۵ نوع سندرم ایمپاستر و نحوه شناسایی آنها
🔸سندرم ایمپاستر حالتی است که افراد با وجود دستاوردها و موفقیتهایشان، احساس میکنند شایستگی لازم را ندارند و دیگران به زودی به عدم صلاحیت آنها پی خواهند برد. این سندرم میتواند به اعتماد به نفس و سلامت روان آسیب برساند و افراد را از دستیابی به پتانسیل واقعیشان بازدارد.
در ادامه، پنج نوع سندرم ایمپاستر به همراه نشانهها و ویژگیهای هرکدام تشریح شده است:
1⃣ متخصص (Expert)
"من همه چیز را نمیدانم؛ شاید دارم تظاهر میکنم که دانش و تخصص کافی دارم."
افراد با این نوع سندرم باور دارند که باید تمام جزئیات حوزه کاری خود را بدانند و اگر هنوز چیزی برای یادگیری وجود داشته باشد، احساس میکنند ناکافی هستند و به نوعی در حال فریب دادن دیگراناند. این افراد دائماً در حال شک و تردید به دانش و تخصص خود هستند.
2⃣ فردگرا (Soloist)
"درخواست کمک از دیگران یعنی من برای این کار مناسب نیستم."
این افراد درخواست کمک را نشانه ضعف میدانند و احساس میکنند اگر نتوانند به تنهایی به سطح موردنظر برسند، توانایی و شایستگی لازم را ندارند. آنها میترسند که اتکا به دیگران، دستاوردها و اصالت آنها را کاهش دهد و به همین دلیل تلاش میکنند همه چیز را خودشان به تنهایی انجام دهند.
3⃣ ابر انسان (Superhuman)
"باید در همه زمینهها بهترین باشم وگرنه فقط دارم تظاهر میکنم."
این افراد تصور می کنند شخصی که در هر نوع موضوعی به موفقیت نرسد به احتمال زیاد آدم بی کفایتی است. از همین رو کوچکترین شکست در هر زمینهای، آن ها را متزلزل کرده و احساس میکنند که فاقد کفایت و شایستگی هستند.
4⃣ کمالگرا (Perfectionist)
"اگر نتیجه کار عالی نیست، من به اندازه کافی خوب نیستم."
کمالگرایان استانداردهای بسیار بالایی برای خود در نظر میگیرند و اگر به سطح کمال نرسند، احساس میکنند کارشان ناکافی بوده است. آنها به صورت مستمر از خود انتقاد میکنند و از ترس اینکه دیگران نقصهایشان را ببینند، دائماً به شک میافتند.
5⃣ نابغه طبیعی (Natural Genius)
"اگر نتوانم به راحتی انجامش دهم، احساس میکنم متقلب هستم."
این افراد اگر چیزی برایشان به سرعت و به راحتی قابل انجام نباشد، به تواناییهای ذاتی خود شک میکنند و ترس از این دارند که دیگران آنها را بیکفایت تلقی کنند. در واقع، آنها به دلیل عدم موفقیت سریع، احساس میکنند که تقلب کردهاند.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸سندرم ایمپاستر حالتی است که افراد با وجود دستاوردها و موفقیتهایشان، احساس میکنند شایستگی لازم را ندارند و دیگران به زودی به عدم صلاحیت آنها پی خواهند برد. این سندرم میتواند به اعتماد به نفس و سلامت روان آسیب برساند و افراد را از دستیابی به پتانسیل واقعیشان بازدارد.
در ادامه، پنج نوع سندرم ایمپاستر به همراه نشانهها و ویژگیهای هرکدام تشریح شده است:
1⃣ متخصص (Expert)
"من همه چیز را نمیدانم؛ شاید دارم تظاهر میکنم که دانش و تخصص کافی دارم."
افراد با این نوع سندرم باور دارند که باید تمام جزئیات حوزه کاری خود را بدانند و اگر هنوز چیزی برای یادگیری وجود داشته باشد، احساس میکنند ناکافی هستند و به نوعی در حال فریب دادن دیگراناند. این افراد دائماً در حال شک و تردید به دانش و تخصص خود هستند.
2⃣ فردگرا (Soloist)
"درخواست کمک از دیگران یعنی من برای این کار مناسب نیستم."
این افراد درخواست کمک را نشانه ضعف میدانند و احساس میکنند اگر نتوانند به تنهایی به سطح موردنظر برسند، توانایی و شایستگی لازم را ندارند. آنها میترسند که اتکا به دیگران، دستاوردها و اصالت آنها را کاهش دهد و به همین دلیل تلاش میکنند همه چیز را خودشان به تنهایی انجام دهند.
3⃣ ابر انسان (Superhuman)
"باید در همه زمینهها بهترین باشم وگرنه فقط دارم تظاهر میکنم."
این افراد تصور می کنند شخصی که در هر نوع موضوعی به موفقیت نرسد به احتمال زیاد آدم بی کفایتی است. از همین رو کوچکترین شکست در هر زمینهای، آن ها را متزلزل کرده و احساس میکنند که فاقد کفایت و شایستگی هستند.
4⃣ کمالگرا (Perfectionist)
"اگر نتیجه کار عالی نیست، من به اندازه کافی خوب نیستم."
کمالگرایان استانداردهای بسیار بالایی برای خود در نظر میگیرند و اگر به سطح کمال نرسند، احساس میکنند کارشان ناکافی بوده است. آنها به صورت مستمر از خود انتقاد میکنند و از ترس اینکه دیگران نقصهایشان را ببینند، دائماً به شک میافتند.
5⃣ نابغه طبیعی (Natural Genius)
"اگر نتوانم به راحتی انجامش دهم، احساس میکنم متقلب هستم."
این افراد اگر چیزی برایشان به سرعت و به راحتی قابل انجام نباشد، به تواناییهای ذاتی خود شک میکنند و ترس از این دارند که دیگران آنها را بیکفایت تلقی کنند. در واقع، آنها به دلیل عدم موفقیت سریع، احساس میکنند که تقلب کردهاند.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
❤10👌2
اگر چيزي به اندازه كافي مهم باشد، حتي اگر شانس زیادی در موفقيت آن نداشته باشيد بهتر است آن را انجام دهيد.
👤 ايلان ماسك
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👤 ايلان ماسك
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👏11❤7👌3
نگر تا کار امروز به فردا نیفکنی؛ که هر روزی که میآید، کار خویش میآورد.
👤 بیهقی
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👤 بیهقی
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
❤6👏5👍3👌1
مزایا و چالشهای چند شغله بودن؛ چطور از عهده چند شغل بربیاییم؟
🔸چند شغله بودن چیزی نیست که هر کسی از آن خوشش بیاید. اما گاهی اوقات داشتن یک یا چند شغل اضافه ضروری است. از سوی دیگر، گاهی خود شغل ماهیتی چندگانه دارد و فرد مجبور است کارهای مختلفی انجام بدهد. مدیریت چنین شرایطی نیازمند برنامهریزی، کسب مهارتهای لازم و بهیادداشتن نکاتی مهم است که در این مقاله دربارهشان صحبت کردهایم.
◀️ چرا چند شغل؟ فواید و چالشها
شاید در نگاه اول داشتن دو یا چند شغل چندان مطلوب به نظر نرسد، اما با نگاهی عمیقتر میتوان به فواید آن پی برد، فوایدی مانند:
▪️یادگیری مهارتهای جدید
▪️گسترش ارتباطات شغلی و حرفهای
▪️کسب درآمد بیشتر
البته در کنار هر فایدهای ممکن است چالشهایی نیز وجود داشته باشد، مانند:
▪️مدیریت زمان
▪️افزایش استرس
▪️رسیدگی به امور روزمره زندگی
▪️حفظ ارتباط با دوستان و خانواده
برای کنارآمدن با این چالشها و به حداکثر رساندن فواید چند شغله بودن، به نکات زیر توجه کنید:
◀️ سازماندهی و مدیریت زمان
وقتی چند شغل دارید، برای مدیریت مناسب زمان به این توصیهها توجه کنید:
▪️از دفترچه برنامهریزی استفاده کنید و برنامه روزانه هر شغل را در آن ثبت کنید.
▪️ایمیلهای خود را سازماندهی کنید. با ساخت پوشههای مختلف و فرستادن هر ایمیل به پوشه مربوطه، راحت به هر ایمیل دسترسی پیدا میکنید.
▪️مدیران را از وضعیت خود آگاه کنید.
▪️فهرستی از کارهایی تهیه کنید که باید انجام دهید. برای آنکه کارها را فراموش نکنید علاوه بر تهیه فهرست، از نرمافزارهای یادآور تلفن همراه یا رایانه استفاده کنید.
▪️یادداشتبرداری کنید. این کار به شما کمک میکند گیج نشوید. مختصر، شفاف و دقیق بنویسید.
▪️در صورت نیاز برای انجام فعالیتهای دیگر روزانه خود، از دوستان و عزیزان خود کمک بخواهید.
▪️کارها را ساده کنید. مثلا غذاهای سادهتر بپزید که سریعتر آماده میشوند.
▪️مرز کار و زندگی را رعایت کنید. اگر برای زمانهای فراغت خود برنامهای دارید، آن را فدای کار نکنید.
◀️ مدیریت استرس
چند شغله بودن شما را در معرض استرس بیشتر قرار میدهد. پس لازم است تکنیکهای زیر را برای مدیریت استرس به کار بگیرید:
▪️خودتان را به داشتن چند شغل عادت بدهید.
▪️یک روز در هفته را به خودتان اختصاص دهید.
▪️ارتباط خود با دوستان و عزیزانتان را قطع نکنید.
▪️خواب کافی فراموش نشود.
▪️به خودتان برسید. اگر فقط کار کنید و خرج نکنید، زود افسرده میشوید.
▪️کارهای دوم یا چندم خود را تا حد امکان در محدوده محل زندگی خود انتخاب کنید.
◀️ نکات مهمی که چندشغلهها باید بدانند
اگر میخواهید یا مجبورید چندشغله شوید، رعایت برخی نکات باعث میشود بیشترین بهره را از شغل دوم یا چندم خود ببرید. در ادامه این نکات را توضیح دادهایم:
▪️انتخاب بهترین شغل دوم با در نظر گرفتن اینکه:
• برای شما لذتبخش باشد یا مهارتهایی جدید به مجموعه مهارتهای شما اضافه کند.
• باید با توجه به زمانی که صرفش میکنید درآمدی منصفانه داشته باشد.
• در صورتی که دورکاری نیست، فاصله مناسبی با محل زندگی شما داشته باشد.
▪️بین شغلهای خود زمانی برای استراحت کوتاه در نظر بگیرید.
▪️در هر زمان فقط روی یک کار تمرکز کنید.
▪️مراقب کیفیت کار باشید. وقتی سرگرم چند شغل هستید، خطر کاهش کیفیت وجود دارد.
▪️اگر کار را به دیگران واگذار میکنید، از کیفیت کار اطمینان حاصل کنید.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸چند شغله بودن چیزی نیست که هر کسی از آن خوشش بیاید. اما گاهی اوقات داشتن یک یا چند شغل اضافه ضروری است. از سوی دیگر، گاهی خود شغل ماهیتی چندگانه دارد و فرد مجبور است کارهای مختلفی انجام بدهد. مدیریت چنین شرایطی نیازمند برنامهریزی، کسب مهارتهای لازم و بهیادداشتن نکاتی مهم است که در این مقاله دربارهشان صحبت کردهایم.
◀️ چرا چند شغل؟ فواید و چالشها
شاید در نگاه اول داشتن دو یا چند شغل چندان مطلوب به نظر نرسد، اما با نگاهی عمیقتر میتوان به فواید آن پی برد، فوایدی مانند:
▪️یادگیری مهارتهای جدید
▪️گسترش ارتباطات شغلی و حرفهای
▪️کسب درآمد بیشتر
البته در کنار هر فایدهای ممکن است چالشهایی نیز وجود داشته باشد، مانند:
▪️مدیریت زمان
▪️افزایش استرس
▪️رسیدگی به امور روزمره زندگی
▪️حفظ ارتباط با دوستان و خانواده
برای کنارآمدن با این چالشها و به حداکثر رساندن فواید چند شغله بودن، به نکات زیر توجه کنید:
◀️ سازماندهی و مدیریت زمان
وقتی چند شغل دارید، برای مدیریت مناسب زمان به این توصیهها توجه کنید:
▪️از دفترچه برنامهریزی استفاده کنید و برنامه روزانه هر شغل را در آن ثبت کنید.
▪️ایمیلهای خود را سازماندهی کنید. با ساخت پوشههای مختلف و فرستادن هر ایمیل به پوشه مربوطه، راحت به هر ایمیل دسترسی پیدا میکنید.
▪️مدیران را از وضعیت خود آگاه کنید.
▪️فهرستی از کارهایی تهیه کنید که باید انجام دهید. برای آنکه کارها را فراموش نکنید علاوه بر تهیه فهرست، از نرمافزارهای یادآور تلفن همراه یا رایانه استفاده کنید.
▪️یادداشتبرداری کنید. این کار به شما کمک میکند گیج نشوید. مختصر، شفاف و دقیق بنویسید.
▪️در صورت نیاز برای انجام فعالیتهای دیگر روزانه خود، از دوستان و عزیزان خود کمک بخواهید.
▪️کارها را ساده کنید. مثلا غذاهای سادهتر بپزید که سریعتر آماده میشوند.
▪️مرز کار و زندگی را رعایت کنید. اگر برای زمانهای فراغت خود برنامهای دارید، آن را فدای کار نکنید.
◀️ مدیریت استرس
چند شغله بودن شما را در معرض استرس بیشتر قرار میدهد. پس لازم است تکنیکهای زیر را برای مدیریت استرس به کار بگیرید:
▪️خودتان را به داشتن چند شغل عادت بدهید.
▪️یک روز در هفته را به خودتان اختصاص دهید.
▪️ارتباط خود با دوستان و عزیزانتان را قطع نکنید.
▪️خواب کافی فراموش نشود.
▪️به خودتان برسید. اگر فقط کار کنید و خرج نکنید، زود افسرده میشوید.
▪️کارهای دوم یا چندم خود را تا حد امکان در محدوده محل زندگی خود انتخاب کنید.
◀️ نکات مهمی که چندشغلهها باید بدانند
اگر میخواهید یا مجبورید چندشغله شوید، رعایت برخی نکات باعث میشود بیشترین بهره را از شغل دوم یا چندم خود ببرید. در ادامه این نکات را توضیح دادهایم:
▪️انتخاب بهترین شغل دوم با در نظر گرفتن اینکه:
• برای شما لذتبخش باشد یا مهارتهایی جدید به مجموعه مهارتهای شما اضافه کند.
• باید با توجه به زمانی که صرفش میکنید درآمدی منصفانه داشته باشد.
• در صورتی که دورکاری نیست، فاصله مناسبی با محل زندگی شما داشته باشد.
▪️بین شغلهای خود زمانی برای استراحت کوتاه در نظر بگیرید.
▪️در هر زمان فقط روی یک کار تمرکز کنید.
▪️مراقب کیفیت کار باشید. وقتی سرگرم چند شغل هستید، خطر کاهش کیفیت وجود دارد.
▪️اگر کار را به دیگران واگذار میکنید، از کیفیت کار اطمینان حاصل کنید.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
❤6👌2
صبح یکی از روزهای آوریل که هیچ تفاوتی با روزهای دیگر نداشت، ناگهان به چیزی پی بردم. من با ریسکِ هدر دادن زندگیام روبرو بودم.
متوجه شدم که روزها یکی پس از دیگری میگذرد. از خودم پرسیدم: اما من از زندگی چه میخواهم؟ خب، میخواهم شاد باشم. اما هرگز به این که چه چیز مرا خوشحال میکرد یا این که چطور میتوانستم خوشحال باشم، فکر نکرده بودم.
📖 پروژه شادی
✍ گرچین رابین
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
متوجه شدم که روزها یکی پس از دیگری میگذرد. از خودم پرسیدم: اما من از زندگی چه میخواهم؟ خب، میخواهم شاد باشم. اما هرگز به این که چه چیز مرا خوشحال میکرد یا این که چطور میتوانستم خوشحال باشم، فکر نکرده بودم.
📖 پروژه شادی
✍ گرچین رابین
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
❤5👌2
قدرتِ کوتاهمدت و بلندمدت!
🔸وقتی مهمترین نیاز شما، نیاز به قدرت باشد و آن را در رابطه با دیگری به کار بگیرید، مهمترین چیزی که از دست میدهید ارتباط با اوست.
شاید بتوانید کسی را به زور مجبور به کاری کنید که خودتان میخواهید، شاید با اجبار بتوانید بر رفتار او، البته وقتی جلوی چشم شماست تاثیر بگذارید، تا آنگونه باشد که شما میخواهید، اما نمیتوانید او را مجبور کنید که در نهان هم رفتار موردنظر شما را داشته باشد.
🔸در واقع اگر هم زورتان زیاد باشد به محض اینکه روی برگردانید، کاری را میکند که خودش میخواهد و اعمال زور باعث مخالفتورزی و مقابله او حتی بهگونهای غیرمنطقی میشود.
🔸شما قدرت کنترل بر افکار را ندارید، نمیتوانید کسی را مجبور کنید آنگونه بیندیشد که شما میخواهید. حتی اگر زورتان هم زیاد باشد قدرت کنترل بر فکرها را ندارید و با اعمال زور او را به سمت نقطه مقابل دیدگاه خودتان میبرید.
🔸هر چه بیشتر در موقعیتهای مختلف از جمله روابط خانوادگی، کار و حکمرانی، قدرتطلبی را به کار گیرید و بخواهید دیگری طوری زندگی کند که شما میپسندید، او را از خود دور و دورتر کردهاید.
این روند شاید شما را در کوتاه مدت به خواستههای خود برساند و احساس کنید بر عالم و آدم غالب شدهاید، اما در درازمدت با دور شدن دیگران از شما و ایجاد خشم و نفرت در آنها، خواه ناخواه مجبور به عقبنشینی میشوید و در غیراین صورت، در دل دیگران حذف خواهید شد و زنده بودن چیزی نیست بجز حضور در دل دیگران!
👤جان گاتمن
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸وقتی مهمترین نیاز شما، نیاز به قدرت باشد و آن را در رابطه با دیگری به کار بگیرید، مهمترین چیزی که از دست میدهید ارتباط با اوست.
شاید بتوانید کسی را به زور مجبور به کاری کنید که خودتان میخواهید، شاید با اجبار بتوانید بر رفتار او، البته وقتی جلوی چشم شماست تاثیر بگذارید، تا آنگونه باشد که شما میخواهید، اما نمیتوانید او را مجبور کنید که در نهان هم رفتار موردنظر شما را داشته باشد.
🔸در واقع اگر هم زورتان زیاد باشد به محض اینکه روی برگردانید، کاری را میکند که خودش میخواهد و اعمال زور باعث مخالفتورزی و مقابله او حتی بهگونهای غیرمنطقی میشود.
🔸شما قدرت کنترل بر افکار را ندارید، نمیتوانید کسی را مجبور کنید آنگونه بیندیشد که شما میخواهید. حتی اگر زورتان هم زیاد باشد قدرت کنترل بر فکرها را ندارید و با اعمال زور او را به سمت نقطه مقابل دیدگاه خودتان میبرید.
🔸هر چه بیشتر در موقعیتهای مختلف از جمله روابط خانوادگی، کار و حکمرانی، قدرتطلبی را به کار گیرید و بخواهید دیگری طوری زندگی کند که شما میپسندید، او را از خود دور و دورتر کردهاید.
این روند شاید شما را در کوتاه مدت به خواستههای خود برساند و احساس کنید بر عالم و آدم غالب شدهاید، اما در درازمدت با دور شدن دیگران از شما و ایجاد خشم و نفرت در آنها، خواه ناخواه مجبور به عقبنشینی میشوید و در غیراین صورت، در دل دیگران حذف خواهید شد و زنده بودن چیزی نیست بجز حضور در دل دیگران!
👤جان گاتمن
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👌5❤2
«جایی که همه شبیه به هم فکر میکنند، هیچکس زیاد فکر نمیکند».
🔺واقعیت این است که اگر همه در یک جمع دقیقاً یکسان فکر کنند، احتمالاً یا تفکر انتقادی را کنار گذاشتهاند، یا به خاطر ترس از تفاوت نظر خودشان را سانسور کردهاند.
🔺رشد و خلاقیت زمانی اتفاق میافتد که سؤال بپرسیم، درباره دیدگاههای مختلف گفتوگو کنیم، فرضیات را به چالش بکشیم و از تفاوتها استقبال کنیم.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👌9❤2👍1
مطمئنترین راه برای کوبیدن به کوه یخ، در پیش گرفتن مسیری از پیش تعیینشده در آبهایِ ناآشنا است.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👍4❤3👌2
راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!
🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «داراییهای انسانی» شرکتهای ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.
🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهمترین و پر بسامدترین عللی است که میتوانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر میخواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بیتوجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:
🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغههای نیروها
گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی میداند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنماییهای لازم را به او میکند و در صورت نیاز پشت او میایستد.
🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان
نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.
🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده
یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیتهای اعضای تیمش زمان میگذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.
🔺پنهانکاری و دریغ کردن اطلاعات
دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.
🔺ارائه پاسخ های سربالا
رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بیاعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بیاعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.
🔺عدم انتقادپذیری
رهبران کاربلد به خوبی میدانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.
🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر
به رخ کشیدن موفقیتهای برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم
امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهیها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.
🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی
هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایینتر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحلهای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.
🔺متهم کردن کارکنان
متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.
🔺بیعدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق
نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان میدهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شمارهی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.
🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت
ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بنبست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «داراییهای انسانی» شرکتهای ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.
🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهمترین و پر بسامدترین عللی است که میتوانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر میخواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بیتوجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:
🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغههای نیروها
گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی میداند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنماییهای لازم را به او میکند و در صورت نیاز پشت او میایستد.
🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان
نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.
🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده
یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیتهای اعضای تیمش زمان میگذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.
🔺پنهانکاری و دریغ کردن اطلاعات
دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.
🔺ارائه پاسخ های سربالا
رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بیاعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بیاعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.
🔺عدم انتقادپذیری
رهبران کاربلد به خوبی میدانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.
🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر
به رخ کشیدن موفقیتهای برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم
امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهیها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.
🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی
هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایینتر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحلهای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.
🔺متهم کردن کارکنان
متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.
🔺بیعدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق
نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان میدهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شمارهی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.
🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت
ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بنبست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👌5❤4👍2
بهجای تمرکز بر کارهای "فوری" بر انجام کارهای "مهم" تمرکز کن. بسیاری از کارهای فوری، اهمیت زیادی ندارند!
👤استیون کاوی
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👤استیون کاوی
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👏5👍3👌1
۳ روش برای توانمند کردن ذهنمان با گوشیهای هوشمند
🔸شما یک ابزار عضلهسازی ذهن خود را هر روز در دستان خود گرفتهاید. تاثیر وابستگی افراد به وسایل هوشمندشان و نقش مهم آن در وضعیت سلامت روان آنها، بر کسی پوشیده نیست. صرف زمان زیاد در وسایل الکرونیکی میتواند روی مشکلات مربوط به خواب و انواع مسائل مربوط به سلامت و روابط مرتبط شود. اغلب هم مردم تکنولوژی را بد میدانند و چیزهایی مانند: «وسایل الکترونیکی ما سلامت ذهنی ما را از بین میبرند.» را میگویند.
🔸اما واقعیت این است که تکنولوژی در حال از بین بردن سلامت روان ما نیست. این انتخابهای ما در مورد فناوری است که تعیینکننده خوب یا بد بودن این ابزارهای الکترونیکی برای ما است.
اگر انتخابهای درست و سالمی داشته باشید، میتوانید از وسایل الکترونیکی خود برای توانمند ساختن ذهن خود استفاده کنید. در واقع وقتهایی را که به وسایل الکترونیکی خود اختصاص میدهید میتواند فرصتی برای قویتر و بهتر شدن شما باشد.
🔸در اینجا سه روش برای توانمند ساختن ذهنتان به وسیله استفاده از وسایل دیجیتالی است:
▪️افراد مثبتنگر را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
افرادی را برای دنبال کردن انتخاب کنید که به شما انگیزه میدهند تا به فرد بهتری تبدیل شوید. حسابهای کاربری را انتخاب کنید که به شما اطلاعات مفیدی منتقل میکنند تا در زندگی خود آنها را به کار گیرید.
از سوی دیگر، سعی کنید به حسابهای کاربری که به شما کمکی نمیکند نگاه نکنید. هیچ لزومی ندارد تا به عکسها و مطالبی که حال شما را در مورد خودتان بد میکند نگاه کنید.
▪️از اپلیکیشنها و دورههای آنلاینی که به ساخت ماهیچه ذهن شما کمک میکند استفاده کنید
چه بخواهید مدیتیشن یاد بگیرید و چه هر مهارت دیگری که به نفع سلامت روحی شما است و بتواند در نحوه تفکر شما در زندگی تاثیر بگذارد، هزاران نوع از اپلیکیشنها و دورههای آنلاین مختلفی وجود دارند که میتوانند به سلامت ذهن و روح شما کمک کنند.
این به معنی آن است که میتوانید مهارتهای مورد نیاز خود را در هرکجا که هستید و هر زمان که میخواهید با چند کلیک تقویت کنید.
▪️از شبکههای اجتماعی برای ارتباط با افراد استفاده کنید
به جای این که بی هیچ هدف و منظوری در محتوای صفحات اجتماعی افراد بگردید و آنها را لایک کنید، از شبکههای مجازی برای ارتباط برقرار کردن با افراد استفاده کنید. برای خود محتوا منتشر کنید، نظرات مثبت و انگیزشی برای افراد بگذارید و افرادی را پیدا کنید که علایقشان با شما یکی باشد.
از شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط با جامعه و فعالیتهای اجتماعی خود استفاده کنید. با افراد در رسانهها ارتباط برقرار کنید و سعی کنید آنها را بیشتر و بهتر بشناسید.
◀️ شما این قدرت را دارید تا از تکنولوژی برای بهتر شدن خودتان استفاده کنید. از اپلیکیشنهایی که از آن استفاده میکنید آگاه باشید، از اینکه چطور از زمان خود استفاده میکنید و این که از چه ابزارهایی برای ساختن عضلههای ذهن خود استفاده میکنید به طور کامل آگاهی داشته باشید.
منبع: psychologytoday
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸شما یک ابزار عضلهسازی ذهن خود را هر روز در دستان خود گرفتهاید. تاثیر وابستگی افراد به وسایل هوشمندشان و نقش مهم آن در وضعیت سلامت روان آنها، بر کسی پوشیده نیست. صرف زمان زیاد در وسایل الکرونیکی میتواند روی مشکلات مربوط به خواب و انواع مسائل مربوط به سلامت و روابط مرتبط شود. اغلب هم مردم تکنولوژی را بد میدانند و چیزهایی مانند: «وسایل الکترونیکی ما سلامت ذهنی ما را از بین میبرند.» را میگویند.
🔸اما واقعیت این است که تکنولوژی در حال از بین بردن سلامت روان ما نیست. این انتخابهای ما در مورد فناوری است که تعیینکننده خوب یا بد بودن این ابزارهای الکترونیکی برای ما است.
اگر انتخابهای درست و سالمی داشته باشید، میتوانید از وسایل الکترونیکی خود برای توانمند ساختن ذهن خود استفاده کنید. در واقع وقتهایی را که به وسایل الکترونیکی خود اختصاص میدهید میتواند فرصتی برای قویتر و بهتر شدن شما باشد.
🔸در اینجا سه روش برای توانمند ساختن ذهنتان به وسیله استفاده از وسایل دیجیتالی است:
▪️افراد مثبتنگر را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
افرادی را برای دنبال کردن انتخاب کنید که به شما انگیزه میدهند تا به فرد بهتری تبدیل شوید. حسابهای کاربری را انتخاب کنید که به شما اطلاعات مفیدی منتقل میکنند تا در زندگی خود آنها را به کار گیرید.
از سوی دیگر، سعی کنید به حسابهای کاربری که به شما کمکی نمیکند نگاه نکنید. هیچ لزومی ندارد تا به عکسها و مطالبی که حال شما را در مورد خودتان بد میکند نگاه کنید.
▪️از اپلیکیشنها و دورههای آنلاینی که به ساخت ماهیچه ذهن شما کمک میکند استفاده کنید
چه بخواهید مدیتیشن یاد بگیرید و چه هر مهارت دیگری که به نفع سلامت روحی شما است و بتواند در نحوه تفکر شما در زندگی تاثیر بگذارد، هزاران نوع از اپلیکیشنها و دورههای آنلاین مختلفی وجود دارند که میتوانند به سلامت ذهن و روح شما کمک کنند.
این به معنی آن است که میتوانید مهارتهای مورد نیاز خود را در هرکجا که هستید و هر زمان که میخواهید با چند کلیک تقویت کنید.
▪️از شبکههای اجتماعی برای ارتباط با افراد استفاده کنید
به جای این که بی هیچ هدف و منظوری در محتوای صفحات اجتماعی افراد بگردید و آنها را لایک کنید، از شبکههای مجازی برای ارتباط برقرار کردن با افراد استفاده کنید. برای خود محتوا منتشر کنید، نظرات مثبت و انگیزشی برای افراد بگذارید و افرادی را پیدا کنید که علایقشان با شما یکی باشد.
از شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط با جامعه و فعالیتهای اجتماعی خود استفاده کنید. با افراد در رسانهها ارتباط برقرار کنید و سعی کنید آنها را بیشتر و بهتر بشناسید.
◀️ شما این قدرت را دارید تا از تکنولوژی برای بهتر شدن خودتان استفاده کنید. از اپلیکیشنهایی که از آن استفاده میکنید آگاه باشید، از اینکه چطور از زمان خود استفاده میکنید و این که از چه ابزارهایی برای ساختن عضلههای ذهن خود استفاده میکنید به طور کامل آگاهی داشته باشید.
منبع: psychologytoday
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👍2❤1👌1
چطور با یک همکار زورگو برخورد کنیم؟!
🔸در مدرسه، بچه قلدرها معمولا مظلومترها را تهدید میکنند که بعد از مدرسه حسابی کتکشان میزنند. اما در محیط کار، زورگویی معمولا طیف وسیعی از رفتارها را شامل میشود، مثلا میگویند «ایدههایت احمقانهاند» یا کارهایی شما را به اسم خودشان تمام میکنند. اینطور رفتارها معمولا از نظر مدیران پنهان میماند.
🔸وقتی مورد زورگویی قرار میگیری، احتمالا وقتی به خانه میروی، اعصاب نداری و استرسات را سر بقیه خالی میکنی. بعضی از افراد حتی از نظر سلامتی با مشکل مواجه میشوند یا این مساله روی شغلشان نیز تاثیر گذاشته است. پس باید راهی برای مقابله با همکار زورگو پیدا کنیم. راههای مناسب برای برخورد با آنها از این قرارند:
1⃣ روی واکنشت تمرکز کن
حمله کردن، برآشفتن یا داد زدن بر سر فرد زورگو، کمکی به تو نمیکند. چند نفس عمیق بکش. سعی کن خودت را کنترل کنی و واکنشهای عاقلانه نشان دهی.
2⃣ تاثیر رفتارش را محدود کن
اینکه در جمع خانواده، دائما از او گله و شکایت کنی یا دائما به فکر راهی برای انتقام باشی، دردی را دوا نمیکند. فقط زمان و انرژی بیشتری از تو میگیرد.
3⃣ مهارتهای مقابله با فرد زورگو را یاد بگیر
گاهی برای تسکین احساساتت، وسوسه میشوی به راهحلهای موقت روی بیاوری؛ مثل پرخوری یا سیگار. اما اینها راهحل نیستند، خودشان مشکلند. ورزش، مطالعه، یا گذراندن زمان با دوستان، روشهای سالمتری برای کنترل احساسات هستند.
4⃣ حرفت را بزن
گاهی گفتن یک جمله کافی است تا فرد زورگو را سر جایش بنشاند. مثلا «دیگه نمیتونم این رفتارت رو تحمل کنم.» البته این نیازمند تمرین است. به او نگو: «تو واقعا آدم بیرحمی هستی». به جایش بگو: «تو دائما سر میز من سرک میکشی، مانیتورم رو نگاه میکنی و نامههای محرمانهام را میخوانی.» سپس بگو که رفتارش روی عملکرد تو چه تاثیری میگذارد و بعد بگو که بعد از این، کدام رفتارها را تحمل نخواهی کرد.
5⃣ تک تک اتفاقات را ثبت کن
بنویس که در چه تاریخی، چه اتفاقی افتاد و چه کسانی شاهد ماجرا بودند. ثبت اتفاقات کمک میکند تا الگوی رفتاری فرد زورگو را پیدا کنی. اگر بخواهی این مشکل را با سرپرست یا مدیرت در میان بگذاری، این مدارک به دردت خواهد خورد.
6⃣ حمایت دیگران را جلب کن
فرد زورگو، احتمالا فقط به تو زورگویی نمیکند. با بقیه همکارانت صحبت کن تا ببینی آیا از بین آنها کسی مورد زورگویی قرار گرفته یا نه. میتوانید علیه او پروندهسازی کنید. اگر تعدادتان زیاد باشد، کارفرما انگیزه پیدا میکند که شخصا مساله را حل کند.
7⃣ با منابع انسانی در میان بگذار
تمام نکاتی که تا حالا یاد گرفتی، فقط کمک میکنند تا شرایط را مدیریت کنی. با این حال، فرد زورگو ممکن است همچنان به رفتارش ادامه دهد. در این صورت، موضوع را با منابع انسانی یا مدیریت در میان بگذار. مدارکت را هم با خودت ببر؛ اگر مدارک کافی داشته باشی، منابع انسانی طبق آیین نامه مساله را پیگیری خواهد کرد.
✳️ اگر با انجام همه کارها شاهد تغییر چندانی نبودید، میتوانید به آخرین راهحل فکر کنید. به اینکه آیا کار کردن در یک محیط سمی و شغلی که به زندگیات لطمه میزند، ارزشش را دارد؟
اگر استعفا دادید، به خودتان یادآوری کنید که فرد زورگو شما را وادار به استعفا نکرد؛ چون به خودتان احترام میگذارید و نمیخواهید در چنین محیطی کار کنید. یک تغییر ذهنیت کوچک، باعث میشود به جای بازنده بودن، احساس برنده بودن کنید.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸در مدرسه، بچه قلدرها معمولا مظلومترها را تهدید میکنند که بعد از مدرسه حسابی کتکشان میزنند. اما در محیط کار، زورگویی معمولا طیف وسیعی از رفتارها را شامل میشود، مثلا میگویند «ایدههایت احمقانهاند» یا کارهایی شما را به اسم خودشان تمام میکنند. اینطور رفتارها معمولا از نظر مدیران پنهان میماند.
🔸وقتی مورد زورگویی قرار میگیری، احتمالا وقتی به خانه میروی، اعصاب نداری و استرسات را سر بقیه خالی میکنی. بعضی از افراد حتی از نظر سلامتی با مشکل مواجه میشوند یا این مساله روی شغلشان نیز تاثیر گذاشته است. پس باید راهی برای مقابله با همکار زورگو پیدا کنیم. راههای مناسب برای برخورد با آنها از این قرارند:
1⃣ روی واکنشت تمرکز کن
حمله کردن، برآشفتن یا داد زدن بر سر فرد زورگو، کمکی به تو نمیکند. چند نفس عمیق بکش. سعی کن خودت را کنترل کنی و واکنشهای عاقلانه نشان دهی.
2⃣ تاثیر رفتارش را محدود کن
اینکه در جمع خانواده، دائما از او گله و شکایت کنی یا دائما به فکر راهی برای انتقام باشی، دردی را دوا نمیکند. فقط زمان و انرژی بیشتری از تو میگیرد.
3⃣ مهارتهای مقابله با فرد زورگو را یاد بگیر
گاهی برای تسکین احساساتت، وسوسه میشوی به راهحلهای موقت روی بیاوری؛ مثل پرخوری یا سیگار. اما اینها راهحل نیستند، خودشان مشکلند. ورزش، مطالعه، یا گذراندن زمان با دوستان، روشهای سالمتری برای کنترل احساسات هستند.
4⃣ حرفت را بزن
گاهی گفتن یک جمله کافی است تا فرد زورگو را سر جایش بنشاند. مثلا «دیگه نمیتونم این رفتارت رو تحمل کنم.» البته این نیازمند تمرین است. به او نگو: «تو واقعا آدم بیرحمی هستی». به جایش بگو: «تو دائما سر میز من سرک میکشی، مانیتورم رو نگاه میکنی و نامههای محرمانهام را میخوانی.» سپس بگو که رفتارش روی عملکرد تو چه تاثیری میگذارد و بعد بگو که بعد از این، کدام رفتارها را تحمل نخواهی کرد.
5⃣ تک تک اتفاقات را ثبت کن
بنویس که در چه تاریخی، چه اتفاقی افتاد و چه کسانی شاهد ماجرا بودند. ثبت اتفاقات کمک میکند تا الگوی رفتاری فرد زورگو را پیدا کنی. اگر بخواهی این مشکل را با سرپرست یا مدیرت در میان بگذاری، این مدارک به دردت خواهد خورد.
6⃣ حمایت دیگران را جلب کن
فرد زورگو، احتمالا فقط به تو زورگویی نمیکند. با بقیه همکارانت صحبت کن تا ببینی آیا از بین آنها کسی مورد زورگویی قرار گرفته یا نه. میتوانید علیه او پروندهسازی کنید. اگر تعدادتان زیاد باشد، کارفرما انگیزه پیدا میکند که شخصا مساله را حل کند.
7⃣ با منابع انسانی در میان بگذار
تمام نکاتی که تا حالا یاد گرفتی، فقط کمک میکنند تا شرایط را مدیریت کنی. با این حال، فرد زورگو ممکن است همچنان به رفتارش ادامه دهد. در این صورت، موضوع را با منابع انسانی یا مدیریت در میان بگذار. مدارکت را هم با خودت ببر؛ اگر مدارک کافی داشته باشی، منابع انسانی طبق آیین نامه مساله را پیگیری خواهد کرد.
✳️ اگر با انجام همه کارها شاهد تغییر چندانی نبودید، میتوانید به آخرین راهحل فکر کنید. به اینکه آیا کار کردن در یک محیط سمی و شغلی که به زندگیات لطمه میزند، ارزشش را دارد؟
اگر استعفا دادید، به خودتان یادآوری کنید که فرد زورگو شما را وادار به استعفا نکرد؛ چون به خودتان احترام میگذارید و نمیخواهید در چنین محیطی کار کنید. یک تغییر ذهنیت کوچک، باعث میشود به جای بازنده بودن، احساس برنده بودن کنید.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👌5❤4👍1
نگاهی به زندگی ۱۰ فرد فوقالعاده موفق که در زندگی شکستهای سختی را تجربه کردهاند
1️⃣ اپرا وینفری
اپرا هم اکنون یکی از شناخته شده ترین مجری های تلویزیونی در سطح جهان است، اما او در سنین نوجوانی روزگار سختی را سپری می کرد. اولین تجربه اپرا در تلویزیون نیز چندان خوشایند نبود. او از اولین برنامه تلویزیونی خود اخراج شد؛ در آن زمان مدیرانش به وی گفتند که بیش از حد احساساتی است و نمی تواند خود را در جلوی دوربین کنترل کند. اپرا بعدا از همین ویژگی استفاده کرد و توانست با ۳ میلیارد دلار سرمایه، عنوان پولدار ترین زن دنیا را به خود اختصاص دهد.
2️⃣ توماس ادیسون
معلمان توماس به وی می گفتند که او احمق تر از آن است که بتواند چیزی را یاد بگیرد. ادیسون اما هیچگاه دست از تلاش بر نداشت و سرانجام پس از هزاران بار شکست، توانست نام خود را در تاریخ جاودانه کند. ادیسون هنگامی که درباره شکست هایش از او سؤال کردند، چنین گفت: «من شکست نخوردم. من فقط هزار راه پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی شدند.»
3️⃣ آلبرت اینشتین
آینشتین تا سن چهار سالگی در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل داشت. او حتی تا سن ۷ سالگی نمی توانست خواندن را یاد بگیرد. اما همین فرد در نهایت موفق شد نام خود را به عنوان پدر فیزیک دنیا مطرح نماید و جایزه نوبل را به دست آورد.
4️⃣ شان کارتر
شان کارتر که اکنون با نام مستعار Jay-Z در میان رپر ها شناخته می شود، یکی از تاثیرگذارترین و پولدارترین افراد این حوزه به شمار می رود. وی در ابتدای فعالیتش نتوانست توجه کسی را به کار خود جلب نماید. اولین CD او فروش نرفت و هیچ شرکتی حاضر نشد بر روی موسیقی وی سرمایه گذاری نماید. Jay-Z اکنون ۲۱ جایزه Grammy را از آن خود کرده و به گفته Forbes سرمایه ای ۵۵۰ میلیون دلاری را در اختیار دارد.
5️⃣ هنری فرد
اکنون در صنعت اتوموبیل، Ford یکی از پیشتازان به شمار می رود. اما بد نیست بدانید که آقای فورد به عنوان مؤسس این شرکت، شکست های بسیاری را تجربه کرد. او در اولین کسب و کاری که راه اندازی کرد شکست خورد و پس از آن نیز ۵ بار طعم ورشکستگی را چشید تا در نهایت برند Ford را خلق نمود.
6️⃣ مایکل جردن
یکی از ماندگارترین نام های دنیای بسکتبال، قبل از رسیدن به موفقیت هایش، بارها شکست را تجربه کرده است. او زمانی که در دبیرستان بود به بسکتبال علاقه بسیاری داشت، اما هرگز نمی توانست به تیم اصلی مدرسه راه پیدا کند.جردن در رابطه با موفقیت هایش چنین می گوید: «من در زندگیم بارها و بارها و بارها شکست خورده ام و این همان دلیل موفقیت من است.»
7️⃣ بیل گیتس
اولین شرکت گیتس Traf-O-Data نام داشت. این شرکت دستگاهی را ساخته بود که می توانست اطلاعات ترافیکی را مورد تحلیل قرار دهد. گیتس و رفیقش پاؤل آلن، در اولین اقدام برای فروش محصولشان متوجه شدند که دستگاه کار نمیکند. در نهایت Traf-O-Data شکست سختی خورد و تمام زحمات گیتس به هدر رفت.
او سپس مایکروسافت را راه اندازی کرد و بقیه داستان نیز برای همه ما روشن است.
8️⃣چارلز داروین
داروین در زمان کودکی از سمت معلمان و حتی پدرش با کم لطفی های بسیاری مواجه بود. او در این رابطه می گوید: «معلمان و پدرم معتقد بودند که من یک پسر کاملا معمولی هستم که هوشم پایین تر از سطح استاندارد است.»نیاز به توضیح نیست که داروین اکنون یکی از شناخته شده ترین دانشمندان دنیا است.
9️⃣ استیون اسپیلبرگ
اگر بخواهیم نام ۵ کارگردان مطرح دنیا را لیست کنیم، قطعا استیون اسپیلبرگ را باید در میان آن ها جای دهیم.
جالب است بدانید که در سال های دور، دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا، دو بار درخواست تحصیل این کارگردان بزرگ را رد کرده است.اسپیلبرگ بعد ها موفق شد ۳ بار جایزه اسکار را به دست آورد.
🔟آبراهام لینکلن
یکی از بهترین رئیس جمهور های آمریکا، شکست را زمانی که در ارتش بود تجربه کرد و بعد ها نیز در کسب و کار خود به زمین خورد. او حتی در زمان رقابت های انتخاباتی نیز شکست های بسیاری را تحمل کرد تا اینکه سرانجام توانست عنوان ریاست جمهوری آمریکا را به خود اختصاص دهد.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
1️⃣ اپرا وینفری
اپرا هم اکنون یکی از شناخته شده ترین مجری های تلویزیونی در سطح جهان است، اما او در سنین نوجوانی روزگار سختی را سپری می کرد. اولین تجربه اپرا در تلویزیون نیز چندان خوشایند نبود. او از اولین برنامه تلویزیونی خود اخراج شد؛ در آن زمان مدیرانش به وی گفتند که بیش از حد احساساتی است و نمی تواند خود را در جلوی دوربین کنترل کند. اپرا بعدا از همین ویژگی استفاده کرد و توانست با ۳ میلیارد دلار سرمایه، عنوان پولدار ترین زن دنیا را به خود اختصاص دهد.
2️⃣ توماس ادیسون
معلمان توماس به وی می گفتند که او احمق تر از آن است که بتواند چیزی را یاد بگیرد. ادیسون اما هیچگاه دست از تلاش بر نداشت و سرانجام پس از هزاران بار شکست، توانست نام خود را در تاریخ جاودانه کند. ادیسون هنگامی که درباره شکست هایش از او سؤال کردند، چنین گفت: «من شکست نخوردم. من فقط هزار راه پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی شدند.»
3️⃣ آلبرت اینشتین
آینشتین تا سن چهار سالگی در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل داشت. او حتی تا سن ۷ سالگی نمی توانست خواندن را یاد بگیرد. اما همین فرد در نهایت موفق شد نام خود را به عنوان پدر فیزیک دنیا مطرح نماید و جایزه نوبل را به دست آورد.
4️⃣ شان کارتر
شان کارتر که اکنون با نام مستعار Jay-Z در میان رپر ها شناخته می شود، یکی از تاثیرگذارترین و پولدارترین افراد این حوزه به شمار می رود. وی در ابتدای فعالیتش نتوانست توجه کسی را به کار خود جلب نماید. اولین CD او فروش نرفت و هیچ شرکتی حاضر نشد بر روی موسیقی وی سرمایه گذاری نماید. Jay-Z اکنون ۲۱ جایزه Grammy را از آن خود کرده و به گفته Forbes سرمایه ای ۵۵۰ میلیون دلاری را در اختیار دارد.
5️⃣ هنری فرد
اکنون در صنعت اتوموبیل، Ford یکی از پیشتازان به شمار می رود. اما بد نیست بدانید که آقای فورد به عنوان مؤسس این شرکت، شکست های بسیاری را تجربه کرد. او در اولین کسب و کاری که راه اندازی کرد شکست خورد و پس از آن نیز ۵ بار طعم ورشکستگی را چشید تا در نهایت برند Ford را خلق نمود.
6️⃣ مایکل جردن
یکی از ماندگارترین نام های دنیای بسکتبال، قبل از رسیدن به موفقیت هایش، بارها شکست را تجربه کرده است. او زمانی که در دبیرستان بود به بسکتبال علاقه بسیاری داشت، اما هرگز نمی توانست به تیم اصلی مدرسه راه پیدا کند.جردن در رابطه با موفقیت هایش چنین می گوید: «من در زندگیم بارها و بارها و بارها شکست خورده ام و این همان دلیل موفقیت من است.»
7️⃣ بیل گیتس
اولین شرکت گیتس Traf-O-Data نام داشت. این شرکت دستگاهی را ساخته بود که می توانست اطلاعات ترافیکی را مورد تحلیل قرار دهد. گیتس و رفیقش پاؤل آلن، در اولین اقدام برای فروش محصولشان متوجه شدند که دستگاه کار نمیکند. در نهایت Traf-O-Data شکست سختی خورد و تمام زحمات گیتس به هدر رفت.
او سپس مایکروسافت را راه اندازی کرد و بقیه داستان نیز برای همه ما روشن است.
8️⃣چارلز داروین
داروین در زمان کودکی از سمت معلمان و حتی پدرش با کم لطفی های بسیاری مواجه بود. او در این رابطه می گوید: «معلمان و پدرم معتقد بودند که من یک پسر کاملا معمولی هستم که هوشم پایین تر از سطح استاندارد است.»نیاز به توضیح نیست که داروین اکنون یکی از شناخته شده ترین دانشمندان دنیا است.
9️⃣ استیون اسپیلبرگ
اگر بخواهیم نام ۵ کارگردان مطرح دنیا را لیست کنیم، قطعا استیون اسپیلبرگ را باید در میان آن ها جای دهیم.
جالب است بدانید که در سال های دور، دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا، دو بار درخواست تحصیل این کارگردان بزرگ را رد کرده است.اسپیلبرگ بعد ها موفق شد ۳ بار جایزه اسکار را به دست آورد.
🔟آبراهام لینکلن
یکی از بهترین رئیس جمهور های آمریکا، شکست را زمانی که در ارتش بود تجربه کرد و بعد ها نیز در کسب و کار خود به زمین خورد. او حتی در زمان رقابت های انتخاباتی نیز شکست های بسیاری را تحمل کرد تا اینکه سرانجام توانست عنوان ریاست جمهوری آمریکا را به خود اختصاص دهد.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👍6👎2❤1👌1
روانشناسان می گویند هر روز سه اتفاق خوشایندی که برایتان افتاده است را بنویسید. سه اتفاق حتی کوچک. این کار را برای ۲۱ روز ادامه دهید. "سه اتفاقِ هر روز باید مختص آن روز باشند."
این کار مغز را عادت میدهد که بر روی مسائل مثبت تمرکز کند و بر طبق تحقیقات انجام شده، چنین عادتی (حتی بیشتر از حس موفقیت) باعث خوشحالی شما میشود.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
این کار مغز را عادت میدهد که بر روی مسائل مثبت تمرکز کند و بر طبق تحقیقات انجام شده، چنین عادتی (حتی بیشتر از حس موفقیت) باعث خوشحالی شما میشود.
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
❤8👌2
روح هر سازمان از بالا در آن دمیده میشود!
🔸تنها گواه بر صداقت وجدیت یک مدیر و رهبر، پافشاری بیچون و چرای او بر صداقت است. مهمتر از همه این است که این موضوع باید در تصمیم گیریهای مجموعه مدیریتی او متجلی شود؛ زیرا از طریق صداقت و منش است که مدیریت و رهبری اعمال میگردد.
🔸شخصیت است که الگو میسازد و مورد تقلید قرار میگیرد، شخصیت چیزی نیست که کسی بتواند مردم را در مورد آن بفریبد. کسانی که با آنها کار میکنیم به ویژه زیردستان طی چند هفته به خوبی در مییابند که آیا مدیرشان صداقت دارد یا خیر؛ چه بسا در بسیاری از کاستیها آنها را ببخشند: در عدم توانایی و کفایت، احساس ناامنی، یا حتی بدخلقی؛ اما نداشتن صداقت را بر او نمیبخشند. همچنین مدیر ارشد را نمیبخشند که او را انتخاب کرده است.
🔸این قاعده به ویژه در خصوص افرادی که در راس سازمان هستند مصداق پیدا میکند، چرا که روح یک سازمان از بالا در آن دمیده میشود. اگر در یک سازمان روحیه قوی حاکم باشد بیتردید دلیل آن روحیه افراد بالادست است. اگر روحیه این افراد دچار انحطاط باشد دلیل آن چیزی نخواهد بود جز فساد از بالا، چنانچه ضرب المثلی میگوید: "درخت از سرشاخه می خشکد."
◀️ هیچ فردی را نباید در مسندی بزرگ نشاند مگر آن که مدیریت ارشد اراده کرده باشد شخصیت و منش او سرمشق و الگوی زیردستان شود.
پس وقتی به شما شغلی پیشنهاد میشود، شخصیت رهبر و مدیرعامل و مدیران ارشد را ارزیابی کنید وخود را در کنار انسانهایی قرار دهید که پایبند اصول هستند.
📖 روزنوشت های پیتر دراکر
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸تنها گواه بر صداقت وجدیت یک مدیر و رهبر، پافشاری بیچون و چرای او بر صداقت است. مهمتر از همه این است که این موضوع باید در تصمیم گیریهای مجموعه مدیریتی او متجلی شود؛ زیرا از طریق صداقت و منش است که مدیریت و رهبری اعمال میگردد.
🔸شخصیت است که الگو میسازد و مورد تقلید قرار میگیرد، شخصیت چیزی نیست که کسی بتواند مردم را در مورد آن بفریبد. کسانی که با آنها کار میکنیم به ویژه زیردستان طی چند هفته به خوبی در مییابند که آیا مدیرشان صداقت دارد یا خیر؛ چه بسا در بسیاری از کاستیها آنها را ببخشند: در عدم توانایی و کفایت، احساس ناامنی، یا حتی بدخلقی؛ اما نداشتن صداقت را بر او نمیبخشند. همچنین مدیر ارشد را نمیبخشند که او را انتخاب کرده است.
🔸این قاعده به ویژه در خصوص افرادی که در راس سازمان هستند مصداق پیدا میکند، چرا که روح یک سازمان از بالا در آن دمیده میشود. اگر در یک سازمان روحیه قوی حاکم باشد بیتردید دلیل آن روحیه افراد بالادست است. اگر روحیه این افراد دچار انحطاط باشد دلیل آن چیزی نخواهد بود جز فساد از بالا، چنانچه ضرب المثلی میگوید: "درخت از سرشاخه می خشکد."
◀️ هیچ فردی را نباید در مسندی بزرگ نشاند مگر آن که مدیریت ارشد اراده کرده باشد شخصیت و منش او سرمشق و الگوی زیردستان شود.
پس وقتی به شما شغلی پیشنهاد میشود، شخصیت رهبر و مدیرعامل و مدیران ارشد را ارزیابی کنید وخود را در کنار انسانهایی قرار دهید که پایبند اصول هستند.
📖 روزنوشت های پیتر دراکر
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👍7👌2
حل معضل «کار نامرئی»
🔸کار نامرئی به تمام کارهایی گفته میشود که مدیران و کارکنان در طول ساعات کاری انجام میدهند، اما جزو وظایف شغلیشان نیست. بهعنوان مثال، خیلی از کارکنان در زمان غیبت سایر کارکنان به تلفنهای آنها جواب میدهند. اگرچه این کارهای نامرئی وقت و انرژی زیادی از افراد میگیرد، اما به این علت که قابلسنجش نیست کمتر مورد توجه و قدردانی دیگران از جمله مافوقها قرار میگیرد. این کارهای نامرئی در نهایت، افراد را از کارهای مهمتری مانند برنامهریزیهای خلاقانه بازمیدارند.
🔸حال سوال اینجاست که چگونه میتوان مشکل کار نامرئی را حل کرد و وقت و انرژی کارکنان را برای کارهای مهمتری ذخیره کرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت با استفاده از روشهای سنتی مانند نوشتن تمام کارهایی که یک نفر در طول روز انجام میدهد (به امید جبران زحمات و دریافت پاداش) نمیتوان مشکل کارهای نامرئی را حل کرد، چون انجام همین کارهای اضافی وقت و انرژی مضاعفی از افراد میگیرد و به حل مشکل کارهای نامرئی کمکی نمیکند.
◀️ راهکارهای عملی
▪️کارهای نامرئی را ساده کنید
بهعنوان مثال، اگر شما قبلا در یک جلسه کاری شرکت کردهاید و پس از مدتی دوباره به جلسهای با همان موضوع دعوت شدهاید میتوانید از حضور در آن جلسه خودداری کرده یا فرد دیگری را بهجای خود بفرستید. در صورتی هم که حضور شما در چنین جلسهای الزامی اعلام شده باشد، بهتر است پیشنهاد کوتاهتر شدن زمان آن را به گردانندگان بدهید.
▪️از تعداد سیستمها و پلتفرمهای کاری بکاهید
در اغلب شرکتها انبوهی از سیستمها و پورتالها وجود دارند که بسیاری از آنها یک کار را انجام میدهند و ویژگیها و کارکردهای تقریبا مشابهی دارند. واقعیت این است که استفاده همزمان از همه آنها نتیجهای غیر از اتلاف وقت و انرژی برای کارکنان به دنبال ندارد. بنابراین یکی از روشهای اصلی کاستن از حجم کارهای نامرئی در درون سازمانها این است که از تعداد سیستمها و پلتفرمها و پورتالهای سازمانی موازی بکاهید تا افراد مجبور نباشند یکسری داده و اطلاعات را بارها بارگذاری و وقت و انرژی زیادی برای این کارهای بیهوده تلف کنند.
▪️از پرداختن به عوامل مختلکننده حواس و برهمزننده تمرکز خودداری کنید
تحقیقات انجام شده در دانشگاه «اروین» کالیفرنیا نشان داده به طور میانگین ۲۰ دقیقه طول میکشد تا افراد بتوانند پس از پرت شدن حواسشان به خاطر عوامل مزاحم مانند پیامهای نامرتبط در رسانههای اجتماعی، تمرکزشان را بازیابند. بنابراین لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا عوامل برهمزننده تمرکز به حداقل برسند.
▪️به خاطر انجام کارهای نامرئی از کارکنانتان قدردانی کنید
لازم است به بهانههای مختلف و به شکلی روشن و هدفمند از کارکنان بهخاطر انجام دادن کارهای نامرئی قدردانی کنید و به آنها نشان دهید که زحماتشان دیده شده و مورد ستایش قرار میگیرد.
▪️مشخص کنید هر کسی قرار است کدام کارهای نامرئی را انجام دهد
بهتر است یک نوع چارچوب مشخص و تقسیم وظایف در مورد کارهای نامرئی در تمام بخشهای سازمان وجود داشته باشد تا هر کسی بداند انجام کدام کارها از او انتظار میرود و به واسطه عملکرد موفق در این زمینه از آنها تقدیر و تشکر به عمل خواهد آمد.
▪️کارهای نامرئی را قابل رویت و ملموس کنید
در نهایت، یکسری کارهای نامرئی در هر سازمانی وجود دارند که مدیران و کارکنان خواسته یا ناخواسته باید انجامشان دهند. بنابراین باید به شکلهای مختلف در راستای قابل رویت ساختن این کارهای نامرئی گام برداشت و با به کار بستن راهکارهایی که به آنها اشاره شد احتمال ارائه عملکردهای ضعیف از جانب کارکنان را به حداقل رساند.
منبع: Forbes
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
🔸کار نامرئی به تمام کارهایی گفته میشود که مدیران و کارکنان در طول ساعات کاری انجام میدهند، اما جزو وظایف شغلیشان نیست. بهعنوان مثال، خیلی از کارکنان در زمان غیبت سایر کارکنان به تلفنهای آنها جواب میدهند. اگرچه این کارهای نامرئی وقت و انرژی زیادی از افراد میگیرد، اما به این علت که قابلسنجش نیست کمتر مورد توجه و قدردانی دیگران از جمله مافوقها قرار میگیرد. این کارهای نامرئی در نهایت، افراد را از کارهای مهمتری مانند برنامهریزیهای خلاقانه بازمیدارند.
🔸حال سوال اینجاست که چگونه میتوان مشکل کار نامرئی را حل کرد و وقت و انرژی کارکنان را برای کارهای مهمتری ذخیره کرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت با استفاده از روشهای سنتی مانند نوشتن تمام کارهایی که یک نفر در طول روز انجام میدهد (به امید جبران زحمات و دریافت پاداش) نمیتوان مشکل کارهای نامرئی را حل کرد، چون انجام همین کارهای اضافی وقت و انرژی مضاعفی از افراد میگیرد و به حل مشکل کارهای نامرئی کمکی نمیکند.
◀️ راهکارهای عملی
▪️کارهای نامرئی را ساده کنید
بهعنوان مثال، اگر شما قبلا در یک جلسه کاری شرکت کردهاید و پس از مدتی دوباره به جلسهای با همان موضوع دعوت شدهاید میتوانید از حضور در آن جلسه خودداری کرده یا فرد دیگری را بهجای خود بفرستید. در صورتی هم که حضور شما در چنین جلسهای الزامی اعلام شده باشد، بهتر است پیشنهاد کوتاهتر شدن زمان آن را به گردانندگان بدهید.
▪️از تعداد سیستمها و پلتفرمهای کاری بکاهید
در اغلب شرکتها انبوهی از سیستمها و پورتالها وجود دارند که بسیاری از آنها یک کار را انجام میدهند و ویژگیها و کارکردهای تقریبا مشابهی دارند. واقعیت این است که استفاده همزمان از همه آنها نتیجهای غیر از اتلاف وقت و انرژی برای کارکنان به دنبال ندارد. بنابراین یکی از روشهای اصلی کاستن از حجم کارهای نامرئی در درون سازمانها این است که از تعداد سیستمها و پلتفرمها و پورتالهای سازمانی موازی بکاهید تا افراد مجبور نباشند یکسری داده و اطلاعات را بارها بارگذاری و وقت و انرژی زیادی برای این کارهای بیهوده تلف کنند.
▪️از پرداختن به عوامل مختلکننده حواس و برهمزننده تمرکز خودداری کنید
تحقیقات انجام شده در دانشگاه «اروین» کالیفرنیا نشان داده به طور میانگین ۲۰ دقیقه طول میکشد تا افراد بتوانند پس از پرت شدن حواسشان به خاطر عوامل مزاحم مانند پیامهای نامرتبط در رسانههای اجتماعی، تمرکزشان را بازیابند. بنابراین لازم است تمهیداتی اندیشیده شود تا عوامل برهمزننده تمرکز به حداقل برسند.
▪️به خاطر انجام کارهای نامرئی از کارکنانتان قدردانی کنید
لازم است به بهانههای مختلف و به شکلی روشن و هدفمند از کارکنان بهخاطر انجام دادن کارهای نامرئی قدردانی کنید و به آنها نشان دهید که زحماتشان دیده شده و مورد ستایش قرار میگیرد.
▪️مشخص کنید هر کسی قرار است کدام کارهای نامرئی را انجام دهد
بهتر است یک نوع چارچوب مشخص و تقسیم وظایف در مورد کارهای نامرئی در تمام بخشهای سازمان وجود داشته باشد تا هر کسی بداند انجام کدام کارها از او انتظار میرود و به واسطه عملکرد موفق در این زمینه از آنها تقدیر و تشکر به عمل خواهد آمد.
▪️کارهای نامرئی را قابل رویت و ملموس کنید
در نهایت، یکسری کارهای نامرئی در هر سازمانی وجود دارند که مدیران و کارکنان خواسته یا ناخواسته باید انجامشان دهند. بنابراین باید به شکلهای مختلف در راستای قابل رویت ساختن این کارهای نامرئی گام برداشت و با به کار بستن راهکارهایی که به آنها اشاره شد احتمال ارائه عملکردهای ضعیف از جانب کارکنان را به حداقل رساند.
منبع: Forbes
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
👏3