری سازگار نیستند. در مدل مدیریت تغییر، همه تغییرات از وضعیت فعلی، از طریق یک مرحله انتقال، و به وضعیت بهبود مطلوب حرکت میکنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍️ پیتر دراکر
بسیاری از نویسندگان درجه یک (برای مثال وینستون چرچیل) در مدرسه عملکرد ضعیفی داشتند. آنان دوره مدرسه را شکنجه تمام عیار میدانند؛ در صورتی که بسیاری از همکلاسی هایشان چنین دیدی ندارند.
در آن زمان مدارس بر این فرضیه بنا شده بودند که فقط یک راه درست برای یادگیری وجود دارد و برای همه نیز یکسان است.
چرچیل نویسنده بود و با شنیدن و خواندن یاد نمیگرفت، بلکه راه یادگیری مناسب او نوشتن زیاد بود.
بتهون دفاتر زیادی از قطعاتش به جای گذاشته است، حال آنکه میگوید هرگز هنگام ساخت آهنگهایش به سراغ آنها نرفته است.
از بتهون پرسیدند چرا دفتر ها را نگه داشتی و او پاسخ داد: "اگر به سرعت ننویسم خیلی زود آنها را از یاد خواهم برد. اگر آنها را در دفاتر قطعاتم بنویسم، هرگز فراموش نمیکنم و هیچ وقت به اینکه دوباره به آنها نگاهی بیندازم احتیاج نخواهم داشت."
علاوه بر نوشتن، بعضی افراد از طریق انجام دادن کار آن را یاد میگیرند و بعضی باید موضوع را با صدای بلند برای خودشان توضیح دهند.
یک مدیر اجرایی را میشناسم که کسب و کار خانوادگی کوچک و متوسط را به کارخانه ای پیشرو در صنعت تبدیل کرد.
یادگیری او با صحبت کردن بود و عادت داشت هر هفته، همه مدیران ارشدش را به دفترش فرابخواند و دو تا سه ساعت برای آنها صحبت کند.
او به ندرت از شریکانش نظرخواهی و سوال میکرد، و مشخص بود که این مدیر به افرادی احتیاج داشت که سخنانش را بشنوند. این روشی بود که با آن یاد میگرفت. او شخصی افراطی بود، اما یادگیری با صحبت کردن روش عجیبی نیست.
وکیل های موفق و متخصصان پزشکی عموما از این طریق یاد میگیرند و همین طور من(پیتر دراکر)
در بین همه بخش های خودآگاهی، شناخت روش یادگیری از همه آسان تر است.
وقتی از مردم میپرسم "چگونه یاد میگیرید؟" بسیاری پاسخ را میدانند. اما وقتی میپرسم "آیا بر اساس این آگاهی عمل میکنید؟" کمتر پاسخ بله میشنوم.
اگر کسی بر اساس این آگاهی عمل نکند محکوم به عملکرد ضعیف است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
■دکتر ویلیام گلسر، مبتکر تئوری انتخاب بر این باور است که کلیه کارهایی که ما انجام میدهیم، «رفتار» محسوب میشوند. ما کلیه رفتارهای خود را انتخاب میکنیم تا از طریق آنها، به پنج نیاز اصلی خود پاسخ دهیم.
□تمام رفتارهای ما با هدف ارضای نیازهای اساسی پنجگانهی بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح هدایت میشوند. هر انتخاب ما تبعاتی دارد و با هر انتخاب تمام تبعات آن را هم پذیرفته ایم یا باید بپذیریم.
●ده اصل اساسی نظریه انتخاب
۱- تنها کسی که ما میتوانیم رفتارهایش را کنترل کنیم، خودمان هستیم. در واقع ما توانایی کنترل رفتارهای کسی جز خودمان را نداریم. بنابراین باید تا حد امکان به جای تغییر دادن دیگران، روی خودمان کار کنیم.
۲- تنها چیزی که بین ما و دیگران رد و بدل میشود، اطلاعات است. اینکه با این اطلاعات چه کنیم، به انتخاب خودمان بستگی دارد. گاهی مواقع این اطلاعات میتواند شخصی را به خوشبختی یا نابودی بکشاند.
۳- تمام مشکلات روانشناختی بلندمدت، از جنس «مشکلات در رابطه» هستند. بنابراین باید به فکر اصلاح روابط خود با دیگران باشیم.
۴- مشکل رابطهای، همواره بخشی از زندگی کنونی ما است. ما میتوانیم از خیلی چیزها آزاد شویم اما هرگز نمیتوانیم بدون حداقل یک رابطه شخصی رضایتبخش، شادمانه زندگی کنیم.
۵- رویدادهای دردناک گذشته، در آنچه امروز هستیم نقش مهمی دارند. اما مرور دوباره آنها، کمک چندانی به نیاز امروز ما (بهبود رابطهی فعلیمان) نمیکند.
۶- ما پنج محرک اصلی ژنتیکی داریم: نیاز به زنده ماندن، نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح.
۷- ما برای تأمین این نیازها، باید یک یا چند تصویر را در دنیای کیفی خود بهبود دهیم. دنیای کیفی بخشی از دنیای ماست که از مهمترین چیزهایی که میدانیم و میشناسیم تشکیل شده است.
۸- ما از لحظه تولد تا مرگ، مشغول رفتار کردن هستیم. به صورت کلی رفتار کلی (Total Behavior) از چهار بخش جداییناپذیر تشکیل شده است: عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی.
۹- رفتارها همیشه باید در قالب فعل یا مصدر بیان شوند و حتماً خودمان فاعل جملهها باشیم. به جای من افسرده شدهام یا دچار افسردگی هستم، بگوییم من انتخاب کردهام افسرده باشم، من افسردگی میکنم یا خودم را افسرده کردهام.
۱٠- رفتارها همیشه انتخابی است. البته ما روی دو بخش فکر و عمل قدرت انتخاب داریم و فیزیولوژی و احساس به عنوان تابعی از این انتخاب ما، تحت تأثیر قرار میگیرند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✅هاروارد بیزینس ریویو در مقالهای با عنوان «بازآفرینی مدیریت عملکرد» به تجربه نوین شرکت خدمات دلوئیت (مستقر در نیویورک با عمر ۱۷۰ ساله و درآمد سالیانه بیش از ۳۴ میلیارد دلار و بیش از ۲۱۰ هزار کارمند) پرداخته است؛ تیم هایی در سازمان دارای بهترین عملکرد هستند که رهبران آنها، با هر یک از اعضای تیم به صورت «حداقل هفتگی» نشستهای کوتاه بررسی (Check-in) برگزار کنند.
رهبران این تیمها در این ارتباطات فعالیتهای زیر را انجام میدهند:
📌شفاف کردن انتظاراتی که از فرد طی هفته آتی دارند.
📌تعیین و یا اصلاح اولویتهای کاری
📌بازخورد دادن در مورد فعالیتهای هفتهی گذشته کارمند
📌انتقال اطلاعات جدید و مفید در مورد پروژه به فرد
✅هدایت و مربیگری دلسوزانه و نشان دادن راههای پیشرفت و بهبود عملکرد به فرد.
📌📌مسئولان این شرکت تمامی رهبران تیمها را «موظف» به برگزاری «حداقل یک نشست کوتاه» (Check-in) با تیم خود در هر هفته کردهاند و معتقدند در غیر این صورت، ممکن است اولویت کارها فراموش شود و به جای اینکه مکالمهی رهبر و عضو تیم معطوف به آیندهی نزدیک گردد، به بحث در مورد چرایی عملکرد درگذشته توجه شود.
📌📌علاوه بر این طبق بررسی کارشناسان این شرکت، هر اندازه که بسامد این نشستهای کوتاه بیشتر باشد، احتمال دلبسته شدن و ماندن فرد در سازمان افزایش خواهد یافت.
📗📗در پایان این جمله نیز درسآموز است؛ جمله ای که به نظر میرسد در پاسخ به اعتراض یا دلخوری برخی از رهبران تیم ها (مبنی بر اینکه ما برای انجام فعالیتهای معمول خود نیز وقت نداریم، چرا کار دیگری برای ما میتراشید؟!) عنوان شده باشد:
✅برای [سازمان] ما؛ این نشستهای بررسی و بازخورد، کاری اضافه بر کارهای رهبر تیم نیست؛ بلکه از مهمترین وظایف رهبر تیم، همین است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در دنیای امروز که اطلاعات و دادهها به عنوان یکی از ارزشمندترین داراییهای سازمانها محسوب میشوند، داشتن توانایی در تحلیل دادهها به یک مزیت رقابتی تبدیل شده است. برنامه MBA در تحلیل دادهها ترکیبی از مفاهیم مدیریت کسبوکار و مهارتهای تحلیل داده است که به دانشجویان کمک میکند تا با استفاده از دادههای سازمانی، تصمیمات استراتژیک و مبتنی بر داده بگیرند.
امروزه سازمانها در حوزههای مختلف از جمله فناوری، سلامت، مالی، تولید و بازاریابی با حجم عظیمی از دادهها روبهرو هستند. یک مدیر یا تحلیلگر داده که دارای دانش MBA باشد، علاوه بر تسلط بر مهارتهای تجزیه و تحلیل دادهها، درک عمیقی از فرآیندهای کسبوکار دارد و میتواند دادهها را به بینشهای مفید و تصمیمات استراتژیک تبدیل کند.
این دوره شامل مباحث کلیدی زیر است:
فارغالتحصیلان این رشته میتوانند در موقعیتهایی مانند مدیر تحلیل داده، مشاور کسبوکار، مدیر استراتژی، مدیر بازاریابی مبتنی بر داده، متخصص هوش تجاری و تحلیلگر داده فعالیت کنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸اثر بایرون نشان میدهد وقتی افراد موفق از کسی انتظار موفقیت داشته باشند، او واقعاً موفقتر خواهد شد. این اثر در محیطهای کاری و آموزشی بسیار دیده میشود. به عنوان مثال، اگر یک مدیر موفق به یکی از کارمندان خود بگوید که «من به تو ایمان دارم و میدانم که تو میتوانی این پروژه را عالی انجام دهی»، آن کارمند احتمالاً با انگیزهی بیشتری کار خواهد کرد و عملکرد بهتری خواهد داشت.
🔸دلیل این اثر این است که حمایت افراد معتبر، باعث افزایش اعتمادبهنفس و انگیزهی فرد میشود. در محیطهای آموزشی، اگر یک معلم به شاگردان خود باور داشته باشد، آنها تلاش بیشتری خواهند کرد و واقعاً موفقتر خواهند شد.
🔸این پدیده نشان میدهد که وقتی افراد موفق، موفقیت ما را پیشبینی کنند، احتمال اینکه این پیشبینی به واقعیت تبدیل شود، بیشتر است. اثر بایرون تأکید میکند که تشویق و باور دیگران میتواند نیروی محرکی برای رشد فردی باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داشتن صداقت و درستکاری یکی از مهمترین ویژگیهای رهبران و مدیران بزرگ در کسبوکارشان است
🔺صداقت در کسبوکار و رابطه آن با موفقیت
✅ بعنوان مثال، آقای جان هانتسمن میلیاردری است که شرکت مواد شیمیایی خود را از هیچ شروع کرده و به تشکیلات دوازده میلیارد دلای توسعه داد. کتابش با عنوان "برندهها تقلب نمیکنند"، مملو از داستانهایی از تجربیاتش است که در آنها صبورانه حاضر به تخطی از اصولش نمیشد. وی میگوید صداقت، دلیل موفقیتهایش بوده و هست.
✅ در بازی کسبوکار و زندگی هیچ راه اخلاقی میانبری وجود ندارد، اساساً سه نوع مردم وجود دارند، ناموفق، موقتاً موفق، و کسانی که موفق شده و ماندهاند. تفاوت اینها در شخصیتشان است.
🔺 مدیران و رهبران موفق هرگز با تقلب صداقتشان را زیر پا نمیگذارند
✅نمونههای بیشماری از افرادی که موقتاً با تقلب به پیروزی رسیدند وجود دارد. کمپانی انرژی انرون بمدت چند سال یکی از مبتکرترین و جسورانهترین شرکتهای امریکا بود. مدیر ارشد کمپانی با تعداد کثیری از مهمترین شخصیتهای کشور از جمله رئیسجمهور آشنا بود. سوای اینکه موفقیت انرون بر پایه دروغ بنا شده بود، مطالعات نشان داد افراد "برنده"ای که در راس شرکت بودند در کارشان صداقت نداشتند.
🔺صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است.
✅ مدیران با صداقت شاید معروفترین و درخشانترین مدیر نباشند، و خودشان به آن اهمیتی نمیدهند. صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است. و این چیزیست که موفقیت میآورد.
🔺 اهمیت صداقت در قول دادن و وفای به عهد
✅ مدیران موفق سر قولشان هستند. آنها با دقت و حتی با بیمیلی قولی میدهند، ولی هروقت قول دادند آنرا پیگیری و به انجام میرسانند. و همیشه حقیقت را میگویند. به این کار "رکگویی" میگویند. اگر از رکگویی هراس دارید، پس جرأت ندارید که یک مدیر اجرایی باشید. در این حالت شما اطرافتان را با اشخاص "بلهقربان گو" پر میکنید یعنی کسانی که بجای حقیقت، چیزهایی که شما میخواهید بشنوید را میگویند.
🔺 مدیران باصداقت از حقیقت هراسی ندارند
✅ مدیران باصداقت از رودرو شدن با حقیقت ابایی ندارند. این اصل به نام اصل حقیقتبینی مشهور است، یا "دیدن جهان آنطور که واقعاً هست، نه آنطور که آرزو دارید باشد." این موضوع از مهمترین اصول مدیریت است زیرا نشاندهنده حقگویی و صداقت است. بسیاری از شرکتها و سازمانها بخاطر پیروی نکردن از اصل حقیقتبینی شکست میخورند.
✅صداقت یعنی گفتن حقیقت هر چند آن حقیقت تلخ و زشت باشد. صادق بودن بهتر از فریب دادن دیگران است، چون با این کار خودتان را هم فریب میدهید.
✅ مدیران باید اعتماد بنفس داشته باشند، در عین حال باید توجه داشته باشند که ممکن است خودشان هم اشتباه کنند. بسیاری از مدیران و رهبران به شکست میرسند چون از زیر سوال بردن مفروضات و نتیجهگیریهای خودشان ممانعت میکنند. در ریشه هر شکست، مفروضات گمراهکننده نهفته است.
✅ در این دنیای پیوسته در حال تغییر، این امکان وجود دارد که در کارتان کمی یا کاملاً اشتباه کنید. البته شاید هم در اشتباه نباشید ولی در نظر گرفتن این احتمال از شما یک مدیر مدبر میسازد چون ذهنتان را به ایدهها و افکار جدید باز میکند.
هیچ استثنایی برای صداقت وجود ندارد. صداقت در ذات انسانهاست و مربوط به زمان و مکان نمیشود. اگر در موقعیتهای ساده برای نتایج کمارزش صداقت خود را زیر پا بگذارید، آنگاه زیر پا گذاشتن صداقت برای شما امری عادی میشود.
مدیران باصداقت همیشه مجبورند جانب انصاف را بگیرند خصوصاً وقتی که با افراد بیانصاف طرف هستند. در حقیقت، نشانه درستکاری یک مدیر این است که در مقابل برخورد غیرمنصفانه دیگران، تا چه حد میتواند جانب عدالت را بگیرد
اگر "راستی" بکارید، اعتماد برداشت خواهید کرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1️⃣ جذب کاندیداهای با کیفیت بالا، بزرگترین چالش ۷۶ درصد از مدیران منابع انسانی است. (Glassdoor).
2️⃣ علاوه بر این، ۷۴ درصد از کارکنان احساس راحتی، انگیزه و وفاداری می کنند، زمانی که می دانند کارفرمایان به سلامتی آنها اهمیت می دهند. (Westfield Health).
3️⃣ وقتی که کارمند خود را از دست می دهید،فقط به این معنا دلیل که از شما متنفر است. ۶۳ درصد از کارکنان پس از خروج از شرکت ، مدیر سابق خود را "بسیار خوب" یا "عالی" نامیدند. (Work Institute).
4️⃣هنوز هم دلیل برای کار به صورت حضوری در دفتر وجود دارد. کارکنانی که ۱۵ دقیقه با همکاران در طول روز کاری خود گذراندند، ۲۰ درصد افزایش عملکرد را نشان دادند. (FastCompany)
5️⃣ هر کس توانایی انتخاب را دارد؛ ۵۶ درصد از کارکنان گزینه های انعطاف پذیر را می خواهند (Mercer).
6️⃣جایگزینی یک کارمند هزینه ای برابر ۳۳ درصد از حقوق سالانه آن کارمند را شامل می شود. . (Work Institute).
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸درحالیکه باور رایج بر این است که افراد جاهطلب میتوانند رهبرانی مؤثر و با عملکرد بالا باشند، تحقیقات جدید صورتگرفته نشان میدهند که این گزاره چندان درست نیست و جاهطلب بودن رابطه چندانی با میزان اثرگذاری یک رهبر ندارد.
🔸به گزارش وبسایت PHY، این تحقیق توسط شیلان الزهاوی و همکارانش انجام شده و نتایج آن در ژورنال PNAS Nexus به ثبت رسیده است. الزهاوی که دانشجوی دکترای رفتار سازمانی در مدرسه عالی کسبوکار استنفورد است، برای تحقیق خود ۴۷۲ نفر از مدیران اجرایی که در یک برنامه توسعه مهارتهای رهبری شرکت کرده بودند را بررسی کرده است.
🔸از این افراد خواسته شد تا میزان بلندپروازی خود را ارزیابی کنند. محققان سپس نمرات ثبت شده توسط این مدیران را با نتایج تحقیقاتی که از خود این مدیران، افراد بالادستی آنها، همکاران و زیر دستهایشان بهدستآمده بود مقایسه کردند.
🔸همانطور که انتظار میرفت، جاهطلبی یک رهبر باعث میشود تا میزان اثرگذاری خود را دست بالا بگیرد و نمرهای بالا در این زمینه به خود بدهد. بهعبارتدیگر، رهبران جاهطلب خود را رهبرانی با عملکرد بالا و مؤثر ارزیابی میکنند. بااینحال، محققان نتوانستند هیچ رابطهای میان جاهطلبی یک رهبر با شاخصهای شخص ثالث اثربخشی رهبری پیدا کنند.
🔸به عبارت سادهتر، رهبرانی که خود را جاهطلب میپندارند، در مقایسه با رهبرانی که جاهطلب نیستند، توسط همکارانشان بهعنوان افرادی با عملکرد مؤثر شناخته نمیشوند و لزوماً عملکرد مؤثرتری در حیطه کاری خود ندارند.
نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که نقشهای رهبری ممکن است توسط افرادی جاهطلب که به دنبال پاداشهای بیرونی مانند حقوق بالا و موقعیت اجتماعی هستند و خود را مثبتتر از دیگران میدانند، گرفته شوند. برایناساس، محققان توصیه میکنند که جامعه باید به دنبال معیارهای جایگزین برای انتخاب و آموزش رهبران باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یک مدیر موفق و خوب مسئولیت اهداف خود را برعهده می گیرد و در همان حال، زمانی که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود، مسئولیت آن را نیز بر عهده خواهد گرفت.آن ها فرهنگ پاسخگویی را پرورش می دهند تا کارمندان اهمیت مسئولیت اقدامات خود را درک کنند.
آن ها در تصمیم گیری موثر هستند:
اگر ناظران نمی توانند برای تیم خود تصمیم گیری کنند، چگونه می توانند انتظار داشته باشند که آن ها را به سمت خط پایان پروژه یا اهداف هدایت کنند؟حقیقت این است که آن ها نمی توانند به همین دلیل است که بهترین مدیران توانایی تصمیم گیری با داشتن اطلاعات را دارند در مدت زمان کوتاهی تا بهترین نتایج را از تیم خود دریافت کنند.
بهترین مدیران به سختی تحت تاثیر قرار می گیرند، و دلیل خوبی دارند:
آن ها باید از لحاظ عاطفی باهوش باشند، صادق باشند و تیم خود را به همان عملکرد و استانداردهای پاسخگویی که خودشان نگه می دارند، حفظ کنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نویسنده: Beth Benjamin
سيستم بازخورد گرفتن از مشتريان و كاركنان را با يكديگر تركيب كنيد.
معمولا شركت ها از مشتريان در مورد كالاها و خدمات خود بازخورد ميگيرند.
ولي معدود شركتهايي همان سوالات را از كاركنان خود ميپرسند. این از دست دادن یک فرصت استثنائی است.
شهود زیادی می تواند از مربوط کردن سیستم بازخوردهای مشتریان و کارکنان بدست بیاید بویژه در زمانی که دیدگاه کارکنان و مشتریان با یکدیگر همگرا نیست.
اگر از مشتریان خود میپرسید:
"آیا مشکل شما حل شد؟"
یا "آیا ما توانستیم مشکل شما را به راحتی حل کنیم؟
" از کارکنان تان همزمان بپرسید" آیا توانستی مشکل مشتری را حل کنی؟"
یا " آیا منابع و ابزارهای لازم را برای حل مشکل مشتری در اختیار داشتی؟".
توجه به ترکیب پاسخها به این سوالات شهود جدیدی در مورد مشتریان به شما خواهد داد.
همینطور مدیران میتوانند از این دادهها استفاده کنند تا نیروی انسانی خود را بهتر هدایت کنند، دسترسیهای بیشتری به ابزارها، منابع و اطلاعات مورد نیاز برای حل مشکلات مشتریان فراهم کنند و کارکنانی را که پتانسیلهای رهبری و ایده های نوآورانه دارند، شناسایی کنند.
ترکیب این دو سیستم یک حلقه یادگیری قدرتمندی در سازمان ایجاد میکند و باعث میشود تا کارکنان، بیشتر درگیر کار شوند و شرکت با سرعت بیشتری به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتریان پاسخ دهد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👈 در دام افکار منفی گرفتار نمی شوند.
غرق شدن در آنچه روانشناسان از آن با عنوان ذهنیت عملکرد یاد می کنند اغلب به معنای گیر افتادن در دام چرخه معیوب احساس بی کفایتی و محدودیت است. زمانی که نواقص خود را بزرگنمایی کرده و اجازه دهید اعتماد به نفس تان را تحت الشعاع قرار دهد، فراموش میکنید که قابلیت پیشرفت بهبود دارید. و زمانی که این اتفاق افتاد دست از تلاش برای بهتر بودن خواهید برداشت.
اجازه ندهید عملکردتان ولو ضعیف؛ افکارتان را تحت سلطه دراورد. آنچه در نظر شما نقص جلوه میکند میتواند فرصتی برای توسعه باشد. این هم نیازمند تغییری ساده در ذهنیت ما است: هر وظیفه چالش زایی را بعنوان فرصتی برای بهبود یک مهارت در نظر بگیرید نه دروازه ای رو به شکست و ناکامی.
👈 همواره متواضع و البته قاطع هستند.
متواضع بودن و در عین حال قاطع بودن سخت است. وقتی شما قاطعیت دارید، به شما لقب مغرور خواهند داد. اما این شما هستید که می توانید با عملکردی درست به دیگران بفهمانید که انسانی متواضع هستید. اما درباره حرفه خود و شیوه مدیریت خود قاطعانه عمل می کنید. بهترین راه حل آن است که با نگرشی متواضعانه و ذهنیت یادگیرنده و باز با شغل جدید خود مواجه شوید. شما ارتقا یافتید چرا که از دیدگاه راس سازمان، پتانسیل لازم را داشته اید. اما این ابدا به معنای آن نیست که شما همه چیز را میدانید و زیردستانتان از این نعمت بی بهره اند. در واقع برترین رهبران میدانند که همیشه باهوش تر از آنها نیز در حلقه خانواده کاری شان وجود دارد.کنترل نفس موجب ایجاد احترام از سوی دیگر همکاران میشود و خصوصیات رهبری در فرد را تقویت میکند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💢 سطح اول: فردی با توانمندی های فوق العاده
این فرد با کمک استعداد، علم، مهارت و عادات کاری شایسته، همکاری موفقیت آمیزی از خود نشان میدهد.
💢 سطح دوم: عضو گروه مشارکت
توانمندی های فردی را صرف نیل به اهداف می کند و در یک کار گروهی بطور موثر با دیگران همکاری میکند.
💢 سطح سوم: مدیر کارآمد
افراد و نیروها را به پیگیری موثر و پربازده اهداف از پیش تعیین شده سوق میدهد.
💢 سطح چهارم: مدیر با نفوذ
مسئولیت های خود را انجام میدهد، دیدگاه روشن و گیرایی را به شدت دنبال میکند و معیارهای عملی بزرگتری را ایجاد میکند.
💢 سطح پنجم: مدیر خلاق یا رهبر
با آمیزه ای از فروتنی فردی و جسارت حرفه ای به دستاوردهای عالی و پایدار دست می یابد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نحوه مدیریت خشم و کنترل احساسات در موقعیتهای کاری از جمله مهمترین مهارتهای رفتاری مدیران محسوب میشود، چرا که یک برخورد ناشایست و اشتباه از سوی یک مدیر در قبال دیگران میتواند به صدمات و پیامدهای منفی گسترده و پیشبینی نشدهای منتهی شود که تمام قابلیتهای مدیریتی او را زیر سوال ببرد. در ادامه به پنج توصیه کاربردی و کلیدی در زمینه مدیریت خشم از سوی مدیران و رهبران اشاره خواهد شد:
✴️از دید یک شخص ثالث به قضیه نگاه کنید
یکی از بهترین کارهایی که میتوانید هنگام خشمگین شدن بهعنوان یک مدیر انجام دهید این است که از دید یک شخص ثالث و نه یک مدیر یا مافوق به قضیه نگاه کنید
✴️ در موقعیتهای پرخشم و پرچالش الگوی رفتاری طرف مقابل باشید
پرخاش کردن متقابل شما در برابر پرخاشگری دیگران تنها به تشدید بحران و بدتر شدن شرایط منتهی میشود.
✴️ قبل از سخن گفتن و واکنش نشان دادن خوب فکر کنید
از شما بهعنوان یک مدیر انتظار میرود در زمان مناقشه ها، خشم مدیریتیتان را فروببرید و قبل از گفتن یک جمله به پیامدهای آن و واکنشهای احتمالی دیگران در قبال آن خوب فکر کنید.
✴️ با موقعیت به وجود آمده به صورت شخصی برخورد نکنید
یکی از اشتباهات رایج در میان بسیاری از مدیران این است که با مشکلات و منازعات کاری به گونهای شخصی برخورد میکنند، درحالیکه در محل کار و در روابط شغلی، آنها نه یک شخص بلکه یک مقام هستند و واکنشهای آنها باید از منظر یک مدیر باشد و نه یک شخص عادی خارج از سازمان.
✴️ سعی کنید کمی قدم بزنید
یکی از بهترین راهها برای مدیریت خشم و دوری جستن از موقعیتهای تنشزا در محل کار این است که محل وقوع مناقشه را ترک کرده و پس از چند دقیقه قدم زدن و تمرکز پیدا کردن بحثها را ادامه دهید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸حاشیه و تنش در محل کار میتواند به شکلهای مختلفی مثل مشاجره و بحث مکرر یا رقابت ناسالم اتفاق بیفتد و به عملکرد سازمان آسیب بزند و محیط ناسالمی را برای کارمندان ایجاد کند.
وظیفه مدیران این است که سعی کنند با رفتارهای مناسب تا جای ممکن جلوی این اتفاقات را بگیرند. در اینجا به چند روش مقابله اشاره میشود.
▪️خودتان الگو باشید
از غیبت و حاشیه دوری کنید و روی صداقت، شفافیت و احترام تمرکز کنید. رفتار شما به عنوان مدیر نحوه برخورد دیگران را شکل میدهد؛ پس الگوی مثبتی برای تیم باشید.
▪️شیوهای برای حل مشکل تعریف کنید
به افراد نحوه مدیریت شرایط مختلف را آموزش دهید و مسیر حل مشکلات را مشخص کنید. ممکن است آنها متوجه مخرب بودن رفتار خود نباشند و بتوانید با آموزش به اصلاح رفتارشان کمک کنید.
▪️افراد را به گفتگوی رو در رو تشویق کنید
مشکلات را رو در رو و با حضور افراد درگیر با آن حل کنید. از قضاوت یک طرفه جلوگیری کنید و همیشه هر دو دیدگاه را بشنوید تا تصمیم گیری منصفانهتری داشته باشید.
▪️جلوی افراد مشکلساز را بگیرید
اگر فردی عمداً مشکل ایجاد کند ابتدا وارد حواشی او نشوید در صورت تکرار به او و دیگران یادآوری کنید که حرف و حدیث و حاشیه در محیط کار شما جایی ندارد.
▪️افراد با رفتار درست را تشویق کنید
از افرادی که در شرایط سخت رفتار مثبتی دارند به صورت عمومی قدردانی کنید تا الگوی دیگران شود. همچنین اگر خودتان اشتباهی کردید بپذیرید و عذرخواهی کنید تا این فرهنگ در محل کار جا بیفتد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در تلاشی برای بررسی تصمیمات مهم رهبران جدید، مؤسسهی تحقیقاتی Vistage نظر بیش از ۱۰۰۰ مدیر عامل شرکتهای بزرگ با کارایی بالا و کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMB) را به وسیلهی این پرسش بررسی کرد: «تصمیم مهم و کلیدی که امسال گرفتید چیست؟»
📌 پاسخهای مدیر عاملان به ۵ گروه تقسیم شد:
▪️ مدیریت استعدادها (۳۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: مواردی مانند برنامهریزی استعدادهای درخشان، بررسی استعدادها، مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل تواناییها و جایگاه، استخدام، پرداخت حقوق، مزایا، مشارکت و تعهد کارمندان و مدیریت عملکرد.
▪️ مدیریت مشتری (۲۹.۴ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: پیدا کردن، به دست آوردن و حفظ مشتریان در دنیای دیجیتال جدید.
▪️ مدیریت مالی (۱۷.۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: ثبت، گزارش و تجزیه و تحلیل درآمد، هزینهها و سود؛ مدیریت و گسترش سرمایه، استفاده از منابع مالی برای پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمان.
▪️ ادارهی عملیات کسبو کار (۱۰.۹ درصد)
مهمترین تصمیمها: زیر ساختها و امکاناتی که مخصوص کسبوکار سازمان هستند. در رابطه با خدمات وابسته به شغل؛ هماهنگی درخواستهای مشتری و منابع مربوط به کار، در رابطه با تولید؛ بهینهسازی امکانات و تجهیزات تولید، کارخانهها و زنجیرهی تأمین؛ در رابطه با ساختار، مدیریت تجهیزات، پروژهها و منابع.
▪️ رهبری (۵ درصد)
مهمترین تصمیمها: انتخاب تاکتیکها، تکنیکها و استراتژیهایی که مدیران عامل را قادر میسازد تا دیدگاه خود را به اجرا درآورند یا به اهدافشان دستیابی پیدا کنند.
منبع: inc.com
@MBAevent
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1. خودآگاهی (Self-awareness)– درک نقاط قوت، ضعف و ارزشها.
2. یادگیری مستمر (Continuous learning) – کسب دانش جدید و تقویت مهارتها.
3. هدفگذاری (Goal setting) – تعریف اهداف واضح، قابل اندازهگیری و دستیافتنی.
4. تابآوری (Resilience) – ساختن
استقامت ذهنی برای مقابله با چالشها.
5. انعطافپذیری/سازگاری (Adaptability) –
پذیرش تغییر و ماندن در حالت انعطافپذیر در موقعیتهای نامشخص.
6. انضباط (Discipline) – حفظ تمرکز و انسجام در عمل.
7. هوش هیجانی (Emotional intelligence)– مدیریت احساسات و تقویت روابط مستحکم.
8. ذهنیت رشد (Growth mindset) – باور به توانایی توسعه از طریق تلاش و یادگیری.
9. کنجکاوی (Curiosity) – باقی ماندن در حالت پرسشگری و پذیرش تجربیات جدید.
10. مدیریت زمان (Time management) – اولویتبندی کارها بهطور مؤثر برای دستیابی به تعادل و بهرهوری.
@MBAevent
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در دنیای پر نوسان امروز، مدیرانی موفق هستند که به طور مداوم مهارتهای تخصصی و عملکردی خود را با دنیای امروز افزایش میدهند. آنها باید این مهارت را در افرادی که بر آنها نظارت می کنند نیز توسعه دهند. مدیران مانند سابق نمیتوانند به سادگی فرمان دهند و کنترل کنند. آنها همچنین با پاداش دادن به اعضای تیم که در گذشته برای اجرای بی عیب و نقص کارها بود، موفق نخواهند شد. در عوض، با حمایت کامل ، آنها باید خود را به عنوان مربیانی که وظیفه آنها جلب اعتماد، ایجاد انگیزه و خلاقیت و یادگیری کارکنان است، تغییر دهند.
یک مدیر در نقش کوچ با استفاده از مهارت پرسیدن هوشمند و قدرتمند، کارکنان را به چالش میکشد تا عمیقتر فکر کنند و بتوانند مسائل را با دید بازتری ببینند و خودشان راهحل مورد نظر را پیدا کنند. کوچینگ به مدیران کمک میکند تا نسبت به مسائل، دیدگاهی همه جانبه و بازتر داشته باشند و از این طریق مهارتهای استدلالی کارکنان را تقویت کرده و عملکرد آنها را بهبود ببخشند.
به گفته گالوپ، متأسفانه، از هر ۱۰ مدیر، تنها ۲ نفر به طور غریزی درک واقعی از مهارت کوچینگ دارد؛ زیرا اکثر مدیران نمی دانند کوچینگ واقعا چیست.
بسیاری از مدیران سازمانها این نکته را نمیدانند که با تغییر یک باور در خود به راحتی میتوانند تمامی موانع و مشکلات سازمان خود را برطرف کنند. اما نکته مثبت این است که کوچینگ را به راحتی میتوان فرا گرفت و آن را در شرکت، سازمان و یا حتی در کارگاه صنعتی خود به کار گرفت و نتایج شگفت انگیز آن را مشاهده کرد.
اگر به عنوان یک مدیر تصمیم گرفته اید که از کوچینگ برای ارتقاء خود و سازمان خود بهره بگیرید، این نکات را به یاد داشته باشید:
@MBAevent
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تبلیغات سراسری استارتآپ 🚀
⚡ثبتنام دوره DBA صنعت چهارم آغاز شد
ویژه مدیران و رهبران تحولآفرین Industry 4.0
دوره DBAI4.0 فناپکمپس یک برنامه جامع و سطحبالا برای مدیرانی است که میخواهند نقش رهبر را در مسیر تحول دیجیتال سازمانها ایفا کنند.
✨ این برنامه شامل ۱۲ ماژول تخصصی در سه حوزه کلیدی، برای تغییر نگرش مدیران شرکتکننده با رویکردی علمی، عملی و آیندهنگر طراحی شده:
۱. مدیریت و رهبری تحول
۲. استراتژی و نوآوری در عصر Industry 4.0
۳. فناوریهای تحولآفرین و کاربردهای آن در کسبوکار
📌ظرفیت محدود برای حفظ کیفیت یادگیری
🔗اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره👇
https://b2n.ir/tg8868
___
فناپکمپس؛ رشد در بازار کار دیجیتال
@Fanapcampus
ویژه مدیران و رهبران تحولآفرین Industry 4.0
دوره DBAI4.0 فناپکمپس یک برنامه جامع و سطحبالا برای مدیرانی است که میخواهند نقش رهبر را در مسیر تحول دیجیتال سازمانها ایفا کنند.
✨ این برنامه شامل ۱۲ ماژول تخصصی در سه حوزه کلیدی، برای تغییر نگرش مدیران شرکتکننده با رویکردی علمی، عملی و آیندهنگر طراحی شده:
۱. مدیریت و رهبری تحول
۲. استراتژی و نوآوری در عصر Industry 4.0
۳. فناوریهای تحولآفرین و کاربردهای آن در کسبوکار
📌ظرفیت محدود برای حفظ کیفیت یادگیری
🔗اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره👇
https://b2n.ir/tg8868
___
فناپکمپس؛ رشد در بازار کار دیجیتال
@Fanapcampus
مهمترین هدف از مدیریت منابع انسانی، ارتقای سطح انگیزه کارکنان است. انگیزه دادن به کارکنان مستلزم آن است که نیازهای مختلف آنها را بشناسیم و آنها را تأمین کنیم. درباره نیازهای انسان نظریه های زیادی ارائه شده اند. یکی از نظریه هایی که اخیراً مطرح گردیده است، نظریه CHAMPFROGS به معنی قورباغه های قهرمان است. هر یک از ۱۰ حرف این واژه، سرآغاز کلمه ای است که به یکی از نیازهای اساسی انسان اشاره دارد:
🔻← چقدر به کارکنان اطلاعات میدهیم و کنجکاوی آنها را پاسخ میدهیم؟ (Curiosity)
🔻← کارکنان سازمان، چقدر به کارشان افتخار میکنند؟ (Honor)
🔻← چقدر کارکنان و افکارشان را تأیید میکنیم؟ (Acceptance)
← چقدر روی دانش و مهارت کارکنان سرمایه گذاری میکنیم به گونه ای که احساس شایستگی و استادی کنند؟ (Mastery)
🔻← چقدر اجازه میدهیم که کارکنان روی کار و شرایط کار اثرگذار باشند و احساس قدرتمندی کنند؟ (Power)
🔻← چقدر به کارکنان آزادی عمل برای ابتکار و خلاقیت میدهیم؟ (Freedom)
🔻← چقدر امکان همکاری با همکاران خوب و کار تیمی را برای کارکنان فراهم کرده ایم؟ (Relatedness)
🔻← شرایط کار کارکنان چقدر منظم، ایمن و قابل پیش بینی است؟ (Order)
🔻← تا چه اندازه در تعریف و تخصیص اهداف برای کارکنان موفق بوده ایم و چقدر بین اهداف آنها و اهداف سازمان سازگاری وجود دارد؟ (Goal)
🔻← کارکنان چقدر احساس میکنند که مورد توجه و احترام و قدردانی هستند؟ (Status)
@MBAevent
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM