.NET | دات نت – Telegram
.NET | دات نت
284 subscribers
121 photos
7 videos
26 files
165 links
دنیای شگفت انگیز و جذاب دات نت رو زیر ذره‌بین می‌بریم و تجربه ها رو به اشتراک میذاریم

به جمع توسعه دهندگان دات نت خوش اومدی 🥰❤️


گروه: https://news.1rj.ru/str/dndevelopchat
Download Telegram
Polymorphism
(چندریختی) — فلسفه‌ی یک رفتار، چند معنا


کلمه‌ش یونانیه و یعنی چندشکلی.
مثلاً:
تو می‌تونی بگی:

«برو»
و برای انسان یعنی راه رفتن، برای ماشین یعنی حرکت کردن، برای برنامه یعنی اجرای دستور.

در برنامه‌نویسی هم همینه:
یک متد با یه اسم، ولی در هر کلاس رفتار خودش رو داره.

این یعنی درک عمیق از واقعیت:
یک مفهوم می‌تونه در موقعیت‌های مختلف، رفتار متفاوتی داشته باشه.

بخش ششم
👍5
Interface —توافق بین آدم‌ها

Interface یعنی:

من فقط قول می‌دم که فلان کارها رو انجام بدم. اما چطور؟ به خودم مربوطه.

مثلاً تو وقتی میری توی یه رستوران با پیشخدمت حرف می‌زنی، نه با آشپز، نه با مدیر.
پیشخدمت فقط یه interface بین تو و سیستم پشت صحنه‌ست.

در برنامه‌نویسی، Interface باعث می‌شه اجزای سیستم بدون آگاهی از جزئیات هم‌دیگه، با هم همکاری کنن.
این همون چیزیه که باعث می‌شه سیستم‌ها مستقل، مقیاس‌پذیر و قابل‌جایگزینی بشن.

بخش هفتم
👍41
AITools2025.pdf
22.3 MB
بهترین ابزارهای هوش مصنوعی برای سال ۲۰۲۵

بهره‌وری و خلاقیت خود را با قدرتمندترین ابزارهای هوش مصنوعی سال ارتقا دهید!
این ابزارها شیوه‌ی کار، خلق محتوا و خودکارسازی را در زندگی روزمره دگرگون کرده‌اند.

انتخابی عالی برای دانشجویان، خالقان محتوا، برنامه‌نویسان و کارآفرینانی که می‌خواهند در سال ۲۰۲۵ یک قدم جلوتر باشند.

🔗 LinkedIn
👍21
استثناء (Exception) — پذیرش خطا

قبلاً برنامه‌ها اگر خطا داشتن، فوراً می‌مردن.
بعد انسان گفت:

آخه چرا باید یه اشتباه کوچک کل سیستم رو از کار بندازه؟ ما که خودمون اشتباه می‌کنیم ولی ادامه می‌دیم.

و این‌طور Exception به دنیا اومد.
یعنی برنامه‌نویسی یاد گرفت مثل انسان، خطا رو بپذیره و خودش رو اصلاح کنه.

بخش هشتم


ادامه دارد...
👍5
.NET | دات نت
استثناء (Exception) — پذیرش خطا قبلاً برنامه‌ها اگر خطا داشتن، فوراً می‌مردن. بعد انسان گفت: آخه چرا باید یه اشتباه کوچک کل سیستم رو از کار بندازه؟ ما که خودمون اشتباه می‌کنیم ولی ادامه می‌دیم. و این‌طور Exception به دنیا اومد. یعنی برنامه‌نویسی یاد گرفت…
برنامه‌نویسی فقط نوشتن کد نیست؛
در واقع ما داریم دنیای واقعی رو مدل‌سازی می‌کنیم،
ولی به زبانی که کامپیوتر بفهمه.

هر بار که یه کلاس می‌سازی، یه موجود جدید توی دنیای دیجیتالت خلق می‌کنی.
هر بار که یه Interface می‌نویسی، یه قانون اجتماعی تعریف می‌کنی.
و هر بار که Exception هندل می‌کنی، داری به برنامه‌ت انسانیت یاد می‌دی 💛


نتیجه
👍5🔥1🆒1
JavaScriptLibrary.pdf
5 MB
8 کتابخانه جاوااسکریپت که باید در سال 2025 بدانید

اگه توسعه‌دهنده‌ای هستی که می‌خوای همیشه یک قدم جلوتر باشی، تسلط بر کتابخانه‌های درست می‌تونه ساعت‌ها وقتت رو ذخیره کنه و پروژه‌هات رو چند پله ارتقا بده. این کتابخانه‌های جاوااسکریپت فقط محبوب نیستن—دارن شیوه ساخت اپلیکیشن‌های مدرن وب رو از نو تعریف می‌کنن.

🔗 LinkedIn
1👍1🔥1
ریفکتور فقط تغییر کد نیست.

یعنی اینکه هر روز حواسمون به سیستمی که ازش پول در میاریم، آینده و اعتبار حرفه‌ای خودمون باشه. بهبود مستمر code base یعنی مراقبت از برند شخصیمون، نه وقتی اوضاع خراب میشه دست به تغییر بزنیم.

بنظرم ریفکتور درواقع بیشتر یه فرهنگه تا یه کار فنی.
در عین حال، هر جا کد کیفیت خوبی نداره، قرار نیست سریع بگیم فرهنگ تیم مشکل داره. خیلی وقتها فشار بیزنس، ددلاین و نبود فرآیند درست باعث میشه تیم فقط به رسوندن تسک و تحویل دادنش توجه کنه، نه انجام دادن کار درست.
ولی وقتی «کدی بزنیم که فقط تسک امون رو Done کنیم» میشه سبک زندگی تیم و هیچکس حواسش به کیفیت، ساختار یا آینده سیستم نیست، اون دیگه بدهی فنی ساده نیست؛ زنگ خطره.

حالا به هر دلیلی رسیدیم به این نقطه، چه کاری باید کرد؟
قبل از اینکه بریم همه چی رو بازنویسی کنیم یا معماری رو زیر و رو کنیم، لازمه طرز فکر و فرهنگ تیم رو تغییر بدیم. چون آدمها کمکم با وضعیت فعلی یکی میشن، تغییر براشون میشه تهدید. مقاومتشون همیشه از ناتوانی نیست؛ گاهی از تجربهست. اما اگه این مقاومت تبدیل بشه به دفاع تعصبی و کورکورانه از وضع موجود؟ اون دیگه اسمش تجربه نیست؛ گره زدن شخصیت فردی با سیستم و شرایط فعلیه.
با این حال حتی اگه موفق بشیم و سیستم جدید رو هم بسازیم، ولی فرهنگ و رویکرد اعضای تیم همون باشه، چند ماه یا چند سال بعد دوباره به همون نقطه میرسیم که الان بهش رسیدیم.

پس در نهایت، ریفکتور فقط تمیزکاری کد نیست. ریفکتور یعنی تیمی که رشد کنه و فرهنگی که از تغییر نترسه و همیشه با پرسیدن «چرا » های درست شروع کنه نه «پیاده سازی».

🔗 LinkedIn
👍3
کتاب Apprenticeship Patterns
راهنماییه برای برنامه‌نویس‌هایی که می‌خوان از یه تازه‌کار، تبدیل به یه حرفه‌ای واقعی بشن.
این ترجمه فارسی، نسخه‌ای روان و کاربردیه از کتاب اصلیه و بهت کمک می‌کنه مسیر رشد شخصی و فنی‌ت رو آگاهانه طی کنی.

اگه دنبال اینی بدونی چطور باید یاد بگیری، چطور تجربه کسب کنی و چطور خودت رو بسازی، این کتاب دقیقاً همونه که باید بخونی.

github.com/hheydarian/apprenticeship-patterns-persian
🔥5❤‍🔥2👍1
.NET | دات نت
کتاب Apprenticeship Patterns راهنماییه برای برنامه‌نویس‌هایی که می‌خوان از یه تازه‌کار، تبدیل به یه حرفه‌ای واقعی بشن. این ترجمه فارسی، نسخه‌ای روان و کاربردیه از کتاب اصلیه و بهت کمک می‌کنه مسیر رشد شخصی و فنی‌ت رو آگاهانه طی کنی. اگه دنبال اینی بدونی چطور…
از این پس، خلاصه‌ای از هر فصل این کتاب رو در کانال منتشر می‌کنم.
این کتاب برای کساییه که مسیر توسعه نرم‌افزار رو تازه شروع کردن و می‌خوان قدم‌به‌قدم به سمت حرفه‌ای شدن برن.
به موقعیت‌های واقعی‌ای می‌پردازه که برنامه‌نویس‌های تازه‌کار یا میان‌رده معمولاً باهاش مواجه می‌شن،
و نشون می‌ده چطور می‌تونیم یاد بگیریم و خودمون رو به‌مرور بهتر کنیم.

از شاگردی تا استادی
👍32🥰1
#استخدام

☑️ توسعه دهنده دات نت
داتکس (داده پردازان تدبیر سرمایه) (تهران)

💬 شرایط:
- آشنایی خوب با C Sharp و NET Core
- تجربه کار با Web API
- آشنایی با SQL Server و T SQL
- درک ساختارهای نرم افزاری + کار تیمی
- امتیاز: Git، معماری چندلایه، RESTful
- مسئولیت پذیر، منظم، دقیق + علاقه مند به یادگیری و چالش

🏅چرا اینجا؟
- حقوق توافقی + کار روی پروژه های جدی بازار سرمایه
- فرصت یادگیری، تعامل و پیشرفت در تیم حرفهای
- ارائه وعده صبحانه و ناهار
- پرداخت های مناسبتی
- اتاق بازی

📧 info@datxsoft.com
🏣 Datxsoft
🔗 LinkedIn
2👍1
نگاهی به ذهن یک طراح

🔗 YouTube

#ویدئو_کدنویس
👍2
نقل‌قول آغازین کتاب الگو های کارآموزی


کسی که نمی‌داند و نمی‌داند که نمی‌داند، احمق است — از او دوری کن...

این نقل‌قول پایهٔ فلسفهٔ کتاب را می‌گذارد:
خودآگاهی نسبت به دانسته‌ها و نادانسته‌ها، تفاوت بین شاگرد واقعی و مدعیِ دانایی است.
شاگرد باید بداند که نمی‌داند — این نقطهٔ شروع رشد است.

مقدمه - الگوهای کارآموزی
2👍2
شاگردی تأثیرگذار است، زیرا در انسان اشتیاقی مادام‌العمر برای تسلط بر هنر می‌کارد. این اشتیاق به یادگیری پیوسته، شاگرد را در مسیر تبدیل‌شدن به یک توسعه‌دهنده‌ی بزرگ قرار می‌دهد. — پیت مک‌بریـن

مسیر رشد در برنامه‌نویسی با همین جمله شروع می‌شود: اشتیاق برای تسلط، نه صرفاً یادگیری. برنامه‌نویس معمولی دنبال راه‌حل و ابزار است، اما شاگرد واقعی دنبال بهتر شدن خودش. فرقشان همین است. شاگردی یعنی هر روز بخواهی نسخه‌ی امروزت از دیروز بهتر باشد.

برنامه‌نویسی شغل نیست؛ یک راهِ رشد است. اگر عاشق یادگیری باشی، تا آخر عمر می‌شود ادامه‌اش داد. ولی اگر رشدت را با عنوان و حقوق اندازه بگیری، به اولین پست مدیریتی یا اولین منطقه‌ی امن فکری که برسی، متوقف می‌شی.

رشد واقعی با فروتنی آغاز می‌شود. باید بپذیری که خیلی چیزها را نمی‌دانی. باید جرأت داشته باشی بپرسی، حتی جلوی آدم‌هایی که از تو باتجربه‌ترند. این همان الگوی آشکار کردن نادانی خود است. در لحظه‌ای که بگویی نمی‌دانم و از دیگران یاد بگیری، واقعاً شروع کرده‌ای.

دیو هوور این را در عمل فهمید: وقتی در یادگیری پرل شکست خورد، وقتی جاوا برایش سخت بود، و فقط وقتی پیشرفت کرد که مربی پیدا کرد و با پروژه‌ای واقعی یاد گرفت. اولین بار که خودش را شکست‌پذیر دید و کمک خواست، در حقیقت وارد مسیر شاگردی شد. بعدتر هم که روبی یاد گرفت، دوباره از صفر شروع کرد، کمربند سفید بست و ذهنش را از عادت‌های قدیمی پاک کرد. این فروتنی باعث شد کدنویسی برایش تبدیل به رشد شخصی شود.

رشد در محیط‌های سخت اتفاق می‌افتد. در تیم‌های بی‌نظم، با مدیرهای بی‌فکر، در پروژه‌های طاقت‌فرسا. چون شاگرد واقعی یاد گرفته حتی از بی‌نظمی هم درس بگیرد. منتظر شرایط ایده‌آل نیست، بلکه شرایط را برای یادگیری می‌سازد.

نویسندگان به الگوی قدیمی اصناف اشاره می‌کنند: شاگرد، دستیار و استاد. در دنیای امروز هم همین سه مرحله وجود دارد، اما نه با همان ساختار خشک و بسته. شاگرد روی رشد درونی کار می‌کند؛ یاد می‌گیرد چطور یاد بگیرد. دستیار نگاهش را گسترش می‌دهد، به تیم، به ارتباطات، به آموزش دیگران. و استاد کسی است که فراتر از خودش می‌رود — دانشی می‌سازد، ابزاری خلق می‌کند، یا نسل بعدی را رشد می‌دهد.

اما گذر از یک مرحله به بعد ناگهانی نیست. هیچ روز خاصی وجود ندارد که کسی بیاید و بگوید از امروز تو دستیار شدی. رشد در سکوت اتفاق می‌افتد؛ تدریجی و آرام، تا وقتی روزی به عقب نگاه کنی و ببینی دیگر آن آدم قبلی نیستی.

فکر می‌کنم شاگرد بودن یعنی این نگرش که همیشه راهی بهتر، هوشمندانه‌تر و سریع‌تر برای انجام کاری که کردی وجود دارد. — مارتن گوستافسون

همین نگرش قلب مسیر است. شاگردی یعنی ماندن در وضعیت رشد، یعنی همیشه در جست‌وجوی بهتر شدن بودن، حتی اگر هیچ‌کس تو را راهنمایی نکند.

در دنیای واقعی، اغلب ما استاد واقعی نداریم. باید در دل شلوغی‌ها و فشارها خودمان مسیر یادگیری را بسازیم. باید دنبال آدم‌هایی باشیم که بتوانیم ازشان بیاموزیم، حتی اگر رسمی شاگردشان نباشیم.

در نهایت، شاگردی فقط درباره‌ی syntax و ابزار نیست؛ درباره‌ی یاد گرفتن حرفه‌ای بودن است، درباره‌ی شبیه شدن به کسانی که کدنویسی را مثل یک هنر زندگی می‌کنند.

در این مسیر هیچ دستورالعمل ثابتی نیست. فقط باید با ذهن باز و شجاعت شکست خوردن جلو بروی. چون تلاش است که تو را باهوش یا بااستعداد می‌کند، و هر بار که می‌افتی و دوباره بلند می‌شوی، داری به همان مهارت‌ورزی نزدیک‌تر می‌شی که می‌گوید:
دانش برای خودت نیست؛ باید آن را با دیگران تقسیم کنی تا زنده بماند.

وقتی به آن نقطه برسی، یعنی دیگر فقط شاگرد نیستی، تو خودت بخشی از مسیر شده‌ای.

فصل اول - الگوهای کارآموزی
4🔥2👏2
وبینار رایگان خلاقیت شغلی؛ از انجام وظیفه تا خلق ارزش

🔗
لینک ثبت نام
👍2
فردا روز بزرگ دات‌نتی‌هاست!

مایکروسافت قراره NET 10. رو منتشر کنه 🎉
نسخه‌ای که کلی قابلیت جدید، بهبود عملکرد و آینده‌ی دات‌نت رو با خودش میاره 💪

آماده باشید برای شروع یه فصل تازه در دنیای NET. 🔥
🔥10🥰1
🎉 Celebrating .NET 10 & C# 14
8🥰1💯1
🚀 برنامه‌نویس‌های Visual Studio! وقتشه یک لول برید بالاتر با AI

اگه هنوز داری کل کدت رو خودت می‌نویسی، خطاها رو خودت پیدا می‌کنی و تازه برای فهمیدن کدهای پروژه‌های جدید وقت می‌ذاری… باید بگم یک دنیا عقب موندی! 😅

امروز می‌خوام چیزی رو بهت معرفی کنم که برنامه‌نویسی با ویژوال استودیو رو به شکل دیوونه‌کننده‌ای سریع‌تر، تمیزتر و لذت‌بخش‌تر می‌کنه:
GitHub Copilot + Visual Studio 🤖🔥

با کوپایلت می‌تونی:
کد رو به جای خودت بنویسه
خطاها رو پیدا کنه و رفع کنه
پیش‌بینی کد و تکمیل هوشمند داشته باشه
کد پروژه جدید رو توضیح بده تا منطق و بیزنسش رو سریع بفهمی

🛠 چطور فعالش کنیم؟ (خیلی ساده!)
1️⃣ آخرین نسخه Visual Studio رو نصب یا آپدیت کن
→ موقع نصب، تو بخش Individual Components تیک GitHub Copilot رو بزن

2️⃣ بعد از نصب، بالای ویژوال استودیو آیکن Copilot ظاهر می‌شه

3️⃣ وارد اکانت گیت‌هابت شو
→ بخش Settings > Copilot
→ دسترسی‌ها رو ALL ALLOW کن

4️⃣ برگرد به ویژوال استودیو و Sign in with GitHub Copilot
→ Continue → Done! 😎

5️⃣ از منوی View → GitHub Copilot Chat
→ حالا می‌تونی مثل ChatGPT باهاش حرف بزنی، کد بخوای، خطا بپرسی و حتی ریفکتورهای حرفه‌ای بگیری!

و نکته‌ی خفن‌تر:
وقتی حالت Agent فعاله، خودش اتومات فایل می‌سازه، کد تولید می‌کنه، اصلاح می‌کنه و برنامه رو جلو می‌بره!
روی کد راست‌کلیک کن → Ask Copilot → مستقیم همون‌جا ادیت، تولید کد یا رفع خطا 🔥

👇 یک جمله مهم
اگه برنامه‌نویس Visual Studio هستی و Copilot استفاده نمی‌کنی، داری ۳ تا ۵ برابر بیشتر وقت هدر می‌دی.

🔗 LinkedIn
5👍1
ترجمه فارسی کتاب The Linux Command Line بالاخره کامل شد. این پروژه یک فورک از ریپوی اصلی بود و من همراه با یکی از دوستانم روی تکمیل ترجمه و ویرایش نهایی کار کردیم.

این کتاب یکی از منابع معتبر برای یادگیری ترمینال و دستورهای لینوکس به‌صورت کاربردی و قدم‌به‌قدم است.

نسخه کامل ترجمه، به‌صورت رایگان و متن‌باز از طریق لینک زیر در دسترس است:

https://github.com/hheydarian/TLCL-Persian

اگر این پروژه براتون مفید بود، خوشحال می‌شم با ⭐️ دادن، ازش حمایت کنید.
12🔥1👏1
فصل دوم - الگو های کارآموزی

خالی کردن فنجان

گاهی بزرگ‌ترین مانع یادگیری، چیزهایی نیست که نمی‌دانیم… بلکه چیزهایی است که فکر می‌کنیم می‌دانیم. ذهنی که پر از قطعیت‌ها و عادت‌های قدیمی است، جایی برای رشد ندارد. مثل فنجانی که لب‌ریز شده؛ حتی اگر بهترین چای دنیا را در آن بریزی، باز هم فقط بیرون می‌ریزد.

نویسندگان این فصل با همین استعاره شروع می‌کنند: اگر می‌خواهی چیزی یاد بگیری، اول باید جا باز کنی. باید باورهای قبلی، غرور دانستن، و فکر کردن به اینکه بلدم را کنار بزنی. فروتنی واقعی یعنی همین — خالی کردن فنجان.

برنامه‌نویس‌هایی که با ذهن پر کار می‌کنند، معمولاً گیر می‌افتند:
وقتی یک زبان بلدند، همه‌چیز برایشان شبیه همان زبان است.
وقتی چندسال تجربه دارند، حرف تازه به سختی در ذهنشان جا می‌گیرد.
وقتی فکر می‌کنند این روش همیشه جواب داده، فرصت دیدن روش‌های بهتر را از دست می‌دهند.

اما شاگرد واقعی می‌داند هر زبان جدید، هر ابزار، هر تیم و هر فرهنگ کاری… یک جهان تازه است. و برای ورود به هر جهان، باید از صفر شروع کرد. باید کمربند سفید بست، حتی اگر ده سال تجربه داشته باشی.

این فصل یادآور می‌شود که یادگیری واقعی با پذیرفتن نادانی شروع می‌شود.
وقتی با خودت روراست باشی که نمی‌دانم.
وقتی بپرسی.
وقتی اشتباه کنی و سخت نگیری.
وقتی اجازه بدهی نکته‌ای ساده اما مهم دوباره به تو یاد داده شود.

خالی کردن فنجان فقط درباره‌ی تکنیک نیست؛ درباره‌ی نگرش است. نگرشی که می‌گوید:

آنچه دیروز می‌دانستم، امروز ممکن است مانع من باشد.


هرکس که در برنامه‌نویسی رشد می‌کند، این مرحله را تجربه کرده: لحظه‌ای که متوجه می‌شود باید همه‌چیز را دوباره نگاه کند. بهترین چیزها معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که ذهن را از پیش‌فرض‌ها پاک می‌کنی و با چشم یک تازه‌کار جلو می‌روی.

در نهایت، پیام این فصل ساده اما قدرتمند است:
ذهنی که پر است، یاد نمی‌گیرد.
ذهنی که باز است، رشد می‌کند.


و مسیر شاگردی دقیقاً از همین‌جا شروع می‌شود با خالی کردن فنجان.
👍31
کیانوش مختاریان
مدیر و رهبر فنی سابق در گوگل


فرق کار تو گوگل و ایران چیه؟
همه رفتند ولی اون برگشته به ایران ...

#ویدئو_کدنویس

🔗 YouTube
3👍1🔥1