آدمیزاد موجود عجیبی است !
برای هدایتش ۱۲۴۰۰۰ پیامبر کفایت نکرد اما برای گمراه کردنش یک شیطان کافی بود!!!
@ThinkTogether 🌱
برای هدایتش ۱۲۴۰۰۰ پیامبر کفایت نکرد اما برای گمراه کردنش یک شیطان کافی بود!!!
@ThinkTogether 🌱
حکایتی Old ولی Gold👇
مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده ، شک كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین، تمام روز او را زیر نظر گرفت!
متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد ، مثل یك دزد راه می رود ، مثل دزدی كه میخواهد چیزی را پنهان كند پچ پچ می كند،
آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكایت كند ، اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد!
زنش آن را جابه جا كرده بود،
مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود، حرف می زند، و رفتار میكند!
⭕️همیشه این نکته را به یاد داشته باشید
که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم!
@ThinkTogether 🌱
مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده ، شک كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین، تمام روز او را زیر نظر گرفت!
متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد ، مثل یك دزد راه می رود ، مثل دزدی كه میخواهد چیزی را پنهان كند پچ پچ می كند،
آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكایت كند ، اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد!
زنش آن را جابه جا كرده بود،
مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود، حرف می زند، و رفتار میكند!
⭕️همیشه این نکته را به یاد داشته باشید
که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم!
@ThinkTogether 🌱
⭕️آنان كه هميشه و مداوم از زندگی گله و شكايت دارند، بسیار كمتر از ديگران برای نبرد روزانه آماده هستند.
@ThinkTogether 🌱
@ThinkTogether 🌱
⭕️مقاله(دلار )
اگر کسی میخواهد ارزش نقدینگی خود را حفظ کند میتواند از بانک ملی سکهی بهار آزادی بخرد که برای شش ماه و یکسال پیشفروش میکند. نرخ سکه تقریبا حول و حوش ارز یکسال قبل است.
اگر کسی نیاز به ارز فوری دارد مثلا مریض دارد یا باید برای بستگانش ارز بفرستد یا تاجری است که نیاز به آن دارد طبعا در این بازار اذیت میشود اما کسی که میخواهد سرمایهاش را تبدیل به دلار کند و فلنگ را ببندد یک موجود ترسویی بیش نیست. بدتر از او کسی است که میخواهد در این بازار دلالی کند.
این دلالها انگلهایی هستند که در همهجای این مملکت وجود دارند وقتی که سیستم ضعیف میشود اینها فعال میشوند. کافی است در این مملکت جنگ شود یا تحریمی صورت بگیرد یا تهدیدی بوقوع بپیوندد یا حتی برف ببارد یا زلزله بیاید.
این زالوصفتان همانها هستند که چادر زلزلهزدهها را میدزدند. کت و شلواری را که فلان تولید کننده به زلزلهزدهها اهدا کرده میدزدند. حتی از دزدیدن غذای آنها ابا نمیکنند. دلالهای زالو صفت که خود را وسط بازار میاندازند همان تاکسی است که در برف تهران یک میلیون تومان کرایه گرفت تا مسافر را به شهر برساند.
دلارفروش همان تقلبکنندهی صنعت غذایی است که پالم داخل شیر میریزد. همان پزشکی است که بیشتر از نرخ قانونی و عرفی از مریض پول گرفت. همان بیمهایست که اسم خود را به دروغ بیمه گذاشت.
همان مدیرکلی است که رشوه گرفت یا رانتخواری کرد. همان رییس بانکی است که درصدش را میگیرد. همان آخوندی است که پول میگیرد تا بین فقرا تقسیم کند اما بین اقربا تقسیم میکند. این لیست خیلی طولانی است.
ما ملت بیماری شدهایم. چه کسی ما را به این روز انداخته است؟ چطور ما به اینجا رسیدهایم؟ شما بهتر میدانید.
قبل از همه پیشتازان یک ملت خود باید الگو و نمونه باشند. گاندی مردی که هند را از سلطهی انگلستان نجات داد، روی زمین میخوابید. لباس خودش را خودش نخریسی میکرد. ایل و تبارش اهل اختلاس نبودند. با مخالفینش مهربان بود.
ژاپنیها در سونامی فوکوشیما نشان دادند که ملت متفاوتی هستند. مترصد بدبختی ملتشان نیستند تا سودجویی کنند.
حکومت چین اختلاسگران را فوج فوج دستگیر و اعدام میکند چون میداند اقتصاد دوم جهان در مملکتی با یک میلیارد و سیصد و هشتاد میلیون جمعیت اگر سررشته از دستش دربرود شیرازه از هم میپاشد.
در آمریکا همه در برابر قانون برابرند. هرچقدر به ملتهای دیگر ظلم میکنند اما در بین خودشان اهل تعارف نیستند.
مسنجر فیسبوک در آنجا حکم تلگرام در ایران را دارد. فیسبوک متهم است که اطلاعات را فروخته است. رییسش برای شهادت احضار شده است و باید در برابر مجلس آمریکا جواب پس بدهد.
در ایران ولی حوزهی خصوصی و قانون بارهاوبارها از سوی قدرتمداران به مسخره گرفته میشود.
مشکل ایران داشتن یا نداشتن بمب اتم و موشک بالستیک نیست. مشکل ما این است که پایبند قانون و قول و قرار و وعدهی خود و اخلاقی که ادعایش را میکنیم نیستیم.
خیلی راحت و آسان دروغ میگوییم. چون قدرت داریم زور میگوییم. تقلب میکنیم. چاه عمیق میزنیم و سفرهی زیرزمینی را نابود میکنیم. اسکله میزنیم و قاچاق وارد میکنیم. حقحساب میگیریم و اختلاس و رانتخواری میکنیم.
از مردم برای کاری رای میگیریم و کار دیگری میکنیم. قانون را به راحتی آب خوردن زیرپا میگذاریم و در عین حال میخواهیم بر دنیا سروری کنیم و در سال 1404 قدرت اول غرب آسیا شویم و شرق و غرب عالم از ما حساب ببرد.
متاسفانه دنیای واقعی با دنیای خیال، دو چیز کاملا متفاوت است. ما باید از خیال و توهم بیرون آییم و با خودمان و مردممان صادق باشیم. ملتی که به اصول اخلاقیش وفادار باشد و از فهم زمانهی خود عاجز نباشد، میتواند در دنیا بهترین باشد. آنچه ملتها را بر دشمنانشان پیروز میکند این است.
تاریخ پر است از درهم شکستن قدرت های تا دندان مسلحی مثل ترامپها و بنسلمانها، در برابر قدرتهایی با وسایل جنگی ابتدایی.
🔆ملتهای پیروز ملت هایی بودهاند که به اخلاق انسانی وفادار بودهاند و زمانه را دقیق میشناختهاند./محمد حسین غیاثی
#مقاله
#فساد
@ThinkTogether 🌱
اگر کسی میخواهد ارزش نقدینگی خود را حفظ کند میتواند از بانک ملی سکهی بهار آزادی بخرد که برای شش ماه و یکسال پیشفروش میکند. نرخ سکه تقریبا حول و حوش ارز یکسال قبل است.
اگر کسی نیاز به ارز فوری دارد مثلا مریض دارد یا باید برای بستگانش ارز بفرستد یا تاجری است که نیاز به آن دارد طبعا در این بازار اذیت میشود اما کسی که میخواهد سرمایهاش را تبدیل به دلار کند و فلنگ را ببندد یک موجود ترسویی بیش نیست. بدتر از او کسی است که میخواهد در این بازار دلالی کند.
این دلالها انگلهایی هستند که در همهجای این مملکت وجود دارند وقتی که سیستم ضعیف میشود اینها فعال میشوند. کافی است در این مملکت جنگ شود یا تحریمی صورت بگیرد یا تهدیدی بوقوع بپیوندد یا حتی برف ببارد یا زلزله بیاید.
این زالوصفتان همانها هستند که چادر زلزلهزدهها را میدزدند. کت و شلواری را که فلان تولید کننده به زلزلهزدهها اهدا کرده میدزدند. حتی از دزدیدن غذای آنها ابا نمیکنند. دلالهای زالو صفت که خود را وسط بازار میاندازند همان تاکسی است که در برف تهران یک میلیون تومان کرایه گرفت تا مسافر را به شهر برساند.
دلارفروش همان تقلبکنندهی صنعت غذایی است که پالم داخل شیر میریزد. همان پزشکی است که بیشتر از نرخ قانونی و عرفی از مریض پول گرفت. همان بیمهایست که اسم خود را به دروغ بیمه گذاشت.
همان مدیرکلی است که رشوه گرفت یا رانتخواری کرد. همان رییس بانکی است که درصدش را میگیرد. همان آخوندی است که پول میگیرد تا بین فقرا تقسیم کند اما بین اقربا تقسیم میکند. این لیست خیلی طولانی است.
ما ملت بیماری شدهایم. چه کسی ما را به این روز انداخته است؟ چطور ما به اینجا رسیدهایم؟ شما بهتر میدانید.
قبل از همه پیشتازان یک ملت خود باید الگو و نمونه باشند. گاندی مردی که هند را از سلطهی انگلستان نجات داد، روی زمین میخوابید. لباس خودش را خودش نخریسی میکرد. ایل و تبارش اهل اختلاس نبودند. با مخالفینش مهربان بود.
ژاپنیها در سونامی فوکوشیما نشان دادند که ملت متفاوتی هستند. مترصد بدبختی ملتشان نیستند تا سودجویی کنند.
حکومت چین اختلاسگران را فوج فوج دستگیر و اعدام میکند چون میداند اقتصاد دوم جهان در مملکتی با یک میلیارد و سیصد و هشتاد میلیون جمعیت اگر سررشته از دستش دربرود شیرازه از هم میپاشد.
در آمریکا همه در برابر قانون برابرند. هرچقدر به ملتهای دیگر ظلم میکنند اما در بین خودشان اهل تعارف نیستند.
مسنجر فیسبوک در آنجا حکم تلگرام در ایران را دارد. فیسبوک متهم است که اطلاعات را فروخته است. رییسش برای شهادت احضار شده است و باید در برابر مجلس آمریکا جواب پس بدهد.
در ایران ولی حوزهی خصوصی و قانون بارهاوبارها از سوی قدرتمداران به مسخره گرفته میشود.
مشکل ایران داشتن یا نداشتن بمب اتم و موشک بالستیک نیست. مشکل ما این است که پایبند قانون و قول و قرار و وعدهی خود و اخلاقی که ادعایش را میکنیم نیستیم.
خیلی راحت و آسان دروغ میگوییم. چون قدرت داریم زور میگوییم. تقلب میکنیم. چاه عمیق میزنیم و سفرهی زیرزمینی را نابود میکنیم. اسکله میزنیم و قاچاق وارد میکنیم. حقحساب میگیریم و اختلاس و رانتخواری میکنیم.
از مردم برای کاری رای میگیریم و کار دیگری میکنیم. قانون را به راحتی آب خوردن زیرپا میگذاریم و در عین حال میخواهیم بر دنیا سروری کنیم و در سال 1404 قدرت اول غرب آسیا شویم و شرق و غرب عالم از ما حساب ببرد.
متاسفانه دنیای واقعی با دنیای خیال، دو چیز کاملا متفاوت است. ما باید از خیال و توهم بیرون آییم و با خودمان و مردممان صادق باشیم. ملتی که به اصول اخلاقیش وفادار باشد و از فهم زمانهی خود عاجز نباشد، میتواند در دنیا بهترین باشد. آنچه ملتها را بر دشمنانشان پیروز میکند این است.
تاریخ پر است از درهم شکستن قدرت های تا دندان مسلحی مثل ترامپها و بنسلمانها، در برابر قدرتهایی با وسایل جنگی ابتدایی.
🔆ملتهای پیروز ملت هایی بودهاند که به اخلاق انسانی وفادار بودهاند و زمانه را دقیق میشناختهاند./محمد حسین غیاثی
#مقاله
#فساد
@ThinkTogether 🌱
⭕️مشتريان با ارزش :
در اوزاكا، شيرينی سرای بسيار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شيرينیهای خوشمزهای بود كه میپخت. مشتریهای بسيار ثروتمندی به اين مغازه میآمدند، چون قيمت شيرينیها بسيار گران بود. صاحب فروشگاه هميشه در همان عقب مغازه بود و هيچ وقت برای خوشآمد مشتریها به اين طرف نمیآمد. مهم نبود كه مشتری چقدر ثروتمند است.
يك روز مرد فقيری با لباسهای مندرس و موهای ژوليده وارد فروشگاه شد و عمداً نزديك پيشخوان آمد. قبل از آن كه مرد فقير به پيشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بيرون پريد و فروشندگان را به كناری كشيد و با تواضع فراوان به آن مرد فقير خوش آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جيبهايش را بگردد تا پولی براي يك تكه شيرينی بيابد.
صاحب فروشگاه خيلی مؤدبانه شيرينی را در دستهای مرد فقير قرار داد و هنگامی كه او فروشگاه را ترك میكرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظيم میكرد.
وقتی مشتری فقير رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت كنند و پرسيدند كه در حالی كه برای مشتریهای ثروتمند از جای خود بلند نمیشويد، چرا برای مردی فقير شخصاً به خدمت حاضر شديد.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: «مرد فقير همه ی پولی را كه داشت برای يك تكه شيرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. اين شيرينی برای او واقعاً لذيذ بود. شيرينی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر كه برای مرد فقير، خوب و باارزش است.
@ThinkTogether 🌱
در اوزاكا، شيرينی سرای بسيار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شيرينیهای خوشمزهای بود كه میپخت. مشتریهای بسيار ثروتمندی به اين مغازه میآمدند، چون قيمت شيرينیها بسيار گران بود. صاحب فروشگاه هميشه در همان عقب مغازه بود و هيچ وقت برای خوشآمد مشتریها به اين طرف نمیآمد. مهم نبود كه مشتری چقدر ثروتمند است.
يك روز مرد فقيری با لباسهای مندرس و موهای ژوليده وارد فروشگاه شد و عمداً نزديك پيشخوان آمد. قبل از آن كه مرد فقير به پيشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بيرون پريد و فروشندگان را به كناری كشيد و با تواضع فراوان به آن مرد فقير خوش آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جيبهايش را بگردد تا پولی براي يك تكه شيرينی بيابد.
صاحب فروشگاه خيلی مؤدبانه شيرينی را در دستهای مرد فقير قرار داد و هنگامی كه او فروشگاه را ترك میكرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظيم میكرد.
وقتی مشتری فقير رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت كنند و پرسيدند كه در حالی كه برای مشتریهای ثروتمند از جای خود بلند نمیشويد، چرا برای مردی فقير شخصاً به خدمت حاضر شديد.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: «مرد فقير همه ی پولی را كه داشت برای يك تكه شيرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. اين شيرينی برای او واقعاً لذيذ بود. شيرينی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر كه برای مرد فقير، خوب و باارزش است.
@ThinkTogether 🌱
⭕️تصویر بالا: قرارداد خرید 450 واگن از یک شرکت چینی.
تصویر پایین: کارگران به خاکستر نشسته شرکت واگن پارس!!
⚠️حمایت از کالای ملی به عمل برآید و به شعار دادن نیست!!
@ThinkTogether 🌱
تصویر پایین: کارگران به خاکستر نشسته شرکت واگن پارس!!
⚠️حمایت از کالای ملی به عمل برآید و به شعار دادن نیست!!
@ThinkTogether 🌱
آدولف هیتلر و جوزف استالین روی هم 40 میلیون انسان را کشتند, اما هردو نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شدند
@ThinkTogether 🌱
@ThinkTogether 🌱
اكثر انسانها حتی جسارت دور ريختن لباسهايی كه مدتهاست بدون استفاده در كمدهايشان آويخته شده را ندارند
بعد از آنها توقع داريم كه باورهای غلطی را كه قرن هاست در ذهنشان زنجير شده است به راحتي كنار بگذارند و دور بريزند ...
جهل نرمترين بالشی است كه بشر ميتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد ...
👤 گاندی
@ThinkTogether 🌱
بعد از آنها توقع داريم كه باورهای غلطی را كه قرن هاست در ذهنشان زنجير شده است به راحتي كنار بگذارند و دور بريزند ...
جهل نرمترين بالشی است كه بشر ميتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد ...
👤 گاندی
@ThinkTogether 🌱
ما خرقهى رسم از سر انداختهايم
سر را، بَدَل خِرقه، در انداختهايم
هر چيز كه سرِ راهِ ما خواهد بود
گر خود همه جان است، برانداختهايم
۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی🌹
@ThinkTogether 🌱
سر را، بَدَل خِرقه، در انداختهايم
هر چيز كه سرِ راهِ ما خواهد بود
گر خود همه جان است، برانداختهايم
۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی🌹
@ThinkTogether 🌱
⭕️در زندگی هیچ چیزی نیست که در یک وضعیت ثابت باقی بماند؛ هیچ خط مستقیمی وجود ندارد، همه چیز خمیده است، اگر پیشرفت نمی کنید پس در حال پسرفت هستید.
👤جف اولسون
@ThinkTogether 🌱
👤جف اولسون
@ThinkTogether 🌱
⭕️موانع ارتباطی"سه میم و سه ت"
در تمامی فضاهای ارتباط انسانی، موانع مشخصی وجود دارند که به فرستادن و دریافت درست پیام، آسیب می زنند.
این موانع به "سه میم و سه ت" معروفند که در زیر آورده ایم :
-مخالفت
-مچ گیری
-ملامت
-تحکم
-تحمیل
-تحقیر
@ThinkTogether 🌱
در تمامی فضاهای ارتباط انسانی، موانع مشخصی وجود دارند که به فرستادن و دریافت درست پیام، آسیب می زنند.
این موانع به "سه میم و سه ت" معروفند که در زیر آورده ایم :
-مخالفت
-مچ گیری
-ملامت
-تحکم
-تحمیل
-تحقیر
@ThinkTogether 🌱
اکثر مردم شکستها و گذشتهی خود را مانند کوهی بر دوش خود حمل میکنند، در حالیکه باید از آنها بالا بروند تا به قلهی موفقیت برسند!!!
@ThinkTogether 🌱
@ThinkTogether 🌱
⭕️موانع ارتباطی"سه میم و سه ت"
در تمامی فضاهای ارتباط انسانی، موانع مشخصی وجود دارند که به فرستادن و دریافت درست پیام، آسیب می زنند.
این موانع به "سه میم و سه ت" معروفند که در زیر آورده ایم :
-مخالفت
-مچ گیری
-ملامت
-تحکم
-تحمیل
-تحقیر
@ThinkTogether 🌱
در تمامی فضاهای ارتباط انسانی، موانع مشخصی وجود دارند که به فرستادن و دریافت درست پیام، آسیب می زنند.
این موانع به "سه میم و سه ت" معروفند که در زیر آورده ایم :
-مخالفت
-مچ گیری
-ملامت
-تحکم
-تحمیل
-تحقیر
@ThinkTogether 🌱
داستان راننده تاکسی در سنگاپور
هشت سال پیش به یک راننده تاکسی در سنگاپور، یک بیزینس کارت دادم تا طبق آدرس، من را به جای خاصی برساند.
راننده در آخرین نقطه، دور یک ساختمان پیچید. تاکسی متر یازده دلار نشون می داد اما او فقط ده دلار گرفت.
به او گفتم آقای هنری! تاکسی متر یازده تا نشان می دهد چرا ده دلار حساب کردی؟
او پاسخ داد: "آقا، من یک راننده تاکسی هستم، در واقع باید شما را مستقیم به مقصد می رساندم. از آنجا که محل دقیق را بلد نبودم، مجبور شدم دور ساختمان بگردم. اگر مستقیم آورده بودمت، می شد ده دلار."
سپس ادامه داد: "سنگاپور یک مقصد جهانی جهانگردی است و آدمهای زیادی برای سفر های سه چهار روزه به اینجا می آیند. بعد از رد شدن از بخش گمرک و مهاجرت، اولین تجربه معمولا راننده تاکسی است، و اگر این تجربه خوب نباشد، سه چهار روز باقیمانده هم دلچسب و شیرین نخواهد بود!"
او گفت: "جناب، من راننده تاکسی نیستم، من سفیر ملت سنگاپور هستم، یک سفیر بدون پاسپورت دیپلماتیک!"
ظاهرا او تا بیش از کلاس هشتم درس نخوانده بود، اما در نظر من یک آدم حرفه ای و رفتارش منعکس کننده سرافرازی و غرور در عملکرد و شخصیتش بود.
☑️ بنابراین، ما برای حرفه ای بودن به بیش از صلاحیت ها و مدارک حرفه ای نیاز داریم. و به عبارت دیگر؛ حرفه ای بودن همراه با رفتار و ارزش های انسانی است که تفاوت ها را مشخص می کند و دانش، مهارت، پول، تحصیلات، همه بعد از آن می آید. اول از همه، ملاک؛ ارزش های انسانی، صداقت و درستی است!
حرفه ای گری به کاری نیست که داریم انجام می دهیم، بلکه به این است که آن کار را چگونه انجام می دهیم!
☑️این همان تبلور بعد سوم هوش است که جک ما؛ موسس و رئیس علی بابا از آن می گوید. این نه آی کیو و هوش هیجانی، بلکه هوش عشقی یا ال کیو است که بکار بردن آن؛ متمایز کننده یک فرد یا شرکت از سایرین خواهد بود! هوشی که فراتر از دو دو تا چهارتا رفته و انسانیت و اخلاق محور است!
بشر با دو هوش آی کیو و ای کیو منهای ال کیو نشان داده که می تواند جهان را ویران کند!
A nation is great not by its size alone. It is the will, the cohesion, the stamina, the discipline of its people and the quality of their leaders which ensure it an honourable place in history!
Lee Kuan Yew
☑️ بزرگی یک ملت تنها به اندازه جغرافیایی آن نیست.
اراده، انسجام، استقامت، انضباط مردم و کیفیت رهبرانش است که آنرا به سرزمینی لایق احترام در تاریخ تبدیل می کند!
لی کوآن یو؛ اولین نخست وزیر سنگاپور
👤شیو کِرا، نویسنده و مربی مدیریت
هشت سال پیش به یک راننده تاکسی در سنگاپور، یک بیزینس کارت دادم تا طبق آدرس، من را به جای خاصی برساند.
راننده در آخرین نقطه، دور یک ساختمان پیچید. تاکسی متر یازده دلار نشون می داد اما او فقط ده دلار گرفت.
به او گفتم آقای هنری! تاکسی متر یازده تا نشان می دهد چرا ده دلار حساب کردی؟
او پاسخ داد: "آقا، من یک راننده تاکسی هستم، در واقع باید شما را مستقیم به مقصد می رساندم. از آنجا که محل دقیق را بلد نبودم، مجبور شدم دور ساختمان بگردم. اگر مستقیم آورده بودمت، می شد ده دلار."
سپس ادامه داد: "سنگاپور یک مقصد جهانی جهانگردی است و آدمهای زیادی برای سفر های سه چهار روزه به اینجا می آیند. بعد از رد شدن از بخش گمرک و مهاجرت، اولین تجربه معمولا راننده تاکسی است، و اگر این تجربه خوب نباشد، سه چهار روز باقیمانده هم دلچسب و شیرین نخواهد بود!"
او گفت: "جناب، من راننده تاکسی نیستم، من سفیر ملت سنگاپور هستم، یک سفیر بدون پاسپورت دیپلماتیک!"
ظاهرا او تا بیش از کلاس هشتم درس نخوانده بود، اما در نظر من یک آدم حرفه ای و رفتارش منعکس کننده سرافرازی و غرور در عملکرد و شخصیتش بود.
☑️ بنابراین، ما برای حرفه ای بودن به بیش از صلاحیت ها و مدارک حرفه ای نیاز داریم. و به عبارت دیگر؛ حرفه ای بودن همراه با رفتار و ارزش های انسانی است که تفاوت ها را مشخص می کند و دانش، مهارت، پول، تحصیلات، همه بعد از آن می آید. اول از همه، ملاک؛ ارزش های انسانی، صداقت و درستی است!
حرفه ای گری به کاری نیست که داریم انجام می دهیم، بلکه به این است که آن کار را چگونه انجام می دهیم!
☑️این همان تبلور بعد سوم هوش است که جک ما؛ موسس و رئیس علی بابا از آن می گوید. این نه آی کیو و هوش هیجانی، بلکه هوش عشقی یا ال کیو است که بکار بردن آن؛ متمایز کننده یک فرد یا شرکت از سایرین خواهد بود! هوشی که فراتر از دو دو تا چهارتا رفته و انسانیت و اخلاق محور است!
بشر با دو هوش آی کیو و ای کیو منهای ال کیو نشان داده که می تواند جهان را ویران کند!
A nation is great not by its size alone. It is the will, the cohesion, the stamina, the discipline of its people and the quality of their leaders which ensure it an honourable place in history!
Lee Kuan Yew
☑️ بزرگی یک ملت تنها به اندازه جغرافیایی آن نیست.
اراده، انسجام، استقامت، انضباط مردم و کیفیت رهبرانش است که آنرا به سرزمینی لایق احترام در تاریخ تبدیل می کند!
لی کوآن یو؛ اولین نخست وزیر سنگاپور
👤شیو کِرا، نویسنده و مربی مدیریت