اخبار و کتاب های ریاضی
Photo
⚠️⚠️سلام
تاریخ عصرانه تغییر خواهد کرد به "یکشنبه ۶ آبان ساعت ۱۶.۳۰ کلاس ۲۰۷"
⚠️⚠️
سپاس گزاریم
تاریخ عصرانه تغییر خواهد کرد به "یکشنبه ۶ آبان ساعت ۱۶.۳۰ کلاس ۲۰۷"
⚠️⚠️
سپاس گزاریم
محقق و پژوهشگر گرامی
بیست و هفتمین و بیستوهشتمین شمارهی مجلهی «آمار» از طریق وبگاه پژوهشکدهی آمار به نشانی www.srtc.ac.ir بخش مجلهها، قابل دسترسی است.
روابط عمومی پژوهشکدهی آمار
بیست و هفتمین و بیستوهشتمین شمارهی مجلهی «آمار» از طریق وبگاه پژوهشکدهی آمار به نشانی www.srtc.ac.ir بخش مجلهها، قابل دسترسی است.
روابط عمومی پژوهشکدهی آمار
♻️ با وارد کردن عنوان مقاله، چکیده و کلید واژه ها، در #سایت های زیر #ژورنال های معتبر و تخصصی مرتبط و نزدیک با موضوع خود را پیدا کنید :
elsevier :
🌐 http://journalfinder.elsevier.com/#results
springer :
🌐 https://www.springer.com/gp/authors-editors/journal-author/journal-author-helpdesk/preparation/1276
edanzediting :
🌐 https://www.edanzediting.com/journal-selector
elsevier :
🌐 http://journalfinder.elsevier.com/#results
springer :
🌐 https://www.springer.com/gp/authors-editors/journal-author/journal-author-helpdesk/preparation/1276
edanzediting :
🌐 https://www.edanzediting.com/journal-selector
نکات کلیدی نوشتن مقاله
هر مقاله بیان یک داستان است. پس داستان خود را بدانید! بدانید چرا دیگران باید به این داستان علاقمند شوند: آیا موضوع روز دنیاست؟ آیا به نتایج عجیب و غیرمنتظرهای دست یافتهاید؟ آیا توصیف جدیدی از یک واقعیت و یا پدیده را بیان میکنید؟
این داستان لزوماً آنچه که شما انجام دادهاید نیست! بلکه شامل دلایل مهم و جذاب بودن داستان، ارایه و عرضه ایدههای نو، افقها و نگرشهای جدید نیز میشود.
در نوشتن مقاله سعی کنید بالا به پایین (Top-Down) بنویسید همانطور که بیشتر انسانها اینگونه میاندیشند. ابتدا ایده کلی را مطرح کنید و سپس وارد جزییات شوید. حتی هنگام نوشتن جزییات تلاش کنید به صورت بالا به پایین بنویسید.
از نوشتن پاراگرافهای یک جملهای به پرهیزید. از اختلاط زمانهای افعال در نوشتن اجتناب کنید. به عنوان مثال یک جمله زمان گذشته و جمله بعدی زمان آینده باشد. جملات نوشته شده در هر پاراگراف ترتیب و ترکیب منطقی داشته و مرتبط با موضوع اصلی باش. همچنین ارتباط معناداری با پاراگرافهای قبل و بعد خود داشته باشد.
خود را در جایگاه خواننده مقاله بگذارید و مقاله را برای خواننده بنویسید نه برای خودتان! تلاش کنید مختصر و مفید بنویسید و برای درست، دقیق، کامل و مختصر نوشتن وقت بگذارید. وقت خواننده را با نوشتن جملات غیرمرتبط تلف نکنید و او را خسته نکنید!
با نوشتن جملاتی خواننده را در مراحل مختلف داستان همراهی کنید تا بداند در کجای داستان قرار دارد و سردرگم نشود. به عنوان مثال: … Let us next develop a model for همچنین تلاش کنید از نوشتن جملات طولانی و چند خطی اجتناب کنید. با شکستن جملات طولانی، آنان را در قالب جملات کوتاه بازنویسی کنید.
پشت سرهم متن بنویسید و سعی کنید از شکلها، نمودارها و جداول برای توضیح استفاده کنید. در بسیاری از موارد یک شکل میتواند از نوشتن چندین پاراگراف، مطلبی را به مراتب بهتر به خواننده انتقال دهد. توجه کنید که تعداد زیاد شکل و نمودار نیز میتواند موجب سردرگمی خواننده شود. پس از شکلهایی که حاوی نکات مهم هستند، در نوشتن داستان خود استفاده کنید.
هیچ کس قادر نیست ذهن شما را بخواند و به اندازه شما از فعالیت انجام شده اطلاع ندارد. پس توجه کنید آیا اطلاعات کافی در اختیار خواننده قرار دادهاید تا بتواند مطالب شما را بفهمد؟ آیا همه عبارات/ مفاهیم جدید به درستی تعریف شدهاند؟
هیچ کس به اندازه شما به موضوع داستان شما علاقمند نیست! بنابراین باید به خواننده بگویید که چرا او نیز باید به این موضوع علاقمند شود و با اشتیاق، داستان را تا به آخر بخواند. دقت کنید خواننده را با نوشتن صفحات پر از فرمولهای ریاضی، مطالب غیرضروری و یا تکراری خسته نکنید. بعضی از مطالب مانند اثباتهای طولانی و یا نکات تکمیلی را میتوانید در قسمت ضمیمه بگنجانید.
در قسمت بیان نتایج، با دقت فرضهای استفاده شده را توضیح دهید. توجه کنید تا مطالب و اطلاعات کافی برای انجام مجدد آزمایشات واقعی و یا شبیه سازیهای کامپیوتری در اختیار خواننده قرار گرفته باشد. ویژگیهای آماری نظیر بازه اطمینان (Confidence interval) و … باید ذکر شده باشد. نتایج به دست آمده را نه غیرواقعی بزرگ جلوه دهید و نه غیرواقعی کوچک بشمارید. نشان دهید که آیا این نتایج در حالتهای خاص و یا محدودی به دست خواهد آمد و یا در حالتهای کلیتر نیز اعتبار دارند.
بیاندیشید چه افرادی در زمینه فعالیت پژوهشی شما از بهترین نویسندگان هستند. تلاش کنید با مطالعه و بررسی سبک نوشتن مقالات این افراد، هنر نوشتن مقاله را در خود تقویت کنید. نوشتن به زبانی ساده و قابل فهم کمک میکند که مقالات شما در مجلات معتبر چاپ شود.
پس از نوشتن مقاله، حتما وقتی را برای مرور و اصلاح مقاله در نظر بگیرید. مقاله را در اختیار اساتید، دوستان و یا افرادی که تجربه خوبی در نوشتن مقاله دارند، قرار دهید و از دیدگاه آنان مطلع شوید. تلاش کنید نکات مطرح شده توسط آنان را در نسخه نهایی پیش از ارسال بگنجانید.
هر مقاله بیان یک داستان است. پس داستان خود را بدانید! بدانید چرا دیگران باید به این داستان علاقمند شوند: آیا موضوع روز دنیاست؟ آیا به نتایج عجیب و غیرمنتظرهای دست یافتهاید؟ آیا توصیف جدیدی از یک واقعیت و یا پدیده را بیان میکنید؟
این داستان لزوماً آنچه که شما انجام دادهاید نیست! بلکه شامل دلایل مهم و جذاب بودن داستان، ارایه و عرضه ایدههای نو، افقها و نگرشهای جدید نیز میشود.
در نوشتن مقاله سعی کنید بالا به پایین (Top-Down) بنویسید همانطور که بیشتر انسانها اینگونه میاندیشند. ابتدا ایده کلی را مطرح کنید و سپس وارد جزییات شوید. حتی هنگام نوشتن جزییات تلاش کنید به صورت بالا به پایین بنویسید.
از نوشتن پاراگرافهای یک جملهای به پرهیزید. از اختلاط زمانهای افعال در نوشتن اجتناب کنید. به عنوان مثال یک جمله زمان گذشته و جمله بعدی زمان آینده باشد. جملات نوشته شده در هر پاراگراف ترتیب و ترکیب منطقی داشته و مرتبط با موضوع اصلی باش. همچنین ارتباط معناداری با پاراگرافهای قبل و بعد خود داشته باشد.
خود را در جایگاه خواننده مقاله بگذارید و مقاله را برای خواننده بنویسید نه برای خودتان! تلاش کنید مختصر و مفید بنویسید و برای درست، دقیق، کامل و مختصر نوشتن وقت بگذارید. وقت خواننده را با نوشتن جملات غیرمرتبط تلف نکنید و او را خسته نکنید!
با نوشتن جملاتی خواننده را در مراحل مختلف داستان همراهی کنید تا بداند در کجای داستان قرار دارد و سردرگم نشود. به عنوان مثال: … Let us next develop a model for همچنین تلاش کنید از نوشتن جملات طولانی و چند خطی اجتناب کنید. با شکستن جملات طولانی، آنان را در قالب جملات کوتاه بازنویسی کنید.
پشت سرهم متن بنویسید و سعی کنید از شکلها، نمودارها و جداول برای توضیح استفاده کنید. در بسیاری از موارد یک شکل میتواند از نوشتن چندین پاراگراف، مطلبی را به مراتب بهتر به خواننده انتقال دهد. توجه کنید که تعداد زیاد شکل و نمودار نیز میتواند موجب سردرگمی خواننده شود. پس از شکلهایی که حاوی نکات مهم هستند، در نوشتن داستان خود استفاده کنید.
هیچ کس قادر نیست ذهن شما را بخواند و به اندازه شما از فعالیت انجام شده اطلاع ندارد. پس توجه کنید آیا اطلاعات کافی در اختیار خواننده قرار دادهاید تا بتواند مطالب شما را بفهمد؟ آیا همه عبارات/ مفاهیم جدید به درستی تعریف شدهاند؟
هیچ کس به اندازه شما به موضوع داستان شما علاقمند نیست! بنابراین باید به خواننده بگویید که چرا او نیز باید به این موضوع علاقمند شود و با اشتیاق، داستان را تا به آخر بخواند. دقت کنید خواننده را با نوشتن صفحات پر از فرمولهای ریاضی، مطالب غیرضروری و یا تکراری خسته نکنید. بعضی از مطالب مانند اثباتهای طولانی و یا نکات تکمیلی را میتوانید در قسمت ضمیمه بگنجانید.
در قسمت بیان نتایج، با دقت فرضهای استفاده شده را توضیح دهید. توجه کنید تا مطالب و اطلاعات کافی برای انجام مجدد آزمایشات واقعی و یا شبیه سازیهای کامپیوتری در اختیار خواننده قرار گرفته باشد. ویژگیهای آماری نظیر بازه اطمینان (Confidence interval) و … باید ذکر شده باشد. نتایج به دست آمده را نه غیرواقعی بزرگ جلوه دهید و نه غیرواقعی کوچک بشمارید. نشان دهید که آیا این نتایج در حالتهای خاص و یا محدودی به دست خواهد آمد و یا در حالتهای کلیتر نیز اعتبار دارند.
بیاندیشید چه افرادی در زمینه فعالیت پژوهشی شما از بهترین نویسندگان هستند. تلاش کنید با مطالعه و بررسی سبک نوشتن مقالات این افراد، هنر نوشتن مقاله را در خود تقویت کنید. نوشتن به زبانی ساده و قابل فهم کمک میکند که مقالات شما در مجلات معتبر چاپ شود.
پس از نوشتن مقاله، حتما وقتی را برای مرور و اصلاح مقاله در نظر بگیرید. مقاله را در اختیار اساتید، دوستان و یا افرادی که تجربه خوبی در نوشتن مقاله دارند، قرار دهید و از دیدگاه آنان مطلع شوید. تلاش کنید نکات مطرح شده توسط آنان را در نسخه نهایی پیش از ارسال بگنجانید.
Forwarded from کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا
باسمه تعالی
خداشناسی
فرص کنید پرده ای بین یک شی که هیچکس آنرا ندیده است و جمعیتی در طرف دیگر پرده وجود دارد.آیا می توانیم بگوئیم که این شی چیست.قطعا نه.هر چه بگوییم معلوم نیست درست باشد.اگر چه احتمال در درستی وجود دارد.زیرا کسی از این جمعیت وجود ندا د که شی را دیده باشد.لذا قضاوت صحیح نیاز به یک داور دارد که آن شی را دیده باشد .
به نظر می رسد مسایل بین ما و خداوند اینگونه است.نمی توان صد در صد گفت که برداشتهایی که فلاسفه راجع به خداوند بیان می کنند ، کاملا صحیح است.بنابراین تنها راهی که برای انسان باقی می ماند، این است که به عنوان یک اصل بدیهی وجود خدای متعال را بپذیریم.حتی پیامبر گرامی که به معراج رفتند ، سخنی از ماهیت و ذات خداوند مطرح نکرده اند.
شخصا معتقدم، که انسان با تزکیه نفس می تواند نقش خدا را در زندگی خویش احساس کند.بالاخص در بر خورد با مشکلات، یکمرتبه می بیند از راهی که گمان نمی کرد، مشکلات او حل و بر طرف شده است.این دست غیبی را می توان خدا نامید.اما توصیف آن برای انسانها مقدور نخواهد بود.
وقتی به خطبه اول نهج البلاغه توجه می کنیم، حضرت علی نحوه خلق انسان و جهان هستی را به زیبایی بیان می کنند.جهان هستی، مخلوق خداست و تجلی کامل خداوند می باشد. خداوند قدرت خود را با خلق جهان به نمایش گذاشت.انسان کامل، نزدیکترین مخلوق خداوند است که جانشین خدا بر روی زمین و رابط بین انسان و خدا از طریق الهام و وحی می باشد.
آن خدایی که پرستیم کجاست
او بود ظاهر وپنهان از ماست
اوبزرگ است و امید من و توست
خلق را هادی و خود نا پیداست
دکتر علی رجالی
@alirejali
خداشناسی
فرص کنید پرده ای بین یک شی که هیچکس آنرا ندیده است و جمعیتی در طرف دیگر پرده وجود دارد.آیا می توانیم بگوئیم که این شی چیست.قطعا نه.هر چه بگوییم معلوم نیست درست باشد.اگر چه احتمال در درستی وجود دارد.زیرا کسی از این جمعیت وجود ندا د که شی را دیده باشد.لذا قضاوت صحیح نیاز به یک داور دارد که آن شی را دیده باشد .
به نظر می رسد مسایل بین ما و خداوند اینگونه است.نمی توان صد در صد گفت که برداشتهایی که فلاسفه راجع به خداوند بیان می کنند ، کاملا صحیح است.بنابراین تنها راهی که برای انسان باقی می ماند، این است که به عنوان یک اصل بدیهی وجود خدای متعال را بپذیریم.حتی پیامبر گرامی که به معراج رفتند ، سخنی از ماهیت و ذات خداوند مطرح نکرده اند.
شخصا معتقدم، که انسان با تزکیه نفس می تواند نقش خدا را در زندگی خویش احساس کند.بالاخص در بر خورد با مشکلات، یکمرتبه می بیند از راهی که گمان نمی کرد، مشکلات او حل و بر طرف شده است.این دست غیبی را می توان خدا نامید.اما توصیف آن برای انسانها مقدور نخواهد بود.
وقتی به خطبه اول نهج البلاغه توجه می کنیم، حضرت علی نحوه خلق انسان و جهان هستی را به زیبایی بیان می کنند.جهان هستی، مخلوق خداست و تجلی کامل خداوند می باشد. خداوند قدرت خود را با خلق جهان به نمایش گذاشت.انسان کامل، نزدیکترین مخلوق خداوند است که جانشین خدا بر روی زمین و رابط بین انسان و خدا از طریق الهام و وحی می باشد.
آن خدایی که پرستیم کجاست
او بود ظاهر وپنهان از ماست
اوبزرگ است و امید من و توست
خلق را هادی و خود نا پیداست
دکتر علی رجالی
@alirejali
Forwarded from کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا
باسمه تعالی
اعتقاد به معاد
وقتی به نظریه های گوناگون می نگریم.مشاهده می کنیم که آنها بر مبنای یک تعداد اصول بدیهی بنا شده اند.این اصول بدون نیاز به دلیل، آشکار هستند و مورد پذیرش همه می باشد.سپس اثبات قضایا با چند واسطه به اصول بر می گردد.علت اینکه دانشمندان اینگونه عمل می کنند، بخاطر این است که عقل انسان محدود و قادر نیست بیشتر از این به ذات و حقیقت اشیا دست رسی داشته باشد.
اگر اسلام را به دقت بنگریم، بر مبنای اصولی بنا شده است.وجود خدا ، بر همه آشکار است و قابل توصیف و بیان خداوند نیست.هر کسی هم که توصیفی کند، برداشتی شخصی است.لذا باید به عنوان یک اصل مسلم بپذیریم.
اصل دیگر معاد است.به نظر می رسد ، ما دو نوع معاد داریم.معاد به این معنی، که ما پاداش اعمال خوب و بد خود را در دنیا و یا آخرت دریافت کنیم.معیار خوب و بد توسط خداوند در قرآن بواسطه رابط الهی بیان ، پیامبر اکرم ،و توسط امامان معصوم تفسیر شده است.
در ماموریتی با یک راننده آشنا شدم.او می گفت من شاهد بودم که فرد با نفوذی حق و حقوق کارکنان زیر مجموعه خود را کامل نمی داد.در اواخر عمر دچار انواع بیماری شده بود بطوریکه هیچ کس حاضر به نگهداری او نبود و بوی تعفن او را فرا گرفته بود و جان هم نمی داد.او تا وقتی که تمام حقوق ضایع شده زیر مجموعه خود را نداد،از این دنیا نرفت.این مثال ملموس نشان می دهد ،که یک دست غیبی که ما آنرا خدا می نامیم ناظر بر احوال ماست.اینکه چگونه، برای ما شناخته شده نیست.خدایی که می تواند در همین دنیا ادای حق الناس کند، او می تواند در قیامت نیز سوال و پرسش کند و به اعمال ما رسیدگی کند.
همانطوریکه ما وجود خدا را بعنوان یک اصل بدیهی پذیرفتیم.باید وجود معاد را نیز بعنوان یک اصل بدیهی بپذیریم.با پذیرفتن معاد است که ما مراقب رفتار و گفتار و کردار خود می شویم و عالم را محضر خدا می بینیم و در محضر او خطا نمی کنیم و لذا دچار معصیت و گناه نمی شویم.پذیرفتن اصل معاد به ما کمک می کند که درزندگی آرامش پیدا کنیم.امتحان کنید، اگر حق الناسی نزد شماست آنرا ادا کنید.حال شما دگرگون می شود و احساس راحتی و آرامش روح وروان پیدا می کنید.
با فلسفه و استدلال های گوناگون انسان نمی تواند ، وجود معاد را اثبات کند.اگر چه می تواند برداشت های شخصی خود را بیان کند.ماوقتی به مردم عوام نگاه می کنیم، آنان با فلسفه های گوناگون دین خود را بدست نیاورده اند.آنان با گوشت و پوست خود به یقین رسیده اند که خدا و قیامتی وجود دارد و بعضا در همین دنیا آنرا دیده و احساس می کنند.لذا دارای باورهای قوی و خلوص هستند.
الهی تویی مهربان هر زمان
که نزدیک باشی مرا هر مکان
منم غرق در لطف و احسان تو
بخواهم ز تو، باورت ارمغان
دکتر علی رجالی
@alirejali
اعتقاد به معاد
وقتی به نظریه های گوناگون می نگریم.مشاهده می کنیم که آنها بر مبنای یک تعداد اصول بدیهی بنا شده اند.این اصول بدون نیاز به دلیل، آشکار هستند و مورد پذیرش همه می باشد.سپس اثبات قضایا با چند واسطه به اصول بر می گردد.علت اینکه دانشمندان اینگونه عمل می کنند، بخاطر این است که عقل انسان محدود و قادر نیست بیشتر از این به ذات و حقیقت اشیا دست رسی داشته باشد.
اگر اسلام را به دقت بنگریم، بر مبنای اصولی بنا شده است.وجود خدا ، بر همه آشکار است و قابل توصیف و بیان خداوند نیست.هر کسی هم که توصیفی کند، برداشتی شخصی است.لذا باید به عنوان یک اصل مسلم بپذیریم.
اصل دیگر معاد است.به نظر می رسد ، ما دو نوع معاد داریم.معاد به این معنی، که ما پاداش اعمال خوب و بد خود را در دنیا و یا آخرت دریافت کنیم.معیار خوب و بد توسط خداوند در قرآن بواسطه رابط الهی بیان ، پیامبر اکرم ،و توسط امامان معصوم تفسیر شده است.
در ماموریتی با یک راننده آشنا شدم.او می گفت من شاهد بودم که فرد با نفوذی حق و حقوق کارکنان زیر مجموعه خود را کامل نمی داد.در اواخر عمر دچار انواع بیماری شده بود بطوریکه هیچ کس حاضر به نگهداری او نبود و بوی تعفن او را فرا گرفته بود و جان هم نمی داد.او تا وقتی که تمام حقوق ضایع شده زیر مجموعه خود را نداد،از این دنیا نرفت.این مثال ملموس نشان می دهد ،که یک دست غیبی که ما آنرا خدا می نامیم ناظر بر احوال ماست.اینکه چگونه، برای ما شناخته شده نیست.خدایی که می تواند در همین دنیا ادای حق الناس کند، او می تواند در قیامت نیز سوال و پرسش کند و به اعمال ما رسیدگی کند.
همانطوریکه ما وجود خدا را بعنوان یک اصل بدیهی پذیرفتیم.باید وجود معاد را نیز بعنوان یک اصل بدیهی بپذیریم.با پذیرفتن معاد است که ما مراقب رفتار و گفتار و کردار خود می شویم و عالم را محضر خدا می بینیم و در محضر او خطا نمی کنیم و لذا دچار معصیت و گناه نمی شویم.پذیرفتن اصل معاد به ما کمک می کند که درزندگی آرامش پیدا کنیم.امتحان کنید، اگر حق الناسی نزد شماست آنرا ادا کنید.حال شما دگرگون می شود و احساس راحتی و آرامش روح وروان پیدا می کنید.
با فلسفه و استدلال های گوناگون انسان نمی تواند ، وجود معاد را اثبات کند.اگر چه می تواند برداشت های شخصی خود را بیان کند.ماوقتی به مردم عوام نگاه می کنیم، آنان با فلسفه های گوناگون دین خود را بدست نیاورده اند.آنان با گوشت و پوست خود به یقین رسیده اند که خدا و قیامتی وجود دارد و بعضا در همین دنیا آنرا دیده و احساس می کنند.لذا دارای باورهای قوی و خلوص هستند.
الهی تویی مهربان هر زمان
که نزدیک باشی مرا هر مکان
منم غرق در لطف و احسان تو
بخواهم ز تو، باورت ارمغان
دکتر علی رجالی
@alirejali
Forwarded from کانال فرهنگی و اجتماعی دکتر علی رجالی (Ali Rejali)
باسمه تعالی
عرفان های کاذب
تفکرات اشو
قسمت اول
دکتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده ۹ جلد کتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در پنجمین نشست از سلسله نشستهای «آسیبشناسی عرفانهای کاذب» که در سازمان فعالیتهای قرآنی دانشجویان کشور برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.
فعالی با بیان اینکه تنها ویژگی مثبت اشو، ساده و روان سخن گفتن اوست، اظهار کرد: اشو بهگونهای روان سخن میگفت که شایسته لقب سحّار بود، زیرا حدود ۷ هزار انسان را بالای پنج ساعت در یک جلسه نشاندن کار سادهای نیست. البته باید میان زیبا سخن گفتن و سخن زیبا گفتن تفکیک کرد.
وی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از ویژگیهای سخنان اشو پراکنده بودن آن است، افزود: اگر مجموعه کتابهای اشو در زبان فارسی یا انگلیسی بررسی شود، میتوان مجموعه سخنان اشو را در هشت بخش طبقهبندی کرد. اولین و مهمترین اصل معنوی که اشو معرفی کرده، عشق است.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه محور یوگا آرامش، محور تعالیم اشو عشق و محور عرفان دالایلاما شادی و شعف درونی است، خاطرنشان کرد: این سه مفهوم، از مفاهیم بسیار مهم در کیشهای نوپیدا بهشمار میآید، ضمن اینکه این سه مفهوم از مهمترین نیازهای انسان معاصر است. به تعبیر دیگر مهمترین خلأ باطنی و درونی انسان امروز را آرامش، عشق و شادی درون تشکیل میدهد. با این توجه مشخص میشود که در عرفانهای نوظهور به دقت نیازهای انسان شناخته میشود و برای برطرف کردن آن نسخه مناسب تهیه میکنند.
این محقق و پژوهشگر با تأکید بر اینکه امروزه مخاطب جوان با این نسخههای بشری مواجه است، آن را مطالعه میکند و پس از مطالعه به آن عمل میکند و به احساسات درونی دسترسی پیدا میکند، عنوان کرد: نیل به احساسات درونی، یک موتور محرک و بسیار قوی و استمراربخش آن آئین بشری خواهد شد. البته در میان احکام و آئین اسلامی نیز نسخههای عملی فروانی اخذ میشود که مسلماً نسخههایی سالم و غیرآلوده خواهد بود.
@alirejali
عرفان های کاذب
تفکرات اشو
قسمت اول
دکتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده ۹ جلد کتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در پنجمین نشست از سلسله نشستهای «آسیبشناسی عرفانهای کاذب» که در سازمان فعالیتهای قرآنی دانشجویان کشور برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.
فعالی با بیان اینکه تنها ویژگی مثبت اشو، ساده و روان سخن گفتن اوست، اظهار کرد: اشو بهگونهای روان سخن میگفت که شایسته لقب سحّار بود، زیرا حدود ۷ هزار انسان را بالای پنج ساعت در یک جلسه نشاندن کار سادهای نیست. البته باید میان زیبا سخن گفتن و سخن زیبا گفتن تفکیک کرد.
وی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از ویژگیهای سخنان اشو پراکنده بودن آن است، افزود: اگر مجموعه کتابهای اشو در زبان فارسی یا انگلیسی بررسی شود، میتوان مجموعه سخنان اشو را در هشت بخش طبقهبندی کرد. اولین و مهمترین اصل معنوی که اشو معرفی کرده، عشق است.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه محور یوگا آرامش، محور تعالیم اشو عشق و محور عرفان دالایلاما شادی و شعف درونی است، خاطرنشان کرد: این سه مفهوم، از مفاهیم بسیار مهم در کیشهای نوپیدا بهشمار میآید، ضمن اینکه این سه مفهوم از مهمترین نیازهای انسان معاصر است. به تعبیر دیگر مهمترین خلأ باطنی و درونی انسان امروز را آرامش، عشق و شادی درون تشکیل میدهد. با این توجه مشخص میشود که در عرفانهای نوظهور به دقت نیازهای انسان شناخته میشود و برای برطرف کردن آن نسخه مناسب تهیه میکنند.
این محقق و پژوهشگر با تأکید بر اینکه امروزه مخاطب جوان با این نسخههای بشری مواجه است، آن را مطالعه میکند و پس از مطالعه به آن عمل میکند و به احساسات درونی دسترسی پیدا میکند، عنوان کرد: نیل به احساسات درونی، یک موتور محرک و بسیار قوی و استمراربخش آن آئین بشری خواهد شد. البته در میان احکام و آئین اسلامی نیز نسخههای عملی فروانی اخذ میشود که مسلماً نسخههایی سالم و غیرآلوده خواهد بود.
@alirejali
Forwarded from کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا
کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا:
باسمه تعالی
به نطر می رسد،تداوم حیات هر چیز در جهان هستی ، به یک حقیقت نهفته در آن بستگی دارد.حیات انسان به روح و حیات جهان هستی به حقیقتی ناشناخته که آنرا خدا می نامیم.
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
به نطر می رسد،تداوم حیات هر چیز در جهان هستی ، به یک حقیقت نهفته در آن بستگی دارد.حیات انسان به روح و حیات جهان هستی به حقیقتی ناشناخته که آنرا خدا می نامیم.
دکتر علی رجالی
Forwarded from کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا
باسمه تعالی
روح چیست
عامل حیات انسان از طریق روح است.مدتی در بدن انسان رفت و شد دارد.بنظر می رسد که روح تضعیف شده و تنزیل شده حقیقتی است که ما آنرا خدا می نامیم بطوریکه بتواند انسان حیات داشته باشد.روح حقیقتی ناشناخته بر مردم است.همانند قرآن که نازل شده حقیقتی است که از طرف خدای متعال بصورت مکتوب بواسطه پیمبر اسلام تدوین شده است.
دکتر علی رجالی
@alirejali
روح چیست
عامل حیات انسان از طریق روح است.مدتی در بدن انسان رفت و شد دارد.بنظر می رسد که روح تضعیف شده و تنزیل شده حقیقتی است که ما آنرا خدا می نامیم بطوریکه بتواند انسان حیات داشته باشد.روح حقیقتی ناشناخته بر مردم است.همانند قرآن که نازل شده حقیقتی است که از طرف خدای متعال بصورت مکتوب بواسطه پیمبر اسلام تدوین شده است.
دکتر علی رجالی
@alirejali
Forwarded from کانال تحلیلی در آیات قرآن ، احادیث،اشعار حافظ و مولانا
باسمه تعالی
خلقت انسان
حضرت علی در خطبه اول نهج البلاغه می فرمایند.انسان اولیه را خداوند از خاک مرطوب شکل داده است.سپس اراده کرد، و انسان خلق گردید.لذا با عنایت به داشتن مقام کن از طرف حق تعالی، که همینکه اراده به کاری کند آن به بهترین حالت شکل می گیرد.لذا انسان خلق گردید.همانند اینکه انسان به محض اراده می تواند چشم خود را باز یا ببند.لذا خلق روح انسان، بخاطر اراده حق تعالی برای حیات و جانشینی خود بر روی زمین است.زیرا خدا می خواست حقیقت خود را در قالب انسان به نمایش بگذارد.
دکتر علی رجالی
@alirejali
خلقت انسان
حضرت علی در خطبه اول نهج البلاغه می فرمایند.انسان اولیه را خداوند از خاک مرطوب شکل داده است.سپس اراده کرد، و انسان خلق گردید.لذا با عنایت به داشتن مقام کن از طرف حق تعالی، که همینکه اراده به کاری کند آن به بهترین حالت شکل می گیرد.لذا انسان خلق گردید.همانند اینکه انسان به محض اراده می تواند چشم خود را باز یا ببند.لذا خلق روح انسان، بخاطر اراده حق تعالی برای حیات و جانشینی خود بر روی زمین است.زیرا خدا می خواست حقیقت خود را در قالب انسان به نمایش بگذارد.
دکتر علی رجالی
@alirejali