امروز ۱۱ ساعت شرکت بودم (حداقل ۸ ساعتش کار مفید بود) چون تسک زیاد داشتم از ۷ صبح تا ۶ غروب.
۱ ساعت استراحت کردم و حالا که وقت خالی پیدا کردم دارم روی Rust کار می‌کنم. البته این کتاب رو هم برای یادگیری بهتر می‌خونم هم review دارم می‌کنم برای نویسنده.


امیدوارم یه روزی برسه که بالاخره منم کاری که دوست دارم رو بکنم! اونروز قطعا روی این پیام reply میزنم.

البته روزهای بدتر ازینم داشتم ولی قشنگی این لحظه اینه که دقیقا بخاطر علاقه شخصی از خوابم زدم که یک فصل دیگه ازین کتاب رو بخونم.

قشنگ نیست ؟

یارو بیش از ۱۰ سال به جرم‌های مختلف دزدی و پولشویی و ... تو زندان بوده

حالا دارن بعنوان قهرمان ملی می‌کننش تو پاچمون! 👎

این داستان قدرت خرید تبلیغات اینستاگرامی.

نماینده مجلس: بابک زنجانی فردی خلاق و دلسوز است که به فکر آبادانی ایران است

طهماسبی، نماینده مجلس: سیستم حمل‌ونقل امروز در حال فرسوده شدن هست و نیاز است که به روز شود.

حرکت هلدینگ دات‌وان در صنعت ریلی، هوایی و زمینی بسیار ارزشمند است.

با انگیزه کسب منفعت می‌شود کارهای دیگری انجام داد نه ورود به سیستم حمل‌ونقل که مخاطرات زیادی دارد


چی گفتم!

خوبی ب.ز اینه که؛
هرکی رو که بشه می‌خره، تکلیفمون با پولی‌ها مشخصه!

پ.ن:
بدیشم اینه که رقم رو می‌بره بالا؛ اینا با ۱۰۰ دلارم میومدن.

Rust

خیلی زبان عجیبی هست؛
به کسی که تازه می‌خواد برنامه‌نویسی رو شروع کنه ولی صبور هم هست (صبر تا نوشتن اولین برنامه بدرد بخور) می‌شه راحت پیشنهادش کرد.

به کسی که ۲-۳ سابقه برنامه‌نویسی با زبان‌های High level رو داره نباید پیشنهادش بدی.

به کسی که توی زبان‌های High level هم expert شده می‌تونی پیشنهادش بدی.

درنهایت:
به توسعه دهنده‌های C, C++ پیشنهاد نده؛ دعوا می‌شه 😂

توی ظرفی که قهوه‌ام رو آسیاب می‌کنم؛ فلفل آسیاب کردن خانواده!

قهوه امروزم بیشتر از تلخ، تنده!

خب سیستمم دیگه روشن نمی‌شه؛ با توجه به قیمت دلار و ....

احتمالاً باید برنامه نویسی رو بذارم کنار.

حالا شما می‌خندید ولی من جدی گفتم؛
نسخه آپدیت شده همین سیستم فعلی رو بگیرم

۷,۰۰۰-۱۰,۰۰۰ دلار هزینه داره؛
اگر تا جایی که می‌شه از قطعات همین سیستم استفاده کنم (که خب خیلی هم نمی‌شه)
احتمالاً ۵۰۰۰ دلار هزینه داره

شرایط فعلیم جوری نیست که ۵۰۰۰ دلار هزینه سیستم بدم.

دقت کردم دیدم تا حالا از سوسن چیزی نذاشتم؛ با توجه به اینکه یک زمانی بچه‌ محل پدر و پدر بزرگم بوده زشته دیگه 😁

خیلی‌ها نمی‌دونند؛
سوسن (سوسن کوری) سواد خوندن و نوشتن نداشت، با این حال بسیار پیشرفت کرد (قبل انقلاب) این بی‌سوادی هم شاید بخاطر از دست دادن پدر و مادر توی کودکی بود.

اما یکی از خیرترین خواننده‌های قبل انقلاب بوده که بعد انقلاب بخاطر شکنجه و تهدید و ... از ایران می‌ره.

شلاق خوردن و دستگیری‌های زیاد؛ جایی گفته بود یکی ازین انقلابی‌های ۴۰ کیلویی تهدیدش کرده دفعه‌ی بعد توی گوشاش سرب داغ بریزه.

تعداد زیادی مدرسه وقف کرده،
هزینه‌های ساخت بیمارستان سوسن قصرشیرین رو داد (که عراقی‌ها موقع خروج، منفجرش کردند)
هزینه‌های تحصیل دانشجو‌ها رو می‌داده و ....

همه‌ی این‌ها فقط بخشی از کارهاش هست که مردم فهمیدند (مثلاً چندتا از دانشجوها، توی یک مصاحبه اعلام کردند که سوسن هزینه‌ی تحصیل اون‌هارو داده)

احتمالاً کارهای خیریه بیشتری داشته.

خدایش بیامرزد ♥️

این تصویر، و البته تصاویر مشابه زیادی توی لینکدین و ... می‌بینم راجب این موضوع!

اولاً که همون ویدئو (تصویر لینوس مربوط به یک ویدئو هست) رو ادامه بدید دیدن؛ این ستاپ برای این هست که لینوس خیلی پای سیستم می‌شینه و پزشک بهش گفته نباید اینطوری ادامه بده پس یک سیستم جدید روی تردمیل راه انداخت.

ادامه ویدئو ستاپ‌های دیگه رو نشون میده با یک میز شلوغ!

نکته دوم؛ مدل کاری خیلی فرق داره!
من وقتی بکند پروژه‌ای رو کد میزنم که بیزینس دقیق نمی‌دونه چی می‌خواد و نمی‌تونه منتقل کنه باید حواسم به ۳ تا چیز باشه!

۱- باید فیگما رو ببینم، نهایتاً چیزی که بیزینس می‌خواد اونجا هست، چون حرفش رو نتونسته به من منتقل کنه ولی با اون فیگما رضایت داشته.

۲- فرانت و درخواست‌هاش و داکیومنت‌ها و ....

۳- ترجیح میدم تمرکز مانیتور اصلیم روی کدهام باشه؛ دیتابیس و برونو و .... هم اینجا هست.

اما وقتی میام روی Rust کد میزنم؛ بخصوص وقتی ابزارهای cli می‌نویسم، خیلی وقتا حتی نصف مانیتور بزرگم هم برام زیاد هست و اصلا نیاز نمی‌شه سراغ مانیتورهای دیگه برم.

کار کدومتون بود؟
چه توجهی به اخبار سیاسی داشته 🤣😂🤣😂

همونطوری که با وعده

آب و برق مجانی؛ آب و برق رو ازتون گرفتن.
با وعده
کنسرت مجانی؛ آزادی رو ازتون خواهند گرفت.

از قدیم گفتن؛
غذای مفت، تو تله موشه

۵۷ ایی رو فحش نده رفیق.

پ.ن:
مطمئنم ادامه دار خواهد بود؛ شک نکنید.

نمی‌دونم چرا ولی صبح به محض از خواب بیدار شدن، آهنگ ناصریا، ناصر عبداللهی عزیز توی مغزم بود تا اینکه دیگه نشد مقاومت کنم.

نکته جالبش اینکه، من این آهنگ‌ رو فقط ۱ بار قبل از این گوش داده بودم.

توی آهنگ‌های ناصرعبدالهی، بسیار آهنگ منو ببخش رو دوست دارم، برای همین اون رو هم فرستادم

ای خاک اگر سینه‌ی تو بشکافند
بس گوهر قیمتی، که در سینه‌ی توست

لطفی کن ای ساقی و می، چندین برابرم بده