3 years ago
Anime: S4Ep19
Volume: 30
Chapter: 119
“Two Brothers”
#Memories | #Shingeki | #AOT
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@attacktheory
Anime: S4Ep19
Volume: 30
Chapter: 119
“Two Brothers”
#Memories | #Shingeki | #AOT
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@attacktheory
🔥22👍1🆒1
🔥22👍1
امشب یک تحلیل بررسی جامع خواهیم داشت این شاید اخرین چیزی باشه راجب اتک طولانی بنویسم
❤22🔥1
1/5
❗️داستان معدنچی و ارتباط آن با شخصیت ارن یئگر (ابتدا این دو عکس رو بخونین)
در قسمت ۲۵ فصل ۱ داستانی اومده در ارتباط با معدنچی که یه جورایی مثل یه آینه برای شخصیت ارن یگره. معدنچی یه عمرش رو صرف تلاش برای عبور از دیوار سوم میکنه، یه هدفی که بهش چسبیده و انگار جزئی از وجودشه. فرقی نمیکنه چقدر سخته، چقدر بیثمر، چقدر ازش خستهس؛ اون فقط میخواد از اون دیوار رد بشه. این تلاش بیوقفه، این تعصب کورکورانه به یه هدف، یه شباهت جالب با ارن داره.
معدنچی به جایی میرسه که زندگی داخل دیوار ها دیگه براش اهمیتی نداره فقط میخواد از دیوار سوم عبور کنه اما وقتی به بن بست میرسه و این داستانو برای دوستش تعریف میکنه دوستش میگه: "مگه مهمه همینطوری که تا حالا زندگی کردی زندگی کن فقیری اما کار داری اینقدری درمیاری که بتونی مشروبتم بخوری همین بس نیست؟" اینجا معدنچی بعد نتیجه ۲۰ سال زحمت و تلاشش در جواب میگه "آره والا فردا برمیگردم سرکار انگار زندگیم همینه" ولی فردا که میشه هیچ اثری ازش پیدا نمیشه نه اون چاله نه خودش نه خانواده ای داشته که بفهمن کجاس
「 ¿ #Theory / #Mahdi / #Fact ? 」
🆔@AttackTheory
❗️داستان معدنچی و ارتباط آن با شخصیت ارن یئگر (ابتدا این دو عکس رو بخونین)
در قسمت ۲۵ فصل ۱ داستانی اومده در ارتباط با معدنچی که یه جورایی مثل یه آینه برای شخصیت ارن یگره. معدنچی یه عمرش رو صرف تلاش برای عبور از دیوار سوم میکنه، یه هدفی که بهش چسبیده و انگار جزئی از وجودشه. فرقی نمیکنه چقدر سخته، چقدر بیثمر، چقدر ازش خستهس؛ اون فقط میخواد از اون دیوار رد بشه. این تلاش بیوقفه، این تعصب کورکورانه به یه هدف، یه شباهت جالب با ارن داره.
معدنچی به جایی میرسه که زندگی داخل دیوار ها دیگه براش اهمیتی نداره فقط میخواد از دیوار سوم عبور کنه اما وقتی به بن بست میرسه و این داستانو برای دوستش تعریف میکنه دوستش میگه: "مگه مهمه همینطوری که تا حالا زندگی کردی زندگی کن فقیری اما کار داری اینقدری درمیاری که بتونی مشروبتم بخوری همین بس نیست؟" اینجا معدنچی بعد نتیجه ۲۰ سال زحمت و تلاشش در جواب میگه "آره والا فردا برمیگردم سرکار انگار زندگیم همینه" ولی فردا که میشه هیچ اثری ازش پیدا نمیشه نه اون چاله نه خودش نه خانواده ای داشته که بفهمن کجاس
「 ¿ #Theory / #Mahdi / #Fact ? 」
🆔@AttackTheory
❤21❤🔥4👍3🔥1
بریم این داستان رو از دید ارن توضیح بدیم❗️
2/5
تو اونجا راینر مثل دوست معدنچی به عنوان یک شخصی هست که میگه:
"ارن چرا فکر میکنی شبیه هم هستیم برای چی هنوز داری میجنگی؟ معنی این کار چیه؟ ... برات تمومش میکنم ارن... کافیه دیگه...فقط بگیر بخواب..."
همونطور که زیک مثل راینر پرسید واس چی داری تقلا میکنی، جواب داد "چون من در اینجا دنیا متولد شدم" و حتی در ادامه میگه که "اگه کسی بخواد که آزادی منو بگیره، درنگ نمیکنم که آزادیش رو بگیرم"
هدف ارن این بود که یه زندگی شاد و خوب برای دوستاش داشته باشه و همینطور میخواست چرخه نفرتی که بین الدیا و اونسوی دنیا بود رو به طور کامل از بین ببره و در نهایت ارن آزادی که برای خودش میخواست رو بدست بیاره.
همانطور که گفتم معدنچی هم مثل ارن میخواست بره داخل دیوار و زندگی خوبی داشته باشه اما این دو شخصیت در پایان داستان به طور کلی تغییر کردن.
「 ¿ #Theory / #Mahdi / #Fact ? 」
🆔@AttackTheory
2/5
تو اونجا راینر مثل دوست معدنچی به عنوان یک شخصی هست که میگه:
"ارن چرا فکر میکنی شبیه هم هستیم برای چی هنوز داری میجنگی؟ معنی این کار چیه؟ ... برات تمومش میکنم ارن... کافیه دیگه...فقط بگیر بخواب..."
همونطور که زیک مثل راینر پرسید واس چی داری تقلا میکنی، جواب داد "چون من در اینجا دنیا متولد شدم" و حتی در ادامه میگه که "اگه کسی بخواد که آزادی منو بگیره، درنگ نمیکنم که آزادیش رو بگیرم"
هدف ارن این بود که یه زندگی شاد و خوب برای دوستاش داشته باشه و همینطور میخواست چرخه نفرتی که بین الدیا و اونسوی دنیا بود رو به طور کامل از بین ببره و در نهایت ارن آزادی که برای خودش میخواست رو بدست بیاره.
همانطور که گفتم معدنچی هم مثل ارن میخواست بره داخل دیوار و زندگی خوبی داشته باشه اما این دو شخصیت در پایان داستان به طور کلی تغییر کردن.
「 ¿ #Theory / #Mahdi / #Fact ? 」
🆔@AttackTheory
❤19🔥2👍1