گرامر را آسان یاد بگیرید – Telegram
گرامر را آسان یاد بگیرید
14.3K subscribers
471 photos
720 videos
38 files
2.37K links
ارتباط با ما t.me/L_e_c
لیست کامل مجموعه های مدرسه مکالمه
https://news.1rj.ru/str/addlist/X6DPUv8XjvY2MWRk
Download Telegram
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣

افعال سببی (Causative Verbs) افعالی هستند که در زبان انگلیسی استفاده می‌شوند تا نشان دهند که فردی موجب یا مسبب یک عمل یا وقوع رویداد دیگر شده است. در واقع، این افعال فرد را در نقش مقتدرانه‌ای قرار می‌دهند که عمل دیگری را از طریق دستور، درخواست یا ترتیب به وقوع می‌پیوندد.

بعضی از افعال سببی رایج در زبان انگلیسی عبارتند از:

1. Make: به معنای ترغیب کردن یا وادار کردن فرد دیگری را در انجام عملی قرار داد. مثال: I made him clean his room. (من او را وادار کردم که اتاق خود را تمیز کند.)

2. Have: به معنای سفارش دادن یا درخواست کردن که فرد دیگری یک عمل را انجام دهد. مثال: She had her car repaired. (او ماشین خود را تعمیر کرد.)

3. Get: به معنای درخواست کردن یا دستیابی به کمک دیگران تا یک عمل رخ دهد. مثال: They got their house painted. (آنها خانه خود را رنگ آمیزی کردند.)

4. Let: به معنای اجازه دادن به فرد دیگری برای انجام یک عمل. مثال: She let her son play outside. (او به پسرش اجازه داد در خارج بازی کند.)

5. Help: به معنای کمک کردن به فرد دیگری برای انجام عمل. مثال: He helped her bake a cake. (او به او در پختن کیک کمک کرد.)

توجه کنید که افعال سببی می‌توانند با استفاده از فعل مدال مثل "can"، "could"، "should" و غیره همراه شوند، و در گذشته نیز قابل استفاده هستند. همچنین، افعال سببی می‌توانند با اسم ها (مثل "get", "have") یا صفت ها (مثل "make") بکار روند.

˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
سفر به هفتاد نقطه جهان

We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
👍21
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣

تفاوت بین "advantage" و "merit" به تعدادی جنبه مرتبط با استفاده و معنا وابسته است:

1. معنا:
- "Advantage" به معنای مزیت، فایده یا تفاوت مثبتی است که از سوی یک شخص یا گروه نسبت به دیگران یا موقعیتی دیگر نسبت بهشان است. این مزیت می‌تواند مبتنی بر خصوصیات فردی، ویژگی‌های مثبت یا شرایط فراهم‌شده باشد. به طور کلی "advantage" بیشتر به برتری از دیگران یا وضعیتی به طور کلی اشاره دارد. مثال: The advantage of being bilingual is that you can communicate with more people. (مزیت دوزبانه بودن این است که می‌توانید با بیشتر از افراد ارتباط برقرار کنید.)

- "Merit" به معنای ارزش، ارزشمندی یا استحقاق است. این کلمه معمولاً به ویژگی‌ها، کارها، قابلیت‌ها یا صفات خوب یک شخص اشاره دارد و به عنوان یک عامل ارزیابی و تشویق به کار می‌رود. "Merit" به معنای چیزهایی است که فرد به خاطر آن استحقاق محسوب می‌شود. مثال: The promotion was given to him based on his merits. (ترفیع به او به خاطر شایستگی‌هایش داده شد.)

2. استفاده:
- "Advantage" معمولاً در مواردی استفاده می‌شود که در مقایسه با دیگران یا شرایط دیگر، ویژگی یا شرایط مثبتی وجود دارد. این کلمه ممکن است در صورت برتری یا مزیت در مقایسه با دیگران، برای توصیف فوایدی یا نقاط قوتی که یک شخص یا گروه نسبت به دیگران دارند، استفاده شود.

- "Merit" معمولاً به عنوان یک عامل ارزیابی استفاده می‌شود و می‌تواند به معنای صلاحیت، سازگاری، صداقت و دیگر خصوصیات کارکنان، محصولات، عملکرد و غیره استفاده شود.

به طور خلاصه، "advantage" بیشتر به مزایای یک شخص یا موقعیت نسبت به دیگران اشاره دارد، در حالی که "merit" بیشتر به ارزش و صلاحیت شخص است.


˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙
ورژن جدید مکالمه نصرت
سفر به هفتاد نقطه جهان

We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣
جمله واره‌های اسمی (noun clauses) جملاتی هستند که درون جمله‌ها به عنوان بخشی از اسم عمل می‌کنند. این نوع جملات معمولاً عبارتند از جملاتی که نقش اسمی ایفا می‌کنند، مثل فاعل، مفعول، جمله‌ی مفعولی، مفعول مستقیم و غیره. در زیر چند نمونه از جمله واره‌های اسمی آورده شده است:

1. نقش فاعل:
- That he won the race surprised everyone. (این که او مسابقه را برنده شد، همه را شگفت‌زده کرد.)
- What she said made me angry. (آنچه او گفت، من را عصبانی کرد.)

2. نقش مفعول:
- I don't know what he wants. (من نمی‌دانم که او چه می‌خواهد.)
- She asked me where I was going. (او از من پرسید که به کجا می‌روم.)

3. نقش جمله‌ی مفعولی:
- They always believe that honesty is the best policy. (آنها همیشه باور دارند که صداقت سیاست بهتری است.)
- I can't understand why she is acting that way. (نمی‌توانم فهمید که او چرا به این روش عمل می‌کند.)

جمله واره‌های اسمی می‌توانند با استفاده از مفروضهای مختلفی مانند "that", "what", "where", "why" و "how" شروع شوند. آنها می‌توانند در جملات مختلف توسط فعل‌های مختلف نیز تحت الفظی شوند.


˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙

چه پادکستی و چگونه بشنویم

ورژن جدید مکالمه نصرت

سفر به هفتاد نقطه جهان

We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣


🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣
کلمه "aim" به معنای هدف، هدف گذاری یا اهداف می باشد. این کلمه بیانگر چیزی است که فرد یا گروهی برای رسیدن به آن به آن دست می یابند. برای دستیابی به اهداف خود، افراد معمولاً یک هدف مشخص در نظر می‌گیرند و سپس می‌کوشند تا برنامه‌ها و راهبردهای لازم را مدنظر قرار دهند.

به عنوان مثال:
- My aim is to become a doctor. (هدف من این است که به عنوان یک دکتر کار کنم)
- The aim of this project is to reduce carbon emissions. (هدف این پروژه کاهش آلاینده‌های کربنی است)
- She aims to improve her language skills. (او هدفی دارد که مهارت‌های زبانی خود را بهبود بخشد)

علاوه بر این، "aim" به مفهوم هدف برای هدایت کردن یا کشاندن نیز استفاده می‌شود، به عنوان مثال در جمله: The archer aims at the target. (کماندار هدف را نشانه می کند)

˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙

مکالمه سریع با speak now
https://news.1rj.ru/str/khodAmooz_zban/560

We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣

در زبان انگلیسی، جملات امری (Imperative Sentences) برای دادن دستور یا توصیه به فرد دیگری استفاده می‌شوند. در این نوع جملات، فعل اصلی با حذف ضمیر فاعل به صورت اسم یا فعل به شکل ساده قرار می‌گیرد.

به طور کلی، جملات امری عموماً با فعل اصلی همراه می‌شوند. در زیر چند نمونه از جملات امری را می‌بینید:

1. فعل به شکل ساده:
- Close the door.
(در، در را ببند.)
- Stand up.
(به ایست برس)
- Listen to me.
(به من گوش کن)

2. فعل به شکل ساده با ضمیر مفعول:
- Give me the book.
(من کتاب را به من بده.)
- Open your book.
(کتابت را باز کن.)
- Pass me the salt.
(نمک را به من بده.)

3. فعل به شکل سوم شخص:
- Be quiet.
(ساکت باش.)
- Don't smoke in here.
(تو اینجا سیگار نکش.)
- Wait for me outside.
(برام بیرون صبر کن.)

همچنین، جملات امری را می‌توان به صورت منفی هم بیان کرد با استفاده از "don't" قبل از فعل اصلی:
- Don't be late.
(دیر نکن.)
- Don't touch that.
(آن را لمس نکن.)

˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙


We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
Ever و‌ never
هر دو صفت هستند و برای بیان ایده‌های مربوط به زمان گذشته، حال و آینده استفاده می‌شوند. اما تفاوت این دو در معانی آنها است.

Ever به معنای "هرگز" استفاده می‌شود و معمولاً در جملات منفی یا سؤالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
به عنوان مثال:

- I have never been to Europe.
(هرگز به اروپا نرفته‌ام.)
- Have you ever seen a rainbow?
(تو هرگز رویای رنگین کمان دیده‌ای؟)

Never
نیز به معنای "هرگز" استفاده می‌شود و به صورت منفی در جملات عبارتی استفاده می‌شود تا منفی بودن یک عمل را بیان کند. به عنوان مثال:

- You never listen to me.
(تو هرگز به من گوش نمی‌دهی.)
- They never go to bed early.
(آنها هرگز زود خواب نمی‌روند.)

به طور کلی، تفاوت اصلی بین ever و never در این است که ever در بیان سؤال‌های تاییدی و never در جملات منفی استفاده می‌شود.
💯💯💯💯💯💯💯💯💯
یادگیری سریع
و بدون کلاس مکالمه با speak now
2👍1
🟣🟠🟢🔵🔴🟡🔵🟣

در زبان انگلیسی، جملات امری (Imperative Sentences) برای دادن دستور یا توصیه به فرد دیگری استفاده می‌شوند. در این نوع جملات، فعل اصلی با حذف ضمیر فاعل به صورت اسم یا فعل به شکل ساده قرار می‌گیرد.

به طور کلی، جملات امری عموماً با فعل اصلی همراه می‌شوند. در زیر چند نمونه از جملات امری را می‌بینید:

1. فعل به شکل ساده:
- Close the door.
(در، در را ببند.)
- Stand up.
(به ایست برس)
- Listen to me.
(به من گوش کن)

2. فعل به شکل ساده با ضمیر مفعول:
- Give me the book.
(من کتاب را به من بده.)
- Open your book.
(کتابت را باز کن.)
- Pass me the salt.
(نمک را به من بده.)

3. فعل به شکل سوم شخص:
- Be quiet.
(ساکت باش.)
- Don't smoke in here.
(تو اینجا سیگار نکش.)
- Wait for me outside.
(برام بیرون صبر کن.)

همچنین، جملات امری را می‌توان به صورت منفی هم بیان کرد با استفاده از "don't" قبل از فعل اصلی:
- Don't be late.
(دیر نکن.)
- Don't touch that.
(آن را لمس نکن.)

˙·٠•🌼🍃🎶🍃🌼•٠·˙


We develop passion for learning!
ما اشتیاق برای یادگیری را توسعه میدهیم کلیک کنید
🚥🚦🚥🚦🚥🚦🚥🚦🚥
کلمات "between" و "among" هر دو کاربردهای مشابهی دارند، اما با توجه به متن و مفهومی که می‌خواهید بیان کنید، انتخاب مناسب بین این دو تفاوت خواهد داشت:

1. "Between":
- برای اشاره به دو یا چند بخش، موقعیت یا دسته بندی جداگانه استفاده می‌شود. این کلمه معمولاً برای ارتباط بین دو یا چند شیء مستقل استفاده می‌شود.
مثال:
- بین من و تو یک تفاوت وجود دارد. (There is a difference between you and me.)
- او پول را بین دو بانک تقسیم کرد. (He divided the money between two banks.)

2. "Among":
- برای اشاره به روابط بین چند شیء در یک گروه به‌کار می‌رود. از "among" زمانی استفاده می‌شود که بخواهید به وفور یا در میان گروهی از شیءها یا افراد ارتباط بدهید.
مثال:
- او در میان دوستان خود شنا کرد. (He swam among his friends.)
- اجتماع در میان ما تأسیس شد. (The gathering was established among us.)

به طور خلاصه، "between" برای ارتباط بین دو یا چند شیء مستقل استفاده می‌شود، در حالی که "among" بیشتر برای ارتباط در میان یک گروه از شیءها یا افراد استفاده می‌شود.

#مدرسه_مکالمه
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
چه پادکستی بشنویم
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
سریال جای خوب
👇👇👇👇👇👇
IELTS Cambridge practice
1
🚥🚦🚥🚦🚥🚦🚥🚦🚥
افعالی که در زبان انگلسی استمراری نمی‌شوند به صورت عمده عبارتند از:
1. افعال حسّی (حسی تجربی):آنهایی که به حواس پنجگانه مربوط می‌شوند مانند see (دیدن)، hear (شنیدن)، smell (بو کردن)، taste (مزه چشیدن)، feel (لمس کردن). مثال: I see a bird in the sky. (من یک پرنده را در آسمان می‌بینم.)
2. افعال رایج ذهنی:آنهایی که به فعالیت های ذهنی مربوط می‌شوند مانند believe (باور داشتن)، know (دانستن)، understand (فهمیدن)، think (فکر کردن)، remember (یادآوری کردن). مثال: She knows the answer.
(او پاسخ را می‌داند.)

3. افعال ثابت و تجربی:افعالی که وضعیت ثابتی را بیان می‌کنند مانند like
(دوست داشتن)،
want (خواستن)
، need (نیاز داشتن)
، prefer (ترجیح دادن)
، love (عشق ورزیدن)
مثال: We need your help.
(ما به کمک شما نیاز داریم.)
4. افعال حالت:افعالی که وضعیت یا حالتی را بیان می‌کنند مانند have (داشتن)،
be (بودن)
، belong (تعلق داشتن)،
exist (وجود داشتن)،
own (مالک بودن)،
lack (نداشتن)،
seem (به نظر رسیدن).
مثال: They have a cat.
(آنها یک گربه دارند.)
توجه داشته باشید که اگر از افعال فوق در زمان استمراری استفاده شود، به عبارت "to be + Verb-ing" نیاز دارید. مثلاً:
I am seeing a bird in the sky.
(من یک پرنده را در آسمان می‌بینم.)
همچنین باید توجه کنید که این لیست صرفاً به افعال رایج اشتباه در زمینه استمراری بکاربردهای معمول محدود نمی‌شود. این استثناها در استفاده‌های خاص دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشند.
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
چه پادکستی بشنویم
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
سریال جای خوب
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
IELTS Cambridge practice
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
سفر به هفتاد نقطه جهان
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
با لذت انگلیسی بیاموز
👍1
🟧🟧🟧🟧🟧🟧🟧🟧🟧

در زبان انگلیسی، "get" و "got" دو فعل هستند که به طور معمول برای بیان دریافت چیزی یا رسیدن به چیزی استفاده می‌شوند. این دو فعل تفاوتی در زمان و کاربرد دارند.

"Get" به طور کلی به معنی "دریافت کردن" یا "رسیدن به" استفاده می‌شود و در زمان حال و آینده به کار می‌رود. به عنوان مثال:
- I get a lot of emails every day. (من هر روز به چندین ایمیل دسترسی می‌یابم.)
- She gets a promotion next month. (او ماه آینده ترفیع می‌گیرد.)

"Got" در زمان گذشته ساده به کار می‌رود و به معنی "دریافت کرد" استفاده می‌شود. به عنوان مثال:
- I got a gift from my friend yesterday. (دیروز یک هدیه از دوستم دریافت کردم.)
- He got a job offer last week. (او هفته گذشته یک پیشنهاد شغلی دریافت کرد.)

همچنین "got" ممکن است به عنوان شکل گذشته فعل "get" در جملات مجهول نیز به کار برود. به عنوان مثال:
- The car was got by the thief. (خودرو توسط دزد گرفته شد.)

به طور خلاصه، "get" در زمان حال و آینده به کار می‌رود و "got" در زمان گذشته ساده استفاده می‌شود.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
فعل Get زمان حال فعل و Got زمان گذشته‌ی ساده‌ی فعل to get و همین‌طور یکی از دو شکل جایگزین برای اسم مفعول است.

برای اینکه کاربرد هرکدام را بدانید باید با این فعل بیشتر آشنا شوید. معنی فعل get این فعل یکی از پرکاربردترین فعل‌های انگلیسی است. نه‌تنها معادل‌های فراوانی دارد بلکه در بسیاری از اصطلاحات…
🟧🟧🟧🟧🟧

💢 فعل Get زمان حال فعل و Got زمان گذشته‌ی ساده‌ی فعل to get و همین‌طور یکی از دو شکل جایگزین برای اسم مفعول است. برای اینکه کاربرد هرکدام را بدانید باید با این فعل بیشتر آشنا شوید.

💢 معنی فعل get
این فعل یکی از پرکاربردترین فعل‌های انگلیسی است. نه‌تنها معادل‌های فراوانی دارد بلکه در بسیاری از اصطلاحات و کالوکیشن‌ها هم از آن استفاده می‌شود. از مهم‌ترین معانی این فعل می‌توان به گرفتن، متوجه شدن، آوردن، رسیدن، شدن و… اشاره کرد.

همان‌طور که می‌بینید این کلمه معانی زیادی دارد و باید آن‌ها را در جمله‌های مختلفی دیده باشید تا معنی آن را تشخیص دهید. برای یاد گرفتن معانی، باید جمله را داخل یک متن ببینید و حفظ کردن طوطی‌وار معانی، مفید نیست.

💢 فعل Get زمان حال فعل to get و Got زمان گذشته‌ی ساده‌ی آن است. علاوه‌بر‌این، Got قسمت سوم یا اسم مفعول همین فعل است. برای مقایسه، به جمله‌های زیر دقت کنید:

Present tense: I get my groceries from the shop down the road.

زمان حال: مواد غذایی‌ام را از مغازه‌ی پایین خیابان می‌گیرم.

Past tense: I got my groceries yesterday from the shop down the road.

زمان گذشته: من دیروز مواد غذایی‌ام را از مغازه‌ی پایین خیابان گرفتم.

He gets his books from the local library.

زمان حال: او کتاب‌هایش را از کتابخانه‌ی محله می‌گیرد.

He got his books from the local library last week.

زمان گذشته: او هفته‌ی گذشته کتاب‌هایش را از کتابخانه‌ی گرفت.

نکته: در صحبت کردن غیررسمی، بسیاری از افراد از have got یا فقط got به‌جای have یا must استفاده می‌کنند. در نوشتار نباید از این کاربرد فعل get استفاده کنید. مثلا به جای جمله‌ی زیر:

We have got a lot to do before we leave.

از این جمله استفاده کنید:

We have a lot to do before we leave.

دو فعل get و got در گفت‌وگو زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند ولی بهتر است که موقع نوشتن از آن استفاده نکنید.

💢 کاربرد GET و GOT در فریزال ورب‌ها
فریزال ورب یا افعال عبارتی فعل‌هایی هستند که از کنار هم قرار گرفتن یک فعل و یک یا چند حرف اضافه ساخته می‌شوند. این افعال در انگلیسی روزمره کاربرد زیادی دارند و باید آن‌ها را به خاطر بسپارید؛ به‌خصوص اگر دوست دارید که زبان شما درست مثل یک فرد نیتیو و کاملا طبیعی به نظر برسد.

چند مثال از افعال عبارتی

I want to get ahead in life. (I want to be successful in life.)

من می‌خواهم در زندگی موفق باشم.

Unfortunately, the thief got away. (Unfortunately, the thief escaped.)

متاسفانه دزد فرار کرد.

I hope I get through the exam. (I hope I pass the exam.)

امیدوارم امتحان را با موفقیت بگذرانم.

I have got over the breakup with Alan. (I have recovered from the breakup.)

من با جدایی کنار آمدم.

He gets on well with Alice. (Alice and he have a good relationship.)

او و آلیس رابطه‌ی خوبی با هم دارند.

تفاوت got و gotten
هر دو کلمه قسمت سوم یا اسم مفعول فعل get هستند. از gotten در آمریکا و کانادا استفاده می‌شود و البته اینکه بین got و gotten کدام را به عنوان اسم مفعول انتخاب کنند، به محتوای جمله بستگی دارد.

از Gotten زمانی استفاده می‌شود که به فرآیند به دست آوردن چیزی اشاره می‌کند. مثال:

Stephanie had gotten a fine for speeding in a residential area.

استفانی به دلیل سرعت غیرمجاز در منطقه مسکونی جریمه شده بود (جریمه گرفته بود).

از فعل Got زمانی استفاده می‌کنند که وضعیت داشتن یا مالک چیزی بودن اشاره می‌کند. مثال:

I’ve got more brochures in the car if you need them.

اگر به آن‌ها نیاز دارید، بروشورهای بیشتری در ماشین دارم.

در انگلیسی بریتانیایی در هر صورت از Got به‌عنوان اسم مفعول استفاده می‌کنند.
2👍1🥰1