کینگ فریتز تئوری

خیلی وقته مینی تئوری ندادیم

یکی از تئوری های جالب خون میکاسا آکرمنه در اینجا یکمی من نظر شخصیمو وارد کردم و میتونید با این نظریه مخالفت کنید

[ خون سلطنتی در میکاسا ]


امیدوارم بعد پایان اتک بازم این چنل مفید براتون واقع باشه 🌹

صبح بخیر

کاور نسخه های بلوری گویا همچین تفسیری داره

به طول روز و شبش دقت کنیم جالب خواهد بود

تحلیل پوستر akatsuki no requiem

ممنونم ایسایاما 🫶❤️

#meme

زیبا بود🧣🕊

#edit

یک ماه گذشت 🌳

تحلیل قسمت آخر چند دقیقه دیگه گذاشته میشه 🌹

بعضی چیزاشو حذف کردم چون یه سری چیزا زیادی توضیح داده شده اما خوب اگر بخونید واقعا دمتون گرم چون خیلیا همین الانش چنلمو میم کردن

به کوری چشم حسودا اینقدر تئوری میدم این چنل تبدیل بشه به میم تئوری 🦦😂

⭕️ میکاسا از یه واقعیتی که وجود داره فرار میکنه حقیقتی که خیلی وقت ها ایسایاما بهمون نشون داد و همین منطق رو تایید میکنه چرا همچین پایانی برای انیمه اومد

🦋 [پایان انیمه یک واقعیت جایگزین مثل Cabin و Lost Girl که توسط میکاسا ساخته شده ] 🦋

1/2

از سری تناقضات و باگ‌ چپترای پایانی اتک و پارت آخر انیمه قضیه عشق یمیر به شاه فریتز بوده که اکثرا باهاش موافقن و اونو ایراد نمیدونن
تو این پست با مروری به سر گذشت یمیر شفاف سازی‌ میکنیم که چرا این دیدگاه غلطه:

یمیر از اولشم عاشق نبود و مدام توسط فریتز سوء استفاده میشد.
برده و مطیع اوامر شاه فریتز بود و از خودش اختیاری نداشت.
یمیر زمانی که خودشو سپر جون فریتز میکنه میتونست با قدرت تایتانیش خودشو ترمیم کنه
یمیر اگه عاشق بود چرا به آغوش گرم معشوقش برنگشت و مرگو ترجیح داد !!
یمیر حتی به این فکر نمیکنه که از قدرت بنیان گذارش برای عزل فریتز از قدرت و پایان دادن به حکومت دیکتاتوریش و آزاد کردن خودش استفاده کنه چون خیلی کوته فکر و ساده زیست بود و تنها غایت وجودشو در بردگی و خدمت کردن میدیده.
یمیر هیچ وقت سر به دنیا اوردن بچه هاش حتی اشک‌ ذوقی از خودش نشون نمیداد چی‌ برسه خوشحال بشه‌ و این کاملا توی نگاهش مشخص بود.
پس‌ یمیر آزادی خودشو در مرگ میدید واس همینم خودشو ترمیم نکرد.

2/2

ولی شاه فریتز این‌  راه فرارشم ازش گرفت وقتی جنازشو به خورد بچه هاش داد تا ژنتیک و قدرت بنیان گذارو به ارث ببرن و نسل به نسل ادامش بدن.
اونجا بود که path به وجود اومد و یمیر درونش اسیر شد و به خدمت کردن‌ و بردگیش برای خاندان سلطنتی ادامه داد تا زمانی که ارن با حرفاش چنان‌ یمیر رو قانع کرد که برده نیس و حتی خدا هم نیس فقط یک انسانه و حق انتخاب داره
در‌ اون لحظه بود که یمیر چهرش و چشماش‌‌ پر از خشمو نفرتو گریه میشه و با ایدئولوژی ارن هم سو میشه تا باهم آزادی خودشون و مردمشونو به دست بیارن.
چشمای سفید و بی روح یمیر گویای برده بودنشه
وقتی ارن چشاشو به حقیقت باز میکنه ما یمیرو با چشای معمولی و پر از احساس میبینیم که داره میگه یمیر‌ بلاخره غایت خودشو پیدا کرده یا حداقلش آزاده تصمیم بگیره.
پس‌ چطور ممکنه که یمیر عاشق فریتز باشه و به خاطر عشقش به اون خودشو فدا کنه در صورتی که میتونسته خودشو ترمیم کنه !! این مغلطه به شدت بزرگی هستش و یکی از تناقضات و ارکان اصلی پایان بد اتک رو رقم میزنه.