✅ اطلاعات کوانتومی :
@VillagePhysics
برهم نهی حالت ها اگرچه یکی از ویژگی های سیستم های کوانتومی است ولی ویژگی ای نیست که تنها مختص سیستم های کوانتومی باشد😉. مثلانور و امواج الکترومغناطیسی نیز از این ویژگی برخوردارند. یک باریکه نور می تواند دارای قطبش خطی در راستای افقی یا عمودی و یا ترکیبی از هر دو راستا باشد. بنابراین باریکه نور کلاسیک از خود خاصیت برهم نهی نشان می دهد. اما آنچه که واقعا ویژگی منحصر بفرد و یکتای مکانیک کوانتومی است خصلت ناموضعی آن است. این خصلت ارتباط نزدیکی با درهم تنیدگی دارد و نشان می دهد که اندازه گیری یک ذره در یک نقطه می تواند خصلت های بالقوه ای که در یک ذره دوردست وجود دارد را به طور آنی تغییر دهد و آن ها را به فعلیت درآورد بدون این که هیچ گونه ارتباط علی با آن ذره داشته باشد.😳😉😒😏
@VillagePhysics
✅شما می توانید اسپین یک ذره را در یک نقطه اندازه گیری کنید و بلافاصله به صورت آنی اسپین یک ذره دیگر در کیلومترها آنطرف تر که تا قبل از اندازه گیری می توانست هر مقدار دلخواهی را اختیار کند، حالت مشخص و متعینی
به خود می گیرد. اندازه گیری شما از میان تمام حالت های احتمالی ای که یک ذره در کیلومترها آن طرف تر می توانست اختیار کند یکی را به
صورت قطعی انتخاب می کند بدون اینکه نور و یا هیچ علامت دیگری فرصت کرده باشد که در بین این دو اندازه گیری این فاصله را طی کرده باشد.
✅ امروزه با آزمایش های دقیق اپتیکی می توانیم فوتون هایی را تولید کنیم که در فاصله های بیش از ١۵٠کیلومتر از یکدیگر درهم تنیده باشند. این ویژگی که البته چنانکه بعدها خواهیم دید ناقص نسبیت خاص نیست یک ویژگی بسیار عمیق و رازآمیز دنیای کوانتومی است.
🌸 درسنامه وحید کریمی پور 🌸
🌿@VillagePhysics
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
@VillagePhysics
برهم نهی حالت ها اگرچه یکی از ویژگی های سیستم های کوانتومی است ولی ویژگی ای نیست که تنها مختص سیستم های کوانتومی باشد😉. مثلانور و امواج الکترومغناطیسی نیز از این ویژگی برخوردارند. یک باریکه نور می تواند دارای قطبش خطی در راستای افقی یا عمودی و یا ترکیبی از هر دو راستا باشد. بنابراین باریکه نور کلاسیک از خود خاصیت برهم نهی نشان می دهد. اما آنچه که واقعا ویژگی منحصر بفرد و یکتای مکانیک کوانتومی است خصلت ناموضعی آن است. این خصلت ارتباط نزدیکی با درهم تنیدگی دارد و نشان می دهد که اندازه گیری یک ذره در یک نقطه می تواند خصلت های بالقوه ای که در یک ذره دوردست وجود دارد را به طور آنی تغییر دهد و آن ها را به فعلیت درآورد بدون این که هیچ گونه ارتباط علی با آن ذره داشته باشد.😳😉😒😏
@VillagePhysics
✅شما می توانید اسپین یک ذره را در یک نقطه اندازه گیری کنید و بلافاصله به صورت آنی اسپین یک ذره دیگر در کیلومترها آنطرف تر که تا قبل از اندازه گیری می توانست هر مقدار دلخواهی را اختیار کند، حالت مشخص و متعینی
به خود می گیرد. اندازه گیری شما از میان تمام حالت های احتمالی ای که یک ذره در کیلومترها آن طرف تر می توانست اختیار کند یکی را به
صورت قطعی انتخاب می کند بدون اینکه نور و یا هیچ علامت دیگری فرصت کرده باشد که در بین این دو اندازه گیری این فاصله را طی کرده باشد.
✅ امروزه با آزمایش های دقیق اپتیکی می توانیم فوتون هایی را تولید کنیم که در فاصله های بیش از ١۵٠کیلومتر از یکدیگر درهم تنیده باشند. این ویژگی که البته چنانکه بعدها خواهیم دید ناقص نسبیت خاص نیست یک ویژگی بسیار عمیق و رازآمیز دنیای کوانتومی است.
🌸 درسنامه وحید کریمی پور 🌸
🌿@VillagePhysics
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
✅ اطلاعات کوانتومی :
@VillagePhysics
تا قبل از سال های آغازین دهه آخر قرن بیستم، فیزیکدانان توجه خود را معطوف به تلاش برای درک این خصلت کرده بودند. شرودینگردر سال ١٩٣۵از این ویژگی به عنوان مهم ترین ویژگی کوانتومی نام برده بود. اینتشین، روزن و پودولسکی نیز در مقاله معروف خود در سال ١٩٣۵نخستین بار از این حالت ها استفاده کردند تا نشان بدهند مکانیک کوانتومی یک نظریه فیزیکی کامل نیست. تنها پس از شصت سال که توجه عموم فیزیکدانان معطوف به بررسی جنبه های معنایی درهم تنیدگی شده بود نخستین کاربردهای مهم و تکان دهنده درهم تنیدگی پدیدارشدند. نخست در سال ١٩٩١معلوم شد که از حالت های درهم تنیده می توان برای توزیع کوانتومی کلید برای رمزنگاری استفاده کرد وسپس در ١٩٩۵معلوم شد که می توان حالت کوانتومی ذرات را با سرعت نور از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال داد. اگر قبول کنیم که یک شئ
چیزی نیست جز حالت کوانتومی آن، این پدیده که به آن فرابرد کوانتومی ١٩می گوییم، در واقع نخستین نمونه از جابجایی اشیا با سرعت نور
خواهد بود. اینکه یک شی ماکروسکوپی را نیز بتوان با استفاده از این پدیده با سرعت نور جابجا کرد در حال حاضر به طور کامل دور از دسترس علم و فناوری است .
ما نمی دانیم که آیا یک شی بزرگتر مثل یک مولکول یا یک پروتئین یا یک موجود زنده مثل گربه یا انسان را نیز میتوان با سرعت نور جابجا کرد یا خیر. اخیرا نشان داده شده است که با طراحی یک آزمایش دو شکاف می توان طرح های تداخلی را حتی برای مولکولهایی به بزرگی فولرین یا C60مشاهده کرد. به عبارت دیگر مولکولهایی به این بزرگی می توانند در حالت برهم نهی قرار گیرند و از خودخاصیت دوگانه موج ذره نشان دهند.
✅اما این برهم نهی و خصلت کوانتومی تا به کجا ادامه پیدا می کند؟
✅آیا یک پروتئین ، یا سلول، یک گربه یایک انسان نیز می تواند در یک برهم نهی از حالت هایش قرار بگیرد؟
🌸 درسنامه وحید کریمی پور 🌸
🌿
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
@VillagePhysics
تا قبل از سال های آغازین دهه آخر قرن بیستم، فیزیکدانان توجه خود را معطوف به تلاش برای درک این خصلت کرده بودند. شرودینگردر سال ١٩٣۵از این ویژگی به عنوان مهم ترین ویژگی کوانتومی نام برده بود. اینتشین، روزن و پودولسکی نیز در مقاله معروف خود در سال ١٩٣۵نخستین بار از این حالت ها استفاده کردند تا نشان بدهند مکانیک کوانتومی یک نظریه فیزیکی کامل نیست. تنها پس از شصت سال که توجه عموم فیزیکدانان معطوف به بررسی جنبه های معنایی درهم تنیدگی شده بود نخستین کاربردهای مهم و تکان دهنده درهم تنیدگی پدیدارشدند. نخست در سال ١٩٩١معلوم شد که از حالت های درهم تنیده می توان برای توزیع کوانتومی کلید برای رمزنگاری استفاده کرد وسپس در ١٩٩۵معلوم شد که می توان حالت کوانتومی ذرات را با سرعت نور از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال داد. اگر قبول کنیم که یک شئ
چیزی نیست جز حالت کوانتومی آن، این پدیده که به آن فرابرد کوانتومی ١٩می گوییم، در واقع نخستین نمونه از جابجایی اشیا با سرعت نور
خواهد بود. اینکه یک شی ماکروسکوپی را نیز بتوان با استفاده از این پدیده با سرعت نور جابجا کرد در حال حاضر به طور کامل دور از دسترس علم و فناوری است .
ما نمی دانیم که آیا یک شی بزرگتر مثل یک مولکول یا یک پروتئین یا یک موجود زنده مثل گربه یا انسان را نیز میتوان با سرعت نور جابجا کرد یا خیر. اخیرا نشان داده شده است که با طراحی یک آزمایش دو شکاف می توان طرح های تداخلی را حتی برای مولکولهایی به بزرگی فولرین یا C60مشاهده کرد. به عبارت دیگر مولکولهایی به این بزرگی می توانند در حالت برهم نهی قرار گیرند و از خودخاصیت دوگانه موج ذره نشان دهند.
✅اما این برهم نهی و خصلت کوانتومی تا به کجا ادامه پیدا می کند؟
✅آیا یک پروتئین ، یا سلول، یک گربه یایک انسان نیز می تواند در یک برهم نهی از حالت هایش قرار بگیرد؟
🌸 درسنامه وحید کریمی پور 🌸
🌿
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
👍1
🍁 @VillagePhysics 🍁
🌱مهمترین معیار بسته بودن یک نظام وجود یک دسته اصول موضوع است که به صورت دقیق تنظیم شده بایکدیگر سازکار باشند واین اصول برمفاهیم وروابط منطقی میان آنها حکومت است.
میزان تطابق هرنظام اصول موضوعی را با واقعیت فقط از راه تجربه میتوان تعیین کرد وفقط درصورتی چنین نظامی را نظریه مینامیم که نماینده حوزه های وسعی از تجربه است.
🗣:ورنر هایزنبرگ🗣
🌾🍂
🍃🌺🍂 @VillagePhysics 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌸🌸🌸🌸
🌱مهمترین معیار بسته بودن یک نظام وجود یک دسته اصول موضوع است که به صورت دقیق تنظیم شده بایکدیگر سازکار باشند واین اصول برمفاهیم وروابط منطقی میان آنها حکومت است.
میزان تطابق هرنظام اصول موضوعی را با واقعیت فقط از راه تجربه میتوان تعیین کرد وفقط درصورتی چنین نظامی را نظریه مینامیم که نماینده حوزه های وسعی از تجربه است.
🗣:ورنر هایزنبرگ🗣
🌾🍂
🍃🌺🍂 @VillagePhysics 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌸🌸🌸🌸
Forwarded from PHYPO
Afshordi,_Niayesh;_Magueijo,_João.pdf
127.3 KB
PHYPO
Afshordi,_Niayesh;_Magueijo,_João.pdf
مقاله دکتر نیایش افشردی و تلاش برای حل مشکل افق در کیهانشناسی
🌸زبان اصلي🌸
🌸زبان اصلي🌸
iℏTalks |فیزیک پیشه ها
Photo
🌸کنفرانس کپنهاگ 1930
ردیف جلو گلاین . بور. هایزنبرگ.پاوئی (رفیق شش هایزنبرگ) .گاموف . لائداو. گرامرس
ردیف جلو گلاین . بور. هایزنبرگ.پاوئی (رفیق شش هایزنبرگ) .گاموف . لائداو. گرامرس
✅در بزرگترین آزمایش فیزیک کوانتومی دنیا شرکت کنید:
@VillagePhysics
این آزمایش که در دوازده آزمایشگاه مختلف دنیا به انجام می رسد، آزمودن ایده ی واقع گرایی محلی اینشتین را در دستور کار دارد. این ایده یکی از اصول بنیادی مکانیک کوانتومی به شمار میرود. تمام کاری که شما باید انجام دهید، انجام چند بازی علمی بصورت آنلاین است.
✅ شما با این کار به دانشمندان کمک می کنید تا آزمایش نابرابری بل را تکمیل نمایند
@VillagePhysics
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
http://thebigbelltest.org/#/home
@VillagePhysics
این آزمایش که در دوازده آزمایشگاه مختلف دنیا به انجام می رسد، آزمودن ایده ی واقع گرایی محلی اینشتین را در دستور کار دارد. این ایده یکی از اصول بنیادی مکانیک کوانتومی به شمار میرود. تمام کاری که شما باید انجام دهید، انجام چند بازی علمی بصورت آنلاین است.
✅ شما با این کار به دانشمندان کمک می کنید تا آزمایش نابرابری بل را تکمیل نمایند
@VillagePhysics
🌸💐🌿🍁❄️🍁🌾🌺🌻
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
http://thebigbelltest.org/#/home
iℏTalks |فیزیک پیشه ها
Video
🎥 سخنرانی دکتر کامران وفا هنگام دریافت جایزه پیشگامان علم
💢 همرا با زيرنويس فارسي
💢 همرا با زيرنويس فارسي
طبیعت چنان حساب سازی میکند که هرگز نمیتوانیم گیرش بیندازیم.بنا بر اصل ریچار فایمن برای حساب کردن درست احتمال یک رویداد باید کل رویداد را به وضوح تعریف کرد .بخصوص صورت اولیه و نهایی آزمایش.قبل و بعد از آزمایش به وسایل آزمایش نگاه کنیم وببینیم تغییر کردنه یا نه !درواقع ما دو بازیکنان داریم بزاریدمعرفی کنم
🌱 جناب فوتون👏🏻
🌱 جناب الکترون 👏🏻
الکترون درسال 1895 به صورت یک ذره کشف شد میتوانیم الکترون را بشماریم میتوانیم یکشان را بگذاریم روی یک قطره روغن وبار الکتریکی اش را بسنجیم
بعد از کشف الکترون عده ای فکر کردند اتم ها مثل منظومه شمسی است ک بخش سنگین ان هسته است
✅لویی دریافت ک یک جور خصلت موجی به الکترون وابسته است.
خیلی زود جرمر و دیویسن بلور نیکلرا با الکترون بمب باران کردن ونشان دادن ک آن ها هم در زاویه های عجیب و غریب برمیگردند. که از رابطه دوبروی بدست میاد.
نکته جالب اینجاست اول معلوم شد ک الکترون ذره است وبعد خصلت موجی آن کشف شد.
برخلاف ک نیوتن فکر میکرد نور ذره ای است (کورپوسکولوم است) نور ایتدا معلوم شد موجی استو خصلت ذره اش بعدا کشف شد
@VillagePhysics
اینطور ک پیداست همه ذرات طبیعت -کورارک ها گلوئن ها نوترینوها و ذرات نظیرشان چنین رفتار کوانتوم مکانیکی ای دارنددو بازیکن در سه بازی سه بازی به این اسم ها
1⃣رفتن فوتون از یک نقطه به نقطه دیگر.
2⃣رفتن الکترون ازیک نقطه به نقطهدیگر
3⃣گسیل یا جذب شدن یک فوتون توسط یک الکترون
که اولین قانون بنیادی فیزیک رفتن قوتون از یک نقطه به نقطه دیگره که این کل اپتیکو توضیح میده واپتیک تمامی نظریه نوردومین که برای الکترودینامیک کوانتومی بنیادی است این است رفتن الکترون از یک نقطه به نقطه دیگرکه فرض میکنیم این الکترون بی قطبیش است چیزی ک به اون اپسین صفر میگیم.
✅ ک الکترون ها یک جور قطبیش دارند چیز خاصی اضافه نمیشه جز کمی پیچدیگی در فرمولات
سومیش اینه گسیل یا جذب فوتون توسط یک الکترون ای دو هیچ فرقی ندارند میتونید اسمشو پیوند بزارید😍
که نمودارش همون نمودار های فایمن است.
برای گسیل یا جذب یک فوتون فرمول پیچیده نیست درواقع به هیچ چیز بستگی ندارد فقط یک عدد است
که فایمن اونو jمینامه که مقدارش0.1- کوچک کردن به تقریبا یک دهم ویک نیم چرخش
✅ کپی با ذکر منبع مجاز است
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
🌱 جناب فوتون👏🏻
🌱 جناب الکترون 👏🏻
الکترون درسال 1895 به صورت یک ذره کشف شد میتوانیم الکترون را بشماریم میتوانیم یکشان را بگذاریم روی یک قطره روغن وبار الکتریکی اش را بسنجیم
بعد از کشف الکترون عده ای فکر کردند اتم ها مثل منظومه شمسی است ک بخش سنگین ان هسته است
✅لویی دریافت ک یک جور خصلت موجی به الکترون وابسته است.
خیلی زود جرمر و دیویسن بلور نیکلرا با الکترون بمب باران کردن ونشان دادن ک آن ها هم در زاویه های عجیب و غریب برمیگردند. که از رابطه دوبروی بدست میاد.
نکته جالب اینجاست اول معلوم شد ک الکترون ذره است وبعد خصلت موجی آن کشف شد.
برخلاف ک نیوتن فکر میکرد نور ذره ای است (کورپوسکولوم است) نور ایتدا معلوم شد موجی استو خصلت ذره اش بعدا کشف شد
@VillagePhysics
اینطور ک پیداست همه ذرات طبیعت -کورارک ها گلوئن ها نوترینوها و ذرات نظیرشان چنین رفتار کوانتوم مکانیکی ای دارنددو بازیکن در سه بازی سه بازی به این اسم ها
1⃣رفتن فوتون از یک نقطه به نقطه دیگر.
2⃣رفتن الکترون ازیک نقطه به نقطهدیگر
3⃣گسیل یا جذب شدن یک فوتون توسط یک الکترون
که اولین قانون بنیادی فیزیک رفتن قوتون از یک نقطه به نقطه دیگره که این کل اپتیکو توضیح میده واپتیک تمامی نظریه نوردومین که برای الکترودینامیک کوانتومی بنیادی است این است رفتن الکترون از یک نقطه به نقطه دیگرکه فرض میکنیم این الکترون بی قطبیش است چیزی ک به اون اپسین صفر میگیم.
✅ ک الکترون ها یک جور قطبیش دارند چیز خاصی اضافه نمیشه جز کمی پیچدیگی در فرمولات
سومیش اینه گسیل یا جذب فوتون توسط یک الکترون ای دو هیچ فرقی ندارند میتونید اسمشو پیوند بزارید😍
که نمودارش همون نمودار های فایمن است.
برای گسیل یا جذب یک فوتون فرمول پیچیده نیست درواقع به هیچ چیز بستگی ندارد فقط یک عدد است
که فایمن اونو jمینامه که مقدارش0.1- کوچک کردن به تقریبا یک دهم ویک نیم چرخش
✅ کپی با ذکر منبع مجاز است
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
@villagephysics
در این نمودار فاینمن زوج الکترون و پوزیترون نابود میشوند و یک زوج کوارک و پاد کوارک تولید میشوند به همراه تابش یک گلوئون .
در این نمودار فاینمن زوج الکترون و پوزیترون نابود میشوند و یک زوج کوارک و پاد کوارک تولید میشوند به همراه تابش یک گلوئون .
✅ قسمت اول :
متن سخنرانی از
✅James Beacham
Experimental particle physicist😍
✅How we explore unanswered questions in physics
موضوعی درمورد فیزیک هست که از زمان بچگی من فکرم رو درگیر کرده. و مربوط میشه به سوالی که دانشمندان ۱۰۰ ساله که مطرحاش میکنند، بدون هیچ پاسخی، چطور کوچکترین ذرات طبیعت، ذرات دنیای کوانتوم، به وسیلهی جاذبه در کنار بزرگترینهای طبیعت — سیارهها و ستارهها و کهکشانها قرار میگیرند؟ در کودکی، من با این سوالها گیج میشدم. با میکروسکوپها و الکترومغناطیس وقتم رو میگذروندم، و درمورد نیروهای ذرات مطالعه میکردم و درمورد مکانیک کوانتومی و متحیر میشدم که چطور این تعاریف با مشاهدات ما هماهنگ هستند. بعد به ستارهها نگاه کردم، و درمورد این خوندم که چقدر خوب گرانش رو میشناسیم، و با اطمینان فکر میکردم، باید راه زیرکانهای باشه که این دو سیستم رو ربط بده. اما چنین راهی نیست. و در کتابها نوشتهاند، آره، ما خیلی زیاد در مورد این دو دنیای متفاوت اطلاع داریم، اما وقتی سعی میکنیم از لحاظ ریاضی پیوندشون بدیم همه چیز خراب میشه. و به مدت ۱۰۰ سال، هیچ یک از ایدههای ما برای حل کردن این فاجعهی اساسی در فیزیک، با شواهد همراه نبودهاند. و برای طفلی که من بودم — جیمز کوچولوی کنجکاو و شکاک — این پاسخی به شدت غیرقابل باور بود. خوب، من هنوزم اون طفل شکاک هستم. به زمان حال بازگردیم در دسامبر سال ۲۰۱۵، وقتی خودم رو در وسط دنیای فیزیک وارونه شده پیدا کردم. همهاش از زمانی شروع شد که ما در سرن چیز عجیبی در اطلاعاتمان دیدیم: اشارهای به یک ذرهی جدید، سرنخی از یک پاسخ احتمالی خارقالعاده برای آن سوال. خوب من هنوز هم همان طفل کنجکاوم فکر کنم، ولی حالا یک شکارچی ذرات هم هستم. من یک فیزیکدان عضو برخورد دهندهی بزرگ هادرونی (الاچسی) در سرن هستم، بزرگترین سازهی علمی که تاکنون ساخته شده. این شتاب دهنده یک تونل ۲۷ کیلومتری است در مرز فرانسه و سوئیس در عمق ۱۰۰ متری زمین. و در این تونل، ما از مغناطیسهای ابررسانایی که سردتر از عمق فضا است برای شتاب دادن به پروتونها تا حد سرعت نور استفاده میکنیم و میلیونها بار در ثانیه به هم میکوبیمشان، بعد بقایای این برخوردها را جمع میکنیم برای جستجوی ذرات بنیادی کشف نشده و جدید. طراحی و ساخت اون دهها سال وقت برده با تلاش هزاران فیزیکدان از سراسر جهان، و در تابستان سال ۲۰۱۵، داشتیم سخت کار میکردیم که الاچسی رو برسونیم به بالاترین انرژی که انسان تا بحال در یک برخورد دهنده به کار برده. حالا، انرژی بیشتر مهم است چون برای ذرات یک همارزی هست بین انرژی و جرم ذره، و جرم تنها یک عدد است که توسط طبیعت بیان میشه. برای کشف ذرات جدید، باید به این اعداد بزرگتر دست پیدا کنیم. و برای این کار، باید برخورد دهندهی بزرگتر و با انرژی بالاتری بسازیم، و بزرگترین و پر انرژیترین برخورد دهنده در دنیا برخورد دهنده بزرگ هادرونی است. و بعدش، پروتونها رو میلیونها میلیارد بار برخورد میدهیم، و این اطلاعات رو به آرامی طی چندین و چند ماه جمعآوری میکنیم. و بعد ذرات جدید شاید به صورت موجهایی در اطلاعات ما ظاهر شوند — تغییری کوچکتر از آنچه فکرش را کنید، چند نقطهی اطلاعاتی کوچک که یک خط صاف را ناصاف میکنند. مثلاً این موج، بعد از ماهها اطلاعاتگیری در سال ۲۰۱۲، به کشف ذرات هیگز — بوزون هیگز — و به یک جایزه نوبل به خاطر تأیید وجودش انجامید.
منبع :TED
✅✅ ادامه دارد
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
متن سخنرانی از
✅James Beacham
Experimental particle physicist😍
✅How we explore unanswered questions in physics
موضوعی درمورد فیزیک هست که از زمان بچگی من فکرم رو درگیر کرده. و مربوط میشه به سوالی که دانشمندان ۱۰۰ ساله که مطرحاش میکنند، بدون هیچ پاسخی، چطور کوچکترین ذرات طبیعت، ذرات دنیای کوانتوم، به وسیلهی جاذبه در کنار بزرگترینهای طبیعت — سیارهها و ستارهها و کهکشانها قرار میگیرند؟ در کودکی، من با این سوالها گیج میشدم. با میکروسکوپها و الکترومغناطیس وقتم رو میگذروندم، و درمورد نیروهای ذرات مطالعه میکردم و درمورد مکانیک کوانتومی و متحیر میشدم که چطور این تعاریف با مشاهدات ما هماهنگ هستند. بعد به ستارهها نگاه کردم، و درمورد این خوندم که چقدر خوب گرانش رو میشناسیم، و با اطمینان فکر میکردم، باید راه زیرکانهای باشه که این دو سیستم رو ربط بده. اما چنین راهی نیست. و در کتابها نوشتهاند، آره، ما خیلی زیاد در مورد این دو دنیای متفاوت اطلاع داریم، اما وقتی سعی میکنیم از لحاظ ریاضی پیوندشون بدیم همه چیز خراب میشه. و به مدت ۱۰۰ سال، هیچ یک از ایدههای ما برای حل کردن این فاجعهی اساسی در فیزیک، با شواهد همراه نبودهاند. و برای طفلی که من بودم — جیمز کوچولوی کنجکاو و شکاک — این پاسخی به شدت غیرقابل باور بود. خوب، من هنوزم اون طفل شکاک هستم. به زمان حال بازگردیم در دسامبر سال ۲۰۱۵، وقتی خودم رو در وسط دنیای فیزیک وارونه شده پیدا کردم. همهاش از زمانی شروع شد که ما در سرن چیز عجیبی در اطلاعاتمان دیدیم: اشارهای به یک ذرهی جدید، سرنخی از یک پاسخ احتمالی خارقالعاده برای آن سوال. خوب من هنوز هم همان طفل کنجکاوم فکر کنم، ولی حالا یک شکارچی ذرات هم هستم. من یک فیزیکدان عضو برخورد دهندهی بزرگ هادرونی (الاچسی) در سرن هستم، بزرگترین سازهی علمی که تاکنون ساخته شده. این شتاب دهنده یک تونل ۲۷ کیلومتری است در مرز فرانسه و سوئیس در عمق ۱۰۰ متری زمین. و در این تونل، ما از مغناطیسهای ابررسانایی که سردتر از عمق فضا است برای شتاب دادن به پروتونها تا حد سرعت نور استفاده میکنیم و میلیونها بار در ثانیه به هم میکوبیمشان، بعد بقایای این برخوردها را جمع میکنیم برای جستجوی ذرات بنیادی کشف نشده و جدید. طراحی و ساخت اون دهها سال وقت برده با تلاش هزاران فیزیکدان از سراسر جهان، و در تابستان سال ۲۰۱۵، داشتیم سخت کار میکردیم که الاچسی رو برسونیم به بالاترین انرژی که انسان تا بحال در یک برخورد دهنده به کار برده. حالا، انرژی بیشتر مهم است چون برای ذرات یک همارزی هست بین انرژی و جرم ذره، و جرم تنها یک عدد است که توسط طبیعت بیان میشه. برای کشف ذرات جدید، باید به این اعداد بزرگتر دست پیدا کنیم. و برای این کار، باید برخورد دهندهی بزرگتر و با انرژی بالاتری بسازیم، و بزرگترین و پر انرژیترین برخورد دهنده در دنیا برخورد دهنده بزرگ هادرونی است. و بعدش، پروتونها رو میلیونها میلیارد بار برخورد میدهیم، و این اطلاعات رو به آرامی طی چندین و چند ماه جمعآوری میکنیم. و بعد ذرات جدید شاید به صورت موجهایی در اطلاعات ما ظاهر شوند — تغییری کوچکتر از آنچه فکرش را کنید، چند نقطهی اطلاعاتی کوچک که یک خط صاف را ناصاف میکنند. مثلاً این موج، بعد از ماهها اطلاعاتگیری در سال ۲۰۱۲، به کشف ذرات هیگز — بوزون هیگز — و به یک جایزه نوبل به خاطر تأیید وجودش انجامید.
منبع :TED
✅✅ ادامه دارد
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
👍1
✅ قسمت دوم :
@villagephysics
و این پرش انرژی در سال ۲۰۱۵ بیانگر بهترین شانسی بود که تا به حال نوع بشر داشته در کشف ذرات — پاسخهای تازه به این سوالهای طولانی مدت، چون تقریباً دو برابر انرژی بیشتری صرف آن کردیم زمانیکه ذرات بوزون هیگز را کشف کردیم. خیلی از همکاران من تمام ساعات کارشان را به خاطر این لحظه کار کرده بودند، و راستش، برای طفل کنجکاوم، این لحظهای بود که تمام عمرم منتظرش بودم. پس سال ۲۰۱۵ بزنگاهش بود. حالا ژوئن سال ۲۰۱۵ دوباره الاچسی روشن شد. من و همکارانم نفسمون رو حبس کرده و ناخنهامون رو میساییدیم. و بالاخره شاهد اولین برخورد پروتونها بودیم در این بالاترین انرژی تاریخ. تشویق، شامپاین، جشن. مرحلهی مهمی از علم بود، و نمیدانستیم چه چیزی در این اطلاعات جدید پیدا خواهیم کرد. و چند هفته بعدش، یک موج پیدا کردیم. برجستگی بزرگی نبود، اما اونقدری بزرگ بود که خم به ابروهاتون بیارید. ولی در نسبتی یک به ۱۰ در بالابردن ابروها، اگر ۱۰ نشانگر کشف ذرهی جدیدی باشه، این ابرو از درجهی ۴ بلند شد. (خنده تماشاگران) من ساعتها، روزها، هفتهها در جلسههای محرمانه گذراندم، در بحث با همکارانم سر این موج کوچک، عقب جلو کردنش با بیرحمترین چوبهای آزمایشگرمون که ببینیم آیا بررسی بیشتر رو طاقت میاره. اما بعد از ماهها کار بیقرارانه — خوابیدن در دفتر کارمون و نرفتن به خونه، خوردن شکلات به جای شام، پارچ پارچ قهوه خوردن — فیزیکدانها ماشینهای تبدیل قهوه به نمودار هستند — (خنده تماشاگران) این موج کوچک از جاش تکان نخورد.
پس بعد از چند ماه، موج کوچکمان را با یک پیام روشن به دنیا ارائه دادیم: این موج کوچک جالب هست اما قطعی نیست، پس بیایید حواسمان به آن باشد تا اطلاعات جدید برسد. بنابراین سعی داشتیم شدیداً در قبال آن خونسرد باشیم. اما دنیا راه خودش رو رفت. خبرگزاریها عاشقاش شدند. مردم میگفتن این اونها رو متوجه موج کوچکی کرده که راه کشف بوزن هیگز رو نشونشون میده. بهتر از اون، همکاران نظریهپرداز من — عاشق همکاران نظریهپردازم هستم — همکاران نظریهپرداز من ۵۰۰ مقاله در مورد این موجک نوشتند. (خنده تماشاگران) دنیای فیزیک ذرات از این رو به اون رو شد. اما چه چیزی در این موج خاص بود که باعث شد هزاران فیزیکدان با هم سر از پای خود نشناسند؟ این موج کوچک خاص بود. این موج کوچک میگفت که ما به طور غیر منتظرهای شاهد تعداد زیادی برخورد بودیم که بقایای آنها فقط از دو فوتون تشکیل شده، دو ذرهی نور. و این کمیابه. برخورد ذرهها مثل برخورد خودروها نیست. قانونهاشون فرق داره. وقتی دو ذره تقریبا با سرعت نور به هم برخورد میکنن، وارد دنیای کوانتوم میشیم. و در دنیای کوانتوم، این دو ذره به ندرت میتوانند ذرهای جدید بسازند که برای کسری از ثانیه ماندگار شود قبل از اینکه به ذرات دیگری تجزیه شده و جذب آشکارساز ما بشود. تصادف خودروها را در نظر بگیرید که بر اثر برخورد ناپدید شوند، و یک دوچرخه به جایشان ظاهر شود — (خنده تماشاگران) بعدش دوچرخه منفجر شده و به دو تخته اسکیت تبدیل شود، که به آشکارساز ما برسد. (خنده تماشاگران) با امید، نه با یقین. خیلی گرانقیمتاند
منبع :TED
✅✅ ادامه دارد
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
@villagephysics
و این پرش انرژی در سال ۲۰۱۵ بیانگر بهترین شانسی بود که تا به حال نوع بشر داشته در کشف ذرات — پاسخهای تازه به این سوالهای طولانی مدت، چون تقریباً دو برابر انرژی بیشتری صرف آن کردیم زمانیکه ذرات بوزون هیگز را کشف کردیم. خیلی از همکاران من تمام ساعات کارشان را به خاطر این لحظه کار کرده بودند، و راستش، برای طفل کنجکاوم، این لحظهای بود که تمام عمرم منتظرش بودم. پس سال ۲۰۱۵ بزنگاهش بود. حالا ژوئن سال ۲۰۱۵ دوباره الاچسی روشن شد. من و همکارانم نفسمون رو حبس کرده و ناخنهامون رو میساییدیم. و بالاخره شاهد اولین برخورد پروتونها بودیم در این بالاترین انرژی تاریخ. تشویق، شامپاین، جشن. مرحلهی مهمی از علم بود، و نمیدانستیم چه چیزی در این اطلاعات جدید پیدا خواهیم کرد. و چند هفته بعدش، یک موج پیدا کردیم. برجستگی بزرگی نبود، اما اونقدری بزرگ بود که خم به ابروهاتون بیارید. ولی در نسبتی یک به ۱۰ در بالابردن ابروها، اگر ۱۰ نشانگر کشف ذرهی جدیدی باشه، این ابرو از درجهی ۴ بلند شد. (خنده تماشاگران) من ساعتها، روزها، هفتهها در جلسههای محرمانه گذراندم، در بحث با همکارانم سر این موج کوچک، عقب جلو کردنش با بیرحمترین چوبهای آزمایشگرمون که ببینیم آیا بررسی بیشتر رو طاقت میاره. اما بعد از ماهها کار بیقرارانه — خوابیدن در دفتر کارمون و نرفتن به خونه، خوردن شکلات به جای شام، پارچ پارچ قهوه خوردن — فیزیکدانها ماشینهای تبدیل قهوه به نمودار هستند — (خنده تماشاگران) این موج کوچک از جاش تکان نخورد.
پس بعد از چند ماه، موج کوچکمان را با یک پیام روشن به دنیا ارائه دادیم: این موج کوچک جالب هست اما قطعی نیست، پس بیایید حواسمان به آن باشد تا اطلاعات جدید برسد. بنابراین سعی داشتیم شدیداً در قبال آن خونسرد باشیم. اما دنیا راه خودش رو رفت. خبرگزاریها عاشقاش شدند. مردم میگفتن این اونها رو متوجه موج کوچکی کرده که راه کشف بوزن هیگز رو نشونشون میده. بهتر از اون، همکاران نظریهپرداز من — عاشق همکاران نظریهپردازم هستم — همکاران نظریهپرداز من ۵۰۰ مقاله در مورد این موجک نوشتند. (خنده تماشاگران) دنیای فیزیک ذرات از این رو به اون رو شد. اما چه چیزی در این موج خاص بود که باعث شد هزاران فیزیکدان با هم سر از پای خود نشناسند؟ این موج کوچک خاص بود. این موج کوچک میگفت که ما به طور غیر منتظرهای شاهد تعداد زیادی برخورد بودیم که بقایای آنها فقط از دو فوتون تشکیل شده، دو ذرهی نور. و این کمیابه. برخورد ذرهها مثل برخورد خودروها نیست. قانونهاشون فرق داره. وقتی دو ذره تقریبا با سرعت نور به هم برخورد میکنن، وارد دنیای کوانتوم میشیم. و در دنیای کوانتوم، این دو ذره به ندرت میتوانند ذرهای جدید بسازند که برای کسری از ثانیه ماندگار شود قبل از اینکه به ذرات دیگری تجزیه شده و جذب آشکارساز ما بشود. تصادف خودروها را در نظر بگیرید که بر اثر برخورد ناپدید شوند، و یک دوچرخه به جایشان ظاهر شود — (خنده تماشاگران) بعدش دوچرخه منفجر شده و به دو تخته اسکیت تبدیل شود، که به آشکارساز ما برسد. (خنده تماشاگران) با امید، نه با یقین. خیلی گرانقیمتاند
منبع :TED
✅✅ ادامه دارد
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
🌸 @VillagePhysics
آنچه ما آن را فیزیک می نامیم،خود طبیعت نیست،تصویری از طبیعت است تحت یک الگوی ریاضی...
این اصلی است که کمتر کسی به آن توجه میکند....
دلیل این پدیده مشخص است،در واقع ما با استفاده از ریاضیات الگوهایی برای بیان کارکرد پدیده های مختلف میسازیم،این تنها یک الگو است،نه خود حقیقت پدیده.....
الگوهای ما تاکنون جهانی مشخص با مختصاتی معین را به ما میشناساند،آیا این الگو همان تصویر جهان است؟
تنها راه اثبات این است که مشخص کنیم یکتایی نظریه را...
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃
آنچه ما آن را فیزیک می نامیم،خود طبیعت نیست،تصویری از طبیعت است تحت یک الگوی ریاضی...
این اصلی است که کمتر کسی به آن توجه میکند....
دلیل این پدیده مشخص است،در واقع ما با استفاده از ریاضیات الگوهایی برای بیان کارکرد پدیده های مختلف میسازیم،این تنها یک الگو است،نه خود حقیقت پدیده.....
الگوهای ما تاکنون جهانی مشخص با مختصاتی معین را به ما میشناساند،آیا این الگو همان تصویر جهان است؟
تنها راه اثبات این است که مشخص کنیم یکتایی نظریه را...
🌸 @VillagePhysics
🌿💐💐🌺🌻🌹🌾🍁🍃