#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 1⃣
برای تلاش در جهت بدست آوردن چشم اندازی از ایران در تاریخ [پس از اسلام]، من گمان میکنم که باید از تازش اعراب در قرن هفتم [میلادی] آغاز کنیم.
مجموعه رخدادهای تاریخسازی که به برآمدن اسلام انجامید، گسترش پیامِ پیامبر محمد [ص] و ترابرد آن از عربستان به شرق و غرب و پیوستگی سرزمینهای بسیار از اقیانوس اطلس و پیرنه تا مرزهای چین و هند و فراتر از آن در [سراسر] امپراتوری تازه عربی-اسلامی. این رخدادها با رویکردهای گوناگونی در ایران نگریسته میشود: شماری آن را [به عنوان] آشکار شدن ایمان واقعی و پایان دوران تاریکی و کفر، موهبتی میانگارند؛ و از سوی شماری دیگر تازش و افتادن کشور به بند نیروهای بیگانه و شکست ملی تحقیر آمیزی به شمار میرود. هر دو این دیدگاهها البته درست است، بسته به اینکه از چه زاویه ای به این رخداد نگریسته شود.
چیزی که من می خواهم در همین آغاز نگاه شما را بدان جلب کنم، تفاوت بزرگ و به راستی قابل توجه در آن چیزی است که در ایران رخ داد با آنچه در کشورهای دیگر خاورمیانه و شمال آفریقا –که به دست اعراب اشغال شده و در قرن هفتم و هشتم بخشهایی از خلافت اسلامی بودند– رخ داد.
این کشورهای دیگر که تمدنهای باستانی داشتند، یعنی کشورهای عراق، سوریه، مصر و شمال آفریقا، در دورهای کوتاه، اسلامی و عربی شدند. دینهای کهن آنها از میان رفت یا به اقلیتهای کوچکی محدود شد؛ زبانهای کهنشان ناپدید شد. شماری [از این زبانها] در کتابهای مقدس و نیایشها باقی ماندند، شماری هنوز در روستاهای دورافتاده به کاررمیرود، ولی در بیشتر جاها و در میان بیشترمردم، زبانهای کهن فراموش شدهاست. هویتی که این زبانها ارایه می کردند، با چیز دیگری جایگزین شده و و تمدنهای کهن در عراق، سوریه و مصر به آنچه امروز جهان عرب میخوانیم تبدیل شده است.
ایران اسلامی شد ولی عرب نشد؛ پارسیان پارسی ماندند و پس از دورهای خاموشی، ایران دوباره به عنوان وجودی جداگانه، متفاوت و مستقل در اسلام هویدا شد و سرانجام چیزهای تازهای را به خود اسلام هم افزود. از نگر فرهنگی، سیاسی و از همه مهمتر مذهبی، همراهی ایرانیان در این تمدن تازهی اسلامی بیاندازه مهم است. تاثیر ایرانیان در همهی زمینههای فرهنگی (حتا شعر عربی) دیده می شود و اثر شاعران ایرانی که شعرهایشان را به تازی سرودند، تاثیر بسیار بزرگی است.
اسلام ایرانی، دومین ظهور اسلام است. اسلام تازه، گاه با عنوان «اسلام عجم» شناخته میشود. این اسلام پارسی بود که بجای اسلام اصلی اعراب، به بخشهای دیگر دنیا و مردمان دیگر برده شد؛ به ترکان، نخست در آسیای مرکزی و سپس در خاورمیانه و در کشوری که امروز ترکیه نامیده میشود و البته به هند [هم برده شد]. ترکان عثمانی گونهای از تمدن ایرانی را به پشت دیوارهای وین بردند. یک جهانگرد ترک در قرن هفدهم [میلادی] –که به عنوان کارمند سفارت عثمانی به وین رفته بود– با کنجکاوی دریافت، زبانی که در سفارت عثمانی در وین گفتگو میشود، گونهی نادرستی از زبان پارسی است! همچنین او دریافت که بیتردید خویشاوندی پایهای میان زبانهای ایرانی و اروپایی وجود دارد. برای نمونه آلمانیها میگویند «ایست» و پارسیها میگویند: «است». معنایی یکسان برای فعل «to be»، در زمان حال ساده و سوم شخص مفرد.
در زمان تازش ویرانگر مغولان در قرن سیزدهم [میلادی]، اسلام ایرانی مولفهی مهم و در حقیقت مولفهی اصلی اسلام شد و برای قرنها مرکز اصلی تمدن و قدرت اسلامی در کشورهایی بود که بخشی تمدن ایرانی شناخته میشوند.
این برتری برای چندگاه از سوی آخرین بازماندهی قدرت در دنیای عرب، یعنی سلاطین مملوک در مصر، به چالش کشیده شد. ولی این سنگر هم از میان رفت و پس از دورهای کشمکش میان ایرانیان و عثمانیان بر سر اینکه چه کسی باید مصر را اشغال کند، عثمانیان در این کشمکش پیروز شدند. و بدینگونه اسلام عربیِ زیر کنترل اعراب، تنها در عربستان و پایگاههای دورافتادهای مانند مراکش زنده ماند و مرکز جهان اسلام زیر چیرگی کشورهای پارسی و عثمانی بود. جالب اینکه هر دو [کشورهای حوزه تمدن پارسی و عثمانی] با فرهنگ ایرانی شکل گرفتند. مرکزهای بزرگ اسلام و مرکزهای قدرت سیاسی و فرهنگی در پایان قرون وسطی و در آغاز دوران مدرن، مانند هند / آسیای مرکزی / ایران / و عثمانی، همگی بخشی از تمدن ایرانی بودند.
اگرچه بخشهای بزرگی از این سرزمینها به زبانهای محلی و یا گویشهایی از زبان ترکی سخن میگفتند، ولی زبان فرهنگیشان پارسی بود. عربی، زبان قرآن و شریعت و پارسی، زبان دانش و فرهنگ و ادبیات بود.
⭕️ استثنای ایرانی
چرا این تفاوت[هست]؟ چرا در جایی که تمدنهای باستانی عراق، سوریه و مصر ناپدید و فراموش شدند، تمدن ایران زندگی و بودن خود را پی گرفت و باز با شکوه نوینی ظهور کرد؟
[دنباله دارد]
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 1⃣
برای تلاش در جهت بدست آوردن چشم اندازی از ایران در تاریخ [پس از اسلام]، من گمان میکنم که باید از تازش اعراب در قرن هفتم [میلادی] آغاز کنیم.
مجموعه رخدادهای تاریخسازی که به برآمدن اسلام انجامید، گسترش پیامِ پیامبر محمد [ص] و ترابرد آن از عربستان به شرق و غرب و پیوستگی سرزمینهای بسیار از اقیانوس اطلس و پیرنه تا مرزهای چین و هند و فراتر از آن در [سراسر] امپراتوری تازه عربی-اسلامی. این رخدادها با رویکردهای گوناگونی در ایران نگریسته میشود: شماری آن را [به عنوان] آشکار شدن ایمان واقعی و پایان دوران تاریکی و کفر، موهبتی میانگارند؛ و از سوی شماری دیگر تازش و افتادن کشور به بند نیروهای بیگانه و شکست ملی تحقیر آمیزی به شمار میرود. هر دو این دیدگاهها البته درست است، بسته به اینکه از چه زاویه ای به این رخداد نگریسته شود.
چیزی که من می خواهم در همین آغاز نگاه شما را بدان جلب کنم، تفاوت بزرگ و به راستی قابل توجه در آن چیزی است که در ایران رخ داد با آنچه در کشورهای دیگر خاورمیانه و شمال آفریقا –که به دست اعراب اشغال شده و در قرن هفتم و هشتم بخشهایی از خلافت اسلامی بودند– رخ داد.
این کشورهای دیگر که تمدنهای باستانی داشتند، یعنی کشورهای عراق، سوریه، مصر و شمال آفریقا، در دورهای کوتاه، اسلامی و عربی شدند. دینهای کهن آنها از میان رفت یا به اقلیتهای کوچکی محدود شد؛ زبانهای کهنشان ناپدید شد. شماری [از این زبانها] در کتابهای مقدس و نیایشها باقی ماندند، شماری هنوز در روستاهای دورافتاده به کاررمیرود، ولی در بیشتر جاها و در میان بیشترمردم، زبانهای کهن فراموش شدهاست. هویتی که این زبانها ارایه می کردند، با چیز دیگری جایگزین شده و و تمدنهای کهن در عراق، سوریه و مصر به آنچه امروز جهان عرب میخوانیم تبدیل شده است.
ایران اسلامی شد ولی عرب نشد؛ پارسیان پارسی ماندند و پس از دورهای خاموشی، ایران دوباره به عنوان وجودی جداگانه، متفاوت و مستقل در اسلام هویدا شد و سرانجام چیزهای تازهای را به خود اسلام هم افزود. از نگر فرهنگی، سیاسی و از همه مهمتر مذهبی، همراهی ایرانیان در این تمدن تازهی اسلامی بیاندازه مهم است. تاثیر ایرانیان در همهی زمینههای فرهنگی (حتا شعر عربی) دیده می شود و اثر شاعران ایرانی که شعرهایشان را به تازی سرودند، تاثیر بسیار بزرگی است.
اسلام ایرانی، دومین ظهور اسلام است. اسلام تازه، گاه با عنوان «اسلام عجم» شناخته میشود. این اسلام پارسی بود که بجای اسلام اصلی اعراب، به بخشهای دیگر دنیا و مردمان دیگر برده شد؛ به ترکان، نخست در آسیای مرکزی و سپس در خاورمیانه و در کشوری که امروز ترکیه نامیده میشود و البته به هند [هم برده شد]. ترکان عثمانی گونهای از تمدن ایرانی را به پشت دیوارهای وین بردند. یک جهانگرد ترک در قرن هفدهم [میلادی] –که به عنوان کارمند سفارت عثمانی به وین رفته بود– با کنجکاوی دریافت، زبانی که در سفارت عثمانی در وین گفتگو میشود، گونهی نادرستی از زبان پارسی است! همچنین او دریافت که بیتردید خویشاوندی پایهای میان زبانهای ایرانی و اروپایی وجود دارد. برای نمونه آلمانیها میگویند «ایست» و پارسیها میگویند: «است». معنایی یکسان برای فعل «to be»، در زمان حال ساده و سوم شخص مفرد.
در زمان تازش ویرانگر مغولان در قرن سیزدهم [میلادی]، اسلام ایرانی مولفهی مهم و در حقیقت مولفهی اصلی اسلام شد و برای قرنها مرکز اصلی تمدن و قدرت اسلامی در کشورهایی بود که بخشی تمدن ایرانی شناخته میشوند.
این برتری برای چندگاه از سوی آخرین بازماندهی قدرت در دنیای عرب، یعنی سلاطین مملوک در مصر، به چالش کشیده شد. ولی این سنگر هم از میان رفت و پس از دورهای کشمکش میان ایرانیان و عثمانیان بر سر اینکه چه کسی باید مصر را اشغال کند، عثمانیان در این کشمکش پیروز شدند. و بدینگونه اسلام عربیِ زیر کنترل اعراب، تنها در عربستان و پایگاههای دورافتادهای مانند مراکش زنده ماند و مرکز جهان اسلام زیر چیرگی کشورهای پارسی و عثمانی بود. جالب اینکه هر دو [کشورهای حوزه تمدن پارسی و عثمانی] با فرهنگ ایرانی شکل گرفتند. مرکزهای بزرگ اسلام و مرکزهای قدرت سیاسی و فرهنگی در پایان قرون وسطی و در آغاز دوران مدرن، مانند هند / آسیای مرکزی / ایران / و عثمانی، همگی بخشی از تمدن ایرانی بودند.
اگرچه بخشهای بزرگی از این سرزمینها به زبانهای محلی و یا گویشهایی از زبان ترکی سخن میگفتند، ولی زبان فرهنگیشان پارسی بود. عربی، زبان قرآن و شریعت و پارسی، زبان دانش و فرهنگ و ادبیات بود.
⭕️ استثنای ایرانی
چرا این تفاوت[هست]؟ چرا در جایی که تمدنهای باستانی عراق، سوریه و مصر ناپدید و فراموش شدند، تمدن ایران زندگی و بودن خود را پی گرفت و باز با شکوه نوینی ظهور کرد؟
[دنباله دارد]
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#بخشی از یک کتاب
📖 دردها و درمانها
✍ احمد کسروی
@ThinkTogether🌱
امروز یکی از گرفتاریهاست که بسیاری از مردمان با همهی بیمایگی و ندانی، خود را دانا میشمارند و اینان به هر گفتاری میرسند نه درپی آنند که بخوانند و بیندیشند و بفهمند، بلکه درپی آنند که نافهمیده، بلکه تا به پایان نخوانده، خرده گیرند. و بر نویسندهی آن، هر کسی که بود، برتری فروشند و از روی این هوس نادانیست که بدانسان به ایرادهای عامیانه برمیخیزند.
📖 دردها و درمانها
✍ احمد کسروی
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 2⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
⭕️ استثنای ایرانی
چرا این تفاوت[هست]؟ چرا در جایی که تمدنهای باستانی عراق، سوریه و مصر ناپدید و فراموش شدند، تمدن ایران زندگی و بودن خود را پی گرفت و باز با شکوه نوینی ظهور کرد؟
پاسخهای گوناگونی به این پرسش داده شده است. یکی اینکه این به سبب تفاوت در زبان است. مردم عراق، سوریه و فلسطین به گونههایی از زبان آرامی سخن میگفتند. آرامی یک زبان سامی است که با عربی پیوند دارد و شاید گذر از آرامی به عربی بسیار آسانتر باشد تا گذر از پارسی –یک زبان هند و اروپایی– به عربی. در این استدلال قوتی وجود دارد. ولی زبان قبطی، زبان مصریان، زبان سامی نبود و این از عربی شدن مصر جلوگیری نکرد. زبان قبطی چند گاهی در میان مسیحیان به کار رفت، ولی سرانجام حتا در میان آنها هم از بین رفت و اکنون تنها در آیینهای کلیسای قبطی بکار میرود.
شماری دیگر این تفاوت را به علت فرهنگ برتر پارسیان میبینند. فرهنگ برتر، بر فرهنگ پستتر چیره میگردد. آنها این گفتهی معروف لاتینی را برای ایران هم به کار میبرند: «یونانِ تسخیر شده، تسخیرگران تندخوی خود را تسخیر کرد»؛ به عبارت دیگر رومیها فرهنگ یونانی را گرفتند.
پذیرش این [شباهت] وسوسهانگیز است، ولی همه چیز نیست. رومیها یونان را تسخیر و بر آن حکمرانی کردند، همانگونه که اعراب ایران را تسخیر کردند، ولی رومیها، [زبان] یونانی را فراگرفتند و تمدن یونانی را تحسین مینمودند؛ آنها کتابهای یونانی را خواندند و آموختند. عربها، پارسی یاد نگرفتند، پارسیان عربی یاد گرفتند.
شاید نمونهی شبیهتر، آن چیزی است که در انگلستان و پس از ۱۰۶۶م رخ داد؛ اشغال آنگلوساکسونها به وسیله نورمنها و تبدیل زبان آنگولاساکسونی -با تاثیر گرفتن از زبان فرانسهی نورمنی- به چیزی که امروز انگلیسی مینامیم. شباهت جالبی میان اشغال انگلستان توسط نورمنها و اشغال ایران توسط اعراب هست. زبان تازهای با از کار افتادن و ساده کردن زبان قدیمی بوجود آمد و شمار بسیاری از واژگان زبان اشغالگر، وارد زبان قدیمی شد. پدید آمدن یک هویت تازه و عمیق هر دو اشغالگر و اشغال شده را در برگرفت.
[دنباله دارد]
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخش 1⃣ این فرسته.
📸 نقشهی منطقه، درست پیش از تازش اعراب به ایران.
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 2⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
⭕️ استثنای ایرانی
چرا این تفاوت[هست]؟ چرا در جایی که تمدنهای باستانی عراق، سوریه و مصر ناپدید و فراموش شدند، تمدن ایران زندگی و بودن خود را پی گرفت و باز با شکوه نوینی ظهور کرد؟
پاسخهای گوناگونی به این پرسش داده شده است. یکی اینکه این به سبب تفاوت در زبان است. مردم عراق، سوریه و فلسطین به گونههایی از زبان آرامی سخن میگفتند. آرامی یک زبان سامی است که با عربی پیوند دارد و شاید گذر از آرامی به عربی بسیار آسانتر باشد تا گذر از پارسی –یک زبان هند و اروپایی– به عربی. در این استدلال قوتی وجود دارد. ولی زبان قبطی، زبان مصریان، زبان سامی نبود و این از عربی شدن مصر جلوگیری نکرد. زبان قبطی چند گاهی در میان مسیحیان به کار رفت، ولی سرانجام حتا در میان آنها هم از بین رفت و اکنون تنها در آیینهای کلیسای قبطی بکار میرود.
شماری دیگر این تفاوت را به علت فرهنگ برتر پارسیان میبینند. فرهنگ برتر، بر فرهنگ پستتر چیره میگردد. آنها این گفتهی معروف لاتینی را برای ایران هم به کار میبرند: «یونانِ تسخیر شده، تسخیرگران تندخوی خود را تسخیر کرد»؛ به عبارت دیگر رومیها فرهنگ یونانی را گرفتند.
پذیرش این [شباهت] وسوسهانگیز است، ولی همه چیز نیست. رومیها یونان را تسخیر و بر آن حکمرانی کردند، همانگونه که اعراب ایران را تسخیر کردند، ولی رومیها، [زبان] یونانی را فراگرفتند و تمدن یونانی را تحسین مینمودند؛ آنها کتابهای یونانی را خواندند و آموختند. عربها، پارسی یاد نگرفتند، پارسیان عربی یاد گرفتند.
شاید نمونهی شبیهتر، آن چیزی است که در انگلستان و پس از ۱۰۶۶م رخ داد؛ اشغال آنگلوساکسونها به وسیله نورمنها و تبدیل زبان آنگولاساکسونی -با تاثیر گرفتن از زبان فرانسهی نورمنی- به چیزی که امروز انگلیسی مینامیم. شباهت جالبی میان اشغال انگلستان توسط نورمنها و اشغال ایران توسط اعراب هست. زبان تازهای با از کار افتادن و ساده کردن زبان قدیمی بوجود آمد و شمار بسیاری از واژگان زبان اشغالگر، وارد زبان قدیمی شد. پدید آمدن یک هویت تازه و عمیق هر دو اشغالگر و اشغال شده را در برگرفت.
[دنباله دارد]
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخش 1⃣ این فرسته.
📸 نقشهی منطقه، درست پیش از تازش اعراب به ایران.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 3⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
به عنوان یک پسربچه در مدرسه در انگلستان به یاد میآورم که دربارهی تازش نورمنها [به انگلستان] و آمیختگی زبان آنگلوساکسونی با زبان نورمنها میآموختم. در مورد ایران بر خلاف انگلستان پذیرش این آمیختگی زبانی، با مذهب تازهای بر پایهی وحی نیز پشتیبانی شد.
بیشتر مردم سرزمینهای اشغالشده در عراق، در سوریه و در مصر، تمدن بالاتری از تمدنی داشتند که کوچ نشینان اشغالگر از صحراهای عربستان با خود آورده بودند. با این حال آنها در زبان و فرهنگ عربی حل و ناپدید شدند و پارسیان نشدند. بنابر این ما می توانیم بار دیگر آن پرسش را که هنوز به آن پاسخی ندادهایم، تکرار کنیم. [که چرا فرهنگ و زبان ایرانیان در تازش اعراب از بین نرفت]
یک توضیح شاید پذیرفتنیتر، با ویژگیهای سیاسی در پیوند است؛ عناصر قدرت و حافظه.
کشورهای دیگری که به دست اعراب اشغال شدند –عراق، سوریه، فلسطین و مصر– پیش از اعراب برای دورانهای درازی، استانهایی از امپراتوریهای دیگر [مانند ایران] بودند. آنها بارها و بارها اشغال شدند و مدتها پیش از آنکه اعراب به این منطقه بیایند، بارها پذیرای دگرگونیهای سیاسی، فرهنگی و سپس مذهبی بودند. در این بخشها تازش عربی-اسلامی به معنای یکبار دیگر جابجایی ارباب و یکبار دیگر جابجایی آموزگار بود. ولی در ایران اینگونه نبود. البته ایران هم در زمان اسکندر تسخیر شد و بخشی از امپراتوری هلنی گردید، ولی تنها به صورت مختصر. ایران هرگز به دست روم تسخیر نشد و بنابر این تاثیر فرهنگی تمدن هلنی در ایران بسیار کمتر از کشورهای شرقی، مصر، شمال آفریقا و در جاهایی است که در آن [تمدن هلنی] و نهادهای امپراتوری روم ماندگار بودند.
تاثیر تمدن هلنی در ایران در زمان اسکندر و جانشینان مستقیمش بدون تردید قابل توجه بود؛ ولی سطحیتر و ناپایدارتر از سرزمینهای مدیترانهای و همان اندازهی اندک نیز با بازیابی هویت ملی، سیاسی و مذهبی ایرانیان در دوران پارتها و ساسانیان، به پایان رسید. یک امپراتوری نوین در ایران شکل گرفت که هماورد و هم مرتبهی امپراتوریهای روم و بعدها بیزانس بود.
💥 این بدین معنا است که در زمان تازش عرب و بلافاصله پس از آن، پارسیان بر خلاف همسایگانشان در غرب، با حافظهی تاریخی نزدیکشان پشتیبانی میشدند. حتی میشود گفت با یاد و حافظهی جاریشان از قدرت و شکوه و افتخار پشتیبانی میشدند. این حس افتخار باستانی و شاد بودن به هویت خود، در نوشتههای پارسی دوران اسلامی به خوبی دیده میشود. [و این همراه داشتن حافظهی تاریخی و به یاد داشتن اینکه "ما که هستیم؟"، توضیح چرایی ماندگاری زبان و هویت ایرانی پس از تازش اعراب است]
ما این شادبودن (مباهات) به زبان و هویت ایرانی را به شکلهای گوناگون میبینیم: در گزینش نامهای فرزندان و در پیدایش شعر حماسی ملی که هیچ مانندی در عراق، سوریه، مصر و هیچ جای دیگر ندارد.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش 1⃣ / بخش 2⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 3⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
به عنوان یک پسربچه در مدرسه در انگلستان به یاد میآورم که دربارهی تازش نورمنها [به انگلستان] و آمیختگی زبان آنگلوساکسونی با زبان نورمنها میآموختم. در مورد ایران بر خلاف انگلستان پذیرش این آمیختگی زبانی، با مذهب تازهای بر پایهی وحی نیز پشتیبانی شد.
بیشتر مردم سرزمینهای اشغالشده در عراق، در سوریه و در مصر، تمدن بالاتری از تمدنی داشتند که کوچ نشینان اشغالگر از صحراهای عربستان با خود آورده بودند. با این حال آنها در زبان و فرهنگ عربی حل و ناپدید شدند و پارسیان نشدند. بنابر این ما می توانیم بار دیگر آن پرسش را که هنوز به آن پاسخی ندادهایم، تکرار کنیم. [که چرا فرهنگ و زبان ایرانیان در تازش اعراب از بین نرفت]
یک توضیح شاید پذیرفتنیتر، با ویژگیهای سیاسی در پیوند است؛ عناصر قدرت و حافظه.
کشورهای دیگری که به دست اعراب اشغال شدند –عراق، سوریه، فلسطین و مصر– پیش از اعراب برای دورانهای درازی، استانهایی از امپراتوریهای دیگر [مانند ایران] بودند. آنها بارها و بارها اشغال شدند و مدتها پیش از آنکه اعراب به این منطقه بیایند، بارها پذیرای دگرگونیهای سیاسی، فرهنگی و سپس مذهبی بودند. در این بخشها تازش عربی-اسلامی به معنای یکبار دیگر جابجایی ارباب و یکبار دیگر جابجایی آموزگار بود. ولی در ایران اینگونه نبود. البته ایران هم در زمان اسکندر تسخیر شد و بخشی از امپراتوری هلنی گردید، ولی تنها به صورت مختصر. ایران هرگز به دست روم تسخیر نشد و بنابر این تاثیر فرهنگی تمدن هلنی در ایران بسیار کمتر از کشورهای شرقی، مصر، شمال آفریقا و در جاهایی است که در آن [تمدن هلنی] و نهادهای امپراتوری روم ماندگار بودند.
تاثیر تمدن هلنی در ایران در زمان اسکندر و جانشینان مستقیمش بدون تردید قابل توجه بود؛ ولی سطحیتر و ناپایدارتر از سرزمینهای مدیترانهای و همان اندازهی اندک نیز با بازیابی هویت ملی، سیاسی و مذهبی ایرانیان در دوران پارتها و ساسانیان، به پایان رسید. یک امپراتوری نوین در ایران شکل گرفت که هماورد و هم مرتبهی امپراتوریهای روم و بعدها بیزانس بود.
💥 این بدین معنا است که در زمان تازش عرب و بلافاصله پس از آن، پارسیان بر خلاف همسایگانشان در غرب، با حافظهی تاریخی نزدیکشان پشتیبانی میشدند. حتی میشود گفت با یاد و حافظهی جاریشان از قدرت و شکوه و افتخار پشتیبانی میشدند. این حس افتخار باستانی و شاد بودن به هویت خود، در نوشتههای پارسی دوران اسلامی به خوبی دیده میشود. [و این همراه داشتن حافظهی تاریخی و به یاد داشتن اینکه "ما که هستیم؟"، توضیح چرایی ماندگاری زبان و هویت ایرانی پس از تازش اعراب است]
ما این شادبودن (مباهات) به زبان و هویت ایرانی را به شکلهای گوناگون میبینیم: در گزینش نامهای فرزندان و در پیدایش شعر حماسی ملی که هیچ مانندی در عراق، سوریه، مصر و هیچ جای دیگر ندارد.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش 1⃣ / بخش 2⃣
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
شهید علی هاشمی، در تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۴۰ در شهر اهواز زاده شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، وی با همکاری گروهی از دوستانش در دشت آزادگان، سپاه حمیدیه را پایهریزی نمود. با آغاز جنگ ایران و عراق، در پی شهادت فرمانده سپاه حمیدیه، هاشمی جانشین ایشان گردید.
این شهید ارجمند پس از عملیات بیتالمقدس، اقدام به تشکیل سپاه بستان و پس از آن سپاه هویزه نمود. ایجاد شماری از پاسگاههای مرزی نیز از کارهای دیگر او در سالهای نخست جنگ است.
از ایشان به عنوان طراح عملیات خیبر یاد شده است. طی یازده ماه کار شناسایی در هور توسط شهید هاشمی، عملیات خیبر طراحی شد. ثمره عملیات خیبر تصرف دو جزیرهی شمالی و جنوبی مجنون بود، که دارای ۵۸ حلقه چاه نفت هستند.
شهید علی هاشمی در چهارم تیرماه ۱۳۶۷ در جزیرهی مجنون هدف موشک هلیکوپترهای ارتش بعث عراق قرار گرفت به شهادت رسید ولی با توجه به اسارت همرزم دیگرش، تا سالها گمان میرفت که علی هاشمی نیز در عراق اسیر است. در سال ۱۳۸۹ پیکر پاک وی پس از ۲۲ سال، در نزدیکی قرارگاه فرماندهی سپاه ششم یافت گردیده، همراه با اشک و احترام مردم، در اهواز به خاک سپرده شد.❣🇮🇷
@ThinkTogether🌱
شهید علی هاشمی، در تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۴۰ در شهر اهواز زاده شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، وی با همکاری گروهی از دوستانش در دشت آزادگان، سپاه حمیدیه را پایهریزی نمود. با آغاز جنگ ایران و عراق، در پی شهادت فرمانده سپاه حمیدیه، هاشمی جانشین ایشان گردید.
این شهید ارجمند پس از عملیات بیتالمقدس، اقدام به تشکیل سپاه بستان و پس از آن سپاه هویزه نمود. ایجاد شماری از پاسگاههای مرزی نیز از کارهای دیگر او در سالهای نخست جنگ است.
از ایشان به عنوان طراح عملیات خیبر یاد شده است. طی یازده ماه کار شناسایی در هور توسط شهید هاشمی، عملیات خیبر طراحی شد. ثمره عملیات خیبر تصرف دو جزیرهی شمالی و جنوبی مجنون بود، که دارای ۵۸ حلقه چاه نفت هستند.
شهید علی هاشمی در چهارم تیرماه ۱۳۶۷ در جزیرهی مجنون هدف موشک هلیکوپترهای ارتش بعث عراق قرار گرفت به شهادت رسید ولی با توجه به اسارت همرزم دیگرش، تا سالها گمان میرفت که علی هاشمی نیز در عراق اسیر است. در سال ۱۳۸۹ پیکر پاک وی پس از ۲۲ سال، در نزدیکی قرارگاه فرماندهی سپاه ششم یافت گردیده، همراه با اشک و احترام مردم، در اهواز به خاک سپرده شد.❣🇮🇷
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 4⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
در هلال حاصلخیز☆ و در غرب [ایران]، نامهایی که مردم بر روی فرزندان خود میگذارند بیشتر نامهای قرآنی یا نامهایی از عربستان [در دوران] بتپرستی است. علی، محمد، ولید و مانند اینها.
این نامها در ایران و در میان پارسیان مسلمان هم پراکنش یافت ولی افزون بر آنها، ایرانیان از نامهای کهن خود مانند خسرو، شاپور، مهیار و نامهای دیگری که از گذشتهی پارسیان –از گذشته نزدیکشان، دوران ساسانیان– مانده را هم به کار میبرند. ما هیچ عراقی را پیدا نمیکنیم که فرزندش را بختالنصر یا سناخریب بنامد. یا مصریان فرزندانشان را توتعنخ آمون یا آمون هوتپ نمینامند. این تمدنها به حقیقت مرده و فراموش شدهاند. [ولی] حس به خود بالیدنِ پارسیان در تاریخ مدفون نشده است، بلکه نگاه داشته و به خاطر سپرده شده. البته تاریخ آنها [ایرانیان] بجز بخشهای نزدیک آن، بسان افتخارات کهن بابِلیها و مصریها فراموش شده و از میان رفتهاست. همهی آنچه که آنها اکنون دارند افسانه و حماسه است. یادگاری ناقص از دورانهای پایانی ایران پیش از اسلام ولی نه دورتر از آن.
💥 نگرش اسلامی به تاریخ میتواند این فراموشی را توضیح دهد. چرا باید کسی برای خواندن تاریخ خودش را به زحمت بیاندازد؟ اهمیت تاریخ در چیست؟
[از نگر اسلامی] تاریخ ثبت کارکرد مشیت خدا برای بشر است. و از دیدگاه یک مسلمان –بویژه یک مسلمان سنی– تاریخ اهمیت خاصی در نشان دادن پیشینیان پیامبر اسلام، همراهان و همینطور فرمانروایان هدایت شده در اسلام دارد که الگوی رفتار و قانون صحیح را ارایه کردند. به یقین این بدین معنا است که تنها تاریخی که اهمیت دارد تاریخ مسلمانان است و تاریخ بربرهای خوشمنظر در سرزمینهای دور و حتا بربرهایی که نیاکانِ خودِ شخص بودهاند، هیچ ارزش اخلاقی و مذهبی ندارد و بنابر این ارزش نگهداری هم ندارد.
[پیامد چیرگی این نگرش،] آنگاه که پارسیان بار دیگر، پس از اشغال [اعراب]، صدای خود را باز یافتند، دیگر حافظهشان را از دست داده بودند. البته خواهیم دادید که این همیشگی نبود.
تاریخ ایران باستان پیش از ساسانیان، آخرین [شاهنشاهی] پیش از اسلام، با دگرگونیهای پیشآمده از میان رفت. زبان باستانی با پارسیِ اسلامی جایگزین شد. نوشتارهای کهن فراموش شدند و با نوشتارهای عربی –هماهنگ شده با فنوتیک پارسی– جایگزین شدند. زبان و نوشتارهای کهن، تنها در میان گروه کوچکی از مومنان دین زرتشت ماند که این اهمیت زیادی نداشت.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
☆ "هلال حاصلخیز" به سرزمین حاصلخیزی گفته میشود که به شکل یک هلال از غرب آسیا تا دلتای نیل در شمال آفریقا کشیده شده. این عبارت را نخستین بار جمیز بریستید، استاد دانشگاه شیکاگو و نخستین صاحب کرسی مصرشناسی و شرقشناسی در آمریکا، به کار برد.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش 1⃣ / بخش 2⃣ / بخش 3⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 4⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
در هلال حاصلخیز☆ و در غرب [ایران]، نامهایی که مردم بر روی فرزندان خود میگذارند بیشتر نامهای قرآنی یا نامهایی از عربستان [در دوران] بتپرستی است. علی، محمد، ولید و مانند اینها.
این نامها در ایران و در میان پارسیان مسلمان هم پراکنش یافت ولی افزون بر آنها، ایرانیان از نامهای کهن خود مانند خسرو، شاپور، مهیار و نامهای دیگری که از گذشتهی پارسیان –از گذشته نزدیکشان، دوران ساسانیان– مانده را هم به کار میبرند. ما هیچ عراقی را پیدا نمیکنیم که فرزندش را بختالنصر یا سناخریب بنامد. یا مصریان فرزندانشان را توتعنخ آمون یا آمون هوتپ نمینامند. این تمدنها به حقیقت مرده و فراموش شدهاند. [ولی] حس به خود بالیدنِ پارسیان در تاریخ مدفون نشده است، بلکه نگاه داشته و به خاطر سپرده شده. البته تاریخ آنها [ایرانیان] بجز بخشهای نزدیک آن، بسان افتخارات کهن بابِلیها و مصریها فراموش شده و از میان رفتهاست. همهی آنچه که آنها اکنون دارند افسانه و حماسه است. یادگاری ناقص از دورانهای پایانی ایران پیش از اسلام ولی نه دورتر از آن.
💥 نگرش اسلامی به تاریخ میتواند این فراموشی را توضیح دهد. چرا باید کسی برای خواندن تاریخ خودش را به زحمت بیاندازد؟ اهمیت تاریخ در چیست؟
[از نگر اسلامی] تاریخ ثبت کارکرد مشیت خدا برای بشر است. و از دیدگاه یک مسلمان –بویژه یک مسلمان سنی– تاریخ اهمیت خاصی در نشان دادن پیشینیان پیامبر اسلام، همراهان و همینطور فرمانروایان هدایت شده در اسلام دارد که الگوی رفتار و قانون صحیح را ارایه کردند. به یقین این بدین معنا است که تنها تاریخی که اهمیت دارد تاریخ مسلمانان است و تاریخ بربرهای خوشمنظر در سرزمینهای دور و حتا بربرهایی که نیاکانِ خودِ شخص بودهاند، هیچ ارزش اخلاقی و مذهبی ندارد و بنابر این ارزش نگهداری هم ندارد.
[پیامد چیرگی این نگرش،] آنگاه که پارسیان بار دیگر، پس از اشغال [اعراب]، صدای خود را باز یافتند، دیگر حافظهشان را از دست داده بودند. البته خواهیم دادید که این همیشگی نبود.
تاریخ ایران باستان پیش از ساسانیان، آخرین [شاهنشاهی] پیش از اسلام، با دگرگونیهای پیشآمده از میان رفت. زبان باستانی با پارسیِ اسلامی جایگزین شد. نوشتارهای کهن فراموش شدند و با نوشتارهای عربی –هماهنگ شده با فنوتیک پارسی– جایگزین شدند. زبان و نوشتارهای کهن، تنها در میان گروه کوچکی از مومنان دین زرتشت ماند که این اهمیت زیادی نداشت.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
☆ "هلال حاصلخیز" به سرزمین حاصلخیزی گفته میشود که به شکل یک هلال از غرب آسیا تا دلتای نیل در شمال آفریقا کشیده شده. این عبارت را نخستین بار جمیز بریستید، استاد دانشگاه شیکاگو و نخستین صاحب کرسی مصرشناسی و شرقشناسی در آمریکا، به کار برد.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش 1⃣ / بخش 2⃣ / بخش 3⃣
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 5⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
🕎 ایرانیان، یونانیان و یهودیان
اطلاعات اندکی که از ایران باستان [پس از تازش اعراب] به جا مانده بود، به دست دو ملت نگاشته شد، یهودیان و یونانیان. یعنی مردمانی که حافظه و صدا و زبانشان، هر سه را نگاه داشتهبودند. هر دوی یهودیان و یونانیان، کوروش را به یاد میآوردند و آنچه را دربارهی ایران باستان بجا مانده بود، تا دوران نوین نگاه داشتند. [تا اینکه] باستانشناسان و زبانشناسان راهی را برای بازیابی نوشتارهای کهن و کشف رمز نوشتارهای باستانی پیدا کردند. [از اینجا منابع و راههای تازهای بجز یونانیان و یهودیان برای آگاهی از تاریخ ایران باستان باز شد]
اکنون بگذارید که برای لحظهای بایستیم و نگاهی به تصویر بجا مانده از ایران در انجیل و نوشتارهای کلاسیک یونانی بیاندازیم که از سوی یونانیان و یهودیان نگهداری شده است. همانگونه که میتوان انتظار داشت درگیری طولانی میان دو ملت –که با تاختن پارسیان به یونان آغاز شد و با تازش تلافیجویانهی اسکندر به اوج رسید- بر نگاه یونانی چیره است. [این درگیری] زمینه اصلی تاریخنگاری یونان باستان است؛ همچنین ناهمخوانی دموکراسی یونانی و حکومت مطلقهی ایرانی موضوع مهمی برای نوشتههای سیاسی یونانی است. ولی با وجود اینکه تاریخ هم، یکی از موضوعات مورد مناقشه است، لحن نوشتههای یونان باستان دربارهی پارسیان، بیشتر محترمانه و گاهی حتا غمخوارانه است. یک نمونهی شایان توجه، نمایش «پارسیان» اثر «آشیل» است –که خود او یکی از سربازان بجا مانده از جنگهای ایران به شمار میرود– و به راستی نسبت به شکست ارتش پارسی غمخواری نشان میدهد.
انجیل هم تصویر مثبت ویژهای را از ایران باستان نشان میدهد، [آنهم] در نوشتهای که در نگاه به بیگانهها، حتا در نگاه به مردم خودش چندان بخشنده نیست. نخستین آشکار شدن نام پارس به صورت «پاراس» در کتاب حزقیال است که پاراس به عنوان یکی از سرزمینهای بیگانه برای اشاره به مرزهای جهان نام برده شده. پاراس اهمیتی مانند کاربرد امروزهی «تولی» دارد. نام [پارس] در داستان "نوشتهی دیوار، در مهمانی بیل شازار" ظاهر نمایشیتری پیدا میکند. زمانی که نوشته “Mene mene, tekel upharsin” حکمران بینوای بابل را آگاه میکند که او سنجیده شده و قلمروی او سهم مادها و پارسها خواهد شد.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 5⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
🕎 ایرانیان، یونانیان و یهودیان
اطلاعات اندکی که از ایران باستان [پس از تازش اعراب] به جا مانده بود، به دست دو ملت نگاشته شد، یهودیان و یونانیان. یعنی مردمانی که حافظه و صدا و زبانشان، هر سه را نگاه داشتهبودند. هر دوی یهودیان و یونانیان، کوروش را به یاد میآوردند و آنچه را دربارهی ایران باستان بجا مانده بود، تا دوران نوین نگاه داشتند. [تا اینکه] باستانشناسان و زبانشناسان راهی را برای بازیابی نوشتارهای کهن و کشف رمز نوشتارهای باستانی پیدا کردند. [از اینجا منابع و راههای تازهای بجز یونانیان و یهودیان برای آگاهی از تاریخ ایران باستان باز شد]
اکنون بگذارید که برای لحظهای بایستیم و نگاهی به تصویر بجا مانده از ایران در انجیل و نوشتارهای کلاسیک یونانی بیاندازیم که از سوی یونانیان و یهودیان نگهداری شده است. همانگونه که میتوان انتظار داشت درگیری طولانی میان دو ملت –که با تاختن پارسیان به یونان آغاز شد و با تازش تلافیجویانهی اسکندر به اوج رسید- بر نگاه یونانی چیره است. [این درگیری] زمینه اصلی تاریخنگاری یونان باستان است؛ همچنین ناهمخوانی دموکراسی یونانی و حکومت مطلقهی ایرانی موضوع مهمی برای نوشتههای سیاسی یونانی است. ولی با وجود اینکه تاریخ هم، یکی از موضوعات مورد مناقشه است، لحن نوشتههای یونان باستان دربارهی پارسیان، بیشتر محترمانه و گاهی حتا غمخوارانه است. یک نمونهی شایان توجه، نمایش «پارسیان» اثر «آشیل» است –که خود او یکی از سربازان بجا مانده از جنگهای ایران به شمار میرود– و به راستی نسبت به شکست ارتش پارسی غمخواری نشان میدهد.
انجیل هم تصویر مثبت ویژهای را از ایران باستان نشان میدهد، [آنهم] در نوشتهای که در نگاه به بیگانهها، حتا در نگاه به مردم خودش چندان بخشنده نیست. نخستین آشکار شدن نام پارس به صورت «پاراس» در کتاب حزقیال است که پاراس به عنوان یکی از سرزمینهای بیگانه برای اشاره به مرزهای جهان نام برده شده. پاراس اهمیتی مانند کاربرد امروزهی «تولی» دارد. نام [پارس] در داستان "نوشتهی دیوار، در مهمانی بیل شازار" ظاهر نمایشیتری پیدا میکند. زمانی که نوشته “Mene mene, tekel upharsin” حکمران بینوای بابل را آگاه میکند که او سنجیده شده و قلمروی او سهم مادها و پارسها خواهد شد.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زندگی
#فرهنگ
👨👩👦👦 زیبایی داشتن کودکان باادب و مسوول
🎥 ویدیو دربارهی کودکان ژاپنی است.
@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
👨👩👦👦 زیبایی داشتن کودکان باادب و مسوول
پرورش فرزندان مسوول یکی از پیشنیازهای داشتن میهنی آباد و زیستمحیطی دلپذیر است.
کودکی که در بزرگسالی به دیگر شهروندان بازخوردهای مثبت بدهد، نیکیها را برجسته کند، مسوولانه سخن بگوید و هر سخنی را حتا با گمان درستی به زبان نیاورد، جا و زمان هر کار و سخنی را بشناسد، ادب داشته باشد، مسوولیت بخشی از کارها را پذیرا شود، به حریم شخصی دیگران ورود نکند و ...
🎥 ویدیو دربارهی کودکان ژاپنی است.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 6⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
و سپس کوروش می آید که به ویژه در بخشهای پایانی [کتاب] اشعیا از او نام برده شده است. جایی که کارشناسان انجیل به آن اشعیای دوم می گویند و بخشهایی از کتاب اشعیا است و به دوران پس از اشغال بابل میپردازد. زبانی که برای [توصیف] کوروش بکاربرده شده خیره کننده است. در نوشتار عبری از کوروش به عنوان "تقدیس شده از سوی خدا و مسیح" نام میبرد. ارجی که به کوروش گذاشته شده، نه تنها از همهی پادشاهان غیریهودی، بلکه میشود گفت از همهی فرمانروایان یهودی هم بیشتر است.
ناگزیز این پرسش پیش می آید که چرا؟ چرا انجیل با چنین واژگان درخشانی از یک پادشاه کافر یاد میکند؟ بیتردید یک پاسخ روشن هست. چون کوروش، بالفور دوران بود. او حق بازگشت یهودیان را به سرزمینهای خود به رسمیت شناخت و موجودیت سیاسی ایشان را احیا کرد. ولی این به حقیقت این پرسش را پاسخ نمیدهد، بلکه دوباره آن را مطرح میکند. برای چه او این کار را کرد؟ تازشهای چندباره، گروههایی از اقوام گوناگون را -از جمله بنیاسراییل را- زیر چیرگی پارسیان قرار داده بود. چرا باید کوروش برای یکی از آنها چنین گامی بردارد؟ ما تنها [توضیح] سوی یهودی داستان را می دانیم. ما [توضیح] سوی ایرانی را نمیدانیم و برای دانستن آن تنها باید گمانه زد. پیشنهاد من این است که احساس همبستگی میان ایشان [قوم ایرانی و قوم یهود] که مذهب اخلاقی و روحانی داشتند و از همه جهت از جانب چندخدایان نادان و بتپرستان دوره شده بودند، وجود داشت. این حس نزدیکی در آخرین کتاب عهد عتیق و همینطور در نوشتارهای بعدی یهودی دیده میشود. نمونهاش، شمار واژگان پارسی که در انجیل و سپس در نوشتارهای پساانجیل یهودی است.
این برخورد دین ایرانی و دین یهودی تاثیر مهمی در تاریخ جهان دارد. ما میتوانیم نشانههای قطعی از تاثیر پارسیان را [بر قوم یهود] ببینیم. [این تاثیر] هم رویهی اندیشگی و هم رویهی مادی بر روی یهودیت دارد و از این راه بر مسیحیت و از آنجا بر جهان یونانی-رومی و بیزانسی و آنگاه ناگزیر بر همهی اروپا تاثیر گذارده است.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 6⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
و سپس کوروش می آید که به ویژه در بخشهای پایانی [کتاب] اشعیا از او نام برده شده است. جایی که کارشناسان انجیل به آن اشعیای دوم می گویند و بخشهایی از کتاب اشعیا است و به دوران پس از اشغال بابل میپردازد. زبانی که برای [توصیف] کوروش بکاربرده شده خیره کننده است. در نوشتار عبری از کوروش به عنوان "تقدیس شده از سوی خدا و مسیح" نام میبرد. ارجی که به کوروش گذاشته شده، نه تنها از همهی پادشاهان غیریهودی، بلکه میشود گفت از همهی فرمانروایان یهودی هم بیشتر است.
ناگزیز این پرسش پیش می آید که چرا؟ چرا انجیل با چنین واژگان درخشانی از یک پادشاه کافر یاد میکند؟ بیتردید یک پاسخ روشن هست. چون کوروش، بالفور دوران بود. او حق بازگشت یهودیان را به سرزمینهای خود به رسمیت شناخت و موجودیت سیاسی ایشان را احیا کرد. ولی این به حقیقت این پرسش را پاسخ نمیدهد، بلکه دوباره آن را مطرح میکند. برای چه او این کار را کرد؟ تازشهای چندباره، گروههایی از اقوام گوناگون را -از جمله بنیاسراییل را- زیر چیرگی پارسیان قرار داده بود. چرا باید کوروش برای یکی از آنها چنین گامی بردارد؟ ما تنها [توضیح] سوی یهودی داستان را می دانیم. ما [توضیح] سوی ایرانی را نمیدانیم و برای دانستن آن تنها باید گمانه زد. پیشنهاد من این است که احساس همبستگی میان ایشان [قوم ایرانی و قوم یهود] که مذهب اخلاقی و روحانی داشتند و از همه جهت از جانب چندخدایان نادان و بتپرستان دوره شده بودند، وجود داشت. این حس نزدیکی در آخرین کتاب عهد عتیق و همینطور در نوشتارهای بعدی یهودی دیده میشود. نمونهاش، شمار واژگان پارسی که در انجیل و سپس در نوشتارهای پساانجیل یهودی است.
این برخورد دین ایرانی و دین یهودی تاثیر مهمی در تاریخ جهان دارد. ما میتوانیم نشانههای قطعی از تاثیر پارسیان را [بر قوم یهود] ببینیم. [این تاثیر] هم رویهی اندیشگی و هم رویهی مادی بر روی یهودیت دارد و از این راه بر مسیحیت و از آنجا بر جهان یونانی-رومی و بیزانسی و آنگاه ناگزیر بر همهی اروپا تاثیر گذارده است.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣
@ThinkTogether🌱
#کتاب
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش1⃣
💬 چین یک قدرت در حال ظهور در جهان است. بزرگی و وزن برآمدن دوبارهی چین به اندازهای است که پس از پانصد سال، گرانیگاه قدرت را در جهان، از آتلانتیک (آمریکا و اروپای غربی) به آسیا جابجا میکند.
آموختن و آگاهی دربارهی چین، یک روند جهانی است و مردمان بسیاری در سراسر جهان این روزها بیشتر دربارهی چین کنجکاوی میکنند. برای ما نیز که کشورمان در آستانهی بستن و آغاز یک پیمان همکاری بسیار مهم با چین است (و سخنان یاوه و گاه دسیسهآمیز پیرامون نزدیکی ایران و چین فراوان است)، خوب است که همپای دیگر مردم دنیا، ما نیز دربارهی چین، تاریخش و نگرش راهبردیش بیشتر بدانیم.
در بخش نخست چکیدهی شنیداری این کتاب، درباره تاریخ چین و نگرش تاریخی چینیها به خود و دیگران خواهیم شنید.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3747
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش1⃣
💬 چین یک قدرت در حال ظهور در جهان است. بزرگی و وزن برآمدن دوبارهی چین به اندازهای است که پس از پانصد سال، گرانیگاه قدرت را در جهان، از آتلانتیک (آمریکا و اروپای غربی) به آسیا جابجا میکند.
آموختن و آگاهی دربارهی چین، یک روند جهانی است و مردمان بسیاری در سراسر جهان این روزها بیشتر دربارهی چین کنجکاوی میکنند. برای ما نیز که کشورمان در آستانهی بستن و آغاز یک پیمان همکاری بسیار مهم با چین است (و سخنان یاوه و گاه دسیسهآمیز پیرامون نزدیکی ایران و چین فراوان است)، خوب است که همپای دیگر مردم دنیا، ما نیز دربارهی چین، تاریخش و نگرش راهبردیش بیشتر بدانیم.
در بخش نخست چکیدهی شنیداری این کتاب، درباره تاریخ چین و نگرش تاریخی چینیها به خود و دیگران خواهیم شنید.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3747
@ThinkTogether🌱
#تلنگر
افغانستان، پارهی تن ایران بزرگ، این هفتهها آبستن رخدادهای سهمگین و سرنوشتساز است.
با نگاه به دیگر رخدادها پیرامون کشورمان، گمان میرود که آنچه امروز در افغانستان جریان دارد، پیشدرآمد نقشهی بزرگتری برای ایرانیان و ایرانیتباران باشد.
امید که دولت ژرف ایران و نیروهای نظامی مقتدرمان، نه از جایگاه واکنش بلکه از جایگاه کارگردانی، رشتهی این رخدادها را گونهای به دست گیرند که ایران و ایرانیتباران در آرامش و دور از گزند بدخواهان بمانند.
چه بسا اکنون هنگامی مناسب برای جبران خیانت حاکمان پیشین نیز باشد. که اگر چنین شود، پذیرش و همراهی و هواداری ملت از نظام نیز افزایش خواهد یافت.
✳️ هرات، بدخشان، بلخ، تخار، سمنگان، بامیان، فراه، غور و کندوز سرزمینهای تاریخی #ایران_بزرگ_فرهنگی هستند.
@ThinkTogether🌱
افغانستان، پارهی تن ایران بزرگ، این هفتهها آبستن رخدادهای سهمگین و سرنوشتساز است.
با نگاه به دیگر رخدادها پیرامون کشورمان، گمان میرود که آنچه امروز در افغانستان جریان دارد، پیشدرآمد نقشهی بزرگتری برای ایرانیان و ایرانیتباران باشد.
امید که دولت ژرف ایران و نیروهای نظامی مقتدرمان، نه از جایگاه واکنش بلکه از جایگاه کارگردانی، رشتهی این رخدادها را گونهای به دست گیرند که ایران و ایرانیتباران در آرامش و دور از گزند بدخواهان بمانند.
چه بسا اکنون هنگامی مناسب برای جبران خیانت حاکمان پیشین نیز باشد. که اگر چنین شود، پذیرش و همراهی و هواداری ملت از نظام نیز افزایش خواهد یافت.
✳️ هرات، بدخشان، بلخ، تخار، سمنگان، بامیان، فراه، غور و کندوز سرزمینهای تاریخی #ایران_بزرگ_فرهنگی هستند.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 7⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
این برخورد دین ایرانی و دین یهودی تاثیر مهمی در تاریخ جهان دارد. ما میتوانیم نشانههای قطعی از تاثیر پارسیان را [بر قوم یهود] ببینیم. [این تاثیر] هم رویهی اندیشگی و هم رویهی مادی بر روی یهودیت دارد و از این راه بر مسیحیت و از آنجا بر جهان یونانی-رومی و بیزانسی و آنگاه ناگزیر بر همهی اروپا تاثیر گذارده است.
اجازه بدهید که چند نمونه بگویم. نخست از جنبهی مادی.
منابع عربی به ما میگویند که پارسیان یک ابزار نوین برای سواری ساختند که به آن رکاب میگویند و پیش از ایرانیان شناخته نشده بود. ما به آسانی میتوانیم بگوییم چرا این ابزار –که در ترابری، پیوندهای درون کشوری و همچنین جنگ، انقلابی پدید آورد– چنین تاثیر بزرگی داشت. یک سرباز سواره زره پوشیده با نیزه، که بر روی یک اسب جوشنپوش نشسته، با کمک رکاب میتواند سهمگینتر بر دشمن خود بتازد تا بدون آن. یا [نمونهی دیگر] ما داستانهای روشنی را –بویژه از بیزانسیها– دربارهی پیدایش جنگ افزار نوین و ویرانگری در میان پارسیان شنیدیم. یک سوار سراپا پوشیده با جنگافزار بر روی اسب –یک کاتافراکت.
رکاب همچنین به پارسیان کمک کرد تا سامانهی پیامرسانی برپا نمایند. سامانهی آنها –که از سوی یونانیان با تحسین یاد میشود- دربردارندهی شبکهای از پیکها و جایگاههای پستی در سراسر قلمروی [امپراتوری] بود. [این سامانه] در زبان عربی «برید» گفته میشود که از فعل فارسی «بردن» به معنای ترابری، گرفته شده است. اسب پستی «پروردوس» بود و واژهی آلمانی «فاید» هم از همینجا آمده است.
اختراع بزرگ دیگری که به ایرانیان نسبت داده میشود، آسیاب است. آسیاب یعنی بهرهگیری از باد و آب برای تولید انرژی. آسیاب نخستین و برای هزاران سال تنها راه تولید انرژی از راهی بجز ماهیچههای انسان و حیوان به شمار میرفت.
در حوزهی دیگر پارسیان مخترع بازیهای تختهای، بویژه شطرنج شناخته میشوند که هنوز واژگان پارسی در آن به کار میروند -شاه، تریک تِرَک و شیش و بش- تخته نرد نیز از پارسیها گرفته شدهاست.
ما برای رساندن این آفرینشها به پارسیان سندهای روشنی داریم.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ /بخش5⃣ / بخش6⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 7⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
این برخورد دین ایرانی و دین یهودی تاثیر مهمی در تاریخ جهان دارد. ما میتوانیم نشانههای قطعی از تاثیر پارسیان را [بر قوم یهود] ببینیم. [این تاثیر] هم رویهی اندیشگی و هم رویهی مادی بر روی یهودیت دارد و از این راه بر مسیحیت و از آنجا بر جهان یونانی-رومی و بیزانسی و آنگاه ناگزیر بر همهی اروپا تاثیر گذارده است.
اجازه بدهید که چند نمونه بگویم. نخست از جنبهی مادی.
منابع عربی به ما میگویند که پارسیان یک ابزار نوین برای سواری ساختند که به آن رکاب میگویند و پیش از ایرانیان شناخته نشده بود. ما به آسانی میتوانیم بگوییم چرا این ابزار –که در ترابری، پیوندهای درون کشوری و همچنین جنگ، انقلابی پدید آورد– چنین تاثیر بزرگی داشت. یک سرباز سواره زره پوشیده با نیزه، که بر روی یک اسب جوشنپوش نشسته، با کمک رکاب میتواند سهمگینتر بر دشمن خود بتازد تا بدون آن. یا [نمونهی دیگر] ما داستانهای روشنی را –بویژه از بیزانسیها– دربارهی پیدایش جنگ افزار نوین و ویرانگری در میان پارسیان شنیدیم. یک سوار سراپا پوشیده با جنگافزار بر روی اسب –یک کاتافراکت.
رکاب همچنین به پارسیان کمک کرد تا سامانهی پیامرسانی برپا نمایند. سامانهی آنها –که از سوی یونانیان با تحسین یاد میشود- دربردارندهی شبکهای از پیکها و جایگاههای پستی در سراسر قلمروی [امپراتوری] بود. [این سامانه] در زبان عربی «برید» گفته میشود که از فعل فارسی «بردن» به معنای ترابری، گرفته شده است. اسب پستی «پروردوس» بود و واژهی آلمانی «فاید» هم از همینجا آمده است.
اختراع بزرگ دیگری که به ایرانیان نسبت داده میشود، آسیاب است. آسیاب یعنی بهرهگیری از باد و آب برای تولید انرژی. آسیاب نخستین و برای هزاران سال تنها راه تولید انرژی از راهی بجز ماهیچههای انسان و حیوان به شمار میرفت.
در حوزهی دیگر پارسیان مخترع بازیهای تختهای، بویژه شطرنج شناخته میشوند که هنوز واژگان پارسی در آن به کار میروند -شاه، تریک تِرَک و شیش و بش- تخته نرد نیز از پارسیها گرفته شدهاست.
ما برای رساندن این آفرینشها به پارسیان سندهای روشنی داریم.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ /بخش5⃣ / بخش6⃣
@ThinkTogether🌱
#ادبیات_ایران
آوردهاند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی شکار کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد.
گفتند: از این قدر چه خلل آید.
گفت: بنیاد ظلم در جهان اول اندکی بوده است، هر که آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده است.
اگر ز باغ رعیت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامان او درخت از بیخ
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
📖 گلستان / باب اول / در سیرت پادشاهان
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بستان: بخر
هر که آمد بر او مزیدی کرده: هر کس آمد بر آن چیزی افزوده
غایت: سرانجام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ℹ️ گلستان نوشتهی شاعر و نویسندهی پرآوازهی سدهی هفتم کشورمان، سعدی است. به باور بسیاری، گلستان سعدی تأثیرگذارترین کتابِ نثر در ادبیات فارسی است. که در یک دیباچه و هشت باب به نگارش آهنگین (نثر مسجّع) نوشته شدهاست. بیشترِ نوشتههای آن کوتاه و به شیوهی داستانها و پندهای اخلاقی است.
@ThinkTogether🌱
آوردهاند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی شکار کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد.
گفتند: از این قدر چه خلل آید.
گفت: بنیاد ظلم در جهان اول اندکی بوده است، هر که آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده است.
اگر ز باغ رعیت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامان او درخت از بیخ
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
📖 گلستان / باب اول / در سیرت پادشاهان
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بستان: بخر
هر که آمد بر او مزیدی کرده: هر کس آمد بر آن چیزی افزوده
غایت: سرانجام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ℹ️ گلستان نوشتهی شاعر و نویسندهی پرآوازهی سدهی هفتم کشورمان، سعدی است. به باور بسیاری، گلستان سعدی تأثیرگذارترین کتابِ نثر در ادبیات فارسی است. که در یک دیباچه و هشت باب به نگارش آهنگین (نثر مسجّع) نوشته شدهاست. بیشترِ نوشتههای آن کوتاه و به شیوهی داستانها و پندهای اخلاقی است.
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
💥 ایران بزرگتر از همهی ماست.
ایرانِ جاودان از همهی ما بزرگتر است. باید به ایران بیاندیشیم، باید در اندیشهی اتحاد و همبستگی ایرانیان باشیم و بهترین تصویر ممکن را از سرزمینمان بسازیم.
در کشور ما همیشه بهانهای برای کشمکش و پرخاش وجود داشتهاست، ولی این بار باید بهانهای بیابیم که فصل پرخاش و کشمکش پایان یابد. دقت کنیم که پژوهشهای فراوان در دانشگاههای جهان، اندرکنش (تاثیر متقابل) میان فقر و نابرابری از یک سو و پرخاش و کشمکش از سوی دیگر را تایید و تاکید میکنند.
تحلیل چرایی شمار رایهای ریخته شده به صندوق و شمار آنهایی که رای ندادند اکنون در کانون توجه است. ولی واقعیتی مهمتر از این تحلیلها و آمارها هم هست و آن واقعیت مهمتر، ملتی است که خسته ولی امیدوار به بهبود وضعیت خود است. جامعهای که از جبهههای گوناگون، روانش زخمی و آزرده است، ولی امروز منتظر این است که وضع بهتر شود.
روز پس از انتخابات را می توان هم به فصلی برای پایان نزاع و جدال و آغاز فصل شادابی و امید برای بهبود وضعیت کشور بدل کرد و هم میتوان آن را تبدیل به فصلی دیگر از پرخاشها و نزاعهای بیپایان نمود.
در پایان خوب است یادداشت را با یادآوری بخشی از سخنرانی نیکولای سارکوزی رییسجمهور پیشین فرانسه به پایان ببریم. آنگاه که ناباورانه رقابتهای انتخاباتی را به رقیب خود واگذار کرد. وی در جایگاه بازندهی انتخابات چنین با مردم فرانسه سخن گفت: "بیایید بهترین تصویر ممکن از فرانسه را داشته باشیم. فرانسهای که میدرخشد و نفرت در آن جایی ندارد. فرانسهای که دموکراتیک است. فرانسهای که پر از شادی است. فرانسهای که نگاهی باز دارد. فرانسهای که با من در سال ۲۰۰۷ پیروزیش را جشن گرفته و فرانسهای که با من در ۲۰۱۲ شکستش را میپذیرد. فرانسهای که میداند زندگی از پیروزی و شکست ساخته شده است. فرانسهای که میداند ما در شکستها رشد میکنیم،
پس ما عزت خود را نگاه میداریم، میهنپرستی خود را نگاه میداریم. فرانسوی بودن خود را نگاه میداریم، درست برخلاف تصویری که کسانی از ما نشان میدهند."
✍ دکتر روزبه کردونی / رییس موسسهی عالی پژوهش تامین اجتماعی (چکیده و ویرایش شده)
@ThinTogether🌱
💥 ایران بزرگتر از همهی ماست.
ایرانِ جاودان از همهی ما بزرگتر است. باید به ایران بیاندیشیم، باید در اندیشهی اتحاد و همبستگی ایرانیان باشیم و بهترین تصویر ممکن را از سرزمینمان بسازیم.
در کشور ما همیشه بهانهای برای کشمکش و پرخاش وجود داشتهاست، ولی این بار باید بهانهای بیابیم که فصل پرخاش و کشمکش پایان یابد. دقت کنیم که پژوهشهای فراوان در دانشگاههای جهان، اندرکنش (تاثیر متقابل) میان فقر و نابرابری از یک سو و پرخاش و کشمکش از سوی دیگر را تایید و تاکید میکنند.
تحلیل چرایی شمار رایهای ریخته شده به صندوق و شمار آنهایی که رای ندادند اکنون در کانون توجه است. ولی واقعیتی مهمتر از این تحلیلها و آمارها هم هست و آن واقعیت مهمتر، ملتی است که خسته ولی امیدوار به بهبود وضعیت خود است. جامعهای که از جبهههای گوناگون، روانش زخمی و آزرده است، ولی امروز منتظر این است که وضع بهتر شود.
روز پس از انتخابات را می توان هم به فصلی برای پایان نزاع و جدال و آغاز فصل شادابی و امید برای بهبود وضعیت کشور بدل کرد و هم میتوان آن را تبدیل به فصلی دیگر از پرخاشها و نزاعهای بیپایان نمود.
در پایان خوب است یادداشت را با یادآوری بخشی از سخنرانی نیکولای سارکوزی رییسجمهور پیشین فرانسه به پایان ببریم. آنگاه که ناباورانه رقابتهای انتخاباتی را به رقیب خود واگذار کرد. وی در جایگاه بازندهی انتخابات چنین با مردم فرانسه سخن گفت: "بیایید بهترین تصویر ممکن از فرانسه را داشته باشیم. فرانسهای که میدرخشد و نفرت در آن جایی ندارد. فرانسهای که دموکراتیک است. فرانسهای که پر از شادی است. فرانسهای که نگاهی باز دارد. فرانسهای که با من در سال ۲۰۰۷ پیروزیش را جشن گرفته و فرانسهای که با من در ۲۰۱۲ شکستش را میپذیرد. فرانسهای که میداند زندگی از پیروزی و شکست ساخته شده است. فرانسهای که میداند ما در شکستها رشد میکنیم،
پس ما عزت خود را نگاه میداریم، میهنپرستی خود را نگاه میداریم. فرانسوی بودن خود را نگاه میداریم، درست برخلاف تصویری که کسانی از ما نشان میدهند."
✍ دکتر روزبه کردونی / رییس موسسهی عالی پژوهش تامین اجتماعی (چکیده و ویرایش شده)
@ThinTogether🌱
Telegram
♤اندیشهی میهن♡
با هم بیندیشیم و آیندهای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
#کتاب
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش 2⃣
💬 در بخش دوم چکیدهی شنیداری این کتاب، دربارهی پیش افتادن اروپاییها از چین در فناوری و تولید ثروت از قرن نوزدهم، دگرگونی اندکاندک در نگرش چین به دنیا، نفوذ اروپاییان و بویژه انگلستان به چین، کمونیسم چینی و سیاستهای مائو خواهیم شنید.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3747
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی بیپلاس
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش 2⃣
💬 در بخش دوم چکیدهی شنیداری این کتاب، دربارهی پیش افتادن اروپاییها از چین در فناوری و تولید ثروت از قرن نوزدهم، دگرگونی اندکاندک در نگرش چین به دنیا، نفوذ اروپاییان و بویژه انگلستان به چین، کمونیسم چینی و سیاستهای مائو خواهیم شنید.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3747
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی بیپلاس
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 8⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
✴️ [یادآوری: در سراسر این سخنرانی، پارسیان و ایرانیان برابر هم و در جای یکدیگر بکار رفتهاست و بدیهی است که مراد از پارسیان همان ایرانیان است.]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در اینجا به موضوع اصلی تاریخ فرهنگی باز میگردیم؛ به کتاب. به کتابی که به صورت کدکس بود. جهان رومی-یونانی و همینطور خارمیانه از طومار استفاده میکرد. کدکس که شکل کنونی آن را کتاب مینامیم، گویا ریشه در ایران دارد. تاثیر فرهنگی این اختراع [کتاب] به حقیقت بیاندازه است و نمیتوان به زبان گفت.
و بگذارید تا سرانجام به آنچه که موضوع مهمتری است بازگردم و آن تاثیر ایدهها است. مفهوم ستیز میان نیروهای تقریبا هموزنِ خوب و بد، از ایران و از دین ایرانی آمده است. [مفهوم] شیطان آنگونه که شما میشناسید، در ایران زاده شد و البته اکنون منزل و نامهای بومی دیگری در جهان غرب دارد. ایدهی قدرت شیطانِ رقیب و همزور [با اهورامزدا]، ریشه در دین پارسی باستان دارد: اهریمن نام پیشین شیطان، مفیستوفل یا هر چیز دیگری است که ما برای نامیدنش بکار میبریم که همراه با ایده داوری [روز جزا] و کیفر بهشت و دوزخ [از ایران آمده]. و اینجا باید یادآوری کنیم که بهشت هم یک واژهی پارسی است.
ظهور یک نجاتبخش هم به نظر پیشینهی ایرانی دارد. بنا به این دکترین، در آخرالزمان شخصیتی از نسل زرتشت پدیدار میشود و نیکی را بر سراسر زمین چیره میکند. این موضوع بیاهمیت نیست که ایدهی برآمدن نجاتبخش در انجیل عبری تا زمان بازگشت از بابل دیده نمیشود و این همان زمانی است که یهودیان از پارسیان تاثیر گرفتند. اهمیت باور به پدیدار شدن نجاتبخش، در سنت یهودی-مسیحی آشکار است. [...] همچنین لقبهایی مانند: ملای ملایان، پادشاه پادشاهان و مانند آن بیتردید ایرانی هستند. [این گونه لقبها] در دوران باستان جاری بود و به [زبان] عربی هم رفته: امیر الامرا – امیر امیران؛ قاضی القضات – قاضی قاضیها؛ شاید حتا عنوان پاپ در رم –خدمتکار خدمتکاران خدا– هم نشان از نفوذ غیرمستقیم ایرانیان باشد. همهی ایده کلیسا، نه به مفهوم ساختمان، [بلکه به مفهوم] نیایشگاه، در چارچوب یک رشته مراتب دینی و زیر نظر رهبر عالی نمونهای از [سنت] زرتشتی است.
دین باستانی ایران [هنوز] زنده است. دین زرتشت هنوز آیین گروه کوچک –ولی نه اقلیت بیاهمیت– در هند و پاکستان و تا اندازهای ایران است. آنها نوشتهها و دانش زبان باستانی ایران را پاسداری کردند و از اینجا نخستین خاورشناسان اروپایی توانستند تا زبان پارسی میانه را بیاموزند و از این راه زبانهای کهنتر ایرانی را کشف کنند.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣ / بخش6⃣ / بخش7⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 8⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
✴️ [یادآوری: در سراسر این سخنرانی، پارسیان و ایرانیان برابر هم و در جای یکدیگر بکار رفتهاست و بدیهی است که مراد از پارسیان همان ایرانیان است.]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در اینجا به موضوع اصلی تاریخ فرهنگی باز میگردیم؛ به کتاب. به کتابی که به صورت کدکس بود. جهان رومی-یونانی و همینطور خارمیانه از طومار استفاده میکرد. کدکس که شکل کنونی آن را کتاب مینامیم، گویا ریشه در ایران دارد. تاثیر فرهنگی این اختراع [کتاب] به حقیقت بیاندازه است و نمیتوان به زبان گفت.
و بگذارید تا سرانجام به آنچه که موضوع مهمتری است بازگردم و آن تاثیر ایدهها است. مفهوم ستیز میان نیروهای تقریبا هموزنِ خوب و بد، از ایران و از دین ایرانی آمده است. [مفهوم] شیطان آنگونه که شما میشناسید، در ایران زاده شد و البته اکنون منزل و نامهای بومی دیگری در جهان غرب دارد. ایدهی قدرت شیطانِ رقیب و همزور [با اهورامزدا]، ریشه در دین پارسی باستان دارد: اهریمن نام پیشین شیطان، مفیستوفل یا هر چیز دیگری است که ما برای نامیدنش بکار میبریم که همراه با ایده داوری [روز جزا] و کیفر بهشت و دوزخ [از ایران آمده]. و اینجا باید یادآوری کنیم که بهشت هم یک واژهی پارسی است.
ظهور یک نجاتبخش هم به نظر پیشینهی ایرانی دارد. بنا به این دکترین، در آخرالزمان شخصیتی از نسل زرتشت پدیدار میشود و نیکی را بر سراسر زمین چیره میکند. این موضوع بیاهمیت نیست که ایدهی برآمدن نجاتبخش در انجیل عبری تا زمان بازگشت از بابل دیده نمیشود و این همان زمانی است که یهودیان از پارسیان تاثیر گرفتند. اهمیت باور به پدیدار شدن نجاتبخش، در سنت یهودی-مسیحی آشکار است. [...] همچنین لقبهایی مانند: ملای ملایان، پادشاه پادشاهان و مانند آن بیتردید ایرانی هستند. [این گونه لقبها] در دوران باستان جاری بود و به [زبان] عربی هم رفته: امیر الامرا – امیر امیران؛ قاضی القضات – قاضی قاضیها؛ شاید حتا عنوان پاپ در رم –خدمتکار خدمتکاران خدا– هم نشان از نفوذ غیرمستقیم ایرانیان باشد. همهی ایده کلیسا، نه به مفهوم ساختمان، [بلکه به مفهوم] نیایشگاه، در چارچوب یک رشته مراتب دینی و زیر نظر رهبر عالی نمونهای از [سنت] زرتشتی است.
دین باستانی ایران [هنوز] زنده است. دین زرتشت هنوز آیین گروه کوچک –ولی نه اقلیت بیاهمیت– در هند و پاکستان و تا اندازهای ایران است. آنها نوشتهها و دانش زبان باستانی ایران را پاسداری کردند و از اینجا نخستین خاورشناسان اروپایی توانستند تا زبان پارسی میانه را بیاموزند و از این راه زبانهای کهنتر ایرانی را کشف کنند.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣ / بخش6⃣ / بخش7⃣
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه
زنده باد آن کس که هست از جان هوادارِ وطن / هم وطن غمخوار او، هم اوست غمخوارِ وطن
طبیبی فهمیده باید دست در درمان زند / تا ز نو بهبود یابد حال بیمار وطن
هرکه دور از میهن خود در دیار غربت است / از برایش سرمهی چشم است دیدار وطن
تا خس و خار خیانت را نسازی ریشه کن / کی مصفا میشود بهر تو گلزار وطن
پیکر مام وطن دانی چرا خم گشته است / زان که مشتی اجنبی خواهند، سربار وطن
به که در فکر وطن، باشیم و فکر کار او / پیش از آن کز دستها بیرون رود کار وطن
👤 رهی معیری (زادهی ۱۲۸۸ - درگذشته ۱۳۴۷)
📎 نگرانی برای #وطن، در کشورمان همیشه بوده است و پدیدهی تازهای نیست.
@ThinkTogether🌱
زنده باد آن کس که هست از جان هوادارِ وطن / هم وطن غمخوار او، هم اوست غمخوارِ وطن
طبیبی فهمیده باید دست در درمان زند / تا ز نو بهبود یابد حال بیمار وطن
هرکه دور از میهن خود در دیار غربت است / از برایش سرمهی چشم است دیدار وطن
تا خس و خار خیانت را نسازی ریشه کن / کی مصفا میشود بهر تو گلزار وطن
پیکر مام وطن دانی چرا خم گشته است / زان که مشتی اجنبی خواهند، سربار وطن
به که در فکر وطن، باشیم و فکر کار او / پیش از آن کز دستها بیرون رود کار وطن
👤 رهی معیری (زادهی ۱۲۸۸ - درگذشته ۱۳۴۷)
📎 نگرانی برای #وطن، در کشورمان همیشه بوده است و پدیدهی تازهای نیست.
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد.
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد.
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 9⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
🕋 ایران و شیعهگری
برای دستکم هزار سال، ایران با دین اسلام و در سدههای اخیر با اسلام شیعه آمیخته شده، که گروهی آن را آشکارگی دوبارهی نبوغ ملی پارسیان در اثرگذاری بر اسلام میدانند. گروهی فراتر رفتند –از جمله نویسندگان اروپایی سدهی نوزدهم مانند گوبینو- و ادعا کردند که شیعهگری غلبهی آریاییگری ایران بر سامیگری اسلام است. این ایدهها امروزه بیاعتبار شدهاند ولی در آن روزگار طرفدارانی داشت و هنوز هم دارد.
اشکالی که در چنین دیدگاهی وجود دارد، این است که شیعهگری همانند خود اسلام از سوی عربها به ایران آمد. نخستین شیعیان در ایران عرب بودند. شهر قم سنگر و مرکز شیعهگری در ایران یک بنیاد عربی است و نخستین باشندگان آن عرب بودند. (به یاد میآورم یک دوست پارسی که مرا در قم میگرداند به بیابان اطراف شهر اشاره کرد و گفت: “چه کسی جز عربها میتواند یک شهر در چنین جایی بسازد؟) شیعهگری قرنها بعد به صفویان معرفی شد. تا آن زمان ایران یک کشور سنی [مذهب] بود. ولی بدون تردید با برپایی دولت شیعه صفوی، دوران تازهای آغاز شد.
دوران فرمانروایی صفویان، دوران تازهای در تاریخ پارسیان است. پس از چند قرن، دوباره همهی کشور [در پوشش] فرمانروایی دودمان [صفوی] درآمد. صفویان با خود شماری از ویژگیهای بااهمیت را آوردند. یکی از آنها که اکنون اشاره کردم، یکی شدن بود. در زمان نخستین اشغالگران عرب [امویان و عباسیان]، ایران با یک فرمان و آن هم فرمان خلیفه در مدینه و سپس دمشق و سپس بغداد اداره میشد. ولی با فروپاشی خلافت، بخشهای گوناگون ایران به زیر حکومت حکمرانان محلی درآمد. صفویان دوباره قلمروی ایران را -کم و بیش در درون مرزهای کنونی- زیر فرمانروایی یک فرمانروا بازسازی کردند، که از آن زمان به همین گونه مانده است.
اگر نگاهی به ایران بیاندازید، در شمال غرب آذربایجانیها هستند، در غرب کردها، در جنوب قشقاییان و عربزبانهای خوزستان هستند. در جنوبشرقی بلوچها و سپس در شمالشرقی ترکمنها هستند. در سراسر ایران، فرهنگ وابسته به زبان پارسی به همراه اسلام شیعه، کمک کرده تا همبستگی ملی -که به دست صفویان پیاده شد و جانشینانشان آن را پاس داشتند- نگاه داشته شود.
شیعهگری ویژگی مهم دیگری هم با خود آورد و آن جدایش از همهی همسایگان -از عثمانیان در غرب، از کشورهای آسیای مرکزی در شمالشرقی و از کشورهای اسلامی هندی در جنوب شرقی- بود. همهی اینها کشورهای سنی مذهب بودند.
درست است که زبان پارسی از سوی هر سه همسایهی ایران یعنی عثمانیان، آسیای مرکزیها و هندیها به عنوان زبان کلاسیک، زبان ادبی و حتا زبان دیپلماتیک بکار میرفت، ولی مرزبندی میان قلمروی شیعه و سنی پا برجا ماند.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣ / بخش6⃣ / بخش7⃣ / بخش8⃣
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
🎇 ایران در تاریخ / بخش 9⃣
📝 پیاده شدهی سخنرانی برنارد لوییس / دی ماه ۱۳۷۷ (ژانویه ۱۹۹۹م)
🕋 ایران و شیعهگری
برای دستکم هزار سال، ایران با دین اسلام و در سدههای اخیر با اسلام شیعه آمیخته شده، که گروهی آن را آشکارگی دوبارهی نبوغ ملی پارسیان در اثرگذاری بر اسلام میدانند. گروهی فراتر رفتند –از جمله نویسندگان اروپایی سدهی نوزدهم مانند گوبینو- و ادعا کردند که شیعهگری غلبهی آریاییگری ایران بر سامیگری اسلام است. این ایدهها امروزه بیاعتبار شدهاند ولی در آن روزگار طرفدارانی داشت و هنوز هم دارد.
اشکالی که در چنین دیدگاهی وجود دارد، این است که شیعهگری همانند خود اسلام از سوی عربها به ایران آمد. نخستین شیعیان در ایران عرب بودند. شهر قم سنگر و مرکز شیعهگری در ایران یک بنیاد عربی است و نخستین باشندگان آن عرب بودند. (به یاد میآورم یک دوست پارسی که مرا در قم میگرداند به بیابان اطراف شهر اشاره کرد و گفت: “چه کسی جز عربها میتواند یک شهر در چنین جایی بسازد؟) شیعهگری قرنها بعد به صفویان معرفی شد. تا آن زمان ایران یک کشور سنی [مذهب] بود. ولی بدون تردید با برپایی دولت شیعه صفوی، دوران تازهای آغاز شد.
دوران فرمانروایی صفویان، دوران تازهای در تاریخ پارسیان است. پس از چند قرن، دوباره همهی کشور [در پوشش] فرمانروایی دودمان [صفوی] درآمد. صفویان با خود شماری از ویژگیهای بااهمیت را آوردند. یکی از آنها که اکنون اشاره کردم، یکی شدن بود. در زمان نخستین اشغالگران عرب [امویان و عباسیان]، ایران با یک فرمان و آن هم فرمان خلیفه در مدینه و سپس دمشق و سپس بغداد اداره میشد. ولی با فروپاشی خلافت، بخشهای گوناگون ایران به زیر حکومت حکمرانان محلی درآمد. صفویان دوباره قلمروی ایران را -کم و بیش در درون مرزهای کنونی- زیر فرمانروایی یک فرمانروا بازسازی کردند، که از آن زمان به همین گونه مانده است.
اگر نگاهی به ایران بیاندازید، در شمال غرب آذربایجانیها هستند، در غرب کردها، در جنوب قشقاییان و عربزبانهای خوزستان هستند. در جنوبشرقی بلوچها و سپس در شمالشرقی ترکمنها هستند. در سراسر ایران، فرهنگ وابسته به زبان پارسی به همراه اسلام شیعه، کمک کرده تا همبستگی ملی -که به دست صفویان پیاده شد و جانشینانشان آن را پاس داشتند- نگاه داشته شود.
شیعهگری ویژگی مهم دیگری هم با خود آورد و آن جدایش از همهی همسایگان -از عثمانیان در غرب، از کشورهای آسیای مرکزی در شمالشرقی و از کشورهای اسلامی هندی در جنوب شرقی- بود. همهی اینها کشورهای سنی مذهب بودند.
درست است که زبان پارسی از سوی هر سه همسایهی ایران یعنی عثمانیان، آسیای مرکزیها و هندیها به عنوان زبان کلاسیک، زبان ادبی و حتا زبان دیپلماتیک بکار میرفت، ولی مرزبندی میان قلمروی شیعه و سنی پا برجا ماند.
[دنباله دارد]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 میهن در نگاه دشمن! آوردن این سخنرانی در اینجا، برای این است که بدانیم یکی از بدخواهان بزرگ میهن و ملتمان، ایران ما را چگونه میدید و به معنای تایید همهی آنچه گفته شده نیست.
📎 برای خواندن نوشتار انگلیسی سخنرانی، اینجا را ببینید.
📎 بخشهای پیشین این فرسته را اینجا ببینید:
بخش1⃣ / بخش2⃣ / بخش3⃣ / بخش4⃣ / بخش5⃣ / بخش6⃣ / بخش7⃣ / بخش8⃣
@ThinkTogether🌱
#کتاب
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش3⃣ و پایانی
💬 در بخش سوم این چکیدهی شنیداری، خوانش کتاب به دگرگونیهای رخ داده پس از مرگ مائو و آغاز دوران بازنگری سیاستهای اقتصادی و فروپاشی شوروی میرسد و به اوجگیری اقتصادی چین و نگرانیهای آمریکا میپردازد.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
On China, by Henry Kissinger
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی بیپلاس
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
📖 دربارهی چین / On China
✍ هنری کیسینجر
🎙 علی بندری / بخش3⃣ و پایانی
💬 در بخش سوم این چکیدهی شنیداری، خوانش کتاب به دگرگونیهای رخ داده پس از مرگ مائو و آغاز دوران بازنگری سیاستهای اقتصادی و فروپاشی شوروی میرسد و به اوجگیری اقتصادی چین و نگرانیهای آمریکا میپردازد.
📎 نسخهی انگلیسی کتاب را اینجا میتوانید بخوانید:
On China, by Henry Kissinger
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی بیپلاس
@ThinkTogether🌱