Forwarded from اتچ بات
#تاریخ
⚔ سربداران
زوال از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغولها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت...
برخی از قبایل مغولها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمیکردند!
مغولها همه گونه حقی داشتند!
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند...
ایرانیان برایشان حتی برده نبودند، احشام بودند!
در دوره ی تسلط مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود داشته که حتا در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند.
ولی سرانجام سرنگونی از یک روستا شروع شد.
ابن اثیر مینویسد یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد! هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک نفر او را کشت!
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع میشود؛ چند مغول بیابانگرد به خانه ی ایندو میروند و زنان و دخترانشان را طلب میکنند؛ بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت میکنند و مغولان را میکشند؛ مردم باشتین اول میترسند، ولی مرد شجاعی به نام عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریههای اطراف میرسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را میکشند. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین میفرستد، ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام میشود.
در چند روستا، مردم مغولان را میکشند و خبرهای مغولکشی کمکم زیاد میشود؛ عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد. فوجفوج مردمان بهستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد.
پس از صد و بیست سال، ایرانیان بر مغولها پیروز میشوند.
آن روز حتماً پرشکوه بوده است!
طغای تیمور ایلخان مغول، یک ایلچی مغول را میفرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم میکشند و از طغایتیمور میخواهند که اطاعت کند.
سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند و این نقطه ی پایان ایلخانان مغول است.
همان لحظهای که سیف فرغانی انتظارش را میکشید:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت، غبارش فرونشست
باد سُم خران شما نیز بگذرد
در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
📖 چگونه حكومت ١٢٠ ساله مغول به پایان رسید؟
✍ سیدعلیرضا شفیعی مطهر
@ThinkTogether
💬 سربداران نام جنبشی از ایرانیان، در سده ی هشتم خورشیدی بود. پس از یکصد و بیست سال چیرگی قوم تاتار و مغول بر ایران و بسیاری از مناطق آسیا، جنبشی مردمی در باشتین و سبزوار خراسان علیه ستم و تعدی فرمانروایان مغول و عاملان آنان با شعار (سر به دار می دهیم، تن به ذلت نمی دهیم) رخ داد. از تلاش پیگیر رهبران آزاده این قیام، منجر به تشکیل حکومت مستقل ملی ایرانی در خراسان شد.
⛓🕊
@ThinkTogether
⚔ سربداران
زوال از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغولها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت...
برخی از قبایل مغولها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمیکردند!
مغولها همه گونه حقی داشتند!
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند...
ایرانیان برایشان حتی برده نبودند، احشام بودند!
در دوره ی تسلط مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود داشته که حتا در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمیکردند.
ولی سرانجام سرنگونی از یک روستا شروع شد.
ابن اثیر مینویسد یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد! هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک نفر او را کشت!
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع میشود؛ چند مغول بیابانگرد به خانه ی ایندو میروند و زنان و دخترانشان را طلب میکنند؛ بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت میکنند و مغولان را میکشند؛ مردم باشتین اول میترسند، ولی مرد شجاعی به نام عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریههای اطراف میرسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را میفرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را میکشند. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین میفرستد، ولی حالا خیلیها جرأت مقاومت پیدا میکنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام میشود.
در چند روستا، مردم مغولان را میکشند و خبرهای مغولکشی کمکم زیاد میشود؛ عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشتهاش میگذارد. فوجفوج مردمان بهستوه آمده از ستم مغولها به باشتین میروند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز میشود و سبزوار فتح میگردد.
پس از صد و بیست سال، ایرانیان بر مغولها پیروز میشوند.
آن روز حتماً پرشکوه بوده است!
طغای تیمور ایلخان مغول، یک ایلچی مغول را میفرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم میکشند و از طغایتیمور میخواهند که اطاعت کند.
سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند و این نقطه ی پایان ایلخانان مغول است.
همان لحظهای که سیف فرغانی انتظارش را میکشید:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت، غبارش فرونشست
باد سُم خران شما نیز بگذرد
در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
📖 چگونه حكومت ١٢٠ ساله مغول به پایان رسید؟
✍ سیدعلیرضا شفیعی مطهر
@ThinkTogether
💬 سربداران نام جنبشی از ایرانیان، در سده ی هشتم خورشیدی بود. پس از یکصد و بیست سال چیرگی قوم تاتار و مغول بر ایران و بسیاری از مناطق آسیا، جنبشی مردمی در باشتین و سبزوار خراسان علیه ستم و تعدی فرمانروایان مغول و عاملان آنان با شعار (سر به دار می دهیم، تن به ذلت نمی دهیم) رخ داد. از تلاش پیگیر رهبران آزاده این قیام، منجر به تشکیل حکومت مستقل ملی ایرانی در خراسان شد.
⛓🕊
@ThinkTogether
Telegram
attach 📎
#نکته
#بخشی از یک کتاب
🌸 آهستگی و پیوستگی
کارهای عالم بدینسان میرود.
نبینی صُلح و دوستیِ بهار
در آغاز، اندک اندک گرمیای مینماید
و آنگه بیشتر؟
و درختان نگر
که چون اندک اندک پیش میآیند:
اول تبسّمى،
آنگه اندک اندک، رختها را از برگ و میوه پیدا میکند
و درویشانه و صوفیانه،
همه را در میان مینهد
و هرچه دارد جمله در میبازد.
پس کارهای عالم را و عقبا را،
جمله را،
هرکه اِشتاب کرد و در اولِ کار مبالغه نمود،
آن کار میسّرِ او نشد.
📖 فیه ما فیه
✍ مولانا
اِشتاب: عجله
@ThinkTogether
🌸🍃🌳
#بخشی از یک کتاب
🌸 آهستگی و پیوستگی
کارهای عالم بدینسان میرود.
نبینی صُلح و دوستیِ بهار
در آغاز، اندک اندک گرمیای مینماید
و آنگه بیشتر؟
و درختان نگر
که چون اندک اندک پیش میآیند:
اول تبسّمى،
آنگه اندک اندک، رختها را از برگ و میوه پیدا میکند
و درویشانه و صوفیانه،
همه را در میان مینهد
و هرچه دارد جمله در میبازد.
پس کارهای عالم را و عقبا را،
جمله را،
هرکه اِشتاب کرد و در اولِ کار مبالغه نمود،
آن کار میسّرِ او نشد.
📖 فیه ما فیه
✍ مولانا
اِشتاب: عجله
@ThinkTogether
🌸🍃🌳
#پندک
اگر دوست دارین بچهتون کتابخون بشه، باید خود شما هم کتاب بخونید،
اگه مامان و بابا، اهل سیگار و قلیون
هستن،
نمیتونن انتظار داشته باشن که
بچهشون شاهنامهی فردوسی و هملت شکسپیر دوست داشته باشه!
@ThinkTogether
📚🌺🍃
اگر دوست دارین بچهتون کتابخون بشه، باید خود شما هم کتاب بخونید،
اگه مامان و بابا، اهل سیگار و قلیون
هستن،
نمیتونن انتظار داشته باشن که
بچهشون شاهنامهی فردوسی و هملت شکسپیر دوست داشته باشه!
@ThinkTogether
📚🌺🍃
Forwarded from وطنیولی 🇮🇷 راه وطن
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی از عزاداری سنتی ایرانی در باکو 77 سال قبل این فیلم در سال 1941 ضبط شده است . این شیوه و سبک نوعی عزاداری دارای ریتم خاص برگرفته از موسیقی مذهبی (تعزیه خوانی) کاملا ایرانی است که از قدیم الایام در مناطق آذری نشین اجرا می شد
#فرهنگ
♣️ برای نذر كردن همیشه نبايد خيلی هزينه كنيم
@ThinkTohether
هیچوقت فکر کرده اید که می توان تعریف نذر کردن را تغییر داد؟
مثلن بجای پول و غذا و شربت...
می توانید برای مدت معین هیچ چیز را دور نریزید و حتا خرده نان را هم برای گنجشکها بریزید.
می توانید نذر کنید تا یک ماه هیچ جا آشغال نریزید و اگر کسی ریخت آن را بردارید و در سطل زباله بیندازید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز آب به اندازه ی نیاز مصرف کنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز ریا نکنید. از کارتان نزنید. دروغ نگید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز به کسی تعارف بیجا نکنید. درباره ی زندگی خصوصی دیگران پرس و جو نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز با واقعیتها زندگی کنید. مثلن تا زمانی که از درستی چیزی مطمئن نیستید، آن را در گروهتان پخش نکنید. یا برای کسی تعریف نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز گفتگوهای پوچ و بیحاصل را طولانی نکنید.
می توانید نذر کنید یک هسته میوه کنار خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او پاسداری کنید.
می توانید کتابی سودمند یا آگاهی بخش را ترجمه کنید و به صورت رایگان در اینترنت نشر دهید.
نذر کردن فقط قیمه و مرغ بخاطر چشم و هم چشمی نیست...
میتوان نذر کرد خوب بودن را، سازنده بودن را...
و اگر این مفاهیم و حرکتها را همرسانی و ترویج کنی، آدمهای بیشتری را با خودت همراه می کنی و ناگهان می بینی در کشور و ملت ما خیلی چیزها بهتر شده
@ThinkTohether
🇮🇷🦠🍃
♣️ برای نذر كردن همیشه نبايد خيلی هزينه كنيم
@ThinkTohether
هیچوقت فکر کرده اید که می توان تعریف نذر کردن را تغییر داد؟
مثلن بجای پول و غذا و شربت...
می توانید برای مدت معین هیچ چیز را دور نریزید و حتا خرده نان را هم برای گنجشکها بریزید.
می توانید نذر کنید تا یک ماه هیچ جا آشغال نریزید و اگر کسی ریخت آن را بردارید و در سطل زباله بیندازید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز آب به اندازه ی نیاز مصرف کنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز ریا نکنید. از کارتان نزنید. دروغ نگید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز به کسی تعارف بیجا نکنید. درباره ی زندگی خصوصی دیگران پرس و جو نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز با واقعیتها زندگی کنید. مثلن تا زمانی که از درستی چیزی مطمئن نیستید، آن را در گروهتان پخش نکنید. یا برای کسی تعریف نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز گفتگوهای پوچ و بیحاصل را طولانی نکنید.
می توانید نذر کنید یک هسته میوه کنار خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او پاسداری کنید.
می توانید کتابی سودمند یا آگاهی بخش را ترجمه کنید و به صورت رایگان در اینترنت نشر دهید.
نذر کردن فقط قیمه و مرغ بخاطر چشم و هم چشمی نیست...
میتوان نذر کرد خوب بودن را، سازنده بودن را...
و اگر این مفاهیم و حرکتها را همرسانی و ترویج کنی، آدمهای بیشتری را با خودت همراه می کنی و ناگهان می بینی در کشور و ملت ما خیلی چیزها بهتر شده
@ThinkTohether
🇮🇷🦠🍃
#بخشی از یک کتاب
- تو با من دشمنى دارى، معلومه
من زندانبان تو هستم...
+ من با تو دشمنى ندارم، من با رژيمى كـه تو در خدمت آنى، دشمنى دارم. تو هم مثل من يك زندانى هستى. عين زندانبانهاى تمام زندانهایديگر، چهدر ديكتاتورى چه در نظامهاى ديگر. وقتیكه دوباره آزادى در اين كشور مستقر شد، تازه خواهى فهميد چرا من اينطورى رفتار میكنم شماها قـربانى جهالت خودتان هسـتيد، گناهى نداريد. تقصير آنهايى است كه بـه شما دستور می دهند. بیرحمی در آن كسانى ست كـه حكمرانى مى كنند. تو بیرحم نيستى، فقط خنگى!
📖 يك مرد
✍ اوريانا فالاچى
@ThinkTogether
⛓⚔
- تو با من دشمنى دارى، معلومه
من زندانبان تو هستم...
+ من با تو دشمنى ندارم، من با رژيمى كـه تو در خدمت آنى، دشمنى دارم. تو هم مثل من يك زندانى هستى. عين زندانبانهاى تمام زندانهایديگر، چهدر ديكتاتورى چه در نظامهاى ديگر. وقتیكه دوباره آزادى در اين كشور مستقر شد، تازه خواهى فهميد چرا من اينطورى رفتار میكنم شماها قـربانى جهالت خودتان هسـتيد، گناهى نداريد. تقصير آنهايى است كه بـه شما دستور می دهند. بیرحمی در آن كسانى ست كـه حكمرانى مى كنند. تو بیرحم نيستى، فقط خنگى!
📖 يك مرد
✍ اوريانا فالاچى
@ThinkTogether
⛓⚔
#فرهنگ
💮 شعار سال تحصیلی ۱۳۲۹-۱۳۲۸ دانش آموزان دارالفنون:
۱. راست بگویید، راست بشنوید، راست بروید.
۲. آنچه را که میخواهید جسورانه و خردمندانه به دست آورید.
۳. میهن عزیز ما ایران نیازمند جوانان تندرست و داناست. ورزش کنید تا تندرست و توانا و دانش آموزید تا دانا و خردمند باشید.
۴. با خود تعهد جوانمردانه کنید که فریب ندهید، و کوشش کنید تا فریب هم نخورید. بنابراین در دوره زندگانی چشم و گوش خود را خوب باز و شنوا کنید.
📎 چقدر امروز ارزش این آموزهها را در مییابیم...
@ThinkTogether🌱
💮 شعار سال تحصیلی ۱۳۲۹-۱۳۲۸ دانش آموزان دارالفنون:
۱. راست بگویید، راست بشنوید، راست بروید.
۲. آنچه را که میخواهید جسورانه و خردمندانه به دست آورید.
۳. میهن عزیز ما ایران نیازمند جوانان تندرست و داناست. ورزش کنید تا تندرست و توانا و دانش آموزید تا دانا و خردمند باشید.
۴. با خود تعهد جوانمردانه کنید که فریب ندهید، و کوشش کنید تا فریب هم نخورید. بنابراین در دوره زندگانی چشم و گوش خود را خوب باز و شنوا کنید.
📎 چقدر امروز ارزش این آموزهها را در مییابیم...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from آذریها |Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️ اینجا شهر #لالی در استان عزیز #خوزستان است که صحنه بوسهی این دختر #میهن_دوست به وسیلهی دوربین مداربسته مدرسه ضبط شده است.
✅ مگر میشود از بوسهی پر از مهر و #عشق_به_میهن این شیردخت ایرانی بر #پرچم_ایران احساس غرور و افتخار نکرد؟! ❤️🇮🇷❤️
♨️ پخش گستردهی این ویدئو در شبکههای اجتماعی سبب راه افتادن پویشی با عنوان پویش #تقدیر_رئیس_جمهور_از_دختر_شهر_لالی توسط کاربران شده است.
@Ir_Azariha
✅ مگر میشود از بوسهی پر از مهر و #عشق_به_میهن این شیردخت ایرانی بر #پرچم_ایران احساس غرور و افتخار نکرد؟! ❤️🇮🇷❤️
♨️ پخش گستردهی این ویدئو در شبکههای اجتماعی سبب راه افتادن پویشی با عنوان پویش #تقدیر_رئیس_جمهور_از_دختر_شهر_لالی توسط کاربران شده است.
@Ir_Azariha
🌺🍂🌺🍂🌺🍂
🍂🌺🍂🌺
#نوستالژی
این شعر تقدیم به تمام متولّدین دهه های سی، چهل، پنجاه و شصت؛ که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند:
من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی!
قصّه ی افتادنِ دندانِ شیری از هُما
لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی!
قصّهٔ گاو حسن، دارا و سارا و امین
روزٍ بارانی، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی!
تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق!
بر سرِ کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی!
چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی!
داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ!
در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی!
هاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرش!
یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی!
هشت سال از دوره ی شیرین امّا تلخِ ما
پر ز آژیرِ خطر با حمله های موشکی!
تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
کاش می رفتم به آن دورانِ خوبم، دزدکی!
یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
من به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی!
دفترٍ مشقِ دبستانم ببین
پر ز مُهرِ آفرین، صد آفرین !
راستی آن دفترِ کاهی کجاست؟!
عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست؟!
باز آیا ریز علی ها زنده اند؟!
در حوادث جامه از تن کنده اند؟!
کاش حالا خاله کوکب زنده بود!
عطرِ نانش خانه را آکنده بود!
ای معلّم خاطر و یادت به خیر
یادٍ درسِ آب بابایت به خیر!
هرکجا هستید ، هستی نوشتان!
کامیابی گرمیِ آغوشتان!
هم کلاسیهای سالِ کودکم
دستهگلهایی ز یاس و میخکم!
باز از دل می کنم یادٍ شما
یادِ قلبِ ساده ی شادِ شما
آدمی سر زنده از یاد است، یاد!
رمزِ عمرِ آدمیزاد است یاد!
شادتان میخواهم و شادم کنید!
همکلاسیهای من یادم کنید!
🌺🍂🌺🍂
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
🍂🌺🍂🌺
#نوستالژی
این شعر تقدیم به تمام متولّدین دهه های سی، چهل، پنجاه و شصت؛ که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند:
من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی!
قصّه ی افتادنِ دندانِ شیری از هُما
لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی!
قصّهٔ گاو حسن، دارا و سارا و امین
روزٍ بارانی، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی!
تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق!
بر سرِ کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی!
چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی!
داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ!
در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی!
هاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرش!
یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی!
هشت سال از دوره ی شیرین امّا تلخِ ما
پر ز آژیرِ خطر با حمله های موشکی!
تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
کاش می رفتم به آن دورانِ خوبم، دزدکی!
یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
من به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی!
دفترٍ مشقِ دبستانم ببین
پر ز مُهرِ آفرین، صد آفرین !
راستی آن دفترِ کاهی کجاست؟!
عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست؟!
باز آیا ریز علی ها زنده اند؟!
در حوادث جامه از تن کنده اند؟!
کاش حالا خاله کوکب زنده بود!
عطرِ نانش خانه را آکنده بود!
ای معلّم خاطر و یادت به خیر
یادٍ درسِ آب بابایت به خیر!
هرکجا هستید ، هستی نوشتان!
کامیابی گرمیِ آغوشتان!
هم کلاسیهای سالِ کودکم
دستهگلهایی ز یاس و میخکم!
باز از دل می کنم یادٍ شما
یادِ قلبِ ساده ی شادِ شما
آدمی سر زنده از یاد است، یاد!
رمزِ عمرِ آدمیزاد است یاد!
شادتان میخواهم و شادم کنید!
همکلاسیهای من یادم کنید!
🌺🍂🌺🍂
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
#چکامه
ولی ز خیل درختان،
به رغم باور باد،
یکی به سجده نخواهد نهاد
سر بر خاک....
👤 قیصر امین پور
📎 ایران و انسان همیشه جاوید و سربلند باد🙏
@ThinkTogethet
🇮🇷🌱🌳
ولی ز خیل درختان،
به رغم باور باد،
یکی به سجده نخواهد نهاد
سر بر خاک....
👤 قیصر امین پور
📎 ایران و انسان همیشه جاوید و سربلند باد🙏
@ThinkTogethet
🇮🇷🌱🌳
#سینما
بعضی وقتها باید در مورد مشکلاتی که زندگی برامون ایجاد میکنه فکر نکنیم وگرنه خفه میشیم.
📽 Hiroshima Mon Amour
🎬 Alain Resnais
@ThinkTogether
🧠👨🦳
بعضی وقتها باید در مورد مشکلاتی که زندگی برامون ایجاد میکنه فکر نکنیم وگرنه خفه میشیم.
📽 Hiroshima Mon Amour
🎬 Alain Resnais
@ThinkTogether
🧠👨🦳
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی
😍 یک تصنیف با دو اجرای زیبا و نوستالژیک
🎼 بهار دلکش
🎤 استاد رشید بهبودوف
🎤 استاد محمدرضا شجریان
@ThinkTogether
💗🎶
😍 یک تصنیف با دو اجرای زیبا و نوستالژیک
🎼 بهار دلکش
🎤 استاد رشید بهبودوف
🎤 استاد محمدرضا شجریان
@ThinkTogether
💗🎶
#زندگی
گاهی باید ترس را کنار بزاری
و به سوی حل مشکل پیش آمده بری،
حالا یا این جواب میده یا نمیده،
به هر حال زندگی اینه.
@ThinkTogether
👊👀
گاهی باید ترس را کنار بزاری
و به سوی حل مشکل پیش آمده بری،
حالا یا این جواب میده یا نمیده،
به هر حال زندگی اینه.
@ThinkTogether
👊👀
#سرباز_وطن
محمد ابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا - شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون) آموزگار و سردار سپاه پاسداران ایران و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق به شمار میآمد.
وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسراییل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهایی چون فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسوولیتهای فرماندهی را عهدهدار بود. ایشان در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر با برخورد گلوله ی توپ به شهادت رسید.
سردار شهید محمد ابراهیم همت از سالهای جنگ با عراق تا کنون، از الگوهای اخلاقی رزمندگان و جوانان ایران بوده است.
@ThinkTogether
🇮🇷❣
محمد ابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا - شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون) آموزگار و سردار سپاه پاسداران ایران و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق به شمار میآمد.
وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسراییل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهایی چون فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسوولیتهای فرماندهی را عهدهدار بود. ایشان در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر با برخورد گلوله ی توپ به شهادت رسید.
سردار شهید محمد ابراهیم همت از سالهای جنگ با عراق تا کنون، از الگوهای اخلاقی رزمندگان و جوانان ایران بوده است.
@ThinkTogether
🇮🇷❣
#نکته
آموختن جغرافیای سیاسی میتواند فراتر از سلیقه و عواطف و برداشتهای عقیدتی، در میان ایرانیان، پیوستگی تاریخی و همبستگی سرزمینی ایجاد کند.
۱- پیوستگی تاریخی به این معنی که هیچ گسلی میان ایرانیان سکولار هخامنشی، زردشتی ساسانی، سنی یکی دو قرن اول اسلامی و شیعیان بعدی وجود ندارد. آنچه به شکاف تعبیر شده و باعث دلبستگی ما به یکی از این نسخههای ایران است، تصنعی است و قراردادی و موهوم. مطالعات تاریخی میدانی و کاوشهای باستانی ثابت کرده که زندگی روزمره ایرانیان صد سال پیش از ورود اعراب و سیصد سال پس از آن دستخوش دگرگونی بنیادین نشده است. تعجبی هم ندارد زیرا جغرافیایی که مردم در آن زندگی میکردند، تغییر نکرده بود. تنها چیزی که تغییر پایدار و دراز مدت سیاسی ایجاد میکند، تغییر جغرافیا است.
۲- همبستگی سرزمینی یعنی در همین دوران ما، تفاوت میان استانها، فرهنگها و زبانهای ایران، سرنوشت سیاسی متفاوتی را دیکته نمیکند. این را همهی مشاوران #ژئوپولتیک و کارشناسان نظامی ودیپلماتیک ایرانی و غیرایرانی میدانند. اکنون هنگام آن است که جامعهشناسان و روانشناسان و روزنامهنگاران ومردم عادی ایران هم بدانند. این دانش را از رسانهها و زندگینامههای سیاسی و مصاحبههای جنجالی نمیتوان بدست آورد.
تقسیم بندی سیاستورزان ایرانی به «وطن پرست / وطن فروش»، «پدر سوخته / پدر آمرزیده»، سازنده نیست. اغلب، آنچه تازه پس از گذشت زمان دراز، در رویکرد گذشتهنگر به چشم میخورد این است که تفاوتها نه حاصل شرافت یک گروه و خیانت دیگران، بلکه حاصل درک از اساس متفاوت از «نفع مملکت» بوده است. خبر خوب اینکه ایران، دوستداران بسیار دارد. خبر بد اینکه دوستداران ایران متاسفانه اغلب در خلاف جهت هم کار میکنند و موضع میگیرند. در این وضعیت منطق علمی جغرافیای سیاسی می تواند یکی از گفتمانهای وحدت بخش باشد.
باید نامها و طبعها و مزاجها را فراموش کنیم و به شناخت روندها بپردازیم.
برای تهیه و تدوین این ویدیو ها مطالعه وسیعی صورت گرفته و زمان زیادی صرف شده است، اگر با آنچه تا کنون از سیاست شنیدهاید تفاوت دارد، قدری صبر کنید تا همه نقاط به هم بپیوندد و تصویر کامل پیش روی شما شکل بگیرد.
“صبر باید کرد تا خون شیر شد”
مولانا
persianschooloflife منبع کانال
✍ دکتر ایمان فانی
@ThinkTogether
🇮🇷❤️
آموختن جغرافیای سیاسی میتواند فراتر از سلیقه و عواطف و برداشتهای عقیدتی، در میان ایرانیان، پیوستگی تاریخی و همبستگی سرزمینی ایجاد کند.
۱- پیوستگی تاریخی به این معنی که هیچ گسلی میان ایرانیان سکولار هخامنشی، زردشتی ساسانی، سنی یکی دو قرن اول اسلامی و شیعیان بعدی وجود ندارد. آنچه به شکاف تعبیر شده و باعث دلبستگی ما به یکی از این نسخههای ایران است، تصنعی است و قراردادی و موهوم. مطالعات تاریخی میدانی و کاوشهای باستانی ثابت کرده که زندگی روزمره ایرانیان صد سال پیش از ورود اعراب و سیصد سال پس از آن دستخوش دگرگونی بنیادین نشده است. تعجبی هم ندارد زیرا جغرافیایی که مردم در آن زندگی میکردند، تغییر نکرده بود. تنها چیزی که تغییر پایدار و دراز مدت سیاسی ایجاد میکند، تغییر جغرافیا است.
۲- همبستگی سرزمینی یعنی در همین دوران ما، تفاوت میان استانها، فرهنگها و زبانهای ایران، سرنوشت سیاسی متفاوتی را دیکته نمیکند. این را همهی مشاوران #ژئوپولتیک و کارشناسان نظامی ودیپلماتیک ایرانی و غیرایرانی میدانند. اکنون هنگام آن است که جامعهشناسان و روانشناسان و روزنامهنگاران ومردم عادی ایران هم بدانند. این دانش را از رسانهها و زندگینامههای سیاسی و مصاحبههای جنجالی نمیتوان بدست آورد.
تقسیم بندی سیاستورزان ایرانی به «وطن پرست / وطن فروش»، «پدر سوخته / پدر آمرزیده»، سازنده نیست. اغلب، آنچه تازه پس از گذشت زمان دراز، در رویکرد گذشتهنگر به چشم میخورد این است که تفاوتها نه حاصل شرافت یک گروه و خیانت دیگران، بلکه حاصل درک از اساس متفاوت از «نفع مملکت» بوده است. خبر خوب اینکه ایران، دوستداران بسیار دارد. خبر بد اینکه دوستداران ایران متاسفانه اغلب در خلاف جهت هم کار میکنند و موضع میگیرند. در این وضعیت منطق علمی جغرافیای سیاسی می تواند یکی از گفتمانهای وحدت بخش باشد.
باید نامها و طبعها و مزاجها را فراموش کنیم و به شناخت روندها بپردازیم.
برای تهیه و تدوین این ویدیو ها مطالعه وسیعی صورت گرفته و زمان زیادی صرف شده است، اگر با آنچه تا کنون از سیاست شنیدهاید تفاوت دارد، قدری صبر کنید تا همه نقاط به هم بپیوندد و تصویر کامل پیش روی شما شکل بگیرد.
“صبر باید کرد تا خون شیر شد”
مولانا
persianschooloflife منبع کانال
✍ دکتر ایمان فانی
@ThinkTogether
🇮🇷❤️
#نکته
#زندگی
رنج می تواند رساننده ی پیام ضمیر ناخودآگاه باشد که
این نحوه ی زندگی مال تو نیست!
@soorenaam
⛓🚬🔊
#زندگی
رنج می تواند رساننده ی پیام ضمیر ناخودآگاه باشد که
این نحوه ی زندگی مال تو نیست!
@soorenaam
⛓🚬🔊
#سرباز_وطن
مهدی باکری سردار دلاور سپاه ایران، در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب زاده شد.
فرمانده لشکر عاشورا بارها در میدان نبرد مجروح گردید. در زمان انجام عملیات خیبر، به مهدی باکری آگاهی رسید که برادرش حمید در صحنهی نبرد شهید شدهاست و میخواهند برای بازگرداندن پیکر او گروهی را اعزام نمایند، ولی او جلوگیری میکند و از پشت بیسیم میگوید:
همهی آنها برادران من هستند اگر توانستید همه را برگردانید، حمید را هم بیاورید.
در عملیات بدر، آنگاه که همراه با سربازانش در محاصره انبوه نیروهای بعثی گرفتار شده بودند، قرارگاه از وی میخواهد که با گذر از دجله، جان خود را نجات دهد، ولی سردار شهید حاضر به تنها گذاشتن سربازانش نشد تا سرانجام روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ با تیر مستقیم دشمن، به شهادت رسید.
هنگام انتقال پیکر شهید، قایق حامل نیز هدف شلیک قرار گرفت و در آبهای اروندرود غرق شد. پیکر پاک فرمانده شهید و سربازانش برای همیشه به آبهای نیلگون خلیج فارس پیوست و هیچگاه یافت نشد.
مهدی باکری سردار عارف و دلاور سپاه ایران، از هنگام شهادت، همواره یکی از الگوهای اخلاقی و معنوی جوانان ایرانی بوده است. راهش پررهرو💕🇮🇷
@ThinkTogether🇮🇷
مهدی باکری سردار دلاور سپاه ایران، در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب زاده شد.
فرمانده لشکر عاشورا بارها در میدان نبرد مجروح گردید. در زمان انجام عملیات خیبر، به مهدی باکری آگاهی رسید که برادرش حمید در صحنهی نبرد شهید شدهاست و میخواهند برای بازگرداندن پیکر او گروهی را اعزام نمایند، ولی او جلوگیری میکند و از پشت بیسیم میگوید:
همهی آنها برادران من هستند اگر توانستید همه را برگردانید، حمید را هم بیاورید.
در عملیات بدر، آنگاه که همراه با سربازانش در محاصره انبوه نیروهای بعثی گرفتار شده بودند، قرارگاه از وی میخواهد که با گذر از دجله، جان خود را نجات دهد، ولی سردار شهید حاضر به تنها گذاشتن سربازانش نشد تا سرانجام روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ با تیر مستقیم دشمن، به شهادت رسید.
هنگام انتقال پیکر شهید، قایق حامل نیز هدف شلیک قرار گرفت و در آبهای اروندرود غرق شد. پیکر پاک فرمانده شهید و سربازانش برای همیشه به آبهای نیلگون خلیج فارس پیوست و هیچگاه یافت نشد.
مهدی باکری سردار عارف و دلاور سپاه ایران، از هنگام شهادت، همواره یکی از الگوهای اخلاقی و معنوی جوانان ایرانی بوده است. راهش پررهرو💕🇮🇷
@ThinkTogether🇮🇷
🔘🔅🔘🔅🔘🔅🔘
🔅🔘🔅🔘🔅
#روانشناسی
وقتی روانپزشک اتریشی ویکتور فرانکل پس از سه سال اسارت در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی آزاد شد، به یک نتیجه ی مهم علمی دست یافت که بعدها یکی از مکاتب روانشناسی به نام معنا درمانی شد.
او در پی تجربه شخصی و مشاهده ی زندانیان دیگر نتیجه گرفت که انسانها قادر هستند هر رنج و مشقتی را تحمل کنند، مادام که در آن رنج و مشقت حکمت خاصی را درک کنند.
به عنوان مثال، اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویند کتک خوردنش جزیی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارایه ندهند، برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی با اعتماد به نفس بالا و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقدهها و کینهها تبدیل می شود.
کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است اما تفاوت در حکمتی است که می تواند به رنج کشیدن معنا ببخشد. یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خرُدتر و حقیرتر می شود.
اینکه چگونه با سختیها و مشقتهای زندگی کنار بیاییم و به آنها واکنش نشان دهیم، نهایتن محصول یک تصمیم شخصی است. میتوانیم تصمیم بگیریم به سختیها و مصیبتهای گریزناپذیر زندگی از منظر معنا و حکمت نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربه ی روحی و هر لطمه ی جسمی تنومندتر، مقاومتر و آگاهتر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک قربانی منفعل با حیاتی پر از غم باشیم.
@ThinkTogether
🔅🔘🔅🔘🔅
🔘🔅🔘🔅🔘🔅🔘
🔅🔘🔅🔘🔅
#روانشناسی
وقتی روانپزشک اتریشی ویکتور فرانکل پس از سه سال اسارت در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی آزاد شد، به یک نتیجه ی مهم علمی دست یافت که بعدها یکی از مکاتب روانشناسی به نام معنا درمانی شد.
او در پی تجربه شخصی و مشاهده ی زندانیان دیگر نتیجه گرفت که انسانها قادر هستند هر رنج و مشقتی را تحمل کنند، مادام که در آن رنج و مشقت حکمت خاصی را درک کنند.
به عنوان مثال، اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویند کتک خوردنش جزیی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارایه ندهند، برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی با اعتماد به نفس بالا و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقدهها و کینهها تبدیل می شود.
کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است اما تفاوت در حکمتی است که می تواند به رنج کشیدن معنا ببخشد. یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خرُدتر و حقیرتر می شود.
اینکه چگونه با سختیها و مشقتهای زندگی کنار بیاییم و به آنها واکنش نشان دهیم، نهایتن محصول یک تصمیم شخصی است. میتوانیم تصمیم بگیریم به سختیها و مصیبتهای گریزناپذیر زندگی از منظر معنا و حکمت نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربه ی روحی و هر لطمه ی جسمی تنومندتر، مقاومتر و آگاهتر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک قربانی منفعل با حیاتی پر از غم باشیم.
@ThinkTogether
🔅🔘🔅🔘🔅
🔘🔅🔘🔅🔘🔅🔘