منابع یادگیری دات نت از نظر من:
مقاله ها:
-داکیومنت مایکروسافت یا لایبرری مدنظر
- سایت code maze و csharpcorner
ویدیو های آموزشی در یوتیوب:
- Nickchapsas
- Patrick god
- Tim Corey
- Gui Ferreira
- dotnet
- NDC Conferences
- Milan Jovanović
- Amichai Mantinband
- Zoran Horvat
مقاله ها:
-داکیومنت مایکروسافت یا لایبرری مدنظر
- سایت code maze و csharpcorner
ویدیو های آموزشی در یوتیوب:
- Nickchapsas
- Patrick god
- Tim Corey
- Gui Ferreira
- dotnet
- NDC Conferences
- Milan Jovanović
- Amichai Mantinband
- Zoran Horvat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واقعا این چراغ مطالعه ، امکانات جالبی نسبت به قیمتش داره.
میتوانید از اینجا خریداری کنید (قابلیت پرداخت قسطی هم داره)
کیفیت ساخت خوبی داره و دیمر اشم مکانیکی هستش و عمر زیادی داره
میتوانید از اینجا خریداری کنید (قابلیت پرداخت قسطی هم داره)
کیفیت ساخت خوبی داره و دیمر اشم مکانیکی هستش و عمر زیادی داره
Forwarded from thisisnabi.dev [Farsi]
اولین دسته از برنامه نویس هایی که AI جاشون رو میگیره، بطور قطع اونهایی هستن که میگن بیزینس مهم نیست و ما فقط بتونیم کد بنویسیم کافیه.
📜 اگر عقل امروز را دیروز داشتم، کار دیروز را نمیکردم؛ اما اگر کار دیروز را نمیکردم، عقل امروز را نداشتم!
✏️ افلاطون
✏️ افلاطون
Forwarded from iCodeNext
🔥 Eat your frog YES or NO
🧶 خیلی وقت ها میبینیم که حرف هایی از این جنس داره زده میشه که کار سخته رو اول انجام بدید بهتره، و کارهای ساده رو بزارید در انتها، شاید در ابتدا بگیم این موضوع درسته، و اول صبح انرژی بیشتری دارم، اما این سوال همیشه هست. آیا همه در یک شرایط هستند؟ اگه نه، پس نمیشه خیلی قطعی این پیشنهاد رو داد.
برای اثباتش بریم یه کدی هم بزنیم ببینیم واقعا چطوری میشه این رو شبیه سازی کرد.
00:00 Concept of eat your frog
05:00 Simulation in Code.
12:00 Result
🚢 پلی لیست : Algorithm
🕶 مدت ویدیو : 15 دقیقه
📺 لینک ویدیو :
https://youtu.be/tyy5jW2cA-k
🧶 خیلی وقت ها میبینیم که حرف هایی از این جنس داره زده میشه که کار سخته رو اول انجام بدید بهتره، و کارهای ساده رو بزارید در انتها، شاید در ابتدا بگیم این موضوع درسته، و اول صبح انرژی بیشتری دارم، اما این سوال همیشه هست. آیا همه در یک شرایط هستند؟ اگه نه، پس نمیشه خیلی قطعی این پیشنهاد رو داد.
برای اثباتش بریم یه کدی هم بزنیم ببینیم واقعا چطوری میشه این رو شبیه سازی کرد.
00:00 Concept of eat your frog
05:00 Simulation in Code.
12:00 Result
🚢 پلی لیست : Algorithm
🕶 مدت ویدیو : 15 دقیقه
📺 لینک ویدیو :
https://youtu.be/tyy5jW2cA-k
Forwarded from اَلِف.حِ.پِ 🍋 (امیرحسین پناهےفر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه الان نه، پس کی؟
Forwarded from CodeForFood
یک برنامهنویس باتجربه، که سالها برای رسیدن به جایگاه حرفهای در حوزه مهندسی نرمافزار تلاش کرده بود، اخیراً همراه با کل تیمش به خاطر گسترش استفاده از هوش مصنوعی از کار اخراج شد. او که سالها برای گرفتن مدرک علوم کامپیوتر، انجام پروژههای جانبی و آماده شدن برای مصاحبههای شرکتهای بزرگ وقت گذاشته بود، در نهایت وارد یکی از شرکتهای FAANG شد و درآمد بالایی (تا سقف ۳۰۰ هزار دلار) به دست آورد. اما فشار کاری، مدیریت سمی و ددلاینهای سنگین باعث فرسودگی شدیدش شد.
برای داشتن تعادل بهتر در زندگی، او تصمیم گرفت با ۴۰٪ کاهش حقوق به یک بانک بزرگ منتقل شود. تجربه کاری جدیدش بسیار بهتر بود؛ ساعات کاری متعادل، همکارانی همراه و مدیریتی که به کارکنانش اعتماد داشت.
او به آیندهاش در آنجا امیدوار بود. علاقه زیادی به کدنویسی و مهندسی داشت و قصد داشت این مسیر را تا پایان عمر حرفهایاش ادامه دهد. اما به طور ناگهانی، تیم ۱۰ نفره توسعهدهندگان به همراه ۳ تحلیلگر دیگر، همگی اخراج شدند. این تصمیم پس از آن گرفته شد که شرکت بهطور جدی شروع به استفاده از هوش مصنوعی کرد.
مدیریت اعلام کرد که دلیل اصلی این تعدیل نیرو، بهرهوری بالای ابزارهای هوش مصنوعی بوده که بسیاری از وظایف تیم را غیرضروری کرده است. او اعتراف میکند که نسبت به هوش مصنوعی بدبین بود و هرگز وقت نگذاشته بود تا آن را یاد بگیرد یا جدی بگیرد.
اکنون با وجود سابقه و شبکه کاری خوب، نمیداند آیندهاش در این حرفه چه خواهد شد. نگران است که اگر دوباره وارد شغلی در این حوزه شود، چقدر دوام خواهد داشت. او احساس گمگشتگی میکند؛ چرا که از کودکی با عشق به برنامهنویسی رشد کرده بود و اکنون نمیداند آیا باید آن را کنار بگذارد یا راهی برای ادامه وجود دارد.
برای داشتن تعادل بهتر در زندگی، او تصمیم گرفت با ۴۰٪ کاهش حقوق به یک بانک بزرگ منتقل شود. تجربه کاری جدیدش بسیار بهتر بود؛ ساعات کاری متعادل، همکارانی همراه و مدیریتی که به کارکنانش اعتماد داشت.
او به آیندهاش در آنجا امیدوار بود. علاقه زیادی به کدنویسی و مهندسی داشت و قصد داشت این مسیر را تا پایان عمر حرفهایاش ادامه دهد. اما به طور ناگهانی، تیم ۱۰ نفره توسعهدهندگان به همراه ۳ تحلیلگر دیگر، همگی اخراج شدند. این تصمیم پس از آن گرفته شد که شرکت بهطور جدی شروع به استفاده از هوش مصنوعی کرد.
مدیریت اعلام کرد که دلیل اصلی این تعدیل نیرو، بهرهوری بالای ابزارهای هوش مصنوعی بوده که بسیاری از وظایف تیم را غیرضروری کرده است. او اعتراف میکند که نسبت به هوش مصنوعی بدبین بود و هرگز وقت نگذاشته بود تا آن را یاد بگیرد یا جدی بگیرد.
اکنون با وجود سابقه و شبکه کاری خوب، نمیداند آیندهاش در این حرفه چه خواهد شد. نگران است که اگر دوباره وارد شغلی در این حوزه شود، چقدر دوام خواهد داشت. او احساس گمگشتگی میکند؛ چرا که از کودکی با عشق به برنامهنویسی رشد کرده بود و اکنون نمیداند آیا باید آن را کنار بگذارد یا راهی برای ادامه وجود دارد.
Forwarded from CodeForFood
📰 گوگل صدها نفر از کارکنان تیمهای اندروید، پیکسل و کروم را اخراج کرد
(منبع: رویترز – ۱۱ آوریل ۲۰۲۵)
🔹 چه اتفاقی افتاد؟
گوگل صدها نفر از کارکنان بخش «پلتفرمها و دستگاهها» را اخراج کرد؛ بخشی که شامل تیمهایی است که روی اندروید، گوشیهای پیکسل و مرورگر کروم کار میکردند.
🔹 چرا این تصمیم گرفته شد؟
این اخراجها بخشی از تلاش گوگل برای افزایش چابکی و بهینهسازی ساختار سازمانی است. در ماه ژانویه هم به برخی از همین کارکنان پیشنهاد داده شده بود که بهصورت داوطلبانه از شرکت خارج شوند.
🔹 چه کسانی تحت تأثیر قرار گرفتند؟
گروه «پلتفرمها و دستگاهها» که تحت مدیریت ریک استرلو (Rick Osterloh) فعالیت میکند، حدود ۲۵ هزار نفر را شامل میشود. این گروه روی محصولات اصلی گوگل مثل اندروید، ChromeOS، پیکسل، فیتبیت و نست کار میکند.
🔹 زمینه ماجرا چیست؟
این گروه در سال ۲۰۲۳ و پس از ادغام تیمهای اندروید و سختافزار تشکیل شد. حالا گوگل میگوید این اخراجها بخشی از بهینهسازی پس از ادغام است، و نه بهخاطر ضعف عملکرد تیمها یا شکست محصول.
🔹 چرا مهم است؟
این یکی از بزرگترین تعدیل نیروها در تیمهای توسعهی محصول اصلی گوگل از زمان موج اخراجهای بزرگ سال ۲۰۲۳ تاکنون است.
لینک منبع خبر : ( https://shorturl.at/iwYse )
(منبع: رویترز – ۱۱ آوریل ۲۰۲۵)
🔹 چه اتفاقی افتاد؟
گوگل صدها نفر از کارکنان بخش «پلتفرمها و دستگاهها» را اخراج کرد؛ بخشی که شامل تیمهایی است که روی اندروید، گوشیهای پیکسل و مرورگر کروم کار میکردند.
🔹 چرا این تصمیم گرفته شد؟
این اخراجها بخشی از تلاش گوگل برای افزایش چابکی و بهینهسازی ساختار سازمانی است. در ماه ژانویه هم به برخی از همین کارکنان پیشنهاد داده شده بود که بهصورت داوطلبانه از شرکت خارج شوند.
🔹 چه کسانی تحت تأثیر قرار گرفتند؟
گروه «پلتفرمها و دستگاهها» که تحت مدیریت ریک استرلو (Rick Osterloh) فعالیت میکند، حدود ۲۵ هزار نفر را شامل میشود. این گروه روی محصولات اصلی گوگل مثل اندروید، ChromeOS، پیکسل، فیتبیت و نست کار میکند.
🔹 زمینه ماجرا چیست؟
این گروه در سال ۲۰۲۳ و پس از ادغام تیمهای اندروید و سختافزار تشکیل شد. حالا گوگل میگوید این اخراجها بخشی از بهینهسازی پس از ادغام است، و نه بهخاطر ضعف عملکرد تیمها یا شکست محصول.
🔹 چرا مهم است؟
این یکی از بزرگترین تعدیل نیروها در تیمهای توسعهی محصول اصلی گوگل از زمان موج اخراجهای بزرگ سال ۲۰۲۳ تاکنون است.
لینک منبع خبر : ( https://shorturl.at/iwYse )
سال گذشته کلی اتفاق افتاد. شرکتمو عوض کردم، کلی چیز جدید یاد گرفتم، توی مهارتهام رشد کردم، ولی یه جایی از مسیر، انگار مغزم خسته شد... بیانگیزه شدم، تمرکزم پرید، کیفیت کارم افت کرد، باگهای عجیب زدم، و دیگه مثل قبل صبح زود نمیتونستم پاشم.
یعنی من از آدمی که هم سحرخیز بود (به مدت ۱۶ سال از زندگیم)، و آدمی که عشق به کار داشتم و برای پیشرفت در کارم خستگی برام بیمعنی بود، تبدیل شده بودم به کسی که دوست داره بیشتر بخوابه، دوست نداره بلند شه و با ذهنی خسته کار میکنه. افسردگی شدید، بیحوصلگی، و حتی بعضی وقتا بهخاطر خستگی زیاد مجبور میشدم از هوش مصنوعی ایده بگیرم، نه فقط کمک!
کمک گرفتن از هوش مصنوعی خوبه، ولی نه به این شکل که از ۰ تا ۱۰۰ رو خودش انجام بده. اینطوری شما دچار اعتیاد میشید (که در پست بعدی با رفرنس مفصل توضیح میدم).
این حالت نه بخاطر صرفاً فرسودگی کاری بود، نه فقط خستگی، نه شرایط سخت.
اینجا فقط با یه چیز طرف بودم: فرسودگی ذهنی.
ریشه در مغز و روان.
🔸خیلیا فکر میکنند این چیزا حتما بخاطر موارد دیگست، مثل خواب کم که باعث میشه بدن خسته باشه ، اما همیشه مشکل از خواب نیست!
وقتی مغزت پر بشه از دوپامین های تقلبی، دیگه از چیزای واقعی و یا حتی ساده لذت نمی بره
پاداش طبیعی ذهن از بین میره، این یعنی دیگه کارای عادی ای که دوست داشتی مثل کد زدن یا کار کردن یا موارد اینچنینی ، دیگه کیف نمیده.
▪️این دوپامینهای تقلبی دقیقاً همینان:
– پورن (بالاترین حجم دوپامین، بدون هیچ تلاش یا ارتباط انسانی)
– اسکرول بیهدف (توی تلگرام و اینستا، دنبال یه حس کوچیک لحظهای)
– قهوهی زیاد (به مغزت تلقین میکنی خسته نیستی، در حالی که هستی) (مغز دیگه عادت میکنه که کافئین میتونه خستگی رو از بین ببره، پس دیگه عادت میکنه بهش) (من خودم اعتیاد به قهوه داشتم)
– شیرینی و قند بالا (شات انرژی سریع، ولی افت انرژی شدید بعدش)
– فستفود (لذت شدید و فوری، ولی خستگی، پف، و بیحالی بعدش) (یکی از آیتم هایی که زیاد دنبالش میرفتم و ترک کردم)
– گیم زیاد (پاداش فوری، بدون رشد واقعی ) (همیشه این حالت درست نیست!)
وقتی مغز پر بشه از اینا، دیگه هیچ چیز واقعی حال نمیده.
نه کار، نه پروژه شخصی، نه حتی خود زندگی.
مغز اعتیاد پیدا میکنه به شات های سنگین و زیاد دوپامین که هم سریعن و هم زیاد و دیگه تلاش نمیکنه خودش دنبال تولید طبیعی بره
🟡 پینوشت: اعتیاد به قهوه دو فاز داره.
فاز اول تو بدن اتفاق میافته (گیرندههای آدنوزین زیاد میشن چون مغز همیشه داره کافئین میگیره)،
فاز دوم تو ذهنه: مغز یاد میگیره که "اگه خسته شدم، قهوه هست."
و کمکم کافئین اثر خودشو از دست میده، و فقط خستگی میمونه و وابستگی.
🟡 پی نوشت: قبل از اینکه به فرسودگی کاری (Burnout) برسی، معمولاً اولش دچار فرسودگی ذهنی میشی.
چون مغزی که دیگه از کار کردن پاداش نمیگیره و دیگه از خودش خلاقیتی نمیزنه، کمکم دچار خفگی میشه.
نه حال فکر کردن داره، نه انگیزه ساختن.
همینجاست که انرژی روانی ات ته میکشه، و بعدش فرسودگی کاری از راه میرسه.
🔸من سعی کردم این مشکلات رو کم کنم و خودمو بهبود ببخشم.
▫️ مواردی که تحقیق کردم و دیدم واقعا جواب میدن تا مغز از حالت «بقا» به حالت «زندگی» بره:
- داشتن روتین خواب درست (در یک بازه ی خاص بخوابید و سعی کنید همیشه حفظش کنید تا مغز بتونه خستگی رو کنترل کنه و حتی چرخه خواب خودشو درست کنه چون ساعت خواب مغز با بدن فرق میکنه)
- دوش آب سرد یا شستن صورت با آب سرد (افزایش نوراپینفرین، و کمک به بیدار شدن مغز مخصوصا اوایل این روتین)
- ورزش کوتاه مثل پیاده روی، اسکوات (اسکات) یا شنا طوری که بدن کمی گرم بشه (اختیاریست اما موثر هستش)
- مدیتیشن در شب (شب ها قبل خواب کمی مدیتیشن کنید مثل نفس های عمیق یا گوش دادن به آهنگی آرامش بخش تا مغز ترس و وسوه هارو کنترل کنه و خودشو آماده خوابیدن کنه اینجوری خواب عمیقی خواهید داشت)
-استراحت کوتاه مغزی بین کار های سنگین ( اگر شما کار های سنگین فکری میکنید یا ساعت خوابتون درست نیست حتما بعد از ظهر یا عصر به مدت 10-20 دقیقه به سکوت فکری برید و بزارید مغز استراحت کنه)
❓حالا چطوری سمت موارد مصنوعی مثل گیم، اسکرول یا حتی قهوه بریم بدون اینکه مغز فکر کنه داریم فرار میکنیم یا وابستهشیم؟
بعد از انجام یه تسک سخت یا موفقیت کوچیک، اون کارو انجام بده تا مغز شرطی بشه به این مدل: کار = پاداش
اما این ایده فقط رو کاغذ قشنگه...
تو عمل همیشه مغز طبق نقشه ما بازی نمیکنه.
گاهی سریع میفهمه داری گولش میزنی
و دوباره میره سراغ راحتترین مسیر.
اگه مثل من تعادل کار و زندگی ندارید، سعی کنید با روتین هایی که گفتم و روش های خودتون روانتون رو سالم و مغز رو خوشحال نگه دارید بعد مدتی خودشون کنار میان باهاتون.
@ZenMaxe
یعنی من از آدمی که هم سحرخیز بود (به مدت ۱۶ سال از زندگیم)، و آدمی که عشق به کار داشتم و برای پیشرفت در کارم خستگی برام بیمعنی بود، تبدیل شده بودم به کسی که دوست داره بیشتر بخوابه، دوست نداره بلند شه و با ذهنی خسته کار میکنه. افسردگی شدید، بیحوصلگی، و حتی بعضی وقتا بهخاطر خستگی زیاد مجبور میشدم از هوش مصنوعی ایده بگیرم، نه فقط کمک!
کمک گرفتن از هوش مصنوعی خوبه، ولی نه به این شکل که از ۰ تا ۱۰۰ رو خودش انجام بده. اینطوری شما دچار اعتیاد میشید (که در پست بعدی با رفرنس مفصل توضیح میدم).
این حالت نه بخاطر صرفاً فرسودگی کاری بود، نه فقط خستگی، نه شرایط سخت.
اینجا فقط با یه چیز طرف بودم: فرسودگی ذهنی.
ریشه در مغز و روان.
🔸خیلیا فکر میکنند این چیزا حتما بخاطر موارد دیگست، مثل خواب کم که باعث میشه بدن خسته باشه ، اما همیشه مشکل از خواب نیست!
وقتی مغزت پر بشه از دوپامین های تقلبی، دیگه از چیزای واقعی و یا حتی ساده لذت نمی بره
پاداش طبیعی ذهن از بین میره، این یعنی دیگه کارای عادی ای که دوست داشتی مثل کد زدن یا کار کردن یا موارد اینچنینی ، دیگه کیف نمیده.
▪️این دوپامینهای تقلبی دقیقاً همینان:
– پورن (بالاترین حجم دوپامین، بدون هیچ تلاش یا ارتباط انسانی)
– اسکرول بیهدف (توی تلگرام و اینستا، دنبال یه حس کوچیک لحظهای)
– قهوهی زیاد (به مغزت تلقین میکنی خسته نیستی، در حالی که هستی) (مغز دیگه عادت میکنه که کافئین میتونه خستگی رو از بین ببره، پس دیگه عادت میکنه بهش) (من خودم اعتیاد به قهوه داشتم)
– شیرینی و قند بالا (شات انرژی سریع، ولی افت انرژی شدید بعدش)
– فستفود (لذت شدید و فوری، ولی خستگی، پف، و بیحالی بعدش) (یکی از آیتم هایی که زیاد دنبالش میرفتم و ترک کردم)
– گیم زیاد (پاداش فوری، بدون رشد واقعی ) (همیشه این حالت درست نیست!)
وقتی مغز پر بشه از اینا، دیگه هیچ چیز واقعی حال نمیده.
نه کار، نه پروژه شخصی، نه حتی خود زندگی.
مغز اعتیاد پیدا میکنه به شات های سنگین و زیاد دوپامین که هم سریعن و هم زیاد و دیگه تلاش نمیکنه خودش دنبال تولید طبیعی بره
🟡 پینوشت: اعتیاد به قهوه دو فاز داره.
فاز اول تو بدن اتفاق میافته (گیرندههای آدنوزین زیاد میشن چون مغز همیشه داره کافئین میگیره)،
فاز دوم تو ذهنه: مغز یاد میگیره که "اگه خسته شدم، قهوه هست."
و کمکم کافئین اثر خودشو از دست میده، و فقط خستگی میمونه و وابستگی.
🟡 پی نوشت: قبل از اینکه به فرسودگی کاری (Burnout) برسی، معمولاً اولش دچار فرسودگی ذهنی میشی.
چون مغزی که دیگه از کار کردن پاداش نمیگیره و دیگه از خودش خلاقیتی نمیزنه، کمکم دچار خفگی میشه.
نه حال فکر کردن داره، نه انگیزه ساختن.
همینجاست که انرژی روانی ات ته میکشه، و بعدش فرسودگی کاری از راه میرسه.
🔸من سعی کردم این مشکلات رو کم کنم و خودمو بهبود ببخشم.
▫️ مواردی که تحقیق کردم و دیدم واقعا جواب میدن تا مغز از حالت «بقا» به حالت «زندگی» بره:
- داشتن روتین خواب درست (در یک بازه ی خاص بخوابید و سعی کنید همیشه حفظش کنید تا مغز بتونه خستگی رو کنترل کنه و حتی چرخه خواب خودشو درست کنه چون ساعت خواب مغز با بدن فرق میکنه)
- دوش آب سرد یا شستن صورت با آب سرد (افزایش نوراپینفرین، و کمک به بیدار شدن مغز مخصوصا اوایل این روتین)
- ورزش کوتاه مثل پیاده روی، اسکوات (اسکات) یا شنا طوری که بدن کمی گرم بشه (اختیاریست اما موثر هستش)
- مدیتیشن در شب (شب ها قبل خواب کمی مدیتیشن کنید مثل نفس های عمیق یا گوش دادن به آهنگی آرامش بخش تا مغز ترس و وسوه هارو کنترل کنه و خودشو آماده خوابیدن کنه اینجوری خواب عمیقی خواهید داشت)
-استراحت کوتاه مغزی بین کار های سنگین ( اگر شما کار های سنگین فکری میکنید یا ساعت خوابتون درست نیست حتما بعد از ظهر یا عصر به مدت 10-20 دقیقه به سکوت فکری برید و بزارید مغز استراحت کنه)
❓حالا چطوری سمت موارد مصنوعی مثل گیم، اسکرول یا حتی قهوه بریم بدون اینکه مغز فکر کنه داریم فرار میکنیم یا وابستهشیم؟
بعد از انجام یه تسک سخت یا موفقیت کوچیک، اون کارو انجام بده تا مغز شرطی بشه به این مدل: کار = پاداش
اما این ایده فقط رو کاغذ قشنگه...
تو عمل همیشه مغز طبق نقشه ما بازی نمیکنه.
گاهی سریع میفهمه داری گولش میزنی
و دوباره میره سراغ راحتترین مسیر.
اگه مثل من تعادل کار و زندگی ندارید، سعی کنید با روتین هایی که گفتم و روش های خودتون روانتون رو سالم و مغز رو خوشحال نگه دارید بعد مدتی خودشون کنار میان باهاتون.
@ZenMaxe
🔥3👍1
🔴 هوش مصنوعی، قاتل خلاقیت یا دستیار؟
🔸 هوش مصنوعی یه تیغهی دولبهست. اگه زیادی باهاش کار کنی، ممکنه کم کم بیشتر زخمی بشی. و اگه حواست نباشه، اونقدری زخمی میشی که دیگه شاید نشه درستش کرد.
هوش مصنوعی دو فاز داره:
🟢 فاز خوب، وقتی هستش که تو داری فکر میکنی، ایده داری، ساختی، نوشتی یا نوشتی کدت رو و حالا از AI کمک میخوای تا بهترش کنه، کاملترش کنه یا تست براش بنویسه.
مثل اینا:
- write unit test for this code
- i have problem X and my idea for solving that is Y, what is you're suggest?
توی این حالت، تو هنوز خلاقی. مغزت فعاله. AI شده مثل یه مشاور قوی.
🔴 اما فاز بد، اونجاست که کارو به کل میسپری به هوش مصنوعی. یعنی قبل اینکه خودت فکر کنی، بنویسی یا حتی تلاش کنی، میری سمتش.
و چون معمولاً جواب خوب و سریع تحویلت میده، مغزت یاد میگیره:
"چرا فکر کنم؟ یکی دیگه هست که بهتر از من جواب میده."
و این یعنی خاموش شدن موتور خلاقیت، شروع وابستگی، و افت تدریجی توانایی حل مسئله.
شبیه همون داستان اعتیاد به دوپامین مصنوعی میشه، فقط این بار بهجای قهوه و فست فود و ...، معتاد جواب آمادهی هوش مصنوعی شدی.
References:
- AI Is Changing Your Brain (Whether You Like It Or Not)
@ZenMaxe
🔸 هوش مصنوعی یه تیغهی دولبهست. اگه زیادی باهاش کار کنی، ممکنه کم کم بیشتر زخمی بشی. و اگه حواست نباشه، اونقدری زخمی میشی که دیگه شاید نشه درستش کرد.
هوش مصنوعی دو فاز داره:
🟢 فاز خوب، وقتی هستش که تو داری فکر میکنی، ایده داری، ساختی، نوشتی یا نوشتی کدت رو و حالا از AI کمک میخوای تا بهترش کنه، کاملترش کنه یا تست براش بنویسه.
مثل اینا:
- write unit test for this code
- i have problem X and my idea for solving that is Y, what is you're suggest?
توی این حالت، تو هنوز خلاقی. مغزت فعاله. AI شده مثل یه مشاور قوی.
🔴 اما فاز بد، اونجاست که کارو به کل میسپری به هوش مصنوعی. یعنی قبل اینکه خودت فکر کنی، بنویسی یا حتی تلاش کنی، میری سمتش.
و چون معمولاً جواب خوب و سریع تحویلت میده، مغزت یاد میگیره:
"چرا فکر کنم؟ یکی دیگه هست که بهتر از من جواب میده."
و این یعنی خاموش شدن موتور خلاقیت، شروع وابستگی، و افت تدریجی توانایی حل مسئله.
شبیه همون داستان اعتیاد به دوپامین مصنوعی میشه، فقط این بار بهجای قهوه و فست فود و ...، معتاد جواب آمادهی هوش مصنوعی شدی.
References:
- AI Is Changing Your Brain (Whether You Like It Or Not)
@ZenMaxe
👍3
