تا با Skype کار نکنید، قدر Google Meet رو نمی‌دونید.
حتی نمی‌شه کیفیت ویدئوی ورودی یا خروجی وب‌کم رو تنظیم کرد.
پرسیدند چطوری رزولوشن رو بیاریم پایین؟‌ جواب دادند وب‌کمی بخرید که رزولوشنش پایین‌تره. :))

میزان استرسی که توی مصاحبه کاری دارید، روی توانایی که از خودتون نشون می‌دید خیلی اثر می‌ذاره.
من توی مصاحبه‌های فارسی خیلی خوبم. هول نمی‌شم، سوال رو خوب می‌فهمم و سعی می‌کنم اثرگذارترین و بهترین جواب رو بگم که روی ذهن مصاحبه‌کننده اثر مثبتی بذارم. (چقدر از کلمه اثر استفاده کردم)
اما توی مصاحبه‌های انگلیسی نمی‌تونم چنین پرفورمنسی داشته باشم، چون درصدی از انرژی و قدرت مغزم صرف تولید جملات انگلیسی می‌شه.

کل مصاحبه‌ها، صدتا سوال هم بپرسند، صدتا سوالشون یه سواله: چرا باید شما رو استخدام کنیم؟
شما باید با جواب هر سوالی که هست، این قسمت ماجرا رو روشن کنید که چرا به جای اکبر و اصغر باید شما رو برای شرکتشون بگیرند.

توی هر موقعیتی کار می‌کنید، سعی کنید جدیتتون رو افزایش بدید.
نه برای کارفرما، اول برای خودتون که می‌خوایید پیشرفت کنید و بعد از چند سال، فاصله بیش‌تری از چیزی که بودید گرفته باشید.

اگه کد پروژه‌تون کثیفه، انرژی و وقت بیش‌تر بذارید تا ریفکتور کنید.
اگه پروژه تست نداره یا پوشش تستش ضعیفه، تست‌های بیش‌تری اضافه کنید.
اگه بعضی قسمت‌ها کنده یا منابع زیادی مصرف می‌کنه، سعی کنید کد رو بهبود بدید.

وقتی دست‌آوردهای این‌طوری داشته باشید، هم زمینه برای ارتقای شما در شرکت فراهم می‌شه و هم توی زومه‌تون چیز خوبی برای نوشتن دارید. این‌که من پی‌اچ‌پی بلدم و باهاش بیست‌تا پروژه انجام دادم به درد کارگرفتن نمی‌خوره چون بقیه هم پی‌اچ‌پی بلد بودند و مثلا بیست‌تا پروژه انجام دادند. چیز خاصی در شما دیده نمی‌شه.

از استخدامی سون‌لرن صرف نظر کردم، ولی فرآیندشون تموم شد یه مقاله درباره حل یکی از مسائلی که توی تسک استخدامیشون مطرح کرده بودند می‌نویسم. (احتمالا روی dev.to و شاید هم ویرگول خودمون)

اگه اینطوری فرانت بزنید، با افتخار بهتون می‌گیم مهندس برنامه‌نویس! 😁

مقاله‌ای که قولش رو داده بودم 👆

من اگه توی کوره‌های آدم‌پزی هیتلر هم بودم، مادرم می‌اومد یه سر می‌زد و می‌گفت: اتاقت خیلی سرده!

واقعا مراقب این ویروس جدید که نمی‌دونم چیه باشید.
با گرفتگی صدا و آبریزش بینی شروع شد، بعد سرفه‌های خشک و پیاپی، دیشب هم که چشمم سرخ شده بود و یه کرم سفید رنگ ازش بیرون می‌اومد. توی زندگیم ندیده بودم که چشم چنین ترشحاتی داشته باشه. هرجا می‌رید با ماسک برید.

کامنت دوباره فعال شد. 🐘

فکت: ویندوز حتی در صورتی که روی Airplane mode هم باشید، باز هم از اینترنتتون برای مقاصد کثیف خودش استفاده می‌کنه. آپدیت دانلود می‌کنه و بعضی کارهای دیگه. اگه مثلا با ویندوز بیست‌هزارتومنی رفتید خارج و نخواستید مشکلی براتون پیش بیاد، کلا کانکشن رو قطع کنید چون Airplane mode برای خود ویندوز مانع نیست.

این مقاله جالب رو راجع به فانکشن ()empty توی PHP از دست ندید:
https://localheinz.com/articles/2023/05/10/avoiding-empty-in-php/

The Go team went to great lengths to solve the problems facing software developers today. Developers have to make an uncomfortable choice between rapid development and performance when choosing a language for their projects. Languages like C and C++ offer fast execution, whereas languages like Ruby and Python offer rapid development. Go bridges these competing worlds and offers a high-performance language with features that make development fast.
#GoInAction

از مدیر فنی سابق یکی از شرکت‌هایی که باهاشون کار می‌کردم و آدم خفنیه، پرسیدم که به نظرت Go یاد بگیرم یا Symfony؟

چون جوابش خیلی برام جالب بود، خواستم با شما هم شیر کنم؛ گفت:
تو که PHP/Laravel بلدی، یادگرفتن Symfony ارزش زیادی بهت اضافه نمی‌کنه و اگه شرکتی با Symfony کار کنه، با تجربه‌ای که تو توی Laravel داری می‌تونه به رزومه‌ات توجه کنه. اما اگه Go یاد بگیری، قطعا چیزهای خیلی جدیدی یاد گرفتی و با مفاهیم جدیدی آشنا شدی. شانس اینکه رزومه‌ات دیده بشه هم بیش‌تره. از طرف دیگه این شرکت‌ها که از Go استفاده می‌کنند احتمالا از معماری Microservice استفاده می‌کنند و احتمالا تیم‌های بزرگ‌تری هم دارند و احتمالا چالش‌های بیش‌تری سر کار وجود داره. البته مشکلش اینه که اگه تجربه کاری واقعی با Go نداشته باشی، اون‌قدر برای گرفتن کار جدید بهت کمک نمی‌کنه، مگه اینکه پروژه اوپن‌سورس خوبی باهاش بنویسی.