اکنون که این "هدیه فراق" را که WIT برای ما به جای گذاشته است،، اجازه دهید در مورد چشمان ارن صحبت کنیم. این صحنه از گریه ارن در قسمت 2 S1 نشان داده شده است، زمانی که ارن پس از شکسته شدن دیوار در قایق است. آنها به دلایلی از این صحنه در تیتراژ پایانی S3 Part 2 استفاده کردند.

این به یاد تاپیک های قبلی من برمی گردد، جایی که اشاره می کنم که مانگا ارن در تلاش است پیامی را به خود انیمه اش منتقل کند. من اکنون معتقدم که ممکن است این پیام باشد. چشمان او مانند مانگا نقره ای شد و اکنون چیزهایی را می بیند که هرگز به ما یا او نشان داده نشده اند.

کسی که نمی تواند چیزی را فدا کند، هرگز نمی تواند چیزی را تغییر دهد" "می دانم... به همین دلیل شکست خوردم. به همراهانم و پیوندهایم با آنها چسبیدم و شکست خوردم. یادت باشد..."

این صحنه فقط تو انیمه بود

یکی بره مانگا چک کنه :)

شت رفتم چک کردم

این صحنه هم تو مانگا نبود :)))
من این دنیا رو نابود خواهم کرد

"صدای دوستانم بلعیده شد و لگدمال شد، به همین دلیل است که نمی تواند تمام شود. ما به پشت خود فشار می دهیم تا جلو برویم."

همه شما معنی این را می فهمید، درست است؟ دوستان او در نهایت در غرش می میرند، بنابراین غوغا نمی تواند پایان یابد. او به مرگ آنها معنا می بخشد.

متن ترانه Great Escape به نظر می رسد مانگا ارن در تلاش برای وادار کردن انیمه ارن به پیام خود سختی می گذراند. من یک تاپیک از متن این آهنگ ایجاد خواهم کرد. چیزهای واقعا جالبی در اینجا گفته شده است. همه این چیزها از سایر OP و ED که من به آنها نگاه کردم نیز پشتیبانی می کند

"صدای کسی که گریه می کند مثل زلزله می لرزد. بیایید از صفر شروع کنیم و با آخرین شب خود خداحافظی کنیم. من از رویای طولانی دور شدم. با بدنی قرمز رنگ فرار کردم."

اینجاست که او با این دنیا خداحافظی می کند و به تایم لاین انیمه می گریزد.

موسیقی متن

به عنوان مثال، اگر من نیستم، می توانید بگویید که شما هستید؟
اگر ظرف شن را بشکنی، می توانی تکه های دلم را جمع کنی؟

صدای کسی که زنگ می زند در گوشم زنگ می زند.
به نظر می رسد زمان متوقف شده است. پس چشماتو باز کن

از تاریکی غلیظ بیرون آمدیم. ما از چیزی که شبیه طوفان به نظر می رسید فرار کردیم.
ما که شبیه جنازه‌های زنده هستیم، از دیوارها بیرون می‌رویم.

به عنوان مثال، اگر نوری در جهان وجود نداشت، می توانستید خود را ببینید؟
آیا می توانید تکه های یک منظره را که در حرکت آهسته نمایش داده شده اند بشمارید و به هم گره بزنید؟

صدای گریه یک نفر به لرزه در زمین تبدیل شده است،
از صفر شروع کنیم. خداحافظ شب آخر

من از رویای طولانی خارج شدم. من با بدن قرمز فرار کردم.
چشمان ما شبیه حیوانات گرسنه است.

ما از طوفان ها فراتر می رویم. ما دست هایمان را دراز می کنیم
با تمام قدرتم تیغه گیر کرده را بیرون آوردم و گفتم من تو هستم.

از تاریکی غلیظ بیرون آمدیم. ما از چیزی که شبیه طوفان به نظر می رسید فرار کردیم.
ما که شبیه جنازه‌های زنده هستیم، از دیوارها بیرون می‌رویم.
بیایید دوباره ملاقات کنیم، در مکان بدون نقشه