دختره بهم میگه از جلو بیشتر دوست داری یا از عقب؟!
گفتم چه سوال سختی پرسیدی!!🤔
🔴 @RedLineTel 🔞
مثل اینه که ازت بپرسن:
باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو 😑😂
گفتم چه سوال سختی پرسیدی!!🤔
🔴 @RedLineTel 🔞
مثل اینه که ازت بپرسن:
باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو 😑😂
امروز تو باشگاه بودم.. یه یارو از این گنده ها اومد جلو گفت : داااش این دمبل ٤٠ کیلوئی رو لازم داری؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه چند ثانیه تو صورتش خیره شدم بعد گفتم : آررررررررره داااااش ، میخوام بزنم..
🔴 @RedLineTel 🔞
گفت باشه..
رفت ته باشگاه نشست ببینه میزنم یا نه..
یعنی اگه نمیزدم کونم میذاشت 😐
منم مجبور شدم سه چهار سِت بزنم..
.
.
.
.
هیچی دیگه ، الان تخم چپم ترک خورده .. تخم راستم هم رباط صلیبی پاره کرده . دستشویی هم میرم از دماغم شاش میاد :(
ولی کونمو حفظ كردم 😐😐😂😂
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه چند ثانیه تو صورتش خیره شدم بعد گفتم : آررررررررره داااااش ، میخوام بزنم..
🔴 @RedLineTel 🔞
گفت باشه..
رفت ته باشگاه نشست ببینه میزنم یا نه..
یعنی اگه نمیزدم کونم میذاشت 😐
منم مجبور شدم سه چهار سِت بزنم..
.
.
.
.
هیچی دیگه ، الان تخم چپم ترک خورده .. تخم راستم هم رباط صلیبی پاره کرده . دستشویی هم میرم از دماغم شاش میاد :(
ولی کونمو حفظ كردم 😐😐😂😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آمازون برای اولینبار سفارش یه مشتری رو با #پهپاد تحویل داد. کل عملیات از سفارش تا تحویل ۱۳ دقیقه طول کشیده 👌
Join 🔜 @RedLineTel 🔞
Join 🔜 @RedLineTel 🔞
مادره بچش رو فرستاد نارنگی بخره...
بچه با خیار اومد!
بچه رو برگردوند دفعه ی بعد با موز اومد!🍌
بازم پس فرستاد این بار با بادمجون برگشت!🍆
🔴 @RedLineTel 🔞
مادره شاکی میشه میره پیش میوه فروشه که اینا چیه میدی به بچه که بیاره؟؟!!
میوه فروش: والا بچه ات هی میاد میگه مامانم
لا لنگی میخواد😐😂
بچه با خیار اومد!
بچه رو برگردوند دفعه ی بعد با موز اومد!🍌
بازم پس فرستاد این بار با بادمجون برگشت!🍆
🔴 @RedLineTel 🔞
مادره شاکی میشه میره پیش میوه فروشه که اینا چیه میدی به بچه که بیاره؟؟!!
میوه فروش: والا بچه ات هی میاد میگه مامانم
لا لنگی میخواد😐😂
روزی یه خانم معلم به شاگرداش میگه :
کسی که فردا یه صفحه از درسی که دادم رو یاد گرفت اجازه میدم دستمو ببوسه، اگه دو صفحه رو یادگرفت لپمو و اگه کل درس رو یاد گرفت لبمو.!
فرداش که معلمه میاد سر صف یکی از بچها از دور داد میزنه خانم معلم شلوارتو بکش پایین که کل کتاب حفظمه...
🔴 @RedLineTel 🔞
نتیجه اخلاقی: درس خوندن انگیزه میخواد 😂😂😂
کسی که فردا یه صفحه از درسی که دادم رو یاد گرفت اجازه میدم دستمو ببوسه، اگه دو صفحه رو یادگرفت لپمو و اگه کل درس رو یاد گرفت لبمو.!
فرداش که معلمه میاد سر صف یکی از بچها از دور داد میزنه خانم معلم شلوارتو بکش پایین که کل کتاب حفظمه...
🔴 @RedLineTel 🔞
نتیجه اخلاقی: درس خوندن انگیزه میخواد 😂😂😂
حس اون شیری رو دارم که تو سیرک از وسط آتیش می پره بعدش تو دلش میگه "خارشو گ*اییدم
مگه نباید تو جنگل باشم؟"😐
Join 🔜 @RedLineTel 🔞
مگه نباید تو جنگل باشم؟"😐
Join 🔜 @RedLineTel 🔞
ریا نباشه الان دارم تلمبه میزنــم
🔴 @RedLineTel 🔞
بد شانسیه دیگــه دوچرخم پنچر شده
خــاک تو سرت منحرف
😄✌️😂
🔴 @RedLineTel 🔞
بد شانسیه دیگــه دوچرخم پنچر شده
خــاک تو سرت منحرف
😄✌️😂
دختره پست گذاشته:
ما بد نبودیم
بد کردنمون
🔴 @RedLineTel 🔞
میشه یکی منظورشو به من بگه
این الان خواست فلسفی حرف بزنه یا من منحرفم🤔🤔
با تشکر از برنامه خوبتون 😂😂😂
ما بد نبودیم
بد کردنمون
🔴 @RedLineTel 🔞
میشه یکی منظورشو به من بگه
این الان خواست فلسفی حرف بزنه یا من منحرفم🤔🤔
با تشکر از برنامه خوبتون 😂😂😂
تویِ گوگل حتی اگه
"راه هایِ رسیدن به ڪمال" رو هم جستجو ڪُنی
🔴 @RedLineTel 🔞
یڪی از نتایجِ جستجو "چگونه ڪمال رو بُڪُنیم" هستش 😑😄😂
"راه هایِ رسیدن به ڪمال" رو هم جستجو ڪُنی
🔴 @RedLineTel 🔞
یڪی از نتایجِ جستجو "چگونه ڪمال رو بُڪُنیم" هستش 😑😄😂
#گوز_ناقافل
روزی شیخ همراه مریدان در حال تجدید وضوبودندی ، مریدی در جوار شیخ کمر خم کرده بود ناگهان بادی از وی خارج همیگشت ،
🔴 @RedLineTel 🔞
صدای آن بحدی بود که گوئی لوئی آرمسترانگ با تمام توانش در تِـــرُمپِت خویش دمیده ، گویند ریش و سبیل دو سه مریدی که در قفای وی ایستاده بودند کِـــز همی خورده ، چندین آینه در راهروی مفراق تَرَکخورد و تعدادی از مشعل ها خاموش و مابقی نیمسوز گشت و تنها قسمت ِ باقیمانده از دیوار ِ ارگ بم که پس از زلزله سالم مانده بود فرو ریخت . شیخ نیز در حالت موج گرفتگی بر جای خویش میخکوب گشت .
مرید با تته پته از شیخ پرسید : یا ش ِ ش ِ ش ِ شیخ، آیا این باد مستوجب ابطال وضوی من شد ؟؟؟
شیخ در حالیکه هنوز انگشت حیرت بر خشتک فرو برده بود ، آب دهانش را بزور قورت داده و گفت : دیوث ِ خانواده ِمُنکِراتی .... وضوی تو که هیچ ، وضوی مــا را هم باطل کرد....... :|
🔴 @RedLineTel 🔞
گویند مریدان چون این بشنیدند خشتک در دهان کرده و دو به دو با اجرای حرکات ِ پارکور و لامبادا از محضر شیخ به فنا گرویدند و تا سه روز بی خیال نماز همیگشتندی تا عبرتی باشد برای فراخ طبعان ِ کالیبر بالا 😐😂
روزی شیخ همراه مریدان در حال تجدید وضوبودندی ، مریدی در جوار شیخ کمر خم کرده بود ناگهان بادی از وی خارج همیگشت ،
🔴 @RedLineTel 🔞
صدای آن بحدی بود که گوئی لوئی آرمسترانگ با تمام توانش در تِـــرُمپِت خویش دمیده ، گویند ریش و سبیل دو سه مریدی که در قفای وی ایستاده بودند کِـــز همی خورده ، چندین آینه در راهروی مفراق تَرَکخورد و تعدادی از مشعل ها خاموش و مابقی نیمسوز گشت و تنها قسمت ِ باقیمانده از دیوار ِ ارگ بم که پس از زلزله سالم مانده بود فرو ریخت . شیخ نیز در حالت موج گرفتگی بر جای خویش میخکوب گشت .
مرید با تته پته از شیخ پرسید : یا ش ِ ش ِ ش ِ شیخ، آیا این باد مستوجب ابطال وضوی من شد ؟؟؟
شیخ در حالیکه هنوز انگشت حیرت بر خشتک فرو برده بود ، آب دهانش را بزور قورت داده و گفت : دیوث ِ خانواده ِمُنکِراتی .... وضوی تو که هیچ ، وضوی مــا را هم باطل کرد....... :|
🔴 @RedLineTel 🔞
گویند مریدان چون این بشنیدند خشتک در دهان کرده و دو به دو با اجرای حرکات ِ پارکور و لامبادا از محضر شیخ به فنا گرویدند و تا سه روز بی خیال نماز همیگشتندی تا عبرتی باشد برای فراخ طبعان ِ کالیبر بالا 😐😂
دختره توپروفايلش زده بود:
🔴 @RedLineTel 🔞
" اگه مردي هستي كه دستت روم بلند نميشه وتركمم نميكني بهم پي ام بده " گُفتم بذا ی کم اذیتش کنم براش زدم من دست و پا ندارم پس نه ميتونم بزنمت نه تركت كنم دختره جواب داد: مردونگيت چي؟اون سالمه؟ جواب دادم: اختیار دارین ،پس فک ميكني باچي دارم تايپ ميكنم ؟
🔴 @RedLineTel 🔞
بلاکم کرد گلابی 😕😒
🔴 @RedLineTel 🔞
" اگه مردي هستي كه دستت روم بلند نميشه وتركمم نميكني بهم پي ام بده " گُفتم بذا ی کم اذیتش کنم براش زدم من دست و پا ندارم پس نه ميتونم بزنمت نه تركت كنم دختره جواب داد: مردونگيت چي؟اون سالمه؟ جواب دادم: اختیار دارین ،پس فک ميكني باچي دارم تايپ ميكنم ؟
🔴 @RedLineTel 🔞
بلاکم کرد گلابی 😕😒