🌟 آینده روابطعمومی و رسانههای دیجیتال در ۲۰۲۶؛ چرا شفافیت، رهبری فکری و دقت تعیینکنندهاند
آینده روابطعمومی و رسانههای دیجیتال پویا، سریع و سرشار از فرصت است؛ اما تنها برای برندهایی که آماده رهبری هستند. چه در حال ساخت نفوذ باشید، چه درگیر تغییرات سریع صنعتی یا ورود به بازارهای جدید، روابطعمومی مدرن شفافیت و دیدهشدن لازم برای رشد مطمئن را فراهم میکند.
سال ۲۰۲۶ متعلق به برندهایی است که با هدف ارتباط برقرار میکنند.
https://kpri.ir/?p=17818
آینده روابطعمومی و رسانههای دیجیتال پویا، سریع و سرشار از فرصت است؛ اما تنها برای برندهایی که آماده رهبری هستند. چه در حال ساخت نفوذ باشید، چه درگیر تغییرات سریع صنعتی یا ورود به بازارهای جدید، روابطعمومی مدرن شفافیت و دیدهشدن لازم برای رشد مطمئن را فراهم میکند.
سال ۲۰۲۶ متعلق به برندهایی است که با هدف ارتباط برقرار میکنند.
https://kpri.ir/?p=17818
🌟 روابطعمومی در ۲۰۲۶؛ اهرم مقیاسپذیر رشد برای بازاریابی فناوری و اقتصاد هوش مصنوعی
با شتابگرفتن اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی، سرعت، همراستایی و دقت در اجرای روابطعمومی مرز میان رهبران و پیروان را مشخص میکند. زمانی که روابطعمومی بهعنوان امتداد راهبردی بازاریابی دیده شود، امکان مقیاسپذیری، انسجام و اثرگذاری پایدار فراهم میشود.
در سال ۲۰۲۶، برندهای فناوری که روابطعمومی را بهعنوان موتور رشد میبینند، نهتنها دیده میشوند، بلکه مسیر گفتوگوهای بازار خود را تعیین میکنند.
https://kpri.ir/?p=17823
با شتابگرفتن اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی، سرعت، همراستایی و دقت در اجرای روابطعمومی مرز میان رهبران و پیروان را مشخص میکند. زمانی که روابطعمومی بهعنوان امتداد راهبردی بازاریابی دیده شود، امکان مقیاسپذیری، انسجام و اثرگذاری پایدار فراهم میشود.
در سال ۲۰۲۶، برندهای فناوری که روابطعمومی را بهعنوان موتور رشد میبینند، نهتنها دیده میشوند، بلکه مسیر گفتوگوهای بازار خود را تعیین میکنند.
https://kpri.ir/?p=17823
🌟 مهمترین روندهای بازاریابی محتوایی در ۲۰۲۶؛ چرا انسانمحوری، اعتماد و داده تعیینکنندهاند
بازاریابی محتوایی در ۲۰۲۶ میدان رقابت میان تولید انبوه و معناست. هوش مصنوعی ابزار است، اما اعتماد با انسان ساخته میشود. برندهایی که عمق، تخصص و رابطه را جدی بگیرند، نهتنها دیده میشوند، بلکه باور میشوند.
بازاریابی محتوایی در سال ۲۰۲۶ به مرحله بلوغ میرسد. هوش مصنوعی همهجا هست، اما پیروزی از آنِ برندهایی است که انسانمحوری، اعتماد، تخصص و داده را همزمان بهکار میگیرند. عمق، نه سرعت؛ کیفیت، نه کمیت؛ و رابطه، نه صرفاً دیدهشدن، آینده این حوزه را رقم میزند.
https://www.shara.ir/?p=49014
بازاریابی محتوایی در ۲۰۲۶ میدان رقابت میان تولید انبوه و معناست. هوش مصنوعی ابزار است، اما اعتماد با انسان ساخته میشود. برندهایی که عمق، تخصص و رابطه را جدی بگیرند، نهتنها دیده میشوند، بلکه باور میشوند.
بازاریابی محتوایی در سال ۲۰۲۶ به مرحله بلوغ میرسد. هوش مصنوعی همهجا هست، اما پیروزی از آنِ برندهایی است که انسانمحوری، اعتماد، تخصص و داده را همزمان بهکار میگیرند. عمق، نه سرعت؛ کیفیت، نه کمیت؛ و رابطه، نه صرفاً دیدهشدن، آینده این حوزه را رقم میزند.
https://www.shara.ir/?p=49014
🌟 انتصاب سلمان امیری به ریاست اداره کل روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران با حکم مدیرعامل
شبكه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || سلمان امیری به سمت رئیس اداره کل روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران منصوب شد.
به گزارش روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران، دکتر افشین خانی مدیرعامل بانک توسعه صادرات ایران، طی حکمی " سلمان امیری" را بهعنوان رئیس جدید اداره کل روابط عمومی این بانک منصوب کرد.
امیری از مدیران با سابقه حوزه رسانه، روابط عمومی و ارتباطات است و بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت حرفهای در این حوزه را در کارنامه خود دارد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49040
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
◽️
شبكه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || سلمان امیری به سمت رئیس اداره کل روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران منصوب شد.
به گزارش روابط عمومی بانک توسعه صادرات ایران، دکتر افشین خانی مدیرعامل بانک توسعه صادرات ایران، طی حکمی " سلمان امیری" را بهعنوان رئیس جدید اداره کل روابط عمومی این بانک منصوب کرد.
امیری از مدیران با سابقه حوزه رسانه، روابط عمومی و ارتباطات است و بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت حرفهای در این حوزه را در کارنامه خود دارد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49040
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
◽️
🌟 استعفا یا انحلال؛ شریفترین گزینه برای روابط عمومیها
✍️ احمد محمدغریبان
در جغرافیای اداری و بوروکراتیک امروز ایران، شاهد ظهور پدیدهای هستیم که میتوان آن را «بیفرهنگی نوین مدیریتی» نامید. پدیدهای که در آن، فلسفه وجودی یک جایگاه شغلی، دقیقاً علیه خودش عمل میکند.
سخن از «روابط عمومی» است؛ واحدی که بر اساس تعاریف کلاسیک و مدرن، باید «پل ارتباطی»، «تسهیلگر جریان اطلاعات» و «وکیل مدافع افکار عمومی» در سازمان باشد، اما در روالی کاملا معکوس، در بسیاری از نهادها و دستگاههای اجرایی، به «دیوار حائل»، «فیلترِ مسدودکننده» و «ماشین تبلیغ» تبدیل شده است.
پارادوکسِ «مدیرانِ پاسخگویِ غیرقابل دسترس»
نخستین نشانه این بیماری سازمانی، در سادهترین ابزار ارتباطی، یعنی «تلفن» نمود پیدا میکند. روزنامهنگاران و نمایندگان افکار عمومی، روزانه با لیست بلندبالایی از مدیران روابط عمومی مواجهاند که یا خطوطشان دائماً اشغال است، یا به بهانه ابدی «در جلسه بودن» از پاسخگویی طفره میروند و یا اساساً به شمارههای ناشناس (بخوانید خبرنگاران) پاسخ نمیدهند.
لیکن پرسش اینجاست، مدیر روابط عمومی که پاسخگوی تلفن نیست، دقیقاً بابت چه کاری حقوق میگیرد؟ وقتی مدیری که فلسفه انتصابش «در دسترس بودن» و «پاسخ دادن» است، «فرار و سکوت» میکند، ما با یک تناقض عجیب و تلخ مواجهیم.
از «انتصابات فامیلی» تا «فرمان سکوت»
این انسداد ارتباطی، اما تصادفی نیست و ریشه این رفتار را باید در دو لایه جستجو کرد.
نخست اینکه بسیاری از این مدیران، نه بر اساس تخصص، تجربه رسانهای یا سواد ارتباطی، بلکه بر اساس مناسبات «رفاقتی» و «فامیلی» منصوب شدهاند. فردی که هیچ درکی از «خبر»، «بحران» و «افکار عمومی» ندارد و صندلی روابط عمومی را تنها به عنوان یک «پاداش انتخاباتی» یا «سهم دوستی» اشغال کرده، طبیعی است که از رسانه بترسد. برای چنین فردی که با بحران شایستگی مواجه است، خبرنگار نه یک فرصت، بلکه یک «تهدید جدی» تلقی میشود.
لایه دوم و فرضیه بدبینانهتر اما محتملتر این است که این سکوت همواره «خودسرانه» نیست؛ بلکه یک استراتژی «دستوری» است. مدیران ارشد برخی سازمانها، روابط عمومی را نه برای شفافیت، بلکه برای «تاریکخانهسازی» میخواهند. در این ساختار معیوب، «مدیر روابط عمومی خوب»، مدیری است که بتواند «صدای منتقدان را خفه کند»، «اخبار منفی را سانسور کند»، «از کاههای دستاوردی، کوههای خبری بسازد» و دور مدیر آن نهاد، یک هاله حفاظتی ایجاد کند. اینجا سکوت خبری، نشانه بیکفایتی نیست، بلکه عینِ «اجرای دستور» است.
اتلاف منابع؛ هزینه برای «هیچ»
اگر از منظر اقتصادی و بهرهوری به ماجرا نگاه کنیم، عمق فاجعه بیشتر نمایان میشود. واحدهای روابط عمومی در سازمانهای دولتی و خصولتی، بعضا بودجههای قابل توجهی دارند. حقوق و مزایای مدیر و کارمندان، ساختمان و تجهیزات اداری، هزینههای جاری و البته بودجههای کلان برای برگزاری «همایشهای نمایشی»، «چاپ بولتنهای گلاسه که خواننده ندارد» و «تولید فیلمها و محتوای تبلیغاتی یکسویه.»
وقتی خروجی این تشکیلات عریض و طویل، در زمان بحران یا سوالِ خبرنگار، «سکوت» و «عدم پاسخگویی» است، یعنی ما با یک فرآیند سیستماتیکِ «اتلاف بیتالمال» روبرو هستیم. در واقع این مدیران در حال سوزاندن پول مردمی هستند که حق دارند بدانند در آن سازمان چه میگذرد، اما با درهای بسته مواجه میشوند. لیکن در مقابل، برگزاری جلسات بیخاصیت و همایشهای پرزرقوبرق، تنها سرپوشی است بر این حفره بزرگ ناکارآمدی.
مرگ اعتبار و خلق نارضایتی
ادامه این روند، اما تبعاتی ویرانگر و فراتر از ناراحتی چند روزنامهنگار دارد.
رونق بازار شایعه: در علوم ارتباطات اصلی داریم که میگوید «خبر خلاء نمیپذیرد». وقتی روابط عمومی (منبع رسمی) سکوت میکند، منابع غیررسمی، فیکنیوزها و شایعهسازان جای او را میگیرند. مدیرانی که امروز تلفن جواب نمیدهند، فردا باید هزینههای گزافی برای تکذیب شایعاتی بپردازند که محصول سکوت خودشان است.
سقوط سرمایه اجتماعی: سازمانی که پاسخگو نیست، به مرور زمان در ذهن مردم به یک «جعبه سیاه مشکوک» تبدیل میشود و در نتیجه دیوار نارضایتی و بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت، آجر به آجر توسط همین مدیران روابط عمومیِ پاسخگریز بالا میرود.
👇👇👇
✍️ احمد محمدغریبان
در جغرافیای اداری و بوروکراتیک امروز ایران، شاهد ظهور پدیدهای هستیم که میتوان آن را «بیفرهنگی نوین مدیریتی» نامید. پدیدهای که در آن، فلسفه وجودی یک جایگاه شغلی، دقیقاً علیه خودش عمل میکند.
سخن از «روابط عمومی» است؛ واحدی که بر اساس تعاریف کلاسیک و مدرن، باید «پل ارتباطی»، «تسهیلگر جریان اطلاعات» و «وکیل مدافع افکار عمومی» در سازمان باشد، اما در روالی کاملا معکوس، در بسیاری از نهادها و دستگاههای اجرایی، به «دیوار حائل»، «فیلترِ مسدودکننده» و «ماشین تبلیغ» تبدیل شده است.
پارادوکسِ «مدیرانِ پاسخگویِ غیرقابل دسترس»
نخستین نشانه این بیماری سازمانی، در سادهترین ابزار ارتباطی، یعنی «تلفن» نمود پیدا میکند. روزنامهنگاران و نمایندگان افکار عمومی، روزانه با لیست بلندبالایی از مدیران روابط عمومی مواجهاند که یا خطوطشان دائماً اشغال است، یا به بهانه ابدی «در جلسه بودن» از پاسخگویی طفره میروند و یا اساساً به شمارههای ناشناس (بخوانید خبرنگاران) پاسخ نمیدهند.
لیکن پرسش اینجاست، مدیر روابط عمومی که پاسخگوی تلفن نیست، دقیقاً بابت چه کاری حقوق میگیرد؟ وقتی مدیری که فلسفه انتصابش «در دسترس بودن» و «پاسخ دادن» است، «فرار و سکوت» میکند، ما با یک تناقض عجیب و تلخ مواجهیم.
از «انتصابات فامیلی» تا «فرمان سکوت»
این انسداد ارتباطی، اما تصادفی نیست و ریشه این رفتار را باید در دو لایه جستجو کرد.
نخست اینکه بسیاری از این مدیران، نه بر اساس تخصص، تجربه رسانهای یا سواد ارتباطی، بلکه بر اساس مناسبات «رفاقتی» و «فامیلی» منصوب شدهاند. فردی که هیچ درکی از «خبر»، «بحران» و «افکار عمومی» ندارد و صندلی روابط عمومی را تنها به عنوان یک «پاداش انتخاباتی» یا «سهم دوستی» اشغال کرده، طبیعی است که از رسانه بترسد. برای چنین فردی که با بحران شایستگی مواجه است، خبرنگار نه یک فرصت، بلکه یک «تهدید جدی» تلقی میشود.
لایه دوم و فرضیه بدبینانهتر اما محتملتر این است که این سکوت همواره «خودسرانه» نیست؛ بلکه یک استراتژی «دستوری» است. مدیران ارشد برخی سازمانها، روابط عمومی را نه برای شفافیت، بلکه برای «تاریکخانهسازی» میخواهند. در این ساختار معیوب، «مدیر روابط عمومی خوب»، مدیری است که بتواند «صدای منتقدان را خفه کند»، «اخبار منفی را سانسور کند»، «از کاههای دستاوردی، کوههای خبری بسازد» و دور مدیر آن نهاد، یک هاله حفاظتی ایجاد کند. اینجا سکوت خبری، نشانه بیکفایتی نیست، بلکه عینِ «اجرای دستور» است.
اتلاف منابع؛ هزینه برای «هیچ»
اگر از منظر اقتصادی و بهرهوری به ماجرا نگاه کنیم، عمق فاجعه بیشتر نمایان میشود. واحدهای روابط عمومی در سازمانهای دولتی و خصولتی، بعضا بودجههای قابل توجهی دارند. حقوق و مزایای مدیر و کارمندان، ساختمان و تجهیزات اداری، هزینههای جاری و البته بودجههای کلان برای برگزاری «همایشهای نمایشی»، «چاپ بولتنهای گلاسه که خواننده ندارد» و «تولید فیلمها و محتوای تبلیغاتی یکسویه.»
وقتی خروجی این تشکیلات عریض و طویل، در زمان بحران یا سوالِ خبرنگار، «سکوت» و «عدم پاسخگویی» است، یعنی ما با یک فرآیند سیستماتیکِ «اتلاف بیتالمال» روبرو هستیم. در واقع این مدیران در حال سوزاندن پول مردمی هستند که حق دارند بدانند در آن سازمان چه میگذرد، اما با درهای بسته مواجه میشوند. لیکن در مقابل، برگزاری جلسات بیخاصیت و همایشهای پرزرقوبرق، تنها سرپوشی است بر این حفره بزرگ ناکارآمدی.
مرگ اعتبار و خلق نارضایتی
ادامه این روند، اما تبعاتی ویرانگر و فراتر از ناراحتی چند روزنامهنگار دارد.
رونق بازار شایعه: در علوم ارتباطات اصلی داریم که میگوید «خبر خلاء نمیپذیرد». وقتی روابط عمومی (منبع رسمی) سکوت میکند، منابع غیررسمی، فیکنیوزها و شایعهسازان جای او را میگیرند. مدیرانی که امروز تلفن جواب نمیدهند، فردا باید هزینههای گزافی برای تکذیب شایعاتی بپردازند که محصول سکوت خودشان است.
سقوط سرمایه اجتماعی: سازمانی که پاسخگو نیست، به مرور زمان در ذهن مردم به یک «جعبه سیاه مشکوک» تبدیل میشود و در نتیجه دیوار نارضایتی و بیاعتمادی بین مردم و حاکمیت، آجر به آجر توسط همین مدیران روابط عمومیِ پاسخگریز بالا میرود.
👇👇👇
👆👆👆
راهکار: انحلال به نفعِ اقتصاد
در عصر شبکههای اجتماعی، دیگر زمانِ حرف زدن از تئوریهای ارتباطی و کارآموزی به مدیران و روابط عمومیها نیست و باید با صراحت و بدون تعارف سخن گفت. اگر قرار است روابط عمومیها صرفاً نقش «تدارکاتچی مراسم»، «نصب بنر تسلیت و تبریک» و «نوشتن پیام مدیران برای بهمان روز در تقویم» را بازی کنند و در مواجهه با پرسشهای واقعی مردم و رسانهها، به خواب زمستانی بروند، «نبودشان» سود مطلق است.
از قضا در شرایطی که کشور نیازمند انضباط مالی و چابکسازی است، حذف این زائدههای اداری و بودجهخوار که علائم حیاتی ندارند، عینِ عقلانیت است.
پیشنهاد مشخص این است که نهادهای نظارتی عملکرد روابط عمومیها را نه بر اساس «تعداد بنرها و تنظیم سخرانیها»، بلکه بر اساس «شاخص پاسخگویی به رسانهها» و «شفافیت» بسنجند. اگر واحدی نمره قبولی نگرفت، انحلال آن و سپردن وظیفه تولید اخبار به یک یا دو کارمند، هم صادقانهتر است و هم موجب صرفهجویی سالانه عظیمی در هزینههای سربار اداره کشور میشود.
پاسخگویی، منت و لطف مدیران نیست؛ وظیفهای است که بابت آن حقوق میگیرند. اگر نمیتوانند یا نمیخواهند انجام دهند، استعفا یا انحلال روابط عمومی، «شریفترین گزینه روی میز» است.
منبع: itanalyze
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir//
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
◽️
راهکار: انحلال به نفعِ اقتصاد
در عصر شبکههای اجتماعی، دیگر زمانِ حرف زدن از تئوریهای ارتباطی و کارآموزی به مدیران و روابط عمومیها نیست و باید با صراحت و بدون تعارف سخن گفت. اگر قرار است روابط عمومیها صرفاً نقش «تدارکاتچی مراسم»، «نصب بنر تسلیت و تبریک» و «نوشتن پیام مدیران برای بهمان روز در تقویم» را بازی کنند و در مواجهه با پرسشهای واقعی مردم و رسانهها، به خواب زمستانی بروند، «نبودشان» سود مطلق است.
از قضا در شرایطی که کشور نیازمند انضباط مالی و چابکسازی است، حذف این زائدههای اداری و بودجهخوار که علائم حیاتی ندارند، عینِ عقلانیت است.
پیشنهاد مشخص این است که نهادهای نظارتی عملکرد روابط عمومیها را نه بر اساس «تعداد بنرها و تنظیم سخرانیها»، بلکه بر اساس «شاخص پاسخگویی به رسانهها» و «شفافیت» بسنجند. اگر واحدی نمره قبولی نگرفت، انحلال آن و سپردن وظیفه تولید اخبار به یک یا دو کارمند، هم صادقانهتر است و هم موجب صرفهجویی سالانه عظیمی در هزینههای سربار اداره کشور میشود.
پاسخگویی، منت و لطف مدیران نیست؛ وظیفهای است که بابت آن حقوق میگیرند. اگر نمیتوانند یا نمیخواهند انجام دهند، استعفا یا انحلال روابط عمومی، «شریفترین گزینه روی میز» است.
منبع: itanalyze
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir//
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
◽️
🌟 تأکید بر نقش روابط عمومیها در جلب مشارکت مردمی طرح ملی کاشت یک میلیارد درخت در استان مرکزی
طرح ملی کاشت یک میلیارد درخت در استان مرکزی، نمونهای از پیوند سیاستگذاری اجرایی، فرهنگسازی اجتماعی و پشتیبانی علمی است.
نقش روابط عمومیها در روایتسازی، اطلاعرسانی هدفمند و جلب مشارکت مردمی، نقشی تعیینکننده در موفقیت این طرح دارد.
همافزایی میان منابع طبیعی، روابط عمومی دستگاهها، رسانهها و صنایع میتواند این طرح را از یک برنامه دولتی به یک حرکت فراگیر اجتماعی تبدیل کند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49044
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
طرح ملی کاشت یک میلیارد درخت در استان مرکزی، نمونهای از پیوند سیاستگذاری اجرایی، فرهنگسازی اجتماعی و پشتیبانی علمی است.
نقش روابط عمومیها در روایتسازی، اطلاعرسانی هدفمند و جلب مشارکت مردمی، نقشی تعیینکننده در موفقیت این طرح دارد.
همافزایی میان منابع طبیعی، روابط عمومی دستگاهها، رسانهها و صنایع میتواند این طرح را از یک برنامه دولتی به یک حرکت فراگیر اجتماعی تبدیل کند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49044
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
🌟 چهره جدید رسانه و سرگرمی در ۲۰۲۶؛ از درآمدزایی ترکیبی تا شخصیسازی هوشمند و اعتماد محتوایی
صنعت رسانه و سرگرمی در ۲۰۲۶ با همگرایی فناوری و محتوا، درآمدزایی و تعامل، نوآوری و اعتماد تعریف میشود. پلتفرمهایی که مدلهای ترکیبی درآمد، شخصیسازی هوشمند، محتوای زنده و تعاملی، زیرساخت قوی و سازوکارهای اعتماد را یکپارچه کنند، بیشترین سهم توجه و درآمد را بهدست خواهند آورد.
https://www.shara.ir/?p=49019
صنعت رسانه و سرگرمی در ۲۰۲۶ با همگرایی فناوری و محتوا، درآمدزایی و تعامل، نوآوری و اعتماد تعریف میشود. پلتفرمهایی که مدلهای ترکیبی درآمد، شخصیسازی هوشمند، محتوای زنده و تعاملی، زیرساخت قوی و سازوکارهای اعتماد را یکپارچه کنند، بیشترین سهم توجه و درآمد را بهدست خواهند آورد.
https://www.shara.ir/?p=49019
🌟 چرا دولت در اقناع افکار عمومی درباره لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ ناکام ماند؟
🖊مسعود طوفان مدرس دانشگاه
لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ با موجی از انتقادهای اجتماعی مواجه شد و حتی پیش از رد کلیات، در افکار عمومی شکست خورد. این ناکامی بیش از آنکه ناشی از محتوای فنی بودجه باشد، ریشه در بیاعتمادی عمومی، فقدان حمایت نخبگانی، ناهماهنگی زبان دولت با شرایط جامعه و خطای محاسباتی در مدیریت افکار عمومی داشت.
تجربه بودجه ۱۴۰۵ بار دیگر نشان داد که موفقیت سیاستهای اقتصادی بدون اقناع اجتماعی امکانپذیر نیست.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49060
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
🖊مسعود طوفان مدرس دانشگاه
لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ با موجی از انتقادهای اجتماعی مواجه شد و حتی پیش از رد کلیات، در افکار عمومی شکست خورد. این ناکامی بیش از آنکه ناشی از محتوای فنی بودجه باشد، ریشه در بیاعتمادی عمومی، فقدان حمایت نخبگانی، ناهماهنگی زبان دولت با شرایط جامعه و خطای محاسباتی در مدیریت افکار عمومی داشت.
تجربه بودجه ۱۴۰۵ بار دیگر نشان داد که موفقیت سیاستهای اقتصادی بدون اقناع اجتماعی امکانپذیر نیست.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/?p=49060
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharaPR
🌟 وقتی «نداریم» از بودجه شروع میشود و به معیشت و سلامت مردم میرسد
🖊مهدی باقریان فعال روابطعمومی
بودجه، مهمترین سند حکمرانی است؛ جایی که باید اولویتها، منابع و مصارف کشور با شفافیت و منطق روشن شود. اگرچه میتوان بخشی از دشواریهای اقتصادی را میراث دولتهای گذشته دانست، اما کیفیت بودجهنویسی و اراده برای اصلاح آن، مسئولیتی است که مستقیماً بر عهده دولتِ مستقر قرار دارد.
در ماههای اخیر، دولت مکرراً از کمبود منابع برای اداره کشور سخن گفته و ناتوانی در تأمین ارز برای واردات حداقلهای معیشتی و نیز داروهای خاص را مطرح کرده است. در همین حال، افزایش لحظهای قیمت اقلام ضروری و ضعف نظارت مؤثر بر زنجیره تولید و توزیع، فشار معیشتی را تشدید کرده و دغدغه عمومی را افزایش داده است.
مسئله فقط «کمبود منابع» نیست؛ مسئله اصلی چگونگی اولویتبندی و تخصیص همین منابع محدود است. هنگامی که بخشهای قابل توجهی از بودجه به نهادها و مجموعههایی اختصاص مییابد که بازدهی آنها برای مردم و حل مسائل کشور روشن و قابل سنجش نیست، طبیعی است که اعتماد عمومی آسیب ببیند و پرسشهای جدی درباره کارآمدی و عدالت در تخصیص منابع شکل بگیرد.
در شرایط محدودیت منابع، انتظار منطقی این است که اصلاح بودجه با تمرکز بر کاهش هزینههای کماثر، افزایش شفافیت، تقویت نظام پاسخگویی و اولویت دادن به حوزههای حیاتی - از جمله معیشت و سلامت مردم - بهصورت جدی پیگیری شود.
ترمیم اعتماد عمومی نه با تکرار گزاره «نداریم»، بلکه با ارائه یک بودجه مسئلهمحور، قابل دفاع و شفاف ممکن است؛ بودجهای که نشان دهد در تنگنا، اولویت نخست کشور، «زندگی مردم ایران» است.
@sharaPR
🖊مهدی باقریان فعال روابطعمومی
بودجه، مهمترین سند حکمرانی است؛ جایی که باید اولویتها، منابع و مصارف کشور با شفافیت و منطق روشن شود. اگرچه میتوان بخشی از دشواریهای اقتصادی را میراث دولتهای گذشته دانست، اما کیفیت بودجهنویسی و اراده برای اصلاح آن، مسئولیتی است که مستقیماً بر عهده دولتِ مستقر قرار دارد.
در ماههای اخیر، دولت مکرراً از کمبود منابع برای اداره کشور سخن گفته و ناتوانی در تأمین ارز برای واردات حداقلهای معیشتی و نیز داروهای خاص را مطرح کرده است. در همین حال، افزایش لحظهای قیمت اقلام ضروری و ضعف نظارت مؤثر بر زنجیره تولید و توزیع، فشار معیشتی را تشدید کرده و دغدغه عمومی را افزایش داده است.
مسئله فقط «کمبود منابع» نیست؛ مسئله اصلی چگونگی اولویتبندی و تخصیص همین منابع محدود است. هنگامی که بخشهای قابل توجهی از بودجه به نهادها و مجموعههایی اختصاص مییابد که بازدهی آنها برای مردم و حل مسائل کشور روشن و قابل سنجش نیست، طبیعی است که اعتماد عمومی آسیب ببیند و پرسشهای جدی درباره کارآمدی و عدالت در تخصیص منابع شکل بگیرد.
در شرایط محدودیت منابع، انتظار منطقی این است که اصلاح بودجه با تمرکز بر کاهش هزینههای کماثر، افزایش شفافیت، تقویت نظام پاسخگویی و اولویت دادن به حوزههای حیاتی - از جمله معیشت و سلامت مردم - بهصورت جدی پیگیری شود.
ترمیم اعتماد عمومی نه با تکرار گزاره «نداریم»، بلکه با ارائه یک بودجه مسئلهمحور، قابل دفاع و شفاف ممکن است؛ بودجهای که نشان دهد در تنگنا، اولویت نخست کشور، «زندگی مردم ایران» است.
@sharaPR
🌟 صنعت بازاریابی دیجیتال در آستانه ۲۰۲۶؛ روندها، رشد بازار، بازگشت سرمایه و نقش هوش مصنوعی
این مقاله با تمرکز بر تحول ساختاری صنعت بازاریابی دیجیتال، روندهای غالب تا ۲۰۲۶ را تبیین میکند. دادهها نشان میدهد بازاریابی دیجیتال به هسته اصلی دیدهشدن برندها تبدیل شده و هوش مصنوعی نقش شتابدهنده این تحول را ایفا میکند.
ترکیب محتوا، تجربه کاربر، داده و فناوری، بنیان مزیت رقابتی پایدار در اکوسیستم ارتباطات و بازاریابی آینده را شکل میدهد.
صنعت بازاریابی دیجیتال با شتابی بیسابقه در حال گسترش است و تا ۲۰۲۶ به ستون فقرات اقتصاد ارتباطات تبدیل میشود. تغییر رفتار مصرفکننده، رشد ویدئو و شبکههای اجتماعی و نفوذ هوش مصنوعی، ساختار این صنعت را دگرگون کرده است.
برندهایی که به داده، محتوا و تجربه کاربر توجه نکنند، از رقابت حذف خواهند شد. آینده بازاریابی دیجیتال، ترکیب فناوری پیشرفته با ارتباط انسانی معنادار است.
https://www.shara.ir/?p=49024
این مقاله با تمرکز بر تحول ساختاری صنعت بازاریابی دیجیتال، روندهای غالب تا ۲۰۲۶ را تبیین میکند. دادهها نشان میدهد بازاریابی دیجیتال به هسته اصلی دیدهشدن برندها تبدیل شده و هوش مصنوعی نقش شتابدهنده این تحول را ایفا میکند.
ترکیب محتوا، تجربه کاربر، داده و فناوری، بنیان مزیت رقابتی پایدار در اکوسیستم ارتباطات و بازاریابی آینده را شکل میدهد.
صنعت بازاریابی دیجیتال با شتابی بیسابقه در حال گسترش است و تا ۲۰۲۶ به ستون فقرات اقتصاد ارتباطات تبدیل میشود. تغییر رفتار مصرفکننده، رشد ویدئو و شبکههای اجتماعی و نفوذ هوش مصنوعی، ساختار این صنعت را دگرگون کرده است.
برندهایی که به داده، محتوا و تجربه کاربر توجه نکنند، از رقابت حذف خواهند شد. آینده بازاریابی دیجیتال، ترکیب فناوری پیشرفته با ارتباط انسانی معنادار است.
https://www.shara.ir/?p=49024
🌟 کارگاه هوش مصنوعی سازمانی برای توانمندسازی روابطعمومی پیشرو در ایران ۱۴۰۴
این کارگاه تخصصی با هدف توانمندسازی روابطعمومیها در استفاده از هوش مصنوعی سازمانی برگزار میشود و شرکتکنندگان را با اصول حکمرانی, امنیت, تولید محتوای هوشمند, تحلیل داده و مدیریت بحران آشنا میسازد. سه کارگاه عملی برای تقویت مهارتهای تولید محتوا, طراحی ربات داخلی و اتوماسیون گزارشدهی اجرا میشود.
این رویداد همزمان با بیست و دومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران برگزار میشود. دوره با نقشه راه اجرایی و چکلیست کاربردی پایان مییابد. محل برگزاری مرکز همایشهای بینالمللی سازمان مدیریت صنعتی است.
https://www.shara.ir/?p=47617
این کارگاه تخصصی با هدف توانمندسازی روابطعمومیها در استفاده از هوش مصنوعی سازمانی برگزار میشود و شرکتکنندگان را با اصول حکمرانی, امنیت, تولید محتوای هوشمند, تحلیل داده و مدیریت بحران آشنا میسازد. سه کارگاه عملی برای تقویت مهارتهای تولید محتوا, طراحی ربات داخلی و اتوماسیون گزارشدهی اجرا میشود.
این رویداد همزمان با بیست و دومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران برگزار میشود. دوره با نقشه راه اجرایی و چکلیست کاربردی پایان مییابد. محل برگزاری مرکز همایشهای بینالمللی سازمان مدیریت صنعتی است.
https://www.shara.ir/?p=47617
شارا
کارگاه هوش مصنوعی سازمانی برای توانمندسازی روابطعمومی پیشرو در ایران ۱۴۰۴ - شارا
کارگاه «هوش مصنوعی سازمانی برای روابطعمومی پیشرو» در کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران برگزار میشود و مهارتهای تولید محتوا, تحلیل داده, مدیریت بحران و اتوماسیون را با رویکردی عملی و کاربردی آموزش میدهد. این دوره مسیر ورود حرفهای روابطعمومیها به…
🌟 رییس مرکز تحقیقات صداوسیما گفته ۹۰ درصد بودجه سازمان، صرف حقوق ۴۸ هزار کارمند آن میشود.
۹۰ درصد بودجه ۳۵ همتی، میشود ۳۱.۵ همت. اگر به ۱۲ ماه و ۴۸ هزار نفر تقسیم کنیم، میانگین حقوق کارمندان رسانه ملی میشود ۵۴ میلیون تومان!
با این کیفیت خروجی، ماشاالله خوب حقوق میگیرند.
@SHARAPR
۹۰ درصد بودجه ۳۵ همتی، میشود ۳۱.۵ همت. اگر به ۱۲ ماه و ۴۸ هزار نفر تقسیم کنیم، میانگین حقوق کارمندان رسانه ملی میشود ۵۴ میلیون تومان!
با این کیفیت خروجی، ماشاالله خوب حقوق میگیرند.
@SHARAPR
🌟 مهمترین روندهای روابطعمومی در سال ۲۰۲۶؛ از روایتگری هوشمند تا اعتمادسازی و کنشگری برند
این مقاله روندهای کلیدی روابطعمومی در سال ۲۰۲۶ را تبیین میکند و نشان میدهد چگونه روایتگری هوشمند، دادهمحوری، اعتمادسازی و بعد انسانی، آینده ارتباطات برندها را شکل میدهد.
https://kpri.ir/?p=17826
این مقاله روندهای کلیدی روابطعمومی در سال ۲۰۲۶ را تبیین میکند و نشان میدهد چگونه روایتگری هوشمند، دادهمحوری، اعتمادسازی و بعد انسانی، آینده ارتباطات برندها را شکل میدهد.
https://kpri.ir/?p=17826
🌟 اهمیت اعتبار برند در راهبرد قیمت گذاری رقابتی
مدیریت قیمتگذاری در بازارهای رقابتی، بدون توجه به نقش برند، محکوم به ناکامی است. برند معتبر میتواند حساسیت قیمتی مشتریان را کاهش دهد و ارزش ادراکشده را افزایش دهد.
قیمتگذاری باید بهعنوان یک تصمیم راهبردی و ارتباطی در نظر گرفته شود که مستقیماً بر وفاداری مشتری، جایگاه رقابتی و سودآوری سازمان اثر میگذارد.
همافزایی میان مدیریت برند و قیمتگذاری، شرط موفقیت پایدار در اقتصاد امروز است.
https://www.shara.ir/?p=49065
مدیریت قیمتگذاری در بازارهای رقابتی، بدون توجه به نقش برند، محکوم به ناکامی است. برند معتبر میتواند حساسیت قیمتی مشتریان را کاهش دهد و ارزش ادراکشده را افزایش دهد.
قیمتگذاری باید بهعنوان یک تصمیم راهبردی و ارتباطی در نظر گرفته شود که مستقیماً بر وفاداری مشتری، جایگاه رقابتی و سودآوری سازمان اثر میگذارد.
همافزایی میان مدیریت برند و قیمتگذاری، شرط موفقیت پایدار در اقتصاد امروز است.
https://www.shara.ir/?p=49065
🌟 مدیر روابط عمومی سازمان اموال تملیکی کشور درگذشت
«مجتبی رحمتی»، رئیس روابط عمومی سازمان اموال تملیکی کشور بر اثر سانحه تصادف در حین ماموریت درگذشت.
@shrapr
«مجتبی رحمتی»، رئیس روابط عمومی سازمان اموال تملیکی کشور بر اثر سانحه تصادف در حین ماموریت درگذشت.
@shrapr
🌟 بیست و دومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران برگزار میشود
بیستودومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران با محوریت «روابطعمومی پایدار در عصر ESG: همافزایی هوش مصنوعی و مسئولیت اجتماعی در مسیر آیندهای پایدار» فراخوان ارسال مقاله، ثبتنام و مشارکت پژوهشگران و متخصصان را منتشر کرد.
لینک فراخوان: https://kpri.ir/?p=14649
همچنین پنجمین جشنواره مردمداری ایران در دیماه ۱۴۰۴ همزمان با کنفرانس برگزار میشود.
🔸دانلود: فراخوان مقاله بیست و دومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران
🔸دانلود بروشور کامل: پنجمین جشنواره مردمداری ایران
🔸 دانلود بروشور کامل: راهنمای نشانهای عالی روابطعمومی پایدار و مسئولیت اجتماعی
🔸دانلود: کاربرگ شرکت در جشنواره مردمداری ایران
🔶 دبیرخانه کنفرانس و اطلاعات تماس
تلفن: ۶۶۵۷۰۱۹۴(۰۲۱) - ۶۶۹۴۳۶۷۰ (۰۲۱)
پایگاه اطلاعرسانی: https://kpri.ir
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا): www.shara.ir
رایانامه: info@kpri.ir – info@shara.ir
تلگرام: sharapr@
@sharaPR
بیستودومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران با محوریت «روابطعمومی پایدار در عصر ESG: همافزایی هوش مصنوعی و مسئولیت اجتماعی در مسیر آیندهای پایدار» فراخوان ارسال مقاله، ثبتنام و مشارکت پژوهشگران و متخصصان را منتشر کرد.
لینک فراخوان: https://kpri.ir/?p=14649
همچنین پنجمین جشنواره مردمداری ایران در دیماه ۱۴۰۴ همزمان با کنفرانس برگزار میشود.
🔸دانلود: فراخوان مقاله بیست و دومین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران
🔸دانلود بروشور کامل: پنجمین جشنواره مردمداری ایران
🔸 دانلود بروشور کامل: راهنمای نشانهای عالی روابطعمومی پایدار و مسئولیت اجتماعی
🔸دانلود: کاربرگ شرکت در جشنواره مردمداری ایران
🔶 دبیرخانه کنفرانس و اطلاعات تماس
تلفن: ۶۶۵۷۰۱۹۴(۰۲۱) - ۶۶۹۴۳۶۷۰ (۰۲۱)
پایگاه اطلاعرسانی: https://kpri.ir
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا): www.shara.ir
رایانامه: info@kpri.ir – info@shara.ir
تلگرام: sharapr@
@sharaPR
در جلسه خداحافظی با شورای اطلاع رسانی چه گفتم؟
محمد مهاجری
امروز سه شنبه 1404/10/9 جلسه اتاق فکر شورای اطلاع رسانی دولت تشکیل شد. دیروز تماس گرفتند که در مراسم کوچکی قرار است با دو عضو مستعفی شورا ( آقای فیاض زاهد و من) خداحافظی کنند.
آقای الیاس حضرتی در سخنانی کوتاه با اشاره به این استعفا گفت: این دو عضو شورا بدلیل استقلال فکر و نظر، خود را در قالب تشکیلات دولت( و به تعبیر او "قفس") نمی پسندیدند و دیدگاههای انتقادی شان را نسبت به دولت چهاردهم منتشر می کردند و طبیعی است این روش نمی توانست با سیاستهای شورای اطلاع رسانی منطبق باشد.
آقای حضرتی با اشاره به استعفای چندماه قبل من گفت: مهاجری قبلا چندبار شفاها استعفا داد و نهایتا نیز یک استعفای کتبی بدون تاریخ نوشت و گفت هروقت صلاح دانستید با آن موافقت کنید.
آقای حضرتی سپس از روی لطف به آقای فیاض زاهد و من از همفکری های ما تشکر کرد.
بعد از آن آقای فیاض زاهد جملات کوتاهی بیان کرد که لابد اگر خودش مایل باشد خواهد گفت.
من نیز با تشکر از اعتمادی که آقای الیاس حضرتی در صدور حکم عضو حقیقی شورای اطلاع رسانی ، گفتم: با افتخار به آقای پزشکیان رای دادم و این کار را کاملا درست و قابل دفاع می دانم اما در هیئت یک نویسنده و فعال رسانه ای خودم را مشاور می دانستم نه مباشر. و طبیعی است که مشاور ممکن است نظری بدهد که مشورت گیرنده خوشش نیاید یا اجرای آن را به مصلحت نداند. از سویی چون خودم را عنصر رسانه ای می دانم و اقتضای چنین کاراکتری نقد است نمی توانستم خودم را در قالب و چارچوب دولت محصور کنم. واقعا نمی خواهم ژست مردمی بودن بگیرم اما در مواجهه با انتقادات گسترده ای که در روزها و ماههای اخیر از مردم کوچه و بازار می شنوم نمی توانم از دولت دفاع کنم. لابد آنها که دفاع می کنند حجت وجدانی دارند.
این را اضافه کنم که گاهی بعد از انتشار یادداشت و توییت، افرادی از دولت، مستقیم یا غیرمستقیم تماس می گرفتند و گلایه می کردند. پاسخ من به جدی و شوخی این بود که اهل ماله کشی نیستم.
در ادامه جلسه عرض کردم همانگونه که مسعود شصت چی می گفت "اشتباهی بودم" حضور من هم در شورای اطلاع رسانی اشتباه بود! اصولا معتقدم افرادی که نمی توانند با قلم دیگران بنویسند نباید به چنین تشکلهایی ورود کنند چون ، هم دست خودشان را می بندند و هم برای دستگاعی که عضو آن هستند زحمت افزا می شوند.
سپس در نقد کوتاهی در مورد آقای رئیس جمهور عرض کردم ایشان برای مفهوم وفاق هیچ تعریف دقیقی ارائه نداد و انچه امروز به عنوان ناکارآمدی شاهد آن هستیم نتیجه همان دستپخت است.کاش معنی وفاق وارد کردن اصولگرایان خردورز به کابینه بود اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد.
چااین را هم اضافه کردم که الان وزیری در دولت هست که یکی دو روز قبل از انتخابات، آقای پزشکیان را در توییتر خود مسخره کرد و به ایشان توهین روا داشت.
در بخش پایانی عرایضم گفتم من مجموعه اطلاع رسانی دولت چهاردهم را ناکارآمد می دانم و هم اکنون خرسندم که از این پس مسئولیتی ندارم.
یاداور می شوم از ۳ عضو حقیقی غیرمستعفی شورای اطلاع رسانی، تنها آقای قوچانی در جلسه حضور داشت و آقایان علی ربیعی و شهاب طباطبایی غایب بودند.
چون چند روز قبل، در حالی که در قطار مترو بودم و یکی از شهروندان در باره حقوق و مزایای من پرسید این جمله را عرض می کنم که اعضای حقیقی شورای اطلاع رسانی ، عضویت شان افتخاری است. نه دفتر و دستکی دارند، نه خودرو در اختیارشان است و نه دستمزد و مزایایی دارند و البته هر از گاهی مبلغی مختصر به عنوان حق جلسه دریافت می کنند. فکر می کنم مجموع دریافتی من در یکسال و چندماه گذشته ، نزدیک به نصف حقوق یک ماه یک کارمند متوسط بوده است.
بعلاوه به خاطر نمی آورم حتی یک بار درخواستی شخصی از مسئولان دولت داشته باشم. یکبار هم که شکواییه یکی از جانبازان ۶۰ درصد دفاع مقدس را از طریق آقای حضرتی برای رئیس بنیاد شهید و ایثارگران فرستادم تا این لحظه هیچ تاثیری نداشته. و هکذا ارجاع در خواست یک شهروند دیگر به معاون اجرایی.
برای دولت چهاردهم و تیم اطلاع رسانی و اعضای محترم شورای اطلاع رسانی آرزوی توفیق دارم.
#فرهیختگان راهی به رهایی
محمد مهاجری
امروز سه شنبه 1404/10/9 جلسه اتاق فکر شورای اطلاع رسانی دولت تشکیل شد. دیروز تماس گرفتند که در مراسم کوچکی قرار است با دو عضو مستعفی شورا ( آقای فیاض زاهد و من) خداحافظی کنند.
آقای الیاس حضرتی در سخنانی کوتاه با اشاره به این استعفا گفت: این دو عضو شورا بدلیل استقلال فکر و نظر، خود را در قالب تشکیلات دولت( و به تعبیر او "قفس") نمی پسندیدند و دیدگاههای انتقادی شان را نسبت به دولت چهاردهم منتشر می کردند و طبیعی است این روش نمی توانست با سیاستهای شورای اطلاع رسانی منطبق باشد.
آقای حضرتی با اشاره به استعفای چندماه قبل من گفت: مهاجری قبلا چندبار شفاها استعفا داد و نهایتا نیز یک استعفای کتبی بدون تاریخ نوشت و گفت هروقت صلاح دانستید با آن موافقت کنید.
آقای حضرتی سپس از روی لطف به آقای فیاض زاهد و من از همفکری های ما تشکر کرد.
بعد از آن آقای فیاض زاهد جملات کوتاهی بیان کرد که لابد اگر خودش مایل باشد خواهد گفت.
من نیز با تشکر از اعتمادی که آقای الیاس حضرتی در صدور حکم عضو حقیقی شورای اطلاع رسانی ، گفتم: با افتخار به آقای پزشکیان رای دادم و این کار را کاملا درست و قابل دفاع می دانم اما در هیئت یک نویسنده و فعال رسانه ای خودم را مشاور می دانستم نه مباشر. و طبیعی است که مشاور ممکن است نظری بدهد که مشورت گیرنده خوشش نیاید یا اجرای آن را به مصلحت نداند. از سویی چون خودم را عنصر رسانه ای می دانم و اقتضای چنین کاراکتری نقد است نمی توانستم خودم را در قالب و چارچوب دولت محصور کنم. واقعا نمی خواهم ژست مردمی بودن بگیرم اما در مواجهه با انتقادات گسترده ای که در روزها و ماههای اخیر از مردم کوچه و بازار می شنوم نمی توانم از دولت دفاع کنم. لابد آنها که دفاع می کنند حجت وجدانی دارند.
این را اضافه کنم که گاهی بعد از انتشار یادداشت و توییت، افرادی از دولت، مستقیم یا غیرمستقیم تماس می گرفتند و گلایه می کردند. پاسخ من به جدی و شوخی این بود که اهل ماله کشی نیستم.
در ادامه جلسه عرض کردم همانگونه که مسعود شصت چی می گفت "اشتباهی بودم" حضور من هم در شورای اطلاع رسانی اشتباه بود! اصولا معتقدم افرادی که نمی توانند با قلم دیگران بنویسند نباید به چنین تشکلهایی ورود کنند چون ، هم دست خودشان را می بندند و هم برای دستگاعی که عضو آن هستند زحمت افزا می شوند.
سپس در نقد کوتاهی در مورد آقای رئیس جمهور عرض کردم ایشان برای مفهوم وفاق هیچ تعریف دقیقی ارائه نداد و انچه امروز به عنوان ناکارآمدی شاهد آن هستیم نتیجه همان دستپخت است.کاش معنی وفاق وارد کردن اصولگرایان خردورز به کابینه بود اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد.
چااین را هم اضافه کردم که الان وزیری در دولت هست که یکی دو روز قبل از انتخابات، آقای پزشکیان را در توییتر خود مسخره کرد و به ایشان توهین روا داشت.
در بخش پایانی عرایضم گفتم من مجموعه اطلاع رسانی دولت چهاردهم را ناکارآمد می دانم و هم اکنون خرسندم که از این پس مسئولیتی ندارم.
یاداور می شوم از ۳ عضو حقیقی غیرمستعفی شورای اطلاع رسانی، تنها آقای قوچانی در جلسه حضور داشت و آقایان علی ربیعی و شهاب طباطبایی غایب بودند.
چون چند روز قبل، در حالی که در قطار مترو بودم و یکی از شهروندان در باره حقوق و مزایای من پرسید این جمله را عرض می کنم که اعضای حقیقی شورای اطلاع رسانی ، عضویت شان افتخاری است. نه دفتر و دستکی دارند، نه خودرو در اختیارشان است و نه دستمزد و مزایایی دارند و البته هر از گاهی مبلغی مختصر به عنوان حق جلسه دریافت می کنند. فکر می کنم مجموع دریافتی من در یکسال و چندماه گذشته ، نزدیک به نصف حقوق یک ماه یک کارمند متوسط بوده است.
بعلاوه به خاطر نمی آورم حتی یک بار درخواستی شخصی از مسئولان دولت داشته باشم. یکبار هم که شکواییه یکی از جانبازان ۶۰ درصد دفاع مقدس را از طریق آقای حضرتی برای رئیس بنیاد شهید و ایثارگران فرستادم تا این لحظه هیچ تاثیری نداشته. و هکذا ارجاع در خواست یک شهروند دیگر به معاون اجرایی.
برای دولت چهاردهم و تیم اطلاع رسانی و اعضای محترم شورای اطلاع رسانی آرزوی توفیق دارم.
#فرهیختگان راهی به رهایی
Forwarded from دهکده جهانی
♈️ #بانگ_زدن_عشایری؛ رسانه ای که در هیچ کتابی درج نشده است
✳️ به یاد شادروان #دکتر_جواد_صفی_نژاد
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ دوم دی ماه ۱۴۰۴ دکتر جواد صفی نژاد پس از سال ها پژوهش در ۹۶ سالگی، چشم از جهان فرو بست.
🔹دستاوردهای علمی این چهره درخشان گسترده است؛ به گونه ای که امکان بازگو کردن آن ها در قالب یک یادداشت امکان پذیر نیست؛ اما:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر ذره ای باید چشید
✅ دکتر صفینژاد از جمله اندیشمندان کمنظیر علوم اجتماعی ایران بود که پژوهش را نه در کتابخانه، بلکه در میدان زندگی مردم معنا میکرد. او سالها در میان روستاییان و عشایر زیست، مشاهده کرد، شنید و آموخت و حاصل این زیست میدانی، پژوهش هایی عمیق و ماندگار درباره ابعاد گوناگون زندگی روستایی و عشایری ایران شد که هنوز هم مرجعاند.
✅ برخی او را به واسطه تحقیقات گستردهاش درباره قنات و کاریز، «پدر قنات» نامیدهاند و شماری دیگر، به دلیل پژوهشهای دقیق اش درباره نظام بنه، از او با عنوان «کاشف بُنه» یاد میکنند. صفینژاد؛ اما بیش از هر عنوانی، یک محقق میدانی بود؛ پژوهشگری که باور داشت فهم واقعی جامعه بدون لمس مستقیم زندگی مردم ممکن نیست.
🔹به عنوان مثال هنگام چرای دام در یک مرتع، زنان عشایری، علوفه مخصوص آن مراتع را میچینند و تخمشان را بیرون میکشند. چند روز قبلتر از موقع کوچ، این تخمها را در کیسهای که سوراخ دارد بر گردن گوسفند و بُزی میکنند که شاخص هستند؛ یعنی به عنوان یله گله جلوتر از بقیه راه میروند. تخمها از کیسه آویخته بر گردن این گوسفندان به دل خاک میروند و گوسفندان دیگر نیز روی آن راه میروند تا هم دانه را به زیر خاک بفرستند و هم بر آن کود بریزند. این تنها یک مثال است تا بدانیم عشایر با محیط زندگی خود، خیلی بهتر از آنچه ما فکر میکنیم، رفتار میکنند.
✅ از این رو دکتر صفی نژاد معتقد بود علوم انسانی و اجتماعی در ایران هنوز به پدیدههای بومی مانند ایل، کوچ، قنات، روستا و شهر درست نپرداخته است؛ پدیدههایی که همچنان رازآلود باقی ماندهاند.
🔸ذکر خاطره ای از اولین دیدار اینجانب با دکتر صفی نژاد خالی از لطف نیست.
در سال ۱۳۸۹ به طور اتفاقی در راهرو دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با استاد مواجه شدم و نتایج به دست آمده از رساله دکتری خودم را با عنوان «ارتباطات مشارکتی در جامعه روستایی ایران» با ایشان در میان گذاشتم که بنده را تشویق کرد و نمونه منحصر به فردی از ارتباطات سنتی در عشایر را به شرح زیر روایت کرد؛ با این تأکید که موضوع مربوط به سال ۱۳۸۷ (یعنی دوسال قبل از آن دیدار) است.
✅ «هنگامی که همراه با یک تیم ۱۲ نفره از مرکز آمار ایران برای سرشماری افراد و دارایی های عشایر بختیاری به میان آنان رفتم، پس از ۱۰ روز اقامت در سیاه چادر مرکزی و ثبت اطلاعات و آمار از سرپرستان سایر چادرنشینان که به صورت پراکنده در آن منطقه کوهستانی سکونت داشتند، در آخرین ساعات حضور، پیرمردی پس از ۴۸ ساعت پیاده روی از دورترین سیاه چادر تا محل استقرار تیم مرکز آمار ایران با قامت خمیده وارد شد و گفت ۹ دختر دارم که پس از ذکر نام ۸ نفر از دختران، نام دختر آخر را به یاد نیاورد!
🔹آن پیرمرد اظهار داشت که باید برود و سوال کند. افراد تیم سرشماری با تصور این که رفت و برگشت او برای دریافت پاسخ حداقل ۹۶ ساعت طول می کشد و به دلیل این که می خواستند هرچه سریع تر به تهران بازگردند، اعتراض کردند و ...
🔸اما آن پیرمرد گفت تنها ۱۰ دقیقه به من فرصت دهید تا پاسخ را دریافت کنم!!!
حس کنجکاوی من به عنوان مردم شناس برانگیخته شد و بدون این که متوجه شود، از سیاه چادر بیرون آمدم تا ببینم چگونه اقدام می کند؟
🔹پیرمرد با جار زدن در منطقه کوهستانی، پیام خود را که سوال از همسرش بود، به نزدیک ترین سیاه چادر رساند تا افراد دریافت کننده پیام، به سیاه چادر بعدی و به همین ترتیب سیاه چادرهای بعدی با جار زدن انتقال دهند و سرانجام همسرش آن را دریافت کند. همسرش نیز پس از آن، پاسخ را به نزدیک ترین سیاه چادر انتقال داد تا سیاه چادرهای بعدی هم به همین ترتیب اقدام نموده و در نهایت شوهرش پاسخ را دریابد.
🔻این رفت و برگشت پیام حداکثر ۱۰ دقیقه طول کشید و پیرمرد با دریافت پاسخ بسیار خوشحال و مسرور به سیاه چادر مرکزی بازگشت و گفت:«نام کوچک ترین دختر من فاطمه است».
🔻پس از ذکر این روایت، دکتر صفی نژاد اظهار داشت: «این ابتکار ارتباطی عشایری که به بانگ زدن معروف است، در هیچ کتاب یا نشریه ای از کتابخانه های ایران درج نشده است!!!». با این وصف از نظر من پژوهشگر کسی است که پای در صحنه و میدان بگذارد و حقایق را کشف کند.
✅ دکتر صفینژاد رفت، اما میراث دانش و احترام او به طبیعت و مردمی که زندگیشان را مطالعه کرد، همچنان چراغ راه پژوهشگران آینده خواهد بود.
یادش گرامی باد
✳️ به یاد شادروان #دکتر_جواد_صفی_نژاد
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ دوم دی ماه ۱۴۰۴ دکتر جواد صفی نژاد پس از سال ها پژوهش در ۹۶ سالگی، چشم از جهان فرو بست.
🔹دستاوردهای علمی این چهره درخشان گسترده است؛ به گونه ای که امکان بازگو کردن آن ها در قالب یک یادداشت امکان پذیر نیست؛ اما:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر ذره ای باید چشید
✅ دکتر صفینژاد از جمله اندیشمندان کمنظیر علوم اجتماعی ایران بود که پژوهش را نه در کتابخانه، بلکه در میدان زندگی مردم معنا میکرد. او سالها در میان روستاییان و عشایر زیست، مشاهده کرد، شنید و آموخت و حاصل این زیست میدانی، پژوهش هایی عمیق و ماندگار درباره ابعاد گوناگون زندگی روستایی و عشایری ایران شد که هنوز هم مرجعاند.
✅ برخی او را به واسطه تحقیقات گستردهاش درباره قنات و کاریز، «پدر قنات» نامیدهاند و شماری دیگر، به دلیل پژوهشهای دقیق اش درباره نظام بنه، از او با عنوان «کاشف بُنه» یاد میکنند. صفینژاد؛ اما بیش از هر عنوانی، یک محقق میدانی بود؛ پژوهشگری که باور داشت فهم واقعی جامعه بدون لمس مستقیم زندگی مردم ممکن نیست.
🔹به عنوان مثال هنگام چرای دام در یک مرتع، زنان عشایری، علوفه مخصوص آن مراتع را میچینند و تخمشان را بیرون میکشند. چند روز قبلتر از موقع کوچ، این تخمها را در کیسهای که سوراخ دارد بر گردن گوسفند و بُزی میکنند که شاخص هستند؛ یعنی به عنوان یله گله جلوتر از بقیه راه میروند. تخمها از کیسه آویخته بر گردن این گوسفندان به دل خاک میروند و گوسفندان دیگر نیز روی آن راه میروند تا هم دانه را به زیر خاک بفرستند و هم بر آن کود بریزند. این تنها یک مثال است تا بدانیم عشایر با محیط زندگی خود، خیلی بهتر از آنچه ما فکر میکنیم، رفتار میکنند.
✅ از این رو دکتر صفی نژاد معتقد بود علوم انسانی و اجتماعی در ایران هنوز به پدیدههای بومی مانند ایل، کوچ، قنات، روستا و شهر درست نپرداخته است؛ پدیدههایی که همچنان رازآلود باقی ماندهاند.
🔸ذکر خاطره ای از اولین دیدار اینجانب با دکتر صفی نژاد خالی از لطف نیست.
در سال ۱۳۸۹ به طور اتفاقی در راهرو دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با استاد مواجه شدم و نتایج به دست آمده از رساله دکتری خودم را با عنوان «ارتباطات مشارکتی در جامعه روستایی ایران» با ایشان در میان گذاشتم که بنده را تشویق کرد و نمونه منحصر به فردی از ارتباطات سنتی در عشایر را به شرح زیر روایت کرد؛ با این تأکید که موضوع مربوط به سال ۱۳۸۷ (یعنی دوسال قبل از آن دیدار) است.
✅ «هنگامی که همراه با یک تیم ۱۲ نفره از مرکز آمار ایران برای سرشماری افراد و دارایی های عشایر بختیاری به میان آنان رفتم، پس از ۱۰ روز اقامت در سیاه چادر مرکزی و ثبت اطلاعات و آمار از سرپرستان سایر چادرنشینان که به صورت پراکنده در آن منطقه کوهستانی سکونت داشتند، در آخرین ساعات حضور، پیرمردی پس از ۴۸ ساعت پیاده روی از دورترین سیاه چادر تا محل استقرار تیم مرکز آمار ایران با قامت خمیده وارد شد و گفت ۹ دختر دارم که پس از ذکر نام ۸ نفر از دختران، نام دختر آخر را به یاد نیاورد!
🔹آن پیرمرد اظهار داشت که باید برود و سوال کند. افراد تیم سرشماری با تصور این که رفت و برگشت او برای دریافت پاسخ حداقل ۹۶ ساعت طول می کشد و به دلیل این که می خواستند هرچه سریع تر به تهران بازگردند، اعتراض کردند و ...
🔸اما آن پیرمرد گفت تنها ۱۰ دقیقه به من فرصت دهید تا پاسخ را دریافت کنم!!!
حس کنجکاوی من به عنوان مردم شناس برانگیخته شد و بدون این که متوجه شود، از سیاه چادر بیرون آمدم تا ببینم چگونه اقدام می کند؟
🔹پیرمرد با جار زدن در منطقه کوهستانی، پیام خود را که سوال از همسرش بود، به نزدیک ترین سیاه چادر رساند تا افراد دریافت کننده پیام، به سیاه چادر بعدی و به همین ترتیب سیاه چادرهای بعدی با جار زدن انتقال دهند و سرانجام همسرش آن را دریافت کند. همسرش نیز پس از آن، پاسخ را به نزدیک ترین سیاه چادر انتقال داد تا سیاه چادرهای بعدی هم به همین ترتیب اقدام نموده و در نهایت شوهرش پاسخ را دریابد.
🔻این رفت و برگشت پیام حداکثر ۱۰ دقیقه طول کشید و پیرمرد با دریافت پاسخ بسیار خوشحال و مسرور به سیاه چادر مرکزی بازگشت و گفت:«نام کوچک ترین دختر من فاطمه است».
🔻پس از ذکر این روایت، دکتر صفی نژاد اظهار داشت: «این ابتکار ارتباطی عشایری که به بانگ زدن معروف است، در هیچ کتاب یا نشریه ای از کتابخانه های ایران درج نشده است!!!». با این وصف از نظر من پژوهشگر کسی است که پای در صحنه و میدان بگذارد و حقایق را کشف کند.
✅ دکتر صفینژاد رفت، اما میراث دانش و احترام او به طبیعت و مردمی که زندگیشان را مطالعه کرد، همچنان چراغ راه پژوهشگران آینده خواهد بود.
یادش گرامی باد
🌟 هادی خانیکی معتقد است جامعه نسبت به آینده بیمناک است و دچار اکنونزدگی شده و در روزمرگی به سر میبرد. او در این سخنان خود از سیاست ورزان به خصوص اصلاح طلبان می خواهد که سیاست ورزی را صرفا در جابجایی و انتخابات نبییند و فروتنانه و صادقانه وارد گفت و گو با جامعه و شنیدن نارضایتی ها و نقدها شوند.
✅هادی خانیکی، در نشست بررسی آخرین تحولات اجتماعی ایران که به همت
حزب توسعه ملی ایران اسلامی ،حوزه تهران
برگزار شد، گفت:
امروز سالگرد درگذشت مجید تهرانیان و «روز ملی آینده» است؛ فردی که بحث آیندهنگری را در ایران مطرح کرد. او معتقد بود باید به دو مؤلفه «تغییرات اجتماعی» و «نسبت ما با آینده» توجه شود.
✅وی افزود: در طرح آیندهنگری، سه گزاره مطرح میشود؛ نخست اینکه جامعه ایران از گذشته خود گسسته است که ریشه آن به شکاف سنت و مدرنیته بازمیگردد، دوم اینکه جامعه نسبت به آینده بیمناک است و سوم اینکه دچار اکنونزدگی شده و در روزمرگی به سر میبرد.
✅در انتخابات ۱۴۰۰ دو نگاه در اصلاحطلبان وجود داشت؛ اینکه وارد انتخابات شوند و به آقای همتی کاندیدای آن زمان رأی دهند یا وارد انتخابات نشوند. در آن مقطع، سه پرسش اساسی مطرح شد؛ اینکه اقدام سیاسی چه زمینه اجتماعی دارد، تکلیف ما چیست و اصلاحطلبان چه باید کنند.
✅خانیکی ادامه داد: در همان مقطع مقرر شد مطالعهای برای آسیبشناسی اصلاحات در ایران انجام دهم که همزمان با بیماری من شد و این کار در بیمارستان ادامه پیدا کرد. نتیجه این آسیبشناسی نشان داد که در طول ۳۰ سال تلاش اصلاحطلبان، جامعه ایران به جامعهای متکثر، متنوع و سیال تبدیل شده و در این بیت ساختار حزبی در آن شکل نگرفته است.
✅خانیکی افزود: بحرانها در هم تنیده شده و پدیدهای مطلق در حوزه اجتماعی و سیاسی وجود ندارد. حوزههای مختلف به هم گره خوردهاند، افقها کوتاه شده و جامعه با فرسایش اقتصادی، روانی و ارتباطی دستوپنجه نرم میکند. جامعه آسیبدیده و رنجور است و سیاستورزی با الگوهای گذشته پیش نمیرود و با تاکتیکهای انتخاباتی حل نمیشود. سیاستورزی امروز، اجتماعیشدن سیاست است.
✅وی ادامه داد: تغییرات جامعه ایران بهگونهای است که سیاست در زمینی تازه قرار گرفته است. جامعه ایران دچار تغییرات عمیق و چندجانبه شده؛ فردیت تقویت شده، ارزشهای مادی غلبه یافته، گسستهای نسلی و ارزشی رخ داده و تابآوری و تحمل اجتماعی کاهش یافته است. جامعه سرشار از خشم و فریاد شده است.
✅این فعال سیاسی با اشاره به تحولات نهادهای مرجع گفت: گروههای مرجع سیاسی، سنتی و اجتماعی تضعیف شدهاند و میدان سیاست از نهادها به زیستجهان مردم منتقل شده است. روز گذشته جلسهای میان آقای خاتمی و دانشجویان برگزار شد که در ذهن آنان، محیطزیست و زیست ایرانی اهمیت محوری داشت و فاصله معناداری با احزاب، نهادهای رسمی، دولت و حکومت دیده میشد. اگر اصلاحطلبی بخواهد با مختصات جامعه دیروز سیاستورزی کند، نمیتواند با جامعه امروز سخن بگوید.
✅ اشتباه است اگر تصور کنیم همسخنی با جامعه به معنای رادیکال شدن است؛ در حالی که میدان مشترک سیاستورزی تغییر کرده است. ما با نارضایتی طبقه متوسط مواجه هستیم؛ طبقهای که پایگاه اجتماعی سیاست دموکراتیک و آزادیخواهانه بود اما به دلیل شرایط اقتصادی، شاهد ریزش آن به سمت طبقات پایینتر هستیم.
✅ امروز حتی استاد دانشگاه، هنرمند و روزنامهنگار را میتوان زیر خط فقر دید. افرادی که پیشتر سبک زندگی فرهنگی داشتند، اکنون توان آن را ندارند و دچار خشم شدهاند. این افراد در معرض ریزش اعتقادی، سیاسی و روانی قرار گرفتهاند و احساس سقوط و تبعیض دارند نه صرفا فشار اقتصادی.
✅خانیکی با بیان اینکه با بحران شنیده نشدن مواجه هستیم، افزود: صدای مردم در حکومت شنیده نمیشود و صدای حکومت نیز در میان مردم شنیده نمیشود. دولت اعلام میکند پول ندارد، اما بیش از ۷۰ درصد جامعه این را باور نمیکنند و این خود ناشی از احساس تبعیض است. در جامعه حرف زیاد زده میشود، اما گفتوگوی مؤثر شکل نمیگیرد.
✅سیاست ورزی فقط خلاصه کردن در جابجایی آدم ها و کسب مسئولیت ها و برنده شدن در انتخابات نیست بلکه شامل گفت و گو با جامعه و شنیدن نارضایتی ها و نقد ها شود. زبان اصلاح طلبی صادقانه تر و فروتنانه باشد. مساله اصلح طلبی چگونه در سیاست بمانیم، نیست و مساله این است که چه طور با جامعه بمانیم و سیاست در خدمت آن باشد.
✅مطالعات نشان میدهد سطح نارضایتی افکار عمومی به حدود ۹۲ درصد رسیده و شدت این نارضایتی در حال شتاب گرفتن است. سیاستورزی در امتداد گذشته کارآمد نیست و نیازمند تأسیس سیاستورزی جدید هستیم و در شرایط فعلی، زبان را بهعنوان یک مُسکن، نه درمان، بسیار تعیینکننده میدانم
✅هادی خانیکی، در نشست بررسی آخرین تحولات اجتماعی ایران که به همت
حزب توسعه ملی ایران اسلامی ،حوزه تهران
برگزار شد، گفت:
امروز سالگرد درگذشت مجید تهرانیان و «روز ملی آینده» است؛ فردی که بحث آیندهنگری را در ایران مطرح کرد. او معتقد بود باید به دو مؤلفه «تغییرات اجتماعی» و «نسبت ما با آینده» توجه شود.
✅وی افزود: در طرح آیندهنگری، سه گزاره مطرح میشود؛ نخست اینکه جامعه ایران از گذشته خود گسسته است که ریشه آن به شکاف سنت و مدرنیته بازمیگردد، دوم اینکه جامعه نسبت به آینده بیمناک است و سوم اینکه دچار اکنونزدگی شده و در روزمرگی به سر میبرد.
✅در انتخابات ۱۴۰۰ دو نگاه در اصلاحطلبان وجود داشت؛ اینکه وارد انتخابات شوند و به آقای همتی کاندیدای آن زمان رأی دهند یا وارد انتخابات نشوند. در آن مقطع، سه پرسش اساسی مطرح شد؛ اینکه اقدام سیاسی چه زمینه اجتماعی دارد، تکلیف ما چیست و اصلاحطلبان چه باید کنند.
✅خانیکی ادامه داد: در همان مقطع مقرر شد مطالعهای برای آسیبشناسی اصلاحات در ایران انجام دهم که همزمان با بیماری من شد و این کار در بیمارستان ادامه پیدا کرد. نتیجه این آسیبشناسی نشان داد که در طول ۳۰ سال تلاش اصلاحطلبان، جامعه ایران به جامعهای متکثر، متنوع و سیال تبدیل شده و در این بیت ساختار حزبی در آن شکل نگرفته است.
✅خانیکی افزود: بحرانها در هم تنیده شده و پدیدهای مطلق در حوزه اجتماعی و سیاسی وجود ندارد. حوزههای مختلف به هم گره خوردهاند، افقها کوتاه شده و جامعه با فرسایش اقتصادی، روانی و ارتباطی دستوپنجه نرم میکند. جامعه آسیبدیده و رنجور است و سیاستورزی با الگوهای گذشته پیش نمیرود و با تاکتیکهای انتخاباتی حل نمیشود. سیاستورزی امروز، اجتماعیشدن سیاست است.
✅وی ادامه داد: تغییرات جامعه ایران بهگونهای است که سیاست در زمینی تازه قرار گرفته است. جامعه ایران دچار تغییرات عمیق و چندجانبه شده؛ فردیت تقویت شده، ارزشهای مادی غلبه یافته، گسستهای نسلی و ارزشی رخ داده و تابآوری و تحمل اجتماعی کاهش یافته است. جامعه سرشار از خشم و فریاد شده است.
✅این فعال سیاسی با اشاره به تحولات نهادهای مرجع گفت: گروههای مرجع سیاسی، سنتی و اجتماعی تضعیف شدهاند و میدان سیاست از نهادها به زیستجهان مردم منتقل شده است. روز گذشته جلسهای میان آقای خاتمی و دانشجویان برگزار شد که در ذهن آنان، محیطزیست و زیست ایرانی اهمیت محوری داشت و فاصله معناداری با احزاب، نهادهای رسمی، دولت و حکومت دیده میشد. اگر اصلاحطلبی بخواهد با مختصات جامعه دیروز سیاستورزی کند، نمیتواند با جامعه امروز سخن بگوید.
✅ اشتباه است اگر تصور کنیم همسخنی با جامعه به معنای رادیکال شدن است؛ در حالی که میدان مشترک سیاستورزی تغییر کرده است. ما با نارضایتی طبقه متوسط مواجه هستیم؛ طبقهای که پایگاه اجتماعی سیاست دموکراتیک و آزادیخواهانه بود اما به دلیل شرایط اقتصادی، شاهد ریزش آن به سمت طبقات پایینتر هستیم.
✅ امروز حتی استاد دانشگاه، هنرمند و روزنامهنگار را میتوان زیر خط فقر دید. افرادی که پیشتر سبک زندگی فرهنگی داشتند، اکنون توان آن را ندارند و دچار خشم شدهاند. این افراد در معرض ریزش اعتقادی، سیاسی و روانی قرار گرفتهاند و احساس سقوط و تبعیض دارند نه صرفا فشار اقتصادی.
✅خانیکی با بیان اینکه با بحران شنیده نشدن مواجه هستیم، افزود: صدای مردم در حکومت شنیده نمیشود و صدای حکومت نیز در میان مردم شنیده نمیشود. دولت اعلام میکند پول ندارد، اما بیش از ۷۰ درصد جامعه این را باور نمیکنند و این خود ناشی از احساس تبعیض است. در جامعه حرف زیاد زده میشود، اما گفتوگوی مؤثر شکل نمیگیرد.
✅سیاست ورزی فقط خلاصه کردن در جابجایی آدم ها و کسب مسئولیت ها و برنده شدن در انتخابات نیست بلکه شامل گفت و گو با جامعه و شنیدن نارضایتی ها و نقد ها شود. زبان اصلاح طلبی صادقانه تر و فروتنانه باشد. مساله اصلح طلبی چگونه در سیاست بمانیم، نیست و مساله این است که چه طور با جامعه بمانیم و سیاست در خدمت آن باشد.
✅مطالعات نشان میدهد سطح نارضایتی افکار عمومی به حدود ۹۲ درصد رسیده و شدت این نارضایتی در حال شتاب گرفتن است. سیاستورزی در امتداد گذشته کارآمد نیست و نیازمند تأسیس سیاستورزی جدید هستیم و در شرایط فعلی، زبان را بهعنوان یک مُسکن، نه درمان، بسیار تعیینکننده میدانم