Forwarded from Alireza Shahri
الکل، آهک، گروتسک کرونا
علیرضا شهری/ پژوهشگراجتماعی
هیجان تولید، شهوت مصرف، سودای قدرت، وسوسه سود و لذت تن آسایی مدرن قرن 21 در سایه نظام سرمایه و سلطه نئولیبرالیسم، چگونه با ویروسی حدود 200 نانومتر به زانو در می آید و دم خروسش بیرون میزند؟
آیا تحولات دیگری در راه است؟ این تغییرات تا چه اندازه تابع سیاست های کلان جهانی و گلوبالیسم است؟ نقش کشورها و مسئولیت شان در مقابل این تحولات چیست؟ پس زمینه های تاریخی و فرهنگی و انگاره های بومی و محلی چه سهمی در کیفیت این مواجهه خواهند داشت؟ آیا زمان بازتعریف گلوبالیسم و سود و زیان آن فرا رسیده است؟ این پرسش ها زمانی اهمیت پیدا می کنند که کارنامه و شیوه عملکرد کشورها را بررسی کنیم. با نگاهی به چین، سنگاپور، آلمان، هند، ایتالیا، اسپانیا، اکوادور، آمریکا ، ایران و ... شاید چشم انداز بهتری بدست آید و سوالات اخیر دارای اعتبار جدی تری شوند.بنظر در دوران کرونا و پس از آن، زمین خوشحال تر از همیشه باشد اما انسانها چطور؟ این ویروس با کشورهای شمال و جنوب و فقیروغنی چه می کند؟نظام های موجود چقدر آمادگی پذیرش وضعیت جدید و تبعات آن را دارند ؟
جهان قبلا چنین شرایط سختی را تجربه کرده است و شاید شاخص ترین آن طاعون قرن 14 است که نیمی از مردم اروپا را با خود برد و بطور مستقیم بر روابط و مناسبات، نظام طبقاتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غرب وسپس همه دنیا تاثیرگذاشت و محصولش کمی بعدتر انقلاب صنعتی بود که میدانیم چگونه روش زندگی را تغییر داد.
واکنش انسانها در حوادث طبیعی و غیر طبیعی و بحرانها تابعی ست از فاکتورهایی نظیرآموزش، ریشه های فرهنگی، نظام سیاسی، اقتصادی و میزان برخورداری و ...که تاثیر معناداری در تحلیل، تصمیم گیری و مواجهه خواهند داشت وتبعا نتایج متفاوتی را نیز بدنبال دارند. این پیش فرض شاید همینجا نقطه تعاطی مفهوم جهانی سازی با رویکرد بومی ومحلی باشد و شعار چند سال پیش سازمان ملل "جهانی بیاندیش و منطقه ای عمل کن" را به چالش می کشد. کدام جهان و کدام منطقه؟ آیا مفهوم جهانی سازی تاکنون محقق شده یا دچاراستحاله خواهد شد؟ این ویروس ترم های جدیدی را وارد علوم انسانی و اجتماعی خواهد کرد؟
بحرانهای بزرگ آزمونهای سخت و دشواری هستند. بحرانها ظرفیت دارند باورها و مغزهای منجمد را به حرکت در آورند،
بحرانها می توانند ساختارهای پوسیده را بازنشسته کنند، بحرانها مفهوم "دیگری" Other را به افراد حالی می کنند،
بحرانها مواجهات فردی، خانوادگی و قبیله ای را به سمت هم کیشان، هم زبانان و هم سانان معطوف می کنند.
{ ما این را می دانیم که زمین به انسان تعلق ندارد بلکه انسان به زمین تعلق دارد. همه چیزها مانند خونی که ما را با هم یگانه می کند به هم پیوسته اند. تور زندگی را انسان نبافته است بلکه او فقط رشته ای از آن است هر رفتاری که با این تور داشته باشیم به خودش باز خواهد گشت./جوزف کمپل */ 1393/ص:66 }
بحرانها مفهوم پازل و دومینو را ازیک اسباب بازی به بازی جهانی تبدیل می کنند و بحرانها می توانند مفهوم مصرف زدگی، بی ریشه گی و شیء گشتگی را به خرتناق بشر فرو کند. آیا دولت ها و ملت ها ظرفیت پذیرش این دگرگونی ها عظیم احتمالی را دارند؟
کاهش جابجایی ها ورفت وآمدها و اجبار چهار دیواری این روزها و احتمالا ماه ها، انسان را وادارمی کند عمیق تر به چرایی جایی که در آن قرار گرفته فکر کند و او را وامیدارد به خالیگاه ها ونقاط تاریک خود نور بیندازد.
{ تنها خرد حقیقی دور از انسانها، در تنهایی بزرگ زندگی می کند و تنها از طریق رنج می توان آن را بدست آورد. فقط تنهایی و رنج است که دریچه ذهن را به روی آنچه بر دیگران پوشیده است باز می کند./همان /ص: 6 }
در خلوت شهرها ، دلفین ها به ونیز برگشته اند، گرازها سری به شاهرود زده اند، گوزن ها به لندن و بزهای کوهی به ولز رفته اند!
حیوانات بومی قلمرو تصرف شده شان را مطالبه می کنند، رودها و دریاها ازکاهش زباله ها نفسی می کشند، آسمان آبی هم سعی دارد سرهای فرو شده به موبایل ها را به سمت خود بچرخاند و اگر از نگاه ما انسانهای خودخواه سیزده فروردین روز طبیعت است پس امسال طبیعت اولین جشن واقعی خود را بدون خسارت مزاحمان برگزار کرده است.
آیا جای قهرمان و ضد قهرمان عوض شده است؟
آنگاه که تکه ای از یخهای قطب به وسعت یک کشور از کل خود جدا شد، وقتی میلیون ها گونه حیوانی در جنگلهای استرالیا سوختند، وقتی شهرهای دنیا حتی یک هفته در سال هم رنگ آبی آسمان را نمی بینند، آنوقت در لابلای دود سیاه اگزوز ها و سایه مخوف دودکش کارخانه ها، استعدادها! با کازینوی ستاره مربع هشتگ ها، پشتک می زنند و پول می سازند و مافیا تبدیل به مافیها می شود وآنوقت درفشلیسم مدیریت بی لیاقت جمله ای ازیک پاکبان بیانیه می شود.
علیرضا شهری/ پژوهشگراجتماعی
هیجان تولید، شهوت مصرف، سودای قدرت، وسوسه سود و لذت تن آسایی مدرن قرن 21 در سایه نظام سرمایه و سلطه نئولیبرالیسم، چگونه با ویروسی حدود 200 نانومتر به زانو در می آید و دم خروسش بیرون میزند؟
آیا تحولات دیگری در راه است؟ این تغییرات تا چه اندازه تابع سیاست های کلان جهانی و گلوبالیسم است؟ نقش کشورها و مسئولیت شان در مقابل این تحولات چیست؟ پس زمینه های تاریخی و فرهنگی و انگاره های بومی و محلی چه سهمی در کیفیت این مواجهه خواهند داشت؟ آیا زمان بازتعریف گلوبالیسم و سود و زیان آن فرا رسیده است؟ این پرسش ها زمانی اهمیت پیدا می کنند که کارنامه و شیوه عملکرد کشورها را بررسی کنیم. با نگاهی به چین، سنگاپور، آلمان، هند، ایتالیا، اسپانیا، اکوادور، آمریکا ، ایران و ... شاید چشم انداز بهتری بدست آید و سوالات اخیر دارای اعتبار جدی تری شوند.بنظر در دوران کرونا و پس از آن، زمین خوشحال تر از همیشه باشد اما انسانها چطور؟ این ویروس با کشورهای شمال و جنوب و فقیروغنی چه می کند؟نظام های موجود چقدر آمادگی پذیرش وضعیت جدید و تبعات آن را دارند ؟
جهان قبلا چنین شرایط سختی را تجربه کرده است و شاید شاخص ترین آن طاعون قرن 14 است که نیمی از مردم اروپا را با خود برد و بطور مستقیم بر روابط و مناسبات، نظام طبقاتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غرب وسپس همه دنیا تاثیرگذاشت و محصولش کمی بعدتر انقلاب صنعتی بود که میدانیم چگونه روش زندگی را تغییر داد.
واکنش انسانها در حوادث طبیعی و غیر طبیعی و بحرانها تابعی ست از فاکتورهایی نظیرآموزش، ریشه های فرهنگی، نظام سیاسی، اقتصادی و میزان برخورداری و ...که تاثیر معناداری در تحلیل، تصمیم گیری و مواجهه خواهند داشت وتبعا نتایج متفاوتی را نیز بدنبال دارند. این پیش فرض شاید همینجا نقطه تعاطی مفهوم جهانی سازی با رویکرد بومی ومحلی باشد و شعار چند سال پیش سازمان ملل "جهانی بیاندیش و منطقه ای عمل کن" را به چالش می کشد. کدام جهان و کدام منطقه؟ آیا مفهوم جهانی سازی تاکنون محقق شده یا دچاراستحاله خواهد شد؟ این ویروس ترم های جدیدی را وارد علوم انسانی و اجتماعی خواهد کرد؟
بحرانهای بزرگ آزمونهای سخت و دشواری هستند. بحرانها ظرفیت دارند باورها و مغزهای منجمد را به حرکت در آورند،
بحرانها می توانند ساختارهای پوسیده را بازنشسته کنند، بحرانها مفهوم "دیگری" Other را به افراد حالی می کنند،
بحرانها مواجهات فردی، خانوادگی و قبیله ای را به سمت هم کیشان، هم زبانان و هم سانان معطوف می کنند.
{ ما این را می دانیم که زمین به انسان تعلق ندارد بلکه انسان به زمین تعلق دارد. همه چیزها مانند خونی که ما را با هم یگانه می کند به هم پیوسته اند. تور زندگی را انسان نبافته است بلکه او فقط رشته ای از آن است هر رفتاری که با این تور داشته باشیم به خودش باز خواهد گشت./جوزف کمپل */ 1393/ص:66 }
بحرانها مفهوم پازل و دومینو را ازیک اسباب بازی به بازی جهانی تبدیل می کنند و بحرانها می توانند مفهوم مصرف زدگی، بی ریشه گی و شیء گشتگی را به خرتناق بشر فرو کند. آیا دولت ها و ملت ها ظرفیت پذیرش این دگرگونی ها عظیم احتمالی را دارند؟
کاهش جابجایی ها ورفت وآمدها و اجبار چهار دیواری این روزها و احتمالا ماه ها، انسان را وادارمی کند عمیق تر به چرایی جایی که در آن قرار گرفته فکر کند و او را وامیدارد به خالیگاه ها ونقاط تاریک خود نور بیندازد.
{ تنها خرد حقیقی دور از انسانها، در تنهایی بزرگ زندگی می کند و تنها از طریق رنج می توان آن را بدست آورد. فقط تنهایی و رنج است که دریچه ذهن را به روی آنچه بر دیگران پوشیده است باز می کند./همان /ص: 6 }
در خلوت شهرها ، دلفین ها به ونیز برگشته اند، گرازها سری به شاهرود زده اند، گوزن ها به لندن و بزهای کوهی به ولز رفته اند!
حیوانات بومی قلمرو تصرف شده شان را مطالبه می کنند، رودها و دریاها ازکاهش زباله ها نفسی می کشند، آسمان آبی هم سعی دارد سرهای فرو شده به موبایل ها را به سمت خود بچرخاند و اگر از نگاه ما انسانهای خودخواه سیزده فروردین روز طبیعت است پس امسال طبیعت اولین جشن واقعی خود را بدون خسارت مزاحمان برگزار کرده است.
آیا جای قهرمان و ضد قهرمان عوض شده است؟
آنگاه که تکه ای از یخهای قطب به وسعت یک کشور از کل خود جدا شد، وقتی میلیون ها گونه حیوانی در جنگلهای استرالیا سوختند، وقتی شهرهای دنیا حتی یک هفته در سال هم رنگ آبی آسمان را نمی بینند، آنوقت در لابلای دود سیاه اگزوز ها و سایه مخوف دودکش کارخانه ها، استعدادها! با کازینوی ستاره مربع هشتگ ها، پشتک می زنند و پول می سازند و مافیا تبدیل به مافیها می شود وآنوقت درفشلیسم مدیریت بی لیاقت جمله ای ازیک پاکبان بیانیه می شود.
Forwarded from Alireza Shahri
در این بلبشو این ویروس را از هر طرف نگاه کنیم مواجهه جدی انسان و طبیعت توی چشم می زند .چه طرفدار تئوری توطئه و ساختگی بودن آن بدست این و آن باشیم و چه تحفه ای باشد از سوی جهان جانوران ،در هر صورت پای رفتار غلط و مالکانه ما با طبیعت در میان است.
کشتار این ویروس به نوعی ناقوس مراسم تشرف است. (اصطلاح تشرف به جوزف کمپل تعلق دارد) تشرف و عزیمت به سوی طبیعت، تشرف از سرکشی و بلاهت به بلوغ و هم نوایی با هستی. دست به سینه و با احترام گوش خوابانیدن به ندایی که قرن هاست زیر سم اسب ها وچکاچک شمشیرها، زیر تانک ها و بمب ها و زیر لابه و شیون گرسنگان و محرومان گم شده است.
شاید اکنون وقت آن است که دوستان مکتب "شیکاگو" و سینه چاکان "میلتون فریدمن" و "آدام اسمیت" سری به انبان خود بزنند و ببیند با چه پشتوانه ای همه چیزرا جهانی سازی کرده یا قصد آن را دارند؟ آیا درته مانده انبار خود به جز ارزش افزوده، کالایی سازی، مصرف زدگی و از خود بیگانگی، آلودگی اقیانوس ها و نابودی جنگلها و ذوب یخها و ... چیزی از ارزشها، حرمت وکرامت انسانی و رهایی وعدالت نیز یافت می شود؟ اگراین روز ها و با تمثیل، دستمال توالت پشت ویترین جواهر فروشی در آلمان می نشیند، اگر زباله های اکوادور زودتر از قربانیان رها شده کرونا جمع آوری می شوند، اگردر ایتالیا دستگاه اکسیژن از صورت سالمندان برداشته می شود و ... این دیگر دم خروس نیست، هیولایی ست که ما را وامی دارد تا بفهمیم همه چیز به هم مربوط است واگرربطش را نفهمیم، به فرض جان بدر بردن ازاین ویروس، دربحران ها وپیچ های بعدی سقوط خواهیم کرد.اما گویا فاجعه و صدای ناقوس مرگ این ویروس ، لگد آخر خود را به اردوی سرمایه پرستان نزده است!هنوز با کلمات بازی می کنند و در حالی که تلویحا از اقتصاد کینزی و مداخله دولت ها و تامین اجتماعی و توجه بیشتر به انسانها و ...سخن می گویند اما در سایه سیاست های سوسیالیسم هراسی از بکار بردن کلمه فوق که ذاتی بشریت است ابا دارند.درعین حال پرواضح است که بخش عمده ای از سیاست های غلط و معوج نظام های مدعی چپ به هیچ عنوان قابل دفاع نیست و این کژدیسه به قول مارکس" ضرورت تاریخی و گذار دیکتاتوری پرولتاریایی" خود از دلایل و بهانه های سوسیالیسم هراسی ست. ضرورت خوانش جسورانه، بدون تعصب و چندباره این روش انسانی زندگی ،کم و بیش در سوسیال دموکراسی مدرن امروز قابل پیگیری ست.کافیست در نوع اداره کشورهایی نظیر ایسلند ،نروژ ،فنلاند و سوئد تاملی بکنیم .
بحران ها اما در کشوری همچون ایران چگونه بازتاب می یابند؟ این ابر بحران چگونه در کنارسایر معضلات و بحران ها قرار می گیرد و تبعات این همنشینی چه خواهد بود؟ ما کجای جهانیم و با خود چه می کنیم و کرونا را کجای دلمان بگذاریم؟
در زمانه ای که شهر و دیار پر شده از جاهل ها و جاعل ها که جیب می زنند و تیپ می زنند و لایک میخورند، آنطرف تر چادرها و اقلام اهدایی برای زلزله بم بعد از هفده سال هنوز در بازار بفروش می رسد. وقتی سلبرانتی (واژه من درآوردی بنده!) ما زودتر از همه پزشکان و متخصصان جهان داروی مقابله با کرونا را کشف و وقیحانه آن را در دکان اینستاگرامی خود تبلیغ می کند، وقتی آزادی با ریش مردانه دختران در آزادی معاوضه می شود، وقتی آزادی با چهار و نیم سانت پوشش کنار رفته تعریف می شود، فرمول آزادی می شود یواشکی، یواشکی دکل دزدی، یواشکی ضربدری، یواشکی صندوق تعاونی فرهنگیان، یواشکی شستا، یواشکی خاوری، یواشکی مسیح، یواشکی تن فروشی دختر دوازده ساله و پسر یواشکی معتاد ده ساله، یواشکی ویلموتس و به هوا رفتن شانزده میلیارد برای دو بازی و دوباخت، یواشکی سریال پایتخت و عادی سازی با متلک های لوس، یواشکی غیب شدن ماسک و دستکش و ژل ضد عفونی، یواشکی فاصله اجتماعی و یواشکی ...
آنگاه است که در بین 153 کشور رتبه 110 خوشبختی را بدست می آوریم و با اصرار در پی فتح پایین ترین رتبه آنیم، چرا که اساسا ما جماعت علاقه خاصی به رتبه های اول و آخر داریم.
از ترس آهک و مرگ، الکل به حلق کودک پنج ساله می ریزیم و شناسنامه تا نخورده اش را در جا باطل می کنیم. در سکانس بعد جماعت زرنگ و تیز و بز، پوست کلفتشان را به رخ مسئولین می کشند و به چاک جاده می زنند تا به ریش کرونا و اسکل های در خانه مانده بخندند. جماعتی با گردنبند ها و دستبند های جورواجور و بعضی هایشان هم به شکل کلید که از شش سال و اندی پیش به گردن آویخته اند، یواشکی به جاده می زنند، یواشکی پلاک عوض می کنند، یواشکی اتومبیل را بار کامیون می کنند و یواشکی ...
ما از کرونا نمی ترسیم، یعنی می ترسیم اما بلد نیستیم چگونه بترسیم. ما از کرونا فرار نمی کنیم، از قرنطینه (ببخشید فاصله اجتماعی!) فرار نمی کنیم، ما فقط فرار می کنیم به جایی که یواشکی باشد. جایش مهم نیست فقط باید یواشکی باشد. ما خیلی خوب یاد گرفته ایم که یواشکی زندگی کنیم،یواشکی کار کنیم ،یواشکی بار بزنیم ،
کشتار این ویروس به نوعی ناقوس مراسم تشرف است. (اصطلاح تشرف به جوزف کمپل تعلق دارد) تشرف و عزیمت به سوی طبیعت، تشرف از سرکشی و بلاهت به بلوغ و هم نوایی با هستی. دست به سینه و با احترام گوش خوابانیدن به ندایی که قرن هاست زیر سم اسب ها وچکاچک شمشیرها، زیر تانک ها و بمب ها و زیر لابه و شیون گرسنگان و محرومان گم شده است.
شاید اکنون وقت آن است که دوستان مکتب "شیکاگو" و سینه چاکان "میلتون فریدمن" و "آدام اسمیت" سری به انبان خود بزنند و ببیند با چه پشتوانه ای همه چیزرا جهانی سازی کرده یا قصد آن را دارند؟ آیا درته مانده انبار خود به جز ارزش افزوده، کالایی سازی، مصرف زدگی و از خود بیگانگی، آلودگی اقیانوس ها و نابودی جنگلها و ذوب یخها و ... چیزی از ارزشها، حرمت وکرامت انسانی و رهایی وعدالت نیز یافت می شود؟ اگراین روز ها و با تمثیل، دستمال توالت پشت ویترین جواهر فروشی در آلمان می نشیند، اگر زباله های اکوادور زودتر از قربانیان رها شده کرونا جمع آوری می شوند، اگردر ایتالیا دستگاه اکسیژن از صورت سالمندان برداشته می شود و ... این دیگر دم خروس نیست، هیولایی ست که ما را وامی دارد تا بفهمیم همه چیز به هم مربوط است واگرربطش را نفهمیم، به فرض جان بدر بردن ازاین ویروس، دربحران ها وپیچ های بعدی سقوط خواهیم کرد.اما گویا فاجعه و صدای ناقوس مرگ این ویروس ، لگد آخر خود را به اردوی سرمایه پرستان نزده است!هنوز با کلمات بازی می کنند و در حالی که تلویحا از اقتصاد کینزی و مداخله دولت ها و تامین اجتماعی و توجه بیشتر به انسانها و ...سخن می گویند اما در سایه سیاست های سوسیالیسم هراسی از بکار بردن کلمه فوق که ذاتی بشریت است ابا دارند.درعین حال پرواضح است که بخش عمده ای از سیاست های غلط و معوج نظام های مدعی چپ به هیچ عنوان قابل دفاع نیست و این کژدیسه به قول مارکس" ضرورت تاریخی و گذار دیکتاتوری پرولتاریایی" خود از دلایل و بهانه های سوسیالیسم هراسی ست. ضرورت خوانش جسورانه، بدون تعصب و چندباره این روش انسانی زندگی ،کم و بیش در سوسیال دموکراسی مدرن امروز قابل پیگیری ست.کافیست در نوع اداره کشورهایی نظیر ایسلند ،نروژ ،فنلاند و سوئد تاملی بکنیم .
بحران ها اما در کشوری همچون ایران چگونه بازتاب می یابند؟ این ابر بحران چگونه در کنارسایر معضلات و بحران ها قرار می گیرد و تبعات این همنشینی چه خواهد بود؟ ما کجای جهانیم و با خود چه می کنیم و کرونا را کجای دلمان بگذاریم؟
در زمانه ای که شهر و دیار پر شده از جاهل ها و جاعل ها که جیب می زنند و تیپ می زنند و لایک میخورند، آنطرف تر چادرها و اقلام اهدایی برای زلزله بم بعد از هفده سال هنوز در بازار بفروش می رسد. وقتی سلبرانتی (واژه من درآوردی بنده!) ما زودتر از همه پزشکان و متخصصان جهان داروی مقابله با کرونا را کشف و وقیحانه آن را در دکان اینستاگرامی خود تبلیغ می کند، وقتی آزادی با ریش مردانه دختران در آزادی معاوضه می شود، وقتی آزادی با چهار و نیم سانت پوشش کنار رفته تعریف می شود، فرمول آزادی می شود یواشکی، یواشکی دکل دزدی، یواشکی ضربدری، یواشکی صندوق تعاونی فرهنگیان، یواشکی شستا، یواشکی خاوری، یواشکی مسیح، یواشکی تن فروشی دختر دوازده ساله و پسر یواشکی معتاد ده ساله، یواشکی ویلموتس و به هوا رفتن شانزده میلیارد برای دو بازی و دوباخت، یواشکی سریال پایتخت و عادی سازی با متلک های لوس، یواشکی غیب شدن ماسک و دستکش و ژل ضد عفونی، یواشکی فاصله اجتماعی و یواشکی ...
آنگاه است که در بین 153 کشور رتبه 110 خوشبختی را بدست می آوریم و با اصرار در پی فتح پایین ترین رتبه آنیم، چرا که اساسا ما جماعت علاقه خاصی به رتبه های اول و آخر داریم.
از ترس آهک و مرگ، الکل به حلق کودک پنج ساله می ریزیم و شناسنامه تا نخورده اش را در جا باطل می کنیم. در سکانس بعد جماعت زرنگ و تیز و بز، پوست کلفتشان را به رخ مسئولین می کشند و به چاک جاده می زنند تا به ریش کرونا و اسکل های در خانه مانده بخندند. جماعتی با گردنبند ها و دستبند های جورواجور و بعضی هایشان هم به شکل کلید که از شش سال و اندی پیش به گردن آویخته اند، یواشکی به جاده می زنند، یواشکی پلاک عوض می کنند، یواشکی اتومبیل را بار کامیون می کنند و یواشکی ...
ما از کرونا نمی ترسیم، یعنی می ترسیم اما بلد نیستیم چگونه بترسیم. ما از کرونا فرار نمی کنیم، از قرنطینه (ببخشید فاصله اجتماعی!) فرار نمی کنیم، ما فقط فرار می کنیم به جایی که یواشکی باشد. جایش مهم نیست فقط باید یواشکی باشد. ما خیلی خوب یاد گرفته ایم که یواشکی زندگی کنیم،یواشکی کار کنیم ،یواشکی بار بزنیم ،
Forwarded from Alireza Shahri
یواشکی بخوریم ،یواشکی برویم ، یواشکی بمیریم و یواشکی نابودشویم .کرونا هم باید یواشکی بیاید و یواشکی برود.مگر می تواند بین این همه یواشکی قسر در برود ؟!
"ما گر زسر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم " و اینجاست که بهتاش های زمانه ما با شنیدن این بیت به جدی بودن یا جوک بودن آن شک می کنند و "دیگه رد میدن" اما اجازه دهید قبل از "رد دادن" کامل ،لااقل چند سوال مطرح کنیم.
چگونه از آدمهای تحقیر شده و لت و پار انتظار رفتار متمدنانه داریم ؟آیا این منصفانه است؟ چگونه از آدمهای سرکوب شده و سرخورده انتظار همدلی و مشارکت داریم ؟ چرا به آنها با خشم و نفرت نگاه می کنیم ؟
در جامعه ای که نظام آموزشی و مافیای کنکورش بساط خود را تا بیخ گوش مهدهای کودک پهن کرده و خانواده مضطربی که هر روز هنگام آماده کردن چاشت و اسباب بازی کودک سه ساله اش نگران رتبه و رشته دانشگاهی اوست مگر رمقی برایش می ماند تابه خود، فرزندش و ارزشهای زندگی و هنجارهای اخلاقی جامعه فکر کند ؟ در نظام آموزش پارینه سنگی مان چه به نسل ها آموختیم ؟شادابی و نشاط و تحرک ؟ خلاقیت و هنر زیستن، ارتباط اجتماعی؟ عشق؟ مهارت زندگی؟ احساس تعلق؟ همکاری و همدلی؟ مسئولیت پذیری؟ قناعت؟ کدام را؟
در رسانه های زرد و خالتور ما چطور؟ او در همین کلاسها و رسانه ها با "آقامون جنتلمنه" خود را لرزانده است، او در همین کلاسها و رسانه ها حسادت و رقابت و لجبازی و پشت پا زدن و ریا کاری و دروغ و خر خود از پل گذرانیدن و چاپلوسی و زیرآب زدن را آموخته، او در همین کلاسها و رسانه ها تمسخر، تحقیر و شکنجه شده است.
خصلت تحقیر و سرکوبگری نه صرفا در نظام پوسیده آموزشی و رسانه های مبتذل و بی هویت ما بلکه در خانواده، جامعه، تصمیم سازان خرد و کلان و مدیران و گروه های مرجع ما نیز ریشه دار و نهادینه است.
باز هم از ما جماعت، انتظار کنش متمدنانه دارید؟
در جایی خواندم ایران تنها کشوریست که پشت کامیون آن مزین به کلمه " یا ابوالفضل " است، توی کامیون منقش به عکس هایده و حمیراست و بار کامیون تریاک است!
حال چنین رفتار پارادوکسیکال و متناقض در جامعه ای با چنین خصلت هایی غیر طبیعی است؟ طرفه آنکه به این صفات جلیله مسبوق به سابقه ایم!
{ چیزی که نزد ایرانیان پیش از همه موجب ملامت است تمایل به حسد و عیب جویی کردن است، آنها حسد و خرده گیری خود را در لفافی از چاپلوسی ها و چرب زبانی های متصنع و خوش ظاهر می پوشانند و از انظار مستور می دارند زیرا اینها در هنر انکار و همچنین فریبکاری از هر قوم دیگری در روی زمین تردست تر و کارآمد ترند.
/ کمپفر**/1360/ص:170 }
نمونه های داخلی و درد دلهای صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده و مقصود فراستخواه و حسن قاضی مرادی و ابراهیم رها و سایرین هم بماند برای وقت دگر!
و این قصه ادامه دارد، مفهوم پارادوکس و تضاد رنگ می بازد و جای خود را به "دورهمیِ" ضدین می دهد با طعم خاله زنک بازی و افاضات مدیری!
آیا جای قهرمان و ضد قهرمان عوض شده است؟
واقعیت این است که هر روز که از زندگی با کرونا می گذرد باور به تغییرو تحولات پس از کرونا جدی تر و ملموس تر می شود. کرونا شاید یکی از مقاطع و پیچ های تند و سرنوشت ساز تاریخی برای ما و جهان باشد و مفهوم زندگی در سایه توفیق اجباری برای دیگر خواهی و دومینوی جهانی ، نیاز به تعریف مجدد خواهد داشت.
با این اوصاف پاسخ جامعه ایران به دوران کرونا و پس از آن چه خواهد بود؟ علی رغم هراس ها و نگرانی های ناشی از هیمنه جهانی این ویروس و فارغ ازاینکه این تراژدی چه تعداد انسان را به سینه خاک می سپارد، اما از زاویه دیگری نیز این بحران قابل تامل است.
اساسا مرگ و نیستی در مقابل بود وهستی ست، درمقابل چیزیست که وجود دارد. اما چرا باید نگران نابودی و مرگ چیزی باشیم که وجود ندارد؟ وقتی از کنار معنا و معمای زندگی، درسهای آن، جاری بودن آن، مسئولیت ها و تعهدات آن، واقعیت های آن، ارزش های آن، اصول و روشهای آن، درک " دیگری"، شور و شوق، بازیگوشی و سرخوشی و مفهوم بازی زندگی، خلاقیت و جسارت آن، کشف کردن آن، پشتکار و تمرین آن، و درد ها و شادی های آن یواشکی عبور کردیم دیگرچه جای نگرانی حتی برای مرگ باقی می ماند؟
کرونا پوکر بازی نمی کند او یک جوکر است، او آمده تا جایگزین ورقهای گمشده و بازی بد زندگی ما باشد. او آمده بیادمان بیاورد کجا نقشهای بزن در رو وآبگوشتی بازی کردیم. او شوخی ندارد وعرق ما را بیش ازاین درخواهد آورد.
دست آورد جامعه ایران در قبال بحرانهایی که حداقل در دویست سال گذشته از سرگذرانده تقریبا هیچ بوده وآموخته ای برای نسل های بعدی به جای نگذاشته است. مردم مظلوم و همیشه در صف! از جان و مال و سرمایه و خانواده و آینده خود گذشته وهزینه داده اند اما دراین صف طولانی هیچگاه نوبتشان به نشاط و تعلق اجتماعی، نظم وقانون، مسئولیت پذیری، ثبات فکری، توسعه انسانی، دموکراسی، عدالت و آزادی نرسید.
"ما گر زسر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم " و اینجاست که بهتاش های زمانه ما با شنیدن این بیت به جدی بودن یا جوک بودن آن شک می کنند و "دیگه رد میدن" اما اجازه دهید قبل از "رد دادن" کامل ،لااقل چند سوال مطرح کنیم.
چگونه از آدمهای تحقیر شده و لت و پار انتظار رفتار متمدنانه داریم ؟آیا این منصفانه است؟ چگونه از آدمهای سرکوب شده و سرخورده انتظار همدلی و مشارکت داریم ؟ چرا به آنها با خشم و نفرت نگاه می کنیم ؟
در جامعه ای که نظام آموزشی و مافیای کنکورش بساط خود را تا بیخ گوش مهدهای کودک پهن کرده و خانواده مضطربی که هر روز هنگام آماده کردن چاشت و اسباب بازی کودک سه ساله اش نگران رتبه و رشته دانشگاهی اوست مگر رمقی برایش می ماند تابه خود، فرزندش و ارزشهای زندگی و هنجارهای اخلاقی جامعه فکر کند ؟ در نظام آموزش پارینه سنگی مان چه به نسل ها آموختیم ؟شادابی و نشاط و تحرک ؟ خلاقیت و هنر زیستن، ارتباط اجتماعی؟ عشق؟ مهارت زندگی؟ احساس تعلق؟ همکاری و همدلی؟ مسئولیت پذیری؟ قناعت؟ کدام را؟
در رسانه های زرد و خالتور ما چطور؟ او در همین کلاسها و رسانه ها با "آقامون جنتلمنه" خود را لرزانده است، او در همین کلاسها و رسانه ها حسادت و رقابت و لجبازی و پشت پا زدن و ریا کاری و دروغ و خر خود از پل گذرانیدن و چاپلوسی و زیرآب زدن را آموخته، او در همین کلاسها و رسانه ها تمسخر، تحقیر و شکنجه شده است.
خصلت تحقیر و سرکوبگری نه صرفا در نظام پوسیده آموزشی و رسانه های مبتذل و بی هویت ما بلکه در خانواده، جامعه، تصمیم سازان خرد و کلان و مدیران و گروه های مرجع ما نیز ریشه دار و نهادینه است.
باز هم از ما جماعت، انتظار کنش متمدنانه دارید؟
در جایی خواندم ایران تنها کشوریست که پشت کامیون آن مزین به کلمه " یا ابوالفضل " است، توی کامیون منقش به عکس هایده و حمیراست و بار کامیون تریاک است!
حال چنین رفتار پارادوکسیکال و متناقض در جامعه ای با چنین خصلت هایی غیر طبیعی است؟ طرفه آنکه به این صفات جلیله مسبوق به سابقه ایم!
{ چیزی که نزد ایرانیان پیش از همه موجب ملامت است تمایل به حسد و عیب جویی کردن است، آنها حسد و خرده گیری خود را در لفافی از چاپلوسی ها و چرب زبانی های متصنع و خوش ظاهر می پوشانند و از انظار مستور می دارند زیرا اینها در هنر انکار و همچنین فریبکاری از هر قوم دیگری در روی زمین تردست تر و کارآمد ترند.
/ کمپفر**/1360/ص:170 }
نمونه های داخلی و درد دلهای صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده و مقصود فراستخواه و حسن قاضی مرادی و ابراهیم رها و سایرین هم بماند برای وقت دگر!
و این قصه ادامه دارد، مفهوم پارادوکس و تضاد رنگ می بازد و جای خود را به "دورهمیِ" ضدین می دهد با طعم خاله زنک بازی و افاضات مدیری!
آیا جای قهرمان و ضد قهرمان عوض شده است؟
واقعیت این است که هر روز که از زندگی با کرونا می گذرد باور به تغییرو تحولات پس از کرونا جدی تر و ملموس تر می شود. کرونا شاید یکی از مقاطع و پیچ های تند و سرنوشت ساز تاریخی برای ما و جهان باشد و مفهوم زندگی در سایه توفیق اجباری برای دیگر خواهی و دومینوی جهانی ، نیاز به تعریف مجدد خواهد داشت.
با این اوصاف پاسخ جامعه ایران به دوران کرونا و پس از آن چه خواهد بود؟ علی رغم هراس ها و نگرانی های ناشی از هیمنه جهانی این ویروس و فارغ ازاینکه این تراژدی چه تعداد انسان را به سینه خاک می سپارد، اما از زاویه دیگری نیز این بحران قابل تامل است.
اساسا مرگ و نیستی در مقابل بود وهستی ست، درمقابل چیزیست که وجود دارد. اما چرا باید نگران نابودی و مرگ چیزی باشیم که وجود ندارد؟ وقتی از کنار معنا و معمای زندگی، درسهای آن، جاری بودن آن، مسئولیت ها و تعهدات آن، واقعیت های آن، ارزش های آن، اصول و روشهای آن، درک " دیگری"، شور و شوق، بازیگوشی و سرخوشی و مفهوم بازی زندگی، خلاقیت و جسارت آن، کشف کردن آن، پشتکار و تمرین آن، و درد ها و شادی های آن یواشکی عبور کردیم دیگرچه جای نگرانی حتی برای مرگ باقی می ماند؟
کرونا پوکر بازی نمی کند او یک جوکر است، او آمده تا جایگزین ورقهای گمشده و بازی بد زندگی ما باشد. او آمده بیادمان بیاورد کجا نقشهای بزن در رو وآبگوشتی بازی کردیم. او شوخی ندارد وعرق ما را بیش ازاین درخواهد آورد.
دست آورد جامعه ایران در قبال بحرانهایی که حداقل در دویست سال گذشته از سرگذرانده تقریبا هیچ بوده وآموخته ای برای نسل های بعدی به جای نگذاشته است. مردم مظلوم و همیشه در صف! از جان و مال و سرمایه و خانواده و آینده خود گذشته وهزینه داده اند اما دراین صف طولانی هیچگاه نوبتشان به نشاط و تعلق اجتماعی، نظم وقانون، مسئولیت پذیری، ثبات فکری، توسعه انسانی، دموکراسی، عدالت و آزادی نرسید.
Forwarded from Alireza Shahri
اکنون در سایه مدیریت فشل و ناکارآمد، اقتصاد ویران، درخواست های جدی مدنی و اجتماعی و انبوهی از مطالبات ریز و درشت معوق مانده در مقابل این جوکر قهار و آزمون نفس گیرش چه درچنته داریم؟
فراموش نکنیم جامعه ایران قرن هاست در وضعیت امتناع بسر می برد. درماندگی آموخته شده، هراس از تغییر، و اجتناب از مواجهه مستقیم با پدیده ها که ریشه های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی آنها قدیم است، از دلایل مهم و تبارشناسانه این رفتار امتناعی ست.
{ گزنفن مورخ یونانی راجع به ایرانیان می گوید: ایرانیان به سه چیز اهمیت فوق العاده ای می دهند، نخست تیراندازی، دوم سواری و سوم راستگویی ...... راجع به موضوع سوم قضیه کاملا برعکس شده است، وقتی قصد راستگویی داشته باشند باز هم تا اندازه ای بیانات آنها با دروغ مخلوط است و مثل این است که دروغگویی جزء اصول آموزش وپرورش آنها شده است. آنها عقیده دارند که حرف زدن برخلاف واقع در پاره ای از موارد سودمند است. /دالمانی***/1335/ص:240-239}
فراموش نکنیم جامعه ایران قرن هاست در وضعیت امتناع بسر می برد. درماندگی آموخته شده، هراس از تغییر، و اجتناب از مواجهه مستقیم با پدیده ها که ریشه های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی آنها قدیم است، از دلایل مهم و تبارشناسانه این رفتار امتناعی ست.
{ گزنفن مورخ یونانی راجع به ایرانیان می گوید: ایرانیان به سه چیز اهمیت فوق العاده ای می دهند، نخست تیراندازی، دوم سواری و سوم راستگویی ...... راجع به موضوع سوم قضیه کاملا برعکس شده است، وقتی قصد راستگویی داشته باشند باز هم تا اندازه ای بیانات آنها با دروغ مخلوط است و مثل این است که دروغگویی جزء اصول آموزش وپرورش آنها شده است. آنها عقیده دارند که حرف زدن برخلاف واقع در پاره ای از موارد سودمند است. /دالمانی***/1335/ص:240-239}
Forwarded from Alireza Shahri
{ایرانیان در مهمان نوازی بی نظیر ( البته به نظر بنده این مهمان نوازی بیشتر
مختص چشم سبزها و آبی ها بوده و هست!) و در یاوه گویی استاد و در روابط با دیگران خدعه گرند. آنها توجهی به امور جدی ندارند. ناگهان رشته جالب ترین گفتگو ها را قطع می کنند و در باره اوصاف اسب ها و وضع شکار و ییلاق سخن گفته و یا توجه مصاحب خود را به پرواز مگس یا پرنده ای جلب می کنند./ دروویل****/1337/ص:41}
اما این گذشته پر تلاطم واشتباه که نشانه ها، استمرار و تبعات آن در امروز ما به وضوح قابل مشاهده است واجد برخی ویژگی های ارزشمند نیز بوده است که شوربختانه درکوران جوزدگی و شتاب مدرنیته قلابی رنگ باخته است.
قدیم ترها پدران، مادران و اجدادمان از اواخر تابستان در اندیشه زمستان و قوت وقت سرما بودند. عقل معاش آنان با رفتار بدن و نیازهایشان سازگاری معناداری ایجاد می کرد تا در فصول مختلف و به اقتضای هر موقعیت، پاسخ در خور بدهند. ذخیره ای از حوصله، مناعت و قناعت که در وقت خود به عنوان دارایی حساب شده بیرون می آمد و نقش و کارکرد خود را ایفا می کرد.
اکنون وقت آنست که کمی به جای "فالوئر و استوری و دایرکت و ری توئیت و شاخ و لایک و بلاک" به خزانه خود رجوع کنیم ببینیم چیزی از، سرمایه های اجتماعی، دارایی های درونی، تدبیر، تعهد به خود و دیگران، وفاداری، حرمت گذاری و میانه روی برایمان باقی مانده تا به زخممان بزنیم؟ حریف بسیار ورزیده است، باید فسفر بیشتری بسوزانیم، باید بفهمیم نظام ارزش ها و قوائد اجتماعی و اخلاقی ما مدتهاست ویروسی ست. ما مدتهاست دچار فاصله اجتماعی هستیم، ما مدتهاست در این فاصله اجتماعی براه خود وبرای خودمان می رویم! باید بفهمیم اگر چسبندگی و همدلی و تعلق اجتماعی را ترویج می کردیم اکنون نیاز به کپی دیرهنگام شعار فاصله گذاری اجتماعی نبود. ترافیک این روزها در اوج خطر فراگیری ویروس، بدرستی مفهوم فاصله اجتماعی را در مخ مان فرو می کند!
هر چند آنچه داریم خرابه ای بیش نیست اما شاید ساختن این بیغوله با طرحی نو، ساده تر و سازگارتر باشد این در حالیست که جامعه امروز ایران بیش ازهر زمان دیگرتشنه دانستن، خواهان تغییرات بنیادین و مشتاق گذار است.
این تن خسته و کلافه از فرارهای یواشکی، تاب وتوان شنیدن نصیحت واندازه گیری فواصل اجتماعی! را ندارد. این زبان ارتباطی پاسخگوی آن نیست، نارسا ست، کارنکرده و نمی کند. سیاست نویسان باید یادبگیرند این قالب گفتگو اعتماد برانگیز واطمینان بخش نیست، درحالی که بیش از هر چیز برای عبور از بحرانها به آن محتاجیم.
باید یاد بگیریم گسترش شهرها، علم کردن برج های شیشه ای، جاده و پل های چند طبقه، مال ها و هایپر مارکت ها و ادا واطوارهای مضحک و دلقک گونه شبه مدرن و بی ریشه، در غیاب عدالت و اقتصاد انسان محور و بدون توجه معنادار وعاجلانه به توسعه انسانی و تاکید بر مهارت های زیستی و اجتماعی برای آحاد جامعه بدور از نخبه گرایی و پخمه پروری ، در قالب زبانی نو و برانگیزاننده، فقط یک شوخی بی مزه و یک سیرک مشمئز کننده و خطرناک است.
اگر طاعون کامو را خواندیم و اتفاقی نیفتاد، اگر کرونا درس معنا ومعمای زندگی نداد، آنوقت حتما باید برویم سراغ کوری ساراماگو!
بیاد دانای دلسوز ایران زمین، زنده یاد دکتر فریبرز رئیس دانا که درغربت وطنی روی به سینه خاک کشید وآرام گرفت.
* قدرت اسطوره / جوزف کمپل ، اسطوره شناس آمریکایی قرن 20
**سفرنامه کمپفر / انگلبرت کمپفر، پزشک ، طبیعی دان و جهانگرد آلمانی قرن 18
*** از خراسان تا بختیاری / هانری رنه دالمانی ، تاریخ نگار، هنرشناس و جهانگرد فرانسوی 1863-1950
**** سفردرایران / گاسپار دروویل ، افسر و سفرنامه نویس فرانسوی قرن19
مختص چشم سبزها و آبی ها بوده و هست!) و در یاوه گویی استاد و در روابط با دیگران خدعه گرند. آنها توجهی به امور جدی ندارند. ناگهان رشته جالب ترین گفتگو ها را قطع می کنند و در باره اوصاف اسب ها و وضع شکار و ییلاق سخن گفته و یا توجه مصاحب خود را به پرواز مگس یا پرنده ای جلب می کنند./ دروویل****/1337/ص:41}
اما این گذشته پر تلاطم واشتباه که نشانه ها، استمرار و تبعات آن در امروز ما به وضوح قابل مشاهده است واجد برخی ویژگی های ارزشمند نیز بوده است که شوربختانه درکوران جوزدگی و شتاب مدرنیته قلابی رنگ باخته است.
قدیم ترها پدران، مادران و اجدادمان از اواخر تابستان در اندیشه زمستان و قوت وقت سرما بودند. عقل معاش آنان با رفتار بدن و نیازهایشان سازگاری معناداری ایجاد می کرد تا در فصول مختلف و به اقتضای هر موقعیت، پاسخ در خور بدهند. ذخیره ای از حوصله، مناعت و قناعت که در وقت خود به عنوان دارایی حساب شده بیرون می آمد و نقش و کارکرد خود را ایفا می کرد.
اکنون وقت آنست که کمی به جای "فالوئر و استوری و دایرکت و ری توئیت و شاخ و لایک و بلاک" به خزانه خود رجوع کنیم ببینیم چیزی از، سرمایه های اجتماعی، دارایی های درونی، تدبیر، تعهد به خود و دیگران، وفاداری، حرمت گذاری و میانه روی برایمان باقی مانده تا به زخممان بزنیم؟ حریف بسیار ورزیده است، باید فسفر بیشتری بسوزانیم، باید بفهمیم نظام ارزش ها و قوائد اجتماعی و اخلاقی ما مدتهاست ویروسی ست. ما مدتهاست دچار فاصله اجتماعی هستیم، ما مدتهاست در این فاصله اجتماعی براه خود وبرای خودمان می رویم! باید بفهمیم اگر چسبندگی و همدلی و تعلق اجتماعی را ترویج می کردیم اکنون نیاز به کپی دیرهنگام شعار فاصله گذاری اجتماعی نبود. ترافیک این روزها در اوج خطر فراگیری ویروس، بدرستی مفهوم فاصله اجتماعی را در مخ مان فرو می کند!
هر چند آنچه داریم خرابه ای بیش نیست اما شاید ساختن این بیغوله با طرحی نو، ساده تر و سازگارتر باشد این در حالیست که جامعه امروز ایران بیش ازهر زمان دیگرتشنه دانستن، خواهان تغییرات بنیادین و مشتاق گذار است.
این تن خسته و کلافه از فرارهای یواشکی، تاب وتوان شنیدن نصیحت واندازه گیری فواصل اجتماعی! را ندارد. این زبان ارتباطی پاسخگوی آن نیست، نارسا ست، کارنکرده و نمی کند. سیاست نویسان باید یادبگیرند این قالب گفتگو اعتماد برانگیز واطمینان بخش نیست، درحالی که بیش از هر چیز برای عبور از بحرانها به آن محتاجیم.
باید یاد بگیریم گسترش شهرها، علم کردن برج های شیشه ای، جاده و پل های چند طبقه، مال ها و هایپر مارکت ها و ادا واطوارهای مضحک و دلقک گونه شبه مدرن و بی ریشه، در غیاب عدالت و اقتصاد انسان محور و بدون توجه معنادار وعاجلانه به توسعه انسانی و تاکید بر مهارت های زیستی و اجتماعی برای آحاد جامعه بدور از نخبه گرایی و پخمه پروری ، در قالب زبانی نو و برانگیزاننده، فقط یک شوخی بی مزه و یک سیرک مشمئز کننده و خطرناک است.
اگر طاعون کامو را خواندیم و اتفاقی نیفتاد، اگر کرونا درس معنا ومعمای زندگی نداد، آنوقت حتما باید برویم سراغ کوری ساراماگو!
بیاد دانای دلسوز ایران زمین، زنده یاد دکتر فریبرز رئیس دانا که درغربت وطنی روی به سینه خاک کشید وآرام گرفت.
* قدرت اسطوره / جوزف کمپل ، اسطوره شناس آمریکایی قرن 20
**سفرنامه کمپفر / انگلبرت کمپفر، پزشک ، طبیعی دان و جهانگرد آلمانی قرن 18
*** از خراسان تا بختیاری / هانری رنه دالمانی ، تاریخ نگار، هنرشناس و جهانگرد فرانسوی 1863-1950
**** سفردرایران / گاسپار دروویل ، افسر و سفرنامه نویس فرانسوی قرن19
Forwarded from راه سوم
🔴 چین و کانیبالیسم (آدمخواری)
✍ فرید قدمی
🔸 شبحی در حال تسخیر جهان است: شبح کانیبالیسم چینی!
🔹️ نزدیک به یک ماه پیش نوشتم که چین با انتشار داده های غلط عامدانه در کار انتشار ویروس چینی در جهان است و با اتکا به داده های اروپا گفتم که قدرت کشندگی این ویروس نمی تواند کمتر از بیست درصد باشد (امروز در حدود بیست و یک درصد گزارش شده).
🔹️ چین از همان آغاز با انتشار اطلاعات غلط راه انتشار ویروس #کرونا ی چینی را به جهان باز کرد: با ضعیف تر خواندن آن نسبت به آنفولانزا و مرگ و میر دو درصدی ناشی از آن؛ حال آنکه پکن، پایتخت چین، یکسره از هر نوع ابتلایی مصون ماند. حالا نیز جان مردم جهان به راحتی از دست می شود و چین اقتدارش را بر روی تلی از اجساد صدچندان می کند، همچنان که اقتصادش را بر ویرانه ی اقتصاد جهانی مرتفع تر و پرشکوه تر می سازد. حتا کمک های چین به کشورهای دیگر نیز راهی برای گسترش بیشتر ویروس بود: ماسک های معیوب و کیت های تشخیص با هشتاد درصد خطا. امروز و دیروز کیانوش جهانپور و دونالد ترامپ تازه تردیدهایی را درباره ی اطلاعات چینی ها شروع کرده اند. اعتماد به داده های چینی ها همدستی با آن ها در کشتاری مهیب است: برای توقف این کشتار جهان باید چین را کنار بگذارد.
🔹️ شاید به مخیله ی کسی نمی گنجید که دولت چین اینچنین ناانسانی بخواهد مردم جهان را به چنگال مرگ بیندازد، اما نگاهی به شیوه ی حیات چینی ها درک این مساله را آسان می کند: آدورنو و هورکهایمر در "دیالکتیک روشنگری" به روشنی نشان مان دادند که تلاش انسان برای استثمار طبیعت چگونه به استثمار انسان توسط انسان انجامید؛ در مورد چین، گوشت خواری چینی ها (که مطلقا ارتباطی با کمبود منابع غذایی ندارد)، یعنی خوردن حیوانات گوشت خواری همچون سگ و غیره، راه آنان را برای آدمخواری نیز باز کرده است: تردیدی ندارم که اگر جامعه ی بینالملل واکنشی سریع به چین نشان ندهد (نخست با قطع همکاری با آن ها در مورد ویروس ووهان و سپس محاکمه ی بین المللی این کشور) روزگاری تمام چینی بر جهان حکمفرما خواهد شد که حتا جورج اورول و برگمان هم نمی توانستند خوابش را ببینند: کانیبالیسم چینی در انتظار جهان است!
@rahsevom
✍ فرید قدمی
🔸 شبحی در حال تسخیر جهان است: شبح کانیبالیسم چینی!
🔹️ نزدیک به یک ماه پیش نوشتم که چین با انتشار داده های غلط عامدانه در کار انتشار ویروس چینی در جهان است و با اتکا به داده های اروپا گفتم که قدرت کشندگی این ویروس نمی تواند کمتر از بیست درصد باشد (امروز در حدود بیست و یک درصد گزارش شده).
🔹️ چین از همان آغاز با انتشار اطلاعات غلط راه انتشار ویروس #کرونا ی چینی را به جهان باز کرد: با ضعیف تر خواندن آن نسبت به آنفولانزا و مرگ و میر دو درصدی ناشی از آن؛ حال آنکه پکن، پایتخت چین، یکسره از هر نوع ابتلایی مصون ماند. حالا نیز جان مردم جهان به راحتی از دست می شود و چین اقتدارش را بر روی تلی از اجساد صدچندان می کند، همچنان که اقتصادش را بر ویرانه ی اقتصاد جهانی مرتفع تر و پرشکوه تر می سازد. حتا کمک های چین به کشورهای دیگر نیز راهی برای گسترش بیشتر ویروس بود: ماسک های معیوب و کیت های تشخیص با هشتاد درصد خطا. امروز و دیروز کیانوش جهانپور و دونالد ترامپ تازه تردیدهایی را درباره ی اطلاعات چینی ها شروع کرده اند. اعتماد به داده های چینی ها همدستی با آن ها در کشتاری مهیب است: برای توقف این کشتار جهان باید چین را کنار بگذارد.
🔹️ شاید به مخیله ی کسی نمی گنجید که دولت چین اینچنین ناانسانی بخواهد مردم جهان را به چنگال مرگ بیندازد، اما نگاهی به شیوه ی حیات چینی ها درک این مساله را آسان می کند: آدورنو و هورکهایمر در "دیالکتیک روشنگری" به روشنی نشان مان دادند که تلاش انسان برای استثمار طبیعت چگونه به استثمار انسان توسط انسان انجامید؛ در مورد چین، گوشت خواری چینی ها (که مطلقا ارتباطی با کمبود منابع غذایی ندارد)، یعنی خوردن حیوانات گوشت خواری همچون سگ و غیره، راه آنان را برای آدمخواری نیز باز کرده است: تردیدی ندارم که اگر جامعه ی بینالملل واکنشی سریع به چین نشان ندهد (نخست با قطع همکاری با آن ها در مورد ویروس ووهان و سپس محاکمه ی بین المللی این کشور) روزگاری تمام چینی بر جهان حکمفرما خواهد شد که حتا جورج اورول و برگمان هم نمی توانستند خوابش را ببینند: کانیبالیسم چینی در انتظار جهان است!
@rahsevom
Forwarded from قسط
🔵⚪️🔴 جفا در حق کارگران در روز مستضعفین
✍️ وحید اشتری:
🔸 نیمه شعبان تلختر از امسال نداشتیم. نه بخاطر خالی بودن حرم، چراغانی و جشن نداشتن و اینجور چیزها...
🔹 بخاطر اینکه شب میلاد امید مستضعفان با توافق دولت و کارفرمایان علی رغم تورم ۴۱ درصدی، صرفا ۱۵ درصد افزایش حقوق کارگران اعلام شد و سفره شان مجدد آب رفت.
عید بر #منتظران_عدالت مبارک
🔸 "تعیین مزد باید بر مبنای تورم و سبد معیشت خانوار باشد" چکیده ماده ۴۱ قانون کار
🔹 در شب میلادت، حقوق میلیونها مستضعف بر خلاف قانون و با قهر کارگران از جلسه بسته میشود و ما دم بر نمیآوریم. ما خودمان باور کردهایم که منتظر توئیم. ولی امیدوارم تو ما منتظران #هشتگی ات را باور نکنی.
✍️ میلاد گودرزی:
🔹 صف اغتشاشگرا از معترضین جدا شد
🔸 نماینده کارگرا امضا نکردن و دولت و کارفرماها تصویب کردن.
این جای خالی امضای کارگرا رو نماد غیبت همیشگی این قشر در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای کلان درنظر بگیرید.
🔺 پ.ن:
حقوق کارگران با تفاهم دوجانبه دولت و کارفرمایان و بدون جلب توجه نمایندگان کارگری، فقط ۱۵ تا ۲۱ درصد افزایش یافت، در حالی که نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی ۴۱درصد است.
✍️ امید نیکو:
🔹 افزایش تنها ۱۵٪ حقوق کارگران همزمان با اعلام تورم ۴۱٪ رسمی، یعنی حدودا حذف یک چهارم دیگر از سفره تقریبا خالی کارگران!
🔸 اولا ترکیب شورای عالی کار شامل ۴ کارفرمای دولتی و ۵ کارفرمای خصوصی در مقابل تنها ۳ نماینده کارگری است، یعنی تحمیل قانونی خواست کارفرمایان. مجلس یازدهم باید این ساختار ناعادلانه را به نفع کارگران اصلاح کند.
🔹 ثانیا آیتالله رئیسی (سید محرومان) باید نسبت به احیای ماده ۴۱ قانون کار مبنی بر تعیین حداقل حقوق متناسب با تورم و سبد معیشت خانوار، که سالها نقض شده اهتمام بورزند. ابزار سازمان بازرسی و دیوان عدالت اداری هم ذیل وظیفه نظارت بر حسن اجرای قوانین در قانون اساسی دراختیار ایشان است.
🔸 ثالثا اساس شیوه نامتمرکز در افزایش تعرفه و حقوق اقشار مختلف خود مسبب ناعدالتی و سلیقهگرایی گردیده و مجلس یازدهم باید یک شیوه متمرکز عادلانه جایگزین کند.
🔹 رابعا افزایش درصدی حقوق عامل افزایش شکاف درآمدی است و باید به شیوه افزایش عدد ثابت به همگان اصلاح شود.
🔸 خامسا تنظیم یکسان حداقل حقوق بدون توجه به نوع کار و استان محل زندگی ناعادلانه بوده و باید منعطف شود.
✍️ وحید اشتری:
🔸 نیمه شعبان تلختر از امسال نداشتیم. نه بخاطر خالی بودن حرم، چراغانی و جشن نداشتن و اینجور چیزها...
🔹 بخاطر اینکه شب میلاد امید مستضعفان با توافق دولت و کارفرمایان علی رغم تورم ۴۱ درصدی، صرفا ۱۵ درصد افزایش حقوق کارگران اعلام شد و سفره شان مجدد آب رفت.
عید بر #منتظران_عدالت مبارک
🔸 "تعیین مزد باید بر مبنای تورم و سبد معیشت خانوار باشد" چکیده ماده ۴۱ قانون کار
🔹 در شب میلادت، حقوق میلیونها مستضعف بر خلاف قانون و با قهر کارگران از جلسه بسته میشود و ما دم بر نمیآوریم. ما خودمان باور کردهایم که منتظر توئیم. ولی امیدوارم تو ما منتظران #هشتگی ات را باور نکنی.
✍️ میلاد گودرزی:
🔹 صف اغتشاشگرا از معترضین جدا شد
🔸 نماینده کارگرا امضا نکردن و دولت و کارفرماها تصویب کردن.
این جای خالی امضای کارگرا رو نماد غیبت همیشگی این قشر در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای کلان درنظر بگیرید.
🔺 پ.ن:
حقوق کارگران با تفاهم دوجانبه دولت و کارفرمایان و بدون جلب توجه نمایندگان کارگری، فقط ۱۵ تا ۲۱ درصد افزایش یافت، در حالی که نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی ۴۱درصد است.
✍️ امید نیکو:
🔹 افزایش تنها ۱۵٪ حقوق کارگران همزمان با اعلام تورم ۴۱٪ رسمی، یعنی حدودا حذف یک چهارم دیگر از سفره تقریبا خالی کارگران!
🔸 اولا ترکیب شورای عالی کار شامل ۴ کارفرمای دولتی و ۵ کارفرمای خصوصی در مقابل تنها ۳ نماینده کارگری است، یعنی تحمیل قانونی خواست کارفرمایان. مجلس یازدهم باید این ساختار ناعادلانه را به نفع کارگران اصلاح کند.
🔹 ثانیا آیتالله رئیسی (سید محرومان) باید نسبت به احیای ماده ۴۱ قانون کار مبنی بر تعیین حداقل حقوق متناسب با تورم و سبد معیشت خانوار، که سالها نقض شده اهتمام بورزند. ابزار سازمان بازرسی و دیوان عدالت اداری هم ذیل وظیفه نظارت بر حسن اجرای قوانین در قانون اساسی دراختیار ایشان است.
🔸 ثالثا اساس شیوه نامتمرکز در افزایش تعرفه و حقوق اقشار مختلف خود مسبب ناعدالتی و سلیقهگرایی گردیده و مجلس یازدهم باید یک شیوه متمرکز عادلانه جایگزین کند.
🔹 رابعا افزایش درصدی حقوق عامل افزایش شکاف درآمدی است و باید به شیوه افزایش عدد ثابت به همگان اصلاح شود.
🔸 خامسا تنظیم یکسان حداقل حقوق بدون توجه به نوع کار و استان محل زندگی ناعادلانه بوده و باید منعطف شود.
Telegram
attach 📎
Forwarded from سازمان مردم نهاد طموزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکوتی سایه افکنده است همچون ابر بر صحرا
شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است
#فاضل_نظری
پ ن : تصاویری زیبا از ابَر ماه صورتی دیشب، ۱٩ فروردین در آسمان شهرهای مختلف
🌱🌱🌱
@tamozi
🌱🌱🌱
instagram.com/tamoziii
شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است
#فاضل_نظری
پ ن : تصاویری زیبا از ابَر ماه صورتی دیشب، ۱٩ فروردین در آسمان شهرهای مختلف
🌱🌱🌱
@tamozi
🌱🌱🌱
instagram.com/tamoziii
Forwarded from دولت بهار
🔴 نقدی بر قوانین جدید بازار سرمایه
✍ محسن عباسی
دکترای مدیریت مالی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
قوانین همیشه تجارت را شکل می دهند و به ندرت تغییرات از پیش تعیین نشده دارند، در بازاهای سرمایه گذاریِ ما (به جز بورس در یکسال اخیر) عمده قوانین به ندرت تغییر کرده اند و با اگر تغییری رخ داده با توجه به جلسات کارشناسی و اعلام قبلی بوده. به بازار مسکن نگاه کنید در طول ۲۰ سال گذشته قوانین معاملاتی آن تغییرات کمی داشته، بازار پول نیز تعییرات عمده ای درقوانین نداشته و گهگاه نرخ سود تغییراتی داشته که جزو الزامات مدیریت بازار است و یا قوانین پولشویی تصویب و اجرا شده است که به بهبود و ثبات بازار پول کمک کرده است، ما هرگز شاهد این موضوع نبوده ایم که برای افتتاح حساب بانکی باید ۱ ماه صبر کنیم! برای خرید مسکن باید منتظر اعلام ناظر بازار مسکن باشیم، دنیای سرمایه گذاری به سمت شفافیت اطلاعاتی و سرعت معاملات و دسترسی همگان به داده های یکسان حرکت کرده است و همواره سعی بر آن بوده است از وضع قوانین دست و پاگیر جلوگیری شود. در دانمارک شما درنصف روز می توانید شرکت ثبت کنید! دقت کنید، نصف روز شرکت ثبت کنید درحالیکه برای ما ۱ ماه طول می کشد تا بتوانیم با کدی که گرفتیم خرید کنیم!
قوانین جدید و عجیب! حجم مبنا و قوانین ۲۰ درصد و ۵۰ درصد و ... چیزی جز خلاف جهت دنیا حرکت کردن نیست. این قوانین من درآوردی است و حرکتی بر خلاف قولهای قبلی مبنی بر برداشتن حجم مبنا است!
در ادامه به مهمترین ایرادات این دستورالعمل پرداخته ایم:
۱. اینکه این دستورالعمل باز هم در پایان هفته منتشر شده و به سرعت اجرا خواهد شد ناقض روح اعتماد در بازار سرمایه است!
۲. اصولا نوسان قیمت همیشه متاثر از عوامل بنیادین نیست، ممکن است انتظاراتی از اینده صنعت و یا سهم و یا حتی بازارهای سرمایه گذاری در سرمایه گذاران شکل گرفته باشد و سرمایه گذاران را به سمت بازار سوق داده باشد، ممکن است بازار در حال افزایش نسبت p.e باشد، این موضوع چه ارتباطی با مدیر عامل شرکت تولید کننده بیسکوییت (برای مثال) دارد که باید بیاید و بعد از ۲۰ درصد رشد قیمت سهمش که مثلا به علت برخورد با حمایت فیبوی ۵۰ درصد واکنش داده ، در کدال توضیح دهد و اگر این کار را نکند حجم مبنا را چند برابر می کنید؟
۳. شما مگر از حجم مبنا به عنوان یک عنصر مطلوب دفاع نمی کنید پس چرا شرکت را تهدید می کنید که حجم مبنا را چند برابر می کنیم؟ پس به اثرات منفی حجم مبنا آشنایی دارید که به عنوان یک اثر تنبیهی از آن استفاده می کنید!
۴. توقف نماد به مدت ۱ روز و چهار روز چه کمکی به بازار سرمایه می کند؟ توقف یک ساعته نماد چه کمکی کرد که حالا مدت زمان آن را افزایش داده اید؟ چرا جریان گردش نقدینگی در بازار را کُند می کنید؟
۵. اینکه ناظر اگر دلایل را قانع کننده نداند حجم مبنا را افزایش می دهد! این کار دقیقا دخالت در روند بازار است ، این بدعتی خطرناک است و سلیقه افراد را در روند بازار دخیل می کند. این کار تالی فاسد دارد و در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد!
۶. عزیزان این قوانین من درآوردی است (عبارت دیگری برای آن وجود ندارد) و دوامی نخواهد داشت. شما به فکر جلوگیری از بالا رفتن قیمت سهام هستید، آیا به این موضوع فکر کرده اید که اگر بازار اصلاح کند چه صف فروشهای پر حجمی تشکیل خواهد شد و منابع مردم در بازار قفل خواهد شد و بدتر اینکه مدیر عامل شرکت بیسکوییت سازی باید بیایید و توضیح بدهد که چرا قیمت سهامش ۲۰ درصد افت کرده و اگر ناظر قانع نشود و ....
با همین قوانین فعلی و حتی بدون در نظر گرفتن قوانین جدید ۲۰ درصد و ۵۰ درصد، اگر بازار اصلاح قیمتی داشته باشد، تمام سهام ریز و درشت بازار در صف فروش قفل خواهد شد و منابع میلیونها سرمایه گذار بازیچه تفکرات پلیسی مدیران بورس خواهد شد. به راستی چه کسی تمایل دارد سهمی را که مثلا قرار است ۲۰ درصد اصلاح کند را هر روز حجم مبنای سنگینش را بخرد و هر روز ضرر کند و از صف فروش به اندازه حجم مبنا بخرد؟ حالا اگر مدیر عامل شرکت درست توضیح ندهد چرا سهامش ۲۰ درصد کاهش داشته ممکن است سرمایه گذارا ن مجبور شوند چند برابر حجم مبنا از صف فروش بخرند!
مطمئن باشید اگر این قوانین اجرا شود و روزی بورس رو به اصلاح بگذارد ، صبح آن روز ما باید اولین روز فروپاشی بازار سرمایه را آغاز کنیم.( کندل)
@dolatebahar
✍ محسن عباسی
دکترای مدیریت مالی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
قوانین همیشه تجارت را شکل می دهند و به ندرت تغییرات از پیش تعیین نشده دارند، در بازاهای سرمایه گذاریِ ما (به جز بورس در یکسال اخیر) عمده قوانین به ندرت تغییر کرده اند و با اگر تغییری رخ داده با توجه به جلسات کارشناسی و اعلام قبلی بوده. به بازار مسکن نگاه کنید در طول ۲۰ سال گذشته قوانین معاملاتی آن تغییرات کمی داشته، بازار پول نیز تعییرات عمده ای درقوانین نداشته و گهگاه نرخ سود تغییراتی داشته که جزو الزامات مدیریت بازار است و یا قوانین پولشویی تصویب و اجرا شده است که به بهبود و ثبات بازار پول کمک کرده است، ما هرگز شاهد این موضوع نبوده ایم که برای افتتاح حساب بانکی باید ۱ ماه صبر کنیم! برای خرید مسکن باید منتظر اعلام ناظر بازار مسکن باشیم، دنیای سرمایه گذاری به سمت شفافیت اطلاعاتی و سرعت معاملات و دسترسی همگان به داده های یکسان حرکت کرده است و همواره سعی بر آن بوده است از وضع قوانین دست و پاگیر جلوگیری شود. در دانمارک شما درنصف روز می توانید شرکت ثبت کنید! دقت کنید، نصف روز شرکت ثبت کنید درحالیکه برای ما ۱ ماه طول می کشد تا بتوانیم با کدی که گرفتیم خرید کنیم!
قوانین جدید و عجیب! حجم مبنا و قوانین ۲۰ درصد و ۵۰ درصد و ... چیزی جز خلاف جهت دنیا حرکت کردن نیست. این قوانین من درآوردی است و حرکتی بر خلاف قولهای قبلی مبنی بر برداشتن حجم مبنا است!
در ادامه به مهمترین ایرادات این دستورالعمل پرداخته ایم:
۱. اینکه این دستورالعمل باز هم در پایان هفته منتشر شده و به سرعت اجرا خواهد شد ناقض روح اعتماد در بازار سرمایه است!
۲. اصولا نوسان قیمت همیشه متاثر از عوامل بنیادین نیست، ممکن است انتظاراتی از اینده صنعت و یا سهم و یا حتی بازارهای سرمایه گذاری در سرمایه گذاران شکل گرفته باشد و سرمایه گذاران را به سمت بازار سوق داده باشد، ممکن است بازار در حال افزایش نسبت p.e باشد، این موضوع چه ارتباطی با مدیر عامل شرکت تولید کننده بیسکوییت (برای مثال) دارد که باید بیاید و بعد از ۲۰ درصد رشد قیمت سهمش که مثلا به علت برخورد با حمایت فیبوی ۵۰ درصد واکنش داده ، در کدال توضیح دهد و اگر این کار را نکند حجم مبنا را چند برابر می کنید؟
۳. شما مگر از حجم مبنا به عنوان یک عنصر مطلوب دفاع نمی کنید پس چرا شرکت را تهدید می کنید که حجم مبنا را چند برابر می کنیم؟ پس به اثرات منفی حجم مبنا آشنایی دارید که به عنوان یک اثر تنبیهی از آن استفاده می کنید!
۴. توقف نماد به مدت ۱ روز و چهار روز چه کمکی به بازار سرمایه می کند؟ توقف یک ساعته نماد چه کمکی کرد که حالا مدت زمان آن را افزایش داده اید؟ چرا جریان گردش نقدینگی در بازار را کُند می کنید؟
۵. اینکه ناظر اگر دلایل را قانع کننده نداند حجم مبنا را افزایش می دهد! این کار دقیقا دخالت در روند بازار است ، این بدعتی خطرناک است و سلیقه افراد را در روند بازار دخیل می کند. این کار تالی فاسد دارد و در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد!
۶. عزیزان این قوانین من درآوردی است (عبارت دیگری برای آن وجود ندارد) و دوامی نخواهد داشت. شما به فکر جلوگیری از بالا رفتن قیمت سهام هستید، آیا به این موضوع فکر کرده اید که اگر بازار اصلاح کند چه صف فروشهای پر حجمی تشکیل خواهد شد و منابع مردم در بازار قفل خواهد شد و بدتر اینکه مدیر عامل شرکت بیسکوییت سازی باید بیایید و توضیح بدهد که چرا قیمت سهامش ۲۰ درصد افت کرده و اگر ناظر قانع نشود و ....
با همین قوانین فعلی و حتی بدون در نظر گرفتن قوانین جدید ۲۰ درصد و ۵۰ درصد، اگر بازار اصلاح قیمتی داشته باشد، تمام سهام ریز و درشت بازار در صف فروش قفل خواهد شد و منابع میلیونها سرمایه گذار بازیچه تفکرات پلیسی مدیران بورس خواهد شد. به راستی چه کسی تمایل دارد سهمی را که مثلا قرار است ۲۰ درصد اصلاح کند را هر روز حجم مبنای سنگینش را بخرد و هر روز ضرر کند و از صف فروش به اندازه حجم مبنا بخرد؟ حالا اگر مدیر عامل شرکت درست توضیح ندهد چرا سهامش ۲۰ درصد کاهش داشته ممکن است سرمایه گذارا ن مجبور شوند چند برابر حجم مبنا از صف فروش بخرند!
مطمئن باشید اگر این قوانین اجرا شود و روزی بورس رو به اصلاح بگذارد ، صبح آن روز ما باید اولین روز فروپاشی بازار سرمایه را آغاز کنیم.( کندل)
@dolatebahar
Forwarded from دولت بهار
🔴 عباس عبدی: عده ای دنبال گربهای می گردند تا زنگوله مشکلات را به گردن آن بیندازند!
در مجموع اگر بخواهیم انگیزه ها را تحلیل کنیم بر اساس شواهد میتوان گفت که برخی ضدیتها با چین از روی بدبینی به کمونیسم و سابقه بدی که از این رژیمها دارند است هر چند چین در عمل فاصله زیادی از کمونیسم گرفته است. ضدیت عدهای دیگر هم از سر علاقه به آمریکا و غرب است؛ عده ای هم دنبال گربهای می گردند تا زنگوله مشکلات را به گردن آن بیندازند. البته چینی ها بیتقصیر هم نیستند، اما این دلیل نمیشود ما تقصیرات و ناتوانی های مهمتر خودمان را نادیده بگیریم. نمونه اش همین سیاست محدود کردن فاصلهگذاری فیزیکی است. چینی ها مدتها پیش به بهترین شکل در کشور خودشان عمل کردند اما ما هر روز برای خودمان یک حرفی می زنیم. چرا این تقصیرات را می خواهیم گردن کشورهای دیگر بیندازیم؟
@dolatebahar
در مجموع اگر بخواهیم انگیزه ها را تحلیل کنیم بر اساس شواهد میتوان گفت که برخی ضدیتها با چین از روی بدبینی به کمونیسم و سابقه بدی که از این رژیمها دارند است هر چند چین در عمل فاصله زیادی از کمونیسم گرفته است. ضدیت عدهای دیگر هم از سر علاقه به آمریکا و غرب است؛ عده ای هم دنبال گربهای می گردند تا زنگوله مشکلات را به گردن آن بیندازند. البته چینی ها بیتقصیر هم نیستند، اما این دلیل نمیشود ما تقصیرات و ناتوانی های مهمتر خودمان را نادیده بگیریم. نمونه اش همین سیاست محدود کردن فاصلهگذاری فیزیکی است. چینی ها مدتها پیش به بهترین شکل در کشور خودشان عمل کردند اما ما هر روز برای خودمان یک حرفی می زنیم. چرا این تقصیرات را می خواهیم گردن کشورهای دیگر بیندازیم؟
@dolatebahar
Audio
تاملی در باب سخنان جدید هنری کیسینجر و نسبت آن با آینده ایران
تاملی درباره فروپاشی نظام بین الملل و نسبت آن با از همپاشیدگی وحدت ملی از نگاه "هنری کیسینجر" و ارتباط آن با مفهوم "عصر جدید" که پیش روی جهان است
وحدت ملی ایران در آستانه "عصر جدید" -به تعبیر هنری کیسینجر- را چگونه می توان مورد تامل قرار داد؟
سیدجوادمیری
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
@seyedjavadmiri
تاملی درباره فروپاشی نظام بین الملل و نسبت آن با از همپاشیدگی وحدت ملی از نگاه "هنری کیسینجر" و ارتباط آن با مفهوم "عصر جدید" که پیش روی جهان است
وحدت ملی ایران در آستانه "عصر جدید" -به تعبیر هنری کیسینجر- را چگونه می توان مورد تامل قرار داد؟
سیدجوادمیری
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
@seyedjavadmiri
Forwarded from سیدجواد میری مینق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#یکی از دوستان کلیپ برنامه تلویزیونی از دکتر محمد فاضلی (دوست و همکار گرامی) را برایم فرستاد و استنطاقی کرد. به نظرم دکتر فاضلی گرامی بحث سترگی چون حاکمیت در نظام جهانی را دقیق صورتبندی نکرده است. او در متن به دو نمونه موفق (کره جنوبی و سنگاپور) اشاره می کند و اتفاقاً به این دو نمونه می توان دو مثال موفق تر هم اضافه کرد (آلمان و ژاپن) ولی یک پرسش بنیادین را او مغفول گذاشته است. کره جنوبی و سنگاپور چه چیزی را در بودجه خود حذف کردند که توانستند بخش اعظم بودجه را در خدمت جامعه قرار دهند؟ این نقطه کور بحث است که بسیاری از تحلیلگران در نقد سیاستهای حاکمیت جمهوری اسلامی به آن بی توجه هستند و آن "بسته امنیتی" در ساختار نظام بین الملل است که جمهوری اسلامی بیرون آن خود را تعریف کرده است و این پیامدهای سترگی برای جامعه ایران دارد.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
Forwarded from راه سوم
🔴تحریف صورت مسئله!
✍احمد زیدآبادی
🔹️سایت الف که احمد توکلی مسئولیت آن را به عهده دارد، طی یادداشتی "از جنجالی که بر سر چین و روسیه به پا شده" به سختی انتقاد کرده است.
🔹️جان کلام یادداشت این است که اولاً تمام سفیران کشورهای غربی در امور داخلی کشورهای محل مأموریت خود مداخله میکنند و ثانیاً سفیران ایران هم در کشورهای محل خدمتشان در نقد رفتار دولتهای میزبان ید طولایی دارند؛ بنابراین، سفیر چین در تهران هم مثل آنان رفتار کرده است، پس عدهای "چرا بر سر چین و روسیه اینقدر جنجال میکنند؟"
🔹️این نوع صورتبندی مسئله، در واقع پاک کردن صورت مسئله و حتی تحریف آن است! اولاً اگر سفیران کشورهای غربی در امور داخلی کشور میزبان دخالت کنند، معمولاً دخالتشان از سوی محافل رسمی و غیر رسمی آن دولتها بیپاسخ نمیماند، ثانیاً، اصل انتقاد به ماجرای اخیر، به اظهارات سفیر چین برنمیگردد، بلکه به رفتار برخی مقامها و نهادهای رسمی در دفاع تمام عیار از دولت چین و هجومشان به منتقدان مربوط میشود.
🔹️این درست مانند این است که مثلاً سفیر آمریکا در برلین، سخنان متکبرانه یا مداخلهجویانهای در امور داخلی آلمان به زبان براند و آنگاه وزارت خارجۀ آلمان و دیگر نهادهای حاکم بر آن کشور، به جای پاسخ به سفیر آمریکا و یا حداقل تلاش برای رفع و رجوع مسئله، به منتقدان رفتارِ سفیر حمله کنند و آنان را به همسویی با سیاستهای بینالمللی چین و روسیه متهم سازند!
🔹️ طبعاً اگر وزارت خارجۀ آلمان به دفاع از سفیر آمریکا برخیزد، جز وابستگی یا خودباختگی آلمان در برابر آمریکا چه معنای دیگری پیدا میکند؟
🔹️در واقع این کاری است که در ایران صورت گرفته است! متأسفانه وزارت خارجۀ ایران و بسیاری از اصولگرایان در ماجرای اخیر، یقۀ منتقدان داخلی چین را چسبیدهاند و نقد آنها به نوع واکنش سفیر چین به سخنان سخنگوی وزارت بهداشت را به همراهی و همسویی با آمریکا متهم میکنند!
🔹️به نظرم بسیاری از اصولگرایان هنوز با حدود و ثغور مفاهیم روابط بینالملل آشنایی ندارند و از همین رو، هم به ناروا بسیاری از مخالفان و منتقدان خود را به وابستگی به غرب متهم میکنند و هم خود در سر بزنگاهی مانند حادثۀ اخیر، در مقام وکیل مدافع دولتی بیگانه ظاهر میشوند!
🔹️آنها اگر به جای آلوده کردن فضا و ترویج اتهام، به بحث و گفتگویی امن و آزاد در این موارد تن در میدادند، هم برای خودشان مفید بود و هم افکار عمومی را روشن میکرد! اما دریغ که اهل گفتگو نیستند!
@rahsevom
✍احمد زیدآبادی
🔹️سایت الف که احمد توکلی مسئولیت آن را به عهده دارد، طی یادداشتی "از جنجالی که بر سر چین و روسیه به پا شده" به سختی انتقاد کرده است.
🔹️جان کلام یادداشت این است که اولاً تمام سفیران کشورهای غربی در امور داخلی کشورهای محل مأموریت خود مداخله میکنند و ثانیاً سفیران ایران هم در کشورهای محل خدمتشان در نقد رفتار دولتهای میزبان ید طولایی دارند؛ بنابراین، سفیر چین در تهران هم مثل آنان رفتار کرده است، پس عدهای "چرا بر سر چین و روسیه اینقدر جنجال میکنند؟"
🔹️این نوع صورتبندی مسئله، در واقع پاک کردن صورت مسئله و حتی تحریف آن است! اولاً اگر سفیران کشورهای غربی در امور داخلی کشور میزبان دخالت کنند، معمولاً دخالتشان از سوی محافل رسمی و غیر رسمی آن دولتها بیپاسخ نمیماند، ثانیاً، اصل انتقاد به ماجرای اخیر، به اظهارات سفیر چین برنمیگردد، بلکه به رفتار برخی مقامها و نهادهای رسمی در دفاع تمام عیار از دولت چین و هجومشان به منتقدان مربوط میشود.
🔹️این درست مانند این است که مثلاً سفیر آمریکا در برلین، سخنان متکبرانه یا مداخلهجویانهای در امور داخلی آلمان به زبان براند و آنگاه وزارت خارجۀ آلمان و دیگر نهادهای حاکم بر آن کشور، به جای پاسخ به سفیر آمریکا و یا حداقل تلاش برای رفع و رجوع مسئله، به منتقدان رفتارِ سفیر حمله کنند و آنان را به همسویی با سیاستهای بینالمللی چین و روسیه متهم سازند!
🔹️ طبعاً اگر وزارت خارجۀ آلمان به دفاع از سفیر آمریکا برخیزد، جز وابستگی یا خودباختگی آلمان در برابر آمریکا چه معنای دیگری پیدا میکند؟
🔹️در واقع این کاری است که در ایران صورت گرفته است! متأسفانه وزارت خارجۀ ایران و بسیاری از اصولگرایان در ماجرای اخیر، یقۀ منتقدان داخلی چین را چسبیدهاند و نقد آنها به نوع واکنش سفیر چین به سخنان سخنگوی وزارت بهداشت را به همراهی و همسویی با آمریکا متهم میکنند!
🔹️به نظرم بسیاری از اصولگرایان هنوز با حدود و ثغور مفاهیم روابط بینالملل آشنایی ندارند و از همین رو، هم به ناروا بسیاری از مخالفان و منتقدان خود را به وابستگی به غرب متهم میکنند و هم خود در سر بزنگاهی مانند حادثۀ اخیر، در مقام وکیل مدافع دولتی بیگانه ظاهر میشوند!
🔹️آنها اگر به جای آلوده کردن فضا و ترویج اتهام، به بحث و گفتگویی امن و آزاد در این موارد تن در میدادند، هم برای خودشان مفید بود و هم افکار عمومی را روشن میکرد! اما دریغ که اهل گفتگو نیستند!
@rahsevom
Forwarded from دولت بهار
🔴 هنوز قرنطینهای اجرا نشده کفگیر دولت به ته دیگ خورده است!
صادق زیباکلام:
با قرنطینه دست کم هفت میلیون نفر از کار بیکار میشوند و معیشت آنها و خانواده هایشان به خطر میافتد. روحانی انتخاب کرده است که چرخ اقتصاد نخوابد و معیشت بخش وسیعی از مردم کمتر به خطر بیافتد.
البته این تصمیم فقط متعلق به روحانی نیست و احتمالا در مجموعه نظام نیز بسیاری از مقامات با این تصمیم همراهی دارند، هر چند ممکن است برخی هم مخالف باشند.
دولت از صندوق ذخیره ارزی برای کرونا برداشت میکند معنای این اقدام آن است که پولی وجود ندارد. هنوز قرنطینهای اجرا نشده کفگیر دولت به ته دیگ خورده است.
@dolatebahar
صادق زیباکلام:
با قرنطینه دست کم هفت میلیون نفر از کار بیکار میشوند و معیشت آنها و خانواده هایشان به خطر میافتد. روحانی انتخاب کرده است که چرخ اقتصاد نخوابد و معیشت بخش وسیعی از مردم کمتر به خطر بیافتد.
البته این تصمیم فقط متعلق به روحانی نیست و احتمالا در مجموعه نظام نیز بسیاری از مقامات با این تصمیم همراهی دارند، هر چند ممکن است برخی هم مخالف باشند.
دولت از صندوق ذخیره ارزی برای کرونا برداشت میکند معنای این اقدام آن است که پولی وجود ندارد. هنوز قرنطینهای اجرا نشده کفگیر دولت به ته دیگ خورده است.
@dolatebahar
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🛑 هرگونه عملیات اجرایی در پروژه کمربند جنوبی تحت عنوان بارگیری، کنده کاری، احداث معبر و پارکینگ تا انجام مطالعات و ارزیابی محیط زیستی باید سریعا متوقف گردد !
🔹✍در مصاحبه خبری اخیر ، ریحانی مدیرکل نظارت بر اجرای طرح های زیربنایی معاونت فنی شهرداری درخصوص پروژه کمربند جنوبی گفت :
❗️ کنده کاری های این تپه (اشاره به تصاویر تخریب توسط ماشین آلات در ارتفاعات) در گذشته انجام شده و بیل مکانیکی در حال آوار برداری و بارگیری است.
وی همچنین گفت:
❗️ طرح اصلی کمربند جنوبی اصلا اجرا نمی شود و مدتهاست متوقف شده تا مطالعات زیست محیطی آن مجددا انجام شود و شهرداری به این منظور یک مشاور گرفته است.
وی سپس اذعان داشت:
❗️ این بخش نهایتا بنا به مجوز ستاد تدبیر برای استفاده از ظرفیت از پیش آماده و برای تفریح مردم در حال اجراست تا مطالعات تکمیل و طرح تعیین تکلیف گردد.
⭕️باید از معاون فنی و اجرایی شهرداری پرسید چگونه تپه مرتفعی که شهردار در ۲۲ اسفند ۹۸ روی آن ایستاد و با دیدن تخریبات گفت تمام این اقدامات تخلف است و قول متوقف کردن آن را داد ، اکنون دیگر وجود ندارد ؟؟!!!
این آوار برداری و کنده کاری چگونه است که چنان کوهی را از مسیر خود حذف نموده است!!!!!
⭕️ایشان می گویند طرح اصلی کمربند جنوبی اصلا اجرا نمی شود و اجرای آن متوقف است و مجددا مطالعات محیط زیستی باید انجام شود !!!
🔻 چگونه است که از انتهای نخل تا صابر تمام مسیر پروژه تحت اجرای عملیات سریع السیر تکمیلی به شرح بندهای مصوبه ستاد تدبیر قرار گرفته و بازهم از توقف پروژه و لزوم انجام مطالعات محیط زیستی صحبت می کنند! ؟؟!!!!
⭕️وی همچنین به گرفتن مشاور برای مطالعات مجدد محیط زیستی توسط شهرداری اشاره می کنند !!
در حالیکه شهردار شخصا در بازدید از ارتفاعات فرمودند:
" در گفتگویی که با مشاور داشتم بدلیل اینکه مشاور احداث جاده در این مکان را کاملا خطا دانسته از صرافت احداث جاده گذشتیم!! اما شواهد عینی نشان می دهد شهرداری از صرافت انجام مطالعات محیط زیستی گذشته و مجوزهایی که آقایان از ستاد تدبیر گرفته اند نشان می دهد آنها وقتی انجام مطالعات را در مسیر احداث پروژه کمربند جنوبی ندیدند دست بکار تهیه مجوز از مقامات معتبر قانونی با توجیه ساختن راه دسترسی برای رفاه مردم و گردشگران و احداث پارکینگ و ...... برای اجرای کار شدند و شرح تمام این اقدامات را طبق قرارداد قبلی به پیمانکار طرح (بنیاد مسکن) ابلاغ نمودند
⭕️🔻 و بالاخره در روزهای بحران کرونا که مردم در هراس حفظ جانشان به خانه ها پناه بردند، مجریان تخریبگر و حامیانشان در ارتفاعات سرود فتح سر داده و با سرعت فوق العاده به ادامه تخریبات و تکمیل این بزرگراه مخرب که در واقع کرونای شهر مشهد و قاتل شهروندان محسوب می گردد، شدند !!!
🛑⭕️اکنون از مدعی العموم و رئیس شورای حفظ حقوق بیت المال سوال می کنیم چرا مصوبات ستاد تدبیر را که اجرای این پروژه را در پی دارد و تیر خلاص را به ارتفاعات شهرمان می زند و فرصت را برای کوه خواران و چپاولگران فراهم می کند و ...... را امضا کرده اید؟؟!!!!
🛑❌ما سازمانهای مردم نهاد، جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست از رئیس کل دادگستری و رئیس شورای حفظ حقوق بیت المال و مدعی العموم بعنوان عالی ترین مقام قضایی استان و مسوول حفظ و احیاحقوق مردم تقاضا داریم با اشراف بر مضرات محیط زیستی این جاده و تخریب و نابودی ارتفاعات شهر و پرونده های کوه خواری و دستهای پشت پرده که عزم خود را بر تخریب ارتفاعات و احداث این جاده مخرب جزم کرده اند دستور توقف کلیه عملیات اجرایی در این پروژه مخرب را صادر و انجام هرچه سریعتر مطالعات محیط زیستی را به شهرداری ابلاغ فرمایند.
🛑❌و مجازات تخریبگران که برخلاف اصل۵۰ قانون اساسی و بدون انجام مطالعات به تخریب تنفسگاه یک شهر با هزینه بیت المال اقدام کردند را در دستور کار خود قرار داده و مجازات قانونی را برای عبرت و آگاهی آیندگان اعمال نمایند.
🛑❌همچنین برای حفظ ارتفاعات از گزند تخریب و تملک و لزوم حفظ این زیستگاه بکر و طبیعی این ارتفاعات تغییرکاربری از ترافیکی به زیستگاهی- تفرجگاهی تغییر کاربری یابد و منطقه حفاظت شده اعلام گردد.
🍀با ما همراه باشید
@NGOKhorasanR 👈
🔹✍در مصاحبه خبری اخیر ، ریحانی مدیرکل نظارت بر اجرای طرح های زیربنایی معاونت فنی شهرداری درخصوص پروژه کمربند جنوبی گفت :
❗️ کنده کاری های این تپه (اشاره به تصاویر تخریب توسط ماشین آلات در ارتفاعات) در گذشته انجام شده و بیل مکانیکی در حال آوار برداری و بارگیری است.
وی همچنین گفت:
❗️ طرح اصلی کمربند جنوبی اصلا اجرا نمی شود و مدتهاست متوقف شده تا مطالعات زیست محیطی آن مجددا انجام شود و شهرداری به این منظور یک مشاور گرفته است.
وی سپس اذعان داشت:
❗️ این بخش نهایتا بنا به مجوز ستاد تدبیر برای استفاده از ظرفیت از پیش آماده و برای تفریح مردم در حال اجراست تا مطالعات تکمیل و طرح تعیین تکلیف گردد.
⭕️باید از معاون فنی و اجرایی شهرداری پرسید چگونه تپه مرتفعی که شهردار در ۲۲ اسفند ۹۸ روی آن ایستاد و با دیدن تخریبات گفت تمام این اقدامات تخلف است و قول متوقف کردن آن را داد ، اکنون دیگر وجود ندارد ؟؟!!!
این آوار برداری و کنده کاری چگونه است که چنان کوهی را از مسیر خود حذف نموده است!!!!!
⭕️ایشان می گویند طرح اصلی کمربند جنوبی اصلا اجرا نمی شود و اجرای آن متوقف است و مجددا مطالعات محیط زیستی باید انجام شود !!!
🔻 چگونه است که از انتهای نخل تا صابر تمام مسیر پروژه تحت اجرای عملیات سریع السیر تکمیلی به شرح بندهای مصوبه ستاد تدبیر قرار گرفته و بازهم از توقف پروژه و لزوم انجام مطالعات محیط زیستی صحبت می کنند! ؟؟!!!!
⭕️وی همچنین به گرفتن مشاور برای مطالعات مجدد محیط زیستی توسط شهرداری اشاره می کنند !!
در حالیکه شهردار شخصا در بازدید از ارتفاعات فرمودند:
" در گفتگویی که با مشاور داشتم بدلیل اینکه مشاور احداث جاده در این مکان را کاملا خطا دانسته از صرافت احداث جاده گذشتیم!! اما شواهد عینی نشان می دهد شهرداری از صرافت انجام مطالعات محیط زیستی گذشته و مجوزهایی که آقایان از ستاد تدبیر گرفته اند نشان می دهد آنها وقتی انجام مطالعات را در مسیر احداث پروژه کمربند جنوبی ندیدند دست بکار تهیه مجوز از مقامات معتبر قانونی با توجیه ساختن راه دسترسی برای رفاه مردم و گردشگران و احداث پارکینگ و ...... برای اجرای کار شدند و شرح تمام این اقدامات را طبق قرارداد قبلی به پیمانکار طرح (بنیاد مسکن) ابلاغ نمودند
⭕️🔻 و بالاخره در روزهای بحران کرونا که مردم در هراس حفظ جانشان به خانه ها پناه بردند، مجریان تخریبگر و حامیانشان در ارتفاعات سرود فتح سر داده و با سرعت فوق العاده به ادامه تخریبات و تکمیل این بزرگراه مخرب که در واقع کرونای شهر مشهد و قاتل شهروندان محسوب می گردد، شدند !!!
🛑⭕️اکنون از مدعی العموم و رئیس شورای حفظ حقوق بیت المال سوال می کنیم چرا مصوبات ستاد تدبیر را که اجرای این پروژه را در پی دارد و تیر خلاص را به ارتفاعات شهرمان می زند و فرصت را برای کوه خواران و چپاولگران فراهم می کند و ...... را امضا کرده اید؟؟!!!!
🛑❌ما سازمانهای مردم نهاد، جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست از رئیس کل دادگستری و رئیس شورای حفظ حقوق بیت المال و مدعی العموم بعنوان عالی ترین مقام قضایی استان و مسوول حفظ و احیاحقوق مردم تقاضا داریم با اشراف بر مضرات محیط زیستی این جاده و تخریب و نابودی ارتفاعات شهر و پرونده های کوه خواری و دستهای پشت پرده که عزم خود را بر تخریب ارتفاعات و احداث این جاده مخرب جزم کرده اند دستور توقف کلیه عملیات اجرایی در این پروژه مخرب را صادر و انجام هرچه سریعتر مطالعات محیط زیستی را به شهرداری ابلاغ فرمایند.
🛑❌و مجازات تخریبگران که برخلاف اصل۵۰ قانون اساسی و بدون انجام مطالعات به تخریب تنفسگاه یک شهر با هزینه بیت المال اقدام کردند را در دستور کار خود قرار داده و مجازات قانونی را برای عبرت و آگاهی آیندگان اعمال نمایند.
🛑❌همچنین برای حفظ ارتفاعات از گزند تخریب و تملک و لزوم حفظ این زیستگاه بکر و طبیعی این ارتفاعات تغییرکاربری از ترافیکی به زیستگاهی- تفرجگاهی تغییر کاربری یابد و منطقه حفاظت شده اعلام گردد.
🍀با ما همراه باشید
@NGOKhorasanR 👈
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
⚛️تعرض به حریم شخصی مردم حرام شرعی است
✅امام خمینی (ره):
هیچ کس حق ندارد به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف_جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند، و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار_مردم باشد. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است، و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر_شرعی هستند. (24آذر1361)
✅رهبري:
مسئولان باید امنیت و حریم داخلی_مردم و کشور را حفظ کنند. تعرض به امنیت و حریم داخلی مردم حرام شرعی است و نباید انجام شود. متصدیان کار در دستگاههای دولتی و قضایی مراقبت کنند تا حریم داخلی زندگی مردم و اسرار آنها محفوظ بماند. (20فروردین97)
جریان سوم جریان مطالبه گر
✅امام خمینی (ره):
هیچ کس حق ندارد به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف_جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند، و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار_مردم باشد. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است، و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر_شرعی هستند. (24آذر1361)
✅رهبري:
مسئولان باید امنیت و حریم داخلی_مردم و کشور را حفظ کنند. تعرض به امنیت و حریم داخلی مردم حرام شرعی است و نباید انجام شود. متصدیان کار در دستگاههای دولتی و قضایی مراقبت کنند تا حریم داخلی زندگی مردم و اسرار آنها محفوظ بماند. (20فروردین97)
جریان سوم جریان مطالبه گر
Forwarded from سیدجواد میری مینق
تاملی در باب "تمایز" بین مدیر و سرایدار
مدیریت معطوف به عالم انسانی است ولی سرایداری معطوف به عالم اشیاء است. اکنون که جامعه به حالت تعلیق درآمده ما متوجه شده ایم که آنچه به مدیریت بقا و بها می دهد انسان و مجموعه انسانی است. به سخن دیگر، اگر انسان ها نباشند تمام بنیان علم مدیریت فرو می ریزد و مدیریت تبدیل به "سرایداری" می شود و تمامی مدیرانی که در جامعه امروز دارای پست مدیریت هستند به ناگاه تبدیل به "سرایدارانی" شدند که باید از ساختمان و ابنیه خالی مراقبت کنند. بنابراین مدیریت در نسبت با انسان تحدید می شود و سرایداریت در رابطه با اشیاء تعریف می گردد. این سخن ساده بدین معناست که اگر جامعه از تعلیق درآمد مدیران و مسئولان توجه داشته باشند که مدیریتشان زمانی مدیریت محسوب می گردد که آنها در پست خویش به فکر ارتقاء وضع انسانی باشند و انسان ها را تکریم کنند (با از بین بردن موانع تبعیض آمیز در همه ساحات) والا اگر انسان ها را به چشم شئی بنگرند آنگاه شیوه اداره آنها دیگر "مدیریت" نیست بل "سرایداریت" است که در آن شیوه انسان ها هدف نیستند بل ابزاری هستند در دست مدیران.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
مدیریت معطوف به عالم انسانی است ولی سرایداری معطوف به عالم اشیاء است. اکنون که جامعه به حالت تعلیق درآمده ما متوجه شده ایم که آنچه به مدیریت بقا و بها می دهد انسان و مجموعه انسانی است. به سخن دیگر، اگر انسان ها نباشند تمام بنیان علم مدیریت فرو می ریزد و مدیریت تبدیل به "سرایداری" می شود و تمامی مدیرانی که در جامعه امروز دارای پست مدیریت هستند به ناگاه تبدیل به "سرایدارانی" شدند که باید از ساختمان و ابنیه خالی مراقبت کنند. بنابراین مدیریت در نسبت با انسان تحدید می شود و سرایداریت در رابطه با اشیاء تعریف می گردد. این سخن ساده بدین معناست که اگر جامعه از تعلیق درآمد مدیران و مسئولان توجه داشته باشند که مدیریتشان زمانی مدیریت محسوب می گردد که آنها در پست خویش به فکر ارتقاء وضع انسانی باشند و انسان ها را تکریم کنند (با از بین بردن موانع تبعیض آمیز در همه ساحات) والا اگر انسان ها را به چشم شئی بنگرند آنگاه شیوه اداره آنها دیگر "مدیریت" نیست بل "سرایداریت" است که در آن شیوه انسان ها هدف نیستند بل ابزاری هستند در دست مدیران.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
Forwarded from راه سوم
🔴انتقاد تند منیژه حکمت از نامه هنرمندان به قوه قضاییه در مورد محمد امامی:
🔹شرم بر سینمای ما که به خاطر نواله ای که برایمان پرت کرده اند این چنین به دریوزهگی افتاده ایم
🔹اینها کیستند که بر جرائمشان هم نام هنر میگذارند و چاپلوسی و دستبوسی شان را انسان دوستی مینامند
🔹آیا رسوا تر از این میشد ذلت و حقارت را فریاد زد
🔹️پی نوشت: محمد امامی از متهمین بزرگ اقتصادی و متهم به شاه کلید جریان پولشویی است.
_
اصلاحات نیوز
@rahsevom
🔹شرم بر سینمای ما که به خاطر نواله ای که برایمان پرت کرده اند این چنین به دریوزهگی افتاده ایم
🔹اینها کیستند که بر جرائمشان هم نام هنر میگذارند و چاپلوسی و دستبوسی شان را انسان دوستی مینامند
🔹آیا رسوا تر از این میشد ذلت و حقارت را فریاد زد
🔹️پی نوشت: محمد امامی از متهمین بزرگ اقتصادی و متهم به شاه کلید جریان پولشویی است.
_
اصلاحات نیوز
@rahsevom
Forwarded from 🌍 کانال خبری انجمن دیدبان آب هوا زمین 🌍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦌آهويی كه فرصت كرده تا انسانها در قرنطينه هستند دلی به دريا بزنه!!
😍لذت ببريد!🥰
🌍 ما فقط یک زمین داریم
برای حفاظت آن همه باهم باید بکوشیم 🌍
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️ didban.ahz
اینستاگرام
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
😍لذت ببريد!🥰
🌍 ما فقط یک زمین داریم
برای حفاظت آن همه باهم باید بکوشیم 🌍
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️ didban.ahz
اینستاگرام
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🛑 هرگونه عملیات اجرایی در پروژه کمربند جنوبی تحت عنوان بارگیری، کنده کاری، احداث معبر و پارکینگ و .... تا انجام مطالعات و ارزیابی محیط زیستی باید سریعا متوقف گردد!
🛑 به مطالبات بحق و قانونی مردم احترام بگذارید و پروژه ای که با شرط انجام مطالعات محیط زیستی با حکم قانون متوقف گردیده را بدون انجام مطالعات و در شرایط بحران کرونا اجرا نکنید!
🛑🛑 مدعی العموم در برابر این تخلف آشکار و تضییع حقوق مردم و نسل های فردا نباید سکوت کند!
@NGOKhorasanR👈
🛑 به مطالبات بحق و قانونی مردم احترام بگذارید و پروژه ای که با شرط انجام مطالعات محیط زیستی با حکم قانون متوقف گردیده را بدون انجام مطالعات و در شرایط بحران کرونا اجرا نکنید!
🛑🛑 مدعی العموم در برابر این تخلف آشکار و تضییع حقوق مردم و نسل های فردا نباید سکوت کند!
@NGOKhorasanR👈