Python BackendHub
یک کدی دارین که خیلی کنده. تیکت اومده که کاربر ها راضی نیستن از کندی این اون قسمت. چطوری بهترش میکنید؟ مرحله هایی که طی میکنید برای بهتر کردن پرفومنس یک کد رو کامنت کنید. @PyBackendHub
۷۲ کامنت گذاشته شده تا این لحظه، اکثرش هم درسته اشتباه نیست. مثل بحث observability، پروفایلینگ، بررسی خودت تیکت و شرایط کاربر، و … . منکر درست بودن اینا نیستم اصلا. یک سری کامنت غلط هم بود (از نظره من)، ولی یک چیزه خیلی خیلی ساده جا موند! کسی نگفت من میرم کدو بخونم ببینم چیکار میکنه و چیکار باید میکرده😅 ساده فکر کردن خیلی سخته😁
ببینید اگه میخواین یک کد رو پرفومنسشو بهتر کنید، اولین قدم آپتیمایز کردن اینه که شما یک کاغذ برداری، و این ۳ فلو اجرا رو بکشی (execution flow):
۱. حداقل فلویی که نیازه طی شه برای انجام اون کار
۲. بعد یک بررسی ساده و سریع، فلویی که فکر میکنی اتفاق میفته
۳. با دیباگر کدو ران کنی و جامپ کنی، و واقعا فلویی که اتفاق میفته
در کمال ناباوری، هیچوقت این ۳ تا نزدیک هم نیستن! 😅 وقتی این ۳ فلو رو داری، میتونی دقیقا تخمین بزنی که چقدر میتونی latency یک کد رو کم کنی. چقدر میتونی سریعترش کنی. با یک ضرب و تقسیم این عدد خیلی راحت به دست میاد. مراحل اضافه هم میتونی حذف کنی و تصمیم بگیری کجا رو ریفکتور کنی.
ببینید تو پروفایلینگ شما hotloop برنامتون رو پیدا میکنید، و اپتمایز میکنید. ولی اگه ۱۰۰ قدم ریز دارین برمیدارین که لازم نیست، و یک قدم بلند که لازمه انجام شه، پروفایلر به شما میگه اون قدم بلند رو آپتمایز کن. که لزوما ممکنه بهترین راه حل نباشه.
ویدیو زیر رو توصیه میکنم ببینید. ۳ ساعته، ولی یک ساعت اخرش پرسش پاسخه. یکی از قشنگ ترین ویدیو های tech هست که دیدم. کلشو یک شبه تموم کردم😅 ساعت ۹ شروع کردم دیدن، ۱۲ تموم شد!
https://www.youtube.com/watch?v=Ge3aKEmZcqY
این ویدیو شما رو قانع خواهد کرد:
۱ نرم افزار ها به شدت خیلی عجیبی کند هستند. همه نرم افزار ها! و سخت افزار خیلی سریعتر از چیزی هستن که میتونید تصور کنید.
۲. زبون و الگوریتم قطعا تاثیر گذار هست تو سرعت، ولی نه خیلی! چیزی که تاثیر گذار ترین عامله طرز فکر کسیه که داره یک کدی رو مینویسه.
۳. پرفومنس و readability و ساده بودن کد، دو نقطه متقابل نیستن!
۴. سرعت و latency اجرا شدن کد، تو هر بیزنسی مهمه.
@PyBackendHub
ببینید اگه میخواین یک کد رو پرفومنسشو بهتر کنید، اولین قدم آپتیمایز کردن اینه که شما یک کاغذ برداری، و این ۳ فلو اجرا رو بکشی (execution flow):
۱. حداقل فلویی که نیازه طی شه برای انجام اون کار
۲. بعد یک بررسی ساده و سریع، فلویی که فکر میکنی اتفاق میفته
۳. با دیباگر کدو ران کنی و جامپ کنی، و واقعا فلویی که اتفاق میفته
در کمال ناباوری، هیچوقت این ۳ تا نزدیک هم نیستن! 😅 وقتی این ۳ فلو رو داری، میتونی دقیقا تخمین بزنی که چقدر میتونی latency یک کد رو کم کنی. چقدر میتونی سریعترش کنی. با یک ضرب و تقسیم این عدد خیلی راحت به دست میاد. مراحل اضافه هم میتونی حذف کنی و تصمیم بگیری کجا رو ریفکتور کنی.
ببینید تو پروفایلینگ شما hotloop برنامتون رو پیدا میکنید، و اپتمایز میکنید. ولی اگه ۱۰۰ قدم ریز دارین برمیدارین که لازم نیست، و یک قدم بلند که لازمه انجام شه، پروفایلر به شما میگه اون قدم بلند رو آپتمایز کن. که لزوما ممکنه بهترین راه حل نباشه.
ویدیو زیر رو توصیه میکنم ببینید. ۳ ساعته، ولی یک ساعت اخرش پرسش پاسخه. یکی از قشنگ ترین ویدیو های tech هست که دیدم. کلشو یک شبه تموم کردم😅 ساعت ۹ شروع کردم دیدن، ۱۲ تموم شد!
https://www.youtube.com/watch?v=Ge3aKEmZcqY
این ویدیو شما رو قانع خواهد کرد:
۱ نرم افزار ها به شدت خیلی عجیبی کند هستند. همه نرم افزار ها! و سخت افزار خیلی سریعتر از چیزی هستن که میتونید تصور کنید.
۲. زبون و الگوریتم قطعا تاثیر گذار هست تو سرعت، ولی نه خیلی! چیزی که تاثیر گذار ترین عامله طرز فکر کسیه که داره یک کدی رو مینویسه.
۳. پرفومنس و readability و ساده بودن کد، دو نقطه متقابل نیستن!
۴. سرعت و latency اجرا شدن کد، تو هر بیزنسی مهمه.
@PyBackendHub
YouTube
Simple Code, High Performance
Kickstarter link: https://www.kickstarter.com/projects/annarettberg/meow-the-infinite-book-two
This was a presentation I gave to the University of Twente in early 2021. It's a case study of how simple, straightforward coding can turn several thousand lines…
This was a presentation I gave to the University of Twente in early 2021. It's a case study of how simple, straightforward coding can turn several thousand lines…
❤9😐4👍3❤🔥1😁1
Python BackendHub
۷۲ کامنت گذاشته شده تا این لحظه، اکثرش هم درسته اشتباه نیست. مثل بحث observability، پروفایلینگ، بررسی خودت تیکت و شرایط کاربر، و … . منکر درست بودن اینا نیستم اصلا. یک سری کامنت غلط هم بود (از نظره من)، ولی یک چیزه خیلی خیلی ساده جا موند! کسی نگفت من میرم…
چیزی که میگم ممکنه راحت بنظر برسه
یا شاید هم تابلو.
ولی تا وقتی که ویدیو رو نبینید متوجه نمیشید دقیقا این طرز فکر چیه. خیلیم سخته که بخوام تو ۲۰۰ کلمه خلاصش کنم.
تو این اسکرین شات شما محاسبات بسیار ساده ای رو میبینید (که ممکنه بنظرتون خیلی سخت و پیچیده باشه ولی نیست) که داره حساب میکنه این کدش چقدر mathematic آپریشن انجام داده. و طبق سی پی یویی که داره چقدر میتونه کدش سریع بشه. مینیموم ترین سرعت رو کاغذ چیه؟ و چه تفاوتی با عمل داره.
این ویدیو به شما فقط مواردی که بهتون گفتم یاد نمیده, بهتون سخت افزار یاد میده, بهتون دانش کارکرد CPU و رم یاد میده, بهتون یک دید با زاویه کاملا متفاوتی میده که احتمالا نداشتین. (شخصا که نداشتم)
خلاصه ببینید ضرر نمیکنید 😁 ارزش ۲ ساعت رو واقعا داره.
@PyBackendHub
یا شاید هم تابلو.
ولی تا وقتی که ویدیو رو نبینید متوجه نمیشید دقیقا این طرز فکر چیه. خیلیم سخته که بخوام تو ۲۰۰ کلمه خلاصش کنم.
تو این اسکرین شات شما محاسبات بسیار ساده ای رو میبینید (که ممکنه بنظرتون خیلی سخت و پیچیده باشه ولی نیست) که داره حساب میکنه این کدش چقدر mathematic آپریشن انجام داده. و طبق سی پی یویی که داره چقدر میتونه کدش سریع بشه. مینیموم ترین سرعت رو کاغذ چیه؟ و چه تفاوتی با عمل داره.
این ویدیو به شما فقط مواردی که بهتون گفتم یاد نمیده, بهتون سخت افزار یاد میده, بهتون دانش کارکرد CPU و رم یاد میده, بهتون یک دید با زاویه کاملا متفاوتی میده که احتمالا نداشتین. (شخصا که نداشتم)
خلاصه ببینید ضرر نمیکنید 😁 ارزش ۲ ساعت رو واقعا داره.
@PyBackendHub
👍23👎1
Python BackendHub
توضیح در پست بعدی...
بنظرم به شدت نرم افزار سمتی رفته که ۹۰درصد مواقع از چیزایی استفاده میکنیم که خیلی overhead دارن و پیچیدگی های زیادی دارن. برای اینکه فکر کنیم سیستممون scalable هست.
یک مقاله ای هست خیلی جالبه. به صورت رادیکال داره ساده فکر میکنه, مثلا استفاده از postgresql برای همه چیز. مثلا queue رو بیایم بررسی کنیم.
بنظرم خیلی ایده خوبیه. شما یک تیبل صف داری, با NOTIFY pg میتونی به consumer بگی از این صف بخونه (بشه pull model نه push model). consumer میاد میگه مثلا ۱ مسیج بده از این صف. مسیج رو لاک میکنه. و SKIP LOCK هم میذاره. یک همچین query ای
با یک هیت از دیتابیس یک مسیج میگیره. پردازشش میکنه. و دوباره صبر میکنه تا notification بیاد. به همین سادگی. با کافکا بخوایم مقایسش کنیم,
مزایاش:
- به شدت ساده.
- throughput خوب
- نداشتن مشکل دو ژنرال. میتونید تو یک transaction هم مسیج رو بخونید و هم کارای دیگتون رو انجام بدید.
بدی هاش:
- نداشتن parititon و اسکیل نشدن میلیونی.
بنظرتون این تریدآف منطقیه برای بیزنسی که نیاز میلیونی نداره؟
خیلیا میگن postgresql درواقع به بلوغ نرسیده برای اینکه queue باشه. من اسمشو بلوغ نمیذارم. خیلی کانسپت هایی که تو کافکا داریم صرفا برای اینکه مشکل دو ژنرال تا حدی حل شه. مثل transaction زدن, مثل acknowledge کردن, مثل ... .یعنی مشکلات پیچیده ای به وجود اومده, چون سیستم پیچیده شده. سیستم پیچیده شده, چون برنامه نویس فکر میکرده شاید روزی بخوام میلیونی اسکیل کنه. پس شما درگیر مشکلاتی هستین که نباید میشدین واقعا.
@PyBackendHub
یک مقاله ای هست خیلی جالبه. به صورت رادیکال داره ساده فکر میکنه, مثلا استفاده از postgresql برای همه چیز. مثلا queue رو بیایم بررسی کنیم.
بنظرم خیلی ایده خوبیه. شما یک تیبل صف داری, با NOTIFY pg میتونی به consumer بگی از این صف بخونه (بشه pull model نه push model). consumer میاد میگه مثلا ۱ مسیج بده از این صف. مسیج رو لاک میکنه. و SKIP LOCK هم میذاره. یک همچین query ای
WITH locked_message AS (
SELECT id, message
FROM queue
WHERE processed = false
ORDER BY created_at
FOR UPDATE SKIP LOCKED
LIMIT 1
)
UPDATE queue
SET processed = true
FROM locked_message
WHERE queue.id = locked_message.id
RETURNING locked_message.id, locked_message.message;
با یک هیت از دیتابیس یک مسیج میگیره. پردازشش میکنه. و دوباره صبر میکنه تا notification بیاد. به همین سادگی. با کافکا بخوایم مقایسش کنیم,
مزایاش:
- به شدت ساده.
- throughput خوب
- نداشتن مشکل دو ژنرال. میتونید تو یک transaction هم مسیج رو بخونید و هم کارای دیگتون رو انجام بدید.
بدی هاش:
- نداشتن parititon و اسکیل نشدن میلیونی.
بنظرتون این تریدآف منطقیه برای بیزنسی که نیاز میلیونی نداره؟
خیلیا میگن postgresql درواقع به بلوغ نرسیده برای اینکه queue باشه. من اسمشو بلوغ نمیذارم. خیلی کانسپت هایی که تو کافکا داریم صرفا برای اینکه مشکل دو ژنرال تا حدی حل شه. مثل transaction زدن, مثل acknowledge کردن, مثل ... .یعنی مشکلات پیچیده ای به وجود اومده, چون سیستم پیچیده شده. سیستم پیچیده شده, چون برنامه نویس فکر میکرده شاید روزی بخوام میلیونی اسکیل کنه. پس شما درگیر مشکلاتی هستین که نباید میشدین واقعا.
@PyBackendHub
Amazing CTO
Just Use Postgres for Everything
Replace Redis, MongoDB, Kafka & more with PostgreSQL. Reduce complexity, boost development speed. Complete guide with real examples.
👍21👎2🙏1
این ویدیو خیلی خداست توصیه میکنم ببینید. از خود لینوکس فاندیشنه
اگه کلشو وقت نکردید ببینید دقیقه ای که گذاشتم رو ببینید 😂😂
https://www.youtube.com/watch?v=WiPp9YEBV0Q&t=1719s
تو این ویدیو شما ted ts'o رو میبینید که مثل یک بچه داره با دیدگاه های غیر تکنیکال داره حمله میکنه به فردی که داره پرزنت میکنه. بعضی نظراتش البته کاملا تکنیکاله ولی عمدتا شما ویدیو رو ببینید جو منفی و بد رو از این فرد میگیرین.
حالا ایشون کیه؟ ایشون maintainer و author بخش های معروفی از لینوکسه. مثل
ext file-system
/dev/random
خلاصه مهم نیست چقدر یک آدم تکنیکالی خفن و خوبه, در نهایت یک آدمه. و آدما میتونن چهره جالبی رو از خودشون نشون ندن یا مزخرف بگن. از کسی بت نسازید.
@PyBackendHub
اگه کلشو وقت نکردید ببینید دقیقه ای که گذاشتم رو ببینید 😂😂
https://www.youtube.com/watch?v=WiPp9YEBV0Q&t=1719s
تو این ویدیو شما ted ts'o رو میبینید که مثل یک بچه داره با دیدگاه های غیر تکنیکال داره حمله میکنه به فردی که داره پرزنت میکنه. بعضی نظراتش البته کاملا تکنیکاله ولی عمدتا شما ویدیو رو ببینید جو منفی و بد رو از این فرد میگیرین.
حالا ایشون کیه؟ ایشون maintainer و author بخش های معروفی از لینوکسه. مثل
ext file-system
/dev/random
خلاصه مهم نیست چقدر یک آدم تکنیکالی خفن و خوبه, در نهایت یک آدمه. و آدما میتونن چهره جالبی رو از خودشون نشون ندن یا مزخرف بگن. از کسی بت نسازید.
@PyBackendHub
YouTube
Filesystem in Rust - Kent Overstreet
👍13👎1
Python BackendHub
راجب لایو که قراره بذاریم مجددا متاسفانه مجبورم که موکولش کنم به هفته آینده. چون هنوز ویدیو alembic رو ندادم. مریضیم کرونا بود ۲ هفته طول کشید تا کامل خوب شم 😅 (الان خوبم دوستان نگران نباشید) امروز یا فردا ویدیو alembic هم آپلود میشه آخرین ویدیو دوره مقدماتی…
بچه ها یک آپدیت بدم سره قسمت آخر دور sqlalchemy که بحث ماگریشن هاست, و لایوی که قرار بود بریم:
من گلوم التهاب کرده بود هفته پیش, و هنوزم خوب نشده.
این هفته اگه گلوم خوب شه قسمت آخره دوره رو میگیرم. بعد ۲ هفته میرم مسافرت و برمیگردم و اطلاع رسانی میکنم راجب لایو.
@PyBackendHub
من گلوم التهاب کرده بود هفته پیش, و هنوزم خوب نشده.
این هفته اگه گلوم خوب شه قسمت آخره دوره رو میگیرم. بعد ۲ هفته میرم مسافرت و برمیگردم و اطلاع رسانی میکنم راجب لایو.
@PyBackendHub
❤19👍4👏1
یکی از بهترین بیلد بک اند هایی که میتونید تو پروژتون داشته باشین hatchling هست.
خیلی کارای خوب و زیادی انجام میده براتون که تو یک پست نمیگنجه بخوام کلشو توضیح بدم.
احتمالا از پکیج منیجر استفاده میکنید مثل uv یا poetry یا pdm یا ... . اگه استفاده نمیکنید, حتما بکنید 😅
برای استفاده از hatchling کافیه تو pyprojectتون اینو بذارین
بعد مثلا سورس کدتون داخل یک دایرکتوری به اسم src هست. که همه ایمپورت هاتون این شکله:
اونوقت کافیه اینم اضافه کنید به پای پروجکت
@PyBackendHub
خیلی کارای خوب و زیادی انجام میده براتون که تو یک پست نمیگنجه بخوام کلشو توضیح بدم.
احتمالا از پکیج منیجر استفاده میکنید مثل uv یا poetry یا pdm یا ... . اگه استفاده نمیکنید, حتما بکنید 😅
برای استفاده از hatchling کافیه تو pyprojectتون اینو بذارین
[build-system]
requires = ["hatchling"]
build-backend = "hatchling.build"
بعد مثلا سورس کدتون داخل یک دایرکتوری به اسم src هست. که همه ایمپورت هاتون این شکله:
from src.models import Userاونوقت کافیه اینم اضافه کنید به پای پروجکت
[tool.hatch.build.targets.wheel]
packages = ["src"]
@PyBackendHub
👍15❤4
تلگرام و لینکدین شده پر از پست های GPT و LLM. خیلی وقتا حتی پستی که نوشتن رو نمیخونن. این مورد تو رزومه هم خیلییی دیده میشه!!!
این پستو ببینید،
نوشته مزایاش بهبود عملکرد، و maintainability عه. نگه داری و توسعه اش راحت تره.
بعد تو چالش هاش نوشته پیچیدست و نگه داریش سخته ؟؟؟!!!.
الان این متن پارادوکسه 😁
گرچه پرفومنس قطعا بهتر نمیشه، و قطعا افت میکنه. چون خیلی وقتا یک چیزه کمی از اون کوئری میخواین، ولی مجبورین چون اینترفیسش هست کلشو بگیرین. و یا ممکنه تو گرفتن یک کوئری، جوین هایی بخوره یا مراحلی انجام شه که اصلا نیاز نبوده تو اون یوزکیسی که دارین reuse میکنید از اون کوئری اینترفیس
@PyBackendHub
این پستو ببینید،
نوشته مزایاش بهبود عملکرد، و maintainability عه. نگه داری و توسعه اش راحت تره.
بعد تو چالش هاش نوشته پیچیدست و نگه داریش سخته ؟؟؟!!!.
الان این متن پارادوکسه 😁
گرچه پرفومنس قطعا بهتر نمیشه، و قطعا افت میکنه. چون خیلی وقتا یک چیزه کمی از اون کوئری میخواین، ولی مجبورین چون اینترفیسش هست کلشو بگیرین. و یا ممکنه تو گرفتن یک کوئری، جوین هایی بخوره یا مراحلی انجام شه که اصلا نیاز نبوده تو اون یوزکیسی که دارین reuse میکنید از اون کوئری اینترفیس
@PyBackendHub
👍21😁4❤1
Forwarded from Sadra Codes
من یک پروژه رو چطور توسعه میدم؟ شما چطور توسعه میدید؟!
ابتدای کار، نه خبری از git هست، نه vscode و نه هیچ لینتر یا پلاگین خاصی. صرفا یه ایده زده به سرم و فقط میخوام تست کنم ببینم عملی هست یا نه. (به عبارتی، آیا پتانسیل پیشرفت یا ارزش اینو داره که زمان و انرژی بیشتری روش بذارم؟)
در حدی که کل کار توی یه main.py در میاد! 🫡
اگه پتانسیل رو داشت و به نتایج خوبی رسیدم، راجع بهش پست میذارم و نظر و فیدبک میگیرم. رفقا.. اگه ابزار Xی وجود داشت که مشکلاتی از قبیل W و Y و Z رو حل میکرد، شما ازش استفاده میکردید؟ بنظرتون به چه صورت رلیز شه؟ چطوری در دسترس باشه؟ از قابلیتهایی که دوست دارید داشته باشه بگید و..
محدودیتها رو میسنجم. مشکلاتی که کاربرها ممکنه باهاش روبهرو باشن. موانعی که ممکنه وجود داشته باشه و مانع دسترسیشون به این ابزار باشه. نمیام ابتدا فیدبک بگیرم و بعد تست کنم ببینم آیا پیادهسازی میشه یا نه.
بعد از این مرحله، تصمیم میگیرم مدل پروژه به چه شکل باشه. کاربراش رو تعیین میکنم و یه مدل توسعه خوب به کار میگیرم و شروع میکنم. این مرحله خیلی مفصله و خب فعلا زیاده بهش نمیپردازم اینجا.
افراد زیادی هستن توی مارکت که تحت عنوان Solopreneur کار میکنن. یک سری از ابزارهایی که شما امروز ازش استفاده میکنید (یا شاید پولی بابتش میپردازید) توسط این افراد ساخته شدن. بارها دیدم که یه سریاشون حتی میگن، تمرکزشون صرفا روی دلیور کردن فیچر به هر قیمتیه. حتی از version controller هم استفاده نمیکنن!! فقط push میکنن. هیچ تستی هم ندارن! آنچنان کدبیس سنگینی ندارن و اکثر تمرکزشون روی Shipmentه.
مارک لو (Marc Lou) چند وقت پیش یه توییت زد که یکی از ابزارهایی که قبلا درست کرده بود رو بازخرید کرده. گویا ابزار رو طراحی کرده بود و بخاطر شرایط مالی مجبور شد به قیمت ۱۰ هزارتا واگذار کنه به یه تیم دیگه. چند روز پیش بعد از چند ماه دوباره پروژه رو از اون تیم خرید (رایگان) و داره روش کار میکنه. نکتهای که این وسط هست، زمانی که این پروژه دست Marc نبود، هیچ توسعهای روش انجام نمیشد! حالا خود مارک دلیلش رو دقیق نگفت ولی من حدس میزدم به خاطر همون طرز تفکر تمرکز ۱۰۰ درصدی روی shipment باشه.
یعنی مارک با این طرز تفکر توسعه این ایده رو پیش برده بود و خب خروجی کار نهایتا یه تیکه کده که صرفا کار میکنه، پول میسازه و ظاهرا استیبله ولی به چه قیمت؟ نه تست داره. نه تمیزه. نه داکیومنت درستی داره و واسه onboard شدن روش چارهای جز ریویو کردن کد ندارید. خب تمام این مسائل باعث میشن که توسعه این پروژه واسه یه تیم جدید یه معضل باشه. اگه قرار باشه این ایده پول بیشتری بسازه، همزمان با تغییر نیاز کاربرها باید اون ایده هم تغییر کنه و نیازها رو براورده کنه.
ولی خب اون تیم با این خرید، یه حجم خوبی از مارکت رو از وجود خودش آگاه کرد و خیلیم ضرر نکرد!
توییت مارک: https://twitter.com/marc_louvion/status/1834574006827250020
دوست دارم نظر شما رو هم بدونم. شما چیکار میکنید؟ فلوی توسعه شما به چه شکله؟
ابتدای کار، نه خبری از git هست، نه vscode و نه هیچ لینتر یا پلاگین خاصی. صرفا یه ایده زده به سرم و فقط میخوام تست کنم ببینم عملی هست یا نه. (به عبارتی، آیا پتانسیل پیشرفت یا ارزش اینو داره که زمان و انرژی بیشتری روش بذارم؟)
در حدی که کل کار توی یه main.py در میاد! 🫡
اگه پتانسیل رو داشت و به نتایج خوبی رسیدم، راجع بهش پست میذارم و نظر و فیدبک میگیرم. رفقا.. اگه ابزار Xی وجود داشت که مشکلاتی از قبیل W و Y و Z رو حل میکرد، شما ازش استفاده میکردید؟ بنظرتون به چه صورت رلیز شه؟ چطوری در دسترس باشه؟ از قابلیتهایی که دوست دارید داشته باشه بگید و..
محدودیتها رو میسنجم. مشکلاتی که کاربرها ممکنه باهاش روبهرو باشن. موانعی که ممکنه وجود داشته باشه و مانع دسترسیشون به این ابزار باشه. نمیام ابتدا فیدبک بگیرم و بعد تست کنم ببینم آیا پیادهسازی میشه یا نه.
بعد از این مرحله، تصمیم میگیرم مدل پروژه به چه شکل باشه. کاربراش رو تعیین میکنم و یه مدل توسعه خوب به کار میگیرم و شروع میکنم. این مرحله خیلی مفصله و خب فعلا زیاده بهش نمیپردازم اینجا.
افراد زیادی هستن توی مارکت که تحت عنوان Solopreneur کار میکنن. یک سری از ابزارهایی که شما امروز ازش استفاده میکنید (یا شاید پولی بابتش میپردازید) توسط این افراد ساخته شدن. بارها دیدم که یه سریاشون حتی میگن، تمرکزشون صرفا روی دلیور کردن فیچر به هر قیمتیه. حتی از version controller هم استفاده نمیکنن!! فقط push میکنن. هیچ تستی هم ندارن! آنچنان کدبیس سنگینی ندارن و اکثر تمرکزشون روی Shipmentه.
مارک لو (Marc Lou) چند وقت پیش یه توییت زد که یکی از ابزارهایی که قبلا درست کرده بود رو بازخرید کرده. گویا ابزار رو طراحی کرده بود و بخاطر شرایط مالی مجبور شد به قیمت ۱۰ هزارتا واگذار کنه به یه تیم دیگه. چند روز پیش بعد از چند ماه دوباره پروژه رو از اون تیم خرید (رایگان) و داره روش کار میکنه. نکتهای که این وسط هست، زمانی که این پروژه دست Marc نبود، هیچ توسعهای روش انجام نمیشد! حالا خود مارک دلیلش رو دقیق نگفت ولی من حدس میزدم به خاطر همون طرز تفکر تمرکز ۱۰۰ درصدی روی shipment باشه.
یعنی مارک با این طرز تفکر توسعه این ایده رو پیش برده بود و خب خروجی کار نهایتا یه تیکه کده که صرفا کار میکنه، پول میسازه و ظاهرا استیبله ولی به چه قیمت؟ نه تست داره. نه تمیزه. نه داکیومنت درستی داره و واسه onboard شدن روش چارهای جز ریویو کردن کد ندارید. خب تمام این مسائل باعث میشن که توسعه این پروژه واسه یه تیم جدید یه معضل باشه. اگه قرار باشه این ایده پول بیشتری بسازه، همزمان با تغییر نیاز کاربرها باید اون ایده هم تغییر کنه و نیازها رو براورده کنه.
ولی خب اون تیم با این خرید، یه حجم خوبی از مارکت رو از وجود خودش آگاه کرد و خیلیم ضرر نکرد!
توییت مارک: https://twitter.com/marc_louvion/status/1834574006827250020
دوست دارم نظر شما رو هم بدونم. شما چیکار میکنید؟ فلوی توسعه شما به چه شکله؟
X (formerly Twitter)
Marc Lou (@marc_louvion) on X
I JUST GOT MY FIRST STARTUP BACK 🤩🤩🤩
I sold https://t.co/frmGhcWKcQ a year ago for $10,000 ($500 MRR) because I ran out of money.
It made sense financially but I felt like I lost a part of me (I worked for 6 months on that gamified habit tracker)
Last…
I sold https://t.co/frmGhcWKcQ a year ago for $10,000 ($500 MRR) because I ran out of money.
It made sense financially but I felt like I lost a part of me (I worked for 6 months on that gamified habit tracker)
Last…
👍10❤2🔥2
Sadra Codes
من یک پروژه رو چطور توسعه میدم؟ شما چطور توسعه میدید؟! ابتدای کار، نه خبری از git هست، نه vscode و نه هیچ لینتر یا پلاگین خاصی. صرفا یه ایده زده به سرم و فقط میخوام تست کنم ببینم عملی هست یا نه. (به عبارتی، آیا پتانسیل پیشرفت یا ارزش اینو داره که زمان…
حق!
ایلان ماسک یک حرف قشنگ زد، گفت هرچی قدم ها کوچیک تر باشه و سریعتر باشه، بهتره تا قدم های بلند تر. این موضوع چه استارت آپ چه FAANG صدق میکنه. حالا چرا؟
۳ نقطه تصور کنید تو یک بردار مختصات، اولی میشه software requirement. چیزی که دارید کد میزنیدش. دومی میشه business requirement. چیزی که بیزنس گفته نیاز هست بهش. و سومی میشه user needs. چیزی که واقعا یوزر نیاز داره.
این ۳ نقطه تو واقعیت نزدیک بهم نیستن. چون بیزنس هیچوقت درک ۱۰۰درصدی از نیاز کاربر نداره، و نرم افزار سعی میکنه چیزی که بیزنس گفته رو پیاده کنه. نیاز انسان دائم در حال تغییره، پس نقطه سوم در حال تغییره رو نمودار. حالا منطقیه شما یک مسیر خیلی بزرگ رو برید؟ اون موقع میبینید دیگه اون نیازمندی وجود نداره وقتی به مرحله shipment رسیدین! ولیقدم هاتونو هرچی کوچیک و سریعتر کنید اون نقطه در حال حرکت رو بهش بهش نزدیک تر میشید و دنبالش میکنید.
@PyBackendHub
ایلان ماسک یک حرف قشنگ زد، گفت هرچی قدم ها کوچیک تر باشه و سریعتر باشه، بهتره تا قدم های بلند تر. این موضوع چه استارت آپ چه FAANG صدق میکنه. حالا چرا؟
۳ نقطه تصور کنید تو یک بردار مختصات، اولی میشه software requirement. چیزی که دارید کد میزنیدش. دومی میشه business requirement. چیزی که بیزنس گفته نیاز هست بهش. و سومی میشه user needs. چیزی که واقعا یوزر نیاز داره.
این ۳ نقطه تو واقعیت نزدیک بهم نیستن. چون بیزنس هیچوقت درک ۱۰۰درصدی از نیاز کاربر نداره، و نرم افزار سعی میکنه چیزی که بیزنس گفته رو پیاده کنه. نیاز انسان دائم در حال تغییره، پس نقطه سوم در حال تغییره رو نمودار. حالا منطقیه شما یک مسیر خیلی بزرگ رو برید؟ اون موقع میبینید دیگه اون نیازمندی وجود نداره وقتی به مرحله shipment رسیدین! ولیقدم هاتونو هرچی کوچیک و سریعتر کنید اون نقطه در حال حرکت رو بهش بهش نزدیک تر میشید و دنبالش میکنید.
@PyBackendHub
👍44❤5
Forwarded from Python BackendHub
این meme رو دیدم خیلی جالب بود… عمق دانشنتون از PostgreSQL تا چه حدیه؟ یکم حس بی سوادی دست داد بهم :)) تو یکی از پستا چند روز پیش راجب یکیش پرداخته بودم 😁
Every sql operator is actually a join? WTF?😂
@ManiFoldsPython
Every sql operator is actually a join? WTF?😂
@ManiFoldsPython
👍9🤯8
Python BackendHub
این meme رو دیدم خیلی جالب بود… عمق دانشنتون از PostgreSQL تا چه حدیه؟ یکم حس بی سوادی دست داد بهم :)) تو یکی از پستا چند روز پیش راجب یکیش پرداخته بودم 😁 Every sql operator is actually a join? WTF?😂 @ManiFoldsPython
یک مقاله خیلی خوب برای توضیح دادن این میم:
https://avestura.dev/blog/explaining-the-postgres-meme
@PyBackendHub
https://avestura.dev/blog/explaining-the-postgres-meme
@PyBackendHub
Avestura's Blog
Explaining The Postgres Meme
Have you seen this legendary SQL iceberg meme? Let's talk about it while wearing our PostgreSQL hat!
❤8❤🔥2
یک پست خیلییی خوب دیدم تو لینکدین حیفم اومد باهاتون به اشتراک نذارم!
لینک پست
تو پست بعدی ترجمه شدشو با chatgpt میذارم
@PyBackendHub
لینک پست
تو پست بعدی ترجمه شدشو با chatgpt میذارم
@PyBackendHub
👍18❤2
مدیرها، بیخیال تیمهاتون بشید! لازم نیست کارمندها رو مثل بچههایی که نیاز به مراقبت دائم دارن، کنترل کنید.
اونا نباید برای داشتن زندگی شخصی بیرون از کار معذرتخواهی کنن.
به تیمتون اعتماد کنید که کار رو تحویل بدن. اینجوری یه محیط مثبت و مولد میسازید که همه میتونن توش رشد کنن.
استخدام افراد درست فقط شروع کاره. جادوی واقعی زمانی اتفاق میافته که بهشون اعتماد کنید و قدرت بدید.
اعتماد یعنی اینکه به تیمتون آزادی بدید که کارشون رو بدون دخالت مستقیم شما مدیریت کنن. این نشون میده که بهشون بهعنوان آدمهای بالغی که میتونن هم زندگی کاری و هم زندگی شخصیشون رو مدیریت کنن، احترام میذارید.
این فقط محدود به مرخصی و تعطیلات نیست.
بحث اینه که یه فرهنگ بسازید که آدمها توش احساس کنن میتونن کارشون رو به بهترین شکل ممکن انجام بدن - چه توی دفتر باشن، چه از راه دور کار کنن، یا حتی وسط روز کارهای شخصیشون رو انجام بدن.
تمرکز باید روی نتیجه باشه، نه “micromanagement”.
Micromanagement خلاقیت رو میکشه و انگیزه رو نابود میکنه.
اعتماد، برعکس، آدمها رو به بهترین عملکردشون تشویق میکنه.
وقتی به تیمتون مالکیت کارهاشون رو میدید و بهشون فضا میدید که موفق بشن، میبینید که چطور رشد میکنن.
چطور این فرهنگ رو بسازیم:
- افراد درست رو استخدام کنید: مطمئن شید که مهارت دارن و با ارزشهای شرکت همسو هستن.
- به تیمتون اعتماد کنید: بذارید مالک کارهاشون باشن و خودتون رو از دخالت مستقیم دور نگه دارید.
- آزادی بدید: بهشون اجازه بدید تصمیم بگیرن و ابزارهای لازم رو فراهم کنید.
- رهبران قوی تربیت کنید: مدیرها رو طوری آموزش بدید که بتونن تیمها رو حمایت کنن بدون اینکه کنترل کنن.
- ارتباطات رو باز نگه دارید: فضایی ایجاد کنید که آدمها احساس امنیت کنن و بتونن ایدهها و فیدبکهاشون رو راحت به اشتراک بذارن.
- موفقیتها رو جشن بگیرید: دستاوردها رو بشناسید و انگیزه رو بالا نگه دارید.
- از تعادل بین کار و زندگی حمایت کنید: به تعادل سالم تشویق کنید تا رفاه و بهرهوری بهتر بشه.
♻️ Neha K Puri
@PyBackendHub
اونا نباید برای داشتن زندگی شخصی بیرون از کار معذرتخواهی کنن.
به تیمتون اعتماد کنید که کار رو تحویل بدن. اینجوری یه محیط مثبت و مولد میسازید که همه میتونن توش رشد کنن.
استخدام افراد درست فقط شروع کاره. جادوی واقعی زمانی اتفاق میافته که بهشون اعتماد کنید و قدرت بدید.
اعتماد یعنی اینکه به تیمتون آزادی بدید که کارشون رو بدون دخالت مستقیم شما مدیریت کنن. این نشون میده که بهشون بهعنوان آدمهای بالغی که میتونن هم زندگی کاری و هم زندگی شخصیشون رو مدیریت کنن، احترام میذارید.
این فقط محدود به مرخصی و تعطیلات نیست.
بحث اینه که یه فرهنگ بسازید که آدمها توش احساس کنن میتونن کارشون رو به بهترین شکل ممکن انجام بدن - چه توی دفتر باشن، چه از راه دور کار کنن، یا حتی وسط روز کارهای شخصیشون رو انجام بدن.
تمرکز باید روی نتیجه باشه، نه “micromanagement”.
Micromanagement خلاقیت رو میکشه و انگیزه رو نابود میکنه.
اعتماد، برعکس، آدمها رو به بهترین عملکردشون تشویق میکنه.
وقتی به تیمتون مالکیت کارهاشون رو میدید و بهشون فضا میدید که موفق بشن، میبینید که چطور رشد میکنن.
چطور این فرهنگ رو بسازیم:
- افراد درست رو استخدام کنید: مطمئن شید که مهارت دارن و با ارزشهای شرکت همسو هستن.
- به تیمتون اعتماد کنید: بذارید مالک کارهاشون باشن و خودتون رو از دخالت مستقیم دور نگه دارید.
- آزادی بدید: بهشون اجازه بدید تصمیم بگیرن و ابزارهای لازم رو فراهم کنید.
- رهبران قوی تربیت کنید: مدیرها رو طوری آموزش بدید که بتونن تیمها رو حمایت کنن بدون اینکه کنترل کنن.
- ارتباطات رو باز نگه دارید: فضایی ایجاد کنید که آدمها احساس امنیت کنن و بتونن ایدهها و فیدبکهاشون رو راحت به اشتراک بذارن.
- موفقیتها رو جشن بگیرید: دستاوردها رو بشناسید و انگیزه رو بالا نگه دارید.
- از تعادل بین کار و زندگی حمایت کنید: به تعادل سالم تشویق کنید تا رفاه و بهرهوری بهتر بشه.
♻️ Neha K Puri
@PyBackendHub
👍34❤2👎2👏1
https://jsontopydantic.com/
خیلی خوبه. بهش جیسون میدین, بهتون مدل pydantic اون جیسون رو میده. برای integrate کردن api عالیه که سریع یک مدل داشته باشین.
یک ابزار دیگه هم هست که advance تره. یک cli tool هست که بر اساس openapi یا json یا xml براتون مدل پایندنتیک مینویسه.
https://github.com/koxudaxi/datamodel-code-generator/
@PyBackendHub
خیلی خوبه. بهش جیسون میدین, بهتون مدل pydantic اون جیسون رو میده. برای integrate کردن api عالیه که سریع یک مدل داشته باشین.
یک ابزار دیگه هم هست که advance تره. یک cli tool هست که بر اساس openapi یا json یا xml براتون مدل پایندنتیک مینویسه.
https://github.com/koxudaxi/datamodel-code-generator/
@PyBackendHub
Jsontopydantic
JSON to Pydantic
Convert JSON to Pydantic
🔥11👍3🖕2❤1
۲۷۰ هزار خط جیسون رو تو ۴ ثانیه فایل جنریت کرد.
برای همچین کاری از gpt استفاده نکنید بهتره چون:
۱. امکان خطا خیلی زیاده. جی پی تی یک LLM هست نمیتونه <فکر> کنه صرفا پترن مچ میکنه و یک ضرب و تقسیم ساده هم اشتباه میکنه. پس هیچوقت برای کد جنریت کردن ازش استفاده نکنید.
۲. سواگر یا redoc یا خانواده این ابزار ها همه از openapi استفاده میکنن. openapi یک Specification هست برای نوشتن api های rest. و داره از json schema استفاده میکنه. جیسون اسکیما هم دوباره یک Specification هست که تایپ ولیدیشن رو بین همه زبون ها استاندارد کرده. این ابزار AI نیست. چون تعداد حالت محدوده, و جیسون مشخصه چه چیزایی میتونه داخلش باشه پس میتونه به صورت static درست parse کنه.
اگه از جیسون پایندنتیک بسازین احتمال اینکه یک خروجی باشه که تو اون مثالتون نبوده هست. ولی اگه از json schema پایندنتیک بسازین, دیگه امکان نداره اشتباه parse کنید.
@PyBackendHub
برای همچین کاری از gpt استفاده نکنید بهتره چون:
۱. امکان خطا خیلی زیاده. جی پی تی یک LLM هست نمیتونه <فکر> کنه صرفا پترن مچ میکنه و یک ضرب و تقسیم ساده هم اشتباه میکنه. پس هیچوقت برای کد جنریت کردن ازش استفاده نکنید.
۲. سواگر یا redoc یا خانواده این ابزار ها همه از openapi استفاده میکنن. openapi یک Specification هست برای نوشتن api های rest. و داره از json schema استفاده میکنه. جیسون اسکیما هم دوباره یک Specification هست که تایپ ولیدیشن رو بین همه زبون ها استاندارد کرده. این ابزار AI نیست. چون تعداد حالت محدوده, و جیسون مشخصه چه چیزایی میتونه داخلش باشه پس میتونه به صورت static درست parse کنه.
اگه از جیسون پایندنتیک بسازین احتمال اینکه یک خروجی باشه که تو اون مثالتون نبوده هست. ولی اگه از json schema پایندنتیک بسازین, دیگه امکان نداره اشتباه parse کنید.
@PyBackendHub
👍18👎4❤1🔥1🖕1
Python BackendHub
داشتم کد مینوشتم یک گافه خیلی بد دادم اصلا حواسم نبود. باگه این کد کجاست؟ @PyBackendHub
یک راهنمایی بزرگ:لاجیک کد مشکل نداره.
خروجی کنسول اینه:
در صورتی که باید Ma: Mani و Hir: Hirad باشه. چرا؟
@PyBackendHub
خروجی کنسول اینه:
Ma: Hirad
Hir: Hirad
در صورتی که باید Ma: Mani و Hir: Hirad باشه. چرا؟
@PyBackendHub
🤔1
Python BackendHub
داشتم کد مینوشتم یک گافه خیلی بد دادم اصلا حواسم نبود. باگه این کد کجاست؟ @PyBackendHub
برای اینکه بفهمین چطور کار میکنه، اول یه مثال سادهتر رو در نظر بگیرین:
قاعدتاً باید خروجیها ۴، ۵ و ۶ باشن، درسته؟ چون یه لیست از تابعهای lambda داره که هر کدوم یه عدد میگیرن و x رو بهش اضافه میکنن.
ولی در واقع خروجیها ۶، ۶ و ۶ هستن! چرا این اتفاق میافته؟
چون این lambdaها تو این مثال closure هستن. تو پایتون، توابع closure زمانی اجرا میشن که صدا زده بشن، نه وقتی که تعریف میشن! و به متغیرهایی که تو scopeشون هست رفرنس میزنن.
تو این مثال، x یه بار تو foo تعریف شده و یه بار تو main. وقتی تو main اون closureها رو صدا میزنه که تو foo تعریف شده بودن، xی که استفاده میکنن همونیه که تو foo بوده، نه اون x تو main.یعنی الان تو این مثال x داخل lambda عدد ۳ میشه نه ۵.
چرا؟ چون داخلش توابع closure یک cell هست که arguement رو ذخیره کرده. و تو همون اسکوپی که تعریف شده اون مدام آپدیت میشه اگه تغییر کنه. بنابراین اینجا چون scope تابع main دیگه با closureمون یکی نیست پس دیگه تغییر نمیکنه.
یک مقاله برای درک بهتر این موضوع تو medium
یک بلاگ راجب اشتباهات رایج تو پایتون این شکلی
@PyBackendHub
adders = []
for x in [1, 2, 3]:
adders.append(lambda number: number + x)
for adder in adders:
print(adder(3))
قاعدتاً باید خروجیها ۴، ۵ و ۶ باشن، درسته؟ چون یه لیست از تابعهای lambda داره که هر کدوم یه عدد میگیرن و x رو بهش اضافه میکنن.
ولی در واقع خروجیها ۶، ۶ و ۶ هستن! چرا این اتفاق میافته؟
چون این lambdaها تو این مثال closure هستن. تو پایتون، توابع closure زمانی اجرا میشن که صدا زده بشن، نه وقتی که تعریف میشن! و به متغیرهایی که تو scopeشون هست رفرنس میزنن.
def foo():
adders = []
for x in [1, 2, 3]:
adders.append(lambda number: number + x)
return adders
def main():
adders = foo()
x = 5
for adder in adders:
print(adder(3))
تو این مثال، x یه بار تو foo تعریف شده و یه بار تو main. وقتی تو main اون closureها رو صدا میزنه که تو foo تعریف شده بودن، xی که استفاده میکنن همونیه که تو foo بوده، نه اون x تو main.یعنی الان تو این مثال x داخل lambda عدد ۳ میشه نه ۵.
چرا؟ چون داخلش توابع closure یک cell هست که arguement رو ذخیره کرده. و تو همون اسکوپی که تعریف شده اون مدام آپدیت میشه اگه تغییر کنه. بنابراین اینجا چون scope تابع main دیگه با closureمون یکی نیست پس دیگه تغییر نمیکنه.
یک مقاله برای درک بهتر این موضوع تو medium
یک بلاگ راجب اشتباهات رایج تو پایتون این شکلی
@PyBackendHub
Medium
Late Binding Variables: It’s a Trap!
A quick overview of a Python feature that can produce surprising bugs
🔥11👍1
https://martinheinz.dev/blog/92
یک پست خوب از بنیامین که تو گروه گذاشته بود که چرا نباید از ایمیج Alpine استفاده کنید. سه نکته همیشه موقع تصمیم گیری یادتون باشه:
۱. خیلی کم پیش میاد که یک چیزی خوبه مطلق باشه. همین که قدرت تصمیم گیری تو اپلیکیشن بالغی برای شما فراهم شده یعنی یک ترید آف وجود داشته که maintainer ها گذاشتن خودتون تصمیم بگیرید. اینکه ایمیج سایز کمتر بهتره واقعا جمله چرتیه! درستش اینه که ایمیج چیزه اضافه ای نداشته باشه که نیاز نداشته باشین و مراحل بیلدش درست باشه.
۲. همیشه تحقیق کنید. پیرو مورد یک, خیلی وقتا نیازه که تصمیم گیری کنید. اگه چند تا آپشن دارین, گوگل کنید که چرا اون آپشن بده. و drawback های اون آپشن چیه. درکش کنید چطور کار میکنه. همینطوری از یک توتوریال برندارین کپی پیست کنید.
۳. بهتره داکیومنت که چرا اون تصمیم رو گرفتین. تحقیق کردین, دراوبک هارو متوجه شدید, و طبق یک منطقی یک چیزی رو انتخاب کردین. سعی کنید این پروسه رو داکیومنت کنید, چون ۲ ماه دیگه ممکنه یادتون نباشه چرا اون تصمیم رو گرفتین. و یا هم تیمی هاتون ممکنه بعدا گیج بشن چرا فلان تصمیم گرفته شده. تو این مثال فکر کنید یک نفر بگه خب ما این مشکلی که تو این مقاله گفته شده رو نداریم, پس میریم از ایمیج Alpine استفاده میکنیم. ۱ سال دیگه همون مشکل پیش میاد, چون فرضیاتی که داشتین موقع تصمیم گیری دیگه درست نیست. اشتراک دانش یکی از عناصر مهم پویایی یک تیم و پروداکته.
@PyBackendHub
یک پست خوب از بنیامین که تو گروه گذاشته بود که چرا نباید از ایمیج Alpine استفاده کنید. سه نکته همیشه موقع تصمیم گیری یادتون باشه:
۱. خیلی کم پیش میاد که یک چیزی خوبه مطلق باشه. همین که قدرت تصمیم گیری تو اپلیکیشن بالغی برای شما فراهم شده یعنی یک ترید آف وجود داشته که maintainer ها گذاشتن خودتون تصمیم بگیرید. اینکه ایمیج سایز کمتر بهتره واقعا جمله چرتیه! درستش اینه که ایمیج چیزه اضافه ای نداشته باشه که نیاز نداشته باشین و مراحل بیلدش درست باشه.
۲. همیشه تحقیق کنید. پیرو مورد یک, خیلی وقتا نیازه که تصمیم گیری کنید. اگه چند تا آپشن دارین, گوگل کنید که چرا اون آپشن بده. و drawback های اون آپشن چیه. درکش کنید چطور کار میکنه. همینطوری از یک توتوریال برندارین کپی پیست کنید.
۳. بهتره داکیومنت که چرا اون تصمیم رو گرفتین. تحقیق کردین, دراوبک هارو متوجه شدید, و طبق یک منطقی یک چیزی رو انتخاب کردین. سعی کنید این پروسه رو داکیومنت کنید, چون ۲ ماه دیگه ممکنه یادتون نباشه چرا اون تصمیم رو گرفتین. و یا هم تیمی هاتون ممکنه بعدا گیج بشن چرا فلان تصمیم گرفته شده. تو این مثال فکر کنید یک نفر بگه خب ما این مشکلی که تو این مقاله گفته شده رو نداریم, پس میریم از ایمیج Alpine استفاده میکنیم. ۱ سال دیگه همون مشکل پیش میاد, چون فرضیاتی که داشتین موقع تصمیم گیری دیگه درست نیست. اشتراک دانش یکی از عناصر مهم پویایی یک تیم و پروداکته.
@PyBackendHub
martinheinz.dev
Why I Will Never Use Alpine Linux Ever Again
<p>
Nowadays, Alpine Linux is one of the most popular options for container base images. Many people (maybe including you) use it for anything and everythi...
Nowadays, Alpine Linux is one of the most popular options for container base images. Many people (maybe including you) use it for anything and everythi...
👍16❤1👌1