Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
🎶 حسین گلگلاب (زادهی ۲۷ امرداد ۱۲۷۴ تهران - درگذشتهی ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) ادیب، ترانهسرا و استاد دانشگاه
حسین گلگلاب سرایندهی سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» است. او دبستان و دبیرستان را در مدرسههای علمیه و دارالفنون به انجام رساند و با هوش و استعدادی که داشت، دیری نپایید که در ضمن تحصیل به کار تدریس هم پرداخت.
وی در موسیقی شاگرد کلنل علینقی وزیری بود و نزد ایشان آموزش تار میدید. گلگلاب اولین نویسندهی کتاب درسی تاریخ طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته ی جغرافی و تاریخ طبیعی تهیه کرد که در مدرسهها آموخته میشد.
ایشان از نخستین اعضای پیوستهی فرهنگستان ایران بود و واژههای زیادی همچون گلبرگ، كاسبرگ، گلسنگ، نهاندانه، بازدانه و پرچم را در زمينهی گياهشناسى جایگزین برابرهای خارجی آنها کرد که همگی به تصویب فرهنگستان زبان رسیدند و امروزه بطور کامل جای خود را در کتابهای درسی یافتهاند.
گلگلاب در ۸۶ سالگی به ساماندهی فرهنگنامهی زیستشناسی و گیاهان ایران پرداخت که شوربختانه عمرش وفا نکرد تا آن را به پایان رساند.
گلگلاب گرچه در زمینهی پیشنهاد واژگان برای فرهنگستان شهرتی در میان اهل فرهنگ و ادبیات دارد، ولی شهرت ایشان، بیشتر برای سرایش ترانهی تصنیف "ای ایران" است. اثری جاودان که در میان مردم به عنوان سرود میهنپرستان در همایشها خوانده میشود. سرودی که در روز بزرگداشت فردوسی بزرگ در شمار آثار ملی، به ثبت ملی رسیده است. این تصنیف دستاورد همکاری حسین گلگلاب (ترانه سرا)، روحاله خالقی (آهنگساز) و غلامحسین بنان (خواننده) است و سه سال پس از اشغال اندوهبار ایران توسط متفقین و در سال ۱۳۲۳ ساخته شد.
دکتر حسین گل گلاب سرانجام در ۸۹ سالگی پس از عمری خدمت به میهن درگذشت.
📎 داستان سرایش سرود میهنی "ای ایران ای مرز پرگهر" را اینجا بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2850
@ThinkTogether🌱
🎶 حسین گلگلاب (زادهی ۲۷ امرداد ۱۲۷۴ تهران - درگذشتهی ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) ادیب، ترانهسرا و استاد دانشگاه
حسین گلگلاب سرایندهی سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» است. او دبستان و دبیرستان را در مدرسههای علمیه و دارالفنون به انجام رساند و با هوش و استعدادی که داشت، دیری نپایید که در ضمن تحصیل به کار تدریس هم پرداخت.
وی در موسیقی شاگرد کلنل علینقی وزیری بود و نزد ایشان آموزش تار میدید. گلگلاب اولین نویسندهی کتاب درسی تاریخ طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته ی جغرافی و تاریخ طبیعی تهیه کرد که در مدرسهها آموخته میشد.
ایشان از نخستین اعضای پیوستهی فرهنگستان ایران بود و واژههای زیادی همچون گلبرگ، كاسبرگ، گلسنگ، نهاندانه، بازدانه و پرچم را در زمينهی گياهشناسى جایگزین برابرهای خارجی آنها کرد که همگی به تصویب فرهنگستان زبان رسیدند و امروزه بطور کامل جای خود را در کتابهای درسی یافتهاند.
گلگلاب در ۸۶ سالگی به ساماندهی فرهنگنامهی زیستشناسی و گیاهان ایران پرداخت که شوربختانه عمرش وفا نکرد تا آن را به پایان رساند.
گلگلاب گرچه در زمینهی پیشنهاد واژگان برای فرهنگستان شهرتی در میان اهل فرهنگ و ادبیات دارد، ولی شهرت ایشان، بیشتر برای سرایش ترانهی تصنیف "ای ایران" است. اثری جاودان که در میان مردم به عنوان سرود میهنپرستان در همایشها خوانده میشود. سرودی که در روز بزرگداشت فردوسی بزرگ در شمار آثار ملی، به ثبت ملی رسیده است. این تصنیف دستاورد همکاری حسین گلگلاب (ترانه سرا)، روحاله خالقی (آهنگساز) و غلامحسین بنان (خواننده) است و سه سال پس از اشغال اندوهبار ایران توسط متفقین و در سال ۱۳۲۳ ساخته شد.
دکتر حسین گل گلاب سرانجام در ۸۹ سالگی پس از عمری خدمت به میهن درگذشت.
📎 داستان سرایش سرود میهنی "ای ایران ای مرز پرگهر" را اینجا بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2850
@ThinkTogether🌱
Telegram
♤اندیشهی میهن♡
#موسیقی
#وطن
📻 "ای ایران، ای مرز پرگهر"
هر ایرانی خواسته یا ناخواسته در عمر خود بارها و بارها این ترانه را با صدای استاد غلامحسین بنان یا زندهیاد اسفندیار قرهباغی شنیده است. این اثر را میتوان جدا از سرود رسمی حکومتها، سرود ملی غیررسمی ایران دانست.…
#وطن
📻 "ای ایران، ای مرز پرگهر"
هر ایرانی خواسته یا ناخواسته در عمر خود بارها و بارها این ترانه را با صدای استاد غلامحسین بنان یا زندهیاد اسفندیار قرهباغی شنیده است. این اثر را میتوان جدا از سرود رسمی حکومتها، سرود ملی غیررسمی ایران دانست.…
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#یادداشت
#دیدگاه
🎭 خنده، کرونا، و مزخرفگویی
♒️ من تا پیش از این فکر میکردم مدعیان فلسفه و روانشناسی گوی مزخرفگویی را از بقیه ربودهاند. ولی در روزهای اخیر به این نتیجه رسیدم که مدعیان جامعهشناسی آنها را پشت سر گذاشتهاند ...
مشکلم با جفنگگوهای بیمسوولیتی است که به پشتوانه نهایتا یک مدرک تحصیلی در این رشتهها (آه که چقدر هم از دَم معتبرند!)، این روزهای کرونازده حتی تحمل لبخند بر لب مردم را ندارند.
در اینجا مجبورم اشاره کنم که من ده سال است در زمینه طنز، کار آکادمیک میکنم. پایاننامه دکتریام که به زبان انگلیسی توسط انتشارات آکادمیک معتبری در آمستردام چاپ شده به طور مفصل به نظریههای مشهور روانشناختی، جامعهشناختی و شناختی (cognitive) در ارتباط با طنز و شوخ طبعی پرداخته است. در بیش از ده کنفرانس علمی و سمپوزیوم و مدرسه تابستانی در زمینهی طنزپژوهی شرکت و گاهی سخنرانی و تدریس کردهام و در برگرداندن دست کم دو کتاب دانشگاهی معتبر به فارسی (فلسفهی طنز، و درآمدی به طنزپژوهی) نقش اصلی را داشتهام. در نتیجه اگر در سایر زمینهها با فروتنی و از دید شهروند یا ناظری عادی حرف میزنم، در زمینهی تخصصیم دقیق و مدعی هستم.
بر خلاف اظهارنظرهای بیپایهای که ظاهرا در راستای [سرمشقِ]«خاک توسر ما ایرانیها» و جلب توجه عدهای خودتحقیرگر منتشر میشود، طنز و شوخطبعی در هنگام فاجعه، به هیچوجه نشانهی بیمسوولیتی، ضعف کنش اجتماعی، تسلیم و چیزهایی از این دست نیست.
طنز و حتی خندهی ساده نه فقط سیستم دفاعی بدن را تقویت میکنند (نگاه کنید به بخش مربوط به کارکرد طنز در پزشکی در کتاب درآمدی به طنز) بلکه یک کنش اجتماعی بسیار هوشمندانه برای تابآوری و مبارزهاند. مبارزهای که میتواند علیه یک فاجعه طبیعی مثل سیل و بیماری باشد یا علیه یک سرکوب فجیع سیاسی مثل هلوکاست. اینکه عدهای در دل ماجراهای هولناک بخندند و دیگران را بخندانند، نه فقط جای سرزنش ندارد، بلکه ستایشآمیز است. فقط درباره طنز در [دوران] هلوکاست کتابها و مقالات زیادی منتشر شدهاند که به بعضی از آنها در فصل «اخلاق مثبت طنز» در کتاب فلسفهی طنز (نوشته جان مورل، استاد فلسفه دین) اشاره شده است. مساله شوخ طبعی در حرفهی پرخطر و پرتنش پرستاری چنان مهم است که اصلا یک مجلهی مستقل در این زمینه منتشر میشد (ژورنال شوخیهای پرستاری Journal of Nursing Jocularity که سرانجام بخاطر درگذشت سردبیرش متوقف شد).
بیش از این وقت دوستان را نمیگیرم. لبخند بزنید، برقصید، بخندانید، آواز بخوانید و به حرف هیچ مرگاندیشی که تحمل دیدن لبخند زیبای شما را ندارد، چه آنکه دین را بهانه میکند و چه آنکه علم را، توجه نکنید.
✍ محمود فرجامی / دانشآموخته فلسفه و ارتباطات، دانشیار میهمان در دانشگاه کریستیانیا، نروژ
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
🎭 خنده، کرونا، و مزخرفگویی
♒️ من تا پیش از این فکر میکردم مدعیان فلسفه و روانشناسی گوی مزخرفگویی را از بقیه ربودهاند. ولی در روزهای اخیر به این نتیجه رسیدم که مدعیان جامعهشناسی آنها را پشت سر گذاشتهاند ...
مشکلم با جفنگگوهای بیمسوولیتی است که به پشتوانه نهایتا یک مدرک تحصیلی در این رشتهها (آه که چقدر هم از دَم معتبرند!)، این روزهای کرونازده حتی تحمل لبخند بر لب مردم را ندارند.
در اینجا مجبورم اشاره کنم که من ده سال است در زمینه طنز، کار آکادمیک میکنم. پایاننامه دکتریام که به زبان انگلیسی توسط انتشارات آکادمیک معتبری در آمستردام چاپ شده به طور مفصل به نظریههای مشهور روانشناختی، جامعهشناختی و شناختی (cognitive) در ارتباط با طنز و شوخ طبعی پرداخته است. در بیش از ده کنفرانس علمی و سمپوزیوم و مدرسه تابستانی در زمینهی طنزپژوهی شرکت و گاهی سخنرانی و تدریس کردهام و در برگرداندن دست کم دو کتاب دانشگاهی معتبر به فارسی (فلسفهی طنز، و درآمدی به طنزپژوهی) نقش اصلی را داشتهام. در نتیجه اگر در سایر زمینهها با فروتنی و از دید شهروند یا ناظری عادی حرف میزنم، در زمینهی تخصصیم دقیق و مدعی هستم.
بر خلاف اظهارنظرهای بیپایهای که ظاهرا در راستای [سرمشقِ]«خاک توسر ما ایرانیها» و جلب توجه عدهای خودتحقیرگر منتشر میشود، طنز و شوخطبعی در هنگام فاجعه، به هیچوجه نشانهی بیمسوولیتی، ضعف کنش اجتماعی، تسلیم و چیزهایی از این دست نیست.
طنز و حتی خندهی ساده نه فقط سیستم دفاعی بدن را تقویت میکنند (نگاه کنید به بخش مربوط به کارکرد طنز در پزشکی در کتاب درآمدی به طنز) بلکه یک کنش اجتماعی بسیار هوشمندانه برای تابآوری و مبارزهاند. مبارزهای که میتواند علیه یک فاجعه طبیعی مثل سیل و بیماری باشد یا علیه یک سرکوب فجیع سیاسی مثل هلوکاست. اینکه عدهای در دل ماجراهای هولناک بخندند و دیگران را بخندانند، نه فقط جای سرزنش ندارد، بلکه ستایشآمیز است. فقط درباره طنز در [دوران] هلوکاست کتابها و مقالات زیادی منتشر شدهاند که به بعضی از آنها در فصل «اخلاق مثبت طنز» در کتاب فلسفهی طنز (نوشته جان مورل، استاد فلسفه دین) اشاره شده است. مساله شوخ طبعی در حرفهی پرخطر و پرتنش پرستاری چنان مهم است که اصلا یک مجلهی مستقل در این زمینه منتشر میشد (ژورنال شوخیهای پرستاری Journal of Nursing Jocularity که سرانجام بخاطر درگذشت سردبیرش متوقف شد).
بیش از این وقت دوستان را نمیگیرم. لبخند بزنید، برقصید، بخندانید، آواز بخوانید و به حرف هیچ مرگاندیشی که تحمل دیدن لبخند زیبای شما را ندارد، چه آنکه دین را بهانه میکند و چه آنکه علم را، توجه نکنید.
✍ محمود فرجامی / دانشآموخته فلسفه و ارتباطات، دانشیار میهمان در دانشگاه کریستیانیا، نروژ
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
#سرباز_وطن
🇮🇷❤️ گاهی سه نفر برای یک جنگ کافی است!
مهدی شیرزادی در کتاب «تا آخرین فشنگ» اینگونه از دلاوری، شجاعت و میهنپرستی شهیدان، سرجوخه مصیب ملکمحمدی، سرباز وظیفه عبدالله شهریاری و سرباز وظیفه سیدمحمد رایی هاشمی که در کنار پل مرزی جلفا ۴۸ ساعت در مقابل لشکر ۴۷ شوروی مقاومت کردند، روایت میکند.
ساعت ۴ صبح روز سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ به سرجوخه ملکمحمدی در پاسگاه مرزبانی جلفا در آذربایجانشرقی خبر میدهند لشکری عظیم از ارتش سرخ شوروی به سوی مرز میآید و قصد دارد از «پل آهنی» گذشته و وارد کشور شود. سرجوخه خبر را به تبریز مخابره میکند و از آنجا هم به تهران. از پایتخت دستور میآید که پادگان را تخلیه کنید و بدون هیچ مقاومتی اجازه ورود ارتش شوروی را بدهید!
سرجوخهی شجاع خطاب به سربازانش میگوید: «هر کسی میخواهد، برگردد. من اینجا میمانم. میخواهم از کشورم در برابر اجنبیها دفاع کنم.» ملکمحمدی همراه با سرباز عبدالله شهریاری، سیدمحمد رایی هاشمی و سرباز دیگری همقسم میشوند و میمانند.
هنگامی که نخستین نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را دارد سرباز شهریاری بسوی راننده آن شلیک میکند و سرباز روس را از پای درمیآورد. درگیری سنگینی بین نیروهای ارتش شوروی و سرجوخه و ۳ سربازش درمیگیرد. این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه هم موجود است، ۴۸ ساعت به طول میانجامد و در نهایت سرجوخه محمدی، همراه با دو سرباز دیگرش عبدالله شهریاری و سیدمحمد رایی هاشمی زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت میرسند❣ نفر چهارم برای رساندن خبر ورود لشکر ۴۷ به دستور سرجوخه ملکمحمدی ساعتی پیش از شهادت همرزمانش بسوی تبریز رفته بود.
سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه میشود که سربازان ایرانی کشته شدهاند از پل آهنی عبور میکند و وارد خاک میهن میشود💔 او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجههایش را از روی دوشش باز کرد و روی سینه ی سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست این سربازان دلاور را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند. تدفین این سه سرباز به احترام وطنپرستیشان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت!
شبی آمد که می باید فدا کرد
به راه مملکت فرزند و زن را
به پیش دشمنان اِستاد و جنگید
رهاند از بند اهریمن، وطن را
به پاس هر وجب خاکی از این مُلک
چه بسیار است، آن سرها که رفته!
زمستی بر سر هر قطعه زین خاک
خدا داند چه افسرها که رفته...
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#سرباز_وطن
🇮🇷❤️ گاهی سه نفر برای یک جنگ کافی است!
مهدی شیرزادی در کتاب «تا آخرین فشنگ» اینگونه از دلاوری، شجاعت و میهنپرستی شهیدان، سرجوخه مصیب ملکمحمدی، سرباز وظیفه عبدالله شهریاری و سرباز وظیفه سیدمحمد رایی هاشمی که در کنار پل مرزی جلفا ۴۸ ساعت در مقابل لشکر ۴۷ شوروی مقاومت کردند، روایت میکند.
ساعت ۴ صبح روز سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ به سرجوخه ملکمحمدی در پاسگاه مرزبانی جلفا در آذربایجانشرقی خبر میدهند لشکری عظیم از ارتش سرخ شوروی به سوی مرز میآید و قصد دارد از «پل آهنی» گذشته و وارد کشور شود. سرجوخه خبر را به تبریز مخابره میکند و از آنجا هم به تهران. از پایتخت دستور میآید که پادگان را تخلیه کنید و بدون هیچ مقاومتی اجازه ورود ارتش شوروی را بدهید!
سرجوخهی شجاع خطاب به سربازانش میگوید: «هر کسی میخواهد، برگردد. من اینجا میمانم. میخواهم از کشورم در برابر اجنبیها دفاع کنم.» ملکمحمدی همراه با سرباز عبدالله شهریاری، سیدمحمد رایی هاشمی و سرباز دیگری همقسم میشوند و میمانند.
هنگامی که نخستین نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را دارد سرباز شهریاری بسوی راننده آن شلیک میکند و سرباز روس را از پای درمیآورد. درگیری سنگینی بین نیروهای ارتش شوروی و سرجوخه و ۳ سربازش درمیگیرد. این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه هم موجود است، ۴۸ ساعت به طول میانجامد و در نهایت سرجوخه محمدی، همراه با دو سرباز دیگرش عبدالله شهریاری و سیدمحمد رایی هاشمی زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت میرسند❣ نفر چهارم برای رساندن خبر ورود لشکر ۴۷ به دستور سرجوخه ملکمحمدی ساعتی پیش از شهادت همرزمانش بسوی تبریز رفته بود.
سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه میشود که سربازان ایرانی کشته شدهاند از پل آهنی عبور میکند و وارد خاک میهن میشود💔 او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجههایش را از روی دوشش باز کرد و روی سینه ی سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست این سربازان دلاور را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند. تدفین این سه سرباز به احترام وطنپرستیشان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت!
شبی آمد که می باید فدا کرد
به راه مملکت فرزند و زن را
به پیش دشمنان اِستاد و جنگید
رهاند از بند اهریمن، وطن را
به پاس هر وجب خاکی از این مُلک
چه بسیار است، آن سرها که رفته!
زمستی بر سر هر قطعه زین خاک
خدا داند چه افسرها که رفته...
@ThinkTogether🇮🇷🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#تلنگر
🎥 ماههای نخست پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ است و اینجا ایران❤️. یهودی و زرتشتی و مسلمان، پیر و جوان و کودک ... از شهرهای کوچک تا پایتخت، صف کشیدهاند تا پس از ساعتها ایستادن، پساندازهاشان را برای ساخت خانهی هموطنانی که خانه ندارند، واریز کنند!
در کمتر کشوری از جهان، چنین سرمایه اجتماعی شگفتانگیز و باشکوهی دیده شدهاست. رویهی این رفتار هر چه باشد، چیستی آن همبستگی و عشق همهی ایرانیان به یکدیگر و به میهنشان است که در زمانهای نیاز آشکار میشود.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
سرمایهی اجتماعی مفهومی است در جامعه شناسی که مراد از آن، "زمین و داراییهای شخصی یا پول نیست. بلکه [...] به معنی نیکخواهی، دوستی، همدردی و بده بستانهای سازنده و سودمند میان شهروندان و خانوادهها در یک جامعه است. اگرچه تعریفهای گوناگونی برای این مفهوم وجود دارد، ولی در یک چشمانداز سراسری، سرمایهی اجتماعی به گونهای «چارهی همهی گرفتاریهای» جامعههای نوین دانسته شدهاست."
📍 بنمایه:
Portes, A. "Social Capital: Its origins and applications in modern sociology." Annual Review of Sociology
@ThinkTogether🌱
#تلنگر
🎥 ماههای نخست پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ است و اینجا ایران❤️. یهودی و زرتشتی و مسلمان، پیر و جوان و کودک ... از شهرهای کوچک تا پایتخت، صف کشیدهاند تا پس از ساعتها ایستادن، پساندازهاشان را برای ساخت خانهی هموطنانی که خانه ندارند، واریز کنند!
در کمتر کشوری از جهان، چنین سرمایه اجتماعی شگفتانگیز و باشکوهی دیده شدهاست. رویهی این رفتار هر چه باشد، چیستی آن همبستگی و عشق همهی ایرانیان به یکدیگر و به میهنشان است که در زمانهای نیاز آشکار میشود.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
سرمایهی اجتماعی مفهومی است در جامعه شناسی که مراد از آن، "زمین و داراییهای شخصی یا پول نیست. بلکه [...] به معنی نیکخواهی، دوستی، همدردی و بده بستانهای سازنده و سودمند میان شهروندان و خانوادهها در یک جامعه است. اگرچه تعریفهای گوناگونی برای این مفهوم وجود دارد، ولی در یک چشمانداز سراسری، سرمایهی اجتماعی به گونهای «چارهی همهی گرفتاریهای» جامعههای نوین دانسته شدهاست."
📍 بنمایه:
Portes, A. "Social Capital: Its origins and applications in modern sociology." Annual Review of Sociology
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ
#سرباز_وطن
بر ما است که نام و یاد شهید دریابان غلامعلی بایندر، فرماندهی سرافراز نیروی دریایی ارتش کشورمان در دورهی جنگ دوم جهانی را زنده نگاه داریم.
شهید بایندر فرمانده دلاور نیروی دریایی ارتش ایران، در سال ۱۲۷۷ خورشیدی در خانوادهای اهل شهر بیجار استان کردستان دیده به جهان گشود. او در سال ۱۳۱۰ به فرماندهی نیروی دریایی ارتش کشورمان برگزیده، برای پاسداری از خلیج فارس راهی جنوب کشور گردید. ایشان همان سربازی است که در اعتراض به اشغالگری انگلیس، آشکارا و با صدای بلند از ایرانی بودن جزیرههای بوموسا و تنب بزرگ و تنب کوچک سخن گفت. و هم او بود که در سوم شهریور ۱۳۲۰، همراه با سربازانش در برابر نیروهای تازی انگلیسی تسلیم نشد و تا آخرین نفس با آنها جنگید تا اینکه در سن ۴۳ سالگی، جان گرامی خود را فدای مام میهن نمود.
یاد و نام همهی سربازان وطن، از گذشتههای دور تا به امروز، در دلهای ما زنده و گرامی، راه سربازی وطن پررهرو باد🇮🇷❤️
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#سرباز_وطن
بر ما است که نام و یاد شهید دریابان غلامعلی بایندر، فرماندهی سرافراز نیروی دریایی ارتش کشورمان در دورهی جنگ دوم جهانی را زنده نگاه داریم.
شهید بایندر فرمانده دلاور نیروی دریایی ارتش ایران، در سال ۱۲۷۷ خورشیدی در خانوادهای اهل شهر بیجار استان کردستان دیده به جهان گشود. او در سال ۱۳۱۰ به فرماندهی نیروی دریایی ارتش کشورمان برگزیده، برای پاسداری از خلیج فارس راهی جنوب کشور گردید. ایشان همان سربازی است که در اعتراض به اشغالگری انگلیس، آشکارا و با صدای بلند از ایرانی بودن جزیرههای بوموسا و تنب بزرگ و تنب کوچک سخن گفت. و هم او بود که در سوم شهریور ۱۳۲۰، همراه با سربازانش در برابر نیروهای تازی انگلیسی تسلیم نشد و تا آخرین نفس با آنها جنگید تا اینکه در سن ۴۳ سالگی، جان گرامی خود را فدای مام میهن نمود.
یاد و نام همهی سربازان وطن، از گذشتههای دور تا به امروز، در دلهای ما زنده و گرامی، راه سربازی وطن پررهرو باد🇮🇷❤️
@ThinkTogether🇮🇷🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#تلنگر
گروه بزرگی از نسل جوان کنونی، دارد میرود به طرف سرگردانیِ روحی و آنارشیسم؛ و میتوان گفت که این نسل، آشفتهترین، [بیهویتترین و] سرگشتهترین نسلی است که تاریخ ایران تاکنون به خود دیده است.
👤 دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن / نویسنده و منتقد و تحلیگر فرهنگی
@ThinkTogether🌱
گروه بزرگی از نسل جوان کنونی، دارد میرود به طرف سرگردانیِ روحی و آنارشیسم؛ و میتوان گفت که این نسل، آشفتهترین، [بیهویتترین و] سرگشتهترین نسلی است که تاریخ ایران تاکنون به خود دیده است.
👤 دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن / نویسنده و منتقد و تحلیگر فرهنگی
@ThinkTogether🌱
#بخشی از یک مقاله
#دانستنی
تعریف اتحاد جماهیر شوروی از قدرت، اجازهی هیچگونه ساختارمندی بیرون از حزب کمونیست را نمیدهد. تا رهبری حزب، تنها مخزن نگهداری از حقیقت باقی بماند! چرا که اگر حقیقت جای دیگری هم [غیر از نزد رهبری حزب حاکم] یافت شود، ناگزیر ساختاری هم برای سر و شکل دادن و دفاع از آن [بیرون از دایرهی قدرت حزب حاکم] وجود خواهد داشت. و این [ساختار فکری-اجتماعی مستقل از مافیای حاکم که رقیب ایدئولوژی حزب حاکم خواهد شد] دقیقا همان چیزی است که کرملین اجازه نخواهد داد.
📝 The Sources of Soviet Conduct
✍ George F.Kennan
📰 Foreign Affairs /1947
📎 در سال۱۹۴۷ و در آغاز جنگ سرد، نشریهی foreign affairs مقالهای بسیار جامع و مهم از فردی ناشناس با عنوان آقای ایکس (بعدها آشکار شد که نام او جرج کِنان، دیپلمات آمریکایی است) منتشر نمود. در این مقاله که The Sources of Soviet Conduct نام داشت، نویسنده تصویری دقیق و آگاهیبخش از ماهیت اتحاد جماهیر شوروی به دنیا ارایه نمود. و نسبت به ماهیت تمامیتخواه و توسعه طلب آن به دنیای غرب هشدار داد. این مقاله در آینده درون مجموعه نوشتارهای #ژئوپولتیک در این کانال در دسترس خواهد بود.
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
تعریف اتحاد جماهیر شوروی از قدرت، اجازهی هیچگونه ساختارمندی بیرون از حزب کمونیست را نمیدهد. تا رهبری حزب، تنها مخزن نگهداری از حقیقت باقی بماند! چرا که اگر حقیقت جای دیگری هم [غیر از نزد رهبری حزب حاکم] یافت شود، ناگزیر ساختاری هم برای سر و شکل دادن و دفاع از آن [بیرون از دایرهی قدرت حزب حاکم] وجود خواهد داشت. و این [ساختار فکری-اجتماعی مستقل از مافیای حاکم که رقیب ایدئولوژی حزب حاکم خواهد شد] دقیقا همان چیزی است که کرملین اجازه نخواهد داد.
📝 The Sources of Soviet Conduct
✍ George F.Kennan
📰 Foreign Affairs /1947
📎 در سال۱۹۴۷ و در آغاز جنگ سرد، نشریهی foreign affairs مقالهای بسیار جامع و مهم از فردی ناشناس با عنوان آقای ایکس (بعدها آشکار شد که نام او جرج کِنان، دیپلمات آمریکایی است) منتشر نمود. در این مقاله که The Sources of Soviet Conduct نام داشت، نویسنده تصویری دقیق و آگاهیبخش از ماهیت اتحاد جماهیر شوروی به دنیا ارایه نمود. و نسبت به ماهیت تمامیتخواه و توسعه طلب آن به دنیای غرب هشدار داد. این مقاله در آینده درون مجموعه نوشتارهای #ژئوپولتیک در این کانال در دسترس خواهد بود.
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🗺 بخشی از سخنرانی جرج فریدمن دربارهی بحرانهای جهانی / ۲۰۱۶
❓پرسش خبرنگار هندی: اکنون، برای هند و ایران چه نقشی را میبینید؟ دو کشوری که شما از آنها یاد نکردید. البته شما به هند اشارهای کردید ولی از ایران نگفتید.
💬 فریدمن: بحث این دو کشور از هم جدا است. مسالهی هند این است که آیا میخواهد همان چهل تکهی بهم چسبیده که از امپراتوری انگلستان به جامانده، باقی بماند؟ یا میخواهد به یک کشور تبدیل شود؟ زیرا هند اکنون یک کشور نیست. قانونهای هند، قانون یک کشور نیستند [بلکه قانون یک سرزمین چهل تکه هستند] من پیشنهاد میکنم هندیها از این فرصت تاریخی [که به سبب توانایی اقتصادی و نظامی و سیاسی و علمی پدید آمده] بهره ببرند و ملتسازی کنند. اگرنه در آینده هر تکه دنبال کار خود خواهد رفت. البته من توانایی هندیها را در از دست دادن فرصتهای تاریخی دستکم نمیگیرم!
ولی ایران. ایران اکنون در یک بازی بسیار دیگرگون از گذشته وارد شده. ایالات متحده دیگر دنبال دخالت از جایگاه برتر [در خاورمیانه] نیست [و از منطقه بیرون میرود]. ولی چهار قدرت بزرگ در منطقه هستند که آنها نمیتوانند جایی بروند! اسراییل، ترکیه، ایران و عربستان سعودی. دربارهی عربستان سعودی تردید دارم [که بتوان آن را یک قدرت به شمار آورد].
راهبرد آمریکا این است که آنجا با کسی دوستی ویژهای نداشته باشد، با کسی هم دشمنی ویژهای نداشته باشد. بنابراین، کمی به ایرانیان نزدیک، از اسراییل دور و با ترکیه مدارا خواهد کرد. و این نکتهی جالبی است. یادگرفتن از آن چیزی است که رومیان انجام میدادند، انگلیسیها هم همچنین. و به آن میگویند نگهداشت تعادل [بین چند نیرو]. در این رویکرد شما نیروی بزرگی به منطقه نمیفرستید [تا خودتان سرنوشت یک موضوع را با نیروی نظامی روشن کنید]، انگلیسها هم هرگز همهی نیروی نظامی خود را به هند نفرستادند. آنها از قدرتهای بومی علیه یکدیگر بهرهبردند و [کشمکش] نیروهای محلی را [برای برآوردن هدفهایشان] به کار گرفتند و این همان چیزی است که شما اکنون میبینید [که آمریکا در خاورمیانه انجام میدهد]. در این مرحله، مسالهی ایران، ترکیه است. چرا که ایالات متحده اینگونه میخواهد. مسالهی آمریکا اطمینان از تهاجمی رفتار کردن ترکیه [با ایران] است. واکنش ترکیه این است که میگوید، لطفا من را وارد کشمکش خود [بین ایران و آمریکا] نکنید. آمریکا پاسخ میدهد بیا اینجا کوچولو! [یعنی راه گریزی نداری] [خندهی حضار].
بنابراین وقتی وضعیت ایران را بررسی میکنیم، سراسر دیگرگون از وضعیت هند است [...] ایرانیها اکنون چارهای ندارند مگر اینکه در عراق درگیر شوند. عراق، بر آنها تاثیر بزرگی میگذارد. بنابراین آنها کاری را انجام میدهند که ایالات متحده دوست دارد آنها انجام دهند! روسها هم همان کاری را انجام میدهند که آمریکاییها میخواهند! ایالات متحده نمیخواهد اسد اکنون سقوط کند. البته اکنون. بعدها، بله. پیش از این، بله. ولی اکنون نه. پاسخ چرای آن هم داعش است. ایالات متحده، به انگیزههای سیاسی درونی و بیرونی، نمیتواند خودش از اسد پشتیبانی کند! پس روسها را به درون بازی میکشد. آنها [اسد را] نگه میدارند، آنها مساله داعش را حل نشده میگذارند كه آمریكا بتواند با آن رویارویی كند [یعنی هر جا نیاز بود باز به بهانهی داعش دخالت کند] و این آن چیزی است كه آمریكا به گونهای بسیار درخشان انجام میدهد. من میدانم که قرار نیست ما همیشه باهوش باشیم، شاید [این صحنهآرایی] ناخواسته بوده است، ولی به هر روی ایالات متحده بسیار درخشان کنشگری میکند و همهی بازیگران دیگر را وادار میکند تا همزمان دخالت کنند.
ما یک آموزهی بزرگ آموختهایم، اینکه شما نمیتوانید با یورش همهجانبه به جایی، همچنان قدرت جهانی باقی بمانید. [چون] فرسوده میشوید. شما باید بهره جستن از تعادلِ نیروها را به عنوان یک آموزه، یاد بگیرید [...] بنابراین، مسالهی ایران را باید با توجه به بازی تازهی آمریکا در منطقه درک و تحلیل نمود.
📎 آوردن این فرسته تنها برای آگاهی از آنچه در ذهن کارشناسان غربی میگذرد بوده و به معنای درستانگاری یا ارزشگذاری آن نمیباشد.
📎 گوینده به گونهای سخن میگوید که گویی همهی کشورها، مهرههای بازی آمریکا هستند و خواسته یا ناخواسته، در خدمت هدفهای آمریکا میباشند. جدا از این لافزدنها، همین چند دقیقه نکتههای ریز و مهم بسیاری دارد.
📎 آموزهای که فریدمن میگوید از رومیها آموخته، در حقیقت از خوردن به سد پولادین #سرباز_وطن آموخته. وگرنه از رومیها میشد پیش از هزینه کردن ۷۰۰۰ میلیارد دلار آموخت.
📎 بخشهایی که با [...] آمدهاند، در سخن گوینده نیست و کاسته/افزودهی کانال هستند.
@ThinkTogether🌱
🗺 بخشی از سخنرانی جرج فریدمن دربارهی بحرانهای جهانی / ۲۰۱۶
❓پرسش خبرنگار هندی: اکنون، برای هند و ایران چه نقشی را میبینید؟ دو کشوری که شما از آنها یاد نکردید. البته شما به هند اشارهای کردید ولی از ایران نگفتید.
💬 فریدمن: بحث این دو کشور از هم جدا است. مسالهی هند این است که آیا میخواهد همان چهل تکهی بهم چسبیده که از امپراتوری انگلستان به جامانده، باقی بماند؟ یا میخواهد به یک کشور تبدیل شود؟ زیرا هند اکنون یک کشور نیست. قانونهای هند، قانون یک کشور نیستند [بلکه قانون یک سرزمین چهل تکه هستند] من پیشنهاد میکنم هندیها از این فرصت تاریخی [که به سبب توانایی اقتصادی و نظامی و سیاسی و علمی پدید آمده] بهره ببرند و ملتسازی کنند. اگرنه در آینده هر تکه دنبال کار خود خواهد رفت. البته من توانایی هندیها را در از دست دادن فرصتهای تاریخی دستکم نمیگیرم!
ولی ایران. ایران اکنون در یک بازی بسیار دیگرگون از گذشته وارد شده. ایالات متحده دیگر دنبال دخالت از جایگاه برتر [در خاورمیانه] نیست [و از منطقه بیرون میرود]. ولی چهار قدرت بزرگ در منطقه هستند که آنها نمیتوانند جایی بروند! اسراییل، ترکیه، ایران و عربستان سعودی. دربارهی عربستان سعودی تردید دارم [که بتوان آن را یک قدرت به شمار آورد].
راهبرد آمریکا این است که آنجا با کسی دوستی ویژهای نداشته باشد، با کسی هم دشمنی ویژهای نداشته باشد. بنابراین، کمی به ایرانیان نزدیک، از اسراییل دور و با ترکیه مدارا خواهد کرد. و این نکتهی جالبی است. یادگرفتن از آن چیزی است که رومیان انجام میدادند، انگلیسیها هم همچنین. و به آن میگویند نگهداشت تعادل [بین چند نیرو]. در این رویکرد شما نیروی بزرگی به منطقه نمیفرستید [تا خودتان سرنوشت یک موضوع را با نیروی نظامی روشن کنید]، انگلیسها هم هرگز همهی نیروی نظامی خود را به هند نفرستادند. آنها از قدرتهای بومی علیه یکدیگر بهرهبردند و [کشمکش] نیروهای محلی را [برای برآوردن هدفهایشان] به کار گرفتند و این همان چیزی است که شما اکنون میبینید [که آمریکا در خاورمیانه انجام میدهد]. در این مرحله، مسالهی ایران، ترکیه است. چرا که ایالات متحده اینگونه میخواهد. مسالهی آمریکا اطمینان از تهاجمی رفتار کردن ترکیه [با ایران] است. واکنش ترکیه این است که میگوید، لطفا من را وارد کشمکش خود [بین ایران و آمریکا] نکنید. آمریکا پاسخ میدهد بیا اینجا کوچولو! [یعنی راه گریزی نداری] [خندهی حضار].
بنابراین وقتی وضعیت ایران را بررسی میکنیم، سراسر دیگرگون از وضعیت هند است [...] ایرانیها اکنون چارهای ندارند مگر اینکه در عراق درگیر شوند. عراق، بر آنها تاثیر بزرگی میگذارد. بنابراین آنها کاری را انجام میدهند که ایالات متحده دوست دارد آنها انجام دهند! روسها هم همان کاری را انجام میدهند که آمریکاییها میخواهند! ایالات متحده نمیخواهد اسد اکنون سقوط کند. البته اکنون. بعدها، بله. پیش از این، بله. ولی اکنون نه. پاسخ چرای آن هم داعش است. ایالات متحده، به انگیزههای سیاسی درونی و بیرونی، نمیتواند خودش از اسد پشتیبانی کند! پس روسها را به درون بازی میکشد. آنها [اسد را] نگه میدارند، آنها مساله داعش را حل نشده میگذارند كه آمریكا بتواند با آن رویارویی كند [یعنی هر جا نیاز بود باز به بهانهی داعش دخالت کند] و این آن چیزی است كه آمریكا به گونهای بسیار درخشان انجام میدهد. من میدانم که قرار نیست ما همیشه باهوش باشیم، شاید [این صحنهآرایی] ناخواسته بوده است، ولی به هر روی ایالات متحده بسیار درخشان کنشگری میکند و همهی بازیگران دیگر را وادار میکند تا همزمان دخالت کنند.
ما یک آموزهی بزرگ آموختهایم، اینکه شما نمیتوانید با یورش همهجانبه به جایی، همچنان قدرت جهانی باقی بمانید. [چون] فرسوده میشوید. شما باید بهره جستن از تعادلِ نیروها را به عنوان یک آموزه، یاد بگیرید [...] بنابراین، مسالهی ایران را باید با توجه به بازی تازهی آمریکا در منطقه درک و تحلیل نمود.
📎 آوردن این فرسته تنها برای آگاهی از آنچه در ذهن کارشناسان غربی میگذرد بوده و به معنای درستانگاری یا ارزشگذاری آن نمیباشد.
📎 گوینده به گونهای سخن میگوید که گویی همهی کشورها، مهرههای بازی آمریکا هستند و خواسته یا ناخواسته، در خدمت هدفهای آمریکا میباشند. جدا از این لافزدنها، همین چند دقیقه نکتههای ریز و مهم بسیاری دارد.
📎 آموزهای که فریدمن میگوید از رومیها آموخته، در حقیقت از خوردن به سد پولادین #سرباز_وطن آموخته. وگرنه از رومیها میشد پیش از هزینه کردن ۷۰۰۰ میلیارد دلار آموخت.
📎 بخشهایی که با [...] آمدهاند، در سخن گوینده نیست و کاسته/افزودهی کانال هستند.
@ThinkTogether🌱
#تندرستی
#روانشناسی
💚 پیشنهادی برای دورهی گذر از بیماری کووید-۱۹
🔹با توجه به پراکنش گسترده و جهانی بیماری کووید -۱۹، مارتین سلیگمن، بنیانگذار روانشناسی مثبت و رییس مرکز روانشناسی مثبت دانشگاه پنسیلوانیا، تمرین سریع و سادهای را برای دوری از تنش و پریشانی و ایجاد آرامش ذهنی پیشنهاد داده است.
موقعیت بیماری کووید-۱۹ هر روز در حال تغییر است و این دگرگونیهای سریع و ناآگاهی مربوط به آن ممکن است موجب تنش روانی و ترس شوند.
سلیگمن می گوید: “ذهن انسان در بیشتر مواقع به طور خودکار به سوی بدترین احتمالات مایل میشود. فاجعهسازی ذهنی، معمولا بیش از حد منفی و غیرواقعبینانه است”.
سلیگمن برای تمرکز و آرامش ذهنی تمرین سادهای به نام “نگاه واقعبینانه” را پیشنهاد میدهد که با حدس زدن بدترین اتفاق ممکن که احتمالا پیش از هر سناریوی دیگری به ذهنمان میرسد، آغاز میشود، سپس به بهترین اتفاق ممکن می پردازد و سرانجام با پرداختن به محتملترین اتفاق پایان مییابد. هدف از انجام این تمرین جایگزینی افکار منفی و آسیبزا با افکار سازنده و مثبت است. این تمرین در چهار گام انجام میشود.
گام 1⃣: از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که ممکن است در این موقعیت برایتان رخ دهد چیست؟
پاسخ این پرسش بسته به سن و وضعیت تندرستی شما تغییر میکند. سلیگمن برای نمونه بدترین اتفاقی را که ممکن است برای خودش به عنوان یک مرد ۷۷ ساله که در حومهی پنسیلوانیا زندگی میکند، بیفتد، بیان کرده است. بدترین افکار منفی خودآیند او اینها بوده است: “از آنجایی که دخترم به مدرسه می رود و با دیگران در تماس است، من حتما مبتلا میشوم. اگر مبتلا شوم، بیماریم حاد میشود و از آنجایی که در دهه هفتاد زندگیم هستم، حتما میمیرم.”
گام 2⃣: سپس خودتان را مجبور کنید به بهترین اتفاق ممکن فکر کنید.
در این بخش تمرین، سلیگمن میتواند با خودش فکر کند: “نه من و نه هیچ یک از اعضای خانوادهام به این بیماری دچار نمیشویم. این موج شیوع خیلی زود میگذرد و برای ما مشکلی پیش نمیآید.”
گام 3⃣: اکنون اتفاقی را که بیش از همه محتمل است که روی دهد، در نظر بگیرید.
سلگیمن گفته برای او واقع بینانهترین اتفاق این است: “ممکن است من به این بیماری مبتلا شوم، اما مانند بیشتر افراد نشانههای آن خفیف خواهد بود. درست است که من از نظر سنی در گروه خطر قرار دارم، ولی همیشه ورزش میکنم و مشکل خاصی ندارم، بنابراین احتمالا یک یا دو هفته در بستر بیماری میمانم و دوران بازیابی را میگذرانم و بعد دوباره سرپا میشوم.”
گام 4⃣: در پایان، برای واقعبینانهترین اتفاق ممکن، برنامهریزی کنید.
این کار با انرژی گذاشتن برای اتفاقی که احتمال رخ دادنش وجود ندارد یا خیلی کم است، فرق دارد. در واقع این مرحله به منزلهی آماده کردن خود برای رویارویی با موقعیتی است که ممکن است پیش بیاید و چالشانگیز هم هست. برنامهی شما به موقعیتتان بستگی دارد. برای نمونه، اگر بیمار شوید کسی هست که از فرزند/فرزندانتان مراقبت کند؟ اگر لازم باشد در خانه بمانید، به مقدار کافی غذا و دارو دارید؟ برای کارتان چه فکری کردهاید؟ اگر در گروه در معرض خطر قرار دارید، در صورت ابتلا به بیماری کسی هست که از شما مراقبت کند؟ با پاسخ دادن به این پرسشها و بقیهی پرسشهای احتمالی و نوشتن آنها روی کاغذ، آشفتگی ذهنیتان کاهش چشمگیری پیدا میکند. (برای نوشتن یک برنامهی واقعبینانه باید امکانات، محدودیتها و منابعتان را در نظر بگیرید).
سلیگمن این تمرین را در موقعیتهای گوناگون و روی گروههای متفاوتی از افراد اجرا کرده و از آن نتیجه مثبت گرفته است. بنابراین به شما نیز پیشنهاد می کند این تمرین را انجام داده و از پیامدهای سودمند آن بهره ببرید.
تندرست و شاداب باشی هموطن 🙂🌹
@ThinkTogether🌱
#روانشناسی
💚 پیشنهادی برای دورهی گذر از بیماری کووید-۱۹
🔹با توجه به پراکنش گسترده و جهانی بیماری کووید -۱۹، مارتین سلیگمن، بنیانگذار روانشناسی مثبت و رییس مرکز روانشناسی مثبت دانشگاه پنسیلوانیا، تمرین سریع و سادهای را برای دوری از تنش و پریشانی و ایجاد آرامش ذهنی پیشنهاد داده است.
موقعیت بیماری کووید-۱۹ هر روز در حال تغییر است و این دگرگونیهای سریع و ناآگاهی مربوط به آن ممکن است موجب تنش روانی و ترس شوند.
سلیگمن می گوید: “ذهن انسان در بیشتر مواقع به طور خودکار به سوی بدترین احتمالات مایل میشود. فاجعهسازی ذهنی، معمولا بیش از حد منفی و غیرواقعبینانه است”.
سلیگمن برای تمرکز و آرامش ذهنی تمرین سادهای به نام “نگاه واقعبینانه” را پیشنهاد میدهد که با حدس زدن بدترین اتفاق ممکن که احتمالا پیش از هر سناریوی دیگری به ذهنمان میرسد، آغاز میشود، سپس به بهترین اتفاق ممکن می پردازد و سرانجام با پرداختن به محتملترین اتفاق پایان مییابد. هدف از انجام این تمرین جایگزینی افکار منفی و آسیبزا با افکار سازنده و مثبت است. این تمرین در چهار گام انجام میشود.
گام 1⃣: از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که ممکن است در این موقعیت برایتان رخ دهد چیست؟
پاسخ این پرسش بسته به سن و وضعیت تندرستی شما تغییر میکند. سلیگمن برای نمونه بدترین اتفاقی را که ممکن است برای خودش به عنوان یک مرد ۷۷ ساله که در حومهی پنسیلوانیا زندگی میکند، بیفتد، بیان کرده است. بدترین افکار منفی خودآیند او اینها بوده است: “از آنجایی که دخترم به مدرسه می رود و با دیگران در تماس است، من حتما مبتلا میشوم. اگر مبتلا شوم، بیماریم حاد میشود و از آنجایی که در دهه هفتاد زندگیم هستم، حتما میمیرم.”
گام 2⃣: سپس خودتان را مجبور کنید به بهترین اتفاق ممکن فکر کنید.
در این بخش تمرین، سلیگمن میتواند با خودش فکر کند: “نه من و نه هیچ یک از اعضای خانوادهام به این بیماری دچار نمیشویم. این موج شیوع خیلی زود میگذرد و برای ما مشکلی پیش نمیآید.”
گام 3⃣: اکنون اتفاقی را که بیش از همه محتمل است که روی دهد، در نظر بگیرید.
سلگیمن گفته برای او واقع بینانهترین اتفاق این است: “ممکن است من به این بیماری مبتلا شوم، اما مانند بیشتر افراد نشانههای آن خفیف خواهد بود. درست است که من از نظر سنی در گروه خطر قرار دارم، ولی همیشه ورزش میکنم و مشکل خاصی ندارم، بنابراین احتمالا یک یا دو هفته در بستر بیماری میمانم و دوران بازیابی را میگذرانم و بعد دوباره سرپا میشوم.”
گام 4⃣: در پایان، برای واقعبینانهترین اتفاق ممکن، برنامهریزی کنید.
این کار با انرژی گذاشتن برای اتفاقی که احتمال رخ دادنش وجود ندارد یا خیلی کم است، فرق دارد. در واقع این مرحله به منزلهی آماده کردن خود برای رویارویی با موقعیتی است که ممکن است پیش بیاید و چالشانگیز هم هست. برنامهی شما به موقعیتتان بستگی دارد. برای نمونه، اگر بیمار شوید کسی هست که از فرزند/فرزندانتان مراقبت کند؟ اگر لازم باشد در خانه بمانید، به مقدار کافی غذا و دارو دارید؟ برای کارتان چه فکری کردهاید؟ اگر در گروه در معرض خطر قرار دارید، در صورت ابتلا به بیماری کسی هست که از شما مراقبت کند؟ با پاسخ دادن به این پرسشها و بقیهی پرسشهای احتمالی و نوشتن آنها روی کاغذ، آشفتگی ذهنیتان کاهش چشمگیری پیدا میکند. (برای نوشتن یک برنامهی واقعبینانه باید امکانات، محدودیتها و منابعتان را در نظر بگیرید).
سلیگمن این تمرین را در موقعیتهای گوناگون و روی گروههای متفاوتی از افراد اجرا کرده و از آن نتیجه مثبت گرفته است. بنابراین به شما نیز پیشنهاد می کند این تمرین را انجام داده و از پیامدهای سودمند آن بهره ببرید.
تندرست و شاداب باشی هموطن 🙂🌹
@ThinkTogether🌱
#چکامه
نمانَد بَرین خاک جاوید کس
تو را توشه از راستی باد و بس...
👤 عالیجناب فردوسی / سدهی چهارم خورشیدی
@ThinkTogether🌱
نمانَد بَرین خاک جاوید کس
تو را توشه از راستی باد و بس...
👤 عالیجناب فردوسی / سدهی چهارم خورشیدی
@ThinkTogether🌱
#زیبایی
دادشاه هموطن فداکار ساکن روستایی دو خانواره در چابهار، با وجود کوچ اهالی این روستای بدون آب و برق! به شهر، برای حفاظت از لاکپشتهای سبز در معرض خطر انقراض در روستا مانده است.
او باوجود اینکه فرزندی بیمار دارد، ولی مانده و توان خود را صرف تیمار این جانوران نادر دریایی نموده است. درود💓
@ThinkTogether🌱
دادشاه هموطن فداکار ساکن روستایی دو خانواره در چابهار، با وجود کوچ اهالی این روستای بدون آب و برق! به شهر، برای حفاظت از لاکپشتهای سبز در معرض خطر انقراض در روستا مانده است.
او باوجود اینکه فرزندی بیمار دارد، ولی مانده و توان خود را صرف تیمار این جانوران نادر دریایی نموده است. درود💓
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#تلنگر
#فرهنگ
سالهاست که خواسته و ناخواسته، به حق یا ناحق خودمان را سرزنش میکنیم؛ با قیاسهای نابجا جامعهمان را تحقیر میکنیم؛ هیچگاه داشتهها و فضیلتهایمان را ندیدهایم؛ هر که بیشتر کوبیدمان روشنفکرترش خواندهایم.
آنچه که امروز ملت ما مقدم بر هر چیز بدان نیاز دارد، اعتماد به نفس و خود را دوست داشتن است.
@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
سالهاست که خواسته و ناخواسته، به حق یا ناحق خودمان را سرزنش میکنیم؛ با قیاسهای نابجا جامعهمان را تحقیر میکنیم؛ هیچگاه داشتهها و فضیلتهایمان را ندیدهایم؛ هر که بیشتر کوبیدمان روشنفکرترش خواندهایم.
آنچه که امروز ملت ما مقدم بر هر چیز بدان نیاز دارد، اعتماد به نفس و خود را دوست داشتن است.
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
🗺 آشنایی با ژئوپولتیک / بخش هفتم
🖥 مروری بر آرای ژئوپولتیک پس از جنگ سرد
🎙 آندره اسکریبا
در این ویدیو، گوینده سه رویکرد به ژئوپولتیک را مرور میکند. دورهی نخست که از میانهی قرن ۱۹م آغاز و تا پایان جنگ جهانی دوم گسترش یافت (traditional geopolitics) ، دورهی دوم از پایان جنگ دوم جهانی تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (classical or cold war geopolitics) و دورهی سوم از پایان جنگ سرد تا امروز (contemporary geopolitics) و آنگاه بر آرا و نظریهپردازان دورهی کنونی گذری میکند.
@ThinkTogether🌱
🗺 آشنایی با ژئوپولتیک / بخش هفتم
🖥 مروری بر آرای ژئوپولتیک پس از جنگ سرد
🎙 آندره اسکریبا
در این ویدیو، گوینده سه رویکرد به ژئوپولتیک را مرور میکند. دورهی نخست که از میانهی قرن ۱۹م آغاز و تا پایان جنگ جهانی دوم گسترش یافت (traditional geopolitics) ، دورهی دوم از پایان جنگ دوم جهانی تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (classical or cold war geopolitics) و دورهی سوم از پایان جنگ سرد تا امروز (contemporary geopolitics) و آنگاه بر آرا و نظریهپردازان دورهی کنونی گذری میکند.
@ThinkTogether🌱
#بخشی از یک کتاب
📖 دردها و درمانها
✍ احمد کسروی
@ThinkTogether🌱
امروز یکی از گرفتاریهاست که بسیاری از مردمان با همهی بیمایگی و ندانی، خود را دانا میشمارند و اینان به هر گفتاری میرسند نه درپی آنند که بخوانند و بیندیشند و بفهمند، بلکه درپی آنند که نافهمیده، بلکه تا به پایان نخوانده، خرده گیرند. و بر نویسندهی آن، هر کسی که بود، برتری فروشند و از روی این هوس نادانیست که بدانسان به ایرادهای عامیانه برمیخیزند.
📖 دردها و درمانها
✍ احمد کسروی
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
🗺 جهانیسازی و دمکراسی
🎙 دکتر ایمان فانی
💬 طی سالهای گذشته آهسته آهسته روند جهانی سازی کند و سپس وارونه شدهاست، پژوهشگر ارجمند در این پادکست به این پرسش می پردازد که آیا ایست گلوبالیسم، دستاورد سیاستمدارانی خاص و رخدادهایی تصادفی بود یا روندی است ناگزیر، که در آینده دنبال خواهدشد؟ دموکراسی چطور؟ چرا برخلاف بالا گرفتن رقابتها و کشمکشهای سیاسی، امروزه کمتر از گذشته انتقال واقعی قدرت میان گروهها و احزاب را میبینیم؟ آیا امیدی به احیای دموکراسی در میانمدت وجود دارد؟ نشانهها و همانندهای تاریخی در این میان به ما چه میآموزند؟ با سپاس از آقای دکتر فانی و رسانه ارزشمندشان.
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🗺 جهانیسازی و دمکراسی
🎙 دکتر ایمان فانی
💬 طی سالهای گذشته آهسته آهسته روند جهانی سازی کند و سپس وارونه شدهاست، پژوهشگر ارجمند در این پادکست به این پرسش می پردازد که آیا ایست گلوبالیسم، دستاورد سیاستمدارانی خاص و رخدادهایی تصادفی بود یا روندی است ناگزیر، که در آینده دنبال خواهدشد؟ دموکراسی چطور؟ چرا برخلاف بالا گرفتن رقابتها و کشمکشهای سیاسی، امروزه کمتر از گذشته انتقال واقعی قدرت میان گروهها و احزاب را میبینیم؟ آیا امیدی به احیای دموکراسی در میانمدت وجود دارد؟ نشانهها و همانندهای تاریخی در این میان به ما چه میآموزند؟ با سپاس از آقای دکتر فانی و رسانه ارزشمندشان.
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🗺 تحلیل و پیشبینی وضعیت خاورمیانه
🎙 بخشی از گفتار رابرت کاپلان در نشست "بحرانهای جهانی و آیندهی ناتو" / اندیشکده آتلانتیک / ۲۰۱۴
💬 ... و اما خاورمیانه. در خاورمیانه سوریه دیگر وجود ندارد، عراق دیگر وجود ندارد، لیبی دیگر وجود ندارد، تریپولی [در لیبی] دیگر نام پایتخت یک کشور نیست، بلکه جایی است برای بدهبستان قبیلهها، مافیاها و شبهنظامیان. لیبی با اقدام نظامی هوایی غرب، پارهپاره و ناپدید شد. اکنون امنیتِ جایی که [در مکاتبات رسمی] لیبی خوانده میشود، مهمترین دغدغهی تونس و الجزایر است. الجزایر احتمالا کشور بعدی در خاورمیانه خواهد بود که ناآرامی را تجربه خواهد کرد [...] در عربستان سعودی هم منطقهی عسیر در جنوب غربی را داریم [که مستعد تجزیه و ناآرامی است]، یمن هم مانند لیبی و سوریه دیگر یک کشور نیست. اینها پیامدهای واقعی بهار عربی هستند. اینها ربطی به دمکراسی ندارند، بلکه فقط نتیجهی تضعیف قدرت حکومت مرکزی هستند [...] اگر از من سوال کنید، میگویم در خاورمیانهی مسلمان فقط یک کشور واقعی وجود دارد: ایران [کسی از میان حاضران میگوید ترکیه چی؟] بله، ایران یک کشور واقعی است. ترکیه هم هست. و این به این معنا است که ایران هر چه هم [در خاورمیانه] رخ دهد، همینطور یک کشور-دولت [مقتدر] خواهد ماند و با گذشت زمان قویتر و قویتر خواهد شد.
اکنون درهی فرگانه در آسیای مرکزی را ببینیم [...]
📎 بخشهایی از سخن گوینده که دربارهی کشورهای دیگر بوده با [...] جایگزین شدهاند.
@ThinkTogether🌱
🗺 تحلیل و پیشبینی وضعیت خاورمیانه
🎙 بخشی از گفتار رابرت کاپلان در نشست "بحرانهای جهانی و آیندهی ناتو" / اندیشکده آتلانتیک / ۲۰۱۴
💬 ... و اما خاورمیانه. در خاورمیانه سوریه دیگر وجود ندارد، عراق دیگر وجود ندارد، لیبی دیگر وجود ندارد، تریپولی [در لیبی] دیگر نام پایتخت یک کشور نیست، بلکه جایی است برای بدهبستان قبیلهها، مافیاها و شبهنظامیان. لیبی با اقدام نظامی هوایی غرب، پارهپاره و ناپدید شد. اکنون امنیتِ جایی که [در مکاتبات رسمی] لیبی خوانده میشود، مهمترین دغدغهی تونس و الجزایر است. الجزایر احتمالا کشور بعدی در خاورمیانه خواهد بود که ناآرامی را تجربه خواهد کرد [...] در عربستان سعودی هم منطقهی عسیر در جنوب غربی را داریم [که مستعد تجزیه و ناآرامی است]، یمن هم مانند لیبی و سوریه دیگر یک کشور نیست. اینها پیامدهای واقعی بهار عربی هستند. اینها ربطی به دمکراسی ندارند، بلکه فقط نتیجهی تضعیف قدرت حکومت مرکزی هستند [...] اگر از من سوال کنید، میگویم در خاورمیانهی مسلمان فقط یک کشور واقعی وجود دارد: ایران [کسی از میان حاضران میگوید ترکیه چی؟] بله، ایران یک کشور واقعی است. ترکیه هم هست. و این به این معنا است که ایران هر چه هم [در خاورمیانه] رخ دهد، همینطور یک کشور-دولت [مقتدر] خواهد ماند و با گذشت زمان قویتر و قویتر خواهد شد.
اکنون درهی فرگانه در آسیای مرکزی را ببینیم [...]
📎 بخشهایی از سخن گوینده که دربارهی کشورهای دیگر بوده با [...] جایگزین شدهاند.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
كوچههايمان را به نامشان كرديم، تا هرگاه نشانی خانه را میدهيم، بدانيم از گذرگاه خون كدام شهيد است كه با آرامش به خانه میرسيم ❣
@ThinkTogether🌱
كوچههايمان را به نامشان كرديم، تا هرگاه نشانی خانه را میدهيم، بدانيم از گذرگاه خون كدام شهيد است كه با آرامش به خانه میرسيم ❣
@ThinkTogether🌱
#چکامه
نفسم را پر پرواز از توست
به دماوند تو سوگند که گر بگشایند
بندم از بند ببینند که
آواز از توست
همه اجزایم با مهر تو آمیخته است
همه ذراتم با جان تو آمیخته باد
خون پاکم که در آن عشق تو میجوشد و بس
تا تو آزاد بمانی
به زمین ریخته باد!
👤 فریدون مشیری
@ThinkTogether🌱
نفسم را پر پرواز از توست
به دماوند تو سوگند که گر بگشایند
بندم از بند ببینند که
آواز از توست
همه اجزایم با مهر تو آمیخته است
همه ذراتم با جان تو آمیخته باد
خون پاکم که در آن عشق تو میجوشد و بس
تا تو آزاد بمانی
به زمین ریخته باد!
👤 فریدون مشیری
@ThinkTogether🌱
#روانشناسی
انسانها سوگیری تکرار دارند! یعنی اگر چیزی را بارها بشنوند، گمان میکنند درست است!
این همان کاری است که تلویزیونها و فضای مجازی انجام میدهند.
این رسانهها برای پذیراندن دروغهایی در زمینههای گوناگون (تاریخ، سیاست، فرهنگ و ...)، آنها را بارها و به صورتهای گوناگون تکرار میکنند. کسانی هم این ادعاهای نادرست را بجای حقیقت گرفته و میپذیرند. تا جایی که اگر برداشت دیگری از موضوع را با سند و دلیل و نشانه به آنها بگویی، ناراحت میشوند!!
@ThinkTogether🌱
انسانها سوگیری تکرار دارند! یعنی اگر چیزی را بارها بشنوند، گمان میکنند درست است!
این همان کاری است که تلویزیونها و فضای مجازی انجام میدهند.
این رسانهها برای پذیراندن دروغهایی در زمینههای گوناگون (تاریخ، سیاست، فرهنگ و ...)، آنها را بارها و به صورتهای گوناگون تکرار میکنند. کسانی هم این ادعاهای نادرست را بجای حقیقت گرفته و میپذیرند. تا جایی که اگر برداشت دیگری از موضوع را با سند و دلیل و نشانه به آنها بگویی، ناراحت میشوند!!
@ThinkTogether🌱
#چکامه
یکی خوب کردار، خوش خوی بود
که بد سیرتان را نکو گوی بود
به خوابش کسی دید چون در گذشت
که باری حکایت کن از سرگذشت
دهانی به خنده چو گل باز کرد
چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد
که بر من نکردند سختی بسی
که من سخت نگرفتمی با کسی
👤 سعدی / سدهی هفتم خورشیدی
@ThinkTogether🌱
یکی خوب کردار، خوش خوی بود
که بد سیرتان را نکو گوی بود
به خوابش کسی دید چون در گذشت
که باری حکایت کن از سرگذشت
دهانی به خنده چو گل باز کرد
چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد
که بر من نکردند سختی بسی
که من سخت نگرفتمی با کسی
👤 سعدی / سدهی هفتم خورشیدی
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
یکی از نقشهای رسانهها در جنگهای روانی میان کشورها، مدیریت ادراک (perception management) مردم کشور هدف است. مدیریت ادراک یعنی ارایهی انبوهی از اطلاعات دستکاری شده و نادرست، گسترش اطلاعات و گفتمانهای گمراهکننده، با هدف شکل دادنِ ادراکهای دروغین در جامعهی هدف.
یعنی کاری کنیم که مردم جامعهی هدف، به شماری از موضوعها همان نگاهی را داشته باشند که ما میخواهیم.
یعنی از واقعیتهایی که میبینند، آن چیزی را برداشت کنند که ما میخواهیم.
برای نمونه بجای اینکه اهمیت سرنوشتسار دخالت نظامی درخشان ایران را در غرب آسیا دریابند و ستایش کنند که امنیت کشورمان را تضمین نمود و سبب دگرگونی راهبرد آمریکا در برابر کشورمان شد، این ذهنیت را بیافرینیم که پول ایران در شکم مردم لبنان و سوریه ریخته میشود!
در نبودِ یک مدیریت رسانهای آگاه و میهنگرا، نمونههای این مدیریت ادراک مغرضانه، در فضای رسانهای کشورمان پرشمار و گوناگون است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
یکی از نقشهای رسانهها در جنگهای روانی میان کشورها، مدیریت ادراک (perception management) مردم کشور هدف است. مدیریت ادراک یعنی ارایهی انبوهی از اطلاعات دستکاری شده و نادرست، گسترش اطلاعات و گفتمانهای گمراهکننده، با هدف شکل دادنِ ادراکهای دروغین در جامعهی هدف.
یعنی کاری کنیم که مردم جامعهی هدف، به شماری از موضوعها همان نگاهی را داشته باشند که ما میخواهیم.
یعنی از واقعیتهایی که میبینند، آن چیزی را برداشت کنند که ما میخواهیم.
برای نمونه بجای اینکه اهمیت سرنوشتسار دخالت نظامی درخشان ایران را در غرب آسیا دریابند و ستایش کنند که امنیت کشورمان را تضمین نمود و سبب دگرگونی راهبرد آمریکا در برابر کشورمان شد، این ذهنیت را بیافرینیم که پول ایران در شکم مردم لبنان و سوریه ریخته میشود!
در نبودِ یک مدیریت رسانهای آگاه و میهنگرا، نمونههای این مدیریت ادراک مغرضانه، در فضای رسانهای کشورمان پرشمار و گوناگون است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱