انتخاب زیرساخت مناسب برای دیپلوی پروژه‌ها؛ فقط یک تصمیم فنی نیست، بلکه نیازمند یک تصمیم استراتژیکه.

امروزه، با گسترش ابزارهای کانتینرسازی، معمولاً سه گزینه هست که بیشتر از همه به چشم میاد:

Docker Compose
+ عالی برای توسعه و محیط‌های لوکال
+ ساده، سریع و بدون نیاز به منابع زیاد
- مناسب نبودن برای پروژه‌های High Availability

Docker Swarm
+ راه‌حلی سریع برای مقیاس‌بندی ساده روی چند سرور
+ راه‌اندازی راحت‌تر نسبت به Kubernetes
- امکانات محدود نسبت به مباحث پیشرفته
- خود داکر بیشتر به Kubernetes اهمیت میده

Kubernetes (K8s)
+ استاندارد بازار کار برای مقیاس‌بندی، پایداری، و مدیریت سیستم‌های بزرگ
+ Self-Healing، Load Balancing پیشرفته، و مقیاس‌پذیری بی‌نهایت
+ اکوسیستم قدرتمند از ابزارها (CI/CD, Monitoring, Security)
- نیازمند تخصص بیشتر
- پیچیدگی در راه‌اندازی اولیه

اما در دنیای واقعی چه اتفاقی میوفته؟
Docker Compose بیشتر برای توسعه‌ی لوکال یا پروژه‌های کوچک استفاده می‌شه.
Docker Swarm به تدریج جایگاه خودش رو از دست داده و کمتر در پروژه‌ها دیده می‌شه.
Kubernetes به استاندارد اصلی بازار کار تبدیل شده؛ به طوری که همه به نوعی روی Kubernetes تاکید میکنن.

به عنوان نتیجه‌گیری نهایی و البته نظر شخصی:
هیچ ابزاری به خودی خود بهترین نیست.
بهترین انتخاب، ابزاری است که با نیازهای امروز و چشم‌انداز فردای پروژه‌ هماهنگ باشه.
ولی اگر به فکر آینده‌ شغلی، رشد و مقیاس‌پذیری هستی، باید Kubernetes رو جدی بگیری.

@DevTwitter | <Farzin Shams/>

رفقای فرانت‌اند دولوپر و کسایی که دارن تازه شروع میکنن

nextjs.org/learn


حتما این لینکو چک کنین خیلی آموزش خوبیه برای نکست و ریکت، تهشم ظاهرا مدرک میده میتونین توی لینکدین به اشتراک بذارین که بنظرم کار باحالیه!

🔸Technical debt should be addressed with a realistic plan; otherwise, the payback cost rises unpredictably as it accumulates.

🔹With that in mind, I’ve started my first round of technical debt payback this year. Just before this Nowruz, we had a great session with Iranian Agile practitioners on Estimation topic in agile teams, hosted by Epic Agile. You can watch the recording here and explore key takeaways in the comments.

🔸بدهی‌های فنی را باید با یک برنامه‌ریزی واقع بینانه پس داد وگرنه وقتی تلنبار می‌شوند روی همدیگر از یه جایی به بعد دیگر هزینه بالایی برای بازپرداخت آنها به ما تحمیل می‌شود.

🔹با این مقدمه میخواستم اولین بازپرداخت بدهی‌های فنی خودم در این سال را انجام بدهم. پیش از نوروز امسال یک گفتگوی تعاملی داشتیم با چابک کاران ایرانی به میزبانی بچه‌های اپیک اجایل در موضوع تخمین در تیم‌های چابک که ویدئو این جلسه را می‌توانید از اینجا داشته باشید و نکات تکمیلی را در کامنت‌ها ملاحظه فرمایید.


https://www.youtube.com/watch?v=VqP_kjmb_rM


instagram.com/1agilist
twitter.com/1agilist
@YekAgilist

توی چند ماه گذشته، مشغول جمع‌آوری و دسته‌بندی سوالات مصاحبه‌ی فنی فرانت‌اند بودم — از مفاهیم پایه مثل HTML و CSS گرفته تا مباحث پیشرفته‌تری مثل معماری سیستم، بهینه‌سازی عملکرد، امنیت، و همکاری تیمی.

توی این ریپو سعی کردم سوالات مهم و پرکاربرد رو بر اساس موضوعاتی مثل JavaScript، TypeScript، React، CSS، Performance، Testing و موارد دیگه به‌صورت منظم و دسته‌بندی‌شده قرار بدم.

این مجموعه می‌تونه مفید باشه برای:

آمادگی برای مصاحبه‌های فرانت‌اند

مرور و یادگیری مفاهیم کلیدی

تیم‌ها و منتورها که دنبال یک مرجع کاربردی و قابل‌اعتماد هستن

ریپو رو می‌تونی از اینجا ببینی:
https://github.com/ArminShaikhy/frontend-interview-questions

اگه برات مفید بود، خوشحال می‌شم ستاره‌ش کنی و با بقیه هم به اشتراک بذاری!

روز استاروارزه!
google.com/search?q=starwars

درباره بدهی فنی🔧

همه‌ی بدهی‌های فنی بد نیستن.
اگه آگاهانه واردش بشیم، می‌تونه بهمون سرعت بده تا سریع‌تر چیزی بسازیم و بعداً پرداختش کنیم.

ولی نباید ولش کنیم! 👇

🔹 بدهی فنی رو مثل باگ توی بک‌لاگ ثبت کنیم.
🔹 گاهی یه اسپرینتِ مهندسی بذاریم فقط برای تمیزکاری و پرداخت بدهی.
🔹 با ریویو کد جلوی بدهی‌های ناخواسته رو بگیریم.

کد بیس تمیز، یعنی آینده‌ی راحت‌تر برای تیم.
بدهی فنی بده نیست—بی‌برنامه بودن براش بده‌ست! 😉

https://evand.com/events/tehlug279

دوست داشتید بیاید همو ببینیم!❤️

این کتاب رو امروز تموم کردم و تصمیم گرفتم دیدمو بهش بگم:
نثر کتاب ساده‌ست ولی پر از فلسفه‌ست. ترجمه‌ها آزاد و پر احساس‌ان، نه دنبال وزن و قافیه، بلکه دنبال معنا و حس.
هدایت کاری کرده که وقتی رباعی‌ها رو می‌خونی، انگار یه آینه جلوته؛ آینه‌ای که سوالای بی‌جواب زندگی رو، با صدای خیام، تو گوش‌ت زمزمه می‌کنه.
صادق هدایت، با نگاهی تیزبین و بی‌ملاحظه، خیام رو از پشت پرده‌ی عرفان و دینداری بیرون می‌کشه و بهت نشون می‌ده که با یه فیلسوف شکاک، رند، و تلخ‌اندیش طرفی؛ کسی که زندگی رو به اندازه‌ی یه جرعه‌ی شراب جدی می‌گیره و مرگ رو بی‌دریغ تو صورتت می‌کوبه.

دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفت‌هزارسالگان سربه‌سریم

برای من اسکیل کردن تیم و رشد کنار هم همیشه بهترین قسمت کارم بوده.💙
احتمالا به زودی راجب چالش هایی که داشتم خروجی هایی که حاصل شد بیشتر باهاتون گپ بزنم.
اگه کنجکاویی یا نکته ای دارید که ممکنه مفید باشه باهام درمیون بذارید تا بتونم تو این پنل انتقال تجربه در حد توان پوشش بدم.

@arminshaikhy

https://arminshaikhy.github.io/frontend-interview-questions/


برای اینکه مطالعه راحت‌تر باشه، یه صفحه توی گیت‌هاب درست کردم. خوشحال می‌شم یه نگاهی بندازید❤️

📄 اولین قدم حرفه‌ای، یک رزومه درست!

مناسب برای کسانی که تازه وارد دنیای برنامه‌نویسی شدن یا سابقه کاری ندارن.


jsdoctrine.ir/shipit/

سلام آرمین
خوبی؟

https://one.google.com/join/ai-student?fbclid=PAZXh0bgNhZW0CMTEAAafX4tvIVwnNPu6vVkPwLddlYr5I9FD5l8TSYzUbmPjAgZMS66CgKsY2QRgQ2A_aem_QwjCCR6JTHFdmY6UCIngwQ

با IP آمریکا اینو بری، بهت google one  یک ساله میده

این کتاب رو امروز تموم کردم و تصمیم گرفتم دیدمو بهش بگم:
"هالیوود" رو که می‌خونی، انگار داری کنار بوکوفسکی می‌ری سر صحنه‌ی فیلمش، سیگار به دست، یه لیوان ویسکی تو مشت دیگه‌اش، و با هم آدمای عجیب و دیوونه‌ی این صنعت رو تماشا می‌کنین. نثرش مثل همیشه تنده، بی‌پرده، و گاهی خنده‌داره، ولی پشت همین بی‌خیالی و لوده‌بازی، یه جور خستگی عمیق از دنیا موج می‌زنه.
بوکوفسکی با یه لحن بی‌رحم ولی صادق، هم خودشو مسخره می‌کنه هم اونایی که دورشن. نه دنبال قهرمان‌سازی‌ئه، نه دنبال رویافروشی. داره یه جور حقیقت تلخ و کج‌و‌معوج رو نشونت می‌ده، همونی که زیر نور نئون‌های هالیوود پنهونه.
اگه با دنیای بوکوفسکی آشنا باشی، این کتاب برات مثل یه پشت‌صحنه‌ی عجیب و بامزه‌ست؛ و اگه آشنا نباشی، شاید اولش گیج شی، ولی کم‌کم می‌فهمی داری با کی طرفی: با مردی که بلد نیست نقش بازی کنه، حتی وقتی داره فیلم خودش رو می‌سازه.


پ‌ن: نویسنده مورد علاقمه و به شدت کتاب عامه‌پستند ازش رو پیشنهاد میکنم.

رفقا کلندر شد براتون چک کنید

📢 ترجمه‌ی فارسی این پست به‌تازگی اضافه شد!
با تشکر ویژه از امید که زحمت ترجمه رو کشید و باعث شد دسترسی به این مجموعه برای فارسی‌زبان‌ها راحت‌تر و کاربردی‌تر بشه. 🙏

👀 می‌تونی ترجمه و سوالات رو اینجا ببینی:
arminshaikhy.github.io/frontend-interview-questions/

کمال‌طلبی برای یک مهندسی نرم‌افزار
- کمال‌طلبی یعنی چی؟
- مزیت کمال‌طلبی چیه؟
- مشکل کمال‌طلبی چیه؟
- رابطه اعتماد به نفس، Imposter Syndrome و کمال طلبی
- اکثر مواقع کیفیت هدف نیست!
- کمال‌طلبی توی محیط کار چطور آسیب زننده می‌شه؟
- چرا بهتر بودن درست نیست؟
- هدف ما به عنوان مهندس نرم‌افزار چیه؟
- چطور میشه تشخیص داد تصمیم درست چیه؟
- اگر تشخیص بدیم تصمیم درست چیه باز هم مشکل حل نمیشه.

#exp #perfectionism

یه تجربه شخصی از مرور الگوهای طراحی توی جاوااسکریپت و ری‌اکت

اخیراً توی Frontend Masters داشتم یه دوره خوب رو مرور می‌کردم:
🎓 A Tour of JavaScript & React Patterns

این دوره کمک کرد دوباره یادم بیاد چطور می‌تونم از الگوهای طراحی استفاده کنم تا کد‌هام ساختارمندتر و حرفه‌ای‌تر بشن. مثلاً Singleton و Proxy توی جاوااسکریپت، یا HOC و Hooks توی ری‌اکت. حتی الگوهای Performance و Rendering هم مرور شد.

نکته جالب این بود که یه سایت خفن برای همین دوره ساخته شده که مفاهیم رو با انیمیشن و مثال نشون می‌ده. یعنی دقیقاً مطالب همین دوره رو داره:
👉 javanoscriptpatterns.vercel.app

اگه می‌خواید دوره رو مرور کنین یا یه نگاه سریع به الگوها بندازین، این سایت کلی کمک می‌کنه. 😉✨

این کتاب رو امروز تموم کردم و تصمیم گرفتم دیدمو بهش بگم:

«افسطوره سیزیف» رو که می‌خونی، انگار داری با کامو تو یه اتاق ساکت و روشن نشستی، قهوه‌ی تلخ جلوتونه، و اون با صدایی آروم ولی جدی داره از مرگ، زندگی، و بی‌معنایی دنیا برات حرف می‌زنه. نه از موضع یه واعظ، نه مثل یه فیلسوفِ خشک؛ بیشتر شبیه دوستی که خیلی فکر کرده، خیلی شک کرده، و حالا می‌خواد بدون فریب باهات حرف بزنه.

نثرش شفاف و حساب‌شده‌ست، ولی پشت اون همه منطق، یه درگیری شخصی و عمیق موج می‌زنه. کامو از پوچی نمی‌ترسه، بلکه باهاش روبه‌رو می‌شه. می‌گه اگه زندگی معنا نداره، اگه خدا نیست، اگه آخرش مرگه—بازم باید زندگی کرد، باید سنگ رو هل داد، حتی اگه هر بار برگرده پایین. چون همین هل دادن، همین طغیانِ بی‌دلیل، خودش معناست.

اگه دنبال امیدای آماده‌ای یا جوابای راحتی، این کتاب اعصابتو خرد می‌کنه. ولی اگه دنبال اون لحظه‌ای هستی که از دل شک و تاریکی، یه جرقه‌ی روشنفکری بزنه بیرون، «افسانه‌ی سیزیف» یه همراه جدیه؛ کتابی که بیشتر از اینکه آرامش بده، جرات می‌ده.

"مبارزه در راه رسیدن به قله ها، برای پر کردن خلأ قلب آدمی کافیست. باید سیزیف را خوشبخت پنداریم."

چند وقت پیش دنبال یه ابزار هوشمند بودم که واقعاً بتونه توی پروژه‌های واقعی کمک کنه — نه فقط پیشنهاد کد بده، بلکه بشه یه بخشی از جریان توسعه. با Jules آشنا شدم، یه ایجنت کدنویسی آزمایشی از گوگل که واقعاً فراتر از انتظار عمل کرد.

برای یکی از پروژه‌های چندزبانه ازش استفاده کردم تا ترجمه‌ها رو به شکل ساختاریافته و تمیز وارد کنم. فقط کافی بود تسک رو تعریف کنم، و Jules بقیه‌ی مسیر رو خودش رفت: مخزن GitHub رو کلون کرد، دپندنسی‌ها رو نصب کرد، پروژه رو build و تست کرد، و در نهایت تغییرات لازم رو اعمال کرد — بدون اینکه من بخوام درگیر مراحل ریز فنی بشم.

نکته جالب اینه که هر تسک توی یه محیط کاملاً ایزوله اجرا می‌شه؛ یعنی یه VM تازه راه‌اندازی می‌شه، کد شما اونجا کلون می‌شه، و همه‌چیز داخل اون محیط انجام می‌گیره. حتی می‌تونید اسکریپت‌هایی مثل setup یا test بهش بدید تا مطمئن بشید پروژه درست کار می‌کنه.


اگر دنبال یه ابزار هستین که بیشتر از یه autocomplete ساده باشه و واقعاً توی جریان توسعه کمک کنه، توصیه می‌کنم حتماً با Jules یه تسک تستی انجام بدین.
🔗 jules.google

#توصیه

دوستان یک industry یا همون حوزه بیزنسی رو خوب یاد بگیرید و توش ماهر بشید، اینجوری بهتر کار گیرتون میاد.

منظورم چیه؟

مثلا بیزنس travelling , fintech, bank, insurance, aviation..

اینا همش خیلی عمیقه و علاوه بر دانش تکنیکال شما باید دانش بیزنسیتون رو قوی کنید.

اگه دولوپر هستید و فکر میکنید که با بیزنس زیاد سر و کار ندارید پس تلاشی نمیکنید که یاد بگیرید بیزنسی رو، پس سخت در اشتباه هستید.

شما تا بیزنس رو خوب درک نکرده باشید، اصلا کدی که میزنید مطلوب نخواهد بود.

علاوه بر کد، بیزنس رو یاد بگیرید، تیم بیزنس به شما همه چیو داکیومنت شده میده ولی شما فقط قسمت کدشو برندارید و بقیه‌اشو رد کنید، این اشتباه رو نکنید.

وقتی یک حوزه رو یاد میگیرید مثل فینتک، برای شغل بعدی اگه اپلای میکنید و شما توی رزومه تجربه فینتک دارید و توی مصاحبه نشون میدید واقعا بلد هستید این بیزنس رو، شما رو انتخاب میکنن چون بیزنس رو الردی بلد هستید.


مبادا از روزی که در یک حوزه و شرکتی برای یکسال مثلا کار کردید و ازتون یک سوال از اون بیزنس میپرسن و شما میگی، نمیدونم من فقط کدشو زدم.…