اندیشکده مرصاد – Telegram
اندیشکده مرصاد
1.84K subscribers
91 photos
3 videos
19 files
299 links
اندیشکده مطالعات راهبردی مرصاد
📍قم
🌐 http://mersadcss.com
✉️ @Mers_ad
☎️ 02537830553
Download Telegram
📣 انتخابات۲۰۲۵ لبنان؛ جماعت اسلامی از صیدا تا پارلمان

👤 نویسنده:محمد امین قاضی‌نژاد

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 درمجموع، انتخابات شهرداری ۲۰۲۵ برای جماعت اسلامی فرصتی بود تا ظرفیت و نفوذ خود را در سطح محلی به نمایش بگذارد. موفقیت‌های قابل‌توجه این گروه، به‌ویژه در صیدا، نه تنها انسجام سازمانی و پایگاه رأی‌دهنده منضبط آن را برجسته ساخت، بلکه نقطه عزیمتی برای ورود جدی‌تر به عرصه سیاست ملی نیز فراهم کرد. اعلام رسمی حضور در انتخابات پارلمانی آینده توسط شیخ احمد سعید فواز، مسئول سیاسی جماعت اسلامی در جبل لبنان، گواهی بر این چرخش راهبردی است.

🔸 جماعت اسلامی که تا پیش از این بیشتر در قالب ائتلاف با جریان‌هایی چون المستقبل و سوسیالیست فعالیت می‌کرد، این‌بار در برخی حوزه‌ها با عبور از سیاست ائتلافی ورقابت مستقیم با این جریانات، نشان داد که در پی ایفای نقشی مستقل‌تر و پررنگ‌تر در صحنه سیاسی لبنان است. این تحولات، نویدبخش آغاز مرحله‌ای تازه در کنشگری سیاسی جماعت اسلامی است.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 «حزب‌الله در طوفان»؛ جنگ سوریه و حضور حزب‌الله

👤 نویسنده: سامان اقدامی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 در سال ۲۰۱۰ با خودسوزی محمد بوعزیزی در تونس، سلسله انقلاب‌هایی در کشورهای عربی رخ داد که از آن به «بهار عربی» تعبیر می‌شود. بهاری که پاییز حاکمان عربی بود و یکی پس از دیگری آن‌ها را به ورطه سقوط کشاند. بن علی، مبارک، قذافی و علی عبدالله صالح. تا اینکه چنان که انتظارش می‌رفت، دومینوی سقوط به بشار اسد، حاکم جوان سوریه، رسید. اما حساب اسد با دیگران جدا بود، چنانکه حساب مخالفانش نیز. از یک طرف بشار مانند پدرش حامی مقاومت بود و سوریه پشتیبان لجستیک محور مقاومت. از طرف دیگر، مانند دیگر کشورهای عربی، مخالفان اسد مطالبه‌هایی به‌حقی داشتند، اما پشت پرده بسیاری از این مخالفت‌ها، دشمنان مقاومت و ایران قرار داشتند. در واقع، در ظاهر قرار بود اسد سقوط کند، اما در واقع این آمریکا، اسرائیل و هم‌پیمانان‌شان بودند که از این مسئله سود می‌بردند. یعنی به نام اسد و به کام اسرائیل!

🔸 در چنین اوضاعی، حزب‌الله و ایران تصمیم به ورود به سوریه گرفتند تا سدی باشند در برابر سقوط اسد. اما مشکل این‌جا بود که اسد علوی بود و اکثریت مردم سوریه و مخالفان اسد سنی بودند. و آن کس که آمد تا حامی اسد باشد، ایران بود و حزب‌الله و حشدالشعبی و فاطمیون و زینبیون و... همه شیعی! بنابراین طبیعی بود که جنگ، جنگ شیعه و سنی خوانده شود و ایران و حزب‌الله به سنی‌کشی متهم شوند و همان حمایت نیم‌بندی که از اهل سنت داشتند، نه تنها از دست برود، بلکه به جایش عداوت و بغض و دشمنی برای آن‌ها به‌وجود آید.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 میان دو آتش؛ تأثیرات جنگ علیه ایران بر سیاست و امنیت بغداد

👤 نویسنده: شهاب نورانی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 مجموع مواضع رهبران سیاسی و نیز دولت عراق نشان می‌دهد حاکمیت سیاسی این کشور تلاش دارد تا حد ممکن خود را از این نزاع دور نگه دارد. موضوع تأکید بر عدم استفاده از حریم هوایی عراق هم صرفا تلاشی برای داشتن توجیهی در برابر ایران و هواداران محور مقاومت در عراق است مبنی بر اینکه دولت عراق با این اقدامات یعنی استفاده از حریم هوایی عراق توسط رژیم صهیونیستی مخالف است. این در حالی است که دولت عراق از نظر پدافند هوایی توانایی مقابله با هر گونه حمله از طریق خاک خود را دارا نمی باشد. همچنین باید توجه داشت که گروه‌های مقاومت نیز نشان دادن موضع عملی از سوی خود را مشروط به ورود نظامی آمریکا کرده‌اند.

🔸از آنجا که تهدید بمباران از سوی رژیم صهیونیستی، به دلیل کشته شدن دو نظامی آن، همچنان پابرجاست و در صورت ورود عراق به این درگیری، این خطر می‌تواند به بمبارانی گسترده‌تر و حتی تلاش برای سرنگونی نظام سیاسی فعلی توسط این رژیم و آمریکا در عراق تبدیل شود. کما اینکه ورود نظامی مقاومت عراق می‌تواند منجر به اقدامات تحریمی علیه این کشور برای نمونه در زمینه مسدودسازی ارسال ارز از فدرال رزرو به بانک مرکزی عراق شود زیرا درآمد حاصل از فروش نفت عراق که از آن هزینه‌های جاری مانند پرداخت حقوق کارمندان دولتی تأمین می‌شود، از همین درآمد حاصل از فروش نفت است.

🔸 در صورتی که این جنگ به موضوع مسدودسازی تنگه هرمز کشیده شود، این مسئله به‌طور کلی تأثیر منفی بر اقتصاد عراق خواهد داشت؛ زیرا روزانه حدود ۳ میلیون بشکه نفت عراق از این تنگه عبور می‌کند؛ به‌ویژه در شرایطی که خط انتقال نفت عراق به بندر جیهان ترکیه نیز مسدود است. این در حالی است که ۹۰ درصد بودجه عراق به درآمدهای نفتی وابسته است.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 اخوان‌المسلمین و آزمون مقاومت: از همدلی با ایران تا ملاحظات سیاسی دولت‌های میزبان

👤 نویسنده: محمد امین قاضی‌نژاد

💢 با آغاز درگیری‌های مستقیم میان ایران و اسرائیل، چشم‌ها به مواضع جریان‌های اسلام‌گرای عربی دوخته شد؛ به‌ویژه اخوان‌المسلمین که همواره مسأله فلسطین را در کانون گفتمان خود قرار داده‌اند. این تنش‌ها که دنباله طبیعی مقاومت ۷ اکتبر غزه تلقی می‌شود، آزمونی تازه برای جریان‌های اسلامی در برابر محور اشغالگر رژیم صهیونیستی است.
در حالی که ایران بهای بالایی در این مقابله پرداخت کرده (از شهادت فرماندهان ارشد تا خسارات سیاسی) سکوت یا واکنش‌های محتاطانه برخی بازیگران عربی، سؤالات تازه‌ای درباره اولویت‌بندی و راهبرد آن‌ها در مواجهه با پروژه مقاومت به‌وجود آورده است.
با این حال، واکنش جریان‌های اسلام‌گرا نسبت به این تحولات، به‌ویژه در میان گروه‌های منتسب به اخوان‌المسلمین و سایر طیف‌های اسلامی، یکپارچه و همسو نبود و می‌توان آن را در قالب دو رویکرد کلی طبقه‌بندی کرد:

1⃣ جریان‌های حامی یا همدل با مواضع ایران در برابر اسرائیل:
این دسته شامل طیفی از گروه‌ها و چهره‌های اسلام‌گراست که حملات اسرائیل به خاک ایران را محکوم کرده و به‌طور صریح یا ضمنی از حق ایران در دفاع از خود حمایت کردند. نمونه‌های این موضع‌گیری را می‌توان در بیانیه‌های رسمی شاخه لندن اخوان‌المسلمین مصر به رهبری صلاح عبدالحق، موضع‌گیری‌های اتحادیه علمای مسلمان به ریاست علی القره‌داغی، و نیز مجمع جهانی انصارالنبی به ریاست محمد الصغیر مشاهده کرد. در فضای رسانه‌ای نیز چهره‌هایی چون عبدالله الشریف و یوسف حسین (مجری برنامه "جو شو") که از نفوذ اجتماعی بالایی در فضای مجازی برخوردارند، واکنش‌هایی در مخالفت با تجاوز اسرائیل به ایران و هم‌دلی با موضع مقاومت منتشر کردند. دکتر مختار شنقیطی، استاد دانشگاه قطر با گرایش‌های نزدیک به جریان اخوان‌المسلمین، نیز با اتخاذ مواضعی صریح و قاطع، حمایت همه‌جانبه‌ای از ایران در برابر تجاوزات اسرائیل ابراز کرد.

2⃣ جریان‌های معارض یا منتقد ایران که از ابراز حمایت خودداری کردند:
گروه دوم، برخلاف جریان اول، عمدتاً سکوت پیشه کردند یا با ادبیاتی مبهم و گاه دوپهلو (نظیر دعای مشهور «اللهم اشغل الظالمين بالظالمين» از اتخاذ موضع مستقیم امتناع ورزیدند. در این دسته می‌توان به اخوان‌المسلمین مصر(شاخه استانبول)، اخوان المسلمین سوریه، برخی معارضان سوری، و طیف‌های سلفی مخالف با جمهوری اسلامی ایران (عبدالحمید زعکری) اشاره کرد. چهره‌هایی مانند شیخ محمد حسن الددو(شخصیت های معروف اخوانی در شمال آفریقا) و احمد السید، بدون موضع‌گیری صریح در قبال حملات رژیم صهیونیستی، عملاً سکوتی پیشه کردند که از سوی برخی ناظران به‌عنوان نوعی پذیرش ضمنی تفسیر شده است.

📌 نکته قابل توجه آن است که این تقسیم‌بندی تا زمانی قابل ردیابی بود که حمله‌ای به پایگاه آمریکایی «العدید» در قطر صورت نگرفته بود. با گسترش دامنه عملیات ایران به آن پایگاه، حتی بخشی از جریان‌های حامی سابق، نظیر شاخه لندن اخوان‌المسلمین، علی القره‌داغی و محمد الصغیر نیز لحن انتقادی نسبت به تهران اتخاذ کردند. این چرخش نشان می‌دهد که موضع‌گیری بسیاری از این جریان‌ها، بیش از آنکه مبتنی بر اصول ثابت ایدئولوژیک باشد، تابع ملاحظات سیاسی دولت‌های حامی‌شان از جمله قطر و ترکیه است.

✍🏻 این روند البته مسبوق به سابقه است. در موارد متعددی در سال‌های گذشته دیده شده که موضع جریان‌های اسلام‌گرای عربی تا زمانی با ایران همسو بوده که موضوع فلسطین در مرکز قرار داشته و سیاست‌های قطر و ترکیه نیز در تعارض با ایران نبوده است. اما در بزنگاه‌هایی که منافع آن دولت‌ها با تهران دچار تقابل شده، همسویی این جریان‌ها نیز به سرعت تضعیف یا معکوس شده است.

📌 با توجه به روندهای فوق، به‌نظر می‌رسد نمی‌توان در سطح راهبردی و بلندمدت بر همکاری پایدار با بخش عمده‌ای از جریان‌های اسلام‌گرای منطقه‌ای حساب کرد، به‌ویژه آن دسته که بیش از اصول فکری، به ملاحظات سیاسی دولت‌های میزبان خود وابسته‌اند. با این حال، در برخی حوزه‌ها همچون گفتمان دینی و مباحث نظری مرتبط با وحدت اسلامی، ظرفیت‌هایی برای تعامل و همکاری همچنان وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود.


🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 تروریست‌خوانی اخوان‌المسلمین؛روایت‌سازی سیاسی در عصر راست افراطی

👤 نویسنده: محمد امین قاضی‌نژاد

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 در هفته‌های اخیر، اخوان‌المسلمین با یکی از جدی‌ترین چالش‌های خود در عرصه بین‌المللی مواجه شده است. تحولات سیاسی در اروپا و آمریکای شمالی حاکی از تغییر رویکرد آشکار دولت‌ها و نهادهای رسمی نسبت به این جنبش اسلام‌گرا است؛ به‌گونه‌ای که می‌توان از شکل‌گیری یک موج جدید از محدودسازی و فشارهای ساختاری علیه شبکه‌های وابسته به اخوان‌المسلمین در غرب سخن گفت.

🔸 در اروپا، فرانسه پیش‌قراول این رویکرد بوده است. انتشار گزارشی جامع در ماه مه ۲۰۲۵ درباره "اسلام‌گرایی سیاسی و تهدید اخوان‌المسلمین" از سوی دولت فرانسه، این گروه را به‌عنوان خطری مستقیم برای ارزش‌های جمهوری فرانسه معرفی کرد. این گزارش، بلافاصله منجر به اتخاذ مجموعه‌ای از تحریم‌های مالی و اداری علیه نهادها و افرادی شد که مظنون به ارتباط با اخوان‌المسلمین بودند. افزون بر آن، محتوای این گزارش موجب شد تا گروهی از نمایندگان پارلمان اروپا (۱۵ تن از جناح لیبرال) در اقدامی مشترک خواستار بررسی امکان قرار گرفتن اخوان‌المسلمین در فهرست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپا شوند.

🔸 اما این روند محدود به مرزهای اروپا نماند. در کانادا، مؤسسه مطالعات جهانی یهودستیزی و سیاست (ISGAP) گزارشی منتشر کرد که در آن به نفوذ سازمان‌های وابسته به اخوان در عرصه‌های مدنی، دانشگاهی و سیاسی این کشور اشاره شده بود. این گزارش، بدون ارجاع مستدل و دقیق به منابع اولیه، اخوان‌المسلمین را تهدیدی برای امنیت ملی کانادا معرفی کرده و خواستار تروریستی اعلام شدن آن شد.

🔸 در آمریکا نیز همین مسیر دنبال شد. نانسی میس، عضو مجلس نمایندگان، لایحه‌ای با عنوان «اخوان‌المسلمین، سازمانی تروریستی است» ارائه داد. در صورت تصویب، این لایحه دولت ایالات متحده را ملزم به اعمال تحریم‌های مالی، توقیف دارایی‌ها، ممنوعیت‌های مسافرتی و اقدامات قضایی هدفمند علیه اعضا و نهادهای مرتبط با این گروه می‌کند. همچنین سناتور تد کروز لایحه‌ای برای معرفی اخوان‌المسلمین به‌عنوان سازمان تروریستی در سنای آمریکا ارائه داد. این طرح با حمایت سناتورهایی چون تام کاتن، جان بوزمن، ریک اسکات و اشلی مودی همراه شده و هدف آن قطع حمایت مالی و امنیتی از این جریان است؛ هم‌زمان نسخه‌ای از این لایحه توسط نماینده ماریو دیازبالارت در مجلس نمایندگان نیز ثبت شده است.

🔸 بدین ترتیب، اخوان‌المسلمین در آستانه یک مقطع حساس تاریخی قرار دارد که نه‌تنها مشروعیت اجتماعی و سیاسی آن در غرب مورد تردید قرار گرفته، بلکه موجودیت حقوقی و سازمانی‌اش نیز با تهدید مواجه است. پیش از بررسی دقیق‌تر ابعاد و پیامدهای این سیاست‌های محدودکننده، ضروری است نگاهی تاریخی به پیشینه و ساختار حضور اخوان‌المسلمین در اروپا داشته باشیم.


🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣قبایل یمن به مثابه دولت در دولت؛ بازخوانی قبیله در یمن به بهانه بازداشت الشیخ محمد الزایدی

👤 نویسنده: ایمان محمدی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 در لابه لای صفحات تاریخ، جایی که ابتدایی‌ترین نهادهای اجتماعی به وجود آمده‌اند، قبیله حضوری پررنگ دارد و ساختاری اجتماعی ـ سیاسی پیچیده را شکل می‌دهد. از آغاز تاریخ، قبیله بیش از یک اجتماع خویشاوندی بوده و به‌مثابه یک دولت کوچک با قوانین، رسوم و سنت‌های خاص خود عمل کرده و نقش محوری در شکل‌گیری جوامع ایفا نموده است.

🔸 این نهاد در سیر تاریخی خود در یمن از بیش از 500 سال قبل از میلاد مسیح و به‌ویژه در تشکیل و تقابل دو دولت سباء و حمیر در جغرافیای یمن کنونی نقش ویژه‌ای داشته است و با از میان رفتن این دولت‌ها توانسته بقای خویش را بر پایه سنت‌های داخل قبایلی حفظ کند. در حالی که بسیاری از دولت‌ها آمده و رفته‌اند، اما همواره قبایل در صفحات تاریخ یمن ایفای نقش کرده است.

🔸 قبیله در یمن همواره در کنار مذهب و دولت رسمی به عنوان یکی از ارکان تاثیرگذار و دارای نفوذ شناخته می‌شود. در هر قبیله، شیخی از افراد برجسته و صاحب نفوذ وجود دارد که برای اداره امور داخلی قبیله از یک سو و ارتباط با قبایل دیگر یا دولت رسمی از سوی دیگر، شورایی را متشکل از افراد صاحب نفوذ در اطراف خویش تشکیل می‌دهد.

🔸 شیخ قبیله‌ به عنوان عضوی از شورای مشایخ قبایل بزرگتر می‌باشد تا علاوه بر تجمیع قدرت و افزایش تفوذ، بتوانند در مسائل کلان، تاثیرگذاری بهتری داشته باشند. مجلس شیوخ در میان افراد برجسته شخصی را به عنوان شیخ مشایخ انتخاب کرده که به عنوان شیخ قبایل به ایفای نقش برای مجموع قبایل می‌پردازد. در میان شیوخ برخی نیز با عنوان سلطان شناخته می‌شوند که غالبا به دلیل انتساب آنان به سلاطین گذشته در یمن می‌باشد.

🔸 شیخ هر قبیله در جغرافیای خویش نقش تامین امنیت جانی، مالی و اقتصادی افراد قبیله را بر عهده دارد و از همین رو[....]

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣حزب‌الله در طوفان: فصل جنگ اقتصادی

👤 نویسنده: سامان اقدامی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 آغاز جنگ اقتصادی و بحران مشروعیت
حزب‌الله پس از جنگ ۳۳ روزه و مشارکت در نبرد سوریه، به قدرت اول سیاسی و نظامی لبنان بدل شد؛ اما این قدرت متمرکز، با واکنش خصمانه داخلی و خارجی مواجه شد. فشارهای سیاسی و نظامی، جای خود را به فشارهای اقتصادی داد؛ جنگی که حزب‌الله آمادگی کافی برای آن نداشت. سید حسن نصرالله این دوران را «سخت‌ ترین سال‌های مقاومت» نامید. از سوی دیگر، فساد ساختاری، ناکارآمدی دولت و اعتراضات مردمی، به‌ویژه در جریان «انقلاب ۱۷ اکتبر»، شکاف‌هایی را در پایگاه اجتماعی حزب‌الله پدید آورد و مشروعیت سیاسی آن را در معرض چالش قرار داد.

🔸 انفجار بندر بیروت و تشدید بحران اقتصادی
انفجار مهیب بندر بیروت در تابستان ۲۰۲۰، با بیش از ۲۰۰ کشته و هزاران زخمی، شوکی اقتصادی، اجتماعی و روانی به لبنان وارد کرد. این حادثه درست در زمانی رخ داد که لبنان به‌خاطر بحران مالی، از نفس افتاده بود. نابودی زیرساخت‌های تجاری و گردشگری، ویرانی بندر اصلی کشور، و فرار سرمایه و توریست‌ها، ضربه‌ مضاعفی به اقتصاد نیمه‌جان لبنان زد. در این میان، برخی رسانه‌ها بار دیگر حزب‌الله را متهم کردند، هرچند هیچ‌ مدرک مستقیمی در این زمینه ارائه نشد. پیامد این انفجار، افزایش نارضایتی عمومی و تضعیف بیشتر دولت و گروه‌های سیاسی از جمله حزب‌الله بود.

🔸 فروپاشی لیره و جهنم معیشتی مردم
از سال ۲۰۱۹، لیره لبنان به‌طور پیوسته سقوط کرد و در نهایت هر دلار آمریکا به بیش از ۹۰ هزار لیره رسید. تورم افسارگسیخته، بحران برق، بنزین، دارو و نان، بیکاری و مهاجرت گسترده، لبنان را عملاً به جهنمی برای زندگی مردم تبدیل کرد. در چنین شرایطی، قدرت مانور سیاسی حزب‌الله کاهش یافت و فشار بر محور مقاومت افزایش یافت. دولت عملاً فلج شد و نه نخست‌وزیر ثابتی داشت و نه رئیس‌جمهوری. نهادهای عمومی ورشکسته شدند. حزب‌الله که در این جنگ اقتصادی فاقد تجربه بود، زیر ضربه‌ای روانی و اجتماعی قرار گرفت که از هر بمبی ویرانگرتر بود.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣بازچینش پازل جنگ در جبهه یمن

👤 نویسنده: ایمان محمدی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 بر کسی پوشیده نیست که جنبش انصارالله در دفاع از غزه پسا 7 اکتبر تا کنون توانسته به عنوان یکی از بازیگران تاثیرگذار جبهه مقاومت، ضربات دردناک اقتصادی-امنیتی را در جغرافیای وسیعی از دریای عرب تا مدیترانه و عمق فلسطین اشغالی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کند.

🔸 همچنین این گزاره که «حملات ارتش یمن با تمام اقدامات محور غربی-عبری-عربی همچنان ادامه دارد و جنبش انصارالله به چالشی جدی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است» مورد تایید بسیاری از تحلیل‌گران منطقه‌ای و بین‌المللی قرار گرفته است. با این وجود، رصد تحولات اخیر مرتبط با جبهه یمن بیانگر این موضوع است که دشمن با پذیرش تمام چالش‌ها، اما در حال چینش قطعات پازل‌ جنگ گسترده در یمن است.

🔸 شکست حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به یمن در تضعیف قدرت عملیاتی انصارالله و هدف قرار دادن چهره‌های تاثیر گذار این جنبش، باعث اقرار به ضعف اطلاعاتی شد که عربستان نیز در سال‌های متعدد حملات به یمن دچار آن بود؛ اما اخبار یک ماه گذشته حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی با حمایت‌های تجهیزاتی آمریکا و عربستان به دنبال استخراج شبکه ارتباطی انصارالله است.

🔸 در این راستا، اسرائیل با تشدید استفاده از ماهواره‌های شرکای خویش و رصد تحرکات در مناطق تحت کنترل انصارالله از یک سو و بهره بردن از تجهیزات مخابراتی، شنود مکالمات و رصد کاربران اینترنت به‌ویژه مقامات دولت صنعا از سوی دیگر به دنبال پر کردن خلاء اطلاعاتی در مقابل انصارالله است. در این میان[...]

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ افزایش فشارهای آمریکا بر عراق پس از قرائت دوم قانون اصلاحات ساختار حشد شعبی

👤 نویسنده: شهاب نورانی‌فر

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 آمریکا با هر دو قانون (بازنشستگی حشد شعبی و اصلاحات ساختاری حشد شعبی) به‌ویژه با قانون نخست مخالف بود زیرا هر دو منجر به تقویت جایگاه حشد شعبی می‌شدند، در حالی که واشنگتن خواستار انحلال یا در صورت عدم امکان، ادغام این سازمان در وزارت کشور یا وزارت دفاع است. در ادامه، احزاب حامی قانون نخست عقب‌نشینی کردند و به تصویب پیش‌نویس قانون دوم و کنار گذاشتن پیش‌نویس قانون اول رضایت دادند. با این حال، آمریکا همچنان با قانون دوم مخالفت کرد و به‌ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی، بر موضع خود مبنی بر انحلال یا ادغام حشد شعبی اصرار بیشتری ورزید.

🔸 یکی از اهرم فشارهای احتمالی آمریکا برای جلوگیری از تصویب این قانون، اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه نهادهای دولتی عراق که با توجه به وابستگی مستقیم دولت به درآمدهای حاصل از فروش نفت برای پرداخت حقوق کارکنان خود و تحت کنترل بودن این درآمدها توسط فدرال رزرو، این امر می‌تواند پرداخت حقوق کارمندان را با مشکل مواجه کند.

🔸 با توجه به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و قطعی بودن سیاست فشار او بر عراق، بهتر بود احزاب شیعه اختلافات را کنار گذاشته و در فاصله زمانی انتقال قدرت در آمریکا، بر سر یکی از این دو قانون به توافق می‌رسیدند تا دولت جدید را در برابر یک امر واقع قرار دهند.


🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
چرا فیدان هدف حمله موافقان و مخالفان قرار گرفته است؟

👤 نویسنده: ابوالفضل اجلی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 اما این فقط کردها نیستند که بر علیه فیدان، شوریده اند. نقش CHP به عنوان حزب اصلی اپوزیسیون ترکیه و اوزگور اوزل رهبر این حزب نیز در موج حملات به فیدان قابل توجه است.

🔸 در ابتدا، با انتصاب هاکان فیدان به وزارت امور خارجه (ژوئن ۲۰۲۳) و بعد از انتخابات محلی مارس ۲۰۲۴، فیدان به‌عنوان تکنوکراتی قابل تقدیر نزد CHP دیده می‌شد؛ شخصی که نه تنها تهدید تلقی نمی شد، بلکه امیدی برای آینده نیز معرفی می شد. اما همین بازشناسی آرام، خیلی زود رنگ باخت و با رشد مواضع تهاجمی‌تر فیدان در عرصه بین‌المللی، به بستر جدیدی برای حمله و نقد بدل گشت. به نظر می رسد اوزگور اوزل با تمرکز بر فیدان در تجمعات اخیر، در پی تقویت احساسات نارسیستی در درون AKP باشد.

🔸 وجهه‌سازیِ قاعده‌مند فیدان، شخصیت آرام، پشت‌پرده، ناشناخته در میان عموم، او را به هدفی ویژه برای CHP بدل کرده؛ نمادی از سرکوب یا مخفی‌کاری که می‌توان با آن بت را شکست. اوزل تلاش می‌کند، نشان دهد که پس از اردوغان، فیدان گزینه‌ای حساس و شکننده است که می‌تواند در محافظت داخلی از کاخ قدرت یا فروپاشی آن نقش‌آفرین باشد. این بازی سیاسی کاملاً حساب‌شده، در راستای تقویت شکاف در میان اصول‌گرایان درونی AKP عمل می‌کند.

🔸 افزون بر این، شایعات و ادعاهای متناقض و فزاینده‌ای درباره هماهنگی و یا تنش بین فیدان و ابراهیم کالین، در فضای سیاسی ترکیه شنیده می‌شود. برخی ناظران، بر این باور هستند علاوه بر کردها و CHP بخشی از فرمان آتش علیه فیدان، از جریانات درون حزب عدالت و توسعه داده شده است تا ترمزی بر محبوبیت روز افزون فیدان باشد و ابراهیم کالین در این بازی در نقطه مقابل فیدان قرار دارد.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
💢 خلاصه سیاستی «مقاومت منبع‌باز»
دعوتی به تغییر رویکرد در جنگ فناورانه با ائتلاف صهیونیستی

👥 شورای سیاستی اندیشکده مرصاد

🔹تجاوز رسمی رژیم تلاویو و امریکا به قلمروی سرزمینی ایران و حملۀ پیش‌دستانه به صنایع دفاعی متعارف و تخریب صنایع هسته‌ای صلح‌آمیز ایران یک نقطۀ عطف در نظم جهانی است. این حملات که مورد حمایت برخی دولت‌های اروپایی نیز قرار گرفت نشان داد که به رسمیت شناخته‌شدن به‌عنوان یک دولت، ضامن بهره‌بردن از حقوق بین‌الملل نیست و این موضوع مشروط به رسمیت‌شناسی رژیم غاصب و یاغی اسرائیل شده است. چنین شرطی بدان معناست که حاکمیت ایران همانقدر می‌تواند مشمول حمایت حقوق بین‌الملل گردد، که گروه‌های فرودولتی مسلح و مقاومی همچون حزب‌الله و حماس و کتائب این امکان را دارند! این در حالی است که دولت ما در مقابل این حمایت فرضی، مسئولیت پذیرفته تا در قلمروی سرزمینی ایران مانع هرگونه اقدام امنیتی خصمانه علیه دولت‌های دیگر توسط شهروندان حقیقی و حقوقی خود شود.

🔹حاکمیت در ایران هزینۀ هنگفتی بابت توسعۀ مسئولانۀ فناوری‌های حساس خود پرداخته است اما امروز بخش بزرگی از این سرمایه‌ها در معرض آسیب‌های بدون بازگشت قرار گرفته‌اند. ترور گسترده دانشمندان و مدیران ارشد و تخریب تاسیسات و زیرساخت‌های استراتژیک می‌تواند زنجیره‌های حیاتی صنایعی را بگسلد که نسلی از ملت ما چندین دهه بابت آنها هزینه داده و تحریم تحمل کرده‌اند. به نظر می‌رسد امروز و بعد از سال‌ها خویشتن‌داری و مبارزۀ مشروع، زمان یک بازنگری ضروری در مسئولیت‌پذیری ملی ما نسبت به امنیت جهانی است[...]

🔗 متن کامل این خلاصه سیاستی را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
از وهم انتصار تا واقعیت افلاس؛ شورای ریاستی یمن در حال رسیدن به پایان خط!

👤 نویسنده: ایمان محمدی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 در حالی که بلافاصله پس از آتش‌بس میان انصارالله و طرف‌های درگیر در آوریل 2022، اجلاسیه ریاض برگذار و با تصور این که تشکیل یک شورا از بازیگران قدرت ضد انصارالله امکان اتحاد بازیگران جنوبی ضد صنعا را تقویت خواهد کرد، شورای ریاستی از 8 بازیگر اصلی داخل یمن تشکیل شد، اما ضعف در عملکرد، فساد فراگیر، اقدامات جناحی و تنش‌های مداوم باعث شده تا شورای توافقی عربستان و امارات در یمن به مرز فروپاشی رسیده و شرط و شروط اعضا برای ادامه همکاری شدت گیرد.

🔸 اجلاسیه ریاض پس از آتش‌بس یمن در 2022 را می‌توان از مهمترین رخدادهای پسا جنگ 2015 در یمن دانست. این اجلاسیه پس از نشست‌های مشورتی متعدد در نهایت در 7 آوریل 2022 به دستوری رسید که مهمترین بخش آن، کنار گذاشته شدن عبدربه منصور هادی و معاونش علی محسن الاحمر از راس قدرت در یمن و شکل‌گیری شورای توافقی میان عربستان و امارات بود.

🔸 تشکیل شورای ریاستی با وعده کمک 3 میلیارد دلاری امارات و عربستان به آن در ابتدای امر ظاهری پیروزمندانه از اتحاد روی زمین و مذاکرات احتمالی سیاسی برای آینده یمن را متصور می‌کرد، اما به سرعت این تصویر رنگ باخت و ضعف‌های این شورا را آشکار کرد و[....]

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
رویارویی سلفی‌گری سعودی با اسلام‌گرایی اخوانی و میراث خمینی

👤 نویسنده: محمد امین قاضی‌نژاد


🔸 این گزارش به تحلیل و بررسی جامع مناقشه‌ای می‌پردازد که پیرامون اظهارات شیخ محمد الحسن الددو الشنقیطی، عالم اخوانی و مطرح موریتانی، در پادکست «رحله» شکل گرفت. اظهارات محوری الددو بر این فرض استوار بود که وفات پیامبر اکرم (ص) «نخستین نکبت» (فاجعه) امت اسلامی بود. او ادعا کرد که این واقعه، امت را بدون «قانون اساسی» سیاسی مشخص، شیوه انتخاب حاکم، یا تعیین جانشین معین رها کرد و این بحرانی بود که به دلیل آن، اکثر مسلمانان از اسلام روی گرداندند.


🔸 این سخنان به سرعت با واکنش‌های تند و گسترده‌ای از سوی طیف متنوعی از علما، مفسران و کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شد. اغلب این منتقدان از جریان سلفی بودند و موج‌سازی برای حمله به الددو از سوی کاربران عربستان سعودی برای ضربه زدن به جریان اخوان المسلمین مشهود بود.

📌 این گزارش بر پایه تحلیل‌های آماری و محتوایی، همراه با ترسیم گراف جریان‌ها، تهیه شده است.


🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️نقش دوگانه قطر در بحران غزه؛ از میانجی‌گری تا ابزار فشار بر مقاومت
بررسی نقش قطر در حمایت از طرح صلح ترامپ و اختلافات اسلام‌گرایان

👤 نویسنده: محمد امین قاضی‌نژاد

🔸 بحران درونی جریان‌های اسلام‌گرا و فلسطینی در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵، با ارائه طرح صلح ۲۰ ماده‌ای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده برای نوار غزه، به اوج خود رسید. این طرح نه تنها خواستار توقف فوری درگیری‌ها و تبادل اسرا بود، بلکه شرایط سنگینی چون خروج تدریجی نظامیان اسرائیلی، ایجاد یک دولت موقت غیرنظامی تحت نظارت بین‌المللی، و از همه مهم‌تر، خلع سلاح حماس را مطرح می‌کرد.

🔸 نکته‌ای که طرح ترامپ را از ابتکارات گذشته متمایز و آن را به محرکی برای شکاف داخلی تبدیل کرد، میزان حمایت و همراهی بی‌سابقه کشورهای عربی و منطقه‌ای بود. عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن، مصر و ترکیه با صدور بیانیه‌های مشترک تلاش کردند به این ابتکار مشروعیت ببخشند و آن را "فرصتی برای پایان دادن به بحران غزه" عنوان کردند. این اجماع منطقه‌ای، فشاری استراتژیک بر حماس وارد ساخت که مقاومت را ناچار به بررسی پیشنهادی کرد که اصولاً با ایدئولوژی هسته‌ای آن در تضاد بود.

🔸 در چشم‌انداز آینده، به نظر می‌رسد این دوگانگی میان «واقع‌گرایی سیاسی» و «پایداری ایدئولوژیک» در ساختار جنبش‌های اسلام‌گرا، به‌ویژه حماس، همچنان تداوم یابد. نقش قطر نیز در این میان با چالش حفظ توازن میان منافع ژئوپلیتیکی، الزامات امنیتی و اعتبار میانجی‌گری‌اش مواجه خواهد بود. در نهایت، اگر میانجی‌گری حالت مداخله‌گرانه یا ابزاری به خود بگیرد، ممکن است اعتماد جناح‌های مقاومت تضعیف شود و شانس دستیابی به توافقی پایدار نیز تا حد زیادی کاهش یابد


🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ خزانه‌دار اسرار، بدون سپر؛ سقوط آرام فیدان

👤 نویسنده: ابوالفضل اجلی

✂️ برش‌هایی از متن:

🔸 هاکان فیدان، وزیر خارجه‌ای که خود در مرکز رقابت‌ها و بازی‌های قدرت درون‌حزبی دوران پساآردوغان جای دارد، اخیراً درباره مسدود شدن صادرات موتورهای جنگنده‌های «کاآن» توسط آمریکا سخنانی جنجالی ایراد کرد؛ اکنون سؤال این است که آیا این اظهارنظر صرفاً تحلیل فنی بوده یا تلاشی هوشمندانه برای فشار بر شبکه خانوادگی اردوغان و رقبای درون‌حزبی؟ برخی تحلیلگران، همین سخنان ظاهراً فنی او را به‌عنوان نشانه‌ای از تضعیف عمدی رقبا، از جمله سلجوق بایراکتار، داماد اردوغان و مالک یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های صنایع دفاعی، تفسیر کرده‌اند.

🔸 دولت حزب عدالت و توسعه، اردوغان و خانواده‌اش سال‌هاست بر طبل بومی‌‌سازی و بومی بودن صنایع دفاعی کوبیده و از آن بهره‌ی حداکثری برده‌اند. حالا، حرف‌های فیدان، ناخواسته یا عمدی، همان تبلیغات دیرینه اردوغان را به طور کامل در معرض تردید و سوال قرار داده است.

🔸 در این میان، فیدان با اظهارنظرش درباره‌ی موتورهای جنگنده کاآن، ناخواسته یا شاید با آگاهی، به اردوغان بهانه‌ای داد تا او را به‌عنوان فردی که منافع حزبی و امنیت ملی را به خطر می‌اندازد، ببیند. این دقیقاً همان تکنیکی است که اردوغان سال‌هاست از آن استفاده می‌کند: ابتدا رقیب را به موقعیتی سوق می‌دهد که خودش زمین بخورد، سپس با بهانه‌ای قانونی یا امنیتی، او را از صحنه حذف می‌کند. فیدان، با اینکه خزانه‌ی اسرار تلقی می‌شود، در این بازی، دیگر نمی‌تواند از اطلاعاتش به‌عنوان سپر استفاده کند. چرا که در ترکیه‌ی امروز، قانون و اطلاعات، هر دو ابزاری در دستان یک نفر هستند.

🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ داستان طالبان و پاکستان؛ نیاز یا مزدوری؟

بخشی از کتاب جان‌ور قندهار؛ سفرنامه سال ۱۴۰۰ هادی معصومی زارع به امارت دوم طالبان (لینک)

👤 نویسنده: هادی معصومی زارع

🔸 ... ساعت ده به غزنی می‌رسم. مسرور با همان دوچرخۀ‌ 28 از قبل رسیده است. دیده‌بوسی می‌کنیم و به‌راه می‌افتیم. پشت خودروی سفید رنگی به پشتو جمله‌ای نوشته شده است. مسرور برایم ترجمه‌ می‌کند: «اگر اشک افغان‌ها جوی آب هم می‌شد، آن آب به‌سوی پاکستان برده می‌شد.» کنایه‌ای از نفوذ و مداخلهٔ هم‌سایهٔ جنوبی در مقدرات امور افغانستان. در این چند دهه قاطبهٔ فارسی‌زبان‌ها و حتی کمابیش برخی از پشتون‌ها بر این باور بوده‌اند که پاکستان، آبشخور تمام مصائب و گرفتاری‌های کشورشان و طالبان هم آلت دست سرویس اطلاعاتی این کشور بوده است. به‌طورخاص در میان فارسی‌زبان‌ها این تعبیر مکرراً شنیده‌ می‌شود که تحولات افغانستان را «پولِ عربی، مفکورهٔ پاکستانی و لشکر جهل پشتونی» پیش می‌برد. بی‌هیچ تردیدی، پاک‌ها مؤثرترین بازی‌گر خارجیِ چنددههٔ اخیر در افغانستان بوده‌اند. اما به‌راستی ماهیت رابطهٔ پاکستان و طالبان چیست؟ مزدوری یا مصالح مشترک؟ اصلاً چرا در این چنددهه پاک‌ها دست از سر هم‌سایهٔ شمالی برنداشته‌اند؟ جوابش هرچه باشد کمی پیچیده‌تر از ساده‌سازی‌هایی است که این روزها در رسانه‌ها می‌شنویم.

🔸بگذارید به چهار سده قبل‌ بازگردیم و داستان رابطهٔ طالبان و پاکستان را از کوه‌های سلیمان در مرزهای مشترک دو کشور آغاز کنیم.‌ جایی که قبایل پشتون زنده‌گی قبایلی‌شان را داشتند و از قضا گاه در‌ قلم‌روی‌ هند و پاکستان امروزین، حکومت‌هایی‌ نیز برپا کردند.‌ هم‌چون خاندان سوری و لودی. این تازه از زمان محمود هوتکی (افغان) بود که با تاسیس یک دولت قدرت‌مند محلی و پس از او حکومت احمدخان ابدالی در قندهار رفته‌رفته قوم پشتون از پشت کوه‌های سلیمان به دشت‌های حاصل‌خیز جنوب افغانستان کوچ کردند. از آن روز بدین‌سو، افغانستان هماره شاهد یک دولت مستقل افغان بود که قلم‌روی آن شامل افغانستان و بخش‌های زیادی از پاکستان امروزی‌ نیز می‌شد. از قندهار تا کشمیر، پنجاب، سند و سواحل مکران.

🔸تجزیهٔ رسمی افغانستان را شاه‌شجاع دُرّانی بنا نهاد. درست در سال ۱۸۳۸ و در ازای پذیرش سلطنتش از سوی استعمار بریتانیا. در قالب معاهدهٔ «مثلث لاهور» و با پذیرش اشغال عملی پیشاور از سوی رانجیت سینگ (حاکم سیک پنجاب) نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن. کم‌تر از بیست‌سال بعد در ۱۸۵۵، دوست‌محمدخان هم با امضای معاهدهٔ جمرود ساحل سمت راست رود سند و بلوچستان را رسما پیش‌کش انگلیسی‌ها کرد. روباه پیر هم در ازای قطع ارتباط افغانستان با دریای آزاد، تعهد داد که در متصرفات والی کابل مداخله نکند. همین. چرخهٔ تنازلات پادشاهان پشتوتبار افغانستان اما همین‌جا از حرکت نایستاد. بیست‌وچهارسال بعد از این در ۱۸۷۹ محمدیعقوب‌خان معاهدهٔ گندمک را امضا کرد تا ضمن فروش سیاست‌خارجی کشور به بریتانیا و واگذاری منطقهٔ خیبر پشتونخواه به این کشور، سالانه ششصد هزار روپیه پول نقد دریافت کند. با این حساب، عملا مناطق پشتون‌نشین به دو قسمت تقسیم شد: قسمتی تحت حاکمیت امپراطوری راج بریتانیا. بخشی نیز تحت کنترل حکام متزلزل کابل [...]

🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
©️@monbathat🔷🔷🔷
♨️ معامله امنیت در برابر صلح: چرا تلاش‌های جدید برای عادی‌سازی، خاورمیانه را به ثبات نمی‌رساند؟

👤 نویسنده: وحید اخوت

🔸 "آنها همین دیروز به من گفتند آماده‌اند." این جمله ادعایی دونالد ترامپ، در کنار گزارش‌ها از تلاش بنیامین نتانیاهو برای نهایی کردن یک دستاورد دیپلماتیک پیش از انتخابات ۲۰۲۶، تصویری از یک توافق قریب‌الوقوع می‌سازد. قطار عادی‌سازی که پس از ۷ اکتبر و جنگ غزه موقتاً از ریل خارج شده بود، ظاهراً دوباره با سرعتی بیش از پیش به راه افتاده است. اما در بیانیه‌های رسمی، داستان چیز دیگری روایت می‌شود. وزارت خارجه عربستان سعودی هرگونه توافقی را مشروط به "مسیر معتبر و بازگشت‌ناپذیر به سوی کشور فلسطینی" کرده است. این دو تصویر متناقض را چگونه می‌توان فهمید؟ آیا فاجعه غزه، آنطور که تصور می‌شد، واقعاً مساله فلسطین را به مرکز معادلات بازگردانده است؟

🔸 پاسخ، پیچیده‌تر از آن چیزی است که در بیانیه‌های دیپلماتیک خوانده می‌شود. شواهد نشان می‌دهد که محور اصلی مذاکرات نه در قدس یا رام‌الله، بلکه در واشنگتن و بر سر یک "پیمان دفاعی قوی" (Robust Defense Pact) میان آمریکا و عربستان در جریان است. به نظر می‌رسد ریاض، نگران از آینده تعهدات امنیتی آمریکا پس از حمله به تأسیساتش در ۲۰۱۹ و حمله اسرائیل به دوحه، به دنبال تضمینی آهنین برای خود است و "صلح" با اسرائیل، بهای آن تضمین تلقی می‌شود. در این معامله بزرگ، شرط فلسطین بیش از آنکه یک پیش‌شرط واقعی باشد، به یک "پوشش دیپلماتیک" برای مدیریت افکار عمومی خشمگین جهان عرب شباهت دارد.

🔸 اما آیا می‌توان با نادیده گرفتن ریشه‌های بحران، به ثبات رسید؟ آیا "خرید امنیت" برای دولت‌ها، به معنای "ایجاد صلح" برای ملت‌هاست؟ این قمار جدید که دقیقاً همان منطق شکست‌خورده پیش از ۷ اکتبر را دنبال می‌کند، چرا محکوم به شکست است و چگونه می‌تواند منطقه را به دور جدیدی از بی‌ثباتی بکشاند؟



🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ تغییرات مداوم در شیوه شمارش آرای انتخابات عراق، تلاشی برای مهندسی کردن انتخابات؟

👤 نویسنده: شهاب نورانی فر

🔸 یکی از جنجالی‌ترین موضوعات مرتبط با انتخابات در عراق، مسئله قانون انتخابات و به‌ویژه شیوه شمارش آرا در قانون این کشور است. از سال ۲۰۰۵ که اولین انتخابات مجلس به شکل امروزی برگزار شد، تقریبا در هر دوره روش شمارش آرا دستخوش تغییراتی شده است. برای مثال، در انتخابات سال ۲۰۰۵، معیار اصلی در شمارش آرا، حدنصاب انتخاباتی بود؛ یعنی یک لیست انتخاباتی باید حداقل میزان آرا را کسب می‌کرد تا یک کرسی در مجلس به آن اختصاص یابد.

🔸 نکته مهم این است که همه این روش‌های شمارش، پیامدهای سیاسی قابل توجهی داشته‌اند و در بسیاری موارد به نفع یک جناح سیاسی بوده یا حتی در راستای تضمین پیروزی یک جناح سیاسی نسبت به دیگری عمل کرده‌اند، به گونه‌ای که می‌توان گفت در مهندسی انتخابات نقش ایفا کرده‌اند. در رابطه با انتخابات پیش رو در نوامبر ۲۰۲۵ نیز احتمال تغییر قانون شمارش آرا به شیوه‌ای ترکیبی، یعنی تلفیق سنت لاگه و اکثریت آرا، مطرح بوده؛ هرچند که این تغییر محقق نشد.

🔸 تغییرات در ساختار شمارش آرا در قوانین انتخاباتی عراق، در بیشتر موارد به سود احزاب سنتی تمام شده است. این روند عموما در جهت تقویت نظام سهمیه‌بندی حزبی و تثبیت توزیع قدرت میان همین احزاب پیش رفته است. تنها در یک مورد این نظام تا حدودی دچار اختلال شد و آن در انتخابات سال ۲۰۲۱ بود؛ با این حال در همان انتخابات نیز جریان صدر – که خود بخشی از همین احزاب کلاسیک به شمار می‌رود – بیشترین بهره را از این تغییرات برد.



🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 گزارش نشست «بازی قدرت در زمین سوخته سودان»
جنگ داخلی سودان از نگاه دیپلمات و متفکر برجسته سودانی

👤 دبیر نشست: ایمان محمدی

#باز_نشر

✂️مقدمه

🔸در میان تحولات سریع منطقه بویژه پس از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023، رخدادهایی موازی وجود دارد که به دلایل مختلف مورد توجه قرار نمی‌گیرند. جنگ داخلی سودان از جمله این تحولات است که منجر به از بین رفتن بسیاری از زیرساخت‌ها، قتل عام و بی‌خانمان شدن مردم، تنزل شدید جایگاه اقتصادی و... در این کشور آفریقایی شده است.

🔸جنگی که در این کشور بین دو قطب اصلی یعنی ارتش ملی به عنوان نماینده دولت انتقالی مورد تایید نهادهای بین‌المللی به رهبری عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به فرماندهی محمد حمدان دقلو(حمیدتی) از 15 آوریل 2023 شکل گرفته، در ماه‌های گذشته تغییرات محسوسی داشته است. نیروهای البرهان که حمایت‌های کشورهایی همانند عربستان، مصر، ترکیه و ایران را با خود دارند، توانستند بخش‌های مهم کشور سودان از جمله پایتخت، مرکز استان الجزیره، بخش‌هایی از مناطق النهر الابیض، کردفان و شمال دارفور را بگیرند، اما مجددا حمیدتی که مورد حمایت امارات و برخی از کشورهای همسایه سودان است، تجدید قوا کرده و با جنایت‌های سهمگین، بخش‌های از سرزمین‌های از دست داده را بازپس گرفته است.

🔸همچنین حمیدتی با حمایت امارات در تلاش بود که با برگزاری نشست سیاسی و تجمیع مخالفان غیرنظامی دولت انتقالی سودان در نایروبی کنیا بر مشروعیت سیاسی خویش بیافزاید. در همین راستا، نشست نایروبی با بازنویسی قانون اساسی و تشکیل دولت موازی به عنوان دو نکته اصلی نشست نهایی به کار خود پایان داد، اما نتوانست جریان‌سازی که به دنبال آن بود را ایجاد کند. این در حالی است که نیروهای واکنش سریع در طول تاریخ خویش به عنوان نیروهای سرکوب‌گر دولت مرکزی بر ضد قبائل جنوب غرب سودان شناخته شده و مقبولیتی در اراضی باقی مانده در اختیار خویش ندارند.

اردیبهشت ۱۴۰۴

✍️نشست فوق در ماه اردیبهشت برگزار شده است، اما بسیاری از مطالب رد و بدل شده و همچنین پیوست این نشست که به بازیگران قدرت در سودان می‌پردازد، می‌تواند بخش‌های قابل توجهی از پرسش‌ها در مورد تحولات امروز سودان را پاسخ دهد.

#باز_نشر

🔗 متن کامل این نشست را در اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷
1
دین و بین الملل - مهرماه 1404.pdf
5.1 MB
📰 چهل و هشتمین شماره «ماهنامه دین و بین‌الملل» منتشر شد.

🔻 در این شماره می‌خوانید:

❇️ پایان عصر ارباش؛ آرپاگوش و بازسازی اعتماد به سازمان دیانت

❇️ توطئه‌های ضدشیعی در مالزی: نیاز به مطالعه آخرالزمان

❇️ کشیش‌های هوش مصنوعی و خیزش معنویت دیجیتال

❇️ از وحی تا صفحه‌ نمایش: نوادگان رسول خدا و دین‌داری دیجیتال

❇️ نخستین اسقف اعظم زن؛ استثنایی در میان رهبران دینی جهان

❇️ ناسیونالیسم هندو در آمریکا: شش نکته‌ای که همه باید بدانند

❇️ چرا اردن مرکز امام البانی را بست؟

❇️ غرب و بازاندیشی در چندهمسری

❇️ حضور صدها خاخام اروپایی در همایش تاریخی آذربایجان

❇️ مسیحیت در سیطره جنبش «ماگا»

❇️ بازگشایی مدرسه ارتدوکس هیبلی‌آدا؛ چالش‌ها و امیدها پس از دیدار کاخ سفید

❇️ بازگشت رفاعی به عراق خشم شیعیان را برانگیخته است؛ معامله سیاسی یا اجرای حکم قضایی؟

©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ دکترین جدید ابوظبی: محکومیت جنایت با پول نقد!

👤 نویسنده: وحید اخوت

🔸 سودان امروز به نماد آشکار تقابل استراتژی‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. در یک سو، فاجعه‌ای انسانی در جریان است و در سوی دیگر، امارات متحده عربی همزمان در دو جبهه متضاد فعالیت می‌کند: در شورای امنیت مدعی صلح‌سازی و در میدان نبرد، متهم به حمایت نظامی همه‌جانبه از نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) است. شواهد اطلاعاتی آمریکا و افشاگری‌های میدانی نشان می‌دهند که حمایت نظامی امارات، با هدف نجات RSF پس از شکست در خارطوم و از طریق یک شبکه مخفی تسلیحات و مزدور، عامل اصلی طولانی شدن یک نسل‌کشی است.

🔸 اما انگیزه این بازی دوگانه چیست؟ آیا امارات واقعاً نگران بقای RSF است؟ پاسخ در سه کلان‌راهبرد نهفته است: دوری از دموکراسی و تکیه بر "جنگ‌سالاران مطیع"، تسلط بر طلا و آبراه‌های حیاتی دریای سرخ برای امنیت اقتصاد تجاری خود، و تنبیه سودان به خاطر شکست پروژه عادی‌سازی و گرایش به رقبای منطقه‌ای.

🔸 این استراتژی در پی جنایات الفاشر، به یک بحران علنی دیپلماتیک تبدیل شده است. امارات چگونه تلاش می‌کند تا با محکومیت جنایات و اعلام کمک ۱۰۰ میلیون دلاری، این تناقض اخلاقی را مدیریت کند؟ و چرا این تضاد، که توسط منتقدان به عنوان "امارات، امارات را محکوم می‌کند" به تمسخر گرفته شده، نهایتاً بهای سنگینی برای اعتبار جهانی ابوظبی در پی خواهد داشت؟

🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.

©️@mersadcss🔷🔷🔷