Forwarded from آذریها |Azariha
یادی از روزهای همبستگی مردم مسلمان جمهوری آذربایجان با ایران/ برهان حشمتی
🔺درست 30 سال پیش در چنین روزهایی در اواخر عمر اتحاد شوروی، طی ماه های نوامبر و دسامبر 1989 و اوایل ژانویه 1990، مردمان آن سوی ارس فرصتی تاریخی یافتند تا عشق و محبت فروخفته خود به میهن تاریخی شان، ایران را ابراز کنند. مردم جمهوری تازه استقلال یافته آن سوی ارس گروه گروه به سوی مرز ایران روانه می شدند و با وجود اینکه هنوز نیروهای مرزی و ارتش سرخ شوروی حضور داشتند، به انحاء مختلف خود را به خاک ایران می رساندند و با اشک شوق بر این خاک مقدس بوسه می زدند.
✖️ادامه در سایت آذریها
🆔@Ir_Azariha
🔺درست 30 سال پیش در چنین روزهایی در اواخر عمر اتحاد شوروی، طی ماه های نوامبر و دسامبر 1989 و اوایل ژانویه 1990، مردمان آن سوی ارس فرصتی تاریخی یافتند تا عشق و محبت فروخفته خود به میهن تاریخی شان، ایران را ابراز کنند. مردم جمهوری تازه استقلال یافته آن سوی ارس گروه گروه به سوی مرز ایران روانه می شدند و با وجود اینکه هنوز نیروهای مرزی و ارتش سرخ شوروی حضور داشتند، به انحاء مختلف خود را به خاک ایران می رساندند و با اشک شوق بر این خاک مقدس بوسه می زدند.
✖️ادامه در سایت آذریها
🆔@Ir_Azariha
#دیدگاه
آنچه مرا نکُشد، نیرومندترم میسازد؛
این را در مدرسهی زندگی آموختهام...
📖 غروب بتها
✍ فریدریش نیچه
@ThinkTogether🌱
آنچه مرا نکُشد، نیرومندترم میسازد؛
این را در مدرسهی زندگی آموختهام...
📖 غروب بتها
✍ فریدریش نیچه
@ThinkTogether🌱
Forwarded from اتچ بات
#سرباز_وطن
... دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد ...
سردار شهید، غفور جدیاردبیلی به سال ۱۳۲۴ در خانوادهای اصیل در شهر اردبیل دیده به جهان گشود. او پس از پایان دبیرستان، در دانشکدهی خلبانی نیروی هوایی ارتش پذیرفته شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی، در سال ۱۳۴۸ برای گذراندن دورهی تکمیلی به ایالات متحده فرستاده شد.
ایشان در سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشت و طبق دستور ستاد فرماندهی نیروی هوایی خدمت خود را به #وطن در پایگاه هفتم شکاری شیراز آغاز نمود. شهید جدیاردبیلی پس از حملهی عراق، فعالانه وارد صحنهی نبرد شد تا اینکه در تاریخ ۵۹/۸/۱۷ در خاک عراق مورد اصابت پدافند نیروهای بعثی قرارگرفت و پس از طی ۵۰ کیلومتر در خاک ایران سقوط کرده و به آسمانها پیوست.
نمونههای فراوانی از دلاوری و میهنپرستی از این سردار شهید نقل گردیده است. از ترک نکردن هواپیمای آسیب دیده برای حفظ سرمایهی ملی تا نپذیرفتن پیشنهاد پیوستن به ارتش آمریکا و پافشاری برای شرکت در دفاع از میهن و درخواست خواندن سرود میهنپرستانهی ای ایران بر پیکر پاکش و ...
پس از شهادت، پیکر پاک این سردار ارتش ایران به پایگاه ششم منتقل و آنجا وصیتنامهی او خوانده شد. در بخشی از آن آرزو شده بود سرود ای ایران بر مزار ایشان خوانده شود، که بنا به مخالفت! مسوولین آن زمان، اجرا نشد و همسر گرامیشان به صورت آرام و در زیر لب این سرود را اجرا نمود.
پس از آن، پیکر شهید گرانقدر به تهران و سپس اردبیل انتقال یافت و خاکسپاری بسیار با شکوهی با حضور اهالی اردبیل برگزار گردید و به مدت یک هفته در شهر عزای عمومی اعلام شد. پدر شهید سردار خلبان، غفور جدی هنگام شهادت او گفت: امانتی بود دست ما که خداوند آن را پس گرفت.
💬 آفریدگار ایران، سردارانی این چنین وطنپرست و مسوول و توانا را برای پاسداری از میهن افزون فرماید، که امروز بیش از همیشه مام میهن به وجود نازنینشان نیازمند است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱🇮🇷
... دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد ...
سردار شهید، غفور جدیاردبیلی به سال ۱۳۲۴ در خانوادهای اصیل در شهر اردبیل دیده به جهان گشود. او پس از پایان دبیرستان، در دانشکدهی خلبانی نیروی هوایی ارتش پذیرفته شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی، در سال ۱۳۴۸ برای گذراندن دورهی تکمیلی به ایالات متحده فرستاده شد.
ایشان در سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشت و طبق دستور ستاد فرماندهی نیروی هوایی خدمت خود را به #وطن در پایگاه هفتم شکاری شیراز آغاز نمود. شهید جدیاردبیلی پس از حملهی عراق، فعالانه وارد صحنهی نبرد شد تا اینکه در تاریخ ۵۹/۸/۱۷ در خاک عراق مورد اصابت پدافند نیروهای بعثی قرارگرفت و پس از طی ۵۰ کیلومتر در خاک ایران سقوط کرده و به آسمانها پیوست.
نمونههای فراوانی از دلاوری و میهنپرستی از این سردار شهید نقل گردیده است. از ترک نکردن هواپیمای آسیب دیده برای حفظ سرمایهی ملی تا نپذیرفتن پیشنهاد پیوستن به ارتش آمریکا و پافشاری برای شرکت در دفاع از میهن و درخواست خواندن سرود میهنپرستانهی ای ایران بر پیکر پاکش و ...
پس از شهادت، پیکر پاک این سردار ارتش ایران به پایگاه ششم منتقل و آنجا وصیتنامهی او خوانده شد. در بخشی از آن آرزو شده بود سرود ای ایران بر مزار ایشان خوانده شود، که بنا به مخالفت! مسوولین آن زمان، اجرا نشد و همسر گرامیشان به صورت آرام و در زیر لب این سرود را اجرا نمود.
پس از آن، پیکر شهید گرانقدر به تهران و سپس اردبیل انتقال یافت و خاکسپاری بسیار با شکوهی با حضور اهالی اردبیل برگزار گردید و به مدت یک هفته در شهر عزای عمومی اعلام شد. پدر شهید سردار خلبان، غفور جدی هنگام شهادت او گفت: امانتی بود دست ما که خداوند آن را پس گرفت.
💬 آفریدگار ایران، سردارانی این چنین وطنپرست و مسوول و توانا را برای پاسداری از میهن افزون فرماید، که امروز بیش از همیشه مام میهن به وجود نازنینشان نیازمند است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱🇮🇷
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#آموختنی ژئوپولتیک
🗺 Confronting Iran's Growing Ambitions / رویارویی با جاهطلبی فزایندهی ایران
🎙Robert Kaplan & George Friedman
@ThinkTogether🌱
💬 دو استراتژیست بزرگ آمریکایی، جرج فریدمن و رابرت کاپلان، جاهطلبیهای فزایندهی ایران در منطقهی غرب آسیا را به گفتگو گذاردهاند. جرج فریدمن، استراتژیست یهودی آمریکایی که همواره طرف مشاورهی دولتها و راهبردسازان اسراییلی است در این گفتگو، میگوید که ایران قدرت واقعی در غرب آسیا است. چرا که از سویی در خاورمیانه تا دریای مدیترانه عمق استراتژیک دارد و هم در آسیای مرکزی و قفقاز به علتهای تاریخی. و از اینرو تنها قدرت واقعی در غرب آسیا ایران است و اسراییل باید راهبرد مناسبی در برابر آن در پیش بگیرد.
همچنین هر دو نفر بیان میدارند برخلاف به عینیت رسیدن برتری راهبردی ایران در مرزهای غربی خود -عراق، سوریه، لبنان- عمق استراتژیک ایران در قفقاز و آسیای مرکزی هنوز آشکار نشده است که علت آن را حاکمیت رژیم مذهبی در ایران میشمارند (تلویحا این را میرسانند که درصورت حاکمیت یک نظام ملیگرای غیرمذهبی، منطقهی آسیای مرکزی و قفقاز هم به حوزهی نفوذ ایران بدل خواهد شد).
و جالبترین نکته از زبان فریدمن اینکه میگوید برنامه هستهای ایران را رها کنید! خطر بزرگتر، جان گرفتن دوبارهی امپراتوری ایران بزرگ است و باید برای رویارویی با آن اندیشه نمود.
این گفتگو در سال ۲۰۱۲ صورت گرفته و از آن زمان رخدادهای زیادی در جهت تقویت هژمونی ایران در سوریه و یمن و عراق رخ داده است.
⬅️ برای هر کس که بیننده و شنوندهی این سخنان است این پرسش پیش میآید که راهبرد غرب و اسراییل برای رویارویی با این خطر چیست؟
پاسخ آن را استراتژسیت دیگرِ آمریکایی _برنارد لوییس- در سخنرانی دانشگاه تلآویو داده است. وی آنجا ضمن اعتراف به قدرت فرهنگی و تاریخی ایران، بیان میدارد این تمدن بزرگ همواره در رویارویی با قدرتهای فرهنگی و نظامی خارجی در نهایت پیروز بودهاست، پس از بیرون نمیتوان آن را ضعیف کرد، بلکه باید آن را از درون مضمحل و برای همیشه نابود کرد! وبه پیشنهاد او، راه آن، تفرقه افکنی بین مردم مناطق مختلف این سرزمین و در نهایت تجزیهی ایران به بخشهای کوچک و بیخطر است.
سخنرانی برنارد لوییس در دانشگاه تلآویو بزودی در کانال قرار خواهد گرفت.
دوستانی که زبان انگلیسی میدانند، گوش کنند و نکات جالبی بشنوند.
@ThinkTogether🌱
🗺 Confronting Iran's Growing Ambitions / رویارویی با جاهطلبی فزایندهی ایران
🎙Robert Kaplan & George Friedman
@ThinkTogether🌱
💬 دو استراتژیست بزرگ آمریکایی، جرج فریدمن و رابرت کاپلان، جاهطلبیهای فزایندهی ایران در منطقهی غرب آسیا را به گفتگو گذاردهاند. جرج فریدمن، استراتژیست یهودی آمریکایی که همواره طرف مشاورهی دولتها و راهبردسازان اسراییلی است در این گفتگو، میگوید که ایران قدرت واقعی در غرب آسیا است. چرا که از سویی در خاورمیانه تا دریای مدیترانه عمق استراتژیک دارد و هم در آسیای مرکزی و قفقاز به علتهای تاریخی. و از اینرو تنها قدرت واقعی در غرب آسیا ایران است و اسراییل باید راهبرد مناسبی در برابر آن در پیش بگیرد.
همچنین هر دو نفر بیان میدارند برخلاف به عینیت رسیدن برتری راهبردی ایران در مرزهای غربی خود -عراق، سوریه، لبنان- عمق استراتژیک ایران در قفقاز و آسیای مرکزی هنوز آشکار نشده است که علت آن را حاکمیت رژیم مذهبی در ایران میشمارند (تلویحا این را میرسانند که درصورت حاکمیت یک نظام ملیگرای غیرمذهبی، منطقهی آسیای مرکزی و قفقاز هم به حوزهی نفوذ ایران بدل خواهد شد).
و جالبترین نکته از زبان فریدمن اینکه میگوید برنامه هستهای ایران را رها کنید! خطر بزرگتر، جان گرفتن دوبارهی امپراتوری ایران بزرگ است و باید برای رویارویی با آن اندیشه نمود.
این گفتگو در سال ۲۰۱۲ صورت گرفته و از آن زمان رخدادهای زیادی در جهت تقویت هژمونی ایران در سوریه و یمن و عراق رخ داده است.
⬅️ برای هر کس که بیننده و شنوندهی این سخنان است این پرسش پیش میآید که راهبرد غرب و اسراییل برای رویارویی با این خطر چیست؟
پاسخ آن را استراتژسیت دیگرِ آمریکایی _برنارد لوییس- در سخنرانی دانشگاه تلآویو داده است. وی آنجا ضمن اعتراف به قدرت فرهنگی و تاریخی ایران، بیان میدارد این تمدن بزرگ همواره در رویارویی با قدرتهای فرهنگی و نظامی خارجی در نهایت پیروز بودهاست، پس از بیرون نمیتوان آن را ضعیف کرد، بلکه باید آن را از درون مضمحل و برای همیشه نابود کرد! وبه پیشنهاد او، راه آن، تفرقه افکنی بین مردم مناطق مختلف این سرزمین و در نهایت تجزیهی ایران به بخشهای کوچک و بیخطر است.
سخنرانی برنارد لوییس در دانشگاه تلآویو بزودی در کانال قرار خواهد گرفت.
دوستانی که زبان انگلیسی میدانند، گوش کنند و نکات جالبی بشنوند.
@ThinkTogether🌱
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی
🎼 خیامخوانی
🎤 استاد محمدرضا شجریان
💬 اجراشده در آیین دریافت جایزهی پیکاسو در یونسکو / ۱۳۷۸
هنرمندان همراه: تار بهروز همتی، عود محمد فیروزی، کمانچه سعید فرجپوری
@ThinkTogether🌱
🎼 خیامخوانی
🎤 استاد محمدرضا شجریان
💬 اجراشده در آیین دریافت جایزهی پیکاسو در یونسکو / ۱۳۷۸
هنرمندان همراه: تار بهروز همتی، عود محمد فیروزی، کمانچه سعید فرجپوری
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی
🎼 In a Persian Market
🥢 Albert W. Ketèlbey
💬 قطعهی در یک بازار پارسی ساختهی کتلبی آهنگساز انگلیسی (۱۹۵۹ - ۱۸۷۵) سوغات سفر یک سده پیش وی به ایران و بازتاب آن در نتهای این اثر ماندگار است. اثری که برای اولین بار در سال ۱۹۲۱ و پس از آن، بارها توسط ارکسترها و در مناسبتهای گوناگون اجرا شده است
این اجرایی است از ارکستر:
Bernensky Kontrabasovy
@ThinkTogether🌱
🎼 In a Persian Market
🥢 Albert W. Ketèlbey
💬 قطعهی در یک بازار پارسی ساختهی کتلبی آهنگساز انگلیسی (۱۹۵۹ - ۱۸۷۵) سوغات سفر یک سده پیش وی به ایران و بازتاب آن در نتهای این اثر ماندگار است. اثری که برای اولین بار در سال ۱۹۲۱ و پس از آن، بارها توسط ارکسترها و در مناسبتهای گوناگون اجرا شده است
این اجرایی است از ارکستر:
Bernensky Kontrabasovy
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
💠
تاريخ نگاران آغاز زمستان سال ۵۹۶ هجری خورشيدی (دسامبر ۱۲۱۷ م) را پايان كار حكومت قراختاییان و غوريان در آسيای ميانه، و همسايه شدن قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه با قلمرو چنگيزخان نوشتهاند.
خوارزمشاه با از ميان برداشتن قراختایيان كه ميان قلمروی او و قلمرو چنگيزخان حايل بودند، مرتكب يک اشتباه سياسی بزرگ شد. چنگيزخان برنامهی حمله به غرب متصرفات خود و ورود به دنيای سفيد پوستان را نداشت كه رويدادهای سال بعد (۱۲۱۸م) پای او را به ايران و نيز سرزمينی كه امروز كشور روسيه است باز كرد. عمدهترين اين رويدادها، قتل فرستادگان بازرگانی چنگيز در شهر مرزی «اترار» بود كه فرماندار آن مورد حمايت مادر خوارزمشاه قرار داشت.
چنگيز در نظر داشت كه با خوارزمشاه روابط دوستانه و با قلمرو او داد و ستد بازرگانی داشته باشد كه حادثه اترار روی داد.
خوارزمشاه چند اشتباه راهبردی ديگر هم مرتكب شده بود كه يكي از آنها گرفتن فتوای مغاير شرع بودنِ خلافت عباسيان از برخی روحانيان در قلمرو خود و ديگری تحريک حاکمان محلی بر ضد يكديگر بود به گونهای که از تشكيل يک نيروی بزرگِ واحد در برابر مغول جلوگيری شد و در برابر تازش چنگیز، هر شهر به تنهایی دفاع کرد نه همگی در کنار هم. تاريخ اين درس را داده است كه پيروزی مغولها و هر فاتح ديگر تا به امروز، نتيجه ضعف دفاعی و اقتصادی در درون و وجود تفرقه و دورویی ميان مقامات و بزرگان کشور بوده است.
مغولان پس از تصرف شهرهای ایران و روسیه، هنگامی كه در مركز اروپا دچار بارانهای شدید و زمینهای باتلاقی شده، دولتهای برخوردار از اتحاد درونی و قدرت مركزی نیرومند در روبروی خود دیدند، از ادامهی پيشروی دست كشيدند.
@ThinkTogether🌱
💠
اشتباه راهبردی خوارزمشاه به تعرّض چنگيز مغول انجاميدتاريخ نگاران آغاز زمستان سال ۵۹۶ هجری خورشيدی (دسامبر ۱۲۱۷ م) را پايان كار حكومت قراختاییان و غوريان در آسيای ميانه، و همسايه شدن قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه با قلمرو چنگيزخان نوشتهاند.
خوارزمشاه با از ميان برداشتن قراختایيان كه ميان قلمروی او و قلمرو چنگيزخان حايل بودند، مرتكب يک اشتباه سياسی بزرگ شد. چنگيزخان برنامهی حمله به غرب متصرفات خود و ورود به دنيای سفيد پوستان را نداشت كه رويدادهای سال بعد (۱۲۱۸م) پای او را به ايران و نيز سرزمينی كه امروز كشور روسيه است باز كرد. عمدهترين اين رويدادها، قتل فرستادگان بازرگانی چنگيز در شهر مرزی «اترار» بود كه فرماندار آن مورد حمايت مادر خوارزمشاه قرار داشت.
چنگيز در نظر داشت كه با خوارزمشاه روابط دوستانه و با قلمرو او داد و ستد بازرگانی داشته باشد كه حادثه اترار روی داد.
خوارزمشاه چند اشتباه راهبردی ديگر هم مرتكب شده بود كه يكي از آنها گرفتن فتوای مغاير شرع بودنِ خلافت عباسيان از برخی روحانيان در قلمرو خود و ديگری تحريک حاکمان محلی بر ضد يكديگر بود به گونهای که از تشكيل يک نيروی بزرگِ واحد در برابر مغول جلوگيری شد و در برابر تازش چنگیز، هر شهر به تنهایی دفاع کرد نه همگی در کنار هم. تاريخ اين درس را داده است كه پيروزی مغولها و هر فاتح ديگر تا به امروز، نتيجه ضعف دفاعی و اقتصادی در درون و وجود تفرقه و دورویی ميان مقامات و بزرگان کشور بوده است.
مغولان پس از تصرف شهرهای ایران و روسیه، هنگامی كه در مركز اروپا دچار بارانهای شدید و زمینهای باتلاقی شده، دولتهای برخوردار از اتحاد درونی و قدرت مركزی نیرومند در روبروی خود دیدند، از ادامهی پيشروی دست كشيدند.
@ThinkTogether🌱
#داستانک
🍶 قانون ممنوعیت فروش نوشیدنی الکلی!
در یکی از شهرهای ایتالیا جوانی بود به نام آلفردو. آلفردو دکهی کوچکی داشت که در آن عرق کشمش میفروخت. او هر بطری را به قیمت دو لیره میفروخت. هزینهی تولید آن چیزی حدود ۱/۸ لیره بود. برای همین آلفردو در ازای فروش هر بطری چیزی حدود ۰/۲ لیره سود میبرد. او در روز ۲۰۰ بطری عرق میفروخت و از اینرو درآمدش روزانه ۴۰ لیره بود و با این ۴۰ لیره با مادرش به دشواری زندگی میگذرانید.
روزی از روزها دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که در آن خرید و فروش عرق کشمش ممنوع اعلام شد. اینگونه بود که فردای آن روز ماموران پلیس به مغازهی او هجوم آوردند و مغازهی او را مهروموم کردند.
آلفردوی بیچاره تنها و سرگردان به پارک پناه برد. او در پارک ناراحت و غمگین شروع به راه رفتن کرد و بر بخت بد خود بسی گریست و گریست. در حالیکه سرش را به درختی تکیه داده بود داشت هق هق میزد و از زمین و زمان دل چرکین بود، ناگهان یک نفر از پشت سرش گفت:
هی آلفردو! خوب شد پیدایت کردم. بدجوری تو خماری ماندم رفیق! امروز تمام عرقفروشیهای شهر را تعطیل کردند و من هم نمیدانم باید از کجا عرق گیر بیاورم. تو چیزی در خانهات داری به من بدهی؟ من حاضرم به جای دو لیره، بهت ۱۰ لیره پول بدهم.
آلفردو در بهت فرو رفت. سریع به خانه رفت و در زیر زمین به جست و جو پرداخت. تعدادی بطری عرق کشمش پیدا کرد. یکی از آنها را در یک کیسه مشکی گذاشت و یواشکی دوباره به پارک برگشت و بطری را دست مشتری داد و ده لیره را گرفت. او در پایان به مشتری گفت:
اگه باز هم خواستی بیا همینجا. به دوستان قابل اعتمادت هم بگو. اسم رمز هم این باشه:
"آقا ببخشید! شما دیروز بازی اینتر و یونتوس رو دیدید؟"
در روزهای بعد، آلفردو به پارک میرفت و هر روز تعداد مشتریان بیشتری پیدایشان میشد. در هفتهی اول مشتریهای او به ده تن رسیده بود. در هفتهی دوم مشتریهای او سی تن شده بودند. در آمد او کم کم روزانه به ۲۰۰ لیره رسیده بود. او خانهای تازه خرید، برای مادرش خدمتکار گرفت که لازم نباشد کار کند، با ویتوریای جوان نامزد کرد و برای او گردنبند طلا خرید، دوستان تازهای هم پیدا کرد: لئوناردو، کارلو، الساندرو و ...
کم کم شهرتش فزونی گرفت طوری که پلیس از افزایش ثروت او، گمان برد که نکند که او به صورت مخفیانه دارد عرق کشمش میفروشد. بنابراین ماموری را برای بررسی روانه کرد.
مامور فردایش به اداره برگشت و گفت نه قربان، آلفردو هیچ قانونشکنیای انجام نداده است.
مامور دیگری را فرستاند و او هم همین را گفت. مامور دیگر هم همین را گفت و اینگونه بود که خیال رییس پلیس راحت شد که مشکلی در کار نیست.
آن ماموران برای حقالسکوت، روزانه ۵ لیره از آلفردو شیتیل میگرفتند و هر از گاهی خودشان هم از آلفردو عرق میخریدند. آلفردو در این مدت حسابی به این ماموران رشوه داد. کم کم خود رییس پلیس هم شروع به رشوه گرفتن کرد.
گذشت تا اینکه بنیتو موسولینی به گسترش یک باند مافیایی در کشور مشکوک شد. او اختیارات سازمان جاسوسی را برای نفوذ در مافیا افزایش داد. ولی دیگر دیر شده بود. آلفردو حتی افرادی را در بین خود مقامات حزب فاشیست خریده بود که از قضا یکی از آنها رییس اطلاعات موسولینی بود. این شخص از کل کشور برای آلفردو اطلاعات میآورد. مرتب هم موسولینی را در مورد مافیا گیج میکرد. در نهایت آلفردو با متفقین متحد شده، زمینهی سقوط موسولینی را فراهم آورد. بعد از روی کار آمد نظام جدید هم، نخست وزیران توسط آلفردو نصب و عزل میشدند. در واقع همهی سیاستمداران فهمیده بودند که "پدر خوانده" کیست.
چند بار هم چند سیاستمدار مستقل تلاش کردند که خرید و فروش عرق کشمش را بار دیگر آزاد گرداندند، ولی همگی به شکل دردناکی ترور شدند.
👈 تودهی مردم گمان میکنند که فساد فقط در فقدان قانون است که رشد میکند؛ حال آنکه گاهی جریان برعکس است. باندهای فساد، بسیاری زمانها از قانون تغذیه میکنند. منتهی یک قانون اضافی و نامناسب.
هر جا قانونِ اضافهای باشد فساد و مافیا هم آنجا است.
💮 نیازی به گفتن نیست، که در ایرانِ ما، نمونههای زیادی از این گونه فساد را میتوان یافت.
@ThinkTogether🌱
🍶 قانون ممنوعیت فروش نوشیدنی الکلی!
در یکی از شهرهای ایتالیا جوانی بود به نام آلفردو. آلفردو دکهی کوچکی داشت که در آن عرق کشمش میفروخت. او هر بطری را به قیمت دو لیره میفروخت. هزینهی تولید آن چیزی حدود ۱/۸ لیره بود. برای همین آلفردو در ازای فروش هر بطری چیزی حدود ۰/۲ لیره سود میبرد. او در روز ۲۰۰ بطری عرق میفروخت و از اینرو درآمدش روزانه ۴۰ لیره بود و با این ۴۰ لیره با مادرش به دشواری زندگی میگذرانید.
روزی از روزها دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که در آن خرید و فروش عرق کشمش ممنوع اعلام شد. اینگونه بود که فردای آن روز ماموران پلیس به مغازهی او هجوم آوردند و مغازهی او را مهروموم کردند.
آلفردوی بیچاره تنها و سرگردان به پارک پناه برد. او در پارک ناراحت و غمگین شروع به راه رفتن کرد و بر بخت بد خود بسی گریست و گریست. در حالیکه سرش را به درختی تکیه داده بود داشت هق هق میزد و از زمین و زمان دل چرکین بود، ناگهان یک نفر از پشت سرش گفت:
هی آلفردو! خوب شد پیدایت کردم. بدجوری تو خماری ماندم رفیق! امروز تمام عرقفروشیهای شهر را تعطیل کردند و من هم نمیدانم باید از کجا عرق گیر بیاورم. تو چیزی در خانهات داری به من بدهی؟ من حاضرم به جای دو لیره، بهت ۱۰ لیره پول بدهم.
آلفردو در بهت فرو رفت. سریع به خانه رفت و در زیر زمین به جست و جو پرداخت. تعدادی بطری عرق کشمش پیدا کرد. یکی از آنها را در یک کیسه مشکی گذاشت و یواشکی دوباره به پارک برگشت و بطری را دست مشتری داد و ده لیره را گرفت. او در پایان به مشتری گفت:
اگه باز هم خواستی بیا همینجا. به دوستان قابل اعتمادت هم بگو. اسم رمز هم این باشه:
"آقا ببخشید! شما دیروز بازی اینتر و یونتوس رو دیدید؟"
در روزهای بعد، آلفردو به پارک میرفت و هر روز تعداد مشتریان بیشتری پیدایشان میشد. در هفتهی اول مشتریهای او به ده تن رسیده بود. در هفتهی دوم مشتریهای او سی تن شده بودند. در آمد او کم کم روزانه به ۲۰۰ لیره رسیده بود. او خانهای تازه خرید، برای مادرش خدمتکار گرفت که لازم نباشد کار کند، با ویتوریای جوان نامزد کرد و برای او گردنبند طلا خرید، دوستان تازهای هم پیدا کرد: لئوناردو، کارلو، الساندرو و ...
کم کم شهرتش فزونی گرفت طوری که پلیس از افزایش ثروت او، گمان برد که نکند که او به صورت مخفیانه دارد عرق کشمش میفروشد. بنابراین ماموری را برای بررسی روانه کرد.
مامور فردایش به اداره برگشت و گفت نه قربان، آلفردو هیچ قانونشکنیای انجام نداده است.
مامور دیگری را فرستاند و او هم همین را گفت. مامور دیگر هم همین را گفت و اینگونه بود که خیال رییس پلیس راحت شد که مشکلی در کار نیست.
آن ماموران برای حقالسکوت، روزانه ۵ لیره از آلفردو شیتیل میگرفتند و هر از گاهی خودشان هم از آلفردو عرق میخریدند. آلفردو در این مدت حسابی به این ماموران رشوه داد. کم کم خود رییس پلیس هم شروع به رشوه گرفتن کرد.
گذشت تا اینکه بنیتو موسولینی به گسترش یک باند مافیایی در کشور مشکوک شد. او اختیارات سازمان جاسوسی را برای نفوذ در مافیا افزایش داد. ولی دیگر دیر شده بود. آلفردو حتی افرادی را در بین خود مقامات حزب فاشیست خریده بود که از قضا یکی از آنها رییس اطلاعات موسولینی بود. این شخص از کل کشور برای آلفردو اطلاعات میآورد. مرتب هم موسولینی را در مورد مافیا گیج میکرد. در نهایت آلفردو با متفقین متحد شده، زمینهی سقوط موسولینی را فراهم آورد. بعد از روی کار آمد نظام جدید هم، نخست وزیران توسط آلفردو نصب و عزل میشدند. در واقع همهی سیاستمداران فهمیده بودند که "پدر خوانده" کیست.
چند بار هم چند سیاستمدار مستقل تلاش کردند که خرید و فروش عرق کشمش را بار دیگر آزاد گرداندند، ولی همگی به شکل دردناکی ترور شدند.
👈 تودهی مردم گمان میکنند که فساد فقط در فقدان قانون است که رشد میکند؛ حال آنکه گاهی جریان برعکس است. باندهای فساد، بسیاری زمانها از قانون تغذیه میکنند. منتهی یک قانون اضافی و نامناسب.
هر جا قانونِ اضافهای باشد فساد و مافیا هم آنجا است.
💮 نیازی به گفتن نیست، که در ایرانِ ما، نمونههای زیادی از این گونه فساد را میتوان یافت.
@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
پیمان گلستان در روز دوشنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳م درپی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور امضا شد. به دنبال این پیمان، حکومت قاجار بخشهایی از شمال دولت شاهنشاهی ایران شامل قفقاز، ارمنستان، ایالتهای شرقی گرجستان (کاختی و کارتلی)، بخشهای غربی گرجستان (آبخاز، سامگرلو (مرگالیا)، گوریا، آچوقباشی)، تمام شهرها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی را از ایران سلب و به روسیه تزاری واگذار کرد. طی این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران (ایالتها و ولایتهای چهارده گانه: ایالت گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز) افزون بر آن بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین، در کل به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) برای ایران از دست رفت.
@ThinkTogether🌱
پیمان گلستان در روز دوشنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳م درپی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور امضا شد. به دنبال این پیمان، حکومت قاجار بخشهایی از شمال دولت شاهنشاهی ایران شامل قفقاز، ارمنستان، ایالتهای شرقی گرجستان (کاختی و کارتلی)، بخشهای غربی گرجستان (آبخاز، سامگرلو (مرگالیا)، گوریا، آچوقباشی)، تمام شهرها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی را از ایران سلب و به روسیه تزاری واگذار کرد. طی این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران (ایالتها و ولایتهای چهارده گانه: ایالت گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز) افزون بر آن بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین، در کل به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) برای ایران از دست رفت.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from اتچ بات
#آموختنی
#بهبود شخصی
🈁 چگونه هر چیزی را در زمان خیلی کوتاه یاد بگیریم؟
🎙 راهنما: جاش کافمن
💬 به زبان انگلیسی و بدون زیرنویس
@ThinkTogether🌱
#بهبود شخصی
🈁 چگونه هر چیزی را در زمان خیلی کوتاه یاد بگیریم؟
🎙 راهنما: جاش کافمن
💬 به زبان انگلیسی و بدون زیرنویس
@ThinkTogether🌱
Telegram
attach 📎
#تلنگر
#وطن
بدبخت تودهای که تاریخ کشورش را نداند.
شوربختتر از آن، تودهای که نخواهد تاریخ کشورش را بداند.
از آن هم تیرهبختتر، تودهای که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد.
👤 احمد کسروی / روشنفکر ایرانی
#ایرانشهر_آرمان_من_است
@ThinkTogether🌱
#وطن
بدبخت تودهای که تاریخ کشورش را نداند.
شوربختتر از آن، تودهای که نخواهد تاریخ کشورش را بداند.
از آن هم تیرهبختتر، تودهای که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد.
👤 احمد کسروی / روشنفکر ایرانی
#ایرانشهر_آرمان_من_است
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زندگی
فرارسیدن سال نوی مسیحی را به همهی هممیهنان شادباش عرض میکنیم.
باشد که در این سال نور از دل تاریکی سربرآورد و میهن عزیزتر از جان ما را غرق در گرمی و شادی و برکت نماید.
@ThinkTogether🇮🇷✝🌱
فرارسیدن سال نوی مسیحی را به همهی هممیهنان شادباش عرض میکنیم.
باشد که در این سال نور از دل تاریکی سربرآورد و میهن عزیزتر از جان ما را غرق در گرمی و شادی و برکت نماید.
@ThinkTogether🇮🇷✝🌱
#سرباز_وطن
کسانی که در این سالها، جان و مال و اندام خود را تقدیم وطنمان کردند، با شهیدان مشروطه یا مدافعین #وطن در دورهی افشار و پاسداران باستانی ایران تفاوتی ندارند. درازای دفاع از ایران به اسطورهها باز میگردد. دفاع و فداکاری میوهی عشق و دلدادگی به وطن است.
از آریوبرزن هخامنشی و سورنا و بابک خرمدین در گذشتههای دور تا غفور جدیاردبیلی و عباس دوران و محمدابراهیم همت و مهدی باکری و...
یاد همهی سربازان وطن تا ابد در دل ما ایرانیان، شورآفرین و مقدس است...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷❤️🌱
کسانی که در این سالها، جان و مال و اندام خود را تقدیم وطنمان کردند، با شهیدان مشروطه یا مدافعین #وطن در دورهی افشار و پاسداران باستانی ایران تفاوتی ندارند. درازای دفاع از ایران به اسطورهها باز میگردد. دفاع و فداکاری میوهی عشق و دلدادگی به وطن است.
از آریوبرزن هخامنشی و سورنا و بابک خرمدین در گذشتههای دور تا غفور جدیاردبیلی و عباس دوران و محمدابراهیم همت و مهدی باکری و...
یاد همهی سربازان وطن تا ابد در دل ما ایرانیان، شورآفرین و مقدس است...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷❤️🌱
#داستانک
سرخپوستان از رييس جديد می پرسند:
آيا زمستان سختی در پيش است؟
رييس جوان قبيله که نمی دانست چه جوابی بدهد می گوید: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. سپس به سازمان هواشناسی کشور زنگ می زند:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید.
پس رييس دستور می دهد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ می زند:
شما نظر قبلیتان را تأييد می کنيد؟
و پاسخ شنید: صد در صد !
رييس دستور می دهد که افراد تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ می زند: آقا شما مطمئن هستيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم، سردترين زمستان در سالهای اخیر!!!
رييس پرسید: از کجا می دانيد؟
پاسخ شنید:
چون سرخ پوستها ديوانهوار دارند هيزم جمع میکنند!!
⬅️ خيلی وقتها، ما خودمان علت رخدادهای اطرافمان هستيم!
@ThinkTogethet🌱
سرخپوستان از رييس جديد می پرسند:
آيا زمستان سختی در پيش است؟
رييس جوان قبيله که نمی دانست چه جوابی بدهد می گوید: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. سپس به سازمان هواشناسی کشور زنگ می زند:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید.
پس رييس دستور می دهد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ می زند:
شما نظر قبلیتان را تأييد می کنيد؟
و پاسخ شنید: صد در صد !
رييس دستور می دهد که افراد تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ می زند: آقا شما مطمئن هستيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم، سردترين زمستان در سالهای اخیر!!!
رييس پرسید: از کجا می دانيد؟
پاسخ شنید:
چون سرخ پوستها ديوانهوار دارند هيزم جمع میکنند!!
⬅️ خيلی وقتها، ما خودمان علت رخدادهای اطرافمان هستيم!
@ThinkTogethet🌱
Audio
سخنرانی مهم دکتر محمود سریع القلم
در همایش سالانهی صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران
-کسانی که برجام را امضا کردند، اگر ذرهای دانش روابط بین المللی داشتند برجام را امضا نمیکردند!
-در کشور ساختار نخبگی نداریم، بیشتر کسانی که در دولت هستند تصادفی به آنجا رسیدهاند!
- باید بدانیم همه شهروندان ایران حق دارند در تصمیم گیریها شرکت کنند!
- مشکلات و راه حل ها جهانی است!
@ThinkTogether🌱
در همایش سالانهی صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران
-کسانی که برجام را امضا کردند، اگر ذرهای دانش روابط بین المللی داشتند برجام را امضا نمیکردند!
-در کشور ساختار نخبگی نداریم، بیشتر کسانی که در دولت هستند تصادفی به آنجا رسیدهاند!
- باید بدانیم همه شهروندان ایران حق دارند در تصمیم گیریها شرکت کنند!
- مشکلات و راه حل ها جهانی است!
@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن
به احترامت تمام قد میایستم و تو را میستایم، برای اینکه از یک وجب از این خاک مقدس نگذشتی تا آن را به تاراج برند. برای پاسداشت غرور ملی. برای آنکه از همهی آسایشها گذشتی تا مردم این سرزمین کهن دور از گزند دشمنان بیاسایند. آلودهی پلیدیهای این سالها نشدی تا تنها #سرباز_وطن باشی و وجود پاکت را یکسره وقف نمایی برای پدافند از #وطن . تو را میستایم برای همهی دلاوریها و کاردانیت که نشدنیها را شدنی میکرد. برای نام بزرگت که یادآور سرداران اسطورهای سرزمینمان بود و دشمنان را از زیادهخواهی بازمیداشت. تو را میستایم که بر سر سوگندت به پرچم مقدسِ ایران ماندی و در برابر دشمنان میهن، لحظهای قد خم نکردی و سرمشق شدی برای همهی ما ایرانیان، تا یاد بگیریم که چگونه باید مشق عشق کرد و چگونه باید عمر را یکسره به پای پاسداری از #وطن نهاد. تو را میستایم به شمار ثانیههایی که فرزندان این مرز پرگهر در امنیت بالیدند و افتخار آفریدند. تو را میستایم شهیدِ عالی مقام؛ سردار سپهبد قاسم سلیمانی❤️🇮🇷🖤
سردار #وطن ، قاسم سلیمانی
زادهی ۱ فروردین ۱۳۳۵
شهادت ۱۳ دی ۱۳۹۸
@ThinkTogether🇮🇷❤️
به احترامت تمام قد میایستم و تو را میستایم، برای اینکه از یک وجب از این خاک مقدس نگذشتی تا آن را به تاراج برند. برای پاسداشت غرور ملی. برای آنکه از همهی آسایشها گذشتی تا مردم این سرزمین کهن دور از گزند دشمنان بیاسایند. آلودهی پلیدیهای این سالها نشدی تا تنها #سرباز_وطن باشی و وجود پاکت را یکسره وقف نمایی برای پدافند از #وطن . تو را میستایم برای همهی دلاوریها و کاردانیت که نشدنیها را شدنی میکرد. برای نام بزرگت که یادآور سرداران اسطورهای سرزمینمان بود و دشمنان را از زیادهخواهی بازمیداشت. تو را میستایم که بر سر سوگندت به پرچم مقدسِ ایران ماندی و در برابر دشمنان میهن، لحظهای قد خم نکردی و سرمشق شدی برای همهی ما ایرانیان، تا یاد بگیریم که چگونه باید مشق عشق کرد و چگونه باید عمر را یکسره به پای پاسداری از #وطن نهاد. تو را میستایم به شمار ثانیههایی که فرزندان این مرز پرگهر در امنیت بالیدند و افتخار آفریدند. تو را میستایم شهیدِ عالی مقام؛ سردار سپهبد قاسم سلیمانی❤️🇮🇷🖤
سردار #وطن ، قاسم سلیمانی
زادهی ۱ فروردین ۱۳۳۵
شهادت ۱۳ دی ۱۳۹۸
@ThinkTogether🇮🇷❤️
Forwarded from ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
نه از تخم ایرج جهان پاک شد
نه زهر گزاینده تریاک شد
یکی کم شود دیگر آید به جای
جهان را نمانند بیکدخدای*
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی شهادت یک ایرانی تروریسم ستیز است و قطعا هر ایرانی ایران پرست را اندوهگین می سازد.
روحش شاد.
یکی از خویشکاری های هر ایرانی دفاع از جان ایرانیان است و طبعا نمی توان به سادگی از شهید کردن یک نظامی بلندپایه ایرانی به دست بیگانگان گذشت.** یک ایرانی کشته شده است. کین خواهی حق ایرانیان است.
و بر دو نکته باید تاکید کنم:
آن ها که به هر دلیل از نقش ایران در کشورهای منطقه خشمگین یا ناراضی هستند چرا نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که عراق و افغانستان و غیره بخشی از گستره تمدنی ایران هستند.
جمهوری اسلامی یا هر نظام دیگری مجبور و موظف است که نقش امنیتی و سیاسی و فرهنگی خود را در گستره ایرانشهر ایفا کند. اگر نه، ما بازی امنیتی را به تروریست ها و کشورهای دیگر خواهیم باخت.
دوم: تصور نمی کنم هیچ ایرانی ایران دوستی چه حامی جمهوری اسلامی و چه مردم عادی غیر سیاسی و چه اپوزیسیون شریف از شهادت سپهبد سلیمانی خوشحال شده باشند.
آن ها که خوشحال استند اپوزیسیون قرمساخ مزد بگیر و تجزیه طلبان است.
به عنوان یک ایرانی عرض می کنم که چه جمهوری اسلامی پایدار باشد و چه نباشد ذره ای از خاک ایران یا گوشه ای از پرچم ایران یا اختیار ثانیه ای از گذر امور در ایران به آن ها تعلق نخواهد گرفت. سهم آن ها همان شام و ناهاری است که از خارجی ها برای تشویش اذهان ایرانیان می گیرند. شادی آن ها ملت ایران را هشیار و منسجم خواهد کرد.
ملت ایران تجربه های سهمگین تری از دخالت های خارجی را پشت سر گذاشته است. محض یادآوری عرض می کنم خیانت فرقه دموکرات آذربایجان را و نانی که برای تجزیه ایران پخته بودند اما سنگ خارایی شد و دندان خودشان را شکست.
آن هم در زمان اقتدار پولادین استالین نه اکنون که یک املاکی رییس جمهور آمریکاست.
آرزو می کنم خون شهید سلیمانی باعث انسجام ملی ایرانیان و همزمان کاستن از اشتباهات و خطاهای انسجام زدا شود.
*این دوبیت از حکیم ابوالقاسم فردوسی است. از زبان دشمنان ایران است که می گویند نوذر، شاه ایران، را کشتیم اما تخم ایرج در جهان ناپدید نشد و زهر آسیب رساننده (به دشمن) پادزهر نشد. وقتی یکی از ایرانیان کم می شود (کشته می شود) دیگری جای او را می گیرد. ایرانیان جهان را بی صاحب و متصدی رها نمی کنند.
** ایرانی بد و ایرانی خوب هر چه که باشد ایرانی است و دخالت خارجی به هر روی در جان و مال و سرنوشت ایرانی محکوم است. البته برای عده ای نادان و ناخوانده و احمق که هنوز از اقدام وحشیانه لیاخوف در برابر نهاد عزیز و مهم مجلس شورای ملی ما به نیکی یاد می کنند و آن را گاه و بیگاه به زبان می آورند حرف زدن از شرف و استقلال ایرانی آب در هاون کوبیدن است. آن ها نخست باید درس شرافت بیاموزند.
جواد رنجبر درخشی لر
کانال ملی گرایی ایرانی
T.me/melliiran
نه زهر گزاینده تریاک شد
یکی کم شود دیگر آید به جای
جهان را نمانند بیکدخدای*
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی شهادت یک ایرانی تروریسم ستیز است و قطعا هر ایرانی ایران پرست را اندوهگین می سازد.
روحش شاد.
یکی از خویشکاری های هر ایرانی دفاع از جان ایرانیان است و طبعا نمی توان به سادگی از شهید کردن یک نظامی بلندپایه ایرانی به دست بیگانگان گذشت.** یک ایرانی کشته شده است. کین خواهی حق ایرانیان است.
و بر دو نکته باید تاکید کنم:
آن ها که به هر دلیل از نقش ایران در کشورهای منطقه خشمگین یا ناراضی هستند چرا نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که عراق و افغانستان و غیره بخشی از گستره تمدنی ایران هستند.
جمهوری اسلامی یا هر نظام دیگری مجبور و موظف است که نقش امنیتی و سیاسی و فرهنگی خود را در گستره ایرانشهر ایفا کند. اگر نه، ما بازی امنیتی را به تروریست ها و کشورهای دیگر خواهیم باخت.
دوم: تصور نمی کنم هیچ ایرانی ایران دوستی چه حامی جمهوری اسلامی و چه مردم عادی غیر سیاسی و چه اپوزیسیون شریف از شهادت سپهبد سلیمانی خوشحال شده باشند.
آن ها که خوشحال استند اپوزیسیون قرمساخ مزد بگیر و تجزیه طلبان است.
به عنوان یک ایرانی عرض می کنم که چه جمهوری اسلامی پایدار باشد و چه نباشد ذره ای از خاک ایران یا گوشه ای از پرچم ایران یا اختیار ثانیه ای از گذر امور در ایران به آن ها تعلق نخواهد گرفت. سهم آن ها همان شام و ناهاری است که از خارجی ها برای تشویش اذهان ایرانیان می گیرند. شادی آن ها ملت ایران را هشیار و منسجم خواهد کرد.
ملت ایران تجربه های سهمگین تری از دخالت های خارجی را پشت سر گذاشته است. محض یادآوری عرض می کنم خیانت فرقه دموکرات آذربایجان را و نانی که برای تجزیه ایران پخته بودند اما سنگ خارایی شد و دندان خودشان را شکست.
آن هم در زمان اقتدار پولادین استالین نه اکنون که یک املاکی رییس جمهور آمریکاست.
آرزو می کنم خون شهید سلیمانی باعث انسجام ملی ایرانیان و همزمان کاستن از اشتباهات و خطاهای انسجام زدا شود.
*این دوبیت از حکیم ابوالقاسم فردوسی است. از زبان دشمنان ایران است که می گویند نوذر، شاه ایران، را کشتیم اما تخم ایرج در جهان ناپدید نشد و زهر آسیب رساننده (به دشمن) پادزهر نشد. وقتی یکی از ایرانیان کم می شود (کشته می شود) دیگری جای او را می گیرد. ایرانیان جهان را بی صاحب و متصدی رها نمی کنند.
** ایرانی بد و ایرانی خوب هر چه که باشد ایرانی است و دخالت خارجی به هر روی در جان و مال و سرنوشت ایرانی محکوم است. البته برای عده ای نادان و ناخوانده و احمق که هنوز از اقدام وحشیانه لیاخوف در برابر نهاد عزیز و مهم مجلس شورای ملی ما به نیکی یاد می کنند و آن را گاه و بیگاه به زبان می آورند حرف زدن از شرف و استقلال ایرانی آب در هاون کوبیدن است. آن ها نخست باید درس شرافت بیاموزند.
جواد رنجبر درخشی لر
کانال ملی گرایی ایرانی
T.me/melliiran
Telegram
ملی گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
یاداشت ها، مقاله ها و سخنرانی های جواد رنجبر درخشی لر در فلسفه سیاسی و شاهنامه پژوهی.
I'm on Instagram as @javad_ranjbar_derakhshilar. Install the app to follow my photos and videos. https://www.instagram.com/invites/contact/?igsh=1x9t8w13dvxvh&utm_conte
I'm on Instagram as @javad_ranjbar_derakhshilar. Install the app to follow my photos and videos. https://www.instagram.com/invites/contact/?igsh=1x9t8w13dvxvh&utm_conte