Forwarded from اتچ بات
✅ @mathlovers ✅
📘Olympiad Articles📄
A Collection of 30
Nice and Useful
Geometry Articles
from
the
Mathematical Reflections
Magazine
from 2008 to 2019
✍ by:
Masters of Olympiad Geometry
❗️ترجمه تعدادی از این مقالات در کانال وجود دارد
و
💫ترجمه جدیدترین مقاله نیز ظرف روزهای آتی در کانال قرار خواهد گرفت💫
❗️ با سپاس فراوان از آقای مهران محمود زاده❗️
🏆مفید برای مراحل نهایی و جهانی🏆
🏆 Good for National Contests & IMO🏆
✅ @mathlovers ✅
👇👇👇
📘Olympiad Articles📄
A Collection of 30
Nice and Useful
Geometry Articles
from
the
Mathematical Reflections
Magazine
from 2008 to 2019
✍ by:
Masters of Olympiad Geometry
❗️ترجمه تعدادی از این مقالات در کانال وجود دارد
و
💫ترجمه جدیدترین مقاله نیز ظرف روزهای آتی در کانال قرار خواهد گرفت💫
❗️ با سپاس فراوان از آقای مهران محمود زاده❗️
🏆مفید برای مراحل نهایی و جهانی🏆
🏆 Good for National Contests & IMO🏆
✅ @mathlovers ✅
👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
✅ @mathlovers ✅
📋🔅ترجمه مقاله🔅📄
"درباره یک مرکز خاص از تشابه مارپیچی"
✍: اثر
ژافه باکا
💢 از شماره ١ سال ٢٠١٩ مجله
Mathematical Reflections
💢 ١١ صفحه
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🕯به یاد🕯
#بابک_فرزاد
و
#امین_جعفریان
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#هندسه
#Persian_Translation
🏆مفید برای مراحل نهایی و جهانی🏆
‼️لطفا برای دیگران هم بفرستید‼️
✅ @mathlovers ✅
👇👇👇
📋🔅ترجمه مقاله🔅📄
"درباره یک مرکز خاص از تشابه مارپیچی"
✍: اثر
ژافه باکا
💢 از شماره ١ سال ٢٠١٩ مجله
Mathematical Reflections
💢 ١١ صفحه
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🕯به یاد🕯
#بابک_فرزاد
و
#امین_جعفریان
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#هندسه
#Persian_Translation
🏆مفید برای مراحل نهایی و جهانی🏆
‼️لطفا برای دیگران هم بفرستید‼️
✅ @mathlovers ✅
👇👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from Mathematics Association
◾️امروز ۲۱ سال از سانحه دلخراش فوت شش نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف در سانحه سقوط اتوبوس حامل دانشجویان دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره زال می گذرد.
زنده یاد مریم میرزاخانی مشهورترین چهرهای بود که از آن حادثه تلخ جان سالم بهدر برد تا ۱۷ سال بعد به عنوان نخستین ریاضیدان زن تاریخ و نخستین ریاضیدان ایرانی موفق به کسب مدال فیلدز – عالی ترین جایزه در رشته ریاضیات – شود.
بازخوانی این حادثه تلخ، بهانه ای است برای یادکرد و بزرگداشت نخبگان جوانی که امید می رفت تا قله های رفیع علمی ایران و جهان صعود کنند اما دست تقدیر، بی رحمانه مجال رویش و درخشش علمی را از آنها گرفت. باشد که بزرگداشت یاد و خاطره آنها، مرهمی باشد بر دلتنگی جانکاه خانواده ها و دوستان آنها.
همزمان با برگزاري بيست و دومين دوره مسابقات رياضي دانشجويي، نخستين سمينار دانشجويي رياضي نيز از بيست و دوم تا بيست و پنجم اسفندماه سال ۱۳۷۶ در دانشگاه چمران اهواز برگزار شد.
۲۹ نفر از دانشجویان دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف هم به سرپرستی مجتبی مهرآبادی با ارائه ۱۵ مقاله در این سمینار شرکت کردند. اعضای تیم سه نفره دانشگاه صنعتی شریف، مریم میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی در بخش مسابقه موفق به کسب عنوان اول تیمی شدند.
پس از پایان سمینار، اتوبوس حامل ۲۷ نفر از دانشجویان دانشگاه، اهواز را به مقصد همدان و سپس تهران ترک کرد.
ساعت ۲٫۵ بامداد بیست و ششم اسفندماه، اتوبوس در محور اندیمشک – پل دختر در محلی به نام پل تنگ از جاده خارج شد و از ارتفاع شش متری سقوط کرد.
در اين سانحه دلخراش، متاسفانه دو راننده و هفت نفر از مسافران شامل شش دانشجوي نخبه رياضي دانشگاه صنعتي شريف ـ آرمان بهراميان (ورودي ۷۵)، رضا صادقي، عليرضا سايهبان و علي حيدري (ورودي ۷۴)، فريد كابلي (ورودي ۷۶ كارشناسي ارشد) و مجتبي مهرآبادي (دانشجوي دكتری) ـ و همچنين يك دانشجوي دانشگاه تهران (مرتضي رضايي)، جان باختند.
مصدومان و مجروحان اين سانحه، در مدت كمتر از يك ساعت توسط وسايل نقليه عبوري به بيمارستان انديمشك انتقال يافتند.
پس از تماس دكتر تابش، رييس دانشكده با دفتر رييس جمهوري و انجام هماهنگيها، امكانات لازم در انديمشك، در اختيار مصدومان قرار گرفته، پنج تن از دانشجويان نيز به دليل احتمال ضربه مغزي، به بيمارستان اهواز منتقل شدند. با همكاري نيروي هوايي ارتش، دانشجويان، نيمه شب همان روز در دو نوبت با هواپيماهاي نظامي به تهران انتقال يافتند. وزارت بهداشت و دانشگاه تهران نيز امكان بستري شدن سريع آنان را فراهم آورد.
پيكرهاي درگذشتگان اين واقعه نيز روز بيست و هفتم اسفندماه با حضور گسترده دانشگاهيان در دانشگاه صنعتي شريف تشييع شد.
تعدادی از دانشجویانی که از این حادثه تلخ جان سالم به در بردند چند هفته بعد در گفت و گو با نشریه دانشجویان دانشگاه به روایت سانحه مرگبار بامداد ۲۶ اسفند پرداختند. مریم میرزاخانی هم در این مصاحبه بخشی از مشاهدات خود پیش و بعد از حادثه را چنین روایت کرده است:
«داشتم فکر می کردم شاید دیگر کارون را نبینم، پشت سر ما، حیدری و حسام سه تار می زدند، ما صندلی ها را خوابانده بودیم و گوش می دادیم، حیدری آواز می خواند و من به تنها چیزی که فکر نمی کردم این بود که دفعه بعد سه تار را شکسته ببینم و … نفهمیدم چه طور خوابم برد.
تا قبل از ۲ نیمه شب همه چیز به خوبی پیش می رفت. اتفاق درست لحظه ای رخ داد که همه ما احساس می کردیم خوشبختیم و به همه آن چه که می خواهیم رسیده ایم.»
«توی بیمارستان فهمیدم وضعیت چندان خوب نیست. بچه ها، آه و ناله می کردند. از حال بقیه خبر نداشتم تمام تلاشم را می کردم که افراد بیشتری را ببینم. با دیدن هرکس در هر وضعیتی خوشحال می شدم که زنده است.
وقتی مرا برای سونوگرافی و عکسبرداری می بردند دکتر به پرستار می گفت ۹ نفر مرده اند. من جبهه گرفتم که نه، غیرممکن است اما پرستار گفت ما خودمان بردیمشان سردخانه و من ساکت شدم.
باز هم نمی دانستم چه کسانی فوت کرده اند فقط می دانستم ۹ نفر هستند. تک تک بچه ها را جای فوت شده ها می گذاشتم و خاطرات مشترکمان و آخرین تصویری را از آنها در ذهنم بود مرور می کردم و فکر می کردم از دست دادن هرکدامشان چه قدر مشکل است و چه قدر دوستشان دارم. حالا که بچه ها را توی دانشگاه می بینم احساس می کنم خدا دوباره آنها را به من بازگردانده است.»
منبع :دیده بان علم ایران
@qomat
زنده یاد مریم میرزاخانی مشهورترین چهرهای بود که از آن حادثه تلخ جان سالم بهدر برد تا ۱۷ سال بعد به عنوان نخستین ریاضیدان زن تاریخ و نخستین ریاضیدان ایرانی موفق به کسب مدال فیلدز – عالی ترین جایزه در رشته ریاضیات – شود.
بازخوانی این حادثه تلخ، بهانه ای است برای یادکرد و بزرگداشت نخبگان جوانی که امید می رفت تا قله های رفیع علمی ایران و جهان صعود کنند اما دست تقدیر، بی رحمانه مجال رویش و درخشش علمی را از آنها گرفت. باشد که بزرگداشت یاد و خاطره آنها، مرهمی باشد بر دلتنگی جانکاه خانواده ها و دوستان آنها.
همزمان با برگزاري بيست و دومين دوره مسابقات رياضي دانشجويي، نخستين سمينار دانشجويي رياضي نيز از بيست و دوم تا بيست و پنجم اسفندماه سال ۱۳۷۶ در دانشگاه چمران اهواز برگزار شد.
۲۹ نفر از دانشجویان دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف هم به سرپرستی مجتبی مهرآبادی با ارائه ۱۵ مقاله در این سمینار شرکت کردند. اعضای تیم سه نفره دانشگاه صنعتی شریف، مریم میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی در بخش مسابقه موفق به کسب عنوان اول تیمی شدند.
پس از پایان سمینار، اتوبوس حامل ۲۷ نفر از دانشجویان دانشگاه، اهواز را به مقصد همدان و سپس تهران ترک کرد.
ساعت ۲٫۵ بامداد بیست و ششم اسفندماه، اتوبوس در محور اندیمشک – پل دختر در محلی به نام پل تنگ از جاده خارج شد و از ارتفاع شش متری سقوط کرد.
در اين سانحه دلخراش، متاسفانه دو راننده و هفت نفر از مسافران شامل شش دانشجوي نخبه رياضي دانشگاه صنعتي شريف ـ آرمان بهراميان (ورودي ۷۵)، رضا صادقي، عليرضا سايهبان و علي حيدري (ورودي ۷۴)، فريد كابلي (ورودي ۷۶ كارشناسي ارشد) و مجتبي مهرآبادي (دانشجوي دكتری) ـ و همچنين يك دانشجوي دانشگاه تهران (مرتضي رضايي)، جان باختند.
مصدومان و مجروحان اين سانحه، در مدت كمتر از يك ساعت توسط وسايل نقليه عبوري به بيمارستان انديمشك انتقال يافتند.
پس از تماس دكتر تابش، رييس دانشكده با دفتر رييس جمهوري و انجام هماهنگيها، امكانات لازم در انديمشك، در اختيار مصدومان قرار گرفته، پنج تن از دانشجويان نيز به دليل احتمال ضربه مغزي، به بيمارستان اهواز منتقل شدند. با همكاري نيروي هوايي ارتش، دانشجويان، نيمه شب همان روز در دو نوبت با هواپيماهاي نظامي به تهران انتقال يافتند. وزارت بهداشت و دانشگاه تهران نيز امكان بستري شدن سريع آنان را فراهم آورد.
پيكرهاي درگذشتگان اين واقعه نيز روز بيست و هفتم اسفندماه با حضور گسترده دانشگاهيان در دانشگاه صنعتي شريف تشييع شد.
تعدادی از دانشجویانی که از این حادثه تلخ جان سالم به در بردند چند هفته بعد در گفت و گو با نشریه دانشجویان دانشگاه به روایت سانحه مرگبار بامداد ۲۶ اسفند پرداختند. مریم میرزاخانی هم در این مصاحبه بخشی از مشاهدات خود پیش و بعد از حادثه را چنین روایت کرده است:
«داشتم فکر می کردم شاید دیگر کارون را نبینم، پشت سر ما، حیدری و حسام سه تار می زدند، ما صندلی ها را خوابانده بودیم و گوش می دادیم، حیدری آواز می خواند و من به تنها چیزی که فکر نمی کردم این بود که دفعه بعد سه تار را شکسته ببینم و … نفهمیدم چه طور خوابم برد.
تا قبل از ۲ نیمه شب همه چیز به خوبی پیش می رفت. اتفاق درست لحظه ای رخ داد که همه ما احساس می کردیم خوشبختیم و به همه آن چه که می خواهیم رسیده ایم.»
«توی بیمارستان فهمیدم وضعیت چندان خوب نیست. بچه ها، آه و ناله می کردند. از حال بقیه خبر نداشتم تمام تلاشم را می کردم که افراد بیشتری را ببینم. با دیدن هرکس در هر وضعیتی خوشحال می شدم که زنده است.
وقتی مرا برای سونوگرافی و عکسبرداری می بردند دکتر به پرستار می گفت ۹ نفر مرده اند. من جبهه گرفتم که نه، غیرممکن است اما پرستار گفت ما خودمان بردیمشان سردخانه و من ساکت شدم.
باز هم نمی دانستم چه کسانی فوت کرده اند فقط می دانستم ۹ نفر هستند. تک تک بچه ها را جای فوت شده ها می گذاشتم و خاطرات مشترکمان و آخرین تصویری را از آنها در ذهنم بود مرور می کردم و فکر می کردم از دست دادن هرکدامشان چه قدر مشکل است و چه قدر دوستشان دارم. حالا که بچه ها را توی دانشگاه می بینم احساس می کنم خدا دوباره آنها را به من بازگردانده است.»
منبع :دیده بان علم ایران
@qomat
👍1