پادکست آدمهای معمولی – Telegram
پادکست آدمهای معمولی
5.01K subscribers
882 photos
880 videos
57 files
1.36K links
👫 همه ما آدمهای معمولی هستیم که با سخت‌کوشی متفاوت می‌شویم
🎧 شنیدن داستان آدم‌ها، و زیر و رو کردن تجربیات‌شان
🎙️با میزبانی دکتر علیرضا دهقانی @ard24ir

ارتباط با ما:
@Ordmenism

اپیزودهای پادکست:
https://m.youtube.com/@ordmenpodcast/streams
Download Telegram
اپیزود ۱۵۴ | آناهیتا ملک، دانشیار، کوچ و متخصص نوآوری اجتماعی | از دنیای آکادمیک تا ساختن مسیر شغلی

📅 جمعه ۱۹ دسامبر ۲۰۲۵ ساعت ۱۷:۰۰ به وقت ایرلند (۲۸ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران)

💥 https://www.youtube.com/watch?v=j8tkC6BtIoI

خیلی وقت‌ها فکر می‌کنیم مسیر موفقیت شغلی، یعنی بالا رفتن از پله‌های یه نردبان مشخص؛ درس بخونی، مدرک بگیری و یه گوشه‌ای مشغول کار بشی. اما تو دنیای امروز، مسیرهای شغلی دیگه خطی نیستن. ارزشمندترین مسیرها اونایی هستن که مرزهای جغرافیایی رو رد می‌کنن و دانش رو به «اثرگذاری اجتماعی» تبدیل می‌کنن. سوال اصلی اینه: چطور می‌شه از دلِ پژوهش و تئوری، راهکارهایی درآورد که زندگی آدم‌ها رو بهتر کنه و به سازمان‌ها معنا بده؟

مهمان اپیزود ۱۵۴ پادکست، خانم دکتر آناهیتا ملک، از جمله کسانی هستن که دقیقاً همین مسیر پویا و بین‌المللی رو زندگی کردن. ایشون در حال حاضر دانشیار و رئیس بخش تحصیلات تکمیلی (Head of Graduate School) در دانشگاه باکینگهام‌شایر نیو (BNU) انگلیس هستن؛ اما داستانشون به همین‌جا ختم نمی‌شه. دکتر ملک مسیری طولانی رو از دکترای مدیریت گردشگری و رویدادها (در مالزی) و دوره پسادکترا در دانشگاه آویرو پرتغال طی کردن تا امروز که به عنوان یه رهبر آکادمیک فعالیت می‌کنن.

چیزی که مسیر ایشون رو متمایز می‌کنه، تمرکز روی «نوآوری اجتماعی» و حل مسائل واقعی جامعه‌ست. ایشون علاوه بر نقش دانشگاهی، به‌عنوان کوچ و مشاور توسعه (L&D)، به سازمان‌ها کمک می‌کنن تا هوشمندانه‌تر رشد کنن. یکی از دغدغه‌های جذابشون هم پروژه‌هایی مثل استانداردسازی رویدادهای موسیقی برای افراد دارای تنوع عصبی (Neurodiversity) هست که نشون می‌ده چطور می‌شه دانش رو به خدمت انسانیت درآورد. با ما همراه باشید تا از تجربیات ایشون در ساختن یک مسیر شغلی معنادار و بدون مرز بشنویم و ازشون بیاموزیم.

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5
پادکست آدمهای معمولی
به عجیب‌ترین بازار کار تاریخ خوش آمدید! زمان: شنبه ۲۹ آذر ساعت ۲۰ تا ۲۲ به وقت ایران سخنران: مهندس علی میرفردوس،‌ تک لید، مهندس نرم‌افزار و متخصص ماشین لرنینگ در کانادا اطلاعات بیشتر درباره وبینار رو از این لینک ببینید: https://ordmenpodcast.com/academy/weirdest…
شاید بزرگترین اشتباه ما اینه که فکر می‌کنیم:
«امنیت شغلی» = «تخصص فنیِ بیشتر»

برای همین مدام می‌دویم تا چیزهای جدید یاد بگیریم، ولی باز هم نگرانیم.
ولی چرا؟
چون تخصص، فقط یک سومِ ماجراست!

اما ۲ بخش دیگه چی هستن؟

طبق تجربه و تحقیقات آقای علی میرفردوس، سخنران وبینار هفته‌ی‌ آینده، حامیان و فرصت‌ها در کنار تخصص و مهارت، ۳ بخش اصلی سیستم شغلی ما باید باشن تا نه تنها از بازار کار حذف نشیم، رشد کنیم و به‌روز بمونیم...

اگر دغدغه‌ی آینده شغلی‌تون رو دارید، شنبه‌شب ۲۹ آذر ماه تو این جلسه کاربردی شرکت کنید به‌خصوص اگر دانشجو هستید یا تو حوزه تک کار می‌کنید.

+ اطلاعات و روش ثبت نام رو در پستی که ریپلای شده می‌تونید ببینید.

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍51
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهاجرت آکادمیک‌ پراسترس‌تره

مهاجرت به خودیِ خود چالش‌های زیادی داره، اما «مهاجرت تحصیلی» تو اون سال‌های اول، فشارش یه جنسِ دیگه‌ست. مخصوصاً وقتی تو مقاطعی مثل پست‌داک یا پوزیشن‌های موقت هستی، داستان پیچیده‌تر میشه. اینجا دیگه فقط بحثِ دلتنگی نیست؛ بحثِ اینه که مدام نگرانی قراردادت تموم شه و هنوز کار بعدی جور نشده باشه. ترسِ از گپ افتادن بینِ دوره‌ها، استرسِ تمدیدِ ویزا و اون بلاتکلیفی دائمی که «بعد از این پروژه چی میشه؟»، باعث میشه حتی تو روزای خوب هم تهِ ذهنت درگیر باشه و نتونی اون‌طور که باید، احساسِ آرامش و ثبات کنی.

سختیِ ماجرا اینجاست که تو باید هم‌زمان دو تا کارِ سنگین رو مدیریت کنی: از یه طرف باید تمرکزت کاملاً روی پژوهش و کار علمی باشه تا رزومه‌ت قوی بمونه، و از طرف دیگه باید با نگرانی‌های مربوط به اقامت و کاغذبازی‌ها دست‌وپنج نرم کنی. این وضعیتِ «معلق بودن» و نداشتنِ امنیتِ شغلیِ طولانی‌مدت، انرژی زیادی از آدم می‌گیره؛ چون بقیه فکر می‌کنن داری بهترین روزات رو می‌گذرونی، ولی خودت می‌دونی که چقدر ذهنت درگیرِ موندن یا رفتنه. با این حال، نباید فراموش کرد که این دوران، یه مرحله‌ی موقته؛ یه دوره‌ی گذارِ سخته که باید طی بشه تا بالاخره به اون ثباتِ کاری و اقامتیِ نهایی برسی.

بخشی از صحبت‌های دکتر علیرضا دهقانی، میزبان پادکست آدم‌های معمولی در اپیزود ۹۴ پادکست در گفت‌وگو با آقای سجاد عدالت‌زاده عزیز به این موضوع مربوطه که می‌تونید این گفت‌وگو رو از لینک زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=1H_5kjF1vXc

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارتباط با بعضی‌ها میشه اون سیلی که نیاز نداری!

روابط انسانی کلافِ سردرگمیه و گاهی این پیچیدگی از جایی بیشتر میشه که فکر می‌کنیم «صبرِ ایوب» داشتن، کلیدِ حلِ مشکلاته. چه تو محیط کار و چه تو دوستی‌ها، گاهی دچار این توهم می‌شیم که اگه بیشتر کوتاه بیایم، بیشتر محبت کنیم یا نادیده بگیریم، بالاخره یه روزی طرف مقابل (مدیر یا دوست و...) تغییر می‌کنه. اما واقعیت اینه که ما خیلی وقت‌ها داریم ارزشمندترین سرمایه‌مون، یعنی آرامشِ روانمون رو خرجِ آدم‌ها یا سیستم‌هایی می‌کنیم که نه ظرفیتِ تغییر دارن و نه ارزشِ این همه ازخودگذشتگی. تلاش برای اصلاحِ کسی که نمی‌خواد تغییر کنه، اغلب فقط یه فرسایشِ یک‌طرفه‌ست که تهش ما می‌مونیم و یه روح خسته.

برخلاف جملات کلیشه‌ای که می‌گن «هر آدمی درسی به ما می‌ده»، واقعاً لزومی نداره برای یاد گرفتنِ هر درسی، روحمون رو زخمی کنیم. بعضی تجربه‌ها و آدم‌ها فقط فرسایشِ محض هستن و ردپای سمی روی ذهن می‌ذارن که می‌شد اصلاً تجربه‌شون نکرد. برای همینه که «مرزبندی شفاف» یه مهارت حیاتیه. فرصت دادن به آدم‌ها نشانه بلوغه، اما این فرصت نباید چکِ سفید امضا باشه چون رابطه یعنی «تعاملِ متقابل»... و خیلی وقت‌ها شجاعتِ واقعی تو موندن و درست کردن نیست، تو رها کردن و رفتن به سمتِ فضا و آدم‌هاییه که قدرِ حضور و تلاشت رو بدونن.

بخشی از صحبت‌های خانم دکتر آناهیتا ملک، دانشیار، کوچ و متخصص نوآوری اجتماعی در انگلستان در اپیزود ۱۵۴ پادکست به این موضوع مربوطه که گفت‌وگوی کامل با ایشون رو می‌تونید از لینک زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=j8tkC6BtIoI

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
6👍4
پادکست آدمهای معمولی، پس از بیش از ۱۵۰ اپیزود، ۱۰ هزارتایی شد، با محبت و همراهی شما عزیزان.
به امید اینکه بتونیم این راه رو تا اپیزود ۱۰۰۰ و ۱۰۰ هزارتایی شدن ادامه بدیم.
7
پادکست آدمهای معمولی
اکثر ما برای پیشرفت، فقط روی «تخصص» تمرکز می‌کنیم و از طرفی هم دائم نگران هوش مصنوعی و تغییراتی که مدام تو بازار کار اتفاق میفته هستیم... اما برای مدیریت این موضوع کار خاصی هم نمی‌کنیم و فقط هرازچندگاهی یه ابزار جدید یاد می‌گیریم... ولی این کافی نیست... …
♦️وبینار ««به عجیب‌ترین بازار کار تاریخ خوش آمدید»» امشب ساعت ۲۰

برای کسانی که می‌خوان دربرابر تغییرات بازار کار به‌خصوص تحت تاثیر AI، آمادگی بیشتری داشته باشن و بتونن آینده‌ی شغلی‌شون رو مدیریت کنن.

(پیشنهاد ویژه برای دانشجوها و کسانی که در حوزه Tech فعالیت دارن)

برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام کلمه‌ی «بازار کار» رو به @Ordmenism بفرستید.
پادکست آدمهای معمولی pinned «♦️وبینار ««به عجیب‌ترین بازار کار تاریخ خوش آمدید»» امشب ساعت ۲۰ برای کسانی که می‌خوان دربرابر تغییرات بازار کار به‌خصوص تحت تاثیر AI، آمادگی بیشتری داشته باشن و بتونن آینده‌ی شغلی‌شون رو مدیریت کنن. (پیشنهاد ویژه برای دانشجوها و کسانی که در حوزه Tech…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در مهاجرت کم‌توقع باش!

مهاجرت تغییر بزرگیه و متناسب با ظرفیت آدم‌ها، سختی‌هاش کم و زیاد میشن... و چیزی که می‌تونه این مسیر رو ناهموارتر کنه، «توقعاتِ» ماست. اگه مدام بخوایم شرایطِ فعلی رو با جایگاه و روالی که قبلاً داشتیم مقایسه کنیم و انتظار داشته باشیم همه چی سریع سر جاش قرار بگیره، فقط خودمون رو کلافه می‌کنیم. اینجوری هر ناملایمتیِ کوچیکی برامون بزرگ میشه و به جای حل مسئله، درگیرِ حسرت خوردن می‌شیم.

اما اگه با این ذهنیت جلو بریم که «اومدم تا دوباره بسازم»، ماجرا فرق می‌کنه. این نگاه باعث میشه صبورتر باشیم و به خودمون حق بدیم که پله‌پله بریم بالا. قرار نیست تمامِ راه رو یه شبه بریم؛ همین که قبول کنیم الان تو مرحله‌ی کاشتیم و زمان می‌بره تا دوباره به اون ثبات و جایگاه برسیم، یه آرامشِ ذهنی بهمون میده و فشار رو از روی دوشمون برمیداره تا راحت‌تر مسیر رو طی کنیم.

بخشی از صحبت‌های خانم دکتر زهره آموزگار در وبینار «ایمیل‌هایی که خوانده می‌شوند» آموک، به این موضوع مربوطه که شما می‌تونید با عضویت در آموک، به این وبینار و تمام وبینارهای گذشته و آینده به صورت دائمی دسترسی داشته باشید.
اطلاعات بیشتر: پیام به @Ordmenism

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2
یلدا فقط حکایتِ بلندترین شبِ سال نیست، بلکه نویدی است جاودانه بر این حقیقت که حتی ممتدترین تاریکی‌ها نیز سرانجام در برابرِ طلوعِ سپیده تسلیم خواهند شد؛ پس بگذاریم شعله‌ی امید در دلمان، همواره بلندتر و پرفروغ‌تر از سیاهیِ هر شبی باشد.

🍉 بر شما همراهان پادکست آدم‌های معمولی مبارک...

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
8
صدای تخصص شما شنیده می‌شه؟

برای همه ما روشنه که تو مختصاتِ دنیای امروز، صرفاً «متخصص بودن» و داشتنِ دانشِ فنی، ضامنِ موفقیت نیست. خیلی وقت‌ها آدم‌های به‌شدت باهوش و فنی‌ای رو می‌بینیم که چون بلد نیستن دانششون رو درست ارائه بدن یا با بقیه تعاملِ سازنده داشته باشن، عملاً توی حاشیه می‌مونن و اون‌طوری که شایسته‌ست دیده نمی‌شن. در واقع، دانشِ تخصصی فقط بلیتِ ورود به بازیه، ولی این مهارت‌های ارتباطیه که تعیین می‌کنه تا کجای جدول بالا بری.

نکته‌ی مهم اینه که این مهارت‌ها ارثی نیستن و قرار نیست خودبه‌خود سبز بشن؛ باید براشون «برنامه» داشت. همون‌طور که برای یادگیریِ مهارت و تخصصمون وقت می‌ذاریم، باید برای تقویتِ هوش هیجانی، مدیریت زمان و اصول مذاکره هم تمرینِ آگاهانه کنیم. آیا شما برای تقویت مهارت‌های نرم برنامه مشخصی دارید؟

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درس بزرگ زندگی من در رابطه با آدم‌ها

یکی از بزرگ‌ترین خطاهای ما در ارتباط با دیگران اینه که رفتارِ نامناسبِ دیگران رو به مشکلی در خودمون ربط می‌دیم یا تحت تاثیر این رفتار ناسالم قرار می‌گیریم. وقتی کسی ما رو نادیده می‌گیره یا پرخاش می‌کنه، اولین سوالِ ذهنمون اینه که «من کجا کم گذاشتم؟». در حالی که خیلی وقت‌ها، اون آدم اصلاً ما رو نمی‌بینه؛ اون داره با سایه‌های خودش، با کمبودهای گذشتش و گره‌های کورِ درونیش می‌جنگه و ترکش‌های این جنگِ داخلی، تصادفی به ما می‌خوره. اون رفتاری که ما به خودمون می‌گیریم، در واقع «فریادِ» مشکلاتِ حل‌نشده‌ی اونه، نه نمره و بازخوردی از شخصیت یا عمل ما.

درواقع لازمه از این انتظار که «همه باید درست و سالم رفتار کنن» دست برداریم؛ چون خیلی‌ها اصلاً ابزارِ روانیِ لازم برای رفتارِ سالم رو ندارن. حساب باز کردن روی شعور یا تعادلِ همه، فقط باعثِ ناامیدیِ خودمون میشه. اگه قرار باشه پایِ هر برخوردِ سمی ترمز کنیم و دنبالِ دلیل و منطق بگردیم، عملاً داریم سوختِ زندگی‌مون رو پایِ تحلیلِ بیماریِ یکی دیگه هدر می‌دیم. بهترین واکنش در چنین وضعیتی، «شخصی نکردنِ» ماجراست؛ باید بپذیریم که این «نقصِ» اون آدمه، نه «تقصیرِ» ما، و با سعی بر بی‌تفاوتی از کنارش رد بشیم تا آرامشمون حفظ بشه.

بخشی از صحبت‌های خانم دکتر آناهیتا ملک، دانشیار، کوچ و متخصص نوآوری اجتماعی در انگلستان در اپیزود ۱۵۴ پادکست به این موضوع مربوطه که گفت‌وگوی کامل با ایشون رو می‌تونید از لینک زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=j8tkC6BtIoI

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
7👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روابط بلندمدت، پول‌سازه!

اهمیت شبکه‌سازی بر کسی پوشیده نیست، اما اغلب دنبالِ گسترشِ عرضیِ روابطیم؛ اینکه آدم‌های بیشتری رو بشناسیم. اما ارزشِ واقعی و اون «سودِ طلایی» که دنبالش هستیم، خیلی وقت‌‌ها توی عمق و قدمتِ رابطه‌ها پنهان شده. روابطِ سطحی و کوتاه‌مدت شاید برای رفعِ نیازهای فوری خوب باشن، اما پروژه‌های بزرگ، پیشنهادهای شغلیِ خاص و حمایت‌های حیاتی، معمولاً از سمتِ کسانی میاد که سال‌هاست ما رو می‌شناسن و به «ثبات» و «شخصیت» ما اعتماد دارن. اعتماد چیزی نیست که توی یک جلسه یا با یک سلام‌وعلیک به وجود بیاد؛ محصولِ زمان و آزمون‌های مختلفه.

بنابراین نگاهِ ما به آدم‌ها نباید «معامله‌گرانه» و لحظه‌ای باشه؛ بلکه باید نگاهِ «سرمایه‌گذاری» باشه. ساختنِ یک رابطه‌ی بلندمدت هزینه داره؛ نیاز به مراقبت، شنیدن، کمک کردن بدونِ چشم‌داشت و حضورِ مستمر داره. شاید امروز و فردا نتیجه‌ای نگیریم، اما روابط انسانی مثل «سودِ مرکب» عمل می‌کنن. اگر صبوری کنیم و اجازه بدیم ریشه‌ی اعتماد محکم بشه، در آینده‌ جایی که اصلاً فکرش رو نمی‌کنیم، همین آدم‌ها تبدیل به بزرگ‌ترین حامیان و سرمایه‌های ما می‌شن. هنرِ اصلی اینه که قبل از اینکه به کسی نیاز داشته باشیم، باهاش رابطه‌ی عمیق ساخته باشیم.

آقای فرید معینی‌فر، میهمان اپیزود ۱۱۸ درباره این موضوع صحبت‌هایی رو مطرح کردن گفت‌وگوی کامل با ایشون رو می‌تونید از لینک زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=FkFjjODIjvI

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
7👍2
۳ باور ذهنی که مانع حرکتت می‌شن!

گاهی وقت‌ها میتونیم یه سری کارها رو شروع کنیم و پیش ببریم، ولی قدم از قدم برنمی‌داریم. دلیلش تنبلی یا لزوما نبودنِ امکانات نیست؛ دلیلش «ترمزهای ذهنی» خودمونه. ذهنیت‌هایی مثل «فرصت کمه و به من نمی‌رسه» (ذهنیت کمبود)، یا اینکه «من از پسش بر نمیام» (شک به خود). این فکرها مثل یه دیوار نامرئی عمل می‌کنن و قبل از اینکه چیزی از بیرون جلومون رو بگیره، ما رو از درون متوقف می‌کنن.

خیلی مهمه که حواسمون به این بازی‌های ذهنی باشه و مدیریت‌شون کنیم. باید بدونیم که این ترس‌ها "واقعیت" نیستن، فقط "فکر" هستن. اگه بخوایم صبر کنیم تا ترسمون کامل بریزه و اعتمادبه‌نفس‌مون صددرصد بشه، شاید هیچ‌وقت حرکت نکنیم. هنرِ اصلی اینه که نذاریم این افکار برامون تصمیم بگیرن؛ یعنی با اینکه می‌ترسیم یا شک داریم، باز هم کارِ درست رو انجام بدیم و قدم برداریم. باورهای ما فقط با "اقدام کردن" اصلاح می‌شن، نه با فکر کردنِ خالی.

بخشی از صحبت‌های دکتر علیرضا دهقانی در وبینار «معجزه استمرار» آموک، به این موضوع مربوطه که شما می‌تونید با عضویت در آموک، به این وبینار و تمام وبینارهای گذشته و آینده به صورت دائمی دسترسی داشته باشید.
دسترسی به وبینار (تکی) یا عضویت در آموک: پیام به @Ordmenism

اسلایدها در کامنت
🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5👌1
بچه‌ها احیانا آیا شما در یکی از نشرهای مطرح کشور کار می‌کنید یا آشنایی دارید که معرفی کنید؟
دوستان این هفته به واسطه تعطیلات اپیزود نداریم. هفته بعد جمعه ۱۲ دی با اپیزود بعدی می‌رسیم خدمت‌تون. سپاس از همراهی‌تون.
13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکترا رو خارج از ایران بخون!

کسانی که قصد دارن برای پست داک اپلای کنن یا بعد از دکتری مهاجرت کنن، بهتره که دکتری رو خارج از ایران بخونن؛ چون دکتری یه فرصت طلایی چندساله برای «سازگاری نرم» با محیطِ جدیده. وقتی دانشجوی دکتری هستید، هنوز تو فضای یادگیری قرار دارید و جامعه و دانشگاه بهتون فرصت میدن که زبان‌تون رو تقویت کنید، با فرهنگِ محیط اُخت بشید و قلق‌های زندگی تو اون کشور رو یاد بگیرید. این دوران مثل یه «دروه‌ی گذار» عمل می‌کنه که شما رو آروم‌آروم از یه مهاجرِ تازه وارد، به یه شهروندِ مسلط تبدیل می‌کنه.

داستانِ پست‌داک کاملاً متفاوته. پست‌داک دیگه یه پوزیشنِ «دانشجویی» نیست، بلکه یه «شغلِ تمام‌وقت» با فشار کاری و انتظاراتِ بالاست. اگر کسی تازه برای پست‌داک وارد یه کشور بشه، مجبوره هم‌زمان با شوکِ فرهنگی، تنهایی و مسائل زبان، با ددلاین‌های سنگینِ پژوهشی هم دست‌وپنج نرم کنه که می‌تونه خیلی فرساینده باشه. اما کسی که دکتری رو اونجا خونده، موقع شروع پست‌داک یا کار، دیگه دغدغه‌ی زبان و فرهنگ و... رو نداره؛ در واقع، دکتری خوندن در خارج، مسیرِ آینده رو برای موندن و کار کردن، هموارتر و بی‌دردسرتر می‌کنه.

بخشی از صحبت‌های دکتر نگین داوودی در وبینار «اپلای و گرفتن پذیرش دوره پست‌داک» آموک، به این موضوع مربوطه که شما می‌تونید با عضویت در آموک، به این وبینار و تمام وبینارهای گذشته و آینده به صورت دائمی دسترسی داشته باشید.
دسترسی به وبینار (تکی) یا عضویت در آموک: پیام به @Ordmenism

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
7👍3
شما باید زودتر می‌رفتید؛ لحظه‌ای که می‌دانستید کارساز نیست، باید حرکت می‌کردید...

خیلی از ما ممکنه هزینه‌ی سنگینِ «دیر رها کردن» رو پرداخته باشیم... این جمله‌ی ناوال راویکانت دقیقاً دست می‌ذاره روی همون لحظه‌ی شفافی که همه‌مون تجربه‌ش کردیم: لحظه‌ای که قلباً و عقلاً فهمیدیم این مسیر، این شغل یا این رابطه دیگه جواب نمی‌ده، اما باز هم موندیم. ما دقیقاً توی همون نقطه باید خداحافظی می‌کردیم، اما به جای رفتن، شروع کردیم به توجیه کردن و امیدِ واهی دادن به خودمون. حقیقت اینه که ما اونجا واقعیت رو می‌دونستیم، ولی جسارتِ روبه‌رو شدن باهاش رو نداشتیم و همین «تأخیر در پذیرش»، باعث شد زمان و انرژی‌ای رو از دست بدیم که دیگه برنمی‌گرده.

شجاعتِ واقعی همیشه توی جنگیدن و موندن نیست؛ خیلی وقت‌ها بلوغ یعنی بستنِ پرونده‌ای که ضررده بودنش برای ما قطعی شده. موندن تو موقعیتی که می‌دونیم کارساز نیست، اسمش وفاداری یا استقامت نیست؛ اسمش خیانت به «زمانِ محدود» و «پتانسیلِ» خودمونه. هر روزی که ما جای غلط می‌مونیم، داریم عملاً یک روز از بودن تو جای درست و ساختنِ آینده‌ی واقعی رو قربانی می‌کنیم. نکته طلایی اینه: به محض اینکه یقین پیدا کردیم مسیر بن‌بسته، باید دور بزنیم. هزینه‌ی این تغییر مسیر، هرچقدر هم سنگین باشه، قطعاً از هزینه‌ی موندن و ذره‌ذره فرسوده شدنِ ما کمتره.

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
12👍8💔3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگید وقت نیست، کار اساسی بکنید...

تو دنیای امروز که همه دنبال نتیجه فوری‌ان، خیلی از ما به بهانه «وقت نداشتن» یا «عجله داشتن»، کلاً قیدِ انجام بعضی کارها رو می‌زنیم. واقعیت اینه که کارهای مهم و اثرگذار ذاتاً زمان‌بر هستن و چون ما تحملِ این پروسه‌ی طولانی رو نداریم، به جای اینکه شروع کنیم، مدام طفره می‌ریم. یعنی مشکل این نیست که لزوما وقت نداریم؛ مشکل اینه که چون می‌بینیم نتیجه سریع به دست نمیاد، انگیزه نداریم و اصلاً پای کار نمی‌شینیم تا انجامش بدیم.

راهکار هم هیچ فرمول عجیبی نداره جز «پذیرشِ واقعیت و انجام دادن». هر وقت فهمیدیم کاری لازمه، باید بدونِ حساب‌وکتابِ زیاد، خودمون رو ملزم کنیم که بشینیم پاش. این انتظار که همه چی باید سریع پیش بره، فقط باعث می‌شه هیچ حرکتی نکنیم. هنرِ اصلی اینه که اون مقاومتِ درونی رو بشکنیم و کار رو انجام بدیم، حتی اگه می‌دونیم مسیرش طولانیه و صبر می‌خواد چون زمان برای ما صبر نمی‌کنه و چیزی که لازمه رو باید به موقع انجام بدیم.

بخشی از صحبت‌های دکتر علیرضا دهقانی، میزبان پادکست آدم‌های معمولی در اپیزود ۱۲۲ پادکست در گفت‌وگو با آقای بهراد قره‌داغلو به این موضوع مربوطه که گفت‌وگوی کامل با ایشون رو می‌تونید از لینک زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=vtgyOg00ndA

🎙 @OrdmenPodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5👍2🔥1