سر تیترهای اصلی گرامر زبان انگلیسی - قسمت اول
مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی/ توسط شایانJuly 06, 2025
مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی/ توسط شایانJuly 06, 2025
Telegraph
سر تیترهای اصلی گرامر زبان انگلیسی - قسمت اول
به جرات و با افتخار اعلام میکنیم که هیچ مجموعهای در گوگل و حتی تلگرام وجود ندارد که در یک پست آموزش کامل را در رابطه با یک موضوع را به کاربران خود ارائه دهد. ما به شما عشق میورزیم و به همین خاطر دلسوزانه و با دقت کار میکنیم و علم آن را هم داریم مجموعه…
👍2
گرامر را آسان یاد بگیرید
سر تیترهای اصلی گرامر زبان انگلیسی - قسمت اول مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی/ توسط شایانJuly 06, 2025
پست از مجموعه کامل گرامر زبان انگلیسی است که دارای صدها ویدیو به زبان انگلیسی و فارسی و گرامرهای متنی به صورت کاربردی است برای دریافت این مجموعه میتوانید اینجا پیام دهید
"To me" و "for me" هر دو عباراتی هستند که در زبان انگلیسی کاربرد فراوانی دارند، اما معانی و کاربردهای متفاوتی دارند. درک این تفاوت به شما کمک میکند تا منظور خود را دقیقتر بیان کنید.
To me (به نظر من / از دیدگاه من)
"To me" بیشتر برای بیان نظر شخصی، دیدگاه، یا احساس ذهنی شما درباره چیزی به کار میرود. وقتی از "to me" استفاده میکنید، در واقع میگویید که چیزی از زاویه دید شما چگونه به نظر میرسد یا چگونه آن را حس میکنید.
کاربردها:
بیان نظر و عقیده شخصی:
To me, this movie was very boring. (به نظر من، این فیلم خیلی خستهکننده بود.)
That sounds like a good idea to me. (به نظر من، ایده خوبی میآید.)
To me, art is a way of expressing emotions. (از دیدگاه من، هنر راهی برای بیان احساسات است.)
بیان احساس یا برداشت ذهنی:
The music sounds loud to me. (موسیقی برای من بلند به نظر میرسد.)
This problem seems very difficult to me. (این مشکل برای من خیلی سخت به نظر میرسد.)
مقایسه یا ترجیح (معمولاً با افعالی مانند "prefer"):
I prefer coffee to me tea. (من قهوه را به چای ترجیح میدهم.) - البته در این حالت استفاده از "to" به تنهایی بدون "me" رایجتر است.
For me (برای من / به نفع من)
"For me" بیشتر برای بیان منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، یا انجام کاری به جای کسی به کار میرود. وقتی از "for me" استفاده میکنید، در واقع میگویید که چیزی به نفع شما است، برای شما مناسب است، یا برای رسیدن به هدفی انجام میشود که به شما مربوط است.
کاربردها:
بیان منفعت یا سود:
Eating healthy is good for me. (تغذیه سالم برای من خوب است.)
This job opportunity is perfect for me. (این فرصت شغلی برای من عالی است.)
She bought a gift for me. (او برای من یک هدیه خرید.) - یعنی هدیه به نفع من بود.
بیان هدف یا دلیل:
He cooked dinner for me. (او برای من شام پخت.) - یعنی هدفش پختن شام برای من بود.
I'm studying hard for my exams. (من برای امتحاناتم سخت درس میخوانم.) - "for me" در اینجا به طور غیرمستقیم هدف را نشان میدهد.
انجام کاری به جای شخص دیگر یا به نمایندگی از او:
Could you please read this for me? (ممکن است لطفاً این را به جای من/برای کمک به من بخوانید؟)
She filled out the form for me. (او فرم را به جای من پر کرد.)
تفاوت اصلی در یک نگاه:
عبارت
معنی اصلی
مثال
To me
نظر شخصی، دیدگاه ذهنی
"To me, this painting is beautiful." (به نظر من، این نقاشی زیباست.)
For me
منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، به جای کسی
"This exercise is good for me." (این تمرین برای من مفید است.)
مثالهایی برای درک بهتر تفاوت:
"This job is important to me." (این شغل برای من از نظر احساسی و شخصی اهمیت دارد.)
"This job is important for me." (این شغل برای من از نظر مزایای عملی یا آینده شغلی مهم است.)
"It seems cold to me." (به نظر من هوا سرد است. - برداشت شخصی شما از دما)
"The blanket is for me." (پتو برای من است. - پتو به نفع/برای استفاده من است.)
در برخی موارد، ممکن است هر دو عبارت صحیح باشند، اما معنی متفاوتی را منتقل کنند. بنابراین، همیشه به مفهومی که میخواهید بیان کنید توجه کنید تا بتوانید عبارت مناسب را انتخاب کنید.
اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید کلیک کنید
To me (به نظر من / از دیدگاه من)
"To me" بیشتر برای بیان نظر شخصی، دیدگاه، یا احساس ذهنی شما درباره چیزی به کار میرود. وقتی از "to me" استفاده میکنید، در واقع میگویید که چیزی از زاویه دید شما چگونه به نظر میرسد یا چگونه آن را حس میکنید.
کاربردها:
بیان نظر و عقیده شخصی:
To me, this movie was very boring. (به نظر من، این فیلم خیلی خستهکننده بود.)
That sounds like a good idea to me. (به نظر من، ایده خوبی میآید.)
To me, art is a way of expressing emotions. (از دیدگاه من، هنر راهی برای بیان احساسات است.)
بیان احساس یا برداشت ذهنی:
The music sounds loud to me. (موسیقی برای من بلند به نظر میرسد.)
This problem seems very difficult to me. (این مشکل برای من خیلی سخت به نظر میرسد.)
مقایسه یا ترجیح (معمولاً با افعالی مانند "prefer"):
I prefer coffee to me tea. (من قهوه را به چای ترجیح میدهم.) - البته در این حالت استفاده از "to" به تنهایی بدون "me" رایجتر است.
For me (برای من / به نفع من)
"For me" بیشتر برای بیان منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، یا انجام کاری به جای کسی به کار میرود. وقتی از "for me" استفاده میکنید، در واقع میگویید که چیزی به نفع شما است، برای شما مناسب است، یا برای رسیدن به هدفی انجام میشود که به شما مربوط است.
کاربردها:
بیان منفعت یا سود:
Eating healthy is good for me. (تغذیه سالم برای من خوب است.)
This job opportunity is perfect for me. (این فرصت شغلی برای من عالی است.)
She bought a gift for me. (او برای من یک هدیه خرید.) - یعنی هدیه به نفع من بود.
بیان هدف یا دلیل:
He cooked dinner for me. (او برای من شام پخت.) - یعنی هدفش پختن شام برای من بود.
I'm studying hard for my exams. (من برای امتحاناتم سخت درس میخوانم.) - "for me" در اینجا به طور غیرمستقیم هدف را نشان میدهد.
انجام کاری به جای شخص دیگر یا به نمایندگی از او:
Could you please read this for me? (ممکن است لطفاً این را به جای من/برای کمک به من بخوانید؟)
She filled out the form for me. (او فرم را به جای من پر کرد.)
تفاوت اصلی در یک نگاه:
عبارت
معنی اصلی
مثال
To me
نظر شخصی، دیدگاه ذهنی
"To me, this painting is beautiful." (به نظر من، این نقاشی زیباست.)
For me
منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، به جای کسی
"This exercise is good for me." (این تمرین برای من مفید است.)
مثالهایی برای درک بهتر تفاوت:
"This job is important to me." (این شغل برای من از نظر احساسی و شخصی اهمیت دارد.)
"This job is important for me." (این شغل برای من از نظر مزایای عملی یا آینده شغلی مهم است.)
"It seems cold to me." (به نظر من هوا سرد است. - برداشت شخصی شما از دما)
"The blanket is for me." (پتو برای من است. - پتو به نفع/برای استفاده من است.)
در برخی موارد، ممکن است هر دو عبارت صحیح باشند، اما معنی متفاوتی را منتقل کنند. بنابراین، همیشه به مفهومی که میخواهید بیان کنید توجه کنید تا بتوانید عبارت مناسب را انتخاب کنید.
اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید کلیک کنید
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
👈🔹مکالمه نصرت خوانش جدید
با متن و کتاب سوالات و روش درست استفاده از آن برای کسانی که قصد مهاجرت و یادگیری مکالمه در کوتاه ترین مدت را دارند .
شامل دو کتاب بصورت پی دی اف و روش یادگیری
180 تومان
با متن و کتاب سوالات و روش درست استفاده از آن برای کسانی که قصد مهاجرت و یادگیری مکالمه در کوتاه ترین مدت را دارند .
شامل دو کتاب بصورت پی دی اف و روش یادگیری
180 تومان
❤3
---
جملات امری (Imperative Sentences) در زبان انگلیسی برای دستور دادن، درخواست کردن، نصیحت کردن، یا راهنمایی کردن استفاده میشن. ویژگی اصلی این جملات اینه که معمولاً فاعل (فاعل پنهان "you") در اونها حذف میشه و جمله با فعل اصلی (base form of the verb) شروع میشه.
---
### ساختار کلی جملات امری
فعل اصلی (Base Form of Verb) + [بقیه جمله]
* مثال: Open the door. (در را باز کن.)
* مثال: Listen carefully. (با دقت گوش کن.)
---
### کاربردهای اصلی جملات امری
جملات امری کاربردهای متنوعی دارن:
#### 1. دستور دادن (Commands)
برای بیان دستورات مستقیم و قاطعانه.
* Go home! (برو خانه!)
* Stop talking! (حرف زدن را بس کن!)
* Finish your homework now! (تکالیفت را همین الان تمام کن!)
---
#### 2. درخواست کردن (Requests)
برای مؤدبانه کردن درخواستها، معمولاً از کلمات "please" یا "kindly" استفاده میکنیم.
* Please, pass me the salt. (لطفاً نمک را به من بده.)
* Kindly wait a moment. (لطفاً یک لحظه صبر کنید.)
* Please, help me with this box. (لطفاً در مورد این جعبه کمکم کن.)
---
#### 3. نصیحت کردن یا پیشنهاد دادن (Advice or Suggestions)
برای ارائه پیشنهاد یا نصیحت به کسی.
* Eat your vegetables. (سبزیجاتت را بخور.)
* Don't worry too much. (زیاد نگران نباش.)
* Try to get some rest. (سعی کن کمی استراحت کنی.)
---
#### 4. راهنمایی کردن/دستورالعمل دادن (Instructions/Directions)
در دستورالعملهای آشپزی، راهنمای استفاده از وسایل، یا دادن مسیرها بسیار رایج هستند.
* First, add the flour. (اول، آرد را اضافه کنید.)
* Then, mix all ingredients. (سپس، تمام مواد را مخلوط کنید.)
* Turn left at the corner. (سر نبش به چپ بپیچ.)
* Press the red button. (دکمه قرمز را فشار دهید.)
---
#### 5. دعوت کردن (Invitations)
گاهی اوقات برای دعوت کردن به روشی صمیمیتر.
* Come in! (بیا تو!)
* Have a seat. (بنشین.)
* Make yourself at home. (خودت رو راحت بدون.)
---
### جملات امری منفی (Negative Imperatives)
برای منفی کردن جملات امری، از "Don't" قبل از فعل اصلی استفاده میکنیم.
* Don't touch that! (آن را لمس نکن!)
* Don't forget your keys. (کلیدهایت را فراموش نکن.)
* Don't be late. (دیر نکن.)
* Don't make a sound. (صدایی در نیاور.)
---
### استفاده از "Let's" برای پیشنهاد دادن (Let's for Suggestions)
وقتی میخواهیم به عنوان "فاعل پنهان" (شامل خودمان و بقیه) پیشنهادی بدهیم، از "Let's" (کوتاه شده Let us) استفاده میکنیم.
* Let's go to the cinema. (بیا بریم سینما.)
* Let's eat dinner now. (بیا الان شام بخوریم.)
* Let's not argue about this. (بیا در مورد این بحث نکنیم.) - (برای منفی کردن "Let's" از "not" بعد از "Let's" استفاده میکنیم.)
---
### چند نکته مهم درباره جملات امری:
* علامت نگارشی: در پایان جملات امری معمولاً از نقطه (.) استفاده میشه، اما اگه دستور با عصبانیت یا هیجان زیاد بیان بشه، میتونیم از علامت تعجب (!) استفاده کنیم.
* Close the door. (در را ببند.)
* Close the door! (در را ببند! - با عصبانیت)
* لحن: لحن صدا در گفتار و استفاده از کلمات مودبانه مثل "please" میتونه تفاوت زیادی در معنی جمله امری ایجاد کنه و اون رو از یک دستور به یک درخواست تبدیل کنه.
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن
جملات امری (Imperative Sentences) در زبان انگلیسی برای دستور دادن، درخواست کردن، نصیحت کردن، یا راهنمایی کردن استفاده میشن. ویژگی اصلی این جملات اینه که معمولاً فاعل (فاعل پنهان "you") در اونها حذف میشه و جمله با فعل اصلی (base form of the verb) شروع میشه.
---
### ساختار کلی جملات امری
فعل اصلی (Base Form of Verb) + [بقیه جمله]
* مثال: Open the door. (در را باز کن.)
* مثال: Listen carefully. (با دقت گوش کن.)
---
### کاربردهای اصلی جملات امری
جملات امری کاربردهای متنوعی دارن:
#### 1. دستور دادن (Commands)
برای بیان دستورات مستقیم و قاطعانه.
* Go home! (برو خانه!)
* Stop talking! (حرف زدن را بس کن!)
* Finish your homework now! (تکالیفت را همین الان تمام کن!)
---
#### 2. درخواست کردن (Requests)
برای مؤدبانه کردن درخواستها، معمولاً از کلمات "please" یا "kindly" استفاده میکنیم.
* Please, pass me the salt. (لطفاً نمک را به من بده.)
* Kindly wait a moment. (لطفاً یک لحظه صبر کنید.)
* Please, help me with this box. (لطفاً در مورد این جعبه کمکم کن.)
---
#### 3. نصیحت کردن یا پیشنهاد دادن (Advice or Suggestions)
برای ارائه پیشنهاد یا نصیحت به کسی.
* Eat your vegetables. (سبزیجاتت را بخور.)
* Don't worry too much. (زیاد نگران نباش.)
* Try to get some rest. (سعی کن کمی استراحت کنی.)
---
#### 4. راهنمایی کردن/دستورالعمل دادن (Instructions/Directions)
در دستورالعملهای آشپزی، راهنمای استفاده از وسایل، یا دادن مسیرها بسیار رایج هستند.
* First, add the flour. (اول، آرد را اضافه کنید.)
* Then, mix all ingredients. (سپس، تمام مواد را مخلوط کنید.)
* Turn left at the corner. (سر نبش به چپ بپیچ.)
* Press the red button. (دکمه قرمز را فشار دهید.)
---
#### 5. دعوت کردن (Invitations)
گاهی اوقات برای دعوت کردن به روشی صمیمیتر.
* Come in! (بیا تو!)
* Have a seat. (بنشین.)
* Make yourself at home. (خودت رو راحت بدون.)
---
### جملات امری منفی (Negative Imperatives)
برای منفی کردن جملات امری، از "Don't" قبل از فعل اصلی استفاده میکنیم.
* Don't touch that! (آن را لمس نکن!)
* Don't forget your keys. (کلیدهایت را فراموش نکن.)
* Don't be late. (دیر نکن.)
* Don't make a sound. (صدایی در نیاور.)
---
### استفاده از "Let's" برای پیشنهاد دادن (Let's for Suggestions)
وقتی میخواهیم به عنوان "فاعل پنهان" (شامل خودمان و بقیه) پیشنهادی بدهیم، از "Let's" (کوتاه شده Let us) استفاده میکنیم.
* Let's go to the cinema. (بیا بریم سینما.)
* Let's eat dinner now. (بیا الان شام بخوریم.)
* Let's not argue about this. (بیا در مورد این بحث نکنیم.) - (برای منفی کردن "Let's" از "not" بعد از "Let's" استفاده میکنیم.)
---
### چند نکته مهم درباره جملات امری:
* علامت نگارشی: در پایان جملات امری معمولاً از نقطه (.) استفاده میشه، اما اگه دستور با عصبانیت یا هیجان زیاد بیان بشه، میتونیم از علامت تعجب (!) استفاده کنیم.
* Close the door. (در را ببند.)
* Close the door! (در را ببند! - با عصبانیت)
* لحن: لحن صدا در گفتار و استفاده از کلمات مودبانه مثل "please" میتونه تفاوت زیادی در معنی جمله امری ایجاد کنه و اون رو از یک دستور به یک درخواست تبدیل کنه.
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعهای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن
Telegram
گرامر را آسان یاد بگیرید
یادگیری زبان انگلیسی و افزایش سرعت یادگیری با فیلم و سریال انگلیسی
با عضویت در مجموعه Vip فیلم و سریال و یادگیری زبان انگلیسی را با لذت تجربه کنید.
👈 عضویت دایمی در مجموعه 293 فیلم سینمایی با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان 250 تومان
👈 عضویت دایمی در…
با عضویت در مجموعه Vip فیلم و سریال و یادگیری زبان انگلیسی را با لذت تجربه کنید.
👈 عضویت دایمی در مجموعه 293 فیلم سینمایی با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان 250 تومان
👈 عضویت دایمی در…
❤2👍1
کاربرد افعال do و does
بسیاری از زبان آموزان در دوران یادگیری زبان انگلیسی در مورد کاربرد صحیح گرامر do و does به ابهاماتی برمیخوردند که امری کاملا طبیعی است و با کمی تمرین قابل برطرف شدن میباشد. در حقیقت مشکل اصلی این زبان آموزان، عدم تشخیص اصلی بودن یا کمکی بودن افعال do و does در جمله انگلیسی است.
به طور کلی، افعال do و does به عنوان فعل اصلی و کمکی کاربرد دارند. اما تفاوتی که میان گرامر do و does وجود دارد این است که از فعل do همراه با ضمایر I, you, we, they, these, those و از فعل does به همراه ضمایری مانند he, she, it, this, that و یا اسم اشخاص مانند Sara استفاده میکنیم.
در واقع گرامر do و does کاربرد و معنای یکسانی دارند و همراه با ضمایر مختلف به کار میروند. هر دو فعل به معنای ” انجام دادن” است و برای بیان کردن یک کار، فعالیت و عمل به کار میرود. اما نکتهای که وجود دارد این است که برای جملات با فاعل اول شخص و دوم شخص مفرد و جمع و سوم شخص جمع از do و برای فاعل سوم شخص مفرد از does استفاده میشود.
برای درک بهتر گرامر do و does به مثالهای زیر توجه نمایید :
I do my homework after dinner.
من بعد از شام تکالیفم رو انجام میدهم.
She does her exams every Summer.
او (دختر) امتحاناتش رو هر تابستان انجام میدهد.
You do whatever you want.
.تو هر کاری که میخواهی انجام میدهی
Ali does his laundry on Sundays.
علی شستشوی لباسهایش رو یکشنبهها انجام میدهد.
We can do anything!
ما میتوانیم هر کاری انجام بدهیم.
He does a good job cleaning his room.
او (پسر) تمیز کردن اتاقش رو بخوبی انجام میدهد.
شباهت های افعال کمکی Do و Does
در جملههای حال ساده هم از do و هم از does استفاده میشود.
میتوان از آنها به عنوان فعل اصلی جمله نیز استفاده کرد. برای نمونه:
I do my homework.
من تکالیفم را انجام دادم.
He does his hair before work.
او قبل از کار موهایش را مرتب میکند.
در جملات پرسشی هر دو اول جمله میآیند:
Do you like pizza?
پیتزا دوست داری؟
Does she like nuggets?
او ناگت دوست دارد؟
در جملات پرسشی میتوانند به عنوان فعل اصلی به کار روند:
What do you do?
چهکاری میکنی؟
What does she do?
او چهکاری میکند؟
اصول مربوط به گرامر do در زبان انگلیسی
سه شکل متفاوت فعل do به صورت do، did و done است. در واقع فعل do جزء افعال بیقاعده به حساب میآید. به مثالهای زیر توجه کنید:
Did you buy a ticket?
آیا بلیط خریدی؟
Have you done your homework yet?
هنوز تکالیفت را انجام ندادهای؟
Ali does his homework in his room.
علی تکالیفش را در اتاقش انجام میدهد.
شایان ذکر است که فرم سوم شخص مفرد do، فعل does است. باید گفت که فعل do اکثر اوقات به عنوان فعل کمکی به کار میرود، اما میتوان بهعنوان فعل اصلی و فعل جایگزین هم استفاده شود. مثالهای زیر، نمونهای از کاربردهای فعل do را نشان میدهند:
I didn’t play football.
من فوتبال بازی نکردم.
در این مثال شکل گذشته فعل do در جایگاه فعل کمکی آمده است.
What have you been doing?
چه کار میکردی؟
در این مثال فعل do به عنوان فعل اصلی آمده است.
A: We went to Shiraz this year.
B: Yes, we did too. (Yes, we went to Shiraz this year too.)
A: ما امسال به شیراز رفتیم.
B: بله ما هم همینطور.
در مثال سوم از گذشته فعل do به عنوان فعل جایگزین استفاده شده است.
زمان گذشته افعال do و does
اکثر افراد از کاربرد گرامر do و does در present tense به خصوص present simple آگاه هستند اما هنگام ساخت جملات زمان گذشته به مشکل میخورند. قبل از هر چیزی توجه داشته باشید که فعل«do» جزء افعال بیقاعده است و به سه شکل مختلف do ، does، did و doneبه کار میرود.
did برای جملاتی که در گذشته ساده اتفاق افتادهاست، کاربرد دارد. برای درک بهتر گرامر do و did به مثالهای زیر توجه کنید :
Did you go to restaurant?
آیا تو به رستوران رفتی؟
Gil did a great job on his history report for school.
گیل برای گزارش تاریخ مدرسه اش کار خوبی انجام داد
Your friends didn’t get the e-mail.
دوست شما ایمیل را دریافت نکرد
بسیاری از زبان آموزان در دوران یادگیری زبان انگلیسی در مورد کاربرد صحیح گرامر do و does به ابهاماتی برمیخوردند که امری کاملا طبیعی است و با کمی تمرین قابل برطرف شدن میباشد. در حقیقت مشکل اصلی این زبان آموزان، عدم تشخیص اصلی بودن یا کمکی بودن افعال do و does در جمله انگلیسی است.
به طور کلی، افعال do و does به عنوان فعل اصلی و کمکی کاربرد دارند. اما تفاوتی که میان گرامر do و does وجود دارد این است که از فعل do همراه با ضمایر I, you, we, they, these, those و از فعل does به همراه ضمایری مانند he, she, it, this, that و یا اسم اشخاص مانند Sara استفاده میکنیم.
در واقع گرامر do و does کاربرد و معنای یکسانی دارند و همراه با ضمایر مختلف به کار میروند. هر دو فعل به معنای ” انجام دادن” است و برای بیان کردن یک کار، فعالیت و عمل به کار میرود. اما نکتهای که وجود دارد این است که برای جملات با فاعل اول شخص و دوم شخص مفرد و جمع و سوم شخص جمع از do و برای فاعل سوم شخص مفرد از does استفاده میشود.
برای درک بهتر گرامر do و does به مثالهای زیر توجه نمایید :
I do my homework after dinner.
من بعد از شام تکالیفم رو انجام میدهم.
She does her exams every Summer.
او (دختر) امتحاناتش رو هر تابستان انجام میدهد.
You do whatever you want.
.تو هر کاری که میخواهی انجام میدهی
Ali does his laundry on Sundays.
علی شستشوی لباسهایش رو یکشنبهها انجام میدهد.
We can do anything!
ما میتوانیم هر کاری انجام بدهیم.
He does a good job cleaning his room.
او (پسر) تمیز کردن اتاقش رو بخوبی انجام میدهد.
شباهت های افعال کمکی Do و Does
در جملههای حال ساده هم از do و هم از does استفاده میشود.
میتوان از آنها به عنوان فعل اصلی جمله نیز استفاده کرد. برای نمونه:
I do my homework.
من تکالیفم را انجام دادم.
He does his hair before work.
او قبل از کار موهایش را مرتب میکند.
در جملات پرسشی هر دو اول جمله میآیند:
Do you like pizza?
پیتزا دوست داری؟
Does she like nuggets?
او ناگت دوست دارد؟
در جملات پرسشی میتوانند به عنوان فعل اصلی به کار روند:
What do you do?
چهکاری میکنی؟
What does she do?
او چهکاری میکند؟
اصول مربوط به گرامر do در زبان انگلیسی
سه شکل متفاوت فعل do به صورت do، did و done است. در واقع فعل do جزء افعال بیقاعده به حساب میآید. به مثالهای زیر توجه کنید:
Did you buy a ticket?
آیا بلیط خریدی؟
Have you done your homework yet?
هنوز تکالیفت را انجام ندادهای؟
Ali does his homework in his room.
علی تکالیفش را در اتاقش انجام میدهد.
شایان ذکر است که فرم سوم شخص مفرد do، فعل does است. باید گفت که فعل do اکثر اوقات به عنوان فعل کمکی به کار میرود، اما میتوان بهعنوان فعل اصلی و فعل جایگزین هم استفاده شود. مثالهای زیر، نمونهای از کاربردهای فعل do را نشان میدهند:
I didn’t play football.
من فوتبال بازی نکردم.
در این مثال شکل گذشته فعل do در جایگاه فعل کمکی آمده است.
What have you been doing?
چه کار میکردی؟
در این مثال فعل do به عنوان فعل اصلی آمده است.
A: We went to Shiraz this year.
B: Yes, we did too. (Yes, we went to Shiraz this year too.)
A: ما امسال به شیراز رفتیم.
B: بله ما هم همینطور.
در مثال سوم از گذشته فعل do به عنوان فعل جایگزین استفاده شده است.
زمان گذشته افعال do و does
اکثر افراد از کاربرد گرامر do و does در present tense به خصوص present simple آگاه هستند اما هنگام ساخت جملات زمان گذشته به مشکل میخورند. قبل از هر چیزی توجه داشته باشید که فعل«do» جزء افعال بیقاعده است و به سه شکل مختلف do ، does، did و doneبه کار میرود.
did برای جملاتی که در گذشته ساده اتفاق افتادهاست، کاربرد دارد. برای درک بهتر گرامر do و did به مثالهای زیر توجه کنید :
Did you go to restaurant?
آیا تو به رستوران رفتی؟
Gil did a great job on his history report for school.
گیل برای گزارش تاریخ مدرسه اش کار خوبی انجام داد
Your friends didn’t get the e-mail.
دوست شما ایمیل را دریافت نکرد
فرشته ها برای دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم، و برای معلمان زبان و همچنین هر کسی که میخواهد از پایه انگلیسی را بیاموزد
❤3👍1👎1
گرامر do و does در جملات سوالی
در جملات سوالی با کلمههای پرسشی Wh و جملات سوالی yes / no question میتوانیم از گرامر do و does استفاده نماییم. در این جملات پرسشی do و does در واقع فعل کمکی هستند. مثالهای زیر نمونهای از این جملات پرسشی را نشان میدهند:
A: Do you like my shoes?
B: Yes, I do. / No, I do not.
الف: آیا از کفش های من خوشت میاد؟
ب: بله، خوشم میاد. / نه، خوشم نمیاد.
A: Does she go to work every day?
B: Yes, she does. / No, she does not.
الف: آیا او هر روز سر کار میره؟
ب: بله، میره. / نه، نمیره.
A: Does Reza speak Spanish?
B: Yes, he does. / No, he doesn’t.
الف: آیا رضا اسپانیایی صحبت میکنه؟
ب: بله، صحبت میکنه. / نه، صحبت نمیکنه.
Where do you from?
اهل کجا هستی؟
What time does Sara arrive?
سارا چه ساعتی میرسد؟
Where do you want to send the package?
این بسته را میخواهی کجا بفرستی ؟
Why don’t you ever clean up your mess?
چرا هیچوقت خراب کاریهاتو تمیز نمیکنی؟
گرامر do و does در جملات سوالی tag question
زمانی که قصد ساخت جملات سوالی tag question در زمان حال ساده را دارید، میتوانید از گرامر do و does استفاده نمایید. برای مثال :
You play the Guitar, don’t you ?
تو گیتار میزنی، مگه نه؟
They rarely go to restaurant, do they?
آن ها به ندرت به رستوران میروند، مگه نه؟
He hardly ever speaks, does he?
او به سختی حرف میزند، مگه نه؟
Alison likes tennis, doesn’t she?
الیسون تنیس دوست داره، مگه نه؟
کاربرد گرامر do و does در ساخت جملات منفی
برای منفی کردن جملات حال ساده از do not و does not استفاده میشود که شکل کوتاه شده آنها به صورت don’t و doesn’t است. do و does در جملات مثبت به عنوان فعل اصلی به کار برده میشوند. مثالهای زیر نمونهای از جملات منفی حال ساده هستند:
She doesn’t speak English.
We don’t eat pizza.
It doesn’t good.
استفاده از گرامر do و does برای تاکید
در مطالب فوق به آموزش گرامر does و do پرداختیم. اکنون قصد داریم تا کاربرد این دو فعل را در جملات مثبت تاکیدی بررسی نماییم. به طور خلاصه، شما میتوانید از افعالdo و does برای ایجاد تاکید در جملات مثبت استفاده نمایید. برای درک بهتر این بخش به مثالهای زیر توجه فرمایید :
1.A. I love you.
من عاشقتم.
I do love you.
من واقعاً عاشقتم.
A. Tehran does get hot in Summer.
تهران واقعاً در تابستان گرم میشه.
Tehran gets hot in Summer.
تهران در تابستان گرم میشه.
استفاده از گرامر do و does با افعال حالتی یا Stative verbs
به طور معمول برخی از افعال را نمیتوان در زمان استمراری به کار برد. این افعال معمولا به یک حالت خاص اشاره دارند و برای استفاده از آنها باید به سراغ افعال do و does برویم. برای مثال، زمانی که میخواهیم بگوییم چیزی را متوجه نشدهایم، باید از جمله I don’t understand استفاده کنیم و بیان جمله ” I am not understanding ” کاملا اشتباه است.
I don’t know what to do. (صحیح)
I’m not knowing what to do. (اشتباه)
من نمیدونم چیکار کنم.
Do you agree with me? (صحیح)
Are you agreeing with me? (اشتباه)
با من موافقی؟
افعال حالتی را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد :
believe (باور و اعتقاد داشتن)
doubt (شک و تردید داشتن)
guess (حدس زدن)
imagine (تصور کردن)
mean (منظور داشتن)
remember (به یاد آوردن)
forget (فراموش کردن)
👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
در جملات سوالی با کلمههای پرسشی Wh و جملات سوالی yes / no question میتوانیم از گرامر do و does استفاده نماییم. در این جملات پرسشی do و does در واقع فعل کمکی هستند. مثالهای زیر نمونهای از این جملات پرسشی را نشان میدهند:
A: Do you like my shoes?
B: Yes, I do. / No, I do not.
الف: آیا از کفش های من خوشت میاد؟
ب: بله، خوشم میاد. / نه، خوشم نمیاد.
A: Does she go to work every day?
B: Yes, she does. / No, she does not.
الف: آیا او هر روز سر کار میره؟
ب: بله، میره. / نه، نمیره.
A: Does Reza speak Spanish?
B: Yes, he does. / No, he doesn’t.
الف: آیا رضا اسپانیایی صحبت میکنه؟
ب: بله، صحبت میکنه. / نه، صحبت نمیکنه.
Where do you from?
اهل کجا هستی؟
What time does Sara arrive?
سارا چه ساعتی میرسد؟
Where do you want to send the package?
این بسته را میخواهی کجا بفرستی ؟
Why don’t you ever clean up your mess?
چرا هیچوقت خراب کاریهاتو تمیز نمیکنی؟
گرامر do و does در جملات سوالی tag question
زمانی که قصد ساخت جملات سوالی tag question در زمان حال ساده را دارید، میتوانید از گرامر do و does استفاده نمایید. برای مثال :
You play the Guitar, don’t you ?
تو گیتار میزنی، مگه نه؟
They rarely go to restaurant, do they?
آن ها به ندرت به رستوران میروند، مگه نه؟
He hardly ever speaks, does he?
او به سختی حرف میزند، مگه نه؟
Alison likes tennis, doesn’t she?
الیسون تنیس دوست داره، مگه نه؟
کاربرد گرامر do و does در ساخت جملات منفی
برای منفی کردن جملات حال ساده از do not و does not استفاده میشود که شکل کوتاه شده آنها به صورت don’t و doesn’t است. do و does در جملات مثبت به عنوان فعل اصلی به کار برده میشوند. مثالهای زیر نمونهای از جملات منفی حال ساده هستند:
She doesn’t speak English.
We don’t eat pizza.
It doesn’t good.
استفاده از گرامر do و does برای تاکید
در مطالب فوق به آموزش گرامر does و do پرداختیم. اکنون قصد داریم تا کاربرد این دو فعل را در جملات مثبت تاکیدی بررسی نماییم. به طور خلاصه، شما میتوانید از افعالdo و does برای ایجاد تاکید در جملات مثبت استفاده نمایید. برای درک بهتر این بخش به مثالهای زیر توجه فرمایید :
1.A. I love you.
من عاشقتم.
I do love you.
من واقعاً عاشقتم.
A. Tehran does get hot in Summer.
تهران واقعاً در تابستان گرم میشه.
Tehran gets hot in Summer.
تهران در تابستان گرم میشه.
استفاده از گرامر do و does با افعال حالتی یا Stative verbs
به طور معمول برخی از افعال را نمیتوان در زمان استمراری به کار برد. این افعال معمولا به یک حالت خاص اشاره دارند و برای استفاده از آنها باید به سراغ افعال do و does برویم. برای مثال، زمانی که میخواهیم بگوییم چیزی را متوجه نشدهایم، باید از جمله I don’t understand استفاده کنیم و بیان جمله ” I am not understanding ” کاملا اشتباه است.
I don’t know what to do. (صحیح)
I’m not knowing what to do. (اشتباه)
من نمیدونم چیکار کنم.
Do you agree with me? (صحیح)
Are you agreeing with me? (اشتباه)
با من موافقی؟
افعال حالتی را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد :
believe (باور و اعتقاد داشتن)
doubt (شک و تردید داشتن)
guess (حدس زدن)
imagine (تصور کردن)
mean (منظور داشتن)
remember (به یاد آوردن)
forget (فراموش کردن)
👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
اینجا
https://news.1rj.ru/str/life_and_love_quotes
وقتی خوشحالی ، وقتی غمگینی، وقتی عاشقی، وقتی میخوای گله کنی، وقتی شکایت داری از چیزی و کسی، وقتی میخوای حرف دلت رو ببینی، وقتی میخوای به کسی تبریک بگی، تولد کسی رو شاد باش بگی، شب بخیر و صبح بخیر به کسی بگی، حرفهای عاشقانه ببینی، یک متنهای فلسفی رو میخوای تجربه کنی ، در مورد امید و ناامیدی و زندگی میخوای به انگلیسی ببینی ، اگه میخوای یک بحث رو تجزیه تحلیلش رو ببینید فقط اینجا میتونی ببینی خیلی ارزشمنده حتی در گوگل اینطور مجموعه منسجمی وجود نداره در کنار ما باشید لذت ببری،
اینجا برای کسایی که روحیه لطیفی دارند و عاشق زبان انگلیسی هم هستند در کنار هم لذت ببریم از زندگی جملات قشنگ ببینیم و بشنویم.
ترجمه کردن را یاد بگیریم در کنار همدیگر
https://news.1rj.ru/str/life_and_love_quotes
وقتی خوشحالی ، وقتی غمگینی، وقتی عاشقی، وقتی میخوای گله کنی، وقتی شکایت داری از چیزی و کسی، وقتی میخوای حرف دلت رو ببینی، وقتی میخوای به کسی تبریک بگی، تولد کسی رو شاد باش بگی، شب بخیر و صبح بخیر به کسی بگی، حرفهای عاشقانه ببینی، یک متنهای فلسفی رو میخوای تجربه کنی ، در مورد امید و ناامیدی و زندگی میخوای به انگلیسی ببینی ، اگه میخوای یک بحث رو تجزیه تحلیلش رو ببینید فقط اینجا میتونی ببینی خیلی ارزشمنده حتی در گوگل اینطور مجموعه منسجمی وجود نداره در کنار ما باشید لذت ببری،
اینجا برای کسایی که روحیه لطیفی دارند و عاشق زبان انگلیسی هم هستند در کنار هم لذت ببریم از زندگی جملات قشنگ ببینیم و بشنویم.
ترجمه کردن را یاد بگیریم در کنار همدیگر
Telegram
Life_and_Love_Quotes
ارتباط با ما https://news.1rj.ru/str/L_e_c
مجموعه مکالمه https://news.1rj.ru/str/addlist/X6DPUv8XjvY2MWRk
اینجا جای حرفهای عاشقانه است، دلتنگیها، گلایهها محبتها،صبح بخیر گفتنها، شب بخیر گفتنها، عاشقانهها اما به زبان انگلیسی
مجموعه مکالمه https://news.1rj.ru/str/addlist/X6DPUv8XjvY2MWRk
اینجا جای حرفهای عاشقانه است، دلتنگیها، گلایهها محبتها،صبح بخیر گفتنها، شب بخیر گفتنها، عاشقانهها اما به زبان انگلیسی
"Used"
در زبان انگلیسی به سه شکل اصلی و با معانی کاملاً متفاوت به کار میرود که اغلب برای زبانآموزان گیجکننده هستند.
۱. Used to + فعل ساده (Base Form of Verb)
این ساختار برای صحبت کردن درباره عادتها یا وضعیتهایی در گذشته استفاده میشود که دیگر در حال حاضر وجود ندارند یا اتفاق نمیافتند. به عبارت دیگر، یک تضاد بین گذشته و حال را نشان میدهد.
ساختار:
Subject + used to + فعل ساده
"قبلاً عادت داشتم/بودم..." یا "در گذشته فلان کار را میکردم/فلان حالت را داشتم و الان نه."
مثالها:
I used to play soccer every weekend.
(من قبلاً هر آخر هفته فوتبال بازی میکردم، اما الان نه.)
She used to have long hair.
(او قبلاً موهای بلندی داشت، اما الان ندارد.)
We used to live in a small village.
(ما قبلاً در یک روستای کوچک زندگی میکردیم، اما الان نه.)
He didn't use to like vegetables when he was young.
(او وقتی جوان بود سبزیجات را دوست نداشت، اما الان دوست دارد.) ( در جملات منفی، "used to" به "use to" تبدیل میشود.)
Did you use to go to that school?
(آیا قبلاً به آن مدرسه میرفتی؟) ( در جملات سوالی، "used to" به "use to" تبدیل میشود.)
نکات مهم:
این ساختار فقط به گذشته اشاره دارد و برای زمان حال یا آینده استفاده نمیشود.
"Used to" هم برای عادات تکراری (مثل بازی کردن فوتبال) و هم برای وضعیتها یا حالتها (مثل داشتن موی بلند یا زندگی کردن در جایی) به کار میرود.
در مورد عادات تکراری در گذشته، میتوان گاهی به جای "used to" از "would" استفاده کرد، اما "would" برای توصیف وضعیتها یا حالتها در گذشته به کار نمیرود.
Correct: When I was a child, I used to play outside every day.
Correct: When I was a child, I would play outside every day.
Correct: I used to live in Paris.
Incorrect: I would live in Paris.
۲. Be used to + اسم / فعل با
ing (Gerund)
این ساختار برای بیان اینکه شما به چیزی عادت کردهاید، با آن آشنا هستید یا آن برایتان عادی است، استفاده میشود. این وضعیت میتواند در گذشته، حال یا آینده باشد.
ساختار: Subject + be (am/is/are/was/were/will be) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)
"من به فلان چیز/کار عادت دارم/بودم/خواهم داشت."
مثالها:
I am used to getting up early.
(من به زود بیدار شدن عادت دارم.)
(یعنی برایم عادی است و مشکلی ندارم.)
She is used to the noise of the city.
(او به سر و صدای شهر عادت دارد.)
They were used to working long hours.
(آنها به ساعتهای طولانی کار کردن عادت داشتند.)
You will be used to the new system soon.
(به زودی به سیستم جدید عادت خواهی کرد.)
I'm not used to driving on the left.
(من به رانندگی در سمت چپ عادت ندارم.)
نکات مهم:
بعد از "be used to"، اگر فعل بیاید، حتماً باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
"To" در این ساختار یک حرف اضافه است، نه بخشی از فعل مصدر. به همین دلیل بعد از آن فعل ing-دار میآید.
۳. Get used to + اسم / فعل با ing (Gerund)
این ساختار برای صحبت کردن درباره فرآیند عادت کردن به چیزی جدید استفاده میشود. یعنی نشان میدهد که شما در حال تطبیق با یک موقعیت یا عمل جدید هستید.
ساختار: Subject + get (gets/got/getting/will get) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)
"من دارم به فلان چیز/کار عادت میکنم" یا "به فلان چیز/کار عادت کردم."
مثالها:
It took me a while, but I got used to living in Japan.
(مدتی طول کشید، اما به زندگی در ژاپن عادت کردم.) (یعنی فرآیند عادت کردن به پایان رسید.)
I'm getting used to the new job.
(دارم به شغل جدید عادت میکنم.) (یعنی در فرآیند عادت کردن هستم.)
Don't worry, you'll get used to the cold weather.
(نگران نباش، به هوای سرد عادت خواهی کرد.) (یعنی در آینده فرآیند عادت کردن را طی خواهی کرد.)
He's still getting used to his new glasses.
(او هنوز دارد به عینک جدیدش عادت میکند.)
نکات مهم:
"Get used to" نیز میتواند در زمانهای مختلف (حال، گذشته، آینده، حال استمراری و...) استفاده شود.
مانند "be used to"، بعد از "get used to" هم اگر فعل بیاید، باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
خلاصهای از تفاوتها:
I used to drink coffee every morning. (قبلاً هر صبح قهوه میخوردم.)
Be used to
به چیزی عادت داشتن / عادی بودنبیان آشنایی و راحتی با یک وضعیت یا عمل در حال حاضر یا گذشته
.She is used to waking up early.
(او به زود بیدار شدن عادت دارد.)
Get used to
در حال عادت کردن به چیزیتوصیف فرآیند تطبیق یا خو گرفتن با یک چیز جدید.I'm getting used to the new city.
(دارم به شهر جدید عادت میکنم.)
۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
در زبان انگلیسی به سه شکل اصلی و با معانی کاملاً متفاوت به کار میرود که اغلب برای زبانآموزان گیجکننده هستند.
۱. Used to + فعل ساده (Base Form of Verb)
این ساختار برای صحبت کردن درباره عادتها یا وضعیتهایی در گذشته استفاده میشود که دیگر در حال حاضر وجود ندارند یا اتفاق نمیافتند. به عبارت دیگر، یک تضاد بین گذشته و حال را نشان میدهد.
ساختار:
Subject + used to + فعل ساده
"قبلاً عادت داشتم/بودم..." یا "در گذشته فلان کار را میکردم/فلان حالت را داشتم و الان نه."
مثالها:
I used to play soccer every weekend.
(من قبلاً هر آخر هفته فوتبال بازی میکردم، اما الان نه.)
She used to have long hair.
(او قبلاً موهای بلندی داشت، اما الان ندارد.)
We used to live in a small village.
(ما قبلاً در یک روستای کوچک زندگی میکردیم، اما الان نه.)
He didn't use to like vegetables when he was young.
(او وقتی جوان بود سبزیجات را دوست نداشت، اما الان دوست دارد.) ( در جملات منفی، "used to" به "use to" تبدیل میشود.)
Did you use to go to that school?
(آیا قبلاً به آن مدرسه میرفتی؟) ( در جملات سوالی، "used to" به "use to" تبدیل میشود.)
نکات مهم:
این ساختار فقط به گذشته اشاره دارد و برای زمان حال یا آینده استفاده نمیشود.
"Used to" هم برای عادات تکراری (مثل بازی کردن فوتبال) و هم برای وضعیتها یا حالتها (مثل داشتن موی بلند یا زندگی کردن در جایی) به کار میرود.
در مورد عادات تکراری در گذشته، میتوان گاهی به جای "used to" از "would" استفاده کرد، اما "would" برای توصیف وضعیتها یا حالتها در گذشته به کار نمیرود.
Correct: When I was a child, I used to play outside every day.
Correct: When I was a child, I would play outside every day.
Correct: I used to live in Paris.
Incorrect: I would live in Paris.
۲. Be used to + اسم / فعل با
ing (Gerund)
این ساختار برای بیان اینکه شما به چیزی عادت کردهاید، با آن آشنا هستید یا آن برایتان عادی است، استفاده میشود. این وضعیت میتواند در گذشته، حال یا آینده باشد.
ساختار: Subject + be (am/is/are/was/were/will be) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)
"من به فلان چیز/کار عادت دارم/بودم/خواهم داشت."
مثالها:
I am used to getting up early.
(من به زود بیدار شدن عادت دارم.)
(یعنی برایم عادی است و مشکلی ندارم.)
She is used to the noise of the city.
(او به سر و صدای شهر عادت دارد.)
They were used to working long hours.
(آنها به ساعتهای طولانی کار کردن عادت داشتند.)
You will be used to the new system soon.
(به زودی به سیستم جدید عادت خواهی کرد.)
I'm not used to driving on the left.
(من به رانندگی در سمت چپ عادت ندارم.)
نکات مهم:
بعد از "be used to"، اگر فعل بیاید، حتماً باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
"To" در این ساختار یک حرف اضافه است، نه بخشی از فعل مصدر. به همین دلیل بعد از آن فعل ing-دار میآید.
۳. Get used to + اسم / فعل با ing (Gerund)
این ساختار برای صحبت کردن درباره فرآیند عادت کردن به چیزی جدید استفاده میشود. یعنی نشان میدهد که شما در حال تطبیق با یک موقعیت یا عمل جدید هستید.
ساختار: Subject + get (gets/got/getting/will get) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)
"من دارم به فلان چیز/کار عادت میکنم" یا "به فلان چیز/کار عادت کردم."
مثالها:
It took me a while, but I got used to living in Japan.
(مدتی طول کشید، اما به زندگی در ژاپن عادت کردم.) (یعنی فرآیند عادت کردن به پایان رسید.)
I'm getting used to the new job.
(دارم به شغل جدید عادت میکنم.) (یعنی در فرآیند عادت کردن هستم.)
Don't worry, you'll get used to the cold weather.
(نگران نباش، به هوای سرد عادت خواهی کرد.) (یعنی در آینده فرآیند عادت کردن را طی خواهی کرد.)
He's still getting used to his new glasses.
(او هنوز دارد به عینک جدیدش عادت میکند.)
نکات مهم:
"Get used to" نیز میتواند در زمانهای مختلف (حال، گذشته، آینده، حال استمراری و...) استفاده شود.
مانند "be used to"، بعد از "get used to" هم اگر فعل بیاید، باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
خلاصهای از تفاوتها:
I used to drink coffee every morning. (قبلاً هر صبح قهوه میخوردم.)
Be used to
به چیزی عادت داشتن / عادی بودنبیان آشنایی و راحتی با یک وضعیت یا عمل در حال حاضر یا گذشته
.She is used to waking up early.
(او به زود بیدار شدن عادت دارد.)
Get used to
در حال عادت کردن به چیزیتوصیف فرآیند تطبیق یا خو گرفتن با یک چیز جدید.I'm getting used to the new city.
(دارم به شهر جدید عادت میکنم.)
۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
❤6
Today's topic is
👇👇👇👇👇
Everyday Life & Personal Experiences
Daily Routines: What's a typical day like for you?
Shayan
در چت روم انگلیسی مدرسه با بحث کردن در رابطه با موضوعات مختلف زبان انگلیسی خود را تقویت کنید اینجا کلیک کنید تا عضویت شما تایید شود
👇👇👇👇👇
Everyday Life & Personal Experiences
Daily Routines: What's a typical day like for you?
Please talk about topic
Shayan
در چت روم انگلیسی مدرسه با بحث کردن در رابطه با موضوعات مختلف زبان انگلیسی خود را تقویت کنید اینجا کلیک کنید تا عضویت شما تایید شود
Forwarded from چهارچوب مکالمه زبان انگلیسی
♻️ دوستان عزیزم پس از سالها تجربه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در منزل و داشتن مجموعه ای از کانالهای مختلف در رابطه با زبان انگلیسی و تجربه ۵ سال داشتن کانالهای مختلف زبان انگلیسی در اپلیکیشن تلگرام بر آن شدیم یک کانال خاص برای شما طراحی کنیم که برنامه بسیار جالبی را در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی دنبال خواهد کرد لطفاً با حمایت خود کاری کنید که بتوانیم ابزار بهتری را برای یادگیری شما ایجاد کنیم. شک نداریم که شما لایق بهترینها هستید.
✨ 𝙒𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚
𝑬𝒏𝒈𝒍𝒊𝒔𝒉𝑻𝑼𝒃
✨ 𝙒𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚
𝑬𝒏𝒈𝒍𝒊𝒔𝒉𝑻𝑼𝒃
Telegram
Englishtub | انگلیسی آسان با استایل
🌟 ارائه مجموعههای جامع آموزش زبان انگلیسی در منزل
💸 با صرف حداقل هزینه و کیفیتی بیرقیب
🎯 مشاوره تخصصی، برنامهریزی هدفمند و پشتیبانی مستمر
🚀 همراه شما در مسیر تسلط و موفقیت زبان
برای مشاوره به آیدی مربوطه پیام دهید:👇
@E_tub
💸 با صرف حداقل هزینه و کیفیتی بیرقیب
🎯 مشاوره تخصصی، برنامهریزی هدفمند و پشتیبانی مستمر
🚀 همراه شما در مسیر تسلط و موفقیت زبان
برای مشاوره به آیدی مربوطه پیام دهید:👇
@E_tub
"Thank you to all my lovely friends who leave reactions on my posts! I love you all."
😍👍🥰💪🙏🤝👏
از همه دوستان خوشگلم که ری اکشن زیر پستها میزارن ممنونم دوستتون دارم
😍👍🥰💪🙏🤝👏
👍2👏1
Short English Grammar Lesson:
Present Simple vs. Present Continuous
Here's a quick look at two fundamental tenses in English: the Present Simple and the Present Continuous. Understanding when to use each is key!
Present Simple
(حال ساده)
We use the Present Simple for:
Habits and routines: Things you do regularly.
Example: "I drink coffee every morning."
(من هر روز صبح قهوه مینوشم.)
Facts and general truths: Things that are always true.
Example: "The sun rises in the east."
(خورشید از شرق طلوع میکند.)
Schedules and timetables: Fixed events, like train times or class schedules.
Example: "The train leaves at 9 AM."
(قطار ساعت ۹ صبح حرکت میکند.)
Structure:
Positive: Subject + Verb (add '-s' or '-es' for he/she/it)
Example: "She works in a hospital."
(او در بیمارستان کار میکند.)
Negative: Subject + do/does + not + Verb
Example: "They don't play soccer."
(آنها فوتبال بازی نمیکنند.)
Question: Do/Does + Subject + Verb?
Example: "Does he like pizza?"
(آیا او پیتزا دوست دارد؟)
Present Simple vs. Present Continuous
Here's a quick look at two fundamental tenses in English: the Present Simple and the Present Continuous. Understanding when to use each is key!
Present Simple
(حال ساده)
We use the Present Simple for:
Habits and routines: Things you do regularly.
Example: "I drink coffee every morning."
(من هر روز صبح قهوه مینوشم.)
Facts and general truths: Things that are always true.
Example: "The sun rises in the east."
(خورشید از شرق طلوع میکند.)
Schedules and timetables: Fixed events, like train times or class schedules.
Example: "The train leaves at 9 AM."
(قطار ساعت ۹ صبح حرکت میکند.)
Structure:
Positive: Subject + Verb (add '-s' or '-es' for he/she/it)
Example: "She works in a hospital."
(او در بیمارستان کار میکند.)
Negative: Subject + do/does + not + Verb
Example: "They don't play soccer."
(آنها فوتبال بازی نمیکنند.)
Question: Do/Does + Subject + Verb?
Example: "Does he like pizza?"
(آیا او پیتزا دوست دارد؟)
👈🔹مجموعه Mindset for IELTS ، در 4 سطح شما را برنده بی چون چرای آزمون IELTS می کند. انتشارات کمبریج
👍3❤1
Short English Grammar Lesson:
Present Continuous
(حال استمراری)
We use the Present Continuous for:
Actions happening now, at this very moment:
Example: "I am writing a grammar lesson."
(من در حال نوشتن یک درس گرامر هستم.)
Temporary actions: Things happening around now, but not necessarily at this exact second, and they won't last forever.
Example: "He is studying for his exams this week."
(او این هفته برای امتحاناتش درس میخواند.)
Developing situations or trends:
Example: "The climate is changing rapidly."
(آب و هوا به سرعت در حال تغییر است.)
Structure:
Positive: Subject + am/is/are + Verb-ing
Example: "We are watching a movie."
(ما در حال تماشای یک فیلم هستیم.)
Negative: Subject + am/is/are + not + Verb-ing
Example: "She isn't sleeping."
(او خواب نیست.)
Question: Am/Is/Are + Subject + Verb-ing?
Example: "Are they listening?"
(آیا آنها گوش میدهند؟)
Present Continuous
(حال استمراری)
We use the Present Continuous for:
Actions happening now, at this very moment:
Example: "I am writing a grammar lesson."
(من در حال نوشتن یک درس گرامر هستم.)
Temporary actions: Things happening around now, but not necessarily at this exact second, and they won't last forever.
Example: "He is studying for his exams this week."
(او این هفته برای امتحاناتش درس میخواند.)
Developing situations or trends:
Example: "The climate is changing rapidly."
(آب و هوا به سرعت در حال تغییر است.)
Structure:
Positive: Subject + am/is/are + Verb-ing
Example: "We are watching a movie."
(ما در حال تماشای یک فیلم هستیم.)
Negative: Subject + am/is/are + not + Verb-ing
Example: "She isn't sleeping."
(او خواب نیست.)
Question: Am/Is/Are + Subject + Verb-ing?
Example: "Are they listening?"
(آیا آنها گوش میدهند؟)
👈🔹مجموعه Mindset for IELTS ، در 4 سطح شما را برنده بی چون چرای آزمون IELTS می کند. انتشارات کمبریج
👍7
"Thank you to all my lovely friends who leave reactions on my posts! I love you all."
😍👍🥰💪🙏🤝👏
از همه دوستان خوشگلم که ری اکشن زیر پستها میزارن ممنونم دوستتون دارم
😍👍🥰💪🙏🤝👏
👏4
جایگاه At در جمله
حرف اضافه کلمهای است که موقعیت مکانی و زمانی کلمات درون جمله را توصیف میکند و دیگر اجزای جمله مانند «اسم» (Noun) و «فعل» (Verb) را به همدیگر متصل میکند. کاربرد at در انگلیسی بیش از هر چیز برای اشاره به موقعیت، زمان یا وضعیت دقیق چیزی یا کسی است.
برای دانستن اینکه جایگاه at در جمله کجاست، پیش از هر چیز باید بدانیم که حروف اضافه قبل از اسم، ضمیر یا گروه اسمی قرار میگیرند.
همچنین از آنجایی که استفاده از قید در جمله گرامر دقیقی ندارد، یکی از بهترین روشهای تشخیص جایگاه حرف اضافه در جمله، خواندن مطالب انگلیسی و گوش دادن به صحبتهای افراد انگلیسیزبان است.
حرف اضافه کلمهای است که موقعیت مکانی و زمانی کلمات درون جمله را توصیف میکند و دیگر اجزای جمله مانند «اسم» (Noun) و «فعل» (Verb) را به همدیگر متصل میکند. کاربرد at در انگلیسی بیش از هر چیز برای اشاره به موقعیت، زمان یا وضعیت دقیق چیزی یا کسی است.
برای دانستن اینکه جایگاه at در جمله کجاست، پیش از هر چیز باید بدانیم که حروف اضافه قبل از اسم، ضمیر یا گروه اسمی قرار میگیرند.
همچنین از آنجایی که استفاده از قید در جمله گرامر دقیقی ندارد، یکی از بهترین روشهای تشخیص جایگاه حرف اضافه در جمله، خواندن مطالب انگلیسی و گوش دادن به صحبتهای افراد انگلیسیزبان است.
👈🔹مجموعه کامل گرامر پانصد ویدیو به زبان فارسی و انگلیسی
👍3
کاربرد At در انگلیسی برای زمان
در زبان انگلیسی برای اشاره به زمانهای خاص، سن و سال فرد و بعضی دورههای زمانی از at استفاده میکنیم. از مهمترین کاربردهای at برای اشاره به زمان به موارد زیر میتوان اشاره کرد.
برای اشاره به ساعتی دقیق:
I was up at 6 am this morning.
امروز صبح ساعت شش بیدار شدم.
برای اشاره به بخشهای خاصی از روز:
At noon all the bells rang out.
ظهر همه زنگها به صدا درآمدند.
برای اشاره به اوقات خاصی از هفته:
What are you doing at the weekend?
آخر هفته چه کار میکنی؟
برای اشاره به مناسبتهای خاص:
They all get dressed up at Halloween.
آنها همه در هالووین لباسهای خاص پوشیدند.
برای اشاره به سن و سال:
Many children leave school at 16.
خیلی از بچهها در شانزده سالگی مدرسه را ترک میکنند.
در زبان انگلیسی برای اشاره به زمانهای خاص، سن و سال فرد و بعضی دورههای زمانی از at استفاده میکنیم. از مهمترین کاربردهای at برای اشاره به زمان به موارد زیر میتوان اشاره کرد.
برای اشاره به ساعتی دقیق:
I was up at 6 am this morning.
امروز صبح ساعت شش بیدار شدم.
برای اشاره به بخشهای خاصی از روز:
At noon all the bells rang out.
ظهر همه زنگها به صدا درآمدند.
برای اشاره به اوقات خاصی از هفته:
What are you doing at the weekend?
آخر هفته چه کار میکنی؟
برای اشاره به مناسبتهای خاص:
They all get dressed up at Halloween.
آنها همه در هالووین لباسهای خاص پوشیدند.
برای اشاره به سن و سال:
Many children leave school at 16.
خیلی از بچهها در شانزده سالگی مدرسه را ترک میکنند.
👈پادکست All Ears و IELTS Energy podcast
❤6
کاربرد At در انگلیسی برای مکان
در گرامر زبان انگلیسی at را برای توصیف موقعیت یا مکانی به کار میبریم که دقیق باشد. علاوه بر آن برای اشاره به مکانهایی مانند ساختمان، اداره، محل کار و موسسات آموزشی نیز از at استفاده میکنیم. مهمترین کاربردهای at در انگلیسی موارد زیر هستند:
برای اشاره به موقعیت یا مکانی دقیق:
A fisherman waited near his nets at the side of the quay.
ماهیگیری کنار تورهایش در نزدیکی اسکله منتظر بود.
برای صحبت کردن درمورد شرکت و محل کار:
How many people are working at Microsoft?
چند نفر در شرکت «مایکروسافت» کار میکنند؟
برای اشاره به مکانهایی که در آن گروهی از افراد کاری مشترک انجام میدهند:
Were you at Lisa’s party?
تو در مهمانی «لیسا» بودی؟
برای اشاره به مکانهای عمومی که در آنها خدماتی ارائه میشود:
I can’t meet at four. I’ll be at the hairdresser’s until five.
نمیتوانم ساعت چهار تو را ببینم. تا ساعت پنج در آرایشگاه هستم.
برای اشاره به بیشتر فروشگاهها و مغازهها:
Look what I bought at the butcher’s today.
ببین امروز از قصابی چه چیزی خریدم.
در گرامر زبان انگلیسی at را برای توصیف موقعیت یا مکانی به کار میبریم که دقیق باشد. علاوه بر آن برای اشاره به مکانهایی مانند ساختمان، اداره، محل کار و موسسات آموزشی نیز از at استفاده میکنیم. مهمترین کاربردهای at در انگلیسی موارد زیر هستند:
برای اشاره به موقعیت یا مکانی دقیق:
A fisherman waited near his nets at the side of the quay.
ماهیگیری کنار تورهایش در نزدیکی اسکله منتظر بود.
برای صحبت کردن درمورد شرکت و محل کار:
How many people are working at Microsoft?
چند نفر در شرکت «مایکروسافت» کار میکنند؟
برای اشاره به مکانهایی که در آن گروهی از افراد کاری مشترک انجام میدهند:
Were you at Lisa’s party?
تو در مهمانی «لیسا» بودی؟
برای اشاره به مکانهای عمومی که در آنها خدماتی ارائه میشود:
I can’t meet at four. I’ll be at the hairdresser’s until five.
نمیتوانم ساعت چهار تو را ببینم. تا ساعت پنج در آرایشگاه هستم.
برای اشاره به بیشتر فروشگاهها و مغازهها:
Look what I bought at the butcher’s today.
ببین امروز از قصابی چه چیزی خریدم.
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی
❤3
👈🔹مجموعه کامل گرامر پانصد ویدیو به زبان فارسی و انگلیسی
نکته جالب در مورد at:
برای اشاره به مدرسه و دانشگاه از at استفاده میکنیم اما وقتی به کلاس اشاره داریم، in را به کار میبریم.
What did you study at college?
در دانشگاه چه خواندی؟
***
She always did well at school.
کار او همیشه در مدرسه خوب بود.
***
We’re not allowed to have mobile phones in class.
اجازه نداریم در کلاس موبایل داشته باشیم.
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
برای دیدن ویژگیهای یک مجموعه کامل گرامر انگلیسی که باید داشته باشیم اینجا کلیک کنید.
❤3
تفاوت کاربرد at و in برای زمان و مکان
حروف اضافه in و at هر دو در انگلیسی هم برای زمان و هم برای مکان کاربرد دارند. برای انتخاب درست بین این دو باید به ویژگیهای هر کدام توجه کنید
کاربرد at و in برای مکان
به طور کلی در زبان انگلیسی از at وقتی استفاده میکنیم که به بالا، پایین یا انتهای چیزی اشاره داریم. به عبارت دیگر میتوان گفت وقتی که به آدرسی دقیق یا یک نقطه خاص اشاره داریم یا وقتی میخواهیم در مورد مکانی عمومی صحبت کنیم از at استفاده میکنیم.
مثال
برای اشاره به آدرسی مشخص (Specific Address):
You can visit us at number 123 Wilson Street.
میتوانید در خیابان «ویلسون» پلاک ۱۲۳ به ما سر بزنید.
از in موقع اشاره کردن به فضا و محوطهای بسته، وسایل نقلیه کوچک، محله، شهر و کشور استفاده میکنیم. به عبارتی میتوان گفت وقتی چیزی درون جایی باشد in را به کار میبریم. مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با کاربرد آن آشنا شوید.
برای اشاره به داخل جایی (In a Space):
The keys are in my bag.
کلیدها در کیفم هستند.
حروف اضافه in و at هر دو در انگلیسی هم برای زمان و هم برای مکان کاربرد دارند. برای انتخاب درست بین این دو باید به ویژگیهای هر کدام توجه کنید
کاربرد at و in برای مکان
به طور کلی در زبان انگلیسی از at وقتی استفاده میکنیم که به بالا، پایین یا انتهای چیزی اشاره داریم. به عبارت دیگر میتوان گفت وقتی که به آدرسی دقیق یا یک نقطه خاص اشاره داریم یا وقتی میخواهیم در مورد مکانی عمومی صحبت کنیم از at استفاده میکنیم.
مثال
برای اشاره به آدرسی مشخص (Specific Address):
You can visit us at number 123 Wilson Street.
میتوانید در خیابان «ویلسون» پلاک ۱۲۳ به ما سر بزنید.
از in موقع اشاره کردن به فضا و محوطهای بسته، وسایل نقلیه کوچک، محله، شهر و کشور استفاده میکنیم. به عبارتی میتوان گفت وقتی چیزی درون جایی باشد in را به کار میبریم. مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با کاربرد آن آشنا شوید.
برای اشاره به داخل جایی (In a Space):
The keys are in my bag.
کلیدها در کیفم هستند.
👈🔹سریال کمدی خانوادگی modern family فامیلی مدرن
❤4
اسامی غیر قابل شمارش (Uncountable Nouns) در زبان انگلیسی به اسمهایی گفته میشود که نمیتوان آنها را با اعداد شمرد. این اسمها معمولاً به صورت مفرد به کار میروند و نمیتوانیم برای آنها حرف تعریف "a" یا "an" را استفاده کنیم. همچنین، این اسمها شکل جمع (با اضافه کردن s) ندارند.
دستهبندی اسامی غیر قابل شمارش
این اسمها اغلب به دستههای زیر تقسیم میشوند:
۱. مفاهیم انتزاعی و غیرقابل لمس
این اسمها به چیزهایی اشاره دارند که فیزیکی نیستند و نمیتوان آنها را لمس یا شمرد.
Advice (نصیحت)
Information (اطلاعات)
Progress (پیشرفت)
Knowledge (دانش)
Work (کار)
Happiness (شادی)
Fun (تفریح)
Research (تحقیق)
۲. مواد، مایعات و گازها
این دسته شامل چیزهایی است که به صورت توده یا ماده در نظر گرفته میشوند.
Water (آب)
Coffee (قهوه)
Milk (شیر)
Rice (برنج)
Sugar (شکر)
Bread (نان)
Wood (چوب)
Air (هوا)
Gold (طلا)
Paper (کاغذ)
۳. اسمهای جمعی (Collective Nouns)
این اسمها به مجموعهای از اشیاء اشاره دارند اما خودشان به صورت مفرد در نظر گرفته میشوند.
Furniture (مبلمان)
Luggage (چمدان)
Equipment (تجهیزات)
Jewelry (جواهرات)
Traffic (ترافیک)
۴. پدیدههای طبیعی
Weather (آب و هوا)
Rain (باران)
Snow (برف)
Sunshine (نور خورشید)
Lightning (صاعقه)
چگونه اسامی غیر قابل شمارش را بشماریم؟
برای اینکه بتوانید مقدار یا تعداد این اسمها را بیان کنید، باید از کلمات یا عبارتهای خاصی استفاده کنید که به آنها "واحدهای اندازهگیری" میگویند.
a piece of advice (یک نصیحت)
a bottle of water (یک بطری آب)
a slice of bread (یک تکه نان)
a kilo of rice (یک کیلو برنج)
a piece of furniture (یک تکه مبلمان)
به خاطر داشته باشید که استفاده از این واحدها، اسم اصلی را همچنان غیر قابل شمارش نگه میدارد.
نکته مهم
برخی از اسمها ممکن است در یک زبان قابل شمارش باشند، اما در انگلیسی غیر قابل شمارش محسوب میشوند. به عنوان مثال، در فارسی میگوییم "یک خبر" یا "دو خبر"، اما در انگلیسی کلمه news همیشه غیر قابل شمارش است. (It's a bad news.)
👈🔹سریال دو دختر ورشکسته یا بخند و انگلیسی یاد بگیر 2 broke girls
دستهبندی اسامی غیر قابل شمارش
این اسمها اغلب به دستههای زیر تقسیم میشوند:
۱. مفاهیم انتزاعی و غیرقابل لمس
این اسمها به چیزهایی اشاره دارند که فیزیکی نیستند و نمیتوان آنها را لمس یا شمرد.
Advice (نصیحت)
Information (اطلاعات)
Progress (پیشرفت)
Knowledge (دانش)
Work (کار)
Happiness (شادی)
Fun (تفریح)
Research (تحقیق)
۲. مواد، مایعات و گازها
این دسته شامل چیزهایی است که به صورت توده یا ماده در نظر گرفته میشوند.
Water (آب)
Coffee (قهوه)
Milk (شیر)
Rice (برنج)
Sugar (شکر)
Bread (نان)
Wood (چوب)
Air (هوا)
Gold (طلا)
Paper (کاغذ)
۳. اسمهای جمعی (Collective Nouns)
این اسمها به مجموعهای از اشیاء اشاره دارند اما خودشان به صورت مفرد در نظر گرفته میشوند.
Furniture (مبلمان)
Luggage (چمدان)
Equipment (تجهیزات)
Jewelry (جواهرات)
Traffic (ترافیک)
۴. پدیدههای طبیعی
Weather (آب و هوا)
Rain (باران)
Snow (برف)
Sunshine (نور خورشید)
Lightning (صاعقه)
چگونه اسامی غیر قابل شمارش را بشماریم؟
برای اینکه بتوانید مقدار یا تعداد این اسمها را بیان کنید، باید از کلمات یا عبارتهای خاصی استفاده کنید که به آنها "واحدهای اندازهگیری" میگویند.
a piece of advice (یک نصیحت)
a bottle of water (یک بطری آب)
a slice of bread (یک تکه نان)
a kilo of rice (یک کیلو برنج)
a piece of furniture (یک تکه مبلمان)
به خاطر داشته باشید که استفاده از این واحدها، اسم اصلی را همچنان غیر قابل شمارش نگه میدارد.
نکته مهم
برخی از اسمها ممکن است در یک زبان قابل شمارش باشند، اما در انگلیسی غیر قابل شمارش محسوب میشوند. به عنوان مثال، در فارسی میگوییم "یک خبر" یا "دو خبر"، اما در انگلیسی کلمه news همیشه غیر قابل شمارش است. (It's a bad news.)
👈🔹سریال دو دختر ورشکسته یا بخند و انگلیسی یاد بگیر 2 broke girls
Telegram
خودآموزهای زبان انگلیسی
💢💢💢💢👇👇💢💢💢💢
👈🔹سریال دو دختر ورشکسته یا
2 broke girls
برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید 👇
با دو دختر ورشکسته بخند و انگلیسی یاد بگیر
فایل زیرنویس انگلیسیشم دانلود شده کنارشه که باید با اپلیکیشن مخصوص فیلم اضافه کنید.
بخندید و سرعت یادگیری زبان انگلیسی…
👈🔹سریال دو دختر ورشکسته یا
2 broke girls
برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید 👇
با دو دختر ورشکسته بخند و انگلیسی یاد بگیر
فایل زیرنویس انگلیسیشم دانلود شده کنارشه که باید با اپلیکیشن مخصوص فیلم اضافه کنید.
بخندید و سرعت یادگیری زبان انگلیسی…