ساختار پوسیدهای که در دهههای گذشته بخش قابلِتوجهی از منابع انسانی، طبیعی و تاریخی این سرزمین قربانی ناکارآمدیهای آن شده است در حال فروریختن است!
خوب گوش کنیم، صدایش را میشنویم!
آخرین قربانی این ساختار ناکارآمد، آنهایی هستند که هنوز امیدی به بقا و اصلاح آن دارند و باور نکردهاند که در حال فروریختن است و باید آن را ترک کنند.
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
خوب گوش کنیم، صدایش را میشنویم!
آخرین قربانی این ساختار ناکارآمد، آنهایی هستند که هنوز امیدی به بقا و اصلاح آن دارند و باور نکردهاند که در حال فروریختن است و باید آن را ترک کنند.
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
در ستایش امید
(بازنشر/ این مطلب در ششم فرودینماه ۱۴۰۱ منتشر شد و تصور نمیکردم که جوانههای امید اینچنین زود خودنمایی کنند.)
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
ابوریحان بیرونی در کتاب اثرهای مانده از سدههای گذشته (آثارالباقیه عن القرون الخالیه) دربارۀ ششم فروردین ماه نوشته است: «۶ فروردین ، نوروز بزرگ است و نزد ایرانیان جشن بزرگ میباشد. گویند خداوند در این روز مشتری را آفرید. زرتشتیان میگویند زرتشت در این روز توفیق یافت که با خداوند مناجات کند، کیخسرو در این روز به آسمان عروج کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین، سعادت قسمت میکنند و از اینجاست که ایرانیان به این روز روز امید میگويند.»
شاید سخن گفتن از «امید» آنهم در زمانهای که «ناامیدی» سکۀ رایج بازار است، اندکی مضحک باشد؛ اما به گمانم این شرایط ماندگار نیست و جامعۀ ایرانی در شرایط سکون پیش از طوفان خود است؛ و به زودی امید به توانایی خود برای تغییرِ شرایطِ کنونی در جامعه زنده خواهد شد.
«امید» در سیاهترین و سردترین ایام تاریخ این سرزمین، آتشِ رسیدن فردایی نو و بهتر را در دل ساکنان آن گرم و روشن نگاه داشته است؛ اما برای آنکه امید تبدیل به مفهومی مبتذل نشود؛ آنگونه که برخی آن را به ابتذال کشیدهاند باید به دو پرسش پاسخ گفت:
از چه چیز باید ناامید بود؟
و به چه چیز باید امید بست؟
تصور میکنم راز یأس و ناامیدی بزرگی که در شرایط کنونی، جامعۀ ایران را در بر گرفته است آن است که ما سالها و دههها به منبع ناامیدی خود امید بستیم و هربار ناامیدتر از گذشته بازگشتیم؛ اما اکنون با این واقعیت سخت روبرو شدهایم که دیگر نمیتوان و نباید به منبع ناامیدی امید بست؛ بعد از گذر از این مرحله است که منابع اصلی امید را خواهیم یافت و جامعۀ ایرانی از سکون، یأس و افسردگی کنونی خارج خواهد شد.
باور کنیم که امید در حال زاده شدن است!
بنگریم به زنان و دخترانی که در هیچ برههای از تاریخ این سرزمین اینچنین توانمند و آگاه نبودهاند و بزرگترین عاملان تغییر در آیندۀ ایرانند
بنگریم به نسلی که پرسشهای بزرگ دارد و پاسخهای کهنۀ دیروز، او را دیگر قانع نخواهد کرد
بنگریم به «ایدۀ ایران» که به گمانم هیچگاه در تاریخ این سرزمین چنین پویا نبوده است
اگر به همۀ اینها و بسیاری چیزهای دیگر که بیانگر حرکتهایی بزرگ در آیندۀ این سرزمینند بنگریم
و مهمتر از همه به توانایی خود برای پایان دادن به این فصلِ سرد ایمان بیاوریم
امید زاده خواهد شد.
روز امید بر همۀ ایرانیان فرخنده باد.
#ششم_فروردین
#امید
#ابوریحان_بیرونی
#سجاد_فتاحی
(بازنشر/ این مطلب در ششم فرودینماه ۱۴۰۱ منتشر شد و تصور نمیکردم که جوانههای امید اینچنین زود خودنمایی کنند.)
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
ابوریحان بیرونی در کتاب اثرهای مانده از سدههای گذشته (آثارالباقیه عن القرون الخالیه) دربارۀ ششم فروردین ماه نوشته است: «۶ فروردین ، نوروز بزرگ است و نزد ایرانیان جشن بزرگ میباشد. گویند خداوند در این روز مشتری را آفرید. زرتشتیان میگویند زرتشت در این روز توفیق یافت که با خداوند مناجات کند، کیخسرو در این روز به آسمان عروج کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین، سعادت قسمت میکنند و از اینجاست که ایرانیان به این روز روز امید میگويند.»
شاید سخن گفتن از «امید» آنهم در زمانهای که «ناامیدی» سکۀ رایج بازار است، اندکی مضحک باشد؛ اما به گمانم این شرایط ماندگار نیست و جامعۀ ایرانی در شرایط سکون پیش از طوفان خود است؛ و به زودی امید به توانایی خود برای تغییرِ شرایطِ کنونی در جامعه زنده خواهد شد.
«امید» در سیاهترین و سردترین ایام تاریخ این سرزمین، آتشِ رسیدن فردایی نو و بهتر را در دل ساکنان آن گرم و روشن نگاه داشته است؛ اما برای آنکه امید تبدیل به مفهومی مبتذل نشود؛ آنگونه که برخی آن را به ابتذال کشیدهاند باید به دو پرسش پاسخ گفت:
از چه چیز باید ناامید بود؟
و به چه چیز باید امید بست؟
تصور میکنم راز یأس و ناامیدی بزرگی که در شرایط کنونی، جامعۀ ایران را در بر گرفته است آن است که ما سالها و دههها به منبع ناامیدی خود امید بستیم و هربار ناامیدتر از گذشته بازگشتیم؛ اما اکنون با این واقعیت سخت روبرو شدهایم که دیگر نمیتوان و نباید به منبع ناامیدی امید بست؛ بعد از گذر از این مرحله است که منابع اصلی امید را خواهیم یافت و جامعۀ ایرانی از سکون، یأس و افسردگی کنونی خارج خواهد شد.
باور کنیم که امید در حال زاده شدن است!
بنگریم به زنان و دخترانی که در هیچ برههای از تاریخ این سرزمین اینچنین توانمند و آگاه نبودهاند و بزرگترین عاملان تغییر در آیندۀ ایرانند
بنگریم به نسلی که پرسشهای بزرگ دارد و پاسخهای کهنۀ دیروز، او را دیگر قانع نخواهد کرد
بنگریم به «ایدۀ ایران» که به گمانم هیچگاه در تاریخ این سرزمین چنین پویا نبوده است
اگر به همۀ اینها و بسیاری چیزهای دیگر که بیانگر حرکتهایی بزرگ در آیندۀ این سرزمینند بنگریم
و مهمتر از همه به توانایی خود برای پایان دادن به این فصلِ سرد ایمان بیاوریم
امید زاده خواهد شد.
روز امید بر همۀ ایرانیان فرخنده باد.
#ششم_فروردین
#امید
#ابوریحان_بیرونی
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
رویکرد و درصدهایی خطرناک
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در تجمعهای روزهای گذشته، گروهی از ایرانیان حاضر در تجمع، مهناز افشار و محسن نامجو را توبیخ و از جمع بیرون کردهاند. مهدی تدینی نیز در صفحهٔ اینستاگرام خود از مخاطبان صفحهٔ تاریخاندیشی، نظرسنجیای را انجام داده که درصدهای آن را تا لحظهٔ پاسخ من به پرسش او در این تصاویر میبينيد.
این روزها که مجال گفتن و شنیدن اندک است باید مختصر گفت: این رویکرد نه تنها رویکردی صحيح نیست بلکه به نظرم بسیار خطرناک است و میتواند ضربهای سنگین به حرکت کنونی وارد کند.
انقلابی که شعار آن «زن، زندگی، آزادی» است و مهمترین ویژگی آن تا کنون قرار گرفتن همهٔ ایرانیان با تمامی تکثرهای زیبایشان زیر پرچم این شعار است، باید خشونتپرهیز (دقت کنید که صحبت از خشونتپرهیزی است و نه دفاع مشروع) و مداراگر باشد و آغوشش برای همهٔ ایرانیان با تمامی تفاوتهایشان باز باشد؛ حتی آنانی که در آخرین لحظات از قایق شکستهٔ ساختار کنونی پیاده میشوند؛ مهناز افشار (که از نخستین روزهای آغاز این حرکت حضوری فعال در آن داشته است) و محسن نامجو که اصولا جای خود دارند.
این را از منظری ارزشی و احساسی نمیگویم، بلکه از قضا کاملا کارکردگرایانه است. این انقلاب برای پیروزی و رقم زدن آیندهای بهتر برای ایران و ایرانیان باید به شعار و اصول خود پایبند باشد؛ از شعار «زن، زندگی، آزادی»، چنین رفتارها و چنین درصدهایی زاده نمیشود؛ به نظرم اگر با هر بهانهای معتقد به حذف افراد از این حرکت با شکوه، چه پیش و چه پس از پیروزی هستیم، باید با در نظر داشتن شعار اصلی انقلاب، در این اعتقاد، تجدیدنظر کنیم؛ چنين رویکردی تنها به کار به انحراف کشاندن حرکت و تأمین منافع مخالفان راستین آن میآید؛ که بیگمان اگر دستور آن را نداده باشند اما از چنين حرکتی خوشحالند.
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#مهناز_افشار
#محسن_نامجو
#مهدی_تدینی
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در تجمعهای روزهای گذشته، گروهی از ایرانیان حاضر در تجمع، مهناز افشار و محسن نامجو را توبیخ و از جمع بیرون کردهاند. مهدی تدینی نیز در صفحهٔ اینستاگرام خود از مخاطبان صفحهٔ تاریخاندیشی، نظرسنجیای را انجام داده که درصدهای آن را تا لحظهٔ پاسخ من به پرسش او در این تصاویر میبينيد.
این روزها که مجال گفتن و شنیدن اندک است باید مختصر گفت: این رویکرد نه تنها رویکردی صحيح نیست بلکه به نظرم بسیار خطرناک است و میتواند ضربهای سنگین به حرکت کنونی وارد کند.
انقلابی که شعار آن «زن، زندگی، آزادی» است و مهمترین ویژگی آن تا کنون قرار گرفتن همهٔ ایرانیان با تمامی تکثرهای زیبایشان زیر پرچم این شعار است، باید خشونتپرهیز (دقت کنید که صحبت از خشونتپرهیزی است و نه دفاع مشروع) و مداراگر باشد و آغوشش برای همهٔ ایرانیان با تمامی تفاوتهایشان باز باشد؛ حتی آنانی که در آخرین لحظات از قایق شکستهٔ ساختار کنونی پیاده میشوند؛ مهناز افشار (که از نخستین روزهای آغاز این حرکت حضوری فعال در آن داشته است) و محسن نامجو که اصولا جای خود دارند.
این را از منظری ارزشی و احساسی نمیگویم، بلکه از قضا کاملا کارکردگرایانه است. این انقلاب برای پیروزی و رقم زدن آیندهای بهتر برای ایران و ایرانیان باید به شعار و اصول خود پایبند باشد؛ از شعار «زن، زندگی، آزادی»، چنین رفتارها و چنین درصدهایی زاده نمیشود؛ به نظرم اگر با هر بهانهای معتقد به حذف افراد از این حرکت با شکوه، چه پیش و چه پس از پیروزی هستیم، باید با در نظر داشتن شعار اصلی انقلاب، در این اعتقاد، تجدیدنظر کنیم؛ چنين رویکردی تنها به کار به انحراف کشاندن حرکت و تأمین منافع مخالفان راستین آن میآید؛ که بیگمان اگر دستور آن را نداده باشند اما از چنين حرکتی خوشحالند.
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#مهناز_افشار
#محسن_نامجو
#مهدی_تدینی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
آخرین تار موی
✍️ محسن رنانی
دوستان هی میپرسند چرا در این زمانه بیم و امید ساکتی؟ راستش دو مطلب تحلیلی نوشتهام و کنار نهادهام. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتنِ درست با جامعه را هم ندارد. آری چند دهه است که گفتنیها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر میتوانست، میشنید و اگر میخواست، گامی برمیداشت.
و آخر چه میتوان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیتها را جابهجا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا است و به وقت خودش برگههای آسِ خود را رو میکند. و مفتخریم به جامعهای و نسلی که با رونمایی از ظرفیتهای نهفتهاش و آشکارسازی امیدهای وجودیاش، توانست یکشبه دریایی از امید روانشناختی را نیز برای خودش خلق کند.
همیشه به ما گفته بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیمتر از این که خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی بهپا خاسته است برای پاسداشت حرمت خون دختری که نماد تبعیض بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، میبینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبانها و مذاهب ایرانی، قیام کردهاند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل باد. این روزها ایران، خداییترین، عرفانیترین و رویاییترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه میکند. شرم باد بر آنان که افسانه بیدینی را به این نسل میبندند و حجاب را که طبق آموزههایی که خودشان به ما آموختهاند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کردهاند.
آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق میکند، اندیشه خلق میکند و راهکار خلق میکند، نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بیعملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که همه خلاءها را خودش جبران میکند.
با حکومت نیز همه گفتنیها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقیمانده است و میتوان امروز بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست میخورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوهها و اندیشههای گذشته، نمیتوانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتیها) را به رسمیت بشناسید و با آنان گفتوگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل «شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسیای که البته در چارچوب همین قانون اساسی کنونی به همهپرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان و چهرگان میتوانند برای اقناع جامعه وارد گفتوگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفتوگو کنند و راه مصالحه ملی بسته میشود.
زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب میکنید و تمام میشود. گیرم که در این لحظه، این شور اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمییابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشتهتر خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پیدرپی میرسند چه میکنید؟ آنگاه با لحظه جانشینی چه میکنید؟ لحظهای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان مییابد جامعه بسانِ فنری که آزاد میشود همه انرژیهای انباشته خویش را بیرون میریزد؟ پس به خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید که پیامش را شنیدهاید. این آخرین تار مویی است که میتوان به آن چنگ زد. والسلام.
محسن رنانی / ۱۱ مهر ۱۴۰۱
https://news.1rj.ru/str/Renani_Mohsen
✍️ محسن رنانی
دوستان هی میپرسند چرا در این زمانه بیم و امید ساکتی؟ راستش دو مطلب تحلیلی نوشتهام و کنار نهادهام. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتنِ درست با جامعه را هم ندارد. آری چند دهه است که گفتنیها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر میتوانست، میشنید و اگر میخواست، گامی برمیداشت.
و آخر چه میتوان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیتها را جابهجا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا است و به وقت خودش برگههای آسِ خود را رو میکند. و مفتخریم به جامعهای و نسلی که با رونمایی از ظرفیتهای نهفتهاش و آشکارسازی امیدهای وجودیاش، توانست یکشبه دریایی از امید روانشناختی را نیز برای خودش خلق کند.
همیشه به ما گفته بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیمتر از این که خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی بهپا خاسته است برای پاسداشت حرمت خون دختری که نماد تبعیض بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، میبینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبانها و مذاهب ایرانی، قیام کردهاند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل باد. این روزها ایران، خداییترین، عرفانیترین و رویاییترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه میکند. شرم باد بر آنان که افسانه بیدینی را به این نسل میبندند و حجاب را که طبق آموزههایی که خودشان به ما آموختهاند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کردهاند.
آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق میکند، اندیشه خلق میکند و راهکار خلق میکند، نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بیعملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که همه خلاءها را خودش جبران میکند.
با حکومت نیز همه گفتنیها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقیمانده است و میتوان امروز بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست میخورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوهها و اندیشههای گذشته، نمیتوانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتیها) را به رسمیت بشناسید و با آنان گفتوگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل «شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسیای که البته در چارچوب همین قانون اساسی کنونی به همهپرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان و چهرگان میتوانند برای اقناع جامعه وارد گفتوگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفتوگو کنند و راه مصالحه ملی بسته میشود.
زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب میکنید و تمام میشود. گیرم که در این لحظه، این شور اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمییابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشتهتر خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پیدرپی میرسند چه میکنید؟ آنگاه با لحظه جانشینی چه میکنید؟ لحظهای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان مییابد جامعه بسانِ فنری که آزاد میشود همه انرژیهای انباشته خویش را بیرون میریزد؟ پس به خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید که پیامش را شنیدهاید. این آخرین تار مویی است که میتوان به آن چنگ زد. والسلام.
محسن رنانی / ۱۱ مهر ۱۴۰۱
https://news.1rj.ru/str/Renani_Mohsen
Telegram
Renani Mohsen / محسن رنانی
در اینجا آخرین نوشتههای محسن رنانی را میخوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net
لیلیت تریان و پیسنگ اوّل قانون اساسی
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
(بازنشر/این مطلب در ۱۰ دیماه ۱۴۰۰ منتشر شده است)
در مطلبی که به زودی منتشر خواهد شد توضیح میدهم که چرا در شرایط کنونی ایران، پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی مهم و حیاتی، و تنها راه باقیماندۀ اصلاح در این سرزمین پیش از وقوع شورشها و انقلاب کنترل ناپذیری است که نشانههای آن از سالها پیش در زیر پوست جامعۀ ایرانی ظاهر شده است. بر این اساس در مناسبتهای گوناگون دربارۀ مبانی و پیسنگهایی خواهم نوشت که یک قانون اساسی برای آنکه بتواند سرنوشتی نیکو برای ایران و ایرانیان رقم بزند باید بر آنها مبتنی باشد.
«احمد اشرف» جامعهشناس ایرانی در مصاحبهای با «فصلنامۀ ایراننامگ» ضمن نقد سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه، در ارتباط با سیاستهای اتخاذ شده در دورۀ او دربارۀ زنان معتقد است که:
«اگر چنین وضعی پیش نمیآمد، زنانِ ایران امروز همان وضعی را میداشتند که زنان در افغانستان دارند؛ هیچ تردیدی در این مطلب ندارم.»
اهمیت این نظر اشرف از آنروست که او از جملۀ جامعهشناسانی است که حب و بغضهای سیاسی را در تحلیلها و اظهارات خود وارد نمیکند و از قضا برادر او «حمید اشرف» یکی از کشتهشدگان پیش از انقلاب 1357 است. اگرچه سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه همانند سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی تبعات ناگواری برای جامعۀ ایران داشت، اما برخلاف سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی که هیچ منفعتی را نه برای دین و نه برای دنیای مردم نداشته است آن سیاست، علیرغم پیامدهای منفی بسیار، دستکم تبعات مثبتی را نیز برای زنان و جامعۀ ایرانی در پی داشت.
نسلی از زنان توانمند ایرانی که در فاصلۀ دهههای 1310 تا 1360 پا به عرصۀ فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و علمی نهادند نتیجۀ سیاستهای اتخاذ شده در حوزۀ زنان در دوران حکومت پهلوی اول و دوم بودند. یکی از این زنان، «لیلیت تریان» مجسمهساز ارمنیتبار ایرانی است؛ که در 10 دیماه 1309 زاده و در 16 اسفند 1397درگذشت. او را به عنوان «مادر مجسمهسازی ایران» میشناسند.
یکی از پیسنگهایی که قانون اساسی ایران باید بر آن بنا شود آن است که تمامی ایرانیان فارغ از جنس، دین و مذهب باید از حقوقی کاملاً برابر برخوردار باشند. بر این اساس اصولا در قانون اساسی نمیتوان از دین و مذهب رسمی سخن گفت.
10 دیماه، زادروز لیلیت تریان را میتوان به عنوان نمادی برای مطالبۀ زدودن تبعیض جنسی و دینی از قانون اساسی دانست؛ «قانونی که همۀ ایرانیان باید در آن برابر باشند»؛ این پیسنگِ اوّل است.
#دهم_دی
#لیلیت_تریان
#احمد_اشرف
#قانون_اساسی
#پی_سنگ_اول
#برابری_ایرانیان
#برابری_جنسی
#برابری_دینی
#سجاد_فتاحی
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
(بازنشر/این مطلب در ۱۰ دیماه ۱۴۰۰ منتشر شده است)
در مطلبی که به زودی منتشر خواهد شد توضیح میدهم که چرا در شرایط کنونی ایران، پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی مهم و حیاتی، و تنها راه باقیماندۀ اصلاح در این سرزمین پیش از وقوع شورشها و انقلاب کنترل ناپذیری است که نشانههای آن از سالها پیش در زیر پوست جامعۀ ایرانی ظاهر شده است. بر این اساس در مناسبتهای گوناگون دربارۀ مبانی و پیسنگهایی خواهم نوشت که یک قانون اساسی برای آنکه بتواند سرنوشتی نیکو برای ایران و ایرانیان رقم بزند باید بر آنها مبتنی باشد.
«احمد اشرف» جامعهشناس ایرانی در مصاحبهای با «فصلنامۀ ایراننامگ» ضمن نقد سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه، در ارتباط با سیاستهای اتخاذ شده در دورۀ او دربارۀ زنان معتقد است که:
«اگر چنین وضعی پیش نمیآمد، زنانِ ایران امروز همان وضعی را میداشتند که زنان در افغانستان دارند؛ هیچ تردیدی در این مطلب ندارم.»
اهمیت این نظر اشرف از آنروست که او از جملۀ جامعهشناسانی است که حب و بغضهای سیاسی را در تحلیلها و اظهارات خود وارد نمیکند و از قضا برادر او «حمید اشرف» یکی از کشتهشدگان پیش از انقلاب 1357 است. اگرچه سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه همانند سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی تبعات ناگواری برای جامعۀ ایران داشت، اما برخلاف سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی که هیچ منفعتی را نه برای دین و نه برای دنیای مردم نداشته است آن سیاست، علیرغم پیامدهای منفی بسیار، دستکم تبعات مثبتی را نیز برای زنان و جامعۀ ایرانی در پی داشت.
نسلی از زنان توانمند ایرانی که در فاصلۀ دهههای 1310 تا 1360 پا به عرصۀ فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و علمی نهادند نتیجۀ سیاستهای اتخاذ شده در حوزۀ زنان در دوران حکومت پهلوی اول و دوم بودند. یکی از این زنان، «لیلیت تریان» مجسمهساز ارمنیتبار ایرانی است؛ که در 10 دیماه 1309 زاده و در 16 اسفند 1397درگذشت. او را به عنوان «مادر مجسمهسازی ایران» میشناسند.
یکی از پیسنگهایی که قانون اساسی ایران باید بر آن بنا شود آن است که تمامی ایرانیان فارغ از جنس، دین و مذهب باید از حقوقی کاملاً برابر برخوردار باشند. بر این اساس اصولا در قانون اساسی نمیتوان از دین و مذهب رسمی سخن گفت.
10 دیماه، زادروز لیلیت تریان را میتوان به عنوان نمادی برای مطالبۀ زدودن تبعیض جنسی و دینی از قانون اساسی دانست؛ «قانونی که همۀ ایرانیان باید در آن برابر باشند»؛ این پیسنگِ اوّل است.
#دهم_دی
#لیلیت_تریان
#احمد_اشرف
#قانون_اساسی
#پی_سنگ_اول
#برابری_ایرانیان
#برابری_جنسی
#برابری_دینی
#سجاد_فتاحی
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
شورش، جنبش یا انقلاب؟ مسئله این نیست!
هدف؛ مسئله این است!
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
توضیح: میلاد دخانچی در مطلبی که اخيرا منتشر کرده به پرسشها و نکاتی اشاره کرده است که اگرچه میتوان با آنها مخالف بود اما دستکم باید به آنها اندیشید. گرچه پیشتر در یادداشتهای مختلف به نکات طرح شده در این متن پرداختهام اما بیان مجدد آنها میتواند زمینه را برای بحث و گفتگویی عميقتر و دقيقتر در رابطه با حرکت اعتراضی اخیر فراهم کند.
مفاهیم مطرح در علوم اجتماعی حد و مرز سیالی دارند؛ به عنوان مثال هنوز توافق دقیقی بر سر تعریف شورش، جنبش یا انقلاب و مرز بین این پدیدههای اجتماعی وجود ندارد. بنابراين اگرچه ممکن است تعریف رخدادهای کنونی ایران و زدن یکی از این برچسبها بر آن مورد علاقهٔ متخصصین علوم اجتماعی باشد اما کمکی به وضعیت کنونی نخواهد کرد و توافقی نیز بر سر آن حاصل نخواهد شد.
از نظر من اعتراضهای کنونی در ایران با توجه به شعارها و اهداف طرح شده در آنها که امکان تحقق در چارچوب ساختار و نظام سیاسی کنونی را ندارند، آغاز حرکتی انقلابی در حوزهٔ سیاسی است که پیشتر در حوزههای فرهنگی و اجتماعی جامعهٔ ايران رخ داده و اکنون در ادامهٔ مسیر به سد ساختار سیاسی برخورد کرده است و چارهای جز مواجهه با آن ندارد. سخت یا نرم بودن این مواجهه نیز بیش از آنکه در دست معترضین باشد در دست مقامهای بلندمرتبهٔ نظام جمهوری اسلامی است که با توجه به تجارب قبلی و البته موارد اختلافی با معترضین، تصور نمیکنم مواجههای نرم باشد؛ همانگونه که تاکنون نیز نبوده است. اما میتوان از منظری کارکردی و نه حتی اخلاقی و فلسفی، به معترضین توصیه کرد که برای تحقق آیندهای بهتر برای ایران، صرفا بر اهداف تمرکز کنند؛ در دام خشونت نیفتند و هرگونه قضاوت در مورد افراد و اجرای قانون را به یک نهاد دادگستری مستقل و کارآمد واگذار کنند؛ که در فردای پیروزی باید یکی از نخستین نهادهایی باشد که تأسیس خواهد شد.
پیش از آنکه هر یک از ما بگوید اهداف اصلی این حرکت چه باید باشد؛ باید به این پرسش پاسخ دهد که ریشههای بحرانها و وضعیت کنونی ایران را باید در چه عواملی جستجو کرد؟
به گمان من اگر هر یک از بحرانها و مسائل مهم ایرانِ امروز را تحلیل کنیم در نهایت به نقص یا ضعفی در قانون اساسی و معماری نظام جمهوری اسلامی خواهیم رسید. بنابراین این حرکت اگر در پی تحقق شعارهای خویش است باید هدف خود را بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی متمرکز کند.
اینکه پیشنهادهای بدیل برای قانون و نظام سیاسی موجود چیست؛ پرسشی مهم است که باید همهٔ حامیان و همراهان این حرکت با توجه به توان خود به آن بپردازند.
از نظر نگارنده، قانون اساسی و نظام سیاسی جایگزینِ قانون و نظام موجود، فارغ از آنکه نام آنها را چه بگذاریم، باید بر اساس سیزده پیسنگی بنا شوند که در یادداشتهای گوناگون در یکسال گذشته به آنها اشاره شده است؛ و البته میتوان و باید مواردی را به آنها افزود؛ پیسنگهایی که در قانون اساسی و به تبع آن نظام سیاسی موجود به هیچیک از آنها توجهی نشده است و بحرانهای کنونی ایران برآمده از آنهاست.
اینکه سازوکار تهیه قانون اساسی و نظام سیاسی آینده چگونه باید باشد موضوعی است که در یادداشت دیگری به آن پرداخته خواهد شد.
پیسنگهای قانون اساسی
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#میلاد_دخانچی
#سجاد_فتاحی
هدف؛ مسئله این است!
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
توضیح: میلاد دخانچی در مطلبی که اخيرا منتشر کرده به پرسشها و نکاتی اشاره کرده است که اگرچه میتوان با آنها مخالف بود اما دستکم باید به آنها اندیشید. گرچه پیشتر در یادداشتهای مختلف به نکات طرح شده در این متن پرداختهام اما بیان مجدد آنها میتواند زمینه را برای بحث و گفتگویی عميقتر و دقيقتر در رابطه با حرکت اعتراضی اخیر فراهم کند.
مفاهیم مطرح در علوم اجتماعی حد و مرز سیالی دارند؛ به عنوان مثال هنوز توافق دقیقی بر سر تعریف شورش، جنبش یا انقلاب و مرز بین این پدیدههای اجتماعی وجود ندارد. بنابراين اگرچه ممکن است تعریف رخدادهای کنونی ایران و زدن یکی از این برچسبها بر آن مورد علاقهٔ متخصصین علوم اجتماعی باشد اما کمکی به وضعیت کنونی نخواهد کرد و توافقی نیز بر سر آن حاصل نخواهد شد.
از نظر من اعتراضهای کنونی در ایران با توجه به شعارها و اهداف طرح شده در آنها که امکان تحقق در چارچوب ساختار و نظام سیاسی کنونی را ندارند، آغاز حرکتی انقلابی در حوزهٔ سیاسی است که پیشتر در حوزههای فرهنگی و اجتماعی جامعهٔ ايران رخ داده و اکنون در ادامهٔ مسیر به سد ساختار سیاسی برخورد کرده است و چارهای جز مواجهه با آن ندارد. سخت یا نرم بودن این مواجهه نیز بیش از آنکه در دست معترضین باشد در دست مقامهای بلندمرتبهٔ نظام جمهوری اسلامی است که با توجه به تجارب قبلی و البته موارد اختلافی با معترضین، تصور نمیکنم مواجههای نرم باشد؛ همانگونه که تاکنون نیز نبوده است. اما میتوان از منظری کارکردی و نه حتی اخلاقی و فلسفی، به معترضین توصیه کرد که برای تحقق آیندهای بهتر برای ایران، صرفا بر اهداف تمرکز کنند؛ در دام خشونت نیفتند و هرگونه قضاوت در مورد افراد و اجرای قانون را به یک نهاد دادگستری مستقل و کارآمد واگذار کنند؛ که در فردای پیروزی باید یکی از نخستین نهادهایی باشد که تأسیس خواهد شد.
پیش از آنکه هر یک از ما بگوید اهداف اصلی این حرکت چه باید باشد؛ باید به این پرسش پاسخ دهد که ریشههای بحرانها و وضعیت کنونی ایران را باید در چه عواملی جستجو کرد؟
به گمان من اگر هر یک از بحرانها و مسائل مهم ایرانِ امروز را تحلیل کنیم در نهایت به نقص یا ضعفی در قانون اساسی و معماری نظام جمهوری اسلامی خواهیم رسید. بنابراین این حرکت اگر در پی تحقق شعارهای خویش است باید هدف خود را بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی متمرکز کند.
اینکه پیشنهادهای بدیل برای قانون و نظام سیاسی موجود چیست؛ پرسشی مهم است که باید همهٔ حامیان و همراهان این حرکت با توجه به توان خود به آن بپردازند.
از نظر نگارنده، قانون اساسی و نظام سیاسی جایگزینِ قانون و نظام موجود، فارغ از آنکه نام آنها را چه بگذاریم، باید بر اساس سیزده پیسنگی بنا شوند که در یادداشتهای گوناگون در یکسال گذشته به آنها اشاره شده است؛ و البته میتوان و باید مواردی را به آنها افزود؛ پیسنگهایی که در قانون اساسی و به تبع آن نظام سیاسی موجود به هیچیک از آنها توجهی نشده است و بحرانهای کنونی ایران برآمده از آنهاست.
اینکه سازوکار تهیه قانون اساسی و نظام سیاسی آینده چگونه باید باشد موضوعی است که در یادداشت دیگری به آن پرداخته خواهد شد.
پیسنگهای قانون اساسی
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#میلاد_دخانچی
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
انور سادات، خالد اسلامبولی و منافع ملّی ایران
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
(بازنشر/ این مطلب در ۱۴ مهرماه ۱۴۰۰ منتشر شده است)
✅ تصور کنید در کشور شما رئیسجمهورتان را ترور کنند و بعد نظام سیاسی کشور دیگری به احترام ترور کننده و بزرگداشت عملی که انجام داده است، نام او را بر روی یکی از خیابانهای پایتخت خود بگذارد؛ آیا میتوانید حقی به کشور حامی ترورکنندۀ رئیسجمهورتان بدهید؟ آیا آن نظام سیاسی با این اقدام کمکی به تأمین منافع ملّی سرزمینی که در آن استقرار یافته است میکند؟
✅ این دقیقاً موضوعی است که در رابطۀ بین ایران و مصر اتفاق افتاده است. ۴۰ سال پیش در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهرماه ۱۳۶۰) «خالد اسلامبولی» به همراه تنی چند از سربازان ارتش مصر که وابسته به گروه جهاد اسلامی بودند، انور سادات رئیس جمهور مصر را در اعتراض به امضای قرارداد صلح کمپ دیوید با اسرائیل ترور کردند .
✅ جمهوری اسلامی هم که بواسطۀ میزبانی انورسادات از محمد رضا شاه در آخرین ماههای حیاتش، رد و بدل شدن سخنانی تند بین انورسادات و آیتالله خمینی نسبت به یکدیگر در سالهای پس از انقلاب (با جستجو در اینترنت میتوانید بریدهای از سخنان این دو را در سایت آپارات ببینید) و البته امضای قرارداد صلح کمپ دیوید روابط مناسبی با او نداشت، نام خالد اسلامبولی را بر روی یکی از خیابانهای تهران (خیابان وزرا) گذاشت.
✅ وظیفۀ بدیهی هر نظام سیاسی که در ایران مستقر باشد این است که رابطۀ بین ایران و تمامی کشورهای حاضر در منطقه، و از جمله مصر و اسرائیل، را به گونهای مدیریت کند که بیشینۀ منافع ملّی ایران تأمین شود.
✅ در کتاب ایران و مسئلۀ پایداری توضیح دادهام که رویکرد امتگرایانۀ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته ضربات جبرانناپذیری را به منافع ملّی ایران وارد کرده است؛ نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی با قرارداد صلح کمپ دیوید و موضوع ترور انور سادات تنها نمونههایی کوچک در این زمینه است.
#چهاردهم_مهر #ششم_اکتبر #انورسادات #خالد_اسلامبولی #ایران_و_مسألۀ_پایداری #سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
(بازنشر/ این مطلب در ۱۴ مهرماه ۱۴۰۰ منتشر شده است)
✅ تصور کنید در کشور شما رئیسجمهورتان را ترور کنند و بعد نظام سیاسی کشور دیگری به احترام ترور کننده و بزرگداشت عملی که انجام داده است، نام او را بر روی یکی از خیابانهای پایتخت خود بگذارد؛ آیا میتوانید حقی به کشور حامی ترورکنندۀ رئیسجمهورتان بدهید؟ آیا آن نظام سیاسی با این اقدام کمکی به تأمین منافع ملّی سرزمینی که در آن استقرار یافته است میکند؟
✅ این دقیقاً موضوعی است که در رابطۀ بین ایران و مصر اتفاق افتاده است. ۴۰ سال پیش در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهرماه ۱۳۶۰) «خالد اسلامبولی» به همراه تنی چند از سربازان ارتش مصر که وابسته به گروه جهاد اسلامی بودند، انور سادات رئیس جمهور مصر را در اعتراض به امضای قرارداد صلح کمپ دیوید با اسرائیل ترور کردند .
✅ جمهوری اسلامی هم که بواسطۀ میزبانی انورسادات از محمد رضا شاه در آخرین ماههای حیاتش، رد و بدل شدن سخنانی تند بین انورسادات و آیتالله خمینی نسبت به یکدیگر در سالهای پس از انقلاب (با جستجو در اینترنت میتوانید بریدهای از سخنان این دو را در سایت آپارات ببینید) و البته امضای قرارداد صلح کمپ دیوید روابط مناسبی با او نداشت، نام خالد اسلامبولی را بر روی یکی از خیابانهای تهران (خیابان وزرا) گذاشت.
✅ وظیفۀ بدیهی هر نظام سیاسی که در ایران مستقر باشد این است که رابطۀ بین ایران و تمامی کشورهای حاضر در منطقه، و از جمله مصر و اسرائیل، را به گونهای مدیریت کند که بیشینۀ منافع ملّی ایران تأمین شود.
✅ در کتاب ایران و مسئلۀ پایداری توضیح دادهام که رویکرد امتگرایانۀ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته ضربات جبرانناپذیری را به منافع ملّی ایران وارد کرده است؛ نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی با قرارداد صلح کمپ دیوید و موضوع ترور انور سادات تنها نمونههایی کوچک در این زمینه است.
#چهاردهم_مهر #ششم_اکتبر #انورسادات #خالد_اسلامبولی #ایران_و_مسألۀ_پایداری #سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید از کچویان سپاسگزار باشیم!
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
علیرغم نقدهایی که بر صحبتهای حسین کچویان وارد شده است به نظر من باید از او سپاسگزار باشیم. او در این برنامه به صورت عریان و صادقانه، دیدگاهها و نظرات متنفذترین و قدرتمندترین لایههای جمهوری اسلامی را بیان کرد. دیدگاهها و نظراتی که عدهای تلاش میکنند آن را بپوشانند، بزکش کنند و بگویند جمهوری اسلامی این نیست؛ اما دیگر زمان آن رسیده است که به صورت روشن با آن مواجه شویم؛ این همان دیدگاهی است که به خود اجازه میدهد به دختران و زنان این سرزمین که عقاید و پوششی متفاوت از عقاید و پوشش مدنظر آنها دارند هر برچسبی را بزند و وقتی برچسب موردنظر خود را بر آنها زد، هرکار کثیفی که دوست داشته باشد با آنها بکند؛ این همان دیدگاه و مسلخی است که جنازۀ مهسا و نیکا و پیکر ویران ایران از آن بیرون میآید...
از کچویان باید سپاسگزار باشیم که چنین صادقانه سخن میگويد تا بدانیم ویرانی ایران و پیکر رنجور مهسا، نیکا و هزاران فرزند دیگر ایران از کدام مسلخ بیرون آمده است.
#ایران #پایداری
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
علیرغم نقدهایی که بر صحبتهای حسین کچویان وارد شده است به نظر من باید از او سپاسگزار باشیم. او در این برنامه به صورت عریان و صادقانه، دیدگاهها و نظرات متنفذترین و قدرتمندترین لایههای جمهوری اسلامی را بیان کرد. دیدگاهها و نظراتی که عدهای تلاش میکنند آن را بپوشانند، بزکش کنند و بگویند جمهوری اسلامی این نیست؛ اما دیگر زمان آن رسیده است که به صورت روشن با آن مواجه شویم؛ این همان دیدگاهی است که به خود اجازه میدهد به دختران و زنان این سرزمین که عقاید و پوششی متفاوت از عقاید و پوشش مدنظر آنها دارند هر برچسبی را بزند و وقتی برچسب موردنظر خود را بر آنها زد، هرکار کثیفی که دوست داشته باشد با آنها بکند؛ این همان دیدگاه و مسلخی است که جنازۀ مهسا و نیکا و پیکر ویران ایران از آن بیرون میآید...
از کچویان باید سپاسگزار باشیم که چنین صادقانه سخن میگويد تا بدانیم ویرانی ایران و پیکر رنجور مهسا، نیکا و هزاران فرزند دیگر ایران از کدام مسلخ بیرون آمده است.
#ایران #پایداری
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی
ما چه میخواهیم؟
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی که در آن زن و مرد ایرانیِ بهایی، سنی، شیعه، یارسان، مسیحی، زرتشتی، یهودی، یا بیایمان به هر دینی، از حقوقی کاملا برابر برخوردار باشند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن اصولِ بدیهی «توازن و تفکیک قوا» رعایت شده باشد و در آن هیچ نهادی نتواند سایر نهادهای سیاسی کشور را در کوتاه و بلندمدت زیر سلطۀ خود درآورده و آنها را بازیچۀ خواستههای خود کند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن نهاد دادگستری مستقل و کارآمدی وجود داشته باشد که بتواند حق مظلومان را حتی از بلندپایهترین مقامهای نظام سیاسی بستاند و در صورت نقض حقوق ملت، آنها را برکنار نماید.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که اصل «ضرورت زیستن انسان ایرانی در چارچوب محدودیتهای محیطزیستی این سرزمین» را پذیرفته باشد؛ و در آن نتوان به بهانههای مختلف و با ابزار قدرت سیاسی و اقتصادی، محیطزیست این سرزمین را به نابودی کشاند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که بتواند از حقوق مردمان این سرزمین در برابر ملل دیگر دفاع نماید و این کشور را مستعمرۀ آشکار و پنهان هیچ کشور دیگری نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که شایستهسالاری اصلی پذیرفته شده و بدیهی در آن باشد و زمینۀ به قدرت رسیدن شایستگان را در تمامی مقامهای دولتی فراهم نماید.
ما قانون اساسیای میخواهیم که تفسیرناپذیر باشد و نتوان با تفسیر اصول آن، زمینۀ سوء استفادۀ سیاستمدارانِ در قدرت را برای تاراج امانت ملت بوسیلۀ دولت فراهم نمود.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که توازن قدرت بین دولت و ملت را بهگونهای برقرار نماید که در عین ایجاد توانایی برای دولت در جهت حرکت دادن کشور به سمت شکوفایی و شادکامی هرچه بیشتر، امکان سلطۀ دولت بر ملت را فراهم نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که فراگیر و کثرتگرا باشد و نه استبدادی و انحصارگرا
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن، فرایندهایی روشن و همیشه گشوده برای بازنگری ملت در آنها وجود داشته باشد.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن درآمدهای حاصل از نفت و سایر منابع معدنی ایران به گونهای در اقتصاد ملی تزریق شود که زمینۀ افزایش افسارگسیختۀ قدرت دولت در برابر ملت را فراهم نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که «منافع ملی» را در پیشگاه هیچ عقیده، ایدئولوژی و مرامی قربانی نکند
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که...
در خور نام ایران باشد و بتواند ایران و نسلِ جوان آن را به جایگاهی که شایستۀ آن است برساند؛ و نه آنکه نمایندۀ فرسودگی، خمودگی و کهنگی باشد و تمامی بحرانهای کنونی ایران را بزاید.
هر یک از مسائل و بحرانهای محیطزیستی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران را که ریشهیابی کنیم به یکی از پیسنگها و بنیانهای بالا میرسیم که قانون اساسی و نظام سیاسی باید بر آن مبتنی باشد و نیست!
خواست بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی را به خواستی عمومی تبدیل کنیم.
کتاب ایران و مسئلهٔ پایداری
#ایران #پایداری
#زن_زندگی_آزادی
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی که در آن زن و مرد ایرانیِ بهایی، سنی، شیعه، یارسان، مسیحی، زرتشتی، یهودی، یا بیایمان به هر دینی، از حقوقی کاملا برابر برخوردار باشند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن اصولِ بدیهی «توازن و تفکیک قوا» رعایت شده باشد و در آن هیچ نهادی نتواند سایر نهادهای سیاسی کشور را در کوتاه و بلندمدت زیر سلطۀ خود درآورده و آنها را بازیچۀ خواستههای خود کند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن نهاد دادگستری مستقل و کارآمدی وجود داشته باشد که بتواند حق مظلومان را حتی از بلندپایهترین مقامهای نظام سیاسی بستاند و در صورت نقض حقوق ملت، آنها را برکنار نماید.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که اصل «ضرورت زیستن انسان ایرانی در چارچوب محدودیتهای محیطزیستی این سرزمین» را پذیرفته باشد؛ و در آن نتوان به بهانههای مختلف و با ابزار قدرت سیاسی و اقتصادی، محیطزیست این سرزمین را به نابودی کشاند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که بتواند از حقوق مردمان این سرزمین در برابر ملل دیگر دفاع نماید و این کشور را مستعمرۀ آشکار و پنهان هیچ کشور دیگری نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که شایستهسالاری اصلی پذیرفته شده و بدیهی در آن باشد و زمینۀ به قدرت رسیدن شایستگان را در تمامی مقامهای دولتی فراهم نماید.
ما قانون اساسیای میخواهیم که تفسیرناپذیر باشد و نتوان با تفسیر اصول آن، زمینۀ سوء استفادۀ سیاستمدارانِ در قدرت را برای تاراج امانت ملت بوسیلۀ دولت فراهم نمود.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که توازن قدرت بین دولت و ملت را بهگونهای برقرار نماید که در عین ایجاد توانایی برای دولت در جهت حرکت دادن کشور به سمت شکوفایی و شادکامی هرچه بیشتر، امکان سلطۀ دولت بر ملت را فراهم نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که فراگیر و کثرتگرا باشد و نه استبدادی و انحصارگرا
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن، فرایندهایی روشن و همیشه گشوده برای بازنگری ملت در آنها وجود داشته باشد.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که در آن درآمدهای حاصل از نفت و سایر منابع معدنی ایران به گونهای در اقتصاد ملی تزریق شود که زمینۀ افزایش افسارگسیختۀ قدرت دولت در برابر ملت را فراهم نکند.
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که «منافع ملی» را در پیشگاه هیچ عقیده، ایدئولوژی و مرامی قربانی نکند
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که...
در خور نام ایران باشد و بتواند ایران و نسلِ جوان آن را به جایگاهی که شایستۀ آن است برساند؛ و نه آنکه نمایندۀ فرسودگی، خمودگی و کهنگی باشد و تمامی بحرانهای کنونی ایران را بزاید.
هر یک از مسائل و بحرانهای محیطزیستی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران را که ریشهیابی کنیم به یکی از پیسنگها و بنیانهای بالا میرسیم که قانون اساسی و نظام سیاسی باید بر آن مبتنی باشد و نیست!
خواست بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی را به خواستی عمومی تبدیل کنیم.
کتاب ایران و مسئلهٔ پایداری
#ایران #پایداری
#زن_زندگی_آزادی
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
روز جشن داد و دادخواهی در پیش است...
۲۱ مهر روز پیروزی کاوه، فریدون و ایرانیان بر ضحاک و روز جشن داد و دادخواهی ایرانیان در پیش است. زمان آن رسیده که هموطنانمان در بخشهای گوناگون حکومتی، که بنا به دلایل گوناگون، در سوی بیداد و بیدادگران ایستادهاند، به جمع دادخواهان ایرانی بپیوندند.
بین «داد» و «بیداد»، انتخاب من «داد» است.
اهمیت داد، دادخواهی و دادگستری در تاریخِ ایران (به مناسبت ۲۱ مهر روز جشن داد و دادخواهی ملّت ایران)
#بیست_و_یکم_مهر
#داد #دادخواهی
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/p/CjexFgpqyHD/?igshid=MjU0Y2ZlMmY=
۲۱ مهر روز پیروزی کاوه، فریدون و ایرانیان بر ضحاک و روز جشن داد و دادخواهی ایرانیان در پیش است. زمان آن رسیده که هموطنانمان در بخشهای گوناگون حکومتی، که بنا به دلایل گوناگون، در سوی بیداد و بیدادگران ایستادهاند، به جمع دادخواهان ایرانی بپیوندند.
بین «داد» و «بیداد»، انتخاب من «داد» است.
اهمیت داد، دادخواهی و دادگستری در تاریخِ ایران (به مناسبت ۲۱ مهر روز جشن داد و دادخواهی ملّت ایران)
#بیست_و_یکم_مهر
#داد #دادخواهی
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/p/CjexFgpqyHD/?igshid=MjU0Y2ZlMmY=
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۱۱ اکتبر، ۱۹ مهر، روز جهانی دختر است.
مفهوم دختر و این روز، امسال برای ما در ایران احساسی متفاوت را برمیانگیزد.
گاهی احساس به زبان نمیآید و وصفناپذیر است و تنها باید آن را به تصویر کشید؛ به گمانم این فیلم گویاترین تصویر از احساسی است که این روزها تجربه میکنیم
احساسی آمیخته از غم، و شادی برآمده از امید
به امید ایرانی به دور از تبعیض جنسیتی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_جهانی_دختر
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#تبعیض_جنسیتی
#سجاد_فتاحی
مفهوم دختر و این روز، امسال برای ما در ایران احساسی متفاوت را برمیانگیزد.
گاهی احساس به زبان نمیآید و وصفناپذیر است و تنها باید آن را به تصویر کشید؛ به گمانم این فیلم گویاترین تصویر از احساسی است که این روزها تجربه میکنیم
احساسی آمیخته از غم، و شادی برآمده از امید
به امید ایرانی به دور از تبعیض جنسیتی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_جهانی_دختر
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#تبعیض_جنسیتی
#سجاد_فتاحی
آقای اژهای، این شما و این آنچه که ما میخواهیم...
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
غلامحسین محسنی اژهای، ریاست قوهٔ قضائيه جمهوری اسلامی در جلسهٔ شورای عالی قوهٔ قضائیه که بخشی از آن در این فیلم آمده است گفتهاند که:
هر کس هر ابهام، سوال، انتقاد و یا اعتراضی دارد، ایشان آماده است تا دربارهٔ آنها گفتگو کند... و اگر اشتباهی انجام شده آن را اصلاح کند...
طبيعتا من نمایندهٔ هیچکس جز خودم نیستم؛ اما بواسطهٔ سالها دانشجویی در حوزهٔ جامعهشناسی و حکمرانی، ایرادهایی اساسی را بر مبانی پارادایمی، قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی وارد میدانم که نتیجهٔ آنها بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی پیشروی ایران است؛ بحرانهایی که موجودیت این حوزهٔ تمدنی کهن را با مخاطراتی جدی روبرو کرده و کام مردمان این سرزمين را تلخ کرده است. من به بخشی از این ایرادها و خواستههای مشخص خود برای بهبود وضعیت ایران در متنی با عنوان «ما چه میخواهیم؟» اشاره کردهام؛ حال که جناب آقای اژهای خواهان این هستند که بدانند اعتراض و پیشنهاد مردم، که طبیعتا من نيز یکی از آنها هستم، چیست، میتوانند این متن را مطالعه بفرمایند تا اگر دوست داشتند در مورد این خواستهها گفتگو کنیم. البته ناگفته پیداست که پذیرش این خواستهها در حیطۀ اختیارات ایشان نیست؛ اما در هر حال میتوانند با صراحت اعلام کنند که با کدام بخش از این خواستهها مخالفند و چرا؟! و این خواستهها را به مقامی که بر اساس قانون اساسی تصمیمگیری در مورد آنها در حيطه اختیارات اوست برسانند.
البته یکی از خواستههای طرح شده در آن متن که تصور میکنم آقای اژهای میتوانند گامی در جهت آن بردارند، شایستهسالاری در تمامی مناصب حکومتی است، ایشان میتوانند جستجو کنند و ببینند که در بین بزرگان حقوق در این سرزمین چه کسانی شایستهتر از ایشان برای تکیه بر مسند قوهٔ قضائيه هستند و اگر افرادی را شایستهتر از خود یافتند که مطمئنم خواهند یافت از ریاست قوهٔ قضائیه استعفا دهند، چرا که بر مسندی تکیه زدهاند که میدانند افرادی شایستهتر از ایشان برای تصدی آن هستند؛ این به ما ثابت میکند که اگرچه ایشان در جایگاه برآورده کردن خواستههای طرح شده در آن متن نیستند اما دستکم در این سخن خود که اشتباه را میپذیرند و اصلاح میکنند صادق هستند.
جناب آقای اژهای این شما و این آنچه که ما میخواهیم!
ما چه میخواهیم؟
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#غلام_حسین_محسنی_اژه_ای
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
غلامحسین محسنی اژهای، ریاست قوهٔ قضائيه جمهوری اسلامی در جلسهٔ شورای عالی قوهٔ قضائیه که بخشی از آن در این فیلم آمده است گفتهاند که:
هر کس هر ابهام، سوال، انتقاد و یا اعتراضی دارد، ایشان آماده است تا دربارهٔ آنها گفتگو کند... و اگر اشتباهی انجام شده آن را اصلاح کند...
طبيعتا من نمایندهٔ هیچکس جز خودم نیستم؛ اما بواسطهٔ سالها دانشجویی در حوزهٔ جامعهشناسی و حکمرانی، ایرادهایی اساسی را بر مبانی پارادایمی، قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی وارد میدانم که نتیجهٔ آنها بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی پیشروی ایران است؛ بحرانهایی که موجودیت این حوزهٔ تمدنی کهن را با مخاطراتی جدی روبرو کرده و کام مردمان این سرزمين را تلخ کرده است. من به بخشی از این ایرادها و خواستههای مشخص خود برای بهبود وضعیت ایران در متنی با عنوان «ما چه میخواهیم؟» اشاره کردهام؛ حال که جناب آقای اژهای خواهان این هستند که بدانند اعتراض و پیشنهاد مردم، که طبیعتا من نيز یکی از آنها هستم، چیست، میتوانند این متن را مطالعه بفرمایند تا اگر دوست داشتند در مورد این خواستهها گفتگو کنیم. البته ناگفته پیداست که پذیرش این خواستهها در حیطۀ اختیارات ایشان نیست؛ اما در هر حال میتوانند با صراحت اعلام کنند که با کدام بخش از این خواستهها مخالفند و چرا؟! و این خواستهها را به مقامی که بر اساس قانون اساسی تصمیمگیری در مورد آنها در حيطه اختیارات اوست برسانند.
البته یکی از خواستههای طرح شده در آن متن که تصور میکنم آقای اژهای میتوانند گامی در جهت آن بردارند، شایستهسالاری در تمامی مناصب حکومتی است، ایشان میتوانند جستجو کنند و ببینند که در بین بزرگان حقوق در این سرزمین چه کسانی شایستهتر از ایشان برای تکیه بر مسند قوهٔ قضائيه هستند و اگر افرادی را شایستهتر از خود یافتند که مطمئنم خواهند یافت از ریاست قوهٔ قضائیه استعفا دهند، چرا که بر مسندی تکیه زدهاند که میدانند افرادی شایستهتر از ایشان برای تصدی آن هستند؛ این به ما ثابت میکند که اگرچه ایشان در جایگاه برآورده کردن خواستههای طرح شده در آن متن نیستند اما دستکم در این سخن خود که اشتباه را میپذیرند و اصلاح میکنند صادق هستند.
جناب آقای اژهای این شما و این آنچه که ما میخواهیم!
ما چه میخواهیم؟
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#غلام_حسین_محسنی_اژه_ای
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی
بخش نهم
جواد طباطبایی
(گزیده)
باید با این توهّم چهار پنج دهۀ اخیر تصفیۀ حساب کرد که عصر ملّتها و دولتهای ملّی به پایان رسیده است. در کشورهایی مانند ایران، که پیوسته در صورتهای گوناگون ملّت بودهاند، ملّت نمیمیرد، بلکه با تحولات تاریخی صورت بیرونی خود را دگرگون میکند. سبب اینکه در چنین کشورهایی ملّتها نمیمیرند این است که در میان ملّتهای کهنِ تاریخی نوعی آگاهی – یعنی خودآگاهی ملّی – تکوین پیدا میکند و آنگاه نیز که چنین آگاهی در میان همۀ یک ملّت نفوذ کرد، به قول جوانان، «توپ، تانک، فشفشه» در آن اثر نمیکند. این شعاری نیست که گویا از «کف خیابان» میآید و چون از کف خیابان میآید میتوان آن را «جمع کرد». در دوران جدید، یک ملّت با حقوق انسانی و ملّی خود تعیّن پیدا میکند و نخستین چیزی که یک قدرت سیاسی باید بداند – اگر نخواهد به بهایی گزاف و هزینهای کمرشکن یاد بگیرد، یا تفهیم اتهام شود – این است که، شاید، بتوان در دورههایی به شیوههای گوناگون مردم را فریفت، بویژه با بهره جستن از باورهای مردم و جعل یک «اسلامشناسی» غیر تاریخی، اما نمیتوان برای مدتی طولانی آنان را از حقوق خود محروم کرد. آزادی، داشتن حقوق انسانی و برابری در حقوق، به قول علما، از «مستقلات عقلیه» است...
تاکنون هیچ زوری
– تانکهای شوروی در برلین، بوداپست، پراگ و ...
نتوانسته است انقلابهای ملّی را از «کف خیابان جمع کند». برعکس، این انقلابهای ملّی است که «سپوران کف خیابان» را جاور کرده است.
متن کامل در
https://news.1rj.ru/str/jtjostarha
#ایران #پایداری
#انقلاب_ملی
#جواد_طباطبایی
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
بخش نهم
جواد طباطبایی
(گزیده)
باید با این توهّم چهار پنج دهۀ اخیر تصفیۀ حساب کرد که عصر ملّتها و دولتهای ملّی به پایان رسیده است. در کشورهایی مانند ایران، که پیوسته در صورتهای گوناگون ملّت بودهاند، ملّت نمیمیرد، بلکه با تحولات تاریخی صورت بیرونی خود را دگرگون میکند. سبب اینکه در چنین کشورهایی ملّتها نمیمیرند این است که در میان ملّتهای کهنِ تاریخی نوعی آگاهی – یعنی خودآگاهی ملّی – تکوین پیدا میکند و آنگاه نیز که چنین آگاهی در میان همۀ یک ملّت نفوذ کرد، به قول جوانان، «توپ، تانک، فشفشه» در آن اثر نمیکند. این شعاری نیست که گویا از «کف خیابان» میآید و چون از کف خیابان میآید میتوان آن را «جمع کرد». در دوران جدید، یک ملّت با حقوق انسانی و ملّی خود تعیّن پیدا میکند و نخستین چیزی که یک قدرت سیاسی باید بداند – اگر نخواهد به بهایی گزاف و هزینهای کمرشکن یاد بگیرد، یا تفهیم اتهام شود – این است که، شاید، بتوان در دورههایی به شیوههای گوناگون مردم را فریفت، بویژه با بهره جستن از باورهای مردم و جعل یک «اسلامشناسی» غیر تاریخی، اما نمیتوان برای مدتی طولانی آنان را از حقوق خود محروم کرد. آزادی، داشتن حقوق انسانی و برابری در حقوق، به قول علما، از «مستقلات عقلیه» است...
تاکنون هیچ زوری
– تانکهای شوروی در برلین، بوداپست، پراگ و ...
نتوانسته است انقلابهای ملّی را از «کف خیابان جمع کند». برعکس، این انقلابهای ملّی است که «سپوران کف خیابان» را جاور کرده است.
متن کامل در
https://news.1rj.ru/str/jtjostarha
#ایران #پایداری
#انقلاب_ملی
#جواد_طباطبایی
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
Telegram
یادداشتها و جستارها
نوشته های کوتاه جواد طباطبایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صحنه و دخترِ ایرانِ حاضر در آن را هیچگاه فراموش نکنید...
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#دختر_ایران
#سجاد_فتاحی
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#دختر_ایران
#سجاد_فتاحی
قانون اساسی آینده را از امروز بنویسیم
اصل ۱:
حیثیت انسان و آزادیهای فردی او مصون از تعرض است و حمایت از آن بر عهدهٔ حکومت است.
۱.۱ برای جلوگیری از هرگونه تفسیر به رأی این اصل توسط هیأت حاکمهٔ ایران، حکومت ایران مقید به تمامی مواد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر است و مواد سی گانهٔ این اعلامیه، همانند سایر اصول قانون اساسی لازمالاجرا است.
* عدم تصریح این اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی و قرار گرفتن آن ذیل سایر اصول از یک سو و معماری نظام جمهوری اسلامی که امکان نقض این اصل را به حاکمان داده است از سوی دیگر، تبعات ویرانگری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
https://www.instagram.com/p/CjvvxjBqDP0/?igshid=MjU0Y2ZlMmY=
اصل ۱:
حیثیت انسان و آزادیهای فردی او مصون از تعرض است و حمایت از آن بر عهدهٔ حکومت است.
۱.۱ برای جلوگیری از هرگونه تفسیر به رأی این اصل توسط هیأت حاکمهٔ ایران، حکومت ایران مقید به تمامی مواد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر است و مواد سی گانهٔ این اعلامیه، همانند سایر اصول قانون اساسی لازمالاجرا است.
* عدم تصریح این اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی و قرار گرفتن آن ذیل سایر اصول از یک سو و معماری نظام جمهوری اسلامی که امکان نقض این اصل را به حاکمان داده است از سوی دیگر، تبعات ویرانگری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#سجاد_فتاحی
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
https://www.instagram.com/p/CjvvxjBqDP0/?igshid=MjU0Y2ZlMmY=
انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی
بخش دهم
جواد طباطبایی
(گزیدهٔ یادداشت)
یکی از مهمترین ویژگیهای این انقلاب «ملّی»، که آن را به «انقلابی» در انقلاب اسلامی تبدیل کرده است، پدیدار شدن جوانان، به عنوان بخشی از «مردم» در هیأت اجتماعی، به جای همۀ ملّت است. این ظاهر شدن جوانانِ همۀ استانهای کشور در مناسبات سیاسی امری بیسابقه و نوآئین در یک کشور تاریخی و قدیم است...
در این «انقلاب» کنونی، جوانان و زنان، فاعلان سیاسی مستقلی هستند که کوشش میکنند سرنوشت و آیندۀ خود را رقم بزنند.
...این «انقلاب» کنونی، بیآنکه انقلاب یا «ضدِّ انقلاب» در معنای رایج این مفاهیم سیاسی باشد، «ضدِّ» انقلابی در جهت مخالف آن انقلاب نخستین است... یکی از شعارهای انقلاب [اسلامی] این بود که «بحث بعد از انقلاب»، سوژههای کنونی با آزادی و حقوق آغاز کردهاند تا «بحث به بعد از انقلاب» موکول نشود. این نسل کنونی میداند که بعد از انقلاب بحث نمیکنند، پیروزمندان «حاکمیت» انقلاب را اِعمال میکنند!
متن کامل در
https://news.1rj.ru/str/jtjostarha
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#جواد_طباطبایی
بخش دهم
جواد طباطبایی
(گزیدهٔ یادداشت)
یکی از مهمترین ویژگیهای این انقلاب «ملّی»، که آن را به «انقلابی» در انقلاب اسلامی تبدیل کرده است، پدیدار شدن جوانان، به عنوان بخشی از «مردم» در هیأت اجتماعی، به جای همۀ ملّت است. این ظاهر شدن جوانانِ همۀ استانهای کشور در مناسبات سیاسی امری بیسابقه و نوآئین در یک کشور تاریخی و قدیم است...
در این «انقلاب» کنونی، جوانان و زنان، فاعلان سیاسی مستقلی هستند که کوشش میکنند سرنوشت و آیندۀ خود را رقم بزنند.
...این «انقلاب» کنونی، بیآنکه انقلاب یا «ضدِّ انقلاب» در معنای رایج این مفاهیم سیاسی باشد، «ضدِّ» انقلابی در جهت مخالف آن انقلاب نخستین است... یکی از شعارهای انقلاب [اسلامی] این بود که «بحث بعد از انقلاب»، سوژههای کنونی با آزادی و حقوق آغاز کردهاند تا «بحث به بعد از انقلاب» موکول نشود. این نسل کنونی میداند که بعد از انقلاب بحث نمیکنند، پیروزمندان «حاکمیت» انقلاب را اِعمال میکنند!
متن کامل در
https://news.1rj.ru/str/jtjostarha
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#جواد_طباطبایی
قانون اساسی آینده را از امروز بنویسیم
اصل ۲:
حفظ پایداری محیطزیستی ایران یکی از وظایف بنیادین حکومت است و هرگونه اقدام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که باعث ایجاد ناپایداری در زیستبوم ایران شود ممنوع است.
۲.۱- تعریف پایداری محیطزیستی ایران در حوزههای گوناگون با توجه به استانداردهای جهانی، و پایش سالانۀ وضعیت محیطزیست، بر عهدۀ وزارت محیطزیست است.
۲.۲- با توجه به آسیبهای وارد آمده بر محیطزیست ایران در سدۀ چهاردهم، حکومت موظف است طی برنامههایی ظرف مدت ۱۰ سال پس از تصویب قانون اساسی، وضعیت محیطزیست ایران در حوزههای مختلف (آب، خاک، جنگل، کیفیت هوا، گونههای جانوری و گیاهی و...) را به شرایط آن در آغاز سدهٔ چهاردهم باز گرداند. اهداف این بند توسط وزارت محیطزیست مشخص خواهد شد
۲.۳- با توجه به رابطۀ جمعیت و محیطزیست، حکومت باید طی برنامههایی، همواره جمعیت ایران را در حد توان اکولوژیک سرزمین نگاه دارد. میزان جمعیت ایران متناسب با توان اکولوژیک این سرزمین را وزارت محیطزیست بر اساس مطالعاتی دقیق مشخص خواهد نمود. با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزههای مختلف، هر پنج سال، این میزان مورد بازبینی قرار خواهد گرفت؛ در هر حال سیاستهای جمعیتی باید در چارچوب توان اکولوژیک ایران باشد
۲.۴- میزان مصرف منابع آب در ایران باید در یک برنامۀ ده ساله به ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کاهش یابد و پس از آن در همین محدوده نگاه داشته شود.
۲.۵- اقدامات کشورهای همسایه از نظر اثرگذاری بر وضعیت محیطزیست ایران در حوزههای مختلف باید به صورت پیوسته مورد رصد قرار گرفته و به روشهای مختلف از اقداماتی که باعث ایجاد ناپایداری محیطزیستی ایران میشود جلوگیری به عمل آید؛ این موضوع جزو وظایف وزارت امور خارجه است.
*بخش قابلِتوجهی از بحرانهای محیطزیستی ایران امروز، ناشی از جایگاه نازل محیطزیست در قانون اساسی و معماری نظام سیاسی کنونی است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
اصل ۲:
حفظ پایداری محیطزیستی ایران یکی از وظایف بنیادین حکومت است و هرگونه اقدام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که باعث ایجاد ناپایداری در زیستبوم ایران شود ممنوع است.
۲.۱- تعریف پایداری محیطزیستی ایران در حوزههای گوناگون با توجه به استانداردهای جهانی، و پایش سالانۀ وضعیت محیطزیست، بر عهدۀ وزارت محیطزیست است.
۲.۲- با توجه به آسیبهای وارد آمده بر محیطزیست ایران در سدۀ چهاردهم، حکومت موظف است طی برنامههایی ظرف مدت ۱۰ سال پس از تصویب قانون اساسی، وضعیت محیطزیست ایران در حوزههای مختلف (آب، خاک، جنگل، کیفیت هوا، گونههای جانوری و گیاهی و...) را به شرایط آن در آغاز سدهٔ چهاردهم باز گرداند. اهداف این بند توسط وزارت محیطزیست مشخص خواهد شد
۲.۳- با توجه به رابطۀ جمعیت و محیطزیست، حکومت باید طی برنامههایی، همواره جمعیت ایران را در حد توان اکولوژیک سرزمین نگاه دارد. میزان جمعیت ایران متناسب با توان اکولوژیک این سرزمین را وزارت محیطزیست بر اساس مطالعاتی دقیق مشخص خواهد نمود. با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزههای مختلف، هر پنج سال، این میزان مورد بازبینی قرار خواهد گرفت؛ در هر حال سیاستهای جمعیتی باید در چارچوب توان اکولوژیک ایران باشد
۲.۴- میزان مصرف منابع آب در ایران باید در یک برنامۀ ده ساله به ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کاهش یابد و پس از آن در همین محدوده نگاه داشته شود.
۲.۵- اقدامات کشورهای همسایه از نظر اثرگذاری بر وضعیت محیطزیست ایران در حوزههای مختلف باید به صورت پیوسته مورد رصد قرار گرفته و به روشهای مختلف از اقداماتی که باعث ایجاد ناپایداری محیطزیستی ایران میشود جلوگیری به عمل آید؛ این موضوع جزو وظایف وزارت امور خارجه است.
*بخش قابلِتوجهی از بحرانهای محیطزیستی ایران امروز، ناشی از جایگاه نازل محیطزیست در قانون اساسی و معماری نظام سیاسی کنونی است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
https://news.1rj.ru/str/SIAGS
Telegram
ایراننامه
ما چه میخواهیم؟
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی…
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی…
قانون اساسی آینده را از امروز بنویسیم
اصل ۳: جمهوری ایران، دولتی دموکراتیک است که در آن کلیۀ مقامهای سیاسی با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب میشوند. ۳.۱- سرچشمۀ قدرت این دولت از فردفرد ایرانیان است. ۳.۲- این قدرت از طریق انتخابات و اخذ رأی و بهوسیلۀ سه قوۀ جداگانۀ مقننه، مجریه و قضاییه اعمال میگردد. ۳.۳- تفکیک قوا، اصلی ضروری در قانون اساسی ایران است و هرگونه اقدام در جهت برهم زدن اصل تفکیک قوا، برخلاف قانون اساسی است ۳.۴- قوۀ مقننه تابع مقررات قانون اساسی و قوای مجریه و قضاییه پیرو قانون خواهند بود.
* یکی از نواقص جدی و اصلاحناپذیر قانون اساسی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی آن است که در آن اصل تفکیک قوا بواسطهٔ مداخله مستقیم و غیرمستقیم نهاد رهبری در تعیین وضعیت سه قوه دیگر برهم خورده و این موضوع عملا جمهوریت و انتخابات را بیاثر نموده است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
اصل ۳: جمهوری ایران، دولتی دموکراتیک است که در آن کلیۀ مقامهای سیاسی با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب میشوند. ۳.۱- سرچشمۀ قدرت این دولت از فردفرد ایرانیان است. ۳.۲- این قدرت از طریق انتخابات و اخذ رأی و بهوسیلۀ سه قوۀ جداگانۀ مقننه، مجریه و قضاییه اعمال میگردد. ۳.۳- تفکیک قوا، اصلی ضروری در قانون اساسی ایران است و هرگونه اقدام در جهت برهم زدن اصل تفکیک قوا، برخلاف قانون اساسی است ۳.۴- قوۀ مقننه تابع مقررات قانون اساسی و قوای مجریه و قضاییه پیرو قانون خواهند بود.
* یکی از نواقص جدی و اصلاحناپذیر قانون اساسی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی آن است که در آن اصل تفکیک قوا بواسطهٔ مداخله مستقیم و غیرمستقیم نهاد رهبری در تعیین وضعیت سه قوه دیگر برهم خورده و این موضوع عملا جمهوریت و انتخابات را بیاثر نموده است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
قانون اساسی آینده را از امروز بنویسیم!
(اصل چهارم: تقسیمات کشوری)
اصل ۴: ساختار تقسیمات کشوری در ایران به این صورت است: کشور، ایالت، استان، شهرستان، بخش، دهستان
۴.۱- ایران با توجه به ویژگیهای طبیعی این سرزمین بر اساس حوضههای آبریز اصلی (درجه ۱) به ۶ ایالت و بر اساس حوضههای آبریز فرعی (درجۀ ۲) به ۳۰ استان تقسیم میشود.
۴.۲- نام ایالت و استان، همان نام حوضۀ آبریز است؛ مگر آنکه مجالس ایالتی و استانی با توجه به پیشینۀ تاریخی منطقه نام دیگری را انتخاب کنند. تغییر نام، پس از تأیید در مجالس استانی و ایالتی باید در مجالس ملی نیز به تصویب برسد (تعریف مجالس استانی، ایالتی و ملی در اصول بعدی ارائه خواهد شد).
۴.۳- ترکیب استانها در یکدیگر، در صورت تأیید در مجالس استانی، ایالتی و ملی بلامانع است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
اصل ۳
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
(اصل چهارم: تقسیمات کشوری)
اصل ۴: ساختار تقسیمات کشوری در ایران به این صورت است: کشور، ایالت، استان، شهرستان، بخش، دهستان
۴.۱- ایران با توجه به ویژگیهای طبیعی این سرزمین بر اساس حوضههای آبریز اصلی (درجه ۱) به ۶ ایالت و بر اساس حوضههای آبریز فرعی (درجۀ ۲) به ۳۰ استان تقسیم میشود.
۴.۲- نام ایالت و استان، همان نام حوضۀ آبریز است؛ مگر آنکه مجالس ایالتی و استانی با توجه به پیشینۀ تاریخی منطقه نام دیگری را انتخاب کنند. تغییر نام، پس از تأیید در مجالس استانی و ایالتی باید در مجالس ملی نیز به تصویب برسد (تعریف مجالس استانی، ایالتی و ملی در اصول بعدی ارائه خواهد شد).
۴.۳- ترکیب استانها در یکدیگر، در صورت تأیید در مجالس استانی، ایالتی و ملی بلامانع است.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
اصل ۳
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
https://www.instagram.com/sajjad_fattahi_official
قانون اساسی آینده را از امروز بنویسیم!
اصل ۵
بخش اول
قوۀ مقننه در سطح ملی از دو مجلس شورای ملی و مجلس مِهستان و در سطح ایالتی و استانی از مجالس شورای ایالتی و استانی تشکیل شده است.
۵.۱- مجلس شورای ملی متشکل از نمایندگان معرفی شده توسط مجالس شوراهای استانی است که با اکثریت آراء برای مدت ۴ سال انتخاب میشوند. انتخاب آنها تنها برای دو دورۀ متوالی مجاز است. ۵.۲- نمایندگان مجالس شوراهای استانی با رای مستقیم مردم هر ۴ سال یک بار انتخاب میشوند. انتخاب آنها تنها برای دو دورۀ متوالی مجاز است. ۵.۳- یک سوم نمایندگان مجلس مهستان با رأی مستقیم مردم، یک سوم نمایندگان آن توسط مجالس ایالتی و یک سوم دیگر توسط رئیسجمهور برای مدت ۶ سال انتخاب میشوند. ۵.۴- نمایندگان مجلس مهستان باید از بین زبدهترین و خبرهترین ایرانیان در حوزههای گوناگون انتخاب شوند و شایستگی هر یک از آنها باید به تأیید اکثریت نمایندگان مجلس مهستان برسد. ۵.۵- در مجلس مؤسسان معیارهای نمایندگان مجلس مهستان تعیین و تصویب خواهد شد. ۵.۶- نمایندگان مجلس ایالتی توسط نمایندگان مجلس شوراهای استانی برای مدت ۴ سال از بین افراد ساکن در آن استان که حداقل در یک حوزۀ تخصصی از شایستهترین افراد آن حوزه در آن ایالت هستند انتخاب میشوند. این نمایندگان نمیتوانند برای دو دورۀ متوالی انتخاب شوند و شایستگی آنها باید به تأیید اکثریت نمایندگان مجلس ایالتی نیز برسد. ۵.۷- قانونگذاری در چهارچوب استان با مجلس شورای استانی است که باید به تأیید مجلس ایالتی و مجلس شورای ملی نیز برسد. ۵.۸- قانونگذاری در چهارچوب ایالت با مجلس ایالتی است که باید به تأیید مجلس شورای ملی و مهستان نیز برسد. ۵.۹- در صورت اختلافنظر در مورد یک قانون بین مجالس مختلف، از نظر دامنۀ اثرات ملی و استانی، قضاوت نهایی در این زمینه با قوۀ قضاییه است. ۵.۱۰- قانونگذاری در حوزههایی که اثرات ملی دارند تنها در حیطۀ اختیارت مجالس شورای ملی و مهستان است. ۵.۱۱- کلیۀ قوانین در سطح ملی باید به تصویب مجالس شورای ملی و مهستان برسد. ۵.۱۲- کلیۀ قوانین باید روند ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی را بگذرانند. ۵.۱۳- رأیگیری در مجالس سطح ملی، ایالتی و استانی باید به صورت آشکار و با اعلام نام رأیدهندگان باشد. ۵.۱۴- هر نماینده در زمان واحد نمیتواند نمایندۀ بیش از یک مجلس در سطح ملی، ایالتی یا استانی باشد. ۵.۱۵- فرد فرد ایرانیانی که به سن قانونی رسیدهاند میتوانند نسبت به صلاحیت نمایندگان مجالس شورای استانی، ایالتی، ملی و مهستان به قوۀ قضاییه شکایت نمایند.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
اصل ۳
اصل ۴
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
صفحهٔ اینستاگرام نویسنده
اصل ۵
بخش اول
قوۀ مقننه در سطح ملی از دو مجلس شورای ملی و مجلس مِهستان و در سطح ایالتی و استانی از مجالس شورای ایالتی و استانی تشکیل شده است.
۵.۱- مجلس شورای ملی متشکل از نمایندگان معرفی شده توسط مجالس شوراهای استانی است که با اکثریت آراء برای مدت ۴ سال انتخاب میشوند. انتخاب آنها تنها برای دو دورۀ متوالی مجاز است. ۵.۲- نمایندگان مجالس شوراهای استانی با رای مستقیم مردم هر ۴ سال یک بار انتخاب میشوند. انتخاب آنها تنها برای دو دورۀ متوالی مجاز است. ۵.۳- یک سوم نمایندگان مجلس مهستان با رأی مستقیم مردم، یک سوم نمایندگان آن توسط مجالس ایالتی و یک سوم دیگر توسط رئیسجمهور برای مدت ۶ سال انتخاب میشوند. ۵.۴- نمایندگان مجلس مهستان باید از بین زبدهترین و خبرهترین ایرانیان در حوزههای گوناگون انتخاب شوند و شایستگی هر یک از آنها باید به تأیید اکثریت نمایندگان مجلس مهستان برسد. ۵.۵- در مجلس مؤسسان معیارهای نمایندگان مجلس مهستان تعیین و تصویب خواهد شد. ۵.۶- نمایندگان مجلس ایالتی توسط نمایندگان مجلس شوراهای استانی برای مدت ۴ سال از بین افراد ساکن در آن استان که حداقل در یک حوزۀ تخصصی از شایستهترین افراد آن حوزه در آن ایالت هستند انتخاب میشوند. این نمایندگان نمیتوانند برای دو دورۀ متوالی انتخاب شوند و شایستگی آنها باید به تأیید اکثریت نمایندگان مجلس ایالتی نیز برسد. ۵.۷- قانونگذاری در چهارچوب استان با مجلس شورای استانی است که باید به تأیید مجلس ایالتی و مجلس شورای ملی نیز برسد. ۵.۸- قانونگذاری در چهارچوب ایالت با مجلس ایالتی است که باید به تأیید مجلس شورای ملی و مهستان نیز برسد. ۵.۹- در صورت اختلافنظر در مورد یک قانون بین مجالس مختلف، از نظر دامنۀ اثرات ملی و استانی، قضاوت نهایی در این زمینه با قوۀ قضاییه است. ۵.۱۰- قانونگذاری در حوزههایی که اثرات ملی دارند تنها در حیطۀ اختیارت مجالس شورای ملی و مهستان است. ۵.۱۱- کلیۀ قوانین در سطح ملی باید به تصویب مجالس شورای ملی و مهستان برسد. ۵.۱۲- کلیۀ قوانین باید روند ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی را بگذرانند. ۵.۱۳- رأیگیری در مجالس سطح ملی، ایالتی و استانی باید به صورت آشکار و با اعلام نام رأیدهندگان باشد. ۵.۱۴- هر نماینده در زمان واحد نمیتواند نمایندۀ بیش از یک مجلس در سطح ملی، ایالتی یا استانی باشد. ۵.۱۵- فرد فرد ایرانیانی که به سن قانونی رسیدهاند میتوانند نسبت به صلاحیت نمایندگان مجالس شورای استانی، ایالتی، ملی و مهستان به قوۀ قضاییه شکایت نمایند.
ما چه میخواهیم؟ (پیسنگهای قانون اساسی)
اصل ۱
اصل ۲
اصل ۳
اصل ۴
#ایران #پایداری
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
صفحهٔ اینستاگرام نویسنده
Telegram
ایراننامه
ما چه میخواهیم؟
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی…
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
در زمانهای که دیگر میدانیم چه نمیخواهیم زمان سخن گفتن از آن چیزهایی است که میخواهیم...
ما قانون اساسی و نظامی سیاسی میخواهیم که تبعیض را به بهانههای گوناگون دینی، مذهبی و ایدئولوژیک توجيه نکند. قانون و نظامی…