روابط عمومی تاریک(۱)
📝 منصور ساعی
🔹روابط عمومی تاریک که معادل فارسی مفاهیم black PR یا dark PR در زبان انگلیسی است،یک برنامه ارتباطی هدفمند یا کمپینی است که با هدف تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان عمومی از طریق روشهای غیرشفاف، گمراهکننده و گاه حتی غیرقانونی بهکار گرفته میشود. این نوع روابط عمومی اغلب با مفاهیمی مانند فریب، شایعهپراکنی، تخریب رقبا و جنگ روانی درآمیخته است. برخلاف روابط عمومی اخلاقی وکه هدف آن ایجاد درک و اعتماد میان سازمان و مخاطبانش است، روابط عمومی تاریک برای گمراهسازی، بیاعتبار کردن و تضعیف رقیب یا هدف خاص طراحی میشود.
🔹اصطلاح «روابط عمومی تاریک» معمولاً برای توصیف راهبردهایی بهکار میرود که در آنها از اطلاعات ساختگی، تحریفشده یا ناقص استفاده میشود تا افکار عمومی را بهنحوی خاص هدایت کرده و تصمیمگیری یا اعتبار فرد یا سازمان هدف را دچار اخلال کند. این اقدامات ممکن است از طریق رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، وبسایتهای خبری مشکوک، یا حتی توسط عوامل نفوذی صورت گیرد.
🔹در فضای کنونی رسانهای، که در آن رقابت سیاسی، تجاری و ایدئولوژیک بسیار فشرده است، روابط عمومی تاریک بهطور فزایندهای بهعنوان ابزاری اثربخش و البته مخاطرهآمیز بهکار گرفته میشود. در برخی موارد، این رویکردها از مرزهای اخلاقی و حتی قانونی عبور میکنند و موجب آسیب به بنیانهای اعتماد اجتماعی، آزادی رسانه و حقوق شهروندی میشود.
اهداف روابط عمومی تاریک
🔹روابط عمومی تاریک برای دستیابی به اهداف خاصی طراحی شده است. این اهداف ممکن است آشکار یا پنهان، کوتاهمدت یا بلندمدت باشند، اما در هر حالت، هدف نهایی آن تأثیرگذاری بر افکار عمومی به نحوی است که منافع گروه یا فرد طراح روابط عمومی تاریک تأمین شود.از جمله مهمترین اهداف روابط عمومی تاریک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
🔹تخریب تصویر عمومی رقیب یا دشمن: با انتشار اطلاعات منفی (واقعی یا جعلی) درباره اشخاص، سازمانها یا برندهای رقیب، اعتماد عمومی نسبت به آنها کاهش مییابد.
🔹بیثباتسازی سیاسی یا اجتماعی: در برخی موارد، روابط عمومی تاریک بهعنوان ابزاری برای بیثباتکردن دولتها، نهادها یا ساختارهای اجتماعی بهکار گرفته میشود.
🔹دستکاری در فرآیندهای انتخاباتی یا تصمیمگیری عمومی: انتشار اخبار جعلی و شایعات میتواند تصمیم رأیدهندگان را تحت تأثیر قرار داده و روند انتخابات یا سیاستگذاری عمومی را منحرف کند.
🔹رقابت اقتصادی و تخریب بازار رقیب: در فضای تجاری، با استفاده از روابط عمومی تاریک میتوان برندها و محصولات رقبا را بیاعتبار ساخت و سهم بازار آنها را کاهش داد.
🔹حفاظت از منافع خاص یا پنهانسازی حقیقت: گاهی از روابط عمومی تاریک برای پنهانکردن رسواییها، اشتباهات یا بحرانهای درونسازمانی استفاده میشود، تا ذهن افکار عمومی از مسئله اصلی منحرف گردد.
در بیشتر موارد، این اهداف از طریق ابزارها و تاکتیکهایی بهکار گرفته میشوند که در ادامه مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
ابزارها و تاکتیکهای روابط عمومی تاریک
🔹روابط عمومی تاریک، مانند هر فناوری ارتباطی دیگر، از ابزارها و روشهایی مشخص برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند. مهمترین ابزارها و تاکتیکهایی که در این نوع روابط عمومی بهکار گرفته میشوند عبارتاند از:
🔹اطلاعات جعلی یا تحریفشده: رایجترین ابزار روابط عمومی تاریک استفاده از دادههایی است که یا بهکلی ساختگی هستند یا بهشکلی گزینشی و تحریفشده ارائه میشوند. این اطلاعات ممکن است در ظاهر واقعی جلوه کنند اما عمداً برای گمراه کردن مخاطب طراحی شدهاند.
🔹پخش شایعات: شایعهسازی و دامنزدن به اخبار تأییدنشده از جمله شیوههای مؤثر در تضعیف وجههی رقبا یا مخالفان است. این شایعات اغلب بدون ذکر منبع معتبر، اما با لحن قطعی و قانعکننده منتشر میشوند.
🔹پرچم جعلی (False Flag): گاهی گروهی برای ضربهزدن به رقیب، دست به اقداماتی میزنند که وانمود میشود از سوی طرف مقابل صورت گرفته است. این تاکتیک که به «پرچم جعلی» معروف است، در زمینههای سیاسی و امنیتی بسیار استفاده میشود. مانند حمله موشکی ناشناس به نفتکش ها در خلیج فارس و مقصر نشان دادن کشوری دیگر.
🔹ساخت حسابهای کاربری جعلی در شبکههای اجتماعی: با ایجاد پروفایلهای دروغین، «ترولها» و «رباتها» به شکل سیستماتیک به نشر پیامهای خاص، ایجاد دوگانگی اجتماعی یا حمله به افراد و نهادها میپردازند.
🔹تولید و پخش اخبار کذب (Fake News): از طریق وبسایتهای خبری شبهرسمی یا کانالهای پیامرسان، اطلاعات نادرستی درباره اشخاص، رویدادها یا موضوعات سیاسی منتشر میشود.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
📝 منصور ساعی
🔹روابط عمومی تاریک که معادل فارسی مفاهیم black PR یا dark PR در زبان انگلیسی است،یک برنامه ارتباطی هدفمند یا کمپینی است که با هدف تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان عمومی از طریق روشهای غیرشفاف، گمراهکننده و گاه حتی غیرقانونی بهکار گرفته میشود. این نوع روابط عمومی اغلب با مفاهیمی مانند فریب، شایعهپراکنی، تخریب رقبا و جنگ روانی درآمیخته است. برخلاف روابط عمومی اخلاقی وکه هدف آن ایجاد درک و اعتماد میان سازمان و مخاطبانش است، روابط عمومی تاریک برای گمراهسازی، بیاعتبار کردن و تضعیف رقیب یا هدف خاص طراحی میشود.
🔹اصطلاح «روابط عمومی تاریک» معمولاً برای توصیف راهبردهایی بهکار میرود که در آنها از اطلاعات ساختگی، تحریفشده یا ناقص استفاده میشود تا افکار عمومی را بهنحوی خاص هدایت کرده و تصمیمگیری یا اعتبار فرد یا سازمان هدف را دچار اخلال کند. این اقدامات ممکن است از طریق رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، وبسایتهای خبری مشکوک، یا حتی توسط عوامل نفوذی صورت گیرد.
🔹در فضای کنونی رسانهای، که در آن رقابت سیاسی، تجاری و ایدئولوژیک بسیار فشرده است، روابط عمومی تاریک بهطور فزایندهای بهعنوان ابزاری اثربخش و البته مخاطرهآمیز بهکار گرفته میشود. در برخی موارد، این رویکردها از مرزهای اخلاقی و حتی قانونی عبور میکنند و موجب آسیب به بنیانهای اعتماد اجتماعی، آزادی رسانه و حقوق شهروندی میشود.
اهداف روابط عمومی تاریک
🔹روابط عمومی تاریک برای دستیابی به اهداف خاصی طراحی شده است. این اهداف ممکن است آشکار یا پنهان، کوتاهمدت یا بلندمدت باشند، اما در هر حالت، هدف نهایی آن تأثیرگذاری بر افکار عمومی به نحوی است که منافع گروه یا فرد طراح روابط عمومی تاریک تأمین شود.از جمله مهمترین اهداف روابط عمومی تاریک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
🔹تخریب تصویر عمومی رقیب یا دشمن: با انتشار اطلاعات منفی (واقعی یا جعلی) درباره اشخاص، سازمانها یا برندهای رقیب، اعتماد عمومی نسبت به آنها کاهش مییابد.
🔹بیثباتسازی سیاسی یا اجتماعی: در برخی موارد، روابط عمومی تاریک بهعنوان ابزاری برای بیثباتکردن دولتها، نهادها یا ساختارهای اجتماعی بهکار گرفته میشود.
🔹دستکاری در فرآیندهای انتخاباتی یا تصمیمگیری عمومی: انتشار اخبار جعلی و شایعات میتواند تصمیم رأیدهندگان را تحت تأثیر قرار داده و روند انتخابات یا سیاستگذاری عمومی را منحرف کند.
🔹رقابت اقتصادی و تخریب بازار رقیب: در فضای تجاری، با استفاده از روابط عمومی تاریک میتوان برندها و محصولات رقبا را بیاعتبار ساخت و سهم بازار آنها را کاهش داد.
🔹حفاظت از منافع خاص یا پنهانسازی حقیقت: گاهی از روابط عمومی تاریک برای پنهانکردن رسواییها، اشتباهات یا بحرانهای درونسازمانی استفاده میشود، تا ذهن افکار عمومی از مسئله اصلی منحرف گردد.
در بیشتر موارد، این اهداف از طریق ابزارها و تاکتیکهایی بهکار گرفته میشوند که در ادامه مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
ابزارها و تاکتیکهای روابط عمومی تاریک
🔹روابط عمومی تاریک، مانند هر فناوری ارتباطی دیگر، از ابزارها و روشهایی مشخص برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند. مهمترین ابزارها و تاکتیکهایی که در این نوع روابط عمومی بهکار گرفته میشوند عبارتاند از:
🔹اطلاعات جعلی یا تحریفشده: رایجترین ابزار روابط عمومی تاریک استفاده از دادههایی است که یا بهکلی ساختگی هستند یا بهشکلی گزینشی و تحریفشده ارائه میشوند. این اطلاعات ممکن است در ظاهر واقعی جلوه کنند اما عمداً برای گمراه کردن مخاطب طراحی شدهاند.
🔹پخش شایعات: شایعهسازی و دامنزدن به اخبار تأییدنشده از جمله شیوههای مؤثر در تضعیف وجههی رقبا یا مخالفان است. این شایعات اغلب بدون ذکر منبع معتبر، اما با لحن قطعی و قانعکننده منتشر میشوند.
🔹پرچم جعلی (False Flag): گاهی گروهی برای ضربهزدن به رقیب، دست به اقداماتی میزنند که وانمود میشود از سوی طرف مقابل صورت گرفته است. این تاکتیک که به «پرچم جعلی» معروف است، در زمینههای سیاسی و امنیتی بسیار استفاده میشود. مانند حمله موشکی ناشناس به نفتکش ها در خلیج فارس و مقصر نشان دادن کشوری دیگر.
🔹ساخت حسابهای کاربری جعلی در شبکههای اجتماعی: با ایجاد پروفایلهای دروغین، «ترولها» و «رباتها» به شکل سیستماتیک به نشر پیامهای خاص، ایجاد دوگانگی اجتماعی یا حمله به افراد و نهادها میپردازند.
🔹تولید و پخش اخبار کذب (Fake News): از طریق وبسایتهای خبری شبهرسمی یا کانالهای پیامرسان، اطلاعات نادرستی درباره اشخاص، رویدادها یا موضوعات سیاسی منتشر میشود.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
👍2
روابط عمومی تاریک(۲)
🔹ویرایش هدفمند تصاویر و ویدیوها (دیپفیک): در عصر دیجیتال، جعل تصاویر و ویدیوهای واقعی بهگونهای که صحت آنها دشوار به نظر برسد، یکی از ابزارهای بسیار تأثیرگذار در ساختن واقعیتهای کاذب شده است.
🔹تکرار مداوم پیام: از اصول شناختهشده در تبلیغات و دستکاری افکار عمومی، تکرار مستمر یک پیام برای تبدیل آن به «باور عمومی» است، حتی اگر در ابتدا دروغ یا نادرست بوده باشد.
مخاطرات و پیامدهای روابط عمومی تاریک
🔹استفاده گسترده و بیرویه از روابط عمومی تاریک، اگرچه در کوتاهمدت میتواند برای برخی بازیگران سیاسی یا اقتصادی سودآور باشد، اما در بلندمدت تبعات گسترده و عمیقی برای کل جامعه، نهادهای دموکراتیک، اعتماد عمومی و فرهنگ رسانهای به همراه دارد.
🔹 مهمترین پیامدهای این پدیده عبارتاند از:
کاهش اعتماد عمومی: وقتی مخاطبان بهصورت مداوم با اخبار متناقض، اطلاعات مشکوک و حملات رسانهای مواجه میشوند، اعتمادشان به رسانهها، نهادها و حتی حقیقت تضعیف میشود. این بیاعتمادی، بنیانهای انسجام اجتماعی را تهدید میکند.
🔹زوال اخلاق حرفهای رسانهای: رواج تاکتیکهای روابط عمومی تاریک باعث میشود برخی رسانهها به جای اطلاعرسانی شفاف و بیطرفانه، وارد بازیهای تبلیغاتی و سیاسی شوند و اعتبار حرفهای خود را قربانی منافع کوتاهمدت کنند.
🔹مخدوش شدن فرآیند دموکراتیک: دستکاری افکار عمومی از طریق اطلاعات نادرست میتواند فرآیند انتخابات، تصمیمگیری عمومی و مشارکت سیاسی را بهشدت دچار انحراف و بحران مشروعیت کند.
🔹افزایش خشونت گفتاری و دوگانهسازی اجتماعی: انتشار شایعات، برچسبزنی، تحریک احساسات قومی، دینی یا سیاسی باعث افزایش قطبگرایی در جامعه میشود که گاه به تنشهای خطرناک میانجامد.
🔹سختتر شدن تفکیک واقعیت از دروغ: با گسترش فناوریهای پیشرفته مانند دیپفیک، مخاطب عادی توانایی کمتری برای تشخیص صحت اطلاعات پیدا میکند و در نتیجه، در معرض سردرگمی دائمی قرار میگیرد.
🔹فرسایش سرمایه اجتماعی و اخلاق عمومی: در فضای آلوده به روابط عمومی تاریک، همدلی، مسئولیتپذیری، گفتوگو و اعتماد میان شهروندان کاهش مییابد و فرهنگ عمومی بهسمت بدبینی، بیاعتمادی و انفعال سوق پیدا میکند.
🔹روابط عمومی تاریک بهعنوان یکی از فناوریهای ارتباطی نوین، قدرتی پنهان اما بسیار تأثیرگذار در شکلدهی به افکار عمومی، رقابتهای سیاسی و اقتصادی و ساختارهای قدرت پیدا کرده است. این پدیده با استفاده از ابزارهای دیجیتال، روانشناسی اجتماعی و ضعفهای نظارتی، میتواند تأثیرات عمیق و گاه جبرانناپذیری بر انسجام اجتماعی، مشروعیت نهادها و اخلاق عمومی داشته باشد.
مقابله با این تهدید پیچیده، نیازمند ارتقای آگاهی عمومی، تقویت سواد رسانهای، مسئولیتپذیری رسانهها، و مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای ارتباطی است. در جهانی که جنگهای اطلاعاتی به واقعیتی روزمره بدل شدهاند، فقط جامعهای آگاه، شفاف و گفتوگو محور میتواند در برابر روابط عمومی تاریک ایستادگی کند.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
🔹ویرایش هدفمند تصاویر و ویدیوها (دیپفیک): در عصر دیجیتال، جعل تصاویر و ویدیوهای واقعی بهگونهای که صحت آنها دشوار به نظر برسد، یکی از ابزارهای بسیار تأثیرگذار در ساختن واقعیتهای کاذب شده است.
🔹تکرار مداوم پیام: از اصول شناختهشده در تبلیغات و دستکاری افکار عمومی، تکرار مستمر یک پیام برای تبدیل آن به «باور عمومی» است، حتی اگر در ابتدا دروغ یا نادرست بوده باشد.
مخاطرات و پیامدهای روابط عمومی تاریک
🔹استفاده گسترده و بیرویه از روابط عمومی تاریک، اگرچه در کوتاهمدت میتواند برای برخی بازیگران سیاسی یا اقتصادی سودآور باشد، اما در بلندمدت تبعات گسترده و عمیقی برای کل جامعه، نهادهای دموکراتیک، اعتماد عمومی و فرهنگ رسانهای به همراه دارد.
🔹 مهمترین پیامدهای این پدیده عبارتاند از:
کاهش اعتماد عمومی: وقتی مخاطبان بهصورت مداوم با اخبار متناقض، اطلاعات مشکوک و حملات رسانهای مواجه میشوند، اعتمادشان به رسانهها، نهادها و حتی حقیقت تضعیف میشود. این بیاعتمادی، بنیانهای انسجام اجتماعی را تهدید میکند.
🔹زوال اخلاق حرفهای رسانهای: رواج تاکتیکهای روابط عمومی تاریک باعث میشود برخی رسانهها به جای اطلاعرسانی شفاف و بیطرفانه، وارد بازیهای تبلیغاتی و سیاسی شوند و اعتبار حرفهای خود را قربانی منافع کوتاهمدت کنند.
🔹مخدوش شدن فرآیند دموکراتیک: دستکاری افکار عمومی از طریق اطلاعات نادرست میتواند فرآیند انتخابات، تصمیمگیری عمومی و مشارکت سیاسی را بهشدت دچار انحراف و بحران مشروعیت کند.
🔹افزایش خشونت گفتاری و دوگانهسازی اجتماعی: انتشار شایعات، برچسبزنی، تحریک احساسات قومی، دینی یا سیاسی باعث افزایش قطبگرایی در جامعه میشود که گاه به تنشهای خطرناک میانجامد.
🔹سختتر شدن تفکیک واقعیت از دروغ: با گسترش فناوریهای پیشرفته مانند دیپفیک، مخاطب عادی توانایی کمتری برای تشخیص صحت اطلاعات پیدا میکند و در نتیجه، در معرض سردرگمی دائمی قرار میگیرد.
🔹فرسایش سرمایه اجتماعی و اخلاق عمومی: در فضای آلوده به روابط عمومی تاریک، همدلی، مسئولیتپذیری، گفتوگو و اعتماد میان شهروندان کاهش مییابد و فرهنگ عمومی بهسمت بدبینی، بیاعتمادی و انفعال سوق پیدا میکند.
🔹روابط عمومی تاریک بهعنوان یکی از فناوریهای ارتباطی نوین، قدرتی پنهان اما بسیار تأثیرگذار در شکلدهی به افکار عمومی، رقابتهای سیاسی و اقتصادی و ساختارهای قدرت پیدا کرده است. این پدیده با استفاده از ابزارهای دیجیتال، روانشناسی اجتماعی و ضعفهای نظارتی، میتواند تأثیرات عمیق و گاه جبرانناپذیری بر انسجام اجتماعی، مشروعیت نهادها و اخلاق عمومی داشته باشد.
مقابله با این تهدید پیچیده، نیازمند ارتقای آگاهی عمومی، تقویت سواد رسانهای، مسئولیتپذیری رسانهها، و مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای ارتباطی است. در جهانی که جنگهای اطلاعاتی به واقعیتی روزمره بدل شدهاند، فقط جامعهای آگاه، شفاف و گفتوگو محور میتواند در برابر روابط عمومی تاریک ایستادگی کند.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
👍1👏1
روابط عمومی تاریک(3)
پاسخ های راهبردی و سنجیده به روابط عمومی تاریک؛از منظر ارتباطات بحران
🔹روابط عمومی تاریک، یا تبلیغات منفی هدفمند علیه یک برند یا سازمان، میتواند تهدیدی جدی برای اعتبار باشد. سازمانها برای مقابله با این حملات از راهبردهای مختلفی استفاده میکنند. در ادامه، انواع پاسخ های راهبردی و سنجیده به بلک پی آر و دارک پیآر از منظر ارتباطات بحران ارائه می شود:
پایش فعالانه
برای پایش و رصد دقیق بابد از ابزارهای مانیتورینگ جهانی یا بومی به ویژه شنود اجتماعی(social listening) برای رصد سریع اخبار، شبکههای اجتماعی و فورومها بهره گرف. اولین اصل در مقابله با روابط عمومی تاریک، آگاهی سریع از حمله است.برای مثال برند Toyota در جریان بحران فراخوان خودروهایش (۲۰۱۰)، با رصد شبکههای اجتماعی و رسانهها، سریعاً از دامنهی نگرانی مردم مطلع شد.
واکنش سریع و انکار صریح و رد اتهامات
🔹در این راهبرد، سازمان مستقیماً اتهامات را انکار کرده و با ارائه شواهد به رد آنها میپردازد. اقدام سریع و شفاف برای جلوگیری از گسترش شایعات بسیار حیاتی است. برای نمونه، سامسونگ پس از انتشار شایعات درباره کند کردن عمدی عملکرد گوشیهای گلکسی (ماجرای GOS)، سامسونگ با انکار سوءنیت، توضیح داد که این اقدام برای مدیریت دمای دستگاه انجام شده و سپس بهروزرسانی جدیدی منتشر کرد تا کاربران بتوانند کنترل بیشتری داشته باشند..
در یک نمونه دیگر شرکت اپل در واکنش به اتهامات مبنی بر شرایط کاری بد در کارخانههای چین، گزارشهای شفاف و دقیق را منتشر کرد که نشان میداد شرایط کاری بهبود یافته است. آنها همچنین با اضافه کردن گزارشهای سالانه از وضعیت شرایط کاری به سیاستهای خود، شفافیت بیشتری به برند خود دادند. همچنین فایزر (شرکت سازنده داروی کرونا)در مواجهه با ادعاهایی درباره دستکاری در آزمایشهای واکسن کرونا، فایزر با انتشار اسناد داخلی و دعوت از بررسیهای مستقل، شفافیت خود را اثبات کرد.
عذرخواهی سریع، بهنگام و اقدام اصلاحی
در این راهبر، سازمان با پذیرش مسئولیت یا بخشی از آن، عذرخواهی کرده و اقدامات اصلاحی آشکاری انجام میدهد. بیانیه رسمی و بدون موضع تدافعی، با ارائه اطلاعات روشن و مستند. تأخیر در پاسخ میتواند به گسترش افکار منفی و شایعات کمک کند.استفاده از شواهد و اطلاعات دقیق برای تصحیح اشتباهات و اتهامات مهم است. برندها باید اطلاعات واقعی و دادههای معتبر را در پاسخهای خود ارائه دهند. بالنسیاگا- شرکت کالای لوکس و طراح مد، پس از بحران ناشی از تبلیغات جنجالی با تصاویر کودکان، این برند لوکس عذرخواهی رسمی کرد، از شرکتهای تولید محتوا شکایت کرد و وعده داد فرآیندهای بازبینی خود را سختگیرانهتر کند.
** ضدحمله حقوقی *
در این راهبرد سازمان با حمله متقابل، با شکایت حقوقی و یا افشای نادرستی اطلاعات علیه مهاجمان وارد عمل میشود. برای مثال تسلا در برابر گزارشهای رسانهای درباره ناامنی قابلیت رانندگی خودکار، تسلا با افشای ویدئوهای آزمایشهای داخلی و تهدید به شکایت از انتشار اطلاعات غلط، به مقابله پرداخت. مثال دیگر چالش بین اپل و سامسونگ بود. در جریان جنگ حقوقی بر سر پتنتهای گوشیهای هوشمند، اسناد دادگاهی نشان داد که سامسونگ برنامههایی برای تصویرسازی از اپل بهعنوان یک برند "قدیمی" و "اشرافی" در میان جوانان داشته و از تاکتیکهای تبلیغاتی پنهانی و نقدهای جعلی آنلاین استفاده کرده بود. این اسناد در جریان پروندههای دادگاه آمریکا فاش شد و سامسونگ مجبور به پرداخت غرامت شد.
**سکوت یا خودداری از اظهار نظر*
گاهی بهترین راهبرد، بیتوجهی به بلک پیآر و پرهیز از دامن زدن به آن است. اوپنایآی (OpenAI) در سال 2024، در مواجهه با اتهامات مربوط به جمعآوری دادههای خصوصی توسط چتجیپیتی، اوپنایآی سکوت اختیار کرد و اجازه داد کارشناسان مستقل فنی این سوءتفاهمات را برطرف کنند.
دفاع از طریق اشخاص ثالث و ناظران مستقل
یکی دیگر از راهبردهای پاسخ به روابط عمومی تاریک، دعوت از نهادهای معتبر، کارشناسان مستقل یا افراد تاثیرگذار برای حمایت از برند است. یکی از بهترین روشها برای تقویت اعتبار برند در مقابله با روابط عمومی سیاه، استفاده از ناظران مستقل یا اشخاص معتبر برای بررسی وضعیت است. این افراد میتوانند بهعنوان واسطه، صحت یا کذب ادعاهای مطرحشده را بررسی و گزارش دهند. برند باید از ارزیابیهای مستقل و بیرونی بهره گیرد تا نشان دهد که به شفافیت و انصاف پایبند است.
پاسخ های راهبردی و سنجیده به روابط عمومی تاریک؛از منظر ارتباطات بحران
🔹روابط عمومی تاریک، یا تبلیغات منفی هدفمند علیه یک برند یا سازمان، میتواند تهدیدی جدی برای اعتبار باشد. سازمانها برای مقابله با این حملات از راهبردهای مختلفی استفاده میکنند. در ادامه، انواع پاسخ های راهبردی و سنجیده به بلک پی آر و دارک پیآر از منظر ارتباطات بحران ارائه می شود:
پایش فعالانه
برای پایش و رصد دقیق بابد از ابزارهای مانیتورینگ جهانی یا بومی به ویژه شنود اجتماعی(social listening) برای رصد سریع اخبار، شبکههای اجتماعی و فورومها بهره گرف. اولین اصل در مقابله با روابط عمومی تاریک، آگاهی سریع از حمله است.برای مثال برند Toyota در جریان بحران فراخوان خودروهایش (۲۰۱۰)، با رصد شبکههای اجتماعی و رسانهها، سریعاً از دامنهی نگرانی مردم مطلع شد.
واکنش سریع و انکار صریح و رد اتهامات
🔹در این راهبرد، سازمان مستقیماً اتهامات را انکار کرده و با ارائه شواهد به رد آنها میپردازد. اقدام سریع و شفاف برای جلوگیری از گسترش شایعات بسیار حیاتی است. برای نمونه، سامسونگ پس از انتشار شایعات درباره کند کردن عمدی عملکرد گوشیهای گلکسی (ماجرای GOS)، سامسونگ با انکار سوءنیت، توضیح داد که این اقدام برای مدیریت دمای دستگاه انجام شده و سپس بهروزرسانی جدیدی منتشر کرد تا کاربران بتوانند کنترل بیشتری داشته باشند..
در یک نمونه دیگر شرکت اپل در واکنش به اتهامات مبنی بر شرایط کاری بد در کارخانههای چین، گزارشهای شفاف و دقیق را منتشر کرد که نشان میداد شرایط کاری بهبود یافته است. آنها همچنین با اضافه کردن گزارشهای سالانه از وضعیت شرایط کاری به سیاستهای خود، شفافیت بیشتری به برند خود دادند. همچنین فایزر (شرکت سازنده داروی کرونا)در مواجهه با ادعاهایی درباره دستکاری در آزمایشهای واکسن کرونا، فایزر با انتشار اسناد داخلی و دعوت از بررسیهای مستقل، شفافیت خود را اثبات کرد.
عذرخواهی سریع، بهنگام و اقدام اصلاحی
در این راهبر، سازمان با پذیرش مسئولیت یا بخشی از آن، عذرخواهی کرده و اقدامات اصلاحی آشکاری انجام میدهد. بیانیه رسمی و بدون موضع تدافعی، با ارائه اطلاعات روشن و مستند. تأخیر در پاسخ میتواند به گسترش افکار منفی و شایعات کمک کند.استفاده از شواهد و اطلاعات دقیق برای تصحیح اشتباهات و اتهامات مهم است. برندها باید اطلاعات واقعی و دادههای معتبر را در پاسخهای خود ارائه دهند. بالنسیاگا- شرکت کالای لوکس و طراح مد، پس از بحران ناشی از تبلیغات جنجالی با تصاویر کودکان، این برند لوکس عذرخواهی رسمی کرد، از شرکتهای تولید محتوا شکایت کرد و وعده داد فرآیندهای بازبینی خود را سختگیرانهتر کند.
** ضدحمله حقوقی *
در این راهبرد سازمان با حمله متقابل، با شکایت حقوقی و یا افشای نادرستی اطلاعات علیه مهاجمان وارد عمل میشود. برای مثال تسلا در برابر گزارشهای رسانهای درباره ناامنی قابلیت رانندگی خودکار، تسلا با افشای ویدئوهای آزمایشهای داخلی و تهدید به شکایت از انتشار اطلاعات غلط، به مقابله پرداخت. مثال دیگر چالش بین اپل و سامسونگ بود. در جریان جنگ حقوقی بر سر پتنتهای گوشیهای هوشمند، اسناد دادگاهی نشان داد که سامسونگ برنامههایی برای تصویرسازی از اپل بهعنوان یک برند "قدیمی" و "اشرافی" در میان جوانان داشته و از تاکتیکهای تبلیغاتی پنهانی و نقدهای جعلی آنلاین استفاده کرده بود. این اسناد در جریان پروندههای دادگاه آمریکا فاش شد و سامسونگ مجبور به پرداخت غرامت شد.
**سکوت یا خودداری از اظهار نظر*
گاهی بهترین راهبرد، بیتوجهی به بلک پیآر و پرهیز از دامن زدن به آن است. اوپنایآی (OpenAI) در سال 2024، در مواجهه با اتهامات مربوط به جمعآوری دادههای خصوصی توسط چتجیپیتی، اوپنایآی سکوت اختیار کرد و اجازه داد کارشناسان مستقل فنی این سوءتفاهمات را برطرف کنند.
دفاع از طریق اشخاص ثالث و ناظران مستقل
یکی دیگر از راهبردهای پاسخ به روابط عمومی تاریک، دعوت از نهادهای معتبر، کارشناسان مستقل یا افراد تاثیرگذار برای حمایت از برند است. یکی از بهترین روشها برای تقویت اعتبار برند در مقابله با روابط عمومی سیاه، استفاده از ناظران مستقل یا اشخاص معتبر برای بررسی وضعیت است. این افراد میتوانند بهعنوان واسطه، صحت یا کذب ادعاهای مطرحشده را بررسی و گزارش دهند. برند باید از ارزیابیهای مستقل و بیرونی بهره گیرد تا نشان دهد که به شفافیت و انصاف پایبند است.
برای نمونه برند لویی ویتون(یکی از پیشروهای صنعت مد در جهان) پس از شکایتها مبنی بر دستمزدهای پایین در کارخانههایش در آفریقا، از کارشناسان مستقل برای بررسی شرایط و
گزارش عمومی استفاده کرد تا به این ترتیب مسئولیت پذیری خود را نشان دهد. یا تیکتاک برای مقابله با اتهامات جاسوسی برای دولت چین، تیکتاک کارشناسان امنیت سایبری مستقل در آمریکا را دعوت کرد تا امنیت پلتفرم را بررسی و نتایج را منتشر کنند.
انحراف توجه و خلق روایت های مثبت
🔹تلاش برای تغییر فضای رسانهای از طریق راهاندازی کمپینهای مثبت یا معرفی پروژههای جدید. تمرکز بر دستاوردهای مثبت یک راهبرد مهم در پاسخ به حملات روابط عمومی تاریک است. پس از حملات، برند باید روی دستاوردهای مثبت خود تمرکز کند و آنها را با داستانهایی جذاب و واقعبینانه روایت کند. ارائه پروژههای اجتماعی و مسئولیتهای اجتماعی: نشان دادن فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت و دستاوردهای مثبت میتواند کمک کند تا برند در چشم عموم بهعنوان یک برند مسئول شناخته شود. در واقع به تولید محتوای استراتژیک مثبت از طریق انتشار قصهها، اخبار و کمپینهای مثبت برای جبران تخریب تصویر نیاز خواهد شد. زیرا مقابله مستقیم همیشه کافی نیست؛ باید تصویر تازهای ساخت. برای نمونه متا (فیسبوک) در سال ۲۰۲۱ پس از افشای اسناد موسوم به«اسناد فیس بوک»( فیس بوک در مورد امنیت کودکان و حریم خصوصی، ناکارآمدی سیستمهای مبتنیبر هوش مصنوعی و نقش آن در گسترش پیامهای تفرقهانگیز و افراطی به مردم دروغ گفته بود) متا با تمرکز گسترده بر پروژه متاورس و فناوریهای جدید، افکار عمومی را از بحران فاصله داد.و یا شین (شرکت چینی تولید کننده لباس های مقرون به صرفه) در سال 2024 در واکنش به انتقادات گسترده درباره تاثیرات زیستمحیطی، شین با اعلام سرمایهگذاری ۵۰ میلیون دلاری در پروژههای پایداری، موج مثبتی در رسانهها ایجاد کرد.
حفظ آرامش و جلوگیری از پاسخهای احساسی
در برابر حملات بلک پیآر، برندها باید از واکنشهای احساسی و تند خودداری کنند. حفظ آرامش و پاسخ منطقی و حرفهای به شایعات باعث تقویت اعتبار برند میشود. برند باید قادر باشد که تفاوت بین انتقاد سازنده و حملات غیرمنصفانه را تشخیص دهد و به هرکدام به روش خود پاسخ دهد.
پاسخ به روابط عمومی سیاه نیازمند یک استراتژی متوازن و دقیق است که شامل شفافیت، واکنش سریع، و استفاده از ناظران مستقل باشد. برندها باید بتوانند در برابر حملات با حفظ اعتبار خود، پاسخهای شفاف و منطقی بدهند و همزمان با نشان دادن تعهد به مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار، اعتماد عمومی را جلب کنند.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
گزارش عمومی استفاده کرد تا به این ترتیب مسئولیت پذیری خود را نشان دهد. یا تیکتاک برای مقابله با اتهامات جاسوسی برای دولت چین، تیکتاک کارشناسان امنیت سایبری مستقل در آمریکا را دعوت کرد تا امنیت پلتفرم را بررسی و نتایج را منتشر کنند.
انحراف توجه و خلق روایت های مثبت
🔹تلاش برای تغییر فضای رسانهای از طریق راهاندازی کمپینهای مثبت یا معرفی پروژههای جدید. تمرکز بر دستاوردهای مثبت یک راهبرد مهم در پاسخ به حملات روابط عمومی تاریک است. پس از حملات، برند باید روی دستاوردهای مثبت خود تمرکز کند و آنها را با داستانهایی جذاب و واقعبینانه روایت کند. ارائه پروژههای اجتماعی و مسئولیتهای اجتماعی: نشان دادن فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت و دستاوردهای مثبت میتواند کمک کند تا برند در چشم عموم بهعنوان یک برند مسئول شناخته شود. در واقع به تولید محتوای استراتژیک مثبت از طریق انتشار قصهها، اخبار و کمپینهای مثبت برای جبران تخریب تصویر نیاز خواهد شد. زیرا مقابله مستقیم همیشه کافی نیست؛ باید تصویر تازهای ساخت. برای نمونه متا (فیسبوک) در سال ۲۰۲۱ پس از افشای اسناد موسوم به«اسناد فیس بوک»( فیس بوک در مورد امنیت کودکان و حریم خصوصی، ناکارآمدی سیستمهای مبتنیبر هوش مصنوعی و نقش آن در گسترش پیامهای تفرقهانگیز و افراطی به مردم دروغ گفته بود) متا با تمرکز گسترده بر پروژه متاورس و فناوریهای جدید، افکار عمومی را از بحران فاصله داد.و یا شین (شرکت چینی تولید کننده لباس های مقرون به صرفه) در سال 2024 در واکنش به انتقادات گسترده درباره تاثیرات زیستمحیطی، شین با اعلام سرمایهگذاری ۵۰ میلیون دلاری در پروژههای پایداری، موج مثبتی در رسانهها ایجاد کرد.
حفظ آرامش و جلوگیری از پاسخهای احساسی
در برابر حملات بلک پیآر، برندها باید از واکنشهای احساسی و تند خودداری کنند. حفظ آرامش و پاسخ منطقی و حرفهای به شایعات باعث تقویت اعتبار برند میشود. برند باید قادر باشد که تفاوت بین انتقاد سازنده و حملات غیرمنصفانه را تشخیص دهد و به هرکدام به روش خود پاسخ دهد.
پاسخ به روابط عمومی سیاه نیازمند یک استراتژی متوازن و دقیق است که شامل شفافیت، واکنش سریع، و استفاده از ناظران مستقل باشد. برندها باید بتوانند در برابر حملات با حفظ اعتبار خود، پاسخهای شفاف و منطقی بدهند و همزمان با نشان دادن تعهد به مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار، اعتماد عمومی را جلب کنند.
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
❤4
کتاب «ارتباطات بحران بیوقفه» ترجمه میشود
🔹نویسنده: تیموتی کومبز (دانشیار مطالعات ارتباطات در دانشگاه ایلینوی شرقی)
🔸مترجم: منصور ساعی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔹کتاب «ارتباطات بحران بیوقفه؛ برنامهریزی، مدیریت و پاسخ»، اثری جامع در زمینه برنامهریزی، مدیریت و پاسخ و مواجهه موثر و سنجیده یک دولت و یک کسب وکار به بحرانها در مراحل قبل از وقوع بحران، حین بحران و پس از بحران ارتباطات است.
🔹این کتاب درسال ۲۰۲۳ منتشر شده و تاکنون شش بار تجدید چاپ شده است و یکی از کتابهای مرجع در زمینه ارتباطات بحران است.
🔹هدف اصلی این کتاب ارائه منبعی است که مجموعه وسیعی از نوشتههای مشارکتجویانه و پژوهشگرانه در مورد مدیریت بحران را ادغام و سازماندهی کند.
https://www.ricac.ac.ir/news/5405
@CULTURERESEARCH
#کافه_ارتباطات
🆔 @coffee_comm
🔹نویسنده: تیموتی کومبز (دانشیار مطالعات ارتباطات در دانشگاه ایلینوی شرقی)
🔸مترجم: منصور ساعی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🔹کتاب «ارتباطات بحران بیوقفه؛ برنامهریزی، مدیریت و پاسخ»، اثری جامع در زمینه برنامهریزی، مدیریت و پاسخ و مواجهه موثر و سنجیده یک دولت و یک کسب وکار به بحرانها در مراحل قبل از وقوع بحران، حین بحران و پس از بحران ارتباطات است.
🔹این کتاب درسال ۲۰۲۳ منتشر شده و تاکنون شش بار تجدید چاپ شده است و یکی از کتابهای مرجع در زمینه ارتباطات بحران است.
🔹هدف اصلی این کتاب ارائه منبعی است که مجموعه وسیعی از نوشتههای مشارکتجویانه و پژوهشگرانه در مورد مدیریت بحران را ادغام و سازماندهی کند.
https://www.ricac.ac.ir/news/5405
@CULTURERESEARCH
#کافه_ارتباطات
🆔 @coffee_comm
www.ricac.ac.ir
کتاب «ارتباطات بحران بیوقفه» ترجمه میشود | | پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات
کتاب «ارتباطات بحران بیوقفه؛ برنامهریزی، مدیریت و پاسخ»، نوشته تیموتی کومبز با ترجمه منصور ساعی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ترجمه میشود.این کتاب، اثری جامع در زمینه برنامهریزی، مدیریت ...
ضرروت ایجاد «یادمان ملی» برای فاجعه بندر شهید رجایی
منصور ساعی، پژوهشگر ارتباطات بحران، روزنامه شرق، ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
🔹حوالی ظهر شنبه، ۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در یکی از پایانههای کانتینری بندر شهید رجایی بندرعباس انفجار بزرگی به وقوع پیوست که طبق اعلام رسمی، این حادثه ۵۷ کشته و بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی و میلیاردها دلار خسارت مادی بر جای گذاشت. مسئولیت دولت ها و سازمان ها تنها پاسخ و واکنش درست، در زمان درست به بحران ها و فاجعه های ملی در هنگام وقوع آنها نیست بلکه جبران خسارت های مادی و همدلی و انجام حمایت های مادی و روان شناختی بی دریغ از خانواده های قربانیان و کمک به بازگشت آنها به زندگی عادی، بازسازی اعتماد اجتماعی و جلوگیری از تکرار فجایع مشابه است. علاوه بر این، ساختن یادمانها و مکانهای یادبود یکی از اقدامات مهم در حوزه ارتباطات بحران راهبردی است که سازمانها یا جوامع پس از وقوع یک بحران یا فاجعه انجام میدهند تا به قربانیان احترام بگذارند،خاطرهی آنها را زنده نگه دارند، یا از رویداد عبرت بگیرند.
🔹این یادمانها میتوانند شامل مراسم یادبود یا بزرگداشت، نصب مجسمه یا پلاک یادبود، اختصاص مکانی خاص برای تجمع یا ادای احترام، ایجاد یک وب سایت برای ثبت خاطره قربانیان و خانواده های آنان، ایجاد صفحات در رسانه های اجتماعی برای همدردی عمومی (مثل صفحات یادبود در شبکههای اجتماعی) است. هدف از این اقدامات، بازسازی اعتماد عمومی، التیام عاطفی ذینفعان، و نشان دادن مسئولیتپذیری سازمان است.
🔹یک نمونهی برجسته از یادمان سازمانی پس از بحران، اقدام شرکت بریتیش پترلیوم یا بی.پی پس از فاجعه نشت نفت در خلیج مکزیک در سال ۲۰۱۰ است. پس از انفجار سکوی نفتی دیب واتر هورایزن که منجر به کشته شدن ۱۱ کارگر و نشت میلیونها بشکه نفت به دریا شد، بی.پی برای جبران خسارتهای گسترده و بازسازی اعتماد عمومی، اقدامات مختلفی نظیر ساخت یک بنای یادبود در لوییزیانا برای گرامیداشت جانباختگان حادثه. برگزاری مراسم سالگرد با حضور خانوادهها و مسئولان محلی، ایجاد وبسایتی برای مستندسازی فاجعه، پاسخهای شرکت و اقدامات بازسازی، تخصیص منابع برای احیای محیط زیست و حمایت از جوامع آسیبدیده انجام داد.
🔹در یک نمونه دیگر در مالزی، زمانی که در سال 2014 هواپیمای پرواز ام. اچ 370 متعلق به شرکت خطوط هوایی مالزی، ناپدید شد و تمامی ۲۳۹ سرنشین آن جان باختند، پس از این بحران دولت مالزی و شرکت خطوط هوایی، در پارکی در کوالالامپور یک یادمان ملی ایجاد کردند و مراسم سالگرد با حضور خانوادههای قربانیان و مقامات رسمی برگزار کردند و همچنین یک وبسایت یادبود برای اشتراکگذاری خاطرات و پیامهای همدردی طراحی کردند.
🔹یک نمونه دیگر شرکت هواپیمایی جرمن وینگز هنگامی که در 24 مارس سال 2015 خلبان عمداً پرواز 9525 هواپیما را به کوه کوبید که طی آن ۱۵۰ نفر جان باختند، در محل سقوط در کوه های آلپ فرانسه یک یادمان سنگی ساخت و نام تمامی قربانیان روی آن حک کرد و مراسم لحظات سکوت جهانی و یادبود با حضور خانوادهها برگزار شد.
🔹 شایسته است که دولت ایران و سازمان های مسئول در بیشتر بحران ها و فجایع بغرنج دارای قربانیان انسانی وسیع به ویژه در فاجعه انفجار کانتینرهای بندر راهبردی شهید رجایی در بندرعباس که قربانیان انسانی و خسارت های مادی چشمگیری بر جای گذاشت، براساس تجربه موفق کشورهای دیگر «یادمان ملی» برای ادای احترام به قربانیان، زخم دیده گان و بازماندگان ایجاد کنند. این یادمان ها می تواند شامل نامگذاری خیابان ها و مکان های عمومی، یادمان سنگی وحک نام قربانیان بر روی آن، طراحی وب سایت و صفحات در دنیای دیجیتال برای مستندسازی تجربه بحران و خاطرات قربانیان و خانواده های آنان باشد تا هم بتواند نام و خاطره و تلاش های بی دریغ قربانیان این فاجعه بغرنج در یکی از لنگرهای اقتصادی بزرگ کشور را زنده نگه دارد و هم بتواند به یک درس عبرت ملی برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی تبدیل بشود.
🔹این یادمانها فقط نقش نمادین ندارند؛ آنها بخشی از ارتباطات استراتژیک پسابحران هستند و میتوانند در بازسازی اعتماد، کاهش تنش عمومی و نمایش مسئولیتپذیری نقش مهمی ایفا کنند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1007154
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
منصور ساعی، پژوهشگر ارتباطات بحران، روزنامه شرق، ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
🔹حوالی ظهر شنبه، ۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در یکی از پایانههای کانتینری بندر شهید رجایی بندرعباس انفجار بزرگی به وقوع پیوست که طبق اعلام رسمی، این حادثه ۵۷ کشته و بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی و میلیاردها دلار خسارت مادی بر جای گذاشت. مسئولیت دولت ها و سازمان ها تنها پاسخ و واکنش درست، در زمان درست به بحران ها و فاجعه های ملی در هنگام وقوع آنها نیست بلکه جبران خسارت های مادی و همدلی و انجام حمایت های مادی و روان شناختی بی دریغ از خانواده های قربانیان و کمک به بازگشت آنها به زندگی عادی، بازسازی اعتماد اجتماعی و جلوگیری از تکرار فجایع مشابه است. علاوه بر این، ساختن یادمانها و مکانهای یادبود یکی از اقدامات مهم در حوزه ارتباطات بحران راهبردی است که سازمانها یا جوامع پس از وقوع یک بحران یا فاجعه انجام میدهند تا به قربانیان احترام بگذارند،خاطرهی آنها را زنده نگه دارند، یا از رویداد عبرت بگیرند.
🔹این یادمانها میتوانند شامل مراسم یادبود یا بزرگداشت، نصب مجسمه یا پلاک یادبود، اختصاص مکانی خاص برای تجمع یا ادای احترام، ایجاد یک وب سایت برای ثبت خاطره قربانیان و خانواده های آنان، ایجاد صفحات در رسانه های اجتماعی برای همدردی عمومی (مثل صفحات یادبود در شبکههای اجتماعی) است. هدف از این اقدامات، بازسازی اعتماد عمومی، التیام عاطفی ذینفعان، و نشان دادن مسئولیتپذیری سازمان است.
🔹یک نمونهی برجسته از یادمان سازمانی پس از بحران، اقدام شرکت بریتیش پترلیوم یا بی.پی پس از فاجعه نشت نفت در خلیج مکزیک در سال ۲۰۱۰ است. پس از انفجار سکوی نفتی دیب واتر هورایزن که منجر به کشته شدن ۱۱ کارگر و نشت میلیونها بشکه نفت به دریا شد، بی.پی برای جبران خسارتهای گسترده و بازسازی اعتماد عمومی، اقدامات مختلفی نظیر ساخت یک بنای یادبود در لوییزیانا برای گرامیداشت جانباختگان حادثه. برگزاری مراسم سالگرد با حضور خانوادهها و مسئولان محلی، ایجاد وبسایتی برای مستندسازی فاجعه، پاسخهای شرکت و اقدامات بازسازی، تخصیص منابع برای احیای محیط زیست و حمایت از جوامع آسیبدیده انجام داد.
🔹در یک نمونه دیگر در مالزی، زمانی که در سال 2014 هواپیمای پرواز ام. اچ 370 متعلق به شرکت خطوط هوایی مالزی، ناپدید شد و تمامی ۲۳۹ سرنشین آن جان باختند، پس از این بحران دولت مالزی و شرکت خطوط هوایی، در پارکی در کوالالامپور یک یادمان ملی ایجاد کردند و مراسم سالگرد با حضور خانوادههای قربانیان و مقامات رسمی برگزار کردند و همچنین یک وبسایت یادبود برای اشتراکگذاری خاطرات و پیامهای همدردی طراحی کردند.
🔹یک نمونه دیگر شرکت هواپیمایی جرمن وینگز هنگامی که در 24 مارس سال 2015 خلبان عمداً پرواز 9525 هواپیما را به کوه کوبید که طی آن ۱۵۰ نفر جان باختند، در محل سقوط در کوه های آلپ فرانسه یک یادمان سنگی ساخت و نام تمامی قربانیان روی آن حک کرد و مراسم لحظات سکوت جهانی و یادبود با حضور خانوادهها برگزار شد.
🔹 شایسته است که دولت ایران و سازمان های مسئول در بیشتر بحران ها و فجایع بغرنج دارای قربانیان انسانی وسیع به ویژه در فاجعه انفجار کانتینرهای بندر راهبردی شهید رجایی در بندرعباس که قربانیان انسانی و خسارت های مادی چشمگیری بر جای گذاشت، براساس تجربه موفق کشورهای دیگر «یادمان ملی» برای ادای احترام به قربانیان، زخم دیده گان و بازماندگان ایجاد کنند. این یادمان ها می تواند شامل نامگذاری خیابان ها و مکان های عمومی، یادمان سنگی وحک نام قربانیان بر روی آن، طراحی وب سایت و صفحات در دنیای دیجیتال برای مستندسازی تجربه بحران و خاطرات قربانیان و خانواده های آنان باشد تا هم بتواند نام و خاطره و تلاش های بی دریغ قربانیان این فاجعه بغرنج در یکی از لنگرهای اقتصادی بزرگ کشور را زنده نگه دارد و هم بتواند به یک درس عبرت ملی برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی تبدیل بشود.
🔹این یادمانها فقط نقش نمادین ندارند؛ آنها بخشی از ارتباطات استراتژیک پسابحران هستند و میتوانند در بازسازی اعتماد، کاهش تنش عمومی و نمایش مسئولیتپذیری نقش مهمی ایفا کنند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1007154
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
شرق
ضرورت ایجاد «یادمان ملی» برای فاجعه بندر شهید رجایی
حوالی ظهر شنبه، ۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در یکی از پایانههای کانتینری بندر شهید رجایی بندرعباس، انفجار بزرگی رخ داد که طبق اعلام رسمی، این حادثه ۵۷ کشته و بیش از هزار نفر زخمی و میلیاردها دلار خسارت مادی بر جای گذاشت.
❤3
Forwarded from آکادمی ارتباطات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 روابط عمومی ایرانی در مسیر اشتباه؛ کار روابط عمومی تشریفات نیست
این ویدئو بهخوبی چالشهای روابط عمومی در ایران را نشان میدهد؛ فشاری دائمی بر این حرفه، انتظارات بیپایان، و مسئولیتهایی که گاه فراتر از وظایف تعریفشده آن هستند.
مشکل از زمانی آغاز شد که وظایف واحد تشریفات، دفتر حوزه ریاست یا مدیرعامل، دبیرخانه، بخش فنی و منابع انسانی به روابط عمومی محول شد. این امر موجب شد که روابط عمومی از نقش اصلی خود—مدیریت ارتباطات استراتژیک، برندینگ، و تعامل با رسانهها—فاصله بگیرد.
در کشورهای پیشرفته، روابط عمومی بیشتر بر تحلیل دادهها، مدیریت بحران، تدوین استراتژیهای ارتباطی، و هدایت تصویر برند تمرکز دارد. روابط عمومی باید نقش راهبردی در سازمان ایفا کند، نه صرفاً مسئول اجرای دستورات مدیران و مدیریت مسائل لحظهای باشد.
روابط عمومی زمانی موفق خواهد بود که از یک واحد اجرایی به یک بخش هدایتکننده ارتباطات سازمانی تبدیل شود؛ جایی که بتواند افکار عمومی را مدیریت کند، اعتبار برند را ارتقا دهد و تعامل مؤثر با مخاطبان برقرار سازد.
📍@commac
این ویدئو بهخوبی چالشهای روابط عمومی در ایران را نشان میدهد؛ فشاری دائمی بر این حرفه، انتظارات بیپایان، و مسئولیتهایی که گاه فراتر از وظایف تعریفشده آن هستند.
مشکل از زمانی آغاز شد که وظایف واحد تشریفات، دفتر حوزه ریاست یا مدیرعامل، دبیرخانه، بخش فنی و منابع انسانی به روابط عمومی محول شد. این امر موجب شد که روابط عمومی از نقش اصلی خود—مدیریت ارتباطات استراتژیک، برندینگ، و تعامل با رسانهها—فاصله بگیرد.
در کشورهای پیشرفته، روابط عمومی بیشتر بر تحلیل دادهها، مدیریت بحران، تدوین استراتژیهای ارتباطی، و هدایت تصویر برند تمرکز دارد. روابط عمومی باید نقش راهبردی در سازمان ایفا کند، نه صرفاً مسئول اجرای دستورات مدیران و مدیریت مسائل لحظهای باشد.
روابط عمومی زمانی موفق خواهد بود که از یک واحد اجرایی به یک بخش هدایتکننده ارتباطات سازمانی تبدیل شود؛ جایی که بتواند افکار عمومی را مدیریت کند، اعتبار برند را ارتقا دهد و تعامل مؤثر با مخاطبان برقرار سازد.
📍@commac
👏1
کافه ارتباطات
مقاله ساعی پژوهش های ارتباطی.pdf
تعیین کننده های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراروی کنشگری رسانه های رسمی در بحران کرونا
موضوع مقاله: ارتباطات بحران
فصلنامه علمی پژوهشی: پژوهش های ارتباطی
نویسنده: منصور ساعی،استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
🔹هدف از مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل تعیینکنندههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراروی کنشگری رسانهها در بحران پاندمی کرونا، از طریق تحلیل روایتها، تجربهها و دیدگاههای روزنامهنگاران حاضر در میدان این بحران بوده است.
🔹برای نیل به این هدف، از روش کیفی مطالعه موردی، تکنیک مصاحبه عمقی نیمهساختارمند و نمونهگیری هدفمند بهرهگرفته شده است. در مجموع با 30 نفر از روزنامهنگاران درگیر در بحران کرونا، مصاحبه عمقی صورتگرفته و برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل، از شیوههای تحلیل مضمون و کدگذاری کلایزی استفاده شده است.
🔹 براساس نتایج، تعیینکنندههای سیاسی و اجتماعی- فرهنگی کنشگری رسانههای جریان اصلی در بحرانکرونا، پیچیده و چندعاملی هستند.
🔹 در بعد سیاسی، تعیینکنندههایکلان، شامل سه مؤلفه « بیاعتمادی اجتماعی تدریجی و انباشتی به کارآمدی و توان حکمرانی در مدیریت بحران»، « انکار، عادی انگاری و کوچکنمایی بحران از سوی دولت» و« کاهش ظرفیت تصمیمگیری و فقدان پاسخ بهنگام و مؤثر دولت به بحران» بودند.
🔹در بعد اجتماعی و فرهنگی، مؤلفههایی نظیر« تبدیل شدن رسانههای اجتماعی به محور اطلاعرسانی و اطلاعیابی از کرونا»، «انتقال مرجعیت رسانهای بحران به رسانههای فراملی فارسیزبان» و « رواج اینفودمی و ناهنجاریهای گسترده اطلاعاتی در رسانههای اجتماعی» را در برمیگرفتند.
https://cr.iribresearch.ir/article_721920.html
#کافه_ارتباطات
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
موضوع مقاله: ارتباطات بحران
فصلنامه علمی پژوهشی: پژوهش های ارتباطی
نویسنده: منصور ساعی،استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
🔹هدف از مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل تعیینکنندههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراروی کنشگری رسانهها در بحران پاندمی کرونا، از طریق تحلیل روایتها، تجربهها و دیدگاههای روزنامهنگاران حاضر در میدان این بحران بوده است.
🔹برای نیل به این هدف، از روش کیفی مطالعه موردی، تکنیک مصاحبه عمقی نیمهساختارمند و نمونهگیری هدفمند بهرهگرفته شده است. در مجموع با 30 نفر از روزنامهنگاران درگیر در بحران کرونا، مصاحبه عمقی صورتگرفته و برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل، از شیوههای تحلیل مضمون و کدگذاری کلایزی استفاده شده است.
🔹 براساس نتایج، تعیینکنندههای سیاسی و اجتماعی- فرهنگی کنشگری رسانههای جریان اصلی در بحرانکرونا، پیچیده و چندعاملی هستند.
🔹 در بعد سیاسی، تعیینکنندههایکلان، شامل سه مؤلفه « بیاعتمادی اجتماعی تدریجی و انباشتی به کارآمدی و توان حکمرانی در مدیریت بحران»، « انکار، عادی انگاری و کوچکنمایی بحران از سوی دولت» و« کاهش ظرفیت تصمیمگیری و فقدان پاسخ بهنگام و مؤثر دولت به بحران» بودند.
🔹در بعد اجتماعی و فرهنگی، مؤلفههایی نظیر« تبدیل شدن رسانههای اجتماعی به محور اطلاعرسانی و اطلاعیابی از کرونا»، «انتقال مرجعیت رسانهای بحران به رسانههای فراملی فارسیزبان» و « رواج اینفودمی و ناهنجاریهای گسترده اطلاعاتی در رسانههای اجتماعی» را در برمیگرفتند.
https://cr.iribresearch.ir/article_721920.html
#کافه_ارتباطات
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سلسله نشست های سواد زندگی برگزار می کند:
کودکان ، والدین و سواد دیجیتال
🔻سخنرانان:
دکتر محسن حاجی زین العابدینی
دکتر منصور ساعی
🔹زمان: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲:۳۰
🔹نشانی مشارکت آفلاین در نشست:
کتابخانه مرجع کانون واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی (وزرا)، مجتمع شهید ملکشامران
🔹نشانی مشارکت آنلاین در نشست:
اسکای روم
https://Live.kpf.ir/ch/lib
پیام رسان شاد:
https://shad.ir/kpf_live
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
کودکان ، والدین و سواد دیجیتال
🔻سخنرانان:
دکتر محسن حاجی زین العابدینی
دکتر منصور ساعی
🔹زمان: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲:۳۰
🔹نشانی مشارکت آفلاین در نشست:
کتابخانه مرجع کانون واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی (وزرا)، مجتمع شهید ملکشامران
🔹نشانی مشارکت آنلاین در نشست:
اسکای روم
https://Live.kpf.ir/ch/lib
پیام رسان شاد:
https://shad.ir/kpf_live
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
برگزاری پنل خبر و روابطعمومی در همایش ملی هوش مصنوعی
🔻 سخنرانان:
دکتر علیرضا عبداللهینژاد: «ارتباطات رسانهای در عصر جامعهی پلتفرمی و هوش مصنوعی»
دکتر علی شاکر: «چالشهای بکارگیری هوشمصنوعی در زیستبوم رسانههای نوین»
دکتر منصور ساعی: «هوش مصنوعی و مدیریت ارتباطات بحران
عبدالرحیم قاسمی نژاد، پژوهشگر مرکز پژوهش های مجلس
📅 تاریخ: شنبه ۳ خرداد
⏰ ساعت: ۱۶:۰۰–۱۷:۰۰
مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
🔻 سخنرانان:
دکتر علیرضا عبداللهینژاد: «ارتباطات رسانهای در عصر جامعهی پلتفرمی و هوش مصنوعی»
دکتر علی شاکر: «چالشهای بکارگیری هوشمصنوعی در زیستبوم رسانههای نوین»
دکتر منصور ساعی: «هوش مصنوعی و مدیریت ارتباطات بحران
عبدالرحیم قاسمی نژاد، پژوهشگر مرکز پژوهش های مجلس
📅 تاریخ: شنبه ۳ خرداد
⏰ ساعت: ۱۶:۰۰–۱۷:۰۰
مکان: دانشکدهی علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
❤1
بحران ماهیتی ادراکی دارد
🔹 معمولاً بحرانها رویدادهایی هستند که به آسانی به عنوان بحران قابل تشخیصاند؛ به همین دلیل تعداد کمی از مردم با این نظر مخالفت میکنند که حوادث صنعتی(انفجار، آتشسوزی، سقوط تجهیزات سنگین یا نشت مواد شیمیایی) یا طوفانها بحران هستند. اما این درک ذینفعان است که به تعریف یک رویداد به عنوان بحران کمک میکند.
🔹ذینفع کسی است که تحت تأثیر سازمان یا توان تأثیرگذاری بر سازمان را دارد. اگر ذینفعان باور داشته باشند که یک سازمان در بحران است، آن بحران واقعاً وجود دارد و ذینفعان واکنش نشان میدهند گویی سازمان در بحران است.
🔹برای مثال، خودروساز آئودی به مدت تقریباً ده سال به مشتریان خود میگفت که مشکلی در سیستم انتقال نیرو(جعبه دنده) خودرو وجود ندارد؛ اما مشتریان بحران را احساس کردند زیرا برخی خودروها بدون کنترل از حالت خلاص به دنده میرفتند که باعث تصادفات و حتی مرگ شده بود.
🔹در سال ۲۰۰۹، شرکت تویوتا با مشکل پدال گاز گیر کرده و چسپیده مواجه بود که باعث شتاب ناخواسته و گاه مرگبار خودروها میشد. تویوتا به خاطر پاسخ کند و با تاخیرش به بحران مورد انتقاد قرار گرفت. مدیریت تویوتا به سختی مشکل را میدید و نمیتوانست بفهمد که سازمان در بحران است. مدیریت باید بتواند رویداد را از منظر ذینفعان ببیند تا به درستی ارزیابی کند که آیا بحران رخ داده است یا خیر.
🔹بحرانها میتوانند مهم ترین و بارزترین انتظارات ذینفعان از نحوه عملکرد سازمانها را نقض کنند و زیرپا بگذارند. این انتظارات برای ذینفعان اهمیت زیادی دارد و ممکن است به مسائل سلامت، ایمنی، محیط زیست یا اقتصاد مربوط باشند. مثلاً هواپیما باید به سلامت فرود بیاید، محصولات نباید به ما آسیب برسانند، مدیریت نباید دزدی کند و سازمانها باید ارزشهای جامعه را منعکس کنند.
🔹 نقض این انتظارات، باعث ناراحتی و خشم ذینفعان میشود که رابطه بین سازمان و ذینفعان را تهدید میکند. به همین دلیل بحرانها برای شهرت سازمان خطرناکاند
🔹شهرت به معنای درک ذینفعان از سازمان است. وقتی انتظارات نقض شود، ذینفعان برداشت منفیتری از سازمان دارند و شهرت آن آسیب میبیند.
#کافه_ارتباطات
#بحران_شرکتی
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
🔹 معمولاً بحرانها رویدادهایی هستند که به آسانی به عنوان بحران قابل تشخیصاند؛ به همین دلیل تعداد کمی از مردم با این نظر مخالفت میکنند که حوادث صنعتی(انفجار، آتشسوزی، سقوط تجهیزات سنگین یا نشت مواد شیمیایی) یا طوفانها بحران هستند. اما این درک ذینفعان است که به تعریف یک رویداد به عنوان بحران کمک میکند.
🔹ذینفع کسی است که تحت تأثیر سازمان یا توان تأثیرگذاری بر سازمان را دارد. اگر ذینفعان باور داشته باشند که یک سازمان در بحران است، آن بحران واقعاً وجود دارد و ذینفعان واکنش نشان میدهند گویی سازمان در بحران است.
🔹برای مثال، خودروساز آئودی به مدت تقریباً ده سال به مشتریان خود میگفت که مشکلی در سیستم انتقال نیرو(جعبه دنده) خودرو وجود ندارد؛ اما مشتریان بحران را احساس کردند زیرا برخی خودروها بدون کنترل از حالت خلاص به دنده میرفتند که باعث تصادفات و حتی مرگ شده بود.
🔹در سال ۲۰۰۹، شرکت تویوتا با مشکل پدال گاز گیر کرده و چسپیده مواجه بود که باعث شتاب ناخواسته و گاه مرگبار خودروها میشد. تویوتا به خاطر پاسخ کند و با تاخیرش به بحران مورد انتقاد قرار گرفت. مدیریت تویوتا به سختی مشکل را میدید و نمیتوانست بفهمد که سازمان در بحران است. مدیریت باید بتواند رویداد را از منظر ذینفعان ببیند تا به درستی ارزیابی کند که آیا بحران رخ داده است یا خیر.
🔹بحرانها میتوانند مهم ترین و بارزترین انتظارات ذینفعان از نحوه عملکرد سازمانها را نقض کنند و زیرپا بگذارند. این انتظارات برای ذینفعان اهمیت زیادی دارد و ممکن است به مسائل سلامت، ایمنی، محیط زیست یا اقتصاد مربوط باشند. مثلاً هواپیما باید به سلامت فرود بیاید، محصولات نباید به ما آسیب برسانند، مدیریت نباید دزدی کند و سازمانها باید ارزشهای جامعه را منعکس کنند.
🔹 نقض این انتظارات، باعث ناراحتی و خشم ذینفعان میشود که رابطه بین سازمان و ذینفعان را تهدید میکند. به همین دلیل بحرانها برای شهرت سازمان خطرناکاند
🔹شهرت به معنای درک ذینفعان از سازمان است. وقتی انتظارات نقض شود، ذینفعان برداشت منفیتری از سازمان دارند و شهرت آن آسیب میبیند.
#کافه_ارتباطات
#بحران_شرکتی
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
قتل «الهه» به مثابه پیامد انتقام اجتماعی
📝منصور ساعی، روزنامه شرق، 18 خرداد 1404
🔹قتل ناجوانمردانه و بغرنج الهه حسین نژاد 24 ساله و امیرمحمد خالقی 19 ساله به فاصله نه چندان دور را نمی توان به انگیزه، طمع و جنون لحظه ای قاتلان جوان فروکاست.
🔹 براین باورم که هر قتلی که طی این چندساله براثر سرقت های خشونت بار یا تعدی و تجاوز رخ داده وکرامت انسانی را له کرده و زندگی های زیادی را از طرفین مقتول و قاتل نابود کرده است، دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است.
🔹انباشت بحران های اقتصادی نظیر تحریم ها و تورم و فشار اقتصادی فزآینده، وجود پرونده های باز فساد، فقدان امید به آینده(ناامیدی اجتماعی)، آرزوهای دست نیافتی جوانان( یافتن شغل مناسب، ازدواج و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و حسرت ساختن زندگی معمولی)، بیکاری فزآینده جوانان و سخت گیری اجتماعی از سوی حکمرانی و نارکارآمدی نظام حکمرانی در مدیریت این بحران ها و مساله ها، فرد را به سوی «خلق امید خودخواهانه» یا «خودمحورانه» سوق داده است.
🔹در واقع زمانی که فرد و جامعه خسته و خشمگین و ناامید، به این نتیجه می رسد که نیل به آروزها و خواسته های معمولی خود از راه های درست و اخلاقی و مبتنی بر منافع جمعی ممکن نیست، به سمت رفتارهای خودمحورانه و خودخواهانه و ترجیح منافع فردی بر جمع سوق پیدا می کند که تنها راه برای نجات از این وضعیت بحرانی، بیرون کشیدن گلیم خود از آب حتی به روش های غیراخلاقی و غیرانسانی است.
🔹تلاش برای خلق «امیدخودخواهانه» یکی از مصداق های انتقام از جامعه است. انتقام از جامعه، نوعی واکنش روانی و رفتاری فردی به ناامیدی از حل مساله ها و بحران در جامعه است.
🔹در این پدیده، افراد یا گروههایی که در رسیدن به آرزوهای خود از راههای مشروع و اخلاقی ناکام ماندهاند، خشم و سرخوردگی خود را به شکلی تهاجمی، اغلب خشونتبار و کور، نسبت به دیگر اعضای جامعه تخلیه میکنند.
🔹به عبارتی انتقام اجتماعی نوعی عصیان و نافرمانی فردی یا جمعی یک جامعه ناامید از بهبود اوضاع است که برای نجات خود از این اوضاع دشوار زندگی یا خودزنی وخودکشی می کند یا از اطرافیان و جامعه انتقام می گیرد و به سرقت و قتل(حتی برای یک گوشی) و خشونت کور و طلاق و له کردن حقوق و جان دیگرانسان ها دست می زند تا به آرزوهای فردی خود دست یابد.
🔹انتقام از جامعه از جامعه بیانگر ناکامی اجتماعی هم است. نظریه ناکامی-پرخاشگری هم در این زمینه می گوید؛وقتی افراد از رسیدن به اهداف خود بازمیمانند، این ناکامی تبدیل به پرخاشگری میشود. افراد ناکام به تدریج به این باور میرسند که قانون و اخلاق، ابزاری ناکارآمد برای رسیدن به نیازها و خواستههاست.
🔹انتقام اجتماعی نتیجهی ناامیدی از رسیدن به خواستهها از راه درست است، و به شکل خشونت علیه مردم خودش را نشان میدهد. در واقع چنین خشونتی، گاهی نه از «شرارت» بلکه از «استیصال» ناشی می شود.
🔹انتقام اجتماعی، فقط یک رفتار مجرمانه فردی نیست، بلکه زنگ خطری است برای یک جامعهی خسته، ناامید و بیافق. برخوردهای صرفاً پلیسی و قضایی و امنیتی با این پدیده، بدون توجه به ریشههای سیاسی،اجتماعی و اقتصادی و روانی آن، نهتنها اثربخش نیست، بلکه ممکن است موجهای جدیدتری از خشم و خشونت اجتماعی را برانگیزد. تنها با ایجاد فرصتهای برابر، احیای اعتماد اجتماعی، مبارزه واقعی با فساد، و تقویت امید به آینده میتوان راه این انتقام خاموش اما ویرانگر را بست.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1018615
#کافه_ارتباطات
#انتقام_اجتماعی
@coffee_comm
📝منصور ساعی، روزنامه شرق، 18 خرداد 1404
🔹قتل ناجوانمردانه و بغرنج الهه حسین نژاد 24 ساله و امیرمحمد خالقی 19 ساله به فاصله نه چندان دور را نمی توان به انگیزه، طمع و جنون لحظه ای قاتلان جوان فروکاست.
🔹 براین باورم که هر قتلی که طی این چندساله براثر سرقت های خشونت بار یا تعدی و تجاوز رخ داده وکرامت انسانی را له کرده و زندگی های زیادی را از طرفین مقتول و قاتل نابود کرده است، دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است.
🔹انباشت بحران های اقتصادی نظیر تحریم ها و تورم و فشار اقتصادی فزآینده، وجود پرونده های باز فساد، فقدان امید به آینده(ناامیدی اجتماعی)، آرزوهای دست نیافتی جوانان( یافتن شغل مناسب، ازدواج و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و حسرت ساختن زندگی معمولی)، بیکاری فزآینده جوانان و سخت گیری اجتماعی از سوی حکمرانی و نارکارآمدی نظام حکمرانی در مدیریت این بحران ها و مساله ها، فرد را به سوی «خلق امید خودخواهانه» یا «خودمحورانه» سوق داده است.
🔹در واقع زمانی که فرد و جامعه خسته و خشمگین و ناامید، به این نتیجه می رسد که نیل به آروزها و خواسته های معمولی خود از راه های درست و اخلاقی و مبتنی بر منافع جمعی ممکن نیست، به سمت رفتارهای خودمحورانه و خودخواهانه و ترجیح منافع فردی بر جمع سوق پیدا می کند که تنها راه برای نجات از این وضعیت بحرانی، بیرون کشیدن گلیم خود از آب حتی به روش های غیراخلاقی و غیرانسانی است.
🔹تلاش برای خلق «امیدخودخواهانه» یکی از مصداق های انتقام از جامعه است. انتقام از جامعه، نوعی واکنش روانی و رفتاری فردی به ناامیدی از حل مساله ها و بحران در جامعه است.
🔹در این پدیده، افراد یا گروههایی که در رسیدن به آرزوهای خود از راههای مشروع و اخلاقی ناکام ماندهاند، خشم و سرخوردگی خود را به شکلی تهاجمی، اغلب خشونتبار و کور، نسبت به دیگر اعضای جامعه تخلیه میکنند.
🔹به عبارتی انتقام اجتماعی نوعی عصیان و نافرمانی فردی یا جمعی یک جامعه ناامید از بهبود اوضاع است که برای نجات خود از این اوضاع دشوار زندگی یا خودزنی وخودکشی می کند یا از اطرافیان و جامعه انتقام می گیرد و به سرقت و قتل(حتی برای یک گوشی) و خشونت کور و طلاق و له کردن حقوق و جان دیگرانسان ها دست می زند تا به آرزوهای فردی خود دست یابد.
🔹انتقام از جامعه از جامعه بیانگر ناکامی اجتماعی هم است. نظریه ناکامی-پرخاشگری هم در این زمینه می گوید؛وقتی افراد از رسیدن به اهداف خود بازمیمانند، این ناکامی تبدیل به پرخاشگری میشود. افراد ناکام به تدریج به این باور میرسند که قانون و اخلاق، ابزاری ناکارآمد برای رسیدن به نیازها و خواستههاست.
🔹انتقام اجتماعی نتیجهی ناامیدی از رسیدن به خواستهها از راه درست است، و به شکل خشونت علیه مردم خودش را نشان میدهد. در واقع چنین خشونتی، گاهی نه از «شرارت» بلکه از «استیصال» ناشی می شود.
🔹انتقام اجتماعی، فقط یک رفتار مجرمانه فردی نیست، بلکه زنگ خطری است برای یک جامعهی خسته، ناامید و بیافق. برخوردهای صرفاً پلیسی و قضایی و امنیتی با این پدیده، بدون توجه به ریشههای سیاسی،اجتماعی و اقتصادی و روانی آن، نهتنها اثربخش نیست، بلکه ممکن است موجهای جدیدتری از خشم و خشونت اجتماعی را برانگیزد. تنها با ایجاد فرصتهای برابر، احیای اعتماد اجتماعی، مبارزه واقعی با فساد، و تقویت امید به آینده میتوان راه این انتقام خاموش اما ویرانگر را بست.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-1018615
#کافه_ارتباطات
#انتقام_اجتماعی
@coffee_comm
😱1
Forwarded from عرصههای ارتباطی
#کیوسک🔸فصلنامه رسانه
شماره ۱۳۷ فصلنامه رسانه، زمستان ۱۴۰۳ بر روی وبگاه این نشریه قرار گرفت. علاقهمندان جهت دسترسی به مقالات و مطالعه، اینجا کلیک کنند. دوره جدید به سردبیری استاد #مهدی_فرقانی و مدیر مسوولی #محمد_آقاسی منتشر میشود.
▫️دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها
شماره ۱۳۷ فصلنامه رسانه، زمستان ۱۴۰۳ بر روی وبگاه این نشریه قرار گرفت. علاقهمندان جهت دسترسی به مقالات و مطالعه، اینجا کلیک کنند. دوره جدید به سردبیری استاد #مهدی_فرقانی و مدیر مسوولی #محمد_آقاسی منتشر میشود.
▫️دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها
اثر سکوت اخلاقی در شکل گیری و نشدید بحران در نظام حکمرانی و کسب و کارها
(قسمت اول)
📝منصور ساعی
🔹یکی از ریشه های بحران در نظام های حکمرانی و کسب وکارها، پدیده «اثرسکوت» یا MUM Effect است. MUM مخففِ عبارت Minimizing Unpleasant Messages یعنی تضعیف تاثیر پیامهای ناخوشایند است.
🔹در واقع مفهوم «اثرسکوت» بر نادیده گرفتن، کم اهمیت جلوه دادن، مخفی کردن یا تحریف اطلاعات و نظرات و اخبار منفی و انتقادی و ناخوشایند در مورد پروژه ها، برنامه ها و فعالیت های سازمان از سوی کارکنان(اعم از کارشناسان و مدیران) تاکید دارد، بهویژه وقتی اطلاعات میتواند تصویر فرد یا واحد سازمانی را تخریب کند.
🔹 اثر سکوت جریان اطلاعات ناخوشایند را در سازمان مسدود میکند و از جریان آزاد اطلاعات منفی جلوگیری میکند. از آنجا که بحرانها همواره با وضعیتهای منفی و تهدیدزا همراهاند، هرگونه پنهانکاری یا تغییر اطلاعات میتواند سازمان را به سمت خطرات جدیتری سوق دهد.
🔹نسخه جدیدتر این پدیده «اثر سکوت اخلاقی» (Moral MUM Effect) نامیده میشود. اثر سکوت اخلاقی به این معناست که کارکنان یا مدیران در برابر درخواستها و تصمیمات و کنش های اشتباه، و نادرست و غیراخلاقی در ساختار حکمرانی و سازمان ها سکوت میکنند، نادیده میگیرند و یا پنهان میکنند.
🔹 پیامد خطرناک این پدیده آن است که سازمان فرصت بازاندیشی اخلاقی را از دست میدهد و تصمیم ها، فعالیت ها و رفتارهای نادرست، مشکل زا وفسادآمیز میتوانند تداوم یابند یا حتی شدت پیدا کنند.
🔹در بسیاری از موارد، همین رفتارهای غیراخلاقی یکی از دلایل اصلی شکلگیری بحرانهای مدیریتی و رسواییهای سازمانی هستند. بنابراین، «اثر سکوت اخلاقی» نه تنها مانع اصلاح اشتباهات سازمان میشود، بلکه با انباشته شدن خطاها و رفتارهای غیراخلاقی، احتمال وقوع بحرانهای گسترده و غیرقابلکنترل را در آینده افزایش میدهد.
🔹اهمیت مطالعه این پدیده در ایران و جهان، به ویژه در سازمانهایی با فرهنگ سلسلهمراتبی و تمرکز قدرت بالا، بیش از پیش آشکار است.برخی از رویدادهای بحرانی در جهان و ایران که ناشی از پدیده اثر سکوت اخلاقی بوده است را می توان توصیف و تحلیل کرد.
🔹 یکی از شناختهشدهترین مثالها از اثر سکوت اخلاقی، «انفجار شاتل چلنجر» است. شب پیش از پرتاب شاتل، ۱۵ مهندس شرکت مورتون تیوکول(سازنده بوسترهای سوخت جامد شاتل) مخالفت خود را با پرتاب اعلام کردند، زیرا دمای پایین میتوانست عملکرد واشرهای پلاستیکی(مخصوص جلوگیری از نشت و احتراق نادرست بوستر سوخت جامد)را مختل کند و باعث انفجار شود. با وجود هشدارها، فشارهای تجاری و سیاسی خود را نشان داد و برای مورتون تیوکول این احتمال وجود داشت که در صورت لغو پرتاب رابطه آنها با ناسا با مشکل مواجه شودو ناسا نیز جهت اجرای فرمان کنگره تحتفشار بود. لذا صبح روز 28 ژانویه 1986 پرتاب انجام شد، که منجر به مرگ همه 7 سرنشین آن شد. اثر سکوت اخلاقی در این حادثه به وضوح نشان میدهد که ترس از پیامدهای کوتاهمدت و حفظ روابط سازمانی باعث میشود که اطلاعات منفی حیاتی نادیده گرفته شود، و این خود عامل اصلی وقوع فاجعه میشود مهمترین و تلخترین پیامد، از دست رفتن جان انسانها بود. اعتبار ناسا و شرکت پیمانکار به شدت آسیب دید و اعتماد عمومی کاهش یافت.این حادثه نشان داد که سکوت اخلاقی میتواند فرهنگ هشداردهی و گزارشدهی ایمنی را تضعیف کند و پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته باشد.
🔹نمونه دیگر اثرسکوت اخلاقی، رسوایی مالی در شرکت انرون (Enron) در سال ۲۰۰۱ بود. این شرکت، در دهه 1990 یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه انرژی در ایالات متحده، نمادی از نوآوری و رشد اقتصادی بود.. یکی از عوامل کلیدی تشدید بحران در این شرکت، اثر سکوت بود؛ یعنی کارکنان و مدیران میانی، اطلاعات منفی یا هشداردهنده درباره عملکرد شرکت را یا مخفی میکردند یا کاهش میدادند تا پیامدهای منفی آن را کمرنگ جلوه دهند. این رفتار باعث شد که هشدارها و نشانههای اولیه خطر در مسیر تصمیمگیری مدیران ارشد منتقل نشود و فرصتهای پیشگیری از بحران از دست برود.برای مثال، برخی مدیران واحدهای مالی و حسابداری، مشکلات و بدهیهای پنهان شرکت را گزارش نکردند یا گزارشهای خود را طوری تغییر دادند که کمتر تهدیدآمیز به نظر برسد. این همان نمونه کلاسیک اثر سکوت اخلاقی است که در آن افراد، به دلیل ملاحظات اخلاقی یا ترس از پیامدهای شخصی، گزارش مشکلات را به تأخیر میاندازند یا کاهش میدهند. نتیجه این سکوت و پنهانکاری، تصمیمگیری اشتباه مدیران ارشد، ادامه فعالیتهای پرخطر و نهایتاً فروپاشی مالی و ورشکستگی کامل انرون بود.
(قسمت اول)
📝منصور ساعی
🔹یکی از ریشه های بحران در نظام های حکمرانی و کسب وکارها، پدیده «اثرسکوت» یا MUM Effect است. MUM مخففِ عبارت Minimizing Unpleasant Messages یعنی تضعیف تاثیر پیامهای ناخوشایند است.
🔹در واقع مفهوم «اثرسکوت» بر نادیده گرفتن، کم اهمیت جلوه دادن، مخفی کردن یا تحریف اطلاعات و نظرات و اخبار منفی و انتقادی و ناخوشایند در مورد پروژه ها، برنامه ها و فعالیت های سازمان از سوی کارکنان(اعم از کارشناسان و مدیران) تاکید دارد، بهویژه وقتی اطلاعات میتواند تصویر فرد یا واحد سازمانی را تخریب کند.
🔹 اثر سکوت جریان اطلاعات ناخوشایند را در سازمان مسدود میکند و از جریان آزاد اطلاعات منفی جلوگیری میکند. از آنجا که بحرانها همواره با وضعیتهای منفی و تهدیدزا همراهاند، هرگونه پنهانکاری یا تغییر اطلاعات میتواند سازمان را به سمت خطرات جدیتری سوق دهد.
🔹نسخه جدیدتر این پدیده «اثر سکوت اخلاقی» (Moral MUM Effect) نامیده میشود. اثر سکوت اخلاقی به این معناست که کارکنان یا مدیران در برابر درخواستها و تصمیمات و کنش های اشتباه، و نادرست و غیراخلاقی در ساختار حکمرانی و سازمان ها سکوت میکنند، نادیده میگیرند و یا پنهان میکنند.
🔹 پیامد خطرناک این پدیده آن است که سازمان فرصت بازاندیشی اخلاقی را از دست میدهد و تصمیم ها، فعالیت ها و رفتارهای نادرست، مشکل زا وفسادآمیز میتوانند تداوم یابند یا حتی شدت پیدا کنند.
🔹در بسیاری از موارد، همین رفتارهای غیراخلاقی یکی از دلایل اصلی شکلگیری بحرانهای مدیریتی و رسواییهای سازمانی هستند. بنابراین، «اثر سکوت اخلاقی» نه تنها مانع اصلاح اشتباهات سازمان میشود، بلکه با انباشته شدن خطاها و رفتارهای غیراخلاقی، احتمال وقوع بحرانهای گسترده و غیرقابلکنترل را در آینده افزایش میدهد.
🔹اهمیت مطالعه این پدیده در ایران و جهان، به ویژه در سازمانهایی با فرهنگ سلسلهمراتبی و تمرکز قدرت بالا، بیش از پیش آشکار است.برخی از رویدادهای بحرانی در جهان و ایران که ناشی از پدیده اثر سکوت اخلاقی بوده است را می توان توصیف و تحلیل کرد.
🔹 یکی از شناختهشدهترین مثالها از اثر سکوت اخلاقی، «انفجار شاتل چلنجر» است. شب پیش از پرتاب شاتل، ۱۵ مهندس شرکت مورتون تیوکول(سازنده بوسترهای سوخت جامد شاتل) مخالفت خود را با پرتاب اعلام کردند، زیرا دمای پایین میتوانست عملکرد واشرهای پلاستیکی(مخصوص جلوگیری از نشت و احتراق نادرست بوستر سوخت جامد)را مختل کند و باعث انفجار شود. با وجود هشدارها، فشارهای تجاری و سیاسی خود را نشان داد و برای مورتون تیوکول این احتمال وجود داشت که در صورت لغو پرتاب رابطه آنها با ناسا با مشکل مواجه شودو ناسا نیز جهت اجرای فرمان کنگره تحتفشار بود. لذا صبح روز 28 ژانویه 1986 پرتاب انجام شد، که منجر به مرگ همه 7 سرنشین آن شد. اثر سکوت اخلاقی در این حادثه به وضوح نشان میدهد که ترس از پیامدهای کوتاهمدت و حفظ روابط سازمانی باعث میشود که اطلاعات منفی حیاتی نادیده گرفته شود، و این خود عامل اصلی وقوع فاجعه میشود مهمترین و تلخترین پیامد، از دست رفتن جان انسانها بود. اعتبار ناسا و شرکت پیمانکار به شدت آسیب دید و اعتماد عمومی کاهش یافت.این حادثه نشان داد که سکوت اخلاقی میتواند فرهنگ هشداردهی و گزارشدهی ایمنی را تضعیف کند و پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته باشد.
🔹نمونه دیگر اثرسکوت اخلاقی، رسوایی مالی در شرکت انرون (Enron) در سال ۲۰۰۱ بود. این شرکت، در دهه 1990 یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه انرژی در ایالات متحده، نمادی از نوآوری و رشد اقتصادی بود.. یکی از عوامل کلیدی تشدید بحران در این شرکت، اثر سکوت بود؛ یعنی کارکنان و مدیران میانی، اطلاعات منفی یا هشداردهنده درباره عملکرد شرکت را یا مخفی میکردند یا کاهش میدادند تا پیامدهای منفی آن را کمرنگ جلوه دهند. این رفتار باعث شد که هشدارها و نشانههای اولیه خطر در مسیر تصمیمگیری مدیران ارشد منتقل نشود و فرصتهای پیشگیری از بحران از دست برود.برای مثال، برخی مدیران واحدهای مالی و حسابداری، مشکلات و بدهیهای پنهان شرکت را گزارش نکردند یا گزارشهای خود را طوری تغییر دادند که کمتر تهدیدآمیز به نظر برسد. این همان نمونه کلاسیک اثر سکوت اخلاقی است که در آن افراد، به دلیل ملاحظات اخلاقی یا ترس از پیامدهای شخصی، گزارش مشکلات را به تأخیر میاندازند یا کاهش میدهند. نتیجه این سکوت و پنهانکاری، تصمیمگیری اشتباه مدیران ارشد، ادامه فعالیتهای پرخطر و نهایتاً فروپاشی مالی و ورشکستگی کامل انرون بود.
👍1
این مثال نشان میدهد که عدم گزارش اطلاعات منفی و کمرنگ جلوه دادن هشدارها میتواند یک بحران سازمانی را تشدید کند و حتی فروپاشی کامل سازمان را رقم بزند. همچنین، این بحران تأکید میکند که ایجاد کانالهای امن برای انتقال هشدارهای منفی و آموزش کارکنان درباره اهمیت اطلاعرسانی درست، برای پیشگیری از بحران حیاتی است.
🔹نمونه دیگر ناشی از اثر سکوت اخلاقی در سازمان، فاجعه انفجار سکوی نفتی «دیب واتر هورایزین» متعلق به شرکت بریتیش پترولیوم بود. در آوریل ۲۰۱۰، سکوی نفتی دیب واتر هورایزین در خلیج مکزیک دچار انفجار شد که به مرگ ۱۱ نفر، آلودگی گسترده نفتی و آسیب شدید به محیط زیست منجر شد. این فاجعه یکی از بزرگترین حوادث نفتی دریایی تاریخ بود و تأثیرات اقتصادی و زیستمحیطی عظیمی داشت.تحقیقات نشان داد که کارکنان و مهندسان بی.پی و پیمانکارانش اطلاعات هشداردهنده درباره خطرات فنی و نقص تجهیزات سکوی نفتی را مخفی کرده یا کمرنگ جلوه داده بودند. برای مثال، پیش از انفجار، علائم نشتی گاز مشاهده شده بود، اما گزارشهای داخلی یا به مدیران ارشد منتقل نشد یا به گونهای تغییر داده شد که خطر جدی به نظر نرسد همچنین برخی مشکلات در عملکرد سیستمهای ایمنی و خاموشکننده چاه به تأخیر افتاده یا گزارش نشده بود. کارکنان میترسیدند با هشدارهای خود موجب ایجاد تعلیق پروژه یا بازخواست مدیریتی شود.همچنین کارکنان فنی و مهندسان پیمانکار اغلب هشدارها را به دلیل فشار مدیریتی برای تکمیل پروژه در زمان مقرر ارائه نمیکردند یا به حداقل رسانده بودند. این مثال به خوبی نشان میدهد، کارکنان به دلیل نگرانیهای عملیاتی، ترس از پیامدهای شخصی یا خواستههای مدیریتی، اطلاعات منفی و هشداردهنده را منتقل نکردند یا کمرنگ کردند این فاجعه نشان داد که حتی در شرکتهای بزرگ و بینالمللی، عدم انتقال به موقع و صحیح اطلاعات منفی، میتواند منجر به فاجعه انسانی و زیستمحیطی شود و لذا ایجاد کانالهای امن اطلاعرسانی و تشویق کارکنان به ارائه هشدارهای واقعی یک ضرورت اساسی برای پیشگیری از بحران است.
ادامه دارد...
#کافه_ارتباطات
#مدیریت_بحران
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
🔹نمونه دیگر ناشی از اثر سکوت اخلاقی در سازمان، فاجعه انفجار سکوی نفتی «دیب واتر هورایزین» متعلق به شرکت بریتیش پترولیوم بود. در آوریل ۲۰۱۰، سکوی نفتی دیب واتر هورایزین در خلیج مکزیک دچار انفجار شد که به مرگ ۱۱ نفر، آلودگی گسترده نفتی و آسیب شدید به محیط زیست منجر شد. این فاجعه یکی از بزرگترین حوادث نفتی دریایی تاریخ بود و تأثیرات اقتصادی و زیستمحیطی عظیمی داشت.تحقیقات نشان داد که کارکنان و مهندسان بی.پی و پیمانکارانش اطلاعات هشداردهنده درباره خطرات فنی و نقص تجهیزات سکوی نفتی را مخفی کرده یا کمرنگ جلوه داده بودند. برای مثال، پیش از انفجار، علائم نشتی گاز مشاهده شده بود، اما گزارشهای داخلی یا به مدیران ارشد منتقل نشد یا به گونهای تغییر داده شد که خطر جدی به نظر نرسد همچنین برخی مشکلات در عملکرد سیستمهای ایمنی و خاموشکننده چاه به تأخیر افتاده یا گزارش نشده بود. کارکنان میترسیدند با هشدارهای خود موجب ایجاد تعلیق پروژه یا بازخواست مدیریتی شود.همچنین کارکنان فنی و مهندسان پیمانکار اغلب هشدارها را به دلیل فشار مدیریتی برای تکمیل پروژه در زمان مقرر ارائه نمیکردند یا به حداقل رسانده بودند. این مثال به خوبی نشان میدهد، کارکنان به دلیل نگرانیهای عملیاتی، ترس از پیامدهای شخصی یا خواستههای مدیریتی، اطلاعات منفی و هشداردهنده را منتقل نکردند یا کمرنگ کردند این فاجعه نشان داد که حتی در شرکتهای بزرگ و بینالمللی، عدم انتقال به موقع و صحیح اطلاعات منفی، میتواند منجر به فاجعه انسانی و زیستمحیطی شود و لذا ایجاد کانالهای امن اطلاعرسانی و تشویق کارکنان به ارائه هشدارهای واقعی یک ضرورت اساسی برای پیشگیری از بحران است.
ادامه دارد...
#کافه_ارتباطات
#مدیریت_بحران
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
❤1👍1👏1
اثر سکوت در بحران های چندسال اخیر در ایران
(قسمت دوم)
🔹یکی از ریشه های بحران در نظام های حکمرانی و کسب وکارها، پدیده «اثرسکوت» یا MUM Effect است. MUM مخففِ عبارت Minimizing Unpleasant Messages یعنی تضعیف تاثیر پیامهای ناخوشایند است.
🔹 در واقع اثر سکوت پدیدهای است که در آن افراد یا سازمانها اخبار، اطلاعات یا پیامهای منفی و ناخوشایند را پنهان می کنند یا نادیده می گیرند.
🔹 این پدیده میتواند ناشی از ترس از پیامدهای اجتماعی، سیاسی، حرفهای یا حتی اقتصادی باشد. در سازمانها و نهادها، اثر سکوت معمولاً منجر به مخفیماندن هشدارهای مهم، بحرانهای اجتماعی و انسانی، و کاهش اعتماد عمومی میشود. در ادامه، برخی از نمونههای ایرانی متاثر از اثر سکوت بررسی می شود.گرچه اینها همه نمونه ها نیستند.
حادثه پلاسکوی تهران(1395)
🔹حادثه پلاسکو یکی از برجستهترین نمونههای اثر سکوت در ایران است. ساختمان پلاسکو، واقع در مرکز تهران، یکی از قدیمیترین ساختمانهای تجاری بود که طی سالها، هشدارهای مکرر درباره تخلفات ساختمانی و نقصهای ایمنی دریافت کرده بود. بسیاری از مدیران و مسئولان ساختمان، هشدارها و پیامهای مربوط به وضعیت خطرناک سازه را نادیده گرفتند یا کماهمیت جلوه دادند. این سکوت منجر به فرو ریختن ساختمان و جان باختن بیش از 22 نفر شد. علاوه بر تلفات انسانی، اعتماد عمومی به سازمانهای نظارتی نیز به شدت کاهش یافت و نقدهای جدی به نحوه مدیریت ایمنی ساختمانها مطرح شد.
حادثه متروپل آبادان(1401)
🔹در پروژه متروپل آبادان، تخلفات ساختمانی و ایمنی گزارش نشد و مدیران پروژه و نهادهای نظارتی از افشای اطلاعات منفی خودداری کردند. در واقع هشدارها درباره نقایص سازهای و ایمنی نادیده گرفته شد یا مخفی شد. مدیران پروژه و برخی نهادهای ناظر از ترس پیامدهای حقوقی و رسانهای، از افشای اطلاعات خودداری کردند.این سکوت اخلاقی منجر به بحران انسانی و اقتصادی شد و بیش از ۴۰ نفر جان خود را از دست دادند و خسارات اقتصادی سنگینی ایجاد شد.
مؤسسات مالی غیرمجاز(1385 تا 1397)
🔹فعالیت مؤسسات مالی غیرمجاز یکی دیگر از نمونههای اثر سکوت در ایران است. بانک مرکزی و نهادهای نظارتی اطلاعات منفی درباره ریسکها و تخلفات این مؤسسات را به موقع افشا نکردند. اطلاعات منفی و هشدارها درباره مؤسسات مالی غیرمجاز نادیده گرفته شد یا کم اهمیت جلوه داده شد. همچنین ترس از بحران اقتصادی و فشارهای سیاسی باعث شد که افشای اطلاعات با تأخیر انجام شود.پیامدهای این موضوع این بود که زیانهای مالی زیادی به مردم و سرمایهگذاران وارد شد و اعتماد عمومی به نهادهای نظارتی کاهش یافت.
بحران آلودگی هوا(4 دهه)
🔹در برخی شهرهای بزرگ ایران، اطلاعات مربوط به منابع اصلی آلودگی و میزان انتشار آلایندهها دیر یا ناقص اعلام شد.اطلاعات منفی درباره منابع آلاینده و شدت انتشار آنها نادیده گرفته شد یا به شکل ناقص ارائه شد. تهدید سلامت عمومی و افزایش بیماریهای تنفسی مهمترین پیامد آن است
بحران کمآبی(یک قرن)
🔹ایران با بحران کمآبی گسترده مواجه است. کاهش بارندگیها، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و سوءمدیریت منابع آبی، وضعیت بحرانآفرین ایجاد کرده است. دادهها و هشدارهای مربوط به کاهش منابع آب و خشک شدن رودخانهها و دریاچهها نادیده گرفته شد یا کم اهمیت جلوه داده شد. پیامد این موضوع کاهش دسترسی به آب شرب شهروندان و کشاورزی، تشدید بحران محیطزیست و اقتصادی و افزایش ناامنی غذایی و اجتماعی است.
حادثه انفجار بندر شهید رجایی (۱۴۰۴)
🔹در سال ۱۴۰۴، انفجاری در بندر شهید رجایی هرمزگان رخ داد که خسارات انسانی و مالی قابل توجهی به همراه داشت. بررسیها نشان میدهد که هشدارهای پیشین درباره ایمنی و مدیریت مواد خطرناک در این بندر، بهدرستی پیگیری نشده و یا نادیده گرفته شده بود. انفجار باعث فوت حدود 60 نفر و آسیبهای شدید به تجهیزات بندری شد. تأخیر در افشای واقعیت، موجب شد رسانهها و مردم نسبت به عملکرد نهادهای مسئول بیاعتماد شوند. این حادثه نشان داد که غفلت از پیامهای هشداردهنده و سکوت اخلاقی میتواند پیامدهای جدی و گسترده در صنایع حیاتی کشور ایجاد کند.
قطعی برق و گاز در ایران(دوسال اخیر)
🔹در سالهای اخیر، ایران با قطعیهای گسترده برق و گاز مواجه شده است. این بحرانها معمولاً در فصول گرم یا سرد و زمان اوج مصرف رخ میدهند و تأثیر گستردهای بر زندگی روزمره مردم، صنایع و خدمات حیاتی دارند. هشدارهای کارشناسان انرژی درباره کمبود ظرفیت تولید، فرسودگی شبکه و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، نادیده گرفته شده و یا به دلیل ترس از واکنش منفی، کمرنگ گزارش شد.
(قسمت دوم)
🔹یکی از ریشه های بحران در نظام های حکمرانی و کسب وکارها، پدیده «اثرسکوت» یا MUM Effect است. MUM مخففِ عبارت Minimizing Unpleasant Messages یعنی تضعیف تاثیر پیامهای ناخوشایند است.
🔹 در واقع اثر سکوت پدیدهای است که در آن افراد یا سازمانها اخبار، اطلاعات یا پیامهای منفی و ناخوشایند را پنهان می کنند یا نادیده می گیرند.
🔹 این پدیده میتواند ناشی از ترس از پیامدهای اجتماعی، سیاسی، حرفهای یا حتی اقتصادی باشد. در سازمانها و نهادها، اثر سکوت معمولاً منجر به مخفیماندن هشدارهای مهم، بحرانهای اجتماعی و انسانی، و کاهش اعتماد عمومی میشود. در ادامه، برخی از نمونههای ایرانی متاثر از اثر سکوت بررسی می شود.گرچه اینها همه نمونه ها نیستند.
حادثه پلاسکوی تهران(1395)
🔹حادثه پلاسکو یکی از برجستهترین نمونههای اثر سکوت در ایران است. ساختمان پلاسکو، واقع در مرکز تهران، یکی از قدیمیترین ساختمانهای تجاری بود که طی سالها، هشدارهای مکرر درباره تخلفات ساختمانی و نقصهای ایمنی دریافت کرده بود. بسیاری از مدیران و مسئولان ساختمان، هشدارها و پیامهای مربوط به وضعیت خطرناک سازه را نادیده گرفتند یا کماهمیت جلوه دادند. این سکوت منجر به فرو ریختن ساختمان و جان باختن بیش از 22 نفر شد. علاوه بر تلفات انسانی، اعتماد عمومی به سازمانهای نظارتی نیز به شدت کاهش یافت و نقدهای جدی به نحوه مدیریت ایمنی ساختمانها مطرح شد.
حادثه متروپل آبادان(1401)
🔹در پروژه متروپل آبادان، تخلفات ساختمانی و ایمنی گزارش نشد و مدیران پروژه و نهادهای نظارتی از افشای اطلاعات منفی خودداری کردند. در واقع هشدارها درباره نقایص سازهای و ایمنی نادیده گرفته شد یا مخفی شد. مدیران پروژه و برخی نهادهای ناظر از ترس پیامدهای حقوقی و رسانهای، از افشای اطلاعات خودداری کردند.این سکوت اخلاقی منجر به بحران انسانی و اقتصادی شد و بیش از ۴۰ نفر جان خود را از دست دادند و خسارات اقتصادی سنگینی ایجاد شد.
مؤسسات مالی غیرمجاز(1385 تا 1397)
🔹فعالیت مؤسسات مالی غیرمجاز یکی دیگر از نمونههای اثر سکوت در ایران است. بانک مرکزی و نهادهای نظارتی اطلاعات منفی درباره ریسکها و تخلفات این مؤسسات را به موقع افشا نکردند. اطلاعات منفی و هشدارها درباره مؤسسات مالی غیرمجاز نادیده گرفته شد یا کم اهمیت جلوه داده شد. همچنین ترس از بحران اقتصادی و فشارهای سیاسی باعث شد که افشای اطلاعات با تأخیر انجام شود.پیامدهای این موضوع این بود که زیانهای مالی زیادی به مردم و سرمایهگذاران وارد شد و اعتماد عمومی به نهادهای نظارتی کاهش یافت.
بحران آلودگی هوا(4 دهه)
🔹در برخی شهرهای بزرگ ایران، اطلاعات مربوط به منابع اصلی آلودگی و میزان انتشار آلایندهها دیر یا ناقص اعلام شد.اطلاعات منفی درباره منابع آلاینده و شدت انتشار آنها نادیده گرفته شد یا به شکل ناقص ارائه شد. تهدید سلامت عمومی و افزایش بیماریهای تنفسی مهمترین پیامد آن است
بحران کمآبی(یک قرن)
🔹ایران با بحران کمآبی گسترده مواجه است. کاهش بارندگیها، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و سوءمدیریت منابع آبی، وضعیت بحرانآفرین ایجاد کرده است. دادهها و هشدارهای مربوط به کاهش منابع آب و خشک شدن رودخانهها و دریاچهها نادیده گرفته شد یا کم اهمیت جلوه داده شد. پیامد این موضوع کاهش دسترسی به آب شرب شهروندان و کشاورزی، تشدید بحران محیطزیست و اقتصادی و افزایش ناامنی غذایی و اجتماعی است.
حادثه انفجار بندر شهید رجایی (۱۴۰۴)
🔹در سال ۱۴۰۴، انفجاری در بندر شهید رجایی هرمزگان رخ داد که خسارات انسانی و مالی قابل توجهی به همراه داشت. بررسیها نشان میدهد که هشدارهای پیشین درباره ایمنی و مدیریت مواد خطرناک در این بندر، بهدرستی پیگیری نشده و یا نادیده گرفته شده بود. انفجار باعث فوت حدود 60 نفر و آسیبهای شدید به تجهیزات بندری شد. تأخیر در افشای واقعیت، موجب شد رسانهها و مردم نسبت به عملکرد نهادهای مسئول بیاعتماد شوند. این حادثه نشان داد که غفلت از پیامهای هشداردهنده و سکوت اخلاقی میتواند پیامدهای جدی و گسترده در صنایع حیاتی کشور ایجاد کند.
قطعی برق و گاز در ایران(دوسال اخیر)
🔹در سالهای اخیر، ایران با قطعیهای گسترده برق و گاز مواجه شده است. این بحرانها معمولاً در فصول گرم یا سرد و زمان اوج مصرف رخ میدهند و تأثیر گستردهای بر زندگی روزمره مردم، صنایع و خدمات حیاتی دارند. هشدارهای کارشناسان انرژی درباره کمبود ظرفیت تولید، فرسودگی شبکه و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، نادیده گرفته شده و یا به دلیل ترس از واکنش منفی، کمرنگ گزارش شد.
👍2
این نادیده گرفتن بحران پنهان و انباشتی باعث شد که مردم و صنایع آمادگی کافی نداشته باشند و بحرانهای ناشی از قطع برق و گاز تشدید شود.پیامدهای این سکوت موجب شد خانهها و کسبوکارها دچار مشکلات جدی شدند. کارخانهها و صنایع مهم به دلیل قطع برق یا گاز مجبور به توقف تولید شدند، که خسارت مالی زیادی به همراه داشت. نتیجه آن اطلاعرسانی ناقص و متناقض به ایجاد شک و بی اعتمادی نسبت به توان مدیریتی نهادها و وزارتخانهها انجامید.
راهبردهای مقابله با اثر سکوت
🔹اثر سکوت یکی از مهمترین عوامل بحران در سازمانها و جامعه است. شاخصهای اثر سکوت نشان میدهند که حتی هشدارهای کوچک، اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند منجر به فجایع انسانی، اقتصادی و اجتماعی شوند. نمونههای ایرانی مانند پلاسکو، متروپل، مؤسسات مالی غیرمجاز، بحران آلودگی هوا و کمآبی، قطعی گاز و برق و انفجار بندر شهید رجایی نشان میدهند که تأخیر در افشای اطلاعات منفی و پیامهای هشداردهنده، اثرات مخرب گستردهای دارد. بنابراین، ایجاد فرهنگ سازمانی شفاف، حمایت قانونی از گزارشدهندگان و بهرهگیری از ابزارهای مدرن مدیریت دانش، برای کاهش اثر سکوت و پیشگیری از بحرانها ضروری است. برای کاهش اثر سکوت و پیامدهای آن، سازمانها و نهادها باید راهبردهای زیر را اتخاذ کنند:
🔹ایجاد کانالهای امن برای گزارشدهی: پرسنل باید بتوانند هشدارها و پیامهای منفی را بدون ترس از پیامدهای شغلی یا قانونی افشا کنند.
🔹افزایش شفافیت و پاسخگویی: سازمانها باید اطلاعات مربوط به ریسکها و مشکلات را بهموقع و به صورت شفاف منتشر کنند.
🔹فرهنگ سازمانی مبتنی بر اخلاق: ایجاد ارزشهای اخلاقی و تقویت فرهنگ گزارشدهی از پیامهای ناخوشایند.
🔹آموزش و اطلاعرسانی: پرسنل و مدیران باید آموزش ببینند تا پیامهای منفی را بهدرستی تحلیل و منتقل کنند.
🔹استفاده از ابزارهای دیجیتال و مدیریت دانش: بهرهگیری از سیستمهای مدیریت بحران و تحلیل دادهها برای شناسایی و انتقال سریع اطلاعات هشداردهنده.
🔹حمایت قانونی از گزارشدهندگان: تدوین و اجرای مقرراتی که از افرادی که پیامهای ناخوشایند را افشا میکنند، حمایت کند.
🔹اصلاح ساختار سازمانی و حکمرانی: اصلاح نظام مدیریتی سلسلهمراتبی و ایجاد فرهنگ باز و گفتگومحور در نظام حکمرانی کشور می تواند به عنوان عاملی مهم در خنثی سازی بحران های قابل پیشگیری نقش ایفا کند.
#کافه_ارتباطات
#مدیریت_بحران
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
راهبردهای مقابله با اثر سکوت
🔹اثر سکوت یکی از مهمترین عوامل بحران در سازمانها و جامعه است. شاخصهای اثر سکوت نشان میدهند که حتی هشدارهای کوچک، اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند منجر به فجایع انسانی، اقتصادی و اجتماعی شوند. نمونههای ایرانی مانند پلاسکو، متروپل، مؤسسات مالی غیرمجاز، بحران آلودگی هوا و کمآبی، قطعی گاز و برق و انفجار بندر شهید رجایی نشان میدهند که تأخیر در افشای اطلاعات منفی و پیامهای هشداردهنده، اثرات مخرب گستردهای دارد. بنابراین، ایجاد فرهنگ سازمانی شفاف، حمایت قانونی از گزارشدهندگان و بهرهگیری از ابزارهای مدرن مدیریت دانش، برای کاهش اثر سکوت و پیشگیری از بحرانها ضروری است. برای کاهش اثر سکوت و پیامدهای آن، سازمانها و نهادها باید راهبردهای زیر را اتخاذ کنند:
🔹ایجاد کانالهای امن برای گزارشدهی: پرسنل باید بتوانند هشدارها و پیامهای منفی را بدون ترس از پیامدهای شغلی یا قانونی افشا کنند.
🔹افزایش شفافیت و پاسخگویی: سازمانها باید اطلاعات مربوط به ریسکها و مشکلات را بهموقع و به صورت شفاف منتشر کنند.
🔹فرهنگ سازمانی مبتنی بر اخلاق: ایجاد ارزشهای اخلاقی و تقویت فرهنگ گزارشدهی از پیامهای ناخوشایند.
🔹آموزش و اطلاعرسانی: پرسنل و مدیران باید آموزش ببینند تا پیامهای منفی را بهدرستی تحلیل و منتقل کنند.
🔹استفاده از ابزارهای دیجیتال و مدیریت دانش: بهرهگیری از سیستمهای مدیریت بحران و تحلیل دادهها برای شناسایی و انتقال سریع اطلاعات هشداردهنده.
🔹حمایت قانونی از گزارشدهندگان: تدوین و اجرای مقرراتی که از افرادی که پیامهای ناخوشایند را افشا میکنند، حمایت کند.
🔹اصلاح ساختار سازمانی و حکمرانی: اصلاح نظام مدیریتی سلسلهمراتبی و ایجاد فرهنگ باز و گفتگومحور در نظام حکمرانی کشور می تواند به عنوان عاملی مهم در خنثی سازی بحران های قابل پیشگیری نقش ایفا کند.
#کافه_ارتباطات
#مدیریت_بحران
#ارتباطات_بحران
@coffee_comm
👍3👏1
🔹 پژوهشهای ارتباطی؛ مسائل، چالشها و چشمانداز
▫️ سخنرانان:
دکتر سیدهزهرا اجاق
دکتر حامد طاهریکیا
دکتر حسین حسنی
دکتر منصور ساعی
دکتر صدرا خسروی
دکتر بشیر معتمدی
دکتر معصومه تقیزادگان
دکتر عبدالله کریمزاده
دکتر احمد شاکری
دکتر سیداحمد عسکری
✔️ زمان و مکان:
یکشنبه، ۲۳ آذر ۱۴۰۴
ساعت: ۹ تا ۱۳
تهران، خیابان ولیعصر (عج)، نرسیده به میدان ولیعصر، خیابان دمشق پلاک ۹
پیوند ورود برخط به نشست:
https://www.skyroom.online/ch/ricac/Communications
@ihcssir
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
▫️ سخنرانان:
دکتر سیدهزهرا اجاق
دکتر حامد طاهریکیا
دکتر حسین حسنی
دکتر منصور ساعی
دکتر صدرا خسروی
دکتر بشیر معتمدی
دکتر معصومه تقیزادگان
دکتر عبدالله کریمزاده
دکتر احمد شاکری
دکتر سیداحمد عسکری
✔️ زمان و مکان:
یکشنبه، ۲۳ آذر ۱۴۰۴
ساعت: ۹ تا ۱۳
تهران، خیابان ولیعصر (عج)، نرسیده به میدان ولیعصر، خیابان دمشق پلاک ۹
پیوند ورود برخط به نشست:
https://www.skyroom.online/ch/ricac/Communications
@ihcssir
#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
موانع رشد روزنامهنگاری راهحلگرا در ایران
خلاصه ای از گفتگوی شفقنا با منصور ساعی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
🔹روزنامهنگاری راه حل گرا بهمعنای عبور از «مشکلمحوری صرف» و تمرکز بر «بررسی پاسخها»ست، نه تولید خبر مثبت یا امیدبخشی. این رویکرد بر گزارشگری دقیق، انتقادی و مبتنی بر شواهد دربارهی پاسخها به مسائل اجتماعی تأکید دارد و روزنامهنگار را نه مروج راهحل، بلکه تحلیلگر آن میداند؛ حتی اگر آن پاسخها ناقص یا شکستخورده باشند.
🔹تفاوت آن با روزنامهنگاری رویدادمحور در این است که به رویداد واکنش مقطعی نشان نمیدهد، بلکه با خود مسئله زندگی میکند. روزنامهنگاری رویدادمحور حافظه و پیگیری ندارد و یادگیری جمعی تولید نمیکند،درحالیکه روزنامهنگاری راه حل گرا میپرسد چه پاسخهایی در طول زمان امتحان شدهاند، چرا برخی موفق یا ناموفق بودهاند و در چه شرایطی میتوان از آنها آموخت.
🔹این رویکرد در تقابل با روزنامهنگاری انتقادی نیست، بلکه نقد را از سطح افشاگری یا اعتراض اخلاقی به سطح تحلیل ساختاری و سیاستی ارتقا میدهد. بهجای تمرکز صرف بر «مقصر کیست»، میپرسد «چه چیزی، در کجا و چرا جواب داده یا نداده» و به همین دلیل، نقدی عمیقتر و ماندگارتر ارائه میکند.
🔹وقتی گفته میشود رسانههای ایرانی برای حرکت به سمت روزنامهنگاری راه حل گرا نیازمند تغییرات ساختاری در اتاقهای خبر هستند، این گزاره کاملاً درست است، اما اغلب بهاشتباه به «آموزش خبرنگاران» تقلیل داده میشود. آموزش لازم است، اما مسئلهی اصلی جای دیگری است. روزنامهنگاری راه حل گرا با منطق مسلط تحریریههای ایران در تعارض است؛ منطقی که بر سرعت، واکنش، تیتر داغ و کمهزینهبودن استوار است. گزارش راه حل گرا زمان میخواهد، پیگیری میخواهد و گاهی هزینهی سیاسی دارد. اگر مدیریت تحریریه حاضر نباشد این هزینه را بپذیرد، حتی بهترین خبرنگار آموزشدیده هم کاری از پیش نمیبرد.
در بسیاری از رسانههای معتبر جهان، گزارشهای راه حل گرا نه در قالب خبر روز، بلکه بهصورت پروژهای تولید میشوند. یعنی سردبیر از ابتدا میپذیرد که خروجی ممکن است یک ماه یا چند ماه بعد منتشر شود، اما ارزش آن در عمق و اثرگذاری است. در ایران، ساختار تحریریه بهندرت چنین صبری دارد. از سوی دیگر، نظام پاداشدهی در رسانهها نیز ضد حلمسئله است. خبرنگاری که یک بحران را هر روز با تیتر تند پوشش میدهد، دیده میشود؛ اما خبرنگاری که آرام و مستمر یک سیاست را تحلیل میکند، اغلب به حاشیه میرود. تا این منطق تغییر نکند، مهارتافزایی صرف، بیشتر شبیه آرایش یک ساختمان فرسوده است تا بازسازی آن.
🔹 نقش دولت و حاکمیت در فراهمکردن بستر روزنامهنگاری راه حل گرا، مقوله ای حساس اما اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که این نوع روزنامهنگاری بدون حداقلی از حمایت نهادی ممکن نیست. حمایت نهادی بهمعنای هدایت محتوایی یا سفارش گزارش نیست؛ بلکه بهمعنای دسترسی پایدار به دادههای عمومی، امنیت حقوقی برای گزارشگری مبتنی بر شواهد و پذیرش اصل «یادگیری از خطا»ست. حاکمیتی که خطا را انکار میکند یا نقد مبتنی بر شواهد را برنمیتابد، عملاً امکان رشد روزنامهنگاری راه حل گرا از بین میبرد.
🔹در بسیاری از کشورها، همکاری میان رسانهها، دانشگاهها و مراکز پژوهشی یکی از ستونهای اصلی این ژانر بوده است. چنین همکاریهایی هم کیفیت تحلیل را بالا میبرد و هم هزینهی سیاسی گزارشگری را توزیع میکند. در ایران، این پیوند هنوز ضعیف است و تقویت آن نیازمند ارادهای فراتر از شعار است.
🔹صریح بگویم روزنامهنگاری راه حل گرا در ایران بیش از آنکه با مانع فنی یا آموزشی مواجه باشد، با مانع فرهنگی و نهادی روبهروست. این رویکرد نیازمند شجاعت حرفهای، صبر سازمانی و پذیرش این واقعیت است که رسانه فقط آینهی بحران نیست، بلکه میتواند ابزار یادگیری جمعی باشد. اگر این سه فراهم نشود، روزنامه نگاری راه حل گرا در ایران به یک واژهی شیک در نشستها و گفتوگوها محدود میماند؛ بیاثر، بیدندان و بیخطر
https://media.shafaqna.com/news/571583/
#کافه_ارتباطات
#روزنامه_نگاری_راه_حل_گرا
@coffee_comm
خلاصه ای از گفتگوی شفقنا با منصور ساعی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
🔹روزنامهنگاری راه حل گرا بهمعنای عبور از «مشکلمحوری صرف» و تمرکز بر «بررسی پاسخها»ست، نه تولید خبر مثبت یا امیدبخشی. این رویکرد بر گزارشگری دقیق، انتقادی و مبتنی بر شواهد دربارهی پاسخها به مسائل اجتماعی تأکید دارد و روزنامهنگار را نه مروج راهحل، بلکه تحلیلگر آن میداند؛ حتی اگر آن پاسخها ناقص یا شکستخورده باشند.
🔹تفاوت آن با روزنامهنگاری رویدادمحور در این است که به رویداد واکنش مقطعی نشان نمیدهد، بلکه با خود مسئله زندگی میکند. روزنامهنگاری رویدادمحور حافظه و پیگیری ندارد و یادگیری جمعی تولید نمیکند،درحالیکه روزنامهنگاری راه حل گرا میپرسد چه پاسخهایی در طول زمان امتحان شدهاند، چرا برخی موفق یا ناموفق بودهاند و در چه شرایطی میتوان از آنها آموخت.
🔹این رویکرد در تقابل با روزنامهنگاری انتقادی نیست، بلکه نقد را از سطح افشاگری یا اعتراض اخلاقی به سطح تحلیل ساختاری و سیاستی ارتقا میدهد. بهجای تمرکز صرف بر «مقصر کیست»، میپرسد «چه چیزی، در کجا و چرا جواب داده یا نداده» و به همین دلیل، نقدی عمیقتر و ماندگارتر ارائه میکند.
🔹وقتی گفته میشود رسانههای ایرانی برای حرکت به سمت روزنامهنگاری راه حل گرا نیازمند تغییرات ساختاری در اتاقهای خبر هستند، این گزاره کاملاً درست است، اما اغلب بهاشتباه به «آموزش خبرنگاران» تقلیل داده میشود. آموزش لازم است، اما مسئلهی اصلی جای دیگری است. روزنامهنگاری راه حل گرا با منطق مسلط تحریریههای ایران در تعارض است؛ منطقی که بر سرعت، واکنش، تیتر داغ و کمهزینهبودن استوار است. گزارش راه حل گرا زمان میخواهد، پیگیری میخواهد و گاهی هزینهی سیاسی دارد. اگر مدیریت تحریریه حاضر نباشد این هزینه را بپذیرد، حتی بهترین خبرنگار آموزشدیده هم کاری از پیش نمیبرد.
در بسیاری از رسانههای معتبر جهان، گزارشهای راه حل گرا نه در قالب خبر روز، بلکه بهصورت پروژهای تولید میشوند. یعنی سردبیر از ابتدا میپذیرد که خروجی ممکن است یک ماه یا چند ماه بعد منتشر شود، اما ارزش آن در عمق و اثرگذاری است. در ایران، ساختار تحریریه بهندرت چنین صبری دارد. از سوی دیگر، نظام پاداشدهی در رسانهها نیز ضد حلمسئله است. خبرنگاری که یک بحران را هر روز با تیتر تند پوشش میدهد، دیده میشود؛ اما خبرنگاری که آرام و مستمر یک سیاست را تحلیل میکند، اغلب به حاشیه میرود. تا این منطق تغییر نکند، مهارتافزایی صرف، بیشتر شبیه آرایش یک ساختمان فرسوده است تا بازسازی آن.
🔹 نقش دولت و حاکمیت در فراهمکردن بستر روزنامهنگاری راه حل گرا، مقوله ای حساس اما اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که این نوع روزنامهنگاری بدون حداقلی از حمایت نهادی ممکن نیست. حمایت نهادی بهمعنای هدایت محتوایی یا سفارش گزارش نیست؛ بلکه بهمعنای دسترسی پایدار به دادههای عمومی، امنیت حقوقی برای گزارشگری مبتنی بر شواهد و پذیرش اصل «یادگیری از خطا»ست. حاکمیتی که خطا را انکار میکند یا نقد مبتنی بر شواهد را برنمیتابد، عملاً امکان رشد روزنامهنگاری راه حل گرا از بین میبرد.
🔹در بسیاری از کشورها، همکاری میان رسانهها، دانشگاهها و مراکز پژوهشی یکی از ستونهای اصلی این ژانر بوده است. چنین همکاریهایی هم کیفیت تحلیل را بالا میبرد و هم هزینهی سیاسی گزارشگری را توزیع میکند. در ایران، این پیوند هنوز ضعیف است و تقویت آن نیازمند ارادهای فراتر از شعار است.
🔹صریح بگویم روزنامهنگاری راه حل گرا در ایران بیش از آنکه با مانع فنی یا آموزشی مواجه باشد، با مانع فرهنگی و نهادی روبهروست. این رویکرد نیازمند شجاعت حرفهای، صبر سازمانی و پذیرش این واقعیت است که رسانه فقط آینهی بحران نیست، بلکه میتواند ابزار یادگیری جمعی باشد. اگر این سه فراهم نشود، روزنامه نگاری راه حل گرا در ایران به یک واژهی شیک در نشستها و گفتوگوها محدود میماند؛ بیاثر، بیدندان و بیخطر
https://media.shafaqna.com/news/571583/
#کافه_ارتباطات
#روزنامه_نگاری_راه_حل_گرا
@coffee_comm
👏1