شبکه داستانی عصبی – Telegram
شبکه داستانی عصبی
793 subscribers
746 photos
35 videos
96 files
1.9K links
اینجا راجع به چیزایی که دوست دارم صحبت می‌کنم: داستان، هوش مصنوعی، موسیقی، نرم‌افزار، هنر، روانشناسی و ... :)

اگه خواستید صحبت کنیم خیلی خوشحالم می‌کنید:
@alimirferdos
Download Telegram
Forwarded from Blue Phoenix
Blue Phoenix
دنیا در کرانه‌ها و اعماقش آبی‌ست. این آبی همان نورِ گم‌شده است. نور، در انتهای طیف آبی‌اش، تمام مسیرِ از خورشید تا زمین را طی نمی‌کند. در میان مولکول‌های هوا می‌پاشد، در آب به هر سو پخش می‌شود. آب بی‌رنگ است، آبِ کم‌عمق رنگ چیزی را می‌گیرد که زیرش باشد اما…
ما میل و اشتیاق را مسئله‌ای می‌دانیم که باید حلش کنیم. عوض این‌که بر ماهیت و حس اشتیاق تمرکز کنیم، دنبال این هستیم که ببینیم مشتاق چه شده‌ایم و متمرکز می‌شویم بر آن چیز و نحوه‌ی به‌دست‌آوردنش. هر چند اغلب همین فاصله‌ی بین ما و آنچه مشتاقش هستیم فضای مابین را با آبیِ حسرت پر می‌کند. گاهی از خودم می‌پرسم می‌شود با کمی تغییر دیدگاه این حس را هم همچون حسی مستقل پاس داشت یا نه، چون این حسرت همان‌قدر ذاتیِ وضعیت انسان است که آبیْ ذاتیِ دوردست‌ها. می‌توانی به دوردست نگاه کنی و نخواهی نزدیک‌تر بیاوری‌اش؟ می‌توانی همان‌طور که زیباییِ آن آبیِ تصاحب‌ناشدنی را از آن خود می‌کنی، حسرتت را هم از آنِ خود کنی؟ چون چیزی از این حسرت، مثل آبیِ دوردست، با حصول و رسیدن فروکش نمی‌کند، فقط جابه‌جا می‌شود، درست مثل کوه‌هایی که وقتی بهشان می‌رسی دیگر آبی نیستند و رنگ آبیْ دوردستِ دیگری را در بر گرفته. رمز زیباتر بودن تراژدی از کمدی و این‌که چرا از حزن برخی آهنگ‌ها و قصه‌ها حظّ وافر می‌بریم در همین است. چیزی همیشه در دوردست است
Blue Phoenix
و کتاب این شکلی شروع میشه:
یکی از کتاب‌هایی که خیلی بهم چسبید:
«نقشه‌هایی برای گم شدن»
این بده 😂
شبکه داستانی عصبی
این رو کسی هست بخواد شرکت کنه؟ کنفرانس باحالیه و خیلی دوست دارم محتواش رو داشته باشم ولی این ساعت پنجشنبه نمیتونم. اگه کسی شرکت می‌کنه بگه لطفاً
Platform for Real-time Recsys (Claypot AI)
Improving Long-Term User Engagement with Push Notifications Using Model-Based Reinforcement Learning (Twitter)
RecSysOps: Best Practices for Operating a Large-Scale Recommender System (Netflix)
Building an Open Source Framework for Recommender Systems (NVIDIA)
An Embarrassment of Riches: Trying to Find Harmony Among Several Different Models (Weights & Biases)
Recs at Reasonable Scale (Coveo)
هم‌نوازی با هوش مصنوعی:

In this paper we present a preliminary version of the ACCompanion, an expressive accompaniment system for MIDI input. The system uses a probabilistic monophonic score follower to track the position of the soloist in the score, and a linear Gaussian model to compute tempo updates. The expressiveness of the system is powered by the Basis-Mixer, a state-of-the-art computational model of expressive music performance. The system allows for expressive dynamics, timing and articulation.

https://arxiv.org/abs/1711.02427
Forwarded from عتید
🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂

ذلت کشِ هزار خیالیم و چاره نیست
لعنت به وضعِ دور ز دلدار زیستن

#جناب_بیدل
@atidpoetry

🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂
👍2
شبکه داستانی عصبی
Nicolina – Crave
این رو گوش میدم. بارون میاد. و چقدر با شعرش حس نزدیکی دارم
👍1
Check out a new hybrid approach that leverages both ML and rule-based semantic engines to build a Transformer-based semantic code completion model, which we show can improve developer efficiency. Read more ↓ https://t.co/bu6dTdPgII
A 1-hour course designed for absolute beginners:

Introduction to Machine Learning Problem Framing.

https://developers.google.com/machine-learning/problem-framing/

This free course will help you identify opportunities to apply machine learning.
حدود ۲۰ ساعت پیش، نسخه‌ی آلفای کتابخونه shiny برای پایتون ریلیز شد. این کتابخونه تقریبا یکی از کتابخونه‌های بصری‌سازی بود که برای زبان R در دسترس قرار داشت:

Shiny makes it easy to build interactive web applications with the power of Python’s data and scientific stack.

https://shiny.rstudio.com/py/
Forwarded from عتید
🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂

از هجر شِکوه با در و دیوار می‌کنم
چون داغ دیده‌ای که کند گفتگو به خاک

#جناب_صائب
@atidpoetry

🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂
👍1
من حوزه‌ی مورد علاقه‌ام خیلی سمت بیوانفورماتیک نیست؛ ولی این خبر خیلی می‌تونه تاثیرگذار باشه. AlphaFold یک پروژه خیلی بزرگ از گوگل برای تخمین و تحلیل ساختار پروتئین‌هاست. تا همینجا این پروژه تاثیر خییییییلی زیادی در حوزه داروها داشته.
امروز عصر اعلام کردند که مقیاس پروژه قراره ۲۰۰ برابر بشه و این واقعا می‌تونه تاثیرات تخیلی‌ای در پیشبرد علم آینده داشته باشه.

DeepMind:

Today, we’re releasing predicted structures for nearly all catalogued proteins known to science, which will expand the #AlphaFold database by over 200x - from nearly 1 million to 200+ million structures: https://t.co/GjVES2pBFY 1/ https://t.co/lp8qunbUiX
هفته‌ی گذشته یه بار تعریفش رو لای صحبت‌های سیاوش شنیدم و تعریف «نوایی»ش رو از بهنود.
آلبوم «خون پاش و نغمه ریز» رو حسین سمندری با دوتار زده و ابراهیم شریف‌زاده خونده. این آلبوم به صورت اختصاصی در موسیقی خراسانی است.

شعر خون پاش و نغمه ریز رو اخوان ثالث سروده که اسم آلبوم از روی اون برداشته شده.
قسمتی از نوشته ی اخوان ثالث در مورد حسین سمندری و ابراهیم شریف زاده:

برای استاد بزرگ حسین سمندری و حضرت آقای شریف‌زاده همراه سازش، كه هنوز هیچكدامشان را ندیده‌ام، اما ساز و آوازشان را شنیدم . از دوست با ذوق و ارجمندم مرتضی اخوان کاخکی سپاس که در سال نو این عیدی عجیب را آورد . گویا استاد سمندری را برای ضبط سازش یکی دوبار به خارج هم برده اند . شنیدم یهودی منوهین نوازنده شهیر ویولن با آن شهرت جهانی و اوج هنر نوازندگی وقتی ساز استاد سمندری را می‌شنود می‌گوید من حاضرم تمام افتخارات جهانیم را در موسیقی بدهم و در عوض بتوانم پنجه ی این مرد روستایی را داشته باشم و از ساز چنین نغمه‌هائی بیرون آورم. استاد سمندری دهقان ساده‌ای است در خواف خراسان. سبز پری ، شتر خجو، سرحدی ، فریاد، یار نازک ، پرش جل، (جل نام مرغیست) مسجد نور، شیخ احمد جام و ... همه نام های نغمه ها و آوازهایی است که نواخته و خوانده شده است
مرتضی می گفت سمندری وقتی دو تار می‌نواخت پنجه‌اش خونین شده بود
من ابتدا می خواستم این قطعه را به لهجه ی خراسانی و روستایی بگویم تا برای استاد سمندری مانوس تر باشد، ولی نشد، یعنی نتوانستم، با اینهمه کوشیدم کلام هرچه ممکن است ساده تر باشد و پُر اوج قدمایی نگیرد

▫️مرحوم استاد مهدی اخوان ثالث / تهران _ فروردین 1363
▫️از کتاب : تو را ای کهن بوم و در دوست دارم

▫️شعر خون پاشو نغمه ریز

قربان زخمه های تو خون پاش و نغمه ریز
"سبز پری" ست اینکه زنی یا "شتر خجو" ؟

تو با دو سیم محشر کبری به پا کنی
شش تار خویش من شکنم . یا نه ؟ هان بگو

از پنجه ی تو زخم جگر، خون دل چکان
مضراب من برنجی و مومی ست ، سیم مو

تو زیر آب می بری و می دهی به دشت
دارد شتر خجوی تو حکم شتر گلو

استاد بی نظیر، حسین سمندری
پر از کدام چشمه و دریا کنی سبو ؟

سر حدی عجیب تو فریاد قرن هاست
در آن دوتار گشته نهان، گرم های و هو

در پهلوی دوتار تو، شش تار بی گمان
چون کله ی انشتن باشد برِ کدو

از من به "شیخ احمد جام" تو صد سلام
آن ژنده پیل ِ زنده دل ِ صاحب آبرو
بی کوک ِتازه راه، دگر می زنی مگر
داری به ساز چند قناری نهان، بگو

ساز عزیز خویش شنیدم فروختی
کارزان تری از آن بخری، بر فلک تفو

آقا شریف زاده که همراه ساز بود
بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو

آقای شهر و این همه خوش ذوق و اهل دل
لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او

از موی "یار نازک" خود تا چه دیده است
کاین سان به درد نالد، پیری چون من دو مو

اطراف خواف بنده شنیدم که در سخن
ور او که "تل وزو" مگن و ای که "رادیو"

آواز پیر و ساز تو دیگر به باد داد
هم عرّ ِ رادیو و هم وزّ ِ تل وزو

چیزی نمانده بود مسلمان شویم باز
ز "الله" و "یار" گفتن آن پیر نیکخو
خنجر کشید بر جگرم زخمه ی تو مرد
این تیغ را که کرده، بگو؛ در دلت فرو

من زیر و بم شنیده ام از این جهان بسی
زیر و بم تو می درد و می کند رفو

زآن زیر ها به گوش من آمد نهیب زور
چنگیز بود یا دگر، آن ظلم زورگو؟

باران آب و نور روان بود چون جله
خورشید و ابر گشته دوان از هزار سو

کاری هزار سازه کنی، با دو سیم، تو
رودی چنین بزرگ چسان سازی از دو جو

دولّوی خوشگل ِ تو برد دست از همه
با خال و داغ ، چون جگر من هزار لو

صد سمفونی به گرد دوتارت نمی رسد
اینک کرال ِ بتهوون و نیز صد چنو

باشد نوای "مسجد نور" تو چون دعا
حتی دعا مخوان تو مگر پاک و با وضو

پرواز می دهد "پرش ِ جل" دل مرا
تا عرش می روم چو دعا پاک و دوست جو

هر چند مدتی ست صبوحی نمی زنم
گوید پزشک : نیست ترا زین بتر عدو

اشکی گرفتی این سر صبحی ز من تو مرد
که م دست رفت بهر صبوحی سوی سبو

پروانه ام من و تو سمندر، کز آتش است
معشوق و قبله ی ما، سوزان و روبرو

ما و تو نسلمان به یکی اصل می رسد
یعنی به عشق ، زنده بمانی پسر عمو!
👏1