This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی
🎼 دلشدگان
🎤 استاد محمدرضا شجریان
💬 استاد شجریان آوازهای فیلم دلشدگان علی حاتمی را از شعرهای سعدی و حافظ برگزیدند و در کوههای اطراف تهران ضبط کردند نه در استودیو؛ سپس نوار ضبط شده را به حسین علیزاده سپردند تا روی آنها بنوازد.
گوش بسپاریم به صدای گویای اسطوره های فرهنگ ایرانی💕
@ThinkTogether
🌸🍃
🎼 دلشدگان
🎤 استاد محمدرضا شجریان
💬 استاد شجریان آوازهای فیلم دلشدگان علی حاتمی را از شعرهای سعدی و حافظ برگزیدند و در کوههای اطراف تهران ضبط کردند نه در استودیو؛ سپس نوار ضبط شده را به حسین علیزاده سپردند تا روی آنها بنوازد.
گوش بسپاریم به صدای گویای اسطوره های فرهنگ ایرانی💕
@ThinkTogether
🌸🍃
#زندگی
فرض کنید که شما یک فروشنده، آموزگار، مهندس یا مدیر هستید. اطرافیان شما با فردی روبرو می شوند که می دانند در کار خودش انسانی موفق است؛ بنابراین احساس «اعتماد» آنها به شما چند برابر می شود. می دانند با فردی صحبت میکنند که به کار خودش اعتماد دارد و به خواسته های آنها گوش می دهد. مخاطبان شما تعامل و تاثیر موفقیت آمیزی را تجربه می کنند. در واقع مردم با تفکر و خلق و خوی شما ارتباطی مستقیم دارند و این فرمولی برای موفق بودن محسوب می شود.
@ThinkTogether
🏵🧗♂
نگرش مثبت واگیردار استفرض کنید که شما یک فروشنده، آموزگار، مهندس یا مدیر هستید. اطرافیان شما با فردی روبرو می شوند که می دانند در کار خودش انسانی موفق است؛ بنابراین احساس «اعتماد» آنها به شما چند برابر می شود. می دانند با فردی صحبت میکنند که به کار خودش اعتماد دارد و به خواسته های آنها گوش می دهد. مخاطبان شما تعامل و تاثیر موفقیت آمیزی را تجربه می کنند. در واقع مردم با تفکر و خلق و خوی شما ارتباطی مستقیم دارند و این فرمولی برای موفق بودن محسوب می شود.
@ThinkTogether
🏵🧗♂
#زندگی
گاهی با دیدن یک فیلم،
خواندن یک جمله،
یا مرور یک حس،
متوجه میشیم که سبکهای بهتری هم برای زیستن هست، که هم بیشتر بهمون میاد و هم موفقتره نسبت به زندگی قبلیمون
خب
تصمیم بگیر و مدل بازیت را عوض کن.
تغییرکن.
@ThinkTogether
💛⤴️
گاهی با دیدن یک فیلم،
خواندن یک جمله،
یا مرور یک حس،
متوجه میشیم که سبکهای بهتری هم برای زیستن هست، که هم بیشتر بهمون میاد و هم موفقتره نسبت به زندگی قبلیمون
خب
تصمیم بگیر و مدل بازیت را عوض کن.
تغییرکن.
@ThinkTogether
💛⤴️
#بخشی از یک کتاب
به دیدن پزشکم رفتم تا به او مرگ برادرش را تسلیت بگویم.
او با چهره ای عصبانی به من گفت: "به تو حسودی ام می شود"
گفتم: "به من؟ چرا؟"
گفت: "چون وقتی تو دخترت را از دست دادی، توانستی به خدا شکایت کنی. توانستی فریاد بزنی و خدا را مقصر بدانی. می توانستی از او بپرسی چرا؟ اما من به خدا ایمان ندارم. پزشک هستم و نتوانستم کاری برای برادرم بکنم"
گریه اش گرفته بود.
مدام می پرسید: "من باید تقصیر را گردن چه کسی بیندازم؟ من باید مرگ برادرم را به خواست و مصلحت چه کسی نسبت بدهم؟ وقتی خدایی نیست فقط میتوانم خودم را مقصر بدانم."
چهره اش در هم رفت. انگار دردی شدید را تحمل می کرد.
بعد با صدایی آرام گفت: "این به شکل دردآوری محکوم کردن خود است"
پرسیدم: "بدتر از دعای مستجاب نشده؟"
_ "اوه بله. این که فکر کنی خداوند به صدایت گوش میدهد ولی پاسخت را نه می دهد بسیار تسلی بخشتر از این است که فکر کنی اصلن کسی نیست که با او حرف بزنی و به تو گوش بدهد"
📖 کمی ایمان داشته باش
✍ میچ آلبوم
@ThinkTogether
🔘✝
به دیدن پزشکم رفتم تا به او مرگ برادرش را تسلیت بگویم.
او با چهره ای عصبانی به من گفت: "به تو حسودی ام می شود"
گفتم: "به من؟ چرا؟"
گفت: "چون وقتی تو دخترت را از دست دادی، توانستی به خدا شکایت کنی. توانستی فریاد بزنی و خدا را مقصر بدانی. می توانستی از او بپرسی چرا؟ اما من به خدا ایمان ندارم. پزشک هستم و نتوانستم کاری برای برادرم بکنم"
گریه اش گرفته بود.
مدام می پرسید: "من باید تقصیر را گردن چه کسی بیندازم؟ من باید مرگ برادرم را به خواست و مصلحت چه کسی نسبت بدهم؟ وقتی خدایی نیست فقط میتوانم خودم را مقصر بدانم."
چهره اش در هم رفت. انگار دردی شدید را تحمل می کرد.
بعد با صدایی آرام گفت: "این به شکل دردآوری محکوم کردن خود است"
پرسیدم: "بدتر از دعای مستجاب نشده؟"
_ "اوه بله. این که فکر کنی خداوند به صدایت گوش میدهد ولی پاسخت را نه می دهد بسیار تسلی بخشتر از این است که فکر کنی اصلن کسی نیست که با او حرف بزنی و به تو گوش بدهد"
📖 کمی ایمان داشته باش
✍ میچ آلبوم
@ThinkTogether
🔘✝
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی
#نوستالژیک
🎼 IV Scenta E Canto Gitano
🥢 Orchesre Symphonique Montréal
💬 تیتراژ نوستالژیک و وهم انگیز داستان شب. به یاد اون سالها و اون شبهایی که شبا با گوش کردن به داستان شب و راه شب بیدار میموندیم و درس میخوندیم. انگار روزگاری دیگر و سرزمینی دیگر بود. یادش بخیر دوران مهر و امید و عشق و پیوستگی و صفا 💕
@ThinkTogether
🎶❣
#نوستالژیک
🎼 IV Scenta E Canto Gitano
🥢 Orchesre Symphonique Montréal
💬 تیتراژ نوستالژیک و وهم انگیز داستان شب. به یاد اون سالها و اون شبهایی که شبا با گوش کردن به داستان شب و راه شب بیدار میموندیم و درس میخوندیم. انگار روزگاری دیگر و سرزمینی دیگر بود. یادش بخیر دوران مهر و امید و عشق و پیوستگی و صفا 💕
@ThinkTogether
🎶❣
#بهبود شخصی
هرگاه خبرهای بد را به عنوان يك نياز به دگرگونی و نه يك خبر منفی پذيرفتيد، شما از آن شكست نخورده ايد، بلكه چيزهای تازه ای از آن آموخته ايد..
👤 بیل گیتس
@ThinkTogether
🏵🥉
هرگاه خبرهای بد را به عنوان يك نياز به دگرگونی و نه يك خبر منفی پذيرفتيد، شما از آن شكست نخورده ايد، بلكه چيزهای تازه ای از آن آموخته ايد..
👤 بیل گیتس
@ThinkTogether
🏵🥉
💼🎓💼🎓💼🎓💼🎓
🎓💼🎓💼🎓💼
#تلنگر
#فرهنگ
شخصی تعریف می کرد که:
ﻣﻦ سال ۱۳۲۷ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪم. ﭘﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺩا ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯم. ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﻣﺪﯾﺮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﻇﻤﺶ ﻣﺼﺪﻗﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﻌﻠﻤﻢ ﻓﺪﺍیی ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺎ ﻋﻀﻮ ﻧﻬﻀﺖ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﻇﻤﺶ ﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﺩﺑﯿﺮ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻣﺎ میگفت ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﯽﭘﺪﺭﺍﻥ ﮐﺸﺘﻨﺪ! ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺑﯿﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﯾﺎ ﭼﺮﯾﮏ ﻓﺪﺍیی ﺑﻮﺩﻧﺪ ﯾﺎ میگفتند ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﻣﺼﺪﻕ ﺩﺭ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻢ ... ﺑﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍنشجویی ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺷﺪﻡ! ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﺍﺯ ﻫﺮﻧﻮﻉ ﺣﺸﻤﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ، ﻣﺼﺪﻗﯽ ﻭﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﭼﺮﯾﮏ ﻭ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﻭ ...
ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﺴﺮﻭ ﮔﻠﺴﺮﺧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ، ﺧﺮ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﻫﺎ! ﮐﺴﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺭﺳﯽ نمیخواند. ﯾﮑﯽ ﻣﺎﺭﮐﺲ میخواﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ!! ﯾﮑﯽ ﮐﺘﺎبهای ﺟﻼﻝ آﻝ ﺍﺣﻤﺪ!، ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻢ ﮐﺘﺎﺏ "ﻣﺎﺋﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪ" ﻭ خیلیها ﻫﻢ ﺍﺧﻼﻕ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺯﯾﻨﺐﻭﺍﺭ ﺷﻮﺩ!!
ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻡ است ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻨﯽ ﺍﺣﻤﺪ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﺎ، ﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟" ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺁﻗﺎ ﻣﺎ!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ میخوانید؟" ﮐﺴﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﮑﺮﺩ!!!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺳﻌﺪﯼ ﭼﻨﺪ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺑﺎﺏ ﻫﺎﯾﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ؟" ﮐﺴﯽ نمیدانست!! ﭘﺮﺳﯿﺪ: " ﻧﺎﻡ ﮐﻮﭼﮏ ﺟﺎﻣﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟" ﮐﺴﯽ نمی دانست!!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﺴﯽ نمیدانست!!!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺳﺎﻟﯽ به دﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ؟"
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "مهمترین کار ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟"
ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﮔﻔﺖ: "ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻠﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻧﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ!!!! ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ نمیداند، ولی ﺍﮔﺮ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺁﻥ ۵۳ ﻧﻔﺮ ﻋﻀﻮ ﺣﺰﺏ ﺗﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺰﺭﮒ ﻋﻠﻮﯼ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﻡ ﮐﻮﭼﮏ، ﻧﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻞ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ، ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻫﺴﺘﯿﺪ!! ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﺖ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ! ﺷﺪﻩﺍﯾﺪ؟! ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﻫﻮﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ و آیندگانش ﺭﺣﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺁﻥ مملکتی ﮐﻪ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻧﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ!!"
ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﻥ ﻣﻠﺖ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻨﯽ ﺍﺣﻤﺪ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﺎ، درست ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد...
@ThinkTogether
🎓💼🎓💼🎓💼
💼🎓💼🎓💼🎓💼🎓
🎓💼🎓💼🎓💼
#تلنگر
#فرهنگ
شخصی تعریف می کرد که:
ﻣﻦ سال ۱۳۲۷ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪم. ﭘﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺩا ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯم. ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﻣﺪﯾﺮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﻇﻤﺶ ﻣﺼﺪﻗﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﻌﻠﻤﻢ ﻓﺪﺍیی ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺎ ﻋﻀﻮ ﻧﻬﻀﺖ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﻮﺩ، ﻧﺎﻇﻤﺶ ﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﺩﺑﯿﺮ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻣﺎ میگفت ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﯽﭘﺪﺭﺍﻥ ﮐﺸﺘﻨﺪ! ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺑﯿﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﯾﺎ ﭼﺮﯾﮏ ﻓﺪﺍیی ﺑﻮﺩﻧﺪ ﯾﺎ میگفتند ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﻣﺼﺪﻕ ﺩﺭ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻢ ... ﺑﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍنشجویی ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺷﺪﻡ! ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﺍﺯ ﻫﺮﻧﻮﻉ ﺣﺸﻤﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ، ﻣﺼﺪﻗﯽ ﻭﺗﻮﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﭼﺮﯾﮏ ﻭ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﻭ ...
ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﺴﺮﻭ ﮔﻠﺴﺮﺧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ، ﺧﺮ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﻫﺎ! ﮐﺴﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺭﺳﯽ نمیخواند. ﯾﮑﯽ ﻣﺎﺭﮐﺲ میخواﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ!! ﯾﮑﯽ ﮐﺘﺎبهای ﺟﻼﻝ آﻝ ﺍﺣﻤﺪ!، ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻢ ﮐﺘﺎﺏ "ﻣﺎﺋﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪ" ﻭ خیلیها ﻫﻢ ﺍﺧﻼﻕ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺯﯾﻨﺐﻭﺍﺭ ﺷﻮﺩ!!
ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻡ است ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻨﯽ ﺍﺣﻤﺪ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﺎ، ﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟" ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺁﻗﺎ ﻣﺎ!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ میخوانید؟" ﮐﺴﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﮑﺮﺩ!!!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺳﻌﺪﯼ ﭼﻨﺪ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺑﺎﺏ ﻫﺎﯾﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ؟" ﮐﺴﯽ نمیدانست!! ﭘﺮﺳﯿﺪ: " ﻧﺎﻡ ﮐﻮﭼﮏ ﺟﺎﻣﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟" ﮐﺴﯽ نمی دانست!!
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﺴﯽ نمیدانست!!!
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺳﺎﻟﯽ به دﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ؟"
ﭘﺮﺳﯿﺪ: "مهمترین کار ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟"
ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﮔﻔﺖ: "ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻠﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻧﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ!!!! ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ نمیداند، ولی ﺍﮔﺮ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺁﻥ ۵۳ ﻧﻔﺮ ﻋﻀﻮ ﺣﺰﺏ ﺗﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺰﺭﮒ ﻋﻠﻮﯼ ﺭﺍ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﻡ ﮐﻮﭼﮏ، ﻧﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻞ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ، ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻫﺴﺘﯿﺪ!! ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﺖ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ! ﺷﺪﻩﺍﯾﺪ؟! ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﻫﻮﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ و آیندگانش ﺭﺣﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺁﻥ مملکتی ﮐﻪ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺍﻧﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ!!"
ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﻥ ﻣﻠﺖ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻨﯽ ﺍﺣﻤﺪ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﺎ، درست ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد...
@ThinkTogether
🎓💼🎓💼🎓💼
💼🎓💼🎓💼🎓💼🎓
#بخشی از یک کتاب
انسان وضع دشواری دارد، زيرا انسان تمدن دارد!
تمدن چندان نيرومند است كه می تواند جلوی انگيزش جنسی را بگيرد و موجب پاكدامنی پيش از زناشويی شود، يا كسی را وادارد كه برای همه ی عمر سوگند پارسايی بخورد. تمدن می تواند كسی را از گرسنگی بكشد، در حالی كه غذا فراهم باشد، زيرا برخی خوراكها، نجس خوانده شده است يا چه بسا كسی را به پاره كردن شكم ديگری يا شليك گلوله ای در مغز خود بر انگيزد تا لكه ی ننگی پاك شود. تمدن از مرگ و زندگی قویتر است.....
@ThinkTogether
📖 تمدن و ملالتهای آن
✍️ زيگموند فرويد
انسان وضع دشواری دارد، زيرا انسان تمدن دارد!
تمدن چندان نيرومند است كه می تواند جلوی انگيزش جنسی را بگيرد و موجب پاكدامنی پيش از زناشويی شود، يا كسی را وادارد كه برای همه ی عمر سوگند پارسايی بخورد. تمدن می تواند كسی را از گرسنگی بكشد، در حالی كه غذا فراهم باشد، زيرا برخی خوراكها، نجس خوانده شده است يا چه بسا كسی را به پاره كردن شكم ديگری يا شليك گلوله ای در مغز خود بر انگيزد تا لكه ی ننگی پاك شود. تمدن از مرگ و زندگی قویتر است.....
@ThinkTogether
📖 تمدن و ملالتهای آن
✍️ زيگموند فرويد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه
خاکستری،
خاکستری،
خاکستری،
صبح، مه، باران، ابر، نگاه
خاطره در من ترانه ای نبود... تو خواندی،
در من آیینه ای نبود... تو دیدی،
ریشه ای بودم در خوابِ خاکهای متبرک،
بی باران در نگاه تو سبز شدم،
برق از چشمانت برخواست،
نگاهم بارانی شد،
گونه هایت خیس باران،
چشمهایت آفتابی،
گرگها می زایند،
بره ها را دریابیم
تو، با چشمانت مرا بنواز،
چوبدست چوپانیم سلاحی کارگر خواهد شد،
بعد از جنگ، با چوبدستم انجیر های تازه را برای تو خواهم چید...
با تو خواهم ماند، با تو خواهم خواند و تو را در بهت آفتابیت خواهم بوسید اگر ابرها بگذارند...
👤 محمد ابراهیم جعفری
@ThinkTogether
🌧🦋🌱
خاکستری،
خاکستری،
خاکستری،
صبح، مه، باران، ابر، نگاه
خاطره در من ترانه ای نبود... تو خواندی،
در من آیینه ای نبود... تو دیدی،
ریشه ای بودم در خوابِ خاکهای متبرک،
بی باران در نگاه تو سبز شدم،
برق از چشمانت برخواست،
نگاهم بارانی شد،
گونه هایت خیس باران،
چشمهایت آفتابی،
گرگها می زایند،
بره ها را دریابیم
تو، با چشمانت مرا بنواز،
چوبدست چوپانیم سلاحی کارگر خواهد شد،
بعد از جنگ، با چوبدستم انجیر های تازه را برای تو خواهم چید...
با تو خواهم ماند، با تو خواهم خواند و تو را در بهت آفتابیت خواهم بوسید اگر ابرها بگذارند...
👤 محمد ابراهیم جعفری
@ThinkTogether
🌧🦋🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
#سینما
صحنهای از فیلم زمزمه محبت ساخت ۱۳۴۴ با بازی امیر شروان در نقش آموزگاری بنام آینده.
جدا از نکات ارزشمندی که در این گفتگو مطرح میشود، ادب و نزاکت زبانی و ظاهری آموزگار و سرهنگ شهربانی و مقایسهی آن با ادبیات گفتاری سخیف این روزها بسیار جالب توجه است. و همچنین اعتبار و احترام یک آموزگار که فقط با تعهد زبانی، یک کودک بزهکار را از زندان رهایی میبخشد.
⬅️ جامعهی ایران باید در نقطهای بایستد و دوباره ارزشهای فرهنگی خود را به یاد بیاورد.
@ThinkTogether🌱
#سینما
صحنهای از فیلم زمزمه محبت ساخت ۱۳۴۴ با بازی امیر شروان در نقش آموزگاری بنام آینده.
جدا از نکات ارزشمندی که در این گفتگو مطرح میشود، ادب و نزاکت زبانی و ظاهری آموزگار و سرهنگ شهربانی و مقایسهی آن با ادبیات گفتاری سخیف این روزها بسیار جالب توجه است. و همچنین اعتبار و احترام یک آموزگار که فقط با تعهد زبانی، یک کودک بزهکار را از زندان رهایی میبخشد.
⬅️ جامعهی ایران باید در نقطهای بایستد و دوباره ارزشهای فرهنگی خود را به یاد بیاورد.
@ThinkTogether🌱
#یادداشت مهم
#بخشی از یک کتاب
🔵 چگونه یک جامعه دچار یخزدگی می شود(از زبان آلکسی دوتوکویل)
۱.در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و همیاریهای صنفی در آن از بین رفته باشند، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخصیشان بیندیشند و بر وفق یک فردگرایی بسیار محدود فقط در اندیشهی خود باشند و هیچ دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند.
رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایشهای فردپرستانهای مقابله نمیکند، بلکه به آنها پروبال هم میدهد و بدینسان حکومت شوندگان را از هر گونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع محروم می سازد. این گونه حکومت مردم را در زندگی خصوصی شان محصور نگه میدارد و با سواستفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگهداشتنشان از دیگران پیدا میکنند، موفق میشود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعهای که احساس افراد آن به همدیگر سرد بوده باشد، رژیم خودکامه می تواند یک گام پیشتر گذارد و این سردی را به یخزدگی تبدیل کند.
۲.از آنجا که در چنین جامعههایی هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فروافتادن به یک سطح اجتماعی پایینتر هراسان است و سراسیمه میکوشد تا وضع شخصی خود را بهبود بخشد. چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص میگردد، بلکه برای انسان نجیب زادگی نیز میخرد، و از آنجا که پول پیوسته دست به دست می گردد و حیثیت اجتماعی خانوادهها را بالا و پایین میبرد، همه کس بیتابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن میکوشد تا ثروتش را دست نخورده نگه دارد.... اگر کوششی برای نظارت بر رشد این آرزوها در جامعه انجام نگیرد، سوداهای یاد شده بر همهی طبقات جامعه... تاثیر میگذارند و معیارهای اخلاقی کل ملت را به پستی میکشانند. این در سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز دهد.
رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل میدهد، توجه مردم را از امور اجتماعی برمیگرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار میسازد...
۳.تنها آزادی است که می تواند این تباهیها را که در واقع در سرشت این گونه جوامع سرشتهاند، براندازد و از تاثیر زیانبار آنها جلوگیری نماید... زیرا این آزادی است که انسانها را به ایجاد ارتباط با یکدیگر وا میدارد و بدانها احساس عضویت فعالانه در اجتماع میبخشد...
📖 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن
✍ آلکسی دوتوکویل
🔄 محسن ثلاثی
@ThinkTogether
💰🕊
#بخشی از یک کتاب
🔵 چگونه یک جامعه دچار یخزدگی می شود(از زبان آلکسی دوتوکویل)
۱.در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و همیاریهای صنفی در آن از بین رفته باشند، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخصیشان بیندیشند و بر وفق یک فردگرایی بسیار محدود فقط در اندیشهی خود باشند و هیچ دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند.
رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایشهای فردپرستانهای مقابله نمیکند، بلکه به آنها پروبال هم میدهد و بدینسان حکومت شوندگان را از هر گونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع محروم می سازد. این گونه حکومت مردم را در زندگی خصوصی شان محصور نگه میدارد و با سواستفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگهداشتنشان از دیگران پیدا میکنند، موفق میشود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعهای که احساس افراد آن به همدیگر سرد بوده باشد، رژیم خودکامه می تواند یک گام پیشتر گذارد و این سردی را به یخزدگی تبدیل کند.
۲.از آنجا که در چنین جامعههایی هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فروافتادن به یک سطح اجتماعی پایینتر هراسان است و سراسیمه میکوشد تا وضع شخصی خود را بهبود بخشد. چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص میگردد، بلکه برای انسان نجیب زادگی نیز میخرد، و از آنجا که پول پیوسته دست به دست می گردد و حیثیت اجتماعی خانوادهها را بالا و پایین میبرد، همه کس بیتابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن میکوشد تا ثروتش را دست نخورده نگه دارد.... اگر کوششی برای نظارت بر رشد این آرزوها در جامعه انجام نگیرد، سوداهای یاد شده بر همهی طبقات جامعه... تاثیر میگذارند و معیارهای اخلاقی کل ملت را به پستی میکشانند. این در سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز دهد.
رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل میدهد، توجه مردم را از امور اجتماعی برمیگرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار میسازد...
۳.تنها آزادی است که می تواند این تباهیها را که در واقع در سرشت این گونه جوامع سرشتهاند، براندازد و از تاثیر زیانبار آنها جلوگیری نماید... زیرا این آزادی است که انسانها را به ایجاد ارتباط با یکدیگر وا میدارد و بدانها احساس عضویت فعالانه در اجتماع میبخشد...
📖 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن
✍ آلکسی دوتوکویل
🔄 محسن ثلاثی
@ThinkTogether
💰🕊
#پندک
اگر موقعیتی را خودت تجربه نکرده ای و در آن گرفتار نشده ای،
[کس دیگر را در آن موقعیت] مورد داوری قرار نده.
@ThinkTogether
⚖🔋
اگر موقعیتی را خودت تجربه نکرده ای و در آن گرفتار نشده ای،
[کس دیگر را در آن موقعیت] مورد داوری قرار نده.
@ThinkTogether
⚖🔋
#نکته
تنها مطالعه کردن راه آگاهی نیست، بلکه این تحلیل درست از دادههای حاصل از مطالعه است که آگاهی بخش است.
@ThinkTogether
🔄📚
تنها مطالعه کردن راه آگاهی نیست، بلکه این تحلیل درست از دادههای حاصل از مطالعه است که آگاهی بخش است.
@ThinkTogether
🔄📚
#یادداشت
✅ در دام اقلیت رادیکال نیفتید!
📎 به نام تبریز، شهری که شیفته ی آنم...
«اقلیتهای رادیکال» بلای جان هر جامعۀ مدنیاند. خطری که از سوی اقلیتهای رادیکال جوامع را تهدید میکند، بیشتر از خطرهای بیرونی است. تاریخ سیاسی (و هم تاریخ اندیشۀ سیاسی) پر از نمونههایی است که اقلیتهای رادیکال سرنوشت ملتهای بزرگ را تغییر دادهاند. اقلیتهای رادیکال خواست خود را به اکثریت تحمیل میکنند و جامعه را در چرخهای پایانناپذیر از واکنشها میاندازند که سرنوشت آن مشخص نیست. این اقلیتها ابتکار عمل را به دست میگیرند و کل جامعه را به واکنشهای سلبی و ایجابی وادار میکنند و در این کنش و واکنشها هدف اصلیشان این است که کل جامعه را «رادیکالیزه» کنند. رادیکال شدن کل جامعه رویای اقلیتهای رادیکال است، زیرا رادیکالیسم زبان، آیین و کردار خاص آنهاست و آنها در چنین بستری از همۀ جریانها موفقتر خواهند بود. در واقع، اقلیتهای رایکال با مجموعهای از کنش و واکنشهای تحمیلی، کل جامعه را رادیکالیزه میکنند تا اصول بازی خود را به کل جامعه تحمیل کنند. آنگاه در چنین بازیای آنها بهترین بازیگرند.
در ۱۹۱۵ اقلیتی جنگطلب به دولت ایتالیا فشار آورد و این کشور را وارد جنگ کرد. همین اقلیت پس از جنگ از فاجعهای که خود به بار آورده بود نان تازهای پخت و فاشیسم را پدید آورد و سرنوشت ایتالیا را به بیراههای جبرانناشدنی کشاند. در ۱۹۱۷ اقلیتی رادیکال میان انقلابیهای شوروی (بولشویکها) انقلاب روسیه را مصادره کرد، کشور را به جنگ داخلی کشاند و میخ کمونیسم را چهارگوشۀ روسیه کوفت. در آلمان در دهۀ ۱۹۲۰ دو اقلیت رادیکالِ کمونیست و نازی جمهوری آلمان را فلج کردند و آشفتهبازاری ساختند که از دلش هیتلر درآمد. مثالهای ایرانی این اقلیتهای رادیکال را خود بیابید...
باید از اقلیتهای رادیکال ترسید! خانوادهای را در نظر بگیرید که یکی از پسرانش قلچماق و بزنبهادر است. همین تنها پسر ستیزهجو میتواند میانۀ خانواده را با خانوادههای دیگر شکرآب کند. اما آسیبهایی که این پسر به خانواده میزند فقط بیرونی نیست! این تندخویی او میتواند در داخل خانواده هم شکاف اندازد. «مهار اقلیت» رادیکال یکی از وظیفۀ های اصلی جامعۀ مدنی است. اما این کار اجتماعی دشواری است و وقتی میبینیم بسیاری ملتها در این کار ناموفق بودند میفهمیم مهار اقلیتها روشها و مهارتهایی سنجیده و اندیشیده را می طلبد!
مردم و فرهنگ آذری به مرکزیت تبریز در نظرم چنان بزرگی و ابهتی دارند که شرم دارم در بارهشان ابراز نظر کنم. اما در این روزها در پی رخدادهای ورزشگاه تبریز ــ مانند سر دادن شعار مرگ بر... ــ با انبوهی از پستهای احساسی روبرو شدیم که وظیفه حکم میکند بی اعتنا نباشیم.
پیش از هر چیز خونسرد باید بود و از احساسی شدن خودداری کرد. بزرگترین وظیفۀ ما این است که در دامی که یک اقلیت رادیکال برایمان پهن میکند نیفتیم. مقدمهای را که گفتم به یاد آورید. آنها میخواهند همه را رادیکال کنند و راهش هم تهییج جامعه است. توپ را به زمین جامعه انداختهاند و منتظرند جامعه هیجانزده شود و به زیر این توپ بزند. این همان «کنش و واکنش تحمیلی» است که بالا اشاره شد. این اقلیت رادیکال تا شما را رادیکال نکند دستبردار نیست. منتظر است تا شما هم مثل او شوید، آنگاه بهترین برهان را به دست او دادهاید. این اقلیت میخواهد دوگانۀ «خودی و غیرخودی» بسازد، اما پایه و اساسی محکمی برای اثبات این «خودی و غیرخودی» ندارد، برای همین باید آنقدر شما را تحریک کند تا با او مانند غیرخودی رفتار کنید، آنگاه شما خود ادعای او را به دست خود اثبات کردهاید! ضمن اینکه «چریکهای مجازی» این اقلیت هم تا بتوانند در آتش خشم و احساس دوجانبه میدمند! هدف این چریکهای مجازی هم رادیکالیزه کردنِ هر چه بیشتر جو است.
برخورد قهرآمیز آرزوی دیگر این اقلیت رادیکال است. آنها باید به جامعۀ مادرشان اثبات کنند زیر سرکوبی شدید، بیرحمانه و افسارگسیختهاند و اگر با آنها برخورد امنیتی شود، به هدفشان رسیدهاند.
پس چه باید کرد؟ چاره، رفتاری معکوس همان چیزی است که آن اقلیت رادیکال میخواهد. آنها میخواهند همگان را رادیکال کنند، پس چاره «رادیکال نشدن» است و خودداری از هر چیزی که باعث رادیکالیزه شدن جو میشود. اجازه دهیم جامعۀ مدنیِ بزرگ آذری خود راهکاری «فرهنگی و اجتماعی» برای این اقلیت رادیکال بیابد. اگر کاری از دست ما برمیآید این است که به جامعۀ آذری احترام کامل بگذاریم و کمک کنیم خودش با فرزندان رادیکالش گفتگو برقرار کند. هر راهکاری غیر از این دور باطل است. تبریز از جهت فرهنگی همواره یک گام از ایران پیش بود، اجازه دهیم خودشان راهی برای جلوگیری از این رادیکالیسم بیابند.
یگانه وظیفۀ ما این است در آتشی ساختگی ندمیم و در دام اقلیتی رادیکال نیفتیم.
✍ مهدی تدینی (با اندکی ویرایش)
@ThinkTogether
❤️🇮🇷
✅ در دام اقلیت رادیکال نیفتید!
📎 به نام تبریز، شهری که شیفته ی آنم...
«اقلیتهای رادیکال» بلای جان هر جامعۀ مدنیاند. خطری که از سوی اقلیتهای رادیکال جوامع را تهدید میکند، بیشتر از خطرهای بیرونی است. تاریخ سیاسی (و هم تاریخ اندیشۀ سیاسی) پر از نمونههایی است که اقلیتهای رادیکال سرنوشت ملتهای بزرگ را تغییر دادهاند. اقلیتهای رادیکال خواست خود را به اکثریت تحمیل میکنند و جامعه را در چرخهای پایانناپذیر از واکنشها میاندازند که سرنوشت آن مشخص نیست. این اقلیتها ابتکار عمل را به دست میگیرند و کل جامعه را به واکنشهای سلبی و ایجابی وادار میکنند و در این کنش و واکنشها هدف اصلیشان این است که کل جامعه را «رادیکالیزه» کنند. رادیکال شدن کل جامعه رویای اقلیتهای رادیکال است، زیرا رادیکالیسم زبان، آیین و کردار خاص آنهاست و آنها در چنین بستری از همۀ جریانها موفقتر خواهند بود. در واقع، اقلیتهای رایکال با مجموعهای از کنش و واکنشهای تحمیلی، کل جامعه را رادیکالیزه میکنند تا اصول بازی خود را به کل جامعه تحمیل کنند. آنگاه در چنین بازیای آنها بهترین بازیگرند.
در ۱۹۱۵ اقلیتی جنگطلب به دولت ایتالیا فشار آورد و این کشور را وارد جنگ کرد. همین اقلیت پس از جنگ از فاجعهای که خود به بار آورده بود نان تازهای پخت و فاشیسم را پدید آورد و سرنوشت ایتالیا را به بیراههای جبرانناشدنی کشاند. در ۱۹۱۷ اقلیتی رادیکال میان انقلابیهای شوروی (بولشویکها) انقلاب روسیه را مصادره کرد، کشور را به جنگ داخلی کشاند و میخ کمونیسم را چهارگوشۀ روسیه کوفت. در آلمان در دهۀ ۱۹۲۰ دو اقلیت رادیکالِ کمونیست و نازی جمهوری آلمان را فلج کردند و آشفتهبازاری ساختند که از دلش هیتلر درآمد. مثالهای ایرانی این اقلیتهای رادیکال را خود بیابید...
باید از اقلیتهای رادیکال ترسید! خانوادهای را در نظر بگیرید که یکی از پسرانش قلچماق و بزنبهادر است. همین تنها پسر ستیزهجو میتواند میانۀ خانواده را با خانوادههای دیگر شکرآب کند. اما آسیبهایی که این پسر به خانواده میزند فقط بیرونی نیست! این تندخویی او میتواند در داخل خانواده هم شکاف اندازد. «مهار اقلیت» رادیکال یکی از وظیفۀ های اصلی جامعۀ مدنی است. اما این کار اجتماعی دشواری است و وقتی میبینیم بسیاری ملتها در این کار ناموفق بودند میفهمیم مهار اقلیتها روشها و مهارتهایی سنجیده و اندیشیده را می طلبد!
مردم و فرهنگ آذری به مرکزیت تبریز در نظرم چنان بزرگی و ابهتی دارند که شرم دارم در بارهشان ابراز نظر کنم. اما در این روزها در پی رخدادهای ورزشگاه تبریز ــ مانند سر دادن شعار مرگ بر... ــ با انبوهی از پستهای احساسی روبرو شدیم که وظیفه حکم میکند بی اعتنا نباشیم.
پیش از هر چیز خونسرد باید بود و از احساسی شدن خودداری کرد. بزرگترین وظیفۀ ما این است که در دامی که یک اقلیت رادیکال برایمان پهن میکند نیفتیم. مقدمهای را که گفتم به یاد آورید. آنها میخواهند همه را رادیکال کنند و راهش هم تهییج جامعه است. توپ را به زمین جامعه انداختهاند و منتظرند جامعه هیجانزده شود و به زیر این توپ بزند. این همان «کنش و واکنش تحمیلی» است که بالا اشاره شد. این اقلیت رادیکال تا شما را رادیکال نکند دستبردار نیست. منتظر است تا شما هم مثل او شوید، آنگاه بهترین برهان را به دست او دادهاید. این اقلیت میخواهد دوگانۀ «خودی و غیرخودی» بسازد، اما پایه و اساسی محکمی برای اثبات این «خودی و غیرخودی» ندارد، برای همین باید آنقدر شما را تحریک کند تا با او مانند غیرخودی رفتار کنید، آنگاه شما خود ادعای او را به دست خود اثبات کردهاید! ضمن اینکه «چریکهای مجازی» این اقلیت هم تا بتوانند در آتش خشم و احساس دوجانبه میدمند! هدف این چریکهای مجازی هم رادیکالیزه کردنِ هر چه بیشتر جو است.
برخورد قهرآمیز آرزوی دیگر این اقلیت رادیکال است. آنها باید به جامعۀ مادرشان اثبات کنند زیر سرکوبی شدید، بیرحمانه و افسارگسیختهاند و اگر با آنها برخورد امنیتی شود، به هدفشان رسیدهاند.
پس چه باید کرد؟ چاره، رفتاری معکوس همان چیزی است که آن اقلیت رادیکال میخواهد. آنها میخواهند همگان را رادیکال کنند، پس چاره «رادیکال نشدن» است و خودداری از هر چیزی که باعث رادیکالیزه شدن جو میشود. اجازه دهیم جامعۀ مدنیِ بزرگ آذری خود راهکاری «فرهنگی و اجتماعی» برای این اقلیت رادیکال بیابد. اگر کاری از دست ما برمیآید این است که به جامعۀ آذری احترام کامل بگذاریم و کمک کنیم خودش با فرزندان رادیکالش گفتگو برقرار کند. هر راهکاری غیر از این دور باطل است. تبریز از جهت فرهنگی همواره یک گام از ایران پیش بود، اجازه دهیم خودشان راهی برای جلوگیری از این رادیکالیسم بیابند.
یگانه وظیفۀ ما این است در آتشی ساختگی ندمیم و در دام اقلیتی رادیکال نیفتیم.
✍ مهدی تدینی (با اندکی ویرایش)
@ThinkTogether
❤️🇮🇷
#وطن
#زیبایی
کاپیتان وریا غفوری فرزند شایسته ی ایران و فخر مردم کردستان، اوایل که اکانت اینستاگرامش رو باز کرده بود تو بیو نوشته بود «بژی کورد».
این عبارت از بیو حذف شد، چون خود کاپیتان هم متوجه شد که برای بزرگی باید دیدگاه ملی داشت نه محلی.
دیروز کاپیتان وطنپرست و مسوول استقلال، همان پست شهریار را در اینستاگرامش قرار داد تا الگویی باشد برای همه ی مردم ایرانشهر. درود کاپیتان❤️
@ThinkTogether
❤️🇮🇷
#زیبایی
کاپیتان وریا غفوری فرزند شایسته ی ایران و فخر مردم کردستان، اوایل که اکانت اینستاگرامش رو باز کرده بود تو بیو نوشته بود «بژی کورد».
این عبارت از بیو حذف شد، چون خود کاپیتان هم متوجه شد که برای بزرگی باید دیدگاه ملی داشت نه محلی.
دیروز کاپیتان وطنپرست و مسوول استقلال، همان پست شهریار را در اینستاگرامش قرار داد تا الگویی باشد برای همه ی مردم ایرانشهر. درود کاپیتان❤️
@ThinkTogether
❤️🇮🇷
#زندگی
💫 هفت قانون طلایی
@ThinkTogether
🔹قانون اعتقادات
به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمههوشیار ذهن تأثیر میگذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در میآید. هر امر باید ابتدا در قالب اعتقاد درآید تا سپس به آن عمل شود.
🔹قانون انتظارات
هر آنچه که انتظارش را میکشید به سرتان میآید. مثلن اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را میکشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتمن تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیدهاید.
🔹 قانون جاذبه
منفیها، منفیها را جذب میکنند و مثبتها، مثبتها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب میکنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبتاندیش را.
🔹قانون جانشینی
ذهن نیمههوشیار در یک لحظه میتواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که میخواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.
@soorenaam
🔹قانون کارما
آدمی تنها آنچه را که میدهد باز میستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگها است. پندار و کردار و گفتار انسان دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به خود او باز میگردد.
کارما واژهای است سانسکریت به معنای «بازگشت». آنچه که آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند که هدیه دادن نوعی سرمایه گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگدستی عاقبتی ندارد.
🔹قانون بخشایش
این قانون میگوید خطاهای خود و دیگران را فراموش کنید و ببخشید. فراموش کردن خطاهای خود این حسن را دارد که تصویر ذهنی شخص از خود، مخدوش نمیشود.
هر اندیشهی خشک و محدودکنندهای مثل مقصر دانستن خود، یا کینه و ناراحتی داشتن از دیگران بر ذهن نیمههوشیار اثر گذاشته، مانع پیشرفت میشود.
🔹قانون پرهیز از تردید و هراس
جز تردید و هراس هیچ چیز نمیتواند میان انسان و آرمانهایش فاصله ایجاد کند. اگر انسان بدون دلهره، برای تحقق آرزوهایش تلاش کند، بیدرنگ برآورده خواهد شد.
ترس، دشمن بزرگ بشر است. ترس از تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و … .
@ThinkTogether
🌟🌠📈
💫 هفت قانون طلایی
@ThinkTogether
🔹قانون اعتقادات
به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمههوشیار ذهن تأثیر میگذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در میآید. هر امر باید ابتدا در قالب اعتقاد درآید تا سپس به آن عمل شود.
🔹قانون انتظارات
هر آنچه که انتظارش را میکشید به سرتان میآید. مثلن اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را میکشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتمن تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیدهاید.
🔹 قانون جاذبه
منفیها، منفیها را جذب میکنند و مثبتها، مثبتها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب میکنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبتاندیش را.
🔹قانون جانشینی
ذهن نیمههوشیار در یک لحظه میتواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که میخواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.
@soorenaam
🔹قانون کارما
آدمی تنها آنچه را که میدهد باز میستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگها است. پندار و کردار و گفتار انسان دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به خود او باز میگردد.
کارما واژهای است سانسکریت به معنای «بازگشت». آنچه که آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند که هدیه دادن نوعی سرمایه گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگدستی عاقبتی ندارد.
🔹قانون بخشایش
این قانون میگوید خطاهای خود و دیگران را فراموش کنید و ببخشید. فراموش کردن خطاهای خود این حسن را دارد که تصویر ذهنی شخص از خود، مخدوش نمیشود.
هر اندیشهی خشک و محدودکنندهای مثل مقصر دانستن خود، یا کینه و ناراحتی داشتن از دیگران بر ذهن نیمههوشیار اثر گذاشته، مانع پیشرفت میشود.
🔹قانون پرهیز از تردید و هراس
جز تردید و هراس هیچ چیز نمیتواند میان انسان و آرمانهایش فاصله ایجاد کند. اگر انسان بدون دلهره، برای تحقق آرزوهایش تلاش کند، بیدرنگ برآورده خواهد شد.
ترس، دشمن بزرگ بشر است. ترس از تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و … .
@ThinkTogether
🌟🌠📈
#نکته
گوسفند هر رنگی که باشد
باز هم گوسفند است
اگـــر
عقايد آدمی احمقانه باشد،
با رعایت ظواهر
روشنفکر نمی شود..!
@ThinkTogether🌱
گوسفند هر رنگی که باشد
باز هم گوسفند است
اگـــر
عقايد آدمی احمقانه باشد،
با رعایت ظواهر
روشنفکر نمی شود..!
@ThinkTogether🌱