Forwarded from «سهشنبهها با دایانودو🦕.» (﮼دایان؛)
دقیقا نمیدونم چرا نمیخوابم، نه کاری برای کردن دارم نه کسی رو برای صحبت، بخواب دیگه.
Forwarded from سِ.نُق.طِه؛ (𝓐𝓶𝓲𝓻 🪽)
از اون مدل خستگیهایی که آدم حتی حوصله نداره توضیحش بده، چون میدونه ته حرفش به تمام سوالها دوباره همینه: هیچچیز. هیچکس. هیچجا.
👍1
Forwarded from «سهشنبهها با دایانودو🦕.» (﮼دایان؛)
«وقتی تصمیم گرفتن برات سخته، معمولاً نه برای اینکه نمیدونی چی درسته، بلکه چون نمیتونی با از دست دادن کنار بیای.
هر انتخاب، یه جور سوگواره؛ باید بتونی برای راهی که نمیری، عزاداری کنی.
بدون این مهارت، همیشه سر دو راهی میمونی.»
هر انتخاب، یه جور سوگواره؛ باید بتونی برای راهی که نمیری، عزاداری کنی.
بدون این مهارت، همیشه سر دو راهی میمونی.»
👍1
روزمرگیهای یک رواندرمانگر
Voice message
بنظرم این قضیه که ارامش (امنیت روانی) همدیگه رو خراب نکنیم (نرینیم توش ) خودش بیشتر از این قضیه آرامش ایجاد کردنه اولویت داره
👍1
Forwarded from من چراغها را روشن میکنم.
دیگه از آدمهایی که مدام باید حدسشون بزنم فاصله میگیرم.
اگر ناراحتی ازم؛ بهم بگو.
اگر دلت برام تنگ شده؛ ابرازش کن.
اگر حوصله نداری؛ بیانش کن.
مگه پانتومیم بازی میکنیم باهم که لالمونی گرفتی؟!
+آقای خاکستری
اگر ناراحتی ازم؛ بهم بگو.
اگر دلت برام تنگ شده؛ ابرازش کن.
اگر حوصله نداری؛ بیانش کن.
مگه پانتومیم بازی میکنیم باهم که لالمونی گرفتی؟!
+آقای خاکستری
👍1
Forwarded from «سهشنبهها با دایانودو🦕.» (﮼دایان؛)
هرکی ذرهای برای فرار از این جهنم کم بذاره، به خودش ظلم کرده.
هربار میخوام بگم خدایا شکرت ایران یه شگرد جدید رو میکنه ک چیز دیگه ای بگم
👍1
Forwarded from من چراغها را روشن میکنم.
احتمالا اگر کسی این روزها بغلمون میکرد، همهچیز آسونتر میشد.