خیلی وقت پیش برای مشکلات دسترسی و تحریم و فیلتر یک پروژه روی گیتهاب معرفی کردم barryfar (عمر اون پست ازین کانال بیشتر بود) مشکلمم اینه که اعتماد ندارم جایی که اطلاعات کارت و ... ام رو داره ترافیکم رو هم داشته باشه.

حالا چندروز پیش دوستان گفتن پروژه رو از گیتهاب حذف کرده - احتمالا مجبورش کردن حذف کنه - ولی دمشگرم این همه مدت کار همه برنامه نویسها رو راه انداخت.

اومدم پروژه رو با پایتون بازنویسی کنم که دیدم ۳ نفر دیگه اینکار رو کردند خلاصه که شمارو با

Epodonios
آشنا میکنم - به امید اینکه یک سنگ بزرگ به اسم فیلترینگ از جلوی پاهاتون برداشته بشه در مسیر پیشرفت.

شرکت ماکروسافت یک ویژگی معرفی کرده به اسم: Microsoft Recall

دقیقاً هم کارش اینه که دوره‌ای از سیستم اسکرین‌شات میگیره، تا برای AI و پیشنهادات و ... استفاده کنه

همین موضوع هم یک دعوایی بین تیم Signal, Microsoft راه انداخته و بدتر ازون یوزرها رو بابت privacy نگران کرده

بخصوص بعد از اخبار اخیر راجب؛ EU و Encryption که حالا FBI هم مثل اینکه داره همین مسیر رو میره.

خلاصه؛ عشق است لینوکس 😁😁😁

با آپدیت‌هایی که روی nvim زدم دیگه نیازی به راه‌اندازی ubuntu image و ... روی آندروید نیست و به راحتی

Python, Rust

رو می‌تونید توی termux توسعه بدید؛
mypy, ruff, rust-analyzer
هم بطور کامل پشتیبانی می‌شه.

الان تنها مشکل خودم؛ نبود Docker هست. البته امروز یک مقاله دیدم که طرف داکر رو هم کم دردسر تر از روش قبل راه‌اندازی کرده ولی تست نکردم هنوز

یک مشکل conflict هم برای Rust داریم که موقع آپدیت به nvim 11 دیده میشه؛ حتماً فردا و پس‌فردا سراغ اونم خواهم رفت.

خلاصه که، محیط توسعه آماده‌اس

اینو توی لینکدین امروز بصورت suggested دیدم، یاد رفتار خودم و دلیلش افتادم.

تو ترافیک از جلوی ی ساختمون پزشکان رد شدیم؛ هرچی جلوتر (از راست به چپ) میرفتیم و تابلو‌هارو می‌خوندم، بیشتر پشمام می‌ریخت آخری اینطوری بود.

دکتر .....
فارغ تحصیل دانشگاه شهید بهشتی
رتبه چهارم بورد تخصصی
مدرس ... دانشگاه
نویسنده کتاب ...

بعد بچه‌های مهندسی؛ کجا درس خوندی ؟
ی خراب شده

اصرار که می‌کنی می‌بینی طرف از هاروارد، ام‌آی‌تی یا .... مدرک داره

خیلی عجیبه، خیلی

ی نیروی جونیور برای شرکت یکی از دوستان مصاحبه رفتم؛
گفتم پروژه‌ای داری برای دمو کردن بریم سورس کد همون رو بخونیم ؟
تنها پروژه آماده که کار کرده بود Todo list بود؛ خودش می‌گفت نه و ... خیلی‌ها بهش گفت بودن به هیچ وجه پروژه‌ای که در این سطح هست رو نشون نده و ....
ولی پسر چقدر پروژه‌اش عالی بود؛ قابلیت‌هایی که داشت، خیلی باحال بود (برای تمرین زده بود)

می‌تونستی Todo رو بیشتر از ۱ روز براش تعریف کنی بعد watcher براش مشخص کنی (یک‌نفر که ببینه چیکارا می‌کنی)
موفق که‌ می‌شدی انجامش بدی، بهش اطلاع میداد، بسته به شماره و ایمیل طرف اگر شماره طرف ایران نبود ایمیل بهش میزد.
بهتر از اون اینکه بر اساس ساعت لوکال کاربر ایمیل می‌فرستاد؛ watcher می‌تونست untrack کنه و ...
همه چیز رو تست کرده بود؛ صف نوتیف داخل سیستم داشت برای broadcast کردن
بعد یک leader board گذاشته بود، برای اینکه cache رو تمرین کنه

اصلاً لذت بردم از دیدن کدهاش؛ یک نمونه مد هم گفتم زد
دقیقاً همه‌ی موارد رو رعایت کرد؛ اشتباه می‌کرد ولی بر میگشت و درستش هم می‌کرد.


تهش با استرس اینطوری بود که؛ می‌شه بخاطر todo app منو رد نکنید و اگر مشکلی داشتم بهم فیدبک بدید ؟

گفتم مشکلت اینه که از شنبه، باید ۸ صبح کارت بزنی.

همه‌ی مصاحبه با ی todo app فکر شده؛ حل شد و در اومد.
پروژه داشته باشید برای دمو کردن؛ دست خالی تو مصاحبه نرید، دست خالی رزومه ندید.

کلی تسک دارم و برق طبق قرار رفت
ولی تنهایی که کاری از دستم بر نمیاد

پس فعلاً باید بشینم و بجاش کتاب بخونم.
شایدم ۱ ساعتش رو دراز بکشم و به سقف نگاه کنم؛ کمی مغزم آروم بشه.

این سوال زیاد پرسیده شد؛ طرف چیا بلد بود ؟

من قبلاً هم لیست کردم این موارد رو، نکته مهم اینه که همه‌ی این‌ها رو کامل بلد نبود اما توی یک تیم دست و پاگیر نمی‌شد که چیکار باید بکنه یا نباید بکنه.

مثلاً Dockerfile می‌تونست بنویسه اما optimization, multi-stage و .... رو بلد نبود توی موارد دیگه هم همین بود.

DRF, integration test, factory boy, redis, celery, celery beat, message queue, linux, sql, git, docker, docker compose

مثلاً factory boy رو توی کانال خود من دیده بود؛ باهاش مدل todo رو تست زده بود؛ فقط در همین حد؛ اما همین کارش یک سر و گردن رزومه رو حتی نسبت به اون‌هایی که سابقه کار ۱ ساله هم داشتند بالاتر آورد.

عشق کنیم.

Lose Control [Live]

Yeah, it's taking a toll on me, trying my best to keep
From tearing the skin off my bones, don′t you know

بریم امروز رو قوی شروع کنیم؛ هدف ۱۴ ساعت کد (۱۲ ساعت مفید) - 10:00 شروع کردم تا 00:00 می‌خوام ادامه بدم. نصف تسک‌های هفته بعد رو بزنم (هفته خالی بشه برای کتاب خوندن و ...)

همه پلنی که چیده بودم تمام.
امروز cheat code زده بودم؛ 3x Boost داشتم چون داکیومنت هم نوشتم.

پ.ن : یک تسک رو انداخته بودم واسه ۲ هفته دیگه (حال نمی‌کردم بزنم) ولی برم اونم تمومش کنم.

ی مشت کسخل راه افتادن،دارن

کارزار نصب شنود و دوربین روی تاکسی‌های اینترنتی

رو امضا می‌کنند؛ یعنی خرتر ازینا پیدا نمی‌شه.

پشمای آدم میریزه از این همه خریت.
با یک اتفاق بد، نمی‌تونی گوه بزنی تو privacy
۸۰ میلیون

بابا قبل از اینکه ی غلطی رو بکنی؛ به عواقبش فکر کن؛ ازون ی ذره مغزی که داری استفاده کن.


تو گروه‌ها یا خصوصی ببینم کسی بفرسته بازم؛ قول میدم دیگه برخورد مودبانه نداشته باشم به هیچ وجه

این استیکر رو یکی از همکارا برام گرفته؛
بنظرم حیف هست اینو پشت سیستم بزنم؛ باید جلوی مانیتور دنبال یک جایی بگردم.

اینو همیشه ببینم.

اگر نمی‌دونید معنیش چیه؛ درگیرش نشید 😉

ابی لیتلز

وقتی که برگی رو زمین میوفته
حس می‌کنم گریه بی‌صداشو
حس می‌کنم چی می‌گذره تو قلبش

وقتی می‌بینه مرگ لحظه‌هاشو ....

کلی تایپ کردم؛ ولی بیخیال.
خرداد سختی بود، حداقل روزی ۱۴ ساعت کد زدم حتی روزای تعطیل (غیر از ۲ روز هکاتون شریف) حدوداً شبی ۱ ساعت کتاب خوندم و شبی نهایتاً ۵ یا۵.۵ ساعت خوابیدم.

حالا امشب که می‌تونم بخوابم؛ عذاب وجدان گرفتم که تا اینجای ماه به اندازه کافی روی یادگیری خودم کار نکردم‌.

علاوه بر اینکه اشرف مخلوقات هستیم؛ خود آزاری هم داریم.
مگه غار نشینی چش بود ؟
ی جونور پیدا میکردیم می‌خوریدم یا توسطش خورده می‌شدیم.
تولید مثل رو داشتیم.
غروب نشده تو غار خواب بودیم تا طلوع آفتاب بعدی.

حالا multi planetary بشیم دلمون واسه همین روزا تنگ می‌شه‌