Scientometrics – Telegram
Scientometrics
19.5K subscribers
2.02K photos
151 videos
153 files
4.25K links
🔴محمدسعیدرضائی زواره

بازنشر مهمترین مقالات پزشکی

ترویج پزشکی مبتنی بر گواه و مبارزه با شبه علم!

بررسی وضعیت علمی و پژوهشی ایران

مقابله با بداخلاقی پژوهشی!

X: https://x.com/dr_rezaee

@ScientometricsAdmin

Scientometrics.Iran@Gmail.com
Download Telegram
پیشنهاد عدم استفاده از رمدسیویر در گایدلاین WHO را درست تفسیر کنیم.

بخشی از سرمقاله امروز مجله ی BMJ در مورد رمدسیویر در گایدلاین WHO:

زمانی که نتایج چهار ترایال مربوط به رمدسیویر کنار هم گذاشته می شود، ما نمی توانیم سود بالاقوه رمدسیور در بیماران با ریسک کم را بپذیریم. در کنار اعتراف به این موضوع که این دارو ممکن است عوارضی در بیماران با ریسک بالا نیز داشته باشد.

همچنین پنل WHO اشاره می کند که کل داده های موجود نمی تواند ثابت کند که رمدسیویر بی اثر است. اما می توان گفت که فعلا شواهدی نیست که نشان دهد این دارو پیامدهای مهم مرتبط با بیماران را بهبود می بخشد.

در نتیجه WHO از ورود بیماران بیشتر کوید-۱۹ در مطالعات کارآزمایی بالینی بویژه بیمارانی که فرض می‌شود از این دارو می‌توانند سود ببرند مثل بیماران نیازمند به فقط اکسیژن low flow یا دارای نقص ایمنی حمایت می کند.

هنوز سوالات زیادی در مورد این دارو وجود دارد:

چه گروهی از بیماران بیشترین سود را از دارو می برند؟
زمان شروع درمان نسبت به زمان شروع علائم به چه صورت باید باشد؟
مدت زمان درمان چقدر باید باشد؟
تاثیر درمان ترکیبی با کورتیکواستروئید به چه صورت است؟
و همه اینها فعلا نامشخص است
عقب نشینی در برابر مروجان شبه علم، منجر به گستاخ تر شدن آنها خواهد شد. به جای انفعال در برابر افرادی که مشارکت در مطالعات کارآزمایی بالینی سازمان جهانی بهداشت را به موش آزمایشگاهی شدن ایرانیان بدل نموده اند، علت عدم مشارکت ایران را در مطالعات کارآزمایی واکسن های کووید جویا شویم.

یادمان باشد، کسی مشارکت در مطالعات کارآزمایی بالینی سازمان جهانی بهداشت را زیر سئوال برده است که "غنی سازی در زیرزمین" و "کشف معادن با دیدن گیاهان روی زمین" بخشی از افتخاراتش بود.

توئیت دکتر مباشر جنت
👍3
بررسی وضعیت بالینی و پیامد ۹۰۵ بیمار کوید-۱۹ در بیمارستان امام خمینی تهران بین بیست فوریه تا نوزدهم مارس

میانگین سنی: ۵۶/۹ سال، جنسیت مرد: ۶۱/۷۷ درصد، شایعترین علائم: تب (۹۳/۵۹٪)، سرفه خشک (۷۹/۷۸٪)، تنگی نفس (۷۵/۶۹٪)
فقط ۴۳/۷۶٪ تست مثبت پی سی آر برای کوید-۱۹ داشته اند.
شیوع لنفوپنی: 42/9%. افزایش LDH یا CRP در بیش از 90% افراد دیده شده است.
درصد موارد مبتلا به نوع شدید: حدود 11%، درصد مرگ در بیمارستان: 13.7%، میانه مدت زمان بستری: 3 روز

مرگ و میر بیشتر در افراد با سن بیش از 70 سال، تحت تهویه مکانیکی، بستری در ICU، تست مثبت کوید-19 و داشتن سابقه ی بیماری زمینه ای دید شده است
هر چند هیدروکسی کلروکین در مقایسه با سایر دارو های استفاده شده در این مطالعه، بقا را افزایش نداده است، ولی هیدروکسی کلروکین مرگ را نیز افزایش نداده است.
در این مطالعه 729 نفر هیدروکسی کلروکین را دریافت کرده اند و 154 نفر دریافت نکرده اند. میزان بقای بین این دو گروه تفاوتی نداشته است. یکی از دلایل استفاده از این دارو در این مطالعه، بنا بر آنچه در مقاله ذکر شده، همان مطالعه فرانسوی توسط Didier Raoult می باشد که پزشکان فرانسوی علیه وی شکایت کرده اند.
نامه سرگشاده اعضای هیأت علمی به وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی
قسمتی از نامه:
طرح نقدهای منصفانه می‌تواند نقشی سازنده برای هر مدیر اجرایی داشته باشد. با این حال ذکر برخی مطالب در خصوص عملکرد جناب آقای دکتر رضا ملک‌زاده در سخنرانی اخیر و نیز در متن ابلاغ معاون جدید که متأسفانه زمینه را برای اظهار نظر نسنجیده برخی افراد مغرض مهیا نمود، عمیقاً موجب رنجش خاطر دانشگاهیانی گردیده است که در طی چند دهه اخیر شاهد مجاهدت‌های خالصانه این مرد بزرگ در راه پیشرفت و سربلندی کشور بوده‌اند. جایگاه رفیع علمی، وسعت اندیشه و دید عمیق، روحیه قوی و حمایتگر، توان مدیریتی بالا و تجربه حضور در عرصه‌های مختلف از ایشان شخصیتی کم‌نظیر در تاریخ معاصر علمی ایران ساخته است که در طول سال‌های پربرکت فعالیت خود منشاء آثار ارزشمند فراوان بوده است. بنیادی‌ترین ارکان دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی اساتید پیشکسوتی هستند که اعضای هیأت علمی جوان­ و دانشجویان با هدایت و محوریت آنان نشو و نما می‌یابند. بی‌مهری نسبت به این اساتید لاجرم آسیب‌های جدی برای دانشگاه‌ها در پی خواهد داشت.
در پایان استدعا داریم در این روزهای دشوار که جامعه چشم به نظام سلامت دوخته است، با تصحیح و روشنگری نسبت به برخی سوء برداشت‌ها از بیانات اخیر حضرتعالی، زمینه گذر از بحران را با استفاده حداکثری از همه توانمندی‌های موجود فراهم آورید و با دلجویی از آن استاد بزرگوار به جوانان بیاموزید که توسعه بدون تکریم بزرگان و بهره‌گیری از سرمایه وجودی ایشان امکان‌پذیر نیست.
از اینجا می توانید متن نامه را بخوانید و امضا کنید
https://www.karzar.net/demands-from-health-minister
بزرگترین کار آزمایی بالینی بر روی بیماران کوید-19 خفیف و متوسط در 13 کشور از آفریقا همراه با یک شبکه ای بین المللی از موسسات پژوهشی

نام مطالعه: ANTICOV به صورت تصادفی و open label
هدف: معرفی درمانهایی که می تواند در بیماران خفیف و متوسط کوید-19 به صورت زودرس اسفاده شود تا از بستری جلوگیری شود.
محل برگزاری: 19 مکان در 13 کشور آفریقا
تعداد شرکت کننده: 2 تا 3 هزار نفر
داروهای جدید می تواند بر اساس شواهد جدید به مطالعه اضافه شود. داروهایی که فعلا بررسی می شوند داروهای ضد مالاریا، HIV، HCV و عفونت های انگلی و کانسر مثل lopinavir/ritonavir و hydroxychloroquine
کاهش ریسک مطلق یا نسبی؟ (ARR or RRR) – اثربخشی نود درصدی واکسن کوید فایزر به چه معناست؟

قبل از توضیحات زیر، باید تاکید کنم که بر اساس نتایجی که تا این جا از مطالعه واکسن بیونتک-فایزر گزارش شده، این واکسن اثربخشی فوق العاده ای دارد. با توجه پاندمی و تبعات آن، چنین واکسن هایی یک راه حل گریز ناپذیر به نظر می رسند. چنان چه شرح داده می شود، ذکر اثربخشی ۹۰ درصدی گزاره اشتباهی نیست ولی ذکر این نسبت به تنهایی، به اندازه کافی روشنگر نیست. هدف این نوشته، ابدا زیر سوال بردن یا کم اهمیت کردن اثربخشی این واکسن نیست بلکه توضیح دو نسبت ریسک در مطالعات سلامت است.

از اطلاعیه خلاصه فایزر که دو هفته پیش منتشر شد، با چند محاسبه ساده می توان به خلاصه زیر رسید:

در گروه پلاسبو از هر ۱۰ هزار نفر که وارد مطالعه شده اند و پس از تزریق پلاسبو به کار و زندگی عادی در جامعه مشغول شده اند، ۳۸ نفر در طی حدودا سه ماهی که مطالعه آغاز شده مبتلا به کوید شده اند در حالی که در گروه واکسن فقط ۴ نفر از هر ۱۰ هزار نفر مبتلا شده اند.

به این ترتیب، واکسن فایزر در هر ۱۰ هزار نفر، ۳۴ نفر را از ابتلا به کوید محافظت می کند (۳۸ منهای ۴). به این ترتیب اثر حفاظتی واکسن ۰.۰۰۳۴ (۳۴ ده هزارم) محاسبه می شود. شرح بیشتر رسیدن به این اعداد در پست طولانی تری در کانال «آمار: مایو دو تکه» آمده است.

عدد ۳۴ ده هزارم در حقیقت کاهش ریسک مطلق واکسن است (Absolute Risk Reduction: ARR) در حالی که اطلاعیه فایزر، اثربخشی ۹۰ درصدی برای این واکسن را گزارش می کند؛ تقریبا بدیهی است که ۳۴ حدودا ۹۰ درصد ۳۸ است و واکسن ریسک ابتلا را «نسبت به» گروه پلاسبو، نود درصد کاهش داده است (کاهش ریسک نسبی یا Relative Risk Reduction: RRR).

چرا صنعت داروسازی در دنیا اغلب اوقات در اطلاع رسانی اثربخشی داروها از RRR استفاده می کند؟

چون این نسبت ها همیشه در مقایسه با نسبت های مطلق، اعداد بزرگ تری هستند، بیشتر جلب توجه می کنند، نهایتا کارایی بیشتری را به ذهن مخاطب (بیمار، پزشک، داروساز و شرکت های بیمه) القا می کنند. چند سالی است که اپیدمیولوژیست ها و متخصصین آمار، محققین و شرکت ها را تشویق به گزارش نسبت های مطلق در کنار اعداد نسبی می کنند ولی ماجرا هنوز ادامه دارد...

تفاوت در عمل چیست؟
فرض کنید برای خرید واکسن برای خود و خانواده به داروخانه مراجعه کرده اید. فرض کنید مبلغ واکسن ها هزینه قابل توجهی به نسبت درآمد ماهانه شما است. اگر به شما گفته شود کارایی محافظتی واکسن ۹۰ درصد است شما بیشتر ترغیب به خرید خواهید شد تا در حالتی که به شما گفته شود:

اگر واکسن نزنید ریسک ابتلا ۳۸ در ده هزار نفر است و با تزریق واکسن ریسک شما ۴ در ده هزار نفر خواهد بود! در این حالت ممکن است شما از خرید منصرف شوید چون ریسک ابتلا ممکن است در ذهن شما پایین به نظر برسد.

این وضعیت برای دولت ها و سازمان های بیمه هم اتفاق می افتد: مشابه خانواده شما، درک آن ها از میزان ریسک در تصمیم آن ها برای اختصاص بودجه و خرید واکسن، تاثیرگذار خواهد بود. شاید فکر کنید دولت ها و بیمه ها، با استفاده از متخصصان درک صحیح و دقیقی از میزان ریسک بدست می آورند ولی در واقعیت همیشه این گونه نیست...

ارسالی برای ساینتومتریکس توسط دکتر نیما قیصرزاده
داروساز و دانش آموخته اپیدمیولوژی و آمار حیاتی
مجله ی لنست روماتولوژی:
گزارش اولین مورد قطعی آرتریت روماتوئید به دنبال عفونت با کوید-۱۹ در یک خانم ۶۰ ساله
#مهم

یک مستند قوی دیگر در مورد بی اثر بودن هیدروکسی کلروکین در مقاله روز قبل مجله ی نیوانگلند که نشان می دهد این دارو در پروفیلاکسی بعد از مواجهه برای کوید-۱۹ موثر نیست

نوع مطالعه: ترایال تصادفی سازی شده به شکل خوشه ای و Open Label.

تعداد شرکت کنندگان: در این مطالعه تعداد ۲۳۱۴ نفر که با ۶۷۲ مورد کوید-۱۹ تماس داشته اند، بررسی شده اند. ۱۱۱۶ نفر هیدروکسی کلروکین و ۱۱۹۸ نفر درمان معمول را دریافت کرده اند.

نتایج: از نظر بروز مورد علامت دار تست مثبت کوید-۱۹ و انتقال عفونت کوید-۱۹ بین دو گروه تفاوتی وجود نداشته است. بروز عوارض در گروه هیدروکسی کلروکین بیشتر بوده است، اما عوارض شدید مرتبط با درمان مشاهده نشده است.

دیگر مستندات بی اثر بودن هیدروکسی کلروکین در پیشگیری:

- هیدروکسی کلروکین در پیشگیری از بیماری در کادر درمان هم موثر نیست (مقاله ی مربوطه در مجله ی جاما)

- در یک مطالعه گذشته نگر بزرگ در جاما با بررسی بیش از ۳۰ هزار بیمار مشخص شده است که افرادی که از قبل داروی هیدروکسی کلروکین را (برای لوپوس یا آرتریت روماتوئید یا ...) می گرفته اند، در مقایسه با افرادی که این دارو را نمی گرفته اند، در تشخیص، بستری بیمارستان، بستری ICU و مرگ ناشی از کوید-۱۹ تفاوتی نداشته اند.

- هیدروکسی کلروکین به عنوان پروفیلاکسی بعد از مواجهه موثر نیست (مقاله نیوانگلند).

- و بالاخره به یاد داشته باشیم که مطالعه مجله نیچر بی فایده بودن هیدروکسی کلروکین و آزیترومایسین را در دو مدل حیوانی و ازمایشگاهی برای کوید-۱۹ نشان داده است.
مطالعه ی تصادفی سازی شده مجله نیوانگلند که روز قبل منتشر شده است:

استفاده از پلاسمای غنی از آنتی بادی در بیماران بستری مبتلا به نومونی شدید کوید-۱۹ روی وضعیت بالینی و مرگ اثری ندارد.
۲۲۸ بیمار پلاسمای غنی از آنتی بادی و ۱۰۵ بیمار دارونما دریافت کرده اند.
در پذیرش یک ادعا (در طب مکمل یا طب سنتی یا هومیوپاتی یا هر نوع طبی) به چه نکاتی باید توجه کنیم؟ (ویدیوی [قدیمی]صحبتهای مهم دکتر اکبر سلطانی: اینجا)

۱- به جای استدلال کردن، تببین می کنند (reasoning vs explanation)
مثلا می پرسیم آیا حجامت یا انرژی درمانی موثر است؟ در جواب روش آن یا مکانیسم آن را توضیح می دهند که این تبیین است. در وهله اول دنبال مکانیسم اثر یا چگونگی اثر نیستیم، دنبال این هستیم که موثر بودن آن را بدانیم. پس باید دلیل بیارورند. مستند بیاورند. شواهد و اویدنس بیاورند. با تببین نباید فریب بخوریم.

بیان چگونگی می تواند به شکل گیری فرضیه کمک کند ولی دلیل نیست. گاهی طب سنتی، طب کلاسیک را محکوم می کند که شما نمی دانید طب سنتی یا حجامت یا .. چیست و چگونه عمل می کند. این اصلا مهم نیست. مهم این است که شما سند بیاورید این روش شما کار می کند.

۲- گاهی در جواب برای دلیل از بیان تجربه استفاده می‌شود. مثلا می گویند ما تعداد زیادی مریض دیدیم و به این شکل درمان کردیم و جواب گرفتیم. با تجربه هم نباید فریب بخوریم. تجربه گاهی دلیل است ولی همیشه نیست. تجربه در دادگاه قابل قبول نیست. تجربه برای تصمیم های مهم و غیر قرینه که طب هم جزو آن است ارزش کمی دارد. مثال: به تجربه من کمربند بستن برای رانندگی لازم نیست و گردن من را هم زخم می کند پس من دیگر استفاده نمی کنم. اما این تحربه غلط است. چرا که این تجربه شاهد مرگ و آسیب افرادی که کمربند نبسته اند، نبوده است. یا این که فردی بگوید من دو بچه ام را که تنبیه کردم لوس نشدند ولی دو بچه دیگرم که تنبیه نشدند لوس شدند، پس تنبیه شدن خوب و لازم است.
حتی تجربه من در پزشکی مثلا در درمان یک بیمار کوید-۱۹ با یک داروی خاص نیز غیر متقارن است.

۳- حالا ما در طب کلاسیک برای غلبه بر این غیر قرینگی چه می کنیم؟ از ابزار استفاده می کنیم تا آن را به حداقل برسانیم و اینجا در پزشکی از ابزارها و روشهای صحیح پژوهش و علم مثل پرسشنامه، دارونما، پیگیری بیمار و ... استفاده می کنیم. یعنی از علم استفاده می کنیم.

لینک ویدئو در اینستاگرام
پاسخ.pdf
4 MB
پاسخ کامل به بیانیه بسیج دانشجویی 11 دانشگاه علوم پزشکی کشور

https://www.instagram.com/p/CH-XBmsgYTd/?igshid=1et6330wuo4re
دکتر رضا ملک زاده
پاسخ.pdf
توضیح این که هنوز دسترسی من به کانال استاد ملک زاده مسدود است و این لطف دوستان است که مطالب را برای من می فرستند😅. مسدود شدن من هم بعد از این صورت گرفت که کانال رسمی دکتر ملک زاده، مطلبی را از ساینتومتریکس کپی کردند و من آن را اینجا متذکر شدم.
در یک بررسی گذشته نگر از ۱۵۰ بیمار مبتلا به کوید-۱۹ از ایران که ۷۵ نفر از آنها استاتین استفاده می کرده اند مشخص شده است که استفاده از استاتین با کاهش ریسک عوارض و مرگ مرتبط بوده است. بیمارانی که استاتین استفاده می کرده اند شانس انتوباسیون کمتری نیز داشته اند. سی تی اسکن نرمال در گروه دریافت کننده استاتین بیشتر بوده است. دقت داشته باشیم که تمام این موارد از نظر آماری معنادار نبوده است و مقاله هم در نسخه پیش از چاپ قرار دارد.

در مورد نقش استاتین ها در کوید-۱۹ به این پست مراجعه کنید.
برآورد جدید CDC:
فقط یک مورد از هر ۲/۵ مورد بیمار بستری کوید-۱۹ و
یک مورد از هر ۷/۱ مورد بیمار غیر بستری کوید-۱۹ در آمریکا در فاصله فوریه تا سپتامبر گزارش شده است.

بر این اساس و با در نظر گرفتن گزارش از موارد بدون علامت، آمریکا تا کنون
۲/۴ میلیون مورد بستری،
۴۴/۸ میلیون مورد علامتدار
و در مجموع ۵۲/۹ میلیون مورد عفونت کوید-۱۹ داشته است.

علل این موضوع: بیماران علامت دار ممکن است در پی مراجعه به مراکز درمانی یا انجام تست نباشند. حتی در صورت مراجعه ممکن تست نشوند و اگر تست شدند ممکن است نتیجه منفی کاذب باشد.
مشکلات مربوط به شفافیت داده های واکسن آکسفورد/آسترازنکا‌ که از یک فنجان قهوه هم ارزان تر است!

آسترازنکا به یک اشتباه کلیدی در مورد دوز دریافتی واکسن توسط برخی شرکت کنندگان اذعان داشته است. این خطا و نحوه بیان اولیه نتایج، قابل اعتماد بودن داده ها را کمتر کرده است. البته سخنکوی آسترازنکا گفته است که این اشتباه در دوز، توسط یک پیمانکار صورت گرفته و بلافاصله بعد از متوجه شدن، ارزیابی واکسن در دوزهای مختلف ادامه پیدا کرده است.
همچنین دریافت واکسن با دوز اولیه نصف در افراد مسن تست نشده است.
در یک مطالعه که در مجله یnature communications منتشر شده، ژنوم ویروس کوید-۱۹، جدا شده از بیش از ۴۶ هزار بیمار کوید-۱۹، بررسی شده و‌ مشخص شده است که تا به حال هیچ کدام از جهش های رخ داده در این ویروس به شکل قابل توجهی با افرایش در سرعت و میزان انتقال ویروس مرتبط نبوده است و جهش ها به صورت تکاملی خنثی و ناشی از سیستم ایمنی بوده است.
چرا کسی که صحبت از ابتلای تدریجی می کند، نمی تواند همزمان مشوق ایمنی جمعی بر پایه ابتلا به عفونت هم باشد؟

ایمنی گله ای یا محافظت غیر مستقیم یا ایمنی جمعی یا محافظت جمعی چیست؟

این نوع ایمنی به محافظت افراد مستعد در مقابل یک عفونت مرتبط می‌شود وقتی که نسبت زیادی از افراد ایمن در یک جامعه و جمعیت وجود دارند. به این شکل افراد آلوده به عفونت قادر به گسترش عفونت و اپیدمی نخواهند بود چرا که در تماس کافی با افراد مستعد نیستند. با ایمنی جمعی به دنبال این هستیم که در افراد با ریسک کم ایمنی ایجاد کنیم تا در نهایت افراد با ریسک بالا نیز سود ببرند.

این ایمنی می تواند از عفونت طبیعی یا از واکسن ایجاد شود.

آستانه لازم برای ایمنی جمعی برای یک عفونت:

این آستانه برابر با نسبتی از افراد جامعه می باشد که ایمنی پیدا کرده اند و دیگر نمی توانند در زنجیره انتقال عفونت شرکت کنند.
در صورتی که نسبت افراد ایمن بالاتر از این سطح در جامعه باشد، شیوع فعلی خاموش و انتقال قطع می شود و این به عدد R0 ( تعداد متوسط افرادی که توسط یک فرد مبتلا در یک جمعیت کاملا مستعد آلوده می شوند) بستگی دارد. با توجه به عدد R0 برای کوید-۱۹ (بین دو تا سه) آستانه ایمنی جمعی برای این عفونت بدون هیچ مداخله ای بین ۵۰ تا ۶۷ درصد می باشد.

مدت زمان ایمنی:

چه از طریق ابتلا به بیماری و چه از طریق واکسن، باید دید که ایمنی جمعی چقدر می تواند باقی بماند؟ با واکسن (حتی به شکل دوره ای) می‌توان ایمنی جمعی را حفظ کرد.

سیاست ایمنی جمعی از طریق ابتلا به عفونت:

به این معنی است که اجازه بدهیم تا افراد کم خطر مبتلا شوند و همزمان افراد مستعد را جدا کنیم. این سیاست برای کنترل عفونت کوید-۱۹ مطرح شده است اما این استراتژی پر خطری است چرا که حتی با وجود IFR کم نیز مرگ و میر قابل توجهی خواهیم داشت.

چرا ایمنی جمعی از طریق ابتلا به عفونت درست نیست؟

- اواخر فوریه و اوایل مارس، سوئد بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی سیاست ایمنی جمعی بر پایه ابتلا را همراه با جداسازی افراد مستعد در پیش گرفت. اما اواخر مارس این سیاست را رها کرد و تصمیم گرفت مداخله فعال برای کنترل عفونت داشته باشد. برای جمعیت حدودا ۳۳۰ میلیونی آمریکا و با حساب IFR برابر با نیم درصد، حدود ۱۹۸ میلیون نفر لازم است تا ایمن شوند تا آستانه ی ایمنی جمعی ۶۰٪ به دست بیاید و این خود منجر به مرگ صدها هزار نفر دیگر می شود.
- از طرفی مستنداتی برای میزان پایداری ایمنی طبیعی وجود ندارد.
- این روش همچنین مشکلات اقتصادی و بهداشتی فروانی ایجاد می کند. ورودی بیمارستانها و حجم کاری آنها را زیاد می کند که خود می تواند به عوارض و مرگ بیشتر منجر شود.
- از طرفی مشکلات مربوط به سندرم بعد از کوید یا کوید طولانی و مشکلات روانپزشکی بعد از ابتلا هم وجود دارد.
- تعیین افراد بیشتر آسیب پذیر هم مشکل است چرا که اطلاعات ما از کوید-۱۹ کافی نیست.
- از طرفی ایزولاسیون طول کشیده این افراد نیز غیر ممکن و غیر اخلاقی است.

راهکار فعلی چیست؟

راه حل فعلی کاملا مشخص است. باید گسترش عفونت از طریق جامعه کنترل شود که بهترین راه برای حفظ جامعه و اقتصاد است. باید سعی کنیم از استراتژی flattening the curve استفاده کنیم. به نوعی ابتلای تدریجی می تواند باعث کاش بار بیمارستان ها و کمک به وضعیت اقتصادی شود و این به نوبه خود از عوارض و مرگ و میر بیشتر جلوگیری می کند.
باید محدودیتهایی ایجاد شود تا به شکل موثری عفونت کوید-۱۹ کنترل شود و محل های مشخص با شیوع بالای عفونت، تعیین و در مقابل آنها پاسخ سریع برای بازگشت به زندگی نزدیک به نرمال داده شود تا از ایجاد محدودیت های عمومی جلوگیری شود. این پاسخ های سریع با پیدا کردن، تست دادن، ردیابی، ایزوله کردن و سیستمهای حمایتی انجام می شود. مثل کاری که در ژاپن، ویتنام و نیوزلند انجام شد.

این که گفته شود افراد به تدریج مبتلا شوند به نظر همان استراتژی flattening the curve است و لازمه انجام آن رعایت اصولی مثل ماسک زدن، فاصله گذاری فیزیکی و دوری از تجمعات و دست شستن است. در نتیجه این استراتژی کاملا مخالف با ایمنی جمعی بر پایه ابتلا به عفونت و بیماری است.
@Scientometric

منابع:
مقاله مجله جاما
بیانیه John Snow در مجله لنست
مقاله مجله ی The Journal of Infection
ارتباط بین عفونت کوید-۱۹ و کلسترول

چه ارتباط مولکولی می تواند بین عفونت کوید-۱۹ با بیماری های قلبی و عروقی و دیابت و متابولیسم چربی و چاقی و کلسترول وجود داشته باشد؟ آیا لازم است در پژوهشای جدید در بیماران کوید-۱۹ سطح HDL اندازه گیری شود؟

نوعی از گیرنده ی چربی HDL با نام HDL-scavenger receptor B type 1 یا HDL-SR-B1، ورود ویروس کوید-۱۹ را به سلول تسهیل می کند.

این گیرنده ی HDL، این کار را با تقویت اتصال ویروس به سلول و از طریق گیرنده ی ACE2 انجام می دهد.

نکته ی جالب این که گیرنده ی ACE2 و گیرنده ی SR-B1 روی بافت ریوی انسانی و چندین بافت خارج ریوی دیگر با هم بیان می شوند.

در محیط آزمایشگاهی نشان داده شده است که اتصال زیر واحد S1 از پروتئین اسپایک ویروس به کلسترول و احتمالا HDL جذب ویروسی را افزایش می دهد.

قبلا نیز اهمیت گیرنده ی SR-B1 در ورود ویروس HCV به سلول نشان داده شده است.

استفاده از آنتی بادی مونوکلونال (1D2 جدا شده از پلاسمای بیماران بهبود یافته از کوید-۱۹) برای اشغال کردن زیر واحد S1 پروتئین اسپایک ویروس که محل اتصال به کلسترول می باشد و یا استفاده از آنتاگونیست گیرنده SR-B1 می تواند عفونت کوید-۱۹ مرتبط با کلسترول را مهار کند.

از این آنتاگونیستها می توان به ITX 5061 که یک ketoamide است و کاتابولیسم HDL را با هدف قرار دادن SR-B1 مهار می کند و همچنین یک مهارکننده ی تایید شده هپاتیت سی می باشد و BLT-1 اشاره کرد. حالا این داروها احتمالا می توانند در مدل حیوانی در ابتدا تست شوند.
@Scientometric
توئیت دکتر احسان مصطفوی:
روند کشوری موارد بستری در کشور، روند نزولی موارد را در سه هفته اخیر نشان می دهد.
آنچه در نمودارهای روند بیماری در پایگاه های بین المللی دیده می شود کل موارد بیماری (بستری و سرپایی) است که به دلیل بالارفتن شناسایی موارد سرپایی، روند کلی ابتلا در کشور، روند نزولی را نشان نمی دهد.
منبع نمودار، آمار رسمی اعلام شده توسط سخنگو هست که آمار کل بیماران و بستری های جدید را جداگانه اعلام می کنند.

پی نوشت: اگر سه هفته موارد بستری نزولی باشد، احتمالا باید دیگر کاهش مرگ داشتیم یا حداقل باید شاهد کاهش مرگ نیز باشیم؟

@Scientometric