Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بله تورهام در دورانی تباهیتش دیفیس پیج میزد :))))))))))
ویدیو مال ۳ سال پیشه
ویدیو مال ۳ سال پیشه
🔥7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اینجا از هک و امنیت کشیدم بیرون برنامه نویس شدم.
بک اند این پروژه با Flask عه. خیلی قدیمیه من با این اولین شغلم گرفتم. داخل رزومم بود
فقط اون پیام رسان شاد 😂😂😂
بک اند این پروژه با Flask عه. خیلی قدیمیه من با این اولین شغلم گرفتم. داخل رزومم بود
فقط اون پیام رسان شاد 😂😂😂
🔥5👍1😱1
https://youtu.be/PdOm2idPFTo
تو این ویدیو یاد میگیریم که چطوری قالب پروژههای پایتون رو داکرایز کنیم و اونارو بر بستر داکر اجرا کنیم. یک پروژهی داکرایز شده رو باهم بیلد میکنیم و اجراش میکنیم. این میان یک چندتا دستور داکر یاد میگیریم و میفهمیم چطوری تحریم داکر رو رد کنیم :)
@TorhamDevCH
تو این ویدیو یاد میگیریم که چطوری قالب پروژههای پایتون رو داکرایز کنیم و اونارو بر بستر داکر اجرا کنیم. یک پروژهی داکرایز شده رو باهم بیلد میکنیم و اجراش میکنیم. این میان یک چندتا دستور داکر یاد میگیریم و میفهمیم چطوری تحریم داکر رو رد کنیم :)
@TorhamDevCH
YouTube
Dockerize python project | داکرایز کردن پروژه های پایتونی
SUBSCRIBE OR I TAKE YOUR CAT
╔═╦╗╔╦╗╔═╦═╦╦╦╦╗╔═╗
║╚╣║║║╚╣╚╣╔╣╔╣║╚╣═╣
╠╗║╚╝║║╠╗║╚╣║║║║║═╣
╚═╩══╩═╩═╩═╩╝╚╩═╩═╝
تو این ویدیو یاد میگیریم که چطوری قالب پروژههای پایتون رو داکرایز کنیم و اونارو بر بستر داکر اجرا کنیم. یک پروژهی داکرایز شده رو باهم بیلد…
╔═╦╗╔╦╗╔═╦═╦╦╦╦╗╔═╗
║╚╣║║║╚╣╚╣╔╣╔╣║╚╣═╣
╠╗║╚╝║║╠╗║╚╣║║║║║═╣
╚═╩══╩═╩═╩═╩╝╚╩═╩═╝
تو این ویدیو یاد میگیریم که چطوری قالب پروژههای پایتون رو داکرایز کنیم و اونارو بر بستر داکر اجرا کنیم. یک پروژهی داکرایز شده رو باهم بیلد…
👍15❤🔥2🐳1
TorhamDev | تورهام 😳 pinned «https://youtu.be/PdOm2idPFTo تو این ویدیو یاد میگیریم که چطوری قالب پروژههای پایتون رو داکرایز کنیم و اونارو بر بستر داکر اجرا کنیم. یک پروژهی داکرایز شده رو باهم بیلد میکنیم و اجراش میکنیم. این میان یک چندتا دستور داکر یاد میگیریم و میفهمیم چطوری تحریم…»
بچه ها گرفتن سفته چیزیه که متاسفانه یا خوشبختانه تو بازار ایران هست.
این روزا توی شبکه های اجتماعی زیاد دیده میشه که این موضوع رو نقد میکنن و بقیه رو به ندادن سفته تشویق میکنن.
متاسفانه توی یسری موقعیتها فرد اپشن زیادی نداره و مجبوره به دادن سفته تن بده.
حالا که توی شرایط اجباری قرار گرفتین، موقع سفته دادن به موارد زیر توجه کنید:
1- از دادن سفته سفید امضا خودداری کنید! سفته ها یه سقف مبلغ دارن، مثلا یک سفته 20 میلیون تومنی رو اگر توش مبلغ درج نکنید و امضا کنید، فرد میتونه تا سقف 20 میلیون رو بنویسه و سفته رو به اجرا دربیاره.
پس حتما مبلغ رو روی سفته بنویسید.
گاها شما مجبورید برای سفته دادن چندین برگه سفته تهیه کنید. مثلا برای 30 میلیون، 2 برگه سفته 20 میلیونی که یکی 20 و اونیکی 10 میلیون تومن مینویسید.
2- حتما توی سفته درج کنید "ضمانت حسن انجام کار". این مورد از سو استفاده کارفرما جلوگیری میکنه. اگر کارفرما قبول نکرد و گفت سفته باید بدون این مورد باشه، یعنی یجای کارش میلنگه! وقتی شما اینو بنویسید، کارفرما برای اینکه بتونه سفته رو به اجرا بزاره، باید دلیل مستندی داشته باشه و توی دادگاه ثابت کنه که شما در کارتون یه خسارتی وارد کردین و تنها شخص شما بودین که باعث اون خسارت بودین! تقریبا اثبات این قضیه نشدنیه.
3- حتما به مبلغ سفته توجه کنید. با توجه به سرمایه ای که شرکت در اختیار شما قرار میده، ممکنه مبلغ سفته متفاوت باشه. مثلا شرکت ها به کسایی که به سرور ها به صورت فیزیکی دسترسی دارن، یا یه ابزار خاص و گرونی دستشون هست، سفته هایی با مبالغی بیشتر به نسبت کارمندای عادی درخواست میکنن. اگر شما چیز خاصی تحویلتون نیست، مبلغ سفته نباید بیشتر از 1 ماه حقوق دریافتیتون باشه. اگر بیشتر بود صحبت کنید و دلیلش رو بپرسید.
خلاصه اینکه نه خیلی سخت بگیرید سر سفته دادن و نه خیلی ساده سفته بدین.
مبع : احمد
این روزا توی شبکه های اجتماعی زیاد دیده میشه که این موضوع رو نقد میکنن و بقیه رو به ندادن سفته تشویق میکنن.
متاسفانه توی یسری موقعیتها فرد اپشن زیادی نداره و مجبوره به دادن سفته تن بده.
حالا که توی شرایط اجباری قرار گرفتین، موقع سفته دادن به موارد زیر توجه کنید:
1- از دادن سفته سفید امضا خودداری کنید! سفته ها یه سقف مبلغ دارن، مثلا یک سفته 20 میلیون تومنی رو اگر توش مبلغ درج نکنید و امضا کنید، فرد میتونه تا سقف 20 میلیون رو بنویسه و سفته رو به اجرا دربیاره.
پس حتما مبلغ رو روی سفته بنویسید.
گاها شما مجبورید برای سفته دادن چندین برگه سفته تهیه کنید. مثلا برای 30 میلیون، 2 برگه سفته 20 میلیونی که یکی 20 و اونیکی 10 میلیون تومن مینویسید.
2- حتما توی سفته درج کنید "ضمانت حسن انجام کار". این مورد از سو استفاده کارفرما جلوگیری میکنه. اگر کارفرما قبول نکرد و گفت سفته باید بدون این مورد باشه، یعنی یجای کارش میلنگه! وقتی شما اینو بنویسید، کارفرما برای اینکه بتونه سفته رو به اجرا بزاره، باید دلیل مستندی داشته باشه و توی دادگاه ثابت کنه که شما در کارتون یه خسارتی وارد کردین و تنها شخص شما بودین که باعث اون خسارت بودین! تقریبا اثبات این قضیه نشدنیه.
3- حتما به مبلغ سفته توجه کنید. با توجه به سرمایه ای که شرکت در اختیار شما قرار میده، ممکنه مبلغ سفته متفاوت باشه. مثلا شرکت ها به کسایی که به سرور ها به صورت فیزیکی دسترسی دارن، یا یه ابزار خاص و گرونی دستشون هست، سفته هایی با مبالغی بیشتر به نسبت کارمندای عادی درخواست میکنن. اگر شما چیز خاصی تحویلتون نیست، مبلغ سفته نباید بیشتر از 1 ماه حقوق دریافتیتون باشه. اگر بیشتر بود صحبت کنید و دلیلش رو بپرسید.
خلاصه اینکه نه خیلی سخت بگیرید سر سفته دادن و نه خیلی ساده سفته بدین.
مبع : احمد
👍28👌3
کارآموزی بریم یا نه؟
سوال خوبیه. ولی جواب منطقی و دقیقی نداره، کارآموزی هم مثل بقیه چیزا برنامهنویس در ایران خیلی مثل تخممرغ شانسی میمونه:). معلوم نیست چی قراره بشه، ولی یک چندتا نکته هست که میشه در مورد کارآموزی در نظر گرفت.
اگر میتونید مستقیم وارد کار بشید به عنوان برنامهنویس، احتمالا خیلی بهتر از کارآموز شدن خواهد بود. باعث میشه چیزا زیادی یاد بگیرید یک حقوقی هم دارید.
این کار میشه با زدن پروژه گیتهاب و یک سری کارها این دستی انجام داد که یک روزمه خوب بسازید.
اما اگه میخوایید بزید کارآموزی چندتا نکته در نظر بگیرید.
اول اینکه اینجا ایرانه(تخممرغ شانسی )
دوم اگه جایی ازتون پول میخان که کارآموز بشيد احتمالا چیزای زیاد اونجا وجود نداره و در اصل کمپ اموزشی تا کارآموزی، میرید پول میدید برای یک چیز مثل دوره. و نکته خیلی مهم اینه خیلیهاشون کلاهبردارن :).
سوم اینکه به شکل منطقی در دوران کارآموزی باید یک حداقل حقوقی بهتون بدن، که حداقل رفت و آمد از جیب خودتون نره.
چهارم اینکه، کارآموزیاید، کارگر نیستید، اینو کلا تو همه لولها کار باید در نظر گرفت که هیچ وقت اجازه ندید کسی بهتون فشار روانی وارد کنه باید burnout و این ماجراها بشید. اگه جایی هستید که لذت نمیبردید احتمالا باید دنبال یکجا جدید باشید(ولی بازم بسته به شرایط هرکسی فرق داره، گاهی مجبوریم)
و نکته اخر که اگه برای کارآموزی در شرکتها بزرگ اقدام کنید و موفق بشید احتمالا خیلی تجربه بهتری خواهید داشت
اگه تجربه ای از کارآموزید دارید داخل کامنتها بگید
سوال خوبیه. ولی جواب منطقی و دقیقی نداره، کارآموزی هم مثل بقیه چیزا برنامهنویس در ایران خیلی مثل تخممرغ شانسی میمونه:). معلوم نیست چی قراره بشه، ولی یک چندتا نکته هست که میشه در مورد کارآموزی در نظر گرفت.
اگر میتونید مستقیم وارد کار بشید به عنوان برنامهنویس، احتمالا خیلی بهتر از کارآموز شدن خواهد بود. باعث میشه چیزا زیادی یاد بگیرید یک حقوقی هم دارید.
این کار میشه با زدن پروژه گیتهاب و یک سری کارها این دستی انجام داد که یک روزمه خوب بسازید.
اما اگه میخوایید بزید کارآموزی چندتا نکته در نظر بگیرید.
اول اینکه اینجا ایرانه(تخممرغ شانسی )
دوم اگه جایی ازتون پول میخان که کارآموز بشيد احتمالا چیزای زیاد اونجا وجود نداره و در اصل کمپ اموزشی تا کارآموزی، میرید پول میدید برای یک چیز مثل دوره. و نکته خیلی مهم اینه خیلیهاشون کلاهبردارن :).
سوم اینکه به شکل منطقی در دوران کارآموزی باید یک حداقل حقوقی بهتون بدن، که حداقل رفت و آمد از جیب خودتون نره.
چهارم اینکه، کارآموزیاید، کارگر نیستید، اینو کلا تو همه لولها کار باید در نظر گرفت که هیچ وقت اجازه ندید کسی بهتون فشار روانی وارد کنه باید burnout و این ماجراها بشید. اگه جایی هستید که لذت نمیبردید احتمالا باید دنبال یکجا جدید باشید(ولی بازم بسته به شرایط هرکسی فرق داره، گاهی مجبوریم)
و نکته اخر که اگه برای کارآموزی در شرکتها بزرگ اقدام کنید و موفق بشید احتمالا خیلی تجربه بهتری خواهید داشت
اگه تجربه ای از کارآموزید دارید داخل کامنتها بگید
👍18👎1
TorhamDev | تورهام 😳
Photo
خروجی کد بالا؟
Final Results
9%
A is 0 and B is 2
56%
A is 1 and B is 2
25%
Error
9%
A is None and B is None
اونچه که به شما راجع به استخدام در big tech نمیگن:
1) در کانادا و آمریکا، استخدام در این شرکت ها برای برنامه نویس ها کار دشوار و عجیب غریبی نیست. از دور به نظر میاد کسی که استخدام میشه باید آدم مجرب و باهوش و با دانشی باشه ولی فرایند مصاحبه جوری طراحی شده که این چیزها اهمیتی نداره.
2) مصاحبه ها در مایکروسافت، گوگل، آمازون، فیس بوک و ... جوری طراحی شده اند که تفاوتی بین کسی که سال ها در تخصصی استخوان خرد کرده و صاحب تجربه است با یک تاره فارغ التحصیل نیست. مصاحبه ها آنچنان به دانش و مهارتی که فرد در طی سال ها کسب کرده اهمیتی نمی دهند.
3) مصاحبه ها عمدتا تمرکز بر حل مسائل الگوریتمی دارن. مسئله هایی مرتبط با آرایه ها، ماتریکس، رشته ها، گراف، مرتب سازی و برنامه نویسی پویا. گاهی هم مسائل طراحی کلان سیستم پرسیده میشه. مثلا از شما می خوان که سیستمی شبیه توییتر رو طراحی کنید واسشون. می تونه همینقدر تخیلی باشه.
4) مصاحبه ها در همه این کمپانی ها شکل تقریبا ثابت دارند. برای موفقیت چندان نیاز به تجربه نیست. کافیه که برای مصاحبه "درس" بخونید و "نمونه سوال" ببینید. شبیه کنکور. شبیه تافل. بسته به آشنایی تون با الگوریتم ها شاید یکی دو ماه بیشتر لازم نباشه تا دست تون برای مصاحبه گرم بشه.
5) برای همین، سایت هایی که نمونه سوال الگوریتمی دارن، مثل LeetCode به شدت پرطرفدار شده اند و تنها ابزار لازم اند برای تضمین موفقیت شما برای استخدام در این کمپانی ها. فروم هایی هم در این سایت ها هست که مردم میان میگن تو مصاحبه ها چه سوال هایی ازشون پرسیده شده و تقلب می رسونن.
6) کمپانی ها معتقدند که هر کس بتونه سوال های الگوریتمی رو حل بکنه می تونه از پس هر کاری بربیاد. پتانسیل داره. مهم نیست چقدر تجربه داره و یا تخصص اش چی هست. خب ادعای مزخرفی هست چون پاس شدن این مصاحبه یه مهارتی هست که طی چند هفته میشه بهش رسید با دیدن نمونه سوال و جواب.
7) نتیجه اینه که من به وفور آدم هایی رو می بینم که بدون تجربه چندانی، با مدتی درس خوندن، پوزیشن های خیلی خوب گرفتند و حقوق خوب. ولی خروجی کارشون چیزی جز کد کثیف و غیر قابل نگهداری نیست. از دور آدم فکر می کنه همه در این شرکت ها خدای نرم افزار هستند ولی اینطور نیست.
8) به عقیده من فرایند مصاحبه ای که اخیرا در همه جا باب شده، باعث شده که شرکت ها Leet-Coder استخدام کنند و نه مهندس نرم افزار. برتری دادن به سوال های الگوریتمی، منجر به کنار گذاشته شدن آدم های مجرب و حرفه ای میشه چون تجربه و مهارت چندان ارزیابی نمیشه.
9) یه نکته خنده دار تر هم اینه که در مایکروسافت اگه بخواید تیم تون رو عوض کنید، دوباره مجبورید از سد همین سوال های الگوریتمی بگذرید. امروز برای استخدام در تیم دات نت مصاحبه دادم. دریغ از یک سوال مرتبط با طراحی کد و دات نت. سه تا سوال ازم پرسیدن. هر سه الگورتیم های leetcode ایی.
10) فرض کن 50 ساله ات شده با دو تا بچه و هزار تا بدبختی ولی کلی تجربه، باید بری بشینی دوباره درس بخونی که برای اینا الگوریتم حل کنی تا بگی "پتانسیل" داری. ولی خب آخرش یه جوجه فارغ التخصیل الگوریتم رو ازت بهتر حل می کنه.
این فرایند که بیشتر و بیشتر داره باب میشه "احمقانه" است.
<Ehsan Mirsaeedi/>
1) در کانادا و آمریکا، استخدام در این شرکت ها برای برنامه نویس ها کار دشوار و عجیب غریبی نیست. از دور به نظر میاد کسی که استخدام میشه باید آدم مجرب و باهوش و با دانشی باشه ولی فرایند مصاحبه جوری طراحی شده که این چیزها اهمیتی نداره.
2) مصاحبه ها در مایکروسافت، گوگل، آمازون، فیس بوک و ... جوری طراحی شده اند که تفاوتی بین کسی که سال ها در تخصصی استخوان خرد کرده و صاحب تجربه است با یک تاره فارغ التحصیل نیست. مصاحبه ها آنچنان به دانش و مهارتی که فرد در طی سال ها کسب کرده اهمیتی نمی دهند.
3) مصاحبه ها عمدتا تمرکز بر حل مسائل الگوریتمی دارن. مسئله هایی مرتبط با آرایه ها، ماتریکس، رشته ها، گراف، مرتب سازی و برنامه نویسی پویا. گاهی هم مسائل طراحی کلان سیستم پرسیده میشه. مثلا از شما می خوان که سیستمی شبیه توییتر رو طراحی کنید واسشون. می تونه همینقدر تخیلی باشه.
4) مصاحبه ها در همه این کمپانی ها شکل تقریبا ثابت دارند. برای موفقیت چندان نیاز به تجربه نیست. کافیه که برای مصاحبه "درس" بخونید و "نمونه سوال" ببینید. شبیه کنکور. شبیه تافل. بسته به آشنایی تون با الگوریتم ها شاید یکی دو ماه بیشتر لازم نباشه تا دست تون برای مصاحبه گرم بشه.
5) برای همین، سایت هایی که نمونه سوال الگوریتمی دارن، مثل LeetCode به شدت پرطرفدار شده اند و تنها ابزار لازم اند برای تضمین موفقیت شما برای استخدام در این کمپانی ها. فروم هایی هم در این سایت ها هست که مردم میان میگن تو مصاحبه ها چه سوال هایی ازشون پرسیده شده و تقلب می رسونن.
6) کمپانی ها معتقدند که هر کس بتونه سوال های الگوریتمی رو حل بکنه می تونه از پس هر کاری بربیاد. پتانسیل داره. مهم نیست چقدر تجربه داره و یا تخصص اش چی هست. خب ادعای مزخرفی هست چون پاس شدن این مصاحبه یه مهارتی هست که طی چند هفته میشه بهش رسید با دیدن نمونه سوال و جواب.
7) نتیجه اینه که من به وفور آدم هایی رو می بینم که بدون تجربه چندانی، با مدتی درس خوندن، پوزیشن های خیلی خوب گرفتند و حقوق خوب. ولی خروجی کارشون چیزی جز کد کثیف و غیر قابل نگهداری نیست. از دور آدم فکر می کنه همه در این شرکت ها خدای نرم افزار هستند ولی اینطور نیست.
8) به عقیده من فرایند مصاحبه ای که اخیرا در همه جا باب شده، باعث شده که شرکت ها Leet-Coder استخدام کنند و نه مهندس نرم افزار. برتری دادن به سوال های الگوریتمی، منجر به کنار گذاشته شدن آدم های مجرب و حرفه ای میشه چون تجربه و مهارت چندان ارزیابی نمیشه.
9) یه نکته خنده دار تر هم اینه که در مایکروسافت اگه بخواید تیم تون رو عوض کنید، دوباره مجبورید از سد همین سوال های الگوریتمی بگذرید. امروز برای استخدام در تیم دات نت مصاحبه دادم. دریغ از یک سوال مرتبط با طراحی کد و دات نت. سه تا سوال ازم پرسیدن. هر سه الگورتیم های leetcode ایی.
10) فرض کن 50 ساله ات شده با دو تا بچه و هزار تا بدبختی ولی کلی تجربه، باید بری بشینی دوباره درس بخونی که برای اینا الگوریتم حل کنی تا بگی "پتانسیل" داری. ولی خب آخرش یه جوجه فارغ التخصیل الگوریتم رو ازت بهتر حل می کنه.
این فرایند که بیشتر و بیشتر داره باب میشه "احمقانه" است.
<Ehsan Mirsaeedi/>
👍7👎3⚡1
Forwarded from Python BackendHub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه رو صد در صد تضمینی با این روش با هر شرکتی پاس میشین 😂
@ManiFoldsPython
@ManiFoldsPython
👏5🤣4⚡1